مطالب
سرعت واکشی اطلاعات در List و Dictionary
دسترسی به داده‌ها پیش شرط انجام همه‌ی منطق‌های اکثر نرم افزار‌های تجاری می‌باشد. داده‌های ممکن در حافظه ، پایگاه داده ، فایل‌های فیزیکی و هر منبع دیگری قرار گرفته باشند.
هنگامی که حجم داده‌ها کم باشد شاید روش دسترسی و الگوریتم مورد استفاده اهمیتی نداشته باشد اما با افزایش حجم داده‌ها روش‌های بهینه‌تر تاثیر مستقیم در کارایی برنامه دارند.
در این مثال سعی بر این است که در یک سناریوی خاص تفاوت بین Dictionary و List را بررسی کنیم :
فرض کنید 2 کلاس Student  و Grade موجود است که وظیفه‌ی نگهداری اطلاعات دانش آموز و نمره را بر عهده دارند.
    public class Grade
    {
        public Guid StudentId { get; set; }
        public string Value { get; set; }

        public static IEnumerable<Grade> GetData()
        {
            for (int i = 0; i < 10000; i++)
            {
                yield return new Grade
                                 {
                                     StudentId = GuidHelper.ListOfIds[i], Value = "Value " + i
                                 };
            }
        }
    }

    public class Student
    {
        public Guid Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Grade { get; set; }

        public static IEnumerable<Student> GetStudents()
        {
            for (int i = 0; i < 10000; i++)
            {
                yield return new Student
                                 {
                                     Id = GuidHelper.ListOfIds[i],
                                     Name = "Name " + i
                                 };
            }
        }
    }
از کلاس GuidHelper برای تولید و نگهداری شناسه‌های یکتا برای دانش آموز کمک گرفته شده است :
    public class GuidHelper
    {
        public static List<Guid> ListOfIds=new List<Guid>();

        static GuidHelper()
        {
            for (int i = 0; i < 10000; i++)
            {
                ListOfIds.Add(Guid.NewGuid());
            }
        }
    }
سپس لیستی از دانش آموزان و نمرات را درون حافظه ایجاد کرده و با یک حلقه  نمره‌ی هر دانش آموز به Property مورد نظر مقدار داده می‌شود.

ابتدا از LINQ روی لیست برای پیدا کردن نمره‌ی مورد نظر استفاده کرده و در روش دوم برای پیدا کردن نمره‌ی هر دانش آموز از Dictionary  استفاده شده :
    internal class Program
    {
        private static void Main(string[] args)
        {
            var stopwatch = new Stopwatch();
            List<Grade> grades = Grade.GetData().ToList();
            List<Student> students = Student.GetStudents().ToList();

            stopwatch.Start();
            foreach (Student student in students)
            {
                student.Grade = grades.Single(x => x.StudentId == student.Id).Value;
            }
            stopwatch.Stop();
            Console.WriteLine("Using list {0}", stopwatch.Elapsed);
            stopwatch.Reset();
            students = Student.GetStudents().ToList();
            stopwatch.Start();
            Dictionary<Guid, string> dictionary = Grade.GetData().ToDictionary(x => x.StudentId, x => x.Value);

            foreach (Student student in students)
            {
                student.Grade = dictionary[student.Id];
            }
            stopwatch.Stop();
            Console.WriteLine("Using dictionary {0}", stopwatch.Elapsed);
            Console.ReadKey();
        }
    }
نتیجه‌ی مقایسه در سیستم من اینگونه می‌باشد :



همانگونه که مشاهده می‌شود در این سناریو خواندن نمره از روی Dictionary بر اساس 'کلید' بسیار سریع‌تر از انجام یک پرس و جوی LINQ روی لیست است.

زمانی که از LINQ on list
   student.Grade = grades.Single(x => x.StudentId == student.Id).Value;
برای پیدا کردن مقدار مورد نظر یک به یک روی اعضا لیست حرکت می‌کند تا به مقدار مورد نظر برسد در نتیجه پیچیدگی زمانی آن O n هست. پس هر چه میزان داده‌ها بیشتر باشد این روش کند‌تر می‌شود.

زمانی که از Dictonary
         student.Grade = dictionary[student.Id];
برای پیدا کردن مقدار استفاده می‌شود با اولین تلاش مقدار مورد نظر یافت می‌شود پس پیچیدگی زمانی آن O 1 می‌باشد.

در نتیجه اگر نیاز به پیدا کردن اطلاعات بر اساس یک مقدار یکتا یا کلید باشد تبدیل اطلاعات به Dictionary و خواندن از آن بسیار به صرفه‌تر است.

تفاوت این 2 روش وقتی مشخص می‌شود که میزان داده‌ها زیاد باشد.

در همین رابطه (1 ، 2

DictionaryVsList.zip
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 3 - انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر
ایجاد نام جداول به صورت جمع (Pluralized) و داینامیک :
اگه از روش خودکار کردن تعاریف DbSet ها استفاده کرده باشیم چون دیگر در داخل کلاس Context برنامه، Dbset تعریف نمی‌شود معمولا برای نام گذاری جداول که به صورت جمع باشند از اتریبیوت Table استفاده می‌کنیم.
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

[Table("Users")]
public class User : BaseEntity
{
    public long Id { get; set; }

    [Required]
    public string FullName { get; set; } = null!;
}
برای اینکه نام جداول به صورت خودکار به صورت جمع ایجاد شوند میتوان از این متد استفاده کرد:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;
using System.Reflection;

namespace ProjectName.Common.EfHelpers;

public static class EfToolkit
{
    /// <summary>
    /// ایجاد نام موجودیت‌ها
    /// نام موجودیت اگر اتریبیوت تیبل داشته باشد
    /// از همان نام استفاده میشود و اگر نداشته باشد
    /// نامش جمع بسته میشود
    /// </summary>
    /// <param name="builder"></param>
    public static void MakeTableNamesPluralized(this ModelBuilder builder)
    {
        var entityTypes = builder.Model.GetEntityTypes();

        foreach (var entityType in entityTypes)
        {
            // Get the CLR type of the entity
            var entityClrType = entityType.ClrType;
            var hasTableAttribute = entityClrType.GetCustomAttribute<TableAttribute>();

            // Apply the pluralized table name for the entity
            if (hasTableAttribute is null)
            {
                // Get the pluralized table name
                var pluralizedTableName = GetPluralizedTableName(entityClrType);
                builder.Entity(entityClrType).ToTable(pluralizedTableName);
            }
        }
    }

    /// <summary>
    /// گرفتن نام تایپ و عوض کردن نام آن از مفرد به جمع
    /// Singular to plural
    /// Category => Categories
    /// Box => Boxes
    /// Bus => Buses
    /// Computer => Computers
    /// </summary>
    /// <param name="entityClrType"></param>
    /// <returns></returns>
    private static string GetPluralizedTableName(Type entityClrType)
    {
        // Example implementation (Note: This is a simple pluralization logic and might not cover all cases)
        var typeName = entityClrType.Name;
        if (typeName.EndsWith("y"))
        {
            // Substring(0, typeName.Length - 1)
            // Range indexer
            var typeNameWithoutY = typeName[..^1];
            return typeNameWithoutY + "ies";
        }

        if (typeName.EndsWith("s") || typeName.EndsWith("x"))
        {
            return typeName + "es";
        }
        return typeName + "s";
    }
}
نحوه فراخوانی در متد OnModelCreating:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
{
    // it should be placed here, otherwise it will rewrite the following settings!
    base.OnModelCreating(builder);
    builder.RegisterAllEntities(typeof(BaseEntity));
    builder.MakeTableNamesPluralized();
    builder.ApplyConfigurationsFromAssembly(typeof(ApplicationDbContext).Assembly);
}
هر موجودیتی که اتریبیوت Table داشته باشد از همان نام برای جدول استفاده می‌شود در غیر اینصورت نام انتیتی به صورت جمع ایجاد می‌گردد.
قبل از اینکه نام جداول نیز جمع بسته شود تمامی موجودیت‌ها به صورت خودکار اضافه می‌شوند.
public static class EfToolkit
{
    /// <summary>
    /// ثبت تمامی انتیتی‌ها
    /// <param name="builder"></param>
    /// <param name="type"></param>
    /// </summary>
    public static void RegisterAllEntities(this ModelBuilder builder, Type type)
    {
        var entities = type.Assembly.GetTypes()
            .Where(x => x.BaseType == type);
        foreach (var entity in entities)
            builder.Entity(entity);
    }
}  
هر کلاسی در لایه موجودیت‌ها از BaseEntity ارث بری کرده باشد به عنوان یک Entity شناخته می‌شود.
مطالب
فشرده سازی حجم فایل‌های PDF توسط iTextSharp
پیشتر در سایت جاری مطلبی را در مورد «بهینه سازی حجم فایل PDF تولیدی در حین کار با تصاویر در iTextSharp» مطالعه کرده‌اید. خلاصه آن به این نحو است که می‌توان در یک فایل PDF، ده‌ها تصویر را که تنها به یک فایل فیزیکی اشاره می‌کنند قرار داد. به این ترتیب حجم فایل نهایی تا حد بسیار قابل ملاحظه‌ای کاهش می‌یابد. البته آن مطلب در مورد تولید یک فایل PDF جدید صدق می‌کند. اما در مورد فایل‌های PDF موجود و از پیش آماده شده چطور؟


سؤال: آیا در فایل PDF ما تصاویر تکراری وجود دارند؟

نحوه یافتن تصاویر تکراری موجود در یک فایل PDF را به کمک iTextSharp در کدهای ذیل ملاحظه می‌کنید:
        public static int FindDuplicateImagesCount(string pdfFileName)
        {
            int count = 0;
            var pdf = new PdfReader(pdfFileName);

            var md5 = new MD5CryptoServiceProvider();
            var enc = new UTF8Encoding();
            var imagesHashList = new List<string>();

            int intPageNum = pdf.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= intPageNum; i++)
            {
                var page = pdf.GetPageN(i);
                var resources = PdfReader.GetPdfObject(page.Get(PdfName.RESOURCES)) as PdfDictionary;
                if (resources == null) continue;

                var xObject = PdfReader.GetPdfObject(resources.Get(PdfName.XOBJECT)) as PdfDictionary;
                if (xObject == null) continue;

                foreach (var name in xObject.Keys)
                {
                    var pdfObject = xObject.Get(name);
                    if (!pdfObject.IsIndirect()) continue;

                    var imgObject = PdfReader.GetPdfObject(pdfObject) as PdfDictionary;
                    if (imgObject == null) continue;

                    var subType = PdfReader.GetPdfObject(imgObject.Get(PdfName.SUBTYPE)) as PdfName;
                    if (subType == null) continue;

                    if (!PdfName.IMAGE.Equals(subType)) continue;

                    byte[] imageBytes = PdfReader.GetStreamBytesRaw((PRStream)imgObject);
                    var md5Hash = enc.GetString(md5.ComputeHash(imageBytes));

                    if (!imagesHashList.Contains(md5Hash))
                    {
                        imagesHashList.Add(md5Hash);
                    }
                    else
                    {
                        Console.WriteLine("Found duplicate image @page: {0}.", i);
                        count++;
                    }
                }
            }

            pdf.Close();
            return count;
        }
در این کد، از قابلیت‌های سطح پایین PdfReader استفاده شده است. یک فایل PDF از پیش آماده، توسط این شیء گشوده شده و سپس محتویات تصاویر آن یافت می‌شوند. در ادامه هش MD5 آن‌ها محاسبه و با یکدیگر مقایسه می‌شوند. اگر هش تکراری یافت شد، یعنی تصویر یافت شده تکراری است و این فایل قابلیت بهینه سازی و کاهش حجم (قابل ملاحظه‌ای) را دارا می‌باشد.


سؤال: چگونه اشیاء تکراری یک فایل PDF را حذف کنیم؟

کلاسی در iTextSharp به نام PdfSmartCopy وجود دارد که شبیه به عملیات فوق را انجام داده و یک کپی سبک از هر صفحه را تهیه می‌کند. سپس می‌توان این کپی‌ها را کنار هم قرار داد و فایل اصلی را مجددا بازسازی کرد:
    public class PdfSmartCopy2 : PdfSmartCopy
    {
        public PdfSmartCopy2(Document document, Stream os)
            : base(document, os)
        { }

        /// <summary>
        /// This is a forgotten feature in iTextSharp 5.3.4. 
        /// Actually its PdfSmartCopy is useless without this!
        /// </summary>
        protected override PdfIndirectReference CopyIndirect(PRIndirectReference inp, bool keepStructure, bool directRootKids)
        {
            return base.CopyIndirect(inp);
        }
    }

        public static void RemoveDuplicateObjects(string inFile, string outFile)
        {
            var document = new Document();
            var copy = new PdfSmartCopy2(document, new FileStream(outFile, FileMode.Create));
            document.Open();

            var reader = new PdfReader(inFile);

            var n = reader.NumberOfPages;
            for (int page = 0; page < n; )
            {
                copy.AddPage(copy.GetImportedPage(reader, ++page));
            }
            copy.FreeReader(reader);            

            document.Close();
        }
به نظر در نگارش iTextSharp 5.3.4 نویسندگان این کتابخانه اندکی فراموش کرده‌اند که باید تعدادی متد دیگر را نیز override کنند! به همین جهت کلاس PdfSmartCopy2 را مشاهده می‌کنید (اگر از نگارش‌های پایین‌تر استفاده می‌کنید، نیازی به آن نیست).
استفاده از آن هم ساده است. در متد RemoveDuplicateObjects، ابتدا هر صفحه موجود توسط متد GetImportedPage دریافت شده و به وهله‌ای از PdfSmartCopy اضافه می‌شود. در پایان کار، فایل نهایی تولیدی، حاوی عناصر تکراری نخواهد بود. احتمالا برنامه‌های PDF compressor تجاری را در گوشه و کنار اینترنت دیده‌اید. متد RemoveDuplicateObjects دقیقا همان کار را انجام می‌دهد. 
اگر علاقمند هستید که متد فوق را آزمایش کنید یک فایل جدید PDF را به صورت زیر ایجاد نمائید:
        private static void CreateTestFile()
        {
            using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
            {
                var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
                pdfDoc.Open();

                var table = new PdfPTable(new float[] { 1, 2 });
                table.AddCell(Image.GetInstance("01.png"));
                table.AddCell(Image.GetInstance("01.png"));
                pdfDoc.Add(table);
            }
        }
در این فایل دو وهله از تصویر 01.png به صفحه اضافه شده‌اند. بنابراین دقیقا دو تصویر در فایل نهایی تولیدی وجود خواهد داشت.
سپس متد RemoveDuplicateObjects را روی test.pdf تولید شده فراخوانی کنید. حجم فایل حاصل تقریبا نصف خواهد شد. از این جهت که PdfSmartCopy توانسته است بر اساس هش MD5 موجود در فایل PDF نهایی، موارد تکراری را یافته و ارجاعات را تصحیح کند.
در شکل زیر ساختار فایل test.pdf اصلی را ملاحظه می‌کنید. در اینجا img1 و img0 به دو stream متفاوت اشاره می‌کنند:


در شکل زیر همان test.pdf را پس از بکارگیری PDFSmartCopy ملاحظه می‌کنید:

اینبار دو تصویر داریم که هر دو به یک stream اشاره می‌کنند. تصاویر فوق به کمک برنامه iText RUPS تهیه شده‌اند.

مطالب
آشنایی با تست واحد و استفاده از کتابخانه Moq
تست واحد چیست؟

تست واحد ابزاری است برای مشاهده چگونگی عملکرد یک متد که توسط خود برنامه نویس نوشته میشود. به این صورت که پارامتر‌های ورودی، برای یک متد ساخته شده و آن متد فراخوانی و خروجی متد بسته به حالت مطلوب بررسی میشود. چنانچه خروجی مورد نظر مطلوب باشد تست واحد با موفقیت انجام میشود.


اهمیت انجام تست واحد چیست؟

درستی یک متد، مهمترین مسئله برای بررسی است و بارها مشاهده شده، استثناهایی رخ میدهند که توان تولید را به دلیل فرسایش تکراری رخداد میکاهند. نوشتن تست واحد منجر به این می‌شود چناچه بعدها تغییری در بیزنس متد ایجاد شود و ورودی و خروجی‌ها تغییر نکند، صحت این تغییر بیزنس، توسط تست بررسی مشود؛ حتی میتوان این تست‌ها را در build پروژه قرار داد و در ابتدای اجرای یک Solution تمامی تست‌ها اجرا و درستی بخش به بخش اعضا چک شوند.


شروع تست واحد:

یک پروژه‌ی ساده را داریم برای تعریف حساب‌های بانکی شامل نام مشتری، مبلغ سپرده، وضعیت و 3 متد واریز به حساب و برداشت از حساب و تغییر وضعیت حساب که به صورت زیر است:
    /// <summary>
    /// حساب بانکی
    /// </summary>
    public class Account
    {
        /// <summary>
        /// مشتری
        /// </summary>
        public string Customer { get; set; }
        /// <summary>
        /// موجودی حساب
        /// </summary>
        public float Balance { get; set; }
        /// <summary>
        /// وضعیت
        /// </summary>
        public bool Active { get; set; }

        public Account(string customer, float balance)
        {
            Customer = customer;
            Balance = balance;
            Active = true;
        }
        /// <summary>
        /// افزایش موجودی / واریز به حساب
        /// </summary>
        /// <param name="amount">مبلغ واریز</param>
        public void Credit(float amount)
        {
            if (!Active)
                throw new Exception("این حساب مسدود است.");
            if (amount < 0)
                throw new ArgumentOutOfRangeException("amount");
            Balance += amount;
        }
        /// <summary>
        /// کاهش موجودی / برداشت از حساب
        /// </summary>
        /// <param name="amount">مبلغ برداشت</param>
        public void Debit(float amount)
        {
            if (!Active)
                throw new Exception("این حساب مسدود است.");
            if (amount < 0)
                throw new ArgumentOutOfRangeException("amount");
            if (Balance < amount)
                throw new ArgumentOutOfRangeException("amount");
            Balance -= amount;
        }
        /// <summary>
        /// انسداد / رفع انسداد
        /// </summary>
        public void ChangeStateAccount()
        {
            Active = !Active;
        }
    }
تابع اصلی نیز به صورت زیر است:
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var account = new Account("Ali",1000);

            account.Credit(4000);
            account.Debit(2000);
            Console.WriteLine("Current balance is ${0}", account.Balance);
            Console.ReadKey();
        }
    }
به Solution، یک پروژه از نوع تست واحد اضافه میکنیم.
در این پروژه ابتدا Reference ایی از پروژه‌ای که مورد تست هست میگیریم. سپس در کلاس تست مربوطه شروع به نوشتن متدی برای انواع تست متدهای پروژه اصلی میکنیم.
توجه داشته باشید که Data Annotation‌های بالای کلاس تست و متدهای تست، در تعیین نوع نگاه کامپایلر به این بلوک‌ها موثر است و باید این مسئله به درستی رعایت شود. همچنین در صورت نیاز میتوان از کلاس StartUp برای شروع تست استفاده کرد که عمدتا برای تعریف آن از نام ClassInit استفاده میشود و در بالای آن از [ClassInitialize] استفاده میشود.
در Library تست واحد میتوان به دو صورت چگونگی صحت عملکرد یک تست را بررسی کرد: با استفاده از Assert و با استفاده از ExpectedException، که در زیر به هر دو صورت آن میپردازیم.
    [TestClass]
    public class UnitTest
    {
        /// <summary>
        /// تعریف حساب جدید و بررسی تمامی فرآیند‌های معمول روی حساب
        /// </summary>
        [TestMethod]
        public void Create_New_Account_And_Check_The_Process()
        {
            //Arrange
            var account = new Account("Hassan", 4000);
            var account2 = new Account("Ali", 10000);
            //Act
            account.Credit(5000);
            account2.Debit(3000);
            account.ChangeStateAccount();
            account2.Active = false;
            account2.ChangeStateAccount();
            //Assert
            Assert.AreEqual(account.Balance,9000);
            Assert.AreEqual(account2.Balance,7000);
            Assert.IsTrue(account2.Active);
            Assert.AreEqual(account.Active,false);
        }
همانطور که مشاهده میشود ابتدا در قسمت Arrange، خوراک تست آماده میشود. سپس در قسمت Act، فعالیت‌هایی که زیر ذره بین تست هستند صورت می‌پذیرند و سپس در قسمت Assert درستی مقادیر با مقادیر مورد انتظار ما مطابقت داده میشوند.
برای بررسی خطاهای تعیین شده هنگام نوشتن یک متد نیز میتوان به صورت زیر عمل کرد:
        /// <summary>
        /// زمانی که کاربر بخواهد به یک حساب مسدود واریز کند باید جلوی آن گرفته شود.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof (Exception))]
        public void When_Deactive_Account_Wants_To_add_Credit_Should_Throw_Exception()
        {
            //Arrange
            var account = new Account("Hassan", 4000) {Active = false};
            //Act
            account.Credit(4000);
            //Assert
            //Assert is handled with ExpectedException
        }

        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof (ArgumentOutOfRangeException))]
        public void When_Customer_Wants_To_Debit_More_Than_Balance_Should_Throw_ArgumentOutOfRangeException()
        {
            //Arrange
            var account = new Account("Hassan", 4000);
            //Act
            account.Debit(5000);
            //Assert
            //Assert is handled with ArgumentOutOfRangeException
        }
همانطور که مشخص است نام متد تست باید کامل و شفاف به صورتی انتخاب شود که بیانگر رخداد درون متد تست باشد. در این متدها Assert مورد انتظار با DataAnnotation که پیش از این توضیح داده شد کنترل گردیده است و بدین صورت کار میکند که وقتی Act انجام میشود، متد بررسی می‌کند تا آن Assert رخ بدهد.


استفاده از Library Moq در تست واحد

ابتدا باید به این توضیح بپردازیم که این کتابخانه چه کاری میکند و چه امکانی را برای انجام تست واحد فراهم میکند.
در پروژه‌های بزرگ و زمانی که ارتباطات بین لایه‌ای زیادی موجود است و اصول SOLID رعایت میشود، شما در یک لایه برای ارایه فعالیت‌ها و خدمات متدهایتان با Interface‌های لایه‌های دیگر در ارتباط هستید و برای نوشتن تست واحد متدهایتان، مشکلی بزرگ دارید که نمیتوانید به این لایه‌ها دسترسی داشته باشید و ماهیت تست واحد را زیر سوال میبرید. Library Moq این امکان را به شما میدهد که از این Interface‌ها یک تصویر مجازی بسازید و همانند Snap Shot با آن کار کنید؛ بدون اینکه در لایه‌های دیگر بروید و ماهیت تست واحد را زیر سوال ببرید.
برای استفاده از متدهایی که در این Interface‌ها موجود است شما باید یک شیء از نوع Mock<> از آنها بسازید و سپس با استفاده از متد Setup به صورت مجازی متد مورد نظر را فراخوانی کنید و مقدار بازگشتی مورد انتظار را با Return معرفی کنید، سپس از آن استفاده کنید.
همچنین برای دسترسی به خود شیء از Property ایی با نام Objet از موجودیت mock شده استفاده میکنیم.
برای شناسایی بهتر اینکه از چه اینترفیس هایی باید Mock<> بسازید، میتوانید به متد سازنده کلاسی که معرف لایه ایست که برای آن تست واحد مینویسید، مراجعه کنید.
نحوه اجرای یک تست واحد با استفاده از Moq با توجه به توضیحات بالا به صورت زیر است:
پروژه مورد بررسی لایه Service برای تعریف واحد‌های سازمانی است که با الگوریتم DDD و CQRS پیاده سازی شده است.
ابتدا به Constructor خود لایه سرویس نگاه میکنیم تا بتوانید شناسایی کنید از چه Interface هایی باید Mock<> کنیم.
  public class OrganizationalService : ICommandHandler<CreateUnitTypeCommand>,
                                         ICommandHandler<DeleteUnitTypeCommand>,                                    
    {
        private readonly IUnitOfWork _unitOfWork;
        private readonly IUnitTypeRepository _unitTypeRepository;
        private readonly IOrganizationUnitRepository _organizationUnitRepository;
        private readonly IOrganizationUnitDomainService _organizationUnitDomainService;

        public OrganizationalService(IUnitOfWork unitOfWork, IUnitTypeRepository unitTypeRepository, IOrganizationUnitRepository organizationUnitRepository, IOrganizationUnitDomainService organizationUnitDomainService)
        {
            _unitOfWork = unitOfWork;
            _unitTypeRepository = unitTypeRepository;
            _organizationUnitRepository = organizationUnitRepository;
            _organizationUnitDomainService = organizationUnitDomainService;
        }
مشاهده میکنید که 4 Interface استفاده شده و در متد سازنده نیز مقدار دهی شده اند. پس 4 Mock نیاز داریم. در پروژه تست به صورت زیر و در ClassInitialize عمل میکنیم.
    [TestClass]
    public class OrganizationServiceTest
    {
        private static OrganizationalService _organizationalService;
        private static Mock<IUnitTypeRepository> _mockUnitTypeRepository;
        private static Mock<IUnitOfWork> _mockUnitOfWork;
        private static Mock<IOrganizationUnitRepository> _mockOrganizationUnitRepository;
        private static Mock<IOrganizationUnitDomainService> _mockOrganizationUnitDomainService;

        [ClassInitialize]
        public static void ClassInit(TestContext context)
        {
            TestBootstrapper.ConfigureDependencies();
            _mockUnitOfWork = new Mock<IUnitOfWork>();
            _mockUnitTypeRepository = new Mock<IUnitTypeRepository>();
            _mockOrganizationUnitRepository = new Mock<IOrganizationUnitRepository>();
            _mockOrganizationUnitDomainService=new Mock<IOrganizationUnitDomainService>();
            _organizationalService = new OrganizationalService(_mockUnitOfWork.Object, _mockUnitTypeRepository.Object,  _mockOrganizationUnitRepository.Object,_mockOrganizationUnitDomainService.Object);
        }
از خود لایه سرویس با نام OrganizationService یک آبجکت میگیریم و 4 واسط دیگر به صورت Mock شده تعریف میشوند. همچنین در کلاس بارگذار از همان نوع مقدار دهی میگردند تا در اجرای تمامی متدهای تست، در دست کامپایلر باشند. همچنین برای new کردن خود سرویس از mock.obect‌ها که حاوی مقدار اصلی است استفاده می‌کنیم.
خود متد اصلی به صورت زیر است:
        /// <summary>
        /// یک نوع واحد سازمانی را حذف مینماید
        /// </summary>
        /// <param name="command"></param>
        public void Handle(DeleteUnitTypeCommand command)
        {
            var unitType = _unitTypeRepository.FindBy(command.UnitTypeId);
            if (unitType == null)
                throw new DeleteEntityNotFoundException();

            ICanDeleteUnitTypeSpecification canDeleteUnitType = new CanDeleteUnitTypeSpecification(_organizationUnitRepository);
            if (canDeleteUnitType.IsSatisfiedBy(unitType))
                throw new UnitTypeIsUnderUsingException(unitType.Title);
            _unitTypeRepository.Remove(unitType);
        }
متد‌های تست این متد نیز به صورت زیر هستند:
        /// <summary>
        /// کامند حذف نوع واحد سازمانی باید به درستی حذف کند.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        public void DeleteUnitTypeCommand_Should_Delete_UnitType()
        {
            //Arrange
            var unitTypeId=new Guid();
            var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand { UnitTypeId = unitTypeId };
            var unitType = new UnitType("خوشه");
            var org = new List<OrganizationUnit>();
            _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(deleteUnitTypeCommand.UnitTypeId)).Returns(unitType);
            _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType));
            _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org);
            try
            {
                //Act
                _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //Assert
                Assert.Fail(ex.Message);
            }
        }
همانطور که مشاهده میشود ابتدا یک Guid به عنوان آی دی نوع واحد سازمانی گرفته میشود و همان آی دی برای تعریف کامند حذف به آن ارسال میشود. سپس یک نوع واحد سازمانی دلخواه تستی ساخته میشود و همچنین یک لیست خالی از واحد‌های سازمانی که برای چک شدن توسط خود متد Handle استفاده شده‌است ساخته میشود. در اینجا این متد خالی است تا شرط غلط شود و عمل حذف به درستی صورت پذیرد.
برای اعمالی که در Handle انجام میشود و متدهایی که از Interface‌ها صدا زده میشوند Setup میکنیم و آنهایی را که Return دارند به object هایی که مورد انتظار خودمان هست نسبت میدهیم.
در Setup اول میگوییم که آن Guid مربوط به "خوشه" است. در Setup بعدی برای عمل Remove کدی مینویسیم و چون عمل حذف Return ندارد میتواند، این خط به کل حذف شود! به طور کلی Setup هایی که Return ندارند میتوانند حذف شوند.
در Setup بعدی از Interface دیگر متد FindBy که قرار است چک کند این نوع واحد سازمانی برای تعریف واحد سازمانی استفاده شده است، در Return به آن یک لیست خالی اختصاص میدهیم تا نشان دهیم لیست خالی برگشته است.
عملیات Act را وارد Try میکنیم تا اگر به هر دلیل انجام نشد، Assert ما باشد.
دو حالت رخداد استثناء که در متد اصلی تست شده است در دو متد تست به طور جداگانه تست گردیده است:
        /// <summary>
        /// کامند حذف یک نوع واحد سازمانی باید پیش از حذف بررسی کند که این شناسه داده شده برای حذف موجود باشد.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof(DeleteEntityNotFoundException))]
        public void DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitTypeId_NotExist()
        {
            //Arrange
            var unitTypeId = new Guid();
            var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand();
            var unitType = new UnitType("خوشه");
            var org = new List<OrganizationUnit>();
            _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(unitTypeId)).Returns(unitType);
            _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType));
            _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org);

            //Act
            _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand);
        }

        /// <summary>
        /// کامند حذف یک نوع واحد سازمانی نباید اجرا شود وقتی که نوع واحد برای تعریف واحد‌های سازمان استفاده شده است.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof(UnitTypeIsUnderUsingException))]
        public void DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitType_Exist_but_UsedForDefineOrganizationUnit()
        {
            //Arrange
            var unitTypeId = new Guid();
            var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand { UnitTypeId = unitTypeId };
            var unitType = new UnitType("خوشه");
            var org = new List<OrganizationUnit>()
            {
                new OrganizationUnit("مدیریت یک", unitType, null),
                new OrganizationUnit("مدیریت دو", unitType, null)
            };
            _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(deleteUnitTypeCommand.UnitTypeId)).Returns(unitType);
            _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType));
            _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org);

            //Act
            _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand);
        }
متد DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitTypeId_NotExist همانطور که از نامش معلوم است بررسی میکند که نوع واحد سازمانی که ID آن برای حذف ارسال میشود در Database وجود دارد و اگر نباشد Exception مطلوب ما باید داده شود.
در متد DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitType_Exist_but_UsedForDefineOrganizationUnit بررسی میشود که از این نوع واحد سازمانی برای تعریف واحد سازمانی استفاده شده است یا نه و صحت این مورد با الگوی Specification صورت گرفته است. استثنای مطلوب ما Assert و شرط درستی این متد تست، میباشد.
مطالب
#Defensive Code in C - قسمت سوم

رفع مشکلات:  

در قسمت قبل با ذکر یک مثال و بیان مشکلات آن از دیدگاه اصول Defensive Code قصد داشتیم که مساله را روشن‌تر کنیم. مواردی که در قسمت قبل ذکر شدند، به ساده‌ترین شکل ممکن بیان  شدند و شما به راحتی با بررسی این موارد و تفکر در کد‌های خود، می‌توانید این موارد را در کدی که خودتان می‌نویسید رعایت کنید. حل پیچیدگی‌های موجود در کد قبل، با در نظر گرفتن اصول مذکور و اصول‌های طراحی مختلف می‌تواند به روش‌های مختلفی انجام گیرد. برای مثال می‌توان برای هر یک از کارهایی که کد مثال قبل انجام می‌دهد، یک کلاس مجزا ایجاد نمود و اصول مذکور را در آن رعایت کرد. درنهایت این کلاس‌ها را در قالب یک Class Library دسته بندی کرد.

Predictability: 

در ادامه قصد داریم در مورد قابلیت پیش بینی و فواید رعایت اصول آن در کد، بحث کنیم. به صورت کلی یک متد، یکسری پارامتر‌ها را به عنوان ورودی دریافت می‌کند؛ یک عملیات خاص را بر روی پارامتر‌های ورودی انجام می‌دهد و در نهایت، در صورت لزوم یک مقدار را بر می‌گرداند. پارامتر‌های ورودی می‌توانند از سمت کاربر و از یک سورس خارجی وارد شوند و یا می‌توانند از یک متد دیگر به این متد ارسال شوند. اولین مرحله برای ایجاد قابلیت Predictability این است که یکسری گارد‌ها را به کد خود اضافه کنید تا به وسیله‌ی آنها پارامتر‌های ورودی را بررسی کنید و فقط اجازه‌ی ورود، ورودی‌های معتبر را بدهیم. برای مثال کد ذیل را درنظر بگیرد.

پارامتر‌های ورودی این کد با مستطیل قرمز رنگ مشخص شده اند. حال ما سعی داریم با قرار دادن یکسری گارد برای پارامتر‌های ورودی، از ورود مقادیر ناخواسته جلوگیری کنیم. 

بر اساس اصول (GIGO (Garbage in-Garbage out در برنامه نویسی متدی که ورودی‌های نامعتبر به آن پاس داده شوند، خروجی‌های نامعتبری هم پس خواهد داد. بنابراین برای جلوگیری از این مسئله باید از ورود ورودی‌های نامعتبر به متد‌ها جلوگیری کرد. گارد‌ها از ورود مقادیر نامعتبر به متد‌ها جلوگیری خواهند کرد و در نتیجه خروجی مناسب و قابل پیش بینی از متد گرفته خواهد شد.  برای جلوگیری از ورود داده‌های نامعتبر، باید با استفاده از این دستورات که در ابتدای متد قرار داده می‌شوند، از ورود داده‌های نامعتبر جلوگیری کرد. به این دستورات Guard Clauses گفته می‌شود. غیر از این مساله، کاهش دادن تعداد پارامتر‌ها و قراردادن قانونی برای تعیین اولویت پارامتر‌های متدها (برای مثال با توجه به اهمیت) می‌تواند به افزایش Predictability متد‌ها بسیار کمک کند. با پیروی کردن از این اصول ساده شما می‌توانید میزان خطاهایی که از پارامتر‌های ورودی منشاء می‌گیرند را کاهش دهید.

اجازه دهید با یک مثال؛ مساله‌ی بالا را تشریح کنیم. برای مثال یک برنامه‌ی کوچک نوشته‌ایم؛ برای شمردن گام ها. در این برنامه تعداد قدم‌های هدف و تعداد قدم‌های برداشته شده‌ی امروز تعیین می‌شوند و سپس هدف، بر حسب درصد بیان خواهد شد. 

با استفاده از این Application می‌خواهیم مفاهیمی را که بیان کردیم، به صورت کاربردی نمایش دهیم. کدی این محاسبه را برای ما انجام می‌دهد، در ذیل نمایش داده شده و در قالب یک متد تعیین شده است. 

private decimal CalculatePercentOfGoalSteps (string goalSteps, string actualSteps)
{
            return (Convert.ToDecimal(actualSteps) / Convert.ToDecimal(goalSteps)) * 100;
}

این متد دارای دو پارامتر از نوع string می باشد و نتیجه هم در قالب یک مقدار decimal بازگشت داده خواهد شد. این جمله کلیتی از متد را بیان خواهد کرد. نحوه‌ی فراخوانی این متد هم در کد ذیل آورده شد است. 

private void Calculate_Click(object sender, EventArgs e)
{
  var result =CalculatePercentOfGoalSteps (stepGoalForTodayTxt.Text, numberOfStepsForToday.Text);
            lblResult.Text = "شما به" + result + "% از هدف تان رسیده اید";
}

حال Application را اجرا کرده و نتیجه کار را مشاهده می‌کنیم. برای مثال شکل ذیل:

   

در این مثال با توجه به مقادیر وارد شده، به 40 درصد از هدف مورد نظر رسیده‌ایم. اما هدف از بیان این مثال، این نیست که مشخص گردد که ما چقدر به هدفمان نزدیک شده‌ایم. بلکه هدف مسایل دیگری است. در نظر بگیرید که بجای 5000، صفر را وارد کنید. در این حالت با یک Exception روبرو می‌شویم:

همانطور که در شکل بالا مشاهده می‌کنید، خطای Divide by zero رخ داده است. برای رفع این خطا و جلوگیری از رخداد این خطا، می‌توان کد ذیل را پیشنهاد داد. 

private decimal CalculatePercentOfGoalSteps(string goalSteps, string actualSteps)
{
            decimal result =0;
            var goalStepsCount = Convert.ToDecimal(goalSteps);
            if (goalStepsCount>0)
            {
                result = (Convert.ToDecimal(actualSteps) / goalStepsCount) * 100;
            }
            return result;
}

با تغییر کد به این صورت مشکل  Exception  بالا حل می‌شود، اما باز هم مشکل دیگری وجود دارد. فرض کنید همانند شکل ذیل textbox اول را خالی کنیم و بعد از آن سعی در محاسبه داشته باشیم،

باز هم یک  Exception دیگر

علت بوجود آمدن این مشکل این است که ما در کد امکان خالی بودن پارامتر‌های متد را در نظر نگرفته‌ایم و پیش بینی‌های لازم صورت نگرفته است بنابراین دستور Convert  .با مشکل مواجه شد. برای حل این مشکل می‌توان به جای Convert از decimal.Tryparse استفاده کرد.

private decimal CalculatePercentOfGoalSteps(string goalSteps, string actualSteps)
        {
            decimal result = 0;
            decimal goalStepsCount = 0;
            decimal.TryParse(goalSteps, out goalStepsCount);
            decimal actualStepsCount = 0;
            decimal.TryParse(actualSteps, out actualStepsCount);
            if (goalStepsCount>0)
            {
                result = (actualStepsCount / goalStepsCount) * 100;
            }
            return result;
        }

با انجام دادن این کارها از بروز خطاهایی که ناشی از ورودی‌های نامعتبر در کد هستند، جلوگیری کردیم. اما آیا این پایان کار است؟ خیر با استفاده کردن از این روش ما توانسته‌ایم که از بروز خطا در برنامه جلوگیری کنیم. اما مشکلی که این روش دارد این است که کاربر متوجه نمی‌شود که چه زمانی برنامه دچار مشکل شده است. کاری که ما انجام می‌دهیم این است که برای تمامی حالات خطا، مقدار صفر را بر می‌گردانیم.

برای اینکه بتوانیم این کد به راحتی debug کنیم باید از مفهوم Fail Fast استفاده کنیم . این مفهوم قابلیتی را در کد ایجاد می‌کند که در صورتی که کد، داده‌های نامعتبری را دریافت کرد، سریعا اجرای آن متوقف می‌شود و همزمان نیز اطلاعاتی در مورد خطا در اختیار کاربر قرار می‌دهد. برای این منظور با قرار دادن یکسری Guard Clauses، کد بالا را همانند شکل ذیل تغییر خواهیم داد.

private decimal CalculatePercentOfGoalSteps(string goalSteps, string actualSteps)
        {
            decimal goalStepsCount = 0;
            decimal actualStepsCount = 0;
            /// اطمینان حاصل می‌کنند که پارامتر‌های ورودی دارای مقدار هستند 
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(goalSteps)) throw new ArgumentException("مقدار هدف باید وارد شود", "goalSteps");
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(actualSteps)) throw new ArgumentException("مقدار واقعی باید وارد شود", "goalSteps");

            ///اطمینان حاصل می‌کنند که مقادیر وارد شده حتما عددی هستند
            if (!decimal.TryParse(goalSteps, out goalStepsCount)) throw new ArgumentException("مقدار هدف باید عددی باشد", goalSteps);
            if(!decimal.TryParse(actualSteps, out actualStepsCount)) throw new ArgumentException("مقدار واقعی باید عددی باشد", actualSteps);

            ///اطمینان حاصل می‌کند که مقدار متغیر نباید صفر باشد
            if (goalStepsCount <= 0) throw new ArgumentException("مقدار هدف نباید صفر و یا کمتر از صفر باشد", "goalStepsCount");
            return (actualStepsCount / goalStepsCount) * 100;
        }

ایجاد کردن این تغییرات در متد باعث افزایش خوانایی کد می‌شود و هدف متد را روشن‌تر بیان خواهد کرد. اضافه کردن این کدها به دلیل اینکه تمامی شرایط تست را تعیین خواهیم کرد Test-ability کد را بالا می‌برد. اضافه کردن کد‌های بالا به برنامه کمک خواهد کرد که شرایط خطا در برنامه به درستی هندل شود و به طبع آن تصمیمات مناسبی گرفته شود و در نهایت Predictability متد‌ها و کل برنامه را افزایش می‌هد.

مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت اول
در طی چند قسمت، نحوه‌ی طراحی یک سیستم افزونه پذیر را با ASP.NET MVC بررسی خواهیم کرد. عناوین مواردی که در این سری پیاده سازی خواهند شد به ترتیب ذیل هستند:
1- چگونه Area‌های استاندارد را تبدیل به یک افزونه‌ی مجزا و منتقل شده‌ی به یک اسمبلی دیگر کنیم.
2- چگونه ساختار پایه‌ای را جهت تامین نیازهای هر افزونه جهت تزریق وابستگی‌ها تا ثبت مسیریابی‌ها و امثال آن تدارک ببینیم.
3- چگونه فایل‌های CSS ، JS و همچنین تصاویر ثابت هر افزونه را داخل اسمبلی آن قرار دهیم تا دیگر نیازی به ارائه‌ی مجزای آ‌ن‌ها نباشد.
4- چگونه Entity Framework Code-First را با این طراحی یکپارچه کرده و از آن جهت یافتن خودکار مدل‌ها و موجودیت‌های خاص هر افزونه استفاده کنیم؛ به همراه مباحث Migrations خودکار و همچنین پیاده سازی الگوی واحد کار.


در مطلب جاری، موارد اول و دوم بررسی خواهند شد. پیشنیازهای آن مطالب ذیل هستند:
الف) منظور از یک Area چیست؟
ب) توزیع پروژه‌های ASP.NET MVC بدون ارائه فایل‌های View آن
ج) آشنایی با تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET MVC و همچنین اصول طراحی یک سیستم افزونه پذیر به کمک StructureMap
د) آشنایی با رخدادهای Build


تبدیل یک Area به یک افزونه‌ی مستقل

روش‌های زیادی برای خارج کردن Areaهای استاندارد ASP.NET MVC از یک پروژه و قرار دادن آن‌ها در اسمبلی‌های دیگر وجود دارند؛ اما در حال حاضر تنها روشی که نگهداری می‌شود و همچنین اعضای آن همان اعضای تیم نیوگت و ASP.NET MVC هستند، همان روش استفاده از Razor Generator است.
بنابراین ساختار ابتدایی پروژه‌ی افزونه پذیر ما به صورت ذیل خواهد بود:
1) ابتدا افزونه‌ی Razor Generator را نصب کنید.
2) سپس یک پروژه‌ی معمولی ASP.NET MVC را آغاز کنید. در این سری نام MvcPluginMasterApp برای آن در نظر گرفته شده‌است.
3) در ادامه یک پروژه‌ی معمولی دیگر ASP.NET MVC را نیز به پروژه‌ی جاری اضافه کنید. برای مثال نام آن در اینجا MvcPluginMasterApp.Plugin1 تنظیم شده‌است.
4) به پروژه‌ی MvcPluginMasterApp.Plugin1 یک Area جدید و معمولی را به نام NewsArea اضافه کنید.
5) از پروژه‌ی افزونه، تمام پوشه‌های غیر Area را حذف کنید. پوشه‌های Controllers و Models و Views حذف خواهند شد. همچنین فایل global.asax آن‌را نیز حذف کنید. هر افزونه، کنترلرها و Viewهای خود را از طریق Area مرتبط دریافت می‌کند و در این حالت دیگر نیازی به پوشه‌های Controllers و Models و Views واقع شده در ریشه‌ی اصلی پروژه‌ی افزونه نیست.
6) در ادامه کنسول پاور شل نیوگت را باز کرده و دستور ذیل را صادر کنید:
  PM> Install-Package RazorGenerator.Mvc
این دستور را باید یکبار بر روی پروژه‌ی اصلی و یکبار بر روی پروژه‌ی افزونه، اجرا کنید.


همانطور که در تصویر نیز مشخص شده‌است، برای اجرای دستور نصب RazorGenerator.Mvc نیاز است هربار پروژه‌ی پیش فرض را تغییر دهید.
7) اکنون پس از نصب RazorGenerator.Mvc، نوبت به اجرای آن بر روی هر دو پروژه‌ی اصلی و افزونه است:
  PM> Enable-RazorGenerator
بدیهی است این دستور را نیز باید همانند تصویر فوق، یکبار بر روی پروژه‌ی اصلی و یکبار بر روی پروژه‌ی افزونه اجرا کنید.
همچنین هربار که View جدیدی اضافه می‌شود نیز باید این‌کار را تکرار کنید یا اینکه مطابق شکل زیر، به خواص View جدید مراجعه کرده و Custom tool آن‌را به صورت دستی به RazorGenerator تنظیم نمائید. دستور Enable-RazorGenerator این‌کار را به صورت خودکار انجام می‌دهد.


تا اینجا موفق شدیم Viewهای افزونه را داخل فایل dll آن مدفون کنیم. به این ترتیب با کپی کردن افزونه به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی، دیگر نیازی به ارائه‌ی فایل‌های View آن نیست و تمام اطلاعات کنترلرها، مدل‌ها و Viewها به صورت یکجا از فایل dll افزونه‌ی ارائه شده خوانده می‌شوند.


کپی کردن خودکار افزونه به پوشه‌ی Bin پروژه‌ی اصلی

پس از اینکه ساختار اصلی کار شکل گرفت، هربار پس از کامپایل افزونه (یا افزونه‌ها)، نیاز است فایل‌های پوشه‌ی bin آن‌را به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی کپی کنیم (پروژه‌ی اصلی در این حالت هیچ ارجاع مستقیمی را به افزونه‌ی جدید نخواهد داشت). برای خودکار سازی این کار، به خواص پروژه‌ی افزونه مراجعه کرده و قسمت Build events آن‌را به نحو ذیل تنظیم کنید:


در اینجا دستور ذیل در قسمت Post-build event نوشته شده است:
 Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)$(TargetName).*" "$(SolutionDir)MvcPluginMasterApp\bin\"
و سبب خواهد شد تا پس از هر کامپایل موفق، فایل‌های اسمبلی افزونه به پوشه‌ی bin پروژه‌ی MvcPluginMasterApp به صورت خودکار کپی شوند.


تنظیم فضاهای نام کلیه مسیریابی‌های پروژه

در همین حالت اگر پروژه را اجرا کنید، موتور ASP.NET MVC به صورت خودکار اطلاعات افزونه‌ی کپی شده به پوشه‌ی bin را دریافت و به Application domain جاری اعمال می‌کند؛ برای اینکار نیازی به کد نویسی اضافه‌تری نیست و خودکار است. برای آزمایش آن فقط کافی است یک break point را داخل کلاس RazorGeneratorMvcStart افزونه قرار دهید.
اما ... پس از اجرا، بلافاصله پیام تداخل فضاهای نام را دریافت می‌کنید. خطاهای حاصل عنوان می‌کند که در App domain جاری، دو کنترلر Home وجود دارند؛ یکی در پروژه‌ی اصلی و دیگری در پروژه‌ی افزونه و مشخص نیست که مسیریابی‌ها باید به کدامیک ختم شوند.
برای رفع این مشکل، به فایل NewsAreaAreaRegistration.cs پروژه‌ی افزونه مراجعه کرده و مسیریابی آن‌را به نحو ذیل تکمیل کنید تا فضای نام اختصاصی این Area صریحا مشخص گردد.
using System.Web.Mvc;
 
namespace MvcPluginMasterApp.Plugin1.Areas.NewsArea
{
    public class NewsAreaAreaRegistration : AreaRegistration
    {
        public override string AreaName
        {
            get
            {
                return "NewsArea";
            }
        }
 
        public override void RegisterArea(AreaRegistrationContext context)
        {
            context.MapRoute(
                "NewsArea_default",
                "NewsArea/{controller}/{action}/{id}",
                // تکمیل نام کنترلر پیش فرض
                new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                // مشخص کردن فضای نام مرتبط جهت جلوگیری از تداخل با سایر قسمت‌های برنامه
                namespaces: new[] { string.Format("{0}.Controllers", this.GetType().Namespace) }
            );
        }
    }
}
همینکار را باید در پروژه‌ی اصلی و هر پروژه‌ی افزونه‌ی جدیدی نیز تکرار کرد. برای مثال به فایل RouteConfig.cs پروژه‌ی اصلی مراجعه کرده و تنظیم ذیل را اعمال نمائید:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
 
namespace MvcPluginMasterApp
{
    public class RouteConfig
    {
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                // مشخص کردن فضای نام مرتبط جهت جلوگیری از تداخل با سایر قسمت‌های برنامه
                namespaces: new[] { string.Format("{0}.Controllers", typeof(RouteConfig).Namespace) }
            );
        }
    }
}
بدون تنظیم فضاهای نام هر مسیریابی، امکان استفاده‌ی بهینه و بدون خطا از Areaها وجود نخواهد داشت.


طراحی قرارداد پایه افزونه‌ها

تا اینجا با نحوه‌ی تشکیل ساختار هر پروژه‌ی افزونه آشنا شدیم. اما هر افزونه در آینده نیاز به مواردی مانند منوی اختصاصی در منوی اصلی سایت، تنظیمات مسیریابی اختصاصی، تنظیمات EF و  امثال آن نیز خواهد داشت. به همین منظور، یک پروژه‌ی class library جدید را به نام MvcPluginMasterApp.PluginsBase آغاز کنید.
سپس قرار داد IPlugin را به نحو ذیل به آن اضافه نمائید:
using System;
using System.Reflection;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using StructureMap;
 
namespace MvcPluginMasterApp.PluginsBase
{
    public interface IPlugin
    {
        EfBootstrapper GetEfBootstrapper();
        MenuItem GetMenuItem(RequestContext requestContext);
        void RegisterBundles(BundleCollection bundles);
        void RegisterRoutes(RouteCollection routes);
        void RegisterServices(IContainer container);
    }
 
    public class EfBootstrapper
    {
        /// <summary>
        /// Assemblies containing EntityTypeConfiguration classes.
        /// </summary>
        public Assembly[] ConfigurationsAssemblies { get; set; }
 
        /// <summary>
        /// Domain classes.
        /// </summary>
        public Type[] DomainEntities { get; set; }
 
        /// <summary>
        /// Custom Seed method.
        /// </summary>
        //public Action<IUnitOfWork> DatabaseSeeder { get; set; }
    }
 
    public class MenuItem
    {
        public string Name { set; get; }
        public string Url { set; get; }
    }
}
پروژه‌ی این قرارداد برای کامپایل شدن، نیاز به بسته‌های نیوگت ذیل دارد:
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package Microsoft.AspNet.Web.Optimization
PM> install-package structuremap.web
همچنین باید به صورت دستی، در قسمت ارجاعات پروژه، ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web نیز به آن اضافه نمائید.


توضیحات قرار داد IPlugin

از این پس هر افزونه باید دارای کلاسی باشد که از اینترفیس IPlugin مشتق می‌شود. برای مثال فعلا کلاس ذیل را به افزونه‌ی پروژه اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
using StructureMap;
 
namespace MvcPluginMasterApp.Plugin1
{
    public class Plugin1 : IPlugin
    {
        public EfBootstrapper GetEfBootstrapper()
        {
            return null;
        }
 
        public MenuItem GetMenuItem(RequestContext requestContext)
        {
            return new MenuItem
            {
                Name = "Plugin 1",
                Url = new UrlHelper(requestContext).Action("Index", "Home", new { area = "NewsArea" })
            };
        }
 
        public void RegisterBundles(BundleCollection bundles)
        {
            //todo: ...
        }
 
        public void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            //todo: add custom routes.
        }
 
        public void RegisterServices(IContainer container)
        {
            // todo: add custom services.
 
            container.Configure(cfg =>
            {
                //cfg.For<INewsService>().Use<EfNewsService>();
            });
        }
    }
}
در قسمت جاری فقط از متد GetMenuItem آن استفاده خواهیم کرد. در قسمت‌های بعد، تنظیمات EF، تنظیمات مسیریابی‌ها و Bundling و همچنین ثبت سرویس‌های افزونه را نیز بررسی خواهیم کرد.
برای اینکه هر افزونه در منوی اصلی ظاهر شود، نیاز به یک نام، به همراه آدرسی به صفحه‌ی اصلی آن خواهد داشت. به همین جهت در متد GetMenuItem نحوه‌ی ساخت آدرسی را به اکشن متد Index کنترلر Home واقع در Area‌ایی به نام NewsArea، مشاهده می‌کنید.


بارگذاری و تشخیص خودکار افزونه‌ها

پس از اینکه هر افزونه دارای کلاسی مشتق شده از قرارداد IPlugin شد، نیاز است آن‌ها را به صورت خودکار یافته و سپس پردازش کنیم. این‌کار را به کتابخانه‌ی StructureMap واگذار خواهیم کرد. برای این منظور پروژه‌ی جدیدی را به نام MvcPluginMasterApp.IoCConfig آغاز کرده و سپس تنظیمات آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.IO;
using System.Threading;
using System.Web;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
using StructureMap;
using StructureMap.Graph;
 
namespace MvcPluginMasterApp.IoCConfig
{
    public static class SmObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }
 
        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(cfg =>
            {
                cfg.Scan(scanner =>
                {
                    scanner.AssembliesFromPath(
                        path: Path.Combine(HttpRuntime.AppDomainAppPath, "bin"),
                            // یک اسمبلی نباید دوبار بارگذاری شود
                        assemblyFilter: assembly =>
                        {
                            return !assembly.FullName.Equals(typeof(IPlugin).Assembly.FullName);
                        });
 
                    scanner.WithDefaultConventions(); //Connects 'IName' interface to 'Name' class automatically.
                    scanner.AddAllTypesOf<IPlugin>().NameBy(item => item.FullName);
                });
            });
        }
    }
}
این پروژه‌ی class library جدید برای کامپایل شدن نیاز به بسته‌های نیوگت ذیل دارد:
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package structuremap.web
همچنین باید به صورت دستی، در قسمت ارجاعات پروژه، ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web نیز به آن اضافه نمائید.

کاری که در کلاس SmObjectFactory انجام شده، بسیار ساده است. مسیر پوشه‌ی Bin پروژه‌ی اصلی به structuremap معرفی شده‌است. سپس به آن گفته‌ایم که تنها اسمبلی‌هایی را که دارای اینترفیس IPlugin هستند، به صورت خودکار بارگذاری کن. در ادامه تمام نوع‌های IPlugin را نیز به صورت خودکار یافته و در مخزن تنظیمات خود، اضافه کن.


تامین نیازهای مسیریابی و Bundling هر افزونه به صورت خودکار

در ادامه به پروژه‌ی اصلی مراجعه کرده و در پوشه‌ی App_Start آن کلاس ذیل را اضافه کنید:
using System.Linq;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using MvcPluginMasterApp;
using MvcPluginMasterApp.IoCConfig;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
 
[assembly: WebActivatorEx.PostApplicationStartMethod(typeof(PluginsStart), "Start")]
 
namespace MvcPluginMasterApp
{
    public static class PluginsStart
    {
        public static void Start()
        {
            var plugins = SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IPlugin>().ToList();
            foreach (var plugin in plugins)
            {
                plugin.RegisterServices(SmObjectFactory.Container);
                plugin.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
                plugin.RegisterBundles(BundleTable.Bundles);
            }
        }
    }
}
بدیهی است در این حالت نیاز است ارجاعی را به پروژه‌ی MvcPluginMasterApp.PluginsBase به پروژه‌ی اصلی اضافه کنیم.
دراینجا با استفاده از کتابخانه‌ای به نام WebActivatorEx (که باز هم توسط نویسندگان اصلی Razor Generator تهیه شده‌است)، یک متد PostApplicationStartMethod سفارشی را تعریف کرده‌ایم.
مزیت استفاده از اینکار این است که فایل Global.asax.cs برنامه شلوغ نخواهد شد. در غیر اینصورت باید تمام این کدها را در انتهای متد Application_Start قرار می‌دادیم.
در اینجا با استفاده از structuremap، تمام افزونه‌های موجود به صورت خودکار بررسی شده و سپس پیشنیازهای مسیریابی و Bundling و همچنین تنظیمات IoC Container مورد نیاز آن‌ها به هر افزونه به صورت مستقل، تزریق خواهد شد.


اضافه کردن منو‌های خودکار افزونه‌ها به پروژه‌ی اصلی

پس از اینکه کار پردازش اولیه‌ی IPluginها به پایان رسید، اکنون نوبت به نمایش آدرس اختصاصی هر افزونه در منوی اصلی سایت است. برای این منظور فایل جدیدی را به نام PluginsMenu.cshtml_، در پوشه‌ی shared پروژه‌ی اصلی اضافه کنید؛ با این محتوا:
@using MvcPluginMasterApp.IoCConfig
@using MvcPluginMasterApp.PluginsBase
@{
    var plugins = SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IPlugin>().ToList();
}
 
@foreach (var plugin in plugins)
{
    var menuItem = plugin.GetMenuItem(this.Request.RequestContext);
    <li>
        <a href="@menuItem.Url">@menuItem.Name</a>
    </li>
}
در اینجا تمام افزونه‌ها به کمک structuremap یافت شده و سپس آیتم‌های منوی آن‌ها به صورت خودکار دریافت و اضافه می‌شوند.
سپس به فایل Layout.cshtml_ پروژه‌ی اصلی مراجعه و توسط فراخوانی Html.RenderPartial، آن‌را در بین سایر آیتم‌های منوی اصلی اضافه می‌کنیم:
<div class="navbar navbar-inverse navbar-fixed-top">
    <div class="container">
        <div class="navbar-header">
            <button type="button" class="navbar-toggle" data-toggle="collapse" data-target=".navbar-collapse">
                <span class="icon-bar"></span>
                <span class="icon-bar"></span>
                <span class="icon-bar"></span>
            </button>
            @Html.ActionLink("MvcPlugin Master App", "Index", "Home", new { area = "" }, new { @class = "navbar-brand" })
        </div>
        <div class="navbar-collapse collapse">
            <ul class="nav navbar-nav">
                <li>@Html.ActionLink("Master App/Home", "Index", "Home", new {area = ""}, null)</li>
                @{ Html.RenderPartial("_PluginsMenu"); }
            </ul>
        </div>
    </div>
</div>
اکنون اگر پروژه را اجرا کنیم، یک چنین شکلی را خواهد داشت:



بنابراین به صورت خلاصه

1) هر افزونه، یک پروژه‌ی کامل ASP.NET MVC است که پوشه‌های ریشه‌ی اصلی آن حذف شده‌اند و اطلاعات آن توسط یک Area جدید تامین می‌شوند.
2) تنظیم فضای نام مسیریابی‌های تمام پروژه‌ها را فراموش نکنید. در غیر اینصورت شاهد تداخل پردازش کنترلرهای هم نام خواهید بود.
3) جهت سهولت کار، می‌توان فایل‌های bin هر افزونه را توسط رخداد post-build، به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی کپی کرد.
4) Viewهای هر افزونه توسط Razor Generator در فایل dll آن مدفون خواهند شد.
5) هر افزونه باید دارای کلاسی باشد که اینترفیس IPlugin را پیاده سازی می‌کند. از این اینترفیس برای ثبت اطلاعات هر افزونه یا دریافت اطلاعات سفارشی از آن کمک می‌گیریم.
6) با استفاده از استراکچرمپ و قرارداد IPlugin، منوهای هر افزونه را به صورت خودکار یافته و سپس به فایل layout اصلی اضافه می‌کنیم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
MvcPluginMasterApp-Part1.zip
نظرات مطالب
SQL Antipattern #2
نیازی به استفاده از Id نیست. مسیر زیر را در نظر بگیرید:
/// Example: "00001.00042.00005".
مسیر بالا متناظر با نودی در درخت می‌باشد که در عمق 2 بوده و فرزند 5 ام مربوط به نود 00001.00042 می‌باشد. اگر نیاز باشد فرزند جدیدی به نود 00001.00042 اضافه شود، باید ابتدا مسیر آخرین فرزند آن یعنی الگوی بالایی واکشی شده و سپس مسیر جدیدی برای نود جدید به شکل زیر تشکیل شود:
/// Example: "00001.00042.00006".
دقیقا مشابه به کاری می‌باشد که نوع داده hierarchyid موجود در Sql Server انجام می‌دهد. با این روش دقیقا مشخص می‌باشد که نود x در چه مکانی قرار داد.

مدیریت واحدهای سازمانی
یکسری متد کمکی هم برای مدیریت فیلد Path در نظر گرفته شده است.
    public class OrganizationalUnit : TrackableEntity<User>, IHasRowVersion, IPassivable
    {
        #region Constants

        /// <summary>
        /// Maximum depth of an UO hierarchy.
        /// </summary>
        public const int MaxDepth = 16;

        /// <summary>
        /// Length of a code unit between dots.
        /// </summary>
        public const int PathUnitLength = 5;

        /// <summary>
        /// Maximum length of the <see cref="Path"/> property.
        /// </summary>
        public const int MaxPathLength = MaxDepth * (PathUnitLength + 1) - 1;

        public const char HierarchicalDisplayNameSeperator = '»';

        #endregion

        #region Properties

        public string Name { get; set; }
        public string NormalizedName { get; set; }
        public string HierarchicalDisplayName { get; set; }
        /// <summary>
        /// Hierarchical Path of this organization unit.
        /// Example: "00001.00042.00005".
        /// It's changeable if OU hierarch is changed.
        /// </summary>
        public string Path { get; set; }
        public bool IsActive { get; set; } = true;
        public byte[] RowVersion { get; set; }

        #endregion

        #region Navigation Properties

        public OrganizationalUnit Parent { get; set; }
        public long? ParentId { get; set; }
        public ICollection<OrganizationalUnit> Children { get; set; } = new HashSet<OrganizationalUnit>();
        public ICollection<UserOrganizationalUnit> UserOrganizationalUnits { get; set; } =
            new HashSet<UserOrganizationalUnit>();

        #endregion

        #region Public Methods

        /// <summary>
        /// Creates path for given numbers.
        /// Example: if numbers are 4,2 then returns "00004.00002";
        /// </summary>
        /// <param name="numbers">Numbers</param>
        public static string CreatePath(params int[] numbers)
        {
            if (numbers.IsNullOrEmpty())
            {
                return null;
            }

            return numbers.Select(number => number.ToString(new string('0', PathUnitLength))).JoinAsString(".");
        }

        /// <summary>
        /// Appends a child path to a parent path. 
        /// Example: if parentPath = "00001", childPath = "00042" then returns "00001.00042".
        /// </summary>
        /// <param name="parentPath">Parent path. Can be null or empty if parent is a root.</param>
        /// <param name="childPath">Child path.</param>
        public static string AppendPath(string parentPath, string childPath)
        {
            if (childPath.IsNullOrEmpty())
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(childPath), "childPath can not be null or empty.");
            }

            if (parentPath.IsNullOrEmpty())
            {
                return childPath;
            }

            return parentPath + "." + childPath;
        }

        /// <summary>
        /// Gets relative path to the parent.
        /// Example: if path = "00019.00055.00001" and parentPath = "00019" then returns "00055.00001".
        /// </summary>
        /// <param name="path">The path.</param>
        /// <param name="parentPath">The parent path.</param>
        public static string GetRelativePath(string path, string parentPath)
        {
            if (path.IsNullOrEmpty())
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(path), "Path can not be null or empty.");
            }

            if (parentPath.IsNullOrEmpty())
            {
                return path;
            }

            if (path.Length == parentPath.Length)
            {
                return null;
            }

            return path.Substring(parentPath.Length + 1);
        }

        /// <summary>
        /// Calculates next path for given path.
        /// Example: if code = "00019.00055.00001" returns "00019.00055.00002".
        /// </summary>
        /// <param name="path">The path.</param>
        public static string CalculateNextPath(string path)
        {
            if (path.IsNullOrEmpty())
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(path), "Path can not be null or empty.");
            }

            var parentPath = GetParentPath(path);
            var lastUnitPath = GetLastUnitPath(path);

            return AppendPath(parentPath, CreatePath(Convert.ToInt32(lastUnitPath) + 1));
        }

        /// <summary>
        /// Gets the last unit path.
        /// Example: if path = "00019.00055.00001" returns "00001".
        /// </summary>
        /// <param name="path">The path.</param>
        public static string GetLastUnitPath(string path)
        {
            if (path.IsNullOrEmpty())
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(path), "Path can not be null or empty.");
            }

            var splittedPath = path.Split('.');
            return splittedPath[splittedPath.Length - 1];
        }

        /// <summary>
        /// Gets parent path.
        /// Example: if path = "00019.00055.00001" returns "00019.00055".
        /// </summary>
        /// <param name="path">The path.</param>
        public static string GetParentPath(string path)
        {
            if (path.IsNullOrEmpty())
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(path), "Path can not be null or empty.");
            }

            var splittedPath = path.Split('.');
            if (splittedPath.Length == 1)
            {
                return null;
            }

            return splittedPath.Take(splittedPath.Length - 1).JoinAsString(".");
        }

        #endregion
    }

البته یک ویو نمایشی برای حالت درختی هم بهتر است داشته باشید.


یکسری متد DomainService

       public virtual async Task<string> GetNextChildPathAsync(long? parentId)
        {
            var lastChild = await GetLastChildOrNullAsync(parentId).ConfigureAwait(false);
            if (lastChild == null)
            {
                var parentPath = parentId != null ? await GetPathAsync(parentId.Value).ConfigureAwait(false) : null;
                return OrganizationalUnit.AppendPath(parentPath, OrganizationalUnit.CreatePath(1));
            }

            return OrganizationalUnit.CalculateNextPath(lastChild.Path);
        }

        public async Task<string> GetNextChildHierarchicalDisplayNameAsync(string name, long? parentId)
        {
            var parent = parentId != null
                ? await _organizationalUnits.SingleOrDefaultAsync(a => a.Id == parentId.Value).ConfigureAwait(false)
                : null;

            return parent == null
                ? name
                : $"{parent.HierarchicalDisplayName} {OrganizationalUnit.HierarchicalDisplayNameSeperator} {name}";
        }

        public virtual async Task<OrganizationalUnit> GetLastChildOrNullAsync(long? parentId)
        {
            return await _organizationalUnits.OrderByDescending(c => c.Path)
                .FirstOrDefaultAsync(ou => ou.ParentId == parentId).ConfigureAwait(false);
        }

        public virtual async Task<string> GetPathAsync(long id)
        {
            Guard.ArgumentNotZero(id, nameof(id));
            var organizationalUnit = await _organizationalUnits.SingleOrDefaultAsync(ou => ou.Id == id).ConfigureAwait(false);
            if (organizationalUnit == null)
            {
                throw new KeyNotFoundException();
            }
            return organizationalUnit.Path;
        }

        public async Task<List<OrganizationalUnit>> FindChildrenAsync(long? parentId, bool recursive = false)
        {
            if (!recursive)
            {
                return await _organizationalUnits.Where(ou => ou.ParentId == parentId).ToListAsync().ConfigureAwait(false);
            }

            if (!parentId.HasValue)
            {
                return await _organizationalUnits.ToListAsync().ConfigureAwait(false);
            }

            var path = await GetPathAsync(parentId.Value).ConfigureAwait(false);

            return await _organizationalUnits.Where(
                ou => ou.Path.StartsWith(path) && ou.Id != parentId.Value).ToListAsync().ConfigureAwait(false);
        }

        public virtual async Task MoveAsync(long id, long? parentId)
        {
            Guard.ArgumentNotZero(id, nameof(id));
            var organizationalUnit = await _organizationalUnits.SingleOrDefaultAsync(ou => ou.Id == id).ConfigureAwait(false);
            if (organizationalUnit == null || organizationalUnit.ParentId == parentId)
            {
                return;
            }

            //Should find children before Path change
            var children = await FindChildrenAsync(id, true).ConfigureAwait(false);

            //Store old Path of OU
            var oldPath = organizationalUnit.Path;

            //Move OU
            organizationalUnit.Path = await GetNextChildPathAsync(parentId).ConfigureAwait(false);
            organizationalUnit.ParentId = parentId;

            //Update Children Paths
            foreach (var child in children)
            {
                child.Path = OrganizationalUnit.AppendPath(organizationalUnit.Path, OrganizationalUnit.GetRelativePath(child.Path, oldPath));
            }
        }



مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت چهارم - data binding
در قسمت قبل، نگاهی مقدماتی داشتیم به مبحث data binding. در ادامه، این مبحث را به همراه pipes، جهت اعمال تغییرات بر روی اطلاعات، پیگیری خواهیم کرد.


انقیاد به خواص یا property binding

قابلیت property binding این امکان را فراهم می‌کند که یکی از خواص المان‌های HTML را به مقادیر دریافتی از کلاس کامپوننت، متصل کنیم:
 <img [src]='producr.imageUrl'>
در این مثال، خاصیت src المان تصویر، به آدرس تصویر یک محصول متصل شده‌است.
در حین تعریف property binding، مقصد اتصال، داخل براکت‌ها قرار می‌گیرد و خاصیت مدنظر المان را مشخص می‌کند. منبع اتصال همیشه داخل "" در سمت راست علامت مساوی قرار می‌گیرد.
اگر اینکار را بخواهیم با interpolation معرفی شده‌ی در قسمت قبل انجام دهیم، به کد ذیل خواهیم رسید:
 <img src={{producr.imageUrl}}>
در اینجا نه از []، برای معرفی مقصد اتصال استفاده شده‌است و نه از "" برای مشخص سازی منبع اتصال. این نوع اتصال یک طرفه است (از منبع به مقصد).

خوب، در یک چنین مواردی property binding بهتر است یا interpolation؟
توصیه‌ی کلی ترجیح property binding به interpolation است. اما اگر در اینجا نیاز به انجام محاسباتی بر روی عبارت منبع وجود داشت، باید از interpolation استفاده کرد؛ مانند:
 <img src='http://www.mysite.com/images/{{producr.imageUrl}}'>


تکمیل قالب کامپوننت لیست محصولات

اگر از قسمت قبل به خاطر داشته باشید، در فایل product-list.component.html، لیست پردازش شده‌ی توسط ngFor*، فاقد ستون نمایش تصاویر محصولات است. به همین جهت فایل یاد شده را گشوده و سپس با استفاده از property binding، دو خاصیت src و title تصویر را به منبع داده‌ی آن متصل می‌کنیم:
<tbody>
    <tr *ngFor='#product of products'>
        <td>
            <img [src]='product.imageUrl'
                 [title]='product.productName'>
        </td>
        <td>{{ product.productName }}</td>
        <td>{{ product.productCode }}</td>
        <td>{{ product.releaseDate }}</td>
        <td>{{ product.price }}</td>
        <td>{{ product.starRating }}</td>
    </tr>
</tbody>
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم به خروجی ذیل خواهیم رسید:


هرچند اینبار تصاویر محصولات نمایش داده شده‌اند، اما اندکی بزرگ هستند. بنابراین در ادامه با استفاده از property binding، خواص style آن‌را تنظیم خواهیم کرد. برای این منظور فایل product-list.component.ts را گشوده و به کلاس ProductListComponent، دو خاصیت imageWidth و imageMargin را اضافه می‌کنیم:
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    products: any[] = [
        // as before...
    ];
}
البته همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، چون مقادیر پیش فرض این خواص عددی هستند، نیازی به ذکر صریح نوع number در اینجا وجود ندارد (type inference).
پس از تعریف این خواص، امکان دسترسی به آن‌ها در قالب کامپوننت وجود خواهد داشت:
<tbody>
    <tr *ngFor='#product of products'>
        <td>
            <img [src]='product.imageUrl'
                 [title]='product.productName'
                 [style.width.px]='imageWidth'
                 [style.margin.px]='imageMargin'>
        </td>
همانطور که مشاهده می‌کنید، چون خاصیت‌های جدید تعریف شده، جزئی از خواص اصلی کلاس هستند و نه خواص اشیاء لیست محصولات، دیگر به همراه .product ذکر نشده‌اند.
همچنین در اینجا نحوه‌ی style binding را نیز مشاهده می‌کنید. مقصد اتصال همیشه با [] مشخص می‌شود و سپس کار با ذکر .style شروع شده و پس از آن نام خاصیت مدنظر عنوان خواهد شد. اگر نیاز به ذکر واحدی وجود داشت، پس از درج نام خاصیت، قید خواهد شد. برای مثال [style.fontSize.em] و یا [%.style.fontSize]


یک نکته:
اگر مثال را قدم به قدم دنبال کرده باشید، با افزودن style binding و بارگذاری مجدد صفحه، احتمالا تغییراتی را مشاهده نخواهید کرد. این مورد به علت کش شدن قالب قبلی و یا فایل جاوا اسکریپتی متناظر با آن است (فایلی که خواص عرض و حاشیه‌ی تصویر به آن اضافه شده‌اند).
یک روش ساده‌ی حذف کش آن، بازکردن آدرس http://localhost:2222/app/products/product-list.component.js در مرورگر به صورت مجزا و سپس فشردن دکمه‌های ctrl+f5 بر روی آن است.


پاسخ دادن به رخدادها و یا event binding

تا اینجا تمام data binding‌های تعریف شده‌ی ما یک طرفه بودند؛ از خواص کلاس کامپوننت به اجزای قالب متناظر با آن. اما گاهی از اوقات نیاز است تا با کلیک کاربر بر روی دکمه‌ای، عملی خاص صورت گیرد و در این حالت، جهت ارسال اطلاعات، از قالب کامپوننت، به متدها و خواص کلاس متناظر با آن خواهند بود. کامپوننت به اعمال کاربر از طریق event binding گوش فرا می‌دهد:
 <button (click)='toggleImage()'>
syntax آن بسیار شبیه است به حالت property binding و در اینجا بجای [] از () جهت مشخص سازی رخدادی خاص از المان مدنظر استفاده می‌شود. سمت راست این انتساب، متدی است که داخل "" قرار می‌گیرد و این متد متناظر است با متدی مشخص در کلاس متناظر با کامپوننت جاری.
در این حالت اگر کاربر روی دکمه‌ی تعریف شده کلیک کند، متد toggleImage موجود در کلاس متناظر، فراخوانی خواهد شد.
چه رخدادهایی را در اینجا می‌توان ذکر کرد؟ پاسخ آن‌را در آدرس ذیل می‌توانید مشاهده کنید:
https://developer.mozilla.org/en-US/docs/Web/Events

این syntax جدید AngularJS 2.0 سطح API آن‌را کاهش داده است. دیگر در اینجا نیازی نیست تا به ازای هر رخداد ویژه‌ای، یک دایرکتیو و یا syntax خاص آن‌را در مستندات آن
جستجو کرد. فقط کافی است syntax جدید (نام رخداد) را مدنظر داشته باشید.


تکمیل مثال نمایش لیست محصولات با فعال سازی دکمه‌ی Show Image آن

در اینجا قصد داریم با کلیک بر روی دکمه‌ی Show image، تصاویر موجود در ستون تصاویر، مخفی و یا نمایان شوند. برای این منظور خاصیت جدیدی را به نام showImage به کلاس ProductListComponent اضافه می‌کنیم. بنابراین فایل product-list.component.ts را گشوده و تغییر ذیل را به آن اعمال کنید:
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    showImage: boolean = false;
در اینجا خاصیت Boolean جدیدی به نام showImage با مقدار اولیه‌ی false تعریف شده‌است. به این ترتیب تصاویر، در زمان اولین بارگذاری صفحه نمایش داده نخواهند شد.
سپس به انتهای کلاس، پس از تعاریف خواص، متد جدید toggleImage را اضافه می‌کنیم:
export class ProductListComponent {
    // as before ...
 
    toggleImage(): void {
        this.showImage = !this.showImage;
    }
}
در کلاس‌های TypeScript نیازی به ذکر صریح واژه‌ی کلیدی function برای تعریف متدی وجود ندارد. این متد، خروجی هم ندارد، بنابراین نوع خروجی آن void مشخص شده‌است. در بدنه‌ی این متد، وضعیت خاصیت نمایش تصویر معکوس می‌شود.
پس از این تغییرات، اکنون می‌توان به قالب این کامپوننت یا فایل product-list.component.html مراجعه و event binding را تنظیم کرد:
<button class='btn btn-primary'
        (click)='toggleImage()'>
    Show Image
</button>
در اینجا click به عنوان رخداد مقصد، مشخص شده‌است. سپس آن‌را به متد toggleImage کلاس ProductListComponent متصل می‌کنیم.
خوب، تا اینجا اگر کاربر بر روی دکمه‌ی show image کلیک کند، مقدار خاصیت showImage کلاس ProductListComponent با توجه به کدهای متد toggleImage، معکوس خواهد شد.
مرحله‌ی بعد، استفاده از مقدار این خاصیت، جهت مخفی و یا نمایان ساختن المان تصویر جدول نمایش داده شده‌است. اگر از قسمت قبل به خاطر داشته باشید، کار ngIf*، حذف و یا افزودن المان‌های DOM است. بنابراین ngIf* را به المان تصویر جدول اضافه می‌کنیم:
<tr *ngFor='#product of products'>
    <td>
        <img *ngIf='showImage'
             [src]='product.imageUrl'
             [title]='product.productName'
             [style.width.px]='imageWidth'
             [style.margin.px]='imageMargin'>
    </td>
با توجه به ngIf* تعریف شده، المان تصویر تنها زمانی به DOM اضافه خواهد شد که مقدار خاصیت showImage مساوی true باشد.

اکنون برنامه را اجرا کنید. در اولین بار اجرای صفحه، تصاویر ستون اول جدول، نمایش داده نمی‌شود. پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Show image، این تصاویر نمایان شده و اگر بار دیگر بر روی این دکمه کلیک شود، این تصاویر مخفی خواهند شد.

یک مشکل! در هر دو حالت نمایش و مخفی سازی تصاویر، برچسب این دکمه Show image است. بهتر است زمانیکه قرار است تصاویر مخفی شوند، برچسب hide image نمایش داده شود و برعکس. برای حل این مساله از interpolation به نحو ذیل استفاده خواهیم کرد:
<button class='btn btn-primary'
        (click)='toggleImage()'>
    {{showImage ? 'Hide' : 'Show'}} Image
</button>
در اینجا اگر مقدار خاصیت showImage مساوی true باشد، مقدار رشته‌ای Hide و اگر false باشد، مقدار رشته‌ای show بجای {{}} درج خواهد شد.



بررسی انقیاد دو طرفه یا two-way binding

تا اینجا، اتصال مقدار یک خاصیت عمومی کلاس متناظر با قالبی، به اجزای مختلف آن، یک طرفه بودند. اما در ادامه نیاز است تا بتوان برای مثال در textbox قسمت filter by مثال جاری بتوان اطلاعاتی را وارد کرد و سپس بر اساس آن ردیف‌های جدول نمایش داده شده را فیلتر نمود. این عملیات نیاز به انقیاد دو طرفه یا two-way data binding دارد.
برای تعریف انقیاد دو طرفه در AngularJS 2.0 از دایرکتیو توکاری به نام ngModel استفاده می‌شود:
 <input [(ngModel)]='listFilter' >
ابتدا [] ذکر می‌شود تا مشخص شود که این عملیات در اصل یک property binding است؛ از خاصیت عمومی به نام listFilter به المان textbox تعریف شده.
سپس () تعریف شده‌است تا event binding را نیز گوشزد کند. کار آن انتقال تعاملات کاربر، با المان رابط کاربری جاری، به خاصیت عمومی کلاس یا همان listFilter است.

در اینجا ممکن است که فراموش کنید [()] صحیح است یا ([]) . به همین جهت به این syntax، نام banana in the box را داده‌اند یا «موز درون جعبه»! موز همان event binding است که داخل جعبه‌ی property binding قرار می‌گیرد!

خوب، برای اعمال انقیاد دو طرفه، به مثال جاری، فایل product-list.component.ts را گشوده و خاصیت رشته‌ای listFilter را به آن اضافه می‌کنیم:
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    showImage: boolean = false;
    listFilter: string = 'cart';
سپس فایل قالب product-list.component.html را گشوده و انقیاد دو طرفه را به آن اعمال می‌کنیم:
<div class='panel-body'>
    <div class='row'>
        <div class='col-md-2'>Filter by:</div>
        <div class='col-md-4'>
            <input type='text'
                   [(ngModel)]='listFilter' />
        </div>
    </div>
    <div class='row'>
        <div class='col-md-6'>
            <h3>Filtered by: {{listFilter}}</h3>
        </div>
    </div>
در اینجا انقیاد دو طرفه، توسط ngModel، به خاصیت listFilter کلاس، در المان input تعریف شده، صورت گرفته است‌. سپس توسط interpolation مقدار این تغییر را در قسمت Filtered by به صورت یک برچسب نمایش می‌دهیم.


پس از اجرای برنامه، تکست باکس تعریف شده، مقدار اولیه‌ی cart را خواهد داشت و اگر آن‌را تغییر دهیم، بلافاصله این مقدار تغییر یافته را در برچسب Filtered by می‌توان مشاهده کرد. به این رخداد two-way binding می‌گویند.
البته هنوز کار فیلتر لیست محصولات در اینجا انجام نمی‌شود که آن‌را در قسمت بعد تکمیل خواهیم کرد.


فرمت کردن اطلاعات نمایش داده شده‌ی در جدول با استفاده از Pipes

تا اینجا لیست محصولات نمایش داده شد، اما نیاز است برای مثال فرمت ستون نمایش قیمت آن بهبود یابد. برای این منظور، از ویژگی دیگری به نام pipes استفاده می‌شود و کار آن‌ها تغییر داده‌ها، پیش از نمایش آن‌ها است. AngularJS 2.0 به همراه تعدادی pipe توکار برای فرمت مقادیر است؛ مانند date، number، decimal، percent و غیره. همچنین امکان ساخت custom pipes نیز پیش بینی شده‌است.
در اینجا یک مثال ساده‌ی pipes را مشاهده می‌کنید:
 {{ product.productCode | lowercase }}
پس از قید نام خاصیتی که قرار است نمایش داده شود، حرف pipe یا | قرار گرفته و سپس نوع pipe ذکر می‌شود. به این ترتیب کد محصول، پیش از نمایش، ابتدا به حروف کوچک تبدیل شده و سپس نمایش داده می‌شود.

از pipes در property binding هم می‌توان استفاده کرد:
 [title]='product.productName | uppercase'
در اینجا برای مثال عنوان تصویر با حروف بزرگ نمایش داده خواهد شد.

و یا می‌توان pipes را به صورت زنجیره‌ای نیز تعریف کرد:
 {{ product.price | currency | lowercase }}
در اینجا pipe توکار currency سبب نمایش سه حرف اول واحد پولی، با حروف بزرگ می‌شود. اگر علاقمند بودیم که آن‌را با حروف کوچک نمایش دهیم می‌توان یک pipe دیگر را در انتهای این زنجیره قید کرد.

بعضی از pipes، پارامتر هم قبول می‌کنند:
 {{ product.price | currency:'USD':true:'1.2-2' }}
در اینجا هر پارامتر با یک : مشخص می‌شود. برای مثال pipe واحد پولی، سه پارامتر را دریافت می‌کند: یک کد دلخواه، نمایش یا عدم نمایش علامت پولی، بجای کد دلخواه و مشخصات ارقام نمایش داده شده. برای مثال 2-1.2، یعنی حداقل یک عدد پیش از اعشار، حداقل دو عدد پس از اعشار و حداکثر دو عدد پس از اعشار باید ذکر شوند (یعنی در نهایت دو رقم اعشار مجاز است).
مبحث ایجاد custom pipes را در قسمت بعدی دنبال خواهیم کرد.

در ادامه برای ویرایش مثال جاری، فایل قالب product-list.component.html را گشوده و سطرهای جدول را به نحو ذیل تغییر دهید:
<td>{{ product.productName }}</td>
<td>{{ product.productCode | lowercase }}</td>
<td>{{ product.releaseDate }}</td>
<td>{{ product.price | currency:'USD':true:'1.2-2'}}</td>
<td>{{ product.starRating }}</td>
در اینجا با استفاده از pipes، شماره محصول با حروف کوچک و قیمت آن تا حداکثر دو رقم اعشار، فرمت خواهند شد.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنید، یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part4.zip


خلاصه‌ی بحث

data binding سبب سهولت نمایش مقادیر خواص کلاس یک کامپوننت، در قالب آن می‌شود. در AngularJS 2.0، چهار نوع binding وجود دارند:


interpolation، عبارت رشته‌ای محاسبه شده را در بین المان‌های DOM درج می‌کند و یا می‌تواند خاصیت المانی را مقدار دهی نماید.
property binding سبب اتصال مقدار خاصیتی، به یکی از خواص المانی مشخص در DOM می‌شود.
event binding به رخ‌دادها گوش فرا داده و سبب اجرای متدی در کلاس کامپوننت، در صورت بروز رخداد متناظری می‌شود.
حالت two-way binding، کار دریافت اطلاعات از کلاس و همچنین بازگشت مقادیر تغییر یافته‌ی توسط کاربر را به کلاس انجام می‌دهد.
اطلاعات نمایش داده شده‌ی توسط binding عموما فرمت مناسبی را ندارد. برای رفع این مشکل از pipes استفاده می‌شود.
مطالب
صفحه بندی پویا در Entity Framework
در اکثر برنامه‌ها ما نیازمند این موضوع هستیم که بتوانیم اطلاعاتی را به کاربر نشان دهیم. در بعضی از موارد این اطلاعات بسیار زیاد هستند و نیاز است در این حالت از صفحه بندی اطلاعات یا Data Paging استفاده کنیم. در ASP.NET برای ارائه اطلاعات به کاربر معمولا از کنترلهای Gridview ، ListView و امثالهم استفاده می‌شود. مشکل اساسی این کنترل‌ها این است که آنها اطلاعات را به صورت کامل از سرور دریافت کرده، سپس اقدام به نمایش صفحه بندی شده آن می‌نمایند که این موضوع باعث استفاده بی مورد از حافظه سرور شده و هزینه زیادی برای برنامه ما خواهد داشت.
صفحه بندی در سطح پایگاه داده بهترین روش برای استفاده بهینه از منابع است. برای رسیدن به این مقصود ما نیاز به یک کوئری خواهیم داشت که فقط همان صفحه مورد نیاز را به کنترلر تحویل دهد.
با استفاده از متد توسعه یافته زیر می‌توان به این مقصود دست یافت:
/// <summary>
/// صفحه بندی کوئری
/// </summary>
/// <param name="query">کوئری مورد نظر شما</param>
/// <param name="pageNum">شماره صفحه</param>
/// <param name="pageSize">سایز صفحه</param>
/// <param name="orderByProperty">ترتیب خواص</param>
/// <param name="isAscendingOrder">اگر برابر با <c>true</c> باشد صعودی است</param>
/// <param name="rowsCount">تعداد کل ردیف ها</param>
/// <returns></returns>
private static IQueryable<T> PagedResult<T, TResult>(IQueryable<T> query, int pageNum, int pageSize,
                Expression<Func<T, TResult>> orderByProperty, bool isAscendingOrder, out int rowsCount)
{
    if (pageSize <= 0) pageSize = 20;
    
    //مجموع ردیف‌های به دست آمده
    rowsCount = query.Count();

// اگر شماره صفحه کوچکتر از 0 بود صفحه اول نشان داده شود
    if (rowsCount <= pageSize || pageNum <= 0) pageNum = 1;
    
// محاسبه ردیف هایی که نسبت به سایز صفحه باید از آنها گذشت
    int excludedRows = (pageNum - 1) * pageSize;

    query = isAscendingOrder ? query.OrderBy(orderByProperty) : query.OrderByDescending(orderByProperty);
    
// ردشدن از ردیف‌های اضافی و  دریافت ردیف‌های مورد نظر برای صفحه مربوطه
    return query.Skip(excludedRows).Take(pageSize);
}

نحوه استفاده : 
فرض کنید که کوئری مورد نظر قرار است تا یکسری از مطالب را از جدول Articles نمایش دهد. برای دریافت 20 ردیف اول جهت استفاده در صفحه اول، از کد زیر استفاده می‌کنیم :
var articles = (from article in Articles
                where article.Author == "Abc"
                select article);

int totalArticles;    

var firstPageData =  PagedResult(articles, 1, 20, article => article.PublishedDate, false, out totalArticles);
یا به صورت ساده‌تر و قابل اجرا به صورت کلی‌تر :
var context = new AtricleEntityModel(); 
var query = context.ArticlesPagedResult(articles, <pageNumber>, 20, article => article.PublishedDate, false, out totalArticles);
مطالب
محاسبه مجدد میزان مصرف حافظه‌ی برنامه‌های دات نت

اگر به میزان مصرف حافظه‌ اولیه‌ی برنامه‌های دات نت دقت کنیم، نسبت به مثلا یک برنامه‌ی MFC چند برابر به نظر می‌رسند و ... این علت دارد:
زمانیکه یک برنامه‌ی مبتنی بر دات نت اجرا می‌شود، ابتدا JIT compiler شروع به کار کرده و شروع به کامپایل برنامه می‌کند. این بارگزاری هم در همان پروسه‌ی اصلی برنامه انجام می‌شود. به همین جهت میزان مصرف حافظه‌ی برنامه‌های دات نت عموما بالا به نظر می‌رسد.
اکنون سؤال اینجا است که آیا می توان این حافظه‌ای را که دیگر مورد استفاده نیست (و توسط JIT compiler اخذ شده) به سیستم بازگرداند و محاسبه‌ی مجددی را در این مورد انجام داد. پاسخ به این سؤال را در متد ReEvaluateWorkingSet زیر می‌توان مشاهده کرد:


using System;
using System.Diagnostics;

namespace Toolkit
{
public static class Memory
{
public static void ReEvaluateWorkingSet()
{
try
{
Process loProcess = Process.GetCurrentProcess();
//it doesn't matter what you set maxWorkingSet to
//setting it to any value apparently causes the working set to be re-evaluated and excess discarded
loProcess.MaxWorkingSet = (IntPtr)((int)loProcess.MaxWorkingSet + 1);
}
catch
{
//The above code requires Admin privileges.
//So it's important to trap exceptions in case you're running without admin rights.
}
}
}
}

در این متد ابتدا پروسه جاری دریافت شده و سپس MaxWorkingSet به یک عدد دلخواه تنظیم می‌شود. مهم نیست که این عدد چه چیزی باشد، زیرا این تنظیم سبب می‌شود که در پشت صحنه به شکل حساب شده‌ای حافظه‌ای که مورد استفاده نیست به سیستم بازگردانده شود و سپس عددی که در task manager نمایش داده می‌شود، مجددا محاسبه گردد. همچنین باید دقت داشت که این کد تنها با دسترسی مدیریتی قابل اجرا است و به همین دلیل وجود این try/catch ضروری است.

نحوه استفاده از متد ReEvaluateWorkingSet در برنامه‌های WinForms :
فایل Program.cs را یافته و سپس در روال رویداد گردان Idle برنامه، متد ReEvaluateWorkingSet را فراخوانی کنید (مثلا هر زمان که برنامه minimized شد اجرا می‌شود):

//Program.cs
namespace MemUsage
{
static class Program
{
/// <summary>
/// The main entry point for the application.
/// </summary>
[STAThread]
static void Main()
{
//...

Application.Idle += applicationIdle;
}

static void applicationIdle(object sender, EventArgs e)
{
Memory.ReEvaluateWorkingSet();
}
}
}

نحوه استفاده از متد ReEvaluateWorkingSet در برنامه‌های WPF :
فایل App.xaml.cs را یافته و سپس در روال رویدادگردان Deactivated برنامه، متد ReEvaluateWorkingSet را فراخوانی کنید:

//App.xaml.cs

public App()
{
this.Deactivated += appDeactivated;
}

void appDeactivated(object sender, EventArgs e)
{
Memory.ReEvaluateWorkingSet();
}

تاثیر آن هم قابل ملاحظه است (حداقل از لحاظ روانی!). تست کنید!