مطالب
Blazor 5x - قسمت دوم - بررسی ساختار اولیه‌ی پروژه‌های Blazor
پس از آشنایی با دو مدل هاستینگ برنامه‌های Blazor در قسمت قبل، اکنون می‌خواهیم ساختار ابتدایی قالب‌های این دو پروژه را بررسی کنیم.


ایجاد پروژه‌های خالی Blazor

در انتهای قسمت قبل، با روش ایجاد پروژه‌های خالی Blazor به کمک NET SDK 5x. آشنا شدیم. به همین جهت دو پوشه‌ی جدید BlazorWasmSample و BlazorServerSample را ایجاد کرده و از طریق خط فرمان و با کمک NET CLI.، در پوشه‌ی اولی دستور dotnet new blazorwasm و در پوشه‌ی دومی دستور dotnet new blazorserver را اجرا می‌کنیم.
البته اجرای این دو دستور، نیاز به اتصال به اینترنت را هم برای بار اول دارند؛ تا فایل‌های مورد نیاز و بسته‌های مرتبط را دریافت و restore کنند. بسته به سرعت اینترنت، حداقل یک ربعی را باید صبر کنید تا دریافت ابتدایی بسته‌های مرتبط به پایان برسد. برای دفعات بعدی، از کش محلی NuGet، برای restore بسته‌های blazor استفاده می‌شود که بسیار سریع است.


بررسی ساختار پروژه‌ی Blazor Server و اجرای آن

پس از اجرای دستور dotnet new blazorserver در یک پوشه‌ی خالی و ایجاد پروژه‌ی ابتدایی آن:


همانطور که مشاهده می‌کنید، ساختار این پروژه، بسیار شبیه به یک پروژه‌ی استاندارد ASP.NET Core از نوع Razor pages است.
- در پوشه‌ی properties آن، فایل launchSettings.json قرار دارد که برای نمونه، شماره پورت اجرایی برنامه را در حالت اجرای توسط دستور dotnet run و یا توسط IIS Express مشخص می‌کند.

- پوشه‌ی wwwroot آن، مخصوص ارائه‌ی فایل‌های ایستا مانند wwwroot\css\bootstrap است. در ابتدای کار، این پوشه به همراه فایل‌های CSS بوت استرپ است. در ادامه اگر نیاز باشد، فایل‌های جاوا اسکریپتی را نیز می‌توان به این قسمت اضافه کرد.

- در پوشه‌ی Data آن، سرویس تامین اطلاعاتی اتفاقی قرار دارد؛ به نام WeatherForecastService که هدف آن، تامین اطلاعات یک جدول نمایشی است که در ادامه در آدرس https://localhost:5001/fetchdata قابل مشاهده است.

- در پوشه‌ی Pages، تمام کامپوننت‌های Razor برنامه قرار می‌گیرند. یکی از مهم‌ترین صفحات آن، فایل Pages\_Host.cshtml است. کار این صفحه‌ی ریشه، افزودن تمام فایل‌های CSS و JS، به برنامه‌است. بنابراین در آینده نیز از همین صفحه برای افزودن فایل‌های CSS و JS استفاده خواهیم کرد. اگر به قسمت body این صفحه دقت کنیم، تگ جدید کامپوننت قابل مشاهده‌است:
<body>
   <component type="typeof(App)" render-mode="ServerPrerendered" />
کار آن، رندر کامپوننت App.razor واقع در ریشه‌ی پروژه‌است.
همچنین در همینجا، تگ‌های دیگری نیز قابل مشاهده هستند:
<body>
    <component type="typeof(App)" render-mode="ServerPrerendered" />

    <div id="blazor-error-ui">
        <environment include="Staging,Production">
            An error has occurred. This application may no longer respond until reloaded.
        </environment>
        <environment include="Development">
            An unhandled exception has occurred. See browser dev tools for details.
        </environment>
        <a href="" class="reload">Reload</a>
        <a class="dismiss">🗙</a>
    </div>

    <script src="_framework/blazor.server.js"></script>
</body>
همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، اتصال برنامه‌ی در حال اجرای در مرورگر blazor server با backend، از طریق یک اتصال دائم SignalR صورت می‌گیرد. اگر در این بین خطای اتصالی رخ دهد، div با id مساوی blazor-error-ui فوق، یکی از پیام‌‌هایی را که مشاهده می‌کنید، بسته به اینکه برنامه در حالت توسعه در حال اجرا است و یا در حالت ارائه‌ی نهایی، نمایش می‌دهد. افزودن مدخل blazor.server.js نیز به همین منظور است. کار آن مدیریت اتصال دائم SignalR، به صورت خودکار است و از این لحاظ نیازی به کدنویسی خاصی از سمت ما ندارد. این اتصال، کار به روز رسانی UI و هدایت رخ‌دادها را به سمت سرور، انجام می‌دهد.

- در پوشه‌ی Shared، یکسری فایل‌های اشتراکی قرار دارند که قرار است در کامپوننت‌های واقع در پوشه‌ی Pages مورد استفاه قرار گیرند. برای نمونه فایل Shared\MainLayout.razor، شبیه به master page برنامه‌های web forms است که قالب کلی سایت را مشخص می‌کند. داخل آن Body@ را مشاهده می‌کنید که به معنای نمایش صفحات دیگر، دقیقا در همین محل است. همچنین در این پوشه فایل Shared\NavMenu.razor نیز قرار دارد که ارجاعی به آن در MainLayout.razor ذکر شده و کار آن نمایش منوی آبی‌رنگ سمت چپ صفحه‌است.

- در پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه، فایل Imports.razor_ قابل مشاهده‌است. مزیت تعریف usingها در اینجا این است که از تکرار آن‌ها در کامپوننت‌های razor ای که در ادامه تهیه خواهیم کرد، جلوگیری می‌کند. هر using تعریف شده‌ی در اینجا، در تمام کامپوننت‌ها، قابل دسترسی است؛ به آن global imports هم گفته می‌شود.

- در پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه، فایل App.razor نیز قابل مشاهده‌است. کار آن تعریف قالب پیش‌فرض برنامه‌است که برای مثال به Shared\MainLayout.razor اشاره می‌کند. همچنین کامپوننت مسیریابی نیز در اینجا ذکر شده‌است:
<Router AppAssembly="@typeof(Program).Assembly" PreferExactMatches="@true">
    <Found Context="routeData">
        <RouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(MainLayout)" />
    </Found>
    <NotFound>
        <LayoutView Layout="@typeof(MainLayout)">
            <p>Sorry, there's nothing at this address.</p>
        </LayoutView>
    </NotFound>
</Router>
اگر شخصی مسیر از پیش تعریف شده‌ای را وارد کند، به قسمت Found وارد می‌شود و در غیر اینصورت به قسمت NotFound. در قسمت Found است که از قالب MainLayout برای رندر یک کامپوننت توسط کامپوننت RouteView، استفاده خواهد شد و در قسمت NotFound، فقط پیام «Sorry, there's nothing at this address» به کاربر نمایش داده می‌شود. قالب‌های هر دو نیز قابل تغییر و سفارشی سازی هستند.

- فایل appsettings.json نیز همانند برنامه‌های استاندارد ASP.NET Core در اینجا مشاهده می‌شود.

- فایل Program.cs آن که نقطه‌ی آغازین برنامه‌است و کار فراخوانی Startup.cs را انجام می‌دهد، دقیقا با یک فایل Program.cs برنامه‌ی استاندارد ASP.NET Core یکی است.

- در فایل Startup.cs آن، همانند قبل دو متد تنظیم سرویس‌ها و تنظیم میان‌افزارها قابل مشاهده‌است.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddRazorPages();
    services.AddServerSideBlazor();
    services.AddSingleton<WeatherForecastService>();
}
در ConfigureServices آن، سرویس‌های صفحات razor و ServerSideBlazor اضافه شده‌اند. همچنین سرویس نمونه‌ی WeatherForecastService نیز در اینجا ثبت شده‌است.
قسمت‌های جدید متد Configure آن، ثبت مسیریابی توکار BlazorHub است که مرتبط است با اتصال دائم SignalR برنامه و اگر مسیری پیدا نشد، به Host_ هدایت می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
{
    // ...

    app.UseEndpoints(endpoints =>
    {
       endpoints.MapBlazorHub();
       endpoints.MapFallbackToPage("/_Host");
    });
}
در ادامه در همان پوشه، دستور dotnet run را اجرا می‌کنیم تا پروژه، کامپایل و همچنین وب سرور آن نیز اجرا شده و برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی شود.


که به همراه 13 درخواست و نزدیک به 600 KB دریافت اطلاعات از سمت سرور است.

این برنامه‌ی نمونه، به همراه سه صفحه‌ی نمایش Home، نمایش یک شمارشگر و نمایش اطلاعاتی از پیش آماده شده‌است. اگر صفحه‌ی شمارشگر آن‌را باز کنیم، با کلیک بر روی دکمه‌ی آن، هرچند مقدار current count افزایش می‌یابد، اما شاهد post-back متداولی به سمت سرور نیستیم و این صفحه بسیار شبیه به صفحات برنامه‌های SPA (تک صفحه‌ای وب) به نظر می‌رسد:


همانطور که عنوان شد، مدخل blazor.server.js فایل Pages\_Host.cshtml، کار به روز رسانی UI و هدایت رخ‌دادها را به سمت سرور به صورت خودکار انجام می‌دهد. به همین جهت است که post-back ای را مشاهده نمی‌کنیم و برنامه، شبیه به یک برنامه‌ی SPA به نظر می‌رسد؛ هر چند تمام رندرهای آن سمت سرور انجام می‌شوند و توسط SignalR به سمت کلاینت بازگشت داده خواهند شد.
برای نمونه اگر بر روی دکمه‌ی شمارشگر کلیک کنیم، در برگه‌ی network مرورگر، هیچ اثری از آن مشاهده نمی‌شود (هیچ رفت و برگشتی را مشاهده نمی‌کنیم). علت اینجا است که اطلاعات متناظر با این کلیک، از طریق web socket باز شده‌ی توسط SignalR، به سمت سرور ارسال شده و نتیجه‌ی واکنش به این کلیک‌ها و رندر HTML نهایی سمت سرور آن، از همین طریق به سمت کلاینت بازگشت داده می‌شود.


بررسی ساختار پروژه‌ی Blazor WASM و اجرای آن

پس از اجرای دستور dotnet new blazorwasm در یک پوشه‌ی خالی و ایجاد پروژه‌ی ابتدایی آن:


همان صفحات پروژه‌ی خالی Blazor Server در اینجا نیز قابل مشاهده هستند. این برنامه‌ی نمونه، به همراه سه صفحه‌ی نمایش Home، نمایش یک شمارشگر و نمایش اطلاعاتی از پیش آماده شده‌است. صفحات و کامپوننت‌های پوشه‌های Pages و Shared نیز دقیقا همانند پروژه‌ی Blazor Server قابل مشاهده هستند. مفاهیمی مانند فایل‌های Imports.razor_ و App.razor نیز مانند قبل هستند.

البته در اینجا فایل Startup ای مشاهده نمی‌شود و تمام تنظیمات آغازین برنامه، داخل فایل Program.cs انجام خواهند شد:
namespace BlazorWasmSample
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            builder.RootComponents.Add<App>("#app");

            builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });

            await builder.Build().RunAsync();
        }
    }
}
در اینجا ابتدا کامپوننت App.razor را به برنامه معرفی می‌کند که ساختار آن با نمونه‌ی مشابه Blazor Server دقیقا یکی است. سپس سرویسی را برای دسترسی به HttpClient، به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی می‌کند. هدف از آن، دسترسی ساده‌تر به endpoint‌های یک ASP.NET Core Web API است. از این جهت که در یک برنامه‌ی سمت کلاینت، دیگر دسترسی مستقیمی به سرویس‌های سمت سرور را نداریم و برای کار با آن‌ها همانند سایر برنامه‌های SPA که از Ajax استفاده می‌کنند، در اینجا از HttpClient برای کار با Web API‌های مختلف استفاده می‌شود.

تفاوت ساختاری دیگر این پروژه‌ی WASM، با نمونه‌ی Blazor Server، ساختار پوشه‌ی wwwroot آن است:


که به همراه فایل جدید نمونه‌ی wwwroot\sample-data\weather.json است؛ بجای سرویس متناظر سمت سرور آن در برنامه‌ی blazor server. همچنین فایل جدید wwwroot\index.html نیز قابل مشاهده‌است و محتوای تگ body آن به صورت زیر است:
<body>
    <div id="app">Loading...</div>

    <div id="blazor-error-ui">
        An unhandled error has occurred.
        <a href="" class="reload">Reload</a>
        <a class="dismiss">🗙</a>
    </div>
    <script src="_framework/blazor.webassembly.js"></script>
</body>
- چون این برنامه، یک برنامه‌ی سمت کلاینت است، اینبار بجای فایل Host_ سمت سرور، فایل index.html سمت کلاینت را برای ارائه‌ی آغازین برنامه داریم که وابستگی به دات نت ندارد و توسط مرورگر قابل درک است.
- در ابتدای بارگذاری برنامه، یک loading نمایش داده می‌شود که در اینجا نحوه‌ی تعریف آن مشخص است. همچنین اگر خطایی رخ دهد نیز توسط div ای با id مساوی blazor-error-ui اطلاع رسانی می‌شود.
- مدخل blazor.webassembly.js در اینجا، کار دریافت وب اسمبلی و فایل‌های NET runtime. را انجام می‌دهد؛ برخلاف برنامه‌های Blazor Server که توسط فایل blazor.server.js، یک ارتباط دائم SignalR را با سرور برقرار می‌کردند تا کدهای رندر شده‌ی سمت سرور را دریافت و نمایش دهند و یا اطلاعاتی را به سمت سرور ارسال کنند: برای مثال بر روی دکمه‌ای کلیک شده‌است، اطلاعات مربوطه را در سمت سرور پردازش کن و نتیجه‌ی نهایی رندر شده را بازگشت بده. اما در اینجا همه چیز داخل مرورگر اجرا می‌شود و برای این نوع اعمال، رفت و برگشتی به سمت سرور صورت نمی‌گیرد. به همین جهت تمام کدهای #C ما به سمت کلاینت ارسال شده و داخل مرورگر به کمک فناوری وب اسمبلی، اجرا می‌شوند. در اینجا از لحاظ ارسال تمام کدهای مرتبط با UI برنامه‌ی سمت کلاینت به مرورگر کاربر، تفاوتی با فریم‌ورک‌هایی مانند Angular و یا React نیست و آن‌ها هم تمام کدهای UI برنامه را کامپایل کرده و یکجا ارسال می‌کنند.

در ادامه در همان پوشه، دستور dotnet run را اجرا می‌کنیم تا پروژه کامپایل و همچنین وب سرور آن نیز اجرا شده و برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی شود.


که به همراه 205 درخواست و نزدیک به 9.6 MB دریافت اطلاعات از سمت سرور است. البته اگر همین صفحه را refresh کنیم، دیگر شاهد دریافت مجدد فایل‌های DLL مربوط به NET Runtime. نخواهیم بود و اینبار از کش مرورگر خوانده می‌شوند:


در این برنامه‌ی سمت کلاینت، ابتدا تمام فایل‌های NET Runtime. و وب اسمبلی دریافت شده و سپس اجرای تغییرات UI، در همین سمت و بدون نیاز به اتصال دائم SignalR ای به سمت سرور، پردازش و نمایش داده می‌شوند. به همین جهت زمانیکه بر روی دکمه‌ی شمارشگر آن کلیک می‌کنیم، اتفاقی در برگه‌ی network مرورگر ثبت نمی‌شود و رفت و برگشتی به سمت سرور صورت نمی‌گیرد.

عدم وجود اتصال SignalR، مزیت امکان اجرای آفلاین برنامه‌ی WASM را نیز میسر می‌کند. برای مثال یکبار دیگر همان برنامه‌ی Blazor Server را به کمک دستور dotnet run اجرا کنید. سپس آن‌را در مرورگر در آدرس https://localhost:5001 باز کنید. اکنون پنجره‌ی کنسولی که dotnet run را اجرا کرده، خاتمه دهید (قسمت اجرای سمت سرور آن‌را ببندید).


بلافاصله تصویر «سعی در اتصال مجدد» فوق را مشاهده خواهیم کرد که به دلیل قطع اتصال SignalR رخ داده‌است. یعنی یک برنامه‌ی Blazor Server، بدون این اتصال دائم، قادر به ادامه‌ی فعالیت نیست. اما چنین محدودیتی با برنامه‌های Blazor WASM وجود ندارد.
البته بدیهی است اگر یک Web API سمت سرور برای ارائه‌ی اطلاعاتی به برنامه‌ی WASM نیاز باشد، API سمت سرور برنامه نیز باید جهت کار و نمایش اطلاعات در سمت کلاینت در دسترس باشد؛ وگرنه قسمت‌های متناظر با آن، قادر به نمایش و یا ثبت اطلاعات نخواهند بود.
بازخوردهای دوره
متدهای async تقلبی
متشکرم جناب مهندس ، من کل مطالب فارسی راجب به ترد و اسینک و ... چه در دات نت تیپز و چه در سایر وبسایت‌ها و کورس‌ها فارسی چنیدن بار مطالعه کردم ، باز خدا خیرش بده جناب نصیری حداقل در mvc توضیح دادن بقیه که فقط در سی شارپ گفتن و کاملا مشخصه خودشون دقیق نمی‌دونن چی هست ... اما مشکل من با عملی این موضوع هست نه تئوری ، و در پیاده سازی متاسفانه امکان تست صحت کارکرد وجود نداره (قطعا وجود داره ولی منابع نیست) در پایان لینکی که قرار داید ، یه مطلب انگلیسیه خوب ضمیمه شده ولی اون هم تئوری و کلی هست.
ایا ابزاری وجود داره که صحت درست کارکردن متد‌های async رو بررسی کنه ؟
ایا مقاله یا ویدو اموزش دارید که به قول خود نویسنده‌های خارجی شیرجه بره در مفهوم async و الگریتم کار رو به چالش بکشه که مشخص کنه دقیقا پشت پرده چکار می‌کنه (واضح باشه) ؟
ممنونم.
نظرات مطالب
مدیریت ساده‌تر امور Async (غیر همزمان) در نسخه‌ی بعدی زبان‌های دات نتی
راستش اگه بخوام نظر شخصیم رو بگم باید بگم از سیاست جدید ماکروسافت مبنی بر تمرکز بر روی زبان برنامه نویسی به جای API ها زیاد خوشم نمیاد.
درسته که نتیجش سرعت بیشتر در برنامه نویسی اما یک مشکل بزرگ داره.تا قبل از این اگه شما یک زبان برنامه نویسی رو یاد میگرفتید می تونستید خیلی آسون و سریع اون رو در زبان های دیگه هم یاد بگیرید و ازش استفاده کنید چون بیشتر API ها با زبان های C/C++ نوشته شدن بنابرین زبان ها معمولا یک API رو فراخوانی می کردن فقط نحوه فراخوانی اون ها در زبان ها فرق می کرد .
به عنوان مثال برنامه نویسی سوکت در Java,CSharp,CPlusPlus ... کاملا شبیه هم هستش.MultiThreading هم به همین صورت.اگه شما با یکی از این زبان ها این Concept
ها رو یاد بگیرید می تونید همون Concept رو در بقیه زبان ها هم سریع یاد بگیرید.
اما با این سیاست جدید اگه شما مثلا برنامه نویسی ASync رو در CSharp یاد بگیرید نمی تونید معلومات خودتون رو در این زمینه به زبان های دیگه ببرید و فقط میتونید ازش در دات نت استفاده کنید.
خوشحال می شم نظر بقیه اساتید رو در این زمینه بدونم .
نظرات مطالب
5 دلیل برای استفاده از یک ابزار ORM
سؤال شما به موضوع بحث مرتبط نیست. آیا جایی در مقاله به typed dataset‌ اشاره شده یا کار نقد orm های مختلف صورت گرفته؟ ... بگذریم.

در مورد typed dataset ها ، بله نسبتا تا حدودی و تا حد نازلی بله! شبه ORM هستند که این مشکلات را دارند:
- مشکل Synchronization بین آن‌ها و دیتابیس مساله ساز است که در یک ORM‌ خوب باید این مساله حل شده باشد.
- join table queries در طراح آن کار نمی‌کند!
- query syntax استانداردی نداشته و هنگام کار با دیتابیس‌های مختلف (نوع‌های مختلف) این مورد مساله ساز می‌شود.
- typed dataset کمتر حال و هوای یک ORM واقعی و دنیای شیء گرایی با اشیایی که وابستگی کمی به دیتابیس دارند را ارائه می‌دهد.
- کلا dataset اشیایی با سربار بالا در دات نت فریم ورک مطرح هستند و زمانیکه کارآیی مطرح هست سعی می‌شود به روش‌هایی دیگری کوچ شود.
همچنین از لحاظ مباحث serialization هم بسیار ضعیف و کند عمل می‌کنند.
- زمانیکه از typed dataset استفاده می‌کنید عملا مدل رابطه‌ای دیتابیس خود را با business layer مخلوط کرده‌اید.
پروژه‌ها
شمسی ساز تاریخ اکسپلورر ویندوز
چقدر خوب می‌شد اگر تاریخ و ساعت کنار صفحه ویندوز، شمسی بود


یا اگر لیست فایل‌ها را بررسی می‌کردیم، ستون تاریخ آن‌ها نیز قابل درک بود


و یا اگر به خواص یک فایل مراجعه می‌کردیم، تاریخ ایجاد آن نیز شمسی بود


- با استفاده از برنامه سورس باز ExplorerPCal.exe می‌توانید به این قابلیت‌ها دسترسی پیدا کنید.
- این برنامه برای اجرا نیاز به دات نت فریم ورک 4 دارد. بنابراین بر روی ویندوزهای XP SP3 به بعد قابل اجرا است. ضمنا برنامه ExplorerPCal.exe با هر دو نگارش 32 بیتی و 64 بیتی ویندوز سازگار است.
- برای اجرای آن تنها کافی است فایل «ExplorerPCal.exe» را اجرا کنید. همچنین بهتر است برنامه را در درایو C کپی نکنید.
- برای حذف آن از سیستم، نیاز است پوشه‌ی مربوطه را حذف نمائید. در این حال اگر ویندوز پیام در حال استفاده بودن فایلی را می‌دهد، ویندوز را یکبار ری‌استارت کنید و پس از آن فایل‌های باقیمانده را بدون مشکل می‌توانید حذف نمائید.
- برای ویندوز 10 به این مطلب مراجعه کنید.
مطالب
شروع کار با webpack - قسمت دوم
در مطلب قبلی بیشتر از لحاظ تئوریک با وب‌پک آشنا شدیم و در آخر نیز یک تک اسکریپت را با استفاده از آن باندل کرده و در صفحه‌ی index.html اضافه کردیم.

توجه :
در مطلب قبلی برای استفاده و نصب وبپک دو راه پیشنهاد شد؛ یکی نصب وبپک به صورت سراسری و دیگری به صورت محلی در محیط کاری فعلی پروژه. استفاده‌ی نگارنده به صورت محلی می‌باشد و برای فراخوانی وبپک از دستور npm run webpack استفاده خواهد شد. در صورتی که از وبپک به صورت سراسری (گلوبال ) استفاده می‌کنید، به جای این دستور فقط کافی است در خط فرمان دستور webpack را نوشته و آن را اجرا کنید.

اضافه کردن فایل تنظیمات وبپک

وبپک دارای تنظیمات و حالت‌های مختلفی برای تولید خروجی نهایی می‌باشد که می‌توان این تنظیمات را به صورت پارامترهای ورودی، در هنگام فراخوانی برای آن مشخص کرد. ولی برای ساده کردن و همچنین عدم الزام به تکرار برای تنظیمات مورد نیاز می‌توانیم یک فایل پیکربندی را ایجاد کنیم و موارد مورد نیاز را در آن تعریف کرده و تنها با فراخوانی نام webpack در خط فرمان، به صورت خودکار این تنظیمات خوانده شده و دستورات ما اجرا شوند. TaskRunner‌های گالپ و گرانت نیز دارای یک فایل پیکربندی، برای مشخص کردن تنظیمات مورد نیاز کاربر می‌باشند.

ساخت فایل پیکربندی وبپک

در محیط کاری پروژه یک فایل جدید را با نام webpack.config.js ایجاد می‌کنیم، تا پیکر بندی مورد نظرمان را برای وبپک در آن مشخص کنیم (نام این فایل قراردادی است و امکان مشخص کردن فایلی با نام دیگر نیز وجود دارد که در آینده با آن برخورد خواهیم کرد).
این فایل به صورت یک ماژول در فرمت commonjs می‌باشد (در صورتی که با ماژول‌های مختلف آشنا نیستید، مطالعه‌ی این مقاله پیشنهاد می‌شود ماژول‌ها در es6).
پس از ایجاد فایل پیکربندی در محیط کاری پروژه، محتوای زیر را به آن اضافه خواهیم کرد. این حالت را می‌توان ساده‌ترین پیکربندی وبپک دانست و با دستور webpack ./main.js bundle.js که در پایان مطلب قبلی در خط فرمان اجرا کردیم، تفاوتی ندارد.
// webpack.config.js file
module.exports = {
    entry:'./main.js'
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
}
پروپرتی entry مشخص کننده‌ی فایل ورودی است که قصد پردازش آن را داریم و پروپرتی output نیز خود یک آبجکت می‌باشد که در ساده‌ترین حالت، احتیاج به تعریف یک پروپرتی با نام filename را در آن داریم که مشخص کننده‌ی نام فایل باندل شونده توسط وبپک می‌باشد.
حال با اجرای دستور npm run webpack، وبپک به صورت خودکار محتوای فایل پیکربندی را خوانده و تنظیمات تعریف شده را در فایل باندل نهایی ترتیب اثر می‌دهد.

حالت نظاره گر یا watch mode

اضافه کردن فایل پیکربندی می‌تواند مفید باشد و ما را از الزام به تکرار برای مشخص کردن پارامترهای مورد نیاز در هر بار اجرای وبپک بی‌نیاز می‌کند. ولی فرض کنید در حال توسعه‌ی پروژه‌ای هستید و مدام در حال تغییر فایل‌های پروژه می‌باشید. فایلی اضافه، حذف و یا دچار تغییر می‌شود و برای هر بار انجام شدن پروسه‌ی باندلینگ باید وبپک را فراخوانی کنیم. برای جلوگیری از این پروسه‌ی تکراری، وبپک دارای حالت نظاره‌گر یا watch mode می‌باشد. معنای این حالت این است که وبپک تغییرات محیط کاری شما را در نظر می‌گیرد و با انجام هر تغییری، دوباره باندل مربوطه را از نو می‌سازد.
برای وارد شدن به این حالت یک راه کار این می‌باشد که در هنگام فراخوانی وبپک در خط فرمان، پرچم زیر را به آن اضافه کنیم:
//for when webpack is installed globally 
webpack --watch
//for when webpack is installed locally in project 
npm run webpack -- --watch
(در فراخوانی بالا دو حالت نصب سراسری و محلی وبپک در نظر گرفته شده‌است. حالت اول نکته‌ای را ندارد. ولی در حالت دوم برای اینکه پارامترهای خط فرمان توسط npm به دست وبپک برسد، احتیاج به اضافه کردن -- می‌باشد. جهت عدم آشنایی با این مورد می‌توانید به اینجا مراجعه کنید: فرستادن پارامتر به اسکریپت‌های npm)
راه کار دوم جهت تنظیم کردن وبپک در حالت نظاره گر، اضافه کردن پروپرتی watch به فایل پیکربندی وبپک است. پس از انجام این تغییر، محتوای فایل پیکربندی به این صورت خواهد بود:
//webpack.config.js file
module.exports = {
    entry:'./main.js'
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
}
اینبار برای ورود وپ بک به حالت نظاره‌گر کافی است وبپک را یک بار از طریق خط فرمان با دستور npm run webpack، فراخوانی کنیم.
در صورتی که مشکلی وجود نداشته باشد، با اجرای این دستور، کنترل خط فرمان به شما برنخواهد گشت و وبپک در حالت اجرا باقی می‌ماند که در تصویر زیر قابل مشاهده‌است.

حال اگر در اسکریپت main.js تغییری ایجاد کنید، خواهید دید که وبپک به صورت خودکار باندل را از اول خواهد ساخت.

وب سرور وبپک

تا اینجا از وبپک به عنوان یک باندل کننده بهره برده‌ایم و جهت میزبانی فایل‌های پروژه از فایل سیستم و سیستم عامل بهره بردیم. ولی می‌دانیم که در حین توسعه دادن برنامه‌های وب، استفاده از فایل سیستم و سیستم عامل مفید نیست و دچار مشکلات عدیده‌ای هم از سمت مرورگرها و هم از سمت کتابخانه‌های معروف جاوا اسکریپتی خواهیم شد( مانند مباحث cors و ...). جهت حذف این مشکلات می‌توانیم وب سرور مورد علاقه‌ی خود را اجرا کنیم یا از وب سرور فراهم شده توسط وبپک بهره ببریم.
جهت نصب وب سرور وبپک دستور زیر را در خط فرمان  اجرا خواهیم کرد ( به صورت سراسری یا محلی به انتخاب شما خواهد بود و قبلا توضیح داده شده است).
// to install globally :
npm install -g webpack-dev-server

//to install locally in project :
npm install -D webpack-dev-server
در حالتی که وبپک به صورت سراسری نصب شده باشد، با اجرای دستور webpack-dev-server در خط فرمان، وب سرور وبپک شروع به کار خواهد کرد و تنظیمات را نیز از فایل پیکربندی اعمال می‌کند.
در صورتی که وبپک به صورت محلی نصب شده باشد، بایستی یک مدخل به قسمت اسکریپت‌های package.json برای راهنمایی npm اضافه کنیم. محتویات این فایل پس از تغییرات، از این قرار است:
//package.json file
{
  "name": "dntwebpack",
  "version": "1.0.0",
  "description": "",
  "main": "main.js",
  "scripts": {
    "test": "echo \"Error: no test specified\" && exit 1",
    "webpack": "webpack",
    "webpackserver": "webpack-dev-server"
  },
  "author": "mehdi",
  "license": "ISC",
  "devDependencies": {
    "webpack": "^1.13.1",
    "webpack-dev-server": "^1.14.1"
  }
}
در اینجا پروپرتی جدیدی به قسمت scripts، با نام webpackserver اضافه شده‌است. حال با فراخوانی این اسکریپت با دستور زیر، وب سرور وبپک شروع به کار خواهد کرد:
npm run webpackserver
(دقت کنید که نام‌های قرار داده شده‌ی در قسمت scripts می‌توانند به صورت دلخواه باشند و شما می‌توانید نامی را که دلخواه خودتان است، برگزینید؛ به طور مثال به جای webpackserver نام دیگری را در فایل package.json برای آن مشخص کنید و در هنگام فراخوانی از آن استفاده کنید).
در صورتی که همه چیز بدون مشکل باشد، خروجی شبیه به تصویر زیر را مشاهده خواهید کرد که آدرسی که به صورت محلی، سرور بر روی آن میزبان شده است نیز قابل مشاهده است:


باندل کردن اسکریپت‌های گوناگون توسط وبپک

تا اینجای کار تنها از یک تک اسکریپت، با نام main.js استفاده کردیم. قطعا پروژه‌های واقعی از یک تک اسکریپت تشکیل نخواهند شد و اسکریپت‌های گوناگونی خواهیم داشت. جهت استفاده از چندین اسکریپت توسط وبپک، دو سناریوی مختلف رخ خواهند داد که هر دو را برسی خواهیم کرد:
اضافه کردن اسکریپت‌ها به صورت داینامیک یا پویا توسط وبپک 

در محیط کاری پروژه، یک فایل جدید user.js را اضافه می‌کنیم که از این فایل در فایل main.js استفاده خواهد شد.
محتوای فایل user.js یک تابع ساده‌ی جاوا اسکریپتی خواهد بود:
// user.js file 

function userLog() {
    console.log("ahooy from user module file");
}

module.exports={
    userLog:userLog
}  
حال جهت استفاده از این ماژول در فایل main.js تغییرات زیر را اعمال خواهیم کرد:
//main.js file

var user = require("./user");

user.userLog();

console.log(`i'm bundled by webpack`);
پس از ذخیره‌ی تغییرات خواهید دید که وب سرور وبپک از این تغییرات آگاه شده و باندل جدید را خواهد ساخت که در اینجا خروجی مانند تصویر زیر را خواهید دید:
در تصویر قابل مشاهده است که ماژول user.js نیز وارد باندل شده است.


در صورتی که به مسیری که وبپک در حال میزبانی بر روی آن است در مرورگر خود مراجعه کنید، پیغام‌های چاپ شده را در کنسول مشاهده خواهید کرد.

اضافه کردن اسکریپت‌ها به باندل به صورت استاتیک توسط وبپک

قطعا در پروژه‌های خود از کتابخانه‌هایی که توسط برنامه نویسان دیگر تولید شده‌اند مانند جی کوئری و ... استفاده خواهیم کرد. استفاده از این اسکریپت‌ها به صورت داینامیک و ایمپورت کردن آنها در هر ماژول جالب نخواهد بود و یا ممکن است ماژولی که خود شما نوشته اید به صورت اشتراکی بین تمام برنامه اجرا شود. در این گونه از موارد می‌توانیم این اسکریپت‌ها را در فایل پیکربندی به وبپک معرفی کنیم تا در هنگام باندلینگ، به باندل وارد شوند.
اسکریپت جدیدی را در پروژه اضافه می‌کنیم و نامش را shared.js می‌گذاریم که دارای محتوای زیر است :
// shared.js file
console.log('log message from shared module !');
حال برای اینکه این اسکریپت را به وبپک معرفی کنیم، فایل پیکربندی وبپک را باز کرده و تغییرات زیر را در آن اعمال می‌کنیم :
//webpack.config.js file
module.exports = {
    entry:['./shared.js','./main.js']
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
}
قابل مشاهده است که قسمت entry، به جای این که یک تک فایل را معرفی کند، تبدیل به یک آرایه شده‌است که هم فایل shared.js را در بر می‌گیرد و هم فایل main.js را دارد.
در مواقعی که فایل پیکربندی دچار تغییر می‌شود، بایستی وبپک را متوقف و دوباره اجرا کنید تا تنظیمات جدید، اعمال شوند. پس از راه اندازی دوباره وبپک، در صورت موفقیت آمیز بودن تغییراتتان، خروجی را شبیه تصویر رو به رو خواهید گرفت و مشخص است که فایل shared.js نیز در باندل وارد شده است.


استفاده از Loader‌ها در وبپک

به صورت پیش فرض وبپک قابلیت باندل کردن ماژول‌های جاوا اسکریپت را دارد و همچنین می‌تواند این فایل‌ها را Minify  کند (در مطالب بعدی خواهیم دید). ولی به طور مثال استفاده از تایپ اسکریپت از توانایی‌های وبپک به صورت توکار خارج است. اینجاست که Loader‌ها وارد کار می‌شوند.
اگر بخواهیم به زبان ساده Loader‌‌ها را تعریف کنیم می‌توان  آنها را کامپوننت هایی دانست که به وبپک فوت و فن کار جدیدی را یاد می‌دهند.
در ادامه Loader تایپ اسکریپت را نصب خواهیم کرد و به کمک آن فایل‌های پروژه را تبدیل به تایپ اسکریپت کرده و در هنگام باندل کردن از وبپک می‌خواهیم که این فایل‌ها را ترنسپایل کند و سپس باندل را از روی آنها بسازد ( برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این مطلب احتیاجی به آشنایی به تایپ اسکریپت نیست و هدف استفاده از یک loader است. ولی در صورت علاقه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید سری آموزش تایپ اسکریپت)

نصب Loader تایپ اسکریپت 

به خط فرمان برگشته و با استفاده از npm، لودر تایپ اسکریپت مورد نیاز وبپک را نصب می‌کنیم. دستور مورد نیاز این قرار است :
npm install -D ts-loader

( توجه :
در ادامه این مطلب از پیکربندی ساده‌ی یک پروژه‌ی تایپ اسکریپتی استفاده شده است که اعم از ایجاد فایل tsconfig.json و اضافه کردن پوشه‌ی typings به پروژه می‌باشد.)
فایل main.ts را که یک فایل تایپ اسکریپتی می‌باشد، به پروژه اضافه می‌کنیم. محتوای آن به صورت زیر خواهد بود. قابل مشاهده است که از ویژگی‌های ES6 در این فایل استفاده شده و این انتظار را از لودر تایپ اسکریپت داریم که این فایل را در هنگام باندلینگ برای ما ترنسپایل کند.
// main.ts file
let user = require("./user");

user.userLog();
let mainlogger = () => {
    console.log(`i'm bundled by webpack in an arrow function`);
}

mainlogger();
برای اینکه به وبپک خبر دهیم که در پروژه در حال استفاده از تایپ اسکریپت هستیم، فایل پیکربندی وبپک را باز کرده و پروپرتی جدیدی را با نام module به آن معرفی می‌کنیم که خود یک آبجکت می‌باشد. حال در آبجکت module یک پروپرتی جدید را با نام loaders که جنس آرایه‌ای دارد، اضافه می‌کنیم. آرایه‌ی loaders شامل همه‌ی loader هایی خواهد بود که شما قصد استفاده‌ی آنها را به همراه وبپک دارید. هر عضو از این آرایه خود نیز یک آبجکت می‌باشد که دارای سه پروپرتی زیر می‌باشد:
test : یک رجکس می‌باشد که به loader می‌گوید به دنبال چه فایل‌هایی بگردد.
exclude : از جنس رجکس و مشخص کننده‌ی مسیرهایی است که از پروژه باید جدا شوند و توسط loader پردازش نشوند (مانند فایل‌های از قبل کامپایل شده‌ی کتابخانه‌ها).
loader : مشخص کننده‌ی نام loader مورد نظر .
محتوای فایل پیکربندی وبپک، پس از معرفی loader تایپ اسکریپت، به این صورت خواهد بود:
//webpack.config.js
module.exports = {
    entry:['./shared.js','./main.js']
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
    ,module:{
        loaders:[
            {
                test:/\.ts$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'ts-loader'
            }
        ]
    }
}
حال با اجرای دوباره‌ی وبپک، loader تایپ اسکریپت ابتدا اجرا شده، سپس وبپک وارد کار می‌شود و فایل‌ها را باندل خواهد کرد. در صورتی که بدون مشکل همه چیز اجرا شود، خروجی مانند تصویر زیر را خواهید داشت:

در این مطلب تنظیمات مختلف وبپک، فایل پیکربندی، استفاده از چندین فایل به همراه وبپک، وب سرور وبپک و همچنین با loader‌های وبپک آشنا شدیم.
دریافت فایل‌ها dntwebpack-part2.zip  
نظرات مطالب
تبدیل فایل‌های pfx به snk
مطلب خوبی بود وحید جان. ممنونم.
البته من بعد از اینکه مطلب شما رو خوندم و متوجه شدم که دو نوع فایل pfx و snk هست که با اون میشه sign کرد اندکی تو اینترنت گشتم و  متوجه یک نکته شدم که گفتم بد نیست اینجا مطرح کنم.
هر چند مطلب شما درباره تبدیل فایل pfx به snk است اما متنی که نوشتید این موضوع را القا میکند که نمیشود به سادگی این فایل رو ساخت.
به هر روی، میتوان فایل snk را از طریق فایل زبانه signing در خواص پروژه ساخت. برای این کار کافیست که گزینه Protect my key file with a password  را آنتیک کرد و در این حالت به جای اینکه فایل pfx ساخته شود فایل snk ساخته میشود.
مطلب دیگر اینکه من پروژه‌های متن باز دیگری را دیده ام که الان حضور ذهن ندارم بگم(احتمالاً یکیشون RavenDB بود) که از طریق خواص پروژه ویژوال استودیو کار signing را انجام نمیدهند یعنی در آنجا گزینه sign کردن را انتخاب نکرده اند. چون فایل snk را اگر منتشر کنیم همه میتونند با اون اسمبلی‌ها را sign کنند و معنای strong name بودن اسمبلی به طور کلی میره زیر سوال. در عوض از یک customized build استفاده میکنند که فقط توسط خودشون(مالکان پروژه) قابل فراخوانی است و توسط اون اسمبلی‌های release را میسازند. البته در اینباره باید بیشتر بررسی کنم و شاید دقیقاً ماجرا 100 درصد به این شکل که گفتم نیست.
مطالب دوره‌ها
موارد استفاده از Reflection.Emit در دنیای واقعی
1) در خود دات نت، Expression.Compile  (موجود در  فضای نام System.Linq.Expressions) در پشت صحنه از Reflection.Emit استفاده می‌کند.
2) چند مثال در قسمت‌های قبل مانند Dapper (که توسط نویسندگان Stack overflow تهیه شده) و fastJson ارائه شد که از Reflection.Emit برای دسترسی به متد get_XYZ یک خاصیت استفاده می‌کنند تا بجای Reflection، مستقیما به مقدار یک خاصیت دسترسی پیدا کنند و سرعت کار را به شدت بالا ببرند.
3) برای ایجاد dynamic proxies و مزین کردن کلاس‌ها و خواص آن‌ها در ORMهایی مانند NHibernate و یا حتی در پروژه Castle DynamicProxy و ... در فریم ورک‌های AOP.
4) اکثر کتابخانه‌های Mocking مانند Rhino Mocks و Moq از Reflection.Emit برای پیاده سازی خودکار اینترفیس‌ها و یا تهیه dynamic proxies استفاده می‌کنند.
5) DLR و اکثر زبان‌های مرتبط با آن استفاده گسترده‌ای از Reflection.Emit دارند.
6) برنامه معروف LINQPad از Reflection.Emit برای وهله سازی پویای اشیاء بهره می‌برد.
 
نظرات مطالب
Highlight کردن لینک صفحه جاری در ASP.NET MVC
سلام مهندس (تبریک سال نو با تاخیر)
روشی که گفتین به نظر من یه ایراد کوچک داره و اونم اینه که در صورتی لینک رنگی می‌شه که حتما آدرس مورد نظر با آدرس لینک برابر باشه، در صورتی که لینک موردنظر یک صفحه فرعی باشه و ان لینک در لیست منو وجود نداشته باشه هیچ لینکی رنگی نمی‌شه، مثلا در سایت دات نت تیپس در صورتی که کاربر روی لینک جزئیات یک پروژه کلیک کنه لینک پروژه‌ها رنگی میشه در صورتی که ادرسش توی منوها موجود نیست، من وقتی کدهای سایت مذکور بررسی کردم فهمیدم به جای اون شما از تابع startsWith (تعریف شده توسط شما) استفاده کردین، در این صورت لینکهایی که با قسمتی از آدرس مذکور شروع بشه تغییرات رنگ (استایل مورد نظر) رو اون اعمال میشه.
اگر اشتباه می‌کنم لطفا تصحیح بفرمایید.