C# Regex class provides pattern matching funcions in form of regular expressions. The source code examples in this article show how to use Regular Expressions to validate different inputs. The code provides methods to validate Alphabet, AlphaNumeric, Integer, Postive Integers, Floating point numbers and so on
public AddUserStatus Add(User user) { if (ExistsByEmail(user.Email)) return AddUserStatus.EmailExist; if (ExistsByUserName(user.UserName)) return AddUserStatus.UserNameExist; _users.Add(user); return AddUserStatus.AddingUserSuccessfully; }
using System.Linq; using System.Web.Mvc; using Iris.Datalayer.Context; namespace Iris.Web.Controllers { public class MigrationController : Controller { public ActionResult RemoveDuplicateUsers() { var db = new IrisDbContext(); var lstDuplicateUserGroup = db.Users .GroupBy(u => u.UserName) .Where(g => g.Count() > 1) .ToList(); foreach (var duplicateUserGroup in lstDuplicateUserGroup) { foreach (var user in duplicateUserGroup.Skip(1).Where(user => user.UserMetaData != null)) { db.UserMetaDatas.Remove(user.UserMetaData); } db.Users.RemoveRange(duplicateUserGroup.Skip(1)); } db.SaveChanges(); return new EmptyResult(); } } }
مقایسه ساختار جداول دیتابیس کاربران IRIS با ASP.NET Identity
ساختار جداول ASP.NET Identity به شکل زیر است:
ساختار جداول سیستم کنونی هم بدین شکل است:
همان طور که مشخص است در هر دو سیستم، بین ساختار جداول و رابطهی بین آنها شباهتها و تفاوت هایی وجود دارد. سیستم Identity دو جدول بیشتر از IRIS دارد و برای جداولی که در سیستم کنونی وجود ندارند نیاز به انجام کاری نیست و به هنگام پیاده سازی Identity، این جداول به صورت خودکار به دیتابیس اضافه خواهند شد.
دو جدول مشترک در این دو سیستم، جداول Users و Roles هستندکه نحوهی ارتباطشان با یکدیگر متفاوت است. در Iris بین User و Role رابطهی یک به چند وجود دارد ولی در Identity، رابطهی بین این دو جدول چند به چند است و جدول واسط بین آنها نیز UserRoles نام دارد.
از آن جایی که من قصد دارم در سیستم جدید هم رابطهی بین کاربر و نقش چند به چند باشد، به پیش فرضهای Identity کاری ندارم. به رابطهی کنونی یک به چند کاربر و نقشش نیز دست نمیگذارم تا در انتها با یک کوئری از دیتابیس، اطلاعات نقشهای کاربران را به جدول جدیدش منتقل کنم.
جدولی که در هر دو سیستم مشترک است و هستهی آنها را تشکیل میدهد، جدول Users است. اگر دقت کنید میبینید که این جدول در هر دو سیستم، دارای یک سری فیلد مشترک است که دقیقا هم نام هستند مثل Id، UserName و Email؛ پس این فیلدها از نظر کاربرد در هر دو سیستم یکسان هستند و مشکلی ایجاد نمیکنند.
یک سری فیلد هم در جدول User در سیستم IRIS هست که در Identity نیست و بلعکس. با این فیلدها نیز کاری نداریم چون در هر دو سیستم کار مخصوص به خود را انجام میدهند و تداخلی در کار یکدیگر ایجاد نمیکنند.
اما فیلدی که برای ذخیره سازی پسورد در هر دو سیستم استفاده میشود دارای نامهای متفاوتی است. در Iris این فیلد Password نام دارد و در Identity نامش PasswordHash است.
برای اینکه در سیستم کنونی، نام فیلد Password جدول User را به PasswordHash تغییر دهیم قدمهای زیر را بر میداریم:
وارد پروژهی DomainClasses شده و کلاس User را باز کنید. سپس نام خاصیت Password را به PasswordHash تغییر دهید. پس از این تغییر بلافاصله یک گزینه زیر آن نمایان میشود که میخواهد در تمام جاهایی که از این نام استفاده شده است را به نام جدید تغییر دهد؛ آن را انتخاب کرده تا همه جا Password به PasswordHash تغییر کند.
برای این که این تغییر نام بر روی دیتابیس نیز اعمال شود باید از Migration استفاده کرد. در اینجا من از مهاجرت دستی که بر اساس کد هست استفاده میکنم تا هم بتوانم کدهای مهاجرت را پیش از اعمال بررسی و هم تاریخچهای از تغییرات را ثبت کنم.
برای این کار، Package Manager Console را باز کرده و از نوار بالایی آن، پروژه پیش فرض را بر روی DataLayer قرار دهید. سپس در کنسول، دستور زیر را وارد کنید:
Add-Migration Rename_PasswordToPasswordHash_User
اگر وارد پوشه Migrations پروژه DataLayer خود شوید، باید کلاسی با نامی شبیه به 201510090808056_Rename_PasswordToPasswordHash_User ببینید. اگر آن را باز کنید کدهای زیر را خواهید دید:
public partial class Rename_PasswordToPasswordHash_User : DbMigration { public override void Up() { AddColumn("dbo.Users", "PasswordHash", c => c.String(nullable: false, maxLength: 200)); DropColumn("dbo.Users", "Password"); } public override void Down() { AddColumn("dbo.Users", "Password", c => c.String(nullable: false, maxLength: 200)); DropColumn("dbo.Users", "PasswordHash"); } }
بدیهی هست که این کدها عمل حذف ستون Password را انجام میدهند که سبب از دست رفتن اطلاعات میشود. کدهای فوق را به شکل زیر ویرایش کنید تا تنها سبب تغییر نام ستون Password به PasswordHash شود.
public partial class Rename_PasswordToPasswordHash_User : DbMigration { public override void Up() { RenameColumn("dbo.Users", "Password", "PasswordHash"); } public override void Down() { RenameColumn("dbo.Users", "PasswordHash", "Password"); } }
سپس باز در کنسول دستور Update-Database را وارد کنید تا تغییرات بر روی دیتابیس اعمال شود.
دلیل اینکه این قسمت را مفصل بیان کردم این بود که میخواستم در مهاجرت از سیستم اعتبارسنجی خودتان به ASP.NET Identity دید بهتری داشته باشید.
تا به این جای کار فقط پایگاه داده سیستم کنونی را برای مهاجرت آماده کردیم و هنوز ASP.NET Identity را وارد پروژه نکردیم. در بخشهای بعدی Identity را نصب کرده و تغییرات لازم را هم انجام میدهیم.
معرفی Response Cache
جایگزین ویژگی حذف شدهی OutputCache در ASP.NET Core، ویژگی جدیدی است به نام ResponseCache و هدف آن تنظیم هدرهای مرتبط با caching مخصوص HTTP Response ارائه شدهاست. به همین جهت با مکانیزم OutputCache قدیمی ASP.NET MVC که اطلاعات را در حافظهی سرور کش میکرد، کاملا متفاوت است.
البته قرار است میان افزار OutputCache را در نگارشهای آتی ASP.NET Core نیز ارائه کنند.
[ResponseCache(Duration = 60)] public IActionResult Contact() { ViewData["Message"] = "Your contact page."; return View(); }
Cache-Control: public,max-age=60
یک نکته: این ویژگی را هم میتوان به کل کنترلر اعمال کرد و هم به یک اکشن متد خاص. اگر این ویژگی هم به کنترلر و هم به اکشن متدی در آن کنترلر اعمال شده باشد، تنظیمات در سطح متدها، تنظیمات در سطح کلاس را بازنویسی میکنند.
تعیین مکان کش شدن خروجی یک اکشن متد
در هدر فوق، عبارت public را مشاهده میکنید. این public بودن به این معنا است که امکان کش شدن این خروجی، توسط کش سرورهای اشتراکی بین راه هم وجود دارد.
اگر میخواهید این امکان را غیرفعال کنید، نیاز است این public به private تنظیم شود:
[ResponseCache(Duration = 60, Location = ResponseCacheLocation.Client)]
غیرفعال کردن کش شدن خروجی یک اکشن متد
اگر خواستید از کش شدن خروجی یک اکشن متد تحت هر حالتی جلوگیری کنید، مکان آنرا به None و NoStore آنرا به true تنظیم کنید:
[ResponseCache(Location = ResponseCacheLocation.None, NoStore = true)] public IActionResult Error() { return View(); }
Cache-Control: no-store,no-cache Pragma: no-cache
امکان تعریف پروفایلهای کش
بجای اینکه تنظیمات کش کردن تکراری را به انواع و اقسام اکشن متدها اعمال کنیم، میتوان برای آنها پروفایل ایجاد کرده و از نام این پروفایل، جهت به اشتراک گذاری تنظیمات استفاده کنیم. برای این منظور به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و جایی که سرویس ASP.NET MVC را فعال سازی کردهاید، پروفایل کش جدیدی را تعریف کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddMvc(options => { options.CacheProfiles.Add("PrivateCache", new CacheProfile { Duration = 60, Location = ResponseCacheLocation.Client }); });
[ResponseCache(CacheProfileName = "PrivateCache")]
معرفی سرویس کش درون حافظهای
در نگارشهای پیشین ASP.NET، متدهایی برای کش کردن موقتی اطلاعات در حافظه و سپس بازیابی آنها وجود داشتند. در ASP.NET Core، این متدها توسط سرویس ارائه کنندهی IMemoryCache در اختیار برنامه قرار میگیرند. برای فعال سازی این سرویس جدید باید مراحل ذیل طی شوند:
الف) ابتدا بستهی Microsoft.Extensions.Caching.Memory را به لیست وابستگیهای پروژه در فایل project.json اضافه کنید:
{ "dependencies": { //same as before "Microsoft.Extensions.Caching.Memory": "1.0.0" },
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddMemoryCache();
[Route("DNT/[controller]")] public class AboutController : Controller { private readonly IMemoryCache _memoryCache; public AboutController(IMemoryCache memoryCache) { _memoryCache = memoryCache; } [Route("")] public ActionResult Hello() { string cacheKey = "my-cache-key"; string greeting; if (!_memoryCache.TryGetValue(cacheKey, out greeting)) { greeting = "Hello"; // store in the cache _memoryCache.Set(cacheKey, greeting, new MemoryCacheEntryOptions() .SetAbsoluteExpiration(TimeSpan.FromMinutes(1))); } return Content($"{greeting} from DNT!"); }
تنظیمات منقضی شدن کش نیز به حالت absolute تنظیم شدهاست. یعنی پس از یک دقیقه حتما منقضی میشود. اگر فراخوانیهای این متد زیاد است، میتوان حالت منقضی شدن sliding را تنظیم کرد:
new MemoryCacheEntryOptions() .SetSlidingExpiration(TimeSpan.FromMinutes(5))
اگر خواستیم تا این کش سر ساعت منقضی شود، اما در طی این یک ساعت به صورت sliding عمل کند، میتوان از ترکیب دو حالت مطلق و لغزشی استفاده کرد:
new MemoryCacheEntryOptions() .SetSlidingExpiration(TimeSpan.FromMinutes(5)) .SetAbsoluteExpiration(TimeSpan.FromHours(1))
یک نکته: اگر فشار حافظهی سرور زیاد شود، مدیر حافظهی این کش، شروع به منقضی کردن آیتمهایی با حق تقدم پایین میکند. بالاترین حق تقدم را حالت NeverRemove ذیل دارد:
new MemoryCacheEntryOptions() .SetPriority(CacheItemPriority.NeverRemove))
معرفی Tag Helpers مخصوص کش کردن قسمتی از صفحه
در ادامهی مبحث معرفی Tag Helpers، تعدادی از آنها جهت کش کردن محتوای قسمتی از صفحه، طراحی شدهاند:
<cache expires-after="@TimeSpan.FromMinutes(10)"> @Html.Partial("_WhatsNew") *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString() </cache>
برای نمونه در مثال فوق، محتوای پارشال ویوو رندر شده و همچنین تاریخی که پس از آن نمایش داده شدهاست، به مدت 10 دقیقه در حافظهی سرور کش میشوند. اگر این زمان تنظیم نشود، تا زمانیکه برنامه در سرور مشغول به کار است، این قسمت منقضی نخواهد شد.
در اینجا اگر expires-after ذکر شده بود، یعنی پس از این مدت زمان، کش منقضی میشود.
<cache expires-after="@TimeSpan.FromSeconds(5)"> <!--View Component or something that gets data from the database--> *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString() </cache>
<cache expires-on="@DateTime.Today.AddDays(1).AddTicks(-1)"> <!--View Component or something that gets data from the database--> *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString() </cache>
<cache expires-sliding="@TimeSpan.FromMinutes(5)"> <!--View Component or something that gets data from the database--> *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString() </cache>
<cache vary-by-user="true"> <!--View Component or something that gets data from the database--> *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString() </cache>
<cache vary-by-route="id"> <!--View Component or something that gets data from the database--> *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString() </cache>
<cache vary-by-query="search"> <!--View Component or something that gets data from the database--> *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString() </cache>
<cache vary-by-cookie="MyAppCookie"> <!--View Component or something that gets data from the database--> *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString() </cache>
<cache vary-by-header="User-Agent"> <!--View Component or something that gets data from the database--> *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString() </cache>
<cache vary-by="@ViewBag.ProductId"> <!--View Component or something that gets data from the database--> *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString() </cache>
<cache vary-by-user="true" vary-by-route="id"> <!--View Component or something that gets data from the database--> *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString() </cache>
به علاوه چون زیر ساخت این Tag Helper همان Microsoft.Extensions.Caching.Memory است، امکان تنظیم حق تقدم حذف شدن آیتمهای کش شده نیز وجود دارد:
<cache expires-sliding="@TimeSpan.FromMinutes(10)" priority="@Microsoft.Extensions.Caching.Memory.CacheItemPriority.NeverRemove"> <!--View Component or something that gets data from the database--> *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString() </cache>
مبحث تکمیلی
امکان ذخیره سازی آیتمهای کش شده در بانک اطلاعاتی (بجای حافظهی فرار) نیز پیش بینی شدهاست که تحت عنوان «کش توزیع شده» در دسترس است.
Working with a Distributed Cache
return json(new { result = "ok" });
//... success: function (data) { if (data) { alert("json data: " + data.result); } }
اعتبارسنجی در Angular 2 توسط JWT
- میتوان از متد tokenNotExpired در ابتدای canActivate برای بررسی سمت کلاینت هم استفاده کرد:
if (tokenNotExpired('currentUser')) return true;
متدی برای بررسی صحت کد ملی وارد شده
input = input.PadLeft(10, '0'); if (!Regex.IsMatch(input, @"^\d{10}$")) return false;
HttpHandler
public class MyHttpHandler : IHttpHandler { public void ProcessRequest(HttpContext context) { } public bool IsReusable { get { return false; } } }
public class MyHttpHandler : IHttpHandler { public void ProcessRequest(HttpContext context) { HttpResponse response = context.Response; HttpRequest request = context.Request; response.Write("Every Page has a some text like this"); } public bool IsReusable { get { return false; } } }
<system.web> <httpHandlers> <add verb="*" path="*.aspx" type="MyHttpHandler"/> </httpHandlers> </system.web>
<configuration> <system.web> <httpHandlers> <add name="myhttphandler" verb="*" path="*.aspx" type="MyHttpHandler"/> </httpHandlers> </system.web> </configuration>
گزینه Type که نام کلاس میباشد و اگر کلاس داخل یک فضای نام قرار گرفته باشد، باید اینطور نوشت : namespace.ClassName |
گزینه verb شامل مقادیری چون Get,Post,Head,Putو Delete میباشد و httphandler را فقط برای این نوع درخواستها اجرا میکند و در صورتیکه بخواهید چندتا از آنها را استفاده کنید، با , از هم جدا میشوند. مثلا Get,post و درصورتیکه همهی گزینهها را بخواهید علامت * را میتوان استفاده کرد. |
گزینهی path این امکان را به شما میدهد که مسیر و نوع فایلهایی را که قصد دارید روی آنها فقط اجرا شود، مشخص کنید و ما در قطعه کد بالا گفتهایم که تنها روی فایلهایی با پسوند aspx اجرا شود و چون مسیری هم ذکر نکردیم برای همهی مسیرها قابل اجراست. یکی از مزیتهای دادن پسوند این است که میتوانید پسوندهای اختصاصی داشته باشید. مثلا پسوند RSS برای فیدهای وب سایتتان. بسیاری از برنامه نویسان به جای استفاده از صفحات aspx از ashx استفاده میکنند که به مراتب سبکتر از aspx هست و شامل بخش ui نمیشود و نتیجه خروجی آن بر اساس کدی که مینویسید مشخص میشود که میتواند صفحه متنی یا عکس یا xml یا ... باشد. در اینجا در مورد ساخت صفحات ashx توضیح داده شده است. |
public class MyHttpHandler1 :IHttpHandler { public void ProcessRequest(HttpContext context) { HttpResponse response = context.Response; response.Write("this is httphandler1"); } public bool IsReusable { get { return false; } } } public class MyHttpHandler2 : IHttpHandler { public void ProcessRequest(HttpContext context) { HttpResponse response = context.Response; response.Write("this is httphandler2"); } public bool IsReusable { get { return false; } } }
public class MyFactory : IHttpHandlerFactory { public IHttpHandler GetHandler(HttpContext context, string requestType, string url, string pathTrasnlated) { } public void ReleaseHandler(IHttpHandler handler) { } }
Context | یک شی از کلاس httpcontext که دسترسی ما را برای اشیاء سروری چون response,request,session و... فراهم میکند. |
RequestType | مشخص میکند که درخواست صفحه به چه صورتی است. این گزینه برای مواردی است که verb بیش از یک مورد را حمایت میکند. برای مثال دوست دارید یک هندلر را برای درخواستهای Get ارسال کنید و هندلر دیگر را برای درخواستهای نوع Post |
URL | مسیر مجازی virtual Path صفحه صدا زده شده |
PathTranslated | مسیر فیزیکی صفحه درخواست کننده را ارسال میکند. |
public IHttpHandler GetHandler(HttpContext context, string requestType, string url, string pathTrasnlated) { string handlername = "MyHttpHandler1"; if(url.Substring(url.LastIndexOf("/")+1).StartsWith("t")) { handlername = "MyHttpHandler2"; } try { return (IHttpHandler) Activator.CreateInstance(Type.GetType(handlername)); } catch (Exception e) { throw new HttpException("Error: " + handlername, e); } } public void ReleaseHandler(IHttpHandler handler) { } }
موقعی که اینترفیس IHttpAsyncHandler را ارث بری کنید (این اینترفیس نیز از IHttpHandler ارث بری کرده است و دو متد اضافهتر دارد)، باید دو متد دیگر را نیز پیاده سازی کنید:در اعمالی که disk I/O و یا network I/O دارند، پردازش موازی و اعمال async به شدت مقیاس پذیری سیستم را بالا میبرند. به این ترتیب worker thread جاری (که تعداد آنها محدود است)، سریعتر آزاد شده و به worker pool بازگشت داده میشود تا بتواند به یک درخواست دیگر رسیده سرویس دهد. در این حالت میتوان با منابع کمتری، درخواستهای بیشتری را پردازش کرد.
public IAsyncResult BeginProcessRequest(HttpContext context, AsyncCallback callback, object obj) { } public void EndProcessRequest(IAsyncResult result) { }
public class AsynchOperation : IAsyncResult { private bool _completed; private Object _state; private AsyncCallback _callback; private HttpContext _context; bool IAsyncResult.IsCompleted { get { return _completed; } } WaitHandle IAsyncResult.AsyncWaitHandle { get { return null; } } Object IAsyncResult.AsyncState { get { return _state; } } bool IAsyncResult.CompletedSynchronously { get { return false; } } }
public AsynchOperation(AsyncCallback callback, HttpContext context, Object state) { _callback = callback; _context = context; _state = state; _completed = false; }
public void StartAsyncWork() { ThreadPool.QueueUserWorkItem(new WaitCallback(StartAsyncTask),null); }
private void StartAsyncTask(Object workItemState) { _context.Response.Write("<p>Completion IsThreadPoolThread is " + Thread.CurrentThread.IsThreadPoolThread + "</p>\r\n"); _context.Response.Write("Hello World from Async Handler!"); _completed = true; _callback(this); }
context.Response.Write("<p>Begin IsThreadPoolThread is " + Thread.CurrentThread.IsThreadPoolThread + "</p>\r\n"); AsynchOperation asynch = new AsynchOperation(callback, context, obj); asynch.StartAsyncWork(); return asynch;
public class MyHttpHandler : IHttpAsyncHandler { public IAsyncResult BeginProcessRequest(HttpContext context, AsyncCallback callback, object obj) { context.Response.Write("<p>Begin IsThreadPoolThread is " + Thread.CurrentThread.IsThreadPoolThread + "</p>\r\n"); AsynchOperation asynch = new AsynchOperation(callback, context, obj); asynch.StartAsyncWork(); return asynch; } public void EndProcessRequest(IAsyncResult result) { } public void ProcessRequest(HttpContext context) { throw new InvalidOperationException(); } public bool IsReusable { get { return false; } } } public class AsynchOperation : IAsyncResult { private bool _completed; private Object _state; private AsyncCallback _callback; private HttpContext _context; bool IAsyncResult.IsCompleted { get { return _completed; } } WaitHandle IAsyncResult.AsyncWaitHandle { get { return null; } } Object IAsyncResult.AsyncState { get { return _state; } } bool IAsyncResult.CompletedSynchronously { get { return false; } } public AsynchOperation(AsyncCallback callback, HttpContext context, Object state) { _callback = callback; _context = context; _state = state; _completed = false; } public void StartAsyncWork() { ThreadPool.QueueUserWorkItem(new WaitCallback(StartAsyncTask),null); } private void StartAsyncTask(Object workItemState) { _context.Response.Write("<p>Completion IsThreadPoolThread is " + Thread.CurrentThread.IsThreadPoolThread + "</p>\r\n"); _context.Response.Write("Hello World from Async Handler!"); _completed = true; _callback(this); }
مایکروسافت در MSDN نوشته است که httphandlerها در واقع فرآیندهایی هستند (به این فرایندها بیشتر End Point میگویند) که در پاسخ به درخواستهای رسیده شده توسط asp.net application اجرا میشوند و بیشترین درخواست هایی هم که میرسد از نوع صفحات Aspx میباشد و موقعی که کاربری درخواست صفحهی aspx میکند هندلرهای مربوط به page اجرا میشوند.
Tuple در دات نت 4
نوع جدیدی در دات نت 4 به نام Tuple اضافه شده است که در این مطلب به بررسی آن خواهیم پرداخت.
در ریاضیات، Tuple به معنای لیست مرتبی از اعضاء با تعداد مشخص است. Tuple در زبانهای برنامه نویسی Dynamic مانند اف شارپ، Perl ، LISP و بسیاری موارد دیگر مطلب جدیدی نیست. در زبانهای dynamic برنامه نویسها میتوانند متغیرها را بدون معرفی نوع آنها تعریف کنند. اما در زبانهای Static مانند سی شارپ، برنامه نویسها موظفند نوع متغیرها را پیش از کامپایل آنها معرفی کنند که هر چند کار کد نویسی را اندکی بیشتر میکند اما به این صورت شاهد خطاهای کمتری نیز خواهیم بود (البته سی شارپ 4 این مورد را با معرفی واژهی کلیدی dynamic تغییر داده است).
برای مثال در اف شارپ داریم:
let data = (“John Doe”, 42)
که سبب ایجاد یک tuple که المان اول آن یک رشته و المان دوم آن یک عدد صحیح است میشود. اگر data را بخواهیم نمایش دهیم خروجی آن به صورت زیر خواهد بود:
printf “%A” data
// Output: (“John Doe”,42)
در دات نت 4 فضای نام جدیدی به نام System.Tuple معرفی شده است که در حقیقت ارائه دهندهی نوعی جنریک میباشد که توانایی در برگیری انواع مختلفی را دارا است :
public class Tuple<T1>
up to:
public class Tuple<T1, T2, T3, T4, T5, T6, T7, TRest>
همانند آرایهها، اندازهی Tuples نیز پس از تعریف قابل تغییر نیستند (immutable). اما تفاوت مهم آن با یک آرایه در این است که اعضای آن میتوانند نوعهای کاملا متفاوتی داشته باشند. همچنین تفاوت مهم آن با یک ArrayList یا آرایهای از نوع Object، مشخص بودن نوع هر یک از اعضاء آن است که type safety بیشتری را به همراه خواهد داشت و کامپایلر میتواند در حین کامپایل دقیقا مشخص نماید که اطلاعات دریافتی از نوع صحیحی هستند یا خیر.
یک مثال کامل از Tuples را در کلاس زیر ملاحظه خواهید نمود:
using System;
using System.Linq;
using System.Collections.Generic;
namespace TupleTest
{
class TupleCS4
{
#region Methods (4)
// Public Methods (4)
public static Tuple<string, string> GetFNameLName(string name)
{
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
throw new NullReferenceException("name is empty.");
var nameParts = name.Split(',');
if (nameParts.Length != 2)
throw new FormatException("name must contain ','");
return Tuple.Create(nameParts[0], nameParts[1]);
}
public static void PrintSelectedTuple()
{
var list = new List<Tuple<string, int>>
{
new Tuple<string, int>("A", 1),
new Tuple<string, int>("B", 2),
new Tuple<string, int>("C", 3)
};
var item = list.Where(x => x.Item2 == 2).SingleOrDefault();
if (item != null)
Console.WriteLine("Selected Item1: {0}, Item2: {1}",
item.Item1, item.Item2);
}
public static void PrintTuples()
{
var tuple1 = new Tuple<int>(12);
Console.WriteLine("tuple1 contains: item1:{0}", tuple1.Item1);
var tuple2 = Tuple.Create("Item1", 12);
Console.WriteLine("tuple2 contains: item1:{0}, item2:{1}",
tuple2.Item1, tuple2.Item2);
var tuple3 = Tuple.Create(new DateTime(2010, 5, 6), "Item2", 20);
Console.WriteLine("tuple3 contains: item1:{0}, item2:{1}, item3:{2}",
tuple3.Item1, tuple3.Item2, tuple3.Item3);
}
public static void Tuple8()
{
var tup =
new Tuple<int, int, int, int, int, int, int, Tuple<int, int>>
(1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, new Tuple<int, int>(8, 9));
Console.WriteLine("tup.Rest Item1: {0}, Item2: {1}",
tup.Rest.Item1,tup.Rest.Item2);
}
#endregion Methods
}
}
using System;
namespace TupleTest
{
class Program
{
static void Main()
{
var data = TupleCS4.GetFNameLName("Vahid, Nasiri");
Console.WriteLine("Data Item1:{0} & Item2:{1}",
data.Item1, data.Item2);
TupleCS4.PrintTuples();
TupleCS4.PrintSelectedTuple();
TupleCS4.Tuple8();
Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}
توضیحات :
- روشهای متفاوت ایجاد Tuples را در متد PrintTuples میتوانید ملاحظه نمائید. همچنین نحوهی دسترسی به مقادیر هر کدام از اعضاء نیز مشخص شده است.
- کاربرد مهم Tuples در متد GetFNameLName نمایش داده شده است؛ زمانیکه نیاز است تا چندین خروجی از یک تابع داشته باشیم. به این صورت دیگر نیازی به تعریف آرگومانهایی به همراه واژه کلیدی out نخواهد بود یا دیگر نیازی نیست تا یک شیء جدید را ایجاد کرده و خروجی را به آن نسبت دهیم. به همان سادگی زبانهای dynamic در اینجا نیز میتوان یک tuple را ایجاد و استفاده کرد.
- بدیهی است از Tuples در یک لیست جنریک و یا حالات دیگر نیز میتوان استفاده کرد. مثالی از این دست را در متد PrintSelectedTuple ملاحظه خواهید نمود. ابتدا یک لیست جنریک از Tuple ایی با دو عضو تشکیل شده است. سپس با استفاده از امکانات LINQ ، عضوی که آیتم دوم آن مساوی 2 است یافت شده و سپس المانهای آن نمایش داده میشود.
- نکتهی دیگری را که حین کار با Tuples میتوان در نظر داشت این است که اعضای آن حداکثر شامل 8 عضو میتوانند باشند که عضو آخر باید یک Tuple تعریف گردد و بدیهی است این Tuple نیز میتواند شامل 8 عضو دیگر باشد و الی آخر که نمونهای از آن را در متد Tuple8 میتوان مشاهده کرد.
<meta name="fragment" content="!"> <base href="/">
http://www.example.com/?_escaped_fragment_=
http://www.example.com/user/123?_escaped_fragment_=
DynamicModuleUtility.RegisterModule(typeof(Prerender.io.PrerenderModule));
http://www.example.com/user/123?_escaped_fragment_=
<package id="PhantomJS" version="1.9.2" targetFramework="net452" /> <package id="phantomjs.exe" version="1.9.2.1" targetFramework="net452" />
public class AjaxCrawlableAttribute : System.Web.Mvc.ActionFilterAttribute { private const string Fragment = "_escaped_fragment_"; public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext) { var request = filterContext.RequestContext.HttpContext.Request; var url = request.Url.ToString(); if (request.QueryString[Fragment] != null && !url.Contains("HtmlSnapshot/returnHTML")) { url = url.Replace("?_escaped_fragment_=", string.Empty).Replace(request.Url.Scheme + "://", string.Empty); url = url.Split(':')[1]; filterContext.Result = new RedirectToRouteResult( new RouteValueDictionary { { "controller", "HtmlSnapshot" }, { "action", "returnHTML" }, { "url", url } }); } return; } }
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes) { routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}"); routes.MapRoute( name: "HtmlSnapshot", url: "HtmlSnapshot/returnHTML/{*url}", defaults: new { controller = "HtmlSnapshot", action = "returnHTML", url = UrlParameter.Optional }); routes.MapRoute( name: "SPA", url: "{*catchall}", defaults: new { controller = "Home", action = "Index" }) }
public class FilterConfig { public static void RegisterGlobalFilters(GlobalFilterCollection filters) { filters.Add(new AjaxCrawlableAttribute()); } }
public ActionResult returnHTML(string url) { var prefix = HttpContext.Request.Url.Scheme + "://" + HttpContext.Request.Url.Host+":"; url = prefix+url; string appRoot = Path.GetDirectoryName(AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory); var startInfo = new ProcessStartInfo { Arguments = string.Format("{0} {1}", Path.Combine(appRoot, "Scripts\\seo.js"), url), FileName = Path.Combine(appRoot, "bin\\phantomjs.exe"), UseShellExecute = false, CreateNoWindow = true, RedirectStandardOutput = true, RedirectStandardError = true, RedirectStandardInput = true, StandardOutputEncoding = System.Text.Encoding.UTF8 }; var p = new Process(); p.StartInfo = startInfo; p.Start(); string output1 = p.StandardOutput.ReadToEnd(); p.WaitForExit(); ViewData["result"] = output1.Replace("<!-- ngView: -->", "").Replace("ng-view=\"\"", ""); return View(); }
@{ Layout = null; } @Html.Raw(ViewBag.result)
console.log(page.content)
var page = require('webpage').create(); var system = require('system'); var lastReceived = new Date().getTime(); var requestCount = 0; var responseCount = 0; var requestIds = []; var startTime = new Date().getTime();; page.onResourceReceived = function (response) { if (requestIds.indexOf(response.id) !== -1) { lastReceived = new Date().getTime(); responseCount++; requestIds[requestIds.indexOf(response.id)] = null; } }; page.onResourceRequested = function (request) { if (requestIds.indexOf(request.id) === -1) { requestIds.push(request.id); requestCount++; } }; function checkLoaded() { return page.evaluate(function () { return document.all["compositionComplete"]; }) != null; } // Open the page page.open(system.args[1], function () { }); var checkComplete = function () { // We don't allow it to take longer than 5 seconds but // don't return until all requests are finished if ((new Date().getTime() - lastReceived > 300 && requestCount === responseCount) || new Date().getTime() - startTime > 10000 || checkLoaded()) { clearInterval(checkCompleteInterval); console.log(page.content); phantom.exit(); } } // Let us check to see if the page is finished rendering var checkCompleteInterval = setInterval(checkComplete, 300);
<!DOCTYPE html> <html ng-app="appOne"> <head> <meta name="fragment" content="!"> <meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" /> <meta charset="utf-8" /> <link href="~/favicon.ico" rel="shortcut icon" type="image/x-icon" /> <meta name="viewport" content="width=device-width" /> <base href="/"> @Styles.Render("~/Content/css") @Scripts.Render("~/bundles/modernizr") <script src="~/Scripts/angular/angular.js"></script> <script src="~/Scripts/angular/angular-route.js"></script> <script src="~/Scripts/angular/angular-animate.js"></script> <script> angular.module('appOne', ['ngRoute'], function ($routeProvider, $locationProvider) { $routeProvider.when('/one', { template: "<div>one</div>", controller: function ($scope) { } }) .when('/two', { template: "<div>two</div>", controller: function ($scope) { } }).when('/', { template: "<div>home</div>", controller: function ($scope) { } }); $locationProvider.html5Mode({ enabled: true }); }); </script> </head> <body> <div id="body"> <section ng-view></section> @RenderBody() </div> <div id="footer"> <ul class='xoxo blogroll'> <li><a href="one">one</a></li> <li><a href="two">two</a></li> </ul> </div> </body> </html>