نظرات مطالب
NoSQL ؟
- در ravendb امکان replication به sql server وجود دارد.
- یکی از اهداف مهم ORMها در دات نت، نوشتن کوئری‌های strongly typed است. در ravendb شما از روز اول با کوئری‌های strongly typed سروکار دارید. همچنین از همان ابتدای کار هم با کلاس‌های دات نتی و نگاشت خودکار آن‌ها کار می‌کنید. کلا ravendb برمبنای معماری و همچنین توانمندی و پیشرفت‌های زبان‌های دات نتی تهیه شده.

مطالب
خواندنی‌های 16 تیر

اس کیوال سرور

توسعه وب

دات نت فریم ورک

دبلیو پی اف و سیلور لایت

سی و مشتقات

شیرپوینت

کتاب‌های رایگان

مای اس کیوال

متفرقه

وب سرورها

پی اچ پی

مطالب
لینک‌های هفته آخر آبان

وبلاگ‌ها و سایت‌های ایرانی


Visual Studio


ASP. Net


طراحی وب


اس‌کیوال سرور


به روز رسانی‌ها


سی‌شارپ


عمومی دات نت


PHP


ویندوز


گوگل


متفرقه




مطالب
بررسی نکات دریافت فایل‌های حجیم توسط HttpClient
HttpClient به عنوان جایگزینی برای HttpWebRequest API قدیمی، به همراه NET 4.5. ارائه شد و هدف آن یکپارچه کردن پیاده سازی‌های متفاوت موجود به همراه ارائه را‌ه‌حلی چندسکویی است که از WPF/UWP ، ASP.NET تا NET Core. و iOS/Android را نیز پشتیبانی می‌کند. تمام قابلیت‌های جدید پروتکل HTTP مانند HTTP/2 نیز از این پس تنها به همراه این API ارائه می‌شوند.
در مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» با روش استفاده‌ی تک وهله‌ای آن آشنا شدیم. در این مطلب نکات ویژه‌ی دریافت فایل‌های حجیم آن‌را بررسی خواهیم کرد. بدون توجه به این نکات، یا OutOfMemoryException را دریافت خواهید کرد و یا پیش از پایان کار، با خطای Timeout این پروسه به پایان خواهد رسید.


مشکل اول: نیاز به تغییر Timeout پیش فرض

فرض کنید می‌خواهیم فایل حجیمی را با تنظیمات پیش‌فرض HttpClient دریافت کنیم:
using System;
using System.Net.Http;
using System.Threading.Tasks;

namespace HttpClientTips.LargeFiles
{
    class Program
    {
        private static readonly HttpClient _client = new HttpClient();

        static async Task Main(string[] args)
        {
            var bytes = await DownloadLargeFileAsync();
        }

        public static async Task<byte[]> DownloadLargeFileAsync()
        {
            Console.WriteLine("Downloading a 4K content - too much bytes.");
            var response = await _client.GetAsync("http://downloads.4ksamples.com/downloads/sample-Elysium.2013.2160p.mkv");
            var bytes = await response.Content.ReadAsByteArrayAsync();
            return bytes;
        }
    }
}
در این حالت باتوجه به اینکه Timeout پیش‌فرض HttpClient به 100 ثانیه تنظیم شده‌است، اگر سرعت دریافت بالایی را نداشته باشید و نتوانید این فایل را پیش از 2 دقیقه دریافت کنید، برنامه با استثنای TaskCancelledException متوقف خواهد شد.
بنابراین اولین تغییر مورد نیاز، تنظیم صریح Timeout آن است:
private static readonly HttpClient _client = new HttpClient
{
    Timeout = Timeout.InfiniteTimeSpan
};


مشکل دوم: دریافت استثنای OutOfMemoryExceptions

روش دریافت پیش‌فرض اطلاعات توسط HttpClient، نگهداری و بافر تمام آن‌ها در حافظه‌ی سیستم است. این روش برای اطلاعات کم حجم، مشکلی را به همراه نخواهد داشت. بنابراین در حین دریافت فایل‌های چندگیگابایتی با آن، حتما با استثنای OutOfMemoryException مواجه خواهیم شد.
namespace HttpClientTips.LargeFiles
{
    class Program
    {
        private static readonly HttpClient _client = new HttpClient
        {
            Timeout = Timeout.InfiniteTimeSpan
        };

        static async Task Main(string[] args)
        {
            await DownloadLargeFileAsync();
        }

        public static async Task DownloadLargeFileAsync()
        {
            Console.WriteLine("Downloading a 4K content. too much bytes.");
            var response = await _client.GetAsync("http://downloads.4ksamples.com/downloads/sample-Elysium.2013.2160p.mkv");
            using (var streamToReadFrom = await response.Content.ReadAsStreamAsync())
            {
                string fileToWriteTo = Path.GetTempFileName();
                Console.WriteLine($"Save path: {fileToWriteTo}");
                using (var streamToWriteTo = File.Open(fileToWriteTo, FileMode.Create))
                {
                    await streamToReadFrom.CopyToAsync(streamToWriteTo);
                }
            }
        }
    }
}
در این حالت برای رفع مشکل، از متد ReadAsStreamAsync آن استفاده می‌کنیم. به این ترتیب بجای یک آرایه‌ی بزرگ از بایت‌ها، با استریمی از آن‌ها سر و کار داشته و به این صورت مشکل مواجه شدن با کمبود حافظه برطرف می‌شود.
مشکل: در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، تا پایان کار متد DownloadLargeFileAsync، حجم فایل دریافتی تغییری نخواهد کرد. یعنی هنوز هم کل فایل در حافظه بافر می‌شود و سپس استریم آن در اختیار FileStream نهایی برای نوشتن قرار خواهد گرفت.
علت این‌جا است که متد client.GetAsync تا زمانیکه کل Response ارسالی از طرف سرور خوانده نشود (headers + content)، عملیات را سد کرده و منتظر می‌ماند. بنابراین با این تغییرات عملا به نتیجه‌ی دلخواه نرسیده‌ایم.


دریافت اطلاعات Header و سپس استریم کردن Content

چون متد client.GetAsync تا دریافت کامل headers + content متوقف می‌ماند، می‌توان به آن اعلام کرد تنها هدر را به صورت کامل دریافت کن و سپس باقیمانده‌ی عملیات دریافت بدنه‌ی Response را به صورت Stream در اختیار ادامه‌ی برنامه قرار بده. برای اینکار نیاز است پارامتر HttpCompletionOption را تکمیل کرد:
var response = await _client.GetAsync(
                "http://downloads.4ksamples.com/downloads/sample-Elysium.2013.2160p.mkv",
                HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead);
پارامتر HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead به متد GetAsync اعلام می‌کند که پس از خواندن هدر Response، ادامه‌ی عملیات را در اختیار سطرهای بعدی کد قرار بده و عملیات را تا پایان خواندن کامل Response در حافظه، متوقف نکن.


مشکل سوم: برنامه در دریافت سومین فایل از یک سرور هنگ می‌کند.

تعداد اتصالات همزمانی را که می‌توان توسط HttpClient به یک سرور گشود، محدود هستند. برای مثال این عدد در Full .NET Framework مساوی 2 است. بنابراین اگر اتصال سوم موازی را شروع کنیم، چون Timeout را به بی‌نهایت تنظیم کرده‌ایم، این قسمت از برنامه هیچگاه تکمیل نخواهد شد.
روش تنظیم تعداد اتصالات مجاز به یک سرور:
- در Full .NET Framework با تنظیم خاصیت ServicePointManager.DefaultConnectionLimit است که به 2 تنظیم شده‌است.
- این مورد در NET Core. توسط پارامتر HttpClientHandler و خاصیت MaxConnectionsPerServer آن تنظیم می‌شود:
private static readonly HttpClientHandler _handler = new HttpClientHandler
{
    MaxConnectionsPerServer = int.MaxValue, // default for .NET Core
    UseDefaultCredentials = true
};
private static readonly HttpClient _client = new HttpClient(_handler)
{
    Timeout = Timeout.InfiniteTimeSpan
};
البته مقدار پیش‌فرض آن int.MaxValue است که نسبت به حالت Full .NET Framework عدد بسیار بزرگتری است.
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت اول - معرفی SSR
از لحاظ تاریخی، Blazor به همراه دو حالت اصلی است:
- Blazor Server، که در آن یک اتصال SignalR، بین مرورگر کاربر و سرور، برقرار شده و سرور حالات مختلف این جلسه‌ی کاری را مدیریت می‌کند. آغاز این حالت، بسیار سریع است؛ اما وجود اتصال دائم SignalR در آن ضروری است. نیاز به وجود این اتصال دائم، با تعداد بالای کاربر می‌تواند کارآیی سرور را تحت تاثیر قرار دهد.
- Blazor WASM: در این حالت کل برنامه‌ی Blazor، درون مرورگر کاربر اجرا می‌شود و برای اینکار الزاما نیازی به سرور ندارد؛ اما آغاز اولیه‌ی آن به علت نیاز به بارگذاری کل برنامه درون مرورگر کاربر، اندکی کند است. اتصال این روش با سرور، از طریق روش‌های متداول کار با Web API صورت می‌گیرد و نیازی به اتصال دائم SignalR را ندارد.

دات نت 8، دو تغییر اساسی را در اینجا ارائه می‌دهد:
- در اینجا حالت جدیدی به نام SSR یا Static Server Rendering ارائه شده‌است (به آن Server-side rendering هم می‌گویند). در این حالت نه WASM ای درون مرورگر کاربر اجرا می‌شود و نه اتصال دائم SignalR ای برای کار با آن نیاز است! در این حالت برنامه تقریبا همانند یک MVC Razor application سنتی کار می‌کند؛ یعنی سرور، کار رندر نهایی HTML قابل ارائه‌ی به کاربر را انجام داده و آن‌را به سمت مرورگر، برای نمایش ارسال می‌کند و همچنین سرور، هیچ حالتی را هم از برنامه ذخیره نمی‌کند و به‌علاوه، کلاینت نیز نیازی به دریافت کل برنامه را در ابتدای کار ندارد (هم آغاز و نمایش سریعی را دارد و هم نیاز به منابع کمتری را در سمت سرور برای اجرا دارد).
- تغییر مهم دیگری که در دات نت 8 صورت گرفته، امکان ترکیب کردن حالت‌های مختلف رندر صفحات، در برنامه‌های Blazor است. یعنی می‌توان یک صفحه‌ی SSR را داشت که تنها قسمت کوچکی از آن بر اساس معماری Blazor Server کار کند (قسمت‌‌های اصطلاحا interactive یا تعاملی آن). یا حتی در یک برنامه، امکان ترکیب Blazor Server و Blazor WASM نیز وجود دارد.

این‌ها عناوین موارد جدیدی هستند که در این سری به تفصیل بررسی خواهیم کرد.


تاریخچه‌ی نمایش صفحات وب در مرورگرها

در ابتدای ارائه‌ی وب، سرورها، ابتدا درخواستی را از طرف مرورگر کلاینت دریافت می‌کردند و در پاسخ به آن، HTML ای را تولید و بازگشت می‌دادند. حاصل آن، نمایش یک صفحه‌ی استاتیک non-interactive بود (غیرتعاملی). علت تاکید بر روی واژه‌ی interactive (تعاملی)، بکارگیری گسترده‌ی آن در نگارش جدید Blazor است؛ تا حدی که ایجاد قالب‌های جدید آغازین برنامه‌های آن، با تنظیم این گزینه همراه است. برای مشاهده‌ی آن، پس از نصب SDK جدید دات نت، دستور dotnet new blazor --help را صادر کنید.
سپس JavaScript از راه رسید و هدف آن، افزودن interactivity به صفحات سمت کاربر بود تا بتوان بر اساس تعاملات و ورودی‌های کاربر، تغییراتی را بر روی محتوای صفحه اعمال کرد. در ادامه JavaScript این امکان را یافت تا بتواند درخواست‌هایی را به سمت سرور ارسال کند و بر اساس خروجی دریافتی، قسمت‌هایی از صفحه‌ی جاری استاتیک را به صورت پویا تغییر دهد.
در ادامه با بالارفتن توانمندی‌های سخت‌افزاری و همچنین توسعه‌ی کتابخانه‌های جاوااسکریپتی، به برنامه‌های تک صفحه‌ای کاملا پویا و interactive رسیدیم که به آن‌ها SPA گفته می‌شود (Single-page applications)؛ از این دست کتابخانه‌ها می‌توان به Backbone اشاره کرد و پس از آن به React و Angular. برنامه‌های Blazor نیز اخیرا به این جمع اضافه شده‌اند.
اما ... اخیرا توسعه دهنده‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که SPAها برای تمام امور، مناسب و یا حتی الزامی نیستند. گاهی از اوقات ما فقط نیاز داریم تا محتوایی را خیلی سریع و بهینه تولید و بازگشت دهیم؛ مانند نمایش لیست اخبار، به هزاران دنبال کننده، با حداقل مصرف منابع و در همین حال نیاز به interactivity در بعضی از قسمت‌های خاص نیز احساس می‌شود. این رویه‌ای است که در تعدادی از فریم‌ورک‌های جدید و مدرن جاوااسکریپتی مانند Astro در پیش گرفته شده‌است؛ در آن‌ها ترکیبی از رندر سمت سرور، به همراه interactivity سمت کاربر، مشاهده می‌شود. برای مثال این امکان را فراهم می‌کنند تا محتوای قسمتی از صفحه را در سمت سرور تهیه و رندر کنید، یا قسمتی از صفحه (یک کامپوننت خاص)، به صورت interactive فعال شود. ترکیب این دو مورد، دقیقا هدف اصلی Blazor، در دات نت 8 است. برای مثال فرض کنید می‌خواهید برنامه و سایتی را طراحی کنید که چند صفحه‌ی آغازین آن، بدون هیچگونه تعاملی با کاربر هستند و باید سریع و SEO friendly باشند. همچنین تعدادی از صفحات آن هم قرار است فقط یک سری محتوای ثابت را نمایش دهند، اما در قسمت‌های خاصی از آن نیاز به تعامل با کاربر است.


معرفی Blazor یکپارچه در دات نت 8

مهم‌ترین تغییر Blazor در دات نت 8، یکپارچه شدن حالت‌های مختلف رندر آن در سمت سرور است. تغییرات زیاد رخ داده‌اند تا امکان داشتن Server-side rendering یا SSR به همراه قابلیت فعال سازی interactivity به ازای هر کامپوننت دلخواه که به آن حالت‌های رندر (Render modes) گفته می‌شود، میسر شوند. در اساس، این روش جدید، همان Blazor Server بهبود یافته‌است که حالت SSR، حالت پیش‌فرض آن است. در کنار آن قابلیت‌های راهبری (navigation)، نیز بهبود یافته‌اند تا برنامه‌های SSR همانند برنامه‌های SPA به‌نظر برسند.

در دات نت 8، ASP.NET Core و Blazor نیز کاملا یکپارچه شده‌اند. در این حالت برنامه‌های Blazor Server می‌توانند همانند برنامه‌های MVC Razor Pages متداول، با کمک قابلیت SSR، صفحات غیر interactive ای را رندر کنند؛ البته به کمک کامپوننت‌های Razor. مزیت آن نسبت به  MVC Razor Pages این است که اکنون می‌توانید هر کامپوننت مجزایی از صفحه را نیز کاملا interactive کنید.
در نگارش‌های قبلی Blazor، برنامه‌های Blazor Server حتی برای شروع کار نیاز به یک صفحه‌ی Razor Pages آغازین داشتند، اما دیگر نیازی به این مورد با دات نت  8 نیست؛ چون ASP.NET Core 8x می‌تواند کامپوننت‌های Razor را نیز به صورت HTML خالص بازگشت دهد و یا Minimal API آن به همراه خروجی new RazorComponentResult نیز شده‌است. در حالت SSR، حتی سیستم مسیریابی ASP.NET Core نیز با Blazor یکی شده‌است.

البته این تغییرات، حالت‌های خالص Blazor WebAssembly و یا MAUI Blazor Hybrid را تحت تاثیر قرار نمی‌دهند؛ اما بدیهی است تمام آن‌ها از سایر قابلیت‌های جدید اضافه شده نیز بهره‌مند هستند.


معرفی حالت‌های مختلف رندر Blazor در دات نت 8

یک برنامه‌ی جدید 8x Blazor، در اساس بر روی سرور رندر می‌شود (همان SSR). اما همانطور که عنوان شد، این SSR ارائه شده‌ی توسط Blazor، یک قابلیت مهم را نسبت به MVC Razor pages دارد و آن هم امکان فعالسازی interactivity، به ازای کامپوننت‌ها و قسمت‌های کوچکی از صفحه است که واقعا نیاز است تعاملی باشند. فعالسازی آن هم بسیار ساده، یک‌دست و یکپارچه است:
@* For being rendered on the server *@
<Counter @rendermode="@InteractiveServer" />

@* For running in WebAssembly *@
<Counter @rendermode="@InteractiveWebAssembly" />
در این حالت می‌توان مشخص کرد که آیا قرار است این کامپوننت خاصی که در قسمتی از صفحه‌ی جاری قرار است رندر شود، نیاز است به کمک فناوری وب‌اسمبلی اجرا شود و یا قرار است بر روی سرور رندر شود؟

این تعاریف حالت رندر را توسط دایرکتیوها نیز می‌توان به ازای هر کامپوننت مجزا، مشخص کرد (یکی از این دو حالت باید بکار گرفته شود):
@rendermode InteractiveServer

@rendermode InteractiveWebAssembly
حالت رندر مشخص شده، توسط زیرکامپوننت‌های تشکیل دهنده‌ی این کامپوننت‌ها نیز به ارث برده می‌شوند؛ اما امکان ترکیب آن‌ها با هم نیست. یعنی اگر حالت رندر را InteractiveServer انتخاب کردید، زیرکامپوننت‌های تشکیل دهنده‌ی آن نمی‌توانند حالت دیگری را انتخاب کنند.
امکان اعمال این ویژگی‌ها به مسیریاب برنامه نیز وجود دارد که در این حالت کل برنامه را interactive می‌کند. اما در حالت پیش‌فرض، برنامه‌ای که ایجاد می‌شود فاقد تنظیمات تعاملی در ریشه‌ی اصلی آن است.


معرفی حالت رندر خودکار در Blazor 8x

یکی دیگر از حالت‌های رندر معرفی شده‌ی در Blazor 8x، حالت Auto است:
<Counter @rendermode="@InteractiveAuto" />
این حالت رندر، به صورت پیش‌فرض از WebAssembly استفاده می‌کند؛ اما فقط زمانیکه فایل‌های مرتبط با آن کاملا دریافت شده‌باشند. یعنی در ابتدای کار برای ارائه‌ی امکانات تعاملی، از حالت سریع و سبک InteractiveServer استفاده می‌کند؛ اما در پشت صحنه مشغول به دریافت فایل‌های مرتبط با نگارش وب‌اسمبلی کامپوننت فوق خواهد شد. پس از بارگذاری و کش شدن این فایل‌ها، برای بارهای بعدی رندر، فقط از حالت وب‌اسمبلی استفاده می‌کند.


معرفی حالت رندر Streaming در Blazor 8x

در بار اول بارگذاری صفحات، ممکن است دریافت اطلاعات مرتبط با آن کمی کند و با وقفه باشند. در این حالت برای اینکه برنامه‌های SSR یک صفحه‌ی خالی را نمایش ندهند، می‌توان در ابتدا با استفاده از حالت رندر جدید StreamRendering، حداقل قالب صفحه را نمایش داد و سپس اصل اطلاعات را:
@attribute [StreamRendering(prerender: true)]
این روش، از HTTP Streaming در پشت صحنه استفاده کرده و مرحله به مرحله قسمت‌های تکمیل شده را به سمت مرورگر کاربر، برای نمایش نهایی ارسال می‌کند.


جزئیات بیشتر نحوه‌ی کار با این حالات را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد.


نتیجه گیری:

روش‌های جدید رندر ارائه شده‌ی در Blazor 8x، برای موارد زیر مفید هستند:
- زمانیکه قسمت عمده‌ای از برنامه‌ی شما بر روی سرور اجرا می‌شود.
- زمانیکه خروجی اصلی برنامه‌ی شما بیشتر حاوی محتواهای ثابت است؛ مانند CMSها.
- زمانیکه می‌خواهید صفحات شما قابل ایندکس شدن توسط موتورهای جستجو باشند و مباحث SEO برای شما مهم است.
- زمانیکه نیاز به مقدار کمی امکانات تعاملی دارید و فقط قسمت‌های کوچکی از صفحه قرار است تعاملی باشند. برای مثال فقط قرار است قسمت کوچکی از یک صفحه‌ی نمایش مقاله‌ای از یک بلاگ، به همراه امکان رای دادن به آن مطلب (تنها قسمت «تعاملی» صفحه) باشد.
- و یا زمانیکه می‌خواهید MVC Razor Pages را با یک فناوری جدید که امکانات بیشتری را در اختیار شما قرار می‌دهد، جایگزین کنید.
مطالب
تنظیمات تاریخ قمری در ویندوز
این قطعه کد را برای نمایش تاریخ امروز، به قمری درنظر بگیرید:
using System;
using System.Globalization;
 
namespace ArabicDate
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var now = DateTime.Now;
            var date = now.ToString("d MMMM yyyy", new CultureInfo("ar-SA"));
            Console.WriteLine(date);
        }
    }
}
در قطعه کد فوق، d، روز را به عدد، MMMM، ماه را به حروف و yyyy، سال را به رقم نمایش می‌دهد (اطلاعات بیشتر) و انتخاب فرهنگ عربستان سعودی، سبب تبدیل این تاریخ به قمری خواهد شد. اگر بجای آن fa-IR را قرار دهیم، تاریخ میلادی سیستم را به شمسی تبدیل می‌کند و خروجی آن بر اساس فرهنگ ar-SA در امروز، بر روی سیستم من، چنین چیزی است:
9 صفر 1438

اگر به سایت http://time.ir مراجعه کنیم، امروز را «8 صفر» معرفی کرده‌است.

سؤال: مشکل کجاست؟ آیا پیاده سازی تاریخ قمری در دات نت مشکل دارد؟
پاسخ: این مساله مرتبط به دات نت فریم ورک نیست و به تنظیمات ویندوز بر می‌گردد:


همانطور که در اینجا مشاهده می‌کنید، اگر به کنترل پنل، قسمت Region آن مراجعه کرده و در برگه‌ی باز شده، بر روی دکمه‌ی additional settings کلیک کنیم، امکان انتخاب تاریخ قمری هم وجود دارد و در اینجا به ازای روز جاری، 5 روز و تاریخ مختلف را می‌توان انتخاب کرد (بسته به موقعیت جغرافیایی).
پس از این تنظیم است که قطعه کد فوق، تاریخ روز جاری را به قمری به نحو صحیحی نمایش می‌دهد.
مطالب
فارسی نویسی با SkiaSharp
تا نگارش 4x دات نت که فقط از ویندوز پشتیبانی می‌کند، از وابستگی System.Drawing.Common برای انجام امور روزمره‌ی گرافیکی استفاده می‌شد؛ چون در پشت صحنه، محصور کننده‌ی امکانات بومی گرافیکی ویندوز است. همچنین از زمان ارائه‌ی دات نت Core چندسکویی، تا نگارش 5 دات نت، این وابستگی، در لینوکس، به کمک کتابخانه‌ی جانبی به نام libgdiplus پشتیبانی می‌شد که البته هیچگاه پشتیبانی رسمی را از طرف مایکروسافت پیدا نکرد؛ چون libgdiplus متشکل از چند ده‌هزار سطر کد نوشته شده‌ی به زبان C است که به‌خوبی آزمایش نشده و همچنین برای کارکرد کامل آن نیز به کتابخانه‌های جانبی دیگری مانند pango نیاز است تا برای مثال از نمایش متون فارسی پشتیبانی کند. Libgdiplus در حقیقت بازمانده‌ای از دوران Mono است که مایکروسافت در نگارش 6 دات نت، آن‌را منسوخ شده اعلام کرد و در نگارش 7 دات نت، دیگر از آن پشتیبانی نمی‌کند. یعنی تمام برنامه‌هایی که از وابستگی System.Drawing.Common استفاده می‌کنند، قابل انتقال به دات نت 7 چندسکویی نیستند؛ البته هنوز هم می‌توان از System.Drawing.Common در ویندوز، بدون مشکل استفاده کرد. اما در صورت استفاده‌، برنامه‌ی شما در لینوکس اجرا نخواهد شد و یک چنین برنامه‌هایی با استثناهای TypeInitializationException و PlatformNotSupportedException در زمان اجرا، خاتمه خواهند یافت.
در حال حاضر توصیه‌ی مایکروسافت ، عدم استفاده‌ی از System.Drawing.Common و جایگزینی آن با یکی از کتابخانه‌های زیر است:
- SkiaSharp
- Microsoft.Maui.Graphics

البته پیشتر در این لیست توصیه شده، کتابخانه‌ی SixLabors.ImageSharp.Drawing هم وجود داشت که به علت تغییر مجوز آن، به یک مجوز نیمه تجاری، نیمه سورس باز، از لیست فوق حذف شده‌است.


مشکل فارسی نویسی با SkiaSharp

اگر سعی کنیم با استفاده از مثال‌های متداول SkiaSharp، یک متن فارسی را نمایش دهیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
// crate a surface
var info = new SKImageInfo(256, 256);
using var surface = SKSurface.Create(info);
// the the canvas and properties
var canvas = surface.Canvas;

// make sure the canvas is blank
canvas.Clear(SKColors.White);

// draw some text
using var typeface = SKTypeface.FromFamilyName("Tahoma");
using var paint = new SKPaint
    {
      Color = SKColors.Black,
      IsAntialias = true,
      Style = SKPaintStyle.Fill,
      TextAlign = SKTextAlign.Center,
      TextSize = 24,
      Typeface = typeface,
    };
var coord = new SKPoint(info.Width / 2, (info.Height + paint.TextSize) / 2);
canvas.DrawText("آزمایش", coord, paint);

// save the file
using var image = surface.Snapshot();
using var data = image.Encode(SKEncodedImageFormat.Png, 100);
using var stream = File.OpenWrite("farsi-text-1.png");
data.SaveTo(stream);
قطعه کد فوق برای اجرا، نیاز به وابستگی زیر را دارد:
<ItemGroup>
   <PackageReference Include="SkiaSharp" Version="2.88.3" />
</ItemGroup>
که در آن، در ابتدا یک Canvas برای نقاشی ایجاد شده و سپس متنی بر روی آن نمایش داده می‌شود و در آخر این نتیجه را در یک فایل ذخیره می‌کنیم؛ با این خروجی:

همانطور که مشاهده می‌کنید، حروف فارسی در آن از هم جدا هستند و همچنین از چپ به راست نمایش داده شده‌است.


رفع مشکل فارسی نویسی با SkiaSharp

برای رفع مشکل فوق، نیاز است از افزونه‌ی «حرف باز» این کتابخانه استفاده کرد که روش نصب آن به صورت زیر است:
<ItemGroup>
   <PackageReference Include="SkiaSharp" Version="2.88.3" />
   <PackageReference Include="SkiaSharp.HarfBuzz" Version="2.88.3" />
</ItemGroup>
اینبار تنها تفاوت مورد نیاز جهت نمایش صحیح حروف فارسی، استفاده از SKShaper جهت شکل دادن به متن نهایی است و استفاده از متد DrawShapedText آن به صورت زیر:
// crate a surface
var info = new SKImageInfo(256, 256);
using var surface = SKSurface.Create(info);
// the the canvas and properties
var canvas = surface.Canvas;

// make sure the canvas is blank
canvas.Clear(SKColors.White);

// draw some text
using var typeface = SKTypeface.FromFamilyName("Tahoma");
using var shaper = new SKShaper(typeface);
using var paint = new SKPaint
  {
      Color = SKColors.Black,
      IsAntialias = true,
      Style = SKPaintStyle.Fill,
      TextAlign = SKTextAlign.Center,
      TextSize = 24,
      Typeface = typeface,
  };
var coord = new SKPoint(info.Width / 2, (info.Height + paint.TextSize) / 2);
canvas.DrawShapedText(shaper, "آزمایش", coord, paint);

// save the file
using var image = surface.Snapshot();
using var data = image.Encode(SKEncodedImageFormat.Png, 100);
using var stream = File.OpenWrite("farsi-text-2.png");
data.SaveTo(stream);
که خروجی صحیح زیر را تولید می‌کند:

مطالب
روش بهینه نمایش عکس در Xamarin Forms
پیشاپیش از شما دعوت می‌کنم اگر از سایر روش‌های توسعه برنامه‌های موبایل چون Flutter ،React native و ... استفاده می‌کنید نیز این مقاله را مطالعه کنید؛ چرا که ایده کلی و نکات مهم آن می‌تواند برای شما نیز مفید باشد.

زمانیکه شما از طراح، کاری را می‌گیرید و فرضا می‌خواهید در صفحه‌ای از برنامه موبایل، یک لیوان را نمایش دهید، به شما یک فایل png یا svg تحویل داده می‌شود. اگر چه عموما روش‌هایی وجود دارند تا همان فایل را به صورت مستقیم در صفحه برنامه خود استفاده کنید، ولی این کار به چند دلیل توصیه نمی‌شود:
۱- دستگاه‌های مختلف، Resolution‌های متفاوتی دارند و سخت‌افزار بعضا ضعیف موبایل، باید عکس را برای نمایش بهینه، Scale کند که عملی است هدر دهنده پردازنده و حافظه.
۲- حتی وقتی عمل Scale انجام شد، وقتی صفحه مربوطه بسته شود و به صفحه دیگری برویم، در باز کردن دوباره صفحه مربوطه، این عمل هزینه بر مجددا رخ می‌دهد.

برای حل این مشکل، می‌توان دو قدم برداشت:
قدم اول اینکه عکس svg و یا png آن لیوان را در Scaleهای مختلف، از پیش ذخیره کرد. این کار خود دو اشکال دارد. یک اینکه اگر این عمل به صورت دستی انجام شود، احتمال اشتباه بالا می‌رود و انجام این کار برای Android/iOS/Windows و برای Scaleهای مختلف، برای هر عکس، نیاز به ذخیره لااقل یک دو جین عکس دارد. دوم اینکه با ذخیره‌سازی چند باره یک عکس در Scaleهای مختلف، حجم فایل نهایی پروژه بالا می‌رود.

برای خودکاری سازی این فرآیند دستی، در Xamarin Forms، React native و ... ابزارهایی تعبیه شده است که ResizetizerNT نمونه Xamarin Forms آن است که یک عکس svg یا png را از شما گرفته و در Scaleهای مختلف، برای Android/iOS/Windows ذخیره می‌کند و طبیعتا احتمال اشتباه کم می‌شود و کار بسیار ساده می‌شود.

برای حل مشکل سایز خروجی نهایی، در Android و Google Play Store فرمت جدیدی جایگزین apk شده است به نام aab یا Android App Bundle که با توجه به Resolution دستگاهی که در حال دانلود برنامه است، فایلی را برای وی ساخته و می‌فرستد که فقط عکس‌های با Scale مناسب در آن است؛ پس می‌توانیم لااقل در Android نگران حجم نباشیم.
البته تاثیر این‌کار در Performance آن‌چنان بالاست که بهتر است برای Storeهای متفرقه که از aab پشتیبانی نمی‌کنند و کماکان فقط از apk پشتیبانی می‌کنند نیز کماکان عکس در Scaleهای مختلف ذخیره شود.

در iOS نیز ابزار pngcrunch وجود دارد که عکس‌های png را بهینه و compress می‌کند و در کاهش حجم فایل نهایی مؤثر است. در Xamarin.iOS در قسمت تنظیمات پروژه، در قسمت iOS Build، زدن تیک Checkbox مربوطه با نام Optimize PNG images به معنای درخواست استفاده از این ابزار مفید است.

با این حال، حتی اگر عکس‌ها در Scaleهای مختلفی ذخیره شوند، مرحله‌ای وجود دارد که آن png، به bitmap قابل نمایش تبدیل می‌شود. این عمل نیز هزینه‌بر بوده و زمانیکه شما صفحه ای را بسته و مجددا باز می‌کنید نیز این عمل تکرار می‌شود. همچنین اگر در یک List view پنج آیتم را داشته باشید که یک عکس را دارند، این عمل پنج بار تکرار می‌شود.

در Android ابزاری معرفی شده‌است که Glide نام دارد و این ابزار، مرحله تبدیل png به bitmap قابل نمایش را cache می‌کند و دیگر باز و بسته کردن صفحات، یا استفاده از یک عکس در List view، اشکالی را ایجاد نمی‌کند. در Xamarin Forms با استفاده از GlideX.Forms، می‌توانید کاری کنید که در Android این بهینه سازی بسیار مؤثر صورت پذیرد و به Scroll نرم در List view و باز شدن سریع صفحات برسید. در iOS معادل همین کار را کتابخانه مطرح Nuke انجام می‌دهد که برای استفاده از آن در Xamarin Forms میتوانید از این Package استفاده کنید.
مزیت دیگر استفاده از GlideX.Forms و Nuke در این است که اگر جایی از برنامه، عکس‌هایی را از سرور دریافت و نمایش دهید (مثلا عکس مشتری‌ها در لیست مشتریان)، این دو ابزار عکس مربوطه را پس از Scale شدن و تبدیل شدن به Bitmap برای استفاده‌های بعدی Cache می‌کنند و سری بعد که نیاز به نمایش همان عکس می‌شود، به جای Scale شدن مجدد و تبدیل شدن به Bitmap دوباره، فقط از Cache محتوای آماده به نمایش به کاربر نمایش داده می‌شود.

در نهایت شما با چند خط تنظیمات ساده و نصب کردن چند package می‌توانید با داشتن یک svg یا png، آن‌را به بهینه‌ترین شکل ممکن در Android/iOS/Windows نمایش دهید.
این پروژه در Github تمامی این موارد را در کنار هم گردآوری کرده‌است که می‌توانید از سورس آن نیز برای درک بهتر موارد استفاده کنید.
مطالب
نگاهی به درون سیستم Binding در WPF و یافتن مواردی که هنوز در حافظه‌اند
در WPF، زیر ساخت‌های ComponentModel توسط کلاسی به نام PropertyDescriptor، منابع Binding موجود در قسمت‌های مختلف برنامه را در جدولی عمومی ذخیره و نگهداری می‌کند. هدف از آن، مطلع بودن از مواردی است که نیاز دارند توسط مکانیزم‌هایی مانند INotifyPropertyChanged و DependencyProperty ها، اطلاعات اشیاء متصل را به روز کنند.
در این سیستم، کلیه اتصالاتی که Mode آن‌ها به OneTime تنظیم نشده است، به صورت اجباری دارای یک valueChangedHandlers متصل توسط سیستم PropertyDescriptor خواهند بود و در حافظه زنده نگه داشته می‌شوند؛ تا بتوان در صورت نیاز، توسط سیستم binding اطلاعات آن‌ها را به روز کرد.
همین مساله سبب می‌شود تا اگر قرار نیست خاصیتی برای نمونه توسط مکانیزم INotifyPropertyChanged اطلاعات UI را به روز کند (یک خاصیت معمولی دات نتی است) و همچنین حالت اتصال آن به OneTime نیز تنظیم نشده، سبب مصرف حافظه بیش از حد برنامه شود.
اطلاعات بیشتر
A memory leak may occur when you use data binding in Windows Presentation Foundation

راه حل آن هم ساده است. برای اینکه valueChangedHandler ایی به خاصیت ساده‌ای که قرار نیست بعدها UI را به روز کند، متصل نشود، حالت اتصال آن‌را باید به OneTime تنظیم کرد.


سؤال: در یک برنامه بزرگ که هم اکنون مشغول به کار است، چطور می‌توان این مسایل را ردیابی کرد؟

برای دستیابی به اطلاعات کش Binding در WPF، باید به Reflection متوسل شد. به این ترتیب در برنامه جاری، در کلاس PropertyDescriptor به دنبال یک کلاس خصوصی تو در توی دیگری به نام ReflectTypeDescriptionProvider خواهیم گشت (این اطلاعات از طریق مراجعه به سورس دات نت و یا حتی برنامه‌های ILSpy و Reflector قابل استخراج است) و سپس در این کلاس خصوصی داخلی، فیلد خصوصی propertyCache آن‌را که از نوع  HashTable است استخراج می‌کنیم:
 var reflectTypeDescriptionProvider = typeof(PropertyDescriptor).Module.GetType("System.ComponentModel.ReflectTypeDescriptionProvider");
var propertyCacheField = reflectTypeDescriptionProvider.GetField("_propertyCache",
BindingFlags.Static | BindingFlags.NonPublic);


اکنون به لیست داخلی Binding نگهداری شونده توسط WPF دسترسی پیدا کرده‌ایم. در این لیست به دنبال مواردی خواهیم گشت که فیلد valueChangedHandlers به آن‌ها متصل شده است  و در حال گوش فرا دادن به سیستم binding هستند (سورس کامل و طولانی این مبحث را در پروژه پیوست شده می‌توانید ملاحظه کنید).


یک مثال: تعریف یک کلاس ساده، اتصال آن و سپس بررسی اطلاعات درونی سیستم Binding

فرض کنید یک کلاس مدل ساده به نحو ذیل تعریف شده است:
namespace WpfOneTime.Models
{
    public class User
    {
        public string Name { set; get; }
    }
}
سپس این کلاس به صورت یک List، توسط ViewModel برنامه در اختیار View متناظر با آن قرار می‌گیرد:
using WpfOneTime.Models;
using System.Collections.Generic;

namespace WpfOneTime.ViewModels
{
    public class MainWindowViewModel
    {
        public IList<User> Users { set; get; }

        public MainWindowViewModel()
        {
            Users = new List<User>();
            for (int i = 0; i < 1000; i++)
            {
                Users.Add(new User { Name = "name " + i });
            }
        }
    }
}
تعاریف View برنامه نیز به نحو زیر است:
<Window x:Class="WpfOneTime.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:ViewModels="clr-namespace:WpfOneTime.ViewModels"        
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
    <Window.Resources>
        <ViewModels:MainWindowViewModel x:Key="vmMainWindowViewModel" />
    </Window.Resources>
    <Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMainWindowViewModel}}">        
        <ListBox ItemsSource="{Binding Users}">
            <ListBox.ItemTemplate>
                <DataTemplate>
                    <TextBlock Text="{Binding Name}" />
                </DataTemplate>
            </ListBox.ItemTemplate>
        </ListBox>
    </Grid>
</Window>
همه چیز در آن معمولی به نظر می‌رسد. ابتدا به ViewModel برنامه دسترسی یافته و  DataContext را با آن مقدار دهی می‌کنیم. سپس اطلاعات این لیست را توسط یک ListBox نمایش خواهیم داد.
خوب؛ اکنون اگر اطلاعات HashTable داخلی سیستم Binding را در مورد View فوق بررسی کنیم به شکل زیر خواهیم رسید:


بله. تعداد زیادی خاصیت Name زنده و موجود در حافظه باقی هستند که تحت ردیابی سیستم Binding می‌باشند.
در ادامه، نکته‌ی ابتدای بحث را جهت تعیین حالت Binding به OneTime، به View فوق اعمال می‌کنیم (یک سطر ذیل باید تغییر کند):
 <TextBlock Text="{Binding Name, Mode=OneTime}" />
در این حالت اگر نگاهی به سیستم ردیابی WPF داشته باشیم، دیگر خبری از اشیاء زنده دارای خاصیت Name در حال ردیابی نیست:


به این ترتیب می‌توان در لیست‌های طولانی، به مصرف حافظه کمتری در برنامه WPF خود رسید.
بدیهی است این نکته را تنها در مواردی می‌توان اعمال کرد که نیاز به به‌روز رسانی‌های ثانویه اطلاعات UI در کدهای برنامه وجود ندارند.


چطور از این نکته برای پروفایل یک برنامه موجود استفاده کنیم؟

کدهای برنامه را از انتهای بحث دریافت کنید. سپس دو فایل ReflectPropertyDescriptorWindow.xaml و ReflectPropertyDescriptorWindow.xaml.cs آن‌را به پروژه خود اضافه نمائید و در سازنده پنجره اصلی برنامه، کد ذیل را فراخوانی نمائید:
 new ReflectPropertyDescriptorWindow().Show();
کمی با برنامه کار کرده و منتظر شوید تا لیست نهایی اطلاعات داخلی Binding ظاهر شود. سپس مواردی را که دارای HandlerCount بالا هستند، مدنظر قرار داده و بررسی نمائید که آیا واقعا این اشیاء نیاز به valueChangedHandler متصل دارند یا خیر؟ آیا قرار است بعدها UI را از طریق تغییر مقدار خاصیت آن‌ها به روز نمائیم یا خیر. اگر خیر، تنها کافی است نکته Mode=OneTime را به این Bindingها اعمال نمائیم.

دریافت کدهای کامل پروژه این مطلب
WpfOneTime.zip