نظرات اشتراک‌ها
مقایسه‌ای بین امکانات Rider و Visual Studio
من هم مدت‌ها با VS کار کردم و اخیرا دارم با rider کار میکنم. بنظرم مواردی که گفتین کاملا محسوس و درسته. من با نسخه پیش نمایش vs2022 هم کار کرده بودم اما برای کسایی که ممکنه یه جاهایی حس کنن چرا مایکروسافت فلان امکان رو برای راحتی یا سرعت توسعه برنامه نویس نذاشته به شدت rider رو پیشنهاد میکنم. اگر بخوام جور دیگه بگم میشه گفت کسایی که تا حالا تو vs از ریشارپر استفاده میکردن اگر میخوان لذت بیشتری از این محصول ببرن بهتره rider رو هم یه تستی بکنن 

مزایا vs نسبت به rider:
+ بروز بودن با آخرین نسخه و تکنولوژی‌های Microsoft
+ امکان استفاده از IntelliCode completions که با هوش مصنوعی پیشنهاد‌های جالبی رو میده!

مزایای rider نسبت به vs:
+ امکانات مختلف جهت تنظیم IDE و کد نویسی سریع تر
+ IDE روان‌تر و سریع‌تر به کمک ایندکس گذاری‌های رایدر

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
اعمال شرط روی ردیف
- اگر می‌خواهید ردیفی در گزارش وجود نداشته باشد، از همان ابتدای کار منبع داده اصلی را طوری فیلتر کنید که آن ردیف خاص، در آن حضور نداشته باشد.
- اگر منابع داده فعلی آن نیاز شما را برآورده نمی‌کنند، یک منبع داده جدید بنویسید. یکی از این منابع داده نهایتا برای تامین اطلاعات ردیف‌ها استفاده می‌شوند.
+ در این پروژه امکان دسترسی به یک سری رخداد در حین اضافه شدن سلول‌ها و ردیف‌ها وجود دارد.
مثال رخدادها و یک نمونه دیگر از کاربرد رخدادها در حین کار با گروه‌ها و یا نمونه‌ای برای تزریق ردیف‌های جدید به گزارش. مثالی در مورد گزارش‌های حسابداری جهت نگهداری مقادیر ردیف‌های قبلی.
پاسخ به پرسش‌ها
آیا امکان استفاده از Extension Method در زمان Select وجود دارد؟

ضمن تشکر. جهت یادگیری میپرسم. اگرچه که AutoMapper میتونه مشکل را حل کنه ولی تمام ستون های مورد نیازم رو باید در configuration تعریف کنم. آیا اگر خودم بتونم یک Selector مانند نمونه زیر ایجاد کنم بهتر نیست؟ دلیل این کار کاهش وابستگی و راندمان بیشتره. آیا ایجاد Selectorی مانند زیر این دو هدف را برآورده میکنه؟

private static Expression<Func<LineJoint, Models.Output.Piping.LineJoints.LineJoint2>> Selector()
{
    //if (Condition())
    //    return x => new Models.Output.Piping.LineJoints.LineJoint2
    //    {
    //        ....
    //    };

    return x => new Models.Output.Piping.LineJoints.LineJoint2
    {
        Id = x.Id,
        JointNo = x.JointNo
    };
}

در نتیجه میتونم query را بصورت زیر اجرا کنم:

var result = await query.Select(Selector()).ToListAsync();
نظرات نظرسنجی‌ها
آیا به یادگیری یا ادامه‌ی استفاده از AngularJS خواهید پرداخت؟
AngularJS فریم ورک خوبیه، ولی مشکلات زیادی داره. اول از همه اینکه در فاز تحقیقاتی هست و بر خلاف ادعا هایی که وجود داره Google در محصولات یا پروژه‌های داخلیش ازش استفاده نمی‌کنه. ثانیا تا اوایل سال 2016 انتشار مهمی (major release) نخواهیم دید و نسخه 2.0 فریم ورک کاملا جدیدی خواهد بود. بنابراین نه تنها backward compatibility نخواهیم داشت بلکه تمام تجربه و دانش فعلی عملا بلا استفاده خواهند بود و باید همه چیز رو از ابتدا یاد گرفت. باید منتظر بود تا نسخه بعدی منشر بشه و اگر اون موقع تیم Angular تونست نسبت به رقبای دیگش حرف اول رو بزنه، می‌تونیم بریم سراغش و فریم ورک‌های دیگه رو کنار بگذاریم.

در نگاه اول شاید برای توسعه دهندگان مبتدی یک سری مباحث گیج کننده باشن و خیلی از قابلیت‌ها هم جادویی و جذاب. اما حقیقت امر این است که code base این فریم ورک مشکلات شگفت آوری داره. چند ساعت وقت گذاشتن روی اینترنت کافی هست تا از تمام جنبه‌ها فریم ورک‌های مطرح رو بررسی کرد و متوجه شد که Angular چقدر مشکلات اساسی داره. بصورت تیتر وار چند مورد رو لیست می‌کنم:
  • Dynamic Scoping, and scope inheritance
  • Two-way data binding with $watchers
  • The $digest cycle
  • No DOM manipulation capabilities
  • Finite Routing, unless you use a 3rd party like ui-router
  • app logic and structure expressed in HTML
  • No server-side rendering (mostly for speed boost and SEO)
  • string-based Dependency Injection
  • Ill-Conceived architecture (obsolete constructor functions etc)
  • Debugging issues
  • Re-defining well established terminology
  • Syntactic Sugar
  • Execution Contexts
  • Unnecessary Complications
  • Incompatible with 3rd party libraries, like jQuery etc.
  • Sparse documentation with literally no real-world examples

و مواردی از این دست. شاید برای پروژه‌های کوچک این فریم ورک مناسب باشه اما قطعا برای پروژه‌های بزرگی که قرار است برای مدتی طولانی توسعه داده بشن و نگهداری بشن اصلا انتخاب درستی نیست. حتی اگر پروژه‌های بزرگی هم با موفقیت توسط این فریم اجرا شده باشه باز هم ماهیت مساله تغییر نمی‌کنه.

در حال حاظر بین فریم ورک‌های دیگه بهترین انتخاب Ember هست که بسیاری از مشکلات ذکر شده رو نداره و ساختار و معماری قوی و خوبی هم داره. Backbone و Durandal هم فریم ورک‌های قوی ای هستند ولی تفاوت‌های نسبتا زیادی با Ember دارن.

حائز اهمیت این که، اپلیکیشن‌های SPA جوان هستند و فعلا همه جای دنیا در حال آزمایش و بررسی این هستند که چطور میشه چنین پروژه هایی رو اجرا کرد و کدام راه بهترین راه هست، بنابراین تا به استاندارد‌های ثابتی برسیم راه طولانی ای در پیش داریم. از طرفی بزودی استاندارد جدید جاوا اسکریپت (ECMA6) منتشر میشه، که با انتشارش فریم ورک هایی مثل Ember و Angular رو کاملا به هم خواهد ریخت. مثلا در نسخه جدید آبجکت‌های Observable خواهیم داشت. بنابراین متدهای Angular و Ember برای تشخیص تغییرات به کلی بلا استفاده خواهند بود و بازنویسی‌های اساسی لازم می‌شود.

نظرات نظرسنجی‌ها
کدامیک از روش‌های زیر را برای تولید App های موبایل ترجیح می‌دهید؟ چرا؟
1- خروجی IOS هم به همین معضل مبتلا بود و به همین دلیل باز هم توسعه با سوئیفتُ ترجیح دادم
2- نه، دلفی از نسخه‌های XE نوعی از UI رو به اسم FMX ایجاد کرد و بعدن از همین تکنولوژی تازه تاسیس برای توسعه برنامه‌های موبایلی هم بهره برد، محیط توسعه همون محیط RAD Studio هست ولی نوع پروژه طبعا متفاوته .
ما هم بالاجبار تمام کتابخانه‌ها رو در پروژه اضافه کردیم چون خطا میداد، البته تلاش کردیم راه صحیح رو بریم ولی ممکنه برخی جاها هم اشتباهاتی کرده باشیم اما بازخوردی که از سایرین گرفتیم به همین موضوع منتج شد و از توسعه با دلفی منصرف شدیم .
نظرات مطالب
EF Code First #2
سلام جناب نصیری
ببخشید سوالات من در سطح پائینیه و وقت شمارو هم میگیره ولی خوب....
پروژه من بصورت زیر تعریف شده :
1- MVVMLight SL5 بدون هیچ هاستی
2- Wcf service که تو این پروژه اومدم هاست رو تعریف کردم و همچنین پروژه SL رو در Properties این قسمت Add کردم
3- دو پروژه مجزا مطابق با درس شما DataLayer و DomainClasses
پروژه بعد از Run شدن دیتابیس رو تشکیل نمیده ضمن اینکه هیچ خطا یا هشداری هم ندارم.
لطفا در صورت فرصت راهنمائی بفرمائید.
با تشکر
مطالب
پنج دلیل برای توسعه‌ی وب با ASP.NET Core

یک:  ASP.NET Core مستقل از Platform است

آینده‌ی محتوم نرم‌افزار، توسعه به شیوه‌های مستقل از Platform است. شاید این دلیل به تنهایی برای مهاجرت به ASP.NET Core کافی باشد. امروزه نرم‌افزارهایی که مبتنی بر یک Platform خاص نیستند، نسبت به سایر نرم‌افزارها مزیت رقابتی‌تری دارند. نرم‌افزارهای Cross Platform یا مستقل از Platform، بر روی هر سیستم عاملی اجرا می‌شوند. برای اجرای آنها در کامپیوترهای شخصی یا Server کافیست معماری پردازنده‌ی مرکزی x86 باشد و سیستم عامل نیز یکی از انواع ویندوز، لینوکس یا مک.
دلیل مستقل بودن ASP.NET Core از Platform، مبتنی بودن آن بر NET Core. است. این نسخه از دات‌نت را می‌توان برای سیستم‌‌عامل‌های مختلف از http://dot.net دانلود و نصب کرد.
برای اجرای نرم‌افزارهایی که مبتنی بر NET Core. هستند نیاز به بازنویسی کدها یا استفاده از زبان‌های برنامه‌نویسی جداگانه‌ای نیست. این خاصیت همچنین برای libraryهای استانداردی که از این نسخه از دات‌نت استفاده می‌کنند نیز صادق است.

دو:  Open Source است

یکی از انتقادهایی که سال‌ها به مایکروسافت می‌شد، ناشناخته بودن سورس نرم‌افزارهای این شرکت و انحصار طلبی‌هایش بود. اما در سال‌های اخیر مایکروسافت نشان داده‌است که این جنبه از کاراکترش را به تدریج اصلاح کرده‌است. به طوری که اسکات هانسلمن، یکی از کارمندان این شرکت و وبلاگ‌نویس مشهور در این مورد گفته است:
دلیل آمدن من به مایکروسافت این بود که می‌خواستیم هر چقدر می‌توانیم کارها را Open Source کنیم و یک جامعه‌ی کاربری برای دات‌نت و اوپن سورس بسازیم و حالا به NET Core 1.0. رسیده‌ایم.
زمانی شایعه‌ی لو رفتن بخشی از سورس کد ویندوز ۹۵، در صدر اخبار تکنولوژی بود و این یک شکست برای مایکروسافت محسوب می‌شد. اما امروزه ASP.NET Core با لایسنس MIT عرضه شده است که یکی از آزادترین مجوزهای اوپن سورس است. نرم‌افزارهایی که با این مجوز عرضه می‌شوند، آزادی تغییر کد، ادغام با مجوزهای دیگر، عرضه به عنوان محصول دیگر، استفاده تجاری و ... را به همه‌ی توسعه‌دهندگان می‌دهد.

سه: جدا بودن از Web Server

این نسخه‌ی از APS.NET، کاملاً از وب‌سرور که نرم‌افزارها را هاست می‌کند، جدا (decouple) شده است. اگرچه همچنان استفاده از IIS بر روی ویندوز منطقی به نظر می‌رسد اما مایکروسافت یک پروژه‌ی اوپن سورس دیگری را به نام Kestrel نیز منتشر کرده است.
وب‌سرور Kestrel مبتنی بر پروژه libuv است و libuv در اصل برای هاست کردن Node.js تولید شده بود و تأکید آن بر روی انجام عملیات I/O به صورت asynchronous است.
نکته جالب این است که یک برنامه‌ی مبتنی بر ASP.NET Core، در واقع یک Console Application است که در متد Main آن وب‌سرور فراخوانی می‌شود:
using System;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
namespace aspnetcoreapp
{
public class Program
{
  public static void Main(string[] args)
  {
   var host = new WebHostBuilder()
                  .UseKestrel()
                  .UseStartup<Startup>()
                  .Build();
   host.Run();
  }
}
}

چهار: تزریق وابستگی (Dependency Injection) تو کار

تزریق وابستگی‌ها برای ایجاد وابستگی سست (loosely coupling) بین اشیاء مرتبط و وابسته به یکدیگر است. به جای نمونه‌سازی مستقیم اشیاء مرتبط، یا استفاده از ارجاع‌های ایستا به آن اشیاء، زمانی که یک کلاس به آنها احتیاج داشته باشد، با روش‌های خاصی از طریق DI به اشیاء مورد نیاز دسترسی پیدا می‌کند. در این استراتژی، ماژول‌های سطح بالا نباید به ماژول‌های سطح پایین وابسته باشند، بلکه هر دو باید به abstraction (معمولا Interface ها) وابسته باشند.
وقتی یک سیستم برای استفاده‌ی از DI طراحی شده‌است و کلاس‌های زیادی دارد که وابستگی‌هایش را از طریق constructor یا property‌ها درخواست می‌کند، بهتر است یک کلاس مخصوص ایجاد آن کلاس‌ها و وابستگی‌هایشان داشته باشد. به این کلاس‌ها container، یا Inversion of Control (IoC) container یا Dependency Injection (DI) container گفته می‌شود.
با این روش، بدون نیاز به hard code کردن instance سازی از کلاس‌ها، می‌توان گراف‌های پیچیده وابستگی را در اختیار یک کلاس قرار داد.
طراحی ASP.NET Core از پایه طوری است که حداکثر استفاده را از Dependency Injection می‌کند. یک container ساده توکار با نام IServiceProvider وجود دارد که به صورت پیش‌فرض constructor injection را پشتیبانی می‌کند.
در ASP.NET Core با مفهومی به نام service سر و کار خواهید داشت که در واقع به type هایی گفته می‌شود که از طریق DI در اختیار شما قرار می‌گیرند. سرویس‌ها در متد ConfigureServices کلاس Startup برنامه شما تعریف می‌شوند. این service‌ها می‌توانند Entity Framework Core یا ASP.NET Core MVC باشند یا سرویس‌هایی که توسط شما تعریف شده‌اند. مثال:
// This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
public void ConfigureServices (IServiceCollection services)
{
// Add framework services.
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
  options.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection")));
services.AddIdentity<ApplicationUser, IdentityRole>()
  .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>()
  .AddDefaultTokenProviders();
services.AddMvc();
// Add application services.
services.AddTransient<IEmailSender, AuthMessageSender>();
services.AddTransient<ISmsSender, AuthMessageSender>();
}


پنج: یکپارچگی با framework‌های مدرن سمت کلاینت

فرآیند build در برنامه‌های تحت وب مدرن معمولاً این وظایف را انجام می‌دهد:
  • bundle و minify کردن فایل‌های جاوا اسکریپت و همینطور CSS
  • اجرای ابزارهایی برای bundle و minify کردن قبل از هر build
  • کامپایل کردن فایل‌های LESS و SASS در CSS
  • کامپیال کردن فایل‌های CoffeeScript و TypeScript در JavaScript
برای اجرای چنین فرآیندهایی از ابزاری به نام task runner استفاده می‌شود که Visual Studio از دو ابزار task runner مبتنی برا جاوا اسکریپت به نام‌های Gulp و Grunt بهره می‌برد. از این ابزارها با استفاده از ASP.NET Core Web Application template می‌توان در ASP.NET Core استفاده کرد.
همچنین امکان استفاده از Bower که یک package manager (مانند NuGet) برای وب است، وجود دارد. معمولاً از Bower برای نصب فایل‌های CSS ، فونت‌ها، framework‌های سمت کلاینت و کتابخانه‌های جاوا اسکریپت استفاده می‌شود. اگرچه بسیاری از package‌ها در NuGet هم وجود دارند، اما تمرکز بیشتر NuGet بر روی کتابخانه‌های دات‌نتی است.
نصب و استفاده‌ی سایر library‌های سمت کلاینت مانند Bootstrap ، Knockout.js ، Angular JS  و زبان TypeScript نیز در Visual Studio و هماهنگی آن با ASP.NET Core نیز بسیار ساده است.
پس همین حالا دست به کار شوید و با نصب -حداقل - Microsoft Visual Studio 2015 Update 3 بر روی ویندوز یا Visual Studio Code  بر روی هر سیستم عاملی از برنامه‌نویسی با ASP.NET Core لذت ببرید!
منابع :
مطالب
نشانه های طراحی ضعیف

برای آنکه طراحی قوی و درست را یاد بگیریم، لازم است که نشانه‌­های طراحی ضعیف را بدانیم. این نشانه‌ها عبارتند از:

۱- Rigidity (انعطاف ناپذیری): یک ماژول انعطاف ناپذیر است، اگر یک تغییر در آن، منجر به تغییرات در سایر ماژولها گردد. هر چه میزان تغییرات آبشاری بیشتر باشد، نرم افزار خشک‌تر و غیر منعطف‌تر است.

۲- Fragility (شکنندگی): وقتی که تغییر در قسمتی از نرم افزار باعث به بروز اشکال در بخش­های دیگر شود.

۳- Immobility (تحرک ناپذیری): وقتی نتوان قسمت هایی از نرم افزار را در جاهای دیگر استفاده نمود و یا به کار گیری آن هزینه و ریسک بالایی داشته باشد.

۴- Viscosity (لزجی): وقتی حفظ طراحی اصولی پروژه مشکل باشد، می­گوییم پروژه لزج شده است. به عنوان مثال وقتی تغییری در پروژه به دو صورت اصولی و غیر اصولی قابل انجام باشد و روش غیر اصولی راحت‌تر باشد، می‌گوییم لزج شده است. البته لزجی محیط هم وجود دارد مثلا انجام کار به صورت اصولی نیاز به Build کل پروژه دارد که زیاد طول می­کشد.

۵- Needless Complexity (پیچیدگی اضافی): زمانی که امکانات بدون استفاده در نرم افزار قرار گیرند.

۶- Needless Repetition (تکرارهای اضافی): وقتی که کدهایی با منطق یکسان در جاهای مختلف برنامه کپی می­شوند، این مشکلات رخ می‌دهند.

۷- Opacity (ابهام): وقتی که فهمیدن یک ماژول سخت شود، رخ می‌دهد و کد برنامه مبهم بوده و قابل فهم نباشد.

چرا نرم افزار تمایل به پوسیدگی دارد؟

در روش‌های غیر چابک یکی از دلایل اصلی پوسیدگی، عدم تطابق نرم افزار با تغییرات درخواستی است. لازم است که این تغییرات به سرعت انجام شوند و ممکن است که توسعه دهندگان از طراحی ابتدایی اطلاعی نداشته باشند. با این حال ممکن است تغییرایی قابل انجام باشد ولی برخی از آنها طراحی اصلی را نقض می‌کنند. ما نباید تغییرات نیازمندیها را مقصر بدانیم. باید طراحی ما قابلیت تطبیق با تغییرات را داشته باشد.

یک تیم چابک از تغییرات استقبال می‌کند. وقت بسیار کمی را روی طراحی اولیه کل کار می‌گذارد و سعی می­کند که طراحی سیستم را تا جایی که ممکن است ساده و تمیز نگه دارد با استفاده از تست‌های واحد و یکپارچه از آن محافظت کند. این طراحی را انعطاف پذیر می‌کند. تیم از قابلیت انعطاف پذیری برای بهبود همیشگی طراحی استفاده میکند. بنابراین در هر تکرار نرم افزاری خواهیم داشت که نیازمندی‌های آن تکرار را برآورده می‌کند. 

مطالب
کدامیک از محصولات مهم تجاری 2010 مایکروسافت از ASP.Net MVC استفاده می‌کنند؟

پاسخ : هیچکدام!
برای نمونه دو مورد از محصولات مهم تجاری و پر درآمد مایکروسافت در مقیاس سازمانی SharePoint و Exchange server هستند (البته اینجا منظور برنامه web access مربوط به Exchange server است). جالب اینجا است که هر دو محصول، مبتنی بر دات نت فریم ورک سه و نیم بوده و از ASP.Net WebForms استفاده می‌کنند. تفاوت مهم آن‌ها با نگارش سال 2007 هر کدام، استفاده از ASP.Net Ajax مایکروسافت در این محصولات است و همچنین استفاده‌ی وسیع از توانمندی‌های پاورشل 2 خصوصا امکان مدیریت از راه دور پاور شل 2 که برای مثال در برنامه web access مربوط به exchange server 2010 ، امکان مدیریت خود exchange server را نیز فراهم آورده است یا در SharePoint 2010 جایگزین stsadm شده است (هر چند stsadm هنوز موجود است اما منسوخ شده در نظر گرفته می‌شود).
به علاوه هر دو محصول فقط با ویندوزهای سرور 2008 به بعد، آن هم نسخه‌ی 64 بیتی کار می‌کنند. (البته از آنجائیکه هسته‌ی ویندوز 7 با هسته‌ی ویندوز سرور 2008 نگارش R2 یکی است (یا حداقل بر مبنای یک code base هستند)، SharePoint 2010 را بر روی ویندوز 7 شصت و چهار بیتی هم می‌توان جهت آزمایش و توسعه نصب کرد)
یک دوره‌ی مدیریتی SharePoint 2010 را می‌توانید در آدرس زیر مشاهده نمائید:
Microsoft SharePoint 2010 Administration

جهت اثبات این مدعا (استفاده از WebForms و نه MVC) دو تصویر ذیل به اندازه‌ی کافی گویا هستند:

شیرپوینت 2010



Web Access در Exchange server 2010




مطالب
آموزش مهندسی نرم افزار و UML - جلسه اول
آموزش مهندسی نرم افزار و UML
جلسه اول:

اولین قدم در تولید و توسعه نرم افزار داشتن یک نگرش سیستمی به بسته یا محصول نرم افزاری می‌باشد. اما چرا ما باید نرم افزار را به عنوان یک سیستم در نظربگیریم ؟
جواب این سئوال را باید از تعریف تئوری سیستم و خصوصیاتی که یک سیستم دارا می‌باشد استخراج کنیم.

تئوری سیستم‌ها

  دانشی برای سهولت کار با سیستم‌ها و بررسی دقیق این مفهوم است ؛ در واقع تئوری سیستم‌ها روشی برای شناخت محیط اطراف یا روشی برای شناخت  دنیای واقع می‌باشد .

از تعریف فوق می‌توان نتیجه گرفت :
برنامه نویسان برای ساخت برنامه هایی که با نیاز کاربران همسو باشد ، نیاز به شناخت محیطی دارند که کاربران در آن فعالیت می‌کنند پس برای شناخت محیط باید با دید سیستمی به مسئله نگاه کرد.


خصوصیات مهم سیستم :

1.   محیط – Environment: هر سیستم در یک محیط قرار دارد. 
2.   مرز – Boundary : سیستم‌های موجود در یک محیط توسط مرز‌ها از یکدیگر جدا می‌شوند.
3.   ورودی و خروجی – I/O : هر سیستم ورودی هایی را از محیط می‌گیرد و خروجی هایی را به محیط پس می‌دهد.
4.   واسط – Interface : امکان محاوره سیستم‌ها در یک محیط را فراهم می‌کند.
5.   زیر سیستم – Sub System : هر سیستم می‌تواند حاوی چندین زیرسیستم باشد . زیر سیستم‌ها تمام خصوصیت‌های یک سیستم را دارا می‌باشند.
6.   مکانیزم کنترلی – Controller : مهمترین بخش یک سیستم می‌باشد. مکانیزم کنترلی در واقع کنترل کننده تمامی فعالیت‌های انجام شده توسط یک سیستم است . ورودی‌ها از طریق مکانیزم کنترلی دریافت می‌شود و بر اساس آن خروجی هایی به محیط پس داده می‌شود.


نتیجه گیری :

با توجه به خصوصیاتی که در مورد سیستم‌ها مطرح شد به راحتی می‌توانیم دلیل علاقه مندی برنامه -نویسان به نوع نگرش سیستمی را در یابیم ، و جود محیط پیرامون یک سیستم و نحوه تبادل اطلاعات این سیستم با سایر سیستم‌ها در این محیط ، شکستن یک سیستم به چند زیر سیستم برای راحتی مسئله و پیاده سازی آسانتر آن و نیز وجود اینترفیس‌ها برای برقراری محاوره ای استاندارد بین زیر سیستم‌های یک سیستم و همچنین وجود ورودی هاو تصمیم گیری براساس ورودی هاو تولید یک خروجی همه و همه از نکات مورد توجه برنامه نویسان در تولید یک بسته نرم افزاری هستند که هماهنگی کاملی با مفاهیم تئوری سیستم‌ها دارند.