پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
کلیک بر روی لینک ها
ممنونم اما علی الظاهر خوب کار نمیکنه
یعنی هنوز میره سراغ وب البته اگه درست متوجه شده باشم
مطالب
ModelBinder سفارشی در ASP.NET MVC
زمانی که درخواستی به سمت یک Action پارامتر دار ارسال میشود، قسمت  ActionInvoker قبل از فراخوانی اکشن مربوطه، به دنبال Model Binder مناسبی برای داده‌های پارامترها می‌گردد و در صورت یافت نشدن، از ModelBinder پیش فرض ASP.NET MVC استفاده می‌کند.
اما وظیفه‌ی ModelBinder چیست ؟
ModelBinder  داده‌های ارسال شده از مرورگر را که توسط درخواست‌های HTTP (کوئری استرینگ‌ها و یا داده‌های همراه با فرم‌ها ) ارسال شده است، تبدیل به داده‌های قابل فهم برای پارامترها میکند.
به عبارتی ModelBinder وظیفه تبدیل داده‌های ارسال شده از سمت مرورگر به اشیاء NET. را دارد.
فرض کنید ما مدلی به شکل زیر داریم :
public class CustomerInfo
{
    public int Id { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public DateTime BirthDate { get; set; }
}
فیلد آخر برای ذخیره‌ی تاریخ تولد مشتری استفاده میشود. که View مربوط به آن به شکل زیر خواهد بود :

همانطور که می‌بینید تایپ کردن تاریخ به این صورت (1/1/2009  12:00:00 AM) ، هم زیاد جالب نیست و هم کمی مشکل است. به همین دلیل برخی سایت‌ها  از سه قسمت جدا برای گرفتن روز ، ماه و سال استفاده می‌کنند و در نهایت آنها را با یکدیگر ترکیب میکنند.
در این مثال ما نیز می‌خواهیم تاریخ را به صورت زیر دریافت و پس از تبدیل آن به تاریخ میلادی، آن را به کاربر نمایش دهیم :

اما هنگام ارسال فرم  به صورت بالا ، ModelBinder  توانایی تبدیل این سه ورودی (روز ، ماه و سال)  به فیلد BirthDate موجود در کلاس CustomerInfo را ندارد. به همین خاطر ما باید یک ModelBinder متناسب با نیاز خود را طراحی کنیم.
برای ایجاد یک ModelBinder  سفارشی نیاز است که از کلاس IModelBinder ارثبری و متد BindModel آن را پیاده سازی کنیم.
ساختار این اینترفیس به شکل زیر است :
public interface IModelBinder
{ 
    object BindModel(ControllerContext controllerContext, 
        ModelBindingContext bindingContext); 
}
متد BindModel حاوی 2 پارامتر است :
ControllerContext : حاوی اطلاعاتی در مورد درخواست http جاری 
ModelBindingContext : این کلاس حاوی یک property به نام Model  است که حاوی ارجاعی به مدلی که همکنون قصد پردازشش آن را دارد.
با توجه به موارد بالا کلاس ما به شکل زیر خواهد بود :
using System;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;
using ModelBinderExample.Models;
using Persia;

namespace ModelBinderExample.CustomModelBinder
{
    // Article written for www.dotnettips.info
    public class CustomerInfoModelBinder : IModelBinder
    {
        public object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
        {
            HttpRequestBase request = controllerContext.HttpContext.Request;

            string firstName = request.Form.Get("FirstName");
            string lastName  = request.Form.Get("LastName");

            DateTime birthDate = this.GetMiladiDate(request);

            return new CustomerInfo()
            {
                FirstName = firstName,
                LastName  = lastName,
                BirthDate = birthDate
            };
        }

        private DateTime GetMiladiDate(HttpRequestBase request)
        {
            int day   = int.Parse(request.Form.Get("Day"));
            int month = int.Parse(request.Form.Get("Month"));
            int years = int.Parse(request.Form.Get("Years"));

            //Convert shamsi to miladi
            return Persia.Calendar.ConvertToGregorian(years, month, day, DateType.Gerigorian);
        }
    }
}
در کد بالا ایتدا موارد ارسال شده را دریافت میکنیم و توسط متد ()GetMiladiDate تاریخ دریافتی از کاربر که به صورت روز، ماه و سال میباشد را  تبدیل به میلادی میکنیم و سپس در قالب یک شی customerInfo آنها را برگشت می‌دهیم.
نکته : جهت تبدیل تاریخ شمسی به میلادی از کتابخانه‌ی Persia کمک گرفته شده است که در فایل پیوستی قرار داده شده.
کار ایجاد یک ModelBinder سفارشی تمام شده و حال نیاز است کلاس را در فایل Global.asax  در قسمت ()Application_start ثبت کنیم به شکل زیر :
protected void Application_Start()
{
     AreaRegistration.RegisterAllAreas();

     WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration);
     FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
     RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
     //Register New ModelBinder
     ModelBinders.Binders.Add(typeof(CustomerInfo), new CustomerInfoModelBinder());
}
و برای استفاده از این ModelBinder ، ما باید به کنترلر اطلاع دهیم که میخواهیم از چه نوع Binding استفاده کنیم به همین دلیل از attribute زیر برای انجام این کار استفاده می‌کنیم: 
[HttpPost]
public ActionResult Create([ModelBinder(typeof (CustomerInfoModelBinder))] CustomerInfo customerInfo)
{
      if (ModelState.IsValid)
      {
           ViewBag.FirstName = customerInfo.FirstName;
           ViewBag.LastName = customerInfo.LastName;
           ViewBag.BirthDate = customerInfo.BirthDate;
      }
      return View();
}

پروژه پیوستی : ModelBinder-Example.zip
مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
در حین کار با برنامه‌های وب، چشم‌پوشی از جاوا اسکریپت عملا ممکن نیست؛ هرچند با Blazor، امکان انجام کارهایی را یافته‌ایم که پیشتر با MVC و یا Razor pages میسر نبودند، اما هیچگاه به تنهایی نمی‌تواند جایگزین کامل جاوا اسکریپت، در تولید برنامه‌های وب باشد. بنابراین ضروری است که نحوه‌ی یکپارچگی جاوا اسکریپت را با برنامه‌های مبتنی بر Blazor، بررسی کنیم.


ایجاد کامپوننت جدید BlazorJS

برای بررسی نحوه‌ی تعامل جاوا اسکریپت و Blazor، در ابتدا کامپوننت جدید Pages\LearnBlazor\BlazorJS.razor را ایجاد کرده:
@page "/BlazorJS"

<h3>BlazorJS</h3>

@code
{
}
و همچنین مدخل منوی آن‌را نیز بر اساس مسیریابی ابتدای فایل این کامپوننت، به فایل Shared\NavMenu.razor اضافه می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="BlazorJS">
        <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> BlazorJS
    </NavLink>
</li>


روش فراخوانی کدهای جاوا اسکریپتی از طریق کدهای سی‌شارپ Blazor

فرض کنید می‌خواهیم در حین کلیک بر روی دکمه‌ای مانند دکمه‌ی حذف، ابتدا تائیدیه‌ای را توسط تابع confirm جاوا اسکریپتی، از کاربر اخذ کنیم. روش انجام چنین کاری در برنامه‌های مبتنی بر Blazor به صورت زیر است:
@page "/BlazorJS"

@inject IJSRuntime JsRuntime

<h3>BlazorJS</h3>

<div class="row">
    <button class="btn btn-secondary" @onclick="TestConfirmBox">Test Confirm Button</button>
</div>
<div class="row">
    @if (ConfirmResult)
    {
        <p>Confirmation has been made!</p>
    }
    else
    {
        <p>Confirmation Pending!</p>
    }
</div>

@code {
    string ConfirmMessage = "Are you sure you want to click?";
    bool ConfirmResult;

    async Task TestConfirmBox()
    {
        ConfirmResult = await JsRuntime.InvokeAsync<bool>("confirm", ConfirmMessage);
    }
}
توضیحات:
- در اینجا می‌خواهیم تابع استاندارد confirm جاوا اسکریپتی را از طریق کدهای سی‌شارپ، با کلیک بر روی دکمه‌ی Test Confirm Button، فراخوانی کنیم. به همین جهت onclick@ این دکمه، به متد TestConfirmBox کدهای UI سی‌شارپ این کامپوننت، متصل شده‌است.
- برای دسترسی به توابع جاوا اسکریپتی، نیاز است سرویس توکار IJSRuntime را به کدهای کامپوننت تزریق کنیم که روش انجام آن‌را توسط دایرکتیو inject@ مشاهده می‌کنید. برای دسترسی به این سرویس توکار، نیاز به تنظیمات ابتدایی خاصی نیست و اینکار پیشتر انجام شده‌است.
- سرویس JsRuntime تزریق شده، دو متد مهم InvokeVoidAsync و InvokeAsync را جهت فراخوانی توابع جاوا اسکریپتی به همراه دارد. اگر تابعی، خروجی غیر void داشته باشد، باید از متد InvokeAsync استفاده کرد. برای مثال خروجی تابع استاندارد confirm، از نوع boolean است. بنابراین نوع این خروجی را به صورت یک آرگومان جنریک متد InvokeAsync مشخص کرده‌ایم.
- اولین پارامتر متد InvokeAsync، نام رشته‌ای تابع جاوا اسکریپتی است که قرار است صدا زده شود. پارامترهای اختیاری بعدی که به صورت params object?[]? args تعریف شده‌اند، لیست نامحدود آرگومان‌های ورودی این متد هستند.
- فیلد ConfirmMessage، پیامی را جهت اخذ تائید، تعریف می‌کند که به عنوان پارامتر متد confirm، توسط JsRuntime.InvokeAsync فراخوانی خواهد شد.
- فیلد ConfirmResult، نتیجه‌ی فراخوانی متد confirm جاوا اسکریپتی را به همراه دارد.
- در اینجا روش عکس العمل نشان دادن به خروجی دریافتی از متد جاوااسکریپتی را نیز مشاهده می‌کنید. پس از پایان متد TestConfirmBox که یک متد رویدادگران است، همانطور که در مطلب بررسی «چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها» نیز بررسی کردیم، متد StateHasChanged، در پشت صحنه فراخوانی می‌شود که سبب رندر مجدد UI خواهد شد. بنابراین در حین رندر مجدد UI، بر اساس مقدار جدید ConfirmResult دریافت شده‌ی از کاربر، با تشکیل یک if/else@، می‌توان به نتیجه‌ی تائید یا عدم تائید کاربر، واکنش نشان داد. با این توضیحات در اولین بار نمایش کامپوننت جاری چون مقدار ConfirmResult مساوی false است، پیام زیر را مشاهده می‌کنیم:


اما در ادامه با کلیک بر روی دکمه و تائید پیام ظاهر شده، عبارت زیر ظاهر می‌شود:



روش افزودن یک کتابخانه‌ی خارجی جاوا اسکریپتی به پروژه‌های Blazor

فرض کنید می‌خواهیم پیام‌های برنامه را توسط کتابخانه‌ی معروف جاوا اسکریپتی Toastr نمایش دهیم؛ با این دمو.
مرحله‌ی اول کار با این کتابخانه، دریافت فایل‌های CSS و JS آن است. برای این منظور قصد داریم از برنامه‌ی مدیریت بسته‌های LibMan استفاده کنیم:
dotnet tool install -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli
libman init
libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap
libman install jquery --provider unpkg --destination wwwroot/lib/jquery
libman install toastr --provider unpkg --destination wwwroot/lib/toastr
بنابراین خط فرمان را در ریشه‌ی پروژه گشوده و پنج دستور فوق را اجرا می‌کنیم. دستور اول، ابزار خط فرمان LibMan را نصب می‌کند. دستور دوم، یک فایل libman.json خالی را در این پوشه ایجاد می‌کند و سه دستور بعدی، جی‌کوئری، بوت استرپ و toastr را دریافت و در پوشه‌ی wwwroot/lib قرار می‌دهند. Toastr برای اجرا، نیاز به jQuery نیز دارد.
البته تعاریف مداخل آن‌ها به فایل libman.json نیز اضافه می‌شوند. مزیت آن، اجرای دستور libman restore برای بازیابی و نصب مجدد تمام بسته‌های ذکر شده‌ی در فایل libman.json است.

پس از دریافت بسته‌های سمت کلاینت آن، مداخل مرتبط را به فایل Pages\_Host.cshtml برنامه‌ی Blazor Server اضافه خواهیم کرد (و یا در فایل wwwroot/index.html برنامه‌های Blazor WASM).
<head>
    <base href="~/" />
    <link rel="stylesheet" href="lib/toastr/build/toastr.min.css" />

</head>
<body>
 
    <script src="lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="lib/toastr/build/toastr.min.js"></script>
    <script src="_framework/blazor.server.js"></script>
</body>
مدخل فایل css آن‌را در قسمت head و فایل js آن‌را پیش از بسته شدن تگ body تعریف می‌کنیم. در اینجا نیازی به ذکر پوشه‌ی آغازین wwwroot نیست؛ چون base href تعریف شده، به این پوشه اشاره می‌کند.

یک نکته: می‌توان فایل csproj برنامه را به صورت زیر تغییر داد تا کار اجرای دستور libman restore را قبل از build، به صورت خودکار انجام دهد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">

  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <Target Name="DebugEnsureLibManEnv" BeforeTargets="BeforeBuild" Condition=" '$(Configuration)' == 'Debug' ">
    <!-- Ensure libman is installed -->
    <Exec Command="libman --version" ContinueOnError="true">
      <Output TaskParameter="ExitCode" PropertyName="ErrorCode" />
    </Exec>
    <Error Condition="'$(ErrorCode)' != '0'" Text="libman is required to build and run this project. To continue, please run `dotnet tool install -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli`, and then restart your command prompt or IDE." />
    <Message Importance="high" Text="Restoring dependencies using 'libman'. This may take several minutes..." />
    <Exec WorkingDirectory="$(MSBuildProjectDirectory)" Command="libman restore" />
  </Target>
</Project>


روش فراخوانی یک کتابخانه‌ی خارجی جاوا اسکریپتی در پروژه‌های Blazor

پس از افزودن فایل‌های سمت کلاینت toastr و تعریف مداخل آن در فایل Pages\_Host.cshtml برنامه‌ی Blazor Server جاری، اکنون می‌خواهیم از این کتابخانه استفاده کنیم. یک روش کار با این نوع کتابخانه‌های عمومی و سراسری به صورت زیر است:
- ابتدا فایل خالی جدید wwwroot\js\common.js را ایجاد می‌کنیم.
- سپس تابع عمومی و سراسری ShowToastr را بر اساس امکانات کتابخانه‌ی toastr و مستندات آن، به صورت زیر ایجاد می‌کنیم:
window.ShowToastr = (type, message) => {
  // Toastr don't work with Bootstrap 4.2
  toastr.options.toastClass = "toastr"; // https://github.com/CodeSeven/toastr/issues/599

  if (type === "success") {
    toastr.success(message, "Operation Successful", { timeOut: 20000 });
  }
  if (type === "error") {
    toastr.error(message, "Operation Failed", { timeOut: 20000 });
  }
};
چون تابع ShowToastr به شیء window انتساب داده شده‌است، در سراسر برنامه‌ی جاری قابل دسترسی است.
سطر اول آن هم برای رفع عدم تداخل با بوت استرپ 4x اضافه شده‌است. بوت استرپ 4x به همراه کلاس‌های CSS مشابهی است که نیاز است با تنظیم toastClass به مقداری دیگر، این تداخل را برطرف کرد.

- در ادامه مدخل تعریف فایل wwwroot\js\common.js را به انتهای تگ body فایل Pages\_Host.cshtml اضافه می‌کنیم:
    <script src="lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="lib/toastr/build/toastr.min.js"></script>
    <script src="js/common.js"></script>
    <script src="_framework/blazor.server.js"></script>
</body>

در آخر برای آزمایش آن به کامپوننت Pages\LearnBlazor\BlazorJS.razor مراجعه کرده و تابع سراسری ShowToastr را دقیقا مانند روشی که در مورد تابع confirm بکار بردیم، توسط سرویس JsRuntime، فراخوانی می‌کنیم:
@page "/BlazorJS"

@inject IJSRuntime JsRuntime


<div class="row">
    <button class="btn btn-success" @onclick="@(()=>TestSuccess("Success Message"))">Test Toastr Success</button>
    <button class="btn btn-danger" @onclick="@(()=>TestFailure("Error Message"))">Test Toastr Failure</button>
</div>

@code {
    async Task TestSuccess(string message)
    {
        await JsRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "success", message);
    }

    async Task TestFailure(string message)
    {
        await JsRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "error", message);
    }
}
در اینجا دو دکمه، جهت فراخوانی متد ShowToastr با پارامترهای مختلفی تعریف شده‌اند. چون تابع ShowToastr خروجی ندارد، به همین جهت اینبار از متد InvokeVoidAsync استفاده کرده‌ایم. پارامتر اول آن، نام متد ShowToastr است. پارامتر‌های دوم و سوم آن با آرگومان‌های (type, message) تعریف شده‌ی تابع ShowToastr تطابق دارند. به علاوه در این مثال، روش ارسال پارامترها را نیز در onlick@ توسط arrow functions مشاهده می‌کنید.



کاهش کدهای تکراری فراخوانی متدهای جاوا اسکریپتی با تعریف متدهای الحاقی

می‌توان جهت کاهش تکرار کدهای استفاده از تابع ShowToastr، متدهای الحاقی زیر را برای سرویس IJSRuntime تهیه کرد:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.JSInterop;

namespace BlazorServerSample.Utils
{
    public static class JSRuntimeExtensions
    {
        public static ValueTask ToastrSuccess(this IJSRuntime JSRuntime, string message)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "success", message);
        }

        public static ValueTask ToastrError(this IJSRuntime JSRuntime, string message)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "error", message);
        }
    }
}
و سپس فضای نام آن‌را به فایل Imports.razor_ معرفی نمود تا در تمام کامپوننت‌های برنامه قابل استفاده شوند.
@using BlazorServerSample.Utils
به این ترتیب به فراخوانی‌های ساده شده‌ی زیر خواهیم رسید:
async Task TestSuccess(string message)
{
   //await JsRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "success", message);
   await JsRuntime.ToastrSuccess(message);
}


فراخوانی یک متد عمومی واقع در کامپوننت فرزند از طریق کامپوننت والد

فرض کنید در کامپوننت فرزند Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\ChildComponent.razor که در قسمت‌های قبل آن‌را تکمیل کردیم، متد عمومی زیر تعریف شده‌است:
@inject IJSRuntime JsRuntime


@code {
    // ...

    public async Task TestSuccess(string message)
    {
        await JsRuntime.ToastrSuccess(message);
    }
}
اکنون اگر بخواهیم این متد عمومی را از طریق کامپوننت والد یا دربرگیرنده‌ی آن فراخوانی کنیم، نیاز است از مفهوم جدیدی به نام ref استفاده کرد. برای این منظور به کامپوننت Pages\LearnBlazor\ParentComponent.razor مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
@page "/ParentComponent"

<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    @ref="ChildComp"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    <ChildContent>
        A `Render Fragment` from the parent!
    </ChildContent>
    <DangerChildContent>
        A danger content from the parent!
    </DangerChildContent>
</ChildComponent>

<div class="row">
    <button class="btn btn-success" @onclick="@(()=>ChildComp.TestSuccess("Done!"))">Show Alert</button>
</div>


@code {
    ChildComponent ChildComp;
    // ...
}
با استفاده از ref@ که به فیلد ChildComp انتساب داده شده‌است، می‌توان ارجاعی از کامپوننت فرزند را (وهله‌ای از کلاس مرتبط با آن‌را) در کامپوننت جاری بدست آورد و سپس از آن جهت فراخوانی متدهای عمومی کامپوننت فرزند استفاده کرد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-11.zip
مطالب
انجام عملیات طولانی مدت با Web Workers
امروزه استفاده از صفحات وب، در همه امور به خوبی به چشم می‌خورد و تاثیر این فناوری را می‌توان در تمام عرصه‌های تولید و استفاده از نرم افزار دید. web worker یکی از فناوری‌های تحت وب بوده که توسط W3C ارائه شده است. وب ورکر به شما اجازه می‌دهد تا بتوانید عملیاتی را که نیاز به زمان زیادی برای پردازش دارد، در پشت صحنه انجام دهید؛ بدون اینکه وقفه‌ای در پردازش UI ایجاد شود. وب ورکر حتی به شما اجازه می‌دهد چند thread را همزمان اجرا کنید و پردازش‌هایی موازی یکدیگر داشته باشید. از آنجا که وب ورکرها یک ترد پردازشی جدا از UI به حساب می‌آیند، شما دسترسی به DOM ندارید؛ ولی می‌توانید از طریق ارسال پیام، با صفحه وب تعامل داشته باشد.

قبل از استفاده از وب ورکر، بهتر هست مرورگر را بررسی کنیم که آیا از این قابلیت پشتیبانی می‌کند یا خیر؟ روش بررسی کردن این قابلیت، شیوه‌های مختلفی دارد که به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
typeof(Worker) !== "undefined"

 <script src="/js/modernizr-1.5.min.js"></script>
Modernizr.webworkers
هر کدام از عبارات بالا را اگر در شرطی بگذارید و جواب true بازگردانند به معنی پشتیبانی مرورگر این ویژگی است. modernizr فریمورکی جهت بررسی قابلیت‌های موجود در مرورگر است.
نحوه پشتیبانی وب ورکرها در مروگرهای مختلف به شرح زیر است:

برای ایجاد یک وب ورکر ابتدا لازم است تا کدهای پردازشی را داخل یک فایل js جداگانه بنویسیم. در این مثال ما قصد داریم که شمارنده‌ای را بنویسیم:
var i=0;

function timedCount() {
    i=i+1;
    postMessage(i);
    setTimeout("timedCount()", 500);
}

timedCount();

سپس در فایل HTML به شکل زیر وب ورکر را مورد استفاده قرار می‌دهیم. در سازنده Worker، ما آدرس فایل js را وارد می‌کنیم و برای توقف آن نیز از متد terminate استفاده می‌کنیم:
<!DOCTYPE html>
<html>
  <head>
    <script>
    var worker;

    function Start()
    {
      worker=new Worker("webwroker-even-numbers.js");
      worker.onmessage=(event)=>
      {
        document.getElementById("output").value=event.data;
      }
    }
    function Stop()
    {
      worker.terminate();
    }
    </script>
    <meta charset="utf-8">
    <title></title>
  </head>
  <body>
    <input type="text" id="output"/>
    <button onclick="Start();">Start Worker</button>
<button onclick="Stop();">Stop Worker</button>
  </body>
</html>
در صورتی که خطایی در ورکر رخ بدهد، می‌توانید از طریق متد onerror آن را دریافت کنید:
      worker.onerror = function (event) {
            console.log(event.message, event);
         };
مقدار برگشتی event شامل اطلاعات زیادی در مورد خطاست که شامل نام و مسیر فایل خطا، شماره خط و شماره ستون خطا، پیام خطا و ... می‌شود.
همچنین برای ورکر هم می‌توانید پیامی را ارسال کنید، برای همین کد زیر را به کد ورکر اضافه می‌کنیم:
self.onmessage=(event)=>{
  i=event.data;
};
و در صفحه HTML هم کد دریافت پیام از ورکر را به شکل زیر تغییر میدهیم:
  worker.onmessage=(event)=>
      {
        document.getElementById("output").value=event.data;
        if(event.data==8)
        worker.postMessage(100);
      }
در این حالت اگر عدد به هشت برسد، ما به ورکر می‌گوییم که عدد را به صد تغییر بده.

روش‌های ارسال پیام
به این نوع ارسال پیام، Structure Cloning گویند و با استفاده از این شیوه، امکان ارسال نوع‌های مختلفی امکان پذیر شده است؛ مثل فایل‌ها، Blob‌ها، آرایه‌ها و کلاس‌ها و ... ولی باید دقت داشته باشید که این ارسال پیام‌ها به صورت کپی بوده و آدرسی ارجاع داده نمی‌شود و باید مدنظر داشته باشید که ارسال یک فایل، به فرض پنجاه مگابایتی، به خوبی قابل تشخیص است. طبق نظر گوگل، از حجم 32 مگابایت به بعد، این گفته به خوبی مشهود بوده و زمانبر می‌شود. به همین علت فناوری با نام Transferable Objects ایجاد شده است که "کپی صفر" Zero-Copy را پیاده سازی می‌کند و باعث بهبود عملگر کپی می‌شود:
worker.postMessage(arrayBuffer, [arrayBuffer]);
 پارامتر اول آن، آرایه بافر شده است و دومی هم لیست آیتم‌هایی است که قرار است انتقال یابند:
var ab = new ArrayBuffer(1);
worker.postMessage(ab, [ab]);
if (ab.byteLength) {
  alert('Transferables are not supported in your browser!');
} else {
  // Transferables are supported.
}
یا ارسال اطلاعات بیشتر:
worker.postMessage({data: ab1, moreData: ab2},
                   [ab1, ab2]);
در صورتیکه بتواند انتقال را انجام بدهد، byteLength حجم اطلاعات ارسالی را بر می‌گرداند؛ در غیر اینصورت عدد 0 را به عنوان خروجی بر می‌گرداند. در این پرسش و پاسخ می‌توانید نمونه یک انتقال و دریافت را در این روش، ببینید.
نمودار زیر مقایسه‌ای بین Structure Cloning و Transferable Objects است که توسط گوگل منتشر شده است:

RTT=Round Trip Time 

نمودار بالا برای یک فایل 32 مگابایتی است که زمان رفت به ورکر و پاسخ (برگشت از ورکر) را اندازه گرفته‌اند. در ستون‌های اول، این موضوع برای فایرفاکس به روش Structure Cloning  به مدت 302 میلی ثانیه زمان برد که همین موضوع برای Transferables حدود 6.6 میلی ثانیه زمان برد.

آقای اریک بایدلمن در بخش مهندسی کروم گوگل می‌گوید: همین سرعت به ما در انتقال تکسچرها و مش‌ها در WebGL کمک می‌کند.


استفاده از اسکریپت خارجی

در صورتیکه قصد دارید از یک اسکرپیت خارجی، در ورکر استفاده کنید، تابع importScripts برای اینکار ایجاد شده است:

importScripts('script1.js');
importScripts('script2.js');
که البته به طور خلاصه‌تری نیز می‌توان نوشت:
importScripts('script1.js', 'script2.js');

Inline Worker
اگر بخواهید در همان صفحه اصلی یک ورکر را ایجاد کنید و فایل جاوا اسکریپتی خارجی نداشته باشید، می‌توانید از inline worker استفاده کنید. در این روش باید یک نوع blob را ایجاد کنید:
var blob = new Blob([
    "onmessage = function(e) { postMessage('msg from worker'); }"]);

// یک آدرس همانند آدرس ارجاع به فایل درست میکند
var blobURL = window.URL.createObjectURL(blob);

var worker = new Worker(blobURL);
worker.onmessage = function(e) {
  // e.data...
};
worker.postMessage(); // ورکر آغاز می‌شود
کاری که متد حیرت انگیز createObjectURL انجام می‌دهد این است که از داده‌های ذخیره شده در یک blob یا نوع فایل، یک آدرس ارجاعی شبیه آدرس زیر را ایجاد می‌کند:
blob:http://localhost/c745ef73-ece9-46da-8f66-ebes574789b1
آدرس‌هایی که این متد تولید می‌کند، یکتا بوده و تا پایان عمر صفحه، اعتبار دارند. به همین دلیل هر موقع به آن‌ها نیاز نداشتید، از دست آن‌ها خلاص شوید، تا حافظه به هدر نرود. برای آزادسازی حافظه می‌توان دستور زیر را به کار برد:
window.URL.revokeObjectURL(blobURL);
مرورگر کروم با دستور زیر به شما اجازه می‌دهد همه آدرس‌های blob‌ها را ببینید:
chrome://blob-internals
مطالب
بررسی خروجی IsAjaxRequest در درخواست های http$ توسط AngularJS
در یکی از پروژه‌هایی که دارم از AngularJS  و ASP.NET MVC استفاده میکنم. به هنگام استفاده از درخواست‌های ایجکسی توسط سرویس http$ به مشکل عدم تشخیص ایجکسی بودن درخواست برخوردم.
توسط فیلتری که در اینجا توضیح داده شده و قرار دادن آن قبل از اکشن مورد نظر، میتوانیم تشخیص بدهیم که آیا درخواست رسیده از سمت کلاینت، ایجکسی است یا خیر؟ که در صورت ایجکسی نبودن درخواست، با صادر کردن یک استثنا مانع از اجرا شدن اکشن شویم. این فیلتر از اکستنشنی به نام IsAjaxRequest برای این تشخیص استفاده میکند:
HttpContext.Request.IsAjaxRequest();
اما هنگام استفاده از سرویس http$ ،  اکستنشن ()IsAjaxRequest همیشه مقدار False را برمیگرداند. در حالیکه با متدهای ساده ایجکسی Jquery مثل get.$ و... ، مقدار این اکستنشن True میشود و به خوبی هم کار میکند.
درخواست‌های هر دو مورد را که با فایرباگ بررسی کردم به این مقادیر برخوردم.
ویزگی‌های درخواست توسط get - Jquery.$

و ویژگی‌های درخواست توسط سرویس http - AngularJs$ :

همینطور که میبینید، در هدر درخواست http$ یک مورد مفقود الاثر شده به نام X-Requested-With داریم و همین مقدار است که مشخص میکند این یک درخواست ایجکسی است یا خیر و اکستنشن ()IsAjaxRequest نیر با همین مقدار عمل تشخیص را انجام میدهد. و به همین خاطر بود که این متد مقدار False را برمیگرداند.

بعد از کمی جستجو در این مورد ، به مخزن git  انگیولار رسیدم و به صراحت به این موضوع اشاره شده بود که این هدر به صورت پیشفرض از درخواست‌های http$ برداشته شده است.

بنابراین تنها راه حل این بود که خودمان به صورت دستی این هدر خاص رو به ماژول برنامه اضافه کنیم. به صورت زیر :

myAppModule.config(['$httpProvider', function($httpProvider) {
    $httpProvider.defaults.headers.common["X-Requested-With"] = 'XMLHttpRequest';
}]);

با اضافه کردن این هدر به درخواست‌های http$ ، اکستنشن ()IsAjaxRequest مقدار درست را برمیگرداند.

بازخوردهای پروژه‌ها
گزارش برای کاغذ های از پیش طراحی شده
سلام ؛ 
برای گزارش هایی که فرمت آنها از قبل مشخص هست مثل گزارش‌های بیمه چه راهی پیشنهاد می‌کنید ؟ 
آیا باید از این روش استفاده شود =>  «ساخت یک گزارش ساز به کمک iTextSharp و Open Office» ؟
نمونه گزارشی که قصد انجام آن با این کتاب خانه دارم : 4d0636b7-89f7-4567-91ba-d4822b7161cf.JPG  
به نظر شما برای این گزارش می‌توان از این کتاب خانه استفاده کرد ؟ چون کاغذ‌های آن از قبل موجود است.
اگر روش استفاده از OpenOffice هست آیا PdfReport با OpenOffice سازگار است یا باید مستقیما با ITextSharp کار کرد؟
با تشکر.
مطالب
2# آموزش سیستم مدیریت کد Git

در ادامه آموزش Git، به بررسی مفاهیم مورد استفاده در این سیستم مدیریت کد می‌پردازیم. البته ذکر این نکته ضروری است که ممکن است برخی از تعاریف زیر، برای افرادی که تا کنون با اینگونه سیستم‌ها کار نکرده‌اند، مبهم باشد. اما مشکلی نیست؛ زیرا در دروس بعدی کار با Git، به صورت عملی، این مفاهیم به شکل دقیق‌تر و کاربردی‌تر بیان می‌شوند. هدف در اینجا تنها ایجاد یک تصویر کلی از نحوه کار سیستم‌های مدیریت کد توزیع شده است.

تعاریف زیر هر چند برای Git نوشته شده‌اند، اما می‌توانند در بقیه DVCS‌ها نیز کاربرد داشته باشند.

Commit:

بعد از آن که  برنامه نویسان از صحت کد‌های خود مطمئن شدند، برای ثبت وضعیت فعلی باید آن‌ها را commit کنند. با این کار یک نسخه جدید از فایل‌ها ایجاد می‌شود. به این ترتیب امکان بازگشت به نقطه فعلی درآینده به وجود خواهد آمد.

Pushing:

بعد از انجام عملیات Commit، معمولا برنامه نویسان می‌خواهند کد‌های نوشته شده را با دیگران به اشتراک بگذارند. این کار به وسیله عملیات Pushing صورت می‌گیرد. بنابراین pushing عبارت است از عملی که با استفاده از آن داده‌ها از یک Repository به Repository دیگر جهت به اشتراک گذاری انتقال می‌یابد. معمولا به این مخزن Upstream Repository می‌گویند. Upstream Repository یک مخزن عمومی برای تمامی برنامه نویسانی است که تغییرات فایل‌های خود را در آنجا push می‌کنند.

Pulling:

عملیات Pushing تنها نیمی از آن چیزی است که برنامه نویسان برای حفظ به روز بودن کدهای خود به آن احتیاج دارند. در بسیاری از موارد آن‌ها نیاز دارند تا تغییرات فایل‌ها و آخرین به روز رسانی‌ها را نیز دریافت کنند. این کار در دو مرحله متفاوت انجام می‌شود:

1)بازیابی داده‌ها از مخزن عمومی (fetch)

2)الحاق داده‌های دریافت شده با داده‌های فعلی

معمولا در بسیاری از سیستم‌های مدیریت کد، چون به هر دوی این عملیات توامان نیاز است، با یک دستور هر دو کار انجام می‌شود. به مجموع عملیات فوق Pulling گویند.

Branch‌ها (شاخه‌ها):

Branch و یا همان شاخه، به ما این امکان را می‌دهد که بتوانیم برای قسمت‌های مختلف یک پروژه که روند تولید آن‌ها با هم ارتباط مستقیمی ندارند، سوابق فایلی متفاوتی را ایجاد کنیم.

به عنوان مثال تصور کنید که در یک پروژه سه تیم متفاوت وجود دارد

1)تیم توسعه برنامه

2)تیم تست و اشکال یابی

3)واحد گرافیکی

در این حالت منطقی است به جای آن که سوابق فایل‌ها برای همه یکسان باشد، هر تیم، شاخه مخصوص به خود را داشته باشد، تا تنها تغییرات فایل‌های مربوطه را پیگیری کند و در نهایت بعد از آن که از صحت کار خود مطمئن شد، آن را در یک شاخه اصلی برای استفاده دیگر تیم‌ها قرار دهد.

در Git شاخه اصلی master نام دارد و فایل‌ها به صورت پیش فرض در این شاخه قرار داده می‌شوند. استاندارد کار بر آن است که در شاخه master تنها فایل‌های نهائی قرار گیرند.

Merging:

به عملیات ادغام دو یا چند شاخه با یکدیگر Merging گفته می‌شود. در بعضی موارد، در روند توسعه یک برنامه نیاز است که شاخه‌هایی جهت مدیریت بهتر کد ایجاد شود. اما بعد از توسعه این قسمت ها، می‌توان شاخه‌های ایجاد شده را با هم ادغام نمود تا تغییرات فایل‌ها در یک شاخه قرار گیرند. مثلا در یک تیم توسعه فرض کنید دو گروه وجود دارند که کد‌های مربوط به دسترسی داده را می‌نویسند و هر دو را در یک شاخه فایل‌های خود، نگهداری می‌کنند. گروه اول بر روی کلاس‌های انتزاعی و گروه دوم بر روی کلاس‌های عملی کار می‌کنند. به منظور اینکه گروه دوم به اشتباه کلاس‌های انتزاعی را که هنوز کامل نیستند پیاده سازی نکند، دو شاخه از شاخه اصلی ایجاد می‌شود و هر گروه در شاخه‌ای مجزا قرار می‌گیرد. گروه اول تنها کلاس‌های انتزاعی را در شاخه مشترک قرار می‌دهد که کار آنها تمام شده باشد و گروه دوم تنها همان کلاس‌ها را پیاده سازی و در شاخه مشترک می‌گذارد. بعد از آنکه کار این دو بخش پایان گرفت می‌توان هر سه شاخه را در یک شاخه مثلا بخش کدهای دسترسی داده قرار داد.

البته عملیات Merging  می تواند باعث ایجاد مشکلی به نام Conflict شود که خوشبختانه Git روش هایی را برای مدیریت این مشکل دارد که در مقالات بعد به آن اشاره خواهد شد.

Locking:

با استفاده از این کار می‌توان مانع تغییر یک فایل توسط برنامه نویسان دیگر شد. معولا Locking به 2 صورت است

1)Strict Locking

2) Optimistic Locking

در روش اول بعد از آن که فایلی قفل شد همان کسی که فایل را قفل کرده تنها امکان تغییر آن را خواهد داشت؛ که البته این روش مناسب سیستم‌های توزیع شده نیست.

در روش دوم فرض بر این است که تغییراتی را که هر کس بر روی فایل می‌دهد، به گونه‌ای باشد که هنگام ادغام این تغییرات، اختلالی ایجاد نشود. یعنی وظیفه بر عهده مصرف کننده فایل است که آگاهی داشته باشد چگونه فایل را تغییر دهد. هنگامی که فایلی به این روش قفل می‌شود، اگر در حین تغییر فایل توسط ما، شخص دیگری فایل را تغییر داده باشد و آن را pull کرده باشد ما در زمان push فایل با خطا مواجه می‌شویم. سیستم از ما می‌خواهد که ابتدا تغییرات فایل را pull کنیم و سپس فایل را push نمائیم. در هنگام pull اگر برنامه نویسی قوانین تغییرات فایل را رعایت نکرده باشد، ممکن است اعمال تغییرات با خطا همراه گردد.

تعاریف فوق بخشی از مفاهیم اولیه مورد نیاز Git بود. اما ما در ادامه به بررسی object‌های Git و همچنین نحوه ذخیره سازی و مدیریت فایل‌ها در این سیستم مدیریت کد خواهیم پرداخت.

نظرات مطالب
طراحی گزارش در Stimulsoft Reports.Net – بخش 2
سلام
تفاوتی در طراحی گزارش وجود نداره.
شما باید اطلاعات را توسط report.RegBusinessObject برای استیمول بفرستید.
تنها تفاوت طراحی برای این حالت این است که بعد رجیستر کردن اطلاعات برای اولین بار شما باید از متد design استفاده کنید تا پوکو شما به دیکشنری گزارش ساز اضافه بشه تا بتونی طراحی کنی. بقیه کار رو هم که میدونید.
موفق باشید.
مطالب
خروجی گرفتن از برنامه‌های NET Core 3. بدون وابستگی به فریم‌ورک و در یک فایل Exe
دیشب نسخه 6 پیش‌نمایش دات نت کور 3، منتشر شد و ویژگی‌های بسیار خوبی را ارائه کرد و بهانه‌ای شد تا با برخی از ویژگی‌ها مخصوص خروجی گرفتن از برنامه در دات نت کور 3 آشنا بشویم.

PublishSingleFile
توسط این دستور میتوانید برنامه خودتان را همراه با تمام اسمبلی‌ها و فایل‌ها، در یک فایل Exe قرار دهید و اجرا کنید. برای بار اول اجرا ممکن است چند ثانیه طول بکشد ولی از دفعات بعد، تاخیری در اجرا نخواهیم داشت. در واقع این روش تمام فایل‌ها را فشرده کرده و با اجرا، در مسیر مشخصی آنپک می‌کند.
روش استفاده از آن به این صورت هست که پنجره CMD را در کنار فایل پروژه باز کنید و دستور زیر را اجرا کنید: 
 dotnet publish -r win10-x64 /p:PublishSingleFile=true

ReadyToRun 
 توسط این دستور میتوانید سرعت اجرای برنامه‌های دات نت کور را شدیدا بهبود بخشید. شما میتوانید با کامپایل کردن اسمبلی‌های برنامه به فرمت R2R، علاوه بر کاهش زمان اجرای برنامه، میزان استفاده از حافظه را هم کاهش دهید. البته حجم برنامه‌ی خروجی در این روش بیشتر است؛ چون هم شامل کدهای IL برنامه هست و هم شامل همان کدها بصورت Native تا بتواند اجرای برنامه را سرعت ببخشد.
نتایج زیر، بر روی پروژه‌ی ساده‌ی WPF اجرا شده 
 With ReadyToRun images  IL-only Application
 Startup time: 1.3 seconds   Startup time: 1.9 seconds 
 Memory usage: 55.7 MB   Memory usage: 69.1 MB 
 Application size: 156 MB   Application size: 150 MB 

برای فعالسازی آن، تگ زیر را به فایل پروژه اضافه کنید:
  <PublishReadyToRun>true</PublishReadyToRun>
و سپس با دستور زیر در cmd اقدام به گرفتن خروجی کنید:
 dotnet publish -r win-x64 -c Release
  در حال حاضر این روش فقط برای حالت Self-Contained کار می‌کند و در نسخه‌ی بعدی برای FramworkDependent هم فعال می‌شود.

Assembly linking
توسط این ابزار میتوانید حجم و سایز برنامه را کاهش دهید. روش کار به این صورت است که کدهای IL را اسکن می‌کند و فقط اسمبلی‌های استفاده شده در برنامه را در کنار برنامه قرار میدهد که باعث کاهش حجم برنامه می‌شود.
برای فعالسازی آن، تگ زیر را به فایل پروژه اضافه کنید
  <PublishTrimmed>true</PublishTrimmed>
و سپس با دستور زیر در cmd اقدام به گرفتن خروجی کنید:
 dotnet publish -r win-x64 -c Release
در یک پروژه‌ی ساده‌ی WPF، حجم برنامه از 68 مگابایت، به 28 مگابایت کاهش پیدا کرد.

نکته: شما میتوانید از ایمیج‌های ReadyToRun و Linker همزمان استفاده کنید. اولی حجم برنامه را افزایش میدهد و دومی کاهش! و این در حال حاضر باعث ایجاد مشکلاتی می‌شود که قرار هست در نسخه‌ی بعدی، یعنی پیش‌نمایش 7، رفع بشود. در حال حاضر بهتر است از هر دو دستور باهم استفاده نکنید.