پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
توضیحاتی در مورد سیستم Identity پروژه
سلام،
ممنونم از توجه شما؛
به صورت پیش فرض بهتره یک نقش کلی و سیستمی تحت عنوان مدیران ارشد درج شود و بعد از توزیع پروژه، این امکان وجود خواهد داشت که این افراد گروه‌های کاربری جدید ایجاد کنند و دسترسی به بخش‌ها رو همانطور که متوجه شدید برای گروه درج شده اعمال کنند. 
موردی رو در نظر بگیرید که اصلا هیچ اشتراکی بین دو گروه کاربری از نظر دسترسی‌ها نباشد ، اون موقع چه کار خواهید کرد؟ اینکه مدیر ارشد ما به چه شکل با سیستم کار میکند خود مختار است.
مطالب
نگاهی به هویت سنجی کاربران در ASP.NET MVC 5
در مقاله پیش رو، سعی شده‌است به شکلی تقریبا عملی، کلیاتی در مورد Authentication در MVC5 توضیح داده شود. هدف روشن شدن ابهامات اولیه در هویت سنجی MVC5 و حل شدن مشکلات اولیه برای ایجاد یک پروژه است.
در MVC 4 برای دسترسی به جداول مرتبط با اعتبار سنجی (مثلا لیست کاربران) مجبور به استفاده از متدهای از پیش تعریف شده‌ی رفرنس‌هایی که برای آن نوع اعتبار سنجی وجود داشت، بودیم. راه حلی نیز برای دسترسی بهتر وجود داشت و آن هم ساختن مدل‌های مشابه آن جدول‌ها و اضافه کردن چند خط کد به برنامه بود. با اینکار دسترسی ساده به Roles و Users برای تغییر و اضافه کردن محتوای آنها ممکن می‌شد. در لینک زیر توضیحاتی در مورد روش اینکار وجود دارد.
 در MVC5 داستان کمی فرق کرده است. برای درک موضوع پروژه ای بسازید و حالت پیش فرض آن را تغییر ندهید و آن را اجرا کنید و ثبت نام را انجام دهید، بلافاصله تصویر زیر در دیتابیس نمایان خواهد شد.

دقت کنید بعد از ایجاد پروژه در MVC5 دو پکیج بصورت اتوماتیک از طریق Nuget به پروژه شما اضافه میشود:
 Microsoft.AspNet.Identity.Core
Microsoft.AspNet.Identity.EntityFrameWork
عامل اصلی تغییرات جدید، همین دو پکیج فوق است.
 اولین پکیج شامل اینترفیس‌های IUser و IRole است که شامل فیلدهای مرتبط با این دو می‌باشد. همچنین اینترفیسی به نام IUserStore وجود دارد که چندین متد داشته و وظیفه اصلی هر نوع اضافه و حذف کردن یا تغییر در کاربران، بر دوش آن است.
 دومین پکیج هم وظیفه پیاده سازی آن‌چیزی را دارد که در پکیج اول معرفی شده است. کلاس‌های موجود در این پکیج ابزارهایی برای ارتباط EntityFramework با دیتابیس هستند.
اما از مقدمات فوق که بگذریم برای درک بهتر رفتار با دیتابیس یک مثال را پیاده سازی خواهیم کرد.

 فرض کنید میخواهیم چنین ارتباطی را بین سه جدول در دیتابیس برقرار کنیم، فقط به منظور یادآوری، توجه کنید که جدول ASPNetUsers جدولی است که به شکل اتوماتیک پیش از این تولید شد و ما قرار است به کمک یک جدول واسط (AuthorProduct) آن را به جدول Product مرتبط سازیم تا مشخص شود هر کتاب (به عنوان محصول) به کدام کاربر (به عنوان نویسنده) مرتبط است.
 بعد از اینکه مدل‌های مربوط به برنامه خود را ساختیم، اولا نیاز به ساخت کلاس کانتکست نداریم چون خود MVC5 کلاس کانتکست را دارد؛ ثانیا نیاز به ایجاد مدل برای جداول اعتبارسنجی نیست، چون کلاسی برای فیلدهای اضافی ما که علاقمندیم به جدول Users اضافه شود، از پیش تعیین گردیده است.

دو کلاسی که با فلش علامت گذاری شده اند، تنها فایل‌های موجود در پوشه مدل، بعد از ایجاد یک پروژه هستند. فایل IdentityModel را به عنوان فایل کانتکست خواهیم شناخت (چون یکی از کلاسهایش Context است). همانطور که پیش از این گفتیم با وجود این فایل نیازی به ایجاد یک کلاس مشتق شده از DbContext نیست. همانطور که در کد زیر میبینید این فایل دارای دو کلاس است:
namespace MyShop.Models
{
    // You can add profile data for the user by adding more properties to your ApplicationUser class, please visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=317594 to learn more.
    public class ApplicationUser : IdentityUser
    {
    }

    public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser>
    {
        public ApplicationDbContext()
            : base("DefaultConnection")
        {
        }
      
}
کلاس اول همان کلاسی است که اگر به آن پراپرتی اضافه کنیم، بطور اتوماتیک آن پراپرتی به جدول ASPNetUsers در دیتابیس اضافه می‌شود و دیگر نگران فیلدهای نداشته‌ی جدول کاربران ASP.NET نخواهیم بود. مثلا در کد زیر چند عنوان به این جدول اضافه کرده ایم.
namespace MyShop.Models
{
    // You can add profile data for the user by adding more properties to your ApplicationUser class, please visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=317594 to learn more.
    public class ApplicationUser : IdentityUser
    {
        [Display(Name = "نام انگلیسی")]
        public string EnglishName { get; set; }

        [Display(Name = "نام سیستمی")]
        public string NameInSystem { get; set; }

        [Display(Name = "نام فارسی")]
        public string PersianName { get; set; }

        [Required]
        [DataType(DataType.EmailAddress)]
        [Display(Name = "آدرس ایمیل")]
        public string Email { get; set; }
     }
}
کلاس دوم نیز محل معرفی مدلها به منظور ایجاد در دیتابیس است. به ازای هر مدل یک جدول در دیتابیس خواهیم داشت. مثلا در شکل فوق سه پراپرتی به جدول کاربران اضافه میشود. دقت داشته باشید با اینکه هیچ مدلی برای جدول کاربران نساخته ایم اما کلاس ApplicatioUsers کلاسی است که به ما امکان دسترسی به مقادیر این جدول را می‌دهد(دسترسی به معنای اضافه و حذف وتغییر مقادیر این جدول است) (در MVC4 به کمک کلاس membership کارهای مشابهی انجام میدادیم)
 در ساختن مدل هایمان نیز اگر نیاز به ارتباط با جدول کاربران باشد، از همین کلاس فوق استفاده میکنیم. کلاس واسط(مدل واسط) بین AspNetUsers و Product در کد زیر زیر نشان داده شده است :
namespace MyShop.Models
{
    public class AuthorProduct
    {
        [Key]
        public int AuthorProductId { get; set; }
       /* public int UserId { get; set; }*/

        [Display(Name = "User")]
        public string ApplicationUserId { get; set; }

        public int ProductID { get; set; }

        public virtual Product Product { get; set; }
    
        public virtual ApplicationUser ApplicationUser { get; set; }
    }
}
همانطور که مشاهده میکنید، به راحتی ارتباط را برقرار کردیم و برای برقراری این ارتباط از کلاس ApplicationUser استفاده کردیم. پراپرتی ApplicationUserId نیز فیلد ارتباطی ما با جدول کاربران است. جدول product هم نکته خاصی ندارد و به شکل زیر مدل خواهد شد.
namespace MyShop.Models
{
    [DisplayName("محصول")]
    [DisplayPluralName("محصولات")]
    public class Product
    {
        [Key]
        public int ProductID { get; set; }

        [Display(Name = "گروه محصول")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد کنید")]
        public int ProductGroupID { get; set; }

        [Display(Name = "مدت زمان")]
        public string Duration { get; set; }

   
        [Display(Name = "نام تهیه کننده")]
        public string Producer { get; set; }

        [Display(Name = "عنوان محصول")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد کنید")]
        public string ProductTitle { get; set; }

        [StringLength(200)]
        [Display(Name = "کلید واژه")]
        public string MetaKeyword { get; set; }

        [StringLength(200)]
        [Display(Name = "توضیح")]
        public string MetaDescription { get; set; }

        [Display(Name = "شرح محصول")]
        [UIHint("RichText")]
        [AllowHtml]
        public string ProductDescription { get; set; }

        [Display(Name = "قیمت محصول")]
        [DisplayFormat(ApplyFormatInEditMode = true, DataFormatString = "{0:#,0 ریال}")]
        [UIHint("Integer")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد کنید")]
        public int ProductPrice { get; set; }
        [Display(Name = "تاریخ ثبت محصول")]

        public DateTime? RegisterDate { get; set; }

    }
}
به این ترتیب هم ارتباطات را برقرار کرده‌ایم و هم از ساختن یک UserProfile اضافی خلاص شدیم.
برای پر کردن مقادیر اولیه نیز به راحتی از seed موجود در Configuration.cs مربوط به migration استفاده میکنیم. نمونه‌ی اینکار در کد زیر موجود است:
protected override void Seed(MyShop.Models.ApplicationDbContext context)
        {
            context.Users.AddOrUpdate(u => u.Id,
                      new ApplicationUser() {  Id = "1",EnglishName = "MortezaDalil", PersianName = "مرتضی دلیل", UserDescription = "توضیح در مورد مرتضی", Email = "mm@mm.com", Phone = "2323", Address = "test", NationalCode = "2222222222", ZipCode = "2222222222" },
                            new ApplicationUser() { Id = "2", EnglishName = "MarhamatZeinali", PersianName = "محسن احمدی", UserDescription = "توضیح در مورد محسن", Email = "mm@mm.com", Phone = "2323", Address = "test", NationalCode = "2222222222", ZipCode = "2222222222" },
                            new ApplicationUser() { Id = "3", EnglishName = "MahdiMilani", PersianName = "مهدی محمدی", UserDescription = "توضیح در مورد مهدی", Email = "mm@mm.com", Phone = "2323", Address = "test", NationalCode = "2222222222", ZipCode = "2222222222" },
                            new ApplicationUser() { Id = "4", EnglishName = "Babak", PersianName = "بابک", UserDescription = "کاربر معمولی بدون توضیح", Email = "mm@mm.com", Phone = "2323", Address = "test", NationalCode = "2222222222", ZipCode = "2222222222" }
                     
                        );


            context.AuthorProducts.AddOrUpdate(u => u.AuthorProductId,
              new AuthorProduct() { AuthorProductId = 1, ProductID = 1, ApplicationUserId = "2" },
              new AuthorProduct() { AuthorProductId = 2, ProductID = 2, ApplicationUserId = "1" },
              new AuthorProduct() { AuthorProductId = 3, ProductID = 3, ApplicationUserId = "3" }

          );
 می‌توانیم از کلاس‌های خود Identity برای انجام روش فوق استفاده کنیم؛ فرض کنید بخواهیم یک کاربر به نام admin و با نقش admin به سیستم اضافه کنیم.
            if (!context.Users.Where(u => u.UserName == "Admin").Any())
            {
                var roleStore = new RoleStore<IdentityRole>(context);
                var rolemanager = new RoleManager<IdentityRole>(roleStore);

                var userstore = new UserStore<ApplicationUser>(context);
                var usermanager = new UserManager<ApplicationUser>(userstore);
                
                var user = new ApplicationUser {UserName = "Admin"};
                
                usermanager.Create(user, "121212");
                rolemanager.Create(new IdentityRole {Name = "admin"});
                
                usermanager.AddToRole(user.Id, "admin");
            }
   در عبارت شرطی موجود کد فوق، ابتدا چک کردیم که چنین یوزری در دیتابیس نباشد، سپس از کلاس RoleStore که پیاده سازی شده‌ی اینترفیس IRoleStore است استفاده کردیم. سازنده این کلاس به کانتکست نیاز دارد؛ پس به آن context را به عنوان ورودی می‌دهیم. در خط بعد، کلاس rolemanager را داریم که بخشی از پکیج Core است و پیش از این درباره اش توضیح دادیم ( یکی از دو رفرنسی که خوبخود به پروژه اضافه میشوند) و از ویژگی‌های Identity است. به آن آبجکتی که از RoleStore ساختیم را پاس میدهیم و خود کلاس میداند چه چیز را کجا ذخیره کند.
برای ایجاد کاربر نیز همین روند را انجام می‌دهیم. سپس یک آبجکت به نام user را از روی کلاس ApplicationUser میسازیم. برای آن پسورد 121212 سِت میکنیم و نقش ادمین را به آن نسبت میدهیم. این روش قابل تسری به تمامی بخش‌های برنامه شماست. میتوانید عملیات کنترل و مدیریت اکانت را نیز به همین شکل انجام دهید. ساخت کاربر و لاگین کردن یا مدیریت پسورد نیز به همین شکل قابل انجام است.
 بعد از آپدیت دیتابیس تغییرات را مشاهده خواهیم کرد. 
نظرات مطالب
Test Driven Development
آزمون واحد بر می‌گردد به آنچه شما تست می‌کنید و TDD اشاره دارد به زمانی که تست می‌کنید، 
در واقع فرض کتید برنامه‌ی ماشین حساب را توسعه داده اید، اکنون برای عملگر جمع تست می‌نویسید، این Unit Test هست.
در TDD ، آزمون واحد شما توسعه و طراحی را پیش می‌برد، اگر مقالات مربوطه به TDD را مطالعه کنید، در TDD ابتدا بدون پیدا سازی هیچ ویژگی تست نوشته می‌شود.

به تصویر بالا توجه کنید، ابتدا تست نوشته شده، سپس کد محصول نوشته می‌شود..

نظرات اشتراک‌ها
اشتباهات هزینه‌بر در پروژه‌های نرم افزاری
اشتباهات  هزینه در پروژه نرم افزار به یکسری دلایل برمی گردد
1- عدم شناخت درست از مسئله و ارائه راه کار مناسب
2-اشتباه در مدیریت پروژه و مدیریت منابع و انتخاب داستانها 
3- عدم شفافیت در تیم تولید و مدیریت پروژه و مالک محصول
4-ایجاد رویه درست مهندسی نرم افزار و مدیریت پروژه یک مسئله کاملا فرهنگی که با فرهنگ در ارتباطه. که وجود آدمای فرسوده و با عقاید کهنه و مغرور می‌تونه خیلی دست انداز باشه. و صد در صد اجرا نکردن فرایند‌های اصولی و بومی سازی فرایندها با توجه با دانش خودش شرکت
5- اشتباه در انتخاب معماری و تلاش برای پیاده سازی عمومی و روی لبه تکنولوژی حرکت کردن بدون درک صحیح آن وآیا اینکه توانایی آن در تیم هست و اینکه آیا این راه حل برای پروژه ما واقعا بهترین انتخاب؟
و........
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
توضیحاتی در مورد سیستم Identity پروژه
ممنون بابت پاسختون.

در این مورد که فرمودید

"به صورت پیش فرض بهتره یک نقش کلی و سیستمی تحت عنوان مدیران ارشد درج شود و بعد از توزیع پروژه، این امکان وجود خواهد داشت که این افراد گروه‌های کاربری جدید ایجاد کنند و دسترسی به بخش‌ها رو همانطور که متوجه شدید برای گروه درج شده اعمال کنند.  "
 
کاملا درسته و به عبارتی با توجه به ساختار پروژه شما این گروه سیستمی می‌باشد.

و در این مورد :

موردی رو در نظر بگیرید که اصلا هیچ اشتراکی بین دو گروه کاربری از نظر دسترسی‌ها نباشد ، اون موقع چه کار خواهید کرد؟ اینکه مدیر ارشد ما به چه شکل با سیستم کار میکند خود مختار است. 
چون در این سیستم شما نقش هارو پویا کردید مدیر ارشد به راحتی میتونه گروه کاربری درست بکنه که فرضا هیچ اشتراکی نداشته باشن ولی هدف من از طرح این "درخواست راهنمایی" نقش هایی هستند که وجه مشترک دارن . لطفا مثال زیر رو ببینید :


کل مجوز‌ها : A و B و C و D و E و ...

گروه 1 با مجوزهای A و B
گروه 2 با مجوز‌های B و C
( مجوز B بین هر دو مشترکه )
حالا مدیر ارشد میخواد گروهی تشکیل بده که به مجوز A و C نیاز داره. برای این کار بهتره که یک گروه 3 ایجاد کنه که مجوز‌های A و C روداشته باشه. ( دقیقا چیزی که فرمودید یعنی ساخت گروه هایی که نقطه مشترکی ندارن )
حالا شرایطی رخ میده که مدیر ارشد میخواد گروهی تشکیل بده که به مجوز‌های A و B و C نیاز داشته باشه. به نظرتون باید گروه 1 و گروه 2 رو به کاربران مورد نظر اختصاص بده یا اینکه فرضا یک گروه تشکل بده که این 3 مجوز رو داشته باشن و این گروهرو به کاربران اختصاص بده ؟
با توجه به سیستم طراحی شده شما ، مدیر ارشد میتونه هر دو روش رو طوری که دوست داره پیاده سازی بکنه. که یا یک گروه جدید بسازه یا اینکه هر دو گروه رو به کاربر بده. که این پویا بودن کار رو نشون میده ولی یک سوال برای من پیش اومده اونم اینه که فرض کنید مدیر ارشد گروه 1 و گروه 2 رو به یک کاربر اختصاص بده حالا بعد از مدتی میخواد مجوز B رو از این کاربر بگیرن. با این شرایط باز هم مجبورن از هر دو گروه صرفه نظر کنن چون هر دو گروه مجوز B رو دارن.
در کل هدف من اینه اگر فقط اجازه انتخاب یک نقش برای کاربر رو بدیم آیا این روش مناسب هست یا خیر ( منظورم اینه برنامه نویس اجازه بده مدیران ارشد فقط یک نقش به کاربر بدن و نه چند نقش) ؟ چون اگر این کارو بکنیم باز هم مدیر ارشد میتونه هرکاری که دوست داره بکنه و گروه‌های زیادی برای خودش اونطوری که دوست داره بسازه با مجوز‌های مختلف و به کاربران خاصی نقش‌های خاصی بده و در کل جلوی چند نقش دادن به یک کاربر رو بگیریم.
مطالب
آموزش PouchDB : قسمت اول (معرفی)

آموزش PouchDB : معرفی

هدف این مقاله بر این است که شما را با دیتابیس PouchDB  آشنا سازد .

در مطلب اول هدف فقط آشنایی و نحوه نصب  PouchDB قرار خوهد داشت و در مطالب بعدی نحوه آشنایی با نحوه کدنویسی و استفاده به صورت آفلاین یا آنلاین بررسی خواهد شد .

فهرست مطالب :

  • بخش اول : معرفی PouchDB
  • شروع به کار با PouchDB
  • نحوه استفاده از API ها
  • سوالات متداول در مورد PouchDB
  • خطاهای احتمالی
  • پروژه‌ها و پلاگین های PouchDB


PouchDB یک دیتابیس NoSQL می‌باشد که به وسیله Javascript نوشته شده و هدف آن این است که برنامه نویس‌ها بتوانند برنامه‌هایی را توسعه و ارائه کنند که بتواند هم به صورت آفلاین و هم آنلاین سرویس دهی داشته باشند.
برنامه اطلاعات خودش را به صورت آفلاین ذخیره می‌کند و کاربر می‌تواند زمانیکه به اینترنت متصل نیست، از آنها استفاده کند. اما به محض اتصال به اینترنت، دیتابیس خودش را با دیتابیس آنلاین همگام (Sync) می‌کند. اینجاست که قدرت اصلی PouchDB مشخص می‌شود.
بزرگترین برتری  PouchDB همین است. دیتابیسی است که به صورت توکار قابلیت‌های همگام سازی را دارا می‌باشد و به صورت اتوماتیک این کار را انجام می‌دهد.
PouchDB یک پروژه‌ی اوپن سورس است که توسط  این افراد به روز می‌شود. البته باید گفت که PouchDB  از CouchDB الهام گرفته شده است. اگر شما هم قصد همکاری در این پروژه را دارید بهتر است که  راهنمای همکاری  را مطالعه کنید .



پشتیبانی مرورگرها

PouchDB پیش زمینه‌های مختلفی دارد که به آن این امکان را می‌دهد تا روی همه مرورگر‌ها و صد البته روی NodeJs کار کند. از IndexedDB بر روی Firefox/Chrome/Opera/IE و WebSql بر روی Safari و همچنین LevelDB بر روی NodeJs استفاده می‌کند.
در حال حاظر PouchDB  بر روی مرورگرهای زیر تست شده است:
  • فایرفاکس 12 و بالاتر
  • گوگل کروم 19 و بالاتر
  • اپرا 12 و بالاتر
  • سافاری 5 و بالاتر
  • اینترنت اکسپلورر 10 و بالاتر
  • NodeJs 0.10 و بالاتر
  • و به صورت شگفت انگیزی در Apache Cordova
برای اطلاعات بیشتر در مورد مرورگرهایی که IndexdDB و WebSql را پشتیبانی می‌کنند به لینک‌های زیر مراجعه کنید:
نکته : در صورتی که برنامه شما نیاز دارد تا از اینترنت اکسپلورر نسخه پایینتر از 10 استفاده کند می‌توانید از دیتابیس‌های آنلاین استفاده کنید، که البته دیگر قابلیت استفاده آفلاین را نخواهد داشت.



وضعیت فعلی PouchDB

PouchDB برای مرورگر، فعلا در وضعیت بتا به سر می‌برد و به صورت فعالی در حال گذراندن تست هایی می‌باشد تا باگ‌های آن برطرف شود و به صورت پایدار (Stable ) ارائه گردد. البته فقط ممکن است که شما باگی را در قسمت Api‌ها پیدا کنید که البته Api‌ها هم در حال حاضر پایدار هستند و گزارشی مبنی بر باگ در آن‌ها موجود نیست. اگر هم باگی پیدا بشود شما می‌توانید PouchDB  را بدون ریسک از دست رفتن اطلاعات آپگرید کنید.
PouchDB برای NodeJs فعلا در وضعیت آلفا است و آپگرید کردن ممکن است به اطلاعات شما آسیب بزند. البته با آپدیت به صورت دستی خطری شما را تهدید نخواهد کرد .



نحوه‌ی نصب PouchDB

PouchDB به صورت یک کتابخانه‌ی کوچک و جمع و جور طراحی شده است تا بتواند همه نیاز‌ها را برطرف و روی همه نوع Device اعم از موبایل، تبلت، مرورگر و کلا هر چیزی که جاوا اسکریپت را ساپورت می‌کند کار خود را به خوبی انجام بدهد.
برای استفاده از PouchDB میبایست این فایل را با حجم فوق العاده 97 کیلوبایت دانلود کنید  و آن را به یک صفحه وب اضافه کنید :
<script src="pouchdb-2.1.0.min.js"></script>

آخرین نسخه و بهترین نسخه : pouchdb-2.1.0.min.js
برای اطلاع از آخرین آپدیتها و نسخه‌ها به این صفحه در گیت هاب مراجعه کنید .
برای کسانی هم که از NodeJS استفاده می‌کنند نحوه نصب به این صورت است :
$ npm install pouchdb

مطالب
الگوی Chain Of Responsibility در #C
در این مطلب قصد داریم الگوی Chain Of Responsibility را تحت یک مثال کاربردی در زبان سی شارپ، با هم بررسی کنیم. اجازه دهید با یک مثال کار را شروع کنیم. سناریوی گرفتن وام دانشجویی را در نظر بگیرید؛ به این صورت که دانشجو وارد سامانه شده، رمز خود یا شماره دانشجویی خود را زده و درخواست خود را ثبت می‌کند و پاسخی را از سیستم دریافت میکند. فرض کنید سلسله مراتب سیستم به این صورت باشد که ابتدا بررسی میکند که دانشجو فعال باشد. مرحله بعد رمز دانشجو صحیح باشد. مرحله بعد اینکه مقدار وامی که قبلا گرفته است، از حداکثر وام ثبت شده در سیستم بیشتر نباشد و مرحله آخر هم ثبت درخواست وام. سناریوی ذکر شده صرفا جهت کار با الگوی مورد نظر در نظر گرفته شده است؛ چون قطعا روند کار بر پایه چارچوب طولانی‌تری پیش می‌رود.

اولین راه حلی که به ذهن میرسد
  1. if else
  2. switch case

بله مورد اولی که به ذهن خود من رسید، استفاده از if else هست. شاید خروجی مناسبی را از نظر کدنویسی داشته باشد؛ ولی خوانایی مناسبی را ندارد. حالا چطور اثبات کنیم خوانایی و قابلیت توسعه‌ی پایینی را دارد؟
فرض کنید شما برنامه را نوشته‌اید و تحویل مدیر خود داده‌اید. بعد از دو ماه به شما گفته می‌شود که مراحل 1 و 2 را جابجا کنید و یا یک step را اضافه کنید که بعد از مرحله دو (بررسی رمز) است تا یک منطق جدید را دنبال کند. اینجاست که دچار دردسر و اتلاف زمان میشویم؛ چون باید بیزینس را مجددا review کنیم و بدتر از آن کدها را هم تغییر دهیم که امکان رخ دادن خطا به شدت بالا می‌رود.

هدف از این الگو
  1. انجام کار در چند مرحله
  2. حذف پیچیدگی‌های پیاده سازی

حالا بیایید با هم با الگوی Chain Of Responsibility، این مثال را پیاده سازی کنیم. منطق کار به صورت زیر است:


به این شکل که مراحل بصورت سلسله مراتبی، تحت successor‌های یکدیگر پیش می‌روند. اگر بخواهم successor را در این مثال توضیح دهم من به‌عنوان دانشجو (successor اول) بعد از چک شدن موارد مربوط به دانشجو، درخواست به سمت مسئول مربوطه رفته (successor دوم ) و الی اخر.

پیاده سازی
ابتدا باید یک مدل را برای دانشجویان یا مشتریان بسازیم:
public class Customer
{
    public string Password { get; set; }
    public string Stno { get; set; }
    public int value { get; set; }
    public bool Active { get; set; }
}
همانطور که از دیاگرام مشخص است، ما یک requestContext لازم داریم که در سلسله مراتب بیزینس جابجا شده و منطق‌های ما بر روی این کلاس انجام میشود:
public class RequestContext
{
    public int VamValue { get; set; }
    public Customer student { get; set; }
}
که شامل یک مقدار وام (مقدار حداکثر وام درخواستی برای هر دانشجو) ،ضمن اینکه فرض کنید value در Customer، مقدار حداکثر وام در نظر گرفته شده‌ی در سیستم، برای دانشجو است. حال که ما یک درخواست را ایجاد میکنیم، باید یک کلاس response هم داشته باشیم:
public class ResponseContext
{
    public string Response { get; set; }
}

حال طبق شکل بالا باید handler خود را که گرفتن وام است، پیاده سازی نماییم:
public abstract class GetVam
{
    protected readonly GetVam successor;
    
    public GetVam(GetVam _getVam)
    {
        this.successor = _getVam;
    }

    public abstract ResponseContext execute(RequestContext requestContext);
}

حالا باید مراحل چندگانه‌‌ای را که عرض کردم، بصورت کلاس پیاده سازی نماییم:
1-چک کردن فعال بودن دانشجو :
public class CheckUseractive : GetVam
{
    public CheckUseractive(GetVam _getVam) : base(_getVam)
    {
    }

    public override ResponseContext execute(RequestContext requestContext)
    {
        if (requestContext.student.Active == true)
        {
            return successor.execute(requestContext);
        }

        else
        {

            return new ResponseContext
            {
                Response = "student is inactive"
            };
        }
    }
}

2-بررسی رمز کاربر :

public class ChechPassword : GetVam
{
    public ChechPassword(GetVam _getVam) : base(_getVam)
    {
    }

    public override ResponseContext execute(RequestContext requestContext)
    {
        if (requestContext.student.Password == "123")
        {
            return successor.execute(requestContext);
        }
        else
        {
            return new ResponseContext
            {
                Response = "invalid pass",
            };
        }
    }
}

3-بررسی میزان بدهکاری دانشجو :

public class ChechUserBedehkar : GetVam
{
    public ChechUserBedehkar(GetVam _getVam) : base(_getVam)
    {
    }

    public override ResponseContext execute(RequestContext requestContext)
    {
        if (requestContext.student.value < requestContext.VamValue)
        {
            return successor.execute(requestContext);
        }
        else
        {
            return new ResponseContext
            {
                Response = "you are dont permission"
            };
        }
    }
}

4-و مرحله آخر که در صورتیکه تمامی مراحل قبلی پاس شوند چک کردن مقدار وامی است که به دانشجو باید داده شود :

public class AssignVam : GetVam
{
    public AssignVam(GetVam _getVam) : base(_getVam)
    {
    }

    public override ResponseContext execute(RequestContext requestContext)
    {
        return new ResponseContext
        {
            Response = "value of vam: " + (requestContext.VamValue - requestContext.student.value).ToString();
        };
    }
}
که مابه التفاوت مقدار وام صندوق و مقدار وام گرفته شده دانشجو را به‌عنوان وام، به دانشجو برمی‌گردانیم.

تا اینجا ما منطق برنامه را نوشتیم حالا چطور از آن استفاده کنیم؟

partial class Program
{
    static void Main(string[] args)
    {
        Customer customer = new Customer()
        {
            Active = true,
            Password = "123",
            Stno = "111",
            value = 2000

        };

        RequestContext requestContext = new RequestContext()
        {

            student = customer,
            VamValue = 3000,
        };

        var GetVam = new CheckUseractive(new ChechPassword(new ChechUserBedehkar(new AssignVam(null))));
        var res = GetVam.execute(requestContext);
        Console.Write(res.Response);
        Console.ReadKey();
    }
}
خروجی:

حال اگر به نحوه فراخوانی دقت کنید، دقیقا سلسله مراتب، تحت کنترل ما است و در صورت تغییر و یا جابجایی stepهای برنامه، به سادگی قابل توسعه است.
نظرات اشتراک‌ها
اندازه گیری دما، مختصات جغرافیایی، لرزه یا تکانه و تنظیم نمودن هشدار دهنده توسط NET Micro Framework
درسته گفتم که وجود داره ولی متاسفانه خیلی گرون میدن.ماژول‌های سازگارش هم همین مشکل رو دارن که استفادش رو برای این مدل پروژه که تولید صنعتی داره مقرون به صرفه نمی‌کنه.
مثلا اگه شما یه ماژول رادیویی معمولی سازگار به Arduino بخواید با 35 هزار تومان میشه تهیه کرد ولی ماژول‌های سازگار با NetDuino توی پاساژ امجد حدود 100 هزارتومن بود که نهایتا قیمت تموم شده محصول رو توی رنج کاری ما 2 ملیون تومن ارزون‌تر میکرد.
ولی NetDuino کلا ماژول خوب و جالبیه.
نظرات نظرسنجی‌ها
کدامیک از سرویس دهنده‌های ابری زیر را پیشنهاد می‌کنید
تجربه فندق: کوبرنتیز ارائه میکنن و پشتیبانی خیلی خوبی دارن روی محصول و ما توی profile.ir که ازشون استفاده میکنیم راضی هستیم. البته بعضی امکانات خاص کوبرنتیز رو شاید نداشته باشن ولی تیم چابکی دارن و به سرعت اضافه میکنن و تعامل خوبی با مشتریاشون کلن دارن.

تجربه لیارا: چندین وبسایتم مدت خیلی زیادیه که روی لیاراست و میتونم بگم پشتیبانی فوق‌العاده ای تو رفع مشکلات و پاسخگویی دارن و downtime خاصی رو من که ندیدم توی این سایت‌ها بر اساس داده‌های مانیتورینگم. راحتی کار با لیارا و سرعت راه اندازی پروژه داخلش واقعا عالیه. ارزش کلیدی لیارا تو راحتی راه اندازی دیتابیس هست که فندق این موضوع رو نداره.
نظرات نظرسنجی‌ها
آیا به یادگیری یا ادامه‌ی استفاده از AngularJS خواهید پرداخت؟
خوب به نظر این طبیعی به نظر میرسه. آنگولار یه پروژه یک نفره بود که گوگل تو دل کار خودش ازش پشتیبانی کرد و اینکه بتونه به یه محصول قابل استفاده برسه و نیازمندی‌ها و نیازسنجی‌ها در موردش به رای گذاشته بشه طول می‌کشه و از اونجایی که این مشکلات رو میدونستم هنوز سمتش نرفتم و ترجیح میدم که نسخه دو اون منتشر بشه و بعد یه تحقیق دیگه در موردش انجام بدم.
Ember هم همینطور. قدرتمند هستش ولی این فریم ورک هم داره مثل آنگولار جون میگیره و مطمئن هستم که جنگ سختی بین این دوتا رو شاهد خواهیم بود.