مطالب دوره‌ها
افزونه‌ای برای کپسوله سازی نکات ارسال یک فرم ASP.NET MVC به سرور توسط jQuery Ajax
اگر مطالب سایت جاری را مطالعه و دنبال کرده باشید، تاکنون به صورت پراکنده نکات زیادی را در مورد استفاده از jQuery Ajax تهیه و ارائه کرده‌ایم. در این مطلب قصد داریم تا این نکات را نظم بخشیده و جهت استفاده مجدد، به صورت یک افزونه کپسوله سازی کنیم.

در کدها و افزونه‌ای که در ادامه ارائه خواهند شد، این مسایل درنظر گرفته شده است:

- چگونه اعتبار سنجی سمت کاربر را در حین استفاده از Ajax فعال کنیم.
- چگونه از چندبار کلیک کاربر در حین ارسال فرم به سرور جلوگیری نمائیم.
- چگونه Complex Types قابل تعریف در EF Code first را نیز در اینجا مدیریت کنیم.
- نحوه تعریف صحیح آدرس‌های کنترلرها چگونه باید باشد.
- نحوه اعلام وضعیت لاگین شخص به او، در صورت بروز مشکل.
- ارسال صحیح anti forgery token در حین اعمال Ajax ایی.
- بررسی Ajax بودن درخواست رسیده و تهیه یک فیلتر سفارشی مخصوص آن.
- از کش شدن اطلاعات Ajax ایی جلوگیری شود.


ابتدا معرفی مدل برنامه
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace jQueryMvcSample01.Models
{
    public class User
    {
        [Required(ErrorMessage = "(*)"), DisplayName("نام")]
        public string Name { set; get; }

        public PhoneInfo PhoneInfo { set; get; }
    }

    public class PhoneInfo
    {
        [Required(ErrorMessage = "(*)"), DisplayName("تلفن")]
        public string Phone { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "(*)"), DisplayName("پیش شماره")]
        public string Ext { get; set; }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، خاصیت PhoneInfo، تو در تو یا به نوعی Complex است. اگر از ابزارهای Scafolding توکار VS.NET برای تولید View متناظر استفاده کنیم، فیلد تو در توی PhoneInfo را لحاظ نخواهد کرد، اما ... مهم نیست. تعریف دستی آن هم کار می‌کند.


کدهای کنترلر برنامه

using System.Web.Mvc;
using jQueryMvcSample01.Models;
using jQueryMvcSample01.Security;

namespace jQueryMvcSample01.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); //نمایش فرم
        }

        [HttpPost]
        [AjaxOnly] //فقط در حالت ای‌جکس قابل دسترسی باشد
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Index(User user)
        {
            if (this.ModelState.IsValid)
            {
                // ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی ...
                System.Threading.Thread.Sleep(3000);

                return Content("ok");//اعلام موفقیت آمیز بودن کار
            }

            return Content(null);//ارسال خطا
        }
    }
}
در اینجا در متد Index، اطلاعات شیء User به صورت Ajaxایی دریافت شده و پس از آن برای مثال قابلیت ذخیره سازی را خواهد داشت.
چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:
الف) استفاده از ویژگی AjaxOnly (که کدهای آن‌را در پروژه پیوست می‌توانید مشاهده نمائید)، جهت صرفا پردازش درخواست‌های Ajaxایی.
ب) استفاده از ویژگی ValidateAntiForgeryToken در حین اعمال اجکسی. اگر سایت‌های مختلف را در اینباره جستجو کنید، عموما برای پردازش آن در حین استفاده از jQuery Ajax بسیار مشکل دارند.
ج) استفاده از return Content برای اعلام نتیجه کار. اگر اطلاعات ثبت شد، یک ok یا هر عبارت دیگری که علاقمند بودید ارسال گردیده و در غیراینصورت null بازگشت داده می‌شود.


کدهای افزونه PostMvcFormAjax

// <![CDATA[
(function ($) {
    $.fn.PostMvcFormAjax = function (options) {
        var defaults = {
            postUrl: '/',
            loginUrl: '/login',
            beforePostHandler: null,
            completeHandler: null,
            errorHandler: null
        };
        var options = $.extend(defaults, options);

        var validateForm = function (form) {
            //فعال سازی دستی اعتبار سنجی جی‌کوئری
            var val = form.validate();
            val.form();
            return val.valid();
        };

        return this.each(function () {
            var form = $(this);
            //اگر فرم اعتبار سنجی نشده، اطلاعات آن ارسال نشود
            if (!validateForm(form)) return;

            //در اینجا می‌توان مثلا دکمه‌ای را غیرفعال کرد
            if (options.beforePostHandler)
                options.beforePostHandler(this);

            //اطلاعات نباید کش شوند
            $.ajaxSetup({ cache: false });

            $.ajax({
                type: "POST",
                url: options.postUrl,
                data: form.serialize(), //تمام فیلدهای فرم منجمله آنتی فرجری توکن آن‌را ارسال می‌کند
                complete: function (xhr, status) {
                    var data = xhr.responseText;
                    if (xhr.status == 403) {
                        window.location = options.loginUrl; //در حالت لاگین نبودن شخص اجرا می‌شود
                    }
                    else if (status === 'error' || !data) {
                        if (options.errorHandler)
                            options.errorHandler(this);
                    }
                    else {
                        if (options.completeHandler)
                            options.completeHandler(this);
                    }
                }

            });
        });
    };
})(jQuery);
// ]]>
چند نکته مهم در تهیه این افزونه رعایت شده:
الف) فعال سازی دستی اعتبار سنجی جی‌کوئری، از این جهت که این نوع اعتبار سنجی به صورت پیش فرض تنها در حالت postback و ارسال کامل صفحه به سرور فعال می‌شود.
ب) استفاده از متد serialize جهت پردازش یکباره کل اطلاعات و فیلدهای یک فرم.
نکته مهم این متد ارسال فیلد مخفی anti forgery token نیز می‌باشد. فقط باید دقت داشت که این فیلد در حالتی که dataType به json تنظیم شود و همچنین از متد serialize استفاده گردد، در ASP.NET MVC پردازش نمی‌گردد (خیلی مهم!). به همین جهت در اینجا dataType تنظیمات jQuery Ajax حذف شده است.
ج) تنظیم cache به false در تنظیمات ابتدایی jQuery Ajax تا اطلاعات ارسالی و دریافتی کش نشوند و مشکل ساز نگردند.
د) بررسی xhr.status == 403 که توسط SiteAuthorizeAttribute (جایگزین بهتر فیلتر Authorize توکار ASP.NET MVC که کدهای آن در پروژه پیوست قابل دریافت است) و هدایت کاربر به صفحه لاگین


تعریف View ایی که از اشیاء تو در تو استفاده می‌کند و همچنین از افزونه فوق برای ارسال اطلاعات بهره خواهد برد:

@model jQueryMvcSample01.Models.User
@{
    ViewBag.Title = "تعریف کاربر";
    var postUrl = Url.Action(actionName: "Index", controllerName: "Home");
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "Index", controllerName: "Home",
                       method: FormMethod.Post,
                       htmlAttributes: new { id = "UserForm" }))
{
    @Html.ValidationSummary(true)
    @Html.AntiForgeryToken()

    <fieldset>
        <legend>تعریف کاربر</legend>
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.Name)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.EditorFor(model => model.Name)
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Name)
        </div>
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.PhoneInfo.Ext)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.EditorFor(model => model.PhoneInfo.Ext)
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.PhoneInfo.Ext)
        </div>
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.PhoneInfo.Phone)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.EditorFor(model => model.PhoneInfo.Phone)
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.PhoneInfo.Phone)
        </div>
        <p>
            <input type="submit" id="btnSave" value="ارسال" />
        </p>
    </fieldset>
}
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("#btnSave").click(function (event) {
                //جلوگیری از پست بک به سرور
                event.preventDefault();

                var button = $(this);

                $("#UserForm").PostMvcFormAjax({
                    postUrl: '@postUrl',
                    loginUrl: '/login',
                    beforePostHandler: function () {
                        //غیرفعال سازی دکمه ارسال
                        button.attr('disabled', 'disabled');
                        button.val("...");
                    },
                    completeHandler: function () {
                        //فعال سازی مجدد دکمه ارسال
                        alert('انجام شد');
                        button.removeAttr('disabled');
                        button.val("ارسال");
                    },
                    errorHandler: function () {
                        alert('خطایی رخ داده است');
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
همانطور که عنوان شد، مهم نیست که اشیاء تو در تو توسط ابزار Scafolding پشتیبانی نمی‌شود. این نوع خواص را به همان نحو متداول ذکر زنجیره وار خواص می‌توان معرفی و استفاده کرد:
 @Html.EditorFor(model => model.PhoneInfo.Phone)
هم اعتبار سنجی سمت کلاینت آن کار می‌کند و هم اطلاعات آن به اشیاء و خواص متناظر به خوبی نگاشت خواهد شد:


در ادامه نحوه استفاده از افزونه PostMvcFormAjax را مشاهده می‌کنید. چند نکته نیز در اینجا حائز اهمیت هستند:
الف) توسط htmlAttributes یک id برای فرم تعریف کرده‌ایم تا در افزونه PostMvcFormAjax مورد استفاده قرار گیرد.
ب) postUrl و loginUrl را همانند متغیر تعریف شده در ابتدای View توسط Url.Action باید تعریف کرد تا در صورتیکه سایت ما در ریشه اصلی قرار نداشت، باز هم به صورت خودکار مسیر صحیحی محاسبه و ارائه گردد.
ج) نحوه غیرفعال سازی و فعال سازی دکمه submit را در روال‌های beforePostHandler و completeHandler ملاحظه می‌کنید. این مساله برای جلوگیری از کلیک‌های مجدد یک کاربر ناشکیبا و جلوگیری از ثبت اطلاعات تکراری بسیار مهم است.
د) کل این اطلاعات، در یک section به نام JavaScript ثبت شده است. این section در فایل layout برنامه به صورت زیر مورد استفاده قرار خواهد گرفت و به این ترتیب مقدار دهی خواهد شد:
<head>
    <title>@ViewBag.Title</title>    
    <link href="@Url.Content("Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.PostMvcFormAjax.js")" type="text/javascript"></script>
    @RenderSection("JavaScript", required: false)
</head>

دریافت کدهای کامل این قسمت
jQueryMvcSample01.zip

 
مطالب
ذخیره سریع ده‌ها هزار رکورد دیتاتیبل در اکسل
یکی از امکاناتی که در نرم افزارهای اتوماسیون مورد نیاز است، ذخیره اطلاعات، داخل فایل اکسل است و در صورتی که حجم این اطلاعات زیاد باشد زمان زیادی صرف این عمل خواهد شد. در زیر کلاسی را برای شما آماده نموده‌ام که 20 هزار رکورد را در 4 ثانیه، در فایل اکسل ذخیره می‌نماید. در این روش با استفاده از یک آرایه به نام rawdata این عمل انجام شده.
توضیحات کدها نیز به صورت comment در کنار کدها آورده شده است. 
  //using System;
    //using System.Data;
    //using Microsoft.Office.Interop.Excel;

    class FastExportingMethod
    {
        //System.Data.DataTable dt= دیتاتیبل که حاوی اطلاعات می‌باشد
        //outputPath= مسیر ذخیره شدن
        public static string ExportToExcel(System.Data.DataTable dt, string outputPath)
        {
            try
            {
                // ساخت یک شی اکسل
                ApplicationClass excelApp = new ApplicationClass();

                // ساخت یک WorkBook جدید
                Workbook excelWorkbook = excelApp.Workbooks.Add(Type.Missing);

                int sheetIndex = 0;

                // ساخت آرایه به طول تعداد سطرهای دیتاتیبل+1 و تعداد ستونهای دیتاتیبل
                object[,] rawData = new object[dt.Rows.Count + 1, dt.Columns.Count];

                // کپی نام ستون‌های دیتاتیبل به عنوان هدر برای فایل اکسل در اولین سطر از آرایه
                for (int col = 0; col < dt.Columns.Count; col++)
                {
                    rawData[0, col] = dt.Columns[col].ColumnName;
                }

                // کپی اطلاعات دیتاتیبل به داخل آرایه
                for (int col = 0; col < dt.Columns.Count; col++)
                {
                    for (int row = 0; row < dt.Rows.Count; row++)
                    {
                        rawData[row + 1, col] = dt.Rows[row].ItemArray[col].ToString();
                    }
                }

                // محاسبه نام ستونهای اکسل
                
                string finalColLetter = string.Empty;
                string colCharset = "ABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZ";
                int colCharsetLen = colCharset.Length;

                if (dt.Columns.Count > colCharsetLen)
                {
                    finalColLetter = colCharset.Substring((dt.Columns.Count - 1) / colCharsetLen - 1, 1);
                }

                finalColLetter += colCharset.Substring((dt.Columns.Count - 1) % colCharsetLen, 1);

                // ساخت یک Sheet
                Worksheet excelSheet = (Worksheet)excelWorkbook.Sheets.Add(
                    excelWorkbook.Sheets.get_Item(++sheetIndex),
                    Type.Missing, 1, XlSheetType.xlWorksheet);
                //تنظیم نام شیت به نام دلخواه
                excelSheet.Name = "List";
                //تنظیم خاصیت راست به چپ برای نمایش اطلاعات
                excelSheet.DisplayRightToLeft = true;


                // تعیین محدوده سطرها و ستونها
                string excelRange = string.Format("A1:{0}{1}",finalColLetter, dt.Rows.Count + 1);
                //انتقال اطلاعات از آرایه به شیت مورد نظر
                excelSheet.get_Range(excelRange, Type.Missing).Value2 = rawData;

                // ضخیم کردن اولین سطر برای عنوان ستونها
                ((Range)excelSheet.Rows[1, Type.Missing]).Font.Bold = true;

                // تنظیم عرض ستونها به اندازه محتوای ستونها
                for (int col = 0; col < dt.Columns.Count; col++)
                {
                    ((Range)excelSheet.Columns[col + 1]).EntireColumn.AutoFit();
                }


                //ذخیره و بستن  Workbook
                excelWorkbook.SaveAs(outputPath, XlFileFormat.xlWorkbookNormal, Type.Missing,
                    Type.Missing, Type.Missing, Type.Missing, XlSaveAsAccessMode.xlExclusive,
                    Type.Missing, Type.Missing, Type.Missing, Type.Missing, Type.Missing);
                excelWorkbook.Close(true, Type.Missing, Type.Missing);
                excelWorkbook = null;

                excelApp.Quit();
                excelApp = null;

                // Collect the unreferenced objects
                GC.Collect();
                GC.WaitForPendingFinalizers();

                return "اطلاعات شما در مسیر انتخاب شده ذخیره گردید";
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //بدست آوردن کد خطا برای مدیریت خطاها
                int code = System.Runtime.InteropServices.Marshal.GetExceptionCode();

                return ex.Message + code;
            }
        }
    }

مطالب
آموزش LightInject IoC Container - قسمت 1
LightInject در حال حاضر یکی از قدرتمند‌ترین IoC Container‌‌ها است که از لحاظ سرعت و کارآیی در بالاترین جایگاه در میان IoC Container‌‌های موجود قرار دارد. جهت بررسی کارایی IoC Container‌ها می‌توانید به این لینک مراجعه کنید . LightInject یک IoC Container فوق العاده سبک وزن می‌باشد که تمامی قابلیت‌های متداولی که از یک Service Container انتظار می‌رود را شامل می‌شود. تنها شامل یک فایل .cs می‌باشد که تمامی کدهای آن در همین یک فایل نوشته شده‌اند. در پروژه‌های کوچک تا بزرگ بدون از دست دادن کارآیی، با بالاترین سرعت ممکن عمل تزریق وابستگی را انجام می‌دهد. در این مجموعه مقالات به بررسی کامل این IoC Container می‌پردازیم و تمامی قابلیت‌های آن را آموزش می‌دهیم.

نحوه نصب و راه اندازی LightInject
در پنجره Package Manager Console می‌توانید با نوشتن دستور ذیل، نسخه باینری آن را نصب کنید که به فایل .dll آن Reference میدهد.

PM> Install-Package LightInject
 همچنین می‌توانید توسط دستور ذیل فایل .cs آن را به پروژه اضافه نمایید. 

PM> Install-Package LightInject.Source

 آماده سازی پروژه نمونه 
قبل از شروع کار با LightInject، یک پروژه Windows Forms Application را با ساختار کلاس‌های ذیل ایجاد نمایید. (در مقالات بعدی و پس از آموزش کامل LightInject نحوه استفاده از آن را در ASP.NET MVC نیز آموزش می‌دهیم)
    public class PersonModel
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Family { get; set; }
        public DateTime Birth { get; set; }
    }

    public interface IRepository<T> where T:class
    {
        void Insert(T entity);
        IEnumerable<T> FindAll();
    }

    public interface IPersonRepository:IRepository<PersonModel>
    {
    }

    public class PersonRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public interface IPersonService
    {
        void Insert(PersonModel entity);
        IEnumerable<PersonModel> FindAll();
    }

    public class PersonService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public PersonService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            _personRepository.Insert(entity);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }
توضیحات
PersonModel: ساختار داده ای جدول Person در سمت Application، که در لایه Domain Model ایجاد می‌گردد.
توجه: جهت سهولت تست و تسریع کدنویسی از لایه بندی و از کلاس‌های ViewModel استفاده نکردیم.
IRepository: یک Interface عمومی برای تمامی Interface‌های مربوط به Repository که عملیات مربوط به پایگاه داده مثل بروزرسانی و واکشی اطلاعات را انجام می‌دهند.
IPersonRepository: واسط بین لایه Service و لایه Repository می‌باشد.
PersonRepository: پیاده سازی واقعی عملیات مربوط به پایگاه داده برای PersonModel می‌باشد. به کلاسهایی که حاوی پیاده سازی واقعی کد می‌باشند Concrete Class می‌گویند.
IPersonService: واسط بین رابط کاربری و لایه سرویس می‌باشد. رابط کاربری به جای دسترسی مستقیم به PersonService از IPersonService استفاده می‌کند.
PersonService: دریافت درخواست‌های رابط کاربری و بررسی قوانین تجاری، سپس ارسال درخواست به لایه Repository در صورت صحت درخواست، و در نهایت ارسال پاسخ دریافتی به رابط کاربری. در واقع واسطی بین Repository و UI می‌باشد.
پس از ایجاد ساختار فوق کد مربوط به Form1 را بصورت زیر تغییر دهید.
public partial class Form1 : Form
    {
        private readonly IPersonService _personService;
        public Form1(IPersonService personService)
        {
            _personService = personService;
            InitializeComponent();
        }
    }
توضیحات
در کد فوق به منظور ارتباط با سرویس از IPersonService استفاده نمودیم که به عنوان پارامتر ورودی برای سازنده Form1 تعریف شده است. حتما با Dependency Inversion و انواع Dependency Injection آشنا هستید که به سراغ مطالعه این مقاله آمدید و علت این نوع کدنویسی را هم می‌دانید. بنابراین توضیح بیشتری در این مورد نمی‌دهم.
حال اگر برنامه را اجرا کنید در Program.cs با خطای عدم وجود سازنده بدون پارامتر برای Form1 مواجه می‌شوید که کد آن را باید به صورت زیر تغییر می‌دهیم.
        static void Main()
        {
            Application.EnableVisualStyles();
            Application.SetCompatibleTextRenderingDefault(false);
            var container = new ServiceContainer();
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
        }
توضیحات
کلاس ServiceContainer وظیفه‌ی Register کردن یک کلاس را برای یک Interface دارد. زمانی که می‌خواهیم Form1 را نمونه سازی نماییم و Application را راه اندازی کنیم، باید نمونه ای را از جنس IPersonService ایجاد نموده و به سازنده‌ی Form1 ارسال نماییم. با رعایت اصل DIP، نمونه سازی واقعی یک کلاس لایه دیگر، نباید در داخل کلاس‌های لایه جاری انجام شود. برای این منظور از شیء container استفاده نمودیم و توسط متد GetInstance، نمونه‌ای از جنس IPersonService را ایجاد نموده و به Form1 پاس دادیم. حال container از کجا متوجه می‌شود که چه کلاسی را برای IPersonService نمونه سازی نماید؟
در خطوط قبلی توسط متد Register، کلاس PersonService را برای IPersonService ثبت نمودیم. container نیز برای نمونه سازی به کلاس هایی که برایش Register نمودیم مراجعه می‌نماید و نمونه سازی را انجام می‌دهد. جهت استفاده از PersonService به پارامتر ورودی IPersonRepository برای سازنده‌ی آن نیاز داریم که کلاس PersonRepository را برای IPersonRepository ثبت کردیم.
حال اگر برنامه را اجرا کنید، به درستی اجرا خواهد شد. برنامه را متوقف کنید و به کد موجود در Program.cs مراجعه نموده و دو خط مربوط به Register را Comment نمایید. سپس برنامه را اجرا کنید و خطای تولید شده را ببینید. این خطا بیان می‌کند که امکان نمونه سازی برای IPersonService را ندارد. چون قبلا هیچ کلاسی را برای آن Register نکرده ایم.
Named Services
در برخی مواقع، بیش از یک کلاس وجود دارند که ممکن است از یک Interface ارث بری نمایند. در این حالت و در زمان Register، باید به ServiceContainer بگوییم که کدام کلاس را باید نمونه سازی نماید. برای بررسی این موضوع، کلاسهای زیر را به ساختار پروژه اضافه نمایید.
    public class WorkerModel:PersonModel
    {
        public ManagerModel Manager { get; set; }
    }

    public class ManagerModel:PersonModel
    {
        public IEnumerable<WorkerModel> Workers { get; set; }
    }

    public class WorkerRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public class ManagerRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public class WorkerService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public WorkerService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            var worker = entity as WorkerModel;
            _personRepository.Insert(worker);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }

    public class ManagerService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public ManagerService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            var manager = entity as ManagerModel;
            _personRepository.Insert(manager);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }
توضیحات
دو کلاس Manager و Worker به همراه سرویس‌ها و Repository هایشان اضافه شده اند که از IPersonService و IPersonRepository مشتق شده اند.
حال کد کلاس Program را به صورت زیر تغییر می‌دهیم
...
 var container = new ServiceContainer();
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            container.Register<IPersonRepository, WorkerRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
توضیحات
در کد فوق، چون WorkerService بعد از PersonService ثبت یا Register شده است، LightInject در زمان ارسال پارامتر به Form1، نمونه ای از کلاس WorkerService را ایجاد میکند. اما اگر بخواهیم از کلاس PersonService نمونه سازی نماید باید کد را به صورت زیر تغییر دهیم.
...
            container.Register<IPersonService, PersonService>("PersonService");
            container.Register<IPersonService, WorkerService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            container.Register<IPersonRepository, WorkerRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>("PersonService")));
همانطور که مشاهده می‌نمایید، در زمان Register نامی را به آن اختصاص دادیم که در زمان نمونه سازی از این نام استفاده شده است.
اگر در زمان ثبت، نامی را به نمونه‌ی مورد نظر اختصاص داده باشیم، و فقط یک Register برای آن Interface معرفی نموده باشیم، در زمان نمونه سازی، LightInject آن نمونه را به عنوان سرویس پیش فرض در نظر می‌گیرد.
  container.Register<IPersonService, PersonService>("PersonService");
  Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
در کد فوق، چون برای IPersonService فقط یک کلاس برای نمونه سازی معرفی شده است، با فراخوانی متد GetInstance، حتی بدون ذکر نام، نمونه ای را از کلاس PersonService ایجاد می‌کند.
IEnumerable<T>
زمانی که چند کلاس را که از یک Interface مشتق شده اند، با هم Register می‌نمایید، LightInject این قابلیت را دارد که این کلاس‌های Register شده را در قالب یک لیست شمارشی برگردانید.
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>("WorkerService");
            var personList = container.GetInstance<IEnumerable<IPersonService>>();
در کد فوق لیستی با دو آیتم ایجاد می‌شود که یک آیتم از نوع PersonService و دیگری از نوع WorkerService می‌باشد. همچنین از کد زیر نیز می‌توانید استفاده کنید:
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>("WorkerService");
            var personList = container.GetAllInstances<IPersonService>();
به جای متد GetInstance از متد GetAllInstances استفاده شده است.
LightInject از Collection‌های زیر نیز پشتیبانی می‌نماید:
  • Array
  • ICollection<T>
  • IList<T>
  • IReadOnlyCollection<T>
  • IReadOnlyList<T>
Values
توسط LightInject می‌توانید مقادیر ثابت را نیز تعریف کنید
            container.RegisterInstance<string>("SomeValue");
            var value = container.GetInstance<string>();
متغیر value با رشته "SomeValue" مقداردهی می‌گردد. اگر چندین ثابت رشته ای داشته باشید می‌توانید نام جداگانه ای را به هر کدام اختصاص دهید و در زمان فراخوانی مقدار به آن نام اشاره کنید.
            container.RegisterInstance<string>("SomeValue","String1");
            container.RegisterInstance<string>("OtherValue","String2");
            var value = container.GetInstance<string>("String2");
متغیر value با رشته "OtherValue" مقداردهی می‌گردد.
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت نهم
در قسمت قبلی  ما یک هندلر ایجاد کردیم و درخواست‌هایی را که برای فایل jpg و به صورت GET ارسال میشد، هندل می‌کردیم و تگی را در گوشه‌ی تصویر درج و آن را در خروجی نمایش میدادیم. در این مقاله قصد داریم که کمی هندلر مورد نظر را توسعه دهیم و برای آن یک UI یا یک رابط کاربری ایجاد نماییم. برای توسعه دادن ماژولها و هندلر‌ها ما یک dll نوشته و باید آن را در GAC که مخفف عبارت Global Assembly Cache ریجستر کنیم.


جهت اینکار یک پروژه از نوع class library ایجاد کنید. فایل class1.cs را که به طور پیش فرض ایجاد می‌شود، حذف کنید و رفرنس‌های Microsoft.Web.Management.dll و Microsoft.Web.Administration.dll را از مسیر زیر اضافه کنید:
\Windows\system32\inetsrv
اولین رفرنس شامل کلاس‌هایی است که جهت ساخت ماژول‌ها برای کنسول IIS مورد نیاز است و دومی هم برای خواندن پیکربندی‌های نوشته شده مورد استفاده قرار می‌گیرد.
برای طراحی UI  بر پایه winform باید رفرنس‌های System.Windows.Forms.dll و System.Web.dll را از سری اسمبلی‌های دات نت نیز اضافه کنیم و در مرحله‌ی بعدی جهت ایجاد امضاء یا strong name (^  و  ^  ) به خاطر ثبت در GAC پروژه را انتخاب و وارد Properties پروژه شوید. در تب signing گزینه sign the assembly را تیک زده و در لیست باز شده گزینه new را انتخاب نمایید و نام  imageCopyrightUI را به آن نسبت داده و گزینه تعیین کلمه عبور را غیرفعال کنید و تایید و تمام. الان باید یک فایل snk مخفف strong name key ایجاد شده باشد تا بعدا با استفاده از این کلید dll ایجاد شده را در GAC ریجستر کنیم.

در مرحله بعدی در تب Build Events کد زیر را در بخش Post-build event command line اضافه کنید. این کد باعث می‌شود بعد از هر بار کامپایل پروژه، به طور خودکار در GAC ثبت شود:

call "%VS80COMNTOOLS%\vsvars32.bat" > NULL 
gacutil.exe /if "$(TargetPath)"

نکته:در صورتی که از VS2005 استفاده می‌کنید در تب Debug در قسمت Start External Program مسیر زیر را قرار بدهید. اینکار برای تست و دیباگینگ پروژه به شما کمک خواهد کرد. این تنظیم شامل نسخه‌های اکسپرس نمی‌شود.
 \windows\system32\inetsrv\inetmgr.exe

بعد از پایان اینکار پروژه را Rebuild کنید. با اینکار dll در GAC ثبت می‌شود. استفاده از سوییچ‌های if به طور همزمان در درستور gacutil به معنی این هست که اگر اولین بار است نصب می‌شود، پس با سوییچ i نصب کن. ولی اگر قبلا نصب شده است نسخه جدید را به هر صورتی هست جایگزین قبلی کن یا همان reinstall کن.
 
ساخت یک Module Provider
رابط‌های کاربری IIS همانند هسته و کل سیستمش، ماژولار و قابل خصوصی سازی است. رابط کاربری، مجموعه‌ای از ماژول هایی است که میتوان آن‌ها را حذف یا جایگزین کرد. تگ ورودی یا معرفی برای هر UI یک module provider است. خیلی خودمانی، تگ ماژول پروایدر به معرفی یک UI در IIS می‌پردازد. لیستی از module provider‌ها را می‌توان در فایل زیر در تگ بخش <modules> پیدا کرد.
%windir%\system32\inetsrv\Administration.config

در اولین گام یک کلاس را به اسم imageCopyrightUIModuleProvider.cs ایجاد کرده و سپس آن‌را به کد زیر، تغییر می‌دهیم. کد زیر با استفاده از ModuleDefinition  یک نام به تگ Module Provider داده و کلاس imageCopyrightUI را که بعدا تعریف می‌کنیم، به عنوان مدخل entry رابط کاربری معرفی کرده:

using System;
using System.Security;
using Microsoft.Web.Management.Server;
    
namespace IIS7Demos           
{
    class imageCopyrightUIProvider : ModuleProvider
    {
        public override Type ServiceType              
        {
            get { return null; }
        }

        public override ModuleDefinition GetModuleDefinition(IManagementContext context)
        {
            return new ModuleDefinition(Name, typeof(imageCopyrightUI).AssemblyQualifiedName);
        }

        public override bool SupportsScope(ManagementScope scope)
        {
            return true;
        }
    }            
}

با ارث بری از کلاس module provider، سه متد بازنویسی می‌شوند که یکی از آن ها SupportsScope هست که میدان عمل پروایدر را مشخص می‌کند، مانند اینکه این پرواید در چه میدانی باید کار کند که می‌تواند سه گزینه‌ی server,site,application باشد. در کد زیر مثلا میدان عمل application انتخاب شده است ولی در کد بالا با برگشت مستقیم true، همه‌ی میدان را جهت پشتیبانی از این پروایدر اعلام کردیم.

 public override bool SupportsScope(ManagementScope scope)
        {
            return (scope == ManagementScope.Application) ;
        }

حالا که پروایدر (معرف رابط کاربری به IIS) تامین شده، نیاز است قلب کار یعنی ماژول معرفی گردد. اصلی‌ترین متدی که باید از اینترفیس ماژول پیاده سازی شود متد initialize است. این متد جایی است که تمام عملیات در آن رخ می‌دهد. در کلاس زیر imageCopyrightUI ما به معرفی مدخل entry رابط کاربری می‌پردازیم. در سازنده‌های این متد، پارامترهای نام، صفحه رابط کاربری وتوضیحی در مورد آن است. تصویر کوچک و بزرگ جهت آیکن سازی (در صورت عدم تعریف آیکن، چرخ دنده نمایش داده می‌شود) و توصیف‌های بلندتر را نیز شامل می‌شود.

 internal class imageCopyrightUI : Module
    {
        protected override void Initialize(IServiceProvider serviceProvider, ModuleInfo moduleInfo)
        {            
            base.Initialize(serviceProvider, moduleInfo);
            IControlPanel controlPanel = (IControlPanel)GetService(typeof(IControlPanel));
            ModulePageInfo modulePageInfo = new ModulePageInfo(this, typeof(imageCopyrightUIPage), "Image Copyright", "Image Copyright",Resource1.Visual_Studio_2012,Resource1.Visual_Studio_2012);
            controlPanel.RegisterPage(modulePageInfo);
        }
    }

شیء ControlPanel مکانی است که قرار است آیکن ماژول نمایش داده شود. شکل زیر به خوبی نام همه قسمت‌ها را بر اساس نام کلاس و اینترفیس آن‌ها دسته بندی کرده است:

پس با تعریف این کلاس جدید ما روی صفحه‌ی کنترل پنل IIS، یک آیکن ساخته و صفحه‌ی رابط کاربری را به نام imageCopyrightUIPage، در آن ریجستر می‌کنیم. این کلاس را پایینتر شرح داده‌ایم. ولی قبل از آن اجازه بدهید تا انواع کلاس هایی را که برای ساخت صفحه کاربرد دارند، بررسی نماییم. در این مثال ما با استفاده از پایه‌ای‌ترین کلاس، ساده‌ترین نوع صفحه ممکن را خواهیم ساخت. 4 کلاس برای ساخت یک صفحه وجود دارند که بسته به سناریوی کاری، شما یکی را انتخاب می‌کنید.

 ModulePage   شامل اساسی‌ترین متدها و سورس‌ها شده و هیچگونه رابط کاری ویژه‌ای را در اختیار شما قرار نمی‌دهد. تنها یک صفحه‌ی خام به شما می‌دهد که می‌توانید از آن استفاده کرده یا حتی با ارث بری از آن، کلاس‌های جدیدتری را برای ساخت صفحات مختلف و ویژه‌تر بسازید. در حال حاضر که هیچ کدام از ویژگی‌های IIS فعلی از این کلاس برای ساخت رابط کاربری استفاده نکرده‌اند.
 ModuleDialogPage   یک صفحه شبیه به دیالوگ را ایجاد می‌کند و شامل دکمه‌های Apply و Cancel میشود به همراه یک سری متدهای اضافی‌تر که اجازه‌ی override کردن آنها را دارید. همچنین یک سری از کارهایی چون refresh  و از این دست عملیات خودکار را نیز انجام میدهد. از نمونه رابط‌هایی که از این صفحات استفاده می‌کنند میتوان  machine key و management service را اسم برد.
 ModulePropertiesPage   این صفحه یک رابط کاربری را شبیه پنجره property که در ویژوال استادیو وجود دارد، در دسترس شما قرار میدهد. تمام عناصر آن در یک حالت گرید grid لیست می‌شوند. از نمونه‌های موجود میتوان به CGI,ASP.Net Compilation اشاره کرد.
 ModuleListPage   این کلاس برای مواقعی کاربرد دارد که شما قرار است لیستی از آیتم‌ها را نشان دهید. در این صفحه شما یک ListView دارید که میتوانید عملیات جست و جو، گروه بندی و نحوه‌ی نمایش لیست را روی آن اعمال کنید.
در این مثال ما از اولین کلاس نامبرده که پایه‌ی همه کلاس هاست استفاده می‌کنیم. کد زیر را در کلاسی به اسم imageCopyrightUIPage  می‌نویسیم:
    public sealed class imageCopyrightUIPage : ModulePage
    {
        public string message;
        public bool featureenabled;
        public string color;

        ComboBox _colCombo = new ComboBox();
        TextBox _msgTB = new TextBox();
        CheckBox _enabledCB = new CheckBox();

        public imageCopyrightUIPage()
        {
            this.Initialize();
        }


        void Initialize()
        {
            Label crlabel = new Label();
            crlabel.Left = 50;
            crlabel.Top = 100;
            crlabel.AutoSize = true;
            crlabel.Text = "Enable Image Copyright:";
            _enabledCB.Text = "";
            _enabledCB.Left = 200;
            _enabledCB.Top = 100;
            _enabledCB.AutoSize = true;

            Label msglabel = new Label();
            msglabel.Left = 150;
            msglabel.Top = 130;
            msglabel.AutoSize = true;
            msglabel.Text = "Message:";
            _msgTB.Left = 200;
            _msgTB.Top = 130;
            _msgTB.Width = 200;
            _msgTB.Height = 50;

            Label collabel = new Label();
            collabel.Left = 160;
            collabel.Top = 160;
            collabel.AutoSize = true;
            collabel.Text = "Color:";
            _colCombo.Left = 200;
            _colCombo.Top = 160;
            _colCombo.Width = 50;
            _colCombo.Height = 90;
            _colCombo.Items.Add((object)"Yellow");
            _colCombo.Items.Add((object)"Blue");
            _colCombo.Items.Add((object)"Red");
            _colCombo.Items.Add((object)"White");

            Button apply = new Button();
            apply.Text = "Apply";
            apply.Click += new EventHandler(this.applyClick);
            apply.Left = 200;
            apply.AutoSize = true;
            apply.Top = 250;

            Controls.Add(crlabel);
            Controls.Add(_enabledCB);
            Controls.Add(collabel);
            Controls.Add(_colCombo);
            Controls.Add(msglabel);
            Controls.Add(_msgTB);
            Controls.Add(apply);
        }

        public void ReadConfig()
        {
            try
            {
                ServerManager mgr;
                ConfigurationSection section;
                mgr = new ServerManager();
                Configuration config =
                mgr.GetWebConfiguration(
                       Connection.ConfigurationPath.SiteName,
                       Connection.ConfigurationPath.ApplicationPath +
                       Connection.ConfigurationPath.FolderPath);

                section = config.GetSection("system.webServer/imageCopyright");
                color = (string)section.GetAttribute("color").Value;
                message = (string)section.GetAttribute("message").Value;
                featureenabled = (bool)section.GetAttribute("enabled").Value;

            }

            catch
            { }

        }
      
        void UpdateUI()
        {
            _enabledCB.Checked = featureenabled;
            int n = _colCombo.FindString(color, 0);
            _colCombo.SelectedIndex = n;
            _msgTB.Text = message;
        }


        protected override void OnActivated(bool initialActivation)
        {
            base.OnActivated(initialActivation);
            if (initialActivation)
            {
                ReadConfig();
                UpdateUI();
            }
        }



        private void applyClick(Object sender, EventArgs e)
        {
            try
            {
                UpdateVariables();
                ServerManager mgr;
                ConfigurationSection section;
                mgr = new ServerManager();
                Configuration config =
                mgr.GetWebConfiguration
                (
                       Connection.ConfigurationPath.SiteName,
                       Connection.ConfigurationPath.ApplicationPath +
                       Connection.ConfigurationPath.FolderPath
                );

                section = config.GetSection("system.webServer/imageCopyright");
                section.GetAttribute("color").Value = (object)color;
                section.GetAttribute("message").Value = (object)message;
                section.GetAttribute("enabled").Value = (object)featureenabled;

                mgr.CommitChanges();

            }

            catch
            { }

        }

        public void UpdateVariables()
        {
            featureenabled = _enabledCB.Checked;
            color = _colCombo.Text;
            message = _msgTB.Text;
        }
    }
اولین چیزی که در کلاس بالا صدا زده می‌شود، سازنده‌ی کلاس هست که ما در آن یک تابع تعریف کردیم به اسم initialize که به آماده سازی اینترفیس یا رابط کاربری می‌پردازد و کنترل‌ها را روی صفحه می‌چیند. این سه کنترل، یکی Combox برای تعیین رنگ، یک Checkbox برای فعال بودن ماژول و دیگری هم یک textbox جهت نوشتن متن است. مابقی هم که سه label برای نامگذاری اشیاست. بعد از اینکه کنترل‌ها روی صفحه درج شدند، لازم است که تنظیمات پیش فرض یا قبلی روی کنترل‌ها نمایش یابند که اینکار را به وسیله تابع readConfig انجام می‌دهیم و تنظیمات خوانده شده را در متغیر‌های عمومی قرار داده و با استفاده از تابع UpdateUI این اطلاعات را روی کنترل‌ها ست می‌کنیم و به این ترتیب UI به روز می‌شود. این دو تابع را به ترتیب پشت سر هم در یک متد به اسم OnActivated  که override کرده‌ایم صدا میزنیم. در واقع این متد یک جورایی همانند رویداد Load می‌باشد؛ اگر true برگرداند اولین فعال سازی رابط کاربری بعد از باز شدن IIS است و در غیر این صورت false بر میگرداند.

در صورتی که کاربر مقادیر را تغییر دهد و روی گزینه apply کلیک کند تابع applyClick اجرا شده و ابتدا به تابع UpdateVariables ارجاع داده میشود که در آن مقادیر خوانده شده و در متغیرهای Global قرار می‌گیرند و سپس با استفاده از دو شیء از نوع serverManger و ConfigSection جایگذاری یا ذخیره می‌شوند.
استفاده از دو کلاس Servermanager و Configsection در دو قسمت خواندن و نوشتن مقادیر به کار رفته‌اند. کلاس servermanager به ما اجازه دسترسی به تنظیمات IIS و قابلیت‌های آن را میدهد. در تابع ReadConfig مسیر وب سایتی را که در لیست IIS انتخاب شده است، دریافت کرده و به وب کانفیگ آن وب سایت رجوع نموده و تگ imageCopyright آن را که در تگ system.webserver قرار گرفته است، میخواند (در صورتی که این تگ در آن وب کانفیگ موجود نباشد، خواندن و سپس ذخیره مجدد آن روی تگ داخل فایل applicationHost.config اتفاق میفتد که نتیجتا برای همه‌ی وب سایت هایی که این تگ را ندارند یا مقدارهای پیش فرض آن را تغییر نداده‌اند رخ میدهد) عملیات نوشتن هم مشابه خواندن است. تنها باید خط زیر را در آخر برای اعمال تغییرات نوشت؛ مثل EF با گزینه Context.SaveChanges:
mgr.CommitChanges();
وقت آن است که رابط کاربری را به IIS اضافه کنیم: پروژه را Rebuild کنید. بعد از آن با خطوطی که قبلا در Post-Build Command نوشتیم باید dll ما در GAC ریجستر شود. برای همین آدرس زیر را در cmd تایپ کنید:
%vs110comntools%\vsvars32.bat
عبارت اول که مسیر ویژوال استودیوی  شماست و عدد 110 یعنی نسخه‌ی 11. هر نسخه‌ای را که استفاده میکنید، یک صفر جلویش بگذارید و جایگزین عدد بالا کنید. مثلا نسخه 8 می‌شود 80 و فایل بچ بالا هم دستورات visual studio را برای شما آزاد می‌کند.
سپس دستور زیر را وارد کنید:
GACUTIL /l ClassLibrary1
کلمه classLibrary1 نام پروژه‌ی ما بود که در GAC ریجستر شده است. با سوییچ l تمامی اطلاعات اسمبلی‌هایی که در GAC ریجستر شده‌اند، نمایش می‌یابند. ولی اگر اسم آن اسمبلی را جلویش بنویسید، فقط اطلاعات آن اسمبلی نمایش میابد. با اجرای خط فوق میتوانیم کلید عمومی public key اسمبلی خود را بدانیم که در شکل زیر مشخص شده است:

پس اگر کلید را دریافت کرده‌اید، خط زیر را به فایل administration.config در تگ <ModuleProviders> اضافه کنید:
<add name="imageCopyrightUI" type="ClassLibrary1.imageCopyrightUIProvider,   ClassLibrary1, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=d0b3b3b2aa8ea14b"/>
عبارت ClassLibrary1.imageCopyrightUIProvider به کلاس imageCopyrightUIProvider اشاره می‌کند که در این کلاس UI معرفی می‌شود. مابقی عبارت هم کاملا مشخص است و در لینک‌های بالا در مورد Strong name توضیح داده شده اند. 
فایل administration.config  در مسیر زیر قرار دارد:
%windir%\system32\inetsrv\config\administration.config
حالا تنها کاری که نیاز است، باز کردن IIS است. به بخش وب سایت‌ها رفته و اپلیکیشنی که قبلا با نام mypictures را ایجاد کرده بودیم، انتخاب کنید. در سمت راست، آخر لیست، بخش others باید ماژول ما دیده شود. بازش کنید و تنظمیات آن را تغییر دهید و حالا یک تصویر را از اپلیکیشن mypictures، روی مرورگر درخواست کنید تا تغییرات را روی تگ مشاهده کنید:

 
حالا دیگر باید ماژول نویسی برای IIS را فراگرفته باشیم. این ماژول‌ها می‌توانند از یک مورد ساده تا یک کلاس مهم و امنیتی باشند که روی سرور شما برای همه یا بعضی از وب سایت‌ها در حال اجرا هستند و در صورت لزوم و اجازه شما، برنامه نویس‌ها میتوانند مثل همه‌ی تگ‌های موجود در وب کانفیگ سایتی را که  مینویسند، تگ ماژول شما و  تنظیمات آن را با استفاده از attribute یا خصوصیت‌های تعریف شده، بر اساس سلایق و نیازهایشان تغییر دهند و روی سرور شما آپلود کنند. الان شما یک سرور خصوصی سازی شده دارید.
از آنجا که این مقاله طولانی شده است، باقی موارد ویرایشی روی این UI را در مقاله بعدی بررسی خواهیم کرد. 
نظرات مطالب
کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first
Account هایی که اضافه می‌کنید تحت نظر Context نیستند؛ یک شیء ساده هستند که عنوان کردید، Add اش کن؛ EF هم دقیقا همینکار را انجام داده. زمانیکه به سومین رکورد با اکانتی دارای id=2 می‌رسد، کار متوقف می‌شود چون این id قبلا در رکورد قبلی سعی شده در بانک اطلاعاتی ذخیره شود.
بنابراین باید Context را بررسی کرد که Account در حال اضافه شدن، آیا قبلا در کش Local آن وجود خارجی داشته یا خیر. به این صورت:
using (var ctx = new MyContext())
            {
                foreach (var dummyBill in DummyBills())
                {
                    var account = dummyBill.Account;

                    var entry = ctx.Entry<Account>(account);
                    if (entry.State == EntityState.Detached)
                    {
                        var attachedEntity = ctx.Accounts.Local.SingleOrDefault(e => e.Id == account.Id);
                        if (attachedEntity != null)
                        {
                            // یعنی قبلا تحت نظر زمینه جاری قرار گرفته و نیازی به ثبت مجدد آن نیست
                            account = attachedEntity;
                        }
                    }

                    var bl = new Bill { Id = dummyBill.Id, Amount = dummyBill.Amount, Account = account };
                    ctx.Bills.Add(bl);
                }
                ctx.SaveChanges();
            }
اگر قبلا تحت نظر قرار گرفته (در کش Accounts.Local موجود است)، باید از همان وهله موجود در Context استفاده شود و نه اینکه یک شیء جدید منقطع را درخواست داد که مجددا ثبت شود.
مطالب
Value Types ارجاعی در C# 7.2
در C# 7.2 می‌توان با value types (مانند structs) همانند reference types (مانند کلاس‌ها) رفتار کرد. جائیکه کارآیی برنامه بسیار حائز اهمیت باشد (مانند بازی‌ها)، استفاده از structs و value types بسیار مرسوم است؛ از این جهت که این نوع‌ها بر روی heap تخصیص داده نمی‌شوند. اما مشکل آن‌ها این است که زمانیکه به متدها ارسال می‌شوند، مقدار آن‌ها ارسال خواهد شد و برای این منظور نیاز به ایجاد یک کپی جدید از آن‌ها می‌باشد. برای رفع این مشکل و کاهش سربار کپی کردن اشیاء، اکنون در C# 7.2 می‌توان value types را همانند reference types به متدها ارسال کرد.


واژه‌ی کلیدی جدید in

C# 7.2‌، واژه‌ی کلیدی جدیدی را به نام in جهت تعریف پارامترها، معرفی کرده‌است. زمانیکه از آن استفاده می‌شود به این معنا است که value type ارسالی به آن، توسط ارجاعی از آن، در اختیار متد قرار می‌گیرد و نه توسط مقدار کپی شده‌ی آن (حالت پیش‌فرض) و همچنین متد استفاده کننده‌ی از آن، مقدار این شیء را تغییر نمی‌دهد.
واژه‌ی کلیدی in مکمل واژه‌های کلیدی ref و out است که پیشتر به همراه زبان #C ارائه شده بودند:
- واژه‌ی کلیدی out: مقدار آرگومان مزین شده‌ی توسط آن، باید درون متد تنظیم شود و صرفا کاربرد ارائه‌ی یک خروجی اضافه‌تر توسط آن متد را دارد.
- واژه‌ی کلیدی ref: مقدار آرگومان مزین شده‌ی توسط آن، ممکن است درون متد تنظیم شود، یا خیر و همچنین توسط ارجاع به آن منتقل می‌شود.
- واژه‌ی کلیدی in: مقدار آرگومان مزین شده‌ی توسط آن، درون متد تغییر نخواهد کرد و همچنین توسط ارجاع به آن منتقل می‌شود.

برای مثال اگر پارامترهای value type متد زیر را از نوع in معرفی کنیم، امکان تغییر مقدار آن‌ها درون متد وجود نخواهد داشت:
public static int Add(in int number1, in int number2)
{
   number1 = 5; // Cannot assign to variable 'in int' because it is a readonly variable
   return number1 + number2;
}
و کامپایلر با صدور خطای readonly بودن پارامتر number1، از انجام اینکار جلوگیری می‌کند


واژه‌ی کلیدی جدید in تا چه اندازه‌ای بر روی کارآیی برنامه تاثیر دارد؟

زمانیکه یک value type را به متدی ارسال می‌کنیم، ابتدا به مکان جدیدی از حافظه کپی شده و سپس مقدار clone شده‌ی آن، به متد ارسال می‌شود. با استفاده از واژه‌ی کلیدی in، دقیقا همان ارجاع به مقدار اولیه، به متد ارسال خواهد شد؛ بدون ایجاد کپی اضافه‌تری از آن. برای بررسی تاثیر این عملیات بر روی کارآیی برنامه، می‌توان از BenchmarkDotNet استفاده کرد. برای این منظور ابتدا ارجاعی را به BenchmarkDotNet اضافه می‌کنیم:
<ItemGroup>
     <PackageReference Include="BenchmarkDotNet" Version="0.10.12" />
</ItemGroup>
سپس متدهایی را که قرار است کارآیی آن‌ها بررسی شوند، با ویژگی Benchmark مزین خواهیم کرد:
using BenchmarkDotNet.Attributes;

namespace CS72Tests
{
    public struct Input
    {
        public decimal Number1;
        public decimal Number2;
    }

    [MemoryDiagnoser]
    public class InBenchmarking
    {
        const int loops = 50000000;
        Input inputInstance = new Input();

        [Benchmark(Baseline = true)]
        public decimal RunNormalLoop_Pass_By_Value()
        {
            decimal result = 0M;
            for (int i = 0; i < loops; i++)
            {
                result = Run(inputInstance);
            }
            return result;
        }

        [Benchmark]
        public decimal RunInLoop_Pass_By_Reference()
        {
            decimal result = 0M;
            for (int i = 0; i < loops; i++)
            {
                result = RunIn(in inputInstance);
            }
            return result;
        }

        public decimal Run(Input input)
        {
            return input.Number1;
        }

        public decimal RunIn(in Input input)
        {
            return input.Number1;
        }
    }
}
در آخر برای اجرای آن خواهیم داشت:
static void Main(string[] args)
{
    var summary = BenchmarkRunner.Run<InBenchmarking>();
و در این حالت برنامه را باید توسط دستور «dotnet run -c release» اجرا کرد (اندازه گیری کارآیی در حالت release و نه دیباگ پیش‌فرض)
با این خروجی نهایی:
                      Method |      Mean |    Error |   StdDev | Scaled | Allocated |
---------------------------- |----------:|---------:|---------:|-------:|----------:|
 RunNormalLoop_Pass_By_Value | 280.04 ms | 2.219 ms | 1.733 ms |   1.00 |       0 B |
 RunInLoop_Pass_By_Reference |  91.75 ms | 1.733 ms | 1.780 ms |   0.33 |       0 B |
همانطور که ملاحظه می‌کنید، کارآیی برنامه در حالت استفاده‌ی از پارامترهای in، حداقل 3 برابر شده‌است.


امکان استفاده‌ی از واژه‌ی کلیدی in در حین تعریف متدهای الحاقی

در حین تعریف متدهای الحاقی، واژه‌ی کلیدی in باید پیش از واژه‌ی کلیدی this ذکر شود:
    public static class Factorial
    {
        public static int Calculate(in this int num)
        {
            int result = 1;
            for (int i = num; i > 1; i--)
                result *= i;

            return result;
        }
    }
در این حالت اگر برنامه را به صورت زیر اجرا کنیم (یکبار با ذکر صریح in، بار دیگر بدون in و یکبار هم به صورت فراخوانی متد الحاقی بر روی عدد):
int num = 3;
Console.WriteLine($"(in num) -> {Factorial.Calculate(in num)}");
Console.WriteLine($"(num) -> {Factorial.Calculate(num)}");
Console.WriteLine($"num. -> {num.Calculate()}");
خروجی‌های ذیل را دریافت خواهیم کرد:
(in num) -> 6
(num) -> 6
num. -> 6
به عبارتی حین فراخوانی و استفاده‌ی از متدی که پارامتر آن به صورت in تعریف شده‌است، ذکر in ضروری نیست.

و به طور کلی استفاده‌ی از in در مکان‌های ذیل مجاز است:
• methods
• delegates
• lambdas
• local functions
• indexers
• operators
 

محدودیت‌های استفاده‌ی از پارامترهای in

الف) محدودیت استفاده از پارامترهای in در تعریف overloads
مثال زیر را در نظر بگیرید:
    public class CX
    {
        public void A(Input a)
        {
            Console.WriteLine("int a");
        }

        public void A(in Input a)
        {
            Console.WriteLine("in int a");
        }
    }
در اینجا overloadهای تعریف شده‌ی متد A تنها در ذکر واژه‌ی کلیدی in یا modifier متفاوت هستند.
اگر سعی کنیم وهله‌ای از این کلاس را ایجاد کرده و از متدهای A آن استفاده کنیم:
    public class Y
    {
        public void Test()
        {
            var inputInstance = new Input();
            var cx = new CX();
            cx.A(inputInstance); // The call is ambiguous between the following methods or properties: 'CX.A(Input)' and 'CX.A(in Input)'
        }
    }
خطای کامپایلر مبهم بودن متد A مورد استفاده صادر خواهد شد. یعنی نمی‌توان overload ایی را تعریف کرد که تنها در modifier از نوع in با دیگری متفاوت باشد؛ چون ذکر in در حین فراخوانی متد، اختیاری است.

ب) پارامترهای از نوع in را در متدهای iterator نمی‌توان استفاده کرد:
public IEnumerable<int> B(in int a) // Iterators cannot have ref or out parameters
{
   Console.WriteLine("in int a");
   yield return 1;
}

ج) پارامترهای از نوع in را در متدهای async نمی‌توان استفاده کرد:
public async Task C(in int a) // Async methods cannot have ref or out parameters
{
   await Task.Delay(1000);
}


تاثیر کار با متدهای داخلی تغییر دهنده‌ی وضعیت یک struct

مثال زیر را درنظر بگیرید. به نظر شما خروجی آن چیست؟
using System;

namespace CS72Tests
{
    struct MyStruct
    {
        public int MyValue { get; set; }

        public void UpdateMyValue(int value)
        {
            MyValue = value;
        }
    }

    public static class TestInStructs
    {
        public static void Run()
        {
            var myStruct = new MyStruct();
            myStruct.UpdateMyValue(1);

            UpdateMyValue(myStruct);

            Console.WriteLine(myStruct.MyValue);
        }

        static void UpdateMyValue(in MyStruct myStruct)
        {
            myStruct.UpdateMyValue(5);
        }
    }
}
در اینجا اگر متد TestInStructs.Run را اجرا کنیم، خروجی آن، نمایش عدد 1 خواهد بود.
در ابتدا مقدار struct را به 1 تنظیم و سپس ارجاع آن‌را به متدی دیگر که مقدار آن‌را به 5 تنظیم می‌کند، ارسال کردیم. در این حالت برنامه بدون مشکل کامپایل و اجرا می‌شود.  علت اینجا است که کامپایلر #C زمانیکه متدی را در داخل یک struct فراخوانی می‌کند، یک clone از آن struct را ایجاد کرده و متد را بر روی آن clone اجرا می‌کند؛ چون نمی‌داند که آیا این متد وضعیت و مقدار این struct را تغییر می‌دهد یا خیر. در این حالت کپی اصلی بدون تغییر باقی می‌ماند (در نهایت عدد 1 را مشاهده خواهیم کرد)، اما در آخر فراخوان، ارجاعی از struct را دریافت نکرده و بر روی کپی آن کار می‌کند. بنابراین مزیت بهبود کارآیی، از دست خواهد رفت.

البته در اینجا اگر می‌خواستیم مقدار MyValue را مستقیما تغییر دهیم، کامپایلر از آن جلوگیری می‌کرد و این کد هیچگاه کامپایل نمی‌شد:
static void UpdateMyValue(in MyStruct myStruct)
{
   myStruct.MyValue = 5; // Cannot assign to a member of variable 'in MyStruct' because it is a readonly variable
   myStruct.UpdateMyValue(5);
}
مطالب
فرمت کردن اطلاعات نمایش داده شده به کمک Kendo UI Grid
پیشنیازهای بحث:
- «صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid »
- «استفاده از Kendo UI templates»

صورت مساله
می‌خواهیم به یک چنین تصویری برسیم؛ که دارای گروه بندی اطلاعات است، فرمت شرطی روی ستون قیمت آن اعمال شده و تاریخ نمایش داده شده در آن نیز شمسی است. همچنین برای مثال ستون قیمت آن دارای ته جمع صفحه بوده و به علاوه یک دکمه‌ی سفارشی به نوار ابزار آن اضافه شده‌است.


مباحث قسمت سمت سرور این مثال با مطلب «صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid» دقیقا یکی است. فقط یک خاصیت AddDate نیز در اینجا اضافه شده‌است.


تغییر نحوه‌ی نمایش pager

اگر به قسمت pager تصویر فوق دقت کنید، یک دکمه‌ی refresh، تعداد موارد هر صفحه و امکان وارد کردن دستی شماره صفحه، در آن پیش بینی شده‌است. این موارد را با تنظیمات ذیل می‌توان فعال کرد:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                // ...
                pageable: {
                    previousNext: true, // default true
                    numeric: true, // default true
                    buttonCount: 5, // default 10
                    refresh: true, // default false
                    input: true, // default false
                    pageSizes: true // default false
                },


بومی سازی پیغام‌های گرید

پیغام‌های فارسی را که در تصویر فوق مشاهده می‌کنید، حاصل پیوست فایل kendo.fa-IR.js هستند:
 <!--https://github.com/loudenvier/kendo-global/blob/master/lang/kendo.fa-IR.js-->
<script src="js/messages/kendo.fa-IR.js" type="text/javascript"></script>


گروه بندی اطلاعات

برای گروه بندی اطلاعات در Kendo UI Grid دو قسمت باید تغییر کنند.
ابتدا باید فیلد پیش فرض گروه بندی در قسمت data source گرید تعریف شود:
            var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                // ...
                group: { field: "IsAvailable" },
                // ...
            });
همین تنظیم، گروه بندی را فعال خواهد کرد. اگر علاقمند باشید که به کاربران امکان تغییر دستی گروه بندی را بدهید، خاصیت groupable را نیز true کنید.
$("#report-grid").kendoGrid({
// ...
groupable: true, // allows the user to alter what field the grid is grouped by
// ...
در این حالت با کشیدن و رها کردن یک سرستون، به نوار ابزار مرتبط با گروه بندی، گروه بندی گرید بر اساس این فیلد انتخابی به صورت خودکار انجام می‌شود.


اضافه کردن ته جمع‌های ستون‌ها

این ته جمع‌ها که aggregate نام دارند باید در دو قسمت فعال شوند:
            var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                //...
                aggregate: [
                    { field: "Name", aggregate: "count" },
                    { field: "Price", aggregate: "sum" }
                ]
                //...
            });
ابتدا در قسمت data source مشخص می‌کنیم که چه تابع تجمعی قرار است به ازای یک فیلد خاص استفاده شود.
سپس این متدها را می‌توان مطابق فرمت hash syntax قالب‌های Kendo UI در قسمت footerTemplate هر ستون تعریف کرد:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                // ...
                columns: [
                    {
                        field: "Name", title: "نام محصول",
                        footerTemplate: "تعداد: #=count#"
                    },
                    {
                        field: "Price", title: "قیمت",
                        footerTemplate: "جمع: #=kendo.toString(sum,'c0')#"
                    }
                ]
                // ...
            });


فرمت شرطی اطلاعات

در ستون قیمت، می‌خواهیم اگر قیمتی بیش از 2490 بود، با پس زمینه‌ی قهوه‌ای و رنگ زرد نمایش داده شود. برای این منظور می‌توان یک قالب Kendo UI سفارشی را طراحی کرد:
    <script type="text/x-kendo-template" id="priceTemplate">
        #if( Price > 2490 ) {#
        <span style="background:brown; color:yellow;">#=kendo.toString(Price,'c0')#</span>
        #} else {#
        #= kendo.toString(Price,'c0')#
        #}#
    </script>
سپس نحوه‌ی استفاده‌ی از آن به صورت ذیل خواهد بود:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                //...
                columns: [
                    {
                        field: "Price", title: "قیمت",
                        template: kendo.template($("#priceTemplate").html()),
                        footerTemplate: "جمع: #=kendo.toString(sum,'c0')#"
                    }
                ]
                //...
            });
توسط متد kendo.template امکان انتساب یک قالب سفارشی به خاصیت template یک ستون وجود دارد.


فرمت تاریخ میلادی به شمسی در حین نمایش

برای تبدیل سمت کلاینت تاریخ میلادی به شمسی از کتابخانه‌ی moment-jalaali.js کمک گرفته شده‌است:
 <!--https://github.com/moment/moment/-->
<script src="js/cultures/moment.min.js" type="text/javascript"></script>
<!--https://github.com/jalaali/moment-jalaali-->
<script src="js/cultures/moment-jalaali.js" type="text/javascript"></script>
پس از آن تنها کافی است متد فرمت این کتابخانه را در قسمت template ستون تاریخ و توسط hash syntax قالب‌های Kendo UI بکار برد:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                //...
                columns: [
                    {
                        field: "AddDate", title: "تاریخ ثبت",
                        template: "#=moment(AddDate).format('jYYYY/jMM/jDD')#"
                    }
                ]
                //...
            });


اضافه کردن یک دکمه به نوار ابزار گرید

نوار ابزار Kendo UI Grid را نیز می‌توان توسط یک قالب سفارشی آن مقدار دهی کرد:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                // ...
                toolbar: [
                    { template: kendo.template($("#toolbarTemplate").html()) }
                ]
                // ...
            });
برای نمونه toolbarTemplate فوق را به نحو ذیل تعریف کرده‌ایم:
    <script>
        // این اطلاعات برای تهیه خروجی سمت سرور مناسب هستند
        function getCurrentGridFilters() {
            var dataSource = $("#report-grid").data("kendoGrid").dataSource;
            var gridState = {
                page: dataSource.page(),
                pageSize: dataSource.pageSize(),
                sort: dataSource.sort(),
                group: dataSource.group(),
                filter: dataSource.filter()
            };
            return kendo.stringify(gridState);
        }
    </script>

    <script id="toolbarTemplate" type="text/x-kendo-template">
        <a class="k-button" href="\#" onclick="alert('gridState: ' + getCurrentGridFilters());">نوار ابزار سفارشی</a>
    </script>
دکمه‌ی اضافه شده، وضعیت فیلتر data source متصل به گرید را بازگشت می‌دهد. برای مثال مشخص می‌کند که در چه صفحه‌ای با چه تعداد رکورد قرار داریم و همچنین وضعیت مرتب سازی، فیلتر و غیره چیست. از این اطلاعات می‌توان در سمت سرور برای تهیه‌ی خروجی‌های PDF یا اکسل استفاده کرد. وضعیت فیلتر اطلاعات مشخص است. بر همین مبنا کوئری گرفته و سپس می‌توان نتیجه‌ی آن‌را تبدیل به منبع داده تهیه خروجی مورد نظر کرد.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
KendoUI05.zip
مطالب
React 16x - قسمت 26 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران - بخش 1 - ثبت نام و ورود به سیستم
می‌خواهیم به برنامه‌ی لیست فیلم‌هایی که تا این قسمت تکمیل کردیم، امکانات جدیدی را مانند ورود به سیستم، خروج از آن، کار با JWT، فراخوانی منابع محافظت شده‌ی سمت سرور، نمایش و یا مخفی کردن المان‌های صفحه بر اساس سطوح دسترسی کاربر و همچنین محافظت از مسیرهای مختلف تعریف شده‌ی در برنامه، اضافه کنیم.
برای قسمت backend، از همان برنامه‌ی تکمیل شده‌ی قسمت قبل استفاده می‌کنیم که به آن تولید مقدماتی JWTها نیز اضافه شده‌است. البته این سری، مستقل از قسمت سمت سرور آن تهیه خواهد شد و صرفا در حد دریافت توکن از سرور و یا ارسال مشخصات کاربر جهت لاگین، نیاز بیشتری به قسمت سمت سرور آن ندارد و تاکید آن بر روی مباحث سمت کلاینت React است. بنابراین اینکه چگونه این توکن را تولید می‌کنید، در اینجا اهمیتی ندارد و کلیات آن با تمام روش‌های پیاده سازی سمت سرور سازگار است (و مختص به فناوری خاصی نیست). پیشنیاز درک کدهای سمت سرور قسمت JWT آن، مطالب زیر هستند:
  1. «معرفی JSON Web Token»
  2. «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» 
  3. «پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x»
  4. « آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت ششم - اعتبارسنجی مبتنی بر JWT»  


ثبت یک کاربر جدید

فرم ثبت نام کاربران را در قسمت 21 این سری، در فایل src\components\registerForm.jsx، ایجاد و تکمیل کردیم. البته این فرم هنوز به backend server متصل نیست. برای کار با آن هم نیاز است شیءای را با ساختار زیر که ذکر سه خاصیت اول آن اجباری است، به endpoint ای با آدرس https://localhost:5001/api/Users به صورت یک HTTP Post ارسال کنیم:
{
  "name": "string",
  "email": "string",
  "password": "string",
  "isAdmin": true,
  "id": 0
}
در سمت سرور هم در Services\UsersDataSource.cs که در انتهای بحث می‌توانید پروژه‌ی کامل آن‌را دریافت کنید، منحصربفرد بودن ایمیل وارد شده بررسی می‌شود و اگر یک رکورد دو بار ثبت شود، یک BadRequest را به همراه پیام خطایی، بازگشت می‌دهد.

اکنون نوبت به اتصال کامپوننت registerForm.jsx، به سرویس backend است. تا اینجا دو سرویس src\services\genreService.js و src\services\movieService.js را در قسمت قبل، به برنامه جهت کار کردن با endpoint‌های backend server، اضافه کردیم. شبیه به همین روش را برای کار با سرویس سمت سرور api/Users نیز در پیش می‌گیریم. بنابراین فایل جدید src\services\userService.js را با محتوای زیر، به برنامه‌ی frontend اضافه می‌کنیم:
import http from "./httpService";
import { apiUrl } from "../config.json";

const apiEndpoint = apiUrl + "/users";

export function register(user) {
  return http.post(apiEndpoint, {
    email: user.username,
    password: user.password,
    name: user.name
  });
}
توسط متد register این سرویس می‌توانیم شیء user را با سه خاصیت مشخص شده، از طریق HTTP Post، به آدرس api/Users ارسال کنیم. خروجی این متد نیز یک Promise است. در این سرویس، تمام متدهایی که قرار است با این endpoint سمت سرور کار کنند، مانند ثبت، حذف، دریافت اطلاعات و غیره، تعریف خواهند شد.
اطلاعات شیء user ای که در اینجا دریافت می‌شود، از خاصیت data کامپوننت RegisterForm تامین می‌گردد:
class RegisterForm extends Form {
  state = {
    data: { username: "", password: "", name: "" },
    errors: {}
  };
البته اگر دقت کرده باشید، در شیء منتسب به خاصیت data، خاصیتی به نام username تعریف شده‌است، اما در سمت سرور، نیاز است خاصیتی با نام Name را دریافت کنیم. یک چنین نگاشتی در داخل متد register سرویس کاربر، قابل مشاهده‌‌است. در غیراینصورت می‌شد در متد http.post، کل شیء user را به عنوان پارامتر دوم، درنظر گرفت و ارسال کرد.

پس از تعریف userService.js، به registerForm.jsx بازگشته و ابتدا امکانات آن‌را import می‌کنیم:
import * as userService from "../services/userService";
می‌شد این سطر را به صورت زیر نیز نوشت، تا تنها یک متد از ماژول userService را دریافت کنیم:
import { register } userService from "../services/userService";
اما روش as userService * به معنای import تمام متدهای این ماژول است. به این ترتیب نام ذکر شده‌ی پس از as، به عنوان شیءای که می‌توان توسط آن به این متدها دسترسی یافت، قابل استفاده می‌شود؛ مانند فراخوانی متد userService.register. اکنون می‌توان متد doSubmit این فرم را به سرور متصل کرد:
  doSubmit = async () => {
    try {
      await userService.register(this.state.data);
    } catch (ex) {
      if (ex.response && ex.response.status === 400) {
        const errors = { ...this.state.errors }; // clone an object
        errors.username = ex.response.data;
        this.setState({ errors });
      }
    }
  };


مدیریت و نمایش خطاهای دریافتی از سمت سرور

در این حالت برای ارسال اطلاعات یک کاربر، در بار اول، یک چنین خروجی را از سمت سرور می‌توان شاهد بود که id جدیدی را به این رکورد نسبت داده‌است:


اگر مجددا همین رکورد را به سمت سرور ارسال کنیم، اینبار خطای زیر را دریافت خواهیم کرد:


که از نوع 400 یا همان BadRequest است:


بنابراین نیاز است بدنه‌ی response را در یک چنین مواردی که خطایی از سمت سرور صادر می‌شود، دریافت کرده و با به روز رسانی خاصیت errors در state فرم (همان قسمت بدنه‌ی catch کدهای فوق)، سبب درج و نمایش خودکار این خطا شویم:


پیشتر در قسمت بررسی «کار با فرم‌ها» آموختیم که برای مدیریت خطاهای پیش بینی شده‌ی دریافتی از سمت سرور، نیاز است قطعه کدهای مرتبط با سرویس http را در بدنه‌ی try/catch‌ها محصور کنیم. برای مثال در اینجا اگر ایمیل شخصی تکراری وارد شود، سرویس یک return BadRequest("Can't create the requested record.") را بازگشت می‌دهد که در اینجا status code معادل BadRequest، همان 400 است. بنابراین انتظار داریم که خطای 400 را از سمت سرور، تحت شرایط خاصی دریافت کنیم. به همین دلیل است که در اینجا تنها مدیریت status code=400 را در بدنه‌ی catch نوشته شده ملاحظه می‌کنید.
سپس برای نمایش آن، نیاز است خاصیت متناظری را که این خطا به آن مرتبط می‌شود، با پیام دریافت شده‌ی از سمت سرور، مقدار دهی کنیم که در اینجا می‌دانیم مرتبط با username است. به همین جهت سطر errors.username = ex.response.data، کار انتساب بدنه‌ی response را به خاصیت جدید errors.username انجام می‌دهد. در این حالت اگر به کمک متد setState، کار به روز رسانی خاصیت errors موجود در state را انجام دهیم، رندر مجدد فرم، در صف انجام قرار گرفته و در رندر بعدی آن، پیام موجود در errors.username، نمایش داده می‌شود.


پیاده سازی ورود به سیستم

فرم ورود به سیستم را در قسمت 18 این سری، در فایل src\components\loginForm.jsx، ایجاد و تکمیل کردیم که این فرم نیز هنوز به backend server متصل نیست. برای کار با آن نیاز است شیءای را با ساختار زیر که ذکر هر دو خاصیت آن اجباری است، به endpoint ای با آدرس https://localhost:5001/api/Auth/Login به صورت یک HTTP Post ارسال کنیم:
{
  "email": "string",
  "password": "string"
}
با ارسال این اطلاعات به سمت سرور، درخواست Login انجام می‌شود. سرور نیز در صورت تعیین اعتبار موفقیت آمیز کاربر، به صورت زیر، یک JSON Web token را بازگشت می‌دهد:
var jwt = _tokenFactoryService.CreateAccessToken(user);
return Ok(new { access_token = jwt });
یعنی بدنه‌ی response رسیده‌ی از سمت سرور، دارای یک شیء JSON خواهد بود که خاصیت access_token آن، حاوی JSON Web token متعلق به کاربر جاری لاگین شده‌است. در آینده اگر این کاربر نیاز به دسترسی به یک api endpoint محافظت شده‌ای را در سمت سرور داشته باشد، باید این token را نیز به همراه درخواست خود ارسال کند تا پس از تعیین اعتبار آن توسط سرور، مجوز دسترسی به منبع درخواستی برای او صادر شود.

در ادامه برای تعامل با منبع api/Auth/Login سمت سرور، ابتدا یک سرویس مختص آن‌را در فایل جدید src\services\authService.js، با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import { apiUrl } from "../config.json";
import http from "./httpService";

const apiEndpoint = apiUrl + "/auth";

export function login(email, password) {
  return http.post(apiEndpoint + "/login", { email, password });
}
متد login، کار ارسال ایمیل و کلمه‌ی عبور کاربر را به اکشن متد Login کنترلر Auth، انجام می‌دهد و خروجی آن یک Promise است. برای استفاده‌ی از آن به کامپوننت src\components\loginForm.jsx بازگشته و متد doSubmit آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import * as auth from "../services/authService";

class LoginForm extends Form {
  state = {
    data: { username: "", password: "" },
    errors: {}
  };

  // ...

  doSubmit = async () => {
    try {
      const { data } = this.state;
      const {
        data: { access_token }
      } = await auth.login(data.username, data.password);
      console.log("JWT", access_token);
      localStorage.setItem("token", access_token);
      this.props.history.push("/");
    } catch (ex) {
      if (ex.response && ex.response.status === 400) {
        const errors = { ...this.state.errors };
        errors.username = ex.response.data;
        this.setState({ errors });
      }
    }
  };
توضیحات:
- ابتدا تمام خروجی‌های ماژول authService را با نام شیء auth دریافت کرده‌ایم.
- سپس در متد doSubmit، اطلاعات خاصیت data موجود در state را که معادل فیلدهای فرم لاگین هستند، به متد auth.login برای انجام لاگین سمت سرور، ارسال کرده‌ایم. این متد چون یک Promise را باز می‌گرداند، باید await شود و پس از آن متد جاری نیز باید به صورت async معرفی گردد.
- همانطور که عنوان شد، خروجی نهایی متد auth.login، یک شیء JSON دارای خاصیت access_token است که در اینجا از خاصیت data خروجی نهایی دریافت شده‌است.
- سپس نیاز است برای استفاده‌های آتی، این token دریافتی از سرور را در جایی ذخیره کرد. یکی از مکان‌های متداول اینکار، local storage مرورگرها است (اطلاعات بیشتر).
- در آخر کاربر را توسط شیء history سیستم مسیریابی برنامه، به صفحه‌ی اصلی آن هدایت می‌کنیم.
- در اینجا قسمت catch نیز ذکر شده‌است تا خطاهای حاصل از return BadRequestهای دریافتی از سمت سرور را بتوان ذیل فیلد نام کاربری نمایش داد. روش کار آن، دقیقا همانند روشی است که برای فرم ثبت یک کاربر جدید استفاده کردیم.

اکنون اگر برنامه را ذخیره کرده و اجرا کنیم، توکن دریافتی، در کنسول توسعه دهندگان مرورگر لاگ شده و سپس کاربر به صفحه‌ی اصلی برنامه هدایت می‌شود. همچنین این token ذخیره شده را می‌توان در ذیل قسمت application->storage آن نیز مشاهده کرد:



لاگین خودکار کاربر، پس از ثبت نام در سایت

پس از ثبت نام یک کاربر در سایت، بدنه‌ی response بازگشت داده شده‌ی از سمت سرور، همان شیء user است که اکنون Id او مشخص شده‌است. بنابراین اینبار جهت ارائه‌ی token از سمت سرور، بجای response body، از یک هدر سفارشی در فایل Controllers\UsersController.cs استفاده می‌کنیم (کدهای کامل آن در انتهای بحث پیوست شده‌است):
var jwt = _tokenFactoryService.CreateAccessToken(user);
this.Response.Headers.Add("x-auth-token", jwt);



در ادامه در کدهای سمت کلاینت src\components\registerForm.jsx، برای استخراج این هدر سفارشی، اگر شیء response دریافتی از سرور را لاگ کنیم:
const response = await userService.register(this.state.data);
console.log(response);
یک چنین خروجی را به همراه دارد که در آن، هدر سفارشی ما درج نشده‌است و فقط هدر content-type در آن مشخص است:


برای اینکه در کدهای سمت کلاینت بتوان این هدر سفارشی را خواند، نیاز است هدر مخصوص access-control-expose-headers را نیز به response اضافه کرد:
var jwt = _tokenFactoryService.CreateAccessToken(data);
this.Response.Headers.Add("x-auth-token", jwt);
this.Response.Headers.Add("access-control-expose-headers", "x-auth-token");
به این ترتیب وب سرور برنامه، هدر سفارشی را که قرار است برنامه‌ی کلاینت به آن دسترسی پیدا کند، مجاز اعلام می‌کند. اینبار اگر خروجی دریافتی از Axios را لاگ کنیم، در لیست هدرهای آن، هدر سفارشی x-auth-token نیز ظاهر می‌شود:


اکنون می‌توان این هدر سفارشی را در متد doSubmit کامپوننت RegisterForm، از طریق شیء response.headers خواند و در localStorage ذخیره کرد. سپس کاربر را توسط شیء history سیستم مسیریابی، به ریشه‌ی سایت هدایت نمود:
class RegisterForm extends Form {
  // ...

  doSubmit = async () => {
    try {
      const response = await userService.register(this.state.data);
      console.log(response);
      localStorage.setItem("token", response.headers["x-auth-token"]);
      this.props.history.push("/");
    } catch (ex) {
      if (ex.response && ex.response.status === 400) {
        const errors = { ...this.state.errors }; // clone an object
        errors.username = ex.response.data;
        this.setState({ errors });
      }
    }
  };

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-26-backend.zip و sample-26-frontend.zip
مطالب
ثبت استثناهای مدیریت شده توسط ELMAH
در مورد ELMAH پیشتر مطالبی در این سایت منتشر شده است:

از آن می‌توان جهت ثبت استثناهای مدیریت نشده در انواع و اقسام برنامه‌های وب دات نتی استفاده کرد. از برنامه‌های ASP.NET Webforms ، ASP.NET MVC تا سرویس‌های WCF ، WCF RIA و غیره. سپس این Http module ویژه امکان مرور خطاهای ثبت شده را از راه دور میسر می‌سازد، به همراه فید RSS از خطاها، امکان مشاهده‌ی مقادیر فیلدها در لحظه‌ی بروز خطا، ارسال ایمیل خطاها و امکان ذخیره سازی آن‌ها در فایل‌های XML تا انواع بانک‌های اطلاعاتی.
برای نمونه، سایت Stackoverflow از یک نمونه‌ی سفارشی شده‌ی آن استفاده می‌کند (+).

همانطور که در این معرفی آمده است : ثبت استثناهای "مدیریت نشده". اما آیا امکان ثبت استثناهای مدیریت شده هم توسط آن وجود دارد؟
پاسخ: بله. به صورت زیر:
...
}
catch (Exception ex)
{
   Elmah.ErrorSignal.FromCurrentContext().Raise(ex);
... 
فقط کافی است ارجاعی به اسمبلی ELMAH اضافه شود و از سطر فوق استفاده گردد. به این صورت خروجی شبیه به همان خطاهای مدیریت نشده در لیست خطاهای ثبت شده توسط ELMAH ظاهر خواهد شد.

یک نکته‌ی تکمیلی
در یک سری از متدهای فایل global.asax عموما Context ای وجود ندارد (دقیقا مانند برنامه‌های دسکتاپ). در این حالت از روش زیر
 Elmah.ErrorLog.GetDefault(null).Log(new Error(ex))
استفاده کنید:
using System;
using System.Text;
using Elmah;

namespace Common.WebToolkit
{
    public static class ElmahLogEx
    {
        public static void LogException(this string ex)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(ex))
                return;
            LogException(new Exception(ex));
        }

        public static void LogException(this Exception ex)
        {
            if (ex == null) return;
            try
            {
                ErrorSignal.FromCurrentContext().Raise(ex);
            }
            catch
            {
                ErrorLog.GetDefault(null).Log(new Error(ex));
            }
        }
    }
}
البته باید درنظر داشت که ماژول ارسال ایمیل‌های آن یک HttpModule است و  نیاز به HttpContext جاری را دارد تا کار کند. زمانیکه از ErrorLog.GetDefault(null) استفاده می‌شود، ایمیلی توسط آن ارسال نخواهد شد؛ چون درخواستی به این HttpModule نمی‌رسد.
مطالب
به دام انداختن خطاهای مدیریت نشده در برنامه‌های Windows forms دات نت

شبیه به نحوه‌ی به دام انداختن خطاهای مدیریت نشده در Web forms و روال استاندارد Application_Error ، در برنامه‌های Windows forms نیز این امر به صورت زیر ممکن است:


using System;
using System.Threading;
using System.Windows.Forms;

namespace testWinForms87
{
static class Program
{
/// <summary>
/// The main entry point for the application.
/// </summary>
[STAThread]
static void Main()
{
// handling UI thread exceptions
Application.ThreadException += uIThreadException;

// force all Windows Forms errors to go through our handler.
Application.SetUnhandledExceptionMode(UnhandledExceptionMode.CatchException);

// handling non-UI thread exceptions.
AppDomain.CurrentDomain.UnhandledException += currentDomainUnhandledException;


Application.EnableVisualStyles();
Application.SetCompatibleTextRenderingDefault(false);
Application.Run(new Form1());
}

private static void currentDomainUnhandledException(object sender, UnhandledExceptionEventArgs e)
{
MessageBox.Show(((Exception)e.ExceptionObject).Message, "currentDomainUnhandledException");
}

private static void uIThreadException(object sender, ThreadExceptionEventArgs e)
{
MessageBox.Show(e.Exception.Message, "uIThreadException");
}
}
}

چند نکته:
الف)همانطور که ملاحظه می‌کنید سطرهای فوق باید قبل از Application.Run در روال اصلی برنامه تعریف شوند.
ب) این متدها استاتیک هستند و توصیه شده است در پایان برنامه ارجاعات آنها را حذف کنید تا نشتی حافظه رخ ندهد. دقیقا به همین صورت =+ که اضافه شدند با =- هم قابل حذف هستند.
ج) در حالت اجرا شدن uIThreadException ، برنامه بسته نخواهد شد (و بدیهی است در صورت عدم بکار گیری این روش، حتما برنامه کرش خواهد کرد). برای مثال شاید علاقمند نباشید که بخاطر عدم دسترسی نوشتن در پوشه‌ای خاص، خطای حاصل سبب بسته شدن کل برنامه شود. به این صورت این موارد را می‌توان به دام انداخت. اما currentDomainUnhandledException که حاصل از خطاهای ایجاد شده برای مثال در یک ترد دیگر بجز ترد اصلی برنامه هستند، حتما سبب بسته شدن برنامه خواهند شد. بنابراین اینجا تنها شانس لاگ کردن خطای مدیریت نشده حاصل را خواهیم داشت. به همین منظور همیشه توصیه می‌شود که در تردهای ایجاد شده در برنامه، حتما موارد مدیریت خطاها را لحاظ نمائید، زیرا خطاهای حاصل شده در آن‌ها غیرقابل اغماض بوده و حتما سبب کرش برنامه می‌شوند.

پ.ن.
دقیقا در برنامه‌های Win32 دلفی هم چنین قابلیتی به همین شکل و تقریبا با همین نام‌ها وجود دارد. فقط کافی است روالی را جهت Application.OnException ایجاد کنید: ;)

procedure TmyFrmMain.FormCreate(Sender: TObject);
begin
Application.OnException := MyExceptionHandler;
end;
procedure TmyFrmMain.MyExceptionHandler(Sender: TObject; E: Exception);
begin
ShowMessage(e.Message);
end;