مطالب
آموزش LINQ بخش چهارم
 بررسی عبارت Join
عبارت Join برای ایجاد ارتباط بین عناصر دو توالی استفاده می‌شود. پیش نیاز این عملیات وجود یک مقدار در عناصر توالی ورودی است که بتوان از طریق آن برابری دو عنصر را اهراز کرد.
عبارت join، دو توالی را به عنوان ورودی دریافت می‌کند. هر عنصر در توالی اول باید یک خصوصیت داشته باشد که بتوان آن را با یک خصوصیت از عناصر توالی دوم مقایسه کرد. عبارت Join، مقادیر مشخص شده را از طریق کلمه‌ی کلیدی equals مقایسه می‌کند. باید توجه داشت که عملیات join  برای بررسی برابری دو مقدار، در دو توالی مختلف است. از این رو به آن equal-joins می‌گویند.
فرم خروجی عبارت join  بر اساس نوع عملیات join ای است که ما انجام می‌دهیم.

انواع JOIN :
• Inner JOIN
• Group JOIN
• Left JOIN

کلاس‌های زیر را در نظر بگیرید:
/// <summary>
/// دستور العمل
/// </summary>
class Recipe
{
  public int Id { get; set; }
  public string Name { get; set; }
}

/// <summary>
/// بازخورد
/// </summary>
class Review
{
  public int RecipeId { get; set; }
  public string ReviewText { get; set; }
}
بر اساس مدل‌های تعریف شده، هر Recipe ممکن است 0، 1 یا تعداد نامحدودی Review داشته باشد. همانطور که می‌بینید هیچ رابطه‌ی مستقیمی این دو مدل با هم ندارند. در کلاس Review یک خصوصیت وجود دارد که ID مدل Recipe را در خود نگه می‌دارد.

Inner Join
 این دستور عنصری از  توالی اول را که متناظر با آن عنصری در توالی دوم وجود داشته باشد، به خروجی می‌برد.
مثال:

Recipe[] recipes =
{
   new Recipe {Id = 1, Name = "Mashed Potato"},
   new Recipe {Id = 2, Name = "Crispy Duck"},
   new Recipe {Id = 3, Name = "Sachertorte"}
};

Review[] reviews =
{
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Tasty!"},
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Not nice :("},
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Pretty good"},
   new Review {RecipeId = 2, ReviewText = "Too hard"},
   new Review {RecipeId = 2, ReviewText = "Loved it"}
};

var query = from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
select new //anonymous type
{
   RecipeName = recipe.Name,
   RecipeReview = review.ReviewText
};

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"{item.RecipeName}-{item.RecipeReview}");
}
در مثال فوق، در ابتدا دو توالی تعریف شد. recipes که تعدادی دستور العمل و reviews که مجموعه‌ای از بازخوردها را در خود نگه می‌دارند.
پرس و جو با عبارت from که اشاره‌گری به توالی اول است آغاز و با معرفی یک متغیر Range به نام Recipe ادامه پیدا می‌کند. سپس دستور Join نوشته شده است. مجددا متغیر range  جدیدی به نام review معرفی شده که به عناصر توالی دوم اشاره خواهد کرد. در ادامه کلمه‌ی کلیدی on اجازه می‌دهد که عناصر یکسانی در توالی اول را با عناصر یکسانی در توالی دوم مشخص کنیم. کلمه‌ی کلیدی equal هم برای مقایسه‌ی برابری دو مقدار استفاده شده است. عبارت join  بر اساس مقدار id  در مجموعه recipes و همچنین Recipeid در مجموعه‌ی reviews خروجی را مهیا خواهد کرد.
خروج مثال فوق به شکل زیر است :
Mashed Potato-Tasty!
Mashed Potato-Not nice :(
Mashed Potato-Pretty good
Crispy Duck-Too hard
Crispy Duck-Loved it
همانطور که مشاهده می‌کنید کلیه دستورالعمل‌هایی که بازخوردی برای آنها وجود دارد، در خروجی وجود دارند.

Group Join
بکارگیری into به همراه join، دستور Group Join را می‌سازد.
این دستور  خروجی حاصل از join  را گروه بندی خواهد کرد. Group join یک توالی سلسله مراتبی را تولید می‌کند که در آن یک عنصر از توالی اول با یک یا چند عنصر در توالی دوم در ارتباط است.
مثال:
var query = from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
into reviewGroup
select new //anonymous type
{
   RecipeName = recipe.Name,
   Reviews = reviewGroup//collection of related reviews
};

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"Review for {item.RecipeName}");
   foreach (var review in item.Reviews)
   {
       Console.WriteLine($"-{review.ReviewText}");
   }
}
در این مثال از 2 توالی تعریف شده‌ی در مثال قبل استفاده کرده‌ایم.
متغیر reviewGroup توالی حاصل از اجرای join  را نمایش می‌دهد. برای ایجاد توالی خروجی، نتیجه به یک نوع بی نام، بازتاب شده است. هر عنصر در نوع بی نام یک گروه را نشان می‌دهد. نوع بی نام شامل دو خصوصیت RecipeName که مقدار آن از توالی اول می‌آید و Reviews که حاصل خروجی Join است می‌باشد.
خروجی مثال بالا به شکل زیر است:
Review for Mashed Potato
-Tasty!
-Not nice :(
-Pretty good
Review for Crispy Duck
-Too hard
-Loved it
Review for Sachertorte
همانطور که می‌بینید اینبار عنصر Sachertorte در خروجی ظاهر شده است. اگر عنصری در توالی سمت چپ وجود داشته باشد که عنصر و یا عناصری در توالی سمت راست با آن متناظر نباشند، آنگاه دستور join،  یک لیست خالی را برای این عنصر تخصیص می‌دهد.

Left outer join
برای آنکه بتوان یک خروجی غیر سلسله مراتبی و اصطلاحا flat را ایجاد کرد که مانند خروجی مثال group join  باشد (نمایش عنصر Sachertorte) می‌توان از عملگر  ()DefaultIfEmpty به‌همراه یک عبارت from اضافی و معرفی یک متغیر Range استفاده کرد. در صورت نبودن عنصر متناظر در توالی دوم این متغیر range بصورت null تنظیم می‌شود.
مثال :
در این مثال از مجموعه‌های تعریف شده‌ی در بخش اول مطلب استفاده کرده‌ایم:
var query = from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
into reviewGroup
from rg in reviewGroup.DefaultIfEmpty()
select new //anonymous type
{
   RecipeName = recipe.Name,
   //RecipeReview = rg.ReviewText SystemNullException
   RecipeReview = (rg == null ? "n/a" : rg.ReviewText)
};

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"{item.RecipeName}-{item.RecipeReview}");
}
در بخشی از کد بالا به خاطر وجود حالت null، در خروجی استثنائی رخ خواهد داد. به همین خاطر قبل از تخصیص، مقدار را کنترل کرده‌ایم.
خروجی مثال فوق به شکل زیر است:
Mashed Potato-Tasty!
Mashed Potato-Not nice :(
Mashed Potato-Pretty good
Crispy Duck-Too hard
Crispy Duck-Loved it
Sachertorte-n/a
همانطور که مشاهده می‌کنید، خروجی به صورت غیر سلسله مراتبی و flat می‌باشد. از طریق دستور select و جایگزین کردن مقدار N/A به جای null، عنصر Sachertorte را در خروجی مهیا کرده‌ایم .
یک راه جایگزین برای کنترل مقدار null در دستور select بازسازی متد DefaultIfEmpty به‌صورتی است که به جای ایجاد مقدار null، یک نمونه‌ی جدید از مدل review را با مقدار پیش فرض N/A ایجاد کند.
مثال:
var query = from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
into reviewGroup
from rg in reviewGroup.DefaultIfEmpty(new Review { ReviewText = "N/A" })
select new //anonymous type
{
   RecipeName = recipe.Name,
   RecipeReview = rg.ReviewText
};

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"{item.RecipeName}-{item.RecipeReview}");
}
خروجی مثال بالا :
 Mashed Potato-Tasty!
Mashed Potato-Not nice :(
Mashed Potato-Pretty good
Crispy Duck-Too hard
Crispy Duck-Loved it
Sachertorte-N/A 
مطالب
روش فعالسازی SSL بر روی IIS SMTP Server
پس از انجام «تنظیمات امنیتی SMTP Server متعلق به IIS جهت قرارگیری بر روی اینترنت» و  همچنین پیاده سازی «مراحل تنظیم Let's Encrypt در IIS»، یکی دیگر از کاربردهای مجوز SSL دریافتی، رمزنگاری تبادل اطلاعات بین SMTP Server جاری و میل سرور مقصد است. بدون انجام اینکار، ایمیل‌های دریافتی توسط GMail، یک چنین شکلی را خواهند داشت:


همانطور که مشاهده می‌کنید، کنار ایمیل ارسالی توسط ما، یک آیکن قرمز رنگ مبتنی بر عدم رمزنگاری ارتباطات بین سرور ارسال کننده‌ی آن و جی‌میل، قابل مشاهده‌است. در ادامه قصد داریم این وضعیت را تغییر دهیم.


نیاز به مجوز SSL معتبر نصب شده‌ی بر روی سرور

اولین مرحله‌ی پیش از شروع به تنظیمات SSL (عبارت صحیح‌تر آن TLS) بر روی SMTP Server جاری، نیاز به یک مجوز SSL معتبر نصب شده‌ی بر روی سرور است که نمونه‌ی آن در مطلب «مراحل تنظیم Let's Encrypt در IIS» بررسی شده‌است.
نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که IIS SMTP Server، فقط مجوزهای موجود در قسمت Local_Machine\Personal certificates را مشاهده می‌کند. بنابراین ابتدا مراحل زیر را طی کنید تا مطمئن شوید که مجوز SSL شما در این قسمت نیز قرار گرفته‌است:
در خط فرمان دستور mmc را وارد کرده و آن‌را اجرا کنید. در صفحه‌ی باز شده، گزینه‌ی File -> Add remove snap-ins را انتخاب کنید. در اینجا در لیست ظاهر شده، certificates را انتخاب و add کنید. در صفحه‌ی بعدی نیز computer account و سپس local computer را انتخاب کنید. اکنون بر روی دکمه‌ی ok کلیک کنید تا صفحه‌ی certificate مخصوص local computer ظاهر شود:


مرحله‌ی بعد یادداشت کردن subject این مجوز است؛ از این جهت که از مقدار آن در مرحله‌ی بعد استفاده خواهیم کرد.



مراحل تنظیم SSL در IIS SMTP Server

1- پس از یادداشت کردن subject مجوز SSL مدنظر، به خواص SMTP Virtual Server مراجعه کنید:


در اینجا در برگه‌ی Delivery، بر روی دکمه‌ی Advanced کلیک کرده و در قسمت fully-qualified domain name، مقدار subject مجوز را وارد کنید.
2- پس از آن یکبار SMTP Virtual Server را متوقف کرده و سپس اجرا کنید تا مجوز متناظر با تنظیمات جدید را دریافت کند.
3- اکنون اگر به برگه‌ی Access مراجعه کنید، قسمت Secure communication آن فعال شده‌است (پیش از تنظیم fully-qualified domain name این گزینه غیرفعال است) و می‌توان گزینه‌ی Requires TLS Encryption آن‌را انتخاب کرد. همچنین در اینجا تاریخ انقضای مجوز نیز ذکر می‌شود.


4- در مرحله‌ی آخر، در همان برگه‌ی Delivery، بر روی دکمه‌ی outbound security کلیک کرده و گزینه‌ی TSL Encryption آن‌را نیز فعال کنید.



تغییرات برنامه جهت ارسال ایمیل‌های امن

اکنون اگر با همان تنظیمات قبلی برنامه‌ی خود، ایمیلی را ارسال کنید، پیام خطای زیر را دریافت خواهید کرد:
The SMTP server requires a secure connection or the client was not authenticated.
The server response was: 5.7.0 Must issue a STARTTLS command first
برای رفع این مشکل، فایل web.config برنامه‌ی وب خود را گشوده و enableSsl تنظیمات smtp آن‌را به true تنظیم کنید:
<system.net>
    <mailSettings>
      <smtp>
          <network enableSsl="true"/>
      </smtp>
    </mailSettings>
</system.net>
اینبار اگر ایمیلی را توسط برنامه ارسال کنید، گوگل چنین تغییراتی را نمایش می‌دهد:


قسمت security پیام دریافتی فعال شده و TLS را تشخیص داده‌است؛ که بیانگر ارتباط امن بین SMTP Virtual Server ما و جی‌میل است.
مطالب
آشنایی با نحوه‌ی وهله سازی کنترلرها در ASP.NET MVC با ساخت یک Controller Factory سفارشی
یکی از مزایای مهم فریم ورک ASP.NET MVC، توسعه پذیری کنترلرهای آن است. با مرور قسمت‌هایی از مسیر پردازش درخواست که منجر به اجرای یک اکشن متد می‌شود، شروع می‌کنیم و روش‌های مختلفی را که می‌توان بر روی این پردازش، کنترل داشت، بررسی می‌کنیم. شکل ذیل مسیر یک درخواست را مابین کامپوننت‌های مختلف فریم ورک نشان می‌دهد:
 
 

Controller Factory و Action Invoker وظیفه‌ای مطابق نامشان را عهده دار هستند. اولی برای وهله سازی کنترلرهای مرتبط با درخواست و دومی برای پیدا کردن و تریگر نمودن یک اکشن متد به کار گرفته می‌شوند. فریم ورک MVC پیاده سازی پیش فرضی را از این دو کامپوننت، به صورت توکار دارد. در طی مقالاتی نحوه‌ی کنترل کردن رفتار پیش فرض این Controller Factory و هم نحوه‌ی جایگزین کرن کامل این کامپوننت را بررسی می‌کنیم.

ابتدا پروژه‌ی جدیدی را از نوع MVC و با الگوی Empty به نام ControllerExtensibility ایجاد می‌کنیم. در پوشه‌ی Models یک فایل را به نام Result.cs ساخته و از آن برای معرفی کلاس Result مطابق کدهای ذیل استفاده می‌کنیم:
namespace ControllerExtensibility.Models
{
    public class Result
    {
        public string ControllerName { get; set; }
        public string ActionName { get; set; }
    }
}
در مسیر /Views/Shared ویویی را به نام Result.cshtml اضافه می‌کنیم. این ویویی است که در این مثال، همه‌ی اکشن متدهای کنترلرهایمان، آن را رندر خواهند کرد:
@model ControllerExtensibility.Models.Result
@{
Layout = null;
}
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
<meta name="viewport" content="width=device-width" />
<title>Result</title>
</head>
<body>
<div>Controller: @Model.ControllerName</div>
<div>Action: @Model.ActionName</div>
</body>
</html>
در خط اول، مدل ویو را از نوع کلاس Result تعیین کرده‌ایم.
دو کنترلر را نیز حاوی کدهای زیر ایجاد می‌کنیم:

کنترلر product
using ControllerExtensibility.Models;
using System.Web.Mvc;
namespace ControllerExtensibility.Controllers
{
    public class ProductController : Controller
    {
        public ViewResult Index()
        {
            return View("Result", new Result
            {
                ControllerName = "Product",
                ActionName = "Index"
            });
        }
        public ViewResult List()
        {
            return View("Result", new Result
            {
                ControllerName = "Product",
                ActionName = "List"
            });
        }
    }
}

کنترلر customer

using System.Web.Mvc;
namespace ControllerExtensibility.Controllers
{
    public class CustomerController : Controller
    {
        public ViewResult Index()
        {
            return View("Result", new Result
            {
                ControllerName = "Customer",
                ActionName = "Index"
            });
        }
        public ViewResult List()
        {
            return View("Result", new Result
            {
                ControllerName = "Customer",
                ActionName = "List"
            });
        }
    }
}
اکشن‌های این دو کنترلر حاوی کد خاصی نبوده و صرفا ویوی Result.cshtml را صدا می‌زنند. ولی در این مرحله این همه‌ی آن چیزی است که برای نشان دادن نحوه‌ی سفارشی کردن کنترلرها بدان نیاز داریم.
ایجاد یک Controller Factory سفارشی بهترین راه برای درک نحوه‌ی وهله سازی کنترلر‌ها توسط MVC است. ولی این کار صرفا جنبه‌ی آموزشی داشته و در یک پروژه‌ی واقعی این نوع پیاده سازی‌ها پیشنهاد نمی‌شود؛ زیرا راه‌های مفیدتر و ساده‌تری با پیاده سازی توکار Controller Factory وجود دارند.
Controller Factory‌ها با پیاده سازی اینترفیس IControllerFactory معرفی می‌شوند. کدهای این اینترفیس را در ذیل می‌بینید:
using System.Web.Routing;
using System.Web.SessionState;
namespace System.Web.Mvc
{
    public interface IControllerFactory
    {
        IController CreateController(RequestContext requestContext,
        string controllerName);
        SessionStateBehavior GetControllerSessionBehavior(RequestContext requestContext,
        string controllerName);
        void ReleaseController(IController controller);
    }
}
پوشه‌ای را به نام Infrastructure ساخته و فایلی را به نام CustomControllerFactory.cs ، حاوی کدهای زیر اضافه کنید:
using System;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using System.Web.SessionState;
using ControllerExtensibility.Controllers;

namespace ControllerExtensibility.Infrastructure
{
    public class CustomControllerFactory : IControllerFactory
    {
        public IController CreateController(RequestContext requestContext,
            string controllerName)
        {
            Type targetType = null;
            switch (controllerName)
            {
                case "Product":
                    targetType = typeof (ProductController);
                    break;
                case "Customer":
                    targetType = typeof (CustomerController);
                    break;
                default:
                    requestContext.RouteData.Values["controller"] = "Product";
                    targetType = typeof (ProductController);
                    break;
            }
            return targetType == null
                ? null
                : (IController) DependencyResolver.Current.GetService(targetType);
        }

        public SessionStateBehavior GetControllerSessionBehavior(RequestContext
            requestContext, string controllerName)
        {
            return SessionStateBehavior.Default;
        }

        public void ReleaseController(IController controller)
        {
            IDisposable disposable = controller as IDisposable;
            if (disposable != null)
            {
                disposable.Dispose();
            }
        }
    }
}
مهمترین متد کدهای فوق، CreateController است که فریم ورک، بر حسب نیاز، جهت سرویس دهی به درخواست واصله آن را صدا خواهد زد. پارامتر ورودی این متد، شیء RequestContext است که جزئیاتی در خصوص درخواست واصله را در اختیار factory خواهد گذاشت. همچنین یک رشته که نام کنترلر را بر حسب URL واصله تعیین می‌کند:
 

نام

نوع

توضیحات

HttpContext

HttpContextBase

حاوی اطلاعاتی در خصوص درخواست است.

RouteData

RouteData

حاوی اطلاعاتی در خصوص Rout است که با درخواست رسیده همخوانی دارد.

 
یکی از دلایلی که عنوان شد Controller factory سفارشی بدین روش در یک پروژه‌ی عملی به کار گرفته نشود این است که یافتن کلاس‌هایی از نوع Controller در سراسر برنامه و وهله سازی آنها کار دشواری است. چرا که لازم خواهد بود بتوانید به صورت پویا کنترلر را مکان یابی کرده و بین کلاس‌های هم نام در دیگر فضاهای نام تمییز قائل شوید و خطاهای محتمل در حین وهله سازی را کنترل کنید.
در این مثال تنها دو کنترلر داریم و آنها را به صورت مستقیم در Controller Factory وهله سازی می‌کنیم که در یک پروژه‌ی واقعی مطلوب نیست. ولی آنچه را که این روش آشکار‌تر می‌سازد، انعطاف پذیری بالای فریم ورک MVC است که دست ما را برای نفوذ و دخل و تصرف در اعمال و رفتاریهای پیش فرض خود باز گذاشته است و برای مثال در مباحث تزریق وابستگی‌ها و تنظیمات ابتدایی IoC Containers کاربرد دارد.
متد CreateController لازم است وهله‌ای از کلاسی که اینترفیس IController را پیاده سازی کرده برگرداند؛ در غیر اینصورت کار با خطا متوقف خواهد شد. لذا برای زمانی که درخواست کاربر، هیچ کدام از کنترلر‌ها را مشمول عنایت قرار نمی‌دهد، باید چاره‌ای اندیشیده شود.
می‌توان آن را به کنترلر خاصی که پیغام خطایی را رندر می‌کند، هدایت کنیم. به عبارت بهتر باید درخواست را به کنترلری که مطمئن هستیم وجود دارد (اصطلاحا کنترلر جانشین) هدایت نماییم. همان طور که در کد فوق در قسمت default می‌بینید:
default:
requestContext.RouteData.Values["controller"] = "Product";
targetType = typeof(ProductController);
break;
در صورت عدم تطابق با هیچ کدام از حالات تعیین شده، درخواست را به کنترلر ProductController جهت رسیدگی هدایت کرده‌ایم.
در MVC انتخاب ویوی مناسب، بر حسب مقدار RouteData.Values صورت می‌گیرد؛ نه نام کلاس Controller و این سبب خواهد شد فریم ورک، ویوهای مرتبط با کنترلر جانشین شده‌ی توسط ما را جستجو کند و نه کنترلری که کاربر از طریق URL ورودی آن را درخواست کرده است.
لذا Controller Factory صرفا وظیفه مپ کردن درخواست‌های واصله به کنترلر‌ها را ندارد، بلکه توانایی دخل و تصرف در درخواست واصله بر حسب مورد را نیز خواهد داشت.
در نهایت هم نحوه‌ی استفاده از DependencyResolver را برای وهله سازی کلاس‌های کنترلر می‌بینید. متد استاتیک Current یک پیاده سازی از اینترفیس IDependencyResolver را که حاوی متد GetService است، برگشت داده و سپس یک شیء System.Type را به عنوان ورودی گرفته و یک وهله‌ی ساخته شده‌ی از آن را به عنوان خروجی برمی‌گرداند.
متد GetControllerSessionBehavior نیز توسط MVC جهت تعیین اینکه Session data برای کنترلر نیاز است یا خیر به کار گرفته می‌شود.
متد ReleaseController نیز هر گاه به شیء کنترلر ساخته شده در متد CreateController دیگر نیازی نبود، صدا زده خواهد شد. در کدهای ما ابتدا بررسی می‌شود آیا اینترفیس IDisposable توسط کلاس، پیاده سازی شده است یا خیر؟ اگر بلی متد Dispose آن جهت آزاد سازی منابعی که می‌توانند آزاد شوند، صدا زده می‌شود.
جهت ثبت Controller  Factory ساخته شده در متد Application_Start موجود در فایل global.asax.cs بوسیله کلاس ControllerBuilder و مطابق کدهای ذیل عمل می‌نماییم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Http;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using ControllerExtensibility.Infrastructure;
namespace ControllerExtensibility
{
    public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start()
        {
            AreaRegistration.RegisterAllAreas();
            WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration);
            FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
            ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new
            CustomControllerFactory());
        }
    }
}
پس از ثبت به شیوه‌ی فوق، controller factory ساخته شده، مسئول هندل کردن تمامی درخواست‌های واصله‌ی به برنامه خواهد بود. پس از اولین اجرا، مرورگر ریشه‌ی سایت را هدف قرار خواهد داد که توسط سیستم مسیر یابی به کنترلر Home، نگاشت شده و بر اساس تعاریف و کدهای ما، چون با هیچ کدام از کنترلرهای Product و Customer تطابق نخواهد داشت، به کنترلر جایگزین تنظیم شده، یعنی Product هدایت خواهد شد.


 
مطالب
C# 7.1 - Tuple Name Inference
در مطلب «C# 7 - Tuple return types and deconstruction» با نوع‌های جدید بازگشتی Tuple در C# 7.0 آشنا شدیم. در C# 7.1 تشخیص نام اعضای Tuple تعریف شده بهبود یافته و از این لحاظ شبیه به anonymous types شده‌است. مفهوم «Name Inference» یا «حدس زدن نام‌ها» را با یک مثال بهتر می‌توان توضیح داد.
string name = "User 1";
int age = 20;
var personTuple = (name, age);
Console.WriteLine(personTuple.Item1); // User 1
Console.WriteLine(personTuple.Item2); // 20
در C# 7.0 مفهوم «Name Inference» پیاده سازی نشده‌است. به همین جهت کامپایلر قادر نیست نام اعضای Tuple تعریف شده‌ی فوق را حدس بزند و برای دسترسی به آن‌ها باید تنها از Item1 و Item2 مانند قبل استفاده کرد. البته اگر برای اعضای Tuple نام تعریف کنیم (قسمت «مفهوم Tuple Literals»)، آنگاه می‌توان Item1 و Item2 را با نام‌های این اعضاء جایگزین کرد:
string name = "User 1";
int age = 20;
var personTuple = (name: name, age:age);
Console.WriteLine(personTuple.name); // User 1
Console.WriteLine(personTuple.age); // 20
بنابراین ذکر نام صریح اعضای Tuple در سی‌شارپ 7 الزامی است؛ در غیراینصورت باید با همان نام‌های عمومی Item1 و Item2 جهت دسترسی به این اعضاء، کار کرد.
این وضعیت در C# 7.1 بهبود یافته‌است و اکنون کامپایلر در صورت عدم ذکر صریح نام اعضای Tuple، قادر است این نام‌ها را دقیقا بر اساس نام متغیرها، همانند قابلیتی که در مورد anonymous types وجود دارد، تعیین کند و حدس بزند:
string name = "User 1";
int age = 20;
var personTuple = (name, age);
Console.WriteLine(personTuple.name); // User 1
Console.WriteLine(personTuple.age); // 20
این مثال، شبیه به اولین مثالی است که در مورد C# 7.0 ذکر شد. اما در C# 7.1 نیازی به ذکر Item1 و Item2 جهت دسترسی به اعضای Tuple تعریف شده نیست (هرچند هنوز هم مجاز است) و کامپایلر نام این اعضاء را از نام متغیرهای متناظر با آن‌ها حدس می‌زند.


مثال‌هایی از حدس زدن نام‌های اعضای Tuple در C# 7.1

مثال اول همان حدس زدن نام‌های اعضای Tuple بر اساس نام متغیرهای محلی متناظر با آن‌ها است.

مثال دوم بر اساس نام خواص یک شیء است که توسط یک نوع Tuple بازگشت داده می‌شود:
var p = new Person
{
   Name = "User 1",
   Age = 20
};
var personTuple = (p.Name, p.Age);
Console.WriteLine(personTuple.Name);
Console.WriteLine(personTuple.Age);

در اینجا عملگر .? نیز پشتیبانی می‌شود:
Person p = null;
var personTuple = (p?.Name, p?.Age);
Console.WriteLine(personTuple.Name); // null
Console.WriteLine(personTuple.Age); // null

مثال سوم همان مثال دوم است که در یک عبارت LINQ بکار رفته‌است:
var people = new List<Person>
{
   new Person {Name = "User 1", Age = 42},
   new Person {Name = "User 2", Age = 18},
   new Person {Name = "User 3", Age = 21}
};

var tuples = people
   .Select(person =>
           (
              person.Name,
              person.Age,
              NameAndAge: $"{person.Name} is {person.Age}"
           )
);
var name = tuples.First().Name;
var age = tuples.First().Age; 
var nameAndAge = tuples.First().NameAndAge;
در اینجا نوع خروجی عبارت LINQ نوشته شده، لیستی از Tupleها است. در Tuple خروجی آن، نام دو عضو اول، از نام خواص متناظر با آن‌ها حدس زده می‌شود. نام عنصر سوم به صورت صریح مشخص شده‌است.


نکته 1: حدس زدن نام‌ها در مورد مقادیر خروجی متدها رخ نمی‌دهد.

در مثال ذیل نمی‌توان به personTuple.FirstName بر اساس نام متد ذکر شده دسترسی یافت و تنها می‌توان از Item1 در مورد آن استفاده کرد؛ اما در مورد متغیر محلی age می‌توان:
int age = 42;
var personTuple = (FirstName(), age);
Console.WriteLine(personTuple.Item1);
Console.WriteLine(personTuple.age);


نکته 2: اگر نام اعضای Tuple یکی باشند، عملیات حدس زدن نام‌ها رخ نمی‌دهد.

var p1 = new Person
{
   Name = "User 1",
   Age = 20
};

var p2 = new Person
{
   Name = "User 2",
   Age = 22
};

var personTuple = (p1.Name, p2.Name);
Console.WriteLine(personTuple.Item1); // User 1
Console.WriteLine(personTuple.Item2); // User 2
در این مثال چون Tuple تشکیل شده دارای نام‌های یکسان Name است، امکان حدس زدن نام‌ها میسر نیست و در اینجا نیز باید از طریق Item1 و ... به اعضای Tuple دسترسی یافت (و یا می‌توان به هر عضو Tuple یک نام منحصربفرد را انتساب داد).
مطالب دوره‌ها
ساخت یک Mini ORM با AutoMapper
Mini ORM‌ها برخلاف ORMهای کاملی مانند Entity framework یا NHibernate، کوئری‌های LINQ را تبدیل به SQL نمی‌کنند. در اینجا کار با SQL نویسی مستقیم شروع می‌شود و مهم‌ترین کار این کتابخانه‌ها، نگاشت نتیجه‌ی دریافتی از بانک اطلاعاتی به اشیاء دات نتی هستند. خوب ... AutoMapper هم دقیقا همین کار را انجام می‌دهد! بنابراین در ادامه قصد داریم یک Mini ORM را به کمک AutoMapper طراحی کنیم.


کلاس پایه AdoMapper

public abstract class AdoMapper<T> where T : class
{
    private readonly SqlConnection _connection;
 
    protected AdoMapper(string connectionString)
    {
        _connection = new SqlConnection(connectionString);
    }
 
    protected virtual IEnumerable<T> ExecuteCommand(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        command.CommandType = CommandType.StoredProcedure;
        _connection.Open();
 
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
 
    protected virtual T GetRecord(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        _connection.Open();
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                reader.Read();
                return Mapper.Map<IDataReader, T>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
 
    protected virtual IEnumerable<T> GetRecords(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        _connection.Open();
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
}
در اینجا کلاس پایه Mini ORM طراحی شده را ملاحظه می‌کنید. برای نمونه قسمت GetRecords آن مانند مباحث استاندارد ADO.NET است. فقط کار خواندن و همچنین نگاشت رکوردهای دریافت شده از بانک اطلاعاتی به شیء‌ایی از نوع T توسط AutoMapper انجام خواهد شد.


نحوه‌ی استفاده از کلاس پایه AdoMapper

در کدهای ذیل نحوه‌ی ارث بری از کلاس پایه AdoMapper و سپس استفاده از متدهای آن‌را ملاحظه می‌کنید:
public class UsersService : AdoMapper<User>, IUsersService
{
    public UsersService(string connectionString)
        : base(connectionString)
    {
    }
 
    public IEnumerable<User> GetAll()
    {
        using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users"))
        {
            return GetRecords(command);
        }
    }
 
    public User GetById(int id)
    {
        using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users WHERE Id = @id"))
        {
            command.Parameters.Add(new SqlParameter("id", id));
            return GetRecord(command);
        }
    }
}
در این مثال نحوه‌ی تعریف کوئری‌های پارامتری نیز در متد GetById به نحو متداولی مشخص شده‌است. کار نگاشت حاصل این کوئری‌ها به اشیاء دات نتی را AutoMapper انجام خواهد داد. نحوه‌ی کار نیز، نگاشت فیلد f1 به خاصیت f1 است (هم نام‌ها به هم نگاشت می‌شوند).


تعریف پروفایل مخصوص AutoMapper

ORMهای تمام عیار، کار نگاشت فیلدهای بانک اطلاعاتی را به خواص اشیاء دات نتی، به صورت خودکار انجام می‌دهند. در اینجا همانند روش‌های متداول کار با AutoMapper نیاز است این نگاشت را به صورت دستی یکبار تعریف کرد:
public class UsersProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<IDataRecord, User>();
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
و سپس در ابتدای برنامه آن‌را به AutoMapper معرفی نمود:
Mapper.Initialize(cfg => // In Application_Start()
{
    cfg.AddProfile<UsersProfile>();
});


سفارشی سازی نگاشت‌های AutoMapper

فرض کنید کلاس Advertisement زیر، معادل است با جدول Advertisements بانک اطلاعاتی؛ با این تفاوت که در کلاس تعریف شده، خاصیت TitleWithOtherName تطابقی با هیچکدام از فیلدهای بانک اطلاعاتی ندارد. بنابراین اطلاعاتی نیز به آن نگاشت نخواهد شد.
public class Advertisement
{
    public int Id { set; get; }
    public string Title { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
 
    public string TitleWithOtherName { get; set; }
}
برای رفع این مشکل می‌توان حین تعریف پروفایل مخصوص Advertisement، آن‌را سفارشی سازی نیز نمود:
public class AdvertisementsProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<IDataRecord, Advertisement>()
            .ForMember(dest => dest.TitleWithOtherName,
                       options => options.MapFrom(src =>
                            src.GetString(src.GetOrdinal("Title"))));
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
در اینجا پس از تعریف نگاشت مخصوص کار با IDataRecordها، عنوان شده‌است که هر زمانیکه به خاصیت TitleWithOtherName رسیدی، مقدارش را از فیلد Title دریافت و جایگزین کن.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 10 - استفاده از امکانات بومی بانک‌های اطلاعاتی
رفع محدودیت «خروجی کوئری SQL، تنها باید معادل یکی از کلاس‌های موجودیت‌های شما باشد» در نگارش 2.1
در نگارش 2.1 مفهوم جدیدی به نام Query Types ارائه شده‌است که امکان نگاشت به خروجی‌های خاص بانک اطلاعاتی مانند Viewها و یا رویه‌های ذخیره شده را میسر می‌کند که این خروجی‌ها عموما مستقل از فیلدهای جداول و موجودیت‌های تعریف شده‌ی در برنامه هستند.
برای مثال فرض کنید یک View ویژه را بر اساس جدول و یا جداول بانک اطلاعاتی خود طراحی کرده‌اید:
using (var db = new BloggingContext())
{
   db.Database.ExecuteSqlCommand(
         @"CREATE VIEW View_BlogPostCounts AS 
             SELECT Name, Count(p.PostId) as PostCount from Blogs b
             JOIN Posts p on p.BlogId = b.BlogId
             GROUP BY b.Name");
}
خروجی این View که دو ستون name و PostCount را به همراه دارد، متناظر با موجودیت‌های اصلی برنامه نیست. برای تهیه نگاشتی به آن، ابتدا کلاس مدل متناظر با این ستون‌های بازگشتی را تهیه می‌کنیم:
public class BlogPostsCount
{
    public string BlogName { get; set; }
    public int PostCount { get; set; }
}

سپس برای معرفی آن به Context باید دو مرحله انجام شود:
الف) این کلاس به صورت DbQuery در Context معرفی می‌شود:
public class BloggingContext : DbContext
{
    public DbQuery<BlogPostsCount> BlogPostCounts { get; set; }
ب) در متد OnModelCreating همین Context، نگاشت این DbQuery به View یاد شده توسط متد ToView انجام می‌شود:
   protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
   {
      modelBuilder
           .Query<BlogPostsCount>().ToView("View_BlogPostCounts")
           .Property(v => v.BlogName).HasColumnName("Name");
    }
متد ToView الزاما نیازی به یک view ندارد. مفهوم آن صرفا یک خروجی فقط خواندنی است. برای مثال حتی در اینجا یک جدول بانک اطلاعاتی را هم می‌توانید ذکر کنید. اما مفهوم آن غیرقابل تغییر بودن خروجی کوئری‌های آن است. بنابراین باید دقت داشت که در اینجا مهم نیست که کلاس نگاشت تعریف شده دارای کلید هست یا خیر و ارجاعی از این کلاس را نمی‌توان در کلاس‌های موجودیت‌های اصلی مورد استفاده قرار داد.
از متد Property به این جهت استفاده شده‌است که در کلاس BlogPostsCount، خاصیت BlogName، متناظر با هیچکدام از ستون‌های بازگشتی View تعریف شده نیست. به همین جهت با استفاده از این متد مشخص کرده‌ایم که این خاصیت باید به کدام ستون بازگشتی، نگاشت شود.
و در آخر کوئری گرفتن از این DbQuery تعریف شده به صورت زیر است:
using (var db = new BloggingContext())
{
   var postCounts = db.BlogPostCounts.ToList();

مثال کامل این نکته