نظرات مطالب
الگویی برای مدیریت دسترسی همزمان به ConcurrentDictionary
یک فیلتر رو به صورت زیر نوشتم و در آن از این دیکشنری استفاده کردم وقتی به صورت parallel اجرا می‌کنم متد AddOrUpdate  کلیدهایی که تکراری باشند را به جای اینکه مقدار آن را ویرایش کند یک کلید دیگر با همون مقدار اضافه می‌کند لطفا راهنمایی کنید مشکل کار از کجاست؟ 
 public class LockFilter : ActionFilterAttribute
    {
        static ConcurrentDictionary<StringBuilder, int> _properties;
        static LockFilter()
        {
            _properties = new ConcurrentDictionary<StringBuilder, int>();
        }

        public  int Duration { get; set; }
        public string VaryByParam { get; set; }

        public override async Task OnActionExecutionAsync(ActionExecutingContext context, ActionExecutionDelegate next)
        {
            var actionArguments = context.ActionArguments.Values.Single();
            var properties = VaryByParam.Split(",").ToList();

            StringBuilder key = new StringBuilder();
            foreach (var actionArgument in actionArguments.GetType().GetProperties())
            {
                if (!properties.Any(t => t.Trim().ToLower() == actionArgument.Name.ToLower()))
                    continue;
                var value = actionArguments.GetType().GetProperty(actionArgument.Name).GetValue(actionArguments, null).ToString();
                key.Append(value);
            }

            _properties.AddOrUpdate(key, 1, (x, y) => y + 1);

            // rest of code 
        }
    }

مطالب
Reflection در ES6
در زبان‌های برنامه‌نویسی مانند سی‌شارپ و یا جاوا می‌توانیم از Reflection جهت خواندن متادیتاها استفاده کنیم. به عنوان مثال امکان تعریف پراپرتی و یا متدها و حتی تایپ‌هایی در زمان اجرا را در اختیارمان قرار می‌دهد. اما از آنجائیکه جاوا اسکریپت یک زبان داینامیک است، این قابلیت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در جاوا اسکریپت حین کار با کلاس‌ها و اشیاء، ممکن است نیاز داشته باشید تا از اعضای یک کلاس کوئری بگیرید و یا اینکه یک سری پراپرتی و متدهایی را در زمان اجرا به اشیاء‌تان اضافه کنید و یا مواردی از این دست.
تا قبل از ES 6 می‌توانستیم به این صورت به اعضای یک کلاس دسترسی داشته باشیم:
var person = {
    name: 'Sirwan',
    family: 'Afifi',
    doWork: function () {
        //....
    }
};

for (var prop in person) {
    console.log(prop); 
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، توسط سینتکس for...in می‌توانیم به اعضای person دسترسی داشته باشیم. همچنین برای دسترسی به مقادیر هر کدام از اعضای آن می‌توانستیم از bracket syntax استفاده کنیم:
for (var prop in person) {
    console.log(person[prop]); 
}
لازم به ذکر است می‌توانستیم از متدهایی همانند Array.isArray, Object.getOwnPropertyDescriptor و حتی Object.keys نیز جهت دسترسی به اعضای پنهان یک شیء استفاده کنیم. اکنون قابلیت توکاری با نام Reflect این امکان را به ES 6 اضافه کرده است تا تمام اعمال فوق را به راحتی انجام داد.

Reflect
همانطور که عنوان شد توسط API جدیدی با نام Reflect، می‌توانیم به سادگی اعمال مربوط به Reflection را انجام دهیم. به عنوان مثال برای دسترسی به اعضای شیء person با استفاده از این API می‌توانیم به این صورت عمل کنیم:
var person = {
    name: 'Sirwan',
    family: 'Afifi',
    doWork: function () {
        //....
    }
};

for (let prop of Reflect.enumerate(person)) {
    console.log(`the value for ${prop} is ${person[prop]}`); 
  
}
در کد فوق از متد enumerate استفاده شده است، این متد یک پارامتر target را از ورودی می‌پذیرد. در واقع target همان شیءایی است که می‌خواهید پراپرتی‌های آن را پیمایش کنید. همچنین مقدار بازگشتی این متد یک iterator می‌باشد. مفهوم iterator نیز خیلی ساده است. به زبان ساده، امکان پیمایش درون یک کالکشن را در اختیارمان قرار می‌دهد. نکته‌ی دیگری که در کد فوق وجود دارد، استفاده از سینتکس for..of است، این سینتکس شبیه به for...in عمل می‌کند، با این تفاوت که در اینجا به جای پیمایش درون یکسری keys، درون values پیمایش می‌کنیم. در نتیجه برای پیمایش iterators باید از این سینتکس استفاده شود.

متدهای شیء Reflect
در ادامه تعدادی از متدهای شیء Reflect را مشاهده می‌کنید:
Reflect.get(target, name, [receiver])

Reflect.set(target, name, value, [receiver])

Reflect.has(target, name)

Reflect.apply(target, receiver, args)

Reflect.construct(target, args)

Reflect.getOwnPropertyDescriptor(target, name)

Reflect.defineProperty(target, name, desc)

Reflect.getPrototypeOf(target)

Reflect.setPrototypeOf(target, newProto)

Reflect.deleteProperty(target, name)

Reflect.enumerate(target)

Reflect.preventExtensions(target)

Reflect.isExtensible(target)

Reflect.ownKeys(target)
تعدادی از متدهای فوق خیلی مشابه متدهای Object هستند؛ با این تفاوت که متدهای فوق اطلاعات بهتری را بر می‌گردانند. به عنوان مثال متد Reflect.defineProperty در صورت ایجاد شدن یک پراپرتی جدید، مقدار true را برمی‌گرداند:
var yay = Reflect.defineProperty(target, 'foo', { value: 'bar' })
if (yay) {
  // yay!
} else {
  // oops.
}
اگر همین کار را با استفاده از متد Object.defineProperty انجام می‌دادیم می‌بایست کد را درون بلاک try/catch می‌نوشتیم:
try {
  Object.defineProperty(target, 'foo', { value: 'bar' })
  // yay!
} catch (e) {
  // oops.
}
به عنوان یک مثال دیگر، قبلاً برای حذف یک پراپرتی از یک شیء از کلمه کلیدی delete به اینصورت استفاده می‌کردیم:
var target = { foo: 'bar', baz: 'wat' }
delete target.foo
console.log(target)
// <- { baz: 'wat' }
اما با کمک متد Reflect.deleteProperty به راحتی می‌توانیم یک پراپرتی را حذف کنیم:
var target = { foo: 'bar', baz: 'wat' }
let isDeleted = Reflect.deleteProperty(target, 'foo')
console.log(isDeleted );
// true
در این‌حالت همانند متد Reflect.defineProperty، در صورت موفقیت‌آمیز بودن عمل حذف، مقدار true برگردانده می‌شود.
برای مشاهده‌ی لیست کامل متدهای فوق می‌توانید به اینجا مراجعه کنید. همچنین می‌توان با مراجعه به قسمت Browser compatibility وضعیت پشتیبانی هر کدام را در مرورگرهای مختلف مشاهده کرد.

نکاتی که در حین کار کردن با Reflect باید در نظر بگیرید:
  • این شیء فاقد متد [[Construct]] می‌باشد. یعنی نمی‌تواند همراه با کلمه‌ی کلیدی new مورد استفاده قرار گیرد.
  • همچنین نمی‌توان آن را همانند یک تابع فراخوانی کرد.
  • تمام متدهای آن به صورت استاتیک تعریف شده‌اند (همانند شیء Math).
نظرات مطالب
تبدیل html به pdf با کیفیت بالا
یک نکته‌ی تکمیلی:
پروژه‌ی wkhtmltopdf خاتمه یافته و دیگر نگهداری نمی‌شود. اگر به دنبال یک جایگزین با کیفیت برای آن هستید، مرورگر کروم، قابلیت تبدیل توکار HTML به PDF را دارد که بر این اساس کتابخانه‌ی ChromiumHtmlToPdf به‌وجود آمده و در پشت صحنه از همان موتور کروم برای تبدیل HTML به PDF با کیفیت بسیار بالا استفاده می‌کند. این کتابخانه همچنین قابلیت تهیه‌ی screenshot از صفحه‌ی وب را هم دارد.

یک نمونه مثال: تبدیل یک فایل HTML به PDF
using (var converter = new Converter())
{
   converter.ConvertToPdf(new ConvertUri(SourcePath),
                               "output.pdf",
                               new PageSettings(PaperFormat.A4)
                               {
                                   DisplayHeaderFooter = true,
                                   HeaderTemplate = header,
                                   FooterTemplate = footer,
                                   PrintBackground = true,
                               });
   converter.ConvertToImage(new ConvertUri(tempSourcePath),
                                 "output.png",
                                 new PageSettings(PaperFormat.A6));
}
در اینجا SourcePath به مسیر کامل فایل HTML اشاره می‌کند. مزیت این روش، خواندن خودکار فایل‌های css، js و تصاویر محلی ذکر شده‌ی در فایل HTML است. می‌شود بجای SourcePath، از خود محتوای رشته‌ای فایل HTML هم استفاده کرد. در این حالت باید css و js و غیره را Inline کنید و داخل فایل قرار دهید.
یک نمونه مثال از header و footer قابل استفاده‌ی در اینجا را هم مشاهده می‌کنید:
    var header = """
<div class="text center" style="color: lightgray;border-bottom: solid lightgray 0.1px; width: 100%; font-family: 'Samim'; font-size:7px;">
<span class="title"></span>
</div>
""";
    var footer = """
<div class="text center" style="color: lightgray; font-family: 'Samim'; font-size:7px;">
<span class="pageNumber"></span>/<span class="totalPages"></span>
</div>
""";
برای مثال ذکر 1/10 در پایین تمام صفحات (تعداد کل صفحات/شماره صفحه جاری) به صورت فوق است (در آدرس داده شده، برای مثال totalPages را جستجو کنید تا با روش تعریف این ثوابت ویژه آشنا شوید). متاسفانه مرورگر کروم در این دو قسمت header و footer، محدودیت‌های زیادی را اعمال می‌کند و فونت‌های سفارشی را فقط در صورت نصب در سیستم عامل می‌خواند و پردازش می‌کند و اگر می‌خواهید تصویری را در اینجا نمایش دهید، باید آن‌را base64 کرده و inline کنید.

روش استفاده‌ی از آن در برنامه‌های وب ASP.NET Core
می‌توانید ورودی HTML خود را به صورت زیر به آن داده و byte array نهایی را بدون نیاز به ذخیره سازی به صورت فایل، از یک اکشن متد، بازگشت دهید:
 var HTML = "<HTML code>";
 using (Converter converter = new Converter())
 using (MemoryStream stream = new MemoryStream())
 {
     // This is necessary when running on Docker
     converter.AddChromeArgument("--no-sandbox");

     // Create PDF out of HTML string
     converter.ConvertToPdf(html, stream, new ChromeHtmlToPdfLib.Settings.PageSettings());

     // Return file to user
     return File(stream.ToArray(), MediaTypeNames.Application.Pdf, "Report.pdf");
 }
مطالب
OpenCVSharp #8
بررسی morphology (ریخت شناسی) تصاویر

به تصویر زیر دقت کنید:




فرض کنید در اینجا قصد دارید تعداد توپ‌های قرمز را شمارش کنید. از دیدگاه یک انسان، شاید سه توپ قرمز قابل مشاهده باشد. اما از دیدگاه یک برنامه، توپ وسطی به دو توپ تفسیر خواهد شد و همچنین نویزهای قرمزی که بین توپ‌ها در صفحه وجود دارند نیز شمارش می‌شوند. بنابراین بهتر است پیش از پردازش این تصویر، ریخت شناسی آن‌را بهبود بخشید. برای مثال توپ وسطی را یکی کرد،‌حفره‌های توپ‌های دیگر را پوشاند و یا نویزهای قرمز را حذف نمود. به علاوه خطوط آبی رنگی را که با یکدیگر تماس یافته‌اند نیز می‌خواهیم اندکی از هم جدا کنیم.


متدهایی که مورفولوژی تصاویر را تغییر می‌دهند

در OpenCV سه متد یا فیلتر مهم، کار تغییر مورفولوژی تصاویر را انجام می‌دهند:
1) Cv2.Erode
تحلیل/فرسایش یا erosion سبب می‌شود تا نواحی تیره‌ی تصویر «رشد» کنند.


در اینجا فیلتر Erode کار یکی کردن اجزای جدای توپ‌های رنگی را انجام داده‌است.


2) Cv2.Dilate
اتساع یا dilation سبب خواهد شد تا نواحی روشن تصویر «رشد» کنند.


بکارگیری فیلتر Dilate سبب شده‌‌است تا نویزهای تصویر محو شوند و اشیاء به هم پیوسته از هم جدا گردند.


3) Cv2.MorphologyEx
کار این متد انجام اعمال پیشرفته‌ی مورفولوژی بر روی تصاویر است و در اینجا ترکیبی از erosion و dilation، با هم انجام می‌شوند.
اگر پارامتر سوم آن به MorphologyOperation.Open تنظیم شود، ابتدا erosion و سپس dilation انجام خواهد شد:


و اگر این پارامتر به MorphologyOperation.Close مقدار دهی شود، ابتدا dilation و سپس erosion انجام می‌شود:


در تمام این حالات، پارامتر آخر که Structuring Element نام دارد، یکی از مقادیر اشیاء مستطیل، به علاوه و بیضی را می‌تواند داشته باشد. این اشیاء و اندازه‌ی آن‌ها، مشخص کننده‌ی میزان تحلیل و یا اتساع نهایی هستند.



استفاده از متدهای مورفولوژی در عمل
 
در اینجا مثالی را از نحوه‌ی بکارگیری متدهای اتساع و فرسایش، ملاحظه می‌کنید:
using (var src = new Mat(@"..\..\Images\cvmorph.Png", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor))
using (var dst = new Mat())
{
    src.CopyTo(dst);
 
    var elementShape = StructuringElementShape.Rect;
    var maxIterations = 10; 

    var erodeDilateWindow = new Window("Erode/Dilate", image: dst);
    var erodeDilateTrackbar = erodeDilateWindow.CreateTrackbar(
        name: "Iterations", value: 0, max: maxIterations * 2 + 1,
        callback: pos =>
        {
            var n = pos - maxIterations;
            var an = n > 0 ? n : -n;
            var element = Cv2.GetStructuringElement(
                    elementShape,
                    new Size(an * 2 + 1, an * 2 + 1),
                    new Point(an, an));
            if (n < 0)
            {
                Cv2.Erode(src, dst, element);
            }
            else
            {
                Cv2.Dilate(src, dst, element);
            }
 
            Cv2.PutText(dst, (n < 0) ?
                string.Format("Erode[{0}]", elementShape) :
                string.Format("Dilate[{0}]", elementShape),
                new Point(10, 15), FontFace.HersheyPlain, 1, Scalar.Black);
            erodeDilateWindow.Image = dst;
        });  
 
    Cv2.WaitKey(); 
    erodeDilateWindow.Dispose();
}
اینترفیس به کار گرفته شده، همان C++ API است و در اینجا ابتدا یک تصویر و کپی آن تهیه می‌شوند. سپس پنجره‌ی سازگار با C++ API ایجاد شده و به این پنجره یک شیء tracker اضافه می‌شود. این tracker یا slider، چندسکویی است. بدیهی است اگر قرار بود چنین کاری را صرفا با یک برنامه‌ی دات نتی انجام داد، می‌شد قسمت ایجاد پنجره و tracker آن‌را حذف کرد و بجای آن‌ها از یک picture box و یک slider به همراه مدیریت روال رخدادگردان تغییر مقادیر slider کمک گرفت. اما در اینجا تنها جهت آشنایی با این امکانات توکار OpenCV، از همان متدهای native آن استفاده شده‌است. در این مثال، روال رخدادگردان تغییر مقادیر tracker یا slider، یک function pointer است که معادل آن در دات نت یک delegate می‌باشد که در پارامتر callback متد ایجاد tracker قابل مشاهده است. هر بار که مقدار tracker تغییر می‌کند، مقدار pos را به callback خود ارسال خواهد کرد. از این مقدار جهت ایجاد شیء ساختاری و همچنین انتخاب بین حالات اتساع و فرسایش، کمک گرفته شده‌است.
کار متد PutText، نوشتن یک متن ساده بر روی پنجره‌ی native مربوط به OpenCV است.

همچنین در ادامه کدهای بکارگیری متد MorphologyEx را که کار ترکیب اتساع و فرسایش را با هم انجام می‌دهد، ذکر شده‌است و نکات بکارگیری آن همانند مثال اول بحث است:
    using (var src = new Mat(@"..\..\Images\cvmorph.Png", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor))
    using (var dst = new Mat())
    {
        src.CopyTo(dst);
 
        var elementShape = StructuringElementShape.Rect;
        var maxIterations = 10;
 
        var openCloseWindow = new Window("Open/Close", image: dst);
        var openCloseTrackbar = openCloseWindow.CreateTrackbar(
            name: "Iterations", value: 0, max: maxIterations * 2 + 1,
            callback: pos =>
            {
                var n = pos - maxIterations;
                var an = n > 0 ? n : -n;
                var element = Cv2.GetStructuringElement(
                        elementShape,
                        new Size(an * 2 + 1, an * 2 + 1),
                        new Point(an, an));
 
                if (n < 0)
                {
                    Cv2.MorphologyEx(src, dst, MorphologyOperation.Open, element);
                }
                else
                {
                    Cv2.MorphologyEx(src, dst, MorphologyOperation.Close, element);
                }
 
                Cv2.PutText(dst, (n < 0) ?
                    string.Format("Open/Erosion followed by Dilation[{0}]", elementShape)
                    : string.Format("Close/Dilation followed by Erosion[{0}]", elementShape),
                    new Point(10, 15), FontFace.HersheyPlain, 1, Scalar.Black);
                openCloseWindow.Image = dst;
            }); 

        Cv2.WaitKey();  
        openCloseWindow.Dispose();
    }

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
چرا در جاوااسکریپت نیازی به استفاده از loopها ندارید!
در زبان‌های برنامه نویسی، از loopها برای پیمایش عناصر یک مجموعه استفاده میشود. این پیمایش ممکن است صرفا جهت نمایش و یا دستکاری نمودن عناصر مجموعه، مورد استفاده قرار بگیرد (دستوراتی نظیر for,while,do while).
کد زیر را در نظر بگیرید که در آن قصد داریم عناصر مجموعه‌ای را تبدیل به حروف بزرگ کنیم. اینکار به طور معمول با استفاده از  loopهای معمول، به شکل زیر انجام میشود:
let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
let upperCaseNames = [];
for(let i=0, totalNames = names.length; i< totalNames ; i= i +1) {
    upperCaseNames = names[i].toUpperCase();
}
در  ECMAScript 5 توابعی معرفی شد که میتوانیم از آنها بجای loopها استفاده کنیم.
let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
let upperCaseNames = names.map(name => name.toUpperCase());
تابع map یک آرایه‌ی جدید را بازگشت می‌دهد (توسعه دهندگان React Js  از این تابع استفاده زیادی دارند). وقتی تابع map را بکارمیبرید، قابلیت استفاده از دستوراتی مانند  break , continue و return را نخواهید داشت و در صورت نیاز میتوانید از توابعی همچون some و یا every استفاده نمایید. 
مثال دیگری را در نظر بگیرید که در آن قصد داریم یک action  و عملی را روی عناصر مجموعه‌ای اعمال کنیم. در اینجا چاپ عناصر در نظر گرفته شده‌است:
function print(name) {
   console.log(name);
}
let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
for(let i=0, totalNames = names.length; i< totalNames ; i= i +1) {
    print(names[i])
}
با استفاده از تابع forEach، کد فوق بصورت زیر بازنویسی و خلاصه نویسی می‌شود:
function print(name) {
   console.log(name);
}
let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
names.forEach(name=> print(name));

//  اگر صرفا چاپ در کنسول مد نظر هست

let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
names.forEach(name=> console.log(name));


در مثالی دیگر قصد فیلتر کردن عناصر مجموعه‌ای را بر اساس شرطی خاص داریم (عناصر فرد):
function isOdd(n) {
   return n %2;
}
let numbers = [1,2,3,4,5];
let odd = [];
for(let i=0, total = numbers.length; i< total ; i= i +1) {
   let number = numbers[i];
   if( isOdd(number) ) {
      odd.push(number);
   }
}
با استفاده از تابع filter، کد فوق را بهبود می‌دهیم:
let numbers = [1,2,3,4,5, 6, 7]
let odd = numbers.filter(n => n%2);
فرض کنید قرار است یک خروجی را بعد از پیمایش عناصر مجموعه‌ای داشته باشیم (مجموع عناصر):
let numbers = [1,2,3,4,5]
let result = 0;
for(let i=0, total = numbers.length; i< total ; i= i +1) {
   result = result + numbers[i];
}
با استفاده از تابع  reduce، کد فوق را بازنویسی میکنیم:
let numbers = [1,2,3,4,5,6,7];
function sum(accumulator, currentValue){
   return accumulator + currentValue;
}
let initialVal = 0;
let result = numbers.reduce(sum, initialVal);

// یا بصورت زیر کد را خلاصه نمود

let numbers = [1,2,3,4,5,6,7, 10];
let result = numbers.reduce((acc, val)=> acc+val, 0);

در مثال دیگری قصد بررسی این مورد را داریم که آیا  آرایه‌ای، دارای مقدار خاصی می‌باشد و در صورت دارا بودن آن آیتم، از ادامه پیمایش خارج شود:
let names = ["ram",, "rahul", "raj", "rahul"];
for(let i=0, totalNames = names.length; i< totalNames ; i= i +1) {
   if(names[i] === "rahul") {
     console.log(" found rahul");
     break; 
   }
}
اکنون با استفاده از تابع some، بصورت زیر کد را بهبود میدهیم: 
let names = ["ram",, "rahul", "raj", "rahul"];
let isRahulPresent = names.some(name => name==="rahul");
if(isRahulPresent) {
  console.log("found rahul"); 
}

در یک آرایه قصد داریم شرطی را بر روی همه‌ی عناصر آن چک کنیم و در صورت صحت شرط، بر روی کل مجموعه، action یا عملی را انجام دهیم:
let numbers = [1,2,3,4,5, 0];
for(let i=0, total = numbers.length; i< total ; i= i +1) {
    if(numbers[i] <= 0) {
      console.log("0 present in array");
      break;
     }
}

این کد را با استفاده از تابع every، بصورت زیر بازنویسی میکنیم:
let numbers = [1,2,3,4,5,0];
let isZeroFree = numbers.every(e => e > 0);
if(!isZeroFree) {
    console.log("0 present in array");
}

نتیجه گیری:
 استفاده از این نوع توابع، مزیت‌های زیر را به همراه دارد:
  • خوانایی بهتر
  • فهم راحت
  • خطایابی آسان‌تر
نظرات مطالب
غیر فعال کردن یک دکمه در حین انجام پردازش های سمت سرور
<%@ Page Title="Home Page" Language="C#" MasterPageFile="~/Site.master" AutoEventWireup="true"
    CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="WebAppSingleSubmit._Default" %>

<asp:Content ID="HeaderContent" runat="server" ContentPlaceHolderID="HeadContent">
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("input[type=submit]").click(function (e) {
                if ((typeof (Page_ClientValidate) == 'function') && (Page_ClientValidate() == false)) {
                    return false;
                }
                if (!confirm("آیا مطمئن هستید؟")) {
                    return false;
                }
                this.disabled = true;
                this.value = 'در حال پردازش اطلاعات ...';

                __doPostBack($(this).attr('name'), '');
            });
        });
    </script>
</asp:Content>
<asp:Content ID="BodyContent" runat="server" ContentPlaceHolderID="MainContent">
    <p>
        <asp:TextBox ID="TextBox1" runat="server"></asp:TextBox>
        <asp:RequiredFieldValidator ID="RequiredFieldValidator1" runat="server" ControlToValidate="TextBox1"
            ErrorMessage="RequiredFieldValidator"></asp:RequiredFieldValidator>
        <br />
        <asp:Button ID="Button1" runat="server" Text="Button" OnClick="Button1_Click" />
    </p>
</asp:Content>
مطالب
Garbage Collector در #C - قسمت اول

Garbage Collector

Garbage Collection



فرض کنید متغیری را ایجاد کرده و به آن مقدار داده‌‎‎اید:
string message = "Hello World!";

آیا تابحال به این موضوع فکر کرده‌اید که طول عمر متغیر message تا چه زمانی است و چه زمانی باید از بین برود؟
چه زمانی باید توسط کامپایلر ( یا بهتر بگوییم ، Runtime ) طول عمر این متغیر به پایان برسد و از حافظه حذف شود؟

زبان‎‌های برنامه نویسی به دو دسته‌ی Managed و Unmanaged تقسیم میشوند:

  1. Unmanaged: در این دسته از زبان ها، وظیفه‌ی ایجاد اشیاء، تشخیص زمان درست برای از بین بردن و از بین بردن آنها، برعهده‌ی شماست. زبان‌های C و ++C جز این نوع زبان‌ها میباشند.

  2. Managed: در این دسته از زبان‌ها، ایجاد اشیاء مانند قبل بر عهده‌ی شماست، اما وظیفه تشخیص و از بین بردن آنها در زمان درست را Runtime برعهده میگیرد.
    در این نوع زبان‌‎ها ما دغدغه‌ی حذف متغیری را که در چندین خط بالاتر، آن را ایجاد کرده و به آن مقدار داده‎، به چندین متد آن را پاس داده و انواع تغییرات را روی آن انجام داده‎ایم، نداریم. زبان‌های #C و Java جزو این نوع زبان‌ها میباشند.

ایده کلی ایجاد زبان‌های Managed بر این است که شما درگیر مباحث مربوط به Memory Management نشوید و تمرکز اصلیتان روی Business باشد.

اکثر پروژه‌ها به اندازه کافی پیچیدگی‌های Business ای دارند و ترکیب کردن این نوع پیچیدگی‌ها با پیچیدگی‌های Low Level و Technical ای همچون مباحث Memory Management، در اکثر اوقات باعث میشود که نگهداری از پروژه کاری بسیار دشوار شده و به تدریج مانند بسیاری از پروژه‌های دیگر، نام Legacy را با خود به یدک بکشد.

این بدان معنا نیست که پروژه‌هایی که با زبان هایی همچون C و ++C نوشته میشوند، از همان روز اول Legacy بوده و قابل نگهداری نیستند، بلکه بدین معناست که نگهداری کد چنین زبان‌هایی نسبت به زبان‌های Managed، به مراتب مشکل‌تر است و همچنین قابل ذکر است که قابلیت نگهداری یک پروژه به مباحث بسیار زیاد دیگری نیز بستگی دارد.

Legacy Code



نمونه ای از ترکیب این نوع پیچیدگی‌ها را با مثالی بسیار ساده در دو زبان C و #C بررسی میکنیم.

برنامه‌ای داریم که یک متغییر عددی از نوع int را ایجاد میکند. عدد 25 را بعنوان مقدار به آن میدهد و سپس این متغیر به یک متد پاس داده میشود تا مقدارش چاپ شود.

کد این برنامه در زبان C :
#include <stdio.h>
#include <stdlib.h>

void printReport(int* data)
{
    printf("Report: %d", *data);
}

int main(void)
{
    int *myNumber;
    myNumber = (int*)malloc(sizeof(int));
    if (myNumber == 0)
    {
        printf("ERROR: Out of memory");
        return 1;
    }
    
    *myNumber = 25;
    printReport(myNumber);
    
    free(myNumber);
    myNumber = NULL;
    
    return 0;
}

"هدف" و Business اصلی این برنامه، چاپ و یک گزارش ساده بود، اما مسائل بسیار بیشتری در این مثال دخیل شده اند:

1- Allocate و دریافت فضای مورد نیاز برای یک عدد ( int ) از Memory ، توسط تابع malloc
2- Cast کردن مقدار برگشت داده شده ( *void ) به type مدنظرمان یعنی *int
3- نگهداری آدرس متغییر allocate شده داخل یک pointer
4- بررسی موفقیت آمیز بودن عمل allocation روی memory ( اگر حافظه فضای کافی نداشته باشد، عدد 0 بعنوان آدرس و به معنای عدم موفقیت بازگردانده میشود)
5- مقداردهی متغیر allocate شده با عدد 25
6- صدا زدن و پاس دادن pointer متغییر myNumber به تابع printReport
7- خالی کردن مقدار allocate شده متغییر myNumber توسط تابع free در زمانی که دیگر به آن در برنامه نیازی نیست.
8- مقداردهی NULL به myNumber ( جهت جلوگیری از مشکلات Dangling Pointers )


چند مرحله از این مراحل ذکر شده، واقعا نیاز Business ای برنامه ما بود؟ این مثال، بسیار ساده و غیر واقعی بود؛ اما تصور کنید با این روش، یک برنامه بزرگ با Business Rule‌ها و پیچیدگی‌های خودش، چه حجمی از کد و پیچیدگی را خواهد داشت.


کد این برنامه در زبان #C :
using System;

public class Program
{
    public static void Main()
    {
        int myNumber = 25;
        PrintReport(myNumber);
    }
    
    private static void PrintReport(int number)
    {
        Console.WriteLine($"Report: {number}");
    }
}

همانطور که میبینید در اینجا تمرکزمان روی هدف اصلی و Business است و درگیر پیچیدگی مباحث جانبی نظیر Manual Memory Management نشده‌ایم و Runtime زبان #C یعنی CoreCLR وظیفه Memory Management را در پشت صحنه برعهده گرفته است.



تفاوت بین زبان‌های Managed و Unmanaged را میتوانیم به رانندگی با ماشین دنده‌ای و اتومات تشبیه کنیم.

اکثر اوقات هدف اصلی رانندگی، رفتن از یک مبدا به یک مقصد است. با استفاده از یک ماشین دنده‌ای، علاوه بر هدف اصلی یعنی رسیدن به یک مقصد، ذهن ما درگیر تعویض دنده در سرعت‎ مناسب در طول مسیر میشود و اینکار را ممکن است بیش از صدها یا هزاران بار انجام دهیم. در این روش طبیعتا ما کنترل بیشتری داریم و در بعضی مواقع بسیار بهتر به نسبت یک سیستم خودکار عمل میکنیم، اما از هدف اصلی خود یعنی رفتن از نقطه A به B دور شده‌ایم.

در سوی دیگر، با استفاده از یک ماشین اتومات، تمام تمرکز ما روی هدف اصلیمان یعنی رسیدن از یک مبدا به یک مقصد است. درگیر عوض کردن چندین باره دنده در طول یک مسیر نیستیم و این وظیفه را یک Engine خارجی بر عهده گرفته است. هرچند که این روش، روش راحتتری نسبت به روش دستی و Manual است اما طبیعتا کنترل شما در این روش نسبت به روش قبل، کمتر است.

در زبان‎های Managed و Unmanaged هم دقیقا چنین تفاوت هایی وجود دارد.


در زبان‏‎های Unmanaged، شما کنترل کاملی را روی طول عمر اشیا و مدیریت حافظه دارید و همه چیز برعهده شماست؛ اما علاوه بر هدف اصلیتان، درگیر مباحث جانبی دیگری نیز شده‌اید. اکثر اوقات قدرت زبان‏‎های Unmanaged را در Game Engine‌ها و Real-Time Processing System‌ها میتوانید ببینید که در آنها مدیریت حافظه بصورت دستی انجام میشود و برنامه نویس‎های آن سیستم، تعیین کننده اصلی این هستند که طول عمر اشیاء تا چه زمانی باشد و چه زمانی از بین بروند که باعث اختلال یا کندی یک سیستم حتی برای چند میلی ثانیه نشوند.

در زبان‌های Managed، اکثر اوقات حتی نیازی نیست که شما درگیر مباحث جانبی مدیریت حافظه شوید و تمام کار را Runtime شما بصورت خودکار انجام میدهد. اما گاهی اوقات لازم است که قسمت‌های حساس برنامه ( اصطلاحا Hot-Path‌ها ) خود را پیدا کنید، از این قسمت‌ها Benchmark گرفته و مطمئن شوید که با حجم تعداد بالای درخواست و بار، به خوبی عمل میکند و همچنین قسمتی از برنامه، نشستی حافظه ( اصطلاحا Memory Leak ) ندارد. همانطور که گفتیم، گاهی اوقات یک انسان ( سیستم دستی ) بهتر از یک سیستم خودکار میتواند تصمیم بگیرد که در یک لحظه چه اتفاقی داخل برنامه رخ دهد.


در این سری مقالات قصد داریم وارد مبحث Memory Management در #C شده، با Garbage Collector آشنا و دیدی کلی از نحوه‌ی انجام کار آن داشته باشیم.

مطالب
امن سازی درخواست‌های ای‌جکسی برنامه‌های ASP.NET MVC 5.x در مقابل حملات CSRF

طی مقاله چک لیست تولید برنامه Asp.net mvc و بررسی امنیتی ای‌جکس هنگام استفاده در مورد چک لیست امنیتی سایت سرفصل‌های مهم عنوان و بررسی شده است که یکی از موارد، مقاوم ساختن وب اپلیکشن در برابر حملات CSRF می‌باشد. اینگونه حملات بر پایه این استراتژی شکل می‌گیرند که با ارسال درخواستی به نیابت از سمت سیستم/مرورگر کاربر تایید هویت شده، سایت مقصد را مجبور به انجام عملی کند. برای مثال اگر شما در سایت a.com یک کاربر تایید شده باشید و هم اکنون در سایت فوق نیز لاگین باشید، مهاجم با ارسال یک برنامه/صفحه یا موارد مشابه و در قالب src یک عکس یا با ترغیب شما با کلیک بر روی یک لینک با href آلوده یا موارد مشابه، از سمت مرورگر شما درخواستی را به سمت سایت a.com ارسال می‌کند .

این درخواست ممکن است شامل حذف اطلاعات، تغییر مشخصات، پرداخت هزینه یا موارد مشابه باشد. جهت مقابله با این حمله، یکی از موارد مهم، استفاده همیشگی از Html.AntiForgeryToken() در تمامی فرم‌های ورود اطلاعات است. همچنین استفاده همیشگی از متد Post و بررسی تایید مبدا درخواست‌های ای‌جکسی، بررسی http referrer ، محدود کردن طول عمر کوکی، استفاده از کپچهای قوی مانند کپچای گوگل می‌تواند تا حد زیادی وب اپلیکیشن را در مورد اینگونه حملات، مصون کند.

در این بین یکی از موارد دیگر، اضافه کردن AntiForgeryToken به درخواست‌های ا‌ی‌جکسی سایت می‌باشد. جهت حصول این منظور، راه‌های مختلفی موجود است. یکی از راه حل‌ها استفاده از یک هلپر جهت تولید توکن مورد نظر است.

ساختار هلپر مورد نظر به شرح زیر است :

public static class AntiForgeryToken
{
  public static MvcHtmlString AntiForgeryTokenForAjaxPost(this HtmlHelper helper)
  {
    var antiForgeryInputTag = helper.AntiForgeryToken().ToString();
    // Above gets the following: <input name="__RequestVerificationToken" type="hidden" value="some value" />
    var removedStart = antiForgeryInputTag.Replace(@"<input name=""__RequestVerificationToken"" type=""hidden"" value=""", "");
    var tokenValue = removedStart.Replace(@""" />", "");
    if (antiForgeryInputTag == removedStart || removedStart == tokenValue)
       throw new InvalidOperationException("Oops! The Html.AntiForgeryToken() method seems to return something I did not expect.");
    return new MvcHtmlString($@"{"__RequestVerificationToken"}:""{tokenValue}""");
  }
}
کار آن حذف فیلد مخفی این توکن و درج آن به صورت یک شیء جاوا اسکریپتی است. 

در مرحله بعد طبق الگوی زیر، درخواست ا‌ی‌جکسی به همراه توکن تولید شده و به کنترلر ارسال خواهد شد:
function AddToCart(pid) {
   $.ajax({
     url: '@Url.Action("AddToBasket","Shop")',
     data: { 'pid': pid,@Html.AntiForgeryTokenForAjaxPost()  },
     type: 'post',
     success:function(e) {
       //do something
     }
   });
}

در مرحله آخر، باید کنترلر مورد نظر شامل ویژگی‌های [HttpPost] [ValidateAntiForgeryToken]  باشد تا صحت توکن تولیدی را بررسی کند و در صورت نامعتبر بودن، از اجرای دستورات جلوگیری گردد.
مطالب دوره‌ها
انتقال خودکار Data Annotations از مدل‌ها به ViewModelهای ASP.NET MVC به کمک AutoMapper
عموما مدل‌های ASP.NET MVC یک چنین شکلی را دارند:
public class UserModel
{
    public int Id { get; set; }
 
    [Required(ErrorMessage = "(*)")]
    [Display(Name = "نام")]
    [StringLength(maximumLength: 10, MinimumLength = 3, ErrorMessage = "نام باید حداقل 3 و حداکثر 10 حرف باشد")]
    public string FirstName { get; set; }
 
    [Required(ErrorMessage = "(*)")]
    [Display(Name = "نام خانوادگی")]
    [StringLength(maximumLength: 10, MinimumLength = 3, ErrorMessage = "نام خانوادگی باید حداقل 3 و حداکثر 10 حرف باشد")]
    public string LastName { get; set; }
}
 و ViewModel مورد استفاده برای نمونه چنین ساختاری را دارد:
public class UserViewModel
{
      public string FirstName { get; set; }
      public string LastName { get; set; }
}
مشکلی که در اینجا وجود دارد، نیاز به کپی و تکرار تک تک ویژگی‌های (Data Annotations/Attributes) خاصیت‌های مدل، به خواص مشابه آن‌ها در ViewModel است؛ از این جهت که می‌خواهیم برچسب خواص ViewModel، از ویژگی Display دریافت شوند و همچنین اعتبارسنجی‌های فیلدهای اجباری و بررسی حداقل و حداکثر طول فیلدها نیز حتما اعمال شوند (هم در سمت کاربر و هم در سمت سرور).
در ادامه قصد داریم راه حلی را به کمک جایگزین سازی Provider‌های توکار ASP.NET MVC با نمونه‌ی سازگار با AutoMapper، ارائه دهیم، به نحوی که دیگر نیازی نباشد تا این ویژگی‌ها را در ViewModelها تکرار کرد.


قسمت‌هایی از ASP.NET MVC که باید جهت انتقال خودکار ویژگی‌ها تعویض شوند

ASP.NET MVC به صورت توکار دارای یک ModelMetadataProviders.Current است که از آن جهت دریافت ویژگی‌های هر خاصیت استفاده می‌کند. می‌توان این تامین کننده‌ی ویژگی‌ها را به نحو ذیل سفارشی سازی نمود.
در اینجا IConfigurationProvider همان Mapper.Engine.ConfigurationProvider مربوط به AutoMapper است. از آن جهت استخراج اطلاعات نگاشت‌های AutoMapper استفاده می‌کنیم. برای مثال کدام خاصیت Model به کدام خاصیت ViewModel نگاشت شده‌است. این‌کارها توسط متد الحاقی GetMappedAttributes انجام می‌شوند که در ادامه‌ی مطلب معرفی خواهد شد.
public class MappedMetadataProvider : DataAnnotationsModelMetadataProvider
{
    private readonly IConfigurationProvider _mapper;
 
    public MappedMetadataProvider(IConfigurationProvider mapper)
    {
        _mapper = mapper;
    }
 
    protected override ModelMetadata CreateMetadata(
        IEnumerable<Attribute> attributes,
        Type containerType,
        Func<object> modelAccessor,
        Type modelType,
        string propertyName)
    {
        var mappedAttributes =
            containerType == null ?
            attributes :
            _mapper.GetMappedAttributes(containerType, propertyName, attributes.ToList());
        return base.CreateMetadata(mappedAttributes, containerType, modelAccessor, modelType, propertyName);
    }
}

شبیه به همین کار را باید برای ModelValidatorProviders.Providers نیز انجام داد. در اینجا یکی از تامین کننده‌های ModelValidator، از نوع DataAnnotationsModelValidatorProvider است که حتما نیاز است این مورد را نیز به نحو ذیل سفارشی سازی نمود. در غیراینصورت error messages موجود در ویژگی‌های تعریف شده، به صورت خودکار منتقل نخواهند شد.
public class MappedValidatorProvider : DataAnnotationsModelValidatorProvider
{
    private readonly IConfigurationProvider _mapper;
 
    public MappedValidatorProvider(IConfigurationProvider mapper)
    {
        _mapper = mapper;
    }
 
    protected override IEnumerable<ModelValidator> GetValidators(
        ModelMetadata metadata,
        ControllerContext context,
        IEnumerable<Attribute> attributes)
    {
 
        var mappedAttributes =
            metadata.ContainerType == null ?
            attributes :
            _mapper.GetMappedAttributes(metadata.ContainerType, metadata.PropertyName, attributes.ToList());
        return base.GetValidators(metadata, context, mappedAttributes);
    }
}

و در اینجا پیاده سازی متد GetMappedAttributes را ملاحظه می‌کنید.
ASP.NET MVC هر زمانیکه قرار است توسط متدهای توکار خود مانند Html.TextBoxFor, Html.ValidationMessageFor، اطلاعات خاصیت‌ها را تبدیل به المان‌های HTML کند، از تامین کننده‌های فوق جهت دریافت اطلاعات ویژگی‌های مرتبط با هر خاصیت استفاده می‌کند. در اینجا فرصت داریم تا ویژگی‌های مدل را از تنظیمات AutoMapper دریافت کرده و سپس بجای ویژگی‌های خاصیت معادل ViewModel درخواست شده، بازگشت دهیم. به این ترتیب ASP.NET MVC تصور خواهد کرد که ViewModel ما نیز دقیقا دارای همان ویژگی‌های Model است.
public static class AutoMapperExtensions
{
    public static IEnumerable<Attribute> GetMappedAttributes(
        this IConfigurationProvider mapper,
        Type viewModelType,
        string viewModelPropertyName,
        IList<Attribute> existingAttributes)
    {
        if (viewModelType != null)
        {
            foreach (var typeMap in mapper.GetAllTypeMaps().Where(i => i.DestinationType == viewModelType))
            {
                var propertyMaps = typeMap.GetPropertyMaps()
                    .Where(propertyMap => !propertyMap.IsIgnored() && propertyMap.SourceMember != null)
                    .Where(propertyMap => propertyMap.DestinationProperty.Name == viewModelPropertyName);
 
                foreach (var propertyMap in propertyMaps)
                {
                    foreach (Attribute attribute in propertyMap.SourceMember.GetCustomAttributes(true))
                    {
                        if (existingAttributes.All(i => i.GetType() != attribute.GetType()))
                        {
                            yield return attribute;
                        }
                    }
                }
            }
        }
 
        if (existingAttributes == null)
        {
            yield break;
        }
 
        foreach (var attribute in existingAttributes)
        {
            yield return attribute;
        }
    }
}


ثبت تامین کننده‌های سفارشی سازی شده توسط AutoMapper

پس از تهیه‌ی تامین کننده‌های انتقال ویژگی‌ها، اکنون نیاز است آن‌ها را به ASP.NET MVC معرفی کنیم:
protected void Application_Start()
{
    AreaRegistration.RegisterAllAreas();
    WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration);
    FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
    RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes); 
 
    Mappings.RegisterMappings();
    ModelMetadataProviders.Current = new MappedMetadataProvider(Mapper.Engine.ConfigurationProvider);
 
    var modelValidatorProvider = ModelValidatorProviders.Providers
        .Single(provider => provider is DataAnnotationsModelValidatorProvider);
    ModelValidatorProviders.Providers.Remove(modelValidatorProvider);
    ModelValidatorProviders.Providers.Add(new MappedValidatorProvider(Mapper.Engine.ConfigurationProvider));
}
در اینجا ModelMetadataProviders.Current با MappedMetadataProvider جایگزین شده‌است.
در قسمت کار با ModelValidatorProviders.Providers، ابتدا صرفا همان تامین کننده‌ی از نوع DataAnnotationsModelValidatorProvider پیش فرض، یافت شده و حذف می‌شود. سپس تامین کننده‌ی سفارشی سازی شده‌ی خود را معرفی می‌کنیم تا جایگزین آن شود.


مثالی جهت آزمایش انتقال خودکار ویژگی‌های مدل به ViewModel

کنترلر مثال برنامه به شرح زیر است. در اینجا از متد Mapper.Map جهت تبدیل خودکار مدل کاربر به ViewModel آن استفاده شده‌است:
public class HomeController : Controller
{
    public ActionResult Index()
    {
        var model = new UserModel { FirstName = "و", Id = 1, LastName = "ن" };
        var viewModel = Mapper.Map<UserViewModel>(model);
        return View(viewModel);
    }
 
    [HttpPost]
    public ActionResult Index(UserViewModel data)
    {
        return View(data);
    }
}
با این View که جهت ثبت اطلاعات مورد استفاده قرار می‌گیرد. این View، اطلاعات مدل خود را از ViewModel معرفی شده‌ی در ابتدای بحث دریافت می‌کند:
@model Sample12.ViewModels.UserViewModel
 
@using (Html.BeginForm("Index", "Home", FormMethod.Post, htmlAttributes: new { @class = "form-horizontal", role = "form" }))
{
    <div class="row">
        <div class="form-group">
            @Html.LabelFor(d => d.FirstName, htmlAttributes: new { @class = "col-md-2 control-label" })
            <div class="col-md-10">
                @Html.TextBoxFor(d => d.FirstName)
                @Html.ValidationMessageFor(d => d.FirstName)
            </div>
        </div>
        <div class="form-group">
            @Html.LabelFor(d => d.LastName, htmlAttributes: new { @class = "col-md-2 control-label" })
            <div class="col-md-10">
                @Html.TextBoxFor(d => d.LastName)
                @Html.ValidationMessageFor(d => d.LastName)
            </div>
        </div>
        <div class="form-group">
            <div class="col-md-offset-2 col-md-10">
                <input type="submit" value="ارسال" class="btn btn-default" />
            </div>
        </div>
    </div>
}
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم به شکل زیر خواهیم رسید:


در این شکل هر چند نوع مدل View مورد استفاده از ViewModel ایی تامین شده‌است که دارای هیچ ویژگی و Data Annotations/Attributes نیست، اما برچسب هر فیلد از ویژگی Display دریافت شده‌‌است. همچنین اعتبارسنجی سمت کاربر فعال بوده و برچسب‌های آن‌ها نیز به درستی دریافت شده‌اند.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
آشنایی با مفاهیم نوع داده Enum و توسعه آن - قسمت دوم
اگر با نوع داده Enum آشنایی ندارید قسمت یکم این مطلب را بخوانید.
public enum Grade
{
    Failing = 5,
    BelowAverage = 10,
    Average = BelowAverage + 5, // = 15
    VeryGood = 18,
    Excellent = 20
}
 
بازنویسی متد ()ToString:
امکان بازنویسی متد ()ToString در نوع Enum وجود ندارد. بنابراین برای چاپ عبارت Very Good به جای VeryGood تکنیک زیر جالب به نظر می‌رسد. هر چند استفاده از آرایه و ترکیب اندیس آن با Enum و یا استفاده از HashTable راه هایی است که در ابتدا به ذهن ما خطور می‌کند اما لطفاً به ادامه مطلب توجه فرمایید!
با در نظر گرفتن مثال قبل، یک Custom Attribute به نوع داده شمارشی اضافه می‌کنیم. برای این منظور بصورت زیر عمل می‌کنیم.  
1. ایجاد کلاس Description که از کلاس Attribute مشتق شده است و تعریف خصوصیت Text:
class Description : Attribute
{
    public string Text;
    public Description(string text)
    {
        Text = text;
    }
}
2. به سراغ نوع Enum تعریف شده رفته و جهت استفاده از صفت جدید که در مرحله قبل پیاده سازی کردیم، تغییرات را به شکل زیر اعمال می‌کنیم:
public enum Grade
{
    [Description("Mardood")]
    Failing = 5,

    [Description("Ajab Shansi")]
    BelowAverage = 10,

    [Description("Bad Nabood")]
    Average = BelowAverage + 5,

    [Description("Khoob Bood")]
    VeryGood = 18,

    [Description("Gol Kashti")]
    Excellent = 20
}
تنها کاری که باقی مانده یاری گرفتن از متدهای الحاقی (Extension Methods) جهت خواندن مقدار Description است:
public static class ExtensionMethodCls
{
    public static string GetDescription(this Enum enu)
    {

        Type type = enu.GetType();

        MemberInfo[] memInfo = type.GetMember(enu.ToString());

        if (memInfo != null && memInfo.Length > 0)
        {

            object[] attrs = memInfo[0].GetCustomAttributes(typeof(Description), false);

            if (attrs != null && attrs.Length > 0)
                return ((Description)attrs[0]).Text;
        }

        return enu.ToString();
    }
}
حال نوع Enum ما کمی توسعه یافته است و توسط متد GetDescription می توان متن دلخواه و متناسب با مقدار را نمایش داد:
Console.WriteLine(grade.GetDescription());  // Print Bad Nabood
کد کامل مثال بررسی شده نیز بصورت زیر خواهد بود:
using System;
using System.Reflection;

namespace CSharpEnum
{

    class Description : Attribute
    {
        public string Text;
        public Description(string text)
        {
            Text = text;
        }
    }

    public enum Grade
    {
        [Description("Mardood")]
        Failing = 5,

        [Description("Ajab Shansi")]
        BelowAverage = 10,

        [Description("Bad Nabood")]
        Average = BelowAverage + 5,

        [Description("Khoob Bood")]
        VeryGood = 18,

        [Description("Gol Kashti")]
        Excellent = 20
    }

    public static class ExtensionMethodCls
    {
        public static string GetDescription(this Enum enu)
        {

            Type type = enu.GetType();

            MemberInfo[] memInfo = type.GetMember(enu.ToString());

            if (memInfo != null && memInfo.Length > 0)
            {

                object[] attrs = memInfo[0].GetCustomAttributes(typeof(Description), false);

                if (attrs != null && attrs.Length > 0)
                    return ((Description)attrs[0]).Text;
            }

            return enu.ToString();
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            const Grade grade = Grade.Average;
            Console.WriteLine("Underlying type: {0}", Enum.GetUnderlyingType(grade.GetType()));
            Console.WriteLine("Type Code      : {0}", grade.GetTypeCode());
            Console.WriteLine("Value          : {0}", (int)grade);
            Console.WriteLine("--------------------------------------");
            Console.WriteLine(grade.ToString()); // name of the constant
            Console.WriteLine(grade.ToString("G")); // name of the constant
            Console.WriteLine(grade.ToString("F")); // name of the constant
            Console.WriteLine(grade.ToString("x")); // value is hex
            Console.WriteLine(grade.ToString("D")); // value in decimal
            Console.WriteLine("--------------------------------------");
            Console.WriteLine(grade.GetDescription());  // Print Bad Nabood
            Console.ReadKey();
        }
    }
}
با استفاده از این تکنیک (مخصوصاً ما فارسی زبان ها) به راحتی می‌توانیم از مقادیر Enum استفاده بهتری ببریم. برای مثال اگر بخواهیم یک مقدار Enum را بصورت فارسی در یک Drop Down List نمایش دهیم این تکنیک بسیار مفید خواهد بود.