نظرات مطالب
Defensive Programming - بازگشت نتایج قابل پیش بینی توسط متدها
- به عنوان مثال در بسیاری از متدهای لایه سرویس نیاز به چنین بررسی می‌باشد و ابتدای متدها این قضیه ابتدا چک می‌شود. این متد به عنوان یک متد Domain Service صرفا در لایه سرویس استفاده می‌شود. 
        [Transactional]
        public async Task CreateAsync(OrganizationalUnitCreateModel model)
        {
            Guard.ArgumentNotNull(model, nameof(model));

            if (model.ParentId.HasValue)
                await _manager.CheckIsDeactiveAsync(model.ParentId.Value).ConfigureAwait(false);
            //...

        }

در پاسخ به ادامه سوال یک باید عرض کنم بله وقتی کاربری یافت نشد چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟ وظیفه متد مورد نظر بازگشت دادن یک کاربر بود نه مقدار Null و در اینجا صرفا یک Exception سفارشی صادر شده تا در بالاترین لایه مدیریت شود و پیغامی مناسب به کاربر نشان داده شود یا ...
توجه شما را جلب می‌کنم به مطلب :نکات کار با استثناءها در دات نت
به این چنین کدهایی معمولاً The null cancer گفته می‌شود (سرطان نال!) زیرا اجازه داده‌ایم متد، خروجی null را بازگشت دهد. 
- خیلی موافق نیستم با صحبت شما؛ من از استثنا‌ها برای ارسال پیغامی از داخلی‌ترین لایه به خارجی‌ترین لایه استفاده می‌کنم بجای بازگشت خروجی مثل OperationResult به لایه‌های بالاتر به صورت زنجیره ای. رکورد کاربری در دیتبایس موجود نیست را شما پیش بینی می‌کنید؟ من در متن مطلب هم اشاره کردم به عنوان ابزاری برای هدف خاصی استفاده می‌کنم از استثنا ها.
- بله درست است. ولی این الگوهایی که نام بردید در یک پروژه بزرگ تعداد خط کد را خیلی بالا خواهد برد. 
این روش برای مدیریت این چنین کارها به مراتب خیلی ساده بوده و بحث fail-fast را دنبال می‌کند.
مطالب
نمایش بلادرنگ اعلامی به تمام کاربران در هنگام درج یک رکورد جدید
در ادامه می‌خواهیم اعلام عمومی نمایش افزوده شدن یک پیام جدید را بعد از ثبت رکوردی جدید، به تمامی کاربران متصل به سیستم ارسال کنیم. پیش نیاز مطلب جاری موارد زیر می‌باشند:
namespace ShowAlertSignalR.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public float Price { get; set; }
        public Category Category { get; set; }

    }

    public enum Category
    {
        [Display(Name = "دسته بندی اول")]
        Cat1,
        [Display(Name = "دسته بندی دوم")]
        Cat2,
        [Display(Name = "دسته بندی سوم")]
        Cat3
    }
}
در اینجا مدل ما شامل عنوان، توضیح، قیمت و یک enum برای دسته‌بندی یک محصول ساده می‌باشد.
کلاس context نیز به صورت زیر می‌باشد:
namespace ShowAlertSignalR.Models
{
    public class ProductDbContext : DbContext
    {
        public ProductDbContext() : base("productSample")
        {
            Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }
        public DbSet<Product> Products { get; set; }
    }
}
همانطور که در ابتدا عنوان شد، می‌خواهیم بعد از ثبت یک رکورد جدید، پیامی عمومی به تمامی کاربران متصل به سایت نمایش داده شود. در کد زیر اکشن متد Create را مشاهده می‌کنید: 
[HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Create(Product product)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                db.Products.Add(product);
                db.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index");
            }

            return View(product);
        }
می‌توانیم از ViewBag برای اینکار استفاده کنیم؛ به طوریکه یک پارامتر از نوع bool برای متد Index تعریف کرده و سپس مقدار آن را درون این شیء ViewBag انتقال دهیم، این متغییر بیانگر حالتی است که آیا اطلاعات جدیدی برای نمایش وجود دارد یا خیر؟ بنابراین اکشن متد Index را به اینصورت تعریف می‌کنیم:
public ActionResult Index(bool notifyUsers = false)
        {
            ViewBag.NotifyUsers = notifyUsers;
            return View(db.Products.ToList());
        }
در اینجا مقدار پیش‌فرض این متغیر، false می‌باشد. یعنی اطلاعات جدیدی برای نمایش موجود نمی‌باشد. در نتیجه اکشن متد Create را به صورتی تغییر می‌دهیم که بعد از درج رکورد موردنظر و هدایت کاربر به صفحه‌ی Index، مقدار این متغییر به true تنظیم شود:
[HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Create(Product product)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                db.Products.Add(product);
                db.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index", new { notifyUsers = true });
            }

            return View(product);
        }
قدم بعدی ایجاد یک هاب SignalR می‌باشد:
namespace ShowAlertSignalR.Hubs
{
    public class NotificationHub : Hub
    {
        public void SendNotification()
        {
            Clients.Others.ShowNotification();
        }
    }
}
در ادامه کدهای سمت کلاینت را برای هاب فوق، داخل ویوی Index اضافه می‌کنیم:
@section scripts
{
    
    <script src="~/Scripts/jquery.signalR-2.0.2.min.js"></script>
    <script src="~/signalr/hubs"></script>
    <script>

        var notify = $.connection.notificationHub;
        notify.client.showNotification = function() {
            $('#result').append("<div class='alert alert-info alert-dismissable'>" +
                "<button type='button' class='close' data-dismiss='alert' aria-hidden='true'>&times;</button>" +
            "رکورد جدیدی هم اکنون ثبت گردید، برای مشاهده آن صفحه را بروزرسانی کنید" + "</div>");
        };
        $.connection.hub.start().done(function() {
            @{
                if (ViewBag.NotifyUsers)
                {
                    <text>notify.server.sendNotification();</text>
                }
            }
        });
    </script>
}
همانطور که در کدهای فوق مشاهده می‌کنید، بعد از اینکه اتصال با موفقیت برقرار شد (درون متد done) شرط چک کردن متغییر NotifyUsers را بررسی کرده‌ایم. یعنی در این حالت اگر مقدار آن true بود، متد درون هاب را فراخوانی کرده‌ایم. در نهایت پیام به یک div با آی‌دی result اضافه شده است.
لازم به ذکر است برای حالت‌های حذف و به‌روزرسانی نیز روال کار به همین صورت می‌باشد.
سورس مثال جاری : ShowAlertSignalR.zip
مطالب
استفاده از pjax بجای ajax در ASP.NET MVC
عموما از ajax برای ارائه سایت‌هایی سریع، با حداقل ریفرش و حداقل مصرف پهنای باند سرور، استفاده می‌شود. اما این روش، مشکلات خاص خود را نیز دارا است. عموما محتوای پویای بارگذاری شده، سبب تغییر آدرس صفحه‌ی جاری در مرورگر نمی‌شود. برای مثال اگر قرار است چندین برگه در صفحه به صورت ajax ایی بارگذاری شوند، تغییر سریع محتوا را مشاهده می‌کنید، اما خبری از تغییر آدرس جاری صفحه در مرورگر نیست. همچنین روش‌های ajax ایی عموما SEO friendly نیستند. زیرا اکثر موتورهای جستجو فاقد پردازشگرهای جاوا اسکریپت می‌باشند و محتوای پویای ajax ایی را مشاهده نمی‌کنند. برای آدرس دهی این مشکلات مهم، افزونه‌ای به نام pjax طراحی شده‌است که کار آن دریافت محتوای HTML ایی از سرور و قرار دادن آن در یک جایگاه خاص مانند یک div است. در پشت صحنه‌ی آن از jQuery ajax استفاده شده، به همراه push state

pjax = pushState + AJAX
Push state API همان HTML5 History API است؛ به این معنا که هرچند محتوای صفحه‌ی جاری به صورت پویا بارگذاری می‌شود، اما آدرس مرورگر نیز به صورت خودکار تنظیم خواهد شد؛ به همراه عنوان صفحه. به علاوه تاریخچه‌ی مرور صفحات نیز در مرورگر به روز رسانی شده و امکان حرکت بین صفحات توسط دکمه‌های back و forward همانند قبل وجود خواهد داشت. همچنین اگر مرورگر جاری سایت، امکان استفاده از جاوا اسکریپت را نداشته باشد، به صورت خودکار به حالت بارگذاری کامل صفحه سوئیچ خواهد کرد.
سایت‌های بسیاری خودشان را با این الگو وفق داده‌اند. برای نمونه Twitter و Github از مفهوم pjax استفاده‌ی وسیعی دارند. برای نمونه، layout یا master page یک سایت را درنظر بگیرید. به ازای مرور هر صفحه، یکبار باید تمام قسمت‌های تکراری layout از سرور بارگذاری شوند. توسط pjax به سرور اعلام می‌کنیم، ما تنها نیاز به body صفحات را داریم و نه کل صفحه را. همچنین اگر مرورگر از جاوا اسکریپت استفاده نمی‌کند، لطفا کل صفحه را همانند گذشته بازگشت بده. به علاوه مسایل سمت کلاینت مانند تغییر آدرس مرورگر و تغییر عنوان صفحه نیز به صورت خودکار مدیریت شوند. این تکنیک را دقیقا در حین مرور مخزن‌های کد Github می‌توانید مشاهده کنید. فقط قسمتی که لیست فایل‌ها را ارائه می‌دهد، از سرور دریافت می‌گردد و نه کل صفحه.


بکارگیری pjax در ASP.NET MVC

مطابق توضیحاتی که ارائه شد، برای پیاده سازی سازی pjax نیاز به دو فایل layout داریم. یکی برای حالت ajax ایی و دیگری برای حالت بارگذاری کامل صفحه. حالت ajax ایی آن تنها از رندرکردن body پشتیبانی می‌کند؛ و نه ارائه تمام قسمت‌های صفحه مانند هدر، فوتر، منوها و غیره. بنابراین خواهیم داشت:

الف) تعریف فایل‌های layout سازگار با pjax
ابتدا یک فایل جدید را به نام _PjaxLayout.cshtml به پوشه‌ی Shared اضافه کنید؛ با این محتوا:
 <title>@ViewBag.Title</title>
@RenderBody()
سپس layout اصلی سایت را به نحو ذیل تغییر دهید
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" />
    <script src="~/Scripts/jquery-1.8.2.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.pjax.js"></script>

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $(document).pjax('a[withpjax]', '#pjaxContainer', { timeout: 5000 });
        });
    </script>
</head>
    <body>
        <div>Main layout ...</div>
        <div id="pjaxContainer">
            @RenderBody()
        </div>
    </body>
</html>
در فایل PjaxLayout خبری از هدر و فوتر نیست و فقط یک عنوان و نمایش body را به همراه دارد.
فایل layout اصلی سایت همانند قبل است. فقط RenderBody آن داخل یک div با id مساوی pjaxContainer قرار گرفته و از آن در فراخوانی افزونه‌ی pjax استفاده شده‌است. همانطور که ملاحظه می‌کنید، مطابق تنظیمات ابتدای هدر layout، فقط لینک‌هایی که دارای ویژگی withpjax باشند، توسط pjax پردازش خواهند شد.

ب) تغییر فایل ViewStart برنامه
در فایل ViewStart، کار مقدار دهی layout پیش فرض صورت گرفته‌است. اکنون نیاز است این فایل را جهت معرفی layout دوم تعریف شده مخصوص pjax، اندکی ویرایش کنیم:
@{
    if (Request.Headers["X-PJAX"] != null)
    {
        Layout = "~/Views/Shared/_PjaxLayout.cshtml";
    }
    else
    {
        Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
    }
}
افزونه‌ی pjax، هدری را به نام X-PJAX به سرور ارسال می‌کند. بر این اساس می‌توان تصمیم گرفت که آیا از layout اصلی (در صورتیکه مرورگر از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی‌کند و این هدر را ارسال نکرده‌است) یا از layout سبک‌تر pjax استفاده شود.

ج) آزمایش برنامه
using System.Web.Mvc;

namespace PajxMvcApp.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult About()
        {
            return View();
        }
    }
}
یک کنترلر ساده را به نحو فوق با دو اکشن متد و دو View متناظر با آن ایجاد کنید.
سپس View متد Index را به نحو ذیل تغییر دهید:
 @{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@Html.ActionLink(linkText: "About", actionName:"About", routeValues: null,
                         controllerName:"Home", htmlAttributes: new { withpjax = "with-pjax"})
در این View یک لینک معمولی به اکشن متد About اضافه شده‌است. فقط در ویژگی‌های html آن، یک ویژگی جدید به نام withpjax را نیز اضافه کرده‌ایم تا در صورت امکان و پشتیبانی مرورگر، از pjax استفاده شود.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، چنین خروجی را در برگه‌ی network آن مشاهده خواهید کرد:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، با کلیک بر روی لینک About، یک درخواست pjax ایی به سرور ارسال شده‌است؛ به همراه هدرهای ویژه آن. هنوز قسمت‌های اصلی layout سایت مشخص هستند (و مجددا از سرور درخواست نشده‌اند). آدرس صفحه عوض شده‌است. به علاوه قسمت body آن تنها تغییر کرده‌است.



این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید
PajxMvcApp.zip


برای مطالعه بیشتر

A Faster Web With PJAX
Favour PJAX over dynamically loaded partial views
What is PJAX and why
Pjax.Mvc
Using pjax with ASP.Net MVC3
Getting started with PJAX with ASP.NET MVC
ASP.NET MVC with PAjax or PushState/ReplaceState and Ajax
مطالب
مقدمه‌ای بر تزریق وابستگی‌ها درASP.NET Core
ASP.NET Core با ذهنیت پشتیبانی و استفاده از تزریق وابستگی‌ها ایجاد شده‌است. اپلیکیشن‌های ASP.NET Core از سرویس‌های ذاتی فریم ورک که داخل متدهای کلاس Startup پروژه تزریق شده‌اند و همچنین سرویس‌های اپلیکیشن که تنظیمات خاص آنها در پروژه انجام گرفته است، استفاده می‌کنند. سرویس کانتینر پیش فرض ارائه شده توسط ASP.NET Core، مجموعه‌ای حداقلی از ویژگی‌ها را ارائه می‌کند و هدف آن جایگزینی با دیگر فریم ورک‌های تزریق وابستگی نمی‌باشد.

مشاهده یا دانلود کدهای مقاله


تزریق وابستگی چیست؟

تزریق وابستگی (DI) تکنیکی برای دستیابی به اتصال شل بین اشیاء و همکاران اشیاء و وابستگی‌های بین آنها می‌باشد. یک شیء برای انجام وظایف خود، بجای اینکه اشیاء همکار خود را به صورت مستقیم نمونه سازی کند، یا از ارجاعات استاتیک استفاده نماید، می‌تواند از اشیائی که برایش تامین شده‌است، استفاده کند. در اغلب موارد کلاس‌ها، وابستگی‌های خود را از طریق سازنده‌ی خود درخواست می‌کنند، که به آنها اجازه می‌دهد اصل وابستگی صریح را رعایت کنند (Explicit Dependencies Principle). این روش را «تزریق در سازنده» می‌نامند.
از آنجا که در طراحی کلاس‌ها با استفاده از DI، نمونه سازی مستقیم، توسط کلاس‌ها و به صورت Hard-coded انجام نمی‌گیرد، وابستگی بین اشیاء کم شده و پروژه‌ای با اتصالات شل به دست می‌آید. با این کار اصل وابستگی معکوس (Dependency Inversion Principle) رعایت می‌شود. بر اساس این اصل، ماژول‌های سطح بالا نباید به ماژول‌های سطح پایین خود وابسته باشند؛ بلکه هر دو باید به کلاس‌هایی انتزاعی وابسته باشند. اشیاء بجای ارجاع به پیاده سازی‌های خاص کلاس‌های همکار خود، کلاس‌های انتزاعی، معمولاٌ اینترفیس آنها را درخواست می‌کنند و هنگام نمونه سازی از آنها (داخل متد سازنده) کلاس پیاده سازی شده برایشان تامین می‌شود. خارج کردن وابستگی‌‎های مستقیم از کلاس‌ها و تامین پیاده سازی‌های این اینترفیس‌ها به صورت پارامتر‌هایی برای کلاس‌ها، یک مثال از الگوی طراحی استراتژی (Strategy design pattern) می‌باشد.

در حالتیکه کلاس‌ها به تعداد زیادی کلاس وابستگی داشته باشند و برای اجرا شدن، نیاز به تامین وابستگی‌هایشان داشته باشند، بهتر است یک کلاس اختصاصی، برای نمونه سازی این کلاس‌ها با وابستگی‌های مورد نیاز آنها، در سیستم وجود داشته باشد. این کلاس نمونه ساز را کانتینرIoC، یا کانتینر DI یا به طور خلاصه کانتینر می‌نامند ( Inversion of Control (IoC) ). کانتینر در اصل یک کارخانه می‌باشد که وظیفه‌ی تامین نمونه‌هایی از کلاس‌هایی را که از آن درخواست می‌شود، انجام می‌دهد. اگر یک کلاس تعریف شده، وابستگی به کلاس‌های دیگر داشته باشد و کانتینر برای ارائه وابستگی‌های کلاس تعریف شده تنظیم شده باشد، هر موقع نیاز به یک نمونه از این کلاس وجود داشته باشد، به عنوان بخشی از کار نمونه سازی از کلاس مورد نظر، کلاس‌های وابسته‌ی آن نیز ایجاد می‌شوند (همه‌ی کارهای مربوط به نمونه سازی کلاس خاص و کلاس‌های وابسته به آن توسط کانتینر انجام می‌گیرد). به این ترتیب، می‌توان وابستگی‌های بسیار پیچیده و تو در توی موجود در سیستم را بدون نیاز به هیچگونه نمونه سازی hard-code شده، برای کلاس‌ها فراهم کرد. کانتینرها علاوه بر ایجاد اشیاء و وابستگی‌های موجود در آنها، معمولا طول عمر اشیاء در اپلیکیشن را نیز مدیریت می‌کنند.
ASP.NET Core یک کانتینر بسیار ساده را به نام اینترفیس IServiceProvider  ارائه داده است که به صورت پیش فرض از تزریق وابستگی در سازنده‌ی کلاس‌ها پشتیبانی می‌کند و همچنین ASP.NET برخی از سرویس‌های خود را از طریق DI در دسترس قرار داده است. کانتینرASP.NET، یک اشاره‌گر به کلاس‌هایی است که به عنوان سرویس عمل می‌کنند. در ادامه‌ی این مقاله، سرویس‌ها به کلاس‌هایی گفته می‌شود که به وسیله‌ی کانتینر ASP.NET Core مدیریت می‌شوند. شما می‌توانید سرویس ConfigureServices کانتینر را در داخل کلاس Startup پروژه خود پیکربندی کنید.


تزریق وابستگی از طریق متد سازنده‌ی کلاس

تزریق وابستگی از طریق متد سازنده، مستلزم آن است که سازنده‌ی کلاس مورد نظر عمومی باشد. در غیر این صورت، اپلیکیشن شما استثنای InvalidOperationException  را با پیام زیر نشان می‌دهد:
 A suitable constructor for type 'YourType' could not be located. Ensure the type is concrete and services are registered for all parameters of a public constructor.

تزریق از طریق متد سازنده مستلزم آن است که تنها یک سازنده‌ی مناسب وجود داشته باشد. البته Overload سازنده امکان پذیر است؛ ولی باید تنها یک متد سازنده وجود داشته باشد که آرگومان‌های آن توسط DI قابل ارائه باشند. اگر بیش از یکی وجود داشته باشد، سیستم استثنای InvalidOperationException را با پیام زیر نشان می‌دهد:
 Multiple constructors accepting all given argument types have been found in type 'YourType'. There should only be one applicable constructor.

سازندگان می‌توانند آرگومان‌هایی را از طریق DI دریافت کنند. برای این منظور آرگومان‌های این سازنده‌ها باید مقدار پیش فرضی را داشته باشند. به مثال زیر توجه نمایید:
// throws InvalidOperationException: Unable to resolve service for type 'System.String'...
public CharactersController(ICharacterRepository characterRepository, string title)
{
    _characterRepository = characterRepository;
    _title = title;
}

// runs without error
public CharactersController(ICharacterRepository characterRepository, string title = "Characters")
{
    _characterRepository = characterRepository;
    _title = title;
}


استفاده از سرویس ارائه شده توسط فریم ورک

متد ConfigureServices در کلاس Startup، مسئول تعریف سرویس‌هایی است که سیستم از آن استفاده می‌کند. از جمله‌ی این سرویس‌ها می‌توان به ویژگی‌های پلتفرم مانند EF Core و ASP.NET Core MVC اشاره کرد. IServiceCollection که به ConfigureServices ارائه می‌شود، سرویس‌های زیر را تعریف می‌کند (که البته بستگی به نوع پیکربندی هاست دارد):

  نوع سرویس    طول زندگی 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.IHostingEnvironment  
 Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.IApplicationLifetime     Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.IStartup     Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.Server.IServer     Singleton 
    Microsoft.Extensions.Options.IConfigureOptions     Transient 
    Microsoft.Extensions.ObjectPool.ObjectPoolProvider     Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.IStartupFilter     Transient 
    System.Diagnostics.DiagnosticListener     Singleton 
    System.Diagnostics.DiagnosticSource     Singleton 
    Microsoft.Extensions.Options.IOptions     Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Http.IHttpContextFactory     Transient 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.Builder.IApplicationBuilderFactory     Transient 
    Microsoft.Extensions.Logging.ILogger     Singleton 
    Microsoft.Extensions.Logging.ILoggerFactory  
 Singleton 

در زیر نمونه ای از نحوه‌ی اضافه کردن سرویس‌های مختلف را به کانتینر، با استفاده از متدهای الحاقی مانند AddDbContext، AddIdentity و AddMvc، مشاهده می‌کنید:

// This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    // Add framework services.
    services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
        options.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection")));

    services.AddIdentity<ApplicationUser, IdentityRole>()
        .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>()
        .AddDefaultTokenProviders();

    services.AddMvc();

    // Add application services.
    services.AddTransient<IEmailSender, AuthMessageSender>();
    services.AddTransient<ISmsSender, AuthMessageSender>();
}
ویژگی‌ها و میان افزار‌های ارائه شده توسط ASP.NET، مانند MVC، از یک قرارداد، با استفاده از متد الحاقی AddServiceName برای ثبت تمام سرویس‌های مورد نیاز این ویژگی پیروی می‌کنند.


ثبت سرویس‌های اختصاصی

شما می‌توانید سرویس‌های اپلیکیشن خودتان را به ترتیبی که در تکه کد زیر مشاهده می‌کنید، ثبت نمایید. اولین نوع جنریک، نوعی است که از کانتینر درخواست خواهد شد و معمولا به شکل اینترفیس می‌باشد. نوع دوم، نوع پیاده سازی شده‌ای است که به وسیله‌ی کانتینر، نمونه سازی خواهد شد و کانتینر برای درخواست‌های از نوع اول، این نمونه از  تایپ را ارائه خواهد کرد:
services.AddTransient<IEmailSender, AuthMessageSender>();
services.AddTransient<ISmsSender, AuthMessageSender>();

نکته:
هر متد الحاقی <services.Add<ServiceName، سرویس‌هایی را اضافه و پیکربندی می‌کند. به عنوان مثال services.AddMvc نیازمندی‌های سرویس MVC را اضافه می‌کند. توصیه می‌شود شما هم با افزودن متدهای الحاقی در فضای نام Microsoft.Extensions.DependencyInjection این قرارداد را رعایت نمائید. این کار باعث کپسوله شدن ثبت گروهی سرویس‌ها می‌شود.
متد AddTransient، برای نگاشت نوع‌های انتزاعی به سرویس‌های واقعی که نیاز به نمونه سازی به ازای هر درخواست دارند، استفاده می‌شود. در اصطلاح، طول عمر سرویس‌ها در اینجا مشخص می‌شوند. در ادامه گزینه‌های دیگری هم برای طول عمر سرویس‌ها تعریف خواهند شد. خیلی مهم است که برای هر یک از سرویس‌های ثبت شده، طول عمر مناسبی را انتخاب نمایید. آیا برای هر کلاس که سرویسی را درخواست می‌کند، باید یک نمونه‌ی جدید ساخته شود؟ آیا فقط یک نمونه در طول یک درخواست وب مورد استفاده قرار می‌گیرد؟ یا باید از یک نمونه‌ی واحد برای طول عمر کل اپلیکیشن استفاده شود؟
در مثال ارائه شده‌ی در این مقاله، یک کنترلر ساده به نام CharactersController وجود دارد که نام کاراکتری را نشان می‌دهد. متد Index، لیست کنونی کاراکترهایی را که در اپلیکیشن ذخیره شده‌اند، نشان می‌دهد. در صورتیکه این لیست خالی باشد، تعدادی به آن اضافه می‌کند. توجه داشته باشید، اگرچه این اپلیکیشن از Entity Framework Core و ClassDataContext برای داده‌های مانا استفاده می‌کند، هیچیکدام از آنها در کنترلر ظاهر نمی‌شوند. در عوض، مکانیزم دسترسی به داده‌های خاص، در پشت یک اینترفیس (ICharacterRepository) مخفی شده است (طبق الگوی طراحی ریپازیتوری). یک نمونه از ICharacterRepository از طریق سازنده درخواست می‌شود و به یک فیلد خصوصی اختصاص داده می‌شود، سپس برای دسترسی به کاراکتر‌ها در صورت لزوم استفاده می‌شود:
public class CharactersController : Controller
{
    private readonly ICharacterRepository _characterRepository;

    public CharactersController(ICharacterRepository characterRepository)
    {
        _characterRepository = characterRepository;
    }

    // GET: /characters/
    public IActionResult Index()
    {
        PopulateCharactersIfNoneExist();
        var characters = _characterRepository.ListAll();

        return View(characters);
    }

    private void PopulateCharactersIfNoneExist()
    {
        if (!_characterRepository.ListAll().Any())
        {
            _characterRepository.Add(new Character("Darth Maul"));
            _characterRepository.Add(new Character("Darth Vader"));
            _characterRepository.Add(new Character("Yoda"));
            _characterRepository.Add(new Character("Mace Windu"));
        }
    }
}

ICharacterRepository دو متد مورد نیاز کنترلر برای کار با نمونه‌های Character را تعریف می‌کند:
using System.Collections.Generic;
using DependencyInjectionSample.Models;

namespace DependencyInjectionSample.Interfaces
{
    public interface ICharacterRepository
    {
        IEnumerable<Character> ListAll();
        void Add(Character character);
    }
}
این اینترفیس با نوع واقعی CharacterRepository پیاده سازی شده است که در زمان اجرا استفاده می‌شود:

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using DependencyInjectionSample.Interfaces;

namespace DependencyInjectionSample.Models
{
    public class CharacterRepository : ICharacterRepository
    {
        private readonly ApplicationDbContext _dbContext;

        public CharacterRepository(ApplicationDbContext dbContext)
        {
            _dbContext = dbContext;
        }

        public IEnumerable<Character> ListAll()
        {
            return _dbContext.Characters.AsEnumerable();
        }

        public void Add(Character character)
        {
            _dbContext.Characters.Add(character);
            _dbContext.SaveChanges();
        }
    }
}
توجه داشته باشید که CharacterRepository یک ApplicationDbContext را در سازنده‌ی خود درخواست می‌کند. همانطور که مشاهده می‌شود هر وابستگی درخواست شده، به نوبه خود وابستگی‌های دیگری را درخواست می‌کند. تزریق وابستگی‌هایی به شکل زنجیره‌ای، همانند این مثال غیر معمول نیست. کانتینر مسئول resolve (نمونه سازی) همه‌ی وابستگی‌های موجود در گراف وابستگی و بازگرداندن سرویس کاملا resolve شده می‌باشد.

نکته
ایجاد شیء درخواست شده و تمامی اشیاء مورد نیاز شیء درخواست شده را گراف شیء می‌نامند. به همین ترتیب مجموعه‌ای از وابستگی‌هایی را که باید resolve شوند، به طور معمول، درخت وابستگی یا گراف وابستگی می‌نامند.

در مورد مثال مطرح شده، ICharacterRepository و به نوبه خود ApplicationDbContext باید با سرویس‌های خود در کانتینر ConfigureServices و کلاس Startup ثبت شوند. ApplicationDbContext با فراخوانی متد <AddDbContext<T پیکربندی می‌شود. کد زیر ثبت کردن نوع CharacterRepository را نشان می‌دهد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
        options.UseInMemoryDatabase()
    );

    // Add framework services.
    services.AddMvc();

    // Register application services.
    services.AddScoped<ICharacterRepository, CharacterRepository>();
    services.AddTransient<IOperationTransient, Operation>();
    services.AddScoped<IOperationScoped, Operation>();
    services.AddSingleton<IOperationSingleton, Operation>();
    services.AddSingleton<IOperationSingletonInstance>(new Operation(Guid.Empty));
    services.AddTransient<OperationService, OperationService>();
}
کانتکست انتیتی فریم ورک، با استفاده از متدهای کمکی که در تکه کد بالا نشان داده شده است، باید با طول عمر Scoped به کانتینر سرویس‌ها افزوده شود. این کار می‌تواند به صورت اتوماتیک انجام گیرد. همه‌ی ریپازیتوری‌هایی که از Entity Framework استفاده می‌کنند، باید از یک طول عمر مشابه استفاده کنند.

هشدار
خطر بزرگی را که باید در نظر گرفت، resolve کردن سرویس Scoped از طول عمر singleton می‌باشد. در صورت انجام این کار، احتمال دارد که سرویس‌ها وارد حالت نادرستی شوند.

سرویس‌هایی که وابستگی‌های دیگری هم دارند، باید آنها را در کانتینر ثبت کنند. اگر سازنده‌ی سرویس نیاز به یک primitive به عنوان ورودی داشته باشد، می‌توان با استفاده از الگوی گزینه‌ها و پیکربندی (options pattern and configuration)، ورودی‌های مناسبی را به سازنده‌ها منتقل کرد.


طول عمر سرویس‌ها و گزینه‌های ثبت

سرویس‌های ASP.NET را می‌توان با طول عمرهای زیر پیکربندی کرد:
Transient: سرویس‌هایی با طول عمر Transient، در هر زمان که درخواست می‌شوند، مجددا ایجاد می‌شوند. این طول عمر برای سرویس‌های سبک و بدون حالت مناسب می‌باشند.
Scoped: سرویس‌هایی با طول عمر Scoped، تنها یکبار در طی هر درخواست ایجاد می‌شوند.
Singleton: سرویس‌هایی با طول عمر Singleton، برای اولین باری که درخواست می‌شوند (یا اگر در ConfigureServices نمونه‌ای را مشخص کرده باشید) ایجاد می‌شوند و درخواست‌های آتی برای این سرویس‌ها از همان نمونه‌ی ایجاد شده استفاده می‌کنند. اگر اپلیکیشن شما درخواست رفتار singleton را داشته باشد، پیشنهاد می‌شود که سرویس کانتینر را برای مدیریت طول عمر سرویس مورد نیاز پیکربندی کنید و خودتان الگوی طراحی singleton را پیاده سازی نکنید.

سرویس‌ها به چندین روش می‌توانند در کانتینر ثبت شوند. چگونگی ثبت کردن یک سرویس پیاده سازی شده برای یک نوع، در بخش‌های پیشین توضیح داده شده است. علاوه بر این، یک کارخانه را می‌توان مشخص کرد، که برای ایجاد نمونه بر اساس تقاضا استفاده شود. رویکرد سوم، ایجاد مستقیم نمونه‌ای از نوع مورد نظر است که در این حالت کانتینر اقدام به ایجاد یا نابود کردن نمونه نمی‌کند.

به منظور مشخص کردن تفاوت بین این طول عمرها و گزینه‌های ثبت کردن، یک اینترفیس ساده را در نظر بگیرید که نشان دهنده‌ی یک یا چند operation است و یک شناسه‌ی منحصر به فرد operation را از طریق OperationId نشان می‌دهد. برای مشخص شدن انواع طول عمرهای درخواست شده، بسته به نحوه‌ی پیکربندی طول عمر سرویس مثال زده شده، کانتینر، نمونه‌ی یکسان یا متفاوتی را از سرویس، به کلاس درخواست کننده ارائه می‌دهد.  ما برای هر طول عمر، یک نوع را ایجاد می‌کنیم:

using System;

namespace DependencyInjectionSample.Interfaces
{
    public interface IOperation
    {
        Guid OperationId { get; }
    }

    public interface IOperationTransient : IOperation
    {
    }
    public interface IOperationScoped : IOperation
    {
    }
    public interface IOperationSingleton : IOperation
    {
    }
    public interface IOperationSingletonInstance : IOperation
    {
    }
}
ما این اینترفیس‌ها را با استفاده از یک کلاس واحد به نام Operation پیاده سازی کرده‌ایم. سازنده‌ی این کلاس، یک Guid به عنوان ورودی می‌گیرد؛ یا اگر Guid برایش تامین نشد، خودش یک Guid جدید را می‌سازد.
سپس در ConfigureServices، هر نوع با توجه به طول عمر مورد نظر، به کانتینر افزوده می‌شود:
services.AddScoped<ICharacterRepository, CharacterRepository>();
services.AddTransient<IOperationTransient, Operation>();
services.AddScoped<IOperationScoped, Operation>();
services.AddSingleton<IOperationSingleton, Operation>();
services.AddSingleton<IOperationSingletonInstance>(new Operation(Guid.Empty));
services.AddTransient<OperationService, OperationService>();
توجه داشته باشید که سرویس IOperationSingletonInstance، از یک نمونه‌ی خاص، با شناسه‌ی شناخته شده‌ی Guid.Empty استفاده می‌کند (این Guid فقط شامل اعداد صفر می‌باشد). بنابراین زمانیکه این تایپ مورد استفاده قرار می‌گیرد، کاملا واضح است. تمام این سرویس‌ها وابستگی‌های خود را به صورت پراپرتی نمایش می‌دهند. بنابراین می‌توان آنها را در View نمایش داد.

using DependencyInjectionSample.Interfaces;

namespace DependencyInjectionSample.Services
{
    public class OperationService
    {
        public IOperationTransient TransientOperation { get; }
        public IOperationScoped ScopedOperation { get; }
        public IOperationSingleton SingletonOperation { get; }
        public IOperationSingletonInstance SingletonInstanceOperation { get; }

        public OperationService(IOperationTransient transientOperation,
            IOperationScoped scopedOperation,
            IOperationSingleton singletonOperation,
            IOperationSingletonInstance instanceOperation)
        {
            TransientOperation = transientOperation;
            ScopedOperation = scopedOperation;
            SingletonOperation = singletonOperation;
            SingletonInstanceOperation = instanceOperation;
        }
    }
}
برای نشان دادن طول عمر اشیاء، در بین درخواست‌های جداگانه‌ی یک اپلیکیشن، مثال ذکر شده شامل کنترلر OperationsController می‌باشد که هر کدام از انواع IOperation و همچنین OperationService را درخواست می‌کند. سپس اکشن Index تمام مقادیر OperationId کنترل کننده و سرویس‌ها را نمایش می‌دهد:
using DependencyInjectionSample.Interfaces;
using DependencyInjectionSample.Services;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace DependencyInjectionSample.Controllers
{
    public class OperationsController : Controller
    {
        private readonly OperationService _operationService;
        private readonly IOperationTransient _transientOperation;
        private readonly IOperationScoped _scopedOperation;
        private readonly IOperationSingleton _singletonOperation;
        private readonly IOperationSingletonInstance _singletonInstanceOperation;

        public OperationsController(OperationService operationService,
            IOperationTransient transientOperation,
            IOperationScoped scopedOperation,
            IOperationSingleton singletonOperation,
            IOperationSingletonInstance singletonInstanceOperation)
        {
            _operationService = operationService;
            _transientOperation = transientOperation;
            _scopedOperation = scopedOperation;
            _singletonOperation = singletonOperation;
            _singletonInstanceOperation = singletonInstanceOperation;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            // viewbag contains controller-requested services
            ViewBag.Transient = _transientOperation;
            ViewBag.Scoped = _scopedOperation;
            ViewBag.Singleton = _singletonOperation;
            ViewBag.SingletonInstance = _singletonInstanceOperation;

            // operation service has its own requested services
            ViewBag.Service = _operationService;
            return View();
        }
    }
}

حالا دو درخواست جداگانه برای این کنترلر ساخته شده است:



به تفاوت‌های موجود در مقادیر OperationId در یک درخواست و بین درخواستها توجه کنید:
-  OperationId اشیاء Transient همیشه متفاوت می‌باشند. چون یک نمونه جدید برای هر کنترلر و هر سرویس ایجاد شده‌است.
- اشیاء Scoped در یک درخواست، یکسان هستند؛ اما در درخواست‌های مختلف متفاوت می‌باشند.
- اشیاء Singleton برای هر شی‌ء و هر درخواست (صرف نظر از اینکه یک نمونه در ConfigureServices ارائه شده است) یکسان می‌باشند.


درخواست سرویس

در ASP.NET سرویس‌های موجود در یک درخواست HttpContext از طریق مجموعه RequestServices قابل مشاهده می‌باشد.


RequestServices نشان دهنده‌ی سرویس‌هایی است که شما به عنوان بخشی از اپلیکیشن خود، آنها را پیکربندی و درخواست می‌کنید. هنگامیکه اشیاء اپلیکیشن شما وابستگی‌های خود را مشخص می‌کنند، این وابستگی‌ها با استفاده از نوع‌های موجود در RequestServices برآورده می‌شوند و نوع‌های موجود در ApplicationServices در این مرحله مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.
به طور کلی، شما نباید مستقیما از این خواص استفاده کنید و بجای آن، نوع‌های کلاس خود را توسط سازنده‌ی کلاس، درخواست کنید و اجازه دهید فریم ورک این وابستگی‌ها را تزریق کند. این کار باعث به‌وجود آمدن کلاس‌هایی با قابلیت آزمون‌پذیری بالاتر و اتصالات شل‌تر بین آنها می‌شود.


نکته
درخواست وابستگی‌ها با استفاده از پارامترهای کلاس سازنده، بر روش کار با مجموعه‌ی RequestServices ارجحیت دارد.


طراحی سرویس‌ها برای تزریق وابستگی‌ها

شما باید سرویس‌های خود را طوری طراحی کنید که از تزریق وابستگی‌ها برای ارتباطات خود استفاده نمایند. این کار باعث کاهش استفاده از فراخوانی‌های متدهای استاتیک (متدهای استاتیک، حالت دار می‌باشند و استفاده‌ی زیاد از آنها باعث به وجود آمدن بوی بد کدی به نام static cling، می‌شود) و همچنین از بین رفتن نیاز به نمونه سازی مستقیم کلاس‌های وابسته داخل سرویس‌ها، می‌شود. هر موقع بخواهید بین new کردن یک کلاس، یا درخواست دادن آن از طریق تزریق وابستگی، یکی را انتخاب کنید، این اصطلاح را به یاد بیاورید،  New is Glue. با پیروی از اصول SOLID طراحی شیء گرا، به طور طبیعی کلاس‌های شما تمایل به کوچک بودن، کارا و قابل تست بودن را دارند.
اگر متوجه شدید که کلاس‌های شما تمایل دارند تا تعداد وابستگی‌های زیادی به آنها تزریق شود، چه باید بکنید؟ به طور کلی این مشکل نشانه‌ای است از نقض  Single Responsibility Principle یا SRP است و احتمالا کلاس‌های شما وظایف بیش از اندازه‌ای را دارند. در این گونه موارد تلاش کنید مقداری از وظایف کلاس را به یک کلاس جدید منتقل کنید. در نظر داشته باشید که کلاس‌های کنترلر باید به مسائل UI تمرکز کنند و قوانین کسب و کار و جزئیات دسترسی به داده‌ها باید در کلاس‌هایی جداگانه و مرتبط با خود قرار داشته باشند.
به طور خاص برای دسترسی به داده ، شما می‌توانید DbContext را به کنترلر‌های خود تزریق کنید (با فرض اینکه شما EF را به کانتینر سرویس ConfigureServices اضافه کرده‌اید). بعضی از توسعه دهندگان به جای تزریق مستقیم DbContext از یک اینترفیس ریپازیتوری استفاده می‌نمایند. می‌توانید با استفاده از یک اینترفیس برای کپسوله کردن منطق دسترسی به داده‌ها در یک مکان، تعداد تغییرات مورد نیاز را در صورت تغییر دیتابیس، به حداقل برسانید.


تخریب سرویس ها

سرویس کانتینر برای نوع‌های IDisposable که خودش ایجاد کرده‌است، متد Dispose را فراخوانی خواهد کرد. با این حال، اگر شما خودتان نمونه‌ای را به صورت دستی نمونه سازی و به کانتینر اضافه کرده باشید، سرویس کانتینر آنرا dispose نخواهد کرد.

مثال:
// Services implement IDisposable:
public class Service1 : IDisposable {}
public class Service2 : IDisposable {}
public class Service3 : IDisposable {}

public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    // container will create the instance(s) of these types and will dispose them
    services.AddScoped<Service1>();
    services.AddSingleton<Service2>();

    // container did not create instance so it will NOT dispose it
    services.AddSingleton<Service3>(new Service3());
    services.AddSingleton(new Service3());
}

نکته:
در نسخه 1.0، کانتینر برای تمام اشیاء از نوع IDisposable از جمله اشیائی که خودش ایجاد نکرده بود، متد dispose را فراخوانی می‌کرد.


سرویس‌های کانتینر جانشین

کانتینر موجود در net core. به منظور تامین نیازهای اساسی فریم ورک ایجاد شده‌است و تعداد زیادی از اپلیکیشن‌ها از آن استفاده می‌کنند. با این حال، توسعه دهندگان می‌توانند کانتینرهای مورد نظر خود را جایگزین آن کنند. متد ConfigureServices به طور معمول مقدار void را بر می‌گرداند. اما با تغییر امضای آن به نوع بازگشتیIServiceProvider، می‌توان سرویس کانتینر متفاوتی را در اپلیکیشن پیکربندی کرد. سرویس‌های کانتینر IOC مختلفی برای NET. وجود دارند؛ در مثال زیر، Autofac استفاده شده است.
در ابتدا بسته‌های زیر را نصب کنید:
Autofac
Autofac.Extensions.DependencyInjection
سپس کانتینر را در ConfigureServices پیکربندی کنید و  IServiceProvider را به عنوان خروجی بازگردانید:
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    // Add other framework services

    // Add Autofac
    var containerBuilder = new ContainerBuilder();
    containerBuilder.RegisterModule<DefaultModule>();
    containerBuilder.Populate(services);
    var container = containerBuilder.Build();
    return new AutofacServiceProvider(container);
}


توصیه ها

هنگام کار با تزریق وابستگی‌ها، توصیه‌های ذیر را در نظر داشته باشید:
- DI برای اشیایی که دارای وابستگی پیچیده هستند، مناسب می‌باشد. کنترلرها، سرویس‌ها، آداپتورها و ریپازیتوری‌ها، نمونه‌هایی از این اشیاء هستند که می‌توانند به DI اضافه شوند.
- از ذخیره‌ی داده‌ها و پیکربندی مستقیم در DI اجتناب کنید. به عنوان مثال، معمولا سبد خرید کاربر نباید به سرویس کانتینر اضافه شود. پیکربندی باید از مدل گزینه‌ها استفاده کند. همچنین از اشیاء "data holder"، که فقط برای دسترسی دادن به اشیاء دیگر ایجاد شده‌اند، نیز اجتناب کنید. در صورت امکان بهتر است شیء واقعی مورد نیاز DI درخواست شود.
- از دسترسی استاتیک به سرویس‌ها اجتناب شود.
- از نمونه سازی مستقیم سرویس‌ها در کد برنامه خود اجتناب کنید.
- از دسترسی استاتیک به HttpContext اجتناب کنید.

توجه
مانند هر توصیه‌ی دیگری، ممکن است شما با شرایطی مواجه شوید که مجبور به نقض هر یک از این توصیه‌ها شوید. اما این موارد استثناء بسیار نادر می‌باشند و رعایت این نکات یک عادت برنامه نویسی خوب محسوب می‌شود.

مرجع: Introduction to Dependency Injection in ASP.NET Core
مطالب
ایجاد یک HtmlHelper سفارشی با پشتیبانی از UnobtrusiveValidationAttributes
همانطور که می‌دانید، در MVC برای اعتبارسنجی داده‌ها در سمت کلاینت از کتابخانه‌ی jquery استفاده می‌شود. مایکروسافت از طریق jquery.validate.unobtrusive و گسترش کتابخانه‌ی jquery.validate توانسته منطق خود را برای اعتبارسنجی داده‌ها در سمت کلاینت پیاده سازی کند. 
برای این منظور MVC به کنترلهایی که باید اعتبارسنجی شوند، خصوصیاتی را از طریق Data Attribute اضافه می‌کند. برای مثال اگر در مدل خود فیلد ایمیل را به شکل زیر امضاء کرده باشید:
[Display(Name = "رایانامه")]
[Required(AllowEmptyStrings = false, ErrorMessage = "رایانامه خود را وارد کنید.")]
[RegularExpression("\\w+([-+.']\\w+)*@\\w+([-.]\\w+)*\\.\\w+([-.]\\w+)*", ErrorMessage = "نشانی رایانامه پذیرفتنی نمی‌باشد.")]
[ExistField(Action = "EmailExist", Namespace = "Parsnet.Controllers", Controller = "Account", ErrorMessage = "این رایانامه پیشتر به کار گرفته شده است.")]
        public string Email { get; set; }
و در View مورد نظر از Htmlhlper مربوطه به شکل زیر استفاده کرده باشید:
@Html.TextBoxFor(m => m.Email, new { @class = "form-control en", placeholder = @Html.DisplayNameFor(m => m.Email) })
در نهایت، Html خروجی در سمت کلاینت به شکل زیر خواهد بود:
<input data-val="true" data-val-existfiledvalidator="این رایانامه پیشتر به کار گرفته شده است." data-val-existfiledvalidator-url="/account/emailexist" data-val-regex="نشانی رایانامه پذیرفتنی نمی‌باشد." data-val-regex-pattern="\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*" data-val-required="رایانامه خود را وارد کنید." id="Email" name="Email" placeholder="رایانامه" value="" type="text">
و در اینجا کتابخانه‌ی اعتبارسنجی MVC با استفاده از همین خصوصیات *-data، اطلاعات مورد نیاز را جهت نمایش، اعتبارسنجی، تنظیم و بکارگیری، مورد استفاده قرار می‌دهد.
در یکی از پروژه‌هایی که در حال کار کردن بر روی آن هستم لازم شد تا این اطلاعات اعتبارسنجی به یک تگ span اعمال شوند. سناریوی مورد نظر به این صورت است که در بخش پروفایل کاربر، کاربر می‌تواند اطلاعات خود را بصورت inline ویرایش کنید. برای اینکار از کتابخانه X-editable استفاده کردم که از این لینک قابل دریافت است.
ابتدا اطلاعات موردنیاز در یک تگ span نمایش داده می‌شوند و در ادامه کاربر پس از کلیک بر روی آیکن ویرایش، امکان تغییر آن فیلد را دارد. برای اعتبارسنجی داده‌ها لازم بود تا تمامی اطلاعات مورد نیاز اعتبارسنجی در سمت کلاینت را به شکلی در اختیار داشته باشم و به ذهنم رسید تا با ایجاد یک Helper سفارشی، خصوصیات موردنظر را به تگ span اعمال کنم و سپس در سمت کلاینت از آن استفاده کنم. در واقع با اینکار با استفاده از همان کلاس مدل و این Helper سفارشی، از وارد کردن دستی داده‌ها و خصوصیات اجتناب کنم. (تصور کنید چیزی حدود 30 فیلد که هرکدام حداقل 4 خصوصیت دارند)
با نگاهی به سورس MVC دیدم پیاده سازی این قابلیت چندان سخت نیست و به راحتی با ایجاد یک Helper سفارشی، منطق خود را پیاده سازی و اعتبارسنجی در سمت کلاینت را به راحتی اعمال کردم.
برای ایجاد این Helper سفارشی ابتدا یک کلاس استاتیک ایجاد کنید و با استفاده از extension Method‌ها یک helper جدید را ایجاد کنید:
namespace Parsnet
{
     public static MvcHtmlString SpanFor<TModel, TProperty>(this HtmlHelper<TModel> htmlHelper, Expression<Func<TModel, TProperty>> expression, object htmlAttributes)
        {
            
            var sb = new StringBuilder();

            var span = new TagBuilder("span");

            var metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression<TModel, TProperty>(expression, htmlHelper.ViewData);
            var name = ExpressionHelper.GetExpressionText(expression);
            var fullName = htmlHelper.ViewContext.ViewData.TemplateInfo.GetFullHtmlFieldName(name);
            var value = "";

            if (metadata.Model != null && metadata.Model.GetType() == typeof(List<IdentityProvider.IdentityRole>))
            {
                var modelList = (List<IdentityProvider.IdentityRole>)metadata.Model;
                value = String.Join("، ", modelList.Select(r => r.Name));
            }
            else
            {
                value = htmlHelper.FormatValue(metadata.Model, null);
            }

            span.MergeAttributes<string, object>(((IDictionary<string, object>)HtmlHelper.AnonymousObjectToHtmlAttributes(htmlAttributes)));

            var fieldName = fullName.Split('.')[1];
            span.MergeAttribute("data-name", fieldName, true);
            span.MergeAttributes<string, object>(htmlHelper.GetUnobtrusiveValidationAttributes(name, metadata));

            sb.Append(span.ToString(TagRenderMode.StartTag));
            sb.Append(value);
            sb.Append(span.ToString(TagRenderMode.EndTag));

            return new MvcHtmlString(sb.ToString());
        }
    }
}
ما در این helper سفارشی از عبارت‌های لامبدا استفاده می‌کنیم و با استفاده از این عبارات، فیلد مورد نظر مدل خود را به helper معرفی می‌کنیم. آرگومان htmlAttributes در متد helper نیز برای دریافت خصوصیات اضافی helper است؛ خصوصیاتی مانند class، id, style و غیره.
با استفاده از کلاس TagBuilder تگ مورد نظر خود را ایجاد می‌کنیم. در اینجا من تگ span را ایجاد کرده‌ام که شما می‌توانید هر تگ دلخواه دیگری را نیز ایجاد کنید. اولین مرحله، استخراج اطلاعات موردنیاز از metadata مدل است که در خط زیر با پردازش عبارت لامبدا اینکار صورت می‌گیرد:
var metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression<TModel, TProperty>(expression, htmlHelper.ViewData);
سپس نام فیلد مورد نظر را از مدل استخراج می‌کنیم:
var name = ExpressionHelper.GetExpressionText(expression);
var fullName = htmlHelper.ViewContext.ViewData.TemplateInfo.GetFullHtmlFieldName(name);
کدهای فوق نام فیلد جاری (در اینجا Email) را از MetaData برای ما استخراج می‌کند. متغیر value برای نگهداری مقدار این فیلد از مدل است. مرحله بعد استخراج مقدار فیلد و انتساب آن به متغیر value است.
در سناریوی من کاربر می‌تواند زمینه‌ی فعالیت خود را انتخاب کند که به صورت IdentityRole پیاده سازی شده است. من در اینجا چک می‌کنیم که اگر نوع داده‌ای این فیلد List<IdentityProvider.IdentityRole> بود زمینه فعالیت کاربر را از طریق "،" از هم جدا کرده و به صورت یک رشته تبدیل می‌کنم. در غیر اینصورت همان مقدار عادی فیلد را بکار می‌گیرم.
if (metadata.Model != null && metadata.Model.GetType() == typeof(List<IdentityProvider.IdentityRole>))
            {
                var modelList = (List<IdentityProvider.IdentityRole>)metadata.Model;
                value = String.Join("، ", modelList.Select(r => r.Name));
            }
            else
            {
                value = htmlHelper.FormatValue(metadata.Model, null);
            }
سپس خصوصیات سفارشی خود را که بصورت attribute‌های HTML هستند، در خط زیر به تگ سفارشی اعمال می‌شوند:
span.MergeAttributes<string, object>(((IDictionary<string, object>)HtmlHelper.AnonymousObjectToHtmlAttributes(htmlAttributes)));
مهمترین مرحله که در واقع هدف اصلی من بود، استخراج خصوصیت‌های *-data برای اعتبارسجی است که در خط زیر اینکار صورت گرفته است:
 span.MergeAttributes<string, object>(htmlHelper.GetUnobtrusiveValidationAttributes(name, metadata));
نحوه‌ی استفاده از این helper سفارشی هم خیلی ساده است:
@Html.SpanFor(m => m.Profile.Email, new { @class = "editor", data_type = "text" })
و در نهایت HTML خروجی به شکل زیر است:
<span class="editor" data-name="Email" data-type="text" data-val="true" data-val-existfiledvalidator="این رایانامه پیشتر به کار گرفته شده است." data-val-existfiledvalidator-url="/account/emailexist" data-val-regex="نشانی رایانامه پذیرفتنی نمی‌باشد." data-val-regex-pattern="\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*" data-val-required="رایانامه خود را وارد کنید.">alireza_s_84@yahoo.com</span>
دیدن شکل‌های زیر خالی از لطف نیستند:

و پس از ویرایش:


البته برای درک بهتر این موضوع سعی خواهم کرد تا با یک مثال عملی کامل، نحوه‌ی پیاده سازی را در همینجا قرار دهم.
نظرات مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #1
اگر مقاله فوق رو با دقت بخونید متوجه میشید که MVC و MVVM در لایه UI پیاده سازی میشن. البته در MVC لایه Model رو به Domain Model و Repository در برخی مواقع لایه Controller رو در لایه Presentation قرار میدن. در MVVM نیز لایه Model در Domain Model و Repository و لایه View Model نیز در لایه Presentation قرار میگیره. همچنین View Model‌ها نیز در لایه Service قرار میگیرن.
در مورد ماژول بندی هم اگر در مقاله خونده باشید میتونید لایه‌ها رو از طریق پوشه ها، فضای نام و یا پروژه‌ها از هم جدا کنید
مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت سوم - Data binding
در قسمت قبل، ساختار فرم ثبت اطلاعات کارمندان را تکمیل کردیم. در این قسمت قصد داریم این اطلاعات را در کامپوننت آن توسط data binding دریافت کنیم.


نقش ngModel در data binding

ngModel دایرکتیوی است که وجود آن سبب می‌شود تا Angular آن المان ورودی خاص را تحت نظر قرار دهد:
<!--no binding -->
<input name="firstname" ngModel>
در حالت تعریفی فوق، هیچگونه عملیات data binding ایی صورت نمی‌گیرد؛ اما Angular به علت وجود ngModel، از وجود این فیلد مطلع شده‌است. اما کامپوننت برنامه اطلاعات خاصی را دریافت نخواهد کرد.
برای رفع این مشکل می‌توان با data binding یک طرفه شروع کرد:
<!--one way binding -->
<input name="firstname" [ngModel]="firstName">
در اینجا از syntax ویژه‌ی property binding استفاده شده و ngModel داخل [] قرار گرفته‌است و به firstName تنظیم شده‌است. در این حالت Angular در کامپوننت متناظر با این قالب HTML ایی، به دنبال یک خاصیت عمومی به نام firstName می‌گردد و مقدار اولیه‌ی این فیلد را از آن دریافت می‌کند.
در حالت data binding یک طرفه، اگر کاربر اطلاعات فیلد firstname را در فرم برنامه تغییر دهد، این اطلاعات به خاصیت عمومی firstName منعکس نخواهد شد.
برای رفع این مشکل (در صورت نیاز)، می‌توان از data binding دو طرفه استفاده کرد:
<!--two way binding -->
<input name="firstname" [ngModel]="firstName"
(ngModelChange)="firstName=$event">
این حالت شبیه به حالت data binding یک طرفه است؛ با این تفاوت که رویدادگردانی ngModelChange نیز به آن اضافه شده‌است. در اینجا event$ به مقدار فیلد تغییر یافته اشاره می‌کند و آن‌را به firstName انتساب می‌دهد.
البته این حالت دو طرفه، syntax ساده شده‌ی زیر را که به banana in the box نیز معروف شده‌است (موز همان () است و جعبه به [] اشاره می‌کند)، نیز می‌تواند داشته باشد که بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد:
<!--two way binding -->
<input name="firstname" [(ngModel)]="firstName">


تعریف مدل فرم ثبت اطلاعات کارمندان

برای نگهداری اطلاعات فرم کارمندان، کلاس Employee را به ماژول Employee اضافه می‌کنیم:
 > ng g cl Employee/Employee
با این خروجی:
 installing class
  create src\app\Employee\employee.ts
سپس ساختار این کلاس را به نحو ذیل تکمیل خواهیم کرد که هر کدام از خواص آن، معادل یکی از المان‌های فرم است:
export class Employee {
  constructor(
    public firstName: string,
    public lastName: string,
    public isFullTime: boolean,
    public paymentType: string,
    public primaryLanguage: string
  ) {}
}
TypeScript این امکان را می‌دهد تا بتوان خواص عمومی را مستقیما در سازنده‌ی کلاس تعریف کرد. بنابراین در اینجا برای نمونه firstName هم یکی از آرگومان‌های سازنده‌ی کلاس کارمند است و هم یک خاصیت عمومی تعریف شده‌ی در آن. به علاوه در اینجا می‌توان به این خواص، مقادیر پیش فرضی را نیز انتساب داد تا در حین وهله سازی آن بتوان از تعریف اجباری یک سری از پارامترها صرفنظر کرد.

پس از آن، به فایل employee-register.component.ts مراجعه کرده و وهله‌ای از کلاس را به صورت یک خاصیت عمومی در اختیار قالب HTML ایی آن که فرم جاری را تشکیل می‌دهد، قرار می‌دهیم:
import { Employee } from "app/employee/employee";

export class EmployeeRegisterComponent implements OnInit {
  languages = ["Persian", "English", "Spanish", "Other"];
  model = new Employee("Vahid", "N", true, "FullTime", "Persian");
ابتدا کلاس کارمند import شده و سپس وهله‌ای از آن به نام model، به صورت یک خاصیت عمومی در اختیار قالب آن قرار گرفته‌است.


تغییر قالب فرم ثبت اطلاعات کارمندان برای اتصال به model

در ادامه، مرحله به مرحله قالب فرم جاری را جهت اتصال به شیء model فوق تغییر خواهیم داد:

اتصال به Text boxes

  <form #form="ngForm" novalidate>
    <div class="form-group">
      <label>First Name</label>
      <input type="text" class="form-control" name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName">
    </div>

    <div class="form-group">
      <label>Last Name</label>
      <input type="text" class="form-control" name="lastName" [(ngModel)]="model.lastName">
    </div>
همانطور که مشاهده می‌کنید، اینبار ngModel خالی قسمت قبل را توسط syntax تکمیلی banana in the box به data binding دو طرفه تغییر داده‌ایم. به این ترتیب در ابتدای نمایش فرم، این دو فیلد، مقادیر اولیه نام و نام خانوادگی را از شیء model دریافت کرده و نمایش می‌دهند. به علاوه اگر فرم نیز تغییر کند، این اطلاعات به شیء model و خواص آن نیز منعکس می‌شوند.

برای بررسی این مورد، در پایان فرم جهت دیباگ data binding، اطلاعاتی را که در مدل داریم و همچنین اطلاعاتی را که Angular در حال نظارت بر آن‌ها است، به صورت json در صفحه درج می‌کنیم:
    <button class="btn btn-primary" type="submit">Ok</button>
  </form>
  Model: {{ model | json }}
  <br> Angular: {{ form.value | json }}
  <br> form.pristine: {{ form.pristine }}
برای مثال یکبار [()] را به [] تبدیل کنید و سپس سعی در تغییر مقادیر فرم نمائید. مشاهده می‌کنید هرچند این اطلاعات تحت نظارت Angular هستند، اما چون data binding به حالت یک طرفه تغییر کرده‌است، دیگر انعکاس آن‌ها، در Model مشاهده نمی‌شوند.


اتصال به Check boxes

    <div class="checkbox">
      <label>
            <input type="checkbox" name="is-full-time"
                   [(ngModel)]="model.isFullTime"> Full Time Employee
            </label>
    </div>
روش کار در اینجا نیز همانند قبل است. با استفاده از data binding دو طرفه، مقدار checkbox را به یک خاصیت عمومی boolean انتساب داده‌ایم و برعکس (زمانیکه فرم برای بار اول نمایش داده می‌شود، مقدار اولیه‌ی خود را از شیء model دریافت می‌کند).

اتصال به Radio buttons

    <label>Payment Type</label>
    <div class="radio">
      <label>
            <input type="radio" name="paymentType" value="FullTime" checked
                   [(ngModel)]="model.paymentType">
                Full Time
            </label>
    </div>
    <div class="radio">
      <label>
            <input type="radio" name="paymentType" value="PartTime"
                   [(ngModel)]="model.paymentType">
                Part Time
            </label>
    </div>
روش اتصال به radio buttons نیز بر اساس data binding دو طرفه‌است. فقط در اینجا دقیقا یک خاصیت مشخص، به چندین radio button متصل شده‌است و در نهایت در این گروه که بر اساس name هایی یکسان تشکیل شده‌است، یک مقدار انتخاب می‌شود و مقدار آن از ویژگی value المان متناظر دریافت می‌گردد.

اتصال به Drop downs

    <div class="form-group">
      <label>Primary Language</label>
      <select class="form-control" name="primaryLanguage" [(ngModel)]="model.primaryLanguage">
          <option *ngFor="let lang of languages">
             {{ lang }}
          </option>
      </select>
    </div>
در اینجا نیز ابتدا نامی به این المان انتساب داده شده‌است و سپس توسط data binding دو طرفه، خاصیت متناظری از مدل را به این المان متصل کرده‌ایم یا برعکس؛ زمانیکه این فرم برای اولین بار نمایش داده می‌شود، مقدار اولیه‌ی این فیلد بر اساس مقدار آن در شیء model تعیین می‌شود:



نحوه‌ی فراخوانی یک متد در حین data binding دو طرفه

همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، data binding دو طرفه را به نحو دیگری نیز می‌توان تعریف کرد:

<div class="form-group">
            <label>First Name</label>
            <input type="text" class="form-control" name="firstName" 
                [ngModel]="model.firstName" 
                (ngModelChange)="firstNameToUpperCase($event)">
</div>
در اینجا بجای استفاده‌ی از syntax معروف banana in the box، از روش اتصال یک طرفه و سپس دریافت تغییرات از طریق یک رخدادگردان استفاده شده‌است. مزیت این روش امکان دسترسی همزمان به مقدار وارد شده‌ی توسط کاربر، در کامپوننت متناظر می‌باشد:
  firstNameToUpperCase(value: string) {
    if (value.length > 0)
      this.model.firstName = value.charAt(0).toUpperCase() + value.slice(1);
    else
      this.model.firstName = value;
  }
برای مثال در اینجا اگر کاربر حرف اول یک نام را با حروف کوچک وارد کند، توسط این متد به حرف بزرگ تبدیل شده و جایگزین می‌شود. این جایگزینی نیز بلافاصله در فرم منعکس خواهد شد.

در قسمت بعد مباحث اعتبارسنجی فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها را بررسی می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-03.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
نظرات مطالب
EF Code First #7
سلام
در action  مربوط به Edit  که در بالا امده است فیلد Roles برابر null  می‌باشد . دلیل این رو نمی‌دانم شاید مشکل از bind فرم هست اما entity  که در متد Get مقدار دهی میشه Roles مقدار دارد .
در مورد attach  میشه توضیح بدید . البته با این هم نتونستم کاری انجام بدم .
در اخر ناچار شدم ابتدا User رو یک بار find  کنم و سپس با مقدار مدل مقدار دهی کنم به نظر خودم که کار درستی نیست . خوشحال میشم که با راه حل اساسی آشنا بشم .
امکانش هست .

کدها رو به این صورت تغییر دادم که مشکلم برطرف شد ولی فکر میکنم که بدون find  هم باید راه حلی باشه که بلد نیستم
        [HttpPost]
        public ActionResult Edit(User user, string[] tags)
        {
            User Currentuser = db.Users.Find(user.Id);

            Currentuser.FirstName = user.FirstName;
            Currentuser.LastName = user.LastName;
            if (ModelState.IsValid)
            {
                List<Role> roles = new List<Role>();
                if (Currentuser.Roles != null && Currentuser.Roles.Any())
                    Currentuser.Roles.Clear();
                foreach (var item in tags)
                {
                    Role role = db.Roles.Find(long.Parse(item));
                    roles.Add(role);
                }
                Currentuser.Roles = roles;

                db.Entry(Currentuser).State = EntityState.Modified;
                db.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index");
            }
            return View(Currentuser);
        }




نظرات مطالب
بالا بردن سرعت بارگذاری اولیه EF Code first با تعداد مدل‌های زیاد
با سلام
ممنوم از راهنماییتون خیلی عالیه .
با استفاده از این کار یه view در کنار Model ام ایجاد شد و سرعت بارگذاری برای این اولین بار رو از 10 ثانیه به کمتر از 2 ثانیه تقلیل داد آیا چیز دیگه ای نیاز نیست و نیز من برای ایجاد دیتابیسم با استفاده از Model در اولین واکشی به این صورت عمل می‌کنم آیا مشکلی پیش نمیاد در استفاده از این روش . با تشکر
 if (!db_Context.DatabaseExists())
       db_Context.CreateDatabase();
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 18 - کار با ASP.NET Web API
ارتقاء به ASP.NET Core 2.1: بهبود اعتبارسنجی پارامترها

تا پیش از نگارش 2.1، برای اعمال اعتبارسنجی به اطلاعات دریافتی از کاربر باید به صورت زیر عمل کرد:
public class UserModel   
{
   [Required, EmailAddress]
   public string Email { get; set; }
 
   [Required, StringLength(1000)]
   public string Name { get; set; }
}
اطلاعات مدنظر به صورت یک کلاس مدل تعریف شده و سپس ویژگی‌های اعتبارسنجی به خواص این کلاس اضافه می‌شوند.
در این حالت در اکشن متد تعریفی با بررسی ModelState.IsValid می‌توان وضعیت اعتبارسنجی اطلاعات دریافتی از سمت کاربر را مشاهده کرد:
public IActionResult SaveUser(UserModel model)
{
     if(!ModelState.IsValid)
     {

 در نگارش 2.1 الزامی به تعریف این کلاس مدل نیست و ویژگی‌های اعتبارسنجی را به پارامترهای تعریف اکشن متد هم می‌توان اعمال کرد:
public IActionResult SaveUser(
     [Required, EmailAddress] string Email  
     [Required, StringLength(1000)] string Name)
{
    if(!ModelState.IsValid)

یک نکته‌ی تکمیلی: اعمال ویژگی Required به non-nullable value types تاثیری ندارد. به همین جهت ویژگی دیگری به نام BindRequired نیز در اینجا اضافه شده‌است تا برای نمونه در مثال زیر اطمینان حاصل شود که testId از مقادیر route و qty از مقادیر کوئری استرینگ مقدار دهی شده‌اند:
public IActionResult Get([BindRequired, FromRoute] Guid testId, [BindRequired, FromQuery] int qty)   
{
   if(!ModelState.IsValid)

- به این ترتیب می‌توان تعداد ViewModelهای مورد نیاز یک برنامه را به شدت کاهش داد. البته نکته‌ی «بررسی Bad code smell ها: تعداد زیاد پارامترهای ورودی» و «آشنایی با Refactoring - قسمت 7» را هم مدنظر داشته باشید و زیاده‌روی نکنید!
- همچنین اگر ویژگی [ApiController] را نیز به کنترلر جاری اعمال کنید، بررسی ModelState.IsValid نیز به صورت خودکار انجام خواهد شد و نیازی به کدنویسی اضافه‌تری نخواهد داشت.