نظرات اشتراک‌ها
نگارش نهایی RTL Bootstrap 3 ویرایش Less منتشر شد!
Visual Studio 2012 update 3 (به بعد) به صورت خودکار فایل‌های less رو می‌تونه کامپایل و تفسیر کنه (در ادیتور باز و آن‌ها را ذخیره کنید).
و یا از پروژه dotless استفاده کنید. نحوه یکپارچه کردن dotless با MVC در اینجا. روش دیگر آن استفاده از پروژه Bundle Transformer است.
همچنین افزونه chrispy نیز برای اینکار موجود است.
مطالب
تغییرات Encoding در NET Core.
فرض کنید قصد دارید یک قطعه کد پیشین تغییر Encoding از ویندوز عربی، به یونیکد را که در Full .NET Framework به خوبی کار می‌کند، در NET Core. اجرا کنید:
var path = @"D:\file1.srt";
var data = System.IO.File.ReadAllText(path, Encoding.GetEncoding("windows-1256"));
System.IO.File.WriteAllText(path, data, Encoding.UTF8);
به محض اجرای این قطعه کد، استثنای ذیل را دریافت خواهید کرد:
 System.ArgumentException: 'windows-1256' is not a supported encoding name. For information on defining a custom encoding, see
the documentation for the Encoding.RegisterProvider method.
Parameter name: name
عنوان می‌کند که encoding مخصوص windows-1256 را نمی‌شناسد. این تغییری است که در نحوه‌ی ثبت سایر Encodings غیریونیکد صورت گرفته‌است.


معرفی اسمبلی System.Text.Encoding.CodePages

تمام Encodings غیریونیکد به اسمبلی ویژه‌ای به نام System.Text.Encoding.CodePages منتقل گردیده‌اند و به صورت پیش‌فرض هم هیچکدام از آن‌ها در سیستم معرفی و ثبت نشده‌اند.
به همین منظور ابتدا باید وابستگی ذیل را به فایل csproj برنامه اضافه کرد:
<ItemGroup>
    <PackageReference Include="System.Text.Encoding.CodePages" Version="4.3.0" />
</ItemGroup>


معرفی کل مجموعه‌ی Encodings غیریونیکد به برنامه

پس از بازیابی این وابستگی با اجرای دستور dotnet restore، اکنون می‌توان کل مجموعه‌ی Encodings موجود در آن‌را به سیستم معرفی نمود:
    public class MyClass 
    {
        static MyClass()
        {
            Encoding.RegisterProvider(CodePagesEncodingProvider.Instance);
        }
این‌کار نیز باید یکبار در طول عمر برنامه انجام شود. به همین جهت می‌توان این معرفی را در آغاز برنامه انجام داد و یا می‌توان آن‌را مانند مثال فوق به یک سازنده‌ی استاتیک منتقل نمود. در این حالت بدون هیچگونه تغییری در کدهای پیشین، امکان اجرای آن‌ها وجود خواهد داشت.


امکان دسترسی به تنها یک Encoding ویژه

قطعه کد عنوان شده، تمام Encoding موجود در اسمبلی System.Text.Encoding.CodePages را به صورت یکجا به سیستم معرفی می‌کند. مزیت آن عدم نیاز به تغییری در کدهای پیشین است؛ اما اگر تنها نیاز به یکی از آن‌ها را دارید، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد و دیگر نیازی به ذکر Encoding.RegisterProvider نیست:
 var enc1256 = CodePagesEncodingProvider.Instance.GetEncoding(1256);
نظرات مطالب
چک لیست تهیه یک برنامه ASP.NET MVC
- در فرم‌هایی که اطلاعاتی را به سرور Post می‌کنند الزامی است (خصوصا از لحاظ مسایل امنیتی)
- در گزارشات ... «بهتر» است اعمال شود. مثلا با کم کردن تعداد فیلدها به تعدادی که نمایش داده می‌شوند، می‌توان مصرف حافظه برنامه را کاهش داد. شاید یک جدول شما 20 خاصیت داشته باشد و در یک گزارش فقط 5 مورد آن نمایش داده شود. 15 مورد دیگر صرفا مصرف کننده حافظه خواهند شد اگر از viewModel استفاده نکنید. (ولی ... در کل بهتر است اینگونه باشد)
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت نهم

استفاده از Log4Net جهت ثبت خروجی‌های SQL حاصل از NHibernate

هنگام استفاده از NHibernate، پس از افزودن ارجاعات لازم به اسمبلی‌های مورد نیاز آن به برنامه، یکی از اسمبلی‌هایی که به پوشه build برنامه به صورت خودکار کپی می‌شود، فایل log4net.dll است (حتی اگر ارجاعی را به آن اضافه نکرده باشیم) که جهت ثبت وقایع مرتبط با NHibernate مورد استفاده قرار می‌گیرد. خوب اگر مجبوریم که این وابستگی کتابخانه NHibernate را نیز در پروژه‌های خود داشته باشیم، چرا از آن استفاده نکنیم؟!
شرح مفصل استفاده از این کتابخانه سورس باز را در سایت اصلی آن می‌توان مشاهده کرد:


برای اینکه از این کتابخانه در برنامه خود جهت ثبت عبارات SQL تولیدی توسط NHibernate استفاده کنیم، باید مراحل زیر طی شوند:
الف) ارجاعی را به اسمبلی log4net.dll اضافه نمائید (کنار اسمبلی NHibernate در پوشه build برنامه باید موجود باشد)
ب) فایل app.config برنامه را (برنامه ویندوزی) به صورت زیر ویرایش کرده و چند سطر مربوطه را اضافه نمائید (در مورد برنامه‌های وب هم به همین شکل است. configSections فایل web.config تنظیم شده و سپس تنظیمات log4net را قبل از بسته شدن تگ configuration اضافه نمائید ) :

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<configSections>
<section name="log4net"
type="log4net.Config.Log4NetConfigurationSectionHandler,log4net" />
</configSections>

<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true"/>
</connectionStrings>

<log4net>
<appender name="rollingFile"
type="log4net.Appender.RollingFileAppender,log4net" >
<param name="File" value="NHibernate_Log.txt" />
<param name="AppendToFile" value="true" />
<param name="DatePattern" value="yyyy.MM.dd" />
<rollingStyle value="Size" />
<maxSizeRollBackups value="10" />
<maximumFileSize value="500KB" />
<staticLogFileName value="true" />
<layout type="log4net.Layout.PatternLayout,log4net">
<conversionPattern value="%d %p %m%n" />
</layout>
</appender>
<logger name="NHibernate.SQL">
<level value="ALL" />
<appender-ref ref="rollingFile" />
</logger>
</log4net>

</configuration>
ج) سپس باید فراخوانی زیر نیز در ابتدای کار برنامه صورت گیرد:

log4net.Config.XmlConfigurator.Configure();
در یک برنامه ASP.Net این فراخوانی باید در Application_Start فایل Global.asax.cs صورت گیرد.
یا در یک برنامه از نوع WinForms تنها کافی است سطر زیر را به فایل AssemblyInfo.cs برنامه اضافه کرد:

// Configure log4net using the .config file
[assembly: log4net.Config.XmlConfigurator(Watch = true)]
یا این سطر را به فایل Global.asax.cs یک برنامه ASP.Net نیز می‌توان اضافه کرد. Watch=true آن، با کمک FileSystemWatcher تغییرات فایل کانفیگ را تحت نظر داشته و هر بار که تغییر کند بلافاصله، تغییرات جدید را اعمال خواهد کرد.

د) هنگام استفاده از کتابخانه Fluent NHibernate حتما باید متد ShowSql در جایی که دیتابیس برنامه را تنظیم می‌کنیم (Fluently.Configure().Database) ذکر گردد (که نمونه آن‌را در مثال‌های قسمت‌های قبل ملاحظه‌ کرده‌اید).

توضیحاتی در مورد تنظیمات فوق:
configSections حتما باید در ابتدای فایل app.config‌ ذکر شود و گرنه برنامه کار نخواهد کرد.
سپس کانکشن استرینگ مورد استفاده در قسمت کانفیگ برنامه ذکر شده است.
در ادامه تنظیمات استاندارد مربوط به log4net را مشاهده می‌کنید.
در تنظیمات این کتابخانه، appender مشخص کننده محل ثبت وقایع است. زمانیکه که از RollingFileAppender استفاده کنیم، اطلاعات را در یک سری فایل ذخیره خواهد کرد (امکان ثبت وقایع در EventLog ویندوز، ارسال از طریق ایمیل و غیره نیز میسر است که جهت توضیحات بیشتر می‌توان به مستندات آن رجوع نمود).
سپس نام فایلی که اطلاعات وقایع در آن ثبت خواهند شد ذکر شده است (برای مثال NHibernate_Log.txt)، در ادامه مشخص گردیده که اطلاعات باید هر بار به این فایل Append و اضافه شوند. سطرهای بعدی مشخص می‌کنند که هر زمانیکه این لاگ فایل به 10 مگابایت رسید، یک فایل جدید تولید کن و هر بار 10 فایل آخر را نگه دار و مابقی فایل‌های قدیمی را حذف کن.
در قسمت PatternLayout مشخصات می‌کنیم که خروجی ثبت شده با چه فرمتی باشد. برای مثال یک سطر خروجی مطابق با تنظیمات فوق به شکل زیر خواهد بود:

2009-10-18 20:03:54,187 DEBUG INSERT INTO [Student] (Name) VALUES (@p0); select SCOPE_IDENTITY();@p0 = 'Vahid'
در قسمت Logger یک نام دلخواه ذکر شده و میزان اطلاعاتی که باید درج شود، از طریق مقدار level مورد نظر، قابل تنظیم است که می‌تواند یکی از مقادیر ALL ،DEBUG ،INFO ،WARN ،ERROR ،FATAL و یا OFF باشد. اینجا level در نظر گرفته شده ALL است که تمامی اطلاعات مرتبط با اعمال پشت صحنه NHibernate را لاگ خواهد کرد.
توسط appender-ref آن appender ایی را که در ابتدای کار تعریف و تنظیم کردیم، مشخص خواهیم کرد.

اگر هم با برنامه نویسی بخواهیم اطلاعاتی را به این لاگ فایل اضافه کنیم تنها کافی است بنویسیم:

log4net.LogManager.GetLogger("NHibernate.SQL").Info("test1");

اطلاعات بیشتر

ادامه دارد ...

مطالب
آشنایی با الگوی MVP

پروژه‌های زیادی را می‌توان یافت که اگر سورس کدهای آن‌ها را بررسی کنیم، یک اسپاگتی کد تمام عیار را در آن‌ها می‌توان مشاهده نمود. منطق برنامه، قسمت دسترسی به داده‌ها، کار با رابط کاربر، غیره و غیره همگی درون کدهای یک یا چند فرم خلاصه شده‌اند و آنچنان به هم گره خورده‌اند که هر گونه تغییر یا اعمال درخواست‌های جدید کاربران، سبب از کار افتادن قسمت دیگری از برنامه می‌شود.
همچنین از کدهای حاصل در یک پروژه، در پروژه‌‌های دیگر نیز نمی‌توان استفاده کرد (به دلیل همین در هم تنیده بودن قسمت‌های مختلف). حداقل نتیجه یک پروژه برای برنامه نویس، باید یک یا چند کلاس باشد که بتوان از آن به عنوان ابزار تسریع انجام پروژه‌های دیگر استفاده کرد. اما در یک اسپاگتی کد، باید مدتی طولانی را صرف کرد تا بتوان یک متد را از لابلای قسمت‌های مرتبط و گره خورده با رابط کاربر استخراج و در پروژه‌ای دیگر استفاده نمود. برای نمونه آیا می‌توان این کدها را از یک برنامه ویندوزی استخراج کرد و آن‌ها را در یک برنامه تحت وب استفاده نمود؟

یکی از الگوهایی که شیوه‌ی صحیح این جدا سازی را ترویج می‌کند، الگوی MVP یا Model-View-Presenter می‌باشد. خلاصه‌ی این الگو به صورت زیر است:


Model :
من می‌دانم که چگونه اشیاء برنامه را جهت حصول منطقی خاص، پردازش کنم.
من نمی‌دانم که چگونه باید اطلاعاتی را به شکلی بصری به کاربر ارائه داد یا چگونه باید به رخ‌دادها یا اعمال صادر شده از طرف کاربر پاسخ داد.

View :
من می‌دانم که چگونه باید اطلاعاتی را به کاربر به شکلی بصری ارائه داد.
من می‌دانم که چگونه باید اعمالی مانند data binding و امثال آن را انجام داد.
من نمی‌دانم که چگونه باید منطق پردازشی موارد ذکر شده را فراهم آورم.

Presenter :
من می‌دانم که چگونه باید درخواست‌های رسیده کاربر به View را دریافت کرده و آن‌ها را به Model‌ انتقال دهم.
من می‌دانم که چگونه باید اطلاعات را به Model ارسال کرده و سپس نتیجه‌ی پردازش آن‌ها را جهت نمایش در اختیار View قرار دهم.
من نمی‌دانم که چگونه باید اطلاعاتی را ترسیم کرد (مشکل View است نه من) و نمی‌دانم که چگونه باید پردازشی را بر روی اطلاعات انجام دهم. (مشکل Model است و اصلا ربطی به اینجانب ندارد!)


یک مثال ساده از پیاده سازی این روش
برنامه‌ای وبی را بنویسید که پس از دریافت شعاع یک دایره از کاربر، مساحت ‌آن‌را محاسبه کرده و نمایش دهد.
یک تکست باکس در صفحه قرار خواهیم داد (txtRadius) و یک دکمه جهت دریافت درخواست کاربر برای نمایش نتیجه حاصل در یک برچسب به نام lblResult

الف) پیاده سازی به روش متداول (اسپاگتی کد)

protected void btnGetData_Click(object sender, EventArgs e)
{
lblResult.Text = (Math.PI * double.Parse(txtRadius.Text) * double.Parse(txtRadius.Text)).ToString();
}
بله! کار می‌کنه!
اما این مشکلات را هم دارد:
- منطق برنامه (روش محاسبه مساحت دایره) با رابط کاربر گره خورده.
- کدهای برنامه در پروژه‌ی دیگری قابل استفاده نیست. (شما متد یا کلاسی را این‌جا با قابلیت استفاده مجدد می‌توانید پیدا می‌کنید؟ آیا یکی از اهداف برنامه نویسی شیءگرا تولید کدهایی با قابلیت استفاده مجدد نبود؟)
- چگونه باید برای آن آزمون واحد نوشت؟

ب) بهبود کد و جدا سازی لایه‌ها از یکدیگر

در روش MVP متداول است که به ازای هر یک از اجزاء ابتدا یک interface نوشته شود و سپس این اینترفیس‌ها پیاده سازی گردد.

پیاده سازی منطق برنامه:

1- ایجاد Model :
یک فایل جدید را به نام CModel.cs به پروژه اضافه کرده و کد زیر را به آن خواهیم افزود:

using System;

namespace MVPTest
{
public interface ICircleModel
{
double GetArea(double radius);
}

public class CModel : ICircleModel
{
public double GetArea(double radius)
{
return Math.PI * radius * radius;
}
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید اکنون منطق برنامه از موارد زیر اطلاعی ندارد:
- خبری از textbox و برچسب و غیره نیست. اصلا نمی‌داند که رابط کاربری وجود دارد یا نه.
- خبری از رخ‌دادهای برنامه و پاسخ دادن به آن‌ها نیست.
- از این کد می‌توان مستقیما و بدون هیچ تغییری در برنامه‌های دیگر هم استفاده کرد.
- اگر باگی در این قسمت وجود دارد، تنها این کلاس است که باید تغییر کند و بلافاصله کل برنامه از این بهبود حاصل شده می‌تواند بدون هیچگونه تغییری و یا به هم ریختگی استفاده کند.
- نوشتن آزمون واحد برای این کلاس که هیچگونه وابستگی به UI ندارد ساده است.


2- ایجاد View :
فایل دیگری را به نام CView.cs را به همراه اینترفیس زیر به پروژه اضافه می‌کنیم:

namespace MVPTest
{
public interface IView
{
string RadiusText { get; set; }
string ResultText { get; set; }
}
}

کار View دریافت ابتدایی مقادیر از کاربر توسط RadiusText و نمایش نهایی نتیجه توسط ResultText است البته با یک اما.
View نمی‌داند که چگونه باید این پردازش صورت گیرد. حتی نمی‌داند که چگونه باید این مقادیر را به Model جهت پردازش برساند یا چگونه آن‌ها را دریافت کند (به همین جهت از اینترفیس برای تعریف آن استفاده شده).

3- ایجاد Presenter :
در ادامه فایل جدیدی را به نام CPresenter.cs‌ با محتویات زیر به پروژه خواهیم افزود:

namespace MVPTest
{
public class CPresenter
{
IView _view;

public CPresenter(IView view)
{
_view = view;
}

public void CalculateCircleArea()
{
CModel model = new CModel();
_view.ResultText = model.GetArea(double.Parse(_view.RadiusText)).ToString();
}
}
}

کار این کلاس برقراری ارتباط با Model است.
می‌داند که چگونه اطلاعات را به Model ارسال کند (از طریق _view.RadiusText) و می‌داند که چگونه نتیجه‌ی پردازش را در اختیار View قرار دهد. (با انتساب آن به _view.ResultText)
نمی‌داند که چگونه باید این پردازش صورت گیرد (کار مدل است نه او). نمی‌داند که نتیجه‌ی نهایی را چگونه نمایش دهد (کار View است نه او).
روش معرفی View به این کلاس به constructor dependency injection معروف است.

اکنون کد وب فرم ما که در قسمت (الف) معرفی شده به صورت زیر تغییر می‌کند:

using System;

namespace MVPTest
{
public partial class _Default : System.Web.UI.Page, IView
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
}

public string RadiusText
{
get { return txtRadius.Text; }
set { txtRadius.Text = value; }
}
public string ResultText
{
get { return lblResult.Text; }
set { lblResult.Text = value; }
}

protected void btnGetData_Click(object sender, EventArgs e)
{
CPresenter presenter = new CPresenter(this);
presenter.CalculateCircleArea();
}
}
}

در این‌جا یک وهله از Presenter برای برقراری ارتباط با Model ایجاد می‌شود. همچنین کلاس وب فرم ما اینترفیس View را نیز پیاده سازی خواهد کرد.

مطالب
آغاز به کار با Twitter Bootstrap در ASP.NET MVC
Twitter Bootstrap یک فریم ورک CSS بسیار محبوب سورس باز تولید برنامه‌های وب به کمک HTML، CSS و جاوا اسکریپت است. این فریم ورک حاوی بسیاری از المان‌های مورد نیاز جهت تولید وب سایت‌هایی زیبا، مانند دکمه‌ها، عناصر فرم‌ها، منوها، ویجت‌ها و غیره است. تمام این‌ها نیز همانطور که عنوان شد برمبنای HTML، CSS و جاوا اسکریپت تهیه شده‌اند؛ بنابراین در هر نوع فناوری سمت سروری مانند ASP.NET، PHP، روبی و امثال آن قابل استفاده است.


دریافت Twitter Bootstrap

محل اصلی دریافت Twitter Bootstrap، آدرس ذیل است:
البته ما از آن در اینجا به شکل خام فوق استفاده نخواهیم کرد؛ زیرا نیاز است قابلیت‌های استفاده در محیط‌های راست به چپ فارسی نیز به آن اضافه شود. برای این منظور می‌توانید از یکی از دو بسته نیوگت ذیل استفاده نمائید:


و یا حتی از منابع سایت http://rbootstrap.ir نیز می‌توان استفاده کرد.
برای نمونه دستور زیر را در کنسول پاورشل ویژوال استودیو وارد نمائید تا اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS مورد نیاز به پروژه جاری اضافه شوند:
 PM> Install-Package Twitter.BootstrapRTL
پس از نصب، شاهد افزوده شدن چنین فایل‌هایی به یک پروژه ASP.NET MVC خواهیم بود:


در اینجا فایل‌های min، نگارش‌های فشرده شده فایل‌های js یا css هستند که با توجه به امکانات اضافه شده به ASP.NET MVC4، از آن‌ها استفاده نخواهیم کرد و برای افزودن و تعریف آن‌ها از امکانات Bundling and minification توکار فریم ورک ASP.NET MVC به نحوی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، استفاده می‌کنیم.
فایل‌های png اضافه شده، آیکون‌های مخصوص Twitter Bootstrap هستند که اصطلاحا به آن‌ها sprite images نیز گفته می‌شود. در این نوع تصاویر، تعداد زیادی آیکون در کنار هم، برای بهینه سازی تعداد بار رفت و برگشت به سرور جهت دریافت تصاویر، طراحی شده و قرار گرفته‌اند.
فایل‌های js این مجموعه اختیاری بوده و برای استفاده از ویجت‌های Twitter Bootstrap مانند آکاردئون کاربرد دارند. این فایل‌ها برای اجرا، نیاز به jQuery خواهند داشت.


افزودن تعاریف اولیه Twitter Bootstrap به یک پروژه ASP.NET MVC

امکانات Bundling and minification در نوع پروژه‌های نسبتا جامع‌تر ASP.NET MVC به صورت پیش فرض لحاظ شده است. اما اگر یک پروژه خالی را شروع کرده‌اید، نیاز است بسته نیوگت آن‌را نیز نصب کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.Web.Optimization
پس از آن، کلاس کمکی BundleConfig ذیل را به پروژه جاری اضافه نمائید. به کمک آن قصد داریم امکانات Bundling and minification را فعال کرده و همچنین به آن بگوییم اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS تعریف شده را به همان نحوی که معرفی می‌کنیم، پردازش کن (توسط کلاس سفارشی AsIsBundleOrderer).

using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Optimization;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Helper
{
    /// <summary>
    /// A custom bundle orderer (IBundleOrderer) that will ensure bundles are 
    /// included in the order you register them.
    /// </summary>
    public class AsIsBundleOrderer : IBundleOrderer
    {
        public IEnumerable<FileInfo> OrderFiles(BundleContext context, IEnumerable<FileInfo> files)
        {
            return files;
        }
    }

    public static class BundleConfig
    {
        private static void addBundle(string virtualPath, bool isCss, params string[] files)
        {
            BundleTable.EnableOptimizations = true;

            var existing = BundleTable.Bundles.GetBundleFor(virtualPath);
            if (existing != null)
                return;

            Bundle newBundle;
            if (HttpContext.Current.IsDebuggingEnabled)
            {
                newBundle = new Bundle(virtualPath);
            }
            else
            {
                newBundle = isCss ? new Bundle(virtualPath, new CssMinify()) : new Bundle(virtualPath, new JsMinify());
            }
            newBundle.Orderer = new AsIsBundleOrderer();

            foreach (var file in files)
                newBundle.Include(file);

            BundleTable.Bundles.Add(newBundle);
        }

        public static IHtmlString AddScripts(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyles(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddScriptUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Url(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyleUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Url(virtualPath);
        }
    }
}
نکته دیگری که در این کلاس سفارشی درنظر گرفته شده، عدم فعال سازی مباحث Bundling and minification در حالت Debug است. اگر در وب کانفیگ، تنظیمات پروژه را بر روی Release قرار دهید فعال خواهد شد (مناسب برای توزیع) و در حالت توسعه برنامه (حالت دیباگ)، این اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS، قابلیت دیباگ و بررسی را نیز خواهند داشت.

پس از افزودن کلاس‌های کمکی فوق، به فایل layout پروژه مراجعه کرده و تعاریف ذیل را به ابتدای فایل اضافه نمائید:
@using Mvc4TwitterBootStrapTest.Helper
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>@ViewBag.Title</title>
    @BundleConfig.AddStyles("~/Content/css",
                            "~/Content/bootstrap.css",
                            "~/Content/bootstrap-responsive.css",
                            "~/Content/Site.css"
                            )
    @BundleConfig.AddScripts("~/Scripts/js",
                            "~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js",
                            "~/Scripts/bootstrap.min.js"
                            )
    @RenderSection("JavaScript", required: false)
</head>
و اگر برنامه را اجرا کنید، بجای حداقل 8 مدخل اشاره کننده به فایل‌های اسکریپت و CSS مورد نیاز یک برنامه ASP.NET MVC، فقط دو مدخل ذیل را مشاهده خواهید نمود:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>Index</title>
    <link href="/Content/css?v=vsUQD0OJg4AJ-RZH8jSRRCu_rjl2U1nZrmSsaUyxoAc1" rel="stylesheet"/>
    <script src="/Scripts/js?v=GezdoTDiWY3acc3mI2Ujm_7nKKzh6Lu1Wr8TGyyLpW41"></script>
</head>
به این ترتیب تعداد رفت و برگشت‌های مرورگر به سرور، برای دریافت فایل‌های مورد نیاز جهت رندر صحیح یک صفحه، به شدت کاهش خواهد یافت. همچنین این فایل‌ها در حالت release فشرده نیز خواهند شد؛ به همراه تنظیم خودکار هدر کش شدن آن‌ها برای مدتی مشخص، جهت کاهش بار سرور و کاهش پهنای باند مصرفی آن.


مفاهیم پایه‌ای Twitter Bootstrap

الف) Semantic class names
به عبارتی کلاس‌های Twitter Bootstrap دارای نام‌هایی معنا دار و مفهومی می‌باشند؛ مانند کلاس‌های CSS‌ایی، به نام‌های Succes، Error، Info و امثال آن. این نام‌ها مفهومی را می‌رسانند؛ اما در مورد نحوه پیاده سازی آن‌ها جزئیاتی را بیان نمی‌کنند.
برای نمونه می‌توان کلاسی را به نام redText ایجاد کرد. هر چند این نام، توضیحاتی را در مورد علت وجودی‌اش بیان می‌کند، اما بسیار ویژه بوده و در مورد جزئیات پیاده سازی آن نیز اطلاعاتی را ارائه می‌دهد. در این حالت redText معنایی ندارد. چرا یک Text باید قرمز باشد؟ برای مثال این متن قرمز است چون مثلا شخصی، به آن رنگ ویژه علاقه دارد، یا اینکه قرمز است بخاطر نمایش خطایی در صفحه؟ به همین جهت در Twitter Bootstrap از نام‌های مفهومی یاده شده، مانند Error استفاده می‌شود. نام‌هایی معنا دار اما بدون دقیق شدن در مورد ریز جزئیات پیاده سازی آن‌ها. در این حالت می‌توان قالب جدیدی را تدارک دید و با ارائه تعاریف جدیدی برای کلاس Error و نحوه نمایش دلخواهی را به آن اعمال نمود.
یا برای نمونه نام rightside را برای نمایش ستونی در صفحه، درنظر بگیرید. این نام بسیار ویژه است؛ اما Sematic name آن می‌تواند sidebar باشد تا بدون دقیق شدن در جزئیات پیاده سازی آن، در چپ یا راست صفحه قابل اعمال باشد.
Semantic class names کلیدهایی هستند جهت استفاده مجدد از قابلیت‌های یک فریم ورک CSS.

ب) Compositional classes
اکثر کلاس‌های Twitter Bootstrap دارای محدوده کاری کوچکی هستند و به سادگی قابل ترکیب با یکدیگر جهت رسیدن به نمایی خاص می‌باشند. برای مثال به سادگی می‌توان به یک table سه ویژگی color، hover و width برگرفته شده از Twitter Bootstrap را انتساب داد و نهایتا به نتیجه دلخواه رسید؛ بدون اینکه نگران باشیم افزودن کلاس جدیدی در اینجا بر روی سایر کلاس‌های انتساب داده شده، تاثیر منفی دارد.

ج) Conventions
برای استفاده از اکثر قابلیت‌های این فریم ورک CSS یک سری قراردادهای پیش فرضی وجود دارند. برای مثال اگر از کلاس توکار pagination به همراه یک سری ul و li استفاده کنید، به صورت خودکار یک pager شکیل ظاهر خواهد شد. یا برای مثال اگر به یک html table کلاس‌های table table-striped table-hover را انتساب دهیم، به صورت خودکار قراردادهای پیش فرض table مجموعه Twitter Bootstrap به آن اعمال شده، به همراه رنگی ساختن یک درمیان زمینه ردیف‌ها و همچنین فعال سازی تغییر رنگ ردیف‌ها با حرکت ماوس از روی آن‌ها.


طرحبندی صفحات یک سایت به کمک Twitter Bootstrap

بررسی Grid layouts

Layout به معنای طرحبندی و چیدمان محتوا در یک صفحه است. یکی از متداولترین روش‌های طرحبندی صفحات چه در حالت چاپی و چه در صفحات وب، چیدمان مبتنی بر جداول و گریدها است. از این جهت که نحوه سیلان و نمایش محتوا از چپ به راست و یا راست به چپ را به سادگی میسر می‌سازند؛ به همراه اعمال حاشیه‌های مناسب جهت قسمت‌های متفاوت محتوای ارائه شده. Grid در طرحبندی، نمایش بصری نخواهد داشت اما در ساختار صفحه وجود داشته و مباحثی مانند جهت، موقعیت و یکپارچگی و یکدستی طراحی را سبب می‌شود.
به علاوه مرورگرها و مفهوم Grid نیز به خوبی با یکدیگر سازگار هستند. در دنیای HTML و ،CSS طراحی‌ها بر اساس مفهوم ساختار مستطیلی اشیاء صورت می‌گیرد:


برای نمونه در اینجا تصویر CSS Box Model را مشاهده می‌کنید. به این ترتیب، هر المان دارای محدوده‌ای مستطیلی با طول و عرض مشخص، به همراه ویژگی‌هایی مانند Margin، Border و Padding است.
در سال‌های اولیه طراحی وب، عموما کارهای طراحی صفحات به کمک HTML Tables انجام می‌شد. اما با پخته‌تر شدن CSS، استفاده از Tables برای طراحی صفحات کمتر و کمتر گشت تا اینکه نهایتا فریم ورک‌های CSS ایی پدید آمدند تا طراحی‌های مبتنی بر CSS را با ارائه گرید‌ها، ساده‌تر کنند. مانند Blue print، 960 GS و ... Twitter Bootstrap که طراحی مبتنی بر گرید‌های CSS ایی را به مجموعه قابلیت‌های دیگر خود افزوده است.


بررسی Fixed Grids

در اینجا در صفحه layout برنامه، یک Div دربرگیرنده دو Div دیگر را مشاهده می‌کنید:
<body>
    <div>
        <div>
            <h1>
                Title Title
            </h1>
            Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text
        </div>
        <div>
            @RenderBody()
        </div>
    </div>
</body>
اگر در این حالت صفحه را در مرورگر بررسی کنیم، تمام قسمت‌های نمایش داده شده به همین نحو از بالا به پایین صفحه قرار خواهند گرفت. اما قصد داریم این محتوا را، دو ستونی نمایش دهیم. Div به همراه Title در یک طرف صفحه و Div دربرگیرنده محتوای صفحات، در قسمتی دیگر.
برای اینکار در Twitter Bootstrap از کلاسی به نام row استفاده می‌شود که بیانگر یک ردیف است. این کلاس را به خارجی‌ترین Div موجود اعمال خواهیم کرد. در یک صفحه، هر تعداد row ایی را که نیاز باشد، می‌توان تعریف کرد. داخل این ردیف‌ها، امکان تعریف ستون‌های مختلف و حتی تعریف ردیف‌های تو در تو نیز وجود دارد. هر ردیف Twitter Bootstrap از 12 ستون تشکیل می‌شود و برای تعریف آن‌ها از کلاس span استفاده می‌گردد. در این حالت جمع اعداد ذکر شده پس از span باید 12 را تشکیل دهند.
<body>
    <div class="row">
        <div class="span7">
            <h1>
                Title Title
            </h1>
            Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text
        </div>
        <div  class="span5">
            @RenderBody()
        </div>
    </div>
</body>
برای نمونه در اینجا کلاس row به خارجی‌ترین Div موجود اعمال شده است. دو Div داخلی هر کدام دارای کلاس‌های span ایی جهت تشکیل ستون‌های داخل این ردیف هستند. جمع اعداد بکارگرفته شده پس از آن‌ها، عدد 12 را تشکیل می‌دهد. به این ترتیب به یک طراحی دو ستونی خواهیم رسید.


در این تصویر، قسمت RenderBody کار رندر اکشن متد Index کنترلر Home برنامه را با Viewایی معادل کدهای ذیل، انجام داده است:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
    Index</h2>
<div class="hero-unit">
    <h2>@ViewBag.Message</h2>
    <p>
        This is a template to demonstrate the way to beautify the default MVC template
        using Twitter Bootstrap website. It is pretty simple and easy.</p>
    <p>
        <a href="http://asp.net/mvc" class="btn btn-primary btn-large" style="color: White;">
            To learn more about ASP.NET MVC visit &raquo;</a></p>
</div>

درک نحوه عملکرد Grid در Twitter Bootstrap

در مثال ذیل 5 ردیف را مشاهده می‌کنید:
    <div class="row">
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span3">3</div>
        <div class="span4">4</div>
        <div class="span5">5</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span5">5</div>
        <div class="span7">7</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span3">3</div>
        <div class="span7 offset2">7 offset 2</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span12">12</div>
    </div>
در هر ردیف، امکان استفاده از حداکثر 12 ستون وجود دارد که یا می‌توان مانند ردیف اول، 12 ستون را ایجاد کرد و یا مانند ردیف دوم، سه ستون با عرض‌های متفاوت (و یا هر ترکیب دیگری که به جمع 12 برسد).
در ستون چهارم، از کلاس offset نیز استفاده شده است. این مورد سبب می‌شود ستون جاری به تعدادی که مشخص شده است به سمت چپ (با توجه به استفاده از حالت RTL در اینجا) رانده شود و سپس ترسیم گردد.
یا اینکه می‌توان مانند ردیف آخر، یک ستون را به عرض 12 که در حقیقت 940 پیکسل است، ترسیم نمود.
برای اینکه بتوانیم این گرید تشکیل شده و همچنین ستون‌ها را بهتر مشاهده کنیم، به فایل style.css سایت، تنظیم زیر را اضافه کنید:
[class*="span"]
{
background-color: lightblue;
text-align: center;
margin-top: 15px;
}


نکته جالب این گرید، Responsive یا واکنشگرا بودن آن است. در این حالت، عرض مرورگر را کم و زیاد کنید. خواهید دید که ستون‌ها در صورتیکه در عرض نمایشی جاری، قابل ارائه نباشند، به ردیف‌های بعدی منتقل خواهند شد.
البته باید دقت داشت که این گرید هیچگاه یک ستون را نخواهد شکست. برای نمونه ردیف آخر، همواره با همان عرض ثابتش نمایش داده می‌شود و با کوچکتر کردن اندازه مرورگر، یک اسکرول افقی برای نمایش محتوای آن ظاهر خواهد شد.


یک نکته
اگر نمی‌خواهید که چنین رفتار واکنش‌گرایی بروز کند، نیاز است کلیه ردیف‌ها را در div ایی با کلاسی به نام container محصور کنید.
به این ترتیب ابتدا گرید نمایش داده شده، در میانه صفحه ظاهر خواهد شد (پیشتر از سمت راست شروع شده بود). همچنین دیگر با کوچک و بزرگ شدن اندازه مرورگر، ستون‌ها به شکل یک پشته بر روی هم قرار نخواهند گرفت. (اگر پس از این تنظیم، چنین قابلیتی را مشاهده نکردید و هنوز هم طراحی، واکنشگرا بود، تعریف bootstrap-responsive.css را نیاز است برای آزمایش، از هدر صفحه حذف کنید)


بررسی Fluid Grids

به گرید قسمت قبل از این جهت Fixed Grid گفته می‌شود که عرض هر span آن با یک عدد مشخص تعیین گشته است. اما در حالت Fluid Grid، عرض هر span برحسب درصد تعیین می‌شود. بکارگیری درصد در اینجا به معنای امکان تغییر عرض یک ستون بر اساس عرض جاری Container آن است. در اینجا span12 دارای عرض 100 درصد خواهد بود.
در مثال قبل، برای استفاده از Fluid grids، تنها کافی است هرجایی کلاسی مساوی row وجود دارد، به row-fluid تغییر کند. همچنین کلاس container را به container-fluid تغییر دهید.
برای آزمایش آن، اندازه و عرض نمایشی مرورگر خود را تغییر دهید. اینبار مشاهده خواهید کرد که برخلاف حالت Fixed Grid، عرض ستون‌ها به صورت خودکار کم و زیاد می‌شوند. این مورد بر روی محتوای قرار گرفته در این ستون‌ها نیز تاثیر گذار است. برای مثال اگر یک تصویر را در حالت Fluid grid در ستونی قرار دهید، با تغییر عرض مرورگر، اندازه این تصویر نیز تغییر خواهند کرد؛ اما در حالت Fixed Grid خیر.
حالت Fluid، شیوه متداول استفاده از bootstrap در اکثر سایت‌های مهمی است که تابحال از این فریم ورک CSS استفاده کرده‌اند.



مروری بر طراحی واکنشگرا یا Responsive

این روزها تعدادی از کاربران، با استفاده از ابزارهای موبایل و تبلت‌ها از وب سایت‌ها بازدید می‌کنند. هر کدام از این‌ها نیز دارای اندازه نمایشی متفاوتی می‌باشند. بنابراین نیاز خواهد بود تا حالت بهینه‌ای را جهت اینگونه وسایل نیز طراحی نمود. حالت بهینه در اینجا به معنای قابل خواندن بودن متون، امکان استفاده از لینک‌های ورود به صفحات مختلف و همچنین حذف اسکرول و مباحث زوم جهت مشاهده صفحات است.
یکی از ویژگی‌های CSS به نام media چنین قابلیتی را فراهم می‌سازد. برای نمونه قسمتی از فایل bootstrap-responsive.css دارای چنین تعاریفی است:
@media (min-width: 768px) and (max-width: 979px) {
    .hidden-desktop {
        display: inherit !important;
    }
توسط این تنظیمات، شیوه نامه تعیین شده، تنها به صفحاتی با اندازه‌هایی بین 768 تا 979 پیکسل اعمال می‌شود (تعدادی از تبلت‌ها برای نمونه).
Bootstrap برای مدیریت اندازه‌های مختلف وسایل موبایل، شیوه‌نامه‌های خاصی را تدارک دیده است که از اندازه px480 و یا کمتر، تا px1200 و یا بیشتر را پوشش می‌دهد.
به این ترتیب با اندازه px940 که پیشتر در مورد آن بحث شد، اندازه span12 به صورت خودکار به اندازه‌های متناسب با صفحات نمایشی کوچکتر تنظیم می‌گردد. همچنین برای اندازه‌های صفحات کوچکتر از 768px به صورت خودکار از Fluid columns استفاده می‌گردد.
تنها کاری که برای اعمال این قابلیت باید صورت گیرد، افزودن تعاریف فایل bootstrap-responsive.css به هدر صفحه است که در قسمت قبل انجام گردید. این فایل باید پس از فایل اصلی bootstrap.css اضافه شود.


کلاس‌های کمکی طراحی واکنشگرا

Bootstrap شامل تعدادی کلاس کمکی در فایل bootstrap-responsive.css خود می‌باشد شامل visible-phone، visible-tablet و visible-desktop به علاوه hidden-phone، hidden-tablet و hidden-desktop. به این ترتیب می‌توان محتوای خاصی را جهت وسایل ویژه‌ای نمایان یا مخفی ساخت.
برای مثال محتوای مشخص شده با کلاس hidden-desktop، در اندازه وسایل دسکتاپ نمایش داده نخواهد شد.
برای آزمایش آن، شش div را با کلاس‌های یاد شده و محتوایی دلخواه ایجاد کرده و سپس اندازه عرض مرورگر را تغییر دهید تا بهتر بتوان مخفی یا نمایان ساختن محتوا را بر اساس اندازه صفحه جاری درک کرد.
یکی از کاربردهای این قابلیت، قرار دادن تبلیغاتی با اندازه‌های تصاویری مشخص برای وسایل مختلف است؛ بجای اینکه منتظر شویم تا Fluid layout اندازه تصاویر را به صورت خودکار کوچک یا بزرگ کند، که الزاما بهترین کیفیت را حاصل نخواهد ساخت.
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span4">
                <div class="visible-phone">
                    visible-phone</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="visible-tablet">
                    visible-tablet</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="visible-desktop">
                    visible-desktop</div>
            </div>
        </div>
    </div>
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span4">
                <div class="hidden-phone">
                    hidden-phone</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="hidden-tablet">
                    hidden-tablet</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="hidden-desktop">
                    hidden-desktop</div>
            </div>
        </div>
    </div>

مطالب
React 16x - قسمت 17 - مسیریابی - بخش 3 - یک تمرین
به عنوان تمرین، همان برنامه‌ی طراحی گریدی را که تا قسمت 14 تکمیل کردیم، با معرفی مسیریابی بهبود خواهیم بخشید. برای این منظور یک NavBar بوت استرپی را به بالای صفحه اضافه می‌کنیم که دارای سه لینک movies ،customers و rentals است. به همین جهت نیاز به دو کامپوننت مقدماتی customers و rentals نیز وجود دارد که تنها یک h1 را نمایش می‌دهند. به علاوه منوی راهبری برنامه نیز باید بر اساس مسیر فعال جاری، با رنگ مشخصی، فعال بودن مسیریابی گزینه‌ی انتخابی را مشخص کند. در این برنامه اگر کاربر، آدرس نامعتبری را وارد کرد، باید به صفحه‌ی not-found هدایت شود. همچنین می‌خواهیم تمام عناوین فیلم‌های نمایش داده شده‌ی در جدول، تبدیل به لینک‌هایی به صفحه‌ی جدید جزئیات آن‌ها شوند. در این صفحه باید یک دکمه‌ی Save هم وجود داشته باشد تا با کلیک بر روی آن، به صورت خودکار به صفحه‌ی movies هدایت شویم.


برپایی پیش‌نیازها

ابتدا کتابخانه‌ی react-router-dom را نصب می‌کنیم:
 npm i react-router-dom --save
سپس کامپوننت App را با BrowserRouter آن در فایل index.js محصور می‌کنیم؛ تا کار انتقال مدیریت تاریخچه‌ی مرور صفحات در مرورگر، به درخت کامپوننت‌های React انجام شود:
import { BrowserRouter } from "react-router-dom";

//...

ReactDOM.render(
  <BrowserRouter>
    <App />
  </BrowserRouter>,
  document.getElementById("root")
);


ایجاد کامپوننت‌های جدید مورد نیاز

برای تکمیل نیازمندی‌هایی که در مقدمه عنوان شد، این کامپوننت‌های جدید را ایجاد می‌کنیم:
کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\customers.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const Customers = () => {
  return <h1>Customers</h1>;
};

export default Customers;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\rentals.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const Rentals = () => {
  return <h1>Rentals</h1>;
};

export default Rentals;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\notFound.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const NotFound = () => {
  return <h1>Not Found</h1>;
};

export default NotFound;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\movieForm.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const MovieForm = () => {
  return (
    <div>
      <h1>Movie Form</h1>
      <button className="btn btn-primary">Save</button>
    </div>
  );
};

export default MovieForm;


ثبت مسیریابی‌های مورد نیاز برنامه

پس از نصب کتابخانه‌ی مسیریابی و راه اندازی آن، اکنون نوبت به تعریف مسیریابی‌های مورد نیاز برنامه در فایل app.js است:
import "./App.css";

import React from "react";
import { Redirect, Route, Switch } from "react-router-dom";

import Customers from "./components/customers";
import Movies from "./components/movies";
import NotFound from "./components/notFound";
import Rentals from "./components/rentals";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <Switch>
        <Route path="/movies" component={Movies} />
        <Route path="/customers" component={Customers} />
        <Route path="/rentals" component={Rentals} />
        <Route path="/not-found" component={NotFound} />
        <Redirect to="/not-found" />
      </Switch>
    </main>
  );
}

export default App;
- در اینجا ابتدا چهار مسیریابی جدید را جهت نمایش صفحات کامپوننت‌هایی که ایجاد کردیم، تعریف و سپس نکته‌ی «مدیریت مسیرهای نامعتبر درخواستی» قسمت قبل را نیز با افزودن کامپوننت Redirect، پیاده سازی کرده‌ایم. به علاوه پیشتر نمایش کامپوننت Movies را داخل container تعریف شده داشتیم که اکنون با وجود این مسیریابی‌ها، نیازی به تعریف المان آن نیست و از return تعریف شده، حذف شده‌است.
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، بلافاصله به http://localhost:3000/not-found هدایت می‌شویم. از این جهت که هنوز مسیریابی را برای / یا ریشه‌ی سایت که در ابتدا نمایش داده می‌شود، تنظیم نکرده‌ایم. به همین جهت Redirect زیر را پیش از آخرین Redirect تعریف شده اضافه می‌کنیم تا با درخواست ریشه‌ی سایت، به آدرس /movies هدایت شویم:
<Redirect from="/" to="/movies" />
و هانطور که در بخش 1 این قسمت بررسی کردیم، چون این مسیریابی با تمام آدرس‌های شروع شده‌ی با / تطابق پیدا می‌کند، وجود Switch در اینجا ضروری است؛ تا پس از انطباق با اولین مسیر ممکن، کار مسیریابی به پایان برسد. به علاوه با تعریف این Redirect، اگر مثلا آدرس نامعتبر http://localhost:3000/xyz را درخواست کنیم، به آدرس movies/ هدایت می‌شویم؛ چون / با xyz/ تطابق پیدا کرده و کار در همینجا به پایان می‌رسد. به همین جهت ذکر ویژگی exact در تعریف این Redirect ویژه ضروری است؛ تا صرفا به ریشه‌ی سایت پاسخ دهد:
<Redirect from="/" exact to="/movies" />


افزودن منوی راهبری به برنامه

ابتدا فایل جدید src\components\navBar.jsx را ایجاد می‌کنیم؛ با این محتوا:
import React from "react";
import { Link, NavLink } from "react-router-dom";

const NavBar = () => {
  return (
    <nav className="navbar navbar-expand-lg navbar-light bg-light">
      <Link className="navbar-brand" to="/">
        Home
      </Link>
      <button
        className="navbar-toggler"
        type="button"
        data-toggle="collapse"
        data-target="#navbarNavAltMarkup"
        aria-controls="navbarNavAltMarkup"
        aria-expanded="false"
        aria-label="Toggle navigation"
      >
        <span className="navbar-toggler-icon" />
      </button>
      <div className="collapse navbar-collapse" id="navbarNavAltMarkup">
        <div className="navbar-nav">
          <NavLink className="nav-item nav-link" to="/movies">
            Movies
          </NavLink>
          <NavLink className="nav-item nav-link" to="/customers">
            Customers
          </NavLink>
          <NavLink className="nav-item nav-link" to="/rentals">
            Rentals
          </NavLink>
        </div>
      </div>
    </nav>
  );
};

export default NavBar;
توضیحات:
- ساختار کلی NavBar ای را که ملاحظه می‌کنید، دقیقا از مثال‌های رسمی مستندات بوت استرپ 4 گرفته شده‌است و تمام classهای آن با className جایگزین شده‌اند.
- سپس تمام anchor‌های موجود در یک منوی راهبری بوت استرپ را به Link و یا NavLink تبدیل کرده‌ایم تا برنامه به صورت SPA عمل کند؛ یعنی با کلیک بر روی هر لینک، بارگذاری کامل صفحه در مرورگر صورت نگیرد و تنها محل و قسمتی که توسط کامپوننت‌های Route مشخص شده، به روز رسانی شوند. تفاوت NavLink با Link در کتابخانه‌ی react-router-dom، افزودن خودکار کلاس active به المانی است که بر روی آن کلیک شده‌است. به این ترتیب بهتر می‌توان تشخیص داد که هم اکنون در کجای منوی راهبری قرار داریم.
- پس از تبدیل anchor‌ها به Link و یا NavLink، مرحله‌ی بعد، تبدیل href‌های لینک‌های قبلی به ویژگی to است که هر کدام باید به یکی از مسیریابی‌های تنظیم شده، مقدار دهی گردد.

پس از تعریف کامپوننت منوی راهبری سایت، به app.js بازگشته و این کامپوننت را پیش از مسیریابی‌های تعریف شده اضافه می‌کنیم:
import NavBar from "./components/navBar";
// ...

function App() {
  return (
    <React.Fragment>
      <NavBar />
      <main className="container">
        // ...
      </main>
    </React.Fragment>
  );
}

export default App;
در اینجا چون نیاز به بازگشت دو المان NavBar و main وجود داشت، از React.Fragment برای محصور کردن آن‌ها استفاده کردیم.

به علاوه به فایل index.css برنامه مراجعه کرده و padding این navBar را صفر می‌کنیم تا از بالای صفحه و بدون فاصله‌ای نمایش داده شود و container اصلی نیز اندکی از پایین آن فاصله پیدا کند:
body {
  margin: 0;
  padding: 0 0 0 0;
  font-family: sans-serif;
}

.navbar {
  margin-bottom: 30px;
}

.clickable {
  cursor: pointer;
}
با این تغییر، اکنون ظاهر برنامه به صورت زیر در خواهد آمد:


اگر دقت کنید چون آدرس http://localhost:3000/movies در حال نمایش است، در منوی راهبری، گزینه‌ی متناظر با آن، با رنگی دیگر مشخص (فعال) شده‌است.


لینک کردن عناوین فیلم‌های نمایش داده شده به کامپوننت movieForm

برای تبدیل عناوین نمایش داده شده‌ی در جدول فیلم‌ها به لینک، به کامپوننت src\components\moviesTable.jsx مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
- در قدم اول باید بجای ذکر خاصیت Title در آرایه‌ی ستون‌های جدول:
class MoviesTable extends Component {
  columns = [
    { path: "title", label: "Title" },
یک محتوای لینک شده را نمایش دهیم:
class MoviesTable extends Component {
  columns = [
    {
      path: "title",
      label: "Title",
      content: movie => <Link to={`/movies/${movie._id}`}>{movie.title}</Link>
    },
در اینجا خاصیت content اضافه شده‌است تا یک المان React را مانند Link، بازگشت دهد و چون می‌خواهیم id هر فیلم نیز در اینجا ذکر شود، آن‌را به صورت arrow function تعریف کرده‌ایم تا شیء movie را گرفته و لینک به آن‌را تولید کند. در اینجا از یک template literal برای تولید پویای رشته‌ی منتسب به to استفاده کرده‌ایم.
همچنین این Link را هم باید در بالای این ماژول import کرد:
import { Link } from "react-router-dom";
تا اینجا عناوین فیلم‌ها را تبدیل به لینک‌هایی کردیم:



تعریف مسیریابی نمایش جزئیات یک فیلم انتخابی

اگر به تصویر فوق دقت کنید، به آدرس‌هایی مانند http://localhost:3000/movies/5b21ca3eeb7f6fbccd47181a رسیده‌ایم که به همراه id هر فیلم هستند. اکنون می‌خواهیم کلیک بر روی این لینک‌ها را جهت فعالسازی صفحه‌ی نمایش جزئیات فیلم، تنظیم کنیم. به همین جهت به فایل app.js مراجعه کرده و مسیریابی زیر را به ابتدای Switch تعریف شده اضافه می‌کنیم:
<Route path="/movies/:id" component={MovieForm} />
که نیاز به این import را هم دارد:
import MovieForm from "./components/movieForm";


تکمیل کامپوننت نمایش جزئیات یک فیلم

اکنون می‌خواهیم صفحه‌ی نمایش جزئیات فیلم، به همراه نمایش id فیلم باشد و همچنین با کلیک بر روی دکمه‌ی Save آن، کاربر را به صفحه‌ی movies هدایت کند. به همین جهت فایل src\components\movieForm.jsx را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
import React from "react";

const MovieForm = ({ match, history }) => {
  return (
    <div>
      <h1>Movie Form {match.params.id} </h1>
      <button
        className="btn btn-primary"
        onClick={() => history.push("/movies")}
      >
        Save
      </button>
    </div>
  );
};

export default MovieForm;
توضیحات:
- چون این کامپوننت، یک کامپوننت تابعی بدون حالت است، props را باید از طریق آرگومان خود دریافت کند و البته در همینجا امکان Object Destructuring خواصی که از آن نیاز داریم، مهیا است؛ مانند { match, history } که ملاحظه می‌کنید.
- سپس شیء match، امکان دسترسی به params ارسالی به صفحه را مانند id فیلم، میسر می‌کند.
- با استفاده از شیء history و متد push آن می‌توان علاوه بر به روز رسانی تاریخچه‌ی مرورگر، به مسیر مشخص شده بازگشت که در همینجا و به صورت inline، تعریف شده‌است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-17.zip
مطالب
مروری بر پلاگین‌های چندسکویی مرورگرها
NPAPI
این عبارت مخفف Netscape Plugin Application Programming Interface هست و یک پلاگین چندسکویی است که بسیاری از مرورگرها از آن استفاده می‌کنند. معماری این پلاگین ابتدا در سال 1995 برای مرورگر netscape نسخه 2 آن توسعه پیدا کرد. ولی رفته رفته توسط دیگر مرورگرها هم استفاده و پیاده سازی شد و البته تعدادی هم بعدها استفاده از آن را رها کردند و از فناوری‌های دیگری استفاده کردند.
کار این پلاگین تعریف یک سری ContentType مانند audio/mp3 است و موقعی‌که مرورگر در رندر کردن این صفحات به چنین محتوایی برخورد کند، پلاگین مربوط به این محتوا را در حافظه بار می‌کند تا پلاگین را در حافظه رندر کرده و جابجایی داده‌ها با پلاگین صورت بگیرد. سپس آن پلاگین محتوای مربوطه را رندر می‌کند. امروزه پلاگین‌ها در همان قسمت از حافظه صفحه مرورگر بار می‌شوند و مانند مرورگرهای قدیمی مجبور به اجرای برنامه خارجی برای محتواهای ناشناخته نیستند.
این API نیاز دارد هر پلاگین تقریبا 15 تابع را پیاده سازی کند. این توابع برای پیاده سازی، ایجاد، نابودسازی آن و موقعیت مکانی آن به کار می‌روند. NPAPI همچنین امکاناتی از قبیل اسکریت نویسی، چاپ کردن، تمام صفحه شدن، پلاگین بدون پنجره، استریم کردن محتوا را نیز دارد.
مبداء و منشا ابتدایی این فناوری از شرکت Adobe و محصول Adobe Reader آن و خواندن PDF‌های تحت وب آغاز گشت. در آن زمان در وب، تنها فرمت HTML به همراه تصاویر به عنوان محتوا حساب میشد و مابقی نوع‌ها به دانلود ختم می‌شدند و شرکت ادوب قصد داشت کاربران تجربه‌ی جدیدی از خواندن فایل‌های PDF را بر روی مرورگر وب داشته باشند و برای دیدن حتما نیازی به دانلود نداشته باشند.
شرکت ادوب برای جلب نظر توسعه دهنگان netscape از یک نسخه‌ی دمو استفاده کرد و موقعی که روی لینک یک PDF کلیک میشد به جای دانلود آن، محتوا داخل صفحه مرورگر رندر میشد که مخلوطی از کدهای html و PDF بود ولی آن‌ها خواستار یک سیستم یکپارچه بودند تا دیگر مرورگر netscape درگیر آن نباشد و بدون وابستگی به مرورگر و به طور مستقل این کار انجام شود که کم کم باعث ایجاد این API شد و از آن موقع در طول این سال‌ها مرورگرهای زیادی از این فناوری استفاده کردند تا استاندارد عمومی در توسعه مرورگرها باشد.

عدم پشتیبانی گوگل از این پلاگین API
گوگل در سال 2013 عدم پشتیبانی از این API را در مرورگرش اعلام کرد که در این حالت پشتیبانی از تمامی فناوری‌های مرتبط آن نیز خاتمه میابد که شامل جاوا و سیلورلایت می‌شود و دلیل آن مسائل پایداری و امنیت آن در کنار سایر موارد است.

پشتیبانی از اسکریپت نویسی
این ویژگی اجازه میدهد که شما با استفاده از کدهای جاوااسکریپت، در صفحات وب با پلاگین تعامل کنید. ابتدا netscape این امکان را اضافه کرد و بعدها موزیلا این ویژگی را با استفاده از فناوری هایی چون Live Connect ،  XP Connect و npRuntime ارتقاء بخشید.

Live Connect
از netscape 4 به بعد NPAPI برای اسکریپت نویسی توسعه یافت. این ویژگی به مرورگرها اجازه میدهد که برنامه‌های نوشته شده با جاوا و جاوااسکریپت، با صفحات وب به تعامل بپردازند. به عنوان مثال اپلت نوشته شده با جاوا می‌تواند با کدهای داخل صفحه ارتباط برقرار کند یا بیشتر از خود اسکریت‌های صفحه با محیط جاوااسکریت داخلی ارتباط برقرار کند.  با این ویژگی یک پلاگین میتواند یک نمونه کلاس جاوا را پیاده سازی و بازگرداند. این کلاس میتواند از طریق جاوااسکریت یا اپلت‌های جاوا صدا زده شود.

XP Connect
ابتدا قبل از هر چیز بگذارید با XPCOM اشنا شویم. XPCOM یا Cross Platform Component Object Model از طرف شرکت موزیلا ارائه شده است و اصلی‌ترین ویژگی آن اتصال چندین زبان به یکدیگر از طریق IDL یا یک زبان واسط است. بدین ترتیب برنامه نویس‌ها میتوانستند کدهای اختصاصی خود را با دیگر کامپوننت‌ها مرتبط کنند.
حال کار xpconnect برقراری ارتباط بین جاوااسکریپت با XPCOM یا کدهای نوشته شده توسعه گران است. XP Connect به اشیاء جاوااسکریپتی اجازه می‌دهد به طور مستقیم به اشیاء XPCom دسترسی داشته و آن‌ها را دستکاری کنند.

NPRuntime
در پایان سال 2004 بسیاری از شرکت‌های اصلی ارائه کننده مرورگرهای وب که از NPAPI استفاده می‌کردند، به این توافق رسیدند که از فناوری NPRuntime به عنوان یک اکستنشن (افزونه) برای تامین اسکریپت نویسی NPAPI استفاده کنند. اسکریپت نویسی این فناوری مستقل از دیگر فناوری‌هایی چون جاوا و XPCOM است و توسط گوگل (در آن زمان)، فایرفاکس، سافاری و اپرا (در آن زمان)  پشتیبانی می‌شود.

PPAPI
این فناوری در 12 آگوست 2009 معرفی شد. Pepper Plugin API مجموعه ای از تغییرات و اصلاحات روی NPAPI است که باعث انعطاف پذیری و امنیت بیشتر می‌شود. این افزونه جهت پیاده سازی آسان اجرای پلاگین در یک پروسه‌ی جداگانه است. هدف این پروژه تهیه یک فریمورک برای ایجاد پلاگین‌های مستقل یا Cross-Platform میباشد.
تعدادی از مواردی که در طراحی این افزونه در نظر گرفته شده است:
  • اجرای جداگانه از پروسه‌ی مرورگر
  • تعریف رویدادهای استاندارد و رسم تصاویر دو بعدی
  • تهیه گرافیک سه بعدی
  • ریجستری پلاگین
  • استاندارد سازی برای استفاده از سیستم رندر مرورگر Compositing Process 
  • تعریف مفهوم یا معنای واحد از NPAPI بین تمامی مروگرها
مرورگرهایی که در حال حاضر به این افزونه روی آورده اند طبعا مرورگر کروم و اپرا از نسخه 24 به بعد است.
شرکت موزیلا در سال 2011 اعلام کرد که فعلا علاقه ای به شرکت در این پروژه ندارد.
شرکت ادوب برای افزونه flash player اعلام کرد که دیگر تنها بر روی PPAPI فعالیت می‌کنند و از آخرین نسخه فلش پلیر 11.2 که برای NPAPI ایجاد شده است تنها به مدت پنج سال بسته‌های آپدیت آن را در دسترس قرار میدهد.

ActiveX
یکی دیگر از این پلاگین‌ها ActiveX است که توسط IE مورد استفاده قرار می‌گیرد ولی در مرورگر Edge  حذف شده است. به این دلیل، پشتیبانی از جاوا در این مرورگر قطع شده است و فلش پلیر را به صورت ذاخلی Built-in پشتیبانی می‌کند. امروزه بسیاری از تولیدکنندگان اعتقاد دارند که با Html5 بسیاری از مسائل حل می‌شود.
مطالب
آپلود فایل‌ها توسط برنامه‌های React به یک سرور ASP.NET Core به همراه نمایش درصد پیشرفت
قصد داریم اطلاعات یک فرم React را به همراه دو فایل الصاقی به آن، به سمت یک سرور ASP.NET Core ارسال کنیم؛ بطوریکه درصد پیشرفت ارسال فایل‌ها، زمان سپری شده، زمان باقی مانده و سرعت آپلود نیز گزارش داده شوند:



پیشنیازها
«بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core»
«ارسال فایل و تصویر به همراه داده‌های دیگر از طریق jQuery Ajax »

- در مطلب اول، روش دریافت فایل‌ها از کلاینت، در سمت سرور و ذخیره سازی آن‌ها در یک برنامه‌ی ASP.NET Core بررسی شده‌است که کلیات آن در اینجا نیز صادق است.
- در مطلب دوم، روش کار با FormData استاندارد بررسی شده‌است. هرچند در مطلب جاری از jQuery استفاده نمی‌شود، اما نکات نحوه‌ی کار با شیء FormData استاندارد، در اینجا نیز یکی است.


برپایی پروژه‌های مورد نیاز

ابتدا یک پوشه‌ی جدید مانند UploadFilesSample را ایجاد کرده و در داخل آن دستور زیر را اجرا می‌کنیم:
 dotnet new react
در مورد این قالب که امکان تجربه‌ی توسعه‌ی یکپارچه‌ی ASP.NET Core و React را میسر می‌کند، در مطلب «روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core» بیشتر بحث کرده‌ایم.
سپس در این پوشه، پوشه‌ی ClientApp پیش‌فرض آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون کمی قدیمی است. همچنین فایل‌های کنترلر و سرویس آب و هوای پیش‌فرض آن‌را به همراه پوشه‌ی صفحات Razor آن، حذف و پوشه‌ی خالی wwwroot را نیز به آن اضافه می‌کنیم.
همچنین بجای تنظیم پیش فرض زیر در فایل کلاس آغازین برنامه:
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
از تنظیم زیر استفاده کرده‌ایم تا با هر بار تغییری در کدهای پروژه‌ی ASP.NET، یکبار دیگر از صفر npm start اجرا نشود:
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
بدیهی است در این حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور بر روی پورت 3000، راه اندازی شود. البته ما برنامه را به صورت یکپارچه بر روی پورت 5001 وب سرور ASP.NET Core، مرور می‌کنیم.

اکنون در ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core ایجاد شده، دستور زیر را صادر می‌کنیم تا پروژه‌ی کلاینت React را با فرمت جدید آن ایجاد کند:
> create-react-app clientapp
سپس وارد این پوشه‌ی جدید شده و بسته‌های زیر را نصب می‌کنیم:
> cd clientapp
> npm install --save bootstrap axios react-toastify
توضیحات:
- برای استفاده از شیوه‌نامه‌های بوت استرپ، بسته‌ی bootstrap نیز در اینجا نصب می‌شود که برای افزودن فایل bootstrap.css آن به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل clientapp\src\index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- برای نمایش پیام‌های برنامه از کامپوننت react-toastify استفاده می‌کنیم که پس از نصب آن، با مراجعه به فایل app.js نیاز است importهای لازم آن‌را اضافه کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render آن نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
- برای ارسال فایل‌ها به سمت سرور از کتابخانه‌ی معروف axios استفاده خواهیم کرد.


ایجاد کامپوننت React فرم ارسال فایل‌ها به سمت سرور

پس از این مقدمات، فایل جدید clientapp\src\components\UploadFileSimple.jsx را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";
import axios from "axios";
import { toast } from "react-toastify";

export default function UploadFileSimple() {

  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();


  return (
    <form>
      <fieldset className="form-group">
        <legend>Support Form</legend>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="description">
            Description
          </label>
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file1">
            File 1
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file2">
            File 2
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file2"
            onChange={event => setSelectedFile2(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <button
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
          >
            Submit
          </button>
        </div>
      </fieldset>
    </form>
  );
}
کاری که تا این مرحله انجام شده، بازگشت UI فرم برنامه توسط یک functional component است.
- توسط آن یک textbox به همراه دو فیلد ارسال فایل، به فرم اضافه شده‌اند.
- مرحله‌ی بعد، دسترسی به فایل‌های انتخابی کاربر و همچنین مقدار توضیحات وارد شده‌است. به همین جهت با استفاده از useState Hook، روش دریافت و تنظیم این مقادیر را مشخص کرده‌ایم:
  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();
با React Hooks، بجای تعریف یک state، به صورت خاصیت، آن‌را صرفا use می‌کنیم و یا همان useState، که یک تابع است و باید در ابتدای کامپوننت، مورد استفاده قرار گیرد. این متد برای شروع به کار، نیاز به یک state آغازین را دارد؛ مانند انتساب یک رشته‌ی خالی به description. سپس اولین خروجی متد useState که داخل یک آرایه مشخص شده‌است، همان متغیر description است که توسط state ردیابی خواهد شد. اینبار بجای متد this.setState قبلی که یک متد عمومی بود، متدی اختصاصی را صرفا جهت تغییر مقدار همین متغیر description به نام setDescription به عنوان دومین خروجی متد useState، تعریف می‌کنیم. بنابراین متد useState، یک initialState را دریافت می‌کند و سپس یک مقدار را به همراه یک متد، جهت تغییر state آن، بازگشت می‌دهد. همین کار را برای دو فیلد دیگر نیز تکرار کرده‌ایم. بنابراین selectedFile1، فایلی است که توسط متد setSelectedFile1 تنظیم خواهد شد و این تنظیم، سبب رندر مجدد UI نیز خواهد گردید.
- پس از طراحی state این فرم، مرحله‌ی بعدی، استفاده از متدهای set تمام useStateهای فوق است. برای مثال در مورد یک textbox معمولی، می‌توان آن‌را به صورت inline تعریف کرد و با هر بار تغییری در محتوای آن، این رخ‌داد را به متد setDescription ارسال نمود تا مقدار وارد شده را به متغیر حالت description انتساب دهد:
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
در مورد فیلدهای دریافت فایل‌ها، روش انجام اینکار به صورت زیر است:
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
چون المان‌های دریافت فایل می‌توانند بیش از یک فایل را نیز دریافت کنند (اگر ویژگی multiple، به تعریف تگ آن‌ها اضافه شود)، به همین جهت خاصیت files بر روی آن‌ها قابل دسترسی شده‌است. اما چون در اینجا ویژگی multiple ذکر نشده‌است، بنابراین تنها یک فایل توسط آن‌ها قابل دریافت است و به همین جهت دسترسی به اولین فایل و یا files[0] را در اینجا مشاهده می‌کنید. بنابراین با فراخوانی متد setSelectedFile1، اکنون متغیر حالت selectedFile1، مقدار دهی شده و قابل استفاده است.


تشکیل مدل ارسال داده‌ها به سمت سرور

در فرم‌های معمولی، عموما داده‌ها به صورت یک شیء JSON به سمت سرور ارسال می‌شوند؛ اما در اینجا وضع متفاوت است و به همراه توضیحات وارد شده، دو فایل باینری نیز وجود دارند.
در حالت ارسال متداول فرم‌هایی که به همراه المان‌های دریافت فایل هستند، ابتدا یک ویژگی enctype با مقدار multipart/form-data به المان فرم اضافه می‌شود و سپس این فرم به سادگی قابلیت post-back به سمت سرور را پیدا می‌کند:
<form enctype="multipart/form-data" action="/upload" method="post">
   <input id="file-input" type="file" />
</form>
اما اگر قرار باشد همین فرم را توسط جاوا اسکریپت به سمت سرور ارسال کنیم، روش کار به صورت زیر است:
let file = document.getElementById("file-input").files[0];
let formData = new FormData();
 
formData.append("file", file);
fetch('/upload/image', {method: "POST", body: formData});
ابتدا به خاصیت files و اولین فایل آن دسترسی پیدا کرده و سپس شیء استاندارد FormData را بر اساس آن و تمام فیلدهای فرم تشکیل می‌دهیم. FormData ساختاری شبیه به یک دیکشنری را دارد و از کلیدهایی که متناظر با Id المان‌های فرم و مقادیری متناظر با مقادیر آن المان‌ها هستند، تشکیل می‌شود که توسط متد append آن، به این دیکشنری اضافه خواهند شد. در آخر هم شیء formData را به سمت سرور ارسال می‌کنیم.
در یک برنامه‌ی React نیز باید دقیقا چنین مراحلی طی شوند. تا اینجا کار دسترسی به مقدار files[0] و تشکیل متغیرهای حالت فرم را انجام داده‌ایم. در مرحله‌ی بعد، شیء FormData را تشکیل خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  // ...

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);


      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      setDescription("");
  };

  return (
    <form onSubmit={handleSubmit}>
    </form>
  );
}
به همین جهت، ابتدا کار مدیریت رخ‌داد onSubmit فرم را انجام داده و توسط آن با استفاده از متد preventDefault، از post-back متداول فرم به سمت سرور جلوگیری می‌کنیم. سپس شیء FormData را بر اساس مقادیر حالت متناظر با المان‌های فرم، تشکیل می‌دهیم. کلیدهایی که در اینجا ذکر می‌شوند، نام خواص مدل متناظر سمت سرور را نیز تشکیل خواهند داد.


ارسال مدل داده‌های فرم React به سمت سرور

پس از تشکیل شیء FormData در متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، اکنون با استفاده از کتابخانه‌ی axios، کار ارسال این اطلاعات را به سمت سرور انجام خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  const apiUrl = "https://localhost:5001/api/SimpleUpload/SaveTicket";

  // ...
  const [isUploading, setIsUploading] = useState(false);

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);

    try {
      setIsUploading(true);

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });

      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      console.log("uploadResult", data);

      setIsUploading(false);
      setDescription("");
    } catch (error) {
      setIsUploading(false);
      toast.error(error);
    }
  };


  return (
  // ...
  );
}
در اینجا نحوه‌ی ارسال شیء FormData را توسط کتابخانه‌ی axios به سمت سرور مشاهده می‌کنید. با استفاده از متد post آن، به سمت مسیر api/SimpleUpload/SaveTicket که آن‌را در ادامه تکمیل خواهیم کرد، شیء formData متناظر با اطلاعات فرم، به صورت async، ارسال شده‌است. همچنین headers آن نیز به همان «"enctype="multipart/form-data» که پیشتر توضیح داده شد، تنظیم شده‌است.
در قطعه کد فوق، متغیر جدید حالت isLoading را نیز مشاهده می‌کنید. از آن می‌توان برای فعال و غیرفعال کردن دکمه‌ی submit فرم در زمان ارسال اطلاعات به سمت سرور، استفاده کرد:
<button
   disabled={ isUploading }
   className="btn btn-primary"
   type="submit"
>
  Submit
</button>
به این ترتیب اگر فراخوانی await axios.post هنوز به پایان نرسیده باشد، مقدار isUploading مساوی true بوده و سبب غیرفعال شدن دکمه‌ی submit می‌شود.


اعتبارسنجی سمت کلاینت فایل‌های ارسالی به سمت سرور

در اینجا شاید نیاز باشد نوع و یا اندازه‌ی فایل‌های انتخابی توسط کاربر را تعیین اعتبار کرد. به همین جهت متدی را برای اینکار به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const isFileValid = selectedFile => {
    if (!selectedFile) {
      // toast.error("Please select a file.");
      return false;
    }

    const allowedMimeTypes = [
      "image/png",
      "image/jpeg",
      "image/gif",
      "image/svg+xml"
    ];
    if (!allowedMimeTypes.includes(selectedFile.type)) {
      toast.error(`Invalid file type: ${selectedFile.type}`);
      return false;
    }

    const maxFileSize = 1024 * 500;
    const fileSize = selectedFile.size;
    if (fileSize > maxFileSize) {
      toast.error(
        `File size ${(fileSize / 1024).toFixed(
          2
        )} KB must be less than ${maxFileSize / 1024} KB`
      );
      return false;
    }

    return true;
  };
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا فایلی انتخاب شده‌است یا خیر؟ سپس فایل انتخاب شده، باید دارای یکی از MimeTypeهای تعریف شده باشد. همچنین اندازه‌ی آن نیز نباید بیشتر از 500 کیلوبایت باشد. در هر کدام از این موارد، یک خطا توسط react-toastify به کاربر نمایش داده خواهد شد.

اکنون برای استفاده‌ی از این متد دو راه وجود دارد:
الف) استفاده از آن در متد مدیریت کننده‌ی submit اطلاعات:
  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    if (!isFileValid(selectedFile1) || !isFileValid(selectedFile2)) {
      return;
    }
در ابتدای متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، متد isFileValid را بر روی دو متغیر حالتی که حاوی اطلاعات فایل‌های انتخابی توسط کاربر هستند، فراخوانی می‌کنیم.

ب) استفاده‌ی از آن جهت غیرفعال کردن دکمه‌ی submit:
<button
            disabled={
              isUploading ||
              !isFileValid(selectedFile1) ||
              !isFileValid(selectedFile2)
            }
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
>
   Submit
</button>
می‌توان دقیقا در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند نیز به انتخاب او واکنش نشان داد. چون مقدار دهی‌های متغیرهای حالت، همواره سبب رندر مجدد فرم می‌شوند و در این حالت مقدار ویژگی disabled نیز محاسبه‌ی مجدد خواهد شد، بنابراین در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند، متد isFileValid نیز بر روی آن فراخوانی شده و در صورت نیاز، خطایی به او نمایش داده می‌شود.


نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها

کتابخانه‌ی axios، امکان دسترسی به میزان اطلاعات آپلود شده‌ی به سمت سرور را به صورت یک رخ‌داد فراهم کرده‌است که در ادامه از آن برای نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها استفاده می‌کنیم:
      const startTime = Date.now();

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        },
        onUploadProgress: progressEvent => {
          const { loaded, total } = progressEvent;

          const timeElapsed = Date.now() - startTime;
          const uploadSpeed = loaded / (timeElapsed / 1000);

          setUploadProgress({
            queueProgress: Math.round((loaded / total) * 100),
            uploadTimeRemaining: Math.ceil((total - loaded) / uploadSpeed),
            uploadTimeElapsed: Math.ceil(timeElapsed / 1000),
            uploadSpeed: (uploadSpeed / 1024).toFixed(2)
          });
        }
      });
هر بار که متد رویدادگردان onUploadProgress فراخوانی می‌شود، به همراه اطلاعات شیء progressEvent است که خواص loaded آن به معنای میزان اطلاعات آپلود شده و total هم جمع کل اندازه‌ی اطلاعات در حال ارسال است. بر این اساس و همچنین زمان شروع عملیات، می‌توان اطلاعاتی مانند درصد پیشرفت عملیات، مدت زمان باقیمانده، مدت زمان سپری شده و سرعت آپلود اطلاعات را محاسبه کرد و سپس توسط آن، شیء state ویژه‌ای را به روز رسانی کرد که به صورت زیر تعریف می‌شود:
  const [uploadProgress, setUploadProgress] = useState({
    queueProgress: 0,
    uploadTimeRemaining: 0,
    uploadTimeElapsed: 0,
    uploadSpeed: 0
  });
هر بار به روز رسانی state، سبب رندر مجدد UI می‌شود. به همین جهت متدی را برای رندر جدولی که اطلاعات شیء state فوق را نمایش می‌دهد، به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const showUploadProgress = () => {
    const {
      queueProgress,
      uploadTimeRemaining,
      uploadTimeElapsed,
      uploadSpeed
    } = uploadProgress;

    if (queueProgress <= 0) {
      return <></>;
    }

    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th width="15%">Event</th>
            <th>Status</th>
          </tr>
        </thead>
        <tbody>
          <tr>
            <td>
              <strong>Elapsed time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeElapsed} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Remaining time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeRemaining} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Upload speed</strong>
            </td>
            <td>{uploadSpeed} KB/s</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Queue progress</strong>
            </td>
            <td>
              <div
                className="progress-bar progress-bar-info progress-bar-striped"
                role="progressbar"
                aria-valuemin="0"
                aria-valuemax="100"
                aria-valuenow={queueProgress}
                style={{ width: queueProgress + "%" }}
              >
                {queueProgress}%
              </div>
            </td>
          </tr>
        </tbody>
      </table>
    );
  };
و این متد را به این شکل در ذیل المان fieldset فرم، اضافه می‌کنیم تا کار رندر نهایی را انجام دهد:
{showUploadProgress()}
هربار که state به روز می‌شود، مقدار شیء uploadProgress دریافت شده و بر اساس آن، 4 سطر جدول نمایش پیشرفت آپلود، تکمیل می‌شوند.
در اینجا از کامپوننت progress-bar خود بوت استرپ برای نمایش درصد آپلود فایل‌ها استفاده شده‌است. اگر style آن‌را هر بار با مقدار جدید queueProgress به روز رسانی کنیم، سبب نمایش پویای این progress-bar خواهد شد.

یک نکته: اگر می‌خواهید درصد پیشرفت آپلود را در حالت آزمایش local بهتر مشاهده کنید، دربرگه‌ی network، سرعت را بر روی 3G تنظیم کنید (مانند تصویر ابتدای بحث)؛ در غیراینصورت همان ابتدای کار به علت بالا بودن سرعت ارسال فایل‌ها، 100 درصد را مشاهده خواهید کرد.


دریافت فرم React درخواست پشتیبانی، در سمت سرور و ذخیره‌ی فایل‌های آن‌

بر اساس نحوه‌ی تشکیل FormData سمت کلاینت:
const formData = new FormData();
formData.append("description", description);
formData.append("file1", selectedFile1);
formData.append("file2", selectedFile2);
مدل سمت سرور معادل با آن به صورت زیر خواهد بود:
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace UploadFilesSample.Models
{
    public class Ticket
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Description { set; get; }

        public IFormFile File1 { set; get; }

        public IFormFile File2 { set; get; }
    }
}
که در اینجا هر selectedFile سمت کلاینت، به یک IFormFile سمت سرور نگاشت می‌شود. نام این خواص نیز باید با نام کلیدهای اضافه شده‌ی به دیکشنری FormData، یکی باشند.
پس از آن کنترلر ذخیره سازی اطلاعات Ticket را مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using UploadFilesSample.Models;

namespace UploadFilesSample.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class SimpleUploadController : Controller
    {
        private readonly IWebHostEnvironment _environment;

        public SimpleUploadController(IWebHostEnvironment environment)
        {
            _environment = environment;
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
        {
            var file1Path = await saveFileAsync(ticket.File1);
            var file2Path = await saveFileAsync(ticket.File2);

            //TODO: save the ticket ... get id

            return Created("", new { id = 1001 });
        }

        private async Task<string> saveFileAsync(IFormFile file)
        {
            const string uploadsFolder = "uploads";
            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
            if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
            {
                Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
            }

            //TODO: Do security checks ...!

            if (file == null || file.Length == 0)
            {
                return string.Empty;
            }

            var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
            using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
            {
                await file.CopyToAsync(fileStream);
            }

            return $"/{uploadsFolder}/{file.Name}";
        }
    }
}
توضیحات تکمیلی:
- تزریق IWebHostEnvironment در سازنده‌ی کلاس کنترلر، سبب می‌شود تا از طریق خاصیت WebRootPath آن، به wwwroot دسترسی پیدا کنیم و فایل‌های نهایی را در آنجا ذخیره سازی کنیم.
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، هنوز هم model binding کار کرده و می‌توان شیء Ticket را به نحو متداولی دریافت کرد:
public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
ویژگی FromForm نیز مرتبط است به هدر multipart/form-data ارسالی از سمت کلاینت:
      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: UploadFilesSample.zip
برای اجرای آن، پس از صدور فرمان dotnet restore که سبب بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت نیز می‌شود، ابتدا به پوشه‌ی clientapp مراجعه کرده و فایل run.cmd را اجرا کنید. با اینکار react development server بر روی پورت 3000 شروع به کار می‌کند. سپس به پوشه‌ی اصلی برنامه‌ی ASP.NET Core بازگشت شده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید. این اجرا سبب راه اندازی وب سرور برنامه و همچنین ارائه‌ی برنامه‌ی React بر روی پورت 5001 می‌شود.
مطالب
پروژه Microsoft.AspNet.Mvc.Futures و تولید مسیرهای Strongly typed
پیشتر مطلبی را در مورد پروژه‌ی T4MVC در این سایت مطالعه کرد‌ه‌اید. هدف از آن تولید مسیرهای Strongly typed در ASP.NET MVC است. برای مثال بجای اینکه بنویسیم
 @Html.ActionLink("text", "Index", "Home")
می‌توان نوشت:
 @Html.ActionLink("text", result: MVC.Home.Index())
مزیت آن، امکان بررسی در زمان کامپایل مسیرهای تعریف شده‌است؛ بجای اینکه روزی متوجه شویم، مسیر تعریف شده‌ی قسمتی از پروژه، دیگر معتبر نیست و قسمت‌های متعددی تغییر کرده‌اند.
پروژه‌ی T4MVC توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET تهیه شده‌است. همچنین مدتی است مایکروسافت پروژه‌ی دیگری را نیز به نام Microsoft.AspNet.Mvc.Futures در حال تهیه و آزمایش دارد که از آن نیز می‌توان برای تولید لینک‌های Strongly typed استفاده کرد.


نصب کتابخانه‌ی Microsoft ASP.NET MVC Futures

برای نصب کتابخانه‌ی آینده‌ی ASP.NET MVC، تنها کافی است دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت صادر کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.Mvc.Futures

نحوه‌ی تعریف مسیرهای Strongly typed، توسط کتابخانه‌ی آینده‌ی ASP.NET MVC

پس از نصب بسته‌ی Microsoft.AspNet.Mvc.Futures، جهت سهولت کار نیاز است اسمبلی آن‌را که Microsoft.Web.Mvc.dll نام دارد، به تمام صفحات سایت معرفی کنیم. برای این منظور فایل web.config پوشه‌ی views را گشوده و یک سطر تعریف فضای نام Microsoft.Web.Mvc را به آن اضافه کنید:
  <system.web.webPages.razor>
    <host  />
    <pages pageBaseType="System.Web.Mvc.WebViewPage">
      <namespaces>
        <!-- سایر تعاریف -->
        <add namespace="Microsoft.Web.Mvc"/> <!-- این سطر اضافه شود -->
      </namespaces>
    </pages>
  </system.web.webPages.razor>

یک نکته‌ی مهم
این بسته در حال حاضر هرچند دارای پوشه‌ی دات نت 4 است، اما عملا برای دات نت 4.5 یا به عبارتی ASP.NET MVC 5 کامپایل شده‌است و در ASP.NET MVC 4 قابل استفاده نیست:
 The primary reference "Microsoft.Web.Mvc" could not be resolved because it was built against the
".NETFramework,Version=v4.5" framework. This is a higher version than the currently targeted framework ".NETFramework,Version=v4.0"
 

ActionLink‌های جدید بسته‌ی Microsoft.AspNet.Mvc.Futures

به این ترتیب برای مثال در مورد ActionLink، دو overload جدید را می‌توان در Viewها استفاده کرد:
 public static System.Web.Mvc.MvcHtmlString ActionLink<TController>(this System.Web.Mvc.HtmlHelper helper,
System.Linq.Expressions.Expression<Action<TController>> action, string linkText)

public static System.Web.Mvc.MvcHtmlString ActionLink<TController>(this System.Web.Mvc.HtmlHelper helper,
System.Linq.Expressions.Expression<Action<TController>> action, string linkText, object htmlAttributes)
پارامتر دوم این متدهای الحاقی جدید که به صورت Expression Action تعریف شده‌اند، امکان تعریف مسیرهای Strongly typed را مهیا می‌کنند. برای مثال اینبار خواهیم داشت:
 @(Html.ActionLink<HomeController>(action => action.Index(id: 1), "Test"))
نحوه‌ی تعریف این متد الحاقی اندکی با متد Html.ActionLink اصلی متفاوت است. در اینجا باید کل عبارت داخل پرانتز قرارگیرد تا <>‌های تعریف آرگومان جنریک متد، به صورت تگ HTML تفسیر نشوند (مهم!).
همچنین اگر اکشن متد Index کنترلر HomeController دارای پارامتر نیز باشد، در همینجا قابل مقدار دهی است.


RenderAction و BeginForm‌های جدید بسته‌ی Microsoft.AspNet.Mvc.Futures

از این نوع متدهای الحاقی Expression Action دار، برای RenderAction و BeginForm نیز طراحی شده‌اند:
 public static void RenderAction<TController>(this System.Web.Mvc.HtmlHelper helper,
System.Linq.Expressions.Expression<Action<TController>> action)

public static System.Web.Mvc.Html.MvcForm BeginForm<TController>(this System.Web.Mvc.HtmlHelper helper,
System.Linq.Expressions.Expression<Action<TController>> action, System.Web.Mvc.FormMethod method,
System.Collections.Generic.IDictionary<string,object> htmlAttributes)
برای تعریف RenderAction جدید، ابتدا نوع کنترلر و سپس اکشن متد مرتبط با آن ذکر خواهد شد:
 @{ Html.RenderAction<HomeController>(action => action.Index(id: 1)); }
و نحوه‌ی استفاده از متد BeginForm جدید به نحو ذیل است:
 @using (Html.BeginForm<HomeController>(action => action.Index(null)))
{
}
در اینجا اگر متد Index دارای پارامتر باشد، فقط کافی است آن‌را null وارد کرد.


RedirectToAction جدید بسته‌ی Microsoft.AspNet.Mvc.Futures

به همراه دو متد کمکی Expression Action دار، جهت استفاده در متدهای کنترلرهای سایت؛ برای ساخت Url و همچنین redirect به یک اکشن متد دیگر:
 public static string BuildUrlFromExpression<TController>(System.Web.Routing.RequestContext context,
System.Web.Routing.RouteCollection routeCollection, System.Linq.Expressions.Expression<Action<TController>> action)

public static System.Web.Mvc.RedirectToRouteResult RedirectToAction<TController>(this System.Web.Mvc.Controller
controller, System.Linq.Expressions.Expression<Action<TController>> action)
برای مثال
using System.Web.Mvc;
using Microsoft.Web.Mvc;

namespace MVC5Basic.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            var link = LinkBuilder.BuildUrlFromExpression<HomeController>(
                            this.Request.RequestContext, null, action => action.About());

            this.RedirectToAction<HomeController>(action => action.About());
            return View();
        }

        public ActionResult About()
        {
            ViewBag.Message = "Your application description page.";

            return View();
        }
    }
}
ابتدا باید فضای نام Microsoft.Web.Mvc، جهت دسترسی به متدهای الحاقی جدید تعریف شود. در ادامه نحوه‌ی تولید یک رشته‌ی اشاره کننده به اکشن متدی خاص را مشاهده می‌کنید. همچنین RedirectToAction را نیز می‌توان بر اساس نام متدهای یک کنترلر مفروض بازنویسی کرد.


کدامیک بهتر است؟ T4MVC یا ASP.NET MVC Futures ؟
T4MVC موارد بیشتری را پوشش می‌دهد؛ حتی مسیرهای تصاویر ثابت و فایل‌های js را نیز می‌توان توسط آن تعریف کرد. فقط نگهداری آن هر بار نیاز به اجرای فایل t4 مرتبط با آن دارد و در اینجا کار با ASP.NET MVC Futures ساده‌تر است.


برای مطالعه بیشتر
بررسی که در اینجا صورت گرفت صرفا در مورد امکانات تولید مسیرهای strongly typed این کتابخانه است. سایر امکانات آن‌را در مطلب ذیل می‌توانید پیگیری کنید:
Using the Features of ASP.NET MVC 3 Futures