مطالب
ASP.NET MVC #20

تهیه گزارشات تحت وب به کمک WebGrid

WebGrid از ASP.NET MVC 3.0 به صورت توکار به شکل یک Html Helper در دسترس می‌باشد و هدف از آن ساده‌تر سازی تهیه گزارشات تحت وب است. البته این گرید، تنها گرید مهیای مخصوص ASP.NET MVC نیست و پروژه MVC Contrib یا شرکت Telerik نیز نمونه‌های دیگری را ارائه داده‌اند؛ اما از این جهت که این Html Helper، بدون نیاز به کتابخانه‌های جانبی در دسترس است، بررسی آن ضروری می‌باشد.


صورت مساله

لیستی از کارمندان به همراه حقوق ماهیانه آن‌ها در دست است. اکنون نیاز به گزارشی تحت وب، با مشخصات زیر می‌باشد:
1- گزارش باید دارای صفحه بندی بوده و هر صفحه تنها 10 ردیف را نمایش دهد.
2- سطرها باید یک در میان دارای رنگی متفاوت باشند.
3- ستون حقوق کارمندان در پایین هر صفحه، باید دارای جمع باشد.
4- بتوان با کلیک بر روی عنوان هر ستون، اطلاعات را بر اساس ستون انتخابی، مرتب ساخت.
5- لینک‌های حذف یا ویرایش یک ردیف نیز در این گزارش مهیا باشد.
6- لیست تهیه شده، دارای ستونی به نام «ردیف» نیست. این ستون را نیز به صورت خودکار اضافه کنید.
7- لیست نهایی اطلاعات، دارای ستونی به نام مالیات نیست. فقط حقوق کارمندان ذکر شده است. ستون محاسبه شده مالیات نیز باید به صورت خودکار در این گزارش نمایش داده شود. این ستون نیز باید دارای جمع پایین هر صفحه باشد.
8- تمام اعداد این گزارش در حین نمایش باید دارای جدا کننده سه رقمی باشند.
9- تاریخ‌های موجود در لیست، میلادی هستند. نیاز است این تاریخ‌ها در حین نمایش شمسی شوند.
10- انتهای هر صفحه گزارش باید بتوان برچسب «صفحه y/n» را مشاهده کرد. n در اینجا منظور تعداد کل صفحات است و y شماره صفحه جاری می‌باشد.
11- انتهای هر صفحه گزارش باید بتوان برچسب «رکوردهای y تا x از n» را مشاهده کرد. n در اینجا منظور تعداد کل رکوردها است.
12- نام کوچک هر کارمند، ضخیم نمایش داده شود.
13- به ازای هر شماره کارمندی، یک تصویر در پوشه images سایت وجود دارد. برای مثال images/id.jpg. ستونی برای نمایش تصویر متناظر با هر کارمند نیز باید اضافه شود.
14- به ازای هر کارمند، تعدادی پروژه هم وجود دارد. پروژه‌های متناظر را توسط یک گرید تو در تو نمایش دهید.


راه حل به کمک استفاده از WebGrid

ابتدا یک پروژه خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس مدل‌های زیر را به آن اضافه نمائید (یک کارمند که می‌تواند تعداد پروژه منتسب داشته باشد):

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication17.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public DateTime AddDate { get; set; }
public double Salary { get; set; }
public IList<Project> Projects { get; set; }
}
}

namespace MvcApplication17.Models
{
public class Project
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
}
}

سپس منبع داده نمونه زیر را به پروژه اضافه کنید. به عمد از ORM‌ خاصی استفاده نشده تا بتوانید پروژه جاری را به سادگی در یک پروژه آزمایشی جدید،‌ تکرار کنید.
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication17.Models
{
public static class EmployeeDataSource
{
public static IList<Employee> CreateEmployees()
{
var list = new List<Employee>();
var rnd = new Random();
for (int i = 1; i <= 1000; i++)
{
list.Add(new Employee
{
Id = i + 1000,
FirstName = "fName " + i,
LastName = "lName " + i,
AddDate = DateTime.Now.AddYears(-rnd.Next(1, 10)),
Salary = rnd.Next(400, 3000),
Projects = CreateRandomProjects()
});
}
return list;
}

private static IList<Project> CreateRandomProjects()
{
var list = new List<Project>();
var rnd = new Random();
for (int i = 0; i < rnd.Next(1, 7); i++)
{
list.Add(new Project
{
Id = i,
Name = "Project " + i
});
}
return list;
}
}
}


در ادامه یک کنترلر جدید را با محتوای زیر اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication17.Models;

namespace MvcApplication17.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpPost]
public ActionResult Delete(int? id)
{
return RedirectToAction("Index");
}

[HttpGet]
public ActionResult Edit(int? id)
{
return View();
}

[HttpGet]
public ActionResult Index(string sort, string sortdir, int? page = 1)
{
var list = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
return View(list);
}
}
}

علت تعریف متد index با پارامترهای sort و غیره به URLهای خودکاری از نوع زیر بر می‌گردد:

http://localhost:3034/?sort=LastName&sortdir=ASC&page=3

همانطور که ملاحظه می‌کنید، گرید رندر شده، از یک سری کوئری استرینگ برای مشخص سازی صفحه جاری، یا جهت مرتب سازی (صعودی و نزولی بودن آن) یا فیلد پیش فرض مرتب سازی، کمک می‌گیرد.

سپس یک View خالی را نیز برای متد Index ایجاد کنید. تا اینجا تنظیمات اولیه پروژه انجام شد.
کدهای کامل View را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

@using System.Globalization
@model IList<MvcApplication17.Models.Employee>

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

@helper WebGridPageFirstItem(WebGrid grid)
{
@(((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1));
}

@helper WebGridPageLastItem(WebGrid grid)
{
if (grid.TotalRowCount < (grid.PageIndex + 1 * grid.RowsPerPage))
{
@grid.TotalRowCount;
}
else
{
@((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage);
}
}

<h2>Employees List</h2>

@{
var grid = new WebGrid(
source: Model,
canPage: true,
rowsPerPage: 10,
canSort: true,
defaultSort: "FirstName"
);
var salaryPageSum = 0;
var taxPageSum = 0;
var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}

<div id="container">
@grid.GetHtml(
tableStyle: "webgrid",
headerStyle: "webgrid-header",
footerStyle: "webgrid-footer",
alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
rowStyle: "webgrid-row-style",
htmlAttributes: new { id = "MyGrid" },
mode: WebGridPagerModes.All,
columns: grid.Columns(
grid.Column(header: "#",
style: "text-align-center-col",
format: @<text>@(rowIndex++)</text>),
grid.Column(columnName: "FirstName", header: "First Name",
format: @<span style='font-weight: bold'>@item.FirstName</span>,
style: "text-align-center-col"),
grid.Column(columnName: "LastName", header: "Last Name"),
grid.Column(header: "Image",
style: "text-align-center-col",
format: @<text><img alt="@item.Id" src="@Url.Content("~/images/" + @item.Id + ".jpg")" /></text>),
grid.Column(columnName: "AddDate", header: "Start",
style: "text-align-center-col",
format: item =>
{
int ym = item.AddDate.Year;
int mm = item.AddDate.Month;
int dm = item.AddDate.Day;
var persianCalendar = new PersianCalendar();
int ys = persianCalendar.GetYear(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
int ms = persianCalendar.GetMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
int ds = persianCalendar.GetDayOfMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
return ys + "/" + ms.ToString("00") + "/" + ds.ToString("00");

}),
grid.Column(columnName: "Salary", header: "Salary",
format: item =>
{
salaryPageSum += item.Salary;
return string.Format("${0:n0}", item.Salary);
},
style: "text-align-center-col"),
grid.Column(header: "Tax", canSort: true,
format: item =>
{
var tax = item.Salary * 0.2;
taxPageSum += tax;
return string.Format("${0:n0}", tax);
}),
grid.Column(header: "Projects", columnName: "Projects",
style: "text-align-center-col",
format: item =>
{
var subGrid = new WebGrid(
source: item.Projects,
canPage: false,
canSort: false
);
return subGrid.GetHtml(
htmlAttributes: new { id = "MySubGrid" },
tableStyle: "webgrid",
headerStyle: "webgrid-header",
footerStyle: "webgrid-footer",
alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
rowStyle: "webgrid-row-style"
);
}),
grid.Column(header: "",
style: "text-align-center-col",
format: item => @Html.ActionLink(linkText: "Edit", actionName: "Edit",
controllerName: "Home", routeValues: new { id = item.Id },
htmlAttributes: null)),
grid.Column(header: "",
format: @<form action="/Home/Delete/@item.Id" method="post"><input type="submit"
onclick="return confirm('Do you want to delete this record?');"
value="Delete"/></form>),
grid.Column(header: "", format: item => item.GetSelectLink("Select"))
)
)

<strong>Page:</strong> @(grid.PageIndex + 1) / @grid.PageCount,
<strong>Records:</strong> @WebGridPageFirstItem(@grid) - @WebGridPageLastItem(@grid) of @grid.TotalRowCount

@*
@if (@grid.HasSelection)
{
@RenderPage("~/views/path/_partial_view.cshtml", new { Employee = grid.SelectedRow })
}
*@
</div>

@section script{
<script type="text/javascript">
$(function () {
$('#MyGrid tbody:first').append(
'<tr class="total-row"><td></td>\
<td></td><td></td><td></td>\
<td><strong>Total:</strong></td>\
<td>@string.Format("${0:n0}", @salaryPageSum)</td>\
<td>@string.Format("${0:n0}", @taxPageSum)</td>\
<td></td><td></td><td></td></tr>');
});
</script>
}


توضیحات ریز جزئیات View فوق


تعریف ابتدایی شیء WebGrid و مقدار دهی آن
در ابتدا نیاز است یک وهله از شیء WebGrid را ایجاد کنیم. در اینجا می‌توان تنظیم کرد که آیا نیاز است اطلاعات نمایش داده شده دارای صفحه بندی (canPage) خودکار باشند؟ منبع داده (source) کدام است. در صورت فعال سازی صفحه بندی خودکار، چه تعداد ردیف (rowsPerPage) در هر صفحه نمایش داده شود. آیا نیاز است بتوان با کلیک بر روی سر ستون‌ها، اطلاعات را بر اساس فیلد متناظر با آن مرتب (canSort) ساخت؟ همچنین در صورت نیاز به مرتب سازی، اولین باری که گرید نمایش داده می‌شود، بر اساس چه فیلدی (defaultSort) باید مرتب شده نمایش داده شود:

@{ 
var grid = new WebGrid(
source: Model,
canPage: true,
rowsPerPage: 10,
canSort: true,
defaultSort: "FirstName"
);
var salaryPageSum = 0;
var taxPageSum = 0;
var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}

در اینجا همچنین سه متغیر کمکی هم تعریف شده که از این‌ها برای تهیه جمع ستون‌های حقوق و مالیات و همچنین نمایش شماره ردیف جاری استفاده می‌شود. فرمول نحوه محاسبه اولین ردیف هر صفحه را هم ملاحظه می‌کنید. شماره ردیف‌های بعدی، rowIndex++ خواهند بود.


تعریف رنگ و لعاب گرید نمایش داده شده
در ادامه به کمک متد grid.GetHtml، رشته‌ای معادل اطلاعات HTML صفحه جاری، بازگشت داده می‌شود. در اینجا می‌توان یک سری خواص تکمیلی را تنظیم نمود. برای مثال:
tableStyle: "webgrid",
headerStyle: "webgrid-header",
footerStyle: "webgrid-footer",
alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
rowStyle: "webgrid-row-style",
htmlAttributes: new { id = "MyGrid" },

هر کدام از این رشته‌ها در حین رندر نهایی گرید،‌ تبدیل به یک class خواهند شد. برای نمونه:

<div id="container">
<table class="webgrid" id="MyGrid">
<thead>
<tr class="webgrid-header">

به این ترتیب با اندکی ویرایش css سایت، می‌توان انواع و اقسام رنگ‌ها را به سطرها و ستون‌های گرید نهایی اعمال کرد. برای مثال اطلاعات زیر را به فایل css سایت اضافه نمائید:

/* Styles for WebGrid
-----------------------------------------------------------*/
.webgrid
{
width: 100%;
margin: 0px;
padding: 0px;
border: 0px;
border-collapse: collapse;
font-family: Tahoma;
font-size: 9pt;
}

.webgrid a
{
color: #000;
}

.webgrid-header
{
padding: 0px 5px;
text-align: center;
border-bottom: 2px solid #739ace;
height: 20px;
border-top: 2px solid #D6E8FF;
border-left: 2px solid #D6E8FF;
border-right: 2px solid #D6E8FF;
}

.webgrid-header th
{
background-color: #eaf0ff;
border-right: 1px solid #ddd;
}

.webgrid-footer
{
padding: 6px 5px;
text-align: center;
background-color: #e8eef4;
border-top: 2px solid #3966A2;
height: 25px;
border-bottom: 2px solid #D6E8FF;
border-left: 2px solid #D6E8FF;
border-right: 2px solid #D6E8FF;
}

.webgrid-alternating-row
{
height: 22px;
background-color: #f2f2f2;
border-bottom: 1px solid #d2d2d2;
border-left: 2px solid #D6E8FF;
border-right: 2px solid #D6E8FF;
}

.webgrid-row-style
{
height: 22px;
border-bottom: 1px solid #d2d2d2;
border-left: 2px solid #D6E8FF;
border-right: 2px solid #D6E8FF;
}

.webgrid-selected-row
{
font-weight: bold;
}

.text-align-center-col
{
text-align: center;
}

.total-row
{
background-color:#f9eef4;
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، رنگ‌های ردیف‌ها، هدر و فوتر گرید و غیره در اینجا تنظیم می‌شوند.
به علاوه اگر دقت کرده باشید در تعاریف گرید، htmlAttributes هم مقدار دهی شده است. در اینجا به کمک یک anonymously typed object، مقدار id گرید مشخص شده است. از این id در حین کار با jQuery‌ استفاده خواهیم کرد.


تعیین نوع Pager
پارامتر دیگری که در متد grid.GetHtml تنظیم شده است، mode: WebGridPagerModes.All می‌باشد. WebGridPagerModes یک enum با محتوای زیر است و توسط آن می‌توان نوع Pager گرید را تعیین کرد:

[Flags]
public enum WebGridPagerModes
{
Numeric = 1,
//
NextPrevious = 2,
//
FirstLast = 4,
//
All = 7,
}

نحوه تعریف ستون‌های گرید
اکنون به مهم‌ترین قسمت تهیه گزارش رسیده‌ایم. در اینجا با مقدار دهی پارامتر columns، نحوه نمایش اطلاعات ستون‌های مختلف مشخص می‌گردد. مقداری که باید در اینجا تنظیم شود، آرایه‌ای از نوع WebGridColumn می‌باشد و مرسوم است به کمک متد کمکی grid.Columns،‌ اینکار را انجام داد.
متد کمکی grid.Column، یک وهله از شیء WebGridColumn را بر می‌گرداند و از آن برای تعریف هر ستون استفاده خواهیم کرد. توسط پارامتر columnName آن،‌ نام فیلدی که باید اطلاعات ستون جاری از آن اخذ شود مشخص می‌شود. به کمک پارامتر header،‌ عبارت سرستون متناظر تنظیم می‌گردد. پارامتر format، مهم‌ترین و توانمندترین پارامتر متد grid.Column است:

grid.Column(columnName: "FirstName", header: "First Name",
format: @<span style='font-weight: bold'>@item.FirstName</span>,
style: "text-align-center-col"),
grid.Column(columnName: "LastName", header: "Last Name"),

پارامتر format، به نحو زیر تعریف شده است:

Func<dynamic, object> format

به این معنا که هر بار پیش از رندر سطر جاری، زمانیکه قرار است سلولی رندر شود، یک شیء dynamic در اختیار شما قرار می‌گیرد. این شیء dynamic یک رکورد از اطلاعات Model جاری است. به این ترتیب به اطلاعات تمام سلول‌های ردیف جاری دسترسی خواهیم داشت. بر این اساس هر نوع پردازشی را که لازم بود، انجام دهید (شبیه به فرمول نویسی در ابزارهای گزارش سازی، اما اینبار با کدهای سی شارپ) و مقدار فرمت شده نهایی را به صورت یک رشته بر گردانید. این رشته نهایتا در سلول جاری درج خواهد شد.
اگر از پارامتر فرمت استفاده نشود، همان مقدار فیلد جاری بدون تغییری رندر می‌گردد.
حداقل به دو نحو می‌توان پارامتر فرمت را مقدار دهی کرد:

format: @<span style='font-weight: bold'>@item.FirstName</span>
or
format: item =>
{
salaryPageSum += item.Salary;
return string.Format("${0:n0}", item.Salary);
}

مستقیما از توانمندی‌های Razor استفاده کنید. مثلا یک تگ کامل را بدون نیاز به محصور سازی آن بین "" شروع کنید. سپس @item به وهله‌ای از رکورد در دسترس اشاره می‌کند که در اینجا وهله‌ای از شیء کارمند است.
و یا همانند روشی که برای محاسبه جمع حقوق هر صفحه مشاهده می‌کنید، مستقیما از lambda expressions برای تعریف یک anonymous delegate استفاده کنید.


نحوه اضافه کردن ستون ردیف
ستون ردیف، یک ستون محاسبه شده (calculated field) است:

grid.Column(header: "#",
style: "text-align-center-col",
format: @<text>@(rowIndex++)</text>),

نیازی نیست حتما یک grid.Column، به فیلدی در کلاس کارمند اشاره کند. مقدار سفارشی آن را به کمک پارامتر format تعیین خواهیم کرد. هر بار که قرار است یک ردیف رندر شود، یکبار این پارامتر فراخوانی خواهد شد. فرمول محاسبه rowIndex ابتدای صفحه را نیز پیشتر ملاحظه نمودید.


نحوه اضافه کردن ستون سفارشی تصاویر کارمندها
ستون تصویر کارمندها نیز مستقیما در کلاس کارمند تعریف نشده است. بنابراین می‌توان آن‌را با مقدار دهی صحیح پارامتر format ایجاد کرد:

grid.Column(header: "Image",
style: "text-align-center-col",
format: @<text><img alt="@item.Id" src="@Url.Content("~/images/" + @item.Id + ".jpg")" /></text>),


در این مثال، تصاویر کارمندها در پوشه images واقع در ریشه سایت، قرار دارند. به همین جهت از متد Url.Content برای مقدار دهی صحیح آن استفاده کردیم. به علاوه در اینجا @item.Id به Id رکورد در حال رندر اشاره می‌کند.


نحوه تبدیل تاریخ‌ها به تاریخ شمسی
در ادامه بازهم به کمک پارامتر format، یک وهله از شیء dynamic اشاره کننده به رکورد در حال رندر را دریافت می‌کنیم. سپس فرصت خواهیم داشت تا بر این اساس، فرمول نویسی کنیم. دست آخر هم رشته مورد نظر نهایی را بازگشت می‌دهیم:

grid.Column(columnName: "AddDate", header: "Start",
style: "text-align-center-col",
format: item =>
{
int ym = item.AddDate.Year;
int mm = item.AddDate.Month;
int dm = item.AddDate.Day;
var persianCalendar = new PersianCalendar();
int ys = persianCalendar.GetYear(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
int ms = persianCalendar.GetMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
int ds = persianCalendar.GetDayOfMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
return ys + "/" + ms.ToString("00") + "/" + ds.ToString("00");
}),


اضافه کردن ستون سفارشی مالیات
در کلاس کارمند، خاصیت حقوق وجود دارد اما مالیات خیر. با توجه به آن می‌توانیم به کمک پارامتر format، به اطلاعات شیء dynamic در حال رندر دسترسی داشته باشیم. بنابراین به اطلاعات حقوق دسترسی داریم و سپس با کمی فرمول نویسی، مقدار نهایی مورد نظر را بازگشت خواهیم داد. همچنین در اینجا می‌توان نحوه بازگشت مقدار حقوق را به صورت رشته‌ای حاوی جدا کننده‌های سه رقمی نیز مشاهده کرد:

grid.Column(columnName: "Salary", header: "Salary",
format: item =>
{
salaryPageSum += item.Salary;
return string.Format("${0:n0}", item.Salary);
},
style: "text-align-center-col"),
grid.Column(header: "Tax", canSort: true,
format: item =>
{
var tax = item.Salary * 0.2;
taxPageSum += tax;
return string.Format("${0:n0}", tax);
}),


اضافه کردن گردید‌های تو در تو
متد Grid.GetHtml، یک رشته را بر می‌گرداند. بنابراین در هر چند سطح که نیاز باشد می‌توان یک گرید را بر اساس اطلاعات دردسترس رندر کرد و سپس بازگشت داد:

grid.Column(header: "Projects", columnName: "Projects",
style: "text-align-center-col",
format: item =>
{
var subGrid = new WebGrid(
source: item.Projects,
canPage: false,
canSort: false
);
return subGrid.GetHtml(
htmlAttributes: new { id = "MySubGrid" },
tableStyle: "webgrid",
headerStyle: "webgrid-header",
footerStyle: "webgrid-footer",
alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
rowStyle: "webgrid-row-style"
);
}),


در اینجا کار اصلی از طریق پارامتر format شروع می‌شود. سپس به کمک item.Projects به لیست پروژه‌های هر کارمند دسترسی خواهیم داشت. بر این اساس یک گرید جدید را تولید کرد و سپس رشته معادل با آن را به کمک متد subGrid.GetHtml دریافت و بازگشت می‌دهیم. این رشته در سلول جاری درج خواهد شد. به نوعی یک گزارش master detail یا sub report را تولید کرده‌ایم.


اضافه کردن دکمه‌های ویرایش، حذف و انتخاب
هر سه دکمه ویرایش، حذف و انتخاب در ستون‌هایی سفارشی قرار خواهند گرفت. بنابراین مقدار دهی header و format متد grid.Column کفایت می‌کند:

grid.Column(header: "",
style: "text-align-center-col",
format: item => @Html.ActionLink(linkText: "Edit", actionName: "Edit",
controllerName: "Home", routeValues: new { id = item.Id },
htmlAttributes: null)),
grid.Column(header: "",
format: @<form action="/Home/Delete/@item.Id" method="post"><input type="submit"
onclick="return confirm('Do you want to delete this record?');"
value="Delete"/></form>),
grid.Column(header: "", format: item => item.GetSelectLink("Select"))


نکته جدیدی که در اینجا وجود دارد متد item.GetSelectLink می‌باشد. این متد جزو متدهای توکار گرید است و کار آن بازگشت دادن شیء grid.SelectedRow می‌باشد. این شیء پویا، حاوی اطلاعات رکورد انتخاب شده است. برای مثال اگر نیاز باشد این اطلاعات به صفحه‌ای ارسال شود، می‌توان از روش زیر استفاده کرد:

@if (@grid.HasSelection)
{
@RenderPage("~/views/path/_partial_view.cshtml", new { Employee = grid.SelectedRow })
}


نمایش برچسب‌های صفحه x از n و رکوردهای x تا y از z
در یک گزارش خوب باید مشخص باشد که صفحه جاری، کدامین صفحه از چه تعداد صفحه کلی است. یا رکوردهای صفحه جاری چه بازه‌ای از تعداد رکوردهای کلی را تشکیل می‌دهند. برای این منظور چند متد کمکی به نام‌های WebGridPageFirstItem و WebGridPageLastItem تهیه شده‌اند که آن‌ها را در ابتدای View ارائه شده، مشاهده نمودید:

<strong>Page:</strong> @(grid.PageIndex + 1) / @grid.PageCount, 
<strong>Records:</strong> @WebGridPageFirstItem(@grid) - @WebGridPageLastItem(@grid) of @grid.TotalRowCount

نمایش جمع ستون‌های حقوق و مالیات در هر صفحه
گرید توکار همراه با ASP.NET MVC در این مورد راه حلی را ارائه نمی‌دهد. بنابراین باید اندکی دست به ابتکار زد. مثلا:

@section script{
<script type="text/javascript">
$(function () {
$('#MyGrid tbody:first').append(
'<tr class="total-row"><td></td>\
<td></td><td></td><td></td>\
<td><strong>Total:</strong></td>\
<td>@string.Format("${0:n0}", @salaryPageSum)</td>\
<td>@string.Format("${0:n0}", @taxPageSum)</td>\
<td></td><td></td><td></td></tr>');
});
</script>
}

در این مثال به کمک jQuery با توجه به اینکه id گرید ما MyGrid است، یک ردیف سفارشی که همان جمع محاسبه شده است، به tbody جدول نهایی تولیدی اضافه می‌شود. از tbody:first هم در اینجا استفاده شده است تا ردیف اضافه شده به گریدهای تو در تو اعمال نشود.
سپس فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را گشوده و از section تعریف شده، برای مقدار دهی master page سایت، استفاده نمائید:

<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
@RenderSection("script", required: false)
</head>

مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت هشتم - مسیرهای ثانویه
به چندین مسیر که در یک زمان و در یک سطح، نمایش داده می‌شوند، مسیرهای ثانویه (secondary routes) گفته می‌شوند و برای ساخت رابط‌های کاربری پیچیده مفید هستند. از آن‌ها می‌توان برای نمایش چندین پنل در یک صفحه استفاده کرد که هر کدام دارای محتوایی متفاوت، به همراه مسیریابی مستقل و خاص خودشان هستند؛ مانند ساخت یک صفحه‌ی مدیریتی. هرچند می‌توان این صفحه‌ی مدیریتی را با درج مستقیم کامپوننت‌های آن‌ها در یک صفحه نیز نمایش داد، اما اگر هر کدام نیاز به مسیریابی خاصی نیز جهت نمایش جزئیات آن‌ها داشته باشند، دیگر روش درج مستقیم کامپوننت‌ها توسط selector آ‌ن‌ها در صفحه پاسخگو نخواهد بود.


 مروری بر نحوه‌ی کارکرد مسیریابی اصلی برنامه

 به router-outlet ایی که در فایل قالب src\app\app.component.html قرار گرفته‌است، primary outlet می‌گویند. زمانیکه کاربر، برنامه را در مرورگر مشاهده می‌کند، با هربار کلیک بر روی یکی از لینک‌های منوی بالای سایت، قالب آن‌را در این primary outlet مشاهده می‌کند. اگر بخواهیم پنل دیگری را در همین صفحه و در همین سطح از نمایش، درج کنیم، نیاز به تعریف outlet دیگری است که به همراه مسیرهای ثانویه‌ای نیز خواهد بود.


تعریف یک router-outlet نامدار

با توجه به اینکه هر پنل به همراه مسیریابی ثانویه، نیاز به router-outlet خودش را خواهد داشت، مسیریاب برای اینکه بداند محتوای آن‌ها را در کجای صفحه درج کند، به نام‌های آن‌ها مراجعه می‌کند. به این ترتیب می‌توان چندین router-outlet را در یک سطح از نمایش تعریف کرد؛ اما هرکدام باید دارای نامی منحصربفرد باشند.
در مثال این سری می‌خواهیم پنلی را در سمت راست صفحه‌ی اصلی درج کنیم. برای تعریف آن در همان سطحی که router-outlet اصلی قرار دارد، نیاز است فایل src\app\app.component.html را ویرایش کنیم:
<div class="container">
  <div class="row">
    <div class="col-md-10">
      <router-outlet></router-outlet>
    </div>
    <div class="col-md-2">
      <router-outlet name="popup"></router-outlet>
    </div>
  </div>
</div>
در اینجا با استفاده از امکانات بوت استرپ، دو ستون را در قالب اصلی برنامه تعریف کرده‌ایم. ستون اول حاوی router-outlet اصلی برنامه است و ستون دوم جهت درج پنل پیام‌های برنامه تعریف شده‌است. این router-outlet دوم، با نام popup مشخص گردیده‌است.


افزودن ماژول جدید پیام‌های سیستم

در ادامه ماژول جدید پیام‌های سیستم را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن اضافه خواهیم کرد که در آن ماژول، مدیریت نمایش پیام‌های مختلفی در router-outlet ثانویه popup صورت خواهد گرفت:
 >ng g m message --routing
به این ترتیب دو فایل src\app\message\message-routing.module.ts و src\app\message\message.module.ts به برنامه اضافه می‌شوند.

در ادامه نیاز است MessageModule را به قسمت imports فایل src\app\app.module.ts نیز معرفی کنیم (پیش از AppRoutingModule که حاوی مسیریابی catch all است):

import { MessageModule } from './message/message.module';

@NgModule({
  declarations: [
  ],
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpModule,
    InMemoryWebApiModule.forRoot(ProductData, { delay: 1000 }),

    ProductModule,
    UserModule,
    MessageModule,

    AppRoutingModule
  ],
  providers: [],
  bootstrap: [AppComponent]
})
export class AppModule { }

سپس کامپوننت جدید Message را به ماژول Message برنامه اضافه می‌کنیم:
 >ng g c message/message
که اینکار سبب به روز رسانی فایل message.module.ts جهت تکمیل قسمت declarations آن با MessageComponent نیز می‌شود.

پس از آن یک سرویس ابتدایی پیام‌های کاربران را نیز اضافه خواهیم کرد:
 >ng g s message/message -m message/message.module
که سبب افزوده شدن سرویس message.service.ts و همچنین به روز رسانی خودکار قسمت providers ماژول message.module.ts نیز می‌شود:
 installing service
  create src\app\message\message.service.spec.ts
  create src\app\message\message.service.ts
  update src\app\message\message.module.ts
اگر نام ماژول را ذکر نکنیم، سرویس مدنظر تولید خواهد شد، اما قسمت providers هیچ ماژولی به صورت خودکار تکمیل نمی‌شود.

پس از ایجاد قالب ابتدایی فایل message.service.ts آن‌را به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم:
import { Injectable } from '@angular/core';

@Injectable()
export class MessageService {
  private messages: string[] = [];
  isDisplayed = false;

  addMessage(message: string): void {
    let currentDate = new Date();
    this.messages.unshift(message + ' at ' + currentDate.toLocaleString());
  }
}
هدف از این سرویس، به اشتراک گذاری اطلاعات بین کامپوننت‌های مختلف برنامه است. هر قسمت از برنامه (هر کامپوننتی) می‌تواند این سرویس را در سازنده‌ی خود تزریق کرده و پیامی را به مجموعه‌ی پیام‌های موجود اضافه کند.

اکنون جهت تکمیل کامپوننت پیام‌ها، ابتدا فایل قالب message.component.html را به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم:
<div class="row">
  <h4 class="col-md-10">Message Log</h4>
  <span class="col-md-2">
      <a class="btn btn-default"  (click)="close()">x</a>
   </span>
</div>
<div *ngFor="let message of messageService.messages; let i=index">
  <div *ngIf="i<10" class="message-row">
    {{ message }}
  </div>
</div>
به این ترتیب تنها 10 پیام از مجموعه پیام‌های سرویس پیام‌ها، توسط قالب این کامپوننت نمایش داده خواهد شد. یک دکمه‌ی بستن نیز در اینجا اضافه شده‌است.
کدهای کامپوننت این قالب به صورت ذیل است:
import { MessageService } from './../message.service';
import { Router } from '@angular/router';
import { Component, OnInit } from '@angular/core';

@Component({
  //selector: 'app-message',
  templateUrl: './message.component.html',
  styleUrls: ['./message.component.css']
})
export class MessageComponent implements OnInit {

  constructor(private messageService: MessageService,
    private router: Router) { }

  ngOnInit() {
  }

  close(): void {
    // Close the popup.
    this.router.navigate([{ outlets: { popup: null } }]);
    this.messageService.isDisplayed = false;
  }
}
این کامپوننت سرویس پیام‌ها را در اختیار قالب خود قرار داده و همچنین یک دکمه‌ی بستن را نیز به همراه دارد که خاصیت isDisplayed  آن‌را false می‌کند.


تکمیل سایر کامپوننت‌های برنامه در جهت استفاده از سرویس پیام‌ها

ابتدا به فایل src\app\product\product-edit\product-edit.component.ts مراجعه کرده و سرویس جدید پیام‌ها را به سازنده‌ی آن تزریق می‌کنیم:
import { MessageService } from './../../message/message.service';

@Component({
  selector: 'app-product-edit',
  templateUrl: './product-edit.component.html',
  styleUrls: ['./product-edit.component.css']
})
export class ProductEditComponent implements OnInit {

  constructor(private productService: ProductService,
    private messageService: MessageService,
    private route: ActivatedRoute,
    private router: Router) { }
سپس ابتدای متد onSaveComplete آن‌را جهت درج پیام‌های این کامپوننت تغییر می‌دهیم.
  onSaveComplete(message?: string): void {
    if (message) {
      this.messageService.addMessage(message);
    }


تنظیم مسیرهای ثانویه

نحوه‌ی تعریف مسیریابی‌های مرتبط با router-outletهای غیراصلی برنامه، همانند سایر مسیریابی‌های برنامه‌است؛ با این تفاوت که در اینجا خاصیت outlet نیز به تنظیمات مسیر اضافه خواهد شد. به این ترتیب مشخص خواهیم کرد که محتوای این مسیر باید دقیقا در کدام router-outlet نامدار، درج شود.
برای این منظور فایل src\app\message\message-routing.module.ts را گشوده و تنظیمات مسیریابی آن‌را که به صورت RouterModule.forChild تعریف می‌شوند (چون ماژول اصلی برنامه نیستند)، تکمیل خواهیم کرد:
const routes: Routes = [
  { path: 'messages', component: MessageComponent, outlet: 'popup' }
];
همانطور که مشاهده می‌کنید، تنها تفاوت آن‌ها با سایر تعاریف مسیریابی‌های برنامه، ذکر نام Outlet ایی است که باید قالب MessageComponent را نمایش دهد.


فعالسازی یک مسیر ثانویه

در اینجا نیز همانند سایر مسیریابی‌ها، از دایرکتیو routerLink برای فعالسازی مسیرهای ثانویه استفاده می‌کنیم؛ اما syntax آن کمی متفاوت است:
<a [routerLink]="[{ outlets: { popup: ['messages'] } }]">Messages</a>

<a [routerLink]="['/products', product.id, 'edit', { outlets: { popup: ['summary', product.id] } }]">Messages</a>
در اینجا می‌توان سبب فعال شدن چندین outlet به صورت همزمان شد. به همین جهت از نام جمع outlets استفاده شده‌است. سپس در ادامه key/valueهایی که بیانگر نام outlet و سپس path آن‌ها هستند، ذکر می‌شوند.
در دومین لینک تعریف شده، ابتدا یک مسیر اصلی فعال شده و سپس یک مسیر ثانویه نمایش داده می‌شود.

یک نکته: هرچند به primary outlet نامی انتساب داده نمی‌شود، اما نام آن دقیقا primary است و می‌توان قسمت outlets را به صورت ذیل نیز تعریف کرد:
{ outlets: { primary: ['/products', product.id,'edit'], popup: ['summary', product.id] }}


در ادامه فایل src\app\app.component.html را ویرایش کرده و لینک Show Messages را به آن اضافه می‌کنیم:
    <ul class="nav navbar-nav navbar-right">
      <li *ngIf="authService.isLoggedIn()">
        <a>Welcome {{ authService.currentUser.userName }}</a>
      </li>
      <li>
         <a [routerLink]="[{ outlets: { popup: ['messages'] } }]">Show Messages</a>
      </li>
که سبب نمایش لینک Show Messages در منوی بالای سایت می‌شود (تصویر فوق). در این حال اگر بر روی آن کلیک کنیم این پنل جدید به سمت راست صفحه اضافه می‌شود. برای آزمایش آن، محصولی را ویرایش کنید، تا پیام مرتبط با آن در این پنل نمایش داده شود.
آدرس آن نیز چنین شکلی را پیدا می‌کند:
 http://localhost:4200/products(popup:messages)
در اینجا مسیرثانویه داخل یک پرانتز نمایش داده شده‌است. در این حالت اگر به صفحات مختلف برنامه مراجعه کنیم، هنوز این قسمت داخل پرانتز حفظ می‌شود و نمایان خواهد بود.

اکنون می‌خواهیم قابلیت مخفی سازی این پنل را نیز پیاده سازی کنیم. به همین جهت از خاصیت isDisplayed سرویس پیام‌ها که توسط دکمه‌ی بستن MessageComponent مدیریت می‌شود، استفاده خواهیم کرد. بنابراین لینک جدیدی را که در فایل src\app\app.component.html اضافه کردیم، به نحو ذیل تغییر خواهیم داد:
      <li *ngIf="!messageService.isDisplayed">
          <a (click)="displayMessages()">Show Messages</a>
      </li>
      <li *ngIf="messageService.isDisplayed">
         <a (click)="hideMessages()">Hide Messages</a>
      </li>
ngIfها بر اساس مقدار isDisplayed، سبب درج و یا حذف لینک‌های نمایش و مخفی کردن پیام‌ها می‌شوند و چون این قالب اکنون از سرویس پیام‌ها استفاده می‌کند، نیاز است این سرویس را به کامپوننت آن نیز تزریق کنیم:

import { MessageService } from './message/message.service';

@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.css']
})
export class AppComponent {

  constructor(private authService: AuthService,
    private router: Router,
    private messageService: MessageService) {
  }

  displayMessages(): void {
    this.router.navigate([{ outlets: { popup: ['messages'] } }]);
    this.messageService.isDisplayed = true;
  }

  hideMessages(): void {
    this.router.navigate([{ outlets: { popup: null } }]);
    this.messageService.isDisplayed = false;
  }
}
در اینجا تزریق سرویس پیام‌ها را به سازنده‌ی کامپوننت App مشاهده می‌کنید. همچنین دو متد جدید نمایش و مخفی سازی پیام‌ها نیز تعریف شده‌اند که این متدها در قالب این کامپوننت، به لینک‌های مرتبطی متصل هستند.
برای فعالسازی یک مسیرثانویه توسط متدهای برنامه، نیاز است از سرویس مسیریاب و متد navigate آن استفاده کرد که نمونه‌هایی از آن‌را در اینجا ملاحظه می‌کنید. پارامترهای ذکر شده‌ی در اینجا نیز همانند دایرکتیو routerLink هستند.

یک نکته: اگر به متد hideMessages دقت کنید، مقدار value کلید popup به نال تنظیم شده‌است. این مورد سبب خواهد شد تا outlet آن خالی شود. به این ترتیب متد hideMessages علاوه بر مخفی کردن لینک نمایش پیام‌ها، پنل آن‌را نیز از صفحه حذف می‌کند. شبیه به همین نکته در متد close کامپوننت پیام‌ها که دکمه‌ی بستن آن‌را به همراه دارد، پیاده سازی شده‌است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-07.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng s -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب دوره‌ها
بررسی کارآیی و ایندکس گذاری بر روی اسناد XML در SQL Server - قسمت دوم
تا اینجا ملاحظه کردید که XQuery ایندکس نشده چگونه بر روی Query Plan تاثیر دارد. در ادامه، مباحث ایندکس گذاری بر روی اسناد XML ایی را مرور خواهیم کرد.


ایندکس‌های XML ایی

ایندکس‌های XML ایی، ایندکس‌های خاصی هستند که بر روی ستون‌هایی از نوع XML تعریف می‌شوند. هدف از تعریف آن‌ها، بهینه سازی اعمال مبتنی بر XQuery، بر روی داده‌های این نوع ستون‌ها است. چهار نوع XML Index قابل تعریف هستند؛ اما primary xml index باید ابتدا ایجاد شود. در این حالت جدولی که دارای ستون XML ایی است نیز باید دارای یک clustered index باشد. هدف از primary XML indexها، ارائه‌ی تخمین‌های بهتری است به بهینه ساز کوئری‌ها در SQL Server.


جزئیات primary XML indexها

زمانیکه یک primary xml index را ایجاد می‌کنیم، node table یاد شده در قسمت قبل را، بر روی سخت دیسک ذخیره خواهیم کرد (بجای هربار محاسبه در زمان اجرا). متادیتای این اطلاعات ذخیره شده را در جداول سیستمی sys.indexes و sys.columns می‌توان مشاهده کرد. باید دقت داشت که تهیه‌ی این ایندکس‌ها، فضای قابل توجهی را از سخت دیسک به خود اختصاص خواهند داد؛ چیزی حدود 2 تا 5 برابر حجم اطلاعات اولیه. بدیهی است تهیه‌ی این ایندکس‌ها که نتیجه‌ی تجزیه‌ی اطلاعات XML ایی است، بر روی سرعت insert تاثیر خواهند گذاشت. Node table دارای ستون‌هایی مانند نام تگ، آدرس تگ، نوع داده آن، مسیر و امثال آن است.
زمانیکه یک Primary XML Index تعریف می‌شود، اگر به Query Plan حاصل دقت کنید، دیگر خبری از XML Readerها مانند قبل نخواهد بود. در اینجا Clustered index seek قابل مشاهده‌است.


ایجاد primary XML indexها

همان مثال قسمت قبل را که دو جدول از آن به نام‌های xmlInvoice و xmlInvoice2 ایجاد کردیم، درنظر بگیرید. اینبار یک xmlInvoice3 را با همان ساختار و همان 6 رکوردی که معرفی شدند، ایجاد می‌کنیم. بنابراین برای آزمایش جاری، در مثال قبل، هرجایی xmlInvoice مشاهده می‌کنید، آن‌را به xmlInvoice3 تغییر داده و مجددا جدول مربوطه و داده‌های آن‌را ایجاد کنید.
اکنون برای ایجاد primary XML index بر روی ستون invoice آن می‌توان نوشت:
 CREATE PRIMARY XML INDEX invoice_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 SELECT * FROM sys.internal_tables
کوئری دومی که بر روی sys.internal_tables انجام شده، محل ذخیره سازی این ایندکس را نمایش می‌دهد که دارای نامی مانند xml_index_nodes_325576198_256000 خواهد بود. دو عدد پس از آن table object id و column object id هستند.
در ادامه علاقمند هستیم که بدانیم داخل آن چه چیزی ذخیره شده‌است:
 SELECT * FROM sys.xml_index_nodes_325576198_256000
اگر این کوئری را اجرا کنید احتمالا به خطای Invalid object name برخواهید خورد. علت اینجا است که برای مشاهده‌ی اطلاعات جداول داخلی مانند این، نیاز است حین اتصال به SQL Server، در قسمت server name نوشت admin:(local) و حالت authentication نیز باید بر روی Windows authentication باشد. به آن اصطلاحا Dedicated administrator connection نیز می‌گویند. برای این منظور حتما نیاز است از طریق منوی File -> New -> Database Engine Query شروع کنید در غیراینصورت پیام Dedicated administrator connections are not supported را دریافت خواهید کرد.
اگر به این جدول دقت کنید، 6 ردیف اطلاعات XML ایی، به حدود 100 ردیف اطلاعات ایندکس شده، تبدیل گردیده‌است. با استفاده از دستور ذیل می‌توان حجم ایندکس تهیه شده را نیز مشاهده کرد:
 sp_spaceused 'xmlInvoice3'
در صورت نیاز برای حذف ایندکس ایجاد شده می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 --DROP INDEX invoice_idx ON xmlInvoice3


تاثیر primary XML indexها بر روی سرعت اجرای کوئری‌ها

همان 10 کوئری قسمت قبل را درنظر بگیرید. اینبار برای مقایسه می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('/Invoice[@InvoiceId = "1003"]') = 1

SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice[@InvoiceId = "1003"]') = 1
دو کوئری یکی هستند اما اولی بر روی xmlInvoice اجرا می‌شود و دومی بر روی xmlInvoice3. هر دو کوئری را انتخاب کرده و با استفاده از منوی Query، گزینه‌ی Include actual execution plan را نیز انتخاب کنید (یا فشردن دکمه‌های Ctrl+M) تا پس از اجرای کوئری، بتوان Query Plan نهایی را نیز مشاهده نمود.


چند نکته در این تصویر حائز اهمیت است:
- Query plan کوئری انجام شده بر روی جدول دارای primary XML index، مانند قسمت قبل، حاوی XML Readerها نیست.
- هزینه‌ی انجام کوئری بر روی جدول دارای XML ایندکس نسبت به حالت بدون ایندکس، تقریبا نزدیک به صفر است. (بهبود کارآیی فوق العاده)
اگر کوئری‌های دیگر را نیز با هم مقایسه کنید، تقریبا به نتیجه‌ی کمتر از یک سوم تا یک چهارم حالت بدون ایندکس خواهید رسید.
همچنین اگر برای حالت دارای Schema collection نیز ایندکس ایجاد کنید، اینبار کوئری پلن آن اندکی (چند درصد) بهبود خواهد یافت ولی نه آنچنان.


ایندکس‌های XML‌ایی ثانویه یا secondary XML indexes

سه نوع ایندکس XML ایی ثانویه نیز قابل تعریف هستند:
- VALUE : کار آن بهینه سازی کوئری‌های content و wildcard است.
- PATH : بهینه سازی انتخاب‌های مبتنی بر XPath را انجام می‌دهد.
- Property: برای بهینه سازی انتخاب خواص و ویژگی‌ها بکار می‌رود.

این ایندکس‌ها یک سری non-clustered indexes بر روی node tables هستند. برای ایجاد سه نوع ایندکس یاد شده به نحو ذیل می‌توان عمل کرد:
 CREATE XML INDEX invoice_path_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR PATH
در اینجا یک path index جدید ایجاد شده‌است. ایندکس‌های ثانویه نیاز به ذکر ایندکس اولیه نیز دارند.
پس از ایجاد ایندکس ثانویه بر روی مسیرها، اگر اینبار کوئری دوم را اجرا کنیم، به Query Plan ذیل خواهیم رسید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، نسبت به حالت primary index، وضعیت clustered index seek به index seek تغییر کرده‌است و همچنین دقیقا مشخص است که از کدام ایندکس استفاده شده‌است.
در ادامه دو نوع ایندکس دیگر را نیز ایجاد می‌کنیم:
 CREATE XML INDEX invoice_value_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR VALUE
 
 CREATE XML INDEX invoice_prop_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR PROPERTY
 

سؤال: اکنون پس از تعریف 4 ایندکس یاد شده، کوئری دوم از کدام ایندکس استفاده خواهد کرد؟

در اینجا مجددا کوئری دوم را اجرا کرده و به قسمت Query Plan آن دقت خواهیم کرد:


برای مشاهده دقیق نام ایندکس مورد استفاده، کرسر ماوس را بر روی index seek قرار می‌دهیم. در اینجا اگر به قسمت object گزارش ارائه شده دقت کنیم، نام invoice_value_idx یا همان value index ایجاد شده، قابل مشاهده‌است؛ به این معنا که در کوئری دوم، اهمیت مقادیر بیشتر است از اهمیت مسیرها.

کوئری‌هایی مانند کوئری ذیل از property index استفاده می‌کنند:
 SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice//CustomerName[text() = "Vahid"]') = 1
در اینجا با بکارگیری // به دنبال CustomerName در تمام قسمت‌های سند Invoice خواهیم گشت. البته کوئری پلن آن نسبتا پیچیده‌است و شامل primary index اسکن و clusterd index اسکن نیز می‌شود. برای بهبود قابل ملاحظه‌ی آن می‌توان به نحو ذیل از عملگر self استفاده کرد:
 SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice//CustomerName[. = "Vahid"]') = 1


خلاصه نکات بهبود کارآیی برنامه‌های مبتنی بر فیلدهای XML

- در حین استفاده از XPath، ذکر  محور parent یا استفاده از .. (دو دات)، سبب ایجاد مراحل اضافه‌ای در Query Plan می‌شوند. تا حد امکان از آن اجتناب کنید و یا از روش‌هایی مانند cross apply و xml.nodes برای مدیریت اینگونه موارد تو در تو استفاده نمائید.
- ordinals را به انتهای Path منتقل کنید (مانند ذکر [1] جهت مشخص سازی نودی خاص).
- از ذکر predicates در وسط یک Path اجتناب کنید.
- اگر اسناد شما fragment با چند root elements نیستند، بهتر است document بودن آ‌ن‌ها را در حین ایجاد ستون XML مشخص کنید.
- xml.value را به xml.query ترجیح دهید.
- عملیات casting در XQuery سنگین بوده و استفاده از ایندکس‌ها را غیرممکن می‌کند. در اینجا استفاده از اسکیما می‌تواند مفید باشد.
- نوشتن sub queryها بهتر هستند از چندین XQuery در یک عبارت SQL.
- در ترکیب اطلاعات رابطه‌ای و XML، استفاده از متدهای xml.exist و sql:column نسبت به xml.value جهت استخراج و مقایسه اطلاعات، بهتر هستند.
- اگر قصد تهیه خروجی XML از جدولی رابطه‌ای را دارید، روش select for xml کارآیی بهتری را نسبت به روش FLOWR دارد. روش FLOWR برای کار با اسناد XML موجود طراحی و بهینه شده‌است؛ اما روش select for xml در اصل برای کار با اطلاعات رابطه‌ای بهینه سازی گردیده‌است.
مطالب
تهیه گزارشات Crosstab به کمک LINQ - قسمت دوم

اگر به قسمت اول «تهیه گزارشات Crosstab به کمک LINQ» دقت کرده باشید، یک مشکل کوچک دارد و آن هم لزوم مشخص سازی دقیق ستون‌هایی است که می‌خواهیم در گزارش ظاهر شوند. مثلا دقیقا مشخص کنیم که نام واحد چیست یا دقیقا روز را مشخص کنیم. این مورد برای گزارش‌های کوچک مشکلی ندارد؛ ولی اگر همان مثال دوم را در نظر گرفته و بازه را کمی بیشتر کنیم، مثلا یک ماه، آن وقت باید حداقل 30 بار بنویسیم Day1IsPresent تا ... Day30IsPresent و یا اگر بازه‌ی گزارشگیری به اختیار کاربر باشد آن وقت چه باید کرد؟ مثلا یکبار 7 روز پایان ماه را انتخاب کند، یکبار 14 روز را، شاید یک بار هم مثلا 90 روز را مد نظر داشته باشد (تعداد ستون‌ها متغیر باشد یا به عبارتی Dynamic Crosstab نیاز است ایجاد شود).
برای حل این مساله، می‌توان از متد الحاقی زیر از سایت extensionmethod.net کمک گرفت:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace PivotExtensions
{
public static class Ext
{
public static Dictionary<TKey1, Dictionary<TKey2, TValue>>
Pivot<TSource, TKey1, TKey2, TValue>
(
this IEnumerable<TSource> source,
Func<TSource, TKey1> key1Selector,
Func<TSource, TKey2> key2Selector,
Func<IEnumerable<TSource>, TValue> aggregate
)
{
return source.GroupBy(key1Selector)
.Select(
key1Group => new
{
Key = key1Group.Key,
Value = key1Group.GroupBy(key2Selector)
.Select(
key2Group => new
{
K = key2Group.Key,
V = aggregate(key2Group)
})
.ToDictionary(e => e.K, o => o.V)
})
.ToDictionary(e => e.Key, o => o.Value);
}
}
}

در این متد:
key1Selector مشخص کننده ستون‌های ثابت و مشخص سمت راست یا چپ (بر اساس جهت صفحه) گزارش است. در سیستم‌های مختلف این ستون‌ها نام‌هایی مانند keyColumn ، leftColumn و Row Heading ممکن است داشته باشند.
key2Selector ستون‌های پویای گزارش را تشکیل می‌دهد. در سایر سیستم‌ها این پارامتر، pivotNameColumn ،VariableColumn ، topField و یا Column Heading هم نامیده می‌شود.
Aggregate در اینجا مشخص می‌کند که مقادیر ستون‌های پویای یاد شده چگونه باید محاسبه شوند.

با توجه به این متد، برای نمونه جهت حل مثال اول قسمت قبل خواهیم داشت:

var list = ExpenseDataSource.ExpensesDataSource();
var pivotList = list.Pivot(
x =>
new
{
x.Date.Year,
x.Date.Month
},
x1 => x1.Department,
x2 => x2.Sum(x => x.Expenses));

با خروجی


فایل LINQPad آن از اینجا قابل دریافت است.


و برای حل مثال دوم قسمت قبل می‌توان نوشت:

var list2 = StudentsStatDataSource.CreateWeeklyReportDataSource();
var lst = list2.Pivot(
x =>
new
{
x.Id,
x.Name
},
x1 => "Day " + x1.Date.Day,
x2 => x2.First().IsPresent);

با خروجی


فایل LINQPad آن از اینجا قابل دریافت است.

مطالب
دقت نوع داده‌ی decimal در SQL Server و EF Core
از نوع داده‌ا‌ی decimal در SQL Server، بیشتر برای انجام کارهای تجاری و ذخیره‌ی قیمت‌ها و مبالغ استفاده می‌شود؛ جائیکه اعداد و ارقام خیلی سریع بزرگ می‌شوند و گاهی از اوقات ممکن است به همراه اعشار هم باشد. اما ... کار با آن‌ها در SQL Server نیازمند نکات ویژه‌ای است که اگر ندید گرفته شوند، محاسبات نادرستی را سبب خواهند شد!


مفهوم تعریف نوع decimal پیش‌فرض در SQL Server

فرض کنید از EF پیش از EF Core استفاده می‌کنید که به صورت پیش‌فرض، نوع System.Decimal را در مدل‌های شما به همان decimal در SQL Server نگاشت می‌کند. فکر می‌کنید در این حالت خروجی کوئری‌های زیر چه چیزی خواهد بود؟
select '0.4400' as Expected , cast(0.4400 as decimal) as Actual
select '1.3200' as Expected, cast(1.3200 as decimal) as Actual
select '1.7600' as Expected, cast(1.7600 as decimal) as Actual
select '65.0000' as Expected, cast(65.0000 as decimal) as Actual
select '99.50' as Expected, cast(99.50 as decimal) as Actual

این خروجی را در تصویر ذیل مشاهده می‌کنید. در اینجا خصوصا به مورد صفر دقت کنید:


 علت اینجا است که از دیدگاه SQL Server، نوع decimal پیش‌فرض، دقیقا به معنای decimal(18,0) است که به آرگومان اول آن، precision و به آرگومان دوم آن، scale می‌گویند. یعنی حداکثر چه تعداد رقم دسیمال، پیش از ممیز و چه تعداد عدد دسیمال، پس از ممیز قرار است در این نوع داده ذخیره شوند.
بنابراین باتوجه به اینکه در حالت پیش‌فرض، مقدار scale و یا همان تعداد ارقام مجاز پس از ممیز، صفر است، عدد ارائه شده، به نزدیک‌ترین عدد صحیح ممکن، گرد خواهد شد.

به همین جهت برای رفع این مشکل، باید دقیقا مشخص کرد که scale نوع داده‌ای decimal مدنظر چیست. برای مثال می‌توان از decimal(10,4) استفاده کرد که در اینجا، نتایج صحیحی را ارائه می‌دهد:


همچنین به عنوان تمرین، مثال زیر را حل کنید!
 select iif(cast(0.1 + 0.2 as decimal) = 0, 'true', 'false')

بنابراین باید به‌خاطر داشت، اگر از EF 6x (پیش از EF Core) استفاده می‌شود، حتما نیاز است مقادیر precision و scale را دقیقا مشخص کنیم؛ وگرنه حالت پیش‌فرض آن decimal(18,0) است:
modelBuilder.Properties<decimal>().Configure(x => x.HasPrecision(18, 6));


رفتار EF Core با نوع داده‌ای decimal

رفتار EF Core با نوع داده‌ای decimal بهبود یافته و حالت پیش‌فرض آن، بدون هیچگونه تنظیمی، نگاشت به decimal(18,2) است. به علاوه اگر این پیش‌فرض را هم تغییر ندهیم، در حین اعمال Migration، پیام اخطاری را نمایش می‌دهد:
No store type was specified for the decimal property 'Price' on entity type 'Product'.
This will cause values to be silently truncated if they do not fit in the default precision and scale.
Explicitly specify the SQL server column type that can accommodate all the values in 'OnModelCreating'
using 'HasColumnType', specify precision and scale using 'HasPrecision',
or configure a value converter using 'HasConversion'.
اگر می‌خواهید دیگر این اخطار نمایش داده نشود، می‌توان از EF Core 6x به بعد، به صورت زیر و سراسری، تنظیم زیر را اعمال کرد:
protected override void ConfigureConventions(ModelConfigurationBuilder configurationBuilder)
{
    configurationBuilder.Properties<decimal>().HavePrecision(18, 6);
}
و یا روش دیگر تنظیم آن، استفاده از ویژگی جدید [Precision(18, 2)] است که می‌توان آن‌ها را بر روی خواص decimal قرار داد. اگر از نگارش‌های پیش‌از EF Core 6x استفاده می‌کنید، می‌توان از ویژگی [Column(TypeName = "decimal(5, 2)")] نیز استفاده کرد.




دو مطلب مرتبط
- از نوع‌های داده‌ا‌ی float و یا double در مدل‌های EF خود استفاده نکنید.
- همیشه مراقب بزرگ شدن اعداد و مبالغ و جمع نهایی آن‌ها باشید!
مطالب
پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 4#
در ادامه  پست قبل، در این پست به بررسی کلاس Triangle جهت رسم مثلث و کلاس Diamond جهت رسم لوزی می‌پردازیم.

using System.Drawing;

namespace PWS.ObjectOrientedPaint.Models
{
    /// <summary>
    /// Triangle
    /// </summary>
    public class Triangle : Shape
    {
        #region Constructors (2)

        /// <summary>
        /// Initializes a new instance of the <see cref="Triangle" /> class.
        /// </summary>
        /// <param name="startPoint">The start point.</param>
        /// <param name="endPoint">The end point.</param>
        /// <param name="zIndex">Index of the z.</param>
        /// <param name="foreColor">Color of the fore.</param>
        /// <param name="thickness">The thickness.</param>
        /// <param name="isFill">if set to <c>true</c> [is fill].</param>
        /// <param name="backgroundColor">Color of the background.</param>
        public Triangle(PointF startPoint, PointF endPoint, int zIndex, Color foreColor, byte thickness, bool isFill, Color backgroundColor)
            : base(startPoint, endPoint, zIndex, foreColor, thickness, isFill, backgroundColor)
        {
            ShapeType = ShapeType.Triangle;
        }


        /// <summary>
        /// Initializes a new instance of the <see cref="Triangle" /> class.
        /// </summary>
        public Triangle()
        {
            ShapeType = ShapeType.Triangle;
        }

        #endregion Constructors

        #region Methods (1)

        // Public Methods (1) 

        /// <summary>
        /// Draws the specified g.
        /// </summary>
        /// <param name="g">The g.</param>
        public override void Draw(Graphics g)
        {
            var points = new PointF[3];
            points[0] = new PointF(X + Width / 2, Y);
            points[1] = new PointF(X + Width, Y + Height);
            points[2] = new PointF(X, Y + Height);
            if (IsFill)
                g.FillPolygon(BackgroundBrush, points);
            g.DrawPolygon(new Pen(ForeColor, Thickness), points);
            base.Draw(g);
        }

        #endregion Methods
    }
}
همانگونه که مشاهده می‌کنید کلاس مثلث از کلاس Shape ارث برده و تشکیل شده از یک سازنده و بازنویسی (override) متد Draw می‌باشد، البته متد HasPointInSahpe در کلاس پایه قاعدتا باید بازنویسی شود، برای تشخیص وجود نقطه در شکل مثلث، (اگر دوستان فرمولش می‌دونن ممنون می‌شم در اختیار بذارن). در متد Draw سه نقطه مثلث در نظر گرفته شده که بر طبق آن با استفاده از متدهای رسم منحنی اقدام به رسم مثلث توپر یا تو خالی نموده‌ایم.

کلاس لوزی نیز دقیقا مانند کلاس مثلث عمل می‌کند.
using System.Drawing;

namespace PWS.ObjectOrientedPaint.Models
{
    /// <summary>
    /// Diamond
    /// </summary>
    public class Diamond : Shape
    {
        #region Constructors (2)

        /// <summary>
        /// Initializes a new instance of the <see cref="Diamond" /> class.
        /// </summary>
        /// <param name="startPoint">The start point.</param>
        /// <param name="endPoint">The end point.</param>
        /// <param name="zIndex">Index of the z.</param>
        /// <param name="foreColor">Color of the fore.</param>
        /// <param name="thickness">The thickness.</param>
        /// <param name="isFill">if set to <c>true</c> [is fill].</param>
        /// <param name="backgroundColor">Color of the background.</param>
        public Diamond(PointF startPoint, PointF endPoint, int zIndex, Color foreColor, byte thickness, bool isFill, Color backgroundColor)
            : base(startPoint, endPoint, zIndex, foreColor, thickness, isFill, backgroundColor)
        {
            ShapeType = ShapeType.Diamond;
        }

        /// <summary>
        /// Initializes a new instance of the <see cref="Diamond" /> class.
        /// </summary>
        public Diamond()
        {
            ShapeType = ShapeType.Diamond;
        }

        #endregion Constructors

        #region Methods (1)

        // Public Methods (1) 

        /// <summary>
        /// Draws the specified g.
        /// </summary>
        /// <param name="g">The g.</param>
        public override void Draw(Graphics g)
        {
            var points = new PointF[4];
            points[0] = new PointF(X + Width / 2, Y);
            points[1] = new PointF(X + Width, Y + Height / 2);
            points[2] = new PointF(X + Width / 2, Y + Height);
            points[3] = new PointF(X, Y + Height / 2);
            if (IsFill)
                g.FillPolygon(BackgroundBrush, points);
            g.DrawPolygon(new Pen(ForeColor, Thickness), points);
            base.Draw(g);
        }

        #endregion Methods
    }
}

این کلاس نیز از کلاس Shape ارث برده و دارای یک سازنده بوده و متد Draw را ازنو بازنویسی می‌کند، این متد نیز با استفاده از چهار نقطه و استفاده از متد رسم منحنی در دات نت اقدام به طراحی لوزی توپر یا تو خالی می‌کند، متد HasPointInSahpe در کلاس پایه قاعدتا باید بازنویسی شود، برای تشخیص وجود نقطه در شکل لوزی، برای رسم لوزی توپر نیز خصوصیت BackgroundBrush استفاده کرده و شی توپر را رسم می‌کند.

مباحث رسم مستطیل و مربع، دایره و بیضی در پست‌های بعد بررسی خواهند شد.

پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 1# 
پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 2# 
پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 3#

موفق وموید باشید.
اشتراک‌ها
پلاگین تخمین قدرت رمزعبور

پلاگین zxcvbn برای تخمین قدرت رمزعبور مبتنی بر محاسبه آنتروپی (درجه بی‌نظمی) کلمات + مجموعه از رمزعبورهای پرتکرار به کار می‌رود. به عنوان مثال آنتروپی کلمات hello و x!f^d که طول برابری دارند متفاوت است.

بررسی آنلاین : Password Strength Checker (uses zxcvbn) - Bennish.net
پلاگین تخمین قدرت رمزعبور
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها
پس از بررسی نحوه‌ی انجام تنظیمات اولیه‌ی کار با EF Core و همچنین آشنایی با مهاجرت‌های آن، مرحله‌ی بعد، مرحله‌ی مدلسازی داده‌ها است و اولین مرحله‌ی آن، نحوه‌ی تعیین کلید اصلی جداول است که در این زمینه، EF Core پیشرفت‌هایی قابل ملاحظه‌ای را نسبت به EF 6.x داشته‌است. در EF 6.x تنها دو حالت کلیدهای اصلی خود افزاینده که توسط بانک اطلاعاتی مدیریت می‌شوند و یا تولید کلید اصلی در سمت کلاینت و توسط برنامه، پشتیبانی می‌شوند. در EF Core، مواردی مانند Sequence و Alternate keys نیز اضافه شده‌اند.


پیش فرض‌های تعیین کلید اصلی در EF Core

به صورت پیش فرض هر خاصیتی که به نام Id و یا type name>Id> باشد، به عنوان primary key تفسیر خواهد شد؛ مانند:
public class Car
{
    public string Id { get; set; }
و یا
public class Car
{
   public string CarId { get; set; }
در مثال اول، نام خاصیت، Id است و در مثال دوم، جمع نام کلاس به همراه Id ذکر شده‌است. یک چنین مواردی، نیازی به تنظیم اضافه‌تری ندارند.


نحوه‌ی تعیین کلید اصلی به صورت صریح

اگر یکی از دو حالت فوق برقرار نباشند، باید کلید اصلی را به نحو صریحی مشخص کرد.
الف) از طریق ویژگی‌ها
public class Car
{
   [Key]
   public string LicensePlate { get; set; }
در اینجا چون LicensePlate نه Id نام دارد و نه جمع نام کلاس به همراه Id است، باید به نحو صریحی توسط ویژگی Key مشخص شود.
ب) با استفاده از روش Fluent API
public class MyContext : DbContext
{
    public DbSet<Car> Cars { get; set; }

    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
         modelBuilder.Entity<Car>()
                 .HasKey(c => c.LicensePlate);
    }
 }
روش تنظیم کلید اصلی به صورت صریح، از طریق کدنویسی است که به آن Fluent API یا API روان هم گفته می‌شود. برای اینکار باید متد OnModelCreating کلاس Context برنامه را بازنویسی کرد و سپس از طریق متد HasKey، نام خاصیت کلید اصلی را ذکر نمود.


پیشنیاز کار با ویژگی‌ها در EF Core

در اسمبلی که مدل‌های موجودیت‌ها شما قرار دارند، نیاز است وابستگی System.ComponentModel.Annotations به فایل project.json پروژه اضافه شود، تا ویژگی‌هایی مانند Key، شناسایی و قابل استفاده شوند:
{
   "dependencies": {
          "System.ComponentModel.Annotations": "4.1.0"
   }
}


تعیین کلید ترکیبی و یا Composite key

اگر نیاز است چندین خاصیت را به صورت کلید اصلی معرفی کرد که به آن composite key هم می‌گویند، تنها روش ممکن، استفاده از Fluent API و به صورت زیر است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Car>()
                       .HasKey(c => new { c.State, c.LicensePlate });
}
در قسمت HasKey می‌توان چندین خاصیت را نیز جهت تعیین کلید ترکیبی مشخص کرد.


روش‌های مختلف تولید خودکار مقادیر خواص

حالت پیش فرض تولید مقدار فیلدهای Id عددی، همان حالت خود افزاینده‌ای است که توسط بانک اطلاعاتی کنترل می‌شود و یا کلید اصلی که از نوع Guid تعیین شود نیز به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی در حین عملیات Add، مقدار دهی می‌شود (با استفاده از الگوریتم Guid سری در SQL Server).
 اگر این حالات مطلوب شما نیست، حالت‌های سه گانه‌ی ذیل را می‌توان استفاده کرد:

الف) هیچ داده‌ی خودکاری تولید نشود
برای اینکار می‌توان با استفاده از ویژگی DatabaseGenerated و تنظیم مقدار آن به None، جلوی تولید خودکار کلید اصلی را گرفت. در این حالت باید هم در حین عملیات Add و هم در حین عملیات Update، مقادیر را خودتان مقدار دهی کنید:
public class Blog
{
    [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
    public int BlogId { get; set; }

    public string Url { get; set; }
}
و یا معادل این تنظیم با استفاده از Fluent API به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
           .Property(b => b.BlogId)
           .ValueGeneratedNever();
}

ب) تولید داده‌های خودکار فقط در حالت Add
حالت Add به این معنا است که داده‌های خواص مشخصی، برای موجودیت‌های «جدید»، به صورت خودکار تولید خواهند شد. اینکه آیا واقعا این مقادیر به صورت خودکار تولید می‌شوند یا خیر، صرفا وابسته‌است به بانک اطلاعاتی در حال استفاده. برای مثال SQL Server برای نوع‌های Guid، به صورت خودکار با کمک الگوریتم SQL Server sequential GUID، کار مقدار دهی یک چنین فیلدهایی را انجام می‌دهد.
این فیلدها باید توسط ویژگی DatabaseGenerated و با مقدار Identity مشخص شوند. در اینجا Identity به معنای فیلدهایی است که به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی می‌شوند و الزاما به کلید اصلی اشاره نمی‌کنند. برای مثال در موجودیت ذیل، خاصیت تاریخ ثبت رکورد، از نوع Identity مشخص شده‌است. به این معنا که در حین ثبت اولیه‌ی رکورد آن، نیازی نیست تا خاصیت Inserted را مقدار دهی کرد. اما اینکه آیا SQL Server یک چنین کاری را به صورت خودکار انجام می‌دهد، پاسخ آن خیر است. SQL server فقط برای فیلدهای عددی و Guid ایی که با DatabaseGeneratedOption.Identity مزین شده باشند، مقادیر متناظری را به صورت خودکار تولید می‌کند. برای حالت DateTime نیاز است، مقدار پیش فرض فیلد را صریحا مشخص کرد که توسط ویژگی‌ها میسر نیست و فقط fluent API از آن پشتیبانی می‌کند.
public class Blog
{
   public int BlogId { get; set; }
   public string Url { get; set; }

   [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.Identity)]
   public DateTime Inserted { get; set; }
}
و یا معادل این تنظیم با استفاده از Fluent API به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
           .Property(b => b.Inserted)
           .ValueGeneratedOnAdd();
}
برای تعیین مقدار پیش فرض خاصیت Inserted به نحوی که توسط SQL Server به صورت خودکار مقدار دهی شود، می‌توان از متد HasDefaultValueSql به نحو ذیل استفاده کرد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
        .Property(b => b.Inserted)
        .HasDefaultValueSql("getdate()");
}
البته باید درنظر داشت که اگر خاصیت DateTime تعریف شده در اینجا به همین نحو بکاربرده شود، اگر مقداری برای آن در حین تعریف یک وهله جدید از کلاس Blog درکدهای برنامه درنظر گرفته نشود، یک مقدار پیش فرض حداقل به آن انتساب داده خواهد شد (چون value type است). بنابراین نیاز است این خاصیت را از نوع nullable تعریف کرد (public DateTime? Inserted).

یک نکته: در حالت DatabaseGeneratedOption.Identity و یا ValueGeneratedOnAdd فوق، اگر مقداری به این نوع فیلدها انتساب داده شده باشد که با مقدار پیش فرض آن‌ها (property.ClrType.GetDefaultValue) متفاوت باشد، از این مقدار جدید، بجای تولید مقداری خودکار، استفاده خواهد شد. برای مثال مقدار پیش فرض رشته‌ها، نال، مقادیر عددی، صفر و برای Guid مقدار Guid.Empty است. اگر هر مقدار دیگری بجای این‌ها به فیلدهای فوق انتساب داده شوند، از آن‌ها استفاده می‌شود.

ج) تولید داده‌های خودکار در هر دو حالت Add و Update
تولید داده‌ها در حالت‌های Add و Update به این معنا است که یک چنین خواصی، همواره با فراخوانی متد SaveChanges، دارای مقدار خودکار جدیدی خواهند شد و نیازی نیست در کدها مقدار دهی شوند. برای مشخص سازی این نوع خواص، از ویژگی DatabaseGenerated با مقدار Computed و یا متد ValueGeneratedOnAddOrUpdate در حالت Fluent API می‌توان استفاده کرد:
public class Blog
{
    public int BlogId { get; set; }
    public string Url { get; set; }

    [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.Computed)]
    public DateTime LastUpdated { get; set; }
}
و یا معادل این تنظیم با استفاده از Fluent API به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
       .Property(b => b.LastUpdated)
       .ValueGeneratedOnAddOrUpdate();
}
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، تولید خودکار مقادیر فیلدها فقط در حالت‌های int و Guid انجام می‌شود (که برای مثال SQL Server از آن‌ها پشتیبانی می‌کند). در مثال فوق، خاصیت LastUpdated از نوع DateTime اینگونه تعریف شده‌است و SQL Server برای یک چنین فیلدهای خاصی، مقدار خودکاری را تولید نکرده و به دنبال مقدار پیش فرض آن می‌گردد. بنابراین در اینجا نیز باید مشخص سازی HasDefaultValueSql("getdate()") را که در قسمت قبل عنوان کردیم، صراحتا در قسمت تنظیمات Fluent API ذکر و تنظیم کرد.

تذکر: در اینجا نیز همانند حالت ValueGeneratedOnAdd، اگر این خواص مشخص شده، دارای مقدار متفاوتی با مقدار پیش فرض آن‌ها باشند، از این مقادیر جدید بجای تولید خودکار مقادیر استفاده خواهد شد.


خواص محاسباتی (Computed Columns) و تفاوت آن‌ها با DatabaseGeneratedOption.Computed

خواص محاسباتی (Computed Columns)، خواصی هستند که مقادیر آن‌ها در بانک اطلاعاتی محاسبه می‌شوند و کاملا متفاوت هستند با DatabaseGeneratedOption.Computed که مفهوم دیگری دارد. DatabaseGeneratedOption.Computed به این معنا است که این فیلد خاص، با هر بار فراخوانی SaveChanges باید مقدار محاسبه شده‌ی جدیدی را داشته باشد و روش تولید این مقدار خودکار، یا بر اساس Guidهای سری است، یا توسط فیلدهای خود افزاینده‌ی عددی و یا از طریق مقادیر پیش فرضی مانند getdate در حین ثبت یا به روز رسانی، مقدار دهی می‌شوند. اما خواص محاسباتی، یکی از امکانات «گزارشگیری سریع» SQL Server هستند و به نحو ذیل، تنها توسط Fluent API قابل تنظیم می‌باشند:
public class Person
{
    public int PersonId { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public string DisplayName { get; set; }
}

public class MyContext : DbContext
{
    public DbSet<Person> People { get; set; }

    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
          modelBuilder.Entity<Person>()
              .Property(p => p.DisplayName)
               .HasComputedColumnSql("[LastName] + ', ' + [FirstName]");
     }
 }
در اینجا فیلد DisplayName یک فیلد محاسباتی بوده و از حاصل جمع دو فیلد دیگر در سمت دیتابیس تشکیل می‌شود. این نگاشت و محاسبه چون در سمت بانک اطلاعاتی انجام می‌شود، بازدهی بیشتری دارد نسبت به حالتی که ابتدا دو فیلد به کلاینت منتقل شده و سپس در این سمت جمع زده شوند.


امکان تعریف Sequence در EF Core 1.0

Sequence قابلیتی است که به SQL Server 2012 اضافه شده‌است و توضیحات بیشتر آن‌را در مطلب «نحوه ایجاد Sequence و استفاده آن در Sql Server 2012» می‌توانید مطالعه کنید.
در EF Core، امکان مدلسازی Sequence نیز پیش بینی شده‌است. آن‌ها به صورت پیش فرض در مدل‌ها ذکر نمی‌شوند و همچنین وابستگی به جدول خاصی ندارند. به همین جهت امکان تعریف آن‌ها صرفا توسط Fluent API وجود دارد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
     modelBuilder.HasSequence<int>("OrderNumbers", schema: "shared") 
           .StartsAt(1000).IncrementsBy(5);

     modelBuilder.Entity<Order>()
         .Property(o => o.OrderNo)
         .HasDefaultValueSql("NEXT VALUE FOR shared.OrderNumbers");
}
پس از اینکه یک Sequence  تعریف شد، می‌توان برای نمونه از آن جهت تولید مقادیر پیش فرض ستون‌ها استفاده کرد.
در مثال فوق، ابتدا یک Sequence نمونه به نام OrderNumbers تعریف شده‌است که از عدد 1000 شروع شده و واحد افزایش آن 5 است. سپس از این نام در قسمت مقدار پیش فرض ستون OrderNo استفاده شده‌است.

و یا از Sequence ‌ها می‌توان برای تعیین مقدار پیش فرض Primary key بجای حالت identity خود افزایش یابنده استفاده کرد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.HasSequence<int>("PrimaryKeyWithSequenceSequence");
    modelBuilder.Entity<PrimaryKeyWithSequence>(entity =>
     {
       entity.Property(e => e.PrimaryKeyWithSequenceId).HasDefaultValueSql("NEXT VALUE FOR [PrimaryKeyWithSequenceSequence]");
     });
}
در اینجا یک توالی از نوع int تعریف شده و سپس هربار که قرار است رکوردی درج شود، مقدار id آن به صورت خودکار از طریق کوئری Select NEXT VALUE FOR
[PrimaryKeyWithSequenceSequence] دریافت و سپس بجای فیلد id درج می‌شود.

به این روش الگوریتم Hi-Low هم می‌گویند که یکی از مهم‌ترین اهداف آن داشتن یک سری Id منحصربفرد، جهت بالابردن سرعت insertها در یک batch است. در حالت عادی insertها، ابتدا یک insert انجام می‌شود، سپس کوئری گرفته شده و آخرین Id درج شده به کلاینت بازگشت داده می‌شود. این روش، برای انجام تنها یک insert، سریع است. اما برای batch insert، به شدت کارآیی پایینی دارد. به همین جهت دسترسی به بازه‌ای از اعداد منحصربفرد، پیش از شروع به insert تعداد زیادی رکورد، سرعت نهایی کار را بالا می‌برد.


نحوه‌ی تعریف ایندکس‌ها در EF Core 1.0

برای افزودن ایندکس‌ها به EF Core 1.0، تنها روش میسر، استفاده از Fluent API است (و برخلاف EF 6.x از روش data annotations فعلا پشتیبانی نمی‌کند؛ هرچند API جدید آن نسبت به EF 6.x بسیار واضح‌تر است و با ابهامات کمتر).
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
      modelBuilder.Entity<Blog>()
          .HasIndex(b => b.Url)
          .HasName("Index_Url");
اگر قسمت HasName را ذکر نکنید، نام آن <IX_<type name>_<property name درنظر گرفته می‌شود و برای اینکه ایندکس منحصربفردی را تعریف کنید، می‌توان متد IsUnique را به انتهای این زنجیره اضافه کرد:
 modelBuilder.Entity<Blog>().HasIndex(b => b.Url).HasName("Index_Url").IsUnique();
همچنین می‌توان همانند composite keys، در اینجا نیز ترکیبی از خواص را به صورت یک ایندکس معرفی نمود:
modelBuilder.Entity<Person>()
   .HasIndex(idx => new { idx.FirstName, idx.LastName })
   .IsUnique();
در این حالت اگر HasName ذکر نشود، نام آن همانند الگویی است که پیشتر عنوان شد؛ با این تفاوت که قسمت property name آن، جمع نام تمام خواص ذکر شده و جدا شده‌ی با _ خواهد بود.

یک نکته: اگر از پروایدر SQL Server استفاده می‌کنید، می‌توان متد الحاقی ویژه‌ای را به نام ForSqlServerIsClustered نیز برای تعریف clustered indexes، در این زنجیره ذکر کرد.


امکان تعریف Alternate Keys در EF Core 1.0

به Unique Constraints در EF Core، نام Alternate Keys را داده‌اند و این مورد نیز تنها از طریق Fluent API قابل تنظیم است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Car>()
     .HasAlternateKey(c => c.LicensePlate)
     .HasName("AlteranteKey_LicensePlate");
}
برای یک Alternate Key به صورت خودکار هم ایندکس ایجاد می‌شود و هم اینکه این ایندکس منحصربفرد خواهد بود.
اگر متد HasName در اینجا ذکر نشود، نام پیش فرض آن  <type name>_<property name> خواهد بود و اگر همانند composite keys و یا ایندکس‌های ترکیبی، چند خاصیت ذکر شوند، قسمت property name به جمع نام تمام خواص ذکر شده و جدا شده‌ی با _ تنظیم می‌شود.
برای نمونه اگر یک Alternate Key ترکیبی را به صورت ذیل تعریف کنیم:
modelBuilder.Entity<Person>()
     .HasAlternateKey(x => new { x.FirstName, x.LastName });
در قسمت مهاجرت‌هایی که قرار است به بانک اطلاعاتی اعمال شوند، به یک UniqueConstraint ترجمه می‌شود:
 table.UniqueConstraint("AK_Persons_FirstName_LastName", x => new { x.FirstName, x.LastName });


سؤال: یک Unique Constraint با Unique Index چه تفاوتی دارد؟

در پشت صحنه، پیاده سازی یک Unique Constraint با Unique Index تفاوتی ندارند. فقط از دیدگاه روشن‌تر شدن مقصود، استفاده‌ی از Unique Constraint ترجیح داده می‌شود.
البته از دیدگاه بانک اطلاعاتی پیاده سازی کننده نیز برای نمونه SQL Server، این تفاوت‌ها وجود دارند:
الف) یک Unique Constraint را نمی‌توان غیرفعال کرد؛ برخلاف Unique Indexها.
ب) Unique Constraint‌ها موارد اضافه‌تری را مانند FILLFACTOR و IGNORE_DUP_KEY نیز می‌توانند تنظیم کنند.
ج) امکان تعریف فیلترها برای Unique Indexها وجود دارد؛ برخلاف Unique Constraint ها.

که البته از دیدگاه EF، این سه مورد اهمیتی ندارند و بیشتر روشن‌تر شدن مقصود، هدف اصلی آن‌ها است.
مطالب دوره‌ها
پشتیبانی از XML Schema در SQL Server
XML Schema چیست؟

XML Schema معرف ساختار، نوع داده‌ها و المان‌های یک سند XML است. البته باید درنظر داشت که تعریف XML Schema کاملا اختیاری است و اگر تعریف شود مزیت اعتبارسنجی داده‌های در حال ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی را به صورت خودکار به همراه خواهد داشت. در این حالت به نوع داده‌ای XML دارای اسکیما، typed XML و به نوع بدون اسکیما، untyped XML گفته می‌شود.
به یک نوع XML، چندین اسکیمای مختلف را می‌توان نسبت داد و به آن XML schema collection نیز می‌گویند.



XML schema collections پیش فرض و سیستمی

تعدادی XML Schema پیش فرض در SQL Server تعریف شده‌اند که به آن‌ها sys schema collections گفته می‌شود.
 Prefix - Namespace
xml = http://www.w3.org/XML/1998/namespace
xs = http://www.w3.org/2001/XMLSchema
xsi = http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance
fn = http://www.w3.org/2004/07/xpath-functions
sqltypes = http://schemas.microsoft.com/sqlserver/2004/sqltypes
xdt = http://www.w3.org/2004/07/xpath-datatypes
(no prefix) = urn:schemas-microsoft-com:xml-sql
(no prefix) = http://schemas.microsoft.com/sqlserver/2004/SOAP
در اینجا پیشوندها و فضاهای نام sys schema collections را ملاحظه می‌کنید. از این اسکیماها برای تعاریف strongly typed امکانات موجود در SQL Server کمک گرفته شده‌است.
اگر علاقمند باشید تا این تعاریف را مشاهده کنید به مسیر Program Files\Microsoft SQL Server\version\Tools\Binn\schemas\sqlserver در جایی که SQL Server نصب شده‌است مراجعه نمائید. برای مثال در مسیر Tools\Binn\schemas\sqlserver\2006\11\events فایل events.xsd قابل مشاهده است و یا در مسیر Tools\Binn\schemas\sqlserver\2004\07 اسکیمای ابزارهای query processor و  show plan قابل بررسی می‌باشد.
مهم‌ترین آن‌ها را در پوشه Tools\Binn\schemas\sqlserver\2004\sqltypes در فایل sqltypes.xsd می‌توانید ملاحظه کنید. اگر به محتوای آن دقت کنید، قسمتی از آن به شرح ذیل است:
  <xsd:simpleType name="char">
    <xsd:restriction base="xsd:string"/>
  </xsd:simpleType>
  <xsd:simpleType name="nchar">
    <xsd:restriction base="xsd:string"/>
  </xsd:simpleType>
  <xsd:simpleType name="varchar">
    <xsd:restriction base="xsd:string"/>
  </xsd:simpleType>
  <xsd:simpleType name="nvarchar">
    <xsd:restriction base="xsd:string"/>
  </xsd:simpleType>
  <xsd:simpleType name="text">
    <xsd:restriction base="xsd:string"/>
  </xsd:simpleType>
  <xsd:simpleType name="ntext">
    <xsd:restriction base="xsd:string"/>
  </xsd:simpleType>
در اینجا نوع‌های توکار char تا ntext به xsd:string نگاشت شده‌اند و برای اعتبارسنجی datetime و نگاشت آن، از الگوی ذیل استفاده می‌شود؛ به همراه حداقل و حداکثر قابل تعریف:
  <xsd:simpleType name="datetime">
    <xsd:restriction base="xsd:dateTime">
      <xsd:pattern value="((000[1-9])|(00[1-9][0-9])|(0[1-9][0-9]{2})|([1-9][0-9]{3}))-((0[1-9])|(1[012]))-((0[1-9])|([12][0-9])|(3[01]))T(([01][0-9])|(2[0-3]))(:[0-5][0-9]){2}(\.[0-9]{2}[037])?"/>
      <xsd:maxInclusive value="9999-12-31T23:59:59.997"/>
      <xsd:minInclusive value="1753-01-01T00:00:00.000"/>
    </xsd:restriction>
  </xsd:simpleType>
ادیتور SQL Server managment studio به خوبی، گشودن، ایجاد و یا ویرایش فایل‌هایی با پسوند xsd را پشتیبانی می‌کند.



تعریف XML Schema و استفاده از آن جهت تعریف یک strongly typed XML

XML Schema مورد استفاده در SQL Server حتما باید در بانک اطلاعاتی ذخیره شود و برای خواندن آن، برای مثال از فایل سیستم استفاده نخواهد شد.
CREATE XML SCHEMA COLLECTION invcol AS
'<xs:schema ... targetNamespace="urn:invoices">
...
</xs:schema>
'

CREATE TABLE Invoices(
id int IDENTITY PRIMARY KEY,
invoice XML(invcol)
)
در اینجا نحوه‌ی تعریف کلی یک XML Schema collection و سپس انتساب آن‌را به یک ستون XML ملاحظه می‌کنید. ستون invoice که از نوع XML تعریف شده، ارجاعی را به اسکیمای تعریف شده دارد.
در ادامه نحوه‌ی تعریف یک اسکیمای نمونه قابل مشاهده است:
CREATE XML SCHEMA COLLECTION geocol AS
'<xs:schema xmlns:xs="http://www.w3.org/2001/XMLSchema"
           targetNamespace="urn:geo"
           elementFormDefault="qualified"
           xmlns:tns="urn:geo">
  <xs:simpleType name="dim">
    <xs:restriction base="xs:int" />
  </xs:simpleType>
  <xs:complexType name="Point">
    <xs:sequence>
      <xs:element name="X" type="tns:dim"  minOccurs="0" maxOccurs="unbounded" />
      <xs:element name="Y" type="tns:dim"  minOccurs="0" maxOccurs="unbounded" />
    </xs:sequence>
  </xs:complexType>
  <xs:element name="Point" type="tns:Point" />
</xs:schema>'
در این اسکیما، یک نوع ساده به نام dim تعریف شده‌است که محدودیت آن، ورود اعداد صحیح می‌باشد. همچنین امکان تعریف نوع‌های پیچیده نیز در اینجا وجود دارد. برای مثال نوع پچیده Point دارای دو المان X و Y از نوع dim در ادامه تعریف شده‌است. المانی که نهایتا بر این اساس در XML ظاهر خواهد شد توسط xs:element تعریف شده‌است.
اکنون برای آزمایش اسکیمای تعریف شده، جدول geo_tab را به نحو ذیل تعریف می‌کنیم و سپس سعی در insert دو رکورد در آن خواهیم کرد:
 declare @geo_tab table(
 id int identity primary key,
 point xml(content geocol)
)
 
insert into @geo_tab values('<Point xmlns="urn:geo"><X>10</X><Y>20</Y></Point>')
insert into @geo_tab values('<Point xmlns="urn:geo"><X>10</X><Y>test</Y></Point>')
در اینجا اگر دقت کنید، برای تعریف نام اسکیمای مورد استفاده، واژه content نیز ذکر شده‌است. Content مقدار پیش فرض است و در آن پذیرش XML Fragments یا محتوای XML ایی با بیش از یک Root element مجاز است. حالت دیگر آن document است که تنها یک Root element را می‌پذیرد.
در این مثال، insert اول با موفقیت انجام خواهد شد؛ اما insert دوم با خطای ذیل متوقف می‌شود:
 XML Validation: Invalid simple type value: 'test'. Location: /*:Point[1]/*:Y[1]
همانطور که ملاحظه می‌کنید، چون در insert دوم، در المان عددی Y، مقدار test وارد شده‌است و تطابقی با اسکیمای تعریف شده ندارد، insert آن مجاز نخواهد بود.



یافتن محل ذخیره سازی اطلاعات اسکیما در SQL Server

اگر علاقمند باشید تا با محل ذخیره سازی اطلاعات اسکیما، نوع‌های تعریف شده و حتی محل استفاده از آن‌ها در بانک‌های اطلاعاتی مختلف موجود آشنا شوید و گزارشی از آن‌ها تهیه کنید، می‌توانید از کوئری‌های ذیل استفاده نمائید:
 select * from sys.xml_schema_collections
select * from sys.xml_schema_namespaces
select * from sys.xml_schema_elements
select * from sys.xml_schema_attributes
select * from sys.xml_schema_types
select * from sys.column_xml_schema_collection_usages
select * from sys.parameter_xml_schema_collection_usages
باید دقت داشت زمانیکه یک schema در حال استفاده است (یک رکورد ثبت شده مقید به آن تعریف شده باشد)، امکان drop آن نخواهد بود. حتما باید اطلاعات و ستون مرتبط، ارجاعی را به schema نداشته باشند تا بتوان آن schema را حذف کرد.
محتوای اسکیمای ذخیره شده به شکل xsd تعریف شده، ذخیره سازی نمی‌شود. بلکه اطلاعات آن تجزیه شده و سپس در جداول سیستمی SQL Server ذخیره می‌گردند. هدف از اینکار، بالا بردن سرعت اعتبارسنجی typed XMLها است.
بنابراین بدیهی است در این حالت اطلاعاتی مانند commnets موجود در xsd تهیه شده در بانک اطلاعاتی ذخیره نمی‌گردند.
برای بازیابی اطلاعات اسکیمای ذخیره شده می‌توان از متد xml_schema_namespace استفاده کرد:
 declare @x xml
select @x = xml_schema_namespace(N'dbo', N'geocol')
print convert(varchar(max), @x)
برای تعریف و یا تغییر یک XML Schema نیاز به دسترسی مدیریتی یا dbo است (به صورت پیش فرض). همچنین برای استفاده از Schema تعریف شده، کاربر متصل به SQL Server باید دسترسی Execute و References نیز داشته باشد.



نحوه‌ی ویرایش یک schema collection موجود

چند نکته:
- امکان alter یک schema collection وجود دارد.
- می‌توان یک schema جدید را به collection موجود افزود.
- امکان افزودن (و نه تغییر) نوع‌های یک schema موجود، میسر است.
- امکان drop یک اسکیما از collection موجودی وجود ندارد. باید کل collection را drop کرد و سپس آن‌را تعریف نمود.
- جداولی با فیلدهای nvarchar را می‌توان به فیلدهای XML تبدیل کرد و برعکس.
- امکان تغییر یک فیلد XML به حالت untyped و برعکس وجود دارد.

فرض کنید که می‌خواهیم اسکیمای متناظر با یک ستون XML را تغییر دهیم. ابتدا باید آن ستون XML ایی را Alter کرده و قید اسکیمای آن‌را برداریم. سپس باید اسکیمای موجود را drop و مجددا ایجاد کرد. همانطور که پیشتر ذکر شد، اگر اسکیمایی در حال استفاده باشد، قابل drop نیست. در ادامه مجددا باید ستون XML ایی را تغییر داده و اسکیمای آن‌را معرفی کرد.
روش دوم مدیریت این مساله، اجازه دادن به حضور بیش از یک اسکیما در مجموعه است. به عبارتی نگارش‌بندی اسکیما که به نحو ذیل قابل انجام است:
 alter XML SCHEMA COLLECTION geocol add @x
در اینجا به collection موجود، یک اسکیمای جدید (برای مثال نگارش دوم اسکیمای فعلی) اضافه می‌شود. در این حالت geocol، هر دو نوع اسکیمای موجود را پشتیبانی خواهد کرد.



نحوه‌ی import یک فایل xsd و ذخیره آن به صورت اسکیما

اگر بخواهیم یک فایل xsd موجود را به عنوان xsd معرفی کنیم می‌توان از دستورات ذیل کمک گرفت:
 declare @x xml
set @x = (select * from openrowset(bulk 'c:\path\file.xsd', single_blob) as x)
CREATE XML SCHEMA COLLECTION geocol2 AS @x
در اینجا به کمک openrowset فایل xsd موجود، در یک متغیر xml بارگذاری شده و سپس در دستور ایجاد یک اسکیما کالکشن جدید استفاده می‌شود.
از openrowset برای خواندن یک فایل xml موجود، جهت insert محتوای آن در بانک اطلاعاتی نیز می‌توان استفاده کرد.



محدودیت‌های XML Schema در SQL Server

تمام استاندارد XML Schema در SQL Server پشتیبانی نمی‌شود و همچنین این مورد از نگارشی به نگارشی دیگر نیز ممکن است تغییر یافته و بهبود یابد. برای مثال در SQL Server 2005 از xs:any پشتیبانی نمی‌شود اما در SQL Server 2008 این محدودیت برطرف شده‌است. همچنین مواردی مانند xs:include، xs:redefine، xs:notation، xs:key، xs:keyref و xs:unique در SQL Server پشتیبانی نمی‌شوند.



یک نکته‌ی تکمیلی

برنامه‌ای به نام xsd.exe به همراه Visual Studio ارائه می‌شود که قادر است به صورت خودکار از یک فایل XML موجود، XML Schema تولید کند. اطلاعات بیشتر 
نظرات مطالب
AngularJS #4
با سلام؛
۱- مفهوم این عبارت رو لطفا توضیح بدید:
«در متد addComment وقتی که دیدگاه مورد نظر اضافه شد، به آرایه‌ی کامنت‌ها یک کامنت جدید می‌افزاییم و چون انقیاد داده دو طرفه است، بالافاصله دیدگاه جدید نیز در view به نمایش در می‌آید.»
این بلافاصله نشون میده از چی استفاده میکنه؟

۲- من تابع  Remvoe رو نوشتم ولی کار نمی‌کنه. یه تغییراتی دادم که آیدی رو  درست بفرست ولی به تابع اصلا وارد نمیشه.
    <button type="button" style="float:right;cursor:pointer;" ng-click="remove({{comment.id}},$Index);">X</button>
خطا :
"Error: [$parse:syntax] Syntax Error: Token '{' invalid key at column 9 of the expression [remove({{comment.id}},$Index);] starting at [{comment.id}},$Index);].