مطالب
مسیریابی تو در تو در Angularjs با استفاده از UI-Router

UI-Router   ابزاری برای مسیریابی در AngularJS است که این امکان را برایتان فراهم می‌کند تا بخش‌های برنامه رابط کاربریتان را به شکل یک ماشین حالت ساماندهی کنید. برخلاف سرویس route$ که بر اساس مسیریابی URL‌ها ساماندهی شده و کار می‌کند، UI-Router بر اساس حالت‌ها کار می‌کند، که این حالت‌ها می‌توانند در صورت لزوم مسیریابی هم داشته باشند.


UI-Router یکی از افزونه‌های مجموعه Angular-ui، و پاراگراف بالا معرفی آن در صفحه خانگیش است (تقریبا!). این افزونه جزئیات مفصلی دارد و در این مطلب تنها به معرفی آن خواهم پرداخت (بر اساس مطالب صفحه خانگیش). پیش از ادامه پیشنهاد می‌کنم اگر مطالب زیر را نخوانده‌اید ابتدا آن‌ها را مرور کنید:
برای استفاده از UI-Router باید:
  1. فایل جاوا اسکریپت آن را دانلود کنید (released یا minified).
  2. در صفحه اصلی برنامه‌تان پس از include کردن فایل اصلی AngularJS فایل angular-ui-router.js (یا angular-ui-router.min.js) را include کنید.
  3. 'ui.router' را به لیست وابستگی‌های ماژول اصلی اضافه کنید.
نتیجه چیزی شبیه این خواهد بود:
<!doctype html>
<html ng-app="myApp">
<head>
    <script src="//ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.1.5/angular.min.js"></script>
    <script src="js/angular-ui-router.min.js"></script>
    <script>
        var myApp = angular.module('myApp', ['ui.router']);
        // For Component users, it should look like this:
        // var myApp = angular.module('myApp', [require('angular-ui-router')]);
    </script>
    ...
</head>
<body>
    ...
</body>
</html>

حالت‌ها و viewهای تو در تو

قابلیت اصلی UI-Router امکان تعریف حالت‌ها و vieweهای تو در تو است. در مطلب مسیریابی در AngularJs #بخش اول دایرکتیو ng-view معرفی شده است. هنگام استفاده از سرویس route$ با این دایرکتیو می‌توان محل مورد نظر برای بارگذاری محتویات مربوط به مسیرها را مشخص کرد. دایرکتیو ui-view در UI-Router همین نقش را دارد. فرض کنید این کد فایل index.html باشد:
<!-- index.html -->
<body>
    <div ui-view></div>
    <!-- We'll also add some navigation: -->
    <a ui-sref="state1">State 1</a>
    <a ui-sref="state2">State 2</a>
</body>
همانطور که ملاحظه می‌کنید در تگ‌های a از دایرکتیو ui-sref استفاده شده است. این دایرکتیو علاوه بر مدیریت تغییر حالت، خصوصیت href تگ a را در صورتی که حالت مشخص شده URL داشته باشد تولید می‌کند. البته برای استفاده از UI-Router ملزم به استفاده از دایرکتیو ui-sref نیستید و می‌توانید href را مشخص کنید. ولی با استفاده از ui-sref لازم نیست مسیر یک حالت را به یاد داشته باشید، و یا در صورت تغییر آن، همه hrefها را به روز کنید.
در ادامه برای هر کدام از حالت‌ها یک template اضافه می‌کنیم:
فایل state1.html:
<!-- partials/state1.html -->
<h1>State 1</h1>
<hr/>
<a ui-sref="state1.list">Show List</a>
<div ui-view></div>
فایل state2.html:
 <!-- partials/state2.html -->
<h1>State 2</h1> 
<hr /> 
<a ui-sref="state2.list">Show List</a> 
<div ui-view></div>

دو نکته قابل توجه در این templateها وجود دارد. اول اینکه همانطور که می‌بینید templateها خود شامل تگی با دایرکتیو ui-view هستند. و دوم مقدار دایرکتیو ui-sref است که به صورت state1.list و state2.list آمده است. این جدا سازی با نقطه نشان دهنده سلسله مراتب حالت‌هاست. یعنی حالت‌های state1 و state2 هرکدام حالت فرزندی به نام list دارند. در ادامه وقتی حالت‌ها و مسیریابی را در ()app.config تعریف کنیم این مسائل از هاله‌ای از ابهام که در آن هستند خارج می‌شوند! فعلا بیاید با راهنمای UI-Router پیش برویم و فایل‌های template حالت‌های فرزند را تعریف کنیم. templateهایی که قرار است در ui-view پدرانشان بارگذاری شوند:
<!-- partials/state1.list.html -->
<h3>List of State 1 Items</h3>
<ul>
  <li ng-repeat="item in items">{{ item }}</li>
</ul>

<!-- partials/state2.list.html -->
<h3>List of State 2 Things</h3>
<ul>
  <li ng-repeat="thing in things">{{ thing }}</li>
</ul>
خوب! حالا برویم سراغ شعبده بازی! برای اینکه از UI-Router استفاده کنید لازم است stateProvider$ و urlRouterProvider$ را به عنوان وابستگی به ()app.config تزریق کنید:
myApp.config(['$stateProvider', '$urlRouterProvider',
function($stateProvider, $urlRouterProvider) {
  //
  // For any unmatched url, redirect to /state1
  $urlRouterProvider.otherwise("/state1");
  //
  // Now set up the states
  $stateProvider
    .state('state1', {
      url: "/state1",
      templateUrl: "partials/state1.html"
    })
    .state('state1.list', {
      url: "/list",
      templateUrl: "partials/state1.list.html",
      controller: function($scope) {
        $scope.items = ["A", "List", "Of", "Items"];
      }
    })
    .state('state2', {
      url: "/state2",
      templateUrl: "partials/state2.html"
    })
    .state('state2.list', {
      url: "/list",
        templateUrl: "partials/state2.list.html",
        controller: function($scope) {
          $scope.things = ["A", "Set", "Of", "Things"];
        }
      })
    }]);
در ابتدا با متد ()urlRouterProvider.otherwise$ مسیر پیشفرض مشخص شده است. متد otherwise را باید از مقالات مسیریابی در AngularJS به یاد داشته باشید. سپس حالت‌های برنامه با استفاده از متد state تعریف شده است. این متد دو پارامتر ورودی دارد؛ اولی نام حالت و دومی یک شی شامل خصوصیات حالت. همانطور که می‌بینید این شی خصوصیاتی شبیه به همان‌ها که در متد ()routeProvider.when$ وجود داشت دارد. می‌شود گفت این خصوصیات همان‌ها هستند و همان عملکرد را دارند.
خصوصیت url مشخص کننده مسیر حالت است. این خصوصیت همان مقداریست که به عنوان پارامتر اول به ()routeProvider.when$ پاس می‌شد. در این پارامتر می‌شود متغیرهای url را هم به همان ترتیب تعریف کرد. مثلا اگر حالت state1 در آدرسش یک پارامتر id داشته باشد می‌شود آن را به این ترتیب تعریف کرد:
.state('state1', {
      url: "/state1/:id",
      templateUrl: "partials/state1.html"
    })
برای خواندن مقدار این متغیر باید از stateParams$ استفاده کرد:
$stateParams.id
به خصوصیت url دو حالت state1.list و state2.list دقت کنید. هردو برابر 'list/' است. یعنی هردو یک مسیر دارند؟ نه! بلکه مسیر state1.list برابر '/state1/list' و مسیر state2.list برابر '/state2/list' است. در واقع حالت state1.list یعنی list فرزند state1 و به همین ترتیب state2.list یعنی list فرزند state2. و می‌توان گفت UI-Router آدرس url حالت فرزند را، آدرسی نسبی، نسبت به url حالت پدر می‌داند. این رابطه سلسله مراتبی و پدر و فرزندی را می‌توان با استفاده از خصوصیت parent به صورت صریح‌تری مشخص کرد:
.state('list', {
    parent: "state1",
    url: "/list",
    templateUrl: "partials/state1.list.html",
    controller: function($scope) {
        $scope.items = ["A", "List", "Of", "Items"];
    }
})
.state('list', {
    parent: "state2",
    url: "/list",
    templateUrl: "partials/state2.list.html",
    controller: function($scope) {
        $scope.items = ["A", "List", "Of", "Items"];
    }
})
تا اینجای کار، اگر آدرس "state1/" وارد شود، فایل "partials/state1.html" در "ui-view" فایل "index.html" بارگذاری خواهد شد. اگر آدرس "state1/list/" وارد شود، ابتدا فایل "partials/state1.html" در "ui-view" فایل "index.html" بارگذاری شده، سپس فایل "partials/state1.list.html" در "ui-view"  آمده در فایل فایل "partials/state1.html" بارگذاری می‌شود. این همان امکان حالت‌ها و viewهای تو در تو است که UI-Router فراهم می‌کند. 
اینجا می‌توانید خروجی کدهای بالا را مشاهده کنید.
اگر مستقیما url یک حالت فرزند وارد شود، یا به عبارت دیگر، اگر بخواهیم مستقیما برنامه به حالتی که فرزند حالت دیگر است برود، UI-Router برنامه را ابتدا به حالت پدر، و پس از آن به حالت فرزند خواهد برد. حالت فرزند دو چیز را از حالت پدر به ارث می‌برد:
  1. وابستگی‌های فراهم شده در حالت پدر به وسیله "resolve"
  2. داده‌های سفارشی مشخص شده در خصوصیت data حالت پدر
استفاده از resolve در UI-Router مشابه استفاده از آن در route$  است. ولی افزودن داده‌های سفارشی کمی متفاوت است. برای افزودن داده‌های سفارشی باید از خصوصیت data یک حالت استفاده کرد:
.state('state1', {
    url: "/state1",
    templateUrl: "partials/state1.html",
    data:{
        foodata: 'addorder'
    }
})
برای دسترسی به این داده‌ها هم می‌توان از state.current.data$ استفاده کرد:
$state.current.data.foodata


Viewهای نامگذاری شده و چندگانه

یکی دیگر از قابلیت‌های کاربردی UI-Router امکان داشتن چند ui-view در هر template است (استفاده همزمان از این قابلیت و حالت‌های تو در تو، امکان مدیریت واسط کاربری را به خوبی فراهم می‌کند).  برای توضیح این قابلیت، با راهنمای UI-Router همراه شویم:
1. دستورالعمل برپایی UI-Router که در بالا آمده را اجرا کنید.
2. یک یا چند ui-view به برنامه‌تان اضافه کنید و آن‌ها را نامگذاری کنید:
<!-- index.html -->
<body>
    <div ui-view="viewA"></div>
    <div ui-view="viewB"></div>
    <!-- Also a way to navigate -->
    <a ui-sref="route1">Route 1</a>
    <a ui-sref="route2">Route 2</a>
</body>
3. حالت‌های برنامه‌تان را در روال config ماژول تعریف کنید:
myApp.config(function ($stateProvider) {
    $stateProvider
      .state('index', {
          url: "",
          views: {
              "viewA": { template: "index.viewA" },
              "viewB": { template: "index.viewB" }
          }
      })
      .state('route1', {
          url: "/route1",
          views: {
              "viewA": { template: "route1.viewA" },
              "viewB": { template: "route1.viewB" }
          }
      })
      .state('route2', {
          url: "/route2",
          views: {
              "viewA": { template: "route2.viewA" },
              "viewB": { template: "route2.viewB" }
          }
      })
});
4. خروجی کدهای بالا را اینجا مشاهده کنید.


چند نکته

UI-Router جزئیات فراوانی دارد و آنچه آمد تنها پرده برداری از آن بود. دلم می‌خواست می‌توانستم بیش از این آن را معرفی کنم، اما متاسفانه این روزها وقت آزاد کافی ندارم. در انتها می‌خواهم به چند نکته اشاره کنم:
روش controller as
برای استفاده از روش controller as در UI-Router باید به این ترتیب عمل کنید:
.state('list', {
    parent: "state1",
    url: "/list",
    templateUrl: "partials/state1.list.html",
    controller: "state1ListController as listCtrl1"
    }
})
.state('list', {
    parent: "state2",
    url: "/list",
    templateUrl: "partials/state2.list.html",
    controller: "state2ListController as listCtrl2"
    }
})

حالت‌های انتزاعی

حالت انتزاعی حالتی است که url ندارد و در نتیجه برنامه نمی‌تواند در آن حالت قرار گیرد. حالت‌های انتزاعی بسیار به درد خور هستند! مثلا فرض کنید چند حالت دارید که اشتراکاتی با هم دارند (همه باید در template مشابهی بارگذاری شود، یا وابستگی‌های یکسانی دارند، یا حتی سطح دسترسی یکسان). با تعریف یک حالت انتزاعی و جمع کردن همه وابستگی‌ها در آن، و تعریف حالت‌های مورد نظرتان به عنوان فرزندان حالت انتزاعی، می‌توانید اشتراکات حالت‌های برنامه را ساده‌تر مدیریت کنید.

حساسیت به حروف بزرگ و کوچک

در سرویس route$ با مقداردهی خصوصیت caseInsensitiveMatch می‌توانستیم مشخص کنیم که بزرگ و کوچک بودن حروف در تطبیق آدرس صفحه با پارامتر route در نظر گرفته بشود یا نه. خودمانیش اینکه url به حروف بزرگ و کوچک حساس باشد یا نه. متاسفانه در UI-Router از این امکان خبری نیست (البته فعلا) و آدرس‌های تعریف شده به حروف بزگ و کوچک حساس هستند.
 اینجا روشی برای حل این مشکل پیشنهاد شده، به این ترتیب که همه url‌های وارد شده به حروف کوچک تبدیل شود (راستش من این راه حل را نمی‌پسندم!).
چند روز قبل هم تغییراتی در کد UI-Router داده شده که امکان حساس نبودن به حروف کوچک و بزرگ فراهم شود. این تغییر هنوز در نسخه نهایی فایل UI-Router نیامده است. هرچند اگر بیاید هم آنچه تا امروز (23 اسفند 92) انجام شده مشکل را حل نمی‌کند.
اگر شما هم مثل من می‌خواهید کلا آدرس‌ها به حروف بزرگ و کوچک حساس نباشند، و فرصت حل کردن اساسی مشکل را هم ندارید به این ترتیب عمل کنید:
  • در فایل "angular-ui-router.js" عبارت "new RegExp(compiled)" را پیدا کرده و آن را به  "RegExp(compiled, 'i')" تبدیل کنید. و یا در "angular-ui-router.min.js" (هرکدام از فایل‌ها که استفاده می‌کنید) عبارت new RegExp(o) را پیدا کرده و آن را به new RegExp(o, "i")  تبدیل کنید. همین؛ صدایش را هم در نیاورید!


اشتراک‌ها
چگونه npm را در ویندوز به روز رسانی کنیم؟

اگر نگارش‌های آغازین ابزارهای node.js را در ویندوز نصب کرده باشید، با نصب نگارش آخرین نگارش آن ... هیچ تغییری را مشاهده نخواهید کرد و عملا به روز رسانی نمی‌شود و هنوز با اجرای دستور npm -v، همان نگارش قبلی نمایش داده می‌شود. برای رفع این مشکل، ابتدا آخرین بسته‌ی node.js را نصب کنید. سپس دستور npm -g i npm را صادر کنید؛ اگر باز هم به روز رسانی صورت نگرفت، از روش زیر استفاده نمائید:

Set-ExecutionPolicy Unrestricted -Scope CurrentUser -Force
npm install -g npm-windows-upgrade
npm-windows-upgrade --npm-version latest
چگونه npm را در ویندوز به روز رسانی کنیم؟
مطالب
WPF4 و ویندوز 7 : به خاطر سپاری لیست آخرین فایل‌های گشوده شده توسط برنامه

اگر به برنامه‌های جدید نوشته شده برای ویندوز 7 دقت کنیم، از یک سری امکانات مخصوص آن جهت بهبود دسترسی پذیری به قابلیت‌هایی که ارائه می‌دهند، استفاده شده است. برای مثال برنامه‌ی OneNote مجموعه‌ی آفیس را در نظر بگیرید. اگر بر روی آیکون آن در نوار وظیفه‌ی ویندوز کلیک راست کنیم، لیست آخرین فایل‌های گشوده شده توسط آن مشخص است و با کلیک بر روی هر کدام، به سادگی می‌توان این فایل را گشود. یک چنین قابلیتی در منوی آغازین ویندوز نیز تعبیه شده است (شکل‌های زیر):




خبر خوب اینکه برای اضافه کردن این قابلیت به برنامه‌های WPF4 نیازی به کد نویسی نیست و این موارد که تحت عنوان استفاده از Jump list ویندوز 7 تعریف شده‌اند، با کمی دستکاری فایل App.Xaml برنامه، فعال می‌گردند:

<Application x:Class="WpfApplication1.App"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
StartupUri="MainWindow.xaml">
<Application.Resources>
</Application.Resources>
<JumpList.JumpList>
<JumpList ShowRecentCategory="True" />
</JumpList.JumpList>
</Application>
همین! از این پس هر فایلی که توسط برنامه‌ی شما با استفاده از common file dialog boxes باز شود به صورت خودکار به لیست مذکور اضافه می‌گردد (بدیهی است Jump lists جزو ویژگی‌های ویندوز 7 است و در سایر سیستم عامل‌ها ندید گرفته خواهد شد).


سؤال: من اینکار را انجام دادم ولی کار نمی‌کنه!؟

پاسخ: بله. کار نمی‌کنه! این قابلیت تنها زمانی فعال خواهد شد که علاوه بر نکته‌ی فوق، پسوند فایل یا فایل‌هایی نیز به برنامه‌ی شما منتسب شده باشد. این انتساب‌ها مطلب جدیدی نیست و در تمام برنامه‌های ویندوزی باید توسط بکارگیری API ویندوز مدیریت شود. قطعه کد زیر اینکار را انجام خواهد داد:
using System;
using System.Runtime.InteropServices;
using Microsoft.Win32;

namespace Common.Files
{
//from : http://www.devx.com/vb2themax/Tip/19554?type=kbArticle&trk=MSCP
public class FileAssociation
{
const int ShcneAssocchanged = 0x8000000;
const int ShcnfIdlist = 0;

public static void CreateFileAssociation(
string extension,
string className,
string description,
string exeProgram)
{
// ensure that there is a leading dot
if (extension.Substring(0, 1) != ".")
extension = string.Format(".{0}", extension);

try
{
if (IsAssociated(extension)) return;

// create a value for this key that contains the classname
using (var key1 = Registry.ClassesRoot.CreateSubKey(extension))
{
if (key1 != null)
{
key1.SetValue("", className);
// create a new key for the Class name
using (var key2 = Registry.ClassesRoot.CreateSubKey(className))
{
if (key2 != null)
{
key2.SetValue("", description);
// associate the program to open the files with this extension
using (var key3 = Registry.ClassesRoot.CreateSubKey(string.Format(@"{0}\Shell\Open\Command", className)))
{
if (key3 != null) key3.SetValue("", string.Format(@"{0} ""%1""", exeProgram));
}
}
}
}
}

// notify Windows that file associations have changed
SHChangeNotify(ShcneAssocchanged, ShcnfIdlist, 0, 0);
}
catch (Exception ex)
{
//todo: log ...
}
}

// Return true if extension already associated in registry
public static bool IsAssociated(string extension)
{
return (Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(extension, false) != null);
}

[DllImport("shell32.dll")]
public static extern void SHChangeNotify(int wEventId, int uFlags, int dwItem1, int dwItem2);
}
}
و مثالی از نحوه‌ی استفاده از آن:
private static void createFileAssociation()
{
var appPath = Assembly.GetExecutingAssembly().Location;
FileAssociation.CreateFileAssociation(".xyz", "xyz", "xyz File",
appPath
);
}
لازم به ذکر است که این کد در ویندوز 7 فقط با دسترسی مدیریتی قابل اجرا است (کلیک راست و اجرا به عنوان ادمین) و در سایر حالات با خطای Access is denied متوقف خواهد شد. به همین جهت بهتر است برنامه‌ی نصاب مورد استفاده این نوع انتسابات را مدیریت کند؛ زیرا اکثر آن‌ها با دسترسی مدیریتی است که مجوز نصب را به کاربر جاری خواهند داد. اگر از فناوری Click once استفاده می‌کنید به این مقاله و اگر برای مثال از NSIS کمک می‌گیرید به این مطلب مراجعه نمائید.


سؤال: من این کارها را هم انجام دادم. الان به چه صورت از آن‌ استفاده کنم؟

زمانیکه کاربری بر روی یکی از این فایل‌های ذکر شده در لیست آخرین فایل‌های گشوده شده توسط برنامه کلیک کند، آدرس این فایل به صورت یک آرگومان به برنامه ارسال خواهد شد. برای مدیریت آن در WPF باید به فایل App.Xaml.cs مراجعه کرده و چند سطر زیر را به آن افزود:
    public partial class App
{
public App()
{
this.Startup += appStartup;
}

void appStartup(object sender, StartupEventArgs e)
{
if (e.Args.Any())
{
this.Properties["StartupFileName"] = e.Args[0];
}
}
//...

در این کد، e.Args حاوی مسیر فایل انتخابی است. برای مثال در اینجا مقدار آن به خاصیت StartupFileName انتساب داده شده است. این خاصیت در برنامه‌های WPF به صورت یک خاصیت عمومی تعریف شده است و در سراسر برنامه (مثلا در رخداد آغاز فرم اصلی آن یا هر جای دیگری) به صورت زیر قابل دسترسی است:
var startupFileName = Application.Current.Properties["StartupFileName"];

سؤال: برنامه‌ی من از OpenFileDialog برای گشودن فایل‌ها استفاده نمی‌کند. آیا راه دیگری برای افزودن مسیرهای باز شده به Jump lists ویندوز 7 وجود دارد؟

پاسخ: بله. همانطور که می‌دانید عناصر XAML با اشیاء دات نت تناظر یک به یک دارند. به این معنا که JumpList تعریف شده در ابتدای این مطلب در فایل App.XAML ، دقیقا معادل کلاسی به همین نام در دات نت فریم ورک است (تعریف شده در فضای نام System.Windows.Shell) و با کد نویسی نیز قابل دسترسی و مدیریت است. برای مثال:
var jumpList = JumpList.GetJumpList(App.Current);
var jumpPath = new JumpPath();
jumpPath.Path = "some path goes here....";
// If the CustomCategory property is null
// or Empty, the item is added to the Tasks category
jumpPath.CustomCategory = "Files";
JumpList.AddToRecentCategory(jumpPath);
jumpList.Apply();
به همین ترتیب،‌ JumpPath ذکر شده در کدهای فوق، در کدهای XAML نیز قابل تعریف است:
<Application x:Class="Win7Wpf4.App"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
StartupUri="MainWindow.xaml">
<Application.Resources>
</Application.Resources>
<JumpList.JumpList>
<JumpList ShowRecentCategory="True">
<JumpPath
CustomCategory="Files"
Path="Some path goes here..."
/>
</JumpList>
</JumpList.JumpList>
</Application>

مطالب
ویرایش قالب پیش فرض Add View در ASP.NET MVC برای سازگار سازی آن با Twitter bootstrap
همانطور که در مطلب «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» ملاحظه کردید، برای سازگار سازی یک فرم جدید ایجاد شده ASP.NET MVC با پیش فرض‌های Twitter bootstrap، حداقل 8 مرحله باید طی شود و ... چقدر خوب می‌شد اگر این‌کارها به صورت خودکار توسط VS.NET بجای قالب پیش فرض ایجاد فرم آن، تولید می‌شد. در ادامه قصد داریم این سفارشی سازی را انجام دهیم.


مراحل کلی سفارشی سازی قالب‌های Scaffolding پیش فرض ASP.NET MVC

قالب‌های Scaffolding پیش فرض ASP.NET در مسیر Microsoft Visual Studio X\Common7\IDE\ItemTemplates\CSharp\Web\MVC X\CodeTemplates قرار دارند. برای نمونه اگر بخواهیم پیش فرض‌های تولید فرم‌های MVC4 را تغییر دهیم، باید به پوشه MVC 4\CodeTemplates\AddView\CSHTML مراجعه و فایل Create.tt را ویرایش کنیم.
اینکار هرچند عملی است اما آنچنان جالب نیست؛ از این جهت که تاثیری کلی و سراسری خواهد داشت.
برای اعمال محلی این تغییرات فقط به یک پروژه خاص، تنها کافی است همین مسیر CodeTemplates\AddView\CSHTML به همراه تمام فایل‌های tt آن، در پوشه جاری پروژه مدنظر ما کپی شود. به این ترتیب ابتدا به این پوشه محلی مراجعه خواهد شد.
روش دوم کپی کردن این فایل‌ها، استفاده از بسته نیوگت ذیل است:
 PM> Install-Package Mvc4CodeTemplatesCSharp


سفارشی سازی فایل Create.tt پیش فرض ASP.NET MVC جهت سازگار سازی آن با Twitter bootstrap

در اینجا قصد داریم همان 8 مرحله مطلب «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» را به فایل Create.tt که اکنون در پوشه CodeTemplates\AddView\CSHTML\Create.tt ریشه پروژه جاری قرار دارد، اعمال کنیم.
الف) ابتدا نام این فایل را به CreateBootstrapForm.tt تغییر می‌دهیم. از این لحاظ که این نام جدید در drop down مرتبط با scaffold template صفحه Add view ظاهر خواهد شد. به علاوه نیازی نیست تا این فایل tt در همان لحظه اجرا شود، بنابراین به خواص آن در VS.NET مراجعه کرده و مقدار گزینه custom tool آن‌را خالی می‌کنیم (مانند سایر فایل‌های tt اضافه شده).
ب) قسمت ابتدایی فایل CreateBootstrapForm.tt را که همان کپی مطابق اصل فایل Create.tt است، به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
<#
    if (!mvcHost.IsContentPage) {
#>
<script src="~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js"></script>
<script src="~/Scripts/jquery.validate.min.js"></script>
<script src="~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js"></script>

<#
    }
}
#>
@using (Html.BeginForm()) {
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    <fieldset class="form-horizontal">
        <legend><#= mvcHost.ViewDataType.Name #></legend>

<#
foreach (ModelProperty property in GetModelProperties(mvcHost.ViewDataType)) {
    if (!property.IsPrimaryKey && !property.IsReadOnly && property.Scaffold) {
#>
        <div class="control-group">
<#
        if (property.IsForeignKey) {
#>
            @Html.LabelFor(model => model.<#= property.Name #>, "<#= property.AssociationName #>",new {@class="control-label"})
<#
        } else {
#>
            @Html.LabelFor(model => model.<#= property.Name #>,new {@class="control-label"})
<#
        }
#>
        
           <div class="controls">
<#
        if (property.IsForeignKey) {
#>
            @Html.DropDownList("<#= property.Name #>", String.Empty)
<#
        } else {
#>
            @Html.EditorFor(model => model.<#= property.Name #>)
<#
        }
#>
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.<#= property.Name #>,null,new{@class="help-inline"})
</div>
        </div>

<#
    }
}
#>
<div class="form-actions">
            <button type="submit" class="btn btn-primary">ارسال</button>
            <button class="btn">لغو</button>
          </div>
    </fieldset>
}

<div>
    @Html.ActionLink("Back to List", "Index")
</div>
<#
if(mvcHost.IsContentPage && mvcHost.ReferenceScriptLibraries) {
#>

@section JavaScript {    

}
که حاصل آن به صورت ذیل قابل استفاده و دسترسی خواهد بود:


دریافت فایل CreateBootstrapForm.tt اصلاح شده:
همانطور که عنوان شد، برای استفاده از آن فقط کافی است آن‌را در مسیر CodeTemplates\AddView\CSHTML\CreateBootstrapForm.tt ریشه پروژه جاری خود کپی کنید.
مطالب
بررسی وجود اتصال اینترنتی در اندروید
یکی از اصلی‌ترین کارهایی که در اپلیکیشن‌هایی که قصد اتصال به اینترنت را دارند انجام می‌دهیم این است که قبل از هر کاری وضعیت اتصال اینترنتی را مشخص کنیم تا در هنگام اجرای فرآیندها به مشکل یا خطایی برخورد نکنیم تا برنامه منجر به خطای Force Close شود. با یک جست و جوی ساده در گوگل به تکه کد زیر می‌رسیم:
 public boolean isNetworkAvailable(Context context) {
        ConnectivityManager connectivityManager
                = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE);
        NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo();
        return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected();
    }
برای اجرای تکه کد بالا شما نیاز به مجوز زیر دارید:
    <uses-permission android:name="android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE"/>
تا به اینجای کار بسیار راحت بود. ولی اگر با دقت مجوز بالا را بخوانید نوشته است که شما به وضعیت شبکه دسترسی دارید. یعنی اینکه ممکن است گوشی شما از طریق هر آداپتور یا قطعه‌ای به یک شبکه متصل باشد. ولی الزامی نیست که شبکه مورد نظر اینترنت باشد. این تکه کد فقط وضعیت شبکه‌های فعالی را که عموما از طریق wifi و mobile data متصل می‌باشد را برای شما باز می‌گرداند.

البته توصیه ما نیز استفاده از این کد هست و توصیه می‌شود که استثناءها یا وضعیت خروجی‌ها را کنترل نمایید. روش‌های زیر تنها تحلیل کوچکی برای بررسی وضعیت اینترنت است یا اینکه واقعا به این بررسی‌های نیاز داشته باشید. در غیر این صورت برای بسیاری از برنامه‌ها همین کد کفایت می‌کند. راه حل‌های پایین مواردی است که از تجربه خود به دست آورده‌ام تا شاید راهنمایی برای افرادی باشد که میخواهند این کار را آغاز کنند تا در وقتشان صرفه جویی شود.

مثال‌های زیر وضعیت‌هایی را نشان میدهند که شبکه موجود است ولی اینترنتی در دسترس نیست:
  • مودم وای فای را فعال کرده است، ولی اینترنت را در اختیار ندارد که این علل میتواند عدم ثابت شدن چراغ DSL یا راه اندازی مجدد مودم باشد که وای فای زودتر از DSL فعال می‌شود و یا اینکه اشتراک شما تمام شده است یا در شبکه به مشکل برخورد کرده‌اید.
  • شما از طریق mobile data قصد اتصال دارید. در این حالت یا اعتبار شما پایان یافته است یا شبکه آنان دچار اختلال است.
  • شما در یک محیط اداری هستید که به عنوان مثال سیستمشان توسط روترهای میکروتیک هدایت می‌شود. در این حالت شما میتوانید وارد شبکه بدون کلمه عبور آنان شوید. ولی نیاز دارید که حتما صفحه لاگین را رد نمایید تا اینترنت در اختیار شما قرار بگیرد.

در همه مثال‌های بالا اینترنتی وجود ندارد، ولی تکه کد بالا true را برخواهد گرداند.
برای اینکار می‌توان از دو راهکار استفاده کرد. یکی از روش‌ها پینگ زدن به سرورهای اینترنتی است که اگر وضعیت پینگ پاسخ داده شود، شما مطمئن می‌شوید که به شبکه جهانی متصلید. تکه کد زیر می‌تواند اینکار را انجام دهد.
 public boolean IsInternetConnected()
    {
        try {
            Process ipProcess = Runtime.getRuntime().exec("/system/bin/ping -c 1 4.2.2.4");
            int     exitValue = ipProcess.waitFor();
            return (exitValue == 0);
        } catch (IOException e)          { e.printStackTrace(); }
        catch (InterruptedException e) { e.printStackTrace(); }
        return false;
    }
در خط اول از متد exec استفاده کردیم که معادل آن در دات نت استفاده از
System.Diagnostics.Process.Start("processName");
می‌باشد. عبارتی که به عنوان نام پروسس نوشتیم در واقع نحوه اجرای یک ICMP ساده در سیستم‌های مبتنی بر یونیکس است و از آنجا که اندروید از لینوکس وام گرفته شده است پس می‌توان پروسه بالا را صدا زد.
فرمان یا دستور بالا به شرح زیر است:
در سیستم عامل لینکوس تمام برنامه‌های سیستمی مورد نیاز، در شاخه bin قرار می‌گیرند و پینگ، یکی از آن هاست. سوییچ c هم که مخفف count است، به معنی تعداد درخواست‌های یک اکو است که در این دستور گفته‌ایم تنها یک درخواست اکو echo ارسال کن. (ااطلاعات بیشتر در مورد دستور پینگ ).
در خط بعدی از آنجا که این دستور، یک دستور زمان بر است، باید مدتی در این کد توقف شود تا مقدار مورد نظر دریافت شود. در صورتی که مقدار 0 بازگردانده شود، اکو پاسخ داده شده است و یعنی اینکه شما به اینترنت متصلید. (مشاهده کدهای وضعیتی ICMP )
 وجود catch‌های بالا الزامی است از آنجا که متد‌های استفاده شده توسط استثناءهای زیر throw شده‌اند، جاوا شما را ملزم به استفاده از catch‌های این استثناها خواهد کرد.
 public Process exec(String prog) throws java.io.IOException {
        return exec(prog, null, null);
    }

  public abstract int waitFor() throws InterruptedException;

برای اجرا این تکه کد شما نیاز به مجوز اتصال به اینترنت دارید:
 <uses-permission android:name="android.permission.INTERNET"/>

نکته مهم اینکه نگران اجرای این دستور در گوشی کاربر نباشید. این دستور نیاز به مجوز روت ندارد.

با اجرای این تکه کد تمام مسائل بالا حل می‌شود، به جز سرعت کند آن جهت پینگ زدن و دیگری مورد آخر که سیستم شما توسط یک روتر با وضعیت گفته شده کنترل شود. در این سیستم‌ها حتی اگر به اینترنت هم متصل باشید، پینگ شما پاسخی داده نمی‌شود. به همین علت یک روش ساده‌تر نیز وجود دارد و آن درخواست یک صفحه اینترنتی مطمئن و با دوام چون گوگل است که در بسیاری از سایت‌ها این روش نیز پیشنهاد شده است.
تکه کد زیر صفحه گوگل را درخواست می‌کند و در نهایت وضعیت کد http آن را دریافت می‌کنیم و اگر این کد وضعیت برابر 200 بود به این معنی است که اینترنت متصل می‌باشد. ولی در یک سیستم میکروتیک که هنوز وارد سیستم آن نشده باشید، به صفحه لاگین هدایت می‌شوید و وضعیت دیگری را دریافت خواهید مانند آدرس درخواستی شما redirect شده است یا اینکه باز هم کد 200 را دریافت می‌کنید که در بیشتر حالات هم به همین شکل است. برای رفع این مسئله بهتر است url فعلی را با url درخواستی مطابقت دهیم. برای این قضیه گوگل در بخش Handling Network Sign-On این صفحه چنین کدی را پیشنهاد داده است:
 HttpURLConnection urlConnection = (HttpURLConnection) url.openConnection();
   try {
     InputStream in = new BufferedInputStream(urlConnection.getInputStream());
     if (!url.getHost().equals(urlConnection.getURL().getHost())) {
       // we were redirected! Kick the user out to the browser to sign on?
     
     ...
   } finally {
     urlConnection.disconnect();
   }
 }

ولی با توجه به تحقیقات و مشاهداتی که کرده‌ام، در بعضی از گوشی‌ها این کد کارکرد مناسبی ندارد و برای خودم هم پاسخی دریافت نکردم. اگر واقعا باز هم مصر هستید که این وضعیت را بررسی کنید، می‌تواند بررسی یک url با محتوای خاص باشد و بعد از دریافت این صفحه محتوای آن را بررسی کنید.
ولی با این همه بسیاری از برنامه‌ها از همان تکه کد بالا استفاده می‌کنند و با مدیریت استثناءها سعی در جلوگیری از خطا دارند. در غیر این صورت شما باید مدام در حال بررسی وضعیت اینترنت به شکل بالا باشید که بسیار زمان بر خواهد شد.
در صورتی که شما روش بهتری را برای بررسی وضعیت اینترنت دارید یا راه حل خاصی به نظرتان می‌رسد بسیار عالی خواهد بود که آن را با ما به اشتراک بگذارید.
مطالب
MVVM و رویدادگردانی - قسمت دوم

قسمت اول این بحث و همچنین پیشنیاز آن‌را در اینجا و اینجا می‌توانید مطالعه نمائید.
همه‌ی این‌ها بسیار هم نیکو! اما ... آیا واقعا باید به ازای هر روال رویدادگردانی یک Attached property نوشت تا بتوان از آن در الگوی MVVM استفاده کرد؟ برای یکی دو مورد شاید اهمیتی نداشته باشد؛ اما کم کم با بزرگتر شدن برنامه نوشتن این Attached properties تبدیل به یک کار طاقت فرسا می‌شود و اشخاص را از الگوی MVVM فراری خواهد داد.
برای حل این مساله، تیم Expression Blend راه حلی را ارائه داده‌اند به نام Interaction.Triggers که در ادامه به توضیح آن پرداخته خواهد شد.
ابتدا نیاز خواهید داشت تا SDK‌ مرتبط با Expression Blend را دریافت کنید: (^)
سپس با فایل System.Windows.Interactivity.dll موجود در آن کار خواهیم داشت.

یک مثال عملی:
فرض کنید می‌خواهیم رویداد Loaded یک View را در ViewModel دریافت کنیم. زمان وهله سازی یک ViewModel با زمان وهله سازی View یکی است، اما بسته به تعداد عناصر رابط کاربری قرار گرفته در View ، زمان بارگذاری نهایی آن ممکن است متفاوت باشد به همین جهت رویداد Loaded برای آن درنظر گرفته شده است. خوب، ما الان در ViewModel نیاز داریم بدانیم که چه زمانی کار بارگذاری یک View به پایان رسیده.
یک راه حل آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردید؛ باید برای این کار یک Attached property جدید نوشت چون نمی‌توان Command ایی را به رویداد Loaded انتساب داد یا Bind کرد. اما به کمک امکانات تعریف شده در System.Windows.Interactivity.dll به سادگی می‌توان این رویداد را به یک Command استاندارد ترجمه کرد:

<Window x:Class="WpfEventTriggerSample.MainWindow"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:i="http://schemas.microsoft.com/expression/2010/interactivity"
xmlns:vm="clr-namespace:WpfEventTriggerSample.ViewModels"
Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
<Window.Resources>
<vm:MainWindowViewModel x:Key="vmMainWindowViewModel" />
</Window.Resources>
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMainWindowViewModel}}">
<i:Interaction.Triggers>
<i:EventTrigger EventName="Loaded">
<i:InvokeCommandAction Command="{Binding DoLoadCommand}"
CommandParameter="I am loaded!" />
</i:EventTrigger>
</i:Interaction.Triggers>

<TextBlock Text="Testing InvokeCommandAction..."
Margin="5" VerticalAlignment="Top" />
</Grid>
</Window>

ابتدا ارجاعی به اسمبلی System.Windows.Interactivity.dll باید به پروژه اضافه شود. سپس فضای نام xmlns:i باید به فایل XAML جاری مطابق کدهای فوق اضافه گردد. در نهایت به کمک Interaction.Triggers آن، ابتدا نام رویداد مورد نظر را مشخص می‌کنیم (EventName) و سپس به کمک InvokeCommandAction، این رویداد به یک Command استاندارد ترجمه می‌شود.
ViewModel این View هم می‌تواند به شکل زیر باشد که با کلاس DelegateCommand آن در پیشنیازهای بحث جاری آشنا شده‌اید.

using WpfEventTriggerSample.Helper;

namespace WpfEventTriggerSample.ViewModels
{
public class MainWindowViewModel
{
public DelegateCommand<string> DoLoadCommand { set; get; }
public MainWindowViewModel()
{
DoLoadCommand = new DelegateCommand<string>(doLoadCommand, canDoLoadCommand);
}

private void doLoadCommand(string param)
{
//do something
}

private bool canDoLoadCommand(string param)
{
return true;
}
}
}

به این ترتیب حجم قابل ملاحظه‌ای از کد نویسی Attached properties مورد نیاز، به ساده‌ترین شکل ممکن، کاهش خواهد یافت.
بدیهی است این Interaction.Triggers را جهت تمام عناصر UI ایی که حداقل یک رویداد منتسب تعریف شده داشته باشند، می‌توان بکار گرفت؛ مثلا تبدیل رویداد Click یک دکمه به یک Command استاندارد:

<Button>
<i:Interaction.Triggers>
<i:EventTrigger EventName="Click">
<i:InvokeCommandAction Command="{Binding DoClick}"
CommandParameter="I am loaded!" />
</i:EventTrigger>
</i:Interaction.Triggers>
</Button>


بازخوردهای پروژه‌ها
تغییر نام یک فایل
با سلام مجدد
در هنگام تغییر نام فایل در قسمتی که مسیر فایل نمایش داده شده هنگامی که بر روی نام فایل کلیک می‌کنیم یه خطای کنترل نشده نمایش داده می‌شود

 The filename, directory name, or volume label syntax is incorrect.
لطفا بررسی فرمایید
تشکر
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت نهم - معرفی حالت رندر تعاملی خودکار
Auto Render Mode، آخرین حالت رندری است که به Blazor 8x اضافه شده‌است. اگر از Blazor Server استفاده کنیم، به یک آغاز سریع در برنامه خواهیم رسید، به همراه مقداری تاخیر جزئی، برای به روز رسانی UI؛ از این جهت که تعاملات صورت گرفته باید از طریق اتصال وب‌سوکت SignalR به سرور ارسال شده و منتظر نتیجه‌ی نهایی، برای اعمال آن به صفحه شد و یا باید به مقیاس پذیری این اتصالات همزمان با تعداد کاربران بالا هم اندیشید. اگر از Blazor WASM استفاده کنیم، آغاز آن، اندکی کند خواهد بود تا فایل‌های فریم‌ورک و برنامه، به درون مرورگر کاربر منتقل شوند. اما پس از آن همه‌چیز بسیار سریع است؛ از این جهت که تعاملات با DOM، توسط مرورگر و در همان سمت کاربر مدیریت می‌شود.
اما ... چقدر خوب می‌شد که امکان ترکیب هردوی این‌ها با هم در یک برنامه وجود می‌داشت؛ یعنی داشتن یک آغاز سریع، به همراه تعاملات سریع با DOM. به همین جهت Auto Render Mode به Blazor 8x اضافه شده‌است.


نحوه‌ی عملکرد حالت رندر تعاملی خودکار در Blazor 8x

زمانیکه از قرار است از Auto Render Mode استفاده شود، یعنی در نهایت به سراغ حالت رندر وب‌اسمبلی رفتن؛ اما به شرطی‌که که فریم‌ورک، مطمئن شود می‌تواند تمام فایل‌های مرتبط را خیلی سریع و در کمتر از 100 میلی‌ثانیه تامین کند که عموما یک چنین حالتی به معنای از پیش دریافت کردن این فایل‌ها و کش شده بودن آن‌ها در مرورگر است. اما اگر یک چنین تضمینی وجود نداشته باشد، از همان ابتدای کار تصمیم می‌گیرد که باید کامپوننت را از طریق نگارش Blazor Server آن ارائه دهد، تا آغاز سریعی را سبب شود. در این بین هم در پشت صحنه (یعنی زمانیکه کاربر مشغول به کار با نگارش Blazor Server کامپوننت است)، شروع به دریافت فایل‌های مرتبط با نگارش وب‌اسمبلی کامپوننت و برنامه می‌شود تا آن‌ها را کش کرده و برای بار بعدی بارگذاری صفحه و نمایش اطلاعات آن، به سرعت از آن‌ها استفاده کند.
یک چنین حالتی برای کاربران به این معنا است که به محض گشودن برنامه و صفحه‌ای، قادر به استفاده‌ی از آن هستند و برای بارهای بعدی استفاده، دیگر نیازی به اتصال دائم SignalR یک جزیره‌ی تعاملی Blazor Server نداشته و در نتیجه بار کمتری به سرور تحمیل خواهد شد (مقیاس پذیری بیشتر) و همچنین پردازش DOM بسیار سریعتری را نیز شاهد خواهند بود (کار با نگارش Blazor WASM درون مرورگر).


همانطور که در این تصویر هم مشخص است، برای بار اول نمایش یک چنین جزیره‌هایی، یک اتصال وب‌سوکت برقرار می‌شود که به معنای فعال شدن حالت جزیره‌ای Blazor Server است که در قسمت پنجم بررسی کردیم. در این بین فایل‌های Blazor WASM این جزیره هم دریافت و کش می‌شوند که در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر، لاگ شده‌است. این اتصال وب‌سوکت، در بار اول نمایش این کامپوننت، بسته نخواهد شد؛ تا زمانیکه کاربر به صفحه‌ای دیگر مراجعه کند. در دفعه‌ی بعدی که درخواست نمایش این صفحه را داشته باشیم، چون اطلاعات نگارش وب‌اسمبلی آن کش شده‌است، از همان ابتدای کار نگارش وب اسمبلی را بارگذاری و راه‌اندازی می‌کند.


تفاوت قالب پروژه‌های Auto Render Mode با سایر حالت‌های رندر در Blazor 8x

برای ایجاد قالب ابتدایی پروژه‌ی یک چنین حالت رندری، از دستور dotnet new blazor --interactivity Auto استفاده می‌شود که حالت تعاملی آن به Auto تنظیم شده‌است. در نگاه اول، Solution ایجاد شده‌ی آن، بسیار شبیه به Solution جزیره‌های تعاملی Blazor WASM است که در قسمت هفتم به همراه یک مثال کامل بررسی کردیم؛ یعنی از دو پروژه‌ی سمت سرور و سمت کلاینت تشکیل می‌شود و دارای این تفاوت‌ها است:
در فایل Program.cs پروژه‌ی سمت سرور آن، افزوده شدن هر دو حالت جزایر تعاملی Blazor Server و همچنین Blazor WASM را مشاهده می‌کنیم:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
    .AddInteractiveServerComponents()
    .AddInteractiveWebAssemblyComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>()
    .AddInteractiveServerRenderMode()
    .AddInteractiveWebAssemblyRenderMode()
    .AddAdditionalAssemblies(typeof(Counter).Assembly);
یک چنین قالبی می‌تواند تمام موارد زیر را با هم در یک Solution پشتیبانی کند:
الف) امکان تعریف صفحات فقط SSR در پروژه‌ی سمت سرور
ب) امکان داشتن جزیره‌های تعاملی فقط Blazor Server در پروژه‌ی سمت سرور
ج) امکان داشتن جزیره‌های تعاملی فقط Blazor Wasm در پروژه‌ی سمت کلاینت
د) به همراه امکان تعریف جزیرهای تعاملی Auto Render Mode در پروژه‌ی سمت کلاینت


یک نکته: در این تنظیمات، متد AddAdditionalAssemblies، امکان استفاده از کامپوننت‌های قرار گرفته‌ی در سایر اسمبلی‌ها و پروژه‌ها را میسر می‌کند.


نحوه‌ی تعریف کامپوننت‌هایی که قرار است توسط Auto Render Mode ارائه شوند

باتوجه به اینکه این نوع کامپوننت‌ها در نهایت قرار است به صورت وب‌اسمبلی رندر شوند، آن‌ها را باید در پروژه‌ی سمت کلاینت قرار داد و به نکات مرتبط با توسعه‌ی آن‌ها که در قسمت هفتم پرداختیم، توجه داشت.
همچنین مانند سایر حالت‌های رندر، به دو طریق می‌توان مشخص کرد که یک کامپوننت باید به چه صورتی رندر شود:
الف) استفاده از دایرکتیو حالت رندر با مقدار InteractiveAuto در ابتدای تعریف یک کامپوننت
@rendermode InteractiveAuto
ب) مشخص کردن حالت رندر، در زمان استفاده از المان کامپوننت
<Banner @rendermode="@InteractiveAuto" Text="Hello"/>
البته به شرطی‌که using static زیر را به فایل Imports.razor_ پروژه اضافه کرد:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode
نظرات مطالب
حل مشکل ویژوال استودیو در سیستمهایی که از رزولوشن (DPI) بالا و مانیتور های 4K استفاده می کنند
مسیر program files در ویندوزهای جدید، یک مسیر محافظت شده‌است و برای اعمال تغییرات در آن نیاز به دسترسی ادمین دارید. یا برنامه را با دسترسی ادمین (run as admin) اجرا کنید و یا فایل exe را جای دیگری کپی کنید، تغییرات را اعمال کنید و بعد بر روی فایل موجود کپی کنید (که در اینجا ابتدا دسترسی مدیریتی را باید تائید کنید تا امکان کپی را پیدا کنید).
نظرات مطالب
راه اندازی StimulSoft Report در ASP.NET MVC
مانند مثال بالا می‌توانید به سطوح جزییات گزارش خود بیافزایید. به طور مثال مدل‌های زیر را در نظر بگیرید:
  public class CustomerServiceReport
  {
        public string ReportTitle { get; set; }
        public string ReportDate { get; set; }
        //...

        public List<CustomerRow> Customers { get; set; } = new List<CustomerRow>(); 
  }

 public class CustomerRow
 {
        public int CustomerId { get; set; }
        public string CustomerName { get; set; }
        public string Phone { get; set; }
        //...

        public List<ServiceRow> Services { get; set; } = new List<ServiceRow>();  
} public class ServiceRow { public int ServiceId { get; set; } public string ServiceName { get; set; } public int Count { get; set; } public long Price { get; set; } }
که در فایل mrt مربوط به گزارش به صورت زیر پیاده‌سازی می‌شود

در برنامه هم به صورت زیر دیتای مورد نیاز گزارش - به صورت نمونه - ایجاد می‌شود و در انتها با استفاده از RegBusinessObject و SynchronizeBusinessObjects به گزارش ثبت و ارسال می‌گردد.
var data = new CustomerServiceReport
{
    ReportDate = "1399/09/04",
    ReportTitle = "گزارش سرویس‌های مشتریان"
};

for (int i = 0; i < 5; i++)
{
    var customer = new CustomerRow
    {
        CustomerId = i + 1,
        CustomerName = $"مشتری شماره {i + 1}",
        Phone = "001122"
    };

    for (int j = 0; j < 3; j++)
    {
        var service = new ServiceRow
        {
            ServiceId = j + 1,
            ServiceName = $"سرویس شماره {j + 1}",
            Count = (j + 1) * 10,
            Price = (j + 1) * 10000
        };

        customer.Services.Add(service); //اضافه کردن سرویس به هر مشتری
    }

    data.Customers.Add(customer); // اضافه کردن مشتری به گزارش
}

var report = new StiReport();
report.RegBusinessObject("CustomerServiceReport", data);
report.Dictionary.SynchronizeBusinessObjects();