مطالب
راه‌های متفاوت رندر لایه‌ها در ASP.NET MVC
در MVC لایه‌ها (Layouts) مانند Master Page‌ها در وب فرم عمل می‌کنند. این به ما کمک می‌کند تا بتوانیم از تکرار کدها پرهیز کنیم و سریعتر صفحات خودمان را گسترش دهیم. مثل Master Page‌ها، این صفحات هم (Layouts) می‌تواند شامل قالب‌های CSS مختلف، کدهای Javascript مختلف و قالب بندی‌های مختلفی باشند.
در میان View‌های یک برنامه MVC فایلی را به عنوان    _ViewStart  داریم که وظیفه‌ی آن نگهداری قالب اصلی برنامه‌ی ما است.
در این مقاله سعی شده است تا راه‌های موجود برای استفاده از این قالب‌ها را در یک برنامه MVC، بررسی کنیم.
فرض ما بر این است که می‌خواهیم لایه‌ای را که در تصویر زیر می‌بینید، مورد استفاده قرار دهیم:

روش شماره 1 : استفاده از  _ViewStart موجود در ریشه‌ی پوشه Views

با استفاده از کد زیر می‌توانیم فایل پیش فرضی را که قرار است رندر شود، تغییر دهیم:

@{
 var controller = HttpContext.Current.Request.RequestContext.RouteData.Values["Controller"].ToString();
 
 string layout = "";
 if (controller == "Admin")
 {
 layout = "~/Views/Shared/_AdminLayout.cshtml";
 }
 else
 {
 layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
 }
 
 Layout = layout;
}


روش شماره 2 : مشخص کردن لایه در Action

همچنین می‌توانیم فایل مورد نظر را در اکشن خودمان، بازنویسی (override) کنیم:

public ActionResult Index()
{
 RegisterModel model = new RegisterModel();
 //TO DO:
 return View("Index", "_AdminLayout", model);
}

روش شماره 3 : مشخص کردن لایه به ازای هر View

می‌توانیم در هر View هم لایه مربوط به آن را مشخص کنیم:

@{
 Layout = "~/Views/Shared/_AdminLayout.cshtml";
}

روش شماره 4 : اضافه کردن فایل _ViewStart به ازای هر کنترلر

همانطور که در تصویر زیر می‌بینید آخرین روش این هست که می‌توانید فایل‌های _ViewStart مختلفی را به ازای هر کنترلر، داخل پوشه View مربوطه قرار بدید تا سیستم از آن استفاده کند. 

مطالب دوره‌ها
مثال - نمایش بلادرنگ میزان مصرف CPU و حافظه سرور بر روی کلیه کلاینت‌های متصل توسط SignalR
یکی از کاربردهای جالب SignalR می‌تواند به روز رسانی مداوم صفحه نمایش کاربران، توسط اطلاعات ارسالی از طرف سرور باشد. در ادامه قصد داریم به عنوان منبع داده، آمار کارآیی سرور را به کلاینت‌ها ارسال کنیم و سپس به تصویری همانند شکل ذیل برسیم:


در اینجا از Smoothie Charts برای ترسیم نمودارهای بلادرنگ سازگار با Canvas مخصوص HTML5 استفاده شده است.


پیشنیازها
پیشنیازهای این مطلب با مطلب «مثال - نمایش درصد پیشرفت عملیات توسط SignalR» یکی است. برای مثال، نحوه دریافت وابستگی‌ها، تنظیمات فایل global.asax و افزودن اسکریپت‌ها، تفاوتی با مثال قبلی ندارند.


تهیه منبع داده اطلاعات نمایشی

using System.Collections.Generic;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;

namespace SignalR04.Common
{
    public class Counter
    {
        public string Name { set; get; }
        public float Value { set; get; }
    }

    public class PerformanceCounterProvider
    {
        private readonly List<PerformanceCounter> _counters = new List<PerformanceCounter>();

        public PerformanceCounterProvider()
        {
            _counters.Add(new PerformanceCounter("Processor", "% Processor Time", "_Total", readOnly: true));
            _counters.Add(new PerformanceCounter("Memory", "Pages/sec", readOnly: true));
            _counters.Add(new PerformanceCounter("PhysicalDisk", "% Disk Time", "_Total", readOnly: true));
        }

        public IList<Counter> GetResults()
        {
            return _counters.Select(c => new Counter
                                        {
                                            Name = c.CategoryName, 
                                            Value = c.NextValue() 
                                        }).ToList();
        }
    }
}
کلاس PerformanceCounterProvider، سه مؤلفه کارآیی سرور را بررسی کرده و هربار توسط متد GetResults، آن‌ها را بازگشت می‌دهد. از این منبع داده، در هاب برنامه استفاده خواهیم کرد.


تهیه هاب ارسال داده‌ها به کلاینت‌ها

using System.Threading;
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using ThreadTimer = System.Threading.Timer;

namespace SignalR04.Common
{
    public class PerformanceCounterHub : Hub
    {
        private ThreadTimer _threadTimer; //keep it alive   
        private readonly PerformanceCounterProvider _perfService = new PerformanceCounterProvider();

        public PerformanceCounterHub()
        {
            _threadTimer = new ThreadTimer(timerCallback, null, Timeout.Infinite, 1000);
            _threadTimer.Change(dueTime: 1000, period: 2000);
        }

        private void timerCallback(object state)
        {
            var results = _perfService.GetResults();
            this.Clients.All.newCounters(results);
        }        
    }
}
در این هاب، یک thread timer ایجاد شده است که هر دو ثانیه یکبار، اطلاعات را از PerformanceCounterProvider دریافت و سپس با فراخوانی this.Clients.All.newCounters، آن‌ها را به کلیه کلاینت‌های متصل ارسال می‌کند.
این هاب به صورت خودکار با اولین بار وهله سازی، پس از فراخوانی متد connection.hub.start در سمت کلاینت، شروع به کار می‌کند.


کدهای سمت کلاینت نمایش نمودارها

<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
    <script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.signalR-1.1.3.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script type="text/javascript" src='<%= ResolveClientUrl("~/signalr/hubs") %>'></script>
    <script src="Scripts/smoothie.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    <div>
        <div>
            <h2>Processor</h2>
            <canvas id="Processor" width="800" height="100"></canvas>
        </div>
        <div>
            <h2>Memory</h2>
            <canvas id="Memory" width="800" height="100"></canvas>
        </div>
        <div>
            <h2>PhysicalDisk</h2>
            <canvas id="PhysicalDisk" width="800" height="100"></canvas>
        </div>
    </div>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        var ChartEntry = function (name) {
            var self = this;
            self.name = name;
            self.chart = new SmoothieChart({ millisPerPixel: 50, labels: { fontSize: 15} });
            self.timeSeries = new TimeSeries();
            self.chart.addTimeSeries(self.timeSeries, { lineWidth: 3, strokeStyle: "#00ff00" });
        };

        ChartEntry.prototype = {
            addValue: function (value) {
                var self = this;
                self.timeSeries.append(new Date().getTime(), value);
            },

            start: function () {
                var self = this;
                self.canvas = document.getElementById(self.name);
                self.chart.streamTo(self.canvas);
            }
        };

        $(function () {
            $.connection.hub.logging = true;
            var performanceCounterHub = $.connection.performanceCounterHub;
            var charts = [];
            performanceCounterHub.client.newCounters = function (updatedCounters) {                
                $.each(updatedCounters, function (index, updateCounter) {
                    var entry;
                    $.each(charts, function (idx, chart) {                        
                        if (chart.name == updateCounter.Name) {
                            entry = chart;
                            return;
                        }
                    });

                    if (!entry) {
                        entry = new ChartEntry(updateCounter.Name);
                        charts.push(entry);
                        entry.start();                        
                    }
                    entry.addValue(updateCounter.Value);
                });
            };
            $.connection.hub.start();
        });
    </script>
</body>
</html>
- در ابتدا سه canvas بر روی صفحه قرار گرفته‌اند که معرف سه PerformanceCounter دریافتی از سرور هستند.
- id هر canavs به Name اطلاعات دریافتی از سرور تنظیم شده است تا نمودارها در جای صحیحی ترسیم شوند.
- سپس نحوه کپسوله سازی SmoothieChart را مشاهده می‌کنید؛ چطور می‌توان از آن یک شیء جاوا اسکریپتی ایجاد کرد و چطور اطلاعات را به آن اضافه نمود.
- نهایتا کار هاب را آغاز می‌کنیم. Callback ایی به نام performanceCounterHub.client.newCounters دقیقا متصل است به فراخوانی  this.Clients.All.newCounters سمت سرور. در اینجا updatedCounters دریافتی، یک آرایه جاوا اسکریپتی است که هر عضو آن دارای Name و Value است. بر این اساس، تنها کافی است این مقادیر را که هر دو ثانیه یکبار به روز می‌شوند، به SmoothieChart برای ترسیم ارسال کنیم.


کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
SignalR04.zip
 
مطالب
کار با اسناد در RavenDb 4، بازیابی اسناد
در قسمت قبل عملیات ثبت و ویرایش اسناد را بررسی کردیم. همچنین نحوه‌ی کار متد LoadAsync (و یا Load) را دیدیم. برای بازیابی یک سند، به همرا اسناد مرتبط با آن، از Load به همراه متد Include استفاده می‌کنیم.
در این مثال میخواهیم آدرس شخص مورد نظر در برنامه با کد 59 بازیابی شود.
var user = _documentSession
    .Include<User>(x => x.Apps[59].AddressId)
    .Load("Users/131-A");
var address = _documentSession.Load<Address>(user.Apps[59].AddressId)

و در صورتیکه بخواهیم تمام آدرس‌های او در تمام برنامه‌های ثبت شده را داشته باشیم، به کد زیر می‌رسیم:
var user = _documentSession
    .Include<User>(x => x.Apps.Values.Select(app => app.AddressId))
    .Load("Users/131-A");
var addresses = List<Address>();
foreach(app in user.Apps)
{
    addresses.Add(_documentSession.Load<Address>(app.AddressId)); //query‌سمت کلاینت انجام اجرا می‌شود
}

 متد Load بسیار سریع کل سند ما را بازیابی میکند اما:
  • حتما باید Id سند(ها) را داشته باشیم.
  • کل سند را بازیابی میکند.
برای رفع این دو مشکل میتوانیم از امکانات Query نویسی در RavenDb استفاده کنیم. به دلیل ذخیره سازی (ظاهرا) فله‌ای اطلاعات در NoSqlها، Query گرفتن از حجم بسیار زیاد این اطلاعات، کار زمان بری است و اجرای Query بدون Index گذاری، کار بیهوده‌ای می‌شود. به همین دلیل با هر Query که اجرا می‌شود، به صورت خودکار یک Index برای آن توسط RavenDb ایجاد شده و Query بر روی Index ایجاد شده، اجرا می‌شود. عملیات Index کردن اطلاعات بصورت اتوماتیک در اولین بار اجرای Query با توجه به حجم داده‌ها می‌تواند بسیار کند باشد. همچنین ما کنترلی بر روی مدیریت ایندکس‌های ایجاد شده نداریم.
Queryها در RavenDb به چند صورت نوشته می‌شوند:

Query
متد Query برای ایجاد Query با استفاده از Linq کاربرد دارد. به مثال زیر توجه کنید:
List<User> users = await _documentSession
    .Query<Users>()
    .Where(u => u.PhoneNumber.StartsWith("915"))
    .ToListAsync();
اجرای Query بالا ابتدا باعث ایجاد یک Index بر روی ویژگی PhoneNumber می‌شود و سپس لیست کاربران را بر می‌گرداند.
برای بازیابی اطلاعات کاربران یک برنامه میتوانیم از Dictionary خود Query بگیریم:
var users = await _documentSession.Query<AppUser>()
    .Where(u => u.Id.Equals("915"))
    .Select(u => new
    {
        u.Apps[appCode].FirstName,
        u.Apps [appCode].LastName,
    })
    .ToListAsync();
این Query در RQL که زبان پرس و جوی مخصوص RavenDb است، چیزی شبیه کد زیر می‌شود:
from Users as user
where startsWith(user.PhoneNumber, "915")
select  {
    FirstName : user.Apps ["59"].FirstName,
    LastName : user.Apps ["59"].LastName
}
مشکلی که در این Query وجود دارد این‌است که کاربرانی که شماره تماس آن‌ها با 915 شروع شده است ولی در برنامه‌ای با کد 59 ثبت نشده‌اند هم در Query بازگشت داده می‌شوند و مقادیر بازگشتی برای فیلدها هم null خواهد بود. اگر بجای ذکر صریح عبارت u. Apps [appCode].FirstName به صورت زیر عمل کنیم:
from u in _documentSession.Query<User>()
                where u.PhoneNumber.StartsWith("915")
                let app = u.Apps["59"]
                select new
                {
                    app.FirstName,
                    app.LastName,
                };
عبارت let app = u.Apps["59"] در RQL تبدیل به یک متد جاوااسکریپتی می‌شود و به کدی شبیه به کد زیر می‌رسیم:
declare function output(u) {
var app = u.Apps["59"];
return { FirstName : app.FirstName, LastName : app.LastName};
}
from Users as user
where startsWith(user.PhoneNumber, "915")
select output(user)
حالا میتوانیم Key مورد نظر در دیکشنری را هم در Query به شکل زیر دخیل کنیم:
app.FirstName,
app.LastName,
*key = u.ActiveInApps.Select(a => a.Key)
و در ادامه با استفاده از متد Search، این فیلد را که به کلید دیکشنری اشاره می‌کند، محدود کرده و بعد از آن Query خود را اجرا میکنیم:
query = query.Search(u => u.key, "59");
در صورتیکه بجای دیکشنری از آرایه استفاده کرده باشیم هم کدهای ما به همین صورت می‌باشد با کمی تغییرات مربوط به تفاوت List و Dictionary!
اما هنوز Query ما بدرستی کار نمیکند چرا که ویژگی Key در RavenDb ایندکس نشده‌است و نمیتواند این ایندکس را هم تشخیص دهد. دلیل آن هم این است که تنها ویژگی‌هایی که در مرتب سازی (Sort) و یا فیلتر مورد استفاده قرار گیرند، به ایندکس‌ها اضافه می‌شوند. برای حل این مشکل باید بصورت دستی Index خود را در RavenDb بسازیم. این کار با ارث بری از کلاس پایه‌ی AbstractIndexCreationTask شروع می‌شود و مدلی را که میخواهیم Index بر روی آن اعمال شود نیز ذکر میکنیم و بعد از آن در سازنده‌ی کلاس، Index خود را می‌سازیم:
public class User_MyIndex : AbstractIndexCreationTask<User>
{
    Map = users => 
                           from u in users
                           from app in u.Apps
                           select new
                           {
                                 Id = u.Id,
                                 PhoneNumber = u.PhoneNumber,
                                 UserName = app.Value.UserName,
                                 FirstName = app.Value.FirstName,
                                 LastName = app.Value.LastName,
                                 IsActive = app.Value.IsActive,
                                 key = app.Key
     };
}
در این ایندکس به ازای هر کاربر، تمام برنامه‌هایی که ثبت شده، بررسی شده و ایندکس می‌شوند. نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که ویژگی‌های ذکر شده فقط به RavenDb نحوه‌ی بازیابی فیلدهای سند را برای Index گذاری می‌گوید و همچنان خروجی این Index از نوع User بوده و تمام سند را بازگشت میدهد و باید از متد Select در صورت نیاز استفاده کنیم. برای اعمال این ایندکس به سمت سرور از متد:
new User_MyIndex().Execute(store);
و برای ارسال چندین Index به سمت سرور از متد:
IndexCreation.CreateIndexes(typeof(User_MyIndex).Assembly, store);
استفاده می‌کنیم. اکنون اگر به Query خود این ایندکس را معرفی کنیم، خروجی ما به‌درستی فقط کاربران برنامه مورد نظر را بر می‌گرداند:
from u in _documentSession.Query<User, User_MyIndex>() ...
کلاس AbstractIndexCreationTask متدهای زیادی برای کنترل دقیق Indexها در اختیار ما قرار میدهد که پرکاربردترین آن‌ها میتوانند متدهای زیر باشند: 
Index : نحوه‌ی Index کردن هر یک از پراپرتی‌ها را مشخص می‌کند.
Store : برای مواقعی کاربرد دارد که شما می‌خواهید مقدار Index شده را برای دسترسی سریع‌تر همرا با Index ذخیره کنید.
LoadDocument: این متد Id یا لیستی از Idها را به عنوان ورودی گرفته و سند مورد نظر را بازیابی می‌کند. زمانیکه میخواهیم اسناد مرتبط را همراه با سند، Index کنیم کاربرد دارد. برای مثال وقتی میخواهیم Addressهای کاربر را که در سندی جداگانه قرار دارند، به همراه اطلاعات او در Index شرکت دهیم:
select new
{
      ...
      key = aia.Key,
      Address = LoadDocument<Address>(aia.Value.AddressId),
      // City = LoadDocument<Address>(aia.Value.AddressId).City,
};
و برای Indexکردن لیستی از اسناد مرتبط به صورت زیر از LoadDocument استفاده میکنیم:
Message = app.Messages.Select(m => LoadDocument<Message>(m).Content)
* زمانی که میخواهید کلید یک Dictionary را Index کنید و میخواهید نام فیلد آن را key قرار دهید باید از k کوچک استفاده کنید؛ چرا که Key، جزء کلمات رزرو شده‌ی RavenDb می‌باشد.

DocumentQuery
دسترسی بیشتری را بر روی Query ارسالی به سمت سرور به ما می‌دهد؛ اما  strongly typed  نیست. برای مثال Query بالا را به این صورت میتوانیم با DocumentQuery پیاده کنیم:
var users = _documentSession.Advanced.AsyncDocumentQuery<User, User_MyIndex>()
      .WhereStartsWith(nameof(AppUser.PhoneNumber), "915")
      .WhereEquals("key", appCode, exact: true)
      .SelectFields<AppUserModel>(new[] { $"Apps[{appCode}].FirstName", $"Apps[{appCode}].LastName" })
      .ToListAsync();
متدهای DocumentQuery بسیار متنوع هستند و میتوانید لیست آن‌ها را در اینجا مشاهده کنید.

MoreLikeThis (اسناد شبیه)
از رایج‌ترین کارهایی که در وب سایت‌های مطرح دیده می‌شود نمایش مطالب مرتبط با مطلب جاری می‌باشد و از آنجایی که RavenDb از Lucene.NET برای ایندکس کردن اسناد استفاده می‌کند، میتواند براحتی از MoreLikeThis موجود در پروژه‌ی Contrib آن استفاده نماید.
مدل زیر را در نظر بگیرید:
public class Post
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Content { get; set; }
        public string Title { get; set; }

        public List<string> Tags { get; set; }
        public string WriterName { get; set; }
        public string WriterId { get; set; }
    }
برای استفاده از MoreLikeThis باید ابتدا محتویات مطلب خود را با استفاده از StandardAnalyzer ایندکس گذاری کنیم. همانطور که گفته شد، برای Index کردن یک سند از کد زیر میتوانیم استفاده کنیم. با این تفاوت که نحوه‌ی آنالیز سند را نیز مشخص میکنیم:
public class Post_ByContent : AbstractIndexCreationTask<Post>
{
    public Post_ByContent()
    {
        Map = posts=> from post in posts
                      select new
                      {
                          post.Content
                      };

        Analyzers.Add(p => p.Content, "StandardAnalyzer");
    }
}
از این ایندکس در Query به همراه متد MoreLikeThis استفاده میکنیم:
List<Post> posts = _documentSession
    .Query<Post, Post_ByContent>()
    .MoreLikeThis(builder => builder
        .UsingDocument(p => p.Id == "posts/59-A")
        .WithOptions(new MoreLikeThisOptions
        {
            Fields = new[] { nameof(Post.Content) },
            StopWordsDocumentId = "appConfig/StopWords"
        }))
    .ToList();
ابتدا سندی را که میخواهیم اسناد شبیه به آن بازیابی شود، معرفی میکنیم. به اینصورت بررسی بر روی تمام فیلدهای Indexگذاری شده اعمال می‌شود. اگر بخواهیم تنظیماتی را به متد اضافه کنیم از MoreLikeThisOptions استفاده میکنیم. حداقل تنظیمات میتواند معرفی نام فیلد مورد نظر برای کاهش بار سرور و همچنین معرفی سندی که StopWordهای ما در آن قرار دارد، باشد. می‌توانید در مورد StopWordها و کاربرد آن در Lucene از این مقاله استفاده کنید. 
مطالب دوره‌ها
معرفی Aspect oriented programming
AOP یا Aspect oriented programming چیست؟

AOP یکی از فناوری‌های مرتبط با توسعه نرم افزار محسوب می‌شود که توسط آن می‌توان اعمال مشترک و متداول موجود در برنامه را در یک یا چند ماژول مختلف قرار داد (که به آن‌ها Aspects نیز گفته می‌شود) و سپس آن‌ها را به مکان‌های مختلفی در برنامه متصل ساخت. عموما Aspects، قابلیت‌هایی را که قسمت عمده‌ای از برنامه را تحت پوشش قرار می‌دهند، کپسوله می‌کنند. اصطلاحا به این نوع قابلیت‌های مشترک، تکراری و پراکنده مورد نیاز در قسمت‌های مختلف برنامه، Cross cutting concerns نیز گفته می‌شود؛ مانند اعمال ثبت وقایع سیستم، امنیت، مدیریت تراکنش‌ها و امثال آن. با قرار دادن این نیازها در Aspects مجزا، می‌توان برنامه‌ای را تشکیل داد که از کدهای تکراری عاری است.


مثالی از کدهای تکراری پراکنده در برنامه

به برنامه ذیل و قسمت‌های مختلف ثبت وقایع آن دقت کنید:
using System;

namespace AOP00
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Log.Debug("Program has started.");
            //.....
            try
            {

            }
            catch (Exception ex)
            {
                Log.Error(ex);
                throw;
            }
            finally
            {
                //.....
                Log.Debug("Program has ended.");
            }
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، حجم بالایی از کدهای تکراری ثبت وقایع، تنها در قسمت کوچکی از برنامه تدارک دیده شده‌اند. این مساله نقض اصل DRY یا Don't repeat yourself است. کاری که برای رفع این مشکل قرار است انجام دهیم، استفاده از AOP و کپسوله سازی اعمال تکراری و سپس اتصال آن به قسمت‌های مختلف برنامه است.


معرفی Aspects و مزایای استفاده از آن‌ها

همانطور که عنوان شد اولین گام در AOP، کپسوله سازی کدهای تکراری است که اصطلاحا یک Aspect را تشکیل می‌دهند. بنابراین هر Aspect صرفا یک محصور کننده قابلیتی خاص و تکراری در برنامه است. این Aspect باید اصل SRP یا Single responsibility principle (تک مسئولیتی) را رعایت کند. برای اتصال یک Aspect به قطعه‌های مختلف کدهای برنامه از الگوی طراحی تزئین کننده یا Decorator pattern استفاده می‌شود. به این ترتیب که این Aspect خاص قرار است قسمتی از کدهای برنامه را تزئین کند. همچنین در این حالت، open closed principle نیز بهتر رعایت خواهد گردید. از این جهت که کدهای تکراری برنامه، به Aspects منتقل شده‌اند و دیگر نیازی نیست برای تغییر آن‌ها، کدهای قسمت‌های مختلف را تغییر داد (کدهای برنامه باز خواهند بود برای توسعه و بسته برای تغییر). بنابراین با استفاده از Aspects، به یک طراحی شیء‌گرای بهتر نیز دست خواهیم یافت.


مراحل اجرای یک Aspect

هر Aspect برای تزئین یا اتصال به قسمت‌های مختلف برنامه، یک طول عمر کاری مشخص را طی می‌کند:
الف) مرحله OnStart
        public User GetUserById(int id)
        {
            if (Cache.ExistsFor(id))
            {
                return Cache[id];
            }
            else
            {
                var user = LoadFromDb(id);
                Cache.AddFor("User", id, user);
                return user;
            }
        }
مرحله اول اجرای یک Aspect، در آغاز کار قطعه‌ای است که قرار است آن‌را مزین کند. بنابراین بلافاصله قبل از اجرای کدی، برای مثال در یک متد، قادر خواهیم بود تا قطعه کد موجود در Aspect ایی را فراخوانی و اجرا کنیم.
برای مثال در متد GetUserById، پیش از اینکه کار به مراجعه به بانک اطلاعاتی برسد، ابتدا وضعیت کش سیستم بررسی می‌شود. بنابراین در این مثال می‌توان قسمت بررسی کش را به یک Aspect مجزا منتقل ساخته و در صورتیکه اطلاعاتی موجود بود، بازگشت داده شود؛ در غیر اینصورت مجوز اجرای ادامه کدها صادر گردد.

ب) مرحله OnSuccess
مرحله OnSuccess زمانی اجرا می‌شود که اجرای یک متد بدون بروز استثنایی خاتمه یافته است.

ج) مرحله OnExit
مرحله OnExit همانند مرحله OnSuccess است؛ با این تفاوت که مرحله OnSuccess در صورت بروز استثنایی در کدها اجرا نخواهد شد اما مرحله OnExit همواره در پایان کار یک متد فراخوانی می‌گردد.

د) مرحله OnError
مرحله OnError در طول عمر یک Aspect، در زمان بروز استثنایی رخ می‌دهد. برای مثال به این ترتیب می‌توان قسمت ثبت وقایع بروز استثناهای سیستم را کلا به یک Aspect مشخص انتقال داده و حجم کدهای تکراری را به این ترتیب به شدت کاهش داد.



انواع مختلف AOP

تا اینجا شاید این سؤال برای شما پیش آمده باشد که خوب! جالب است! اما چطور می‌خواهید در مراحلی که یاد شد، دخالت کرده و قطعه کدی را تزریق کنید؟
در AOP دو روش متداول کلی برای انجام اعمال تزریق کد وجود دارند:
1) استفاده از Interceptors
به کمک Interceptors، فرآیند فراخوانی متدها و خواص یک کلاس، تحت کنترل و نظارت قرار خواهند گرفت. برای انجام این امر، عموما از IOC Containers استفاده می‌شود (Inversion of control). احتمالا تا کنون از این کتابخانه‌ها تنها برای تزریق وابستگی‌های برنامه خود کمک گرفته‌اید و از سایر توانمندی‌های آن‌ها آنچنان استفاده‌ای نکرده‌اید. در این حالت، زمانیکه یک IOC Container کار وهله سازی کلاس خاصی را انجام می‌دهد، در همین حین می‌تواند مراحل یاد شده شروع، پایان و خطای متدها یا فراخوانی‌های خواص را نیز تحت نظر قرار داده و به این ترتیب مصرف کننده امکان تزریق کدهایی را در این مکان‌ها خواهد یافت.
مزیت مهم استفاده از Interceptors، عدم نیاز به کامپایل و یا تغییر ثانویه اسمبلی‌های موجود برای تغییری در کدهای آن‌ها است (برای تزریق نواحی تحت کنترل قرار دادن اعمال) و تمام کارها به صورت خودکار در زمان اجرای برنامه مدیریت می‌گردند.

2) بهره گیری از فناوری IL Code Weaving
در فناوی IL Code Weaving، ابتدا برنامه و ماژول‌های آن به نحو متداولی کامپایل و تبدیل به dll یا exe خواهند شد. سپس این dllها و فایل‌های اجرایی به پردازشگر ثانویه یک فریم ورک AOP برای تغییر و تزریق کدها سپرده خواهند شد. برای مثال در این حالت، کدهای سطح پایین IL مرتبط با مراحل مختلف اجرای یک Aspect، تولید و به اسمبلی‌های نهایی برنامه تزریق می‌شوند. اکنون به dll یا فایل اجرایی جدیدی خواهیم رسید که علاوه بر کدهای اصلی برنامه، حاوی کدهای تزریق شده تمام Aspects تعریف شده نیز هستند.
اشتراک‌ها
خلاصه تجربیات یک نویسنده‌ی فنی پس از 8 سال

- شما عالم به مطلب خود هستید، بنابراین سطح آن‌را باید برای خواننده‌ی غیرمطلع تنظیم کنید.
- قبل از شروع کردن به کد نویسی و ارائه‌ی راه حلی، کمی توضیح دهید که چرا دارید اینکار را انجام می‌دهید. ابتدا باید نیازی را خلق کنید.
- اگر زمان مطالعه‌ی مطلب شما به بیش از 4 دقیقه برسد، شانس خوانده شدن آن زیر 40 درصد خواهد بود.
- ارائه تصاویر مرتبط با بحث را فراموش نکنید. یک تصویر بهتر است از هزاران کلمه.

خلاصه تجربیات یک نویسنده‌ی فنی پس از 8 سال
مطالب
بررسی فرمت کوکی‌های ASP.NET Identity
فرمت کوکی‌های ASP.NET Identity از پروژه‌ی سورس باز Katana دریافت شده‌است و تولید آن پس از لاگین کاربر، شامل مراحل زیر می‌باشد:
1- با استفاده از کلاس ApplicationUser، شیء ClaimsPrincipal را تولید می‌کند.
2- به این ClaimsPrincipal اطلاعاتی مانند ApplicationUser.Id و SecurityStamp اضافه می‌شوند.
3- در ادامه، ClaimsPrincipal به OWIN و کلاس CookieAuthenticationHandler آن ارسال می‌شود.
4- کار کلاس CookieAuthenticationHandler، تولید و تنظیم اطلاعاتی مانند تاریخ صدور کوکی، تاریخ انقضای آن، نوع کوکی، مانند ماندگار بودن یا امن بودن (HTTPS) و امثال آن است. حاصل این مراحله، تولید یک AuthenticationTicket است.
5- در آخر، AuthenticationTicket و  ClaimsPrincipal به کلاس SecureDataFormat، برای ابتدا، serialize شدن اشیاء، رمزنگاری و در نهایت تبدیل آن‌ها به فرمت base64، ارسال می‌شوند.

جزئیات تکمیلی مرحله‌ی آخر آن نیز به این ترتیب است:
AuthenticationTicket با استفاده از کلاس TicketSerializer سریالایز می‌شود. پس از آن یک memory stream تشکیل شده و اطلاعات ClaimsIdentity و AuthenticationTicket سریالایز شده به آن ارسال می‌شوند. این memory stream با استفاده از الگوریتم GZip فشرده شده و برای پردازش بیشتر بازگشت داده می‌شود. مرحله‌ی بعد، رمزنگاری اطلاعات فشرده سازی شده‌است. برای این منظور از کلاس DpapiDataProtector دات نت استفاده می‌کنند. پس از رمزنگاری، استریم نهایی با فرمت base64 برای درج در HTTP Response آماده خواهد شد.

سؤال: چرا کوکی‌‌های یک کاربر معین لاگین شده‌ی توسط ASP.NET Identity، در مرورگرهای مختلف متفاوت است؟
هرچند اطلاعاتی مانند ApplicationUser.Id و SecurityStamp برای یک کاربر، در مرورگرهای مختلف یکسان هستند، اما در مرحله‌ی چهارم، ذکر شد که AuthenticationTicket دارای اطلاعات بیشتری مانند زمان تولید کوکی نیز هست. بنابراین اطلاعات نهایی رمزنگاری شده‌ی در این حالت که در زمان‌های مختلفی تولید شده‌اند، یکسان نخواهند بود.

سؤال: در ساب دومین‌های مختلف دومین مشخصی، چندین برنامه‌ی مختلف نصب شده‌اند. چگونه می‌توان از یک سیستم لاگین ASP.NET Identity برای تمام آن‌ها استفاده کرد؟
برای این منظور نیاز هست خاصیت CookieDomain را به صورت صریح مقدار دهی کرد. برای اینکار فایل Startup.Auth.cs را گشوده و  CookieAuthenticationOptions را تنظیم کنید:
var cookieAuthenticationOptions = new CookieAuthenticationOptions
{
    AuthenticationType  = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
    LoginPath           = new PathString("/Account/Login"),
    CookieDomain        = ".mydomain.com"
};
البته کار به همینجا ختم نمی‌شود. پس از آن نیاز است به ازای تمام دومین‌های موجود، یک machine key مشخص تنظیم شود. از این جهت که در مرحله‌ی پنجم تولید کوکی، کلاس DpapiDataProtector دات نت، از machine key موجود، برای رمزنگاری اطلاعات استفاده می‌کند و اگر این machine key، به ازای برنامه‌های مختلف متفاوت باشد، کوکی تولید شده، قابل رمزگشایی و استفاده نخواهد بود.
برای اینکار به کنسول IIS مراجعه کرده و گزینه‌ی machine key آن‌را بیابید. در این قسمت بر روی generate keys کلیک کرده و اطلاعات تولیدی را باید به تمام web.config‌های موجود کپی کنید:
 <machineKey
  validationKey="DAD9E2B0F9..."
  decryptionKey="ADD1C39C02..."
  validation="SHA1"
  decryption="AES"
/>

سؤال: برنامه‌های مختلفی بر روی یک دومین نصب هستند، اما قصد نداریم از سیستم اعتبارسنجی یکپارچه‌ای برای تمام آن‌ها استفاده کنیم. اما اگر در یکی لاگین کنیم، بلافاصله لاگین در برنامه‌ی دوم منقضی می‌شود، چرا؟
شبیه به همین مساله با Forms Authentication هم وجود دارد. برای رفع آن باید نام کوکی‌های هر برنامه را منحصربفرد کنید و از نام پیش فرض کوکی‌ها استفاده نکنید تا بر روی یکدیگر بازنویسی نشوند. برای اینکار خاصیت CookieName شیء CookieAuthenticationOptions را جداگانه مقدار دهی کنید:
 CookieName = "my-very-own-cookie-name"

سؤال: لاگین انجام شده‌ی در برنامه‌ای که از ASP.NET Identity استفاده می‌کند، زود منقضی می‌شود؛ چرا؟
برای تنظیم صریح زمان انقضای کوکی ASP.NET Identity نیاز است خاصیت ExpireTimeSpan آن‌را مقدار دهی کنید:
 app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions
{
     ExpireTimeSpan = TimeSpan.FromHours(24.0),
});

سؤال: کاربر سیستم ASP.NET Identity از سیستم خارج شده‌است (log off کرده) ولی هنوز می‌توان از کوکی پیشین او برای اعتبارسنجی مجدد استفاده کرد. چطور می‌توان این نقیصه‌ی امنیتی را برطرف کرد؟
مشکل از اینجا است:
   public ActionResult LogOff()
  {
      AuthenticationManager.SignOut();
      return RedirectToAction("Index", "Home");
  }
در مثال رسمی ASP.NET Identity یک چنین کدی برای خروج از سیستم ارائه شده‌است. نمونه‌ی امن‌تر آن به صورت زیر است:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> LogOff()
{
    var user = await UserManager.FindByNameAsync(User.Identity.Name);
    AuthenticationManager.SignOut(DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie);
    await UserManager.UpdateSecurityStampAsync(user.Id);
    return RedirectToAction("Login", "Account");
}
در اینجا علاوه بر عدم استفاده‌ی از متد بدون پارامتر SignOut (با توجه به خاصیت AuthenticationType ذکر شده‌ی در CookieAuthenticationOptions)، کار به روز رسانی مجدد SecurityStamp کوکی نیز انجام شده‌است. با این تغییر، کوکی موجود بلا استفاده خواهد شد؛ چون دیگر قابل رمزگشایی نیست.
همچنین بهتر است مقدار validateInterval مربوط به SecurityStampValidator.OnValidateIdentity که به صورت پیش فرض 30 دقیقه است را به مقدار کمتری مانند 5 دقیقه تغییر دهید (تنظیمات OnValidateIdentity مربوط به CookieAuthenticationOptions فایل آغارین برنامه). کار این تنظیم، بررسی اعتبار کوکی، در بازه‌های زمانی مشخص شده‌است.
نظرات مطالب
بررسی بهبودهای ProblemDetails در ASP.NET Core 7x
در ASP.NET Core 8.0 نیز امکان مدیریت استثناءها به صورت سراسری با پیاده‌سازی اینترفیس  IExceptionHandler مسیر شده است:
using Microsoft.AspNetCore.Diagnostics;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

internal sealed class GlobalExceptionHandler : IExceptionHandler
{
    private readonly ILogger<GlobalExceptionHandler> _logger;

    public GlobalExceptionHandler(ILogger<GlobalExceptionHandler> logger)
    {
        _logger = logger;
    }

    public async ValueTask<bool> TryHandleAsync(
        HttpContext context,
        Exception exception,
        CancellationToken cancellationToken = default)
    {
        _logger.LogError(exception, "An unhandled exception has occurred while executing the request.");
        var problemDetails = new ProblemDetails
        {
            Status = StatusCodes.Status500InternalServerError,
            Title = "Server Error",
        };

        context.Response.StatusCode = StatusCodes.Status500InternalServerError;
        await context.Response.WriteAsJsonAsync(problemDetails);

        return true;
    }
}

برای ریجستر کردن آن نیز:
builder.Services.AddExceptionHandler<GlobalExceptionHandler>();
// other code
app.UseExceptionHandler();
مطالب
استفاده از چند Routing در یک پروژه ASP.NET MVC بدون درد و خونریزی

کار کردن با مسیریابی برای یک پروژه ساده ، نیاز به طراحی پیچیده ندارد. مسیریابی پیش فرض موجود در فایل RoutConfig.cs برای کارهای ابتدایی کافیست. اما اگر کمی کار پیچیده شود و صفحات مختلفی با منطق‌های متفاوتی ایجاد کنیم، ممکن است با مشکل روبرو شویم. در MVC5 به کمک دخالت ویژگی‌ها در مسیریابی، کار ساده شده است اما در MVC4 و قبل از آن چه باید کرد؟ پیش از بسط مساله، ابتدا این سوال را پاسخ میدهیم که چگونه صفحه‌ی start پروژه انتخاب میشود؟ 

مسیریابی پیش فرض یک پروژه MVC به شکل زیر است : 

routes.MapRoute(
           name: "Default",
           url: "{controller}/{action}/{id}",
           defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
       );

وقتی یک پروژه MVC را بررسی کنید، مشاهده می‌کنید که در شاخه‌ی اصلی آن، فایل index یا default وجود ندارد و اصولا منطق کار با اکشن‌ها و صدا زدن آنها و دیدن پاسخ‌ها توسط View، این اتفاق را توجیه میکند. پس وقتی درخواستی به سمت شاخه‌ی اصلی ما فرستاده میشود، مسیریابی وارد عمل می‌شود. وقتی پروژه را اجرا میکنید، متد RegisterRoutes از شیءایی که از کلاس RoutingConfig.cs ساخته شده (به فایل global.asax نگاه کنید) فراخوانی می‌شود و شیء Routes از " قالب آدرس " هایی که ما تعیین کرده ایم پُر می‌شود. بخشی از فایل RoutConfig.cs را در تصویر زیر می‌بینیم. 

به Url کد فوق نگاه کنید که در حقیقت آدرسی نسبی است. آدرس ما به طور کامل به شکل زیر قابل تعریف است: 

http://mydomain.com/{controller}/{action}/{id}

واضح است که درخواست اولیه به سایت ما دارای بخش‌های controller و action و بخش اختیاری id نیست. پس به شکل پیشفرض بر اساس آنچه در جلوی خصوصیت defaults نوشته شده است، فراخوانی خواهد شد. یعنی اکشن Index از داخل کنترلر Home صدا زده می‌شود و چون id نداریم، هیچ نوع id به متد (اکشن) index ارسال نخواهد شد.

یک روتینگ دیگر به شکل زیر در بالای کد فوق اضافه کنید : 

routes.MapRoute(
          name: "Default1",
          url: "{controller}/{action}/{id}",
          defaults: new { controller = "News", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
      );

حتما متوجه شدید که اینبار با اجرای پروژه، متد(اکشن) Index از کنترلر News فراخوانی خواهد شد. در حقیقت اولین روتینگ ساخته شده همان چیزیست که Asp.NET MVC پس از دریافت ریکوئست به آن رجوع میکند. دقت کنید که مقدار name در دو MapRouting فوق متفاوت است. 

اما این اسم‌ها(name ها) به چه دردی می‌خورند؟

 قبل از توضیح در این مورد، default1 را از پروژه حذف میکنیم و با همان MapRouting پیش فرض به کار خود ادامه می‌دهیم. ابتدا مروری بر عملکرد MapRouting انجام میدهیم. 

همانطور که می‌دانید برای ایجاد یک لینک از طریق ویوی Razor از چیزی شبیه دستور زیر می‌توانیم استفاده کنیم: 

<a href="@Url.Action("post", "News", new { id = @item.PostName }, null)"> @item.PostTitle </a>

فرض کنید یک سایت خبری داریم و گروه‌های مختلف آن شامل مطالب متفاوتی هستند. کنترلری به نام News ایجاد کرده‌ایم، که دارای یک اکشن به نام post است که نام مطلب را دریافت کرده و یک View به ما برمی‌گرداند. بخش هایی از صفحه اول را در تصاویر زیر می‌بینید. تصویر آخر، بخش پایین صفحه اخبار است، که بوسیله لینک (لینک های) موجود صفحات جابجا میشوند. 

وقتی کد فوق در یک صفحه فراخوانی میشود، کالکشن Routes بررسی می‌شود و لینک مورد نظر، با توجه به ورودی‌های Url.Action ساخته می‌شود. ما یک MapRouting به نام Default در کالکشن Routes داریم، پس Url.Action لینک زیر را می‌سازد: 

http://mydomain.com/news/post/نام-مقاله

استفاده از MapRouting مثل یک جعبه است که ورودی آن مقادیر موجود در Url.Action می‌باشد و آنچه به ما بر می‌گرداند یک آدرس برای فراخوانی اکشن مورد نیاز است. (آخرین پارامتر، null قرار داده شده که برای تعیین نوع پروتکل استفاده میشود که http یا https میتواند باشد.)

برای فراخوانی صفحه‌ی اخبار (لیست اخبار) می‌توانید دستور زیر را بنویسید : 

@Html.ActionLink("اخبار", "Index", "News", null, new { @class="btn btn-success"})

این دستور تگ anchor را نیز می‌سازد و به کمک MapRouting  آدرسی شبیه آدرس زیر را به ما بر می‌گرداند. (به تفاوت دو دستور دقت کنید): 

<a href="/News">اخبار</a>

واضح است که چون MapRouting یک حالت پیش فرض درونی دارد که دارای اکشن دیفالت index است، پس ActionLink اگر ببیند لینکش در صفحه قرار است به شکل /news/index تعریف شود خود بخود بخش index را حذف میکند.

فرض کنید بعد از کلیک روی لینک فوق، اکشن index ، یک آبجکتِ لیستی با 10 خبر آخر، ایجاد میکند. پس ما میخواهیم قابلیت صفحه بندی را برای لیست اخبار فعال کنیم و در هر صفحه 10 مطلب را نمایش دهیم. مشکل از همینجا آغاز میشود. MapRouting فعلی جوابگوی ما نخواهد بود و آدرس را به شکل زیر نمایش میدهد. 

<a href="/News/index?pid=2">صفحه بعد</a>

و آنچه ما در View نوشته‌ایم چیزی شبیه کد زیر است :

@Html.ActionLink("صفحه بعد", "index", "News", new { pid = …. }, null)

مشکلی در ارجاع به صفحات وجود ندارد و با کلیک روی لینک "صفحه بعد" مقدار عدد 2 به اکشن index ارسال میشود و اگر کد نویسی را برای take و skip کردن لیست، درست انجام شده باشد، نتیجه مورد نظر نمایش داده خواهد شد. اما آدرس فوق آدرس زیبایی نیست. اولین فکری که به ذهن برنامه نویس میرسد، ایجاد یک مسیریابی دیگر است. فکر درستیست؛ اما اگر چند بار دیگر این اتفاق بیفتد و در بخش هایی از برنامه نیاز به روتینگ پیدا کنید و روتینگ‌های جدید ایجاد کنید متوجه خواهید شد که مدیریت این MapRouting ‌ها کار خسته کننده و طاقت فرسایی خواهد شد، مخصوصا اگر بدانید که فقط مجاز به استفاده از یک  پارامتر optional در هر MapRouting هستید! دست شما کاملا بسته است. لینک‌های بالای سایت را اصلاح میکنید ولی لینک‌های پایین سایت خراب میشوند و بالعکس.

به هر حال MapRouting زیر را به RoutConfig.cs اضافه میکنیم : 

           routes.MapRoute("PostPaging", "{controller}/{action}/{id}/{pid}",
            defaults: new
            {
                controller = "News",
                action = "Index",
                id = "all",
                pid = UrlParameter.Optional

            }
            );
-  اسم این MapRouting ، دیگر Default نیست.
-  یک پارامتر pid اضافه‌تر از MapRouting اولی دارد.
-   pid به عنوان  یک پارامتر اختیاری تعریف شده است، پس "قالب آدرس" بسیار شبیه مپ روتینگ قبلی است.
-  مقدار id اختیاری نیست، چون قرار است در آینده بتوانیم گروه‌های مختلف موجود در بخش اخبار را صفحه بندی کنیم و قرار نیست پشت سر هم MapRouting ایجاد کنیم و کافیست به جای id اسم گروه را بنویسیم. در حالتیکه اسمی از گروه درلینکهایمان نبرده باشیم به شکل پیشفرض all قرار داده میشود که یعنی کل اخبار مد نظر است. (در اکشن مربوطه باید این تصمیمات را لحاظ کنیم)
-  حتما این MapRouting را بعد از MapRouting اولیه بنویسید، کمی پیشتر، علت این امر توضیح داده شد و گفته شد اولین چیزی که MVC پس از درخواست ما میبیند به عنوان Routing بررسی می‌کند (درخواست اولیه) و چون ساختار  MapRouting فوق تا اندازه ای شبیه ساختار Default MapRouting است ممکن است با فراخوانی سایت مشکل ایجاد شود.
- میتوانید MapRouting
را کمی خاص‌تر هم بنویسیم : 
routes.MapRoute("NewsPaging", "News/index/{id}/{pid}",
            defaults: new
            {
                controller = "News",
                action = "Index",
                id = "all",
                pid = UrlParameter.Optional
            }
            );
اینکار بستگی به پروژه‌ی شما دارد، مپ روتینگ فوق این مزیت را دارد که با مپ روتینگ‌های دیگر به سختی قاطی میشود! یعنی حتا اگر قبل از مپ روتینگ دیفالت نوشته شود برنامه با مشکل مواجه نخواهد شد، چون اصلا شکل درخواست اولیه به سایت، چیزی شبیه این آدرس نیست. اما خاص بودن آن و همچنین نوع بهره گیری از آن با کمک Action یا ActioLink شاید شما را سردرگم خواهد کند.  
اما مشکل این MapRouting ‌ها چیست؟
درخواست به سایت آمده و قرار است سایت بارگذاری شود؛ ترتیب زیر در شیء routes ثبت شده است :  

در صفحه اول ما لینکی به شکل زیر گذاشته ایم : 
@Html.ActionLink("اخبار", "Index", "News", null, new { @class="btn btn-success"})
مشکلی پیش نخواهد آمد. روند فوق تکرار میشود و ActionLink برای ساختن لینک نهایی از MapRouting اول استفاده میکند (بدون اینکه به MapRouting دوم نگاه کند).

در صفحه اخبار، لینک "صفحه بعد" وجود دارد ، آیا این لینک به شکل صحیح نمایش داده میشود؟ خیر! نتیجه کار را ببینید : 
<a href="/News/index?pid=2">صفحه بعد</a>
 علت واضح است، ActionLink اصلا MapRouting دومی را نمی‌بیند و با همان MapRouting اولی لینک فوق را ساخته است. جای MapRouting ‌ها را عوض کنیم؟ مطمئنید با اینکار درخواست مربوط به صفحه اول شما سلامت به مقصد میرسد؟ مطمئنید با اینکار بقیه Action ‌ها و ActionLink ‌های موجود در صفحه اول شما به درستی تبدیل میشوند؟
به نظر میرسد یک طرح دقیق برای آدرس دهی شاید این مسائل را حل کند ولی نه وقت داریم و نه اعصاب. 


دقت کنید ما برای کار با روتینگ با دو مساله مواجه هستیم :
1. ساخته شدن لینک‌ها توسط هلپر‌ها (که از مپ روتینگ‌های ثبت شده ما پیروی میکند)
2. واکنش پروژه به درخواست‌های دریافتی و هدایت آن به اکشن‌های مورد نظر که کاملا به ترتیب ثبت مپ روتینگ‌ها در کالکشن Routes بستگی دارد .


 خوشبختانه یک هلپر به شکل زیر در MVC وجود دارد : 
 @Html.RouteLink("صفحه بعد", "PostPaging", new { action = "cat", controller = "News", id =. .., pid = ...})
مقدار اول متن لینک، مقدار دوم نام MapRouting ،مقدار سوم یک آبجکت است که نوع اکشن و کنترلر و پارامترهای مورد نظر MapRouting را تعیین میکند. به همین سادگی! این پاسخ به همان سوالیست که در ابتدای مقاله مطرح شد. "نام گذاری مپ روتینگ‌ها به چه درد میخورد؟"
نتیجه برای لینک موجود در صفحه اخبار چیزی شبیه شکل زیر خواهد شد :
<a href="/News/cat/all/2">صفحه بعد</a>
چند شکل دیگر از این هلپر را ببینید : 
@Html.RouteLink("اخبار", "Default", new { controller = "news" })

@Html.RouteLink("درباره ما", "pages", new RouteValueDictionary(new { controller="Page", action="Index", pagename="درباره-ما"}), new Dictionary<string, Object> { { "data-toggle", "popover" }, { "data-placement", "top" } })

همانطور که میبینید در RoutLink اولی، اخبار را به کمک MapRouting با نام default بازنویسی میکنیم و نتیجه چیزی شبیه کد زیر خواهد شد : 

<a href="/News">اخبار</a>

در RoutLink دومی اولا از یک RoutValueDictionary به جای یک آبجکت ساده استفاده کرده ایم و مقادیر را به شکل فوق به کنترلر و اکشن و ...نسبت داده ایم ثانیا برای بخش HTML نیز پراپرتی‌ها را به کمک یک دیکشنری ارسال میکنیم، به خاطر وجود "-" در یکی از خواص، راه دیگری غیر از اینکار نداریم.

اما دقت کنید که از یک MapRouting جدید استفاده کردیم که نامش pages است، 

 این MapRoutnig را قبل از دیگر Routing ‌ها می‌نویسیم؟ وسط دو MapRouting قبلی مینویسیم؟ آخر MapRouting ‌ها مینویسیم؟ آیا فرقی میکند؟ اگر سریع بگوییم خــیر! اشتباه کرده ایم. واقعا فرق میکند.

دقت کنید موضوع MapRouting فقط ایجاد یک لینک‌تر و تمیز نیست؛ RoutLink یک لینک تمیز بر اساس مپ روتینگی که نامش برده شده ایجاد میکند اما تضمین نمیکند که با کلیک بر روی لینک به هدف برسیم و به خطای 404 برخورد نکنیم! اگر روی لینک کلیک کنید آدرس شروع به تفسیر شدن میکند و این تفسیر اصلا ربطی به نامی که به RoutLink داده ایم ندارد و ترتیب موجود در کالکشن ایجاد شده در RoutConfig تعیین کننده است.(آبجکت Routes ) اگر MapRouting فوق را در انتهای بقیه بگذاریم صفحه اول لود میشود ولی با کلیک روی "درباره ما" صفحه پیغام خطا خواهد داد.
 باید به یاد داشته باشیم برای اجرای درخواست (کلیک روی لینک)، آنچه برای ASP.NET MVC اهمیت دارد، ترتیب قرار گیری MapRouting ‌ها در RouteRegister است  و ما به کمک RoutLink تنها مشکل ساخت لینک‌ها بر اساس قالب MapRouting مورد نظرمان را حل کردیم و این به ما تضمینی برای هدایت آن لینک به مکان درست را نخواهد داد. 

اگر ترتیب به شکل زیر باشد :

1
2
3
باشد. درخواست اولیه برای بالا آمدن سایت به مشکل برخورد نمی‌کند چون همان مپ روتینگ 1 اجرا میشود. اما مشکل فوق به وجود خواهد آمد و خطای 404 با کلیک بر روی "درباره ما" نمایش داده خواهد شد چون با کلیک روی "درباره ما" مپ روتینگ شماره 1 وارد عمل میشود.

اگر ترتیب به شکل زیر باشد :

3
2
1
آیا اصلا صفحه اول سالم لود خواهد شد؟ خیر! درخواست نسبی " / " (یا به طور کامل http://mydomain.com ) شماره 3 را به خیر پشت سر میگذارد، چون اصلا چیزی به نام page در آدرس وجود ندارد که از این MapRouting بخواهد پیروی کند. اما در شماره 2 گیر می‌افتد چون این فرمت را حفظ کرده است :
"{controller}/{action}/{id}/{pid}"
Pid که اختیاریست (بر اساس قوانین تعریف شده در مپ روتینگ شماره 2) بقیه موارد نیز حالت دیفالت دارند، یعنی اگر تعریف نشده باشند (مثل همین درخواست) خودبخود جایگذاری میشوند. پس به طور کلی صفحه اول ما تغییر می‌کند و اکشن index از کنترلر Home اجرا نمیشود و به جایش اکشن Index از کنترلر News اجرا میشود و صفحه اول را از دست میدهیم و صفحه اخبار را میبینیم! نتیجه اینکه نباید هرگز 2 را قبل از 1 قرار دهیم.
اگر ترتیب به شکل زیر باشد :
3
1
2
این همان چیزیست که مد نظر ماست. اولا 1 قبل از 2 است و صفحه اول برای لود شدن به مشکل برخورد نمیکند.
ثانیا وقتی روی "درباره ما" کلیک میکنیم همان شماره 3 فراخوانی میشود و بقیه مپ روتینگ‌ها اعمال نمیشوند.

تنظیم این مقاله با هدف آموزش صورت گرفته است.  حتما با تفکر و به خاطر سپردن نکات با طرح ریزی ساختار صفحات به کمک کمترین تعداد MapRouting  به بهترین نتایج خواهیم رسید. 

مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش هفتم

DebuggerStepThroughAttribute

ویژگی DebuggerStepThroughAttribute باعث می‌شود که در زمان دیباگ کردن کد، با کلید F11، متدهایی که این ویژگی را دارند، بدون رفتن به داخل متد (همانند دیباگ با کلید F10 عمل می‌کند، به جز زمانی که در داخل متد break point گذاشته باشید) ، تنها اجرا می‌شوند.
به مثال زیر توجه کنید:
class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        DebuggerStepThroughMethod1();
    }

    [DebuggerStepThrough]
    public static void DebuggerStepThroughMethod1()
    {
        Console.WriteLine( "Method 1" );
        DebuggerStepThroughMethod2();
    }

    [DebuggerStepThrough]
    public static void DebuggerStepThroughMethod2()
    {
        Console.WriteLine( "Method 2" );
    }
}
و نتیجه دیباگ با استفاده از F11 به صورت زیر می‌شود:

همانطور که مشاهده می‌کنید برنامه را با کلید F11 اجرا کردم. بعد از ورود به Method1، با زدن کلید F11 دستور بعدی، break point درون Method2 است.

ConditionalAttribute

شما با استفاده از Conditional می توانید اجرای یک متد را به شناساننده پیش پردازشی ( pre-processing identifier ) وابسته کنید. ConditionalAttribute می‌تواند بر روی یک کلاس یا یک متد بکار برده شود.
class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        DebugMode();
    }

    [Conditional("DEBUG")]
    public static void DebugMode()
    {
        Console.WriteLine( "Debug mode" );
    }
}
در صورتی که مثال بالا را در حالت Debug اجرا کنید، خروجی کنسول پیام Debug mode است و در صورتی که در حالت Release اجرا کنید، متد DebugMode اجرا نخواهد شد.
نکته: شما می‌توانید با استفاده از دستور define# (در بیرون از فضای نام) مقدار سفارشی خود را تعریف کنید.
#define ReleaseMode


Flags Enum Attribute

ویژگی Flags برای پوشش فیلدهای بیتی و انجام مقایسه بیتی استفاده می‌شود. از این ویژگی باید برای زمانیکه یک داده شمارشی می‌تواند چندین مقدار را به صورت همزمان داشته باشد، استفاده کرد.
[System.Flags]
public enum Permission
{
    View = 1,
    Insert = 2,
    Update = 4,
    Delete = 8
}
این نکته خیلی مهم است که Flags به صورت خودکار، مقادیر enum را به توان دو نمی‌رساند و شما باید به صورت دستی این مقادیر را تعیین کنید. در صورتیکه مقادیر عددی را تعیین نکنید، enum در عملیات بیتی به درستی کار نخواهد کرد، چرا که مقدار enum از 0 شروع می‌شود و افزایش پیدا می‌کند.  
public static void Main( string[] args )
{
    var permission = ( Permission.View | Permission.Insert ).ToString();
    Console.WriteLine( permission ); // Displays ‘View, Insert’

    var userPermission = Permission.View | Permission.Insert | Permission.Update | Permission.Delete;
    // To retrieve the value from property you can do this
    if ( ( userPermission & Permission.Delete ) == Permission.Delete )
    {
        Console.WriteLine( "کاربر دارای مجوز دسترسی به عملیات حذف می‌باشد" );
    }

    // In .NET 4 and later
    Console.WriteLine( userPermission.HasFlag( Permission.Delete )
                            ? "کاربر دارای مجوز دسترسی به عملیات حذف می‌باشد"
                            : "کاربر مجوز دسترسی به عملیات حذف را ندارد");
}

نکته: در صورتیکه مقداری را برای enum تعریف کرده باشید، نمی‌توانید آن را با مقدار 0 مشخص کنید (در زمانی که ویژگی flags را بر روی enum اضافه کرده باشید)، چرا که با استفاده از عملیات بیتی AND نمی‌توانید دارا بودن آن مقدار را تست کنید و همیشه نتیجه صفر خواهد بود.


Dynamically Compile and Execute C# Code

CodeDOM

با استفاده از CodeDOM می‌توانید یک سورس کد را به صورت یک فایل اسمبلی کامپایل و ذخیره کنید.
public static void Main( string[] args )
{
    var sourceCode = @"class DotNetTips
                        {
                            public void Print()
                            {
                                System.Console.WriteLine("".Net Tips"");
                            }
                        }";
    var compiledAssembly = CompileSourceCodeDom( sourceCode );
    ExecuteFromAssembly( compiledAssembly );
}

static Assembly CompileSourceCodeDom( string sourceCode )
{
    CodeDomProvider csharpCodeProvider = new CSharpCodeProvider();
    var cp = new CompilerParameters
                {
                    GenerateExecutable = false
                };
    cp.ReferencedAssemblies.Add( "System.dll" );
    var cr = csharpCodeProvider.CompileAssemblyFromSource( cp,
                                                            sourceCode );
    return cr.CompiledAssembly;
}
همانطور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، متغیر sourceCode حاوی کد مربوط به یک کلاس #C می‌باشد که یک متد Print در آن تعریف شده است.


Roslyn

سکوی کامپایلر دات نت " Roslyn "،  کامپایلرهای متن باز #C و  VB.NET را به همراه APIهای تجزیه و تحلیل کد ارائه کرده است که با استفاده از این APIها می‌توان ابزارهای آنالیز کد جهت استفاده در ویژوال استودیو را ایجاد کرد.

برای استفاده از Roslyn باید این کتابخانه را نصب کنید

Install-Package Microsoft.CodeAnalysis

حال مثال قبل را با استفاده از Roslyn بازنویسی می‌کنیم:

public static void Main(string[] args)
{
    var sourceCode = @"class DotNetTips
                        {
                            public void Print()
                            {
                                System.Console.WriteLine("".Net Tips"");
                            }
                        }";
    var compiledAssembly = CompileSourceRoslyn( sourceCode );
    ExecuteFromAssembly( compiledAssembly );
}

private static Assembly CompileSourceRoslyn(string sourceCode)
{
    using ( var memoryStream = new MemoryStream() )
    {
        var assemblyFileName = string.Concat( Guid.NewGuid().ToString(),
                                                ".dll" );
        var compilation = CSharpCompilation.Create( assemblyFileName,
                                                    new[]
                                                    {
                                                        CSharpSyntaxTree.ParseText( sourceCode )
                                                    },
                                                    new[]
                                                    {
                                                        MetadataReference.CreateFromFile( typeof( object ).Assembly.Location )
                                                    },
                                                    new CSharpCompilationOptions( OutputKind.DynamicallyLinkedLibrary ) );
        compilation.Emit( memoryStream );
        var assembly = Assembly.Load( memoryStream.GetBuffer() );
        return assembly;
    }
}

و جهت فراخوانی اسمبلی ساخته شده به هر دو روش بالا، از کد زیر استفاده می‌کنیم.

static void ExecuteFromAssembly( Assembly assembly )
{
    var helloKittyPrinterType = assembly.GetType( "DotNetTips" );
    var printMethod = helloKittyPrinterType.GetMethod( "Print" );
    var kitty = assembly.CreateInstance( "DotNetTips" );
    printMethod.Invoke( kitty,
                        BindingFlags.InvokeMethod,
                        null,
                        null,
                        CultureInfo.CurrentCulture );
}


بازخوردهای پروژه‌ها
تنظیم پیش فرض "عبارات ریاضی" برای Captcha MVC
زمانی که وارد صفحه Login میشیم با اینکه از مدل MathBuildInfoModel  استفاده کردیم ولی فقط بار اول عبارت ریاضی به ما نمایش میده و زمانی که روی دکمه "تغییر تصویر" کلیک می‌کنیم دیگه این عبارات نمایش داده نمیشه یا به عبارتی Plain Captcha نمایش داده میشه. برای حل این مشکل کافیه کار زیر رو انجام بدید :

تغییر متد زیر :

 function @functionName{
            $('#@id').prop('disabled', true);
            $.post("@Model.RefreshUrl", { @Model.TokenParameterName: $('#@Model.TokenElementId').val() }, function () {
                $('#@id').prop('disabled', false);
            });
            return false;
        }

به متد زیر :

 function @functionName{
            $('#@id').prop('disabled', true);
            $.post("@Model.RefreshUrl", { @Model.TokenParameterName: $('#@Model.TokenElementId').val() ,@Model.MathParamterName: "0"}, function () {
                $('#@id').prop('disabled', false);
            });
            return false;
        }