پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
مشکل در جمع کل
باید دیتاسورس شما باشد تا بتوان آن‌را دیباگ کرد. در کل سطر
aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
معادل است با
aggregateFunction.CustomAggregateFunction(new Sum());
و sum آن‌هم در سورس مجموعه قابل دریافت است. اگر نمونه پیش فرض آن برای شما مفید نیست، آن‌را تغییر داده و توسط متد CustomAggregateFunction (مانند کد فوق) نمونه جدید خود را مورد استفاده قرار دهید.
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت پنجم - اعمال تجمعی - بخش اول
امکان انجام محاسبات تجمعی، یکی از مواردی است که قدرت بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای را نمایش می‌دهد. توسط این نوع کوئری‌ها از محدوده‌ی CRUD (ثبت/ویرایش/به روز رسانی) خارج شده و وارد دنیای تصمیم‌گیری‌ها می‌شویم. تعداد مثال‌های اعمال تجمعی این سری قابل توجه‌است. به همین جهت در دو قسمت ارائه می‌شوند.


مثال 1: چه تعداد امکانات، توسط این مجموعه ارائه می‌شود؟
var count = context.Facilities.Count();
برای شمارش ساده‌ی تعداد ردیف‌های یک کوئری، از متد Count استفاده می‌شود که به صورت زیر ترجمه خواهد شد:



مثال 2: چه تعداد امکانات گران قیمتی توسط این مجموعه ارائه می‌شود؟
می‌خواهیم تعداد امکاناتی را بیابیم که guestcost آن‌ها بزرگتر یا مساوی 10 است.
var count = context.Facilities.Count(x => x.GuestCost >= 10);
این گزارش نسبت به مثال قبلی، یک Where را بیشتر دارد که می‌توان این شرط را در همان متد Count نیز ذکر کرد؛ با این خروجی نهایی:



مثال 3: هر کاربر چه تعدادی کاربر دیگری را توصیه کرده‌است؟
خروجی این گزارش بر اساس recommendedby و count باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID افراد.
var members = context.Members
                        .Where(member => member.RecommendedBy != null)
                        .GroupBy(member => member.RecommendedBy)
                        .Select(group => new
                        {
                            RecommendedBy = group.Key,
                            Count = group.Count()
                        })
                        .OrderBy(result => result.RecommendedBy)
                        .ToList();
در دو مثال قبل، تنها یک حاصل عددی را از گزارشات دریافت کردیم. اما در اینجا نیاز است به ازای هر شخص، تعداد توصیه شده‌های او محاسبه شوند. به همین جهت نیاز است اطلاعات را به ازای هر شخص مجزا، گروه بندی کرد و سپس متد Count را بر روی این گروه ویژه اعمال نمود و همینطور برای مابقی گروه‌ها. در اینجا GroupBy بر روی خاصیت RecommendedBy انجام شده‌است. این خاصیت در Select بعدی، همان group.Key استفاده شده‌است.



مثال 4: تعداد slots رزرو شد‌ه‌ی به ازای هر کدام از امکانات موجود را نمایش دهید.
جهت یادآوری از قسمت اول: «هر رزرو کردن مکان و امکاناتی در این مجموعه، «نیم ساعته» است. بنابراین Slots در اینجا به معنای تعداد نیم ساعت‌های رزرو کردن یک مکان خاص است؛ که به آن «half hour slots» نیز گفته می‌شود و زمان شروع این رزرو نیز ثبت می‌شود.»
خروجی این گزارش بر اساس facid و Total Slots باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID هر امکان موجود.
var facilities = context.Bookings
                                    .GroupBy(booking => booking.FacId)
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        FacId = group.Key,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderBy(result => result.FacId)
                                    .ToList();
در این گزارش بجای استفاده از متد Count، از متد Sum استفاده شده‌است. چون می‌خواهیم جمع slots را به ازای هر امکان موجود محاسبه کنیم، ابتدا گروه‌های مجزای این امکانات را تشکیل می‌دهیم و سپس Sum را به هر گروهی، به صورت مجزایی اعمال می‌کنیم. در اینجا group.Key دقیقا همان booking.FacId است و در متد Sum، امکان دسترسی به خواص booking نیز وجود دارد.



مثال 5: تعداد slots رزرو شد‌ه‌ی در ماه September 2012 را به ازای هر کدام از امکانات موجود، نمایش دهید.
خروجی این گزارش بر اساس facid و Total Slots باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID تعداد slots.
var date1 = new DateTime(2012, 09, 01);
var date2 = new DateTime(2012, 10, 01);

var facilities = context.Bookings
                                    .Where(booking => booking.StartTime >= date1
                                                        && booking.StartTime < date2)
                                    .GroupBy(booking => booking.FacId)
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        FacId = group.Key,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderBy(result => result.TotalSlots)
                                    .ToList();
این گزارش تنها یک قسمت Where را نسبت به گزارش قبلی بیشتر دارد و این Where باید دقیقا پیش‌از گروه بندی اطلاعات اعمال شود. به عبارتی ابتدا باید ردیف‌های اصلی گزارش مشخص باشند تا بتوان آن‌ها را گروه بندی کرد.



مثال 6: محاسبه کنید در سال 2012 و به ازای هر ماه مجزای آن، چه تعداد slots رزرو شده‌اند.
خروجی این گزارش بر اساس facid, month, Total Slots باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID و شماره‌ی ماه.
var date1 = new DateTime(2012, 01, 01);
var date2 = new DateTime(2013, 01, 01);

var facilities = context.Bookings
                                    .Where(booking => booking.StartTime >= date1
                                                        && booking.StartTime < date2)
                                    .GroupBy(booking => new { booking.FacId, booking.StartTime.Month })
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        group.Key.FacId,
                                        group.Key.Month,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderBy(result => result.FacId)
                                        .ThenBy(result => result.Month)
                                    .ToList();
دو نکته‌ی جدید در این گزارش نسبت به مثال‌های قبلی وجود دارند:
الف) می‌توان گروه بندی را بر روی بیش از یک ستون اعمال کرد. در این حالت در Select بعدی، group.Key به کل شیء گروه بندی شده‌، اشاره می‌کند.
ب) روش انتخاب ماه میلادی از یک خاصیت DateTime و گروه بندی بر اساس آن

که به صورت زیر ترجمه می‌شود:



مثال 7: چه تعداد کاربر مجموعه، حداقل یکبار امکاناتی را رزرو کرده‌اند؟

var count = context.Bookings.Select(booking => booking.MemId).Distinct().Count();
هدف از این گزارش، رسیدن به COUNT DISTINCT است.
- (*)COUNT یعنی بازگشت تعداد ردیف‌های نهایی گزارش.
- COUNT(address) یعنی بازگشت تعداد آدرس‌های غیرنال، در کل ردیف‌های نهایی گزارش.
- COUNT(DISTINCT address) یعنی بازگشت تعداد آدرس‌های غیرمشابه در کل ردیف‌های نهایی گزارش.

  COUNT DISTINCT را EF-Core به صورت ترکیبی از یک sub-query ترجمه می‌کند:



مثال 8: امکاناتی را لیست کنید که بیش از 1000 slots رزرو شده دارند.
خروجی این گزارش بر اساس facid و Total Slots باشد و مرتب شده‌ی بر اساس ID هر امکان موجود.
var facilities = context.Bookings
                                    .GroupBy(booking => booking.FacId)
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        FacId = group.Key,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .Where(result => result.TotalSlots > 1000)
                                    .OrderBy(result => result.FacId)
                                    .ToList();
در مثال‌های قبل، از Where جهت تشکیل تعداد ردیف‌های اصلی گزارش و سپس گروه بندی آن‌ها استفاده کردیم. در اینجا می‌خواهیم Where را بر روی نتیجه‌ی حاصل از گروه بندی اعمال کنیم. در کوئری LINQ فوق، خواص قابل دسترسی پس از Select نهایی، همان‌هایی هستند که توسط آن ارائه می‌شوند. این نوع Whereها در SQL حاصل به Having ترجمه خواهند شد:



مثال 9: میزان فروش کل هر امکان موجود را محاسبه کنید.
خروجی این گزارش بر اساس name, revenue باشد و مرتب شده‌ی بر اساس میزان فروش. بخاطر داشته باشید که میزان فروش کاربران ثبت نام شده با کاربران مهمان یکی نیست.
 var facilities =
                            context.Bookings.Select(booking =>
                                new
                                {
                                    booking.Facility.Name,
                                    Revenue = booking.MemId == 0 ?
                                            booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                            : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                                })
                                .GroupBy(b => b.Name)
                                .Select(group => new
                                {
                                    Name = group.Key,
                                    TotalRevenue = group.Sum(b => b.Revenue)
                                })
                                .OrderBy(result => result.TotalRevenue)
                                .ToList();
همانند تمام گروه بندی‌ها، ابتدا باید ردیف‌های اصلی گزارش را تشکیل داد و سپس بر روی آن‌ها گروه بندی نهایی را اعمال نمود. به همین جهت در ابتدا خاصیت محاسباتی Revenue را بر اساس کاربران مهمان با ID مساوی صفر و کاربران اصلی مجموعه، تشکیل داده و گروه بندی را به نام هر مجموعه اعمال می‌کنیم. سپس جمع Revenue محاسبه شده را به ازای هر گروه محاسبه کرده و نتیجه را بازگشت می‌دهیم.



مثال 10: کدامیک از امکانات موجود، میزان فروشی کمتر از 1000 داشته‌اند؟
خروجی این گزارش بر اساس name, revenue باشد و مرتب شده‌ی بر اساس میزان فروش. بخاطر داشته باشید که میزان فروش کاربران ثبت نام شده با کاربران مهمان یکی نیست.
var facilities =
                            context.Bookings.Select(booking =>
                                new
                                {
                                    booking.Facility.Name,
                                    Revenue = booking.MemId == 0 ?
                                            booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                            : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                                })
                                .GroupBy(b => b.Name)
                                .Select(group => new
                                {
                                    Name = group.Key,
                                    TotalRevenue = group.Sum(b => b.Revenue)
                                })
                                .Where(result => result.TotalRevenue < 1000)
                                .OrderBy(result => result.TotalRevenue)
                                .ToList();
این مورد نیز همانند گزارش 9 است که یک Where به نتیجه‌ی حاصل از آن اعمال شده که در خروجی نهایی به Having ترجمه می‌شود:



مثال 11: کدامیک از امکانات موجود، بیشترین slots رزرو شده را دارد؟

var item = context.Bookings
                                    .GroupBy(booking => booking.FacId)
                                    .Select(group => new
                                    {
                                        FacId = group.Key,
                                        TotalSlots = group.Sum(booking => booking.Slots)
                                    })
                                    .OrderByDescending(result => result.TotalSlots)
                                    .FirstOrDefault();
ساده‌ترین روش حل این مساله، گروه بندی اطلاعات بر اساس هر امکان موجود و سپس محاسبه‌ی TotalSlots هرکدام، به صورت مجزایی است. در ادامه ردیف‌های حاصل را بر اساس TotalSlots محاسبه شده، به صورت نزولی مرتب می‌کنیم. اولین ردیفی که در بالای گزارش قرار می‌گیرد همان FacId ای است که بیشترین TotalSlots را دارد.



کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
گروه بندی دینامیک(پویا) در StimulSoft

منظور از دینامیک این است که در زمان اجرا بتوان بر روی هرکدام از ستون‌ها گروه بندی را انجام داد و فقط محدود به ستون خاصی نباشیم.

همانطور که می‌دانید برای گروه بندی در Stimul باید دو باند Group Header  و Group Footer را در بالا و پایین باند Data قرار دهیم. 

پس از افزودن باندهای مورد نظر باید مشخص کنیم که گروه بندی براساس کدام ستون صورت بگیرد.

با دابل کلیک بر روی GroupHeaderBand پنجره مربوطه باز خواهد شد. 

در اینجا می‌توان از زبانه‌ی Data Column  ستون مد نظر را برای گروه بندی، انتخاب کرد و همچنین به کمک Sort Direction، صعودی و یا نزولی بودن آن‌را مشخص کرد.

حال اگر بخواهیم براساس ستونی که در زمان اجرای برنامه مشخص می‌شود گروه بندی کنیم، چکار باید بکنیم؟ برای اینکار میتوان متغیری را که حاوی نام ستون مدنظر ماست، به Stimul  ارسال کرد و براساس آن گروه بندی را انجام داد.

برای همین منظور متغیری به نام CategoryName را در Stimul  تعریف کرده و در زمان اجرای برنامه نام ستون را به آن ارسال می‌نمائیم. برای انجام اینکار همانند حالت قبل بر روی GroupHeaderBand دابل کلیک می‌کنیم؛ اما این بار از پنجره باز شده وارد زبانه‌ی Expression می‌شویم. 

یکی از توابعی که میتواند نیاز ما را مرتفع کند Switch  است.

{Switch(CategoryName == تاریخ , Table1.Date, CategoryName == مشتری , Table1.CustomerName )}

نظرات مطالب
T4MVC : یکی از الزامات مدیریت پروژه‌های ASP.NET MVC
در Url‌ها که همین آدرس بالا رو زده بود ولی از اونجا که شما گفتید آدرس درخواستی، قسمت‌های مختلف Layout رو چک کردم و خطا رو پیدا کردم و لینک رو صحیح ارسال نکرده بودم که اصلاح شد
متشکرم
مطالب
طریقه بررسی صحت کدملی به کمک متدهای الحاقی
برای بررسی صحت کدملی باید کمی با ساختار این کد آشنا شویم. کد ملی 6-761161-007 را در نظر بگیرید. همانطور که مشاهده می‌کنید این کد به 3 قسمت تقسیم شده است. قسمت اول که یک عدد 3 رقمی است نشان دهنده محل تولد فرد است. 6 رقم وسط شماره شناسایی فرد و رقم آخر، رقم کنترل است. در حقیقت ساختار 9 رقم اول طبق الگوریتمی قابل بررسی است که خروجی آن الگوریتم همان رقم آخر است. اگر خروجی الگوریتم با رقم کنترل برابر باشد می‌توان گفت کدملی وارد شده معتبر است و در غیر اینصورت کدملی معتبر نخواهد بود.
برای این منظور دو متدالحاقی زیر به پروژه DNT.Extensions اضافه شده است که بدنه آنها به شرح زیر است:
        /// <summary>
        /// Validate IR National Code
        /// </summary>
        /// <param name="nationalcode">National Code</param>
        /// <returns></returns>
        public static bool IsValidNationalCode(this string nationalcode)
        {
            int last;
            return nationalcode.IsValidNationalCode(out last);
        }

        /// <summary>
        /// Validate IR National Code
        /// </summary>
        /// <param name="nationalcode">National Code</param>
        /// <param name="lastNumber">Last Number Of National Code</param>
        /// <returns></returns>
        public static bool IsValidNationalCode(this string nationalcode, out int lastNumber)
        {
            lastNumber = -1;
            if (!nationalcode.IsItNumber()) return false; 
            var array = nationalcode.ToCharArray();
            if (array.Length != 10) return false;
            var j = 10;
            var sum = 0;
            for (var i = 0; i < array.Length - 1; i++)
            {
                sum += Int32.Parse(array[i].ToString(CultureInfo.InvariantCulture)) * j;
                j--;
            }
            var div = sum / 11;
            var r = div * 11;
            var diff = Math.Abs(sum - r);

            if (diff <= 2)
            {
                lastNumber = diff;
                return diff == Int32.Parse(array[9].ToString(CultureInfo.InvariantCulture));
            }
            var temp = Math.Abs(diff - 11);
            lastNumber = temp;
            return temp == Int32.Parse(array[9].ToString(CultureInfo.InvariantCulture));
        }
طریقه استفاده از این متدها نیز به شرح ذیل است:
bool b = "0077611616".IsValidNationalCode();
پی نوشت:
لطفاً بخش نظرات خوانندگان را نیز دنبال کنید.
مطالب
WebStorage: قسمت دوم
در این مقاله قصد داریم نحوه‌ی کدنویسی webstorage را با کتابخانه‌هایی که در مقاله قبل معرفی کردیم بررسی کنیم.
ابتدا روش ذخیره سازی و بازیابی متداول آن را بررسی میکنیم که تنها توسط دو تابع صورت می‌گیرد. مطلب زیر برگرفته از w3Schools است:
دسترسی به شیء webstorage به صورت زیر امکان پذیر است:
window.localStorage
window.sessionStorage
ولی بهتر است قبل از ذخیره و بازیابی، از پشتیبانی مرورگر از webstorage اطمینان حاصل نمایید:
if(typeof(Storage) !== "undefined") {
    // Code for localStorage/sessionStorage.
} else {
    // Sorry! No Web Storage support..
}
برای ذخیره سازی و سپس خواندن به شکل زیر عمل می‌کنیم:
localStorage.setItem("lastname", "Smith");

//========================
localStorage.getItem("lastname");
خواندن می‌تواند حتی به شکل زیر هم صورت بگیرد:
var a=localStorage.lastname;
استفاده از store.js برای مرورگرهایی که از webstorage پشتیبانی نمی‌کنند به شکل زیر است:
//ذخیره مقدار
store.set('username', 'marcus')

//بازیابی مقدار
store.get('username')

//حذف مقدار
store.remove('username')

//حذف تمامی مقادیر ذخیره شده
store.clear()

//ذخیره ساختار
store.set('user', { name: 'marcus', likes: 'javascript' })

//بازیابی ساختار به شکل قبلی
var user = store.get('user')
alert(user.name + ' likes ' + user.likes)

//تغییر مستقیم مقدار قبلی
store.getAll().user.name == 'marcus'

//بازخوانی تمام مقادیر ذخیر شده توسط یک حلقه
store.forEach(function(key, val) {
    console.log(key, '==', val)
})
همچنین بهتر هست از یک فلگ برای بررسی فعال بودن storage استفاده نمایید. به این دلیل که گاهی کاربرها از پنجره‌های private استفاده می‌کنند که ردگیری اطلاعات آن ممکن نیست و موجب خطا می‌شود.
<script src="store.min.js"></script>
<script>
    init()
    function init() {
        if (!store.enabled) {
            alert('Local storage is not supported by your browser. Please disable "Private Mode", or upgrade to a modern browser.')
            return
        }
        var user = store.get('user')
        // ... and so on ...
    }
</script>
در صورتیکه بخشی از داده‌ها را توسط localstorage ذخیره نمایید و بخواهید از طریق storage به آن دسترسی داشته باشید، خروجی string خواهد بود؛ صرف نظر از اینکه شما عدد، شیء یا آرایه‌ای را ذخیره کرده‌اید.
در صورتیکه ساختار JSON را ذخیره کرده باشید، می‌توانید رشته برگردانده شده را با json.stringify و json.parse بازیابی و به روز رسانی کنید.
در حالت cross browser تهیه‌ی یک sessionStorage امکان پذیر نیست. ولی می‌توان به روش ذیل و تعیین یک زمان انقضاء آن را محدود کرد:
var storeWithExpiration = {
// دریافت کلید و مقدار و زمان انقضا به میلی ثانیه
    set: function(key, val, exp) {
//ایجاد زمان فعلی جهت ثبت تاریخ ایجاد
        store.set(key, { val:val, exp:exp, time:new Date().getTime() })
    },
    get: function(key) {
        var info = store.get(key)
//در صورتی که کلید داده شده مقداری نداشته باشد نال را بر میگردانیم
        if (!info) { return null }
//تاریخ فعلی را منهای تاریخ ثبت شده کرده و در صورتی که
//از مقدار میلی ثاینه بیشتر باشد یعنی منقضی شده و نال بر میگرداند
        if (new Date().getTime() - info.time > info.exp) { return null }
        return info.val
    }
}

// استفاده عملی از کد بالا
// استفاده از تایمر جهت نمایش واکشی داده‌ها قبل از نقضا و بعد از انقضا
storeWithExpiration.set('foo', 'bar', 1000)
setTimeout(function() { console.log(storeWithExpiration.get('foo')) }, 500) // -> "bar"
setTimeout(function() { console.log(storeWithExpiration.get('foo')) }, 1500) // -> null

مورد بعدی استفاده از سورس  cross-storage  است. اگر به یاد داشته باشید گفتیم یکی از احتمالاتی که برای ما ایجاد مشکل می‌کند، ساب دومین هاست که ممکن است دسترسی ما به یک webstorage را از ساب دومین دیگر از ما بگیرد.
این کتابخانه به دو جز تقسیم شده است یکی هاب Hub و دیگری Client .
ابتدا نیاز است که هاب را آماده سازی و با ارائه یک الگو از آدرس وب، مجوز عملیات را دریافت کنیم. در صورتیکه این مرحله به فراموشی سپرده شود، انجام هر نوع عمل روی دیتاها در نظر گرفته نخواهد شد.
CrossStorageHub.init([
  {origin: /\.example.com$/,            allow: ['get']},
  {origin: /:\/\/(www\.)?example.com$/, allow: ['get', 'set', 'del']}
]);
حرف $ در انتهای عبارت باعث مشود که دامنه‌ها با دقت بیشتری در Regex بررسی شوند و دامنه زیر را معتبر اعلام کند:
valid.example.com
ولی دامنه زیر را نامعتبر اعلام می‌کند:
invalid.example.com.malicious.com
همچنین می‌توانید تنظیماتی را جهت هدر‌های CSP و CORS، نیز اعمال نمایید:
{
  'Access-Control-Allow-Origin':  '*',
  'Access-Control-Allow-Methods': 'GET,PUT,POST,DELETE',
  'Access-Control-Allow-Headers': 'X-Requested-With',
  'Content-Security-Policy':      "default-src 'unsafe-inline' *",
  'X-Content-Security-Policy':    "default-src 'unsafe-inline' *",
  'X-WebKit-CSP':                 "default-src 'unsafe-inline' *",
}
پس کار را بدین صورت آغاز می‌کنیم، یک فایل به نام hub.htm درست کنید و هاب را آماده سازید:
hub.htm
<script type="text/javascript" src="~/Scripts/cross-storage/hub.js"></script>
<script>
 CrossStorageHub.init([
      {origin: /.*localhost:300\d$/, allow: ['get', 'set', 'del']}
    ]);
  </script>
کد بالا فقط درخواست‌های هاست لوکال را از پورتی که ابتدای آن با 300 آغاز می‌شود، پاسخ می‌دهد و مابقی درخواست‌ها را رد می‌کند. متدهای ایجاد، ویرایش و حذف برای این آدرس معتبر اعلام شده است. 
در فایل دیگر که کلاینت شناخته می‌شود باید فایل hub معرفی شود تا تنظیمات هاب خوانده شود:
var storage = new CrossStorageClient('http://localhost:3000/example/hub.html');

var setKeys = function () {
      
return storage.set('key1', 'foo').then(function() {
return storage.set('key2', 'bar');
      });
};
در خط اول، فایل هاب معرفی شده و تنظیمات روی این صفحه اعمال می‌شود. سپس در خطوط بعدی داده‌ها ذخیره می‌شوند. از آنجا که با هر یکبار ذخیره، return صورت می‌گیرد و تنها اجازه‌ی ورود یک داده را داریم، برای حل این مشکل متد then پیاده سازی شده است. متغیر setKeys شامل یک آرایه از کلیدها خواهد بود.
نحوه‌ی ذخیره سازی بدین شکل هم طبق مستندات صحیح است:
storage.onConnect().then(function() {

  return storage.set('key', {foo: 'bar'});

}).then(function() {

  return storage.set('expiringKey', 'foobar', 10000);

});
در کد بالا ابتدا یک داده دائم ذخیره شده است و در کد بعد یک داده موقت که بعد از 10 ثانیه اعتبار خود را از دست می‌دهد.
برای خواندن داده‌های ذخیره شده به نحوه زیر عمل می‌کنیم:
storage.onConnect().then(function() {
  return storage.get('key1');
}).then(function(res) {
  return storage.get('key1', 'key2', 'key3');
}).then(function(res) {
  // ...
});
کد بالا نحوه‌ی خواندن مقادیر را به شکل‌های مختلفی نشان میدهد و مقدار بازگشتی آن‌ها یک آرایه از مقادیر است؛ مگر اینکه تنها یک مقدار برگشت داده شود. مقدار بازگشتی در تابع بعدی به عنوان یک آرگومان در دسترس است. در صورتی که خطایی رخ دهد، قابلیت هندل آن نیز وجود دارد:
storage.onConnect()
    .then(function() {
      return storage.get('key1', 'key2');
    })

.then(function(res) {
      console.log(res); // ['foo', 'bar']
    })['catch'](function(err) {
      console.log(err);
    });
برای باقی مسائل چون به دست آوردن لیست کلیدهای ذخیره شده، حذف کلید‌های مشخص شده، پاکسازی کامل داده‌ها و ... به مستندات رجوع کنید.
در اینجا جهت سازگاری با مرورگرهای قدیمی خط زیر را به صفحه اضافه کنید:
<script src="https://s3.amazonaws.com/es6-promises/promise-1.0.0.min.js"></script>
ذخیره‌ی اطلاعات به شکل یونیکد، فضایی دو برابر کدهای اسکی میبرد و با توجه به محدود بودن حجم webstorage به 5 مگابایت ممکن است با کمبود فضا مواجه شوید. در صورتیکه قصد فشرده سازی اطلاعات را دارید می‌توانید از کتابخانه lz-string استفاده کنید. ولی توجه به این نکته ضروری است که در صورت نیاز، عمل فشرده سازی را انجام دهید و همینطوری از آن استفاده نکنید.

IndexedDB API
آخرین موردی که بررسی می‌شود استفاده از IndexedDB API است که با استفاده از آن میتوان با webstorage همانند یک دیتابیس رفتار کرد و به سمت آن کوئری ارسال کرد. 
var request = indexedDB.open("library");

request.onupgradeneeded = function() {
  // The database did not previously exist, so create object stores and indexes.
  var db = request.result;
  var store = db.createObjectStore("books", {keyPath: "isbn"});
  var titleIndex = store.createIndex("by_title", "title", {unique: true});
  var authorIndex = store.createIndex("by_author", "author");

  // Populate with initial data.
  store.put({title: "Quarry Memories", author: "Fred", isbn: 123456});
  store.put({title: "Water Buffaloes", author: "Fred", isbn: 234567});
  store.put({title: "Bedrock Nights", author: "Barney", isbn: 345678});
};

request.onsuccess = function() {
  db = request.result;
};
کد بالا ابتدا به دیتابیس library متصل می‌شود و اگر وجود نداشته باشد، آن را می‌سازد. رویداد onupgradeneeded برای اولین بار اجرا شده و در آن می‌توانید به ایجاد جداول و اضافه کردن داده‌های اولیه بپردازید؛ یا اینکه از آن جهت به ارتقاء ورژن دیتابیس استفاده کنید. خصوصیت result، دیتابیس باز شده یا ایجاد شده را باز می‌گرداند. در خط بعدی جدولی با کلید کد ISBN کتاب تعریف شده است. در ادامه هم دو ستون اندیس شده برای عنوان کتاب و نویسنده معرفی شده است که عنوان کتاب را یکتا و بدون تکرار در نظر گرفته است. سپس در جدولی که متغیر store به آن اشاره می‌کند، با استفاده از متد put، رکوردها داخل آن درج می‌شوند. در صورتیکه کار با موفقیت انجام شود رویداد onSuccess فراخوانی می‌گردد.
برای انجام عملیات خواندن و نوشتن باید از تراکنش‌ها استفاده کرد:
var tx = db.transaction("books", "readwrite");
var store = tx.objectStore("books");

store.put({title: "Quarry Memories", author: "Fred", isbn: 123456});
store.put({title: "Water Buffaloes", author: "Fred", isbn: 234567});
store.put({title: "Bedrock Nights", author: "Barney", isbn: 345678});

tx.oncomplete = function() {
  // All requests have succeeded and the transaction has committed.
};
در خط  اول ابتدا یک خط تراکنشی بین ما و جدول books با مجوز خواندن و نوشتن باز می‌شود و در خط بعدی جدول books را در اختیار می‌گیریم و همانند کد قبلی به درج داده‌ها می‌پردازیم. در صورتیکه عملیات با موفقیت به اتمام برسد، متغیر تراکنش رویدادی به نام oncomplete فراخوانی می‌گردد. در صورتیکه قصد دارید تنها مجوز خواندن داشته باشید، عبارت readonly را به کار ببرید.
var tx = db.transaction("books", "readonly");
var store = tx.objectStore("books");
var index = store.index("by_author");

var request = index.openCursor(IDBKeyRange.only("Fred"));
request.onsuccess = function() {
  var cursor = request.result;
  if (cursor) {
    // Called for each matching record.
    report(cursor.value.isbn, cursor.value.title, cursor.value.author);
    cursor.continue();
  } else {
    // No more matching records.
    report(null);
  }
};
در دو خط اول مثل قبل، تراکنش را دریافت می‌کنیم و از آنجا که می‌خواهیم داده را بر اساس نام نویسنده واکشی کنیم، ستون اندیس شده نام نویسنده را دریافت کرده و با استفاده از متد opencursor درخواست خود را مبنی بر واکشی رکوردهایی که نام نویسنده fred است، ارسال میداریم. در صورتیکه عملیات با موفقیت انجام گردد و خطایی دریافت نکنیم رویداد onsuccess فراخوانی می‌گردد. در این رویداد با دو حالت برخورد خواهیم داشت؛ یا داده‌ها یافت می‌شوند و رکوردها برگشت داده می‌شوند یا هیچ رکوردی یافت نشده و مقدار نال برگشت خواهد خورد. با استفاده از cursor.continue می‌توان داده‌ها را به ترتیب واکشی کرده و مقادیر رکورد را با استفاده خصوصیت value  به سمت تابع report ارسال کرد.
کدهای بالا همه در مستندات معرفی شده وجود دارند و ما پیشتر توضیح ابتدایی در مورد آن دادیم و برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به همان مستندات معرفی شده رجوع کنید. برای idexedDB هم می‌توانید از این منابع +  +  +  استفاده کنید که خود w3c منبع فوق العاده‌تری است.

مطالب دوره‌ها
متدهای توکار استفاده از نوع داده‌ای XML - قسمت دوم
امکان ترکیب داده‌های یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای و XML در SQL Server به کمک یک سری تابع کمکی خاص به نام‌های sql:variable و sql:column پیش بینی شده‌است. sql:variable امکان استفاده از یک متغیر T-SQL را داخل یک XQuery میسر می‌سازد و توسط sql:column می‌توان با یکی از ستون‌های ذکر شده در قسمت select، داخل XQuery کار کرد. در ادامه به مثال‌هایی در این مورد خواهیم پرداخت.

ابتدا جدول xmlTest را به همراه چند رکورد ثبت شده در آن، درنظر بگیرید:
 CREATE TABLE xmlTest
(
 id INT IDENTITY PRIMARY KEY,
 doc XML
)
GO
INSERT xmlTest VALUES('<Person name="Vahid" />')
INSERT xmlTest VALUES('<Person name="Farid" />')
INSERT xmlTest VALUES('<Person name="Mehdi" /><Person name="Hamid" />')
GO

استفاده از متد sql:column

در ادامه می‌خواهیم مقدار ویژگی name رکوردی را که نام آن Vahid است، به همراه id آن ردیف، توسط یک XQuery بازگشت دهیم:
 SELECT doc.query('
for $p in //Person
where $p/@name="Vahid"
return <li>{data($p/@name)} has id = {sql:column("xmlTest.id")}</li>
')
FROM xmlTest
یک sql:column حتما نیاز به یک نام ستون دو قسمتی دارد. قسمت اول آن نام جدول است و قسمت دوم، نام ستون مورد نظر.
در مورد متد data در قسمت قبل بیشتر بحث شد و از آن برای استخراج داده‌ی یک ویژگی در اینجا استفاده شده‌است. عبارات داخل {} نیز پویا بوده و به همراه سایر قسمت‌های ثابت return، ابتدا محاسبه و سپس بازگشت داده می‌شود.
اگر این کوئری را اجرا کنید، ردیف اول آن مساوی عبارت زیر خواهد بود
 <li>Vahid has id = 1</li>
به همراه دو ردیف خالی دیگر در ادامه. این ردیف‌های خالی به علت وجود دو رکورد دیگری است که با شرط where یاد شده تطابق ندارند.
یک روش برای حذف این ردیف‌های خالی استفاده از متد exist است به شکل زیر:
 SELECT doc.query('
for $p in //Person
where $p/@name="Vahid"
return <li>{data($p/@name)} has id = {sql:column("xmlTest.id")}</li>
')
FROM xmlTest
WHERE doc.exist('
for $p in //Person
where $p/@name="Vahid"
return <li>{data($p/@name)} has id = {sql:column("xmlTest.id")}</li>
')=1
در اینجا فقط ردیفی انتخاب خواهد شد که نام ویژگی آن Vahid است.
روش دوم استفاده از یک derived table و بازگشت ردیف‌های غیرخالی است:
 SELECT * FROM
(
 (SELECT doc.query('
 for $p in //Person
 where $p/@name="Vahid"
 return <li>{data($p/@name)} has id = {sql:column("xmlTest.id")}</li>
 ') AS col1
 FROM xmlTest)
) A
WHERE CONVERT(VARCHAR(8000), col1)<>''


استفاده از متد sql:variable

 DECLARE @number INT = 1
SELECT doc.query('
for $p in //Person
where $p/@name="Vahid"
return <li>{data($p/@name)} has number = {sql:variable("@number")}</li>
')
FROM xmlTest
در این مثال نحوه‌ی بکارگیری یک متغیر T-SQL را داخل یک XQuery توسط متد sql:variable ملاحظه می‌کنید.


استفاده از For XML برای دریافت یکباره‌ی تمام ردیف‌های XML

اگر کوئری معمولی ذیل را اجرا کنیم:
 SELECT doc.query('/Person') FROM xmlTest
سه ردیف خروجی را مطابق سه رکوردی که ثبت کردیم، بازگشت می‌دهد.
اما اگر بخواهیم این سه ردیف را با هم ترکیب کرده و تبدیل به یک نتیجه‌ی واحد کنیم، می‌توان از For XML به نحو ذیل استفاده کرد:
 DECLARE @doc XML
SET @doc = (SELECT * FROM xmlTest FOR XML AUTO, ELEMENTS)
SELECT @doc.query('/xmlTest/doc/Person')


بررسی متد xml.nodes

متد xml.nodes اندکی متفاوت است نسبت به تمام متدهایی که تاکنون بررسی کردیم. کار آن تجزیه‌ی محتوای XML ایی به ستون‌ها و سطرها می‌باشد. بسیار شبیه است به متد OpenXML اما کارآیی بهتری دارد.
 DECLARE @doc XML ='
<people>
  <person><name>Vahid</name></person>
  <person><name id="2">Farid</name></person>
  <person><name>Mehdi</name></person>
  <person><name>Hooshang</name><name id="1">Hooshi</name></person>
  <person></person>
</people>
'
در اینجا یک سند XML را درنظر بگیرید که از چندین نود شخص تشکیل شده‌است. اغلب آن‌ها دارای یک name هستند. چهارمین نود، دو نام دارد و آخری بدون نام است.
در ادامه قصد داریم این اطلاعات را تبدیل به ردیف‌هایی کنیم که هر ردیف حاوی یک نام است. اولین سعی احتمالا استفاده از متد value خواهد بود:
 SELECT @doc.value('/people/person/name', 'varchar(50)')
این روش کار نمی‌کند زیرا متد value، بیش از یک مقدار را نمی‌تواند بازگشت دهد. البته می‌توان از متد value به نحو زیر استفاده کرد:
 SELECT @doc.value('(/people/person/name)[1]', 'varchar(50)')
اما حاصل آن دقیقا چیزی نیست که دنبالش هستیم؛ ما دقیقا نیاز به تمام نام‌ها داریم و نه تنها یکی از آن‌ها را.
سعی بعدی استفاده از متد query است:
 SELECT @doc.query('/people/person/name')
در این حالت تمام نام‌ها را بدست می‌آوریم:
 <name>Vahid</name>
<name id="2">Farid</name>
<name>Mehdi</name>
<name>Hooshang</name>
<name id="1">Hooshi</name>
اما این حاصل دو مشکل را به همراه دارد:
الف) خروجی آن XML است.
ب) تمام این‌ها در طی یک ردیف و یک ستون بازگشت داده می‌شوند.

و این خروجی نیز چیزی نیست که برای ما مفید باشد. ما به ازای هر شخص نیاز به یک ردیف جداگانه داریم. اینجا است که متد xml.nodes مفید واقع می‌شود:
 SELECT
tab.col.value('text()[1]', 'varchar(50)') AS name,
tab.col.query('.'),
tab.col.query('..')
from @doc.nodes('/people/person/name') AS tab(col)
خروجی متد xml.nodes یک table valued function است؛ یک جدول را باز می‌گرداند که دقیقا حاوی یک ستون می‌باشد. به همین جهت Alias آن‌را با tab col مشخص کرده‌ایم. tab متناظر است با جدول بازگشت داده شده و col متناظر است با تک ستون این جدول حاصل. این نام‌ها در اینجا مهم نیستند؛ اما ذکر آن‌ها اجباری است.
هر ردیف حاصل از این جدول بازگشت داده شده، یک اشاره‌گر است. به همین جهت نمی‌توان آن‌ها را مستقیما نمایش داد. هر سطر آن، به نودی که با آن مطابق XQuery وارد شده تطابق داشته است، اشاره می‌کند. در اینجا مطابق کوئری نوشته شده، هر ردیف به یک نود name اشاره می‌کند. در ادامه برای استخراج اطلاعات آن می‌توان از متد text استفاده کرد.
اگر قصد داشتید، اطلاعات کامل نود ردیف جاری را مشاهده کنید می‌توان از
 tab.col.query('.'),
استفاده کرد. دات در اینجا به معنای self است. دو دات (نقطه) پشت سرهم به معنای درخواست اطلاعات والد نود می‌باشد.
روش دیگر بدست آوردن مقدار یک نود را در کوئری ذیل مشاهده می‌کنید؛ value دات و data دات. خروجی  value مقدار آن نود است و خروجی data مقدار آن نود با فرمت XML.

 SELECT
tab.col.value('.', 'varchar(50)') AS name,
tab.col.query('data(.)'),
tab.col.query('.'),
tab.col.query('..')
from @doc.nodes('/people/person/name') AS tab(col)

همچنین اگر بخواهیم اطلاعات تنها یک نود خاص را بدست بیاوریم، می‌توان مانند کوئری ذیل عمل کرد:
 SELECT
tab.col.value('name[.="Farid"][1]', 'varchar(50)') AS name,
tab.col.value('name[.="Farid"][1]/@id', 'varchar(50)') AS id,
tab.col.query('.')
from @doc.nodes('/people/person[name="Farid"]') AS tab(col)

در مورد کار با جداول، بجای متغیرهای T-SQL نیز روال کار به همین نحو است:
 DECLARE @tblXML TABLE (
 id INT IDENTITY PRIMARY KEY,
 doc XML
 )

INSERT @tblXML VALUES('<person name="Vahid" />')
INSERT @tblXML VALUES('<person name="Farid" />')
INSERT @tblXML VALUES('<person />')
INSERT @tblXML VALUES(NULL)

SELECT
id,
doc.value('(/person/@name)[1]', 'varchar(50)') AS name
FROM @tblXML
در اینجا یک جدول حاوی ستون XML ایی ایجاد شده‌است. سپس چهار ردیف در آن ثبت شده‌اند. در آخر مقدار ویژگی نام این ردیف‌ها بازگشت داده شده‌است.


نکته : استفاده‌ی وسیع SQL Server از XML برای پردازش کارهای درونی آن

بسیاری از ابزارهایی که در نگارش‌های جدید SQL Server اضافه شده‌اند و یا مورد استفاده قرار می‌گیرند، استفاده‌ی وسیعی از امکانات توکار XML آن دارند. مانند:
Showplan، گراف‌های dead lock، گزارش پروسه‌های بلاک شده، اطلاعات رخدادها، SSIS Jobs، رخدادهای Trace و ...

مثال اول: کدام کوئری‌ها در Plan cache، کارآیی پایینی داشته و table scan را انجام می‌دهند؟

 CREATE PROCEDURE LookForPhysicalOps (@op VARCHAR(30))
AS
SELECT sql.text, qs.EXECUTION_COUNT, qs.*, p.*
FROM sys.dm_exec_query_stats AS qs
CROSS APPLY sys.dm_exec_sql_text(sql_handle) sql
CROSS APPLY sys.dm_exec_query_plan(plan_handle) p
WHERE query_plan.exist('
declare default element namespace "http://schemas.microsoft.com/sqlserver/2004/07/showplan";
/ShowPlanXML/BatchSequence/Batch/Statements//RelOp/@PhysicalOp[. = sql:variable("@op")]
') = 1
GO

EXECUTE LookForPhysicalOps 'Table Scan'
EXECUTE LookForPhysicalOps 'Clustered Index Scan'
EXECUTE LookForPhysicalOps 'Hash Match'
اطلاعات Query Plan در SQL Server با فرمت XML ارائه می‌شود. در اینجا می‌خواهیم یک سری متغیر مانند Clustered Index Scan و امثال آن‌را از ویژگی PhysicalOp آن کوئری بگیریم. بنابراین از متد  sql:variable کمک گرفته شده‌است.
اگر علاقمند هستید که اصل این اطلاعات را با فرمت XML مشاهده کنید، کوئری نوشته شده را تا پیش از where آن یکبار مستقلا اجرا کنید. ستون آخر آن query_plan نام دارد و حاوی اطلاعات XML ایی است.

مثال دوم:   استخراج اپراتورهای رابطه‌ای (RelOp) از یک Query Plan ذخیره شده

 WITH XMLNAMESPACES(DEFAULT N'http://schemas.microsoft.com/sqlserver/2004/07/showplan')
SELECT RelOp.op.value(N'../../@NodeId', N'int') AS ParentOperationID,
RelOp.op.value(N'@NodeId', N'int') AS OperationID,
RelOp.op.value(N'@PhysicalOp', N'varchar(50)') AS PhysicalOperator,
RelOp.op.value(N'@LogicalOp', N'varchar(50)') AS LogicalOperator,
RelOp.op.value(N'@EstimatedTotalSubtreeCost ', N'float') AS EstimatedCost,
RelOp.op.value(N'@EstimateIO', N'float') AS EstimatedIO,
RelOp.op.value(N'@EstimateCPU', N'float') AS EstimatedCPU,
RelOp.op.value(N'@EstimateRows', N'float') AS EstimatedRows,
cp.plan_handle AS PlanHandle,
st.TEXT AS QueryText,
qp.query_plan AS QueryPlan,
cp.cacheobjtype AS CacheObjectType,
cp.objtype AS ObjectType
FROM sys.dm_exec_cached_plans cp
CROSS APPLY sys.dm_exec_sql_text(cp.plan_handle) st
CROSS APPLY sys.dm_exec_query_plan(cp.plan_handle) qp
CROSS APPLY qp.query_plan.nodes(N'//RelOp') RelOp(op)
در اینجا کار کردن با WITH XMLNAMESPACES در حین استفاده از متد xml.nodes ساده‌تر است؛ بجای قرار دادن فضای نام در تمام کوئری‌های نوشته شده.


بررسی متد xml.modify

تا اینجا تمام کارهایی که صورت گرفت و نکاتی که بررسی شدند، به مباحث select اختصاص داشتند. اما insert، delete و یا update قسمتی از یک سند XML بررسی نشدند. برای این منظور باید از متد xml.modify استفاده کرد. از آن در عبارات update و یا set کمک گرفته شده و ورودی آن نباید نال باشد. در ادامه در طی مثال‌هایی این موارد را بررسی خواهیم کرد.
ابتدا فرض کنید که سند XML ما چنین شکلی را دارا است:
DECLARE @doc XML = '
<Invoice>
<InvoiceId>100</InvoiceId>
<CustomerName>Vahid</CustomerName>
<LineItems>
<LineItem>
<Sku>134</Sku>
<Quantity>10</Quantity>
<Description>Item 1</Description>
<UnitPrice>9.5</UnitPrice>
</LineItem>
<LineItem>
<Sku>150</Sku>
<Quantity>5</Quantity>
<Description>Item 2</Description>
<UnitPrice>1.5</UnitPrice>
</LineItem>
</LineItems>
</Invoice>
'
در ادامه قصد داریم یک نود جدید را پس از CustomerName اضافه کنیم.
 SET @doc.modify('
insert <InvoiceInfo><InvoiceDate>2014-02-10</InvoiceDate></InvoiceInfo>
after /Invoice[1]/CustomerName[1]
')

SELECT @doc
اینکار را با استفاده از دستور insert، به نحو فوق می‌توان انجام داد. از عبارت Set و متغیر doc مقدار دهی شده، کار شروع شده و سپس نود جدیدی پس از (after) اولین نود CustomerName موجود insert می‌شود. Select بعدی نتیجه را نمایش خواهد داد.
<Invoice>
  <InvoiceId>100</InvoiceId>
  <CustomerName>Vahid</CustomerName>
  <InvoiceInfo>
        <InvoiceDate>2014-02-10</InvoiceDate>
  </InvoiceInfo>
  <LineItems>
...

در SQL Server 2008 به بعد، امکان استفاده از متغیرهای T-SQL نیز در اینجا مجاز شده‌است:
 SET @x.modify('insert sql:variable("@x") into /doc[1]')
بنابراین اگر نیاز به تعریف متغیری در اینجا داشتید از جمع زدن رشته‌ها استفاده نکنید. حتما نیاز است متغیر تعریف شود و گرنه باخطای ذیل متوقف خواهید شد:
 The argument 1 of the XML data type method "modify" must be a string literal.


افزودن ویژگی‌های جدید به یک سند XML توسط متد xml.modify

اگر بخواهیم یک ویژگی (attribute) جدید را به نود خاصی اضافه کنیم می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 SET @doc.modify('
insert attribute status{"backorder"}
into /Invoice[1]
')

SELECT @doc
که خروجی دو سطر ابتدایی آن پس از اضافه شدن ویژگی status با مقدار backorder به نحو ذیل است:
 <Invoice status="backorder">
  <InvoiceId>100</InvoiceId>
....


حذف نودهای یک سند XML توسط متد xml.modify

اگر بخواهیم تمام LineItemها را حذف کنیم می‌توان نوشت:
 SET @doc.modify('delete /Invoice/LineItems/LineItem')
SELECT @doc
با این خروجی:
 <Invoice status="backorder">
  <InvoiceId>100</InvoiceId>
  <CustomerName>Vahid</CustomerName>
  <InvoiceInfo>
      <InvoiceDate>2014-02-10</InvoiceDate>
  </InvoiceInfo>
  <LineItems />
</Invoice>


به روز رسانی نودهای یک سند XML توسط متد xml.modify

اگر نیاز باشد تا مقدار یک نود را تغییر دهیم می‌توان از replace value of استفاده کرد:
 SET @doc.modify('replace value of
  /Invoice[1]/CustomerName[1]/text()[1]
  with "Farid"
')
SELECT @doc
با خروجی ذیل که در آن نام اولین مشتری با مقدار Farid جایگزین شده است:
 <Invoice status="backorder">
  <InvoiceId>100</InvoiceId>
  <CustomerName>Farid</CustomerName>
  <InvoiceInfo>
       <InvoiceDate>2014-02-10</InvoiceDate>
  </InvoiceInfo>
  <LineItems />
</Invoice>
replace value of فقط با یک نود کار می‌کند و همچنین، فقط مقدار آن نود را تغییر می‌دهد. به همین جهت از متد text استفاده شده‌است. اگر از text استفاده نشود با خطای ذیل متوقف خواهیم شد:
 The target of 'replace value of' must be a non-metadata attribute or an element with simple typed content.


به روز رسانی نودهای خالی توسط متد xml.modify

باید دقت داشت، نودهای خالی (بدون مقدار)، مانند LineItems پس از delete کلیه اعضای آن در مثال قبل، قابل replace نیستند و باید مقادیر جدید را در آن‌ها insert کرد. یک مثال:

 DECLARE @tblTest AS TABLE (xmlField XML)

INSERT INTO @tblTest(xmlField)
VALUES
 (
'<Sample>
   <Node1>Value1</Node1>
   <Node2>Value2</Node2>
   <Node3/>
</Sample>'
)
 
DECLARE @newValue VARCHAR(50) = 'NewValue'

UPDATE @tblTest
SET xmlField.modify(
'insert text{sql:variable("@newValue")} into
  (/Sample/Node3)[1] [not(text())]'
)

SELECT xmlField.value('(/Sample/Node3)[1]','varchar(50)') FROM @tblTest
در این مثال اگر از replace value of برای مقدار دهی نود سوم استفاده می‌شد:
 UPDATE @tblTest
SET xmlField.modify(
'replace value of (/Sample/Node3/text())[1]
  with sql:variable("@newValue")'
)
تغییری را پس از اعمال دستورات مشاهده نمی‌کردید؛ زیرا این المان ()text ایی را برای replace شدن ندارد.
مطالب
بازنویسی سطح دوم کش برای Entity framework 6
چندی قبل مطلبی را در مورد پیاده سازی سطح دوم کش در EF در این سایت مطالعه کردید. اساس آن مقاله‌ای بود که نحوه‌ی کش کردن اطلاعات حاصل از LINQ to Objects را بیان کرده بود (^). این مقاله پایه‌ی بسیاری از سیستم‌های کش مشابه نیز شده‌است (^ و ^ و ...).
مشکل مهم این روش عدم سازگاری کامل آن با EF است. برای مثال در آن تفاوتی بین (Include(x=>x.Tags و (Include(x=>x.Users وجود ندارد. به همین جهت در این نوع موارد، قادر به تولید کلید منحصربفردی جهت کش کردن اطلاعات یک کوئری مشخص نیست. در اینجا یک کوئری LINQ، به معادل رشته‌ای آن تبدیل می‌شود و سپس Hash آن محاسبه می‌گردد. این هش، کلید ذخیره سازی اطلاعات حاصل از کوئری، در سیستم کش خواهد بود. زمانیکه دو کوئری Include دار متفاوت EF، هش‌های یکسانی را تولید کنند، عملا این سیستم کش، کارآیی خودش را از دست می‌دهد. برای رفع این مشکل پروژه‌ی دیگری به نام EF cache ارائه شده‌است. این پروژه بسیار عالی طراحی شده و می‌تواند جهت ایده دادن به تیم EF نیز بکار رود. اما در آن فرض بر این است که شما می‌خواهید کل سیستم را در یک کش قرار دهید. وارد مکانیزم DBCommand و DataReader می‌شود و در آن‌جا کار کش کردن تمام کوئری‌ها را انجام می‌دهد؛ مگر آنکه به آن اعلام کنید از کوئری‌های خاصی صرفنظر کند.
با توجه به این مشکلات، روش بهتری برای تولید هش یک کوئری LINQ to Entities بر اساس کوئری واقعی SQL تولید شده توسط EF، پیش از ارسال آن به بانک اطلاعاتی به صورت زیر وجود دارد:
        private static ObjectQuery TryGetObjectQuery<T>(IQueryable<T> source)
        {
            var dbQuery = source as DbQuery<T>;

            if (dbQuery != null)
            {
                const BindingFlags privateFieldFlags = 
                    BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance | BindingFlags.Public;

                var internalQuery =
                    source.GetType().GetProperty("InternalQuery", privateFieldFlags)
                        .GetValue(source);

                return
                    (ObjectQuery)internalQuery.GetType().GetProperty("ObjectQuery", privateFieldFlags)
                        .GetValue(internalQuery);
            }

            return null;
        }
این متد یک کوئری LINQ مخصوص EF را دریافت می‌کند و با کمک Reflection، اطلاعات درونی آن که شامل ObjectQuery اصلی است را استخراج می‌کند. سپس فراخوانی متد objectQuery.ToTraceString بر روی حاصل آن، سبب تولید SQL معادل کوئری LINQ اصلی می‌گردد. همچنین objectQuery امکان دسترسی به پارامترهای تنظیم شده‌ی کوئری را نیز میسر می‌کند. به این ترتیب می‌توان به معادل رشته‌ای منطقی‌تری از یک کوئری LINQ رسید که قابلیت تشخیص JOINها و متد Include نیز به صورت خودکار در آن لحاظ شده‌است.

این اطلاعات، پایه‌ی تهیه‌ی کتابخانه‌ی جدیدی به نام EFSecondLevelCache گردید. برای نصب آن کافی است دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت صادر کنید:
 PM> Install-Package EFSecondLevelCache
سپس برای کش کردن کوئری معمولی مانند:
 var products = context.Products.Include(x => x.Tags).FirstOrDefault();
می‌توان از متد جدید Cacheable آن به نحو ذیل استفاده کرد (این روش بسیار تمیزتر است از روش مقاله‌ی قبلی و امکان استفاده‌ی از انواع و اقسام متدهای EF را به صورت متداولی میسر می‌کند):
 var products = context.Products.Include(x => x.Tags).Cacheable().FirstOrDefault(); // Async methods are supported too.

پس از آن نیاز است کدهای کلاس Context خود را نیز به نحو ذیل ویرایش کنید (به روز رسانی شده‌ی آن در اینجا):
namespace EFSecondLevelCache.TestDataLayer.DataLayer
{
    public class SampleContext : DbContext
    {
        // public DbSet<Product> Products { get; set; }
 
        public SampleContext()
            : base("connectionString1")
        {
        }
 
        public override int SaveChanges()
        {
            return SaveAllChanges(invalidateCacheDependencies: true);
        }
 
        public int SaveAllChanges(bool invalidateCacheDependencies = true)
        {
            var changedEntityNames = getChangedEntityNames();
            var result = base.SaveChanges();
            if (invalidateCacheDependencies)
            {
               new EFCacheServiceProvider().InvalidateCacheDependencies(changedEntityNames);
            }
            return result;
        }
 
        private string[] getChangedEntityNames()
        {
            return this.ChangeTracker.Entries()
                .Where(x => x.State == EntityState.Added ||
                            x.State == EntityState.Modified ||
                            x.State == EntityState.Deleted)
                .Select(x => ObjectContext.GetObjectType(x.Entity.GetType()).FullName)
                .Distinct()
                .ToArray();
        }
    }
}
متد InvalidateCacheDependencies سبب می‌شود تا اگر تغییری در بانک اطلاعاتی رخ‌داد، به صورت خودکار کش‌های کوئری‌های مرتبط غیر معتبر شوند و برنامه اطلاعات قدیمی را از کش نخواند.


کدهای کامل این پروژه را از مخزن کد ذیل می‌توانید دریافت کنید:
EFSecondLevelCache



پ.ن.
این کتابخانه هم اکنون در سایت جاری در حال استفاده است.