مطالب
ساخت DropDownList های مرتبط به کمک jQuery Ajax در MVC
در پروژه‌های زیادی با مواردی مواجه می‌شویم که دو انتخاب داریم ، و یک انتخاب زیر مجموعه انتخاب دیگر است ، مثلا رابطه بین استان‌ها و شهر‌ها ، در انتخاب اول استان انتخاب می‌شود و مقادیر DropDownList  شهر‌ها حاوی ، شهر‌های آن استان می‌شود.
در پروژه‌های WebForm  این کار به کمک Update Panel  انجام می‌شد ، ولی در پروژه‌های MVC  ما این امکان را نداریم و خودمان باید به کمک موارد دیگر این درخواست را پیاده سازی کنیم.
در پروژه ای که فعلا مشغول آن هستم ، با این مورد مواجه شدم ، و دیدم شاید بد نباشد راهکار خودم را با شما در میان بگذارم.
صورت مسئله :
کاربری نیاز به وارد کردن اطلاعات یک شیرالات بهداشتی  (Tap) را دارد ، از DropDownList   اول نوع آن شیر (Type)  را انتخاب می‌کند ، و از DropDownList  دوم ، که شامل گروه‌های آن نوع است ، گروه(Category) مورد نظر را انتخاب می‌کند. (در انتهای همین مطلب ببینید )
ساختار Table‌های دیتابیس به این صورت است: 

رابطه ای از جدول Type به جدول Category.

به کمک Scaffolding یک کنترلر برای کلاس Tap (شیر آب) می‌سازیم ، به طور عادی در فایل Create.chtml مقدار گروه را به صورت DropDown  نمایش می‌دهد، حال ما نیاز داریم که خودمان  DropDown را برای Type  ایجاد کنیم و بعد ارتباط این‌ها را بر قرار کنیم.

تابع اولی Create را این طوری ویرایش می‌کنیم :

        public ActionResult Create()
        {
            ViewBag.Type = new SelectList(db.Types, "Id", "Title");
            ViewBag.Category = new SelectList(db.Categories, "Id", "Title");
            return View();
        }

همان طور که مشخص است ، علاوه بر مقادیر Category  که خودش ارسال می‌کند ، ما نیز مقادیر نوع‌ها را به View  مورد نظر ارسال می‌کنیم.

برای نمایش دادن هر دو DropDownList ویو مورد نظر را به این صورت ویرایش می‌کنیم :

        <div>
            نوع
        </div>
        <div>
            @Html.DropDownList("Type", (SelectList)ViewBag.Type, "-- انتخاب ---", new { id = "rdbTyoe" })
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Category)
        </div>

        <div>
            دسته بندی
        </div>
        <div>
            @Html.DropDownList("Category", (SelectList)ViewBag.Category, "-- انتخاب ---", new { id = "rdbCategory"})
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Category)
        </div>

همان طور که مشاهده می‌کنید ، در اینجا  DropDownList  مربوط به Type که خودمان سمت سرور ،مقادیر آن را پر کرده بودیم نمایش می‌دهیم.

خب شاید تا اینجای کار ، ساده بود ولی میرسیم به اصل مطلب و ارتباط بین این دو DropDownList. (قبل از این قسمت حتما نگاهی به ساختار DropDownList یا همان تگ select بیندازید ، اطلاعات جی کوئری شما در این قسمت خیلی کمک حال شما است)

برای این کار ما از jQuery  استفادی می‌کنیم ، کار به این صورت است که هنگامی که مقدار DropDownList  اول تغییر کرد :

  •  ما Id  آن را به سرور ارسال می‌کنیم.
  •  در آنجا Category  هایی که دارای Type با Id  مورد نظر هستند را جدا می‌کنیم
  • فیلد‌های مورد نیاز یعنی Id  و Title را می‌گیریم
  • و بعد به کمک Json مقادیر را بر می‌گردانیم 
  • و مقادیر ارسالی از سرور را در option‌های DropDownList  دوم (گروه‌ها ) قرار می‌دهم 
در ابتدا متدی در سرور می‌نویسیم ، کار این متد (همان طور که گفته شد) گرفتن Id از نوع Type استو برگرداندن Category‌های مورد نظر. به این صورت :
        public ActionResult SelectCategory(int id)
        {
            var categoris = db.Categories.Where(m => m.Type1.Id == id).Select(c => new { c.Id, c.Title });
            return Json(categoris, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
ابتدا به کمک Where مقادیر مورد نظر را پیدا می‌کنیم و بعد به کمک Select فیلد هایی مورد استفاده را جدا می‌کنیم و به کمک Json اطلاعات را بر می‌گردانیم. توجه داشته باشید که مقادیری که در categoris  قرار می‌گیرد ، شبیه به مقادیر json  هستند و ما می‌تانیم مستیما از این مقادیر در javascript استفاده کنیم. 
در کلایت (همان طور که گفته شد ) به این نیاز داریم که هنگاهی که مقدار در لیست اول تغییر کرد ، ای دی آن را به تابع بالا بفرستیم و مقادیر بازگشتی را در  DropDownList  دوم قرار دهیم : به این صورت :
            $('#rdbTyoe').change(function () {
                jQuery.getJSON('@Url.Action("SelectCategory")', { id: $(this).attr('value') }, function (data) {
                    $('#rdbCategory').empty();
                    jQuery.each(data, function (i) {
                        var option = $('<option></option>').attr("value", data[i].Id).text(data[i].Title);
                        $("#rdbCategory").append(option);
                    });
                });
            });
توضیح کد :
با کمک تابع .change() از تغییر مقدار آگاه می‌شویم ، و حالا می‌توانیم مراحل کار را انجام دهیم. حالا وقت ارسال اطلاعات ( Id مورد گزینه انتخاب شده در تغییر مقدار ) به سرور است که ما این کار را به کمک jQuery.getJSON انجام می‌دهیم ، در تابع callback باید کار مقدار دهی انجام شود.
به ازای رکورد هایی که برگشت شده است که حالا در data قرار دارد به کمک تابع each لوپ می‌رنیم و هربار این کار را تکرار می‌کنیم.
  • ابتدا یک تگ option می‌سازیم 
  • مقادیر مربوطه شامل Id که باید در attribute مورد نظر value قرار گیرد و متن آن که باید به عنوان text باشد را مقدار دهی می‌کنیم
  • option آماده شده را به DropDownList دومی (Category ) اضافه می‌کنیم.
توجه داشته باشید که هنگامی که کار دریافت اطلاعات با موفقیت انجام شد ، مقادیر داخل DropDownList  دومی ، مربوط به Category را به منظور بازیابی دوباره در  
$('#rdbCategory').empty(); 
خالی می‌کنیم.
نتیجه کار برای من می‌شود این :
قبل از انتخاب :

بعد از انتخاب :

موفق و پیروز باشید
بازخوردهای دوره
افزونه‌ای برای کپسوله سازی نکات ارسال یک فرم ASP.NET MVC به سرور توسط jQuery Ajax
با سلام.
اگر بخواهیم به جای return Content از return json به عنوان خروجی استفاده کنیم و مثلا مقدار "ok" را برگردانیم، در تابع completeHandler چطور این مقدار را دریافت و بررسی کنیم؟
باتشکر.
مطالب
بازسازی کد: تعریف متغیر توضیحی (Introduce explaining variable)
زمانیکه عبارت شرطی، یا محاسبات پیچیده‌ای در کد وجود دارد، می‌توان آن را به بخش‌های کوچکتری تقسیم و برای هر بخش، یک متغیر توضیحی ایجاد کرد؛ به طوری‌که نام متغیر، توضیح کافی ای در مورد آن بخش از عبارت باشد. 
در ادامه‌ی این بازسازی کد، معمولا می‌توان بازسازی کد جایگزینی متغیر موقتی با پرس و جو (Replace temp with query) را انجام داد. زیرا متغیرهای محلی صرفا در محدوده‌ی متد خود قابل دسترسی هستند و ممکن است توسعه‌ی یک متد بلند را به همراه بیاورند.
به طور مثال به تکه کد زیر توجه کنید:
if (platform.ToUpper().Contains("MAC") && browser.ToUpper().Contains("SAFARI")) 
{ 
        // do something 
}
این تکه کد با بررسی زیرساخت و مرورگر کاربر، کاری را انجام می‌دهد. اما با کمی دقت متوجه می‌شویم عبارت شرطی استفاده شده در آن کمی پیچیده است. می‌توان این کد را به صورت زیر بازسازی کرد. 
var isSafari = browser.ToUpper().Contains("SAFARI"); 
var isMac = platform.ToUpper().Contains("MAC"); 
if (isSafari && isMac) 
{ 
    // do something 
}
کد حاصل از بازسازی انجام شده، کدی خواناتر و قابل توسعه‌تر است (البته در این مثال با نمونه‌ای ساده سر و کار داریم و موارد واقعی‌تر معمولا پیچیدگی بیشتری دارند).  

مراحل انجام این بازسازی کد  

  1. متغیر محلی ای را ایجاد نمایید و بخشی از عبارت پیچیده را به آن مقداردهی کنید. 
  2. تمامی استفاده‌ها از آن بخش از عبارت را با مقدار متغیر جایگزین نمایید. 
  3. کد را کامپایل و تست نمایید. 
  4. برای بخش‌های دیگر عبارت پیچیده همین کارها را تکرار نمایید. 

مثال: با متدی که محاسبه قیمت نهایی یک کالا را انجام می‌دهد، شروع می‌کنیم.  
public decimal GetPrice() { 
    // price = base price - quantity * discount + shipping 
    return quantity * itemPrice - Math.Max(0, quantity - 500) * itemPrice * 0.05 
        + Math.Min(quantity * itemPrice * 0.1, 100); 
}
در اولین نگاه متوجه می‌شویم که می‌توان بخشی از محاسبات را که مربوط به قیمت پایه است، به صورت جداگانه در متغیری ذخیره نماییم:  
var basePrice = quantity * itemPrice;
با این تغییر، متد مورد نظر به شکل زیر خواهد شد:  
public decimal GetPrice() { 
    // price = base price - quantity * discount + shipping 
    var basePrice = quantity * itemPrice; 
    return basePrice - Math.Max(0, quantity - 500) * itemPrice * 0.05 
        + Math.Min(basePrice * 0.1, 100); 
}
سپس با کمی دقت می‌توانیم به فرمول مستقل محاسبه تخفیف برسیم و آن را در متغیری جداگانه ذخیره نماییم. با این کار متد مورد نظر به صورت زیر خواهد شد:  
public decimal GetPrice() { 
    // price = base price - quantity * discount + shipping 
    var basePrice = quantity * itemPrice; 
    var discount = Math.Max(0, quantity - 500) * itemPrice * 0.05; 
    return basePrice - discount 
        + Math.Min(basePrice * 0.1, 100); 
}
و پس از آن نیز فرمول مربوط به محاسبه مبلغ ارسال نیز کاملا واضح خواهد بود.  
public decimal GetPrice() { 
    // price = base price - quantity * discount + shipping 
    var basePrice = quantity * itemPrice; 
    var discount = Math.Max(0, quantity - 500) * itemPrice * 0.05; 
    var shipping = Math.Min(basePrice * 0.1, 100); 
    return basePrice – discount  + shipping; 
}

مشاهده می‌کنید که نمونه کد مطرح شده، به کدی منظم‌تر و خواناتر تبدیل شده است. یکی از مزایای جانبی چنین بازسازی کدی، نیاز کمتر به کامنت‌های توضیحی در مورد بدنه متد است. به طور مثال کامنت اولین خط از متد ذکر شده، در تکه کد نهایی بازسازی شده، کامنتی بی معنی است زیرا کد، به خودی خود کاری را که انجام می‌دهد، توضیح داده‌است. به این روش کد نویسی به طور کلی self documenting code گفته می‌شود. 
همان طور که در ابتدای مطلب نیز ذکر شد، در ادامه‌ی این بازسازی کد می‌توان بازسازی‌های دیگری مانند جایگزینی متغیر موقتی با پرس و جو را نیز استفاده نمود. این مورد به عنوان تمرین به خواننده واگذار می‌شود.  
مطالب
معرفی کتابخانه Loader برای بارگذاری JS و CSS
در طراحی صفحات وب، معمولا از فایل‌های JS و CSS مختلفی استفاده می‌شود؛ از کتابخانه‌ها گرفته تا فایل‌ها اصلی برنامه. به صورت خیلی ساده ما تمام این فایل‌ها را به صفحه‌ی لینک می‌کنیم. اما این روش درست نیست و حجم صفحه و تعداد درخواست‌ها به سرور برای بارگذاری فایل‌ها خیلی بیشتر می‌شود. در زمان اجرای یک صفحه‌ی وب مسلما قسمت‌هایی از صفحه وجود دارند که شاید در شرایط خاصی، کاربر این صفحات را ببیند و یا نیاز باشد تا منطقی، توسط یک فایل JS خاص انجام شود. کتابخانه‌های زیادی برای حل این موضوع درست شده‌اند که راهکار آنها به این صورت است که شما در مواقعی که نیاز به این فایل‌ها دارید، آنها را بارگذاری می‌کنید. کتابخانه‌ی Loader یک فایل JS ساده می‌باشد که توسط اینجانب نوشته شده است و در یک پروژه‌ی بزرگ در حال استفاده است. این کتابخانه تا همین الان که 4 سال از عمر پروژه می‌گذرد در حال کار کردن هست و بدون هیچ مشکلی تا الان جواب داده است. بنابراین تصمیم گرفتم تا این کتابخانه را به صورت عمومی منتشر کنم تا شما هم از این کتابخانه استفاده کنید. در زیر کد Core این کتابخانه و نحوه‌ی استفاده از آن را نوشته‌ام و لینک GitHub هم در زیر می‌باشد.

نحوه‌ی استفاده از این کتابخانه بعد از اینکه فایل JS آن‌را به صفحه وصل کردیم، به صورت زیر است که می‌توانید بر حسب نیاز، این تابع را صدا بزنید. کد زیر نحوه‌ی استفاده از این کتابخانه هست. فرض کنید در شرایطی نیاز داریم تا کتابخانه‌ی JSTree را بارگذری کنیم. به جای اینکه از اول فایل‌های JS و CSS آن‌را در صفحه داشته باشیم، خیلی ساده از تابع زیر استفاده می‌کنیم. در این کتابخانه تابع Promise وقتی Fire می‌شود که تمام فایل‌هایی که به صورت پارامتر در تابع Load مشخص شده‌اند، بارگذاری شوند.
loader.load([
  'plugin/dropdowntree/css/style.min.css',  
  'plugin/dropdowntree/js/jstree.js',  
  'plugin/dropdowntree/js/jstree.checkbox.js',  
]).promise(function () {
  // run this code promise  
});
کد هسته‌ی اصلی کتابخانه Loader به صورت زیر هست:
/*     
    loader version 0.2.1 2015    
    loader design by Behnam Mohammadi (http://itten.ir)
*/
window.loader = {  
    load: function (urls) {
        var loadCounter = 0;
        var promise = null;
        var ext = '';
        this.promise = function (fun) {
            promise = fun;
        };
        for (var i = 0; i < urls.length; i++) {
            ext = urls[i].substring(urls[i].length - 3);
            if (ext == '.js') {
                var script = document.createElement('script');
                script.src = urls[i];
                script.onload = function () {
                    loadCounter += 1;
                    if (loadCounter == urls.length) {
                        promise();
                    }
                };
                document.body.appendChild(script);
            } else if (ext == 'css') {
                var link = document.createElement('link');
                link.href = urls[i];
                link.rel = 'stylesheet';
                link.type = 'text\css';
                link.onload = function () {
                    loadCounter += 1;
                    if (loadCounter == urls.length) {
                        promise();
                    }
                };
                document.body.appendChild(link);
            }
        }
        return this;
    }
}
حجم این کتابخانه در صورت فشرده سازی کمتر از نیم کیلوبایت هست. لینک GitHub این پروژه را در زیر مشاهده میکنید.
مطالب
رمزنگاری و رمزگشایی خودکار خواص مدل‌ها در ASP.NET Core
فرض کنید قصد دارید خاصیت Id مدل مورد استفاده‌ی در یک View را رمزنگاری کنید تا در سمت کلاینت به سادگی قابل تغییر نباشد. همچنین این Id زمانیکه به سمت سرور ارسال شد، به صورت خودکار رمزگشایی شود و بدون نیاز به تغییرات خاصی در کدهای متداول اکشن متدها، اطلاعات نهایی آن قابل استفاده باشند. برای این منظور در ASP.NET Core می‌توان یک Action Result رمزنگاری کننده و یک Model binder رمزگشایی کننده را طراحی کرد.


نیاز به علامتگذاری خواصی که باید رمزنگاری شوند

می‌خواهیم خاصیت یا خاصیت‌های مشخصی، از یک مدل را رمزنگاری شده به سمت کلاینت ارسال کنیم. به همین جهت ویژگی خالی زیر را به پروژه اضافه می‌کنیم تا از آن تنها جهت علامتگذاری این نوع خواص، استفاده کنیم:
using System;

namespace EncryptedModelBinder.Utils
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property, AllowMultiple = false)]
    public class EncryptedFieldAttribute : Attribute { }
}


رمزنگاری خودکار مدل خروجی از یک اکشن متد

در ادامه کدهای کامل یک ResultFilter را مشاهده می‌کنید که مدل ارسالی به سمت کلاینت را یافته و سپس خواصی از آن‌را که با ویژگی EncryptedField مزین شده‌اند، به صورت خودکار رمزنگاری می‌کند:
namespace EncryptedModelBinder.Utils
{
    public class EncryptedFieldResultFilter : ResultFilterAttribute
    {
        private readonly IProtectionProviderService _protectionProviderService;
        private readonly ILogger<EncryptedFieldResultFilter> _logger;
        private readonly ConcurrentDictionary<Type, bool> _modelsWithEncryptedFieldAttributes = new ConcurrentDictionary<Type, bool>();

        public EncryptedFieldResultFilter(
            IProtectionProviderService protectionProviderService,
            ILogger<EncryptedFieldResultFilter> logger)
        {
            _protectionProviderService = protectionProviderService;
            _logger = logger;
        }

        public override void OnResultExecuting(ResultExecutingContext context)
        {
            var model = context.Result switch
            {
                PageResult pageResult => pageResult.Model, // For Razor pages
                ViewResult viewResult => viewResult.Model, // For MVC Views
                ObjectResult objectResult => objectResult.Value, // For Web API results
                _ => null
            };

            if (model is null)
            {
                return;
            }

            if (typeof(IEnumerable).IsAssignableFrom(model.GetType()))
            {
                foreach (var item in model as IEnumerable)
                {
                    encryptProperties(item);
                }
            }
            else
            {
                encryptProperties(model);
            }
        }

        private void encryptProperties(object model)
        {
            var modelType = model.GetType();
            if (_modelsWithEncryptedFieldAttributes.TryGetValue(modelType, out var hasEncryptedFieldAttribute)
                && !hasEncryptedFieldAttribute)
            {
                return;
            }

            foreach (var property in modelType.GetProperties())
            {
                var attribute = property.GetCustomAttributes(typeof(EncryptedFieldAttribute), false).FirstOrDefault();
                if (attribute == null)
                {
                    continue;
                }

                hasEncryptedFieldAttribute = true;

                var value = property.GetValue(model);
                if (value is null)
                {
                    continue;
                }

                if (value.GetType() != typeof(string))
                {
                    _logger.LogWarning($"[EncryptedField] should be applied to `string` proprties, But type of `{property.DeclaringType}.{property.Name}` is `{property.PropertyType}`.");
                    continue;
                }

                var encryptedData = _protectionProviderService.Encrypt(value.ToString());
                property.SetValue(model, encryptedData);
            }

            _modelsWithEncryptedFieldAttributes.TryAdd(modelType, hasEncryptedFieldAttribute);
        }
    }
}
توضیحات:
- در اینجا برای رمزنگاری از IProtectionProviderService استفاده شده‌است که در بسته‌ی DNTCommon.Web.Core تعریف شده‌است. این سرویس در پشت صحنه از سیستم Data Protection استفاده می‌کند.
- سپس رخ‌داد OnResultExecuting، بازنویسی شده‌است تا بتوان به مدل ارسالی به سمت کلاینت، پیش از ارسال نهایی آن، دسترسی یافت.
- context.Result می‌تواند از نوع PageResult صفحات Razor باشد و یا از نوع ViewResult مدل‌های متداول Viewهای پروژه‌های MVC و یا از نوع ObjectResult که مرتبط است به پروژه‌های Web Api بدون هیچ نوع View سمت سروری. هر کدام از این نوع‌ها، دارای خاصیت مدل هستند که در اینجا قصد بررسی آن‌را داریم.
- پس از مشخص شدن شیء Model، اکنون حلقه‌ای را بر روی خواص آن تشکیل داده و خواصی را که دارای ویژگی EncryptedFieldAttribute هستند، یافته و آن‌ها را رمزنگاری می‌کنیم.

روش اعمال این فیلتر باید به صورت سراسری باشد:
namespace EncryptedModelBinder
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddDNTCommonWeb();
            services.AddControllersWithViews(options =>
            {
                options.Filters.Add(typeof(EncryptedFieldResultFilter));
            });
        }
از این پس مدل‌های تمام خروجی‌های ارسالی به سمت کلاینت، بررسی شده و در صورت لزوم، خواص آن‌ها رمزنگاری می‌شود.


رمزگشایی خودکار مدل دریافتی از سمت کلاینت

تا اینجا موفق شدیم خواص ویژه‌ای از مدل‌ها را رمزنگاری کنیم. مرحله‌ی بعد، رمزگشایی خودکار این اطلاعات در سمت سرور است. به همین جهت نیاز داریم تا در سیستم Model Binding پیش‌فرض ASP.NET Core مداخله کرده و منطق سفارشی خود را تزریق کنیم. بنابراین در ابتدا یک IModelBinderProvider سفارشی را تهیه می‌کنیم تا در صورتیکه خاصیت جاری در حال بررسی توسط سیستم Model Binding دارای ویژگی EncryptedFieldAttribute بود، از EncryptedFieldModelBinder برای پردازش آن استفاده کند:
namespace EncryptedModelBinder.Utils
{
    public class EncryptedFieldModelBinderProvider : IModelBinderProvider
    {
        public IModelBinder GetBinder(ModelBinderProviderContext context)
        {
            if (context == null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(context));
            }

            if (context.Metadata.IsComplexType)
            {
                return null;
            }

            var propName = context.Metadata.PropertyName;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(propName))
            {
                return null;
            }

            var propInfo = context.Metadata.ContainerType.GetProperty(propName);
            if (propInfo == null)
            {
                return null;
            }

            var attribute = propInfo.GetCustomAttributes(typeof(EncryptedFieldAttribute), false).FirstOrDefault();
            if (attribute == null)
            {
                return null;
            }

            return new BinderTypeModelBinder(typeof(EncryptedFieldModelBinder));
        }
    }
}
که این EncryptedFieldModelBinder به صورت زیر تعریف می‌شود:
namespace EncryptedModelBinder.Utils
{
    public class EncryptedFieldModelBinder : IModelBinder
    {
        private readonly IProtectionProviderService _protectionProviderService;

        public EncryptedFieldModelBinder(IProtectionProviderService protectionProviderService)
        {
            _protectionProviderService = protectionProviderService;
        }

        public Task BindModelAsync(ModelBindingContext bindingContext)
        {
            if (bindingContext == null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(bindingContext));
            }

            var logger = bindingContext.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<ILoggerFactory>();
            var fallbackBinder = new SimpleTypeModelBinder(bindingContext.ModelType, logger);
            var valueProviderResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
            if (valueProviderResult == ValueProviderResult.None)
            {
                return fallbackBinder.BindModelAsync(bindingContext);
            }

            bindingContext.ModelState.SetModelValue(bindingContext.ModelName, valueProviderResult);

            var valueAsString = valueProviderResult.FirstValue;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(valueAsString))
            {
                return fallbackBinder.BindModelAsync(bindingContext);
            }

            var decryptedResult = _protectionProviderService.Decrypt(valueAsString);
            bindingContext.Result = ModelBindingResult.Success(decryptedResult);
            return Task.CompletedTask;
        }
    }
}
در اینجا مقدار ارسالی به سمت سرور به صورت یک رشته دریافت شده و سپس رمزگشایی می‌شود و بجای مقدار فعلی خاصیت، مورد استفاده قرار می‌گیرد. به این ترتیب دیگر نیازی به تغییر کدهای اکشن متدها برای رمزگشایی اطلاعات نیست.

پس از این تعاریف نیاز است EncryptedFieldModelBinderProvider را به صورت زیر به سیستم معرفی کرد:
namespace EncryptedModelBinder
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddDNTCommonWeb();
            services.AddControllersWithViews(options =>
            {
                options.ModelBinderProviders.Insert(0, new EncryptedFieldModelBinderProvider());
                options.Filters.Add(typeof(EncryptedFieldResultFilter));
            });
        }


یک مثال

فرض کنید مدل‌های زیر تعریف شده‌اند:
namespace EncryptedModelBinder.Models
{
    public class ProductInputModel
    {
        [EncryptedField]
        public string Id { get; set; }

        [EncryptedField]
        public int Price { get; set; }

        public string Name { get; set; }
    }
}

namespace EncryptedModelBinder.Models
{
    public class ProductViewModel
    {
        [EncryptedField]
        public string Id { get; set; }

        [EncryptedField]
        public int Price { get; set; }

        public string Name { get; set; }
    }
}
که بعضی از خواص آن‌ها با ویژگی EncryptedField مزین شده‌اند.
اکنون کنترلر زیر زمانیکه رندر شود، View متناظر با اکشن متد Index آن، یکسری لینک را به اکشن متد Details، جهت مشاهده‌ی جزئیات محصول، تولید می‌کند. همچنین اکشن متد Products آن هم فقط یک خروجی JSON را به همراه دارد:
namespace EncryptedModelBinder.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            var model = getProducts();
            return View(model);
        }

        public ActionResult<string> Details(ProductInputModel model)
        {
            return model.Id;
        }

        public ActionResult<List<ProductViewModel>> Products()
        {
            return getProducts();
        }

        private static List<ProductViewModel> getProducts()
        {
            return new List<ProductViewModel>
            {
                new ProductViewModel { Id = "1", Name = "Product 1"},
                new ProductViewModel { Id = "2", Name = "Product 2"},
                new ProductViewModel { Id = "3", Name = "Product 3"}
            };
        }
    }
}
کدهای View اکشن متد Index به صورت زیر است:
@model List<ProductViewModel>

<h3>Home</h3>

<ul>
    @foreach (var item in Model)
    {
        <li><a asp-action="Details" asp-route-id="@item.Id">@item.Name</a></li>
    }
</ul>
در ادامه اگر برنامه را اجرا کنیم، می‌توان مشاهده کرد که تمام asp-route-id‌ها که به خاصیت ویژه‌ی Id اشاره می‌کنند، به صورت خودکار رمزنگاری شده‌اند:


و اگر یکی از لینک‌ها را درخواست کنیم، خروجی model.Id، به صورت معمولی و رمزگشایی شده‌ای مشاهده می‌شود (این خروجی یک رشته‌است که هیچ ویژگی خاصی به آن اعمال نشده‌است. به همین جهت، اینبار این خروجی معمولی مشاهده می‌شود). هدف از اکشن متد Details، نمایش رمزگشایی خودکار اطلاعات است.


و یا اگر اکشن متدی که همانند اکشن متدهای Web API، فقط یک شیء JSON را باز می‌گرداند، فراخوانی کنیم نیز می‌توان به خروجی رمزنگاری شده‌ی زیر رسید:



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: EncryptedModelBinder.zip
مطالب
Performance در AngularJS قدم چهارم
امیدوارم از مقالات قبلی لذت برده باشید. در این مقاله می‌خواهم در مورد $watch صحبت کنم.

سوال اول: $watch چیست و چه کاربردی دارد؟
$watch همان عملکرد Watching در AngularJS را انجام می‌دهد؛ ولی کاربردهای جالبی دارد. به کد زیر دقت کنید.
var errorChat=false;
$scope.$watch(function () {
     return errorChat;
}, function (newValue, oldValue) {
     if(newValue ==true){
          alert('قسمت محاوره سامانه با مشکل روبرو شده است لطفا با مدیریت تماس بگیرید')
     }                        
});
فرض کنید سناریوی پروژه به این صورت است که ما قسمت‌های مختلفی را در صفحه داریم و یکی از این قسمت‌ها، چت روم می‌باشد. می‌خواهیم در صورتیکه خطای اتصال و یا هر نوع خطایی در این قسمت بود، با پیغامی به کاربر گزارش داده شود. ما از متغیر errorChat برای این کار استفاده کرده‌ایم. با فرض اینکه در توابع دیگر در صورتیکه خطایی وجود داشته باشد، مقدار این متغیر را true می‌کند و ما بر حسب رصد این متغیر پیغام خطا را نمایش می‌دهیم. 

سوال دوم: این کد به نحوه احسن کار می‌کند؛ پس مشکل کجاست؟
مشکل اینجاست بعد از اینکه متغیر errorChat مقدار true گرفت و ما هشدار را نمایش دادیم، باز این متغییر رصد می‌شود که لزومی به این کار نیست (فرض ما بر این است که بعد از بروز خطا دیگر قسمت چت روم کار نخواهد کرد) و متوقف کردن این متغیر باعث می‌شود Performance در نهایت بهتر شود. خوب برای اینکه رصد این متغییر را متوقف کنیم از کد زیر استفاده می‌کنیم. به کد زیر توجه کنید:
var errorChat=false;
var stop=$scope.$watch(function () {
     return errorChat;
}, function (newValue, oldValue) {
     if(newValue ==true){
          stop();
          alert('قسمت محاوره سامانه با مشکل روبرو شده است لطفا با مدیریت تماس بگیرید')
     }                        
});
خوب؛ فکر کنم تفاوت این دو کد با هم روشن است. ما یک متغییر stop به کد اضافه کردیم. این متغیر با تابع متوقف کننده $watch مربوط به errorChat پر می‌شود و در نهایت با اجرای این تابع، عمل watching متغییر errorChat متوقف می‌شود. اگر با setInterval یا setTimeout در Javascript کار کرده باشید، شباهت این موردها را متوجه خواهید شد.
مطالب
PowerShell 7.x - قسمت هفتم - غنی‌سازی PowerShell
غنی‌سازی پاورشل
PowerShell توسط اپلیکیشن‌های مختلفی مانند VS Code یا Console قابل میزبانی است. با کمک این اپلیکیشن‌ها، دستورات به موتور PowerShell ارسال میشوند. این موتور است که دستورات را دریافت کرده و آنها را اجرا میکند و در نهایت خروجی، درون این اپلیکشن‌های میزبان، نمایش داده خواهند شد. علاوه بر آن، یک اپلیکیشن میزبان، مسئولیت بارگذاری و اجرای اسکریپت‌ها را با هربار اجرای شل، بر عهده دارد. درون این اسکریپت‌ها، فرصت این را خواهیم داشت تا ماژول‌های موردنیازمان را بارگذاری کنیم؛ دایرکتوری پیش‌فرض را تغییر دهیم، یکسری توابع را تعریف و یا فراخوانی کنیم. بنابراین این امکان را داریم تا موتور PowerShell را درون یک پراسس NET. میزبانی کنیم. در این‌حالت باید خودمان Input/Output را هندل کنیم. به عنوان مثال میتوانیم Error streams را درون یک Message Box نمایش دهیم، یا اینکه Information streams را درون یکسری RichText Box نمایش دهیم. در اینجا میتوانید مراحل پیاده‌سازی یک نمونه Host سفارشی را مشاهده کنید. 
برای مشاهده‌ی مشخصات اپلیکیشن میزبان میتوانید از دستور Get-Host یا از متغیر خودکار host$ نیز استفاده کنید: 
PS /> Get-Host

Name             : ConsoleHost
Version          : 7.3.0
InstanceId       : c3f625f0-dad8-4325-a0a1-f6499afecb8a
UI               : System.Management.Automation.Internal.Host.InternalHostUserInte
                   rface
CurrentCulture   : en-GB
CurrentUICulture : en-GB
PrivateData      : Microsoft.PowerShell.ConsoleHost+ConsoleColorProxy
DebuggerEnabled  : True
IsRunspacePushed : False
Runspace         : System.Management.Automation.Runspaces.LocalRunspace
یکسری از بخش‌های Host نیز درون سشن جاری، قابل سفارشی‌سازی هستند؛ به عنوان مثال: 
Function Write-Color {
    Param (
        [ValidateNotNullOrEmpty()]
        [string] $newColor
    )
    $oldColor = $host.UI.RawUI.ForegroundColor
    $host.UI.RawUI.ForegroundColor = $newColor
    If ($args) {
        Write-Output $args
    }
    Else {
        $input | Write-Output
    }
    $host.UI.RawUI.ForegroundColor = $oldColor
}
سفارش‌سازی Prompt
حالت پیش‌فرض نمایش prompt اینچنین است: 
# macOS
PS /{current_dir}>

# Windows
PS C:\>
این نحوه نمایش، توسط تابعِ خودکار Prompt تعیین میشود. این تابع قابل بازنویسی نیز میباشد و خروجی آن میتواند یک شیء یا یک رشته باشد. اما توصیه میشود خروجی به صورت یک رشته‌ی فرمت شده برگردانده شود: 
PS /> function prompt { "Hello, World > " }                 
Hello, World >
منظور از شیء نیز این است که حتی خروجی تابع Prompt میتواند اینچنین نیز باشد: 
PS /> Function prompt { Get-Process Slack }
در اینحالت خروجی که درون Prompt نمایش داده میشود، پیاده‌سازی پیش‌فرض متد ToString شیء استفاده شده خواهد بود: 
System.Diagnostics.Process (Slack)
بنابراین خروجی را میتوانید به هر حالتی که بخواهید نمایش دهید. به عنوان مثال در ادامه یک رشته‌ی فرمت شده را که حاوی زمان جاری، به همراه نام کامپیوتر میزبان است، بجای Prompt نمایش داده‌ایم: 
function prompt { 
$time = (Get-Date).ToShortTimeString() 
"$time $([net.dns]::GetHostName()):> "
}

# eg: 
11:00 Sirwans-MacBook-Pro.local:>
یک مثال دیگر نیز نمایش اطلاعات Git، درون پوشه‌ی جاری میباشد: 
Function Write-Branch {
    If (Test-Path .git) {
        $branch = git branch --show-current
        $lastCommitAuthor = git log -1 --pretty=format:"%an"
        If ($null -ne $lastCommitAuthor) {
            Return "($branch - latest commit written by 🤦👉 $lastCommitAuthor)"
        }
        Return "($branch)"
    }
    Else {
        "Not in a git repo"
    }
}


Function Prompt {
    $CurrentDirectory = Split-Path -Path $pwd -Leaf
    Write-Host "`nPS " -NoNewline -ForegroundColor Cyan
    Write-Host $($CurrentDirectory) -NoNewline -ForegroundColor Green
    Write-Host " $(Write-Branch) " -NoNewline -ForegroundColor Yellow
    Return '> '
}
در کد فوق ابتدا یک تابع را برای استخراج متادیتای گیت تهیه کرده‌ایم. ابتدا بررسی شده‌است که درون دایرکتوری جاری گیت، initialise شده باشد. سپس توسط دستور git branch —show-current برنچ جاری را دریافت کرده و به یک متغیر انتساب داده‌ایم. در ادامه با کمک git log آخرین کامیت (با کمک 1-) را استخراج کرده‌ایم. در ادامه درون تابع Prompt، دایرکتوری جاری را دریافت کرده و در نهایت آن را با نتیجه‌ی فراخوانی تابع Write-Branch ادغام کرده‌ایم: 


ذخیره‌سازی تقییرات شل درون پروفایل

نکته‌ایی که باید به آن دقت داشته باشید این است که تغییرات، تنها برای سشن جاری ذخیره خواهند شد و به محض بستن سشن، این تغییرات از حافظه پاک خواهند شد. همانطور که در قسمت قبل نیز اشاره شد، برای اینکه تغییرات را همیشه موقع باز کردن شل مشاهده کنیم، باید کدها را درون پروفایل ذخیره کنیم. به این معنا که هر وقت PowerShell را باز کنیم، توابع و کدهایی که درون پروفایل تعریف شده باشند، به صورت سراسری قابل استفاده خواهند بود. توسط متغیر خودکار Profile$ میتوانیم پروفایل جاری را مشاهده کنیم:  

PS /> $Profile

{HOME_USER}/.config/powershell/Microsoft.PowerShell_profile.ps1

دقت داشته باشید که پرفایل فوق، برای Host جاری و همچنین کاربر جاری میباشد. به این معنا که محتویات داخل این پروفایل، تاثیری در دیگر شل‌هایی که توسط اپلیکیشن‌های دیگر میزبانی میشوند ندارد. توسط دستور زیر میتوانید لیست پروفایل‌ها را مشاهده نمائید: 

PS /> $PROFILE | Get-Member -Type NoteProperty | Select-Object Name, Value

Name                   Value
----                   -----
AllUsersAllHosts
AllUsersCurrentHost
CurrentUserAllHosts
CurrentUserCurrentHost

مسیر هر کدام از پروفایل‌های فوق را میتوانید در اینجا مشاهده نمائید. همچنین توسط پرچم NoProfile- میتوانیم PowerShell را بدون بارگذاری هیچ پروفایلی باز کنیم: 

pwsh -NoProfile

بنابراین برای ذخیره‌ی تغییرات قبل، میتوانیم توابع تعریف شده را درون پروفایل موردنظر قرار دهیم، تا با هربار باز شدن سشن، کدهای موردنظر قابل استفاده باشند: 

PS /> code $PROFILE.CurrentUserCurrentHost

Function Write-Branch {
    # As before
}


Function Prompt {
    # As before
}

اگر از ماژول Posh برای تغییر ظاهر PowerShell استفاده کرده باشید، متوجه خواهید شد که این ماژول نیز به همین روال کار میکند؛ یعنی با هربار باز شدن سشن، این دستور برای بارگذاری Prompt سفارشی فراخوانی خواهد شد: 

oh-my-posh init pwsh | Invoke-Expression


مطالب
استفاده از jQuery Ajax جهت تعیین اعتبار یک فرم

فرض کنید تعیین اعتبار یکی از فیلدهای فرم نیاز به انجام محاسباتی در سمت سرور دارد و این‌کار را می‌خواهیم با استفاده از jQuery Ajax‌ انجام دهیم. مشکلی که در اینجا وجود دارد، این است که A در Ajax به معنای asynchronous است. یعنی زمانیکه کاربر دکمه submit را فشرد، دیگر برنامه منتظر این نخواهد شد که پاسخ کامل دریافت شود ، سایر پردازش‌ها صورت گیرد و سپس فرم را به سرور ارسال نماید (شبیه به ایجاد یک ترد جدید در برنامه‌های ویندوزی). مثال زیر را در نظر بگیرید:

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="TestCustomValidation.aspx.cs"
Inherits="TestJQueryAjax.TestCustomValodation" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>

<script src="js/jquery.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
function validate() {
var number1 = $("#<%=txtNumber1.ClientID %>").val();
var number2 = $("#<%=txtNumber2.ClientID %>").val();
var result = false;
$.ajax({
type: "POST",
url: 'AjaxSrv.asmx/ValidateIt',
data: '{"number1":' + number1 + ',"number2":' + number2 + '}',
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success:
function(msg) {
if (msg.d) {
result = true;
alert('بسیار خوب');
}
else {
result = false;
alert('دوباره سعی کنید');
}
},
error:
function(XMLHttpRequest, textStatus, errorThrown) {
result = false;
alert("خطایی رخ داده است");
}
});
//debugger;
return result;
}
</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div>
number 1 :
<asp:TextBox runat="server" ID="txtNumber1" />
<br />
number 2 :
<asp:TextBox runat="server" ID="txtNumber2" />
<br />
<asp:Button ID="btnSubmit" Text="Submit" UseSubmitBehavior="false" runat="server"
OnClientClick="if(!validate()){ return false;}" OnClick="btnSubmitClick" />
</div>
</form>
</body>
</html>

این مثال یک نوع اعتبار سنجی سفارشی را در حین submit با استفاده از وب سرویس زیر انجام می‌دهد (حاصلضرب دو عدد دریافتی را بررسی می‌کند که باید مساوی 10 باشند. البته هدف از این مثال ساده، آشنایی با نحوه‌ی انجام این نوع عملیات است که می‌تواند شامل کار با دیتابیس و غیره هم باشد. و گرنه بدیهی است این بررسی را با دو سطر کد جاوا اسکریپتی نیز می‌شد انجام داد):

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Services;
using System.Web.Script.Services;

namespace TestJQueryAjax
{
/// <summary>
/// Summary description for AjaxSrv
/// </summary>
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
[System.ComponentModel.ToolboxItem(false)]
[ScriptService]
public class AjaxSrv : System.Web.Services.WebService
{
[WebMethod(EnableSession = true)]
[ScriptMethod(ResponseFormat = ResponseFormat.Json)]
public bool ValidateIt(int number1, int number2)
{
return number1 * number2 == 10;
}
}
}
در این مثال هنگام submit ، عملیات اعتبار سنجی با توجه به وضعیت asynchronous عملیات Ajax ، تمام و کمال رخ نداده ، یا اعتبار سنجی انجام نمی‌شود و یا پیغام خطایی را دریافت خواهیم کرد.

راه حل چیست؟
راه حل‌های فضایی بسیاری را در وب در این مورد می‌توان پیدا کرد؛ اما راه حل استاندارد آن در این حالت ویژه، استفاده از Ajax در حالت غیرهمزمان است. یعنی این فریم ورک Ajax را وادار کنیم که تا پایان عملیات مورد نظر، منتظر بماند و سپس فرم را ارسال کند. برای این منظور تنها کافی است یک سطر زیر را پیش از فراخوانی تابع Ajax ، اضافه و فراخوانی نمائیم:

$.ajaxSetup({async: false}) ;
نکته:
UseSubmitBehavior دکمه ما را به شکل زیر رندر می‌کند (دکمه به یک button معمولی (بجای حالت submit) تبدیل شده و سپس یک doPostBack را اضافه خواهد کرد):

<input id="btnSubmit" type="button" onclick="if(!validate()){ return false;};__doPostBack('btnSubmit','')" value="Submit" name="btnSubmit"/>


مطالب
تعامل MATLAB (متلب) با دات نت - قسمت دوم
در قسمت قبل در مورد استفاده دات نت در متلب توضیح داده شد. در این قسمت به نحوه استفاده توابع متلب در دات نت بصورت ساده می‌پردازیم.
فرض کنید تیم برنامه‌نویس متلب و تیم برنامه‌نویس دات نت در تعامل با یکدیگر هستند. وظیفه تیم برنامه نویسی متلب به شرح زیر می‌باشد :

1- نوشتن توابع در متلب و تست کردن آنها جهت توسعه و ارائه مناسب به تیم مقابل
2- درست کردن کامپوننت دات نت در متلب با استفاده از محیط  Deployment Tool GUI  (با اجرای دستور deploytool در متلب)
3- استفاده از یک پکیج بسته‌بندی شده از فایل‌های قابل ارائه به تیم مقابل (اختیاری)
4- کپی پکیج در محل از قبل تعیین شده توسط دو تیم یا ارائه آن به تیم مقابل جهت استفاده

برای مثال M فایل (اصطلاح فایل‌ها در متلب همانند کلاس در دات نت) makesquare.m را که در مسیر
matlabroot\toolbox\dotnetbuilder\Examples\VS8\NET\MagicSquareExample\MagicSquareComp
است را در نظر بگیرید :  
function y = makesquare(x)
%MAKESQUARE Magic square of size x.
%   Y = MAKESQUARE(X) returns a magic square of size x.
%   This file is used as an example for the MATLAB 
%   Builder NE product.

%   Copyright 2001-2012 The MathWorks, Inc.

y = magic(x);
تابع majic یک ماتریس در ابعاد x در x درست می‌کند که درایه‌های آن اعداد صحیح از 1 تا X^2 بوده و مجموع سطر و ستون‌های آن با هم برابر است. X باید بزرگتر یا مساوی 3 باشد.
در صورتی که x  برابر 5 انتخاب شود خروجی متلب بصورت زیر خواهد بود :
17 24  1  8 15
23  5  7 14 16
 4  6 13 20 22
10 12 19 21  3
11 18 25  2  9
در قسمت تهیه یک کامپوننت دات نت اطلاعات زیر را در نظر بگیرید :
 
 makeSqr  
 Project Name 
 MLTestClass 
Class Name 
 makesquare.m  File to compile 
سپس برای درست کردن کامپوننت در محیط  Deployment Tool GUI برنامه متلب را اجرا کرده و در پنجره command دستور deploytool  را اجرا کنید تا پنجره زیر باز شود :

نام و مسیر پروژه را تعیین کنید سپس از منوی کشویی نوع پروژه، که دات نت اسمبلی باشد را انتخاب کنید. پنجره‌ای در به شکل زیر مشاهده خواهد شد : 

در تب build اگر قصد استفاده از اپلیکیشن COM را دارید و یا فایل‌هایی جهت تکمیل پروژه قصد پیوست دارید را در قسمت پایین Add files را انتخاب کنید. و اگر قصد استفاده از اپلیکیشن دات نت را دارید قسمت بالایی Add classes را انتخاب کنید و نام کلاس را وارد کنید.

سپس برای کلاس مورد نظر فایل‌های متلبی که قصد کامپایل کردن آنها را دارید از قسمت Add files پیوست کنید. در صورتیکه قصد اضافه کردن کلاس اضافی را داشتید مجددا مراحل را طی کنید. در انتها دکمه build را زده تا عملیات کامپایل آغاز شود. اما برای استفاده تیم برنامه‌نویسی دات نت احتیاج به کامپایلر متلب می‌باشد که این مهم در پکیجی که به این تیم ارائه خواهد شد مد نظر قرار خواهد گرفت.در قسمت تب Package گزینه Add MCR را انتخاب نمائید :

بعد از انتخاب، دو گزینه برای انتخاب وجود دارد که بطور خلاصه گزینه اول فایل‌های کامپایلر متلب در داخل پروژه جهت ارائه قرار می‌گیرد. همچنین این گزینه جهت استفاده در مواقع درون شبکه‌ای، مواردی که فضای دیسک و عملکرد و .... چندان اهمیت ندارد مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما گزینه دوم عکس قضیه بالا عمل می‌کند و برای تعداد یوزر بالا و شبکه‌ای و ... مورد استفاده می‌باشد.

در اینجا گزینه اول را انتخاب می‌کنیم. در صورتیکه فایل‌های دیگری جهت ضمیمه به پکیج احتیاج است به آن اضافه می‌کینم.

سپس کلید پکیج  را زده تا پکیج مورد نظر آماده شود. دقت داشته باشید که بعد از انتخاب کامپایلر متلب، حجم پکیج نزدیک به 400 مگابایت خواهد شد. پکیج مورد نظر بصورت یک فایل exe فشرده خواهد شد.
معمولا پکیج شامل فایل‌های زیر باید باشد :

 Documentation files   componentName.xml 
 Program Database File, which contains debugging information   componentName.pdb (if Debug optionis selected)
 Component assembly file   componentName.dll 
 MCR Installer (if not already installed on the target machine).   MCR Installer 

بعد از طی مراحل فوق نوبت به تیم برنامه‌نویسی دات نت می‌رسد. بعد از دریافت پکیج از تیم برنامه‌نویسی متلب در صورتیکه بر روی سیستم هدف کامپایلر متلب و یا خود متلب نصب نیست باید از داخل پکیج این کامپایلر نصب شود.
دقت داشته باشید که ورژن کامپایلر بر روی سیستم باید با ورژن پکیج دریافتی یکی باشد.
در VS یک پروژه کنسول ایجاد کنید و از فولدر پکیج پروژه دریافتی در زیرفولدر distrib فایل makeSqr.dll را به رفرنس برنامه VS اضافه کنید.
در ادامه از مسیر نصب کامپایلر فایل MWArray.dll را هم به رفرنس پروژه اضافه کنید. این فایل جهت تبادل داده اپلیکیشن با کامپایلر متلب مورد استفاده قرار می‌گیرد.

installation_folder\toolbox\dotnetbuilder\bin\architecture\framework_version
اسمبلی‌های زیر را به کلاس Program  برنامه اضافه کنید :
using System;
using MathWorks.MATLAB.NET.Arrays;
using MyComponentName;
سپس کدهای زیر را به کلاس فوق اضافه نمائید :
static void Main(string[] args)
        {
            MLTestClass obj = new MLTestClass();
            MWArray[] result = obj.makesquare(1, 5);

            MWNumericArray output = (MWNumericArray)result[0];
            Console.WriteLine(output);

        }
توضیحات کدهای فوق :
1- MWNumericArray یک اینترفیس جهت تعیین و نمایش نوع آرایه‌های عددی در متلب است.
2- MWArray یک کلاس abstract جهت دسترسی، فرمت‌دهی و مدیریت آرایه‌های متلب می‌باشد.
3- عدد 1 مشخص کننده تعداد خروجی تابع متلب و عدد 5 ورودی تابع می‌باشد.

خروجی برنامه همانند خروجی متلب بصورت زیر خواهد بود :

نکته:
ورژن فریمورک دات نت در هنگام کامپایل با ورژن Mwarray.dll باید یکی باشد.

مطالب
اصول طراحی شیء گرا: OO Design Principles - قسمت پنجم

دانای اطلاعات ( Information Expert )

بر طبق این اصل می­توان برای واگذاری هر مسئولیت، کلاسی را انتخاب کرد که بیشترین اطلاعات را در مورد انجام آن در اختیار دارد و لذا نیاز کمتری به ایجاد ارتباط با دیگر مولفه‌ها خواهد داشت.

در مثال زیر مشاهده میکنید که کلاس User، اطلاعات کاملی را از عملیات اضافه کردن آیتمی را به لیست خرید و تسویه حساب، ندارد و پیاده سازی این عملیات در این کلاس، نیاز به ایجاد وابستگی‌های پیچیده‌ای دارد. 

public class User
    {
        public ShoppingCart ShoppingCart { get; set; }
        public void AddItem(string name) {
            // User class must know how to create OrderItem
            var item = new OrderItem() { Name = name };

            // User class must know how to add item to shopping cart
            ShoppingCart.Items.Add(item);
            
        }
        public void CheckOut() {
            // User class must know logic behind cost and discount calculations:
            // check for discount
            // check shipping method
            // check promotions
            // calculate total cost of items 
        }
    }
    public class OrderItem
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

    }
    public class ShoppingCart
    {
        public int Id { get; set; }
        public List<OrderItem> Items { get; set; }
       
    }

بنابراین به جای این طراحی، مسئولیت‌ها را به ShoppingCart منتقل میکنیم:

 public class User
    {
        public ShoppingCart ShoppingCart { get; set; }
        
    }
    public class OrderItem
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

    }
    public class ShoppingCart
    {
        public int Id { get; set; }
        public List<OrderItem> Items { get; set; }
        public void AddItem(string name)
        {
            // ShoppingCart class know how to create OrderItem
            var item = new OrderItem() { Name = name };

            // ShoppingCart class already know how to add item 
            Items.Add(item);

        }
        public void CheckOut()
        {
            // ShoppingCart class know logic behind cost and discount calculations:
            // check for discount
            // check shipping method
            // check promotions
            // calculate total cost of items 
        }
    }


اتصال ضعیف ( Low Coupling )

با اتصال ضعیف نیز که از ویژگی‌های یک طراحی خوب است آشنا هستیم. هر چه تعداد و نوع اتصال بین مولفه‌ها کم‌تر و ضعیف‌تر باشد، اعمال تغییرات راحت‌تر صورت خواهد گرفت. طراحی با اتصال مناسب سه ویژگی را دارد:

-  وابستگی بین کلاس‌ها کم است.

-  تغییرات در یک کلاس، اثر کمی بر دیگر کلاس‌ها دارد.

-  پتانسیل استفاده‌ی مجدد از مؤلفه‌ها بالا است.

چنانچه قبلا هم اشاره کردم، نوشتن نرم افزاری بدون اتصال، ممکن نیست و باید مؤلفه‌ها با هم همکاری کرده و وظایف را انجام دهند. با این حال میتوان نوع اتصالات و تعداد آنرا بهبود بخشید.


چند ریختی ( Polymorphism )

چند ریختی که از ویژگی‌های اساسی برنامه نویسی و زبان‌های شیء گراست، به منظور بالا بردن قابلیت استفاده‌ی مجدد، استفاده میشود. بر طبق این اصل، مسئولیت تعریف رفتارهای وابسته به نوع کلاس (زیرنوع‌ها در روابط ارث بری) باید به کلاسی واگذار شود که تغییر رفتار در آن اتفاق می­افتد. به عبارت دیگر باید به صورت خودکار رفتار را بر اساس نوع کلاس تصحیح کنیم. این روش در مقابل بررسی نوع داده‌ای برای انجام رفتار مناسب می­باشد.

به عنوان مثال اگر کلاس‌های چهار ضلعی، مربع، مستطیل و ذوزنقه را داشته باشیم، برای پیاده سازی مساحت در کلاس چهار ضلعی، طول را در عرض ضرب میکنیم. با این حال نوع رفتار مساحت ذوزنقه متفاوت از دیگران است. طبق این اصل، برای اعمال کردن این تغییر، فقط خود کلاس ذوزنقه باید رفتار مربوطه را پیاده سازی کند و هیچ منطق و کدی نباید برای چک کردن نوع کلاس استفاده گردد.

public class ShapeWithoutPolymorphism
    {
        public double X { get; set; }
        public double Y { get; set; }
        public double Z { get; set; }
        public double Area(string shapeType)
        {
            switch (shapeType)
            {
                case "square":
                    return X * Y;
                case "rectangle":
                    return X * Y;
                case "trapze":
                    return (X + Z) * Y / 2;
                default:
                    return 0;
            }
        }
    }

با استفاده از چندریختی، طراحی به این صورت در خواهد آمد:

  public abstract class Shape
    {
        public double X { get; set; }
        public double Y { get; set; }
        public virtual double Area()
        {
            return X * Y;
        }
    }
    public class Rectangle : Shape
    {
        // No need to override
    }
    public class Square : Shape
    {
        // No need to override
    }
    public class Trapze : Shape
    {
        public double Z { get; set; }
        public override double Area()
        {
            return (X + Z) * Y / 2;

        }
    }


مصنوع خالص ( Pure Fabrication )

مصنوع خالص کلاسی است که در دامنه مساله وجود ندارد و به منظور کاهش اتصال، افزایش انسجام و افزایش امکان استفاده مجدد کد ایجاد میشود. سرویس‌ها را میتوان از این دسته نامید. کلاس‌هایی که دقیقا برای کاهش اتصال، افزایش انسجام و افزایش امکان استفاده مجدد کد استفاده میگردند. سرویس‌ها عملیاتی تکراری هستند که توسط مولفه‌های دیگر استفاده میشوند. اگر سرویس‌ها وجود نداشتند هر مولفه‌ای میبایست عملیات را در درون خود پیاده سازی میکرد که این هم باعث افزایش حجم کد و هم باعث کابوس شدن اعمال تغییرات میشد.

برای تشخیص زمان استفاده از این اصل میتوان گفت زمانیکه رفتاری را نمیدانیم به کدام کلاس واگذار کنیم، کلاس جدیدی را ایجاد میکنیم. در اینجا بجای آنکه به زور مسئولیتی را به کلاس نامربوطی بچسبانیم، آنرا به کلاس جدیدی که فقط رفتاری را دارد، منتقل میکنیم. با اینکار انسجام کلاس‌ها را حفظ کرده‌ایم و هیچ اشکالی ندارد که کلاسی بدون داده بوده و فقط متد داشته باشد. اگر به یاد داشته باشید، در اصل واسطه گری (Indirection ) کلاس جدیدی برای ایجاد ارتباط ساختیم. در حقیقت مسئولیت برقراری ارتباط بین مؤلفه‌ها را به کلاس دیگری واگذار کردیم که چنانچه میبینید، بدون آنکه بدانیم، برای حل مشکل از اصل مصنوع خالص استفاده کردیم.

در مثال زیر این مساله مشهود است:

public class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string UserName { get; set; }
        public string Password { get; set; }
    }

    public class LibraryManagement
    {
        public User CurrentUser { get; set; }
        public void AddBookToLibrary(int bookId)
        {
            // check for CurrentUser authority:
            // not user's responsibility nor LibraryManagement
        }
        public void RearrangeBook(int bookId, int shelfId)
        {
            // check for CurrentUser authority
            // not user's responsibility nor LibraryManagement
        }
    }
    public class UserManagement
    {
        public User CurrentUser { get; set; }
        public void AddUser(string name)
        {
            // check for CurrentUser authority:
            // not user's responsibility nor UserManagement
        }
        public void ChangeUserRole(int userId, int roleId)
        {
            // check for CurrentUser authority
            // not user's responsibility nor UserManagement
        }
    }
    public class AuthorizationService
    {
        public bool IsAuthorized(int userId, int roleId)
        {
            // get user roles from data base
            // return true if user has the authority
        }
    }

عملیات بررسی مجوز‌ها باید در کلاس جدیدی به نام AuthorizationService ارائه شود. بدین صورت تمام قسمت‌ها، از این کد بدون وابستگی اضافی میتوانند استفاده کنند.


حفاظت از تاثیر تغییرات ( Protected Variations )

این اصل میگوید که کلاس‌ها باید از تغییرات یکدیگر مصون بمانند. در واقع این اصل غایت یک طراحی خوب است. تمام اصولی را که تا به حال بررسی کرده‌ایم، به منظور دستیابی به چنین رفتاری از طراحی بوده‌است. بدین منظور باید از اصول Open/Closed برای واسط­ها، چند ریختی در توارث و ... استفاده کرد تا از تاثیرات زنجیره‌ای تغییرات در امان بمانیم.