مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت پنجم
همانطور که در قسمت‌های قبلی گفتیم، کد UI و Logic پروژه مابین Android-iOS-Windows مشترک بوده و از یک کد، سه بار استفاده مجدد می‌شود. تا این جا نیز می‌دانید که چطور کد را روی ویندوز و Android تست کرده و پابلیش بگیرید. این قسمت، نوبت به iOS می‌رسد.
برای دیباگ و تست پروژه‌ها بر روی iOS چه بر روی Simulator و چه بر روی Device، نیاز به وجود یک Mac در شبکه است. حال این می‌تواند یک Mac Book Pro فیزیکی باشد یا یک Virtual Mac روی VM Ware. ابتدا به آموزش راه اندازی Mac بر روی VM Ware می‌پردازیم، سپس ادامه راه برای Mac، روی یک سخت افزار واقعی و Virtual Mac یکی است.

برای شروع لازم است فایل iso مک را دانلود کنید. من "Mac OS 10.14 iso download" را جستجو کردم به این سایت رسیدم که فایل مناسب برای دانلود را در این لینک قرار داده بود.
سپس اقدام به دانلود VM Ware کنید و چون VM Ware به صورت پیش فرض از Mac پشتیبانی نمی‌کند، VM Ware Unlocker را نیز جستجو کرده، دانلود و نصب کنید. مطمئن شوید که نسخه‌های مورد استفاده شما قدیمی نباشند. نسخه مورد استفاده بر روی سیستم من 14.1 است.
برای این که VM Ware کار کند، باید اقدام به " فعال سازی intel virtualization" هم کرده باشید که  این سایت  یکی از آموزش‌های موجود بر روی بستر اینترنت، برای این کار است. همچنین برای نصب Mac احتیاج به Apple ID دارید که رایگان است.
علاوه بر نصب Mac، لازم است روی آن XCode نیز نصب شود. رابطه مستقیمی بین نسخه ویژوال استدیو، نسخه Mac و نسخه XCode برقرار است. مثلا برای استفاده از iOS SDK 12 که آخرین نسخه است، لازم است XCode 10 داشته باشید. خود XCode 10 بر روی Mac با نسخه 10.13.6 و بالاتر نصب می‌شود و در نهایت نیاز به Visual Studio 15.8.5 به بالا است. صرف به روز رسانی ویژوال استودیو از مثلا 15.7 به 15.8.5 دردی را دوا نمی‌کند و نیاز به بروز رسانی Mac و XCode نیز هست. (تمامی این موارد را خود ویژوال استودیو چک می‌کند و در صورت لزوم خطا می‌دهد)
پس از دانلود فایل iso برای Mac و نصب و Unlock کردن VM Ware، آماده راه اندازی Mac هستید. در VM Ware از منوی File روی New virtual machine کلیک کرده و در مراحل بعدی آن iso دانلود شده را معرفی و Virtual machine را ذخیره کنید.
بهتر است برای Mac خود حدود 40GB فضای هارد SSD در نظر بگیرید. در دادن CPU و رم، دست و دل باز باشید. توجه داشته باشید که لازم است Mac به اینترنت دسترسی داشته باشد. برای بهبود سرعت Virtual Machine تان، فولدر محل ذخیره سازی فایل‌های آن و Process ای با نام vmware-vmx.exe را  در آنتی ویروس ویندوزتان Exclude کنید.
قبل از این که Mac را روشن کنید، یک فایل با پسوند vmx را در فولدر Virtual Machine تان پیدا کنید و خط زیر را به آخر آن اضافه کرده و Save کنید:
smc.version = "0"
سپس روی Mac راست کلیک نموده و از Settings > Hardware > USB Controller مقدار USB Compatibility را روی 2.0 بگذارید و تیک Show all usb input devices را نیز بزنید.
Mac را روشن کنید تا مراحل نصب آغاز شود. ابتدا از macOS Utilities، گزینه Disk Utility هارد 40 گیگا بایتی مجازی را که ساخته بودید، انتخاب و Erase کنید و سپس برنامه را بسته و Install MacOS را انتخاب کنید. در واقع هاردی را که ساخته بودید، مثل یک هارد فیزیکی بوده که پارتشن بندی نشده و غیر قابل استفاده بوده‌است. با کمک Disk Utility این هارد آماده به استفاده می‌شود.
حال به قسمت تنظیمات Mac رفته و در قسمت Energy Saver، تیک گزینه Put hard disk to sleep را بردارید. همچنین Computer Sleep و Display Sleep را روی Never بگذارید. این یک Virtual Machine است و به این تمهیدات احتیاجی ندارد. سپس از قسمت Desktop & screen saver، تنظیم کنید که هیچ وقت Screen saver را نمایش ندهد. از قسمت Security & Privacy، تیک Require password را نیز بردارید.
در Mac ترمینال (Terminal) را باز کنید و عبارت زیر را در آن اجرا کنید تا فایل‌های مخفی را نیز بتوانید مشاهده کنید. در ادامه به آن احتیاج داریم.
defaults write com.apple.finder AppleShowAllFiles YES
همچنین برای بهبود عملکرد Simulator در virtual machine که فاقد کارت گرافیک است، دستور زیر را در ترمینال وارد کنید:
defaults write com.apple.CoreSimulator.IndigoFramebufferServices FramebufferEmulationHint 1
در تنظیمات Mac، قسمت Sharing، تیک Remote Login را بزنید تا فعال شود. File Sharing را نیز بر اساس  این آموزش  برقرار کنید. سپس Mac را Re Start کنید.

برای نصب XCode دو گزینه دارید:
۱- نصب از Apple Store که نیاز به Apple ID و ابزارهای دور زدن تحریم بر روی خود Mac را دارد.
۲- دانلود مستقیم فایل xip (فایل فشرده در Mac) از  اینجا که نیاز به Apple ID دارد، ولی نیازی به ابزارهای دور زدن تحریم را ندارد. در مقاله‌ای جداگانه به نحوه دانلود ویژوال استودیو 2017، برای نصب روی چندین سیستم خواهم پرداخت. در کنار آن اگر فایل iso مربوط به mac و xip مربوط به xcode را نیز داشته باشید، روی سیستم دوم به بعد، نیاز به دانلود چندانی ندارید.
اگر فایل xip مربوط به XCode را مستقیما درون Mac دانلود کنید یا از Apple Store بگیرید که هیچ، ولی اگر آن را در ویندوز دانلود کرده‌اید و یا از کسی گرفته‌اید، از طریق File Sharing، آن را به Mac انتقال دهید. برای به دست آوردن IP، از طریق System Preferences به Network بروید.
برای نصب فایل xip در mac، ابتدا روی آن دو بار کلیک کنید تا extract شود. سپس در Mac از منوی Go، به Applications رفته (یا Shift و آرم ویندوز و A را با هم بفشارید) و XCode را روی آن Drag & Drop کنید؛ به طوری که یکی از برنامه‌های قسمت Applications شود.  سپس آن را باز کرده و از منوی XCode، به Preferences رفته و در تب Locations، جلوی Command Line Tools، گزینه Xcode 10 را انتخاب کنید. حالا یک Mac را درون شبکه دارید که Remote Login دارد و Command Line Tools مربوط به XCode آن نیز تنظیم شده‌است.  به هیچ روی، نیازی به کد زدن در Mac یا XCode نیست.

برای اتصال ویژوال استودیو به Mac، ابتدا پروژه مثال XamApp را باز کرده و بعد به منوی Tools رفته و Options را باز کنید و به Xamarin بروید. در قسمت iOS Settings روی Pair Mac کلیک کنید و IP مربوط به Mac خود را وارد کنید. بعد از زدن نام کاربری و رمز عبور، ویژوال استودیو درخواست نصب Mono را می‌کند که روی Install کلیک کنید. پس از اتمام نصب Mono، ممکن است ویژوال استودیو گمان کند که موفق نبوده‌است! برای اطمینان، در Mac ترمینال را باز کرده و دستور mono --version را وارد نمایید. در صورتی که عبارتی شبیه به Mono JIT compiler version 5.12 را ببینید، عملا پروسه با موفقیت انجام شده است، وگرنه Mono را بر اساس  این آموزش  در Mac نصب کنید. سپس ویژوال استودیو، Xamarin.iOS را در Mac نصب می‌کند.
همچنین در صورت داشتن Apple Developer Account می‌توانید در ویژوال استودیو با آن لاگین کنید. ابتدا به منوی Tools رفته و Options را باز کنید و از قسمت Xamarin به  Apple Accounts بروید. روی Install fastlane کلیک کنید و بعد User/Pass خود را وارد کنید. بدون Apple Developer Account، تست برنامه روی گوشی کمی سخت می‌شود و پابلیش و گرفتن فایل ipa بدون آن غیر ممکن است. اینها تماما سیاست‌های Apple بوده و به Xamarin ارتباطی ندارند. در مقاله آموزش App Center، به نحوه پابلیش فایل‌های Android apk و iOS ipa برای تستر‌ها و عموم مردم خواهیم پرداخت.
حال می‌توانید پروژه‌های XamApp.Android و XamApp.UWP را Unload نموده و پروژه XamApp.iOS را Load کنید و پروژه XamApp.iOS را Set as start up project نموده و پس از اطمینان از انتخاب بودن iPhone Simulator و iPhone 6، برنامه را اجرا کنید.

امکان تست بر روی بر روی آخرین نسخه iOS یعنی 12 بر روی iPhone 5s تا iPhone XS Max وجود دارد. علاوه بر این می‌توانید iOS 12 را روی iPad نسل پنج و شش و iPad Air 1 و 2 و iPad Pro تست کنید. اگر قصد تست روی نسخه‌های قدیمی‌تر iOS، چون iOS 11 یا سایر دستگاه‌ها را دارید، باید ابتدا در XCode، از منوی Window به Devices and simulators بروید و در تب Simulators روی + کلیک کنید. در قسمت OS version می‌توانید نسخه‌های قدیمی‌تر را دانلود کنید یا برای Apple TV و Apple Watch نیز Simulator بسازید.

برنامه را روی iPhone 6 یا یک گوشی سبک و ساده دیگر گذاشته و برنامه را اجرا کنید و تست بگیرید. دقت کنید که Simulator روی ویندوز اجرا می‌شود و نیازی به سوئیچ مداوم بین ویندوز و Mac نیست. ولی اگر Simulator روی ویندوز از لحاظ UI ای عملکرد مناسبی را نداشت، در ویژوال استودیو به منوی Tools رفته و از Options > Xamarin > iOS settings تیک Remote simulator to Windows را بردارید که باعث می‌شود Simulator در Mac اجرا شود. در هر بار عوض کردن Simulator از گوشی ای به گوشی دیگر، پروژه را Clean - Rebuild کنید.

در سری‌های بعد که ویژوال استودیو را باز می‌کنید، از منوی Tools > iOS گزینه Pair Mac را بزنید و به Mac خود متصل شوید.


برای اینکه بتوانید روی گوشی تست بگیرید، در همین عکس بالا، به جای iPhoneSimulator، گزینه iPhone را انتخاب کنید. بهتر است گوشی به آخرین نسخه iOS آپدیت شده باشد. همچنین iTunes for windows را نصب کنید تا ابتدا ویندوز، گوشی شما را که با کابل به کامپیوتر وصل کرده‌اید بشناسد. سپس در VM Ware درخواست کنید که گوشی به جای ویندوز، به Virtual Machine مک شما وصل شود. در قسمت پایین - سمت راست VM Ware برای هر سخت افزار متصل به کامپیوتر، یک گزینه هست که آنهایی که پر رنگ هستند، سخت افزارهای متصل به Virtual Mac بوده و کمرنگ‌ها را Mac نمی‌بیند. روی سخت افزار گوشی خود کلیک کنید و Connect را بزنید. حال باید بتوانید در iTunes موجود در Mac، اطلاعات مربوط به گوشی خود را مشاهده کنید. 

به ویژوال استودیو برگشته و در قسمت Properties پروژه XamApp.iOS، به تب iOS Bundle signing رفته و ضمن انتخاب Automatic provisioning، در قسمت Team، تیم خود را انتخاب کنید. این Team را در زمان ساخت Apple Developer account ایجاد کرده‌اید و همانطور که قبلا در این آموزش گفته شد، اگر در ویژوال استودیو با آن لاگین کرده باشید، می‌توانید آن را ببینید. در صورتی که Apple Developer account ندارید، بر اساس این آموزش پیش بروید.

زمانیکه برنامه را روی گوشی اجرا می‌کنید، ممکن است در Mac دیالوگ گرفتن نام کاربری و رمز عبور کاربر Mac باز شود، پس نیم نگاهی به آن داشته باشید. پس از اولین اجرای موفق روی گوشی می‌توانید در XCode به منوی Window رفته و سپس Devices & simulators را باز کنید و گوشی خود را در قسمت Devices انتخاب کرده و تیک Connect via network را بزنید تا از این به بعد، بدون کابل نیز بتوانید روی گوشی خود تست کنید. البته گوشی، ویندوز و مک، باید در یک شبکه باشند.

نحوه پابلیش پروژه را در مقاله مربوط به App Center خواهیم نوشت. اما به صورت خلاصه حجم فایل ipa حدود 10 مگ است که شامل تمامی مواردی است که در قسمت Android توضیح دادیم و پروژه نهایی شما حجمی در همین حدود خواهد داشت و با اضافه کردن چندین فرم حجم اضافه نمی‌شود. همانطور که در قسمت توضیحات پیشرفته پروژه اندروید توضیح دادیم، اینجا نیز از AOT و LLVM برای دست‌یابی به بالاترین سرعت ممکن کدهای Native استفاده شده و کدهای اضافه از پروژه Link (حذف) می‌شوند. برای اینکار، در ویژوال استودیو iPhone - Release را انتخاب کنید و پروژه را بیلد کنید. فایل ipa درون Mac در فولدر 

Library⁩ ▸ ⁨Caches⁩ ▸ ⁨Xamarin⁩ ▸ ⁨mtbs⁩ ▸ ⁨builds⁩ ▸ ⁨XamApp.iOS⁩ ▸ ⁨e9979ba2348d1c5a87390643d62c4a1b⁩ ▸ ⁨bin⁩ ▸ ⁨iPhone⁩ ▸ Release ▸ XamApp.iOS.ipa 

ساخته می‌شود که Library فولدری در User شما بوده و مقدار Guid مربوطه، Random است. همچنین XamApp.iOS نام پروژه است.

حالت‌های متصور برای عکس بالا عبارتند از [Debug - iPhoneSimulator] و [Debug - iPhone] و [Release - iPhone] که دو تای اول برای تست روی Simulator و Device بوده و حالت سوم برای Release کردن فایل ipa. طبیعی است که تنظیم [Release - Simulator] معنی نمی‌دهد.

با توجه به اینکه محیط توسعه برنامه را آماده کرده‌ایم، از قسمت بعد، به آموزش کدنویسی خواهیم پرداخت.

مطالب
آشنایی با سورس AndroidBreadCrumb

زمانی که سیستم عامل های GUI مثل ویندوز به بازار آمدند، یکی از قسمت‌های گرافیکی آن‌ها AddressBar   نام داشت که مسیر حرکت آن‌ها را در فایل سیستم نشان میداد و در سیستم عامل‌های متنی  CLI با دستور  cd یا pwd انجام می‌شد. بعدها در وب هم همین حرکت با نام BreadCrumb صورت گرفت که به عنوان مثال مسیر رسیدن به صفحه‌ی یک محصول یا یک مقاله را نشان می‌داد. در یک پروژه‌ی اندرویدی نیاز بود تا یک ساختار درختی را پیاده سازی کنم، ولی در برنامه‌های اندروید ایجاد یک درخت، کار هوشمندانه و مطلوبی نیست و روش کار به این صورت است که یک لیست از گروه‌های والد را نمایش داده و با انتخاب هر آیتم لیست به آیتم‌های فرزند تغییر میکند. حالا مسئله این بود که کاربر باید مسیر حرکت خودش را بشناسد. به همین علت مجبور شدم یک BreadCrumb را برای آن طراحی کنم که در زیر تصویر آن را مشاهده می‌کنید.


 از نکات جالب توجه در مورد این ماژول می‌توان گفت که قابلیت این را دارد تا تصمیمات خود را بر اساس اندازه‌های مختلف صفحه نمایش بگیرد. به عنوان مثال اگر آیتم‌های بالا بیشتر از سه عدد باشد و در صفحه جا نشود از یک مسیر جعلی استفاده می‌کند و همه‌ی آیتم‌ها با اندیس شماره 1 تا index-3 را درون یک آیتم با عنوان (...) قرار می‌دهد که من به آن می‌گویم مسیر جعلی. به عنوان نمونه مسیر تصویر بالا در صفحه جا شده است و نیازی به این کار دیده نشده است. ولی تصویر زیر از آن جا که مسیر، طول width صفحه نمایش رد کرده است، نیاز است تا چنین کاری انجام شود. موقعی‌که کاربر آیتم ... را کلیک کند، مسیر باز شده و به محل index-3 حرکت می‌کند. یعنی دو مرحله به عقب باز می‌گردد.


نگاهی به کارکرد ماژول 

قبل از توضیح در مورد سورس، اجازه دهید نحوه‌ی استفاده از آن را ببینیم.

این سورس شامل دو کلاس است که ساده‌ترین کلاس آن AndBreadCrumbItem می‌باشد که مشابه کلاس ListItem در بخش وب دات نت است و دو مقدار، یکی متن و دیگری Id را می‌گیرد:

سورس:

public class AndBreadCrumbItem {

    private int Id;
    private String diplayText;

    public AndBreadCrumbItem(int Id, String displayText)
    {
        this.Id=Id;
        this.diplayText=displayText;
    }
    public String getDiplayText() {
        return diplayText;
    }
    public void setDiplayText(String diplayText) {
        this.diplayText = diplayText;
    }
    public int getId() {
        return Id;
    }
    public void setId(int id) {
        Id = id;
    }
}

به عنوان مثال می‌خواهیم یک breadcrumb را با مشخصات زیر بسازیم:

AndBreadCrumbItem itemhome=new AndBreadCrumbItem(0,"Home");
AndBreadCrumbItem itemproducts=new AndBreadCrumbItem(12,"Products");
 AndBreadCrumbItem itemdigital=new AndBreadCrumbItem(15,"Digital");
AndBreadCrumbItem itemhdd=new AndBreadCrumbItem(56,"Hard Disk Drive");
حال از کلاس اصلی یعنی AndBreadCrumb استفاده می‌کنیم و آیتم‌ها را به آن اضافه می‌کنیم:
AndBreadCrumb breadCrumb=new AndBreadCrumb(this);

        breadCrumb.AddNewItem(itemhome);
        breadCrumb.AddNewItem(itemproducts);
        breadCrumb.AddNewItem(itemdigital);
        breadCrumb.AddNewItem(itemhdd);
به این نکته دقت داشته باشید که با هر شروع مجدد چرخه‌ی Activity، حتما شیء Context این کلاس را به روز نمایید تا در رسم المان‌ها به مشکل برنخورد. می‌توانید از طریق متد زیر context را مقداردهی نمایید:
breadCumb.setContext(this);
هر چند راه حل پیشنهادی این است که این کلاس را نگهداری ننماید و از یک لیست ایستا جهت نگهداری AndBreadCrumbItem‌ها استفاده کنید تا باهر بار  فراخوانی رویدادهای اولیه چون oncreate یا onstart و.. شی BreadCrumb را پر نمایید.

پس از افزودن آیتم ها، تنظیمات زیر را اعمال نمایید:

        LinearLayout layout=(LinearLayout)getActivity().findViewById(R.id.breadcumblayout);
        layout.setPadding(8, 8, 8, 8);
        breadCrumb.setLayout(layout);
        breadCrumb.SetTinyNextNodeImage(R.drawable.arrow);
        breadCrumb.setTextSize(25);
        breadCrumb.SetViewStyleId(R.drawable.list_item_style);
در سه خط اول، یک layout  از نوع Linear جهت رسم اشیاء به شیء breadcrumb معرفی می‌شود. سپس در صورت تمایل می‌توانید از یک شیء تصویر گرافیکی کوچک هم استفاده کنید که در تصاویر بالا می‌بینید از تصویر یک فلش جهت دار استفاده شده است تا بین هر المان ایجاد شده از آیتم‌ها قرار بگیرد. سپس در صورت تمایل اندازه‌ی قلم متون را مشخص می‌کنید و در آخر هم متد SetViewStyleId هم برای نسبت دادن یک استایل یا selector و ... استفاده می‌شود.
حال برای رسم آن متد UpdatePath را صدا می‌زنیم:
        breadCrumb.UpdatePath();

الان اگر برنامه اجرا شود باید breadcrumb از چپ به راست رسم گردد. برای استفاده‌های فارسی، راست به چپ می‌توانید از متد زیر استفاده کنید:
breadCrumb.setRTL(true);
در صورت هر گونه تغییری در تنظیمات، مجددا متد UpdatePath را فراخوانی کنید تا عملیات رسم، با تنظمیات جدید آغاز گردد.

در صورتیکه قصد دارید تنظیمات بیشتری چون رنگ متن، فونت متن و ... را روی هر المان اعمال کنید، از رویداد زیر استفاده کنید:

breadCrumb.setOnTextViewUpdate(new ITextViewUpdate() {
            @Override
            public TextView UpdateTextView(Context context, TextView tv) {
                tv.setTextColor(...);
                tv.setTypeface(...);
                return tv;
            }
        });
با هر بار ایجاد المان که از نوع TextView است، این رویداد فراخوانی شده و تنظیمات شما را روی آن اجرا می‌کند.
همچنین در صورتیکه می‌خواهید بدانید کاربر بر روی چه عنصری کلیک کرده است، از رویداد زیر استفاده کنید:
breadCumb.setOnClickListener(new IClickListener() {
            @Override
            public void onClick(int position, int Id) {
                  //...
            }
        });
کد بالا دو آرگومان را ارسال میکند که اولی position یا اندیس مکانی عنصر کلیک شده را بر می‌گرداند و دومی id هست که با استفاده ازکلاس AndBreadCrumbItem به آن پاس کرده‌اید. هنگام کلیک کاربر روی عنصر مورد نظر، برگشت به عقب به طور خودکار صورت گرفته و عناصر بعد از آن موقعیت، به طور خودکار حذف خواهند شد.

آخرین متد موجود که کمترین استفاده را دارد، متد SetNoResize است. در صورتیکه این متد با True مقداردهی گردد، عملیات تنظیم بر اساس صفحه‌ی نمایش لغو می‌شود. این متد برای زمانی مناسب است که به عنوان مثال شما از یک HorozinalScrollView استفاده کرده باشید. در این حالت layout شما هیچ گاه به پایان نمی‌رسد و بهتر هست عملیات اضافه را لغو کنید.

نگاهی به سورس

  کلاس زیر شامل بخش‌های زیر است:
فیلدهای خصوصی
 //=-=--=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=- Private Properties -=-=-=-=-=-=-=--=-=-=
    private List<AndBreadCrumbItem> items=null;
    private List<TextView> textViews;
    private int tinyNextNodeImage;
    private int viewStyleId;
    private Context context;
    private boolean RTL;
    private float textSize=20;
    private boolean noResize=false;

    LinearLayout layout;
    IClickListener clickListener;
    ITextViewUpdate textViewUpdate;
    LinearLayout.LayoutParams params ;

با نگاهی به نام آن‌ها میتوان حدس زد که برای چه کاری استفاده می‌شوند. به عنوان نمونه از اصلی‌ترین‌ها، متغیر items جهت نگهداری آیتم‌های پاس شده استفاده می‌شود و textviews هم برای نگهداری هر breadcrumb یا همان المان TextView که روی صفحه رسم می‌شود.
اینترفیس‌ها هم با حرف I شروع و برای تعریف رویدادها ایجاد شده‌اند. در ادامه از تعدادی متد get و Set برای مقدار دهی بعضی از فیلدهای خصوصی بالا استفاده شده است:
    //=-=---=-=-=-=-- Constructor =--=-=-=-=-=--=-=-

    public AndBreadCrumb(Context context)
    {
        this.context=context;
        params = new LinearLayout.LayoutParams
                (LinearLayout.LayoutParams.WRAP_CONTENT, LinearLayout.LayoutParams.WRAP_CONTENT);
    }

    //=-=-=--=--=-=-=-=-=-=-=-=-  Public Properties --=-=-=-=-=-=--=-=-=-=-=-=-

    //each category would be added to create path
    public void AddNewItem(AndBreadCrumbItem item)
    {
        if(items==null)
            items=new ArrayList<>();
        items.add(item);
    }

    // if you want a pointer or next node between categories or textviews
    public void SetTinyNextNodeImage(int resId) {this.tinyNextNodeImage=resId;}

    public void SetViewStyleId(int resId) {this.viewStyleId=resId;}

    public void setTextSize(float textSize) {this.textSize = textSize;}

    public boolean isRTL() {
        return RTL;
    }

    public void setRTL(boolean RTL) {
        this.RTL = RTL;
    }

    public void setLayout(LinearLayout layout) {

        this.layout = layout;
    }

    public void setContext(Context context) {
        this.context = context;
    }

    public boolean isNoResize() {
        return noResize;
    }

    public void setNoResize(boolean noResize) {
        this.noResize = noResize;
    }

بعد از آن به متدهای خصوصی می‌رسیم که متد زیر، متد اصلی ما برای ساخت breadcrumb است:
 //primary method for render objects on layout
    private void DrawPath() {


        //stop here if essentail elements aren't present
        if (items == null) return ;
        if (layout == null) return;
        if (items.size() == 0) return;


//we need to get size of layout,so we use the post method to run this thread when ui is ready
        layout.post(new Runnable() {
            @Override
            public void run() {


                //textviews created here one by one
                int position = 0;
                textViews = new ArrayList<>();
                for (AndBreadCrumbItem item : items) {
                    TextView tv = MakeTextView(position, item.getId());
                    tv.setText(item.getDiplayText());
                    textViews.add(tv);
                    position++;
                }


                //add textviews on layout
                AddTextViewsOnLayout();

                //we dont manage resizing anymore
                if(isNoResize()) return;

                //run this code after textviews Added to get widths of them
                TextView last_tv=textViews.get(textViews.size()-1);
                last_tv.post(new Runnable() {
                    @Override
                    public void run() {
                        //define width of each textview depend on screen width
                        BatchSizeOperation();
                    }
                });

            }
        });


    }
متد DrawPath برای ترسیم breadcumb است و می‌توان گفت اصلی‌ترین متد این کلاس است. در سه خط اول، عناصر الزامی را که باید مقداردهی شده باشند، بررسی می‌کند. این موارد وجود آیتم‌ها و layout است. اگر هیچ یک از اینها مقدار دهی نشده باشند، عملیات رسم خاتمه می‌یابد. بعد از آن یک پروسه‌ی UI جدید را در متد post شیء Layout معرفی می‌کنیم. این متد زمانی این پروسه را صدا می‌زند که layout در UI برنامه جا گرفته باشد. دلیل اینکار این است که تا زمانی که ویوها در UI تنظیم نشوند، نمی‌توانند اطلاعاتی چون پهنا و ارتفاع را برگردانند و همیشه مقدار 0 را باز می‌گردانند. پس ما بامتد post اعلام می‌کنیم زمانی این پروسه را اجرا کن که وضعیت UI خود را مشخص کرده‌ای.
به عنوان نمونه کد زیر را ببینید:
TextView tv=new TextView(this);
tv.getWidth(); //return 0
layout.add(tv);
tv.getWidth(); //return 0
در این حالت کنترل در هر صورتی عدد ۰ را به شما باز می‌گرداند و نمی‌توانید اندازه‌ی آن را بگیرید مگر اینکه درخواست یک callback بعد از رسم را داشته باشید که این کار از طریق متد post انجام می‌گیرد:
TextView tv=new TextView(this);
tv.post(new Runnable() {
                    @Override
                    public void run() {
                        tv.getWidth(); //return x
                    }
                });
در اینجا مقدار واقعی x بازگردانده می‌شود.

باز می‌گردیم به متد DrawPath و داخل متد post
 در اولین خط این پروسه به ازای هر آیتم، یک TextView توسط متد MakeTextView ساخته می‌شود که شامل کد زیر است:
  private TextView MakeTextView(final int position, final int Id)
    {
        //settings for cumbs
        TextView tv=new TextView(this.context);
        tv.setEllipsize(TextUtils.TruncateAt.END);
        tv.setSingleLine(true);
        tv.setTextSize(TypedValue.COMPLEX_UNIT_PX, textSize);
        tv.setBackgroundResource(viewStyleId);

        /*call custom event - this event will be fired when user click on one of
         textviews and returns position of textview and value that user sat as id
         */
        tv.setOnClickListener(new View.OnClickListener() {
            @Override
            public void onClick(View v) {

                SetPosition(position);
                clickListener.onClick(position, Id);
            }
        });

        //if user wants to update each textviews
        if(textViewUpdate!=null)
            tv=textViewUpdate.UpdateTextView(context,tv);

        if(isRTL())
            tv.setRotationY(180);

        return tv;
    }

در خطوط اولیه، یک Textview ساخته و متد Ellipsize را با Truncate.END مقداردهی می‌نماید. این مقدار دهی باعث می‌شود اگر متن، در Textview جا نشد، ادامه‌ی آن با ... مشخص شود. در خط بعدی Textview را تک خطه معرفی می‌کنیم. در خط بعدی اندازه‌ی قلم را بر اساس آنچه کاربر مشخص کرده است، تغییر می‌دهیم و بعد هم استایل را برای آن مقداردهی می‌کنیم. بعد از آن رویداد کلیک را برای آن مشخص می‌کنیم تا اگر کاربر بر روی آن کلیک کرد، رویداد اختصاصی خودمان را فراخوانی کنیم.
در خط بعدی اگر rtl با true مقدار دهی شده باشد، textview را حول محور Y چرخش می‌دهد تا برای زبان‌های راست به چپ چون فارسی آماده گردد و در نهایت Textview ساخته شده و به سمت متد DrawPath باز می‌گرداند.

بعد از ساخته شدن TextViewها، وقت آن است که به Layout اضافه شوند که وظیفه‌ی اینکار بر عهده‌ی متد AddTextViewOnLayout است:
 //this method calling by everywhere to needs add textviews on the layout like master method :drawpath
    private void AddTextViewsOnLayout()
    {
        //prepare layout
        //remove everything on layout for recreate it
        layout.removeAllViews();
        layout.setOrientation(LinearLayout.HORIZONTAL);
        layout.setVerticalGravity(Gravity.CENTER_VERTICAL);
        if(isRTL())
            layout.setRotationY(180);



        //add textviews one by one

        int position=0;
        for (TextView tv:textViews)
        {
            layout.addView(tv,params);

            //add next node image between textviews if user defined a next node image
            if(tinyNextNodeImage>0)
                if(position<(textViews.size()-1)) {
                    layout.addView(GetNodeImage(), params);
                    position++;
                }
        }

    }

در چند خط اول، Layout آماده سازی می‌شود. این آماده سازی شامل پاکسازی اولیه Layout یا خالی کردن ویوهای درون آن است که می‌تواند از رندر قبلی باشد. افقی بودن جهت چینش Layout، در مرکز نگاه داشتن ویوها و نهایتا چرخش حول محور Y در صورت true بودن خاصیت RTL است. در خطوط بعدی یک حلقه وجود دارد که Textview‌های ایجاد شده را یک به یک در Layout می‌چیند و اگر کاربر تصویر گرافیکی را هم به (همان فلش‌های اشاره‌گر) متغیر tinyNextNodeImage نسبت داده باشد، آن‌ها را هم بین TextView‌ها می‌چیند و بعد از پایان یافتن کار، مجددا به متد DrawPath باز می‌گردد.
تا به اینجا کار چیدمان به ترتیب انجام شده است ولی از آنجا که اندازه‌ی Layout در هر گوشی و  در دو حالت حالت افقی یا عمودی نگه داشتن گوشی متفاوت است، نمی‌توان به این چینش اعتماد کرد که به چه نحوی عناصر نمایش داده خواهند شد و این مشکل توسط متد BatchSizeOperation (تغییر اندازه دسته جمعی) حل می‌گردد. در اینجا هم باز متد post به آخرین textview اضافه شده است. به این علت که موقعی‌که همه‌ی textview‌ها در ui جا خوش کردند، بتوانیم به خاصیت‌های ui آن‌ها دستیابی داشته باشیم. حالا بعد از ترسیم باید اندازه آن‌ها را اصلاح کنیم. قدم به قدم متد BatchSizeOperation را بررسی می‌کنیم:
//set textview width depend on screen width
private void BatchSizeOperation()
{
//get width of next node between cumbs
Bitmap tinyBmap = BitmapFactory.decodeResource(context.getResources(), tinyNextNodeImage);
int tinysize=tinyBmap.getWidth();
//get sum of nodes
tinysize*=(textViews.size()-1);
...
}
ابتدا لازم است ‍‍‍‍‍طول مسیری که همه ویوها یا المان‌های ما را دارند، به دست آوریم. اول از تصویر کوچک شروع می‌کنیم و پهنای آن را می‌گیریم. سپس عدد به دست آمده را در تعداد آن ضرب می‌کنیم تا جمع پهناها را داشته باشیم. سپس نوبت به TextView‌ها می‌رسد.

  //get width size of screen(layout is screen here)
        int screenWidth=GetLayoutWidthSize();

        //get sum of arrows and cumbs width
        int sumtvs=tinysize;
        for (TextView tv : textViews) {

            int width=tv.getWidth();
            sumtvs += width;
        }
در ادامه‌ی این متد، متد GetLayoutWidthSize را صدا می‌زنیم که وظیفه‌ی آن برگرداندن پهنای layout است و کد آن به شرح زیر است:
    private int GetLayoutWidthSize()
    {
        int width=layout.getWidth();
        int padding=layout.getPaddingLeft()+layout.getPaddingRight();
        width-=padding;
        return width;
    }
در این متد پهنا به احتساب padding‌های چپ و راست به دست می‌آید و مقدار آن را به عنوان اندازه‌ی صفحه نمایش، تحویل متد والد می‌دهد. در ادامه هم پهنای هر Textview محاسبه شده و جمع کل آن‌ها را با اندازه‌ی صفحه مقایسه می‌کند. اگر کوچکتر بود، کار این متد در اینجا تمام می‌شود و نیازی به تغییر اندازه نیست. ولی اگر نبود کد ادامه می‌یابد:
    private void  BatchSizeOperation()
    {
        ....

    //if sum of cumbs is less than screen size the state is good so return same old textviews
        if(sumtvs<screenWidth)
            return ;


        if(textViews.size()>3)
        {
            //make fake path
            MakeFakePath();

            //clear layout and add textviews again
            AddTextViewsOnLayout();
        }

        //get free space without next nodes -> and spilt rest of space to textviews count to get space for each textview
        int freespace =screenWidth-tinysize;
        int each_width=freespace/textViews.size();

        //some elements have less than each_width,so we should leave size them and calculate more space again
        int view_count=0;
        for (TextView tv:textViews)
        {
            if (tv.getWidth()<=each_width)
                freespace=freespace-tv.getWidth();
            else
                view_count++;
        }
        if (view_count==0) return;

        each_width=freespace/view_count;
        for (TextView tv:textViews)
        {
            if (tv.getWidth()>each_width)
                tv.setWidth(each_width);
        }


    }

اگر آیتم‌ها بیشتر از سه عدد باشند، می‌توانیم از حالت مسیر جعلی استفاده کنیم که توسط متد MakeFakePath انجام می‌شود. البته بعد از آن هم باید دوباره view‌ها را چینش کنیم تا مسیر جدید ترسیم گردد، چون ممکن است بعد از آن باز هم جا نباشد یا آیتم‌ها بیشتر از سه عدد نیستند. در این حالت، حداقل کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که فضای موجود را بین آن‌ها تقسیم کنیم تا همه‌ی کاسه، کوزه‌ها سر آیتم آخر نشکند و متنش به ... تغییر یابد و حداقل از هر آیتم، مقداری از متن اصلی نمایش داده شود. پس میانگین فضای موجود را گرفته و بر تعداد المان‌ها تقسیم می‌کنیم. البته این را هم باید در نظر گرفت که در تقسیم بندی، بعضی آیتم‌ها آن مقدار پهنا را نیاز ندارند و با پهنای کمتر هم می‌شود کل متنشان را نشان داد. پس یک کار اضافه‌تر این است که مقدار پهنای اضافی آن‌ها را هم حساب کنیم و فقط آیتم‌هایی را پهنا دهیم که به مقدار بیشتری از این میانگین احتیاج دارند. در اینجا کار به پایان می‌رسد و مسیر نمایش داده می‌شود.

نحوه‌ی کارکرد متد MakeFakePath بدین صورت است که 4 عدد TextView را ایجاد کرده که المان‌های با اندیس 0 و 2 و 3 به صورت نرمال و عادی ایجاد شده و همان کارکرد سابق را دارند. ولی المان شماره دو با اندیس 1 با متن ... نماینده‌ی آیتم‌های میانی است و رویدادکلیک  آن به شکل زیر تحریف یافته است:

 //if elements are so much(mor than 3),we make a fake path to decrease elements
    private void MakeFakePath()
    {
        //we make 4 new elements that index 1 is fake element and has a rest of real path in its heart
        //when user click on it,path would be opened
        textViews=new ArrayList<>(4);
        TextView[] tvs=new TextView[4];
        int[] positions= {0,items.size()-3,items.size()-2,items.size()-1};

        for (int i=0;i<4;i++)
        {
            //request for new textviews
            tvs[i]=MakeTextView(positions[i],items.get(positions[i]).getId());

            if(i!=1)
                tvs[i].setText(items.get(positions[i]).getDiplayText());
            else {
                tvs[i].setText("...");
                //override click event and change it to part of code to open real path by call setposition method and redraw path
                tvs[i].setOnClickListener(new View.OnClickListener() {
                    @Override
                    public void onClick(View v) {
                        int pos = items.size() - 3;
                        int id = items.get(pos).getId();
                        SetPosition(items.size() - 3);
                        clickListener.onClick(pos, id);
                    }
                });
            }
            textViews.add(tvs[i]);
        }
    }
این رویداد با استفاده از setPosition به آیتم index-3 بازگشته و مجددا المان‌ها رسم می‌گردند و سپس رویداد کلیک این آیتم را هم اجرا می‌کند و المان‌های با اندیس 2 و 3 را به ترتیب به رویدادهای index-1 و index-2 متصل می‌کنیم.
مطالب
Gulp #2
در قسمت قبلی بحث کردیم که گالپ چیست و چه کاربردی دارد و در نهایت آن را بر روی سیستم خود نصب کردیم. در این مقاله و مقالات بعد می‌خواهیم کار خود را با راه اندازی یک workflow برای بوت استرپ، روند شخصی سازی آن را بسیار آسان و لذت بخش‌تر کنیم. امیدوارم که برای ادامه‌ی این بحث هیجان انگیز آماده باشید!

ساخت پروژه گالپ

ابتدا یک پوشه‌ی دلخواه به نام project را درست کنید.سپس خط فرمان خود را به این مسیر تغییر دهید و در نهایت دستور زیر را وارد کنید:
 npm init
این دستور برایمان یک فایل package.json می‌سازد تا هم مشخصات پروژه را مثل نام، ورژن، نام توسعه دهنده، مخزن و ... مشخص کنیم و هم وابستگی‌های آن را، تا توسعه دهندگان دیگر، هنگام استفاده از پروژه، با مشکل مواجه نشوند و فقط با اجرای دستور npm install تمام وابستگی‌های پروژه را نصب کنند.
حتما مشاهده کرده‌اید که این دستور چند سوالی را از شما می‌پرسد. برای نمونه من آنها به این صورت پاسخ می‌دهم و در نهایت از من یک تایید می‌گیرد که yes را می‌زنم.
name: (Gulp-RTLbootstrap-fontawesome) 
version: (1.0.0) 
description: An Awesome workflow
entry point: (index.js) index.html
test command: test
git repository: https://github.com/mmdsharifi/gulp-rtlBootstrap-fontawesome.git
keywords: gulp,rtlbootstrap,persian bootstrap
author: Mohammad Sharifi
license: (ISC) MIT
الان فایل package.json درست شده و چون ما در این پروژه می‌خواهیم از گالپ استفاده کنیم، یکی از وابستگی‌های پروژه‌ی ما گالپ خواهد بود. بدین معنی که اگر بخواهیم پروژه را توسعه دهیم و گالپ نصب نشده باشد، با مشکل مواجه می‌شویم.

نصب گالپ

در خط فرمان دستور زیر را وارد کنید تا گالپ در این پروژه نصب شود.
npm install gulp --save-dev
تفاوتی آن با دستوری که در مقاله‌ی قبلی اجرا کردیم، این است که این دستور فقط گالپ را در مسیر جاری در فولدر node_modules نصب می‌کند و save-dev --      آن را به وابستگی‌های توسعه‌ی پروژه در فایل package.json اضافه می‌کند.
گام بعدی، ساخت فایلی است که گالپ به آن نیاز دارد تا با استفاده از آن، تسک‌ها و کارهایی را که برایش نوشته‌ایم، از آن بخواند و اجرا کند.

ایجاد فایل gulpfile.js

این فایل را یا به صورت دستی ایجاد کنید یا با خط فرمان با دستور ذیل:
touch gulpfile.js
و حالا آن را در ویراشگر مورد علاقه‌ی خود باز کنید. من از ویرایشگر Atom استفاده می‌کنم. اما notepad هم کفایت می‌کند.

نوشتن اولین تسک گالپ

در ویراشگر خط زیر را می‌نویسیم:
var gulp = require('gulp');
 require  به Node می‌گوید که به فولدر node_modules برای پکیج gulp نگاه کند. زمانیکه آن را پیدا کرد، آن را به متغیر gulp انتساب می‌دهیم تا از تابع‌های گالپ بتوانیم استفاده کنیم. حال می‌خواهیم اولین تسک خود را بنویسیم:
gulp.task('task-name', function() {
  // Stuff here
});
گالپ دارای ۴ تابع task,src,dest,watch است که با آنها آشنا خواهیم شد. task یک کار را برای گالپ تعریف می‌کند و سه پارامتر دارد. اولی نام تسک، دومی (اختیاری) وابستگی این تسک (بدین معنا که اول باید این وظیفه اجرا شود، سپس تسک جاری) و در نهایت تابع درون تسک‌ها را می‌نویسیم. برای مثال:
gulp.task('hello', function() {
  console.log('Hello Gulp !');
});
فایل را ذخیره کنید. می‌خواهیم به گالپ بگوییم که این وظیفه را انجام دهد. کافی است gulp hello  را در خط فرمان وارد کنیم. نتیجه به صورت زیر خواهد بود:


 البته که تسک‌هایی که برای گالپ می‌نویسیم، کاراتر از این است؛ برای مثال:
gulp.task('task-name', function () {
  return gulp.src('source-files') // Get source files with gulp.src
    .pipe(aGulpPlugin()) // Sends it through a gulp plugin
    .pipe(gulp.dest('destination')) // Outputs the file in the destination folder
})
با استفاده از متد src به گالپ می‌گوییم که مسیر مبداء فایل‌ها، برای انجام تسک کجا است و dest هم بعد از انجام تسک، فایل‌های خروجی را به مقصد مشخص می‌برد. متد pipe یک تابع ند جی اس است که مطابق مستندات خودش متدی است که تمام جریان‌های قابل خواندن را واکشی می‌کند و به مسیری [که به صورت آرگومان به عنوان مقصد] داده شده، هدایت می‌کند.
شاید در ابتدا نوشتن تسک برایتان کمی پیچیده باشد، اما بعد از ساخت اولین پروژه با گالپ، خواهید دانست که تسک نوشتن برای گالپ کاری بسیار آسان و شیرین است!

مخزن پروژه در گیت هاب : https://github.com/mmdsharifi/gulp-rtlBootstrap-fontawesome 
نام کامیت این قسمت: Init commit

در مقاله بعدی gulp را در کنار bower بکار خواهیم برد. بهتر است مطالعه‌ای در مورد bower نیز انجام دهید. (پیشنهاد: + و + )
مطالب
ساخت Nuget Manager شخصی
یکی از راحت‌ترین راه‌های افزودن پکیج‌های برنامه نویسی به پروژه‌های دات نت، از طریق Nuget میباشد. این ابزار به قدری راحت است که من تصمیم گرفتم پکیج‌های تیممان را از طریق این سیستم دریافت کنیم. مزیت آن هم این است که بچه‌های تیم همیشه به پکیج‌ها دسترسی راحت‌تری دارند و هم اینکه در آینده به روز رسانی ساده‌تری خواهند داشت. با توجه به اینکه سایت اصلی تنها پکیج‌های عمومی را پشتیبانی می‌کند و چیزی تحت عنوان پکیج‌های شخصی ندارد، پس باید خودمان این سرویس را راه اندازی کنیم. برای راه اندازی این سیستم می‌توان آن را بر روی سیستم شخصی قرار داد و یا اینکه به صورت اینترنتی بر روی یک سرور به آن دسترسی داشته باشیم. در این مقاله این دو روش را بررسی میکنم:

پی نوشت: برای داشتن نیوگت شخصی سایت‌های نظیر Nuget Server و Myget ( به همراه پشتیبانی از مخازن npm و Bower ) هم این سرویس را ارائه میکنند. ولی باید هزینه‌ی آن را پرداخت کنید. البته سایت GemFury مخازن رایگان مختلفی چون Nuget را نیز پشتیبانی می‌کند.


نصب بر روی یک سیستم شخصی یا لوکال


در اولین قدم، شما باید یک دایرکتوری را در سیستم خود درست کنید تا پکیج‌های خود را داخل آن قرار دهید. پنجره‌ی Package manager Settings را باز کنید و در آن گزینه‌ی Package Sources را انتخاب کنید. سپس در کادر باز شده،  بر روی دکمه‌ی افزودن، در بالا کلیک کنید تا در پایین کادر، از شما نام محل توزیع بسته و آدرس آن را بپرسد:


بعد از ورود اطلاعات، بر روی دکمه‌ی Update کلیک کنید. از این پس این دایرکتوری، منبع پکیج‌های شماست و برای دریافت پکیج‌ها از این آدرس می‌توانید از طریق منوی کشویی موجود در کنسول، پکیج جدید خودتان را انتخاب کنید:


اگر میخواهید می‌توانید این دایرکتوری را به اشتراک بگذارید تا دیگر افراد حاضر در شبکه‌ی محلی هم بتوانند آن را به عنوان منبع توزیع خود به سیستم اضافه کنند.

مرحله‌ی بعدی این است که از طریق ابزار خط فرمان نیوگت نسخه 3.3 پکیج‌هایتان را به دایرکتوری مربوطه انتقال دهید. نحوه‌ی صدا زدن این دستور به شکل زیر است:
nuget init e:\nuget\ e:\nuget\test
این دستور تمام پکیج‌هایی را که شما در مسیر اولی قرار داده‌اید، به داخل دایرکتوری test منتقل می‌کند. ولی اگر قصد دارید که فقط یکی از پکیج‌ها را به این دایرکتوری انتقال دهید از دستور زیر استفاده کنید:
nuget add GMap.Net.1.0.1.nupkg -source e:\nuget\test
اینبار با کلمه‌ی رزرو شده‌ی add و بعد از آن نام پکیچ، دایرکتوری منبع را به آن معرفی می‌کنیم.


ساخت منبع راه دور (اینترنت)


شما با استفاده از ویژوال استودیو و انجام چند عمل ساده می‌توانید پکیج‌های خودتان را مدیریت کنید. برای شروع، یک پروژه‌ی تحت وب خام (Empty) را ایجاد کنید و در کنسول Nuget دستور زیر را وارد کنید:
Install-Package NuGet.Server
شما با نصب این بسته و وابستگی‌هایش، به راحتی یک سیستم مدیریت بسته را دارید. ممکن است مدتی برای نصب طول بکشد و در نهایت از شما بخواهد که فایل web.config را رونویسی کند که شما اجازه‌ی آن را صادر خواهید کرد. بعد از اتمام نصب، فایل web.config را گشوده و در خط زیر، خصوصیت Value را به یک دایرکتوری که دلخواه که مدنظر شماست تغییر دهید. این آدرس دهی می‌تواند به صورت مطلق باشد، یا آدرس مجازی آن را وارد کنید؛ یا اگر هم خالی بگذارید به طور پیش فرض دایرکتوری Packages را در نظر میگیرد:
<appSettings>
    <!-- Set the value here to specify your custom packages folder. -->
    <add key="packagesPath" value="×\Packages" />
</appSettings>
حال فایل‌های دایرکتوری محلی خود را به دایرکتوری Packages انتقال دهید و سپس سایت را بر روی IIS، هاست نمایید. از این پس منبع شما به صورت آنلاین مانند آدرس زیر در دسترس خواهد بود.
(هر محلی که نصب کنید طبق الگوی مسیریابی، آدرس nuget را در انتها وارد کنید)
Dotnettips.info/nuget

در صورتی که قصد دارید مستقیما بسته‌ای را به سمت سرور push کنید، از یک رمز عبور قدرتمند که آن را می‌توانید در web.config، بخش apiKey وارد نمایید، استفاده کنید. اگر هم نمی‌خواهید، می‌توانید در تگ RequiredApiKey در خصوصیت Value، مقدار false را وارد نمایید.
برای اینکار می‌توانید از دستور زیر استفاده کنید:
nuget push GMap.Net.1.0.1.nupkg -source http://Dotenettips.info/nuget (ApiKey)
البته اگر قبل از دستور بالا، دستور زیر را وار کنید، دیگر نیازی نیست تا برای دستورات بعدی تا مدتی ApiKey را وارد نمایید.
nuget setapikey -source https://www.dntips.ir/Nuget (ApiKey)
مطالب دوره‌ها
مدیریت استثناءها در حین استفاده از واژه‌های کلیدی async و await
زمانیکه یک متد async، یک Task یا Task of T (نسخه‌ی جنریک Task) را باز می‌گرداند، کامپایلر سی‌شارپ به صورت خودکار تمام استثناءهای رخ داده درون متد را دریافت کرده و از آن برای تغییر حالت Task به اصطلاحا faulted state استفاده می‌کند. همچنین زمانیکه از واژه‌ی کلیدی await استفاده می‌شود، کدهایی که توسط کامپایلر تولید می‌شوند، عملا مباحث Continue موجود در TPL یا Task parallel library معرفی شده در دات نت 4 را پیاده سازی می‌کنند و نهایتا نتیجه‌ی Task را در صورت وجود، دریافت می‌کند. زمانیکه نتیجه‌ی یک Task مورد استفاده قرار می‌گیرد، اگر استثنایی وجود داشته باشد، مجددا صادر خواهد شد. برای مثال اگر خروجی یک متد async از نوع Task of T باشد، امکان استفاده از خاصیتی به نام Result نیز برای دسترسی به نتیجه‌ی آن وجود دارد:
using System.Threading.Tasks;

namespace Async05
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var res = doSomethingAsync().Result;
        }

        static async Task<int> doSomethingAsync()
        {
            await Task.Delay(1);
            return 1;
        }
    }
}
در این مثال یکی از روش‌های استفاده از متدهای async را در یک برنامه‌ی کنسول مشاهده می‌کنید. هر چند خروجی متد doSomethingAsync از نوع Task of int است، اما مستقیما یک int بازگشت داده شده است. تبدیلات نهایی در اینجا توسط کامپایلر انجام می‌شود. همچنین نحوه‌ی استفاده از خاصیت Result را نیز در متد Main مشاهده می‌کنید.
البته باید دقت داشت، زمانیکه از خاصیت Result استفاده می‌شود، این متد همزمان عمل خواهد کرد و نه غیرهمزمان (ترد جاری را بلاک می‌کند؛ یکی از موارد مجاز استفاده از آن در متد Main برنامه‌های کنسول است). همچنین اگر در متد doSomethingAsync استثنایی رخ داده باشد، این استثناء زمان استفاده از Result، به صورت یک AggregateException مجددا صادر خواهد شد. وجود کلمه‌ی Aggregate در اینجا به علت امکان استفاده‌ی تجمعی و ترکیب چندین Task باهم و داشتن چندین شکست و استثنای ممکن است.
همچنین اگر از کلمه‌ی کلیدی await بر روی یک faulted task استفاده کنیم، AggregateException صادر نمی‌شود. در این حالت کامپایلر AggregateException را بررسی کرده و آن‌را تبدیل به یک Exception متداول و معمول کدهای دات نت می‌کند. به عبارتی سعی شده‌است در این حالت، رفتار کدهای async را شبیه به رفتار کدهای متداول همزمان شبیه سازی کنند.


یک مثال

در اینجا توسط متد getTitleAsync، اطلاعات یک صفحه‌ی وب به صورت async دریافت شده و سپس عنوان آن استخراج می‌شود. در متد showTitlesAsync نیز از آن استفاده شده و در طی یک حلقه، چندین وب سایت مورد بررسی قرار خواهند گرفت. چون متد getTitleAsync از نوع async تعریف شده‌است، فراخوان آن نیز باید async تعریف شود تا بتوان از واژه‌ی کلیدی  await برای کار با آن استفاده کرد.
نهایتا در متد Main برنامه، وظیفه‌ی غیرهمزمان showTitlesAsync اجرا شده و تا پایان عملیات آن صبر می‌شود. چون خروجی آن از نوع Task است و نه Task of T، در اینجا دیگر خاصیت Result قابل دسترسی نیست. متد Wait نیز ترد جاری را همانند خاصیت Result بلاک می‌کند.
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Net;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Threading.Tasks;

namespace Async05
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var task = showTitlesAsync(new[]
            {
                "http://www.google.com",
                "https://www.dntips.ir"
            });
            task.Wait();

            Console.WriteLine();
            Console.WriteLine("Press any key to exit...");
            Console.ReadKey();
        }

        static async Task showTitlesAsync(IEnumerable<string> urls)
        {
            foreach (var url in urls)
            {
                var title = await getTitleAsync(url);
                Console.WriteLine(title);
            }
        }

        static async Task<string> getTitleAsync(string url)
        {
            var data = await new WebClient().DownloadStringTaskAsync(url);
            return getTitle(data);
        }

        private static string getTitle(string data)
        {
            const string patternTitle = @"(?s)<title>(.+?)</title>";
            var regex = new Regex(patternTitle);
            var mc = regex.Match(data);
            return mc.Groups.Count == 2 ? mc.Groups[1].Value.Trim() : string.Empty;
        }
    }
}
کلیه عملیات مبتنی برشبکه، همیشه مستعد به بروز خطا هستند. قطعی ارتباط یا حتی کندی آن می‌توانند سبب بروز استثناء شوند.
برنامه را در حالت عدم اتصال به اینترنت اجرا کنید. استثنای صادر شده، در متد task.Wait ظاهر می‌شود (چون متدهای async ترد جاری را خالی کرده‌اند):


و اگر در اینجا بر روی لینک View details کلیک کنیم، در inner exception حاصل، خطای واقعی قابل مشاهده است:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، استثنای صادر شده از نوع System.AggregateException است. به این معنا که می‌تواند حاوی چندین استثناء باشد که در اینجا تعداد آن‌ها با عدد یک مشخص شده‌است. بنابراین در این حالات، بررسی inner exception را فراموش نکنید.

در ادامه داخل حلقه‌ی foreach متد showTitlesAsync، یک try/catch قرار می‌دهیم:
        static async Task showTitlesAsync(IEnumerable<string> urls)
        {
            foreach (var url in urls)
            {
                try
                {
                    var title = await getTitleAsync(url);
                    Console.WriteLine(title);
                }
                catch (Exception ex)
                {
                    Console.WriteLine(ex);
                }
            }
        }
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، خروجی ذیل را در صفحه می‌توان مشاهده کرد:
 System.Net.WebException: The remote server returned an error: (502) Bad Gateway.
System.Net.WebException: The remote server returned an error: (502) Bad Gateway.

Press any key to exit...
در اینجا دیگر خبری از AggregateException نبوده و استثنای واقعی رخ داده در متد await شده بازگشت داده شده‌است. کار واژه‌ی کلیدی await در اینجا، بررسی استثنای رخ داده در متد async فراخوانی شده و بازگشت آن به جریان متداول متد جاری است؛ تا نتیجه‌ی عملیات همانند یک کد کامل همزمان به نظر برسد. به این ترتیب کامپایلر توانسته است رفتار بروز استثناءها را در کدهای همزمان و غیرهمزمان یک دست کند. دقیقا مانند حالتی که یک متد معمولی در این بین فراخوانی شده و استثنایی در آن رخ داده‌است.


مدیریت تمام inner exceptionهای رخ داده در پردازش‌های موازی

همانطور که عنوان شد، await تنها یک استثنای حاصل از Task در حال اجرا را به کد فراخوان بازگشت می‌دهد. در این حالت اگر این Task، چندین شکست را گزارش دهد، چطور باید برای دریافت تمام آن‌ها اقدام کرد؟ برای مثال استفاده از Task.WhenAll می‌تواند شامل چندین استثنای حاصل از چندین Task باشد، ولی await تنها اولین استثنای دریافتی را بازگشت می‌دهد. اما اگر از خاصیتی مانند Result یا متد Wait استفاده شود، یک AggregateException حاصل تمام استثناءها را دریافت خواهیم کرد. بنابراین هرچند await تنها اولین استثنای دریافتی را بازگشت می‌دهد، اما می‌توان به Taskهای مرتبط مراجعه کرد و سپس بررسی نمود که آیا استثناهای دیگری نیز وجود دارند یا خیر؟
برای نمونه در مثال فوق، حلقه‌ی foreach تشکیل شده آنچنان بهینه نیست. از این جهت که هر بار تنها یک سایت را بررسی می‌کند، بجای اینکه مانند مرورگرها چندین ترد را به یک یا چند سایت باز کرده و نتایج را دریافت کند.
البته انجام کارها به صورت موازی همیشه ایده‌ی خوبی نیست ولی حداقل در این حالت خاص که با یک یا چند سرور راه دور کار می‌کنیم، درخواست‌های همزمان دریافت اطلاعات، سبب کارآیی بهتر برنامه و بالا رفتن سرعت اجرای آن می‌شوند. اما مثلا در حالتیکه با سخت دیسک سیستم کار می‌کنیم، اجرای موازی کارها نه تنها کمکی نخواهد کرد، بلکه سبب خواهد شد تا مدام drive head در مکان‌های مختلفی مشغول به حرکت شده و در نتیجه کارآیی آن کاهش یابد.
برای ترکیب چندین Task، ویژگی خاصی به زبان سی‌شارپ اضافه نشده‌، زیرا نیازی نبوده است. برای این حالت تنها کافی است از متد Task.WhenAll، برای ساخت یک Task مرکب استفاده کرد. سپس می‌توان واژه‌ی کلیدی await را بر روی این Task مرکب فراخوانی کرد.
همچنین می‌توان از متد ContinueWith یک Task مرکب نیز برای جلوگیری از بازگشت صرفا اولین استثنای رخ داده توسط کامپایلر، استفاده کرد. در این حالت امکان دسترسی به خاصیت Result آن به سادگی میسر می‌شود که حاوی AggregateException کاملی است.


اعتبارسنجی آرگومان‌های ارسالی به یک متد async

زمان اعتبارسنجی آرگومان‌های ارسالی به متدهای async مهم است. بعضی از مقادیر را نمی‌توان بلافاصله اعتبارسنجی کرد؛ مانند مقادیری که نباید نال باشند. تعدادی دیگر نیز پس از انجام یک Task زمانبر مشخص می‌شوند که معتبر بوده‌اند یا خیر. همچنین فراخوان‌های این متدها انتظار دارند که متدهای async بلافاصله بازگشت داده شده و ترد جاری را خالی کنند. بنابراین اعتبارسنجی‌های آن‌ها باید با تاخیر انجام شود. در این حالات، دو نوع استثنای آنی و به تاخیر افتاده را شاهد خواهیم بود. استثنای آنی زمان شروع به کار متد صادر می‌شود و استثنای به تاخیر افتاده در حین دریافت نتایج از آن دریافت می‌گردد. باید دقت داشت کلیه استثناهای صادر شده در بدنه‌ی یک متد async، توسط کامپایلر به عنوان یک استثنای به تاخیر افتاده گزارش داده می‌شود. بنابراین اعتبارسنجی‌های آرگومان‌ها را بهتر است در یک متد سطح بالای غیر async انجام داد تا بلافاصله بتوان استثناءهای حاصل را دریافت نمود.


از دست دادن استثناءها

فرض کنید مانند مثال قسمت قبل، دو وظیفه‌ی async آغاز شده و نتیجه‌ی آن‌ها پس از await هر یک، با هم جمع زده می‌شوند. در این حالت اگر کل عملیات را داخل یک قطعه کد try/catch قرار دهیم، اولین await ایی که یک استثناء را صادر کند، صرفنظر از وضعیت await دوم، سبب اجرای بدنه‌ی catch می‌شود. همچنین انجام این عملیات بدین شکل بهینه نیست. زیرا ابتدا باید صبر کرد تا اولین Task تمام شود و سپس دومین Task شروع گردد و به این ترتیب پردازش موازی Taskها را از دست خواهیم داد. در یک چنین حالتی بهتر است از متد await Task.WhenAll استفاده شود. در اینجا دو Task مورد نیاز، تبدیل به یک Task مرکب می‌شوند. این Task مرکب تنها زمانی خاتمه می‌یابد که هر دوی Task اضافه شده به آن، خاتمه یافته باشند. به این ترتیب علاوه بر اجرای موازی Taskها، امکان دریافت استثناءهای هر کدام را نیز به صورت تجمعی خواهیم داشت.
مشکل! همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، استفاده از await در اینجا سبب می‌شود تا کامپایلر تنها اولین استثنای دریافتی را بازگشت دهد و نه یک AggregateException نهایی را. روش حل آن‌را نیز عنوان کردیم. در این حالت بهتر است از متد ContinueWith و سپس استفاده از خاصیت Result آن برای دریافت کلیه استثناءها کمک گرفت.
حالت دوم از دست دادن استثناءها زمانی‌است که یک متد async void را ایجاد می‌کنید. در این حالات بهتر است از یک Task بجای بازگشت void استفاده شود. تنها علت وجودی async voidها، استفاده از آن‌ها در روال‌های رویدادگردان UI است (در سایر حالات code smell درنظر گرفته می‌شود).
public async Task<double> GetSum2Async()
        {
            try
            {
                var task1 = GetNumberAsync();
                var task2 = GetNumberAsync();

                var compositeTask = Task.WhenAll(task1, task2);
                await compositeTask.ContinueWith(x => { });

                return compositeTask.Result[0] + compositeTask.Result[1];
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //todo: log ex
                throw;
            }
        }
در مثال فوق، نحوه‌ی ترکیب دو Task را توسط Task.WhenAll جهت اجرای موازی و سپس اعمال نکته‌ی یک ContinueWith خالی و در ادامه استفاده از Result نهایی را جهت دریافت تمامی استثناءهای حاصل، مشاهده می‌کنید.
در این مثال دیگر مانند مثال قسمت قبل
        public async Task<double> GetSumAsync()
        {
            var leftOperand = await GetNumberAsync();
            var rightOperand = await GetNumberAsync();

            return leftOperand + rightOperand;
        }
هر بار صبر نشده‌است تا یک Task تمام شود و سپس Task بعدی شروع گردد.
با کمک متد Task.WhenAll ترکیب آن‌ها ایجاد و سپس با فراخوانی await، سبب اجرای موازی چندین Task با هم شده‌ایم.


مدیریت خطاهای مدیریت نشده

ابتدا مثال زیر را در نظر بگیرید:
using System;
using System.Threading.Tasks;

namespace Async01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Test2();
            Test();
            Console.ReadLine();

            GC.Collect();
            GC.WaitForPendingFinalizers();

            Console.ReadLine();
        }

        public static async Task Test()
        {
            throw new Exception();
        }

        public static async void Test2()
        {
            throw new Exception();
        }
    }
}
در این مثال دو متد که یکی async Task و دیگری async void است، تعریف شده‌اند.
اگر برنامه را کامپایل کنید، کامپایلر بر روی سطر فراخوانی متد Test اخطار زیر را صادر می‌کند. البته برنامه بدون مشکل کامپایل خواهد شد.
 Warning  1  Because this call is not awaited, execution of the current method continues before the call is completed.
Consider applying the 'await' operator to the result of the call.
اما چنین اخطاری در مورد async void صادر نمی‌شود. بنابراین ممکن است جایی در کدها، فراخوانی await فراموش شود. اگر خروجی متد شما ازنوع Task و مشتقات آن باشد، کامپایلر حتما اخطاری را جهت رفع آن گوشزد خواهد کرد؛ اما نه در مورد متدهای void که صرفا جهت کاربردهای UI و روال‌های رخدادگردان آن طراحی شده‌اند.
همچنین اگر برنامه را اجرا کنید استثنای صادر شده در متد async void سبب کرش برنامه می‌شود؛ اما نه استثنای صادر شده در متد async Task. متدهای async void چون دارای Synchronization Context نیستند، استثنای صادره را به Thread pool برنامه صادر می‌کنند. به همین جهت در همان لحظه نیز سبب کرش برنامه خواهند شد. اما در حالت async Task به این نوع استثناءها اصطلاحا Unobserved Task Exception گفته شده و سبب بروز  faulted state در Task تعریف شده می‌گردند.
برای مدیریت آن‌ها در سطح برنامه باید در ابتدای کار و در متد Main، توسط TaskScheduler.UnobservedTaskException روال رخدادگردانی را برای مدیریت اینگونه استثناءها تدارک دید. زمانیکه GC شروع به آزاد سازی منابع می‌کند، این استثناءها نیز درنظر گرفته شده و سبب کرش برنامه خواهند شد. با استفاده از متد SetObserved همانند قطعه کد زیر، می‌توان از کرش برنامه جلوگیری کرد:
using System;
using System.Threading.Tasks;

namespace Async01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            TaskScheduler.UnobservedTaskException += TaskScheduler_UnobservedTaskException;

            //Test2();
            Test();
            Console.ReadLine();

            GC.Collect();
            GC.WaitForPendingFinalizers();

            Console.ReadLine();
        }

        private static void TaskScheduler_UnobservedTaskException(object sender, UnobservedTaskExceptionEventArgs e)
        {
            e.SetObserved();
            Console.WriteLine(e.Exception);
        }

        public static async Task Test()
        {
            throw new Exception();
        }

        public static async void Test2()
        {
            throw new Exception();
        }
    }
}
البته لازم به ذکر است که این رفتار در دات نت 4.5 به این شکل تغییر کرده است تا کار با متدهای async ساده‌تر شود. در دات نت 4، یک چنین استثناءهای مدیریت نشده‌ای،‌بلافاصله سبب بروز استثناء و کرش برنامه می‌شدند.
به عبارتی رفتار قطعه کد زیر در دات نت 4 و 4.5 متفاوت است:
Task.Factory.StartNew(() => { throw new Exception(); });

Thread.Sleep(100);
GC.Collect();
GC.WaitForPendingFinalizers();
در دات نت 4  اگر این برنامه را خارج از VS.NET اجرا کنیم، برنامه کرش می‌کند؛ اما در دات نت 4.5 خیر و آن‌ها به UnobservedTaskException یاد شده هدایت خواهند شد. اگر می‌خواهید این رفتار را به همان حالت دات نت 4 تغییر دهید، تنظیم زیر را به فایل config برنامه اضافه کنید:
 <configuration>
    <runtime>
      <ThrowUnobservedTaskExceptions enabled="true"/>
    </runtime>
</configuration>


یک نکته‌ی تکمیلی: ممکن است عبارات lambda مورد استفاده، از نوع async void باشد.

همانطور که عنوان شد باید از async void منهای مواردی که کار مدیریت رویدادهای عناصر UI را انجام می‌دهند (مانند برنامه‌های ویندوز 8)، اجتناب کرد. چون پایان کار آن‌ها را نمی‌توان تشخیص داد و همچنین کامپایلر نیز اخطاری را در مورد استفاده ناصحیح از آن‌ها بدون await تولید نمی‌کند (چون نوع void اصطلاحا awaitable نیست). به علاوه بروز استثناء در آن‌ها، بلافاصله سبب خاتمه برنامه می‌شود. بنابراین اگر جایی در برنامه متد async void وجود دارد، قرار دادن try/catch داخل بدنه‌ی آن ضروری است.
protected override void LoadState(Object navigationParameter, Dictionary<String, Object> pageState)
{
    try
    {
        ClickMeButton.Tapped += async (sender, args) =>
        {
             throw new Exception();        

        };
    }
    catch (Exception ex)
    {
        // This won’t catch exceptions!
        TextBlock1.Text = ex.Message;
    }
}
در این مثال خاص ویندوز 8، شاید به نظر برسد که try/catch تعریف شده سبب مهار استثنای صادر شده می‌شود؛ اما خیر!
 public delegate void TappedEventHandler(object sender, TappedRoutedEventArgs e);
امضای متد TappedEventHandler از نوع delegate void است. بنابراین try/catch را باید داخل بدنه‌ی روال رویدادگردان تعریف شده قرار داد و نه خارج از آن.
مطالب
بررسی کارآیی کوئری‌ها در SQL Server - قسمت اول - جمع آوری اطلاعات آماری کوئری‌های زنده
بسیاری از شرکت‌ها دارای نقشی مانند «مدیران بانک اطلاعاتی» نیستند؛ اما تعدادی «توسعه دهنده‌ی بانک‌های اطلاعاتی» را به همراه دارند که گاهی از اوقات از آن‌ها خواسته می‌شود تا کارآیی پایین کوئری‌های صورت گرفته را بررسی و رفع کنند و ... آن‌ها دقیقا نمی‌دانند که باید از کجا شروع کنند! فقط می‌دانند که یک کوئری، مدت زمان زیادی را برای اجرا به خود اختصاص می‌دهد؛ اما نمی‌دانند که چگونه باید به کوئری پلن آن دسترسی یافت و چگونه باید آن‌را تفسیر کرد. در این حالت حداکثر کاری را که ممکن است انجام دهند، افزودن یک ایندکس جدید است که ممکن است کار کند و یا خیر و حتی اگر کار کند، دقیقا نمی‌دانند که چگونه! هدف از این سری، بررسی مقدماتی روش‌های بهبود کارآیی کوئری‌ها در SQL Server، از دید یک «توسعه دهنده‌ی بانک‌های اطلاعاتی» است.


پیشنیازهای این سری

در این سری از بانک اطلاعاتی استاندارد مثال به همراه SQL Server 2016، به نام WideWorldImporters استفاده می‌کنیم. برای دریافت آن، به قسمت releases مثال‌های مایکروسافت مراجعه کرده و فایل WideWorldImporters-Full.bak را دریافت کنید. پس از دریافت این فایل، برای restore سریع آن، می‌توانید دستور زیر را اجرا کنید که در آن باید مسیر فایل bak دریافتی و همچنین مسیر ایجاد فایل‌های mdf/ldf/ndf را مطابق مسیرهای سیستم خودتان اصلاح نمائید (فقط مسیر پوشه‌ها را نیاز است تغییر دهید):
use master;

RESTORE DATABASE WideWorldImporters 
FROM disk='D:\path\WideWorldImporters-Full.bak'
WITH MOVE 'WWI_Primary' TO 'D:\SQL_Data\WideWorldImporters.mdf',
MOVE 'WWI_Log' TO 'D:\SQL_Data\WideWorldImporters_log.ldf',
MOVE 'WWI_UserData' TO 'D:\SQL_Data\WideWorldImporters_UserData.ndf',
MOVE 'WWI_InMemory_Data_1' TO 'D:\SQL_Data\WideWorldImporters_InMemory_Data_1'
همچنین صرفنظر از نگارش SQL Server ای که در حال استفاده‌ی از آن هستید (البته به حداقل SQL Server 2016 نیاز خواهید داشت)، بهتر است آخرین نگارش برنامه‌ی management studio را نیز به صورت مستقل دریافت و نصب کنید که در این زمان نگارش 18.1 است.


یافتن اطلاعاتی در مورد کوئری‌ها

SQL Server زمانیکه یک کوئری را اجرا می‌کند، اطلاعاتی را نیز به همراه آن تولید خواهد کرد که سبب ایجاد یک Query Plan می‌شود و در آن، اطلاعاتی مانند جداول مورد استفاده، نوع جوین‌ها، ایندکس‌های استفاده شده و غیره وجود دارند. علاوه بر آن، Query Statistics نیز قابل دسترسی هستند که در آن مدت زمان اجرای یک کوئری، میزان I/O صورت گرفته و میزان مصرف CPU کوئری، ذکر می‌شوند. برای دسترسی یافتن به این اطلاعات، می‌توان به اشیاء مختلف SQL Server مراجعه کرد؛ مانند dynamic management objects یا به اختصار DMO's، همچنین extended events، traces، query stores و یا حتی management studio. مهم‌ترین تفاوت این‌ها نیز در نحوه‌ی دسترسی به اطلاعات آن‌ها است که می‌تواند زنده (live) و یا ذخیره شده در جائی باشند. در اینجا تنها منبعی که امکان مشاهده‌ی این اطلاعات را به صورت زنده میسر می‌کند، management studio است. البته live در اینجا به معنای امکان مشاهده‌ی تمام اطلاعات مرتبط با یک کوئری، مانند آمار و کوئری پلن آن در داخل محیط management studio، پس از اجرای یک کوئری است. در این قسمت بیشتر به روش استخراج اطلاعات آماری کوئری‌های زنده می‌پردازیم و در قسمت‌های بعدی، سایر گزینه‌های نامبرده شده را نیز بررسی خواهیم کرد.


مشاهده‌ی زنده‌ی داده‌های مرتبط با اجرای یک کوئری در management studio

پس از restore بانک اطلاعاتی مثال WideWorldImporters که عنوان شد، در برنامه‌ی Microsoft SQL Server Management Studio، کوئری زیر را اجرا می‌کنیم:
USE [WideWorldImporters];
GO

SELECT
    [s].[StateProvinceName],
    [s].[SalesTerritory],
    [s].[LatestRecordedPopulation],
    [s].[StateProvinceCode]
FROM [Application].[Countries] [c]
    JOIN [Application].[StateProvinces] [s]
    ON [s].[CountryID] = [c].[CountryID]
WHERE [c].[CountryName] = 'United States';
GO
با اجرای آن، اگر به ذیل ردیف‌های بازگشت داده شده‌ی در Management Studio دقت کنیم، مشخص کرده‌است که این کوئری، 53 ردیف را بازگشت داده و همچنین کمتر از 1 ثانیه مدت زمان اجرای آن، طول کشیده‌است:


اینجا است که نیاز به اطلاعات بیشتری در مورد نحوه‌ی اجرای این کوئری داریم. برای استخراج این اطلاعات، اینبار گزینه‌های تولید و جمع آوری اطلاعات آماری IO و TIME را روشن می‌کنیم و سپس همان کوئری قبلی را اجرا خواهیم کرد:
USE [WideWorldImporters];
GO

SET STATISTICS IO ON;
GO
SET STATISTICS TIME ON;
GO

SELECT
    [s].[StateProvinceName],
    [s].[SalesTerritory],
    [s].[LatestRecordedPopulation],
    [s].[StateProvinceCode]
FROM [Application].[Countries] [c]
    JOIN [Application].[StateProvinces] [s]
    ON [s].[CountryID] = [c].[CountryID]
WHERE [c].[CountryName] = 'United States';
GO
ظاهر اجرای این کوئری با کوئری قبلی، تفاوت خاصی ندارد. اما اگر در همینجا به برگه‌ی messages، که در کنار برگه‌ی results و نمایش ردیف‌ها قرار دارد، مراجعه کنیم، یک چنین خروجی قابل مشاهده است:
SQL Server parse and compile time: 
   CPU time = 0 ms, elapsed time = 504 ms.

(53 rows affected)
Table 'Countries'. Scan count 0, logical reads 118, physical reads 0, read-ahead reads 0, lob logical reads 0, lob physical reads 0, lob read-ahead reads 0.
Table 'StateProvinces'. Scan count 1, logical reads 43, physical reads 0, read-ahead reads 0, lob logical reads 0, lob physical reads 0, lob read-ahead reads 0.

 SQL Server Execution Times:
   CPU time = 0 ms,  elapsed time = 10 ms.
در اینجا اطلاعات آماری مدت زمان کامپایل و همچنین مدت زمان اجرای کوئری، ارائه شده‌اند. به علاوه در میانه‌ی این آمار، اطلاعات IO کوئری مانند logical reads درج شده‌اند.


استخراج اطلاعات Actual Execution Plan یک کوئری

کوئری را زیر با فرض IO ON و TIME ON حاصل از اجرای کوئری قبل، اجرا می‌کنیم:
USE [WideWorldImporters];
GO

SET STATISTICS XML ON;
GO

SELECT
    [s].[StateProvinceName],
    [s].[SalesTerritory],
    [s].[LatestRecordedPopulation],
    [s].[StateProvinceCode]
FROM [Application].[Countries] [c]
    JOIN [Application].[StateProvinces] [s]
    ON [s].[CountryID] = [c].[CountryID]
WHERE [c].[CountryName] = 'United States';
GO

SET STATISTICS XML OFF;
GO
با فعالسازی اطلاعات آماری XML (و خاموش کردن آن در انتهای کار)، اینبار در برگه‌ی messages، اطلاعات بیشتری ارائه شده‌اند:
SQL Server parse and compile time: 
   CPU time = 0 ms, elapsed time = 0 ms.

 SQL Server Execution Times:
   CPU time = 0 ms,  elapsed time = 0 ms.
SQL Server parse and compile time: 
   CPU time = 0 ms, elapsed time = 0 ms.

 SQL Server Execution Times:
   CPU time = 0 ms,  elapsed time = 0 ms.
SQL Server parse and compile time: 
   CPU time = 0 ms, elapsed time = 7 ms.

(53 rows affected)
Table 'Countries'. Scan count 0, logical reads 118, physical reads 0, read-ahead reads 0, lob logical reads 0, lob physical reads 0, lob read-ahead reads 0.
Table 'StateProvinces'. Scan count 1, logical reads 43, physical reads 0, read-ahead reads 0, lob logical reads 0, lob physical reads 0, lob read-ahead reads 0.

(1 row affected)

 SQL Server Execution Times:
   CPU time = 15 ms,  elapsed time = 179 ms.
SQL Server parse and compile time: 
   CPU time = 0 ms, elapsed time = 0 ms.

 SQL Server Execution Times:
   CPU time = 0 ms,  elapsed time = 0 ms.
اگر دقت کنید اینبار زمان اجرا اندکی بیشتر شده‌است؛ چون درخواست تهیه‌ی query plan را داده‌ایم. این plan را در ذیل قسمت نتایج کوئری می‌توان مشاهده کرد:


اگر بر روی این XML کلیک کنیم، برگه‌ی جدید نمایش گرافیکی این plan ظاهر می‌شود:


با کلیک راست بر روی این برگه، می‌توان اطلاعات آن‌را جهت بررسی‌های بعدی و یا به اشتراک گذاری آن ذخیره کرد.
در این plan اگر اشاره‌گر ماوس را بر روی هر کدام از عناصر آن حرکت دهیم، اطلاعاتی مانند actual number of rows نیز مشاهده می‌شود، در کنار اطلاعات تخمینی؛ به همین جهت به آن Actual Execution Plan هم گفته می‌شود.


این یک روش دسترسی به Execution Plan است. روش دوم آن با استفاده از امکانات رابط کاربری خود Management Studio است؛ با فشردن دکمه‌های Ctrl+M و یا انتخاب گزینه‌ی Include actual execution plan از منوی Query آن. پس از آن کوئری زیر را اجرا کنید:
SET STATISTICS IO ON;
GO
SET STATISTICS TIME ON;
GO

SELECT
    [s].[StateProvinceName],
    [s].[SalesTerritory],
    [s].[LatestRecordedPopulation],
    [s].[StateProvinceCode]
FROM [Application].[Countries] [c]
    JOIN [Application].[StateProvinces] [s]
    ON [s].[CountryID] = [c].[CountryID]
WHERE [c].[CountryName] = 'United States';
GO
اینبار در برگه‌ی نتایج کوئری، برگه‌ی سوم Execution Plan قابل مشاهده‌است:




استخراج اطلاعات Estimated Execution Plan یک کوئری

تا اینجا نحوه‌ی استخراج اطلاعات Actual Execution Plan را بررسی کردیم که به همراه اطلاعات دقیق حاصل از اجرای کوئری نیز بود؛ مانند actual number of rows. نوع دیگری از Execution Planها را نیز می‌توان از SQL Server درخواست کرد که به آن‌ها Estimated Execution Plan گفته می‌شود و حاصل اجرای کوئری نیستند؛ بلکه تخمینی هستند از روش اجرای این کوئری توسط SQL Server. برای فعالسازی محاسبه‌ی آن، ابتدا کوئری زیر را در management studio انتخاب کنید:
USE [WideWorldImporters];
GO

SELECT
    [s].[StateProvinceName],
    [s].[SalesTerritory],
    [s].[LatestRecordedPopulation],
    [s].[StateProvinceCode]
FROM [Application].[Countries] [c]
    JOIN [Application].[StateProvinces] [s]
    ON [s].[CountryID] = [c].[CountryID]
WHERE [c].[CountryName] = 'United States';
GO
سپس از منوی Query، گزینه‌ی Display estimated execution plan را انتخاب نمائید و یا دکمه‌های Ctrl+L را فشار دهید. در این حالت برگه‌های حاصل، حاوی قسمت results نیستند؛ چون کوئری اجرا نشده‌است. اما هنوز برگه‌ی Execution Plan قابل مشاهده است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، اینبار نتیجه‌ی حاصل، به همراه اطلاعاتی مانند actual number of rows نیست و صرفا تخمینی است از روش اجرای این کوئری، توسط SQL Server.


جمع آوری اطلاعات آماری کلاینت‌ها

در منوی Query، گزینه‌ای تحت عنوان Include client statistics نیز وجود دارد. با انتخاب آن، اگر کوئری زیر را اجرا کنیم:
USE [WideWorldImporters];
GO

SELECT
    [s].[StateProvinceName],
    [s].[SalesTerritory],
    [s].[LatestRecordedPopulation],
    [s].[StateProvinceCode]
FROM [Application].[Countries] [c]
    JOIN [Application].[StateProvinces] [s]
    ON [s].[CountryID] = [c].[CountryID]
WHERE [c].[CountryName] = 'United States';
GO
اینبار برگه‌ی جدید client statistics ظاهر می‌شود:


در اینجا مشخص می‌شود که آیا عملیات insert/update/delete انجام شده‌است. چه تعداد ردیف تحت تاثیر اجرای این کوئری قرار گرفته‌اند. چه تعداد تراکنش انجام شده‌است. همچنین اطلاعات آماری شبکه و زمان نیز در اینجا ارائه شده‌اند.
در همین حالت، کوئری جدید زیر را با تغییر قسمت where کوئری قبلی، اجرا کنید:
SELECT
    [s].[StateProvinceName],
    [s].[SalesTerritory],
    [s].[LatestRecordedPopulation],
    [s].[StateProvinceCode]
FROM [Application].[Countries] [c]
    JOIN [Application].[StateProvinces] [s]
    ON [s].[CountryID] = [c].[CountryID]
WHERE [s].[StateProvinceName] LIKE 'O%';
GO
نتیجه‌ی آن، ظاهر شدن ستون جدید trial 2 است که می‌تواند جهت مقایسه‌ی کوئری‌های مختلف با هم، بسیار مفید باشد:


در اینجا حداکثر 10 کوئری را می‌توان با هم مقایسه کرد و بیشتر از آن سبب حذف موارد قدیمی از لیست می‌شود.


عدم نمایش ردیف‌های بازگشت داده شده‌ی توسط کوئری در حین جمع آوری اطلاعات آماری

هربار اجرای یک کوئری در management studio، به همراه بازگشت و نمایش ردیف‌های مرتبط با آن کوئری نیز می‌باشد. اگر می‌خواهید در حین بررسی کارآیی کوئری‌ها از نمایش این ردیف‌ها صرف نظر کنید (تا بار این برنامه کاهش یابد)، می‌توانید از منوی Query، گزینه‌ی Query Options را انتخاب کرده و در قسمت Results، گزینه‌ی Grid آن، گزینه‌ی discard results after execution را انتخاب کنید تا دیگر برگه‌ی results نمایش داده نشود و وقت و منابع را تلف نکند. بدیهی است پس از پایان کار بررسی آماری، نیاز به عدم انتخاب این گزینه خواهد بود.
مطالب
تغییر نام پایگاه داده و فایل هایش در SQL Server 2012
بعضی وقت‌ها به هر علتی لازم است پایگاه داده و فایل هایش را تغییر نام دهیم. اگر در اینترنت جستجو کنیم روش‌های مختلفی برای تغییر نام مثل تغییر  با Management Studio  یا T-SQL یا روش‌های دیگری یافت می‌شود. اما اکثرا در بین انجام به مشکلی غیر قابل پیش بینی بر می‌خوریم. پایگاه داده در حالت آفلاین یا Pending قرار گرفته و به خطا‌های نا مفهومی بر می‌خوریم. حالا باید دوباره کلی جستجو کنیم تا مشکل بوجود آمده را حل نمائیم.

بهترین روش تغییر نام پایگاه داده
بهترین روش استفاده از قابلیت Copy Database خود SQL Server است است که به راحتی این کار را برای ما انجام می‌دهد.
  1. بر روی پایگاه داده مورد نظر راست کلیک کرده و از گزینه Tasks گزینه Copy Database را انتخاب کنید.
  2. پس از ظاهر شدن پنجره کپی گزینه Next را انتخاب و در مرحله مبدا و مقصد، سرور جاری را انتخاب کنید و به مرحله بعد بروید.
    این برای زمانی است که شما می‌خواهید پایگاه داده را در سرور دیگری کپی نماید
  3. در پنجره Transfer Method دو روش Detach and Attach  و استفاده از SQL Management Object  وجود دارد که با همان روش اول به مرحله بعد بروید

  4.  در مرحله بعد نام پایگاه داده شما انتخاب شده به مرحله بعد بروید.
  5. مرحله بعد پیکریندی پایگاه داده مقصد می‌باشد که نام و مسیر پایگاه داده جدید را می‌توانید مشخص نمایید.

  6. این عملیات با SQL Server Agent صورت می‌پذیرد به همین خاطر Agent می‌بایست نصب و Start شده باشد.
  7. با انتخاب گزینه Next مراحل بعد را رد کرده تا عملیات آغاز شود.
  8. در مرحله آخر پایگاه داده قبلی را حذف نمایید.

مطالب
لینک‌های هفته‌ی آخر بهمن

وبلاگ‌ها ، سایت‌ها و مقالات ایرانی (داخل و خارج از ایران)

امنیت

Visual Studio

ASP. Net

طراحی و توسعه وب

اس‌کیوال سرور

سی شارپ

عمومی دات نت

مسایل اجتماعی و انسانی برنامه نویسی

کتاب‌های رایگان جدید

متفرقه
اشتراک‌ها
افزونه Funnel
Funnel  به معنی قیف
 برای مدیریت لود کردن پروژه‌ها در یک Solution بزرگ
با این افزونه میتوانید تعداد کمی پروژه که الان می‌خواهید بر روی آن کار کنید را فقط لود کنید ! مزیت در پروژه هایی با 20 تا پروژه کاملا مشهود می‌باشد
و موجب بالا رفتن سرعت لود و  کار  VSبا ویژوال استودیو خواهد شد  مخصوصا اگر معتاد RSharper  هم باشید
افزونه Funnel
نظرات مطالب
کامپایل پویای کد در دات نت
سلام
شما در حین کامپایل اولیه در قسمت ReferencedAssemblies.Add مسیر کامل اسمبلی مورد نظر را ذکر کنید تا عملیات کامپایل با موفقیت به پایان برسد.
هنگام اجرای پویای کد، اسمبلی مورد نظر یا باید در GAC باشد یا کنار فایل اجرایی اصلی یا سایر مسیرهای استانداردی که دات نت فریم ورک در حین اجرا به دنبال اسمبلی‌ها می‌گردد.