بهبود کارآیی Reflection در دات نت 7
- نصب آسان با استفاده از Nuget
- بدون نیاز به هیچگونه وب سرویس و یا دانش پیاده سازی سیستمهای پرداخت آنلاین
- پشتیبانی از درگاههای: ملت، ملی (سداد)، پارسیان، پاسارگاد، ایران کیش و سامان
- انجام پرداخت، فقط با نوشتن ۳ خط کد
- طراحی کاملا یکپارچه برای انجام عملیات پرداخت با تمامی بانکها
- رعایت نکات امنیتی پرداخت آنلاین
- درگاه مجازی، برای شبیه سازی عملیات پرداخت
- امکان استفاده از پروکسی برای سرورهای خارج از ایران در صورت نیاز
- استفاده از تکنولوژیهای مدرن و استاندارد
- قابل نصب بر روی پروژههای: ASP.NET Core, ASP.NET MVC, ASP.NET WebForms
- ASP.NET WebForms
- ASP.NET MVC
- ASP.NET CORE
- درخواست پرداخت
- تایید پرداخت
- بازگرداندن مبلغ پرداخت شده
- درگاهها
- HttpContext
- پایگاه داده
- پیامها
- ایجاد یک صورتحساب پرداخت با استفاده از InvoiceBuilder
- درگاه مجازی پرداخت
- استفاده از پروکسی
- توکن پرداخت
- تزریق وابستگی
- Logging
Install-Package Parbad.Owin
Install-Package Parbad.Mvc5
Install-Package Parbad.AspNetCore
dotnet add package Parbad.AspNetCore
یازده. در جاوا رویدادها با استفاده از اینترفیسها پیاده سازی میشوند. برای نامگذاری یک رویداد، قاعده آن در جاوا بدین شکل است که نامها به صورت (+ ) Camel نوشته شده و آخرین عبارت هم Listener باشد و نیازی هم به حرف I در نامگذاری اینترفیس نیست؛ چون همه میدانند که این Listener آخری یعنی رویدادی که با اینترفیس پیاده سازی شده است و استفاده از I بی معنی است. هر چند بر خلاف دات نت، در اینجا استفاده از قاعده I چندان متداول نیست.
public interface CopyFileListener { void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize); }
دوازده. گوگل اینترفیسهایی را که برای رویدادها میسازد، داخل کلاس اصلی تعریف میکند. پس بهتر هست که شما هم همین روند را ادامه بدید و از این قاعده خارج نشوید. اگر خوب دقت کرده باشید، در برنامه نویسی اندروید تمام اینترفیسها داخل کلاس اصلی هستند:
textView.setOnClickListener(new View.OnClickListener() { @Override public void onClick(View v) { } });
public class MemoryWare { public interface CopyFileListener { void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize); } .... }
SetOnClickListener
editText.addTextChangedListener(new TextWatcher() { @Override public void beforeTextChanged(CharSequence s, int start, int count, int after) { } @Override public void onTextChanged(CharSequence s, int start, int before, int count) { } @Override public void afterTextChanged(Editable s) { } });
سیزده. آداپتورها و آداپتور ویوها (چون لیست) قسمت مهمی از برنامههای اندرویدی به شمار میآیند؛ تا حدی که در بیشتر برنامههای ساده هم حضور پررنگی دارند. ولی برای استفاده از این آداپتورها باید بدانید که نحوه کار آنها چگونه است. بسیاری از کاربران در این قسمت اشتباهات زیادی میکنند. اگر در stackOverflow هم در اینباره نگاه کنید، با حجم انبوهی از سوالات روبرو میشوید و فقط به خاطر اینکه نحوه کارکرد آن را نمیدانند، به مشکل برخوردهاند.
کلاس BaseAdapter اصلیترین کلاس آداپتور هاست که بقیه از آن مشتق شدهاند و معروفترین مشتقات آن، کلاسهای CursorAdapter و ArrayAdapter هستند که امکانات بیس آداپتور را افزایش دادهاند.به عنوان مثال در کد پایین از ArrayAdapter استفاده شده است.
نحوه کار یک آداپتور بدین صورت است که متدی را به نام GetView با قابلیت override دارد که با هر تعداد آیتم موجود صدا زده میشود. ولی اگر تصور کنیم فقط چند صدهزار آیتم هم داشته باشیم، آیا واقعا اجرا میشود؟ جواب این سوال این است که با هر بار اسکرولی که شما میکنید آیتمهای بعدی ایجاد میشوند ولی باز این سوال پیش میآید که هر آیتم برای خود جداگانه تشکیل میشود؟ مطمئنا جواب خیر است. آداپتورها از سیستمی به نام ViewRecycler برای کش کردن آیتمهای ایجاد شده استفاده میکنند و با هر اسکرولی که انجام میشود آیتمهای بعدی از روی آیتمهای قبلی که قبلا از صفحه خارج شدهاند، ساخته میشوند و آیتمهای کش شده قبلی را با پارامتری با نام convertView به دست شما میرساند.
کد زیر را ببینید:
@Override public View getView(int position, View rowView, ViewGroup parent) { ViewHolder viewHolder=null; if(rowView==null) { // 1. Create inflater LayoutInflater inflater = (LayoutInflater) context .getSystemService(Context.LAYOUT_INFLATER_SERVICE); // 2. Get rowView from inflater rowView = inflater.inflate(R.layout.row_bank_group_list, parent, false); viewHolder=new ViewHolder(); viewHolder.txtGroupName=(TextView) rowView.findViewById(R.id.text_groupName); rowView.setTag(viewHolder); } else { viewHolder=(ViewHolder)rowView.getTag(); } viewHolder.txtGroupName.setText(getItem(position).getName()); viewHolder.txtGroupName.setTypeface(new FontSystem().get_General_Font(context)); viewHolder.txtGroupName.setTextColor(context.getResources().getColor(R.color.black)); return rowView; }
کلاس داخلی ViewHolder هم یک الگو برای عدم بررسی Viewهای داخل آن است که نیازی به یافتن و تبدیل مجدد آنها نداشته باشید. در این روش شیء، داخل خصوصیت tag آیتم قرار گرفته است و وقتی از کش برداشته شود، خاصیت تگ آن را میخوانیم و مستقیما مورد استفاده قرار میدهیم. در این حالت شما بهترین استفاده را از پردازشها و حافظه، میکنید.
چهارده. یکی از کارهایی را که قبل از کار کردن در یک مسیر فیزیکی باید انجام دهید این است که مطمئن باشید اجازه نوشتن در آن ناحیه را دارید یا خیر. در غیر اینصورت برنامه شما با خطای FC روبرو میشود و اجرای آن خاتمه مییابد. به همین دلیل اکثر برنامه نویسان از متد CanWrite در کلاس File استفاده میکنند. ولی در هنگام استفاده از این متد باید دقت داشته باشید که کلاس File فقط باید حاوی مسیر باشد و اسمی از فایل مربوطه در آن نباشد. دلیل هم آن است که این احتمال میرود اگر فایلی هم وجود نداشته باشد، مقدار false را به شما برگرداند. مثال زیر قرار است فایلی را در کارت حافظه بنویسید، ولی بررسی اجازه نوشتن در مسیر، اشتباه است:
File file=new File(sdcardPath,fileName); if(file.CanWrite()) { ..... }
File file=new File(sdcardPath); if(file.CanWrite()) { file=new File(sdcardPath,filePath); ..... }
پانزده. کارت حافظه خارجی: همه برنامه نویسان اندروید حداقل یکبار از کد زیر استفاده کرده اند:
Environment.getExternalStorageDirectory()
هر برنامهای که در اندروید نصب میشود در مسیر
/Data/Data
/Data/Data/Info.Dotnettips.MyApp
/** * it will returns sd path for you * <p> * <b>Required Permission: </b>android.permission.READ_EXTERNAL_STORAGE<br/> * </p> * @return */ public List<String> GetExternalMounts() { final List<String> out = new ArrayList<>(); String reg = "(?i).*vold.*(vfat|ntfs|exfat|fat32|ext3|ext4).*rw.*"; String s = ""; try { final Process process = new ProcessBuilder().command("mount") .redirectErrorStream(true).start(); process.waitFor(); final InputStream is = process.getInputStream(); final byte[] buffer = new byte[1024]; while (is.read(buffer) != -1) { s = s + new String(buffer); } is.close(); } catch (final Exception e) { e.printStackTrace(); } // parse output final String[] lines = s.split("\n"); for (String line : lines) { if (!line.toLowerCase(Locale.US).contains("asec")) { if (line.matches(reg)) { String[] parts = line.split(" "); for (String part : parts) { if (part.startsWith("/")) if (!part.toLowerCase(Locale.US).contains("vold")) if(new File(part).canWrite()) out.add(part); } } } } return out; }
شانزده. یکی از روشهای انتقال اطلاعات بین اکتیویتیها مختلف استفاده از Extras هاست که شما با تعیین یک نام یا کلید، اطلاعات مربوطه را ارسال و توسط همان کلید؛ اطلاعات را در اکتیویتی مقصد دریافت میکنید:
notesIntent.putExtra("PartyId", PartyId); startActivity(notesIntent);
PartyId=getIntent().getLongExtra("PartyId",0);
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_MULTIPLE, false); i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_CREATE_DIR, false); i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_MODE, FilePickerActivity.MODE_FILE);
هفده. قواعد نامگذاری: برای نامگذاری متغیرها از قانون CamelCase استفاده میکنیم. ولی برای حالات زیر از روشهای دیگر استفاده میشود:
- برای ثابتها از حروف بزرگ و _ استفاده کنید.
- برای متغیرهای خصوصی از حرف m در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
- برای متغیرهای استاتیک از حرف s در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
public class MyClass { public static final int SOME_CONSTANT = 42; public int publicField; private static MyClass sSingleton; int mPackagePrivate; private int mPrivate; protected int mProtected; }
هجده: قاعده نظم و ترتیب در importها توسط مستندات گوگل بدین شکل تعریف شده است:
- نام پکیجهای ارائه شده توسط گوگل
- نام پکیجهای ثالث
- نام پکیجهای موجود در java و javax
- پکیجهای موجود در پکیج اصلی
نوزدهم. مرتب سازی متدهای دسترسی یک کلاس: بسیار خوب است که همیشه کدهای ما نظم خاصی را داشته باشد تا پیگیریهای شخصی و تیمی در آن راحتتر صورت بگیرد. برای مثال در یک کلاس ابتدا متدهای public و سپس private قرار گیرند و الی آخر.
الگوی عمومی که برای کار با جاوا صورت گرفته است به شکل زیر میباشد:
public, protected, private,abstract, static, transient, volatile, synchronized, final, native.
ادیتور intelij شامل تنظمیاتی برای مرتب سازی کدهاست که در این مورد بسیار سودمند است. با طی کردن مسیر زیر میتوانید برای آن ترتیب اینگونه موارد را مشخص کنید.
Settings>Editor>Code Style>Arrangement
در تصویر بالا متدها به ترتیب متدهای دستری بین بلوکهای کامنت method start و method end قرار گرفته اند.
همچنین شامل گزینههای دیگری نیز میباشد که به نظرم فعال کردنشان بسیار خوب است. گزینه keep overridden methods together به شما کمک میکند تا متدهایی را که رونویسی میشوند، در کنار یکدیگر قرار بگیرند که برای کلاسهای اندرویدی مثل اکتیویتیها و فرگمنتها و ... بسیار خوب است. گزینه مفید دیگر Keep dependent methods together است که در دو حالت عمقی یا خطی متدهای وابسته (متدهایی که متدهای دیگر را در آن کلاس صدا میزنند) در کنار یکدیگر قرار میدهد و مابقی گزینهها، که بسیار سودمند هست. به هر حال هر قاعدهای را که برای خود انتخاب میکنید اگر در حالت پیش فرض نیست بهتر است در مستندات پروژه ذکر شود تا افراد دیگر سریعتر به موضوع پی ببرند.
قسمت بیستم. این مورد برای افراد تازه کار میباشد که تازه اندروید استادیو را باز کردهاند و مشغول کدنویسی میباشند. یکی از مواردی که در همان مرحله اول به آن برمیخورید این است که intellisense ادیتور به بزرگی و کوچکی حروف حساس است و تنها با حرف اول سازگاری دارد. برای تغییر این مسئله باید مسیر زیر را طی کنید:
Settings>Editor>Completion>Case-sensitive Completion>None
<sfListView:SfListView.ItemTemplate> <DataTemplate> <FlexLayout x:DataType="model:Product" CompressedLayout.IsHeadless="True" Direction="Row"> <Label FlexLayout.Basis="40%" Text="{Binding Name}" VerticalTextAlignment="Center" /> ...
<ffimageloading:CachedImage CacheType="All" DownsampleToViewSize="true" HeightRequest="100" HorizontalOptions="Center" Source="https://avatars2.githubusercontent.com/u/22663390?s=100" VerticalOptions="Center" WidthRequest="100" />
var container = new UnityContainer();
container.RegisterType<ISomeService, SomeService>(new PerRequestLifetimeManager()); container.RegisterType<ISomeBusiness, SomeBusiness>(new PerRequestLifetimeManager()); container.RegisterType<ISomeController, SomeController>(new PerRequestLifetimeManager());
DependencyResolver.SetResolver(new UnityDependencyResolver(container));
var someService=(ISomeService)DependencyResolver.Current.GetService(typeof(ISomeService)); var data=someService.GetData();
در لایه سرویس یک کلاس Service Factory داریم که قرار است همه سرویسها، برای برقراری ارتباط با یکدیگر از آن استفاده کنند.این کلاس معمولا در لایه سرویس به اشکال گوناگونی پیاده سازی میشود که کارش وهه سازی از Interfaceهای درخواستی است. اما برای یکپارچه کردن آن با Unity من آنرا به شکل زیر پیاده سازی کرده ام
public class ServiceFactory : MarshalByRefObject { static IUnityContainer uContainer = new UnityContainer(); public static Type DataContextType { get; set; } public static void Initialise(IUnityContainer unityContainer, Type dbContextType) { uContainer = unityContainer; DataContextType = dbContextType; uContainer.RegisterType(typeof(BaseDataContext), DataContextType, new HierarchicalLifetimeManager()); } public static T Create<T>() { return (T)Activator.CreateInstance<T>(); } public static T Create<T>(string fullTypeName) { return (T)System.Reflection.Assembly.GetExecutingAssembly().CreateInstance(fullTypeName); } public static T Create<T>(Type entityType) { return (T)Activator.CreateInstance(entityType); } public static dynamic Create(Type entityType) { return Activator.CreateInstance(entityType); } public static T Get<T>() { return uContainer.Resolve<T>(); } public static object Get(Type type) { return uContainer.Resolve(type); } }
در این کلاس ما بجای ایجاد داینامیک آبجکتها، از Unity استفاده کردهایم. در همان ابتدا که برنامهی وب ما برای اولین بار اجرا میشود و بعد از Register کردن کلاسها، میتوانیم container را به صورت پارامتر سازنده به کلاس Service Factory ارسال کنیم. به این ترتیب برای استفاده از سرویسها در لایه Business از Unity بهره میبریم.
البته استفاده از Unity برای DataContext خیلی منطقی نیست و بهتر است نوع DataContext را در ابتدا بگیریم و هرجا نیاز داشتیم با استفاده از متد Create از آن وهله سازی بکنیم.
در صورتی که ویژوال استودیوی شما دارای این ورژن و آپدیت نبود، میتوانید چارچوب دات نت 4.6.1 را جداگانه در سیستم خود نصب نمایید. توجه داشته باشید که برای استفاده از چارچوب دات نت در ویژوال استودیو باید نسخههای DevPack یا DeveloperPack را نصب نمایید (دریافت دات نت 4.6.1 نسخه مخصوص استفاده در ویژال استودیو).
در پروژه ایجاد شده فایلی به نام Program.cs و در آن کلاس Program وجود دارد. در این کلاس تابع شروع کننده برنامه یعنی Main وجود دارد و برنامه از این تابع شروع خواهد شد.
نمایی از فایلهای پروژه
در تابع شروع کننده برنامه ابتدا وضعیت پشتیبانی از SIMD را چک میکنیم. این کار را همانطور که قبلا در مقاله پیشنیاز توضیح داده شده است با استفاده از خاصیت Vector.IsHardwareAccelerated بررسی میکنیم. اگر مقدار آن برابر با False باشد به معنای عدم پشتیبانی میباشد و با بررسی این موضوع در اول برنامه، در صورت عدم پشتیبانی از SIMD به اجرای ادامهی برنامه خاتمه میدهیم.
پس از بررسی وضعیت پشتیبانی از SIMD ، تابعی را که در فایل Utilities.cs نوشته شده است، فراخوانی میکنیم. این تابع به بررسی وضعیت تعداد رجیسترهای SIMD و وضعیت انواع نوعهای دادهای در SIMD میپردازد. اگر هر نوع دادهای از SIMD پشتیبانی کند (که بستگی به نوع پردازنده شما دارد) اندازه هر نوع دادهای را در SIMD چاپ میکند و در صورت عدم پشتیبانی هر نوع دادهای از SIMD مقدار «عدم پشتیبانی SIMD از آن نوع دادهای» چاپ خواهد شد.
using System.Numerics; using static System.Console; namespace TestSIMD { class Program { private const int ArraySize = 7680 * 4320; static void Main(string[] args) { // بررسی وضعیت پشتیبانی از SIMD if (!Vector.IsHardwareAccelerated) { WriteLine("Hardware acceleration not supported."); WriteLine(); return; // عدم پشتیبانی و خاتمه برنامه } WriteLine("Hardware acceleration is supported"); // اعلام پشتیبانی از SIMD WriteLine(); // بررسی وضعیت نوعهای داده ای در مشخصات سخت افزاری SIMD Utilities.PrintHardwareSpecificSimdEffectiveness(); //به منظور عدم خروج از برنامه و دیدن نتایج آزمایش WriteLine("Press any key to exit"); ReadKey(); } } }
- فایل IntSimdProcessor.cs
- در این فایل کلاسی به نام IntSimdProcessor قرار دارد که شامل 6 تابع میباشد و این تابعها با نوع دادهای صحیح یا همان Integer کار میکنند. نام کلاس هم به همین خاطر نام گذاری شده است.
- این 6 تابع در کل 3 عملیات را شامل عملیاتهای زیر انجام میدهند. یکبار در حالت معمولی و یکبار با استفاده از توابع SIMD این کار را انجام میدهند:
- پیدا کردن بزرگترین و کوچکترین عدد در آرایه
- جمع عناصر دو آرایه با هم با استفاده از یک آرایه کمکی که نتیجه در آرایه کمکی ریخته میشود
- جمع عناصر دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی که مجموع در آرایه اول ریخته میشود
- در بالای هر تابع در این فایل توضیحات لازم دربارهی فعالیت آن تابع ذکر شده است.
- فایل FloatSimdProcessor.cs
- در این فایل کلاسی با نام FloatSimdProcessor قرار دارد که همانطور که از نام کلاس پیداست، توابعی برای کار بر روی اعداد از نوع دادهای float در آن نوشته شدهاند.
- در این کلاس هم 6 تابع برای انجام 3 عملیات زیر نوشته شده است که به ازای هر عملیات دو تابع یکی در حالت معمولی و یکی در حالت SIMD نوشته شده است.
- جمع دو آرایه با استفاده از یک آرایه کمکی - مجموع در آرایه کمکی ریخته میشود
- جمع دو آرایه اول ورودی - مجموع در آرایه سوم ریخته میشود
- جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی - مجموع در آرایه اول ریخته میشود
- در آزمایشات نوشته شده در کلاس PerformanceTests تنها از عملیات آخری استفاده شده است و از دو عملیات اول استفاده نشده است که در صورت تمایل میتوانید از دیگر عملیاتها نیز استفاده کنید.
- در بالای هر تابع در این فایل توضیحات لازم دربارهی فعالیت آن تابع نیز ذکر شده است.
- فایل UShortSimdProcessor.cs
- در این فایل کلاسی با نام UShortSimdProcessor قرار دارد و همانطور که از نام کلاس پیداست، توابعی برای کار بر روی اعداد از نوع دادهای ushort یا همان اعداد صحیح کوچک بدون علامت نوشته شدهاند.
- در این کلاس 12 تابع برای انجام 6 عملیات زیر نوشته شدهاست که به ازای هر عملیات، دو تابع یکی در حالت معمولی و یکی در حالت SIMD نوشته شده است.
- جمع دو آرایه اول ورودی که مجموع در آرایه سوم ریخته میشود
- جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی که مجموع در آرایه اول ریخته میشود
- بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در یک آرایه اعداد صحیح کوچک بدون علامت
- جمع عناصر آرایه ورودی و ذخیره مجموع آنها در یک متغیر کمکی
- جمع عناصر آرایه ورودی و ذخیره مجموع آنها در یک متغیر کمکی بدون بررسی سرریز (Overflow)
- محاسبه میانگین و بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در یک آرایه اعداد صحیح کوچک بدون علامت
- در بالای هر تابع در این فایل توضیحات لازم دربارهی فعالیت آن تابع ذکر شده است.
public static void TestIntArrayAdditionFunctions(int testSetSize) { WriteLine(); Write("Testing int array addition, generating test data..."); var intsOne = GetRandomIntArray(testSetSize); //تولید آرایه عددی به صورت تصادفی var intsTwo = GetRandomIntArray(testSetSize); WriteLine($" done, testing...");// پایان تولید آرایهها و شروع پردازش var naiveTimesMs = new List<long>(); // تعریف لیستی برای ریختن زمان پاسخ دهی در حالت ساده و معمولی var hwTimesMs = new List<long>(); // تعریف لیستی برای ریختن زمان پاسخ دهی در حالت SIMD و سخت افزاری for (var i = 0; i < 3; i++) { // ایجاد حلقه برای تکرار محاسبات برای اندازه گیری زمان در حالت تکراری stopwatch.Restart();//شروع ثبت زمان var result = IntSimdProcessor.NaiveSumFunc(intsOne, intsTwo);//اجرای تابع جمع دو آرایه var naiveTimeMs = stopwatch.ElapsedMilliseconds;//ثبت زمان naiveTimesMs.Add(naiveTimeMs);//افزودن زمان ثبت شده به لیست زمانهای ساده و معمول WriteLine($"Naive analysis took: {naiveTimeMs}ms (last value = {result.Last()})."); stopwatch.Restart();//شروع ثبت زمان result = IntSimdProcessor.HWAcceleratedSumFunc(intsOne, intsTwo);//اجرای تابع جمع دو آرایه در حالت سخت افزاری var hwTimeMs = stopwatch.ElapsedMilliseconds;//ثبت زمان hwTimesMs.Add(hwTimeMs);//افزودن زمان به لیست زمانهای سخت افزاری WriteLine($"Hareware accelerated analysis took: {hwTimeMs}ms (last value = {result.Last()})."); }//پایان حلقه و چاپ نتایج WriteLine("Int array addition:"); WriteLine($"Naive method average time: {naiveTimesMs.Average():.##}"); WriteLine($"HW accelerated method average time: {hwTimesMs.Average():.##}"); WriteLine($"Hardware speedup: {naiveTimesMs.Average() / hwTimesMs.Average():P}%"); }
نام تابع ذکر شده نشان دهنده آزمایش بر روی آرایه اعداد صحیح یا همان Integer میباشد که شامل یک پارامتر ورودی از نوع عدد صحیح میباشد. این پارامتر ورودی نشان دهنده اندازه هر آرایهای میباشد که قرار است تولید شود.
TestIntArrayAdditionFunctions(int testSetSize)
در قدم اول این تابع، باید آرایهها را تولید کنیم که کد آن به صورت زیر است.
Write("Testing int array addition, generating test data..."); var intsOne = GetRandomIntArray(testSetSize); var intsTwo = GetRandomIntArray(testSetSize); WriteLine($" done, testing...");
ابتدا در خروجی چاپ میکنیم که در حال ایجاد دادههای مربوط به آزمایش هستیم و سپس با استفاده از تابع GetRandomIntArray آرایهای را ایجاد میکنیم و در متغیرهای مربوطه میریزیم. این تابع دارای یک پارامتر ورودی از نوع عدد صحیح است که آرایهای را به طول پارامتر ورودی تولید میکند. این تابع در فایل Utilities.cs قرار دارد.
در پایان تولید آرایهها، اتمام تولید و ایجاد آرایهها را با چاپ در خروجی اعلام میکنیم.
سپس با معرفی دو لیست زیر میتوانیم زمانهای اجرا را در آنها بریزیم و در پایان، تابع میانگین این زمانها را محاسبه و چاپ کنیم. لیست اول برای نگهداری زمانهای اجرای عملیات در حالت معمولی و لیست دوم برای نگهداری زمانهای اجرای عملیات در حالت SIMD میباشد.
var naiveTimesMs = new List<long>(); var hwTimesMs = new List<long>();
سپس با ایجاد حلقه ای از 0 تا 3 که در کل 3 مرتبه اجرا میشود عملیات را تکرار و زمان آن را ثبت میکنیم.
for (var i = 0; i < 3; i++)
درون حلقه یک عملیات را در دوحالت معمولی یا ساده و SIMD اجرا میکنیم. قبل از اجرای عملیات اول ابتدا stopwatch را ریست میکنیم. با این کار زمان صفر شده و شروع به اندازه گیری میکند. سپس عملیات مربوط به جمع دو آرایه را در حالت معمولی که در فایل IntSimdProcessor.cs قرار دارد، فراخوانی میکنیم. پس از اجرای این عملیات مقدار stopwatch را به میلی ثانیه در یک متغیر ذخیره میکنیم و این مقدار را به لیست زمانهای اجرای معمولی اضافه میکنیم. در نهایت نتیجه زمان اجرا را در خروجی چاپ میکنیم.
stopwatch.Restart(); var result = IntSimdProcessor.NaiveSumFunc(intsOne, intsTwo); var naiveTimeMs = stopwatch.ElapsedMilliseconds; naiveTimesMs.Add(naiveTimeMs); WriteLine($"Naive analysis took: {naiveTimeMs}ms (last value = {result.Last()}).");
پس از اجرای عملیات در حالت ساده یا معمولی، حال نوبت همان عملیات در حالت SIMD میباشد. دوباره stopwatch را ریست میکنیم و عملیات در SIMD را اجرا کرده و بعد از آن مقدار stopwatch را درون متغیری میریزیم و آن را به لیست زمانهای اجرای عملیات در SIMD اضافه میکنیم و در نهایت نتیجه زمان اجرا را در خروجی چاپ میکنیم.
stopwatch.Restart(); result = IntSimdProcessor.HWAcceleratedSumFunc(intsOne, intsTwo); var hwTimeMs = stopwatch.ElapsedMilliseconds; hwTimesMs.Add(hwTimeMs); WriteLine($"Hareware accelerated analysis took: {hwTimeMs}ms (last value = {result.Last()}).");
پس از اجرای حلقه، حال نوبت به نمایش نتیجه میانگین زمانها در خروجی است. ابتدا میانگین زمانهای اجرا در حالت ساده یا معمولی را که به میلی ثانیه است را در خروجی چاپ میکنیم. بعد از آن میانگین زمانهای اجرا در حالت SIMD را در خروجی چاپ میکنیم و در آخر سرعت زمان اجرا در حالت SIMD را نسبت به حالت معمولی به درصد چاپ میکنیم.
WriteLine($"Naive method average time: {naiveTimesMs.Average():.##}"); WriteLine($"HW accelerated method average time: {hwTimesMs.Average():.##}"); WriteLine($"Hardware speedup: {naiveTimesMs.Average() / hwTimesMs.Average():P}%");
در این مقاله تنها به توضیحی در مورد این آزمایش اکتفا میکنیم. لازم به ذکر است که دیگر آزمایشها نیز دقیقا ساختاری مشابه این آزمایش را دارند و تنها عملیات اجرا در آنها متفاوت است. در کلاس PerformanceTests توضیحات لازم مربوط به هر آزمایش و تابع داده شده است و میتوانید با مراجعه به کد برنامه آنها را مورد بررسی قرار دهید.
برای اجرای تمامی آزمایشها، کلیه توابع نوشته شده در کلاس PerformanceTests را در کلاس Program و در تابع Main که تابع شروع کننده برنامه میباشد، پس از بررسی وضعیت نوعهای دادهای قرار میدهیم.
تصویر مربوط به اجرای کامل برنامه را میتوانید مشاهده میکنید.
این جدول بر اساس یک بار اجرای برنامه در سیستم من ترسیم شده است و اجرای برنامه در سیستمهای مختلف خروجیهای متفاوتی را دارد. لازم به ذکر است که اندازه آرایهها بسیار بزرگ است و این نتایج با آرایههایی به طول بیش از هزاران هزار عنصر میباشد.
زمانها در جدول به میلی ثانیه میباشد.
ردیف | عملیات | دور اول | دور دوم | دور سوم | میانگین حالت ساده | میانگین حالت SIMD | |||
درحالت ساده | درحالت SIMD | درحالت ساده | درحالت SIMD | درحالت ساده | درحالت SIMD | ||||
1 | جمع دو آرایه با استفاده از یک آرایه کمکی در اعداد صحیح | 157 | 131 | 128 | 131 | 128 | 138 | 137.67 | 133.33 |
2 | جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی در اعداد float | 122 | 133 | 99 | 99 | 99 | 93 | 106.67 | 108.33 |
3 | جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی در اعداد صحیح | 83 | 73 | 86 | 88 | 78 | 81 | 82.33 | 80.67 |
4 | جمع دو آرایه اول ورودی - مجموع در آرایه سوم ریخته میشود - در اعداد صحیح کوچک بدون علامت | 58 | 63 | 50 | 48 | 58 | 46 | 55.33 | 52.33 |
5 | جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی در اعداد صحیح کوچک بدون علامت | 55 | 40 | 53 | 36 | 53 | 46 | 53.67 | 40.67 |
6 | بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در یک آرایه اعداد صحیح | 91 | 36 | 91 | 39 | 90.67 | 38 | 90.66 | 38 |
7 | بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در یک آرایه اعداد صحیح کوچک بدون علامت | 90 | 20 | 89 | 19 | 88 | 18 | 89 | 19 |
8 | جمع عناصر آرایه ورودی و ذخیره مجموع آنها در یک متغیر کمکی | 33 | 309 | 32 | 263 | 31 | 291 | 32 | 287.67 |
9 | جمع عناصر آرایه ورودی و ذخیره مجموع آنها در یک متغیر کمکی بدون بررسی سرریز | 30 | 13 | 29 | 13 | 30 | 12 | 29.67 | 12.67 |
10 | محاسبه میانگین و بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در آرایه اعداد صحیح کوچک بدون علامت | 89 | 50 | 90 | 51 | 90 | 49 | 89.57 | 50 |
ASP.NET MVC #16
مدیریت خطاها در یک برنامه ASP.NET MVC
استفاده از فیلتر HandleError
یکی از فیلترهای توکار ASP.NET MVC به نام HandleError، میتواند کار هدایت کاربر را به یک صفحهی خطای عمومی، در حین بروز استثنایی در برنامه، انجام دهد. برای آزمایش آن یک برنامه خالی جدید ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس یک کنترلر جدید را با محتوای زیر به آن اضافه نمائید:
using System;
using System.Web.Mvc;
namespace MvcApplication13.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HandleError]
public ActionResult Index()
{
throw new InvalidOperationException();
return View();
}
}
}
در اینجا جهت آزمایش برنامه، به عمد یک استثنای دستی را صادر میکنیم. برای آزمایش برنامه هم نیاز است آنرا خارج از دیباگر VS.NET اجرا کرد (آدرس برنامه را مستقیما خارج از VS.NET در یک مرورگر وارد کنید). همچنین یک سطر زیر را نیز لازم است به فایل web.config برنامه اضافه نمائید:
<system.web>
<customErrors mode="On" />
اکنون اگر برنامه را خارج از مرورگر اجرا کنید، با توجه به استفاده از ویژگی HandleError و همچنین بروز یک استثنا در متد Index، خودبخود صفحه Views\Shared\Error.cshtml به کاربر نمایش داده خواهد شد. در غیراینصورت صفحه زرد رنگ پیش فرض خطای ASP.NET به کاربر نمایش داده میشود که محتوای آنها بیشتر برای برنامه نویسها مناسب است و نه کاربران نهایی سیستم.
اگر علاقمند باشید که این ویژگی به صورت خودکار به تمام متدهای کنترلرهای برنامه اعمال شود، کافی است یک سطر زیر را به متد Application_Start فایل Global.asax.cs اضافه نمائید:
GlobalFilters.Filters.Add(new HandleErrorAttribute());
البته نیازی به انجام اینکار نیست زیرا اگر به متد RegisterGlobalFilters فایل Global.asax.cs دقت کنیم، اینکار پیشتر توسط قالب پیش فرض VS.NET انجام شده است. فقط برای فعال سازی آن نیاز است تگ customErrors در فایل وب کانفیگ برنامه مقدار دهی و تنظیم شود.
استفاده از صفحه خطای سفارشی دیگری بجای فایل Error.cshtml
امکان تنظیم نمایش صفحه خطای سفارشی دیگری نیز وجود دارد. برای مثال استفاده از فایل Views\Shared\CustomErrorView.cshtml :
[HandleError(View = "CustomErrorView")]
استفاده از صفحات خطای متفاوت به ازای استثناهای مختلف
میتوان فیلتر HandleError را تنها به یک نوع استثنای خاص محدود کرد. همچنین امکان استفاده از چندین ویژگی HandleError برای یک متد نیز وجود دارد:
[HandleError(ExceptionType = typeof(NullReferenceException), View = "ErrorHandling")]
دسترسی به اطلاعات استثناء در صفحه نمایش خطاها
زمانیکه برنامه به صفحه خطا هدایت میشود، نوع Model آن System.Web.Mvc.HandleErrorInfo میباشد:
@model System.Web.Mvc.HandleErrorInfo
@{
ViewBag.Title = "DbError";
}
<h2>An Error Has Occurred</h2>
@if (Model != null)
{
<p>@Model.Exception.GetType().Name<br />
thrown in @Model.ControllerName @Model.ActionName</p>
}
البته این نکته را صرفا به عنوان اطلاعات عمومی در نظر داشته باشید. زیرا اگر قرار باشد مجددا اصل استثناء را نمایش دهیم، همان صفحه زرد رنگ ASP.NET شاید بهتر باشد.
استفاده از تگ customErrors در فایل Web.config برنامه
ویژگی حالت تگ customErrors در فایل web.config برنامه، سه مقدار را میتواند بپذیرد:
الف) Off : صفحه زرد رنگ معرفی خطای ASP.NET را به همراه تمام اطلاعات مرتبط با استثنای رخ داده نمایش میدهد.
ب) RemoteOnly : همان حالت الف است با این تفاوت که صفحه خطا را فقط در کامپیوتری که وب سرور بر روی آن نصب است نمایش خواهد داد.
ج) On : یک صفحه خطای سفارشی شده را نمایش میدهد.
بنابراین هیچگاه از حالت Off استفاده نکنید. زیرا خطاهای نمایش داده شده، علاوه بر برنامه نویس، برای مهاجم به یک سایت نیز بسیار دلپذیر است!
حالت RemoteOnly در زمان توسعه برنامه توصیه میشود.
حالت On حین توزیع برنامه باید بکارگرفته شود.
مدیریت خطاهای رخ داده خارج از MVC Pipeline
HandleErrorAttribute تنها استثناهای رخ داده داخل ASP.NET MVC Pipeline را مدیریت میکند (یا خطاهایی از نوع 500). اگر این نوع استثناها خارج از آن رخ دهند مثلا فایلی یافت نشود (خطای 404) و امثال آن، باید به روش زیر عمل کرد:
<customErrors mode="On" defaultRedirect="error">
<error statusCode="404" redirect="error/notfound" />
<error statusCode="403" redirect="error/forbidden" />
</customErrors>
در اینجا اگر فایلی یافت نشد، کاربر به کنترلری به نام error و متدی به نام notfound هدایت خواهد شد. بنابراین نیاز به کنترلر زیر وجود دارد؛ به علاوه به ازای هر متد هم یک View متناظر باید اضافه شود (کلیک راست روی نام متد و انتخاب گزینه افزودن View جدید).
using System.Web.Mvc;
namespace MvcApplication13.Controllers
{
public class ErrorController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
return View();
}
public ActionResult NotFound()
{
return View();
}
public ActionResult Forbidden()
{
return View();
}
}
}
برای آزمایش این قسمت، برنامه را اجرا کرده و سپس مثلا آدرس غیرموجود http://localhost/xyz را وارد کنید.
استفاده از فیلتر HandleError اجباری نیست
در همین قسمت قبل پس از افزودن customErrors و defaultRedirect آن که به نام یک کنترلر اشاره میکند، کلیه فیلترهای HandleError اضافه شده به برنامه را حذف کنید. سپس برنامه را خارج از محیط VS.NET اجرا کنید. باز هم متد Index کنترلر Error اجرا خواهد شد. به عبارتی الزاما نیازی به استفاده از فیلتر HandleError نیست و به کمک مقدار دهی صحیح تگ customErrors، کار نمایش خودکار صفحه سفارشی خطاها به کاربر انجام خواهد شد.
البته بدیهی است که گزینههای نمایش یک View خاص به ازای استثنایی ویژه، یکی از مزیتهای استفاده از فیلتر HandleError میباشد که امکان تنظیم آن در فایل web.config وجود ندارد.
ثبت اطلاعات استثناهای رخ داده به کمک ELMAH
نمایش صفحهی خطای سفارشی به کاربر، یکی از موارد ضروری تمام برنامههای ASP.NET است، اما کافی نیست. ثبت اطلاعات جزئیات استثناهای رخ داده در طول زمان میتوانند به بالا بردن کیفیت برنامه به شدت کمک کنند. برای این منظور میتوان همانند سابق از متد Application_Error قابل تعریف در فایل Global.asax.cs کمک گرفت؛ اما با وجود افزونهای به نام ELMAH اینکار اتلاف وقت است و اصلا توصیه نمیشود. همچنین به کمک ELMAH میتوان مشکلات را تبدیل به ایمیلهای خودکار کرد یا از آنها فید RSS درست نمود.
برای دریافت ELMAH یا به سایت اصلی آن مراجعه نمائید و یا به کمک NuGet هم به سادگی قابل دریافت است. پس از دریافت، ارجاعی را به اسمبلی آن (Elmah.dll) اضافه نمائید. در ادامه فایل web.config برنامه را گشوده و چند سطر زیر را به آن در قسمت configuration اضافه کنید:
<configuration>
<configSections>
<sectionGroup name="elmah">
<section name="security" requirePermission="false" type="Elmah.SecuritySectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorLog" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorLogSectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorMail" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorMailSectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorFilter" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorFilterSectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorTweet" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorTweetSectionHandler, Elmah"/>
</sectionGroup>
</configSections>
سپس ذیل قسمت appSettings، تنظیمات پروایدر ذخیره سازی اطلاعات آنرا وارد نمائید. مثلا در اینجا از فایلهای XML برای ذخیره سازی اطلاعات استفاده خواهد شد (که امنترین حالت ممکن است؛ از این لحاظ که اگر بانک اطلاعاتی را انتخاب کنید، ممکن است مشکل اصلی از همانجا ناشی شده باشد. بنابراین خطایی ثبت نخواهد شد. همچنین در این حالت نیازی به سایر DLLهای همراه ELMAH هم نیست). در اینجا مسیر ذخیره سازی اطلاعات در پوشه app_data/errorslog تنظیم شده است:
<elmah>
<security allowRemoteAccess="1"/>
<errorLog type="Elmah.XmlFileErrorLog, Elmah" logPath="~/App_Data/ErrorsLog"/>
</elmah>
در ادامه در قسمت system.web، دو تعریف زیر را اضافه نمائید. به این ترتیب امکان دسترسی به آدرس http://server/elmah.axd مهیا میگردد:
<httpModules>
<add name="ErrorLog" type="Elmah.ErrorLogModule, Elmah"/>
</httpModules>
<httpHandlers>
<add verb="POST,GET,HEAD" path="elmah.axd" type="Elmah.ErrorLogPageFactory, Elmah"/>
</httpHandlers>
البته برای IIS7 تنظیمات ذیل نیز باید اضافه شوند:
<system.webServer>
<validation validateIntegratedModeConfiguration="false"/>
<modules runAllManagedModulesForAllRequests="true">
<add name="ErrorLog" type="Elmah.ErrorLogModule, Elmah"/>
</modules>
<handlers>
<add name="Elmah" verb="POST,GET,HEAD" path="elmah.axd" type="Elmah.ErrorLogPageFactory, Elmah"/>
</handlers>
</system.webServer>
و به این ترتیب تنظیمات اولیه ELMAH به پایان میرسد (و با ASP.NET Web forms هیچ تفاوتی ندارد).
مرحله بعد، تنظیمات مسیریابی ASP.NET MVC است برای اینکه آدرس http://server/elmah.axd را وارد سیستم پردازشی خود نکند. البته اینکار پیشتر انجام شده است:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
//routes.IgnoreRoute("elmah.axd");
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
بنابراین همین تنظیمات، به همراه قالب پیش فرض یک پروژه جدید ASP.NET MVC برای استفاده از ELMAH کفایت میکند. اکنون پروژه جاری را یکبار دیگر خارج از VS.NET اجرا کرده و سپس به مسیر http://localhost/elmah.axd جهت مشاهده خطاهای لاگ شده به همراه جزئیات کامل آنها مراجعه کنید.
مشکل: استثناهای برنامه توسط ELMAH لاگ نمیشوند!
فیلتر HandleError با ELMAH سازگار نیست. زیرا با استفاده از آن، متدهای کنترلرها به صورت خودکار داخل یک try/catch اجرا شده و به این ترتیب استثناهای رخ داده، مدیریت گردیده و به ELMAH هدایت نمیشوند. بنابراین نیاز است به متد RegisterGlobalFilters فایل Global.asax.cs مراجعه کرده و سطر زیر را حذف کنید:
filters.Add(new HandleErrorAttribute());
و یا اگر قصد نداشتید اینکار را انجام دهید، میتوان به نحو زیر نیز مشکل را حل کرد:
using System.Web.Mvc;
using Elmah;
namespace MvcApplication13.CustomFilters
{
public class ElmahHandledErrorLoggerFilter : IExceptionFilter
{
public void OnException(ExceptionContext context)
{
if (context.ExceptionHandled)
ErrorSignal.FromCurrentContext().Raise(context.Exception);
// all other exceptions will be caught by ELMAH anyway
}
}
}
در اینجا یک فیلتر سفارشی به برنامه اضافه شده است تا خطاهای مدیریت شده برنامه (خطاهای مدیریت شده توسط فیلتر HandleError توکار) را به موتور ELMAH هدایت کند. سایر خطاهای مدیریت نشده به صورت خودکار توسط ELMAH ثبت خواهند شد و نیازی به انجام کار اضافی در این مورد نیست.
سپس این فیلتر جدید را به صورت سراسری تعریف کنید:
public static void RegisterGlobalFilters(GlobalFilterCollection filters)
{
filters.Add(new ElmahHandledErrorLoggerFilter());
filters.Add(new HandleErrorAttribute());
}
ترتیب اینها هم مهم است. ابتدا باید ElmahHandledErrorLoggerFilter معرفی شود.
تذکر مهم!
حین استفاده از ELMAH یک نکته را فراموش نکنید:
اگر allowRemoteAccess آنرا به عدد 1 تنظیم کردهاید، به هیچ عنوان از نام پیش فرض elmah.axd استفاده نکنید (هر نام اختیاری دیگری را که علاقمند بودید و به سادگی قابل حدس زدن نبود، در فایل web.config وارد کنید).
خلاصه بحث
1- در ASP.NET MVC نیازی نیست تا متدهای کنترلرها را با try/catch شلوغ کنید.
2- حتما قسمت customErrors فایل وب کانفیگ برنامه را دهی کنید (این مورد را به چک لیست اجباری تهیه یک برنامه ASP.NET MVC اضافه کنید).
3- استفاده از فیلتر HandleError اختیاری است. اگر از قابلیت فیلتر کردن استثناهای ویژه آن استفاده نمیکنید، مقدار دهی customErrors وب کانفیگ برنامه هم همان کار را انجام میدهد.
4- برای ثبت جزئیات دقیق استثناهای رخ داده در برنامه، از ELMAH استفاده کنید و بیجهت وقت خودتان را صرف بازنویسی این افزونه ارزشمند نکنید.
مطالب مشابه
معرفی ELMAH
ثبت استثناهای مدیریت شده توسط ELMAH
آشنایی با NHibernate - قسمت اول
سورس اصلی کتابخانه، به زبان سی شارپ است اما نهایتا شما از اسمبلیهای کامپایل شده مربوطه استفاده خواهید کرد و از اینجا به بعد دیگر تفاوتی نمیکند که زبان دات نتی مورد استفاده چی باشد.
@dadoo
باید دقت داشته باشید که LINQ به تنهایی فقط یک language feature است و نه یک data access technology . بنابراین باید دقیقا linq to sql یا linq to entities را مشخص کرد.
سابقه نزدیک به یک دهه پروژه اصلی Hibernate که توسط جاوا کارها توسعه داده شده، در این فریم ورک لحاظ شده که از هر لحاظ نسبت به LINQ to entities اون رو پختهتر کرده. ضمنا پروایدر LINQ هم برای NH اخیرا توسعه داده شده و از این لحاظ کم و کسری ندارد.
linq to sql برای اس کیوال سرور توسعه داده شد. بعد مایکروسافت اومد اون رو با linq to entities تکمیل کرد (البته linq to sql مطابق وبلاگ رسمی برنامه نویسهای MS هنوز هم توسعه پیدا میکنه و در دات 4 شاهد اون خواهیم بود) و توسط linq to entities امکان استفاده از سایر دیتابیسها هم فراهم شده البته اگر پروایدر آن موجود باشد که تعدادی از آنها هم تجاری هستند. اما با NH این مشکل رو ندارید چون تقریبا همه نوع دیتابیس معروفی را ساپورت میکند و رایگان هم هست.
learning curve مربوط به NH بیشتر است از سایر orm ها.
NH از دات نت فریم 2 به بعد را پشتیبانی میکند اما linq to entities فقط از دات نت فریم ورک سه و نیم سرویس پک یک به بعد به صورت کامل در دسترس است.
در کل در گوگل nhibernate vs linq را جستجو کنید.
@LoveAjax
محیط مدیوم تراست، امکان ریفلکشن رو حذف میکنه و این مورد برای NH و تمام ORM های دیگر نیز مساله ساز خواهد بود. اما برای NH راه حل دارد مطابق مستندات آن:
http://nhforge.org/wikis/howtonh/run-in-medium-trust.aspx