مطالب
نحوه استفاده از Text template ها در دات نت - قسمت چهارم
در قسمت‌های قبلی (^ و ^ و ^) با Text Template در Visual Studio آشنا شدید. این قسمت برای تکمیل بحث در مورد ابزاری که Microsoft از آن در برنامه‌های خود از جمله Visual Studio جهت تولید کدهای اتوماتیک استفاده می‌نماید، صحبت خواهیم کرد.
قبل از آن بد نیست که بدانید چرا این ابزار T4  نام گرفته !
T4 مخفف  Text Template Transformation Toolkit می‌باشد (TTTT). شکل زیر مراحل اجرای یک کد Text Template را توسط T4 نشان میدهد: 


پس این ابراز، یک ابزار کاربردی می‌باشد که بدون Visual Studio نیز میتوان از آن استفاده کرد. نام فایل این ابزار، TextTransform.exe است و در مسیر زیر وجود دارد :

Program Files (x86)\Common Files\microsoft shared\TextTemplating\10.0
برای اطلاع از نحوه کار با TextTransform.exe خارج از محیط Visual Studio بهتر است دستور زیر را در cmd.exe اجرا کنید تا راهنمای استفاده و پارامتر‌های اختیاری آن را مشاهده نمایید:

  TextTransform.exe –h 

برای آزمایش، یک فایل متنی کنار فایل TextTransform.exe با نام Text2.tt ایجاد نمایید و کد زیر را در داخل آن بنویسید:
<#@ template debug="true" hostspecific="false" language="C#" #>
<#@ output extension=".txt"  #>

<#@ import namespace="System.Diagnostics" #>

Report In : <#= DateTime.Now #>

<#

Process[] Procs = Process.GetProcesses();
    for (int i = 0; i < Procs.Length; i++)
    {
        string Pstr = Procs[i].ProcessName + "  -|-  " + Procs[i].Id + Environment.NewLine ;
 #><#= Pstr #><#
    }

#>
 این مثال بعد از اجرا، لیست تمام Process های جاری سیستم را به همراه Id  آن‌ها، چاپ می‌نماید.
برای تولید فایل خروجی، دستور زیر را در cmd.exe اجرا کنید :
TextTransform.exe  -out  Report1.txt  Text2.tt
توجه کنید که فایل Text2.tt را کنار فایل TextTransform.exe قرار دهید و بعد از اجرای دستور بالا، باید خروجی در فایل Text2.tt در همان مسیر ایجاد گردد.

نکته: اگر User شما به این پوشه دسترسی ندارد و کاربر Admin نیستید احتمالا به مشکل بر می‌خورد. می‌توانید فایل TextTransform.exe را در مکان دیگری قرار دهید و دستور را از آن محل اجرا کنید و یا برای پوشه‌ی مذکور دسترسی ایجاد نمایید.

اگر میخواهید بیشتر در مورد معماری T4  بدانید بهتر است مقاله زیر را مطالعه کنید:  

http://www.olegsych.com/2008/05/t4-architecture/

نکته دیگر این که برای Visual Studio، ابزارهایی جهت بهبود کار با Text Template‌ها وجود دارند که با جستجوی T4 Editor، نمونه‌هایی از آنها را خواهید یافت. tangible T4 Editor نمونه ای از این Pluginها می‌باشد که به Visual Studio  افزوده می‌گردد و یا یک پروژه Open Source  هم برای آشنایی بسیار بیشتر با T4 در t4toolbox.codeplex.com وجود دارد که میتوانید مشاهده کنید.
مطالب
از متد DateTime.ToString بدون پارامتر استفاده نکنید!
در حین تهیه کتابخانه Silverlight DatePicker فارسی، گاها استفاده کنندگان گزارش می‌دادند که برنامه روی سیستم‌های مختلف کرش می‌کند یا تبدیل تاریخ درست انجام نمی‌شود. مشکل هم پس از بررسی طولانی به این ترتیب مشخص شد که استفاده از DateTime.ToString بدون ذکر پارامترهایی که در ادامه توضیح داده خواهند شد، اشتباه است.

متد ToString بر اساس تنظیمات محلی عمل می‌کند

خروجی فراخوانی ذیل
DateTime.Now.ToString()
در یک سیستم می‌تواند
01/11/2012 09:49:08 ق.ظ
و در سیستمی دیگر
11/1/2012 9:49:08 AM
باشد.
این مساله خصوصا برای ذخیره سازی و پردازش اطلاعات به صورت رشته بسیار مهم و مساله ساز است.
فرض کنید در یک شبکه با تنظیمات محلی متفاوت، کاربران اطلاعات تاریخ متفاوتی را به بانک اطلاعاتی ارسال کنند. پردازش صحیح این تاریخ‌ها تقریبا غیرممکن است. حالت اول روز 11 ماه یک را نمایش می‌دهد و حالت دوم روز 1 ماه 11. در حالیکه هر دو تاریخ در یک روز ثبت شده‌اند اما تنظیمات محلی کاربران متناظر یکسان نبوده است.
برای رفع این مشکل نیاز است ToString را مستقل از تنظیمات محلی کاربران کرد:
DateTime.Now.ToString(CultureInfo.InvariantCulture)
این مورد نکته‌ای است که اگر از FxCop برای آنالیز اسمبلی‌های برنامه خود استفاده کنید، حتما گوشزد خواهد شد. همچنین ReSharper نیز رعایت آن‌را در نگارش‌های اخیر خود گنجانده است.

مشکل دیگر مشابه در حین کار با Silverlight و WPF، استفاده و پردازش e.NewValue تغییرات خواص است. این مقدار به صورت object ارسال می‌شود و برای پردازش آن نباید e.NewValue.ToString فراخوانی شود. روش صحیح دریافت تاریخ از آن باید به صورت زیر باشد:
        public static DateTime? DateTimeTryParse(object data)
        {
            if (data == null)
                return null;

            if (data.GetType().Equals(typeof(DateTime)))
                return (DateTime)data;

            DateTime result;
            if (DateTime.TryParse((string)data, CultureInfo.InvariantCulture, DateTimeStyles.None, out result))
                return result;

            return null;
        }

دو نکته در اینجا قابل توجه است:
- در متد DateTime.TryParse بجای data.ToString، به string تبدیل شده است. متد DateTime.TryParse نیز حالت ویژه‌ای پیدا کرده و CultureInfo.InvariantCulture در آن قید شده است.
- همچنین چون نوع e.NewValue تغییرات دریافتی از نوع object می‌باشد، بهتر است ابتدا بررسی شود که آیا DateTime است یا خیر. سپس سایر بررسی‌ها صورت گیرد.
 
مطالب دوره‌ها
نحوه برقراری ارتباطات بین صفحات، سیستم راهبری و ViewModelها در قالب پروژه WPF Framework
هدف از قالب پروژه WPF Framework ایجاد یک پایه، برای شروع سریع یک برنامه تجاری WPF جدید است. بنابراین فرض کنید که این قالب، هم اکنون در اختیار شما است و قصد دارید یک صفحه جدید، مثلا تغییر مشخصات کاربری را به آن اضافه کنید. کدهای کامل این قابلیت هم اکنون در قالب پروژه موجود است و به این ترتیب توضیح جزئیات روابط آن در اینجا ساده‌تر خواهد بود.

1) ایجاد صفحه تغییر مشخصات کاربر
کلیه Viewهای برنامه، در پروژه ریشه، ذیل پوشه Views اضافه خواهند شد. همچنین چون در آینده تعداد این فایل‌ها افزایش خواهند یافت، بهتر است جهت مدیریت آن‌ها، به ازای هر گروه از قابلیت‌ها، یک پوشه جدید را ذیل پوشه Views اضافه کرد.


همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا پوشه UserInfo به همراه یک فایل جدید XAML به نام ChangeProfile.xaml، ذیل پوشه Views پروژه ریشه اصلی اضافه شده‌اند.
ChangeProfile.xaml از نوع Page است؛ از این جهت که اگر به فایل MainWindow.xaml که سیستم راهبری برنامه در آن تعبیه شده است مراجعه کنید، یک چنین تعریفی را ملاحظه خواهید نمود:
<CustomControls:FrameFactory
                    x:Name="ActiveScreen"            
                    HorizontalContentAlignment="Stretch"
                    VerticalContentAlignment="Stretch"     
                    NavigationUIVisibility="Hidden"            
                    Grid.Column="1" 
                    Margin="0" />
سورس کامل کنترل سفارشی FrameFactory.cs را در پروژه Infrastructure برنامه می‌توانید مشاهده کنید. FrameFactory در حقیقت یک کنترل Frame استاندارد است که مباحث تزریق وابستگی‌ها و همچنین راهبری خودکار سیستم در آن تعریف شده‌اند.
مرحله بعد، تعریف محتویات فایل ChangeProfile.xaml است. در این فایل اطلاعات انقیاد داده‌ها از ViewModel مرتبط که در ادامه توضیح داده خواهد شد دریافت می‌گردد. مثلا مقدار خاصیت ChangeProfileData.Password، از ViewModel به صورت خودکار تغذیه خواهد شد.
در این فایل یک سری DynamicResource را هم برای تعریف دکمه‌های سبک مترو ملاحظه می‌کنید. کلیدهای متناظر با آن در فایل Icons.xaml که در فایل App.xaml برای کل برنامه ثبت شده است، تامین می‌گردد.


2) تنظیم اعتبارسنجی صفحه اضافه شده
پس از اینکه صفحه جدید اضافه شد، نیاز است وضعیت دسترسی به آن مشخص شود:
/// <summary>
/// تغییر مشخصات کاربر جاری
/// </summary>
[PageAuthorization(AuthorizationType.FreeForAuthenticatedUsers)]
public partial class ChangeProfile
برای این منظور به فایل code behind این صفحه یعنی ChangeProfile.xaml.cs مراجعه و تنها، ویژگی فوق را به آن اضافه خواهیم کرد. ویژگی PageAuthorization به صورت خودکار توسط فریم ورک تهیه شده خوانده و اعمال خواهد شد. برای نمونه در اینجا کلیه کاربران اعتبارسنجی شده در سیستم می‌توانند مشخصات کاربری خود را تغییر دهند.
در مورد نحوه تعیین نقش‌های متفاوت در صورت نیاز، در قسمت قبل بحث گردید.


3) تغییر منوی برنامه جهت اشاره به صفحه جدید
خوب، ما تا اینجا یک صفحه جدید را تهیه کرده‌ایم. در مرحله بعد باید مدخلی را در منوی برنامه جهت اشاره به آن تهیه کنیم.
منوی برنامه در فایل MainMenu.xaml قرار دارد. اطلاعات متناظر با دکمه ورود به صفحه تغییر مشخصات کاربری نیز به شکل ذیل تعریف شده است:
                <Button Style="{DynamicResource MetroCircleButtonStyle}"
                        Height="55" Width="55"  
                        Command="{Binding DoNavigate}"
                        CommandParameter="\Views\UserInfo\ChangeProfile.xaml"
                        Margin="2">
                    <Rectangle Width="28" Height="17.25">
                        <Rectangle.Fill>
                            <VisualBrush Stretch="Fill" Visual="{StaticResource appbar_user_tie}" />
                        </Rectangle.Fill>
                    </Rectangle>
                </Button>
به ازای هر صفحه جدیدی که تعریف می‌شود تنها کافی است CommandParameter ایی مساوی مسیر فایل XAML مورد نظر، در فایل منوی برنامه قید شود. منوی اصلی دارای ViewModel ایی است به نام MainMenuViewModel.cs که در پروژه Infrastructure پیشتر تهیه شده است.
در این ViewModel تعاریف DoNavigate و پردازش پارامتر دریافتی به صورت خودکار صورت خواهد گرفت و سورس کامل آن در اختیار شما است. بنابراین تنها کافی است CommandParameter را مشخص کنید، DoNavigate کار هدایت به آن‌را انجام خواهد داد.


4) ایجاد ViewModel متناظر با صفحه
مرحله آخر افزودن یک صفحه، تعیین ViewModel متناظر با آن است. عنوان شد که اطلاعات مورد نیاز جهت عملیات Binding در این فایل قرار می‌گیرند و اگر به فایل ChangeProfileViewModel.cs مراجعه کنید (نام آن مطابق قرارداد، یک کلمه ViewModel را نسبت به نام View متناظر بیشتر دارد)، چنین خاصیت عمومی را در آن خواهید یافت.


مطابق قراردادهای توکار قالب تهیه شده:
- نیاز است ViewModel تعریف شده از کلاس پایه BaseViewModel مشتق شود تا علاوه بر تامین یک سری کدهای تکراری مانند:
 public abstract class BaseViewModel : DataErrorInfoBase, INotifyPropertyChanged, IViewModel
سبب شناسایی این کلاس به عنوان ViewModel و برقرار تزریق وابستگی‌های خودکار در سازنده آن نیز گردد.
- پس از اضافه شدن کلاس پایه BaseViewModel نیاز است تکلیف خاصیت public override bool ViewModelContextHasChanges را نیز مشخص کنید. در اینجا به سیستم راهبری اعلام می‌کنید که آیا در ViewModel جاری تغییرات ذخیره نشده‌ای وجود دارند؟ فقط باید true یا false را بازگردانید. برای مثال خاصیت uow.ContextHasChanges برای این منظور بسیار مناسب است و از طریق پیاده سازی الگوی واحد کار به صورت خودکار چنین اطلاعاتی را در اختیار برنامه قرار می‌دهد.

در ViewModelها هرجایی که نیاز به اطلاعات کاربر وارد شده به سیستم داشتید، از اینترفیس IAppContextService در سازنده کلاس ViewModel جاری استفاده کنید. اینترفیس IUnitOfWork امکانات ذخیره سازی اطلاعات و همچنین مشخص سازی وضعیت Context جاری را در اختیار شما قرار می‌دهد.
کلیه کدهای کار کردن با یک موجودیت باید در کلاس سرویس متناظر با آن قرار گیرند و این کلاس سرویس توسط اینترفیس آن مانند IUsersService در اینجا باید توسط سازنده کلاس در اختیار ViewModel قرار گیرد.
تزریق وابستگی‌ها در اینجا خودکار بوده و تنظیمات آن در فایل IocConfig.cs پروژه Infrastructure قرار دارد. این کلاس آنچنان نیازی به تغییر ندارد؛ اگر پیش فرض‌های نامگذاری آن‌را مانند کلاس‌های Test و اینترفیس‌های ITest، در لایه سرویس برنامه رعایت شوند.
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت هفتم

مدیریت بهینه‌ی سشن فکتوری

ساخت یک شیء SessionFactory بسیار پر هزینه و زمانبر است. به همین جهت لازم است که این شیء یکبار حین آغاز برنامه ایجاد شده و سپس در پایان کار برنامه تخریب شود. انجام اینکار در برنامه‌های معمولی ویندوزی (WinForms ،WPF و ...)، ساده است اما در محیط Stateless وب و برنامه‌های ASP.Net ، نیاز به راه حلی ویژه وجود خواهد داشت و تمرکز اصلی این مقاله حول مدیریت صحیح سشن فکتوری در برنامه‌های ASP.Net است.

برای پیاده سازی شیء سشن فکتوری به صورتی که یکبار در طول برنامه ایجاد شود و بارها مورد استفاده قرار گیرد باید از یکی از الگوهای معروف طراحی برنامه نویسی شیء گرا به نام Singleton Pattern استفاده کرد. پیاده سازی نمونه‌ی thread safe آن که در برنامه‌های ذاتا چند ریسمانی وب و همچنین برنامه‌های معمولی ویندوزی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، در آدرس ذیل قابل مشاهده است:



از پنجمین روش ذکر شده در این مقاله جهت ایجاد یک lazy, lock-free, thread-safe singleton استفاده خواهیم کرد.

بررسی مدل برنامه

در این مدل ساده ما یک یا چند پارکینگ داریم که در هر پارکینگ یک یا چند خودرو می‌توانند پارک شوند.


یک برنامه ASP.Net را آغاز کرده و ارجاعاتی را به اسمبلی‌های زیر به آن اضافه نمائید:
FluentNHibernate.dll
NHibernate.dll
NHibernate.ByteCode.Castle.dll
NHibernate.Linq.dll
و همچنین ارجاعی به اسمبلی استاندارد System.Data.Services.dll دات نت فریم ورک سه و نیم

تصویر نهایی پروژه ما به شکل زیر خواهد بود:



پروژه ما دارای یک پوشه domain ، تعریف کننده موجودیت‌های برنامه جهت تهیه نگاشت‌های لازم از روی ‌آن‌ها است. سپس یک پوشه جدید را به نام NHSessionManager به آن جهت ایجاد یک Http module مدیریت کننده سشن‌های NHibernate در برنامه اضافه خواهیم کرد.

ساختار دومین برنامه (مطابق کلاس دیاگرام فوق):

namespace NHSample3.Domain
{
public class Car
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual string Color { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace NHSample3.Domain
{
public class Parking
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual string Location { get; set; }
public virtual IList<Car> Cars { get; set; }

public Parking()
{
Cars = new List<Car>();
}
}
}
مدیریت سشن فکتوری در برنامه‌های وب

در این قسمت قصد داریم Http Module ایی را جهت مدیریت سشن‌های NHibernate ایجاد نمائیم.

در ابتدا کلاس Config را در پوشه مدیریت سشن NHibernate با محتویات زیر ایجاد کنید:

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSessionManager
{
public class Config
{
public static FluentConfiguration GetConfig()
{
return
Fluently.Configure()
.Database(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(x => x.FromConnectionStringWithKey("DbConnectionString"))
)
.ExposeConfiguration(
x => x.SetProperty("current_session_context_class", "managed_web")
)
.Mappings(
m => m.AutoMappings.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample3.Domain.Car).Assembly))
);
}

public static void CreateDb()
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool dropTables = false;//آیا جداول موجود دراپ شوند
new SchemaExport(GetConfig().BuildConfiguration()).Execute(script, export, dropTables);
}
}
}
با این کلاس در قسمت‌های قبل آشنا شده‌اید. در این کلاس با کمک امکانات Auto mapping موجود در Fluent Nhibernate (مطلب قسمت قبلی این سری آموزشی) اقدام به تهیه نگاشت‌های خودکار از کلاس‌های قرار گرفته در پوشه دومین خود خواهیم کرد (فضای نام این پوشه به دومین ختم می‌شود که در متد GetConfig مشخص است).
دو نکته جدید در متد GetConfig وجود دارد:
الف) استفاده از متد FromConnectionStringWithKey ، بجای تعریف مستقیم کانکشن استرینگ در متد مذکور که روشی است توصیه شده. به این صورت فایل وب کانفیگ ما باید دارای تعریف کلید مشخص شده در متد GetConfig به نام DbConnectionString باشد:

<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true" />
</connectionStrings>
ب) قسمت ExposeConfiguration آن نیز جدید است.
در اینجا به AutoMapper خواهیم گفت که قصد داریم از امکانات مدیریت سشن مخصوص وب فریم ورک NHibernate استفاده کنیم. فریم ورک NHibernate دارای کلاسی است به نام NHibernate.Context.ManagedWebSessionContext که جهت مدیریت سشن‌های خود در پروژه‌های وب ASP.Net پیش بینی کرده است و از این متد در Http module ایی که ایجاد خواهیم کرد جهت ردگیری سشن جاری آن کمک خواهیم گرفت.

اگر متد CreateDb را فراخوانی کنیم، جداول نگاشت شده به کلاس‌های پوشه دومین برنامه، به صورت خودکار ایجاد خواهند شد که دیتابیس دیاگرام آن به صورت زیر می‌باشد:



سپس کلاس SingletonCore را جهت تهیه تنها و تنها یک وهله از شیء سشن فکتوری در کل برنامه ایجاد خواهیم کرد (همانطور که عنوان شده، ایده پیاده سازی این کلاس thread safe ، از مقاله معرفی شده در ابتدای بحث گرفته شده است):

using NHibernate;

namespace NHSessionManager
{
/// <summary>
/// lazy, lock-free, thread-safe singleton
/// </summary>
public class SingletonCore
{
private readonly ISessionFactory _sessionFactory;

SingletonCore()
{
_sessionFactory = Config.GetConfig().BuildSessionFactory();
}

public static SingletonCore Instance
{
get
{
return Nested.instance;
}
}

public static ISession GetCurrentSession()
{
return Instance._sessionFactory.GetCurrentSession();
}

public static ISessionFactory SessionFactory
{
get { return Instance._sessionFactory; }
}

class Nested
{
// Explicit static constructor to tell C# compiler
// not to mark type as beforefieldinit
static Nested()
{
}

internal static readonly SingletonCore instance = new SingletonCore();
}
}
}
اکنون می‌توان از این Singleton object جهت تهیه یک Http Module کمک گرفت. برای این منظور کلاس SessionModule را به برنامه اضافه کنید:

using System;
using System.Web;
using NHibernate;
using NHibernate.Context;

namespace NHSessionManager
{
public class SessionModule : IHttpModule
{
public void Dispose()
{ }

public void Init(HttpApplication context)
{
if (context == null)
throw new ArgumentNullException("context");

context.BeginRequest += Application_BeginRequest;
context.EndRequest += Application_EndRequest;
}

private void Application_BeginRequest(object sender, EventArgs e)
{
ISession session = SingletonCore.SessionFactory.OpenSession();
ManagedWebSessionContext.Bind(HttpContext.Current, session);
session.BeginTransaction();
}

private void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)
{
ISession session = ManagedWebSessionContext.Unbind(
HttpContext.Current, SingletonCore.SessionFactory);
if (session == null) return;

try
{
if (session.Transaction != null &&
!session.Transaction.WasCommitted &&
!session.Transaction.WasRolledBack)
{
session.Transaction.Commit();
}
else
{
session.Flush();
}
}
catch (Exception)
{
session.Transaction.Rollback();
}
finally
{
if (session != null && session.IsOpen)
{
session.Close();
session.Dispose();
}
}
}
}
}
کلاس فوق کار پیاده سازی اینترفیس IHttpModule را جهت دخالت صریح در request handling pipeline برنامه ASP.Net جاری انجام می‌دهد. در این کلاس مدیریت متدهای استاندارد Application_BeginRequest و Application_EndRequest به صورت خودکار صورت می‌گیرد.
در متد Application_BeginRequest ، در ابتدای هر درخواست یک سشن جدید ایجاد و به مدیریت سشن وب NHibernate بایند می‌شود، همچنین یک تراکنش نیز آغاز می‌گردد. سپس در پایان درخواست، این انقیاد فسخ شده و تراکنش کامل می‌شود، همچنین کار پاکسازی اشیاء نیز صورت خواهد گرفت.

با توجه به این موارد، دیگر نیازی به ذکر using جهت dispose کردن سشن جاری در کدهای ما نخواهد بود، زیرا در پایان هر درخواست اینکار به صورت خودکار صورت می‌گیرد. همچنین نیازی به ذکر تراکنش نیز نمی‌باشد، چون مدیریت آن‌را خودکار کرده‌ایم.

جهت استفاده از این Http module تهیه شده باید چند سطر زیر را به وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<httpModules>
<!--NHSessionManager-->
<add name="SessionModule" type="NHSessionManager.SessionModule"/>
</httpModules>
بدیهی است اگر نخواهید از Http module استفاده کنید باید این کدها را در فایل Global.asax برنامه قرار دهید.

اکنون مثالی از نحوه‌ی استفاده از امکانات فراهم شده فوق به صورت زیر می‌تواند باشد:
ابتدا کلاس ParkingContext را جهت مدیریت مطلوب‌تر LINQ to NHibernate تشکیل می‌دهیم.

using System.Linq;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;
using NHSample3.Domain;

namespace NHSample3
{
public class ParkingContext : NHibernateContext
{
public ParkingContext(ISession session)
: base(session)
{ }

public IOrderedQueryable<Car> Cars
{
get { return Session.Linq<Car>(); }
}

public IOrderedQueryable<Parking> Parkings
{
get { return Session.Linq<Parking>(); }
}
}
}
سپس در فایل Default.aspx.cs برنامه ، برای نمونه تعدادی رکورد را افزوده و نتیجه را در یک گرید ویوو نمایش خواهیم داد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using NHibernate;
using NHSample3.Domain;
using NHSessionManager;

namespace NHSample3
{
public partial class _Default : System.Web.UI.Page
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
//ایجاد دیتابیس در صورت نیاز
//Config.CreateDb();

//ثبت یک سری رکورد در دیتابیس
ISession session = SingletonCore.GetCurrentSession();

Car car1 = new Car() { Name = "رنو", Color = "مشکلی" };
session.Save(car1);
Car car2 = new Car() { Name = "پژو", Color = "سفید" };
session.Save(car2);

Parking parking1 = new Parking()
{
Location = "آدرس پارکینگ مورد نظر",
Name = "پارکینگ یک",
Cars = new List<Car> { car1, car2 }
};

session.Save(parking1);

//نمایش حاصل در یک گرید ویوو
ParkingContext db = new ParkingContext(session);
var query = from x in db.Cars select new { CarName = x.Name, CarColor = x.Color };
GridView1.DataSource = query.ToList();
GridView1.DataBind();
}
}
}
مدیریت سشن فکتوری در برنامه‌های غیر وب

در برنامه‌های ویندوزی مانند WinForms ، WPF و غیره، تا زمانیکه یک فرم باز باشد، کل فرم و اشیاء مرتبط با آن به یکباره تخریب نخواهند شد، اما در یک برنامه ASP.Net جهت حفظ منابع سرور در یک محیط چند کاربره، پس از پایان نمایش یک صفحه وب، اثری از آثار اشیاء تعریف شده در کدهای آن صفحه در سرور وجود نداشته و همگی بلافاصله تخریب می‌شوند. به همین جهت بحث‌های ویژه state management در ASP.Net در اینباره مطرح است و مدیریت ویژه‌ای باید روی آن صورت گیرد که در قسمت قبل مطرح شد.
از بحث فوق، تنها استفاده از کلاس‌های Config و SingletonCore ، جهت استفاده و مدیریت بهینه‌ی سشن فکتوری در برنامه‌های ویندوزی کفایت می‌کنند.

دریافت سورس برنامه قسمت هفتم

ادامه دارد ....

مطالب
آشنایی با آزمایش واحد (unit testing) در دات نت، قسمت 6

ادامه آشنایی با NUnit

فرض کنید یک RSS reader نوشته‌اید که فیدهای فارسی و انگلیسی را دریافت می‌کند. به صورت پیش فرض هم مشخص نیست که کدام فید اطلاعات فارسی را ارائه خواهد داد و کدامیک انگلیسی. تشخیص محتوای فارسی و از راست به چپ نشان دادن خودکار مطالب ‌آن‌ها به عهده‌ی برنامه نویس است. بهترین روش برای تشخیص این نوع الگوها، استفاده از regular expressions است.
برای مثال الگوی تشخیص اینکه آیا متن ما حاوی حروف انگلیسی است یا خیر به صورت زیر است:

[a-zA-Z]

که بیان بصری آن به این شکل است.
در مورد تشخیص وجود حروف فارسی در یک عبارت، یکی از دو الگوی زیر بکار می‌رود:

[\u0600-\u06FF]
[ا-یءئ]

در مورد اینکه بازه یونیکد فارسی استاندارد از کجا شروع می‌شود می‌توان به مقاله‌ی آقای حاج‌لو مراجعه نمود (به صورت خلاصه، بازه مصوب عربی یونیکد، همان بازه یونیکد فارسی نیز می‌باشد. یا به بیان بهتر، بازه‌ی فارسی، جزئی از بازه‌ای است که عربی نام گرفته است). البته بازه‌ی مصوب دیگری هم در مورد ایران باستان وجود دارد به نام old Persian که مورد استفاده‌ی روزمره‌ای ندارد!

کلاس زیر را در مورد استفاده از این الگوها تهیه کرده‌ایم:

using System.Text.RegularExpressions;

namespace sample
{
public static class CDetectFarsi
{
public static bool ContainsFarsiData(this string txt)
{
return !string.IsNullOrEmpty(txt) &&
Regex.IsMatch(txt, "[ا-یءئ]");
}

public static bool ContainsFarsi(this string txt)
{
return !string.IsNullOrEmpty(txt) &&
Regex.IsMatch(txt, @"[\u0600-\u06FF]");
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا از extension methods سی شارپ 3 جهت توسعه کلاس پایه string استفاده شد.
اکنون می‌خواهیم بررسی کنیم آیا این الگوها مقصود ما را برآورده می‌سازند یا خیر.

using NUnit.Framework;
using sample;

namespace TestLibrary
{
[TestFixture]
public class TestFarsiClass
{
/*******************************************************************************/
[Test]
public void TestContainsFarsi1()
{
Assert.IsTrue("وحید".ContainsFarsi());
}

[Test]
public void TestContainsFarsi2()
{
Assert.IsTrue("گردان".ContainsFarsi());
}

[Test]
public void TestContainsFarsi3()
{
Assert.IsTrue("سپیدTest".ContainsFarsi());
}

[Test]
public void TestContainsFarsi4()
{
Assert.IsTrue("123بررسی456".ContainsFarsi());
}

[Test]
public void TestContainsFarsi5()
{
Assert.IsFalse("Book".ContainsFarsi());
}

[Test]
public void TestContainsFarsi6()
{
Assert.IsTrue("۱۳۸۷".ContainsFarsi());
}

[Test]
public void TestContainsFarsi7()
{
Assert.IsFalse("Здравствуйте!".ContainsFarsi()); //Russian hello!
}


/*******************************************************************************/
[Test]
public void TestContainsFarsiData1()
{
Assert.IsTrue("وحید".ContainsFarsiData());
}

[Test]
public void TestContainsFarsiData2()
{
Assert.IsTrue("گردان".ContainsFarsiData());
}

[Test]
public void TestContainsFarsiData3()
{
Assert.IsTrue("سپیدTest".ContainsFarsiData());
}

[Test]
public void TestContainsFarsiData4()
{
Assert.IsTrue("123بررسی456".ContainsFarsiData());
}

[Test]
public void TestContainsFarsiData5()
{
Assert.IsFalse("Book".ContainsFarsiData());
}

[Test]
public void TestContainsFarsiData6()
{
Assert.IsTrue("۱۳۸۷".ContainsFarsiData());
}

[Test]
public void TestContainsFarsiData7()
{
Assert.IsFalse("Здравствуйте!".ContainsFarsiData()); //Russian hello!
}
}
}

در کلاس فوق هر دو متد را با آزمایش‌های واحد مختلفی بررسی کرده‌ایم، انواع و اقسام حروف فارسی، ترکیبی از فارسی و انگلیسی، ترکیبی از فارسی و اعداد انگلیسی، عبارت کاملا انگلیسی، عدد کاملا فارسی و یک عبارت روسی! (در یک کلاس عمومی با متدهای عمومی بدون آرگومان از نوع void)
کلاس CDetectFarsi در برنامه اصلی قرار دارد و کلاس TestFarsiClass در یک پروژه class library دیگر قرار گرفته است (در این مورد و جدا سازی آزمایش‌ها از پروژه اصلی در قسمت‌های قبل بحث شد)
همچنین به ازای هر عبارت Assert یک متد ایجاد گردید تا شکست یکی، سبب اختلال در بررسی سایر موارد نشود.
نتیجه اجرای این آزمایش واحد با استفاده از امکانات مجتمع افزونه ReSharper به صورت زیر است:



منهای یک مورد، سایر آزمایشات ما با موفقیت انجام شده‌اند. موردی که با شکست مواجه شده، بررسی اعداد کاملا فارسی است که البته در الگوی دوم لحاظ نشده است و انتظار هم نمی‌رود که آن‌را به این شکل پشتیبانی کند.
برای اینکه در حین اجرای آزمایشات بعدی این متد در نظر گرفته نشود، می‌توان ویژگی Test آن‌را به صورت زیر تغییر داد:

[Test,Ignore]

نکته: مرسوم شده است که نام متدهای آزمایش واحد به صورت زیر تعریف شوند (با Test شروع شوند، در ادامه نام متدی که بررسی می‌شود ذکر گردد و در آخر ویژگی مورد بررسی عنوان شود):

Test[MethodToBeTested][SomeAttribute]

ادامه دارد...

مطالب
مراحل تنظیم Let's Encrypt در IIS
روزگاری دریافت مجوزهای SSL، گران و سخت بود. برای رفع این مشکلات مؤسسه‌هایی مانند Let's Encrypt پدیدار شده‌اند که مجوزهای SSL رایگانی را برای سایت‌های اینترنتی صادر می‌کنند. دسترسی به سرویس آن‌ها از طریق API ارائه شده‌ی آن، بسیار ساده بوده، کار با آن رایگان است و نیاز به مجوز خاصی ندارد. فقط باید دقت داشت که گواهینامه‌های Let's Encrypt دو ماهه هستند و وب‌سرور سایت شما باید اجازه‌ی دسترسی به محل ویژه‌ای را که جهت تعیین اعتبار دومین درخواستی ایجاد می‌شود، صادر کند. البته درخواست گواهی مجدد و تمدید آن در هر زمانی، حتی اگر پیش از انقضای آن باشد، مسیر است و از این لحاظ محدودیتی ندارد. در ادامه نحوه‌ی کار با این سرویس را در ویندوزهای سرور بررسی خواهیم کرد.


دریافت برنامه‌ی win-acme

برنامه‌ی win-acme کار دریافت، نصب و تنظیم به روز رسانی خودکار مجوزهای Let’s Encrypt را در ویندوز بسیار ساده کرده‌است و تقریبا به برنامه‌ی استاندارد انجام اینکار تبدیل شده‌است. این برنامه، انجام مراحل زیر را خودکار کرده‌است:
- اسکن IIS برای یافتن bindings و نام سایت‌ها
-  اتصال به Let’s Encrypt certificate authority و دریافت مجوزهای لازم
- درج خودکار مجوزهای دریافتی در Windows certificate store
- ایجاد HTTPS binding خودکار در IIS
- استفاده از Windows Task Scheduler‌، جهت ایجاد وظیفه‌ی به روز رسانی خودکار مجوزهای درخواست شده

به همین جهت پیش از هر کاری نیاز است این برنامه را دریافت کنید:
https://github.com/PKISharp/win-acme/releases

این برنامه از دات نت نگارش 4.6.2 استفاده می‌کند. بنابراین نیاز است این نگارش و یا ترجیحا آخرین نگارش دات نت فریم ورک را بر روی سرور نصب کنید.


آماده سازی برنامه‌ی ASP.NET جهت دریافت مجوزهای Let’s Encrypt

سرور Let’s Encrypt، در حین صدور مجوز برای سایت شما نیاز دارد بررسی کند که آیا شما واقعا صاحب همان دومین هستید یا خیر. به همین جهت مسیر
/.well-known/acme-challenge/id
را بر روی سرور شما بررسی خواهد کرد (بنابراین سرور شما باید به اینترنت متصل بوده و همچنین مجوز دسترسی به این مسیر را عمومی کند). برنامه‌ی win-acme این id را از سرور Let’s Encrypt به صورت خودکار دریافت کرده و فایلی را در مسیر یاد شده ایجاد می‌کند. سپس سرور Let’s Encrypt یکبار این مسیر را خواهد خواند. مشکل اینجا است که دسترسی به این فایل بدون پسوند در برنامه‌های MVC به صورت پیش‌فرض مسیر نیست و نیازی به تنظیمات خاصی دارد:
روش انجام اینکار در ASP.NET Core به صورت زیر است:
[HttpGet("/.well-known/acme-challenge/{id}")]
public IActionResult LetsEncrypt(string id, [FromServices] IHostingEnvironment env)
{
   id = Path.GetFileName(id); // security cleaning
   var file = Path.Combine(env.ContentRootPath, ".well-known", "acme-challenge", id);
   return PhysicalFile(file, "text/plain");
}
این اکشن متد را در هر کنترلری قرار دهید، تفاوتی نمی‌کند و کار خواهد کرد؛ چون attribute routing آن مستقل از محل قرارگیری آن است.
در MVC 5x پارامتر env را حذف و بجای آن از Server.MapPath و در آخر از return File استفاده کنید.
[Route(".well-known/acme-challenge/{id}")]
public ActionResult LetsEncrypt(string id)
{
   id = Path.GetFileName(id); // security cleaning
   var file = Path.Combine(Server.MapPath("~/.well-known/acme-challenge"), id);
   return File(file, "text/plain", id);
}
اگر این مرحله را تنظیم نکنید، در وسط کار دریافت مجوز توسط برنامه‌ی win-acme، به علت اینکه مشخص نیست آیا شما صاحب دامنه هستید یا خیر، خطایی را دریافت کرده و برنامه متوقف می‌شود.


آماده سازی IIS برای دریافت مجوزهای Let’s Encrypt

ابتدا به قسمت Edit bindings وب سایتی که قرار است مجوز را دریافت کند مراجعه کرده:


و سپس bindings مناسبی را ایجاد کنید (از نوع HTTP و نه HTTPS):


برای مثال اگر سایت شما قرار است توسط آدرس‌های www.dotnettips.info و dotnettips.info در دسترس باشد، نیاز است دو binding را در اینجا ثبت کنید. برای تمام موارد ثبت شده هم این تنظیمات را مدنظر داشته باشید:
Type:http
Port:80
IP address:All Unassigned
برنامه‌ی win-acme بر اساس این HTTP Bindings است که معادل‌های متناظر HTTPS آن‌ها را به صورت خودکار ثبت و تنظیم می‌کند.


اجرای برنامه‌ی win-acme بر روی ویندوز سرور 2008

IISهای 8 به بعد (و یا ویندوز سرور 2012 به بعد) دارای ویژگی هستند به نام Server Name Indication و یا SNI که اجاز می‌دهند بتوان چندین مجوز SSL را بر روی یک IP تنظیم کرد.


در اینجا به ازای هر Bindings تعریف شده‌ی در قسمت قبل، یک مجوز Let’s Encrypt دریافت خواهد شد. اما چون ویندوز سرور 2008 به همراه IIS 7.5 است، فاقد ویژگی SNI است. به همین جهت در حالت عادی برای مثال فقط برای www.dotnettips.info مجوزی را دریافت می‌کنید و اگر کاربر به آدرس dotnettips.info مراجعه کند، دیگر نمی‌تواند به سایت وارد شود و پیام غیرمعتبر بودن مجوز SSL را مشاهده خواهد کرد.
برنامه‌ی win-acme برای رفع این مشکل، از ویژگی خاصی به نام «SAN certificate» پشتیبانی می‌کند.
به این ترتیب با ویندوز سرور 2008 هم می‌توان دامنه‌ی اصلی و زیر دامنه‌های تعریف شده را نیز پوشش داد و سایت به این ترتیب بدون مشکل کار خواهد کرد. مراحل تنظیم SAN توسط برنامه‌ی win-acme به این صورت است:

ابتدا که برنامه‌ی win-acme را با دسترسی admin اجرا می‌کنید، چنین منویی نمایش داده می‌شود:
 N: Create new certificate
 M: Create new certificate with advanced options
 L: List scheduled renewals
 R: Renew scheduled
 S: Renew specific
 A: Renew *all*
 V: Revoke certificate
 C: Cancel scheduled renewal
 X: Cancel *all* scheduled renewals
 Q: Quit
گزینه‌ی N یا ایجاد مجوز جدید را انتخاب کنید.
سپس منوی بعدی را نمایش می‌دهد:
 [INFO] Running in Simple mode

 1: Single binding of an IIS site
 2: SAN certificate for all bindings of an IIS site
 3: SAN certificate for all bindings of multiple IIS sites
 4: Manually input host names
 C: Cancel
در این حالت برای ویندوز سرور 2008، فقط و فقط گزینه‌ی 2 را انتخاب کنید.
سپس لیست سایت‌های نصب شده‌ی در IIS را نمایش می‌دهد:
 1: Default Web Site
 C: Cancel

 Choose site: 1
در اینجا برای مثال شماره‌ی 1 یا هر شماره‌ی دیگر متناظر با وب سایت مدنظر را انتخاب کنید.
در ادامه منوی زیر را نمایش می‌دهد:
 * www.dotnettips.info
 * dotnettips.info

 Press enter to include all listed hosts, or type a comma-separated lists of exclusions:
لیستی را که در اینجا مشاهده می‌کنید، همان Bindings است که پیشتر ایجاد کردیم. عنوان می‌کند که برای کدامیک از این‌ها نیاز است مجوز دریافت و نصب شود. کلید enter را فشار دهید تا برای تمام آن‌ها اینکار صورت گیرد.
و ... همین! پس از آن کار دریافت، نصب و به روز رسانی Bindings در IIS به صورت خودکار انجام خواهد شد. اکنون اگر به قسمت Binding سایت مراجعه کنید، این تنظیمات خودکار جدید را مشاهده خواهید کرد:


اگر به لاگ نصب مجوزها دقت کنید این دو سطر نیز در انتهای آن ذکر می‌شوند:
 [INFO] Adding renewal for Default Web Site
 [INFO] Next renewal scheduled at 2018/7/21 4:19:20 AM
علت اینجا است که مجوزهای Let’s Encrypt طول عمر کمی دارند و در صورت به روز نشدن مداوم، کاربران دیگر قادر به مرور سایت نخواهند بود. به همین جهت این برنامه یک Scheduled Task ویندوز را نیز جهت به روز رسانی خودکار این مجوزها ایجاد و تنظیم می‌کند.


اجرای برنامه‌ی win-acme بر روی ویندوزهای سرور 2012 به بعد

چون IIS ویندوزهای سرور 2012 به بعد، از نصب و فعالسازی بیش از یک مجوز SSL به ازای یک IP به صورت توکار تحت عنوان ویژگی SNI پشتیبانی می‌کنند، مراحل انجام آن ساده‌تر هستند.
ابتدا که برنامه‌ی win-acme را با دسترسی admin اجرا می‌کنید، چنین منویی نمایش داده می‌شود:
 N: Create new certificate
 M: Create new certificate with advanced options
 L: List scheduled renewals
 R: Renew scheduled
 S: Renew specific
 A: Renew *all*
 V: Revoke certificate
 C: Cancel scheduled renewal
 X: Cancel *all* scheduled renewals
 Q: Quit
گزینه‌ی N یا ایجاد مجوز جدید را انتخاب کنید.
سپس منوی بعدی را نمایش می‌دهد:
 [INFO] Running in Simple mode

 1: Single binding of an IIS site
 2: SAN certificate for all bindings of an IIS site
 3: SAN certificate for all bindings of multiple IIS sites
 4: Manually input host names
 C: Cancel
در این حالت گزینه‌ی 4 را انتخاب کنید (با فرض اینکه از IIS 8.0 به بعد استفاده می‌کنید).
سپس از شما درخواست می‌کند که لیست دامنه و زیر دامنه‌هایی را که قرار است برای آن‌ها مجوز SSL صادر شوند، به صورت لیست جدا شده‌ی توسط کاما، وارد کنید:
 Enter comma-separated list of host names, starting with the primary one: dotnettips.info, www.dotnettips.info
در ادامه لیست وب سایت‌های ثبت شده‌ی در IIS را نمایش می‌دهد:
1: Default Web Site
2: mysiteName
Choose site to create new bindings: 1
در اینجا شماره‌ی سایتی را که می‌خواهید برای آن مجوز صادر شود، انتخاب کنید.
و ... همین! پس از آن مجوزهای SSL درخواستی، دریافت، نصب و تنظیم خواهند شد. همچنین یک Scheduled Task هم برای به روز رسانی خودکار آن تنظیم می‌شود.
مطالب
React 16x - قسمت 30 - React Hooks - بخش 1 - معرفی useState و useEffect
با استفاده از React Hooks که در نگارش 16.7.0 آن معرفی شدند، می‌توان در کامپوننت‌های تابعی «تا پیش از این» بدون حالت، به state و تمام قابلیت‌های دیگر React، دسترسی یافت. جهت یادآوری، در قسمت 8 این سری، کامپوننت‌های تابعی بدون حالت را معرفی کردیم. تا پیش از معرفی React Hooks، برای ردیابی تغییرات مقادیری خاص، می‌بایستی آن‌ها را در خاصیت state کامپوننت‌هایی که به صورت کلاس تعریف شده بودند، قرار می‌دادیم. بنابراین class components، تنها نوع کامپوننت‌هایی در React بودند که دسترسی به state را داشتند. شبیه به همین مورد، برای life-cycle hooks معرفی شده‌ی در قسمت 9 برقرار بود. برای مثال متد componentDidMount، تنها در class components، جهت دسترسی به یک API خارجی و انجام اعمال Ajax ای، قابل تعریف بود و کار کامپوننت‌های تابعی بدون حالت، بیشتر نمایش عناصر HTML و دریافت مقادیر خود از class components، توسط props بود. به این ترتیب امکان تجزیه‌ی یک UI پیچیده، به یک component tree با خوانایی بیشتری، میسر می‌شد. اما با معرفی React v16.7.0، از لحاظ فنی دیگر الزاما نیازی به class components وجود ندارد و می‌توان با استفاده از React Hooks، تمام قابلیت‌هایی را که پیشتر فقط توسط class components در اختیار داشتیم، اکنون با کامپوننت‌های تابعی نیز پیاده سازی کنیم.


برپایی پیش‌نیازها

در اینجا برای بررسی React Hooks، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> npm i -g create-react-app
> create-react-app sample-30
> cd sample-30
> npm start
در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

همچنین اگر به فایل package.json موجود در ریشه‌ی پروژه دقت کنیم، برای کار با React-hooks، نیاز است نگارش بسته‌های React و React-dom، حداقل مساوی 16.7 باشند که در زمان نگارش این مطلب، نگارش 16.12.0 آن به صورت خودکار نصب می‌شود. بنابراین بدون مشکلی می‌توانیم شروع به کار با React hooks کنیم.


معرفی useState Hook

در اینجا قصد داریم یک شمارشگر را به همراه یک دکمه، در صفحه نمایش دهیم؛ بطوریکه این شمارشگر، تعداد بار کلیک بر روی دکمه را ردیابی می‌کند. از پیش می‌دانیم که برای ردیابی مقدار تعداد بار کلیک شدن، باید متغیر آن‌را درون state یک class component قرار داد:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

class App extends Component {
  state = { count: 0 };

  incrementCount = () => {
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };

  render() {
    return (
      <button onClick={this.incrementCount} className="btn btn-primary m-3">
        I was clicked {this.state.count} times!
      </button>
    );
  }
}

export default App;
در اینجا یک class component متداول را داریم که در آن دکمه‌ای تعریف شده‌است. سپس برای شمارش تعداد بار کلیک بر روی آن، خاصیت count را به شیء منتسب به state، با مقدار اولیه‌ی صفر، اضافه کرده‌ایم. اکنون هربار که بر روی آن کلیک می‌شود، رویدادگردان incrementCount فراخوانی شده و توسط متد this.setState، مقدار پیشین خاصیت count، بر اساس مقدار فعلی آن، یک واحد افزایش می‌یابد. نتیجه‌ی آن نیز در برچسب دکمه، نمایش داده می‌شود:


اکنون می‌خواهیم همین کامپوننت را توسط React hooks بازنویسی کنیم. در ابتدا، فایل app.js را به App‍Class.js، تغییر نام می‌دهیم تا نگارش قبلی class component را برای مقایسه، در اختیار داشته باشیم. در ادامه فایل جدید AppFunction.js را برای بازنویسی آن توسط یک کامپوننت تابعی، توسط میانبرهای imrc و سپس sfc در VSCode، ایجاد می‌کنیم. البته این تغییر نام فایل‌ها، نیاز به تغییر نام ماژول‌های import شده‌ی در فایل index.js را نیز به صورت زیر دارد:
//import App from "./App‍Class";
import App from "./AppFunction";

اولین سؤالی که اینجا مطرح می‌شود، این است: در این کامپوننت تابعی جدید، state را از کجا بدست بیاوریم؟
با React Hooks، بجای تعریف یک state به صورت خاصیت، آن‌را صرفا use می‌کنیم و این دقیقا نام اولین React Hooks ای است که بررسی می‌کنیم؛ یا همان useState. بنابراین ابتدا این شیء را import خواهیم کرد:
import React, { useState } from 'react';
useState یک تابع است و باید در ابتدای کامپوننت، مورد استفاده قرار گیرد. این متد برای شروع به کار، نیاز به یک state آغازین را دارد؛ دقیقا مانند همان‌کاری که در class component فوق انجام دادیم:
const App = () => {
    const [count, setCount] = useState(0);
در اینجا عدد صفر، همان مقدار آغازین متغیر count است (شبیه به کاری که در state = { count: 0 } انجام دادیم). سپس اولین خروجی متد useState که داخل یک آرایه مشخص شده‌است (JavaScript array destructuring ؛ با مزیت امکان انتخاب نام‌هایی دلخواه، بدون نیاز به تعریف alias، برخلاف حالت object destructuring)، همان متغیر count است که توسط state ردیابی خواهد شد. اینبار بجای متد this.setState قبلی که یک متد عمومی بود، متدی اختصاصی را صرفا جهت تغییر مقدار همین متغیر count، به نام setCount به عنوان دومین خروجی متد useState، تعریف می‌کنیم. در حقیقت تا اینجا امضای متد جنریک useState استفاده شده، به صورت زیر تغییر کرده‌است:
useState<number>(initialState: number | (() => number)): [number, React.Dispatch<React.SetStateAction<number>>]
متد useState، یک initialState را دریافت می‌کند و سپس یک عدد را (در اینجا چون مقدار آغازین، عددی است)، به همراه یک متد، جهت تغییر state آن، بازگشت می‌دهد:
import React, { useState } from "react";

const App = () => {
  const [count, setCount] = useState(0);
  const incrementCount = () => {
    setCount(count + 1);
  };

  return (
    <button onClick={incrementCount} className="btn btn-primary m-3">
      I was clicked {count} times!
    </button>
  );
};

export default App;
- پس از تعریف useState، متد رویدادگردان onClick را همانند قبل تعریف می‌کنیم؛ با یک تغییر مهم: چون این متد داخل یک کامپوننت تابعی تعریف شده‌است، باید با const شروع شود و همانند یک متغیر که به آن متدی انتساب داده شده، معرفی گردد. پیشتر incrementCount تعریف شده‌ی داخل یک class component، یک خاصیت بود که متدی به آن انتساب داده شده بود.
- همچنین در اینجا (داخل این متد) دیگر خبری از this‌ها نیست؛ onClick، مستقیما به متغیر incrementCount اشاره می‌کند و {count} نیز مستقیما از خروجی useState، که به مقدار جاری count اشاره می‌کند، تامین می‌شود.
- اکنون با هربار کلیک بر روی این دکمه، متد منتسب به متغیر incrementCount فراخوانی شده و در داخل آن، همان متد setCount را جهت به روز رسانی state، فراخوانی می‌کنیم (بجای فراخوانی this.setState عمومی قبلی). در اینجا ابتدا مقدار جاری متغیر count در state، دریافت شده و سپس یک واحد به آن اضافه می‌شود. امضای متد جنریک setCount به صورت زیر است:
 const setCount: (value: React.SetStateAction<number>) => void


استفاده از مقدار قبلی state توسط useState

زمانیکه متد this.setState فراخوانی می‌شود، اینکار سبب در صف قرار گرفتن رندر مجدد کامپوننت جاری خواهد شد. همچنین اعمال این متد نیز ممکن است در صف قرار گیرد. یعنی اگر پس از فراخوانی this.setState، سعی در خواندن state به روز شده را داشته باشیم، ممکن است مقدار اشتباهی را دریافت کنیم:
  incrementCount = () => {
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
برای نمونه در فراخوانی فوق، منظور از this.state.count، مقدار جاری یا همان مقدار قبلی count است که قرار است یک واحد به آن اضافه شود. اما چون متد this.setState کار به روز رسانی‌های state را نیز در صف قرار می‌دهد، دفعه‌ی بعدی که بر روی آن کلیک شد، الزامی ندارد که this.state.count، حتما در همان لحظه به روز رسانی شده باشد. برای رفع این مشکل می‌توان نوشت:
  incrementCount = () => {
    this.setState(prevState => ({
      count: prevState.count + 1
    }));
  };
prevState در اینجا یعنی state قبلی و توسط متد setState، به صورت یک arrow function قابل دریافت است که در نهایت یک شیء را باز می‌گرداند. اکنون بر اساس state قبلی می‌توان به روز رسانی دقیقی را انجام داد.

این نکته در مورد کامپوننت‌های تابعی نیز وجود دارد:
  const incrementCount = () => {
    setCount(count + 1);
  };
در اینجا متغیر count، همانند خاصیت this.state.count کامپوننت‌های کلاسی عمل می‌کند. بنابراین الزامی ندارد که با هر بار فراخوانی setCount، مقدار جاری متغیر count، دقیقا به مقدار قبلی تنظیم شده‌ی آن اشاره کند. برای انجام مشابه اینکار با کامپوننت‌های تابعی که از useState استفاده می‌کنند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
const incrementCount = () => {
    setCount(prevCount => prevCount + 1);
  };
در اینجا نیز امکان دسترسی به مقدار قبلی count، توسط یک arrow function وجود دارد که برخلاف حالت prevState، فقط یک مقدار عددی مرتبط با count را باز می‌گرداند.


به روز رسانی بیش از یک خاصیت در state

فرض کنید قصد داریم به مثال جاری، یک مربع را در صفحه اضافه کنیم که با کلیک بر روی آن، رنگش تغییر می‌کند (خاموش و روشن می‌شود):


در حالت AppClass یا کامپوننت کلاسی، کدهای برنامه به صورت زیر تغییر می‌کنند:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

class App extends Component {
  state = {
    count: 0,
    isOn: false
  };

  incrementCount = () => {
    this.setState(prevState => ({
      count: prevState.count + 1
    }));
  };

  toggleLight = () => {
    this.setState(prevState => ({
      isOn: !prevState.isOn
    }));
  };

  render() {
    return (
      <>
        <h1>App Class</h1>
        <h2>Counter</h2>
        <button onClick={this.incrementCount} className="btn btn-primary m-3">
          I was clicked {this.state.count} times!
        </button>

        <h2>Toggle Light</h2>
        <div
          style={{
            height: "50px",
            width: "50px",
            cursor: "pointer"
          }}
          className={
            this.state.isOn ? "alert alert-info m-3" : "alert alert-warning m-3"
          }
          onClick={this.toggleLight}
        />
      </>
    );
  }
}

export default App;
توضیحات:
- در متد رندر، نیاز است تا تنها یک child، بازگشت داده شود. به همین جهت می‌توان از React.Fragment، برای محصور سازی المان‌های تعریف شده، استفاده کرد. البته در React 16.7.0، دیگر نیازی به ذکر صریح React.Fragment نبوده و فقط می‌توان نوشت </><> تا بیانگر یک فرگمنت باشد.
- سپس یک div تعریف شده که با استفاده از ویژگی style، یک سری شیوه‌نامه‌ی ابتدایی، مانند طول و عرض و نوع اشاره‌گر ماوس آن، تعیین شده‌اند.
- اکنون برای اینکه بتوان با کلیک بر روی این div، رنگ آن‌را تغییر داد، نیاز است بتوان توسط متغیری، مقدار خاموش و روشن بودن را ردیابی کرد. به همین جهت خاصیت جدید isOn را به state اضافه می‌کنیم.
- در آخر، رویداد onClick این div را به متد رویدادگران toggleLight متصل می‌کنیم تا توسط آن و فراخوانی this.setState، بتوان مقدار قبلی isOn را در state، دریافت و سپس آن‌را معکوس کرد و بجای مقدار جاری isOn در state درج کنیم. این فراخوانی، سبب رندر مجدد کامپوننت جاری شده و در نتیجه‌ی آن، مقدار className را بر اساس مقدار this.state.isOn، به صورت پویا تغییر می‌دهد.

برای مشاهده‌ی خروجی برنامه در این حالت، نیاز است به index.js مراجعه و تغییر زیر را اعمال کرد تا کامپوننت App، از ماژول App‍Class تامین شود:
import App from "./App‍Class";
//import App from "./AppFunction";

اکنون قصد داریم دقیقا معادل همین قطعه کد را در کامپوننت تابعی خود پیاده سازی کنیم. به همین جهت به فایل src\AppFunction.js بازگشته و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";

const App = () => {
  const [count, setCount] = useState(0);
  const [isOn, setIsOn] = useState(false);

  const incrementCount = () => {
    setCount(prevCount => prevCount + 1);
  };

  const toggleLight = () => {
    setIsOn(prevIsOn => !prevIsOn);
  };

  return (
    <>
      <h1>App Function</h1>
      <h2>Counter</h2>
      <button onClick={incrementCount} className="btn btn-primary m-3">
        I was clicked {count} times!
      </button>

      <h2>Toggle Light</h2>
      <div
        style={{
          height: "50px",
          width: "50px",
          cursor: "pointer"
        }}
        className={isOn ? "alert alert-info m-3" : "alert alert-warning m-3"}
        onClick={toggleLight}
      />
    </>
  );
};

export default App;
توضیحات:
- اگر دقت کنید، کلیات این کامپوننت تابعی، با کامپوننت کلاسی، آنچنان متفاوت نیست. متد رندر آن دقیقا همان markup را بازگشت می‌دهد؛ با یک تفاوت مهم: در اینجا دیگر نیازی به ذکر thisها نیست، چون تمام ارجاعات، به متغیرهای داخل تابع App انجام شده‌است و نه به متدها و یا خاصیت‌های یک کلاس.
- مرحله‌ی بعد تغییر، جایگزینی this.state.isOn قبلی، با یک متغیر درون تابع App است. به همین جهت در اینجا یک useState دیگر را تعریف می‌کنیم. هر useState، تنها به قسمتی از state اشاره می‌کند و مانند خاصیت کلی state مربوط به یک کلاس نیست. همچنین در خاصیت state یک کلاس، مقدار آن همواره به یک شیء اشاره می‌کند؛ اما با useState چنین اجباری وجود ندارد و می‌تواند هر نوع مجاز جاوا اسکریپتی باشد. برای مثال در اینجا مقدار اولیه‌ی آن به false تنظیم شده‌است. پس از آن، خروجی این متد، قسمتی از state را که کنترل می‌کند، به نام متغیر isOn و تنظیم کننده‌ی آن‌را به نام متد setIsOn، معرفی خواهد کرد. متد useState، یک متد جنریک است. یعنی نوع خروجی‌های آن بر اساس نوع مقدار اولیه‌ای که به آن انتساب داده می‌شود، تعیین می‌شود. برای مثال اگر نوع مقدار اولیه‌ی آن، Boolean باشد، به صورت خودکار نوع متغیر و پارامتر متد خروجی از آن نیز Boolean خواهند بود.
- در آخر خاصیت toggleLight کلاس کامپوننت، تبدیل به یک متغیر یا ثابت، در تابع جاری App می‌شود و بجای this.setState کلی قبلی، از متد اختصاصی‌تر setIsOn، برای تغییر مقدار state متناظر، کمک گرفته خواهد شد. در اینجا با استفاده از prevIsOn، به مقدار دقیق پیشین متغیر isOn در state، دسترسی یافته و سپس آن‌را معکوس می‌کنیم.

برای مشاهده‌ی خروجی برنامه در این حالت، نیاز است به index.js مراجعه و تغییر زیر را اعمال کرد تا کامپوننت App، از ماژول App‍Function تامین شود:
// import App from "./App‍Class";
import App from "./AppFunction";


معرفی useEffect Hook

فرض کنید قصد داریم برچسب دکمه‌ی «I was clicked {this.state.count} times» را در المان Title صفحه، نمایش دهیم. برای انجام چنین کاری نیاز است با DOM API تعامل داشته باشیم؛ اما پیشتر یک چنین کاری را تنها با class components می‌شد انجام داد. برای رفع این محدودیت در کامپوننت‌های تابعی، hook جدیدی به نام useEffect، ارائه شده‌است که باید import شود:
import React, { useEffect, useState } from "react";
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که در متد useEffect، واژه‌ی Effect به چه چیزی اشاره می‌کند؟
در اینجا effect به معنای side effect و یا اثرات جانبی است؛ مانند: تعامل با یک API خارجی، کار با API مرورگر و کلا هر جائیکه در برنامه با دنیای خارج تعاملی وجود دارد، به عنوان یک side effect شناخته می‌شود. بنابراین با استفاده متد useEffect، می‌توان در کامپوننت‌های تابعی نیز با دنیای خارج، تعامل برقرار کرد.
import React, { useEffect, useState } from "react";

const App = () => {
  const [count, setCount] = useState(0);

  useEffect(() => {
    document.title = `You have clicked ${count} times`;
  });
متد useEffect، یک تابع را به عنوان ورودی دریافت کرده (effect function) و آن‌را پس از هر بار رندر کامپوننت جاری، اجرا می‌کند. برای مثال با تغییر state، کار رندر کامپوننت جاری، در صف قرار می‌گیرد و پس از اتمام رندر، تابع effect ذکر شده، اجرا می‌شود. برای مثال در اینجا پس از هر بار رندر کامپوننت،  document.title با عبارتی که به همراه تعداد بار کلیک کردن بر روی دکمه‌است، به روز رسانی می‌شود:


در اولین بار اجرای برنامه، عبارت «You have clicked 0 times»، در عنوان صفحه‌ی جاری، ظاهر می‌شود که از مقدار پیش‌فرض count، استفاده کرده‌است. اکنون اگر بر روی دکمه، کلیک کنیم، پس از تغییر برچسب دکمه (یا همان رندر کامپوننت، پس از تغییری در state)، آنگاه عنوان نمایش داده شده‌ی در مرورگر نیز تغییر می‌کند.

یک نکته: چون useEffect دارای همان scope متغیر count است، نیاز به API خاصی برای خواندن مقدار آن در اینجا نیست.

سؤال: برای پیاده سازی چنین قابلیتی در یک کامپوننت کلاسی چه باید کرد؟ در این مثال، در ابتدای کار باید مقدار پیش‌فرض موجود در state را در عنوان صفحه مشاهده کرد و پس از هربار به روز رسانی state نیز باید این عنوان، تغییر کند.
برای پیاده سازی معادل متد useEffect ای که در یک کامپوننت تابعی استفاده شد، در اینجا باید از دو life-cycle hook متفاوت، به نام‌های componentDidMount و componentDidUpdate، استفاده کنیم:
class App extends Component {

  componentDidMount() {
    document.title = `You have been clicked ${this.state.count} times`;
  }

  componentDidUpdate() {
    document.title = `You have been clicked ${this.state.count} times`;
  }
- برای به روز رسانی عنوان صفحه، در اولین بار نمایش آن، باید از متد componentDidMount استفاده کرد.
- همچنین چون می‌خواهیم به ازای هر تغییری در state نیز این عنوان تغییر کند (با هر بار کلیک بر روی دکمه)، باید از متد componentDidUpdate هم استفاده کنیم.


پاکسازی اثرات جانبی در useEffect Hook

فرض کنید قصد داریم موقعیت فعلی کرسر ماوس را در مرورگر نمایش دهیم. برای انجام اینکار در کامپوننت کلاسی، می‌توان از متد componentDidMount جهت دسترسی به DOM API و استفاده از متد addEventListener آن، برای گوش فرا دادن به حرکات کرسر ماوس، استفاده کرد:
class App extends Component {

  componentDidMount() {
    // ...
    window.addEventListener("mousemove", this.handleMouseMove);
  }
 دومین پارامتر این متد، یک callback function است که این حرکات را ردیابی می‌کند:
  handleMouseMove = event => {
    this.setState({
      x: event.pageX,
      y: event.pageY
    });
  };
در اینجا می‌توان با استفاده از شیء رخداد دریافتی، موقعیت x و y کرسر ماوس را در صفحه دریافت کرد و سپس با فراخوانی متد this.setState، این خواص را در state کامپوننت، اضافه و یا به روز رسانی نمود. بنابراین در این حالت الزامی به تعریف این خواص در شیء منتسب به state نیست؛ اما حداقل با تعریف آن‌ها می‌توان مقدار اولیه‌ای را برایشان درنظر گرفت:
class App extends Component {
  state = {
    //...
    x: 0,
    y: 0
  };
در آخر برای نمایش این اطلاعات موجود در state، می‌توان چنین المان‌هایی را به متد رندر کامپوننت، اضافه کرد:
<h2>Mouse Position</h2>
<p>X position: {this.state.x}</p>
<p>Y position: {this.state.y}</p>
بنابراین ردیابی تغییرات محل کرسر ماوس نیز یک side effect است که برای دسترسی به آن، نیاز است با window API کار کرد و این side effect‌ها دو نوع هستند:
- تعدادی از آن‌ها نیازی به پاکسازی و خارج شدن از حافظه را ندارند؛ مانند به روز رسانی عنوان صفحه در مرورگر. می‌توان یک چنین side effect هایی را اجرا و سپس آن‌ها را فراموش کرد.
- اما تعدادی از side effect‌ها را حتما باید پاکسازی کرد؛ مانند mousemove listener تعریف شده‌ی در مثال فوق. در اینجا زمانیکه کامپوننت جاری mount می‌شود، این listener را تعریف می‌کنیم؛ اما با Unmount شدن آن، باید این listener را حذف کرد تا برنامه دچار نشتی حافظه نشود (اگر اینکار انجام نشود، در این مثال مرورگر هنگ خواهد کرد!). روش انجام اینکار در متد componentWillUnmount، به صورت زیر است:
  componentWillUnmount() {
    window.removeEventListener("mousemove", this.handleMouseMove);
  }
سؤال: یک چنین قابلیتی را چگونه می‌توان در یک کامپوننت تابعی تعریف کرد؟
در این حالت نیز می‌توان از متد useEffect استفاده کرد. البته ابتدا باید state شیء ای را برای نگهداری اطلاعات به روز موقعیت مکانی کرسر ماوس، ایجاد کرد:
const [mousePosition, setMousePosition] = useState({ x: 0, y: 0 });
همانطور که عنوان شد، متد useState، برخلاف خاصیت کلی state یک کامپوننت کلاسی که فقط اشیاء را می‌پذیرد، هر نوع جاوا اسکریپتی را می‌تواند بپذیرد که در اینجا برای نمونه به یک شیء، تنظیم شده‌است.
سپس side effect خود را در قسمت effect function متد useEffect قرار می‌دهیم که آن نیز به متغیر handleMouseMove اشاره می‌کند:
  const [mousePosition, setMousePosition] = useState({ x: 0, y: 0 });

  useEffect(() => {
    // ...
    window.addEventListener("mousemove", handleMouseMove);
  });

  const handleMouseMove = event => {
    setMousePosition({
      x: event.pageX,
      y: event.pageY
    });
  };
به متغیر handleMouseMove، متدی انتساب داده شده‌است که با فراخوانی آن توسط mousemove listener، یک شیء evenet دریافت و سپس بر اساس خواص آن، خواص x و y شیء موجود در state، توسط متد setMousePosition، به روز رسانی می‌شود.
سپس برای نمایش x و y به روز رسانی شده‌ی در state، می‌توان از markup زیر در متد رندر استفاده کرد.
<h2>Mouse Position</h2>
{JSON.stringify(mousePosition, null, 2)}
<br />
اکنون سؤال اینجا است که معادل متد componentWillUnmount در اینجا چیست؟
اگر effect function تعریف شده، دارای یک خروجی (از نوع تابع) باشد، به این معنا است که این side effect، نیاز به پاکسازی دارد و این متد را در زمان Unmount آن فراخوانی می‌کند:
  useEffect(() => {
    // …
    // componentDidMount & componentDidUpdate
    window.addEventListener("mousemove", handleMouseMove);

    // componentWillUnmount
    return () => {
      window.removeEventListener("mousemove", handleMouseMove);
    };
  });
پیشتر آموختیم که effect function، تنها یکبار اجرا نمی‌شود؛ بلکه به ازای هر بار رندر، یکبار پس از آن اجرا می‌شود. یعنی خروجی آن نه فقط در زمان Unmount اجرا می‌شود، بلکه یکبار هم پیش از هر بار اجرای خود effect اجرا می‌گردد. به این ترتیب در اینجا فرصت پاکسازی اجرای قبلی را نیز خواهیم داد. بنابراین روش پاکسازی آن نسبت به متد componentWillUnmount کامپوننت‌های تابعی، پیشرفته‌تر است. یعنی توسط آن می‌توان یک side effect خاص را پیش و پس از هر بار رندر، در صورت نیاز فراخوانی کرد.

سؤال: اگر بخواهیم از اجرای یک side effect، به ازای هر بار رندر جلوگیری کنیم، چه باید کرد؟

برای اینکار می‌توان آرگومان دومی را به متد useEffect اضافه کرد که آرایه‌ای از مقادیر است. توسط اعضای آن می‌توان مقدار و یا مقادیری را مشخص کرد که side effect تعریف شده، به آن وابسته‌است. اکنون اگر این مقدار تغییر کند، آنگاه side effect متناظر با آن نیز اجرا می‌شود:
  useEffect(() => {
    document.title = `You have clicked ${count} times`;
    window.addEventListener("mousemove", handleMouseMove);

    return () => {
      window.removeEventListener("mousemove", handleMouseMove);
    };
  },[]);
در این مثال، چون پارامتر دوم را به صورت یک آرایه‌ی خالی مقدار دهی کرده‌ایم، effect function تعریف شده تنها در زمان mount و unmount اجرا می‌شود. البته اگر این تغییر را ذخیره کرده و برنامه را اجرا کنیم، تمام قسمت‌های تعریف شده‌ی آن به خوبی کار می‌کنند (با کلیک بر روی دکمه، برچسب آن به روز رسانی می‌شود و یا با حرکت کرسر ماوس در صفحه، موقعیت آن گزارش داده می‌شود)، منهای قسمت به روز رسانی عنوان صفحه با هر بار کلیک. علت اینجا است که با تغییر معرفی شده، دیگر حالت componentDidUpdate توسط متد useEffect پوشش داده نمی‌شود و به این ترتیب با هر بار به روز رسانی state و رندر کامپوننت، دیگر کار به اجرای مجدد side effect آن نمی‌رسد.
برای رفع این مشکل، باید به useEffect اعلام کنیم که side effect تعریف شده‌ی در آن، وابسته‌است به مقدار count و با تغییرات آن در state، نیاز است مجددا اجرا شود:
  useEffect(() => {
   // ...
  },[count]);
به همین جهت در آرایه‌ی تعریف شده، مقداری را که به آن وابستگی وجود دارد، مشخص می‌کنیم. با این تغییر اگر بر روی دکمه کلیک کنیم، چون اکنون useEffect می‌داند که باید تغییرات count را ردیابی کند، با اجرای مجدد effect function خود، عنوان صفحه نیز به روز رسانی خواهد شد.


کار با چندین listener مختلف در متد useEffect

سؤال: آیا تنظیم یک وابستگی خاص در متد useEffect، امکان تنظیم event listenerهای دیگر را غیرممکن می‌کند؟
برای پاسخ به این سؤال، چند event listener دیگر را ثبت می‌کنیم. برای مثال یکی دیگر از APIهای مرورگر، navigator نام دارد که توسط آن می‌توان وضعیت آنلاین و آفلاین بودن را به کمک خروجی خاصیت navigator.onLine آن، مشخص کرد. به کمک این API می‌خواهیم این وضعیت را نمایش دهیم. برای این منظور ابتدا state آن‌را در کامپوننت تابعی، ایجاد می‌کنیم:
const [status, setStatus] = useState(navigator.onLine);
مقدار اولیه‌ی این state را نیز توسط مقدار جاری خاصیت navigator.onLine، مشخص کرده‌ایم.
اکنون برای گوش فرا دادن به تغییرات این خاصیت (online و یا offline شدن کاربر)، نیاز است دو event listener را به کمک متد addEventListener ثبت کنیم و همچنین این متدها نیاز به پاکسازی هم دارند:
  useEffect(() => {
    // ...

    window.addEventListener("online", handleOnline);
    window.addEventListener("offline", handleOffline);

    return () => {
      // ...
  
      window.removeEventListener("online", handleOnline);
      window.removeEventListener("offline", handleOffline);
    };
  }, [count]);
پس از ثبت event listener ها، اکنون می‌توان با هربار فراخوانی آن‌ها توسط مرورگر، وضعیت state آن‌را به true و یا false، تغییر داد:
  const handleOnline = () => {
    setStatus(true);
  };

  const handleOffline = () => {
    setStatus(false);
  };
و در آخر مقدار متغیر status را به نحو زیر در متد رندر، نمایش داد:
<h2>Network Status</h2>
<p>
  You are <strong>{status ? "online" : "offline"}</strong>
</p>

برای آزمایش حالت offline آن، فقط کافی است به ابزار توسعه دهندگان مرورگر مراجعه کرده و در برگه‌ی network آن، حالت online را offline کنید:


در این حالت هم نمایش وضعیت آنلاین بودن کاربر به درستی کار می‌کند و هم سایر قسمت‌هایی که تاکنون اضافه کرده‌ایم. به این معنا که هر چند توسط ذکر پارامتر [count]، وابستگی خاصی برای side effect ویژه‌ای، مشخص شده‌است، اما ما را از تنظیم event listener‌های دیگری در قسمت‌های mount و unmount محروم نمی‌کند.


پاکسازی اثرات جانبی در useEffect Hook، زمانیکه روشی برای آن وجود ندارد

در مثالی دیگر می‌خواهیم از API موقعیت جغرافیایی کاربر در مرورگر یا navigator.geolocation استفاده کنیم. توسط این API هم می‌توان طول و عرض جغرافیایی را به دست آورد و هم تغییرات آن‌را تحت نظر قرار داد. برای مثال با بررسی این تغییرات می‌توان سرعت را نیز به دست آورد.
در این حالت نیز ابتدا با تعریف state مختص به آن شروع می‌کنیم و اینبار به عنوان مثال، مقدار اولیه‌ی آن‌را خارج از تابع جاری تنظیم می‌کنیم (جهت نمایش یک گزینه‌ی مهیای دیگر):
const initialLocationState = {
  latitude: null,
  longitude: null,
  speed: null
};

const App = () => {
  // ...
  const [location, setLocation] = useState(initialLocationState);
سپس جهت کار با این API، مقدار اولیه‌ی موقعیت کاربر و همچنین ردیابی تغییرات آن‌را در متد useEffect، تنظیم می‌کنیم:
  useEffect(() => {
    // ...

    navigator.geolocation.getCurrentPosition(handleGeolocation);
    const watchId = navigator.geolocation.watchPosition(handleGeolocation);

    return () => {
      // ...
      navigator.geolocation.clearWatch(watchId);
    };
  }, [count]);
در اینجا متد getCurrentPosition، با متد addEventListener متفاوت است و تنها یک callback function را دریافت می‌کند که در آن می‌توان setLocation را جهت به روز رسانی موقعیت جاری جغرافیایی کاربر، فراخوانی کرد. مشکلی که با این متد وجود دارد، نداشتن معادلی شبیه به متد removeEventListener است. یعنی API آن روشی را برای unmount آن فراهم نکرده‌است. البته متد watchPosition که تغییرات موقعیت کاربر را ردیابی می‌کند، دارای API مخصوص پاکسازی آن نیز هست که در این کدها ذکر شده‌است.

یک روش برای حل این مشکل و غیرفعال کردن دستی listener متد getCurrentPosition پس از unmount، تعریف یک متغیر mounted پیش از متد useEffect است:
  let mounted = true;

  useEffect(() => {
   // ...

    return () => {
      // ...
      mounted = false;
    };
  }, [count]);
و آن‌را در زمان پاکسازی useEffect، با false مقدار دهی می‌کنیم. اکنون زمانیکه می‌خواهیم رویدادگردان این Listener را تعریف کنیم، تنها بر اساس مقدار متغیر mounted عمل خواهیم کرد که از نشتی حافظه‌ی آن جلوگیری می‌کند:
  const handleGeolocation = event => {
    if (mounted) {
      setLocation({
        latitude: event.coords.latitude,
        longitude: event.coords.longitude,
        speed: event.coords.speed
      });
    }
  };
در آخر هم برای نمایش آن در متد رندر به صورت زیر عمل می‌کنیم:
<h2>Geolocation</h2>
<p>Latitude is {location.latitude}</p>
<p>Longitude is {location.longitude}</p>
<p>Your speed is {location.speed ? location.speed : "0"}</p>

سؤال: در اینجا شیء location چندین بار تکرار شده‌است. آیا می‌توان مقادیر خواص آن‌را توسط Object Destructuring نیز به دست آورد؟
پاسخ: بله. در اینجا هم Object Destructuring بر روی location state، کار می‌کند:
const [{ latitude, longitude, speed }, setLocation] = useState(
    initialLocationState
  );
که پس از آن، دیگر نیازی به تکرار شیء location نخواهد بود:
<h2>Geolocation</h2>
<p>Latitude is {latitude}</p>
<p>Longitude is {longitude}</p>
<p>Your speed is {speed ? speed : "0"}</p>


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-30-part-01.zip
مطالب
آشنایی با قابلیت FileStream اس کیوال سرور 2008 - قسمت سوم

در انتهای قسمت قبل، نحوه‌ی ایجاد یک جدول جدید با فیلدی از نوع فایل استریم بررسی شد، حال اگر جدولی از پیش وجود داشت، نحوه‌ی افزودن فیلد ویژه مورد نظر به آن، به صورت زیر است:

alter table tbl_files set(filestream_on ='default')

go
alter table tbl_files
add

[systemfile] varbinary(max) filestream null ,
FileId uniqueidentifier not null rowguidcol unique default (newid())
go

در ادامه جدول tblFiles قسمت قبل را در نظر بگیرید:

CREATE TABLE [tblFiles](
[FileId] [uniqueidentifier] ROWGUIDCOL NOT NULL,
[Title] [nvarchar](255) NOT NULL,
[SystemFile] [varbinary](max) FILESTREAM NULL,
UNIQUE NONCLUSTERED
(
[FileId] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF, IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY] FILESTREAM_ON [fsg1]

ALTER TABLE [dbo].[tblFiles] ADD DEFAULT (newid()) FOR [FileId]
GO

نحوه‌ی افزودن رکوردی جدید به جدول tblFiles :

INSERT INTO [tblFiles]
(
[Title],
[SystemFile]
)
VALUES
(
'file-1',
CAST('data data data' AS VARBINARY(MAX))
)
در اینجا سعی کرده‌ایم یک رشته ساده را در فیلدی از نوع فایل استریم ذخیره کنیم که روش کار به صورت فوق است. از آنجائیکه مقدار پیش فرض FileId را هنگام تعریف جدول به NEWID تنظیم کرده‌ایم، نیازی به ذکر آن نیست و به صورت خودکار محاسبه و ذخیره خواهد شد.
اگر کنجکاو باشید که این فایل اکنون کجا ذخیره شده و نحوه‌ی مدیریت آن توسط اس کیوال سرور به چه صورتی است، فقط کافی است به مسیری که هنگام افزودن گروه فایل‌ها و فایل مربوطه در تنظیمات خواص دیتابیس در قسمت قبل مشخص کردیم، مراجعه کرد (شکل زیر).



بدیهی است افزودن یک رشته به این صورت کاربرد عملی ندارد و صرفا جهت یک مثال ارائه شد. در ادامه، نحوه‌ی ثبت محتویات یک فایل را در فیلدی از نوع فایل استریم و سپس خواندن اطلاعات آن‌را از طریق برنامه نویسی بررسی خواهیم کرد:

using System;
using System.IO;
using System.Data.SqlClient;
using System.Data;

namespace FileStreamTest
{
class CFS
{
/// <summary>
/// افزودن رکورد به جدول حاوی ستونی از نوع فایل استریم
/// </summary>
/// <param name="filePath">مسیر فایل</param>
/// <param name="title">عنوانی دلخواه</param>
public static void AddNewRecord(string filePath, string title)
{
//آیا فایل وجود دارد؟
if (!File.Exists(filePath))
throw new FileNotFoundException(
"لطفا مسیر فایل معتبری را مشخص نمائید", filePath);

//خواندن اطلاعات فایل در آرایه‌ای از بایت‌ها
byte[] buffer = File.ReadAllBytes(filePath);

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//ساخت عبارت افزودن پارامتری
using (SqlCommand objSqlCmd = new SqlCommand(
"INSERT INTO [tblFiles]([Title],[SystemFile]) VALUES(@title , @file)",
objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.Text;

//تعریف وضعیت پارامترها و مقدار دهی آن‌ها
objSqlCmd.Parameters.AddWithValue("@title", title);
objSqlCmd.Parameters.AddWithValue("@file", buffer);

//اجرای فرامین
objSqlCmd.ExecuteNonQuery();
}

//پایان تراکنش
objSqlTran.Commit();
}
}
}

/// <summary>
/// دریافت اطلاعات فایل ذخیره شده به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها
/// </summary>
/// <param name="fileId">کلید مورد استفاده</param>
/// <returns></returns>
public static byte[] GetDataFromDb(string fileId)
{
byte[] data = null;

using (SqlConnection objConn = new SqlConnection())
{
//کوئری اس کیوال پارامتری جهت دریافت محتویات فایل
string cmdText = "SELECT SystemFile FROM tblFiles WHERE FileId=@id";
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(cmdText, objConn))
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objConn.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objConn.Open();

//تنظیم کردن وضعیت و مقدار پارامتر تعریف شده در کوئری
objCmd.Parameters.AddWithValue("@id", fileId);

//اجرای فرامین و دریافت فایل
using (SqlDataReader objread = objCmd.ExecuteReader())
{
if (objread != null)
if (objread.Read())
{
if (objread["SystemFile"] != DBNull.Value)
data = (byte[])objread["SystemFile"];
}
}
}
}

return data;
}
}
}

مثالی در مورد روش استفاده از کلاس فوق :

using System.IO;

namespace FileStreamTest
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
CFS.AddNewRecord(@"C:\filest05.PNG", "test1");

//آی دی رکورد ذخیره شده در دیتابیس برای مثال
byte[] data = CFS.GetDataFromDb("BB848D45-382C-4D95-BF4E-52C3509407D4");
if (data != null)
{
File.WriteAllBytes(@"C:\tst.PNG", data);
}
}
}
}
روش فوق با روش متداول افزودن یک فایل به دیتابیس اس کیوال سرور هیچ تفاوتی ندارد و این‌جا هم بدون مشکل کار می‌کند. اطلاعات نهایی به صورت فایل‌هایی بر روی سیستم که توسط اس کیوال سرور مدیریت خواهند شد و با جدول شما یکپارچه‌اند، ذخیره می‌شوند.

در روش دیگری که در اکثر مقالات مرتبط مورد استفاده است، از شیء SqlFileStream کمک گرفته شده و نحوه‌ی انجام آن نیز به صورت زیر می‌باشد.
در ابتدا دو رویه ذخیره شده زیر را ایجاد می‌کنیم:

CREATE PROCEDURE [AddFile](@Title NVARCHAR(255), @filepath VARCHAR(MAX) OUTPUT)
AS
BEGIN
SET NOCOUNT ON;

DECLARE @ID UNIQUEIDENTIFIER
SET @ID = NEWID()

INSERT INTO [tblFiles]
(
[FileId],
[title],
[SystemFile]
)
VALUES
(
@ID,
@Title,
CAST('' AS VARBINARY(MAX))
)

SELECT @filepath = SystemFile.PathName()
FROM tblFiles
WHERE FileId = @ID
END
GO

CREATE PROCEDURE [GetFilePath](@Id VARCHAR(50))
AS
BEGIN
SET NOCOUNT ON;

SELECT SystemFile.PathName()
FROM tblFiles
WHERE FileId = @ID
END
در رویه ذخیره شده AddFile ، ابتدا رکوردی بر اساس عنوان دلخواه ورودی با یک فایل خالی ایجاد می‌شود. سپس مسیر سیستمی این فایل را در آرگومان خروجی filepath قرار می‌دهیم. SystemFile.PathName از اس کیوال سرور 2008 جهت فیلدهای فایل استریم به اس کیوال سرور اضافه شده است. از این مسیر در برنامه خود جهت نوشتن بایت‌های فایل مورد نظر در آن توسط شیء SqlFileStream استفاده خواهیم کرد.
رویه ذخیره شده GetFilePath نیز تنها مسیر سیستمی فایل استریم ذخیره شده را بر می‌گرداند.
به این ترتیب کدهای برنامه به صورت زیر تغییر خواهند کرد:

using System.Data.SqlClient;
using System.Data;
using System.Data.SqlTypes;
using System.IO;

namespace FileStreamTest
{
class CFSqlFileStream
{
/// <summary>
/// افزودن رکورد به جدول حاوی ستونی از نوع فایل استریم
/// </summary>
/// <param name="filePath">مسیر فایل</param>
/// <param name="title">عنوانی دلخواه</param>
public static void AddNewRecord(string filePath, string title)
{
//آیا فایل وجود دارد؟
if (!File.Exists(filePath))
throw new FileNotFoundException(
"لطفا مسیر فایل معتبری را مشخص نمائید", filePath);

//خواندن اطلاعات فایل در آرایه‌ای از بایت‌ها
byte[] buffer = File.ReadAllBytes(filePath);

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//استفاده از رویه ذخیره شده افزودن فایل
using (SqlCommand objSqlCmd = new SqlCommand(
"AddFile", objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;

//مشخص ساختن وضعیت و مقدار پارامتر عنوان
SqlParameter objSqlParam1 = new SqlParameter("@Title", SqlDbType.NVarChar, 255);
objSqlParam1.Value = title;

//مشخص ساختن پارامتر خروجی رویه ذخیره شده
SqlParameter objSqlParamOutput = new SqlParameter("@filepath", SqlDbType.VarChar, -1);
objSqlParamOutput.Direction = ParameterDirection.Output;

//افزودن پارامترها به شیء کامند
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParam1);
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParamOutput);

//اجرای رویه ذخیره شده
objSqlCmd.ExecuteNonQuery();

//و سپس دریافت خروجی آن
string Path = objSqlCmd.Parameters["@filepath"].Value.ToString();

//زمینه تراکنش فایل استریم موجود را دریافت کرده و از آن برای نوشتن محتویات فایل استفاده خواهیم کرد
//این مورد نیز یکی از تازه‌های اس کیوال سرور 2008 است
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(
"SELECT GET_FILESTREAM_TRANSACTION_CONTEXT()", objSqlCon, objSqlTran))
{
byte[] objContext = (byte[])objCmd.ExecuteScalar();
using (SqlFileStream objSqlFileStream =
new SqlFileStream(Path, objContext, FileAccess.Write))
{
objSqlFileStream.Write(buffer, 0, buffer.Length);
}
}
}

objSqlTran.Commit();
}
}
}

/// <summary>
/// دریافت اطلاعات فایل ذخیره شده به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها
/// </summary>
/// <param name="fileId">کلید مورد استفاده</param>
/// <returns></returns>
public static byte[] GetDataFromDb(string fileId)
{
byte[] buffer = null;

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//استفاده از رویه ذخیره شده دریافت مسیر فایل
using (SqlCommand objSqlCmd =
new SqlCommand("GetFilePath", objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;

//مشخص ساختن پارامتر ورودی رویه ذخیره شده و مقدار دهی آن
SqlParameter objSqlParam1 = new SqlParameter("@ID", SqlDbType.VarChar, 50);
objSqlParam1.Value = fileId;
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParam1);

//اجرای رویه ذخیره شده و دریافت مسیر سیستمی فایل استریم
string path = string.Empty;
using (SqlDataReader sdr = objSqlCmd.ExecuteReader())
{
sdr.Read();
path = sdr[0].ToString();
}

//زمینه تراکنش فایل استریم موجود را دریافت کرده و از آن برای خواندن محتویات فایل استفاده خواهیم کرد
//این مورد نیز یکی از تازه‌های اس کیوال سرور 2008 است
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(
"SELECT GET_FILESTREAM_TRANSACTION_CONTEXT()", objSqlCon, objSqlTran))
{
byte[] objContext = (byte[])objCmd.ExecuteScalar();

using (SqlFileStream objSqlFileStream =
new SqlFileStream(path, objContext, FileAccess.Read))
{
buffer = new byte[(int)objSqlFileStream.Length];
objSqlFileStream.Read(buffer, 0, buffer.Length);
}
}
}

objSqlTran.Commit();
}
}

return buffer;
}
}
}
در پایان برای تکمیل بحث می‌توان به مقاله‌ی مرجع زیر مراجعه کرد:
FILESTREAM Storage in SQL Server 2008

مطالب
آشنایی با CLR: قسمت هجدهم
در قسمت قبلی با نحوه‌ی نسخه بندی اسمبلی‌ها آشنا شدیم؛ ولی به غیر از نسخه بندی، فرهنگ (culture) هم قسمتی از عوامل شناسایی یک اسمبلی است. به عنوان نمونه من میتوانم یک اسمبلی داشته باشم که برای زبان آلمانی، انگلیسی آمریکایی، انگلیسی بریتانیایی و ... آماده شده است.
شناسایی فرهنگ یک اسمبلی از طریق یک رشته است که شامل یک تگ اصلی و ثانویه طبق استاندارد RFC1766 می‌باشد. جدول زیر تعدادی از این تگ‌ها را نمایش می‌دهد.
 تگ اولیه  تگ ثانویه  فرهنگ مربوطه 
 De آلمانی 
 De  AT  آلمانی اتریشی
 De  CH  آلمانی سوئیسی
 En  -  انگلیسی
 En  GB  انگلیسی بریتانیا
 En  US  انگلیسی آمریکایی
در حالت عادی که یک اسمبلی را که تنها شامل کد می‌شود، دارید برای آن culture تعریف نمی‌شود. چون مشخصه‌ی خاصی ندارد که به آن فرهنگ خاصی هم تعلق بگیرد. به این اسمبلی‌ها Culture Neutral یا خنثی می‌گویند.
حال اگر شما در حال طراحی برنامه‌ای هستید که منابع Resources شامل مشخصه‌های فرهنگی و منطقه‌ای می‌شوند، مایکروسافت به شدت توصیه می‌کند که بحث کد را از منابع جدا کرده و اسمبلی هایشان جدا شوند. یک اسمبلی برای کدها و منابع مشترک استفاده شود که هیچ خصوصیت فرهنگی و منطقه‌ای خاصی ندارد. حال یک یا چند اسمبلی جداگانه برای منابع ساخته که هر کدام از آن‌ها به فرهنگ و منطقه‌ی خاصی اشاره می‌کنند. به این نوع اسمبلی‌ها Satellite Assembly یا اسمبلی ماهواره‌ای گویند.
عموما از ابزار AL برای ساخت اسمبلی‌های ماهواره ای استفاده می‌شود. دلیل آن هم اینست که این اسمبلی‌ها چون عموما کدی را شامل نمی‌شوند، ساخت آن‌ها از طریق کامپایلر ممکن نیست. برای معرفی یک اسمبلی ماهواره‌ای باید از سوئیچ c یا culture استفاده کرد و به عنوان ورودی، این سوئیچ تگ‌ها را به آن نسبت داد.
/c[ulture]:En-US
بعد از اینکه اسمبلی ساخته شد در مسیر برنامه، در یک زیردایرکتوری که با همان شناسه‌ی تگ‌ها نام گرفته است، ذخیره می‌کنیم. به عنوان مثال اگر مسیر زیر، مسیر برنامه ما باشد:
C:\MyApp
اسمبلی ماهواره‌ای با مشخصات بالا باید در مسیر زیر قرار بگیرد:
C:\MyApp\en-US
در صورتی که قصد دارید در زمان اجرا به منابع یک اسمبلی ماهواره‌ای دسترسی پیدا کنید می‌توانید از کلاس زیر استفاده کنید:
System.Resources.ResourceManager
به هر حال اگر کدهای شما در فرهنگ و منطقه تاثیر دارند و دوست دارید اسمبلی کدها هم به عنوان یک اسمبلی ماهواره‌ای شناخته شوند از خصوصیت زیر برای معرفی اسمبلی خود استفاده کنید:
 System.Reflection.AssemblyCultureAttribute

===============
[assembly:AssemblyCulture("de­-CH")]
در AL هم از سوئیچ Culture/ استفاده می‌شود. به طور عادی شما نباید یک اسمبلی بسازید که به اسمبلی ماهواره ای اشاره می‌کند و جداول متادیتا اسمبلی‌ها باید به اسمبلی‌های خنثی اشاره کنند. اگر شما قصد دسترسی به اعضاء و خصوصیات یک اسمبلی ماهواره‌ای را دارید باید از طریق Reflection که در آینده در مورد آن صحبت خواهد شد اینکار را انجام دهید.( در  کتاب جفری ریچر   به فصل بیست و سوم Assembly Loading and Reflection مراجعه شود)
نظرات مطالب
بررسی روش ارتقاء به NET Core 1.1.
بله به این مورد برخورد کردم اما قبل از اینکه publish صورت گیرد خطای نسخه 1.0 رو دریافت خواهید کرد و باید اصطلاحی که شما فرمودید را اعمال و سپس توزیع کرد.
اما پس از اعمال این مورد هم مشکل برطرف نمیشه.
توزیع بدون فایل Microsoft.AspNetCore.Hosting.dll انجام میشود.
در نسخه قبلی 1.0 هم همینطور بوده که با کپی کردن فایل از مسیر هایی (که در نظر قبلی مشخص کردم ) به مسیر فایل‌های توزیع شده مشکل رفع میشد.
برای مثال فایل هایی مانند :
 Microsoft.AspNetCore.Hosting.Server.Abstractions.dll
Microsoft.AspNetCore.Server.IISIntegration.dll
هم نیاز به کپی در مسیر توزیع فایل‌های پروژه داشتند.