الگوهای طراحی، سندها و راه حلهای از پیش تعریف شده و تست شدهای برای مسائل و مشکلات روزمرهی برنامه نویسی میباشند که هر روزه ما را درگیر خودشان میکنند. هر چقدر مقیاس پروژه وسیعتر و تعداد کلاسها و اشیاء بزرگتر باشند، درگیری برنامه نویس و چالش برای مرتب سازی و خوانایی برنامه و همچنین بالا بردن کارآیی و امنیت افزونتر میشود. از همین رو استفاده از ساختارهایی تست شده برای سناریوهای یکسان، امری واجب تلقی میشود.
الگوهای طراحی از لحاظ سناریو، به سه گروه عمده تقسیم میشوند:
1- تکوینی: هر چقدر تعداد کلاسها در یک پروژه زیاد شود، به مراتب تعداد اشیاء ساخته شده از آن نیز افزوده شده و پیچیدگی و درگیری نیز افزایش مییابد. راه حلهایی از این دست، تمرکز بر روی مرکزیت دادن به کلاسها با استفاده از رابطها و کپسوله نمودن (پنهان سازی) اشیاء دارد.
2- ساختاری: گاهی در پروژهها پیش میآید که میخواهیم ارتباط بین دو کلاس را تغییر دهیم. از این رو امکان از هم پاشی اجزایِ دیگر پروژه پیش میآید. راه حلهای ساختاری، سعی در حفظ انسجام پروژه در برابر این دست از تغییرات را دارند.
3- رفتاری: گاهی بنا به مصلحت و نیاز مشتری، رفتار یک کلاس میبایستی تغییر نماید. مثلا چنانچه کلاسی برای ارائه صورتحساب داریم و در آن میزان مالیات 30% لحاظ شده است، حال این درصد باید به عددی دیگر تغییر کند و یا پایگاه داده به جای مشاهدهی تعدادِ معدودی گره از درخت، حال میبایست تمام گرهها را ارائه نماید.
الگوی فکتوری:
الگوی فکتوری در دستهء اول قرار میگیرد. من در اینجا به نمونهای از مشکلاتی که این الگو حل مینماید، اشاره میکنم:
فرض کنید یک شرکت بزرگ قصد دارد تا جزییات کامل خرید هر مشتری را با زدن دکمه چاپ ارسال نماید. چنین شرکت بزرگی بر اساس سیاستهای داخلی، بر حسب میزان خرید، مشتریان را به چند گروه مشتری معمولی و مشتری ممتاز تقسیم مینماید. در نتیجه نمایش جزییات برای آنها با احتساب میزان تخفیف و به عنوان مثال تعداد فیلدهایی که برای آنها در نظر گرفته شده است، تفاوت دارد. بنابراین برای هر نوع مشتری یک کلاس وجود دارد.
یک راه این است که با کلیک روی دکمهی چاپ، نوع مشتری تشخیص داده شود و
به ازای نوع مشتری، یک شیء از کلاس مشخص شده برای همان نوع ساخته شود.
// Get Customer Type from Customer click on Print Button int customerType = 0; // Create Object without instantiation object obj; //Instantiate obj according to customer Type if (customerType == 1) { obj = new Customer1(); } else if (customerType == 2) { obj = new Customer2(); } // Problem: // 1: Scattered New Keywords // 2: Client side is aware of Customer Type
همانگونه که مشاهده مینمایید در این سبک کدنویسی غیرحرفهای، مشکلاتی مشهود است که قابل اغماض نیستند. در ابتدا سمت کلاینت دسترسی مستقیم به کلاسها دارد و همانگونه که در شکل بالا قابل مشاهده است کلاینت مستقیما به کلاس وصل است. مشکل دوم عدم پنهان سازی کلاس از دید مشتری است.
راه حل: این مشکل با استفاده از الگوی فکتوری قابل حل است. با استناد به الگوی فکتوری، کلاینت تنها به کلاس فکتوری و یک اینترفیس دسترسی دارد و کلاسهای فکتوری و اینترفیس، حق دسترسی به کلاسهای اصلی برنامه را دارند.
گام نخست: در ابتدا یک class library به نام Interface ساخته و در آن یک کلاس با نام ICustomer می سازیم که متد Report() را معرفی مینماید.
//Interface
namespace Interface { public interface ICustomer { void Report(); } }
گام دوم: یک class library به نام MainClass ساخته و با Add Reference کلاس Interface را اضافه نموده، در آن دو کلاس با نام Customer1, Customer2 میسازیم و using Interface را Import مینماییم. هر دو کلاس از ICustomer ارث میبرند و سپس متد Report() را در هر دو کلاس Implement مینماییم.
// Customer1 using System; using Interface; namespace MainClass { public class Customer1 : ICustomer { public void Report() { Console.WriteLine("این گزارش مخصوص مشتری نوع اول است"); } } } //Customer2 using System; using Interface; namespace MainClass { public class Customer2 : ICustomer { public void Report() { Console.WriteLine("این گزارش مخصوص مشتری نوع دوم است"); } } }
گام سوم: یک class library به نام FactoryClass ساخته و با Add Reference کلاس Interface, MainClass را اضافه نموده، در آن یک کلاس با نام clsFactory می سازیم و using Interface, using MainClass را Import مینماییم. پس از آن یک متد با نام getCustomerType ساخته که ورودی آن نوع مشتری از نوع int است و خروجی آن از نوع Interface-ICustomer و بر اساس کد نوع مشتری object را از کلاس Customer1 و یا Customer2 میسازیم و آن را return می نماییم.
//Factory using System; using Interface; using MainClass; namespace FactoryClass { public class clsFactory { static public ICustomer getCustomerType(int intCustomerType) { ICustomer objCust; if (intCustomerType == 1) { objCust = new Customer1(); } else if (intCustomerType == 2) { objCust = new Customer2(); } else { return null; } return objCust; } } }
گام چهارم (آخر): در قسمت UI Client، کد نوع مشتری را از کاربر دریافت کرده و با Add Reference کلاس Interface, FactoryClass را اضافه نموده (دقت نمایید هیچ دسترسی به کلاسهای اصلی وجود ندارد)، و using Interface, using FactoryClass را Import مینماییم. از clsFactory تابع getCustomerType را فراخوانی نموده (به آن کد نوع مشتری را پاس میدهیم) و خروجی آن را که از نوع اینترفیس است به یک object از نوع ICustomer نسبت میدهیم. سپس از این object متد Report را فراخوانی مینماییم. همانطور که از شکل و کدها مشخص است، هیچ رابطه ای بین UI(Client) و کلاسهای اصلی برقرار نیست.
//UI (Client) using System; using FactoryClass; using Interface; namespace DesignPattern { class Program { static void Main(string[] args) { int intCustomerType = 0; ICustomer objCust; Console.WriteLine("نوع مشتری را وارد نمایید"); intCustomerType = Convert.ToInt16(Console.ReadLine()); objCust = clsFactory.getCustomerType(intCustomerType); objCust.Report(); Console.ReadLine(); } } }
از SQL Server 2008 به بعد، نوع داده جدیدی به نام geography به نوعهای قابل تعریف ستونها اضافه شدهاست. در این نوع ستونها میتوان طول و عرض جغرافیایی یک نقطه را ذخیره کرد و سپس به کمک توابع توکاری از آنها کوئری گرفت.
در اینجا نمونهای از نحوهی تعریف و همچنین مقدار دهی این نوع ستونها را مشاهده میکنید:
CREATE TABLE [Geo]( [id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL, [Location] [geography] NULL ) insert into Geo( Location , long, lat ) values ( geography::STGeomFromText ('POINT(-121.527200 45.712113)', 4326))
در اینجا متدهای توکار دیگری مانند geography::STDistance برای یافتن فاصله مستقیم بین نقاط نیز ارائه شدهاند. خروجی آن بر حسب متر است.
پشتیبانی از Spatial Data در Entity framework
پشتیبانی از نوع مخصوص geography، در EF 5 توسط نوع دادهای DbGeography ارائه شد. این نوع دادهای immutable است. به این معنا که پس از نمونه سازی، دیگر مقدار آن قابل تغییر نیست.
در اینجا برای نمونه مدلی را مشاهده میکنید که از نوع دادهای DbGeography استفاده میکند:
using System.Data.Entity.Spatial; namespace EFGeoTests.Models { public class GeoLocation { public int Id { get; set; } public DbGeography Location { get; set; } public string Name { get; set; } public string Type { get; set; } public override string ToString() { return string.Format("Name:{0}, Location:{1}", Name, Location); } } }
using System; using System.Data.Entity; using EFGeoTests.Models; namespace EFGeoTests.Config { public class MyContext : DbContext { public DbSet<GeoLocation> GeoLocations { get; set; } public MyContext() : base("Connection1") { this.Database.Log = sql => Console.Write(sql); } } }
private static DbGeography createPoint(double longitude, double latitude, int coordinateSystemId = 4326) { var text = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture.NumberFormat,"POINT({0} {1})", longitude, latitude); return DbGeography.PointFromText(text, coordinateSystemId); }
تهیه منبع دادهی جغرافیایی
برای تدارک یک مثال واقعی جغرافیایی، نیاز به اطلاعاتی دقیق داریم. این نوع اطلاعات عموما توسط یک سری فایل مخصوص به نام Shapefiles که حاوی اطلاعات برداری جغرافیایی هستند ارائه میشوند. برای نمونه اطلاعات جغرافیایی به روز ایران را از آدرس ذیل میتوانید دریافت کنید:
http://download.geofabrik.de/asia/iran.html
http://download.geofabrik.de/asia/iran-latest.shp.zip
پس از دریافت این فایل، به تعدادی فایل با پسوندهای shp، shx و dbf خواهیم رسید.
فایلهای shp بیانگر فرمت اشکال ذخیره شده هستند. فایلهای shx یک سری ایندکس بوده و فایلهای dbf از نوع بانک اطلاعاتی dBase IV میباشند.
همچنین اگر فایلهای prj را باز کنید، یک چنین اطلاعاتی در آن موجودند:
GEOGCS["GCS_WGS_1984",DATUM["D_WGS_1984",SPHEROID["WGS_1984",6378137,298.257223563]],PRIMEM["Greenwich",0],UNIT["Degree",0.017453292519943295]]
خواندن فایلهای shp در دات نت
پس از دریافت فایلهای shp و بانکهای اطلاعاتی مرتبط با اطلاعات جغرافیایی ایران، اکنون نوبت به پردازش این فایلهای مخصوص با فرمت بانک اطلاعاتی فاکس پرو مانند، رسیدهاست. برای این منظور میتوان از پروژهی سورس باز ذیل استفاده کرد:
این پروژه در خواندن فایلهای shp بدون نقص عمل میکند اما توانایی خواندن نامهای فارسی وارد شده در این نوع بانکهای اطلاعاتی را ندارد. برای رفع این مشکل، سورس آن را از Codeplex دریافت کنید. سپس فایل Shapefile.cs را گشوده و ابتدای خاصیت Current آنرا به نحو ذیل تغییر دهید:
/// <summary> /// Gets the current shape in the collection /// </summary> public Shape Current { get { if (_disposed) throw new ObjectDisposedException("Shapefile"); if (!_opened) throw new InvalidOperationException("Shapefile not open."); // get the metadata StringDictionary metadata = null; if (!RawMetadataOnly) { metadata = new StringDictionary(); for (int i = 0; i < _dbReader.FieldCount; i++) { string value = _dbReader.GetValue(i).ToString(); if (_dbReader.GetDataTypeName(i) == "DBTYPE_WVARCHAR") { // برای نمایش متون فارسی نیاز است value = Encoding.UTF8.GetString(Encoding.GetEncoding(720).GetBytes(value)); } metadata.Add(_dbReader.GetName(i), value); } }
using System.Collections.Generic; using System.Linq; using Catfood.Shapefile; namespace EFGeoTests { public class MapPoint { public Dictionary<string, string> Metadata { set; get; } public double X { set; get; } public double Y { set; get; } } public static class ShapeReader { public static IList<MapPoint> ReadShapeFile(string path) { var results = new List<MapPoint>(); using (var shapefile = new Shapefile(path)) { foreach (var shape in shapefile) { if (shape.Type != ShapeType.Point) continue; var shapePoint = shape as ShapePoint; if (shapePoint == null) continue; var metadataNames = shape.GetMetadataNames(); if(!metadataNames.Any()) continue; var metadata = new Dictionary<string, string>(); foreach (var metadataName in metadataNames) { metadata.Add(metadataName,shape.GetMetadata(metadataName)); } results.Add(new MapPoint { Metadata = metadata, X = shapePoint.Point.X, Y = shapePoint.Point.Y }); } } return results; } } }
افزودن اطلاعات جغرافیایی به بانک اطلاعاتی SQL Server به کمک Entity framework
فایل places.shp را در مجموعه فایلهایی که در ابتدای بحث عنوان شدند، میتوانید مشاهده کنید. قصد داریم اطلاعات نقاط آنرا به مدل GeoLocation انتساب داده و سپس ذخیره کنیم:
var points = ShapeReader.ReadShapeFile("IranShapeFiles\\places.shp"); using (var context = new MyContext()) { context.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false; context.Configuration.ProxyCreationEnabled = false; context.Configuration.ValidateOnSaveEnabled = false; if (context.GeoLocations.Any()) return; foreach (var point in points) { context.GeoLocations.Add(new GeoLocation { Name = point.Metadata["name"], Type = point.Metadata["type"], Location = createPoint(point.X, point.Y) }); } context.SaveChanges(); }
در فایلهای مرتبط با places.shp، متادیتا name، معادل نام شهرهای ایران است و type آن بیانگر شهر، روستا و امثال آن میباشد.
پس از اینکه اطلاعات مکانهای ایران، در SQL Server ذخیره شدند، نمایش بصری آنها را در management studio نیز میتوان مشاهده کرد:
کوئری گرفتن از اطلاعات جغرافیایی
فرض کنید میخواهیم مکانهایی را با فاصله کمتر از 5 کیلومتر از تهران پیدا کنیم:
var tehran = createPoint(51.4179604, 35.6884243); using (var context = new MyContext()) { // find any locations within 5 kilometers ordered by distance var locations = context.GeoLocations .Where(loc => loc.Location.Distance(tehran) < 5000) .OrderBy(loc => loc.Location.Distance(tehran)) .ToList(); foreach (var location in locations) { Console.WriteLine(location.Name); } }
و یا اگر بخواهیم دقیقا بر اساس مختصات یک نقطه، مکانی را بیابیم، میتوان از متد SpatialEquals استفاده کرد:
var tehran = createPoint(51.4179604, 35.6884243); using (var context = new MyContext()) { // find any locations within 5 kilometers ordered by distance var tehranLocation = context.GeoLocations.FirstOrDefault(loc => loc.Location.SpatialEquals(tehran)); if (tehranLocation != null) { Console.WriteLine(tehranLocation.Type); } }
کدهای کامل این مثال را از اینجا میتوانید دریافت کنید:
EFGeoTests.zip
EF Code First #8
ادامه بحث بررسی جزئیات نحوه نگاشت کلاسها به جداول، توسط EF Code first
استفاده از Viewهای SQL Server در EF Code first
از Viewها عموما همانند یک جدول فقط خواندنی استفاده میشود. بنابراین نحوه نگاشت اطلاعات یک کلاس به یک View دقیقا همانند نحوه نگاشت اطلاعات یک کلاس به یک جدول است و تمام نکاتی که تا کنون بررسی شدند، در اینجا نیز صادق است. اما ...
الف) بر اساس تنظیمات توکار EF Code first، نام مفرد کلاسها، حین نگاشت به جداول، تبدیل به اسم جمع میشوند. بنابراین اگر View ما در سمت بانک اطلاعاتی چنین تعریفی دارد:
Create VIEW EmployeesView
AS
SELECT id,
FirstName
FROM Employees
در سمت کدهای برنامه نیاز است به این شکل تعریف شود:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample04.Models
{
[Table("EmployeesView")]
public class EmployeesView
{
public int Id { set; get; }
public string FirstName { set; get; }
}
}
در اینجا به کمک ویژگی Table، نام دقیق این View را در بانک اطلاعاتی مشخص کردهایم. به این ترتیب تنظیمات توکار EF بازنویسی خواهد شد و دیگر به دنبال EmployeesViews نخواهد گشت؛ یا جدول متناظر با آنرا به صورت خودکار ایجاد نخواهد کرد.
ب) View شما نیاز است دارای یک فیلد Primary key نیز باشد.
ج) اگر از مهاجرت خودکار توسط MigrateDatabaseToLatestVersion استفاده کنیم، پیغام خطای زیر را دریافت خواهیم کرد:
There is already an object named 'EmployeesView' in the database.
علت این است که هنوز جدول dbo.__MigrationHistory از وجود آن مطلع نشده است، زیرا یک View، خارج از برنامه و در سمت بانک اطلاعاتی اضافه میشود.
برای حل این مشکل میتوان همانطور که در قسمتهای قبل نیز عنوان شد، EF را طوری تنظیم کرد تا کاری با بانک اطلاعاتی نداشته باشد:
Database.SetInitializer<Sample04Context>(null);
به این ترتیب EmployeesView در همین لحظه قابل استفاده است.
و یا به حالت امن مهاجرت دستی سوئیچ کنید:
Add-Migration Init -IgnoreChanges
Update-Database
پارامتر IgnoreChanges سبب میشود تا متدهای Up و Down کلاس مهاجرت تولید شده، خالی باشد. یعنی زمانیکه دستور Update-Database انجام میشود، نه Viewایی دراپ خواهد شد و نه جدول اضافهای ایجاد میگردد. فقط جدول dbo.__MigrationHistory به روز میشود که هدف اصلی ما نیز همین است.
همچنین در این حالت کنترل کاملی بر روی کلاسهای Up و Down وجود دارد. میتوان CreateTable اضافی را به سادگی از این کلاسها حذف کرد.
ضمن اینکه باید دقت داشت یکی از اهداف کار با ORMs، فراهم شدن امکان استفاده از بانکهای اطلاعاتی مختلف، بدون اعمال تغییری در کدهای برنامه میباشد (فقط تغییر کانکشن استرینگ، به علاوه تعیین Provider جدید، باید جهت این مهاجرت کفایت کند). بنابراین اگر از View استفاده میکنید، این برنامه به SQL Server گره خواهد خورد و دیگر از سایر بانکهای اطلاعاتی که از این مفهوم پشتیبانی نمیکنند، نمیتوان به سادگی استفاده کرد.
استفاده از فیلدهای XML اس کیوال سرور
در حال حاضر پشتیبانی توکاری توسط EF Code first از فیلدهای ویژه XML اس کیوال سرور وجود ندارد؛ اما استفاده از آنها با رعایت چند نکته ساده، به نحو زیر است:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Xml.Linq;
namespace EF_Sample04.Models
{
public class MyXMLTable
{
public int Id { get; set; }
[Column(TypeName = "xml")]
public string XmlValue { get; set; }
[NotMapped]
public XElement XmlValueWrapper
{
get { return XElement.Parse(XmlValue); }
set { XmlValue = value.ToString(); }
}
}
}
در اینجا توسط TypeName ویژگی Column، نوع توکار xml مشخص شده است. این فیلد در طرف کدهای کلاسهای برنامه، به صورت string تعریف میشود. سپس اگر نیاز بود به این خاصیت توسط LINQ to XML دسترسی یافت، میتوان یک فیلد محاسباتی را همانند خاصیت XmlValueWrapper فوق تعریف کرد. نکته دیگری را که باید به آن دقت داشت، استفاده از ویژگی NotMapped میباشد، تا EF سعی نکند خاصیتی از نوع XElement را (یک CLR Property) به بانک اطلاعاتی نگاشت کند.
و همچنین اگر علاقمند هستید که این قابلیت به صورت توکار اضافه شود، میتوانید اینجا رای دهید!
نحوه تعریف Composite keys در EF Code first
کلاس نوع فعالیت زیر را درنظر بگیرید:
namespace EF_Sample04.Models
{
public class ActivityType
{
public int UserId { set; get; }
public int ActivityID { get; set; }
}
}
در جدول متناظر با این کلاس، نباید دو رکورد تکراری حاوی شماره کاربری و شماره فعالیت یکسانی باهم وجود داشته باشند. بنابراین بهتر است بر روی این دو فیلد، یک کلید ترکیبی تعریف کرد:
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample04.Models;
namespace EF_Sample04.Mappings
{
public class ActivityTypeConfig : EntityTypeConfiguration<ActivityType>
{
public ActivityTypeConfig()
{
this.HasKey(x => new { x.ActivityID, x.UserId });
}
}
}
در اینجا نحوه معرفی بیش از یک کلید را در متد HasKey ملاحظه میکنید.
یک نکته:
اینبار اگر سعی کنیم مثلا از متد db.ActivityTypes.Find با یک پارامتر استفاده کنیم، پیغام خطای «The number of primary key values passed must match number of primary key values defined on the entity» را دریافت خواهیم کرد. برای رفع آن باید هر دو کلید، در این متد قید شوند:
var activity1 = db.ActivityTypes.Find(4, 1);
ترتیب آنها هم بر اساس ترتیبی که در کلاس ActivityTypeConfig، ذکر شده است، مشخص میگردد. بنابراین در این مثال، اولین پارامتر متد Find، به ActivityID اشاره میکند و دومین پارامتر به UserId.
بررسی نحوه تعریف نگاشت جداول خود ارجاع دهنده (Self Referencing Entity)
سناریوهای کاربردی بسیاری را جهت جداول خود ارجاع دهنده میتوان متصور شد و عموما تمام آنها برای مدل سازی اطلاعات چند سطحی کاربرد دارند. برای مثال یک کارمند را درنظر بگیرید. مدیر این شخص هم یک کارمند است. مسئول این مدیر هم یک کارمند است و الی آخر. نمونه دیگر آن، طراحی منوهای چند سطحی هستند و یا یک مشتری را درنظر بگیرید. مشتری دیگری که توسط این مشتری معرفی شده است نیز یک مشتری است. این مشتری نیز میتواند یک مشتری دیگر را به شما معرفی کند و این سلسله مراتب به همین ترتیب میتواند ادامه پیدا کند.
در طراحی بانکهای اطلاعاتی، برای ایجاد یک چنین جداولی، یک کلید خارجی را که به کلید اصلی همان جدول اشاره میکند، ایجاد خواهند کرد؛ اما در EF Code first چطور؟
using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample04.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
//public int? ManagerID { get; set; }
public virtual Employee Manager { get; set; }
}
}
در این کلاس، خاصیت Manager دارای ارجاعی است به همان کلاس؛ یعنی یک کارمند میتواند مسئول کارمند دیگری باشد. برای تعریف نگاشت این کلاس به بانک اطلاعاتی میتوان از روش زیر استفاده کرد:
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample04.Models;
namespace EF_Sample04.Mappings
{
public class EmployeeConfig : EntityTypeConfiguration<Employee>
{
public EmployeeConfig()
{
this.HasOptional(x => x.Manager)
.WithMany()
//.HasForeignKey(x => x.ManagerID)
.WillCascadeOnDelete(false);
}
}
}
با توجه به اینکه یک کارمند میتواند مسئولی نداشته باشد (خودش مدیر ارشد است)، به کمک متد HasOptional مشخص کردهایم که فیلد Manager_Id را که میخواهی به این کلاس اضافه کنی باید نال پذیر باشد. توسط متد WithMany طرف دیگر رابطه مشخص شده است.
اگر نیاز بود فیلد Manager_Id اضافه شده نام دیگری داشته باشد، یک خاصیت nullable مانند ManagerID را که در کلاس Employee مشاهده میکنید، اضافه نمائید. سپس در طرف تعاریف نگاشتها به کمک متد HasForeignKey، باید صریحا عنوان کرد که این خاصیت، همان کلید خارجی است. از این نکته در سایر حالات تعاریف نگاشتها نیز میتوان استفاده کرد، خصوصا اگر از یک بانک اطلاعاتی موجود قرار است استفاده شود و از نامهای دیگری بجز نامهای پیش فرض EF استفاده کرده است.
مثالهای این سری رو از این آدرس هم میتونید دریافت کنید: (^)
using System; namespace CS6NewFeatures { class Person { public string FirstName { set; get; } public string LastName { set; get; } public int Age { set; get; } } class Program { static void Main(string[] args) { var person = new Person { FirstName = "User 1", LastName = "Last Name 1", Age = 50 }; var message = string.Format("Hello! My name is {0} {1} and I am {2} years old.", person.FirstName, person.LastName, person.Age); Console.Write(message); } } }
در C# 6 جهت رفع این مشکلات، راه حلی به نام String interpolation ارائه شدهاست و اگر افزونهی ReSharper یا یکی از افزونههای Roslyn را نصب کرده باشید، به سادگی امکان تبدیل کدهای قدیمی را به فرمت جدید آن خواهید یافت:
در این حالت کد قدیمی فوق، به کد ذیل تبدیل خواهد شد:
static void Main(string[] args) { var person = new Person { FirstName = "User 1", LastName = "Last Name 1", Age = 50 }; var message = $"Hello! My name is {person.FirstName} {person.LastName} and I am {person.Age} years old."; Console.Write(message); }
عملیاتی که در اینجا توسط کامپایلر صورت خواهد گرفت، تبدیل این کدهای جدید مبتنی بر String interpolation به همان string.Format قدیمی در پشت صحنهاست. بنابراین این قابلیت جدید C# 6 را به کدهای قدیمی خود نیز میتوانید اعمال کنید. فقط کافی است VS 2015 را نصب کرده باشید و دیگر شمارهی دات نت فریم ورک مورد استفاده مهم نیست.
امکان انجام محاسبات با String interpolation
زمانیکه $ در ابتدای رشته قرار گرفت، عبارات داخل {}ها توسط کامپایلر محاسبه و جایگزین میشوند. بنابراین میتوان چنین محاسباتی را نیز انجام داد:
var message2 = $"{Environment.NewLine}Test {DateTime.Now}, {3*2}"; Console.Write(message2);
تغییر فرمت عبارات نمایش داده شده توسط String interpolation
همانطور که با string.Format میتوان نمایش سه رقم جدا کنندهی هزارها را فعال کرد و یا تاریخی را به نحوی خاص نمایش داد، در اینجا نیز همان قابلیتها برقرار هستند و باید پس از ذکر یک : عنوان شوند:
var message3 = $"{Environment.NewLine}{1000000:n0} {DateTime.Now:dd-MM-yyyy}"; Console.Write(message3);
سفارشی سازی String interpolation
اگر متغیر رشتهای معرفی شدهی توسط $ را با یک var مشخص کنیم، نوع آن به صورت پیش فرض، از نوع string خواهد بود. برای نمونه در مثالهای فوق، message و message2 از نوع string تعریف میشوند. اما این رشتههای ویژه را میتوان از نوع IFormattable و یا FormattableString نیز تعریف کرد.
در حقیقت رشتههای آغاز شدهی با $ از نوع IFormattable هستند و اگر نوع متغیر آنها ذکر نشود، به صورت خودکار به نوع FormattableString که اینترفیس IFormattable را پیاده سازی میکند، تبدیل میشوند. بنابراین پیاده سازی این اینترفیس، امکان سفارشی سازی خروجی string interpolation را میسر میکند. برای نمونه میخواهیم در مثال message2، نحوهی نمایش تاریخ را سفارشی سازی کنیم.
class MyDateFormatProvider : IFormatProvider { readonly MyDateFormatter _formatter = new MyDateFormatter(); public object GetFormat(Type formatType) { return formatType == typeof(ICustomFormatter) ? _formatter : null; } class MyDateFormatter : ICustomFormatter { public string Format(string format, object arg, IFormatProvider formatProvider) { if (arg is DateTime) return ((DateTime)arg).ToString("MM/dd/yyyy"); return arg.ToString(); } } }
پس از پیاده سازی این سفارشی کنندهی تاریخ، نحوهی استفادهی از آن به صورت ذیل است:
static string formatMyDate(FormattableString formattable) { return formattable.ToString(new MyDateFormatProvider()); }
در ادامه برای اعمال این سفارشی سازی، فقط کافی است متد formatMyDate را به رشتهی مدنظر اعمال کنیم:
var message2 = formatMyDate($"{Environment.NewLine}Test {DateTime.Now}, {3*2}"); Console.Write(message2);
و اگر تنها میخواهید فرهنگ جاری را عوض کنید، از روش سادهی زیر استفاده نمائید:
public static string faIr(IFormattable formattable) { return formattable.ToString(null, new CultureInfo("fa-Ir")); }
نمونهی کاربردیتر آن اعمال InvariantCulture به String interpolation است:
static string invariant(FormattableString formattable) { return formattable.ToString(CultureInfo.InvariantCulture); }
یک نکته: همانطور که عنوان شد این قابلیت جدید با نگارشهای قبلی دات نت نیز سازگار است؛ اما این کلاسهای جدید را در این نگارشها نخواهید یافت. برای رفع این مشکل تنها کافی است این کلاسهای یاد شده را به صورت دستی در فضای نام اصلی آنها تعریف و اضافه کنید. یک مثال
غیرفعال سازی String interpolation
اگر میخواهید در رشتهای که با $ شروع شده، بجای محاسبهی عبارتی، دقیقا خود آنرا نمایش دهید (و { را escape کنید)، از {{}} استفاده کنید:
var message0 = $"Hello! My name is {person.FirstName} {{person.FirstName}}";
پردازش عبارات شرطی توسط String interpolation
همانطور که عنوان شد، امکان ذکر یک عبارت کامل هم در بین {} وجود دارد (محاسبات، ذکر یک عبارت LINQ، ذکر یک متد و امثال آن). اما در این میان اگر یک عبارت شرطی مدنظر بود، باید بین () قرار گیرد:
Console.Write($"{(person.Age>50 ? "old": "young")}");
مقدمه
ایجاد کلاس لاگ
public class DBLog { public int DBLogId { get; set; } public string? LogLevel { get; set; } public string? EventName { get; set; } public string? Message { get; set; } public string? StackTrace { get; set; } public DateTime CreatedDate { get; set; }=DateTime.Now; }
ایجاد دیتابیس لاگر
public class DBLogger:ILogger { private bool _isDisposed; private readonly ApplicationDbContext _dbContext; public DBLogger(ApplicationDbContext dbContext) { _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext)); } public void Log<TState>(LogLevel logLevel, EventId eventId, TState state, Exception? exception, Func<TState, Exception?, string> formatter) { var dblLogItem = new DBLog() { EventName = eventId.Name, LogLevel = logLevel.ToString(), Message = exception?.Message, StackTrace=exception?.StackTrace }; _dbContext.DBLogs.Add(dblLogItem); _dbContext.SaveChanges(); } public bool IsEnabled(LogLevel logLevel) { return true; } public IDisposable BeginScope<TState>(TState state) { return null; } }
ایجاد یک لاگ پروایدر سفارشی
حال باید یک لاگ پروایدر سفارشی را ایجاد کنیم تا بتوان یک نمونه از دیتابیس لاگر سفارشی بالا (DBLogger) را ایجاد کرد.
public class DbLoggerProvider:ILoggerProvider { private bool _isDisposed; private readonly ApplicationDbContext _dbContext; public DbLoggerProvider(ApplicationDbContext dbContext) { _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext)); } public ILogger CreateLogger(string categoryName) { return new DBLogger(_dbContext); } public void Dispose() { } }
همانطور که ملاحظه مینمایید، این لاگ پروایدر، از اینترفیس ILoggerProvider ارث بری کردهاست که دارای متد CreateLogger میباشد ئ این متد با شروع برنامه، یک نمونه از دیتابیس لاگر سفارشی ما را ایجاد میکند. در سازندهی این کلاس، DatabaseContext را مقدار دهی نمودهایم تا آنرا به کلاس DBLogger ارسال نماییم.
در انتها کافیست در کلاس Startup.cs این لاگ پروایدر سفارشی (DbLoggerProvider ) را صدا بزنیم.
public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory) { . . . #region CustomLogProvider var serviceProvider = app.ApplicationServices.CreateScope().ServiceProvider; var appDbContext = serviceProvider.GetRequiredService<ApplicationDbContext>(); loggerFactory.AddProvider(new DbLoggerProvider(appDbContext)); #endregion . . .
مشکل!
public class DbLoggerProvider:ILoggerProvider { private readonly CancellationTokenSource _cancellationTokenSource = new(); private readonly IList<DBLog> _currentBatch = new List<DBLog>(); private readonly TimeSpan _interval = TimeSpan.FromSeconds(2); private readonly BlockingCollection<DBLog> _messageQueue = new(new ConcurrentQueue<DBLog>()); private readonly Task _outputTask; private readonly ApplicationDbContext _dbContext; private bool _isDisposed; public DbLoggerProvider(ApplicationDbContext dbContext) { _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext)); _outputTask = Task.Run(ProcessLogQueue); } public ILogger CreateLogger(string categoryName) { return new DBLogger(this,categoryName); } private async Task ProcessLogQueue() { while (!_cancellationTokenSource.IsCancellationRequested) { while (_messageQueue.TryTake(out var message)) { try { _currentBatch.Add(message); } catch { //cancellation token canceled or CompleteAdding called } } await SaveLogItemsAsync(_currentBatch, _cancellationTokenSource.Token); _currentBatch.Clear(); await Task.Delay(_interval, _cancellationTokenSource.Token); } } internal void AddLogItem(DBLog appLogItem) { if (!_messageQueue.IsAddingCompleted) { _messageQueue.Add(appLogItem, _cancellationTokenSource.Token); } } private async Task SaveLogItemsAsync(IList<DBLog> items, CancellationToken cancellationToken) { try { if (!items.Any()) { return; } // We need a separate context for the logger to call its SaveChanges several times, // without using the current request's context and changing its internal state. foreach (var item in items) { var addedEntry = _dbContext.DbLogs.Add(item); } await _dbContext.SaveChangesAsync(cancellationToken); } catch { // don't throw exceptions from logger } } [SuppressMessage("Microsoft.Usage", "CA1031:catch a more specific allowed exception type, or rethrow the exception", Justification = "don't throw exceptions from logger")] private void Stop() { _cancellationTokenSource.Cancel(); _messageQueue.CompleteAdding(); try { _outputTask.Wait(_interval); } catch { // don't throw exceptions from logger } } public void Dispose() { Dispose(true); GC.SuppressFinalize(this); } protected virtual void Dispose(bool disposing) { if (!_isDisposed) { try { if (disposing) { Stop(); _messageQueue.Dispose(); _cancellationTokenSource.Dispose(); _dbContext.Dispose(); } } finally { _isDisposed = true; } } } }
public class DBLogger:ILogger { private readonly LogLevel _minLevel; private readonly DbLoggerProvider _loggerProvider; private readonly string _categoryName; public DBLogger( DbLoggerProvider loggerProvider, string categoryName ) { _loggerProvider= loggerProvider ?? throw new ArgumentNullException(nameof(loggerProvider)); _categoryName= categoryName; } public IDisposable BeginScope<TState>(TState state) { return new NoopDisposable(); } public bool IsEnabled(LogLevel logLevel) { return logLevel >= _minLevel; } public void Log<TState>( LogLevel logLevel, EventId eventId, TState state, Exception exception, Func<TState, Exception, string> formatter) { if (!IsEnabled(logLevel)) { return; } if (formatter == null) { throw new ArgumentNullException(nameof(formatter)); } var message = formatter(state, exception); if (exception != null) { message = $"{message}{Environment.NewLine}{exception}"; } if (string.IsNullOrEmpty(message)) { return; } var dblLogItem = new DBLog() { EventName = eventId.Name, LogLevel = logLevel.ToString(), Message = $"{_categoryName}{Environment.NewLine}{message}", StackTrace=exception?.StackTrace }; _loggerProvider.AddLogItem(dblLogItem); } private class NoopDisposable : IDisposable { public void Dispose() { Dispose(true); GC.SuppressFinalize(this); } protected virtual void Dispose(bool disposing) { } } }
EF Code First #9
تنظیمات ارث بری کلاسها در EF Code first
بانکهای اطلاعاتی مبتنی بر SQL، تنها روابطی از نوع «has a» یا «دارای» را پشتیبانی میکنند؛ اما در دنیای شیءگرا روابطی مانند «is a» یا «هست» نیز قابل تعریف هستند. برای توضیحات بیشتر به مدلهای زیر دقت نمائید:
using System;
namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
public abstract class Person
{
public int Id { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public DateTime DateOfBirth { get; set; }
}
}
namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
public class Coach : Person
{
public string TeamName { set; get; }
}
}
namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
public class Player : Person
{
public int Number { get; set; }
public string Description { get; set; }
}
}
در این مدلها که بر اساس ارث بری از کلاس شخص، تهیه شدهاند؛ بازیکن، یک شخص است. مربی نیز یک شخص است؛ و به این ترتیب خوانده میشوند:
Coach "is a" Person
Player "is a" Person
در EF Code first سه روش جهت کار با این نوع کلاسها و کلا ارث بری وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت:
الف) Table per Hierarchy یا TPH
همانطور که از نام آن نیز پیدا است، کل سلسله مراتبی را که توسط ارث بری تعریف شده است، تبدیل به یک جدول در بانک اطلاعاتی میکند. این حالت، شیوه برخورد پیش فرض EF Code first با ارث بری کلاسها است و نیاز به هیچگونه تنظیم خاصی ندارد.
برای آزمایش این مساله، کلاس Context را به نحو زیر تعریف نمائید و سپس اجازه دهید تا EF بانک اطلاعاتی معادل آنرا تولید کند:
using System.Data.Entity;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;
namespace EF_Sample05.DataLayer.Context
{
public class Sample05Context : DbContext
{
public DbSet<Person> People { set; get; }
}
}
ساختار جدول تولید شده آن همانند تصویر زیر است:
همانطور که ملاحظه میکنید، تمام کلاسهای مشتق شده از کلاس شخص را تبدیل به یک جدول کرده است؛ به علاوه یک فیلد جدید را هم به نام Discriminator به این جدول اضافه نموده است. برای درک بهتر عملکرد این فیلد، چند رکورد را توسط برنامه به بانک اطلاعاتی اضافه میکنیم. حاصل آن به شکل زیر خواهد بود:
از فیلد Discriminator جهت ثبت نام کلاسهای متناظر با هر رکورد، استفاده شده است. به این ترتیب EF حین کار با اشیاء دقیقا میداند که چگونه باید خواص متناظر با کلاسهای مختلف را مقدار دهی کند.
به علاوه اگر به ساختار جدول تهیه شده دقت کنید، مشخص است که در حالت TPH، نیاز است فیلدهای متناظر با کلاسهای مشتق شده از کلاس پایه، همگی null پذیر باشند. برای نمونه فیلد Number که از نوع int تعریف شده، در سمت بانک اطلاعاتی نال پذیر تعریف شده است.
و برای کوئری نوشتن در این حالت میتوان از متد الحاقی OfType جهت فیلتر کردن اطلاعات بر اساس کلاسی خاص، کمک گرفت:
db.People.OfType<Coach>().FirstOrDefault(x => x.LastName == "Coach L1")
سفارشی سازی نحوه نگاشت TPH
همانطور که عنوان شد، TPH نیاز به تنظیمات خاصی ندارد و حالت پیش فرض است؛ اما برای مثال میتوان بر روی مقادیر و نوع ستون Discriminator تولیدی، کنترل داشت. برای این منظور باید از Fluent API به نحو زیر استفاده کرد:
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;
namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class CoachConfig : EntityTypeConfiguration<Coach>
{
public CoachConfig()
{
// For TPH
this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(1));
}
}
}
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;
namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class PlayerConfig : EntityTypeConfiguration<Player>
{
public PlayerConfig()
{
// For TPH
this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(2));
}
}
}
در اینجا توسط متد Map، نام فیلد discriminator به PersonType تغییر کرده. همچنین چون مقدار پیش فرض تعیین شده توسط متد HasValue عددی است، نوع این فیلد در سمت بانک اطلاعاتی به int null تغییر میکند.
ب) Table per Type یا TPT
در حالت TPT، به ازای هر کلاس موجود در سلسله مراتب تعیین شده، یک جدول در سمت بانک اطلاعاتی تشکیل میگردد.
در جداول متناظر با Sub classes، تنها همان فیلدهایی وجود خواهند داشت که در کلاسهای هم نام وجود دارد و فیلدهای کلاس پایه در آنها ذکر نخواهد گردید. همچنین این جداول دارای یک Primary key نیز خواهند بود (که دقیقا همان کلید اصلی جدول پایه است که به آن Shared primary key هم گفته میشود). این کلید اصلی، به عنوان کلید خارجی اشاره کننده به کلاس یا جدول پایه نیز تنظیم میگردد:
برای تنظیم این نوع ارث بری، تنها کافی است ویژگی Table را بر روی Sub classes قرار داد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
[Table("Coaches")]
public class Coach : Person
{
public string TeamName { set; get; }
}
}
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
[Table("Players")]
public class Player : Person
{
public int Number { get; set; }
public string Description { get; set; }
}
}
یا اگر حالت Fluent API را ترجیح میدهید، همانطور که در قسمتهای قبل نیز ذکر شد، معادل ویژگی Table در اینجا، متد ToTable است.
ج) Table per Concrete type یا TPC
در تعاریف ارث بری که تاکنون بررسی کردیم، مرسوم است کلاس پایه را از نوع abstract تعریف کنند. به این ترتیب هدف اصلی، Sub classes تعریف شده خواهند بود؛ چون نمیتوان مستقیما وهلهای را از کلاس abstract تعریف شده ایجاد کرد.
در حالت TPC، به ازای هر sub class غیر abstract، یک جدول ایجاد میشود. هر جدول نیز حاوی فیلدهای کلاس پایه میباشد (برخلاف حالت TPT که جداول متناظر با کلاسهای مشتق شده، تنها حاوی همان خواص و فیلدهای کلاسهای متناظر بودند و نه بیشتر). به این ترتیب عملا جداول تشکیل شده در بانک اطلاعاتی، از وجود ارث بری در سمت کدهای ما بیخبر خواهند بود.
برای پیاده سازی TPC نیاز است از Fluent API استفاده شود:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;
namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class PersonConfig : EntityTypeConfiguration<Person>
{
public PersonConfig()
{
// for TPC
this.Property(x => x.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.None);
}
}
}
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;
namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class CoachConfig : EntityTypeConfiguration<Coach>
{
public CoachConfig()
{
// For TPH
//this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(1));
// for TPT
//this.ToTable("Coaches");
//for TPC
this.Map(m =>
{
m.MapInheritedProperties();
m.ToTable("Coaches");
});
}
}
}
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;
namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class PlayerConfig : EntityTypeConfiguration<Player>
{
public PlayerConfig()
{
// For TPH
//this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(2));
// for TPT
//this.ToTable("Players");
//for TPC
this.Map(m =>
{
m.MapInheritedProperties();
m.ToTable("Players");
});
}
}
}
ابتدا نوع فیلد Id از حالت Identity خارج شده است. این مورد جهت کار با TPC ضروری است در غیراینصورت EF هنگام ثبت، به مشکل بر میخورد، از این لحاظ که برای دو شیء، به یک Id خواهد رسید و امکان ثبت را نخواهد داد. بنابراین در یک چنین حالتی استفاده از نوع Guid برای تعریف primary key شاید بهتر باشد. بدیهی است در این حالت باید Id را به صورت دستی مقدار دهی نمود.
در ادامه توسط متد MapInheritedProperties، به همان مقصود لحاظ کردن تمام فیلدهای ارث بری شده در جدول حاصل، خواهیم رسید. همچنین نام جداول متناظر نیز ذکر گردیده است.
سؤال : از این بین، بهتر است از کدامیک استفاده شود؟
- برای حالتهای ساده از TPH استفاده کنید. برای مثال یک بانک اطلاعاتی قدیمی دارید که هر جدول آن 200 تا یا شاید بیشتر فیلد دارد! امکان تغییر طراحی آن هم وجود ندارد. برای اینکه بتوان به حس بهتری حین کارکردن با این نوع سیستمهای قدیمی رسید، میشود از ترکیب TPH و ComplexTypes (که در قسمتهای قبل در مورد آن بحث شد) برای مدیریت بهتر این نوع جداول در سمت کدهای برنامه استفاده کرد.
- اگر علاقمند به استفاده از روابط پلیمرفیک هستید ( برای مثال در کلاسی دیگر، ارجاعی به کلاس پایه Person وجود دارد) و sub classes دارای تعداد فیلدهای کمی هستند، از TPH استفاده کنید.
- اگر تعداد فیلدهای sub classes زیاد است و بسیار بیشتر است از کلاس پایه، از روش TPT استفاده کنید.
- اگر عمق ارث بری و تعداد سطوح تعریف شده بالا است، بهتر است از TPC استفاده کنید. حالت TPT از join استفاده میکند و حالت TPC از union برای تشکیل کوئریها کمک خواهد گرفت
بررسی مقدمات کتابخانهی JSON.NET
استفاده از استریمها برای کار با فایلها در JSON.NET
public static T DeserializeFromFile<T>(string filePath, JsonSerializerSettings settings = null) { if (!File.Exists(filePath)) return default(T); using (var fileStream = File.OpenRead(filePath)) { using (var streamReader = new StreamReader(fileStream)) { using (var reader = new JsonTextReader(streamReader)) { var serializer = settings == null ? JsonSerializer.Create() : JsonSerializer.Create(settings); return serializer.Deserialize<T>(reader); } } } } public static void SerializeToFile(string filePath, object data, JsonSerializerSettings settings = null) { using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create)) { using (var streamReader = new StreamWriter(fileStream)) { using (var reader = new JsonTextWriter(streamReader)) { var serializer = settings == null ? JsonSerializer.Create() : JsonSerializer.Create(settings); serializer.Serialize(reader, data); } } } }
مثال 1: نام تمام کاربران را با قالب 'Surname, Firstname' نمایش دهید.
var members = context.Members .Select(member => new { Name = member.Surname + ", " + member.FirstName }) .ToList();
با این خروجی:
مثال 2: تمام امکاناتی را که با Tennis شروع میشوند، لیست کنید.
این گزارش به همراه تمام ستونهای جدول است.
var facilities = context.Facilities .Where(facility => facility.Name.StartsWith("Tennis")) .ToList();
با این خروجی:
مثال 3: تمام امکاناتی را که با tennis شروع میشوند، لیست کنید. این جستجو باید غیرحساس به بزرگی و کوچکی حروف باشد.
این گزارش به همراه تمام ستونهای جدول است.
نیازی به انجام مجزای این تمرین نیست؛ چون پاسخ آن همان پاسخ مثال 2 است. Collation پیشفرض در SQL Server، غیرحساس به بزرگی و کوچکی حروف است. بنابراین چه tennis را جستجو کنیم و یا TeNnis را، تفاوتی نمیکند.
مثال 4: شماره تلفنهای دارای پرانتز را لیست کنید.
این گزارش باید به همراه ستونهای memid, telephone باشد.
روش اول: در اینجا دوبار از متد Contains استفاده شدهاست:
var members = context.Members .Select(member => new { member.MemId, member.Telephone }) .Where(member => member.Telephone.Contains("(") && member.Telephone.Contains(")")) .ToList();
روش دوم: اگر میخواهیم کنترل بیشتری را بر روی خروجی نهایی LIKE تولیدی داشته باشیم، میتوان از متد سفارشی استاندارد EF.Functions.Like استفاده کرد که از حروف wild cards نیز پشتیبانی میکند:
members = context.Members .Select(member => new { member.MemId, member.Telephone }) .Where(member => EF.Functions.Like(member.Telephone, "%[()]%")) .ToList();
مثال 5: کد پستیها 5 رقمی هستند. گزارشی را تهیه کنید که در آن اگر کدپستی کمتر از 5 رقم بود، ابتدای آن با صفر شروع شود.
هدف اصلی از این مثال، اعمال متد PadLeft(5, '0') به خاصیت member.ZipCode است.
روش اول: EF-Core فعلا قابلیت ترجمهی PadLeft(5, '0') را به معادل SQL آنرا ندارد. به همین جهت مجبور هستیم ابتدا ZipCodeها را به صورت رشتهای بازگشت دهیم که در اینجا استفادهی از Convert.ToString مجاز است.
با این خروجی:
SELECT CONVERT (NVARCHAR (MAX), [m].[ZipCode]) AS [Zip] FROM [Members] AS [m] ORDER BY CONVERT (NVARCHAR (MAX), [m].[ZipCode]);
var members = context.Members .Select(member => new { ZipCode = Convert.ToString(member.ZipCode) }) .OrderBy(m => m.ZipCode) .ToList(); // Now using LINQ to Objects members = members.Select(member => new { ZipCode = member.ZipCode.PadLeft(5, '0') }) .OrderBy(m => m.ZipCode) .ToList();
روش دوم: SQL Server به همراه تابع استانداردی به نام Replicate است که از آن میتوان برای شبیه سازی PadLeft، بدون متوسل شدن به LINQ to Objects، استفاده کرد. اما چون این تابع هنوز به EF-Core معرفی نشدهاست، نیاز است خودمان اینکار را انجام دهیم. در این روش، از متد SqlDbFunctionsExtensions.SqlReplicate استفاده میشود. روش تعریف این نوع متدها را در مطلب «امکان تعریف توابع خاص بانکهای اطلاعاتی در EF Core» پیشتر بررسی کردهایم که برای مثال در اینجا چنین شکلی را پیدا میکند:
namespace EFCorePgExercises.Utils { public static class SqlDbFunctionsExtensions { public static string SqlReplicate(string expression, int count) => throw new InvalidOperationException($"{nameof(SqlReplicate)} method cannot be called from the client side."); private static readonly MethodInfo _sqlReplicateMethodInfo = typeof(SqlDbFunctionsExtensions) .GetRuntimeMethod( nameof(SqlDbFunctionsExtensions.SqlReplicate), new[] { typeof(string), typeof(int) } ); public static void AddCustomSqlFunctions(this ModelBuilder modelBuilder) { modelBuilder.HasDbFunction(_sqlReplicateMethodInfo) .HasTranslation(args => { return SqlFunctionExpression.Create("REPLICATE", args, _sqlReplicateMethodInfo.ReturnType, typeMapping: null); }); } } }
namespace EFCorePgExercises.DataLayer { public class ApplicationDbContext : DbContext { // ... protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder) { // ... modelBuilder.AddCustomSqlFunctions(); // ... } } }
var newMembers = context.Members .Select(member => new { ZipCode = SqlDbFunctionsExtensions.SqlReplicate( "0", 5 - Convert.ToString(member.ZipCode).Length) + member.ZipCode }) .OrderBy(m => m.ZipCode) .ToList();
مثال 6: اولین حرف نام خانوادگی کاربران در کل ردیفهای جدول چندبار تکرار شدهاست؟
این گزارش باید به همراه ستونهای letter, count باشد.
var members = context.Members .Select(member => new { Letter = member.Surname.Substring(0, 1) }) .GroupBy(m => m.Letter) .Select(g => new { Letter = g.Key, Count = g.Count() }) .OrderBy(r => r.Letter) .ToList();
با این خروجی:
مثال 7: حروف '-','(',')', ' ' را از شماره تلفنها حذف کنید.
این گزارش باید به همراه ستونهای memid, telephone باشد.
بانک اطلاعاتی PostgreSQL به همراه تابع استاندارد regexp_replace است و میتوان از آن برای حل یک چنین مسایلی استفاده کرد:
select memid, regexp_replace(telephone, '[^0-9]', '', 'g') as telephone from members order by memid;
var members = context.Members .Select(member => new { member.MemId, Telephone = member.Telephone.Replace("-", "") .Replace("(", "") .Replace(")", "") .Replace(" ", "") }) .OrderBy(r => r.MemId) .ToList();
کدهای کامل این قسمت را در اینجا میتوانید مشاهده کنید.
- if else
- switch case
بله مورد اولی که به ذهن خود من رسید، استفاده از if else هست. شاید خروجی مناسبی را از نظر کدنویسی داشته باشد؛ ولی خوانایی مناسبی را ندارد. حالا چطور اثبات کنیم خوانایی و قابلیت توسعهی پایینی را دارد؟
فرض کنید شما برنامه را نوشتهاید و تحویل مدیر خود دادهاید. بعد از دو ماه به شما گفته میشود که مراحل 1 و 2 را جابجا کنید و یا یک step را اضافه کنید که بعد از مرحله دو (بررسی رمز) است تا یک منطق جدید را دنبال کند. اینجاست که دچار دردسر و اتلاف زمان میشویم؛ چون باید بیزینس را مجددا review کنیم و بدتر از آن کدها را هم تغییر دهیم که امکان رخ دادن خطا به شدت بالا میرود.
- انجام کار در چند مرحله
- حذف پیچیدگیهای پیاده سازی
حالا بیایید با هم با الگوی Chain Of Responsibility، این مثال را پیاده سازی کنیم. منطق کار به صورت زیر است:
به این شکل که مراحل بصورت سلسله مراتبی، تحت successorهای یکدیگر پیش میروند. اگر بخواهم successor را در این مثال توضیح دهم من بهعنوان دانشجو (successor اول) بعد از چک شدن موارد مربوط به دانشجو، درخواست به سمت مسئول مربوطه رفته (successor دوم ) و الی اخر.
public class Customer { public string Password { get; set; } public string Stno { get; set; } public int value { get; set; } public bool Active { get; set; } }
public class RequestContext { public int VamValue { get; set; } public Customer student { get; set; } }
public class ResponseContext { public string Response { get; set; } }
حال طبق شکل بالا باید handler خود را که گرفتن وام است، پیاده سازی نماییم:
public abstract class GetVam { protected readonly GetVam successor; public GetVam(GetVam _getVam) { this.successor = _getVam; } public abstract ResponseContext execute(RequestContext requestContext); }
public class CheckUseractive : GetVam { public CheckUseractive(GetVam _getVam) : base(_getVam) { } public override ResponseContext execute(RequestContext requestContext) { if (requestContext.student.Active == true) { return successor.execute(requestContext); } else { return new ResponseContext { Response = "student is inactive" }; } } }
2-بررسی رمز کاربر :
public class ChechPassword : GetVam { public ChechPassword(GetVam _getVam) : base(_getVam) { } public override ResponseContext execute(RequestContext requestContext) { if (requestContext.student.Password == "123") { return successor.execute(requestContext); } else { return new ResponseContext { Response = "invalid pass", }; } } }
3-بررسی میزان بدهکاری دانشجو :
public class ChechUserBedehkar : GetVam { public ChechUserBedehkar(GetVam _getVam) : base(_getVam) { } public override ResponseContext execute(RequestContext requestContext) { if (requestContext.student.value < requestContext.VamValue) { return successor.execute(requestContext); } else { return new ResponseContext { Response = "you are dont permission" }; } } }
4-و مرحله آخر که در صورتیکه تمامی مراحل قبلی پاس شوند چک کردن مقدار وامی است که به دانشجو باید داده شود :
public class AssignVam : GetVam { public AssignVam(GetVam _getVam) : base(_getVam) { } public override ResponseContext execute(RequestContext requestContext) { return new ResponseContext { Response = "value of vam: " + (requestContext.VamValue - requestContext.student.value).ToString(); }; } }
partial class Program { static void Main(string[] args) { Customer customer = new Customer() { Active = true, Password = "123", Stno = "111", value = 2000 }; RequestContext requestContext = new RequestContext() { student = customer, VamValue = 3000, }; var GetVam = new CheckUseractive(new ChechPassword(new ChechUserBedehkar(new AssignVam(null)))); var res = GetVam.execute(requestContext); Console.Write(res.Response); Console.ReadKey(); } }