مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت دوم - سرویس‌های پایه
در قسمت قبل کلاس‌های متناظر با جداول پایه‌ی ASP.NET Core Identity را تغییر دادیم. اما هنوز سرویس‌های پایه‌ی این فریم ورک مانند مدیریت و ذخیره‌ی کاربران و مدیریت و ذخیره‌ی نقش‌ها، اطلاعی از وجود آن‌ها ندارند. در ادامه این سرویس‌ها را نیز سفارشی سازی کرده و سپس به ASP.NET Core Identity معرفی می‌کنیم.

سفارشی سازی RoleStore

ASP.NET Core Identity دو سرویس را جهت کار با نقش‌های کاربران پیاده سازی کرده‌است:
- سرویس RoleStore: کار آن دسترسی به ApplicationDbContext ایی است که در قسمت قبل سفارشی سازی کردیم و سپس ارائه‌ی زیر ساختی به سرویس RoleManager جهت استفاده‌ی از آن برای ذخیره سازی و یا تغییر و حذف نقش‌های سیستم.
وجود Storeها از این جهت است که اگر علاقمند بودید، بتوانید از سایر ORMها و یا زیرساخت‌های ذخیره سازی اطلاعات برای کار با بانک‌های اطلاعاتی استفاده کنید. در اینجا از همان پیاده سازی پیش‌فرض آن که مبتنی بر EF Core است استفاده می‌کنیم. به همین جهت است که وابستگی ذیل را در فایل project.json مشاهده می‌کنید:
   "Microsoft.AspNetCore.Identity.EntityFrameworkCore": "1.1.0",
- سرویس RoleManager: این سرویس از سرویس RoleStore و تعدادی سرویس دیگر مانند اعتبارسنج نام نقش‌ها و نرمال ساز نام نقش‌ها، جهت ارائه‌ی متدهایی برای یافتن، افزودن و هر نوع عملیاتی بر روی نقش‌ها استفاده می‌کند.
برای سفارشی سازی سرویس‌های پایه‌ی ASP.NET Core Identity‌، ابتدا باید سورس این مجموعه را جهت یافتن نگارشی از سرویس مدنظر که کلاس‌های موجودیت را به صورت آرگومان‌های جنریک دریافت می‌کند، پیدا کرده و سپس از آن ارث بری کنیم:
public class ApplicationRoleStore :
     RoleStore<Role, ApplicationDbContext, int, UserRole, RoleClaim>,
     IApplicationRoleStore
تا اینجا مرحله‌ی اول تشکیل کلاس ApplicationRoleStore سفارشی به پایان می‌رسد. نگارش جنریک RoleStore پایه را یافته و سپس موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود را به آن معرفی می‌کنیم.
این ارث بری جهت تکمیل، نیاز به بازنویسی سازنده‌ی RoleStore پایه را نیز دارد:
public ApplicationRoleStore(
   IUnitOfWork uow,
   IdentityErrorDescriber describer = null)
   : base((ApplicationDbContext)uow, describer)
در اینجا پارامتر اول آن‌را به IUnitOfWork بجای DbContext متداول تغییر داده‌ایم؛ چون IUnitOfWork دقیقا از همین نوع است و همچنین امکان دسترسی به متدهای ویژه‌ی آن‌را نیز فراهم می‌کند.
در نگارش 1.1 این کتابخانه، بازنویسی متد CreateRoleClaim نیز اجباری است تا در آن مشخص کنیم، نحوه‌ی تشکیل کلید خارجی و اجزای یک RoleClaim به چه نحوی است:
        protected override RoleClaim CreateRoleClaim(Role role, Claim claim)
        {
            return new RoleClaim
            {
                RoleId = role.Id,
                ClaimType = claim.Type,
                ClaimValue = claim.Value
            };
        }
در نگارش 2.0 آن، این new RoleClaim به صورت خودکار توسط کتابخانه صورت خواهد گرفت و سفارشی کردن آن ساده‌تر می‌شود.

در ادامه اگر به انتهای تعریف امضای کلاس دقت کنید، یک اینترفیس IApplicationRoleStore را نیز مشاهده می‌کنید. برای تشکیل آن بر روی نام کلاس سفارشی خود کلیک راست کرده و با استفاده از ابزارهای Refactoring کار Extract interface را انجام می‌دهیم؛ از این جهت که در سایر لایه‌های برنامه نمی‌خواهیم از تزریق مستقیم کلاس ApplicationRoleStore استفاده کنیم. بلکه می‌خواهیم اینترفیس IApplicationRoleStore را در موارد ضروری، به سازنده‌های کلاس‌های تزریق نمائیم.
پس از تشکیل این اینترفیس، مرحله‌ی بعد، معرفی آن‌ها به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core است. چون تعداد تنظیمات مورد نیاز ما زیاد هستند، یک کلاس ویژه به نام IdentityServicesRegistry تشکیل شده‌است تا به عنوان رجیستری تمام سرویس‌های سفارشی سازی شده‌ی ما عمل کند و تنها با فراخوانی متد AddCustomIdentityServices آن در کلاس آغازین برنامه، کار ثبت یکجای تمام سرویس‌های ASP.NET Core Identity انجام شود و بی‌جهت کلاس آغازین برنامه شلوغ نگردد.
ثبت ApplicationDbContext طبق روش متداول آن در کلاس آغازین برنامه انجام شده‌است. سپس معرفی سرویس IUnitOfWork را که از ApplicationDbContext تامین می‌شود، در کلاس IdentityServicesRegistry مشاهده می‌کنید.
 services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
در ادامه RoleStore سفارشی ما نیاز به دو تنظیم جدید را خواهد داشت:
services.AddScoped<IApplicationRoleStore, ApplicationRoleStore>();
services.AddScoped<RoleStore<Role, ApplicationDbContext, int, UserRole, RoleClaim>, ApplicationRoleStore>();
ابتدا مشخص کرده‌ایم که اینترفیس IApplicationRoleStore، از طریق کلاس سفارشی ApplicationRoleStore تامین می‌شود.
سپس RoleStore توکار ASP.NET Core Identity را نیز به ApplicationRoleStore خود هدایت کرده‌ایم. به این ترتیب هر زمانیکه در کدهای داخلی این فریم ورک وهله‌ای از RoleStore جنریک آن درخواست می‌شود، دیگر از همان پیاده سازی پیش‌فرض خود استفاده نخواهد کرد و به پیاده سازی ما هدایت می‌شود.

این روشی است که جهت سفارشی سازی تمام سرویس‌های پایه‌ی ASP.NET Core Identity بکار می‌گیریم:
1) ارث بری از نگارش جنریک سرویس پایه‌ی موجود و معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود به آن
2) سفارشی سازی سازنده‌ی این کلاس‌ها با سرویس‌هایی که تهیه کرده‌ایم (بجای سرویس‌های پیش فرض).
3) تکمیل متدهایی که باید به اجبار پس از این ارث بری پیاده سازی شوند.
4) استخراج یک اینترفیس از کلاس نهایی تشکیل شده (توسط ابزارهای Refactoring).
5) معرفی اینترفیس و همچنین نمونه‌ی توکار این سرویس به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core جهت استفاده‌ی از این سرویس جدید سفارشی سازی شده.


سفارشی سازی RoleManager

در اینجا نیز همان 5 مرحله‌ای را که عنوان کردیم باید جهت تشکیل کلاس جدید ApplicationRoleManager پیگیری کنیم.
1) ارث بری از نگارش جنریک سرویس پایه‌ی موجود و معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود به آن
public class ApplicationRoleManager :
    RoleManager<Role>,
    IApplicationRoleManager
در اینجا نگارشی از RoleManager را انتخاب کرده‌ایم که بتواند Role سفارشی خود را به سیستم معرفی کند.

2) سفارشی سازی سازنده‌ی این کلاس با سرویسی که تهیه کرده‌ایم (بجای سرویس پیش فرض).
public ApplicationRoleManager(
            IApplicationRoleStore store,
            IEnumerable<IRoleValidator<Role>> roleValidators,
            ILookupNormalizer keyNormalizer,
            IdentityErrorDescriber errors,
            ILogger<ApplicationRoleManager> logger,
            IHttpContextAccessor contextAccessor,
            IUnitOfWork uow) :
            base((RoleStore<Role, ApplicationDbContext, int, UserRole, RoleClaim>)store, roleValidators, keyNormalizer, errors, logger, contextAccessor)
در این سفارشی سازی دو مورد را تغییر داده‌ایم:
الف) ذکر IApplicationRoleStore بجای RoleStore آن
ب) ذکر IUnitOfWork بجای ApplicationDbContext

3) تکمیل متدهایی که باید به اجبار پس از این ارث بری پیاده سازی شوند.
RoleManager پایه نیازی به پیاده سازی اجباری متدی ندارد.

4) استخراج یک اینترفیس از کلاس نهایی تشکیل شده (توسط ابزارهای Refactoring).
محتوای این اینترفیس را در IApplicationRoleManager‌ مشاهده می‌کنید.

5) معرفی اینترفیس و همچنین نمونه‌ی توکار این سرویس به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core جهت استفاده‌ی از این سرویس جدید سفارشی سازی شده.
services.AddScoped<IApplicationRoleManager, ApplicationRoleManager>();
services.AddScoped<RoleManager<Role>, ApplicationRoleManager>();
در کلاس IdentityServicesRegistry، یکبار اینترفیس و یکبار اصل سرویس توکار RoleManager را به سرویس جدید و سفارشی سازی شده‌ی ApplicationRoleManager خود هدایت کرده‌ایم.


سفارشی سازی UserStore

در مورد مدیریت کاربران نیز دو سرویس Store و Manager را مشاهده می‌کنید. کار کلاس Store، کپسوله سازی لایه‌ی دسترسی به داده‌ها است تا کتابخانه‌های ثالث، مانند وابستگی Microsoft.AspNetCore.Identity.EntityFrameworkCore بتوانند آن‌را پیاده سازی کنند و کار کلاس Manager، استفاده‌ی از این Store است جهت کار با بانک اطلاعاتی.

5 مرحله‌ای را که باید جهت تشکیل کلاس جدید ApplicationUserStore پیگیری کنیم، به شرح زیر هستند:
1) ارث بری از نگارش جنریک سرویس پایه‌ی موجود و معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود به آن
public class ApplicationUserStore :
   UserStore<User, Role, ApplicationDbContext, int, UserClaim, UserRole, UserLogin, UserToken, RoleClaim>,
   IApplicationUserStore
از بین نگارش‌های مختلف UserStore، نگارشی را انتخاب کرده‌ایم که بتوان در آن موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود را معرفی کنیم.

2) سفارشی سازی سازنده‌ی این کلاس با سرویسی که تهیه کرده‌ایم (بجای سرویس پیش فرض).
public ApplicationUserStore(
   IUnitOfWork uow,
   IdentityErrorDescriber describer = null)
   : base((ApplicationDbContext)uow, describer)
در این سفارشی سازی یک مورد را تغییر داده‌ایم:
الف) ذکر IUnitOfWork بجای ApplicationDbContext

3) تکمیل متدهایی که باید به اجبار پس از این ارث بری پیاده سازی شوند.
در اینجا نیز تکمیل 4 متد از کلاس پایه UserStore جنریک انتخاب شده، جهت مشخص سازی نحوه‌ی انتخاب کلیدهای خارجی جداول سفارشی سازی شده‌ی مرتبط با جدول کاربران ضروری است:
        protected override UserClaim CreateUserClaim(User user, Claim claim)
        {
            var userClaim = new UserClaim { UserId = user.Id };
            userClaim.InitializeFromClaim(claim);
            return userClaim;
        }

        protected override UserLogin CreateUserLogin(User user, UserLoginInfo login)
        {
            return new UserLogin
            {
                UserId = user.Id,
                ProviderKey = login.ProviderKey,
                LoginProvider = login.LoginProvider,
                ProviderDisplayName = login.ProviderDisplayName
            };
        }

        protected override UserRole CreateUserRole(User user, Role role)
        {
            return new UserRole
            {
                UserId = user.Id,
                RoleId = role.Id
            };
        }

        protected override UserToken CreateUserToken(User user, string loginProvider, string name, string value)
        {
            return new UserToken
            {
                UserId = user.Id,
                LoginProvider = loginProvider,
                Name = name,
                Value = value
            };
        }
در نگارش 2.0 آن، این new‌ها به صورت خودکار توسط خود فریم ورک صورت خواهد گرفت و سفارشی کردن آن ساده‌تر می‌شود.

4) استخراج یک اینترفیس از کلاس نهایی تشکیل شده (توسط ابزارهای Refactoring).
محتوای این اینترفیس را در IApplicationUserStore‌ مشاهده می‌کنید.

5) معرفی اینترفیس و همچنین نمونه‌ی توکار این سرویس به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core جهت استفاده‌ی از این سرویس جدید سفارشی سازی شده.
services.AddScoped<IApplicationUserStore, ApplicationUserStore>();
services.AddScoped<UserStore<User, Role, ApplicationDbContext, int, UserClaim, UserRole, UserLogin, UserToken, RoleClaim>, ApplicationUserStore>();
در کلاس IdentityServicesRegistry، یکبار اینترفیس و یکبار اصل سرویس توکار UserStore را به سرویس جدید و سفارشی سازی شده‌ی ApplicationUserStore خود هدایت کرده‌ایم.


سفارشی سازی UserManager

5 مرحله‌ای را که باید جهت تشکیل کلاس جدید ApplicationUserManager پیگیری کنیم، به شرح زیر هستند:
1) ارث بری از نگارش جنریک سرویس پایه‌ی موجود و معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود به آن
public class ApplicationUserManager :
   UserManager<User>,
   IApplicationUserManager
از بین نگارش‌های مختلف UserManager، نگارشی را انتخاب کرده‌ایم که بتوان در آن موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود را معرفی کنیم.

2) سفارشی سازی سازنده‌ی این کلاس با سرویسی که تهیه کرده‌ایم (بجای سرویس پیش فرض).
public ApplicationUserManager(
            IApplicationUserStore store,
            IOptions<IdentityOptions> optionsAccessor,
            IPasswordHasher<User> passwordHasher,
            IEnumerable<IUserValidator<User>> userValidators,
            IEnumerable<IPasswordValidator<User>> passwordValidators,
            ILookupNormalizer keyNormalizer,
            IdentityErrorDescriber errors,
            IServiceProvider services,
            ILogger<ApplicationUserManager> logger,
            IHttpContextAccessor contextAccessor,
            IUnitOfWork uow,
            IUsedPasswordsService usedPasswordsService)
            : base((UserStore<User, Role, ApplicationDbContext, int, UserClaim, UserRole, UserLogin, UserToken, RoleClaim>)store, optionsAccessor, passwordHasher, userValidators, passwordValidators, keyNormalizer, errors, services, logger)
در این سفارشی سازی چند مورد را تغییر داده‌ایم:
الف) ذکر IUnitOfWork بجای ApplicationDbContext (البته این مورد، یک پارامتر اضافی است که بر اساس نیاز این سرویس سفارشی، اضافه شده‌است)
تمام پارامترهای پس از logger به دلیل نیاز این سرویس اضافه شده‌اند و جزو پارامترهای سازنده‌ی کلاس پایه نیستند.
ب) استفاده‌ی از IApplicationUserStore بجای UserStore پیش‌فرض

3) تکمیل متدهایی که باید به اجبار پس از این ارث بری پیاده سازی شوند.
UserManager پایه نیازی به پیاده سازی اجباری متدی ندارد.

4) استخراج یک اینترفیس از کلاس نهایی تشکیل شده (توسط ابزارهای Refactoring).
محتوای این اینترفیس را در IApplicationUserManager‌ مشاهده می‌کنید.

5) معرفی اینترفیس و همچنین نمونه‌ی توکار این سرویس به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core جهت استفاده‌ی از این سرویس جدید سفارشی سازی شده.
services.AddScoped<IApplicationUserManager, ApplicationUserManager>();
services.AddScoped<UserManager<User>, ApplicationUserManager>();
در کلاس IdentityServicesRegistry، یکبار اینترفیس و یکبار اصل سرویس توکار UserManager را به سرویس جدید و سفارشی سازی شده‌ی ApplicationUserManager خود هدایت کرده‌ایم.


سفارشی سازی SignInManager

سرویس پایه SignInManager از سرویس UserManager جهت فراهم آوردن زیرساخت لاگین کاربران استفاده می‌کند.
5 مرحله‌ای را که باید جهت تشکیل کلاس جدید ApplicationSignInManager پیگیری کنیم، به شرح زیر هستند:
1) ارث بری از نگارش جنریک سرویس پایه‌ی موجود و معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود به آن
public class ApplicationSignInManager :
    SignInManager<User>,
    IApplicationSignInManager
از بین نگارش‌های مختلف SignInManager، نگارشی را انتخاب کرده‌ایم که بتوان در آن موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود را معرفی کنیم.

2) سفارشی سازی سازنده‌ی این کلاس با سرویسی که تهیه کرده‌ایم (بجای سرویس پیش فرض).
public ApplicationSignInManager(
            IApplicationUserManager userManager,
            IHttpContextAccessor contextAccessor,
            IUserClaimsPrincipalFactory<User> claimsFactory,
            IOptions<IdentityOptions> optionsAccessor,
            ILogger<ApplicationSignInManager> logger)
            : base((UserManager<User>)userManager, contextAccessor, claimsFactory, optionsAccessor, logger)
در این سفارشی سازی یک مورد را تغییر داده‌ایم:
الف) استفاده‌ی از IApplicationUserManager بجای UserManager پیش‌فرض

3) تکمیل متدهایی که باید به اجبار پس از این ارث بری پیاده سازی شوند.
SignInManager پایه نیازی به پیاده سازی اجباری متدی ندارد.

4) استخراج یک اینترفیس از کلاس نهایی تشکیل شده (توسط ابزارهای Refactoring).
محتوای این اینترفیس را در IApplicationSignInManager‌ مشاهده می‌کنید.

5) معرفی اینترفیس و همچنین نمونه‌ی توکار این سرویس به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core جهت استفاده‌ی از این سرویس جدید سفارشی سازی شده.
services.AddScoped<IApplicationSignInManager, ApplicationSignInManager>();
services.AddScoped<SignInManager<User>, ApplicationSignInManager>();
در کلاس IdentityServicesRegistry، یکبار اینترفیس و یکبار اصل سرویس توکار مدیریت لاگین را به سرویس جدید و سفارشی سازی شده‌ی ApplicationSignInManager خود هدایت کرده‌ایم.


معرفی نهایی سرویس‌های سفارشی سازی شده به ASP.NET Identity Core

تا اینجا سرویس‌های پایه‌ی این فریم ورک را جهت معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود سفارشی سازی کردیم و همچنین آن‌ها را به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core نیز معرفی نمودیم. مرحله‌ی آخر، ثبت این سرویس‌ها در رجیستری ASP.NET Core Identity است:
 services.AddIdentity<User, Role>(identityOptions =>
{
}).AddUserStore<ApplicationUserStore>()
  .AddUserManager<ApplicationUserManager>()
  .AddRoleStore<ApplicationRoleStore>()
  .AddRoleManager<ApplicationRoleManager>()
  .AddSignInManager<ApplicationSignInManager>()
  // You **cannot** use .AddEntityFrameworkStores() when you customize everything
  //.AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext, int>()
  .AddDefaultTokenProviders();
اگر منابع را مطالعه کنید، تمام آن‌ها از AddEntityFrameworkStores و سپس معرفی ApplicationDbContext به آن استفاده می‌کنند. با توجه به اینکه ما همه چیز را در اینجا سفارشی سازی کرده‌ایم، فراخوانی متد افزودن سرویس‌های EF این فریم ورک، تمام آن‌ها را بازنویسی کرده و به حالت اول و پیش فرض آن بر می‌گرداند. بنابراین نباید از آن استفاده شود.
در اینجا متد AddIdentity یک سری  تنظیم‌های پیش فرض‌ها این فریم ورک مانند اندازه‌ی طول کلمه‌ی عبور، نام کوکی و غیره را در اختیار ما قرار می‌دهد به همراه ثبت تعدادی سرویس پایه مانند نرمال ساز نام‌ها و ایمیل‌ها. سپس توسط متدهای AddUserStore، AddUserManager و ... ایی که مشاهده می‌کنید، سبب بازنویسی سرویس‌های پیش فرض این فریم ورک به سرویس‌های سفارشی خود خواهیم شد.

در این مرحله‌است که اگر Migration را اجرا کنید، کار می‌کند و خطای تبدیل نشدن کلاس‌ها به یکدیگر را دریافت نخواهید کرد.


تشکیل مرحله استفاده‌ی از ASP.NET Core Identity و ثبت اولین کاربر در بانک اطلاعاتی به صورت خودکار

روال متداول کار با امکانات کتابخانه‌های نوشته شده‌ی برای ASP.NET Core، ثبت سرویس‌های پایه‌ی آن‌ها توسط متدهای Add است که نمونه‌ی services.AddIdentity فوق دقیقا همین کار را انجام می‌دهد. مرحله‌ی بعد به app.UseIdentity می‌رسیم که کار ثبت میان‌افزارهای این فریم ورک را انجام می‌دهد. متد UseCustomIdentityServices کلاس IdentityServicesRegistry این‌کار را انجام می‌دهد که از آن در کلاس آغازین برنامه استفاده شده‌است.
        public static void UseCustomIdentityServices(this IApplicationBuilder app)
        {
            app.UseIdentity();

            var identityDbInitialize = app.ApplicationServices.GetService<IIdentityDbInitializer>();
            identityDbInitialize.Initialize();
            identityDbInitialize.SeedData();
        }
در اینجا یک مرحله‌ی استفاده‌ی از سرویس IIdentityDbInitializer را نیز مشاهده می‌کنید. کلاس IdentityDbInitializer‌ این اهداف را برآورده می‌کند:
الف) متد Initialize آن، متد context.Database.Migrate را فراخوانی می‌کند. به همین جهت دیگر نیاز به اعمال دستی حاصل Migrations، به بانک اطلاعاتی نخواهد بود. متد Database.Migrate هر مرحله‌ی اعمال نشده‌ای را که باقی مانده باشد، به صورت خودکار اعمال می‌کند.
ب) متد SeedData آن، به نحو صحیحی یک Scope جدید را ایجاد کرده و توسط آن به ApplicationDbContext دسترسی پیدا می‌کند تا نقش Admin و کاربر Admin را به سیستم اضافه کند. همچنین به کاربر Admin، نقش Admin را نیز انتساب می‌دهد. تنظیمات این کاربران را نیز از فایل appsettings.json و مدخل AdminUserSeed آن دریافت می‌کند.


کدهای کامل این سری را در مخزن کد DNT Identity می‌توانید ملاحظه کنید.
مطالب
اصول برنامه نویسی موازی درNET. نسخه 4 بخش اول - 1
بدون هیچ مطلب اضافی به سراغ اولین مثال می‌رویم. قطعه کد زیر را در نظر بگیرید :

using System;
using System.Threading.Tasks;

namespace Listing_01 {

class Listing_01 {

static void Main(string[] args) {
  Task.Factory.StartNew(() => {
         Console.WriteLine("Hello World");
  });

  // wait for input before exiting
  Console.WriteLine("Main method complete. Press enter to finish.");
  Console.ReadLine();
 }
}

در کد بالا کلاس Task نقش اصلی را بازی می‌کند.این کلاس قلب کتابخانه برنامه نویسی Task یا Task Programming Library می‌باشد.

در این بخش با موارد زیر در مورد Task‌ها آشنا می‌شویم:

- ایجاد و به کار انداختن انواع مختلف Task ها.
- کنسل کردن Task ها.
- منتظر شدن برای پایان یک Task.
- دریافت خروجی یا نتیجه از یک Task پایان یافته.
- مدیریت خطا در طول انجام یک Task

خب بهتر است به شرح کد بالا بپردازیم:

رای استفاده از کلاس Task باید فضای نام System.Threading.Tasks را بصورت ریر مورد استفاده قرار دهیم.
using System.Threading.Tasks;
این فضای نام نقش بسیار مهمی در برنامه نویسی Task‌ها دارد . فضای نام بعدی معروف است :
System.Threading . اگر با برنامه نویسی ترید‌ها بروش مرسوم وکلاسیک آشنایی دارید قطعاً با این فضای نام آشنایی دارید. اگر بخواهیم با چندین Task بطور همزمان کار کنیم به این فضای نام نیاز مبرم داریم. پس :

using System.Threading;
خب رسیدیم به بخش مهم برنامه :
Task.Factory.StartNew(() => {
   Console.WriteLine("Hello World");
});
متد استاتیک Task.Factory.StartNew یک Task جدید را ایجاد و شروع می‌کند که متن Hello Word را در خروجی کنسول نمایش می‌دهد. این روش ساده‌ترین راه برای ایجاد و شروع یک Task است.

در بخش‌های بعدی چگونگی ایجاد Task‌های پیچیده‌تر را بررسی خواهیم کرد . خروجی برنامه بالا بصورت زیر خواهد بود:

Main method complete. Press enter to finish.

Hello World
روشهای مختلف ایجاد یک Task ساده :
- ایجاد کلاس Task با استفاده از یک متد دارای نام که در داخل یک کلاس Action صدا زده می‌شود. مثال :
Task task1 = new Task(new Action(printMessage));
استفاده از یک delegate ناشناس (بدون نام). مثال :
Task task2 = new Task(delegate {
   printMessage();
});
- استفاده از یک عبارت لامبدا و یک متد دارای نام . مثال :
Task task3 = new Task(() => printMessage());
- استفاده از یک عبارت لامبدا و یک متد ناشناس (بدون نام). مثال :
Task task4 = new Task(() => {
   printMessage();
});
قطعه کد زیر مثال خوبی برای چهار روشی که در بالا شرح دادیم می‌باشد:
using System;
using System.Threading.Tasks;

namespace Listing_02 {

class Listing_02 {

static void Main(string[] args) {

   // use an Action delegate and a named method
   Task task1 = new Task(new Action(printMessage));

   // use a anonymous delegate
   Task task2 = new Task(delegate {
   printMessage();
});

  // use a lambda expression and a named method
  Task task3 = new Task(() => printMessage());

  // use a lambda expression and an anonymous method
  Task task4 = new Task(() => {
    printMessage();
  });
  task1.Start();
  task2.Start();
  task3.Start();
  task4.Start();

  // wait for input before exiting
  Console.WriteLine("Main method complete. Press enter to finish.");
  Console.ReadLine();
 }

 static void printMessage() {
  Console.WriteLine("Hello World");
  }
 }
}
خروجی برنامه بالا بصورت زیر است :
Main method complete. Press enter to finish.

Hello World

Hello World

Hello World

Hello World
نکته 1 : از مند استاتیک Task.Factory.StartNew برای ایجاد Task هایی که رمان اجرای کوتاه دارند استفاده می‌شود.

نکته 2 : اگر یک Taskدر حال اجرا باشد نمی‌توان آنرا دوباره استارت نمود باید برای یک نمونه جدید از آن Task ایجاد نمود و آنرا استارت کرد. 
مطالب
خروجی Excel با حجم بالا در برنامه‌های ‌ASP.NET Core با استفاده از MiniExcel

امکان خروجی اکسل از گزارشات سیستم، یکی از بایدهای بیشتر سیستم‌های اطلاعاتی می‌باشد؛ یکی از چالش‌های اصلی در تولید این نوع خروجی، افزایش مصرف حافظه متناسب با افزایش حجم دیتا می‌باشد. از آنجایی‌که بیشتر راهکارهای موجود از جمله ClosedXml یا Epplus کل ساختار را ابتدا تولید کرده و اصطلاحا خروجی مورد نظر را بافر می‌کنند، برای حجم بالای اطلاعات مناسب نخواهند بود. راهکار برای خروجی CSV به عنوان مثال خیلی سرراست می‌باشد و می‌توان با چند خط کد، به نتیجه دلخواه از طریق مکانیزم Streaming رسید؛ ولی ساختار Excel به سادگی فرمت CSV نیست و برای مثال فرمت Excel Workbook با پسوند xlsx یک بسته Zip شده‌ای از فایل‌های XML می‌باشد.

معرفی MiniExcel

MiniExcel یک کتابخانه سورس باز با هدف به حداقل رساندن مصرف حافظه در زمان پردازش فایل‌های Excel در دات نت می‌باشد. در مقایسه با Aspose از منظر امکانات شاید حرفی برای گفتن نداشته باشد، ولی از جهت خواندن اطلاعات فایل‌های Excel با قابلیت پشتیبانی از ‌LINQ و Deferred Execution در کنار مصرف کم حافظه و جلوگیری از مشکل OOM خیلی خوب عمل می‌کند. در تصویر زیر مشخص است که برای عمده عملیات پیاده‌سازی شده، از استریم‌ها بهره برده شده است.

همچنین در زیر مقایسه‌ای روی خروجی ۱ میلیون رکورد با تعداد ۱۰ ستون در هر ردیف انجام شده‌است که قابل توجه می‌باشد:

Logic : create a total of 10,000,000 "HelloWorld" excel
LibraryMethodMax Memory UsageMean
MiniExcel'MiniExcel Create Xlsx'15 MB11.53181 sec
Epplus'Epplus Create Xlsx'1,204 MB22.50971 sec
OpenXmlSdk'OpenXmlSdk Create Xlsx'2,621 MB42.47399 sec
ClosedXml'ClosedXml Create Xlsx'7,141 MB140.93992 sec

به شدت API خوش دستی برای استفاده دارد و شاید مطالعه سورس کد آن از جهت طراحی نیز درس آموزی داشته باشد. در ادامه چند مثال از مستندات آن را می‌توانید ملاحظه کنید:

var path = Path.Combine(Path.GetTempPath(), $"{Guid.NewGuid()}.xlsx");
MiniExcel.SaveAs(path, new[] {
    new { Column1 = "MiniExcel", Column2 = 1 },
    new { Column1 = "Github", Column2 = 2}
});

// DataReader export multiple sheets (recommand by Dapper ExecuteReader)

using (var cnn = Connection)
{
    cnn.Open();
    var sheets = new Dictionary<string,object>();
    sheets.Add("sheet1", cnn.ExecuteReader("select 1 id"));
    sheets.Add("sheet2", cnn.ExecuteReader("select 2 id"));
    MiniExcel.SaveAs("Demo.xlsx", sheets);
}

طراحی یک ActionResult سفارشی برای استفاده از MiniExcel

برای این منظور نیاز است تا Stream مربوط به Response درخواست جاری را در اختیار این کتابخانه قرار دهیم و از سمت دیگر دیتای مورد نیاز را به نحوی که بافر نشود و از طریق مکانیزم Streaming در EF (استفاده از Deferred Execution و Enumerableها) مهیا کنیم. برای امکان تعویض پذیری (این سناریو در پروژه واقعی و باتوجه به جهت وابستگی‌ها می‌تواند ضروری باشد) از دو واسط زیر استفاده خواهیم کرد:

public interface IExcelDocumentFactory
{
    ILargeExcelDocument CreateLargeDocument(IEnumerable<ExcelColumn> headers, Stream stream);
}


public interface ILargeExcelDocument : IAsyncDisposable, IDisposable
{
    Task Write<T>(
        PaginatedEnumerable<T> items,
        int count,
        int sizeLimit,
        CancellationToken cancellationToken = default) where T : notnull;
}

متد CreateLargeDocument یک وهله از ILargeExcelDocument را در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهد که قابلیت نوشتن روی آن از طریق متد Write را خواهد داشت. روش واکشی دیتا از طریق Delegate تعریف شده با نام PaginatedEnumerable به مصرف کننده محول شده‌است که در ادامه امضای آن را می‌توانید مشاهده کنید:

public delegate IEnumerable<T> PaginatedEnumerable<out T>(int page, int pageSize);

در ادامه پیاده‌سازی واسط ILargeExcelDocument برای MiniExcel به شکل زیر خواهد بود:

internal sealed class MiniExcelDocument(Stream stream, IEnumerable<ExcelColumn> columns) : ILargeExcelDocument
{
    private const int SheetLimit = 1_048_576;
    private bool _disposedValue;

    public async Task Write<T>(
        PaginatedEnumerable<T> items,
        int count,
        int sizeLimit,
        CancellationToken cancellationToken = default)
        where T : notnull
    {
        ThrowIfDisposed();
        
        // TODO: apply sizeLimit
        var properties = FastReflection.Instance.GetProperties(typeof(T))
            .ToDictionary(p => p.Name, StringComparer.OrdinalIgnoreCase);

        var sheets = new Dictionary<string, object>();
        var index = 1;
        while (count > 0)
        {
            cancellationToken.ThrowIfCancellationRequested();

            IEnumerable<Dictionary<string, object>> reader = items(index, SheetLimit)
                .Select(item =>
                {
                    cancellationToken.ThrowIfCancellationRequested();
                    return columns.ToDictionary(h => h.Title, h => ValueOf(item, h.Name, properties));
                });

            sheets.Add($"sheet_{index}", reader);
            count -= SheetLimit;
            index++;
        }

        // This part is forward-only, and we are pretty sure that streaming will happen without buffering.
        await stream.SaveAsAsync(sheets, cancellationToken: cancellationToken);
    }

    private void Dispose(bool disposing)
    {
        if (!_disposedValue)
        {
            if (disposing)
            {
                // TODO: dispose managed state (managed objects)
            }

            // TODO: free unmanaged resources (unmanaged objects) and override finalizer
            // TODO: set large fields to null
            _disposedValue = true;
        }
    }

    ~MiniExcelDocument()
    {
        Dispose(disposing: false);
    }

    public void Dispose()
    {
        // Do not change this code. Put cleanup code in 'Dispose(bool disposing)' method
        Dispose(disposing: true);
        GC.SuppressFinalize(this);
    }

    public async ValueTask DisposeAsync()
    {
        Dispose();
        await ValueTask.CompletedTask;
    }

    private void ThrowIfDisposed()
    {
        if (!_disposedValue) return;
        
        throw new ObjectDisposedException(nameof(MiniExcelDocument));
    }
    private static object ValueOf<T>(T record, string prop, IDictionary<string, FastPropertyInfo> properties)
        where T : notnull
    {
        var property = properties[prop] ??
                       throw new InvalidOperationException($"There is no property with given name [{prop}]");

        return NormalizeValue(property.GetValue?.Invoke(record));
    }

    private static object NormalizeValue(object? value)
    {
        if (value == null) return null!;

        return value switch
        {
            DateTime dateTime => dateTime.ToShortPersianDateTimeString(),
            TimeSpan time => time.ToString(@"hh\:mm\:ss"),
            DateOnly dateTime => dateTime.ToShortPersianDateString(false),
            TimeOnly time => time.ToString(@"hh\:mm\:ss"),
            bool boolean => boolean ? "بلی" : "خیر",
            IEnumerable<object> values => string.Join(',', values.Select(NormalizeValue).ToList()),
            Enum enumField => enumField.GetEnumStringValue(),
            _ => value
        };
    }
}

در بدنه متد Write باتوجه به تعداد کل رکوردها، یک کوئری برای هر شیت از طریق فراخوانی متد منتسب به پارامتر items اجرا خواهد شد؛ توجه کنید که اجرای این کوئری مشخصا به تعویق افتاده و تا زمان اولین MoveNext، اجرایی صورت نخواهد گرفت (مفهوم Deferred Execution). به این ترتیب باقی کارها از جمله فرمت کردن مقادیر در سمت برنامه و از طریق Linq To Object انجام خواهد شد. همچنین پیاده‌سازی Factory مرتبط با آن به شکل زیر خواهد بود:

internal sealed class ExcelDocumentFactory : IExcelDocumentFactory
{
    public ILargeExcelDocument CreateLargeDocument(IEnumerable<ExcelColumn> columns, Stream stream)
    {
        return new MiniExcelDocument(stream, columns);
    }
}

در ادامه ActionResult سفارشی برای گرفتن خروجی اکسل را به شکل زیر می توان پیاده‌سازی کرد:

public class ExcelExportResult<T>(PaginatedEnumerable<T> items, int count, ExportMetadata metadata) : ActionResult
    where T : notnull
{
    private const string ContentType = "application/vnd.openxmlformats-officedocument.spreadsheetml.sheet";
    private const string Extension = ".xlsx";
    private const int SizeLimit = int.MaxValue;

    private readonly IReadOnlyList<FastPropertyInfo> _properties = FastReflection.Instance.GetProperties(typeof(T));

    public override async Task ExecuteResultAsync(ActionContext context)
    {
        var sp = context.HttpContext.RequestServices;
        var factory = sp.GetRequiredService<IExcelDocumentFactory>();

        var disposition = new ContentDispositionHeaderValue(DispositionTypeNames.Attachment);
        disposition.SetHttpFileName(MakeFilename());

        context.HttpContext.Response.Headers[HeaderNames.ContentDisposition] = disposition.ToString();
        context.HttpContext.Response.Headers.Append(HeaderNames.ContentType, ContentType);
        context.HttpContext.Response.StatusCode = StatusCodes.Status200OK;

        //TODO: deal with exception, because our global exception handling cannot take into account while the response is started.

        await using var bodyStream = context.HttpContext.Response.BodyWriter.AsStream();
        await context.HttpContext.Response.StartAsync(context.HttpContext.RequestAborted);
        await using (var document = factory.CreateLargeDocument(MakeColumns(), bodyStream))
        {
            await document.Write(items, count, SizeLimit, context.HttpContext.RequestAborted);
        }

        await context.HttpContext.Response.CompleteAsync();
    }

    private string MakeFilename()
    {
        return
            $"{metadata.Title} - {DateTime.UtcNow.ToEpochSeconds()}{Extension}";
    }

    private IEnumerable<ExcelColumn> MakeColumns()
    {
        var types = _properties.ToDictionary(p => p.Name, p => p.PropertyType, StringComparer.OrdinalIgnoreCase);
        return metadata.Fields.Select(f =>
        {
            var type = types[f.Name];

            type = Nullable.GetUnderlyingType(type) ?? type;

            if (type.IsEnum ||
                type == typeof(DateOnly) ||
                type == typeof(TimeOnly) ||
                type == typeof(bool) ||
                type == typeof(TimeSpan) ||
                type == typeof(DateTime))
            {
                type = typeof(string);
            }

            return new ExcelColumn(f.Name, f.Title, type);
        });
    }
}

در اینجا از طریق ExportMetadata که از سمت کاربر تعیین می‌شود، مشخص خواهد شد که کدام فیلدها در فایل نهایی حضور داشته باشند. در بدنه متد ExecuteResultAsync یکسری هدر مرتبط با کار با فایل‌ها تنظیم شده‌است و سپس از طریق BodyWriter و متد AsStream به استریم مورد نظر دست یافته و در اختیار متد Write مربوط به document ایجاد شده، قرار داده‌ایم. یک نمونه استفاده از آن برای موجودیت فرضی مشتری می تواند به شکل زیر باشد:

[ApiController, Route("api/customers")]
public class CustomersController(IDbContext dbContext) : ControllerBase
{
    [HttpGet("export")]
    public async Task<ActionResult> ExportCustomers([FromQuery] ExportMetadata metadata,
        CancellationToken cancellationToken)
    {
        var count = await dbContext.Set<Customer>().CountAsync(cancellationToken);
        return this.Export(
            (page, pageSize) => dbContext.Set<Customer>()
                .OrderBy(c => c.Id)
                .Skip((page - 1) * pageSize)
                .Take(pageSize)
                .AsNoTracking()
                .AsEnumerable(), // Enable streaming instead of buffering through deferred execution
            count,
            metadata);
    }
}

در اینجا از طریق Extension Method مهیا شده روش کوئری کردن برای هر شیت را مشخص کرده‌ایم؛ نکته مهم در ایجاد استفاده از ‌متد AsEnumerable می باشد که در عمل یک Type Casting انجام می دهد که باقی متدهای استفاده شده روی خروجی، از طریق Linq To Object اعمال شود و همچنین نیاز به استفاده از ToList و یا موارد مشابه را نخواهیم داشت. نمونه درخواست GET برای این API می تواند به شکل زیر باشد:

http://localhost:5118/api/customers/export?Title=Test&Fields[0].Name=FirstName&Fields[0].Title=First name&Fields[1].Name=LastName&Fields[1].Title=Last name&Fields[2].Name=BirthDate&Fields[2].Title=BirthDate

سورس کد مثال قابل اجرا از طریق مخزن زیر قابل دسترس می باشد:

https://github.com/rabbal/large-excel-streaming

در این مثال در زمان آغاز برنامه، ۱۰ میلیون رکورد در جدول Customer ثبت خواهد شد که در ادامه می توان از آن خروجی Excel تهیه کرد.

نکته مهم: توجه داشته باشید که استفاده از این روش قابلیت از سرگیری مجدد برای دانلود را نخواهد داشت و شاید بهتر است این فرآیند را از طریق یک Job انجام داده و با استفاده از قابلیت‌های Multipart Upload مربوط به یک BlobStroage مانند Minio، خروجی مورد نظر از قبل ذخیره کرده و لینک دانلودی را در اختیار کاربر قرار دهید.

مطالب
آشنایی با مفاهیم نوع داده Enum و توسعه آن - قسمت دوم
اگر با نوع داده Enum آشنایی ندارید قسمت یکم این مطلب را بخوانید.
public enum Grade
{
    Failing = 5,
    BelowAverage = 10,
    Average = BelowAverage + 5, // = 15
    VeryGood = 18,
    Excellent = 20
}
 
بازنویسی متد ()ToString:
امکان بازنویسی متد ()ToString در نوع Enum وجود ندارد. بنابراین برای چاپ عبارت Very Good به جای VeryGood تکنیک زیر جالب به نظر می‌رسد. هر چند استفاده از آرایه و ترکیب اندیس آن با Enum و یا استفاده از HashTable راه هایی است که در ابتدا به ذهن ما خطور می‌کند اما لطفاً به ادامه مطلب توجه فرمایید!
با در نظر گرفتن مثال قبل، یک Custom Attribute به نوع داده شمارشی اضافه می‌کنیم. برای این منظور بصورت زیر عمل می‌کنیم.  
1. ایجاد کلاس Description که از کلاس Attribute مشتق شده است و تعریف خصوصیت Text:
class Description : Attribute
{
    public string Text;
    public Description(string text)
    {
        Text = text;
    }
}
2. به سراغ نوع Enum تعریف شده رفته و جهت استفاده از صفت جدید که در مرحله قبل پیاده سازی کردیم، تغییرات را به شکل زیر اعمال می‌کنیم:
public enum Grade
{
    [Description("Mardood")]
    Failing = 5,

    [Description("Ajab Shansi")]
    BelowAverage = 10,

    [Description("Bad Nabood")]
    Average = BelowAverage + 5,

    [Description("Khoob Bood")]
    VeryGood = 18,

    [Description("Gol Kashti")]
    Excellent = 20
}
تنها کاری که باقی مانده یاری گرفتن از متدهای الحاقی (Extension Methods) جهت خواندن مقدار Description است:
public static class ExtensionMethodCls
{
    public static string GetDescription(this Enum enu)
    {

        Type type = enu.GetType();

        MemberInfo[] memInfo = type.GetMember(enu.ToString());

        if (memInfo != null && memInfo.Length > 0)
        {

            object[] attrs = memInfo[0].GetCustomAttributes(typeof(Description), false);

            if (attrs != null && attrs.Length > 0)
                return ((Description)attrs[0]).Text;
        }

        return enu.ToString();
    }
}
حال نوع Enum ما کمی توسعه یافته است و توسط متد GetDescription می توان متن دلخواه و متناسب با مقدار را نمایش داد:
Console.WriteLine(grade.GetDescription());  // Print Bad Nabood
کد کامل مثال بررسی شده نیز بصورت زیر خواهد بود:
using System;
using System.Reflection;

namespace CSharpEnum
{

    class Description : Attribute
    {
        public string Text;
        public Description(string text)
        {
            Text = text;
        }
    }

    public enum Grade
    {
        [Description("Mardood")]
        Failing = 5,

        [Description("Ajab Shansi")]
        BelowAverage = 10,

        [Description("Bad Nabood")]
        Average = BelowAverage + 5,

        [Description("Khoob Bood")]
        VeryGood = 18,

        [Description("Gol Kashti")]
        Excellent = 20
    }

    public static class ExtensionMethodCls
    {
        public static string GetDescription(this Enum enu)
        {

            Type type = enu.GetType();

            MemberInfo[] memInfo = type.GetMember(enu.ToString());

            if (memInfo != null && memInfo.Length > 0)
            {

                object[] attrs = memInfo[0].GetCustomAttributes(typeof(Description), false);

                if (attrs != null && attrs.Length > 0)
                    return ((Description)attrs[0]).Text;
            }

            return enu.ToString();
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            const Grade grade = Grade.Average;
            Console.WriteLine("Underlying type: {0}", Enum.GetUnderlyingType(grade.GetType()));
            Console.WriteLine("Type Code      : {0}", grade.GetTypeCode());
            Console.WriteLine("Value          : {0}", (int)grade);
            Console.WriteLine("--------------------------------------");
            Console.WriteLine(grade.ToString()); // name of the constant
            Console.WriteLine(grade.ToString("G")); // name of the constant
            Console.WriteLine(grade.ToString("F")); // name of the constant
            Console.WriteLine(grade.ToString("x")); // value is hex
            Console.WriteLine(grade.ToString("D")); // value in decimal
            Console.WriteLine("--------------------------------------");
            Console.WriteLine(grade.GetDescription());  // Print Bad Nabood
            Console.ReadKey();
        }
    }
}
با استفاده از این تکنیک (مخصوصاً ما فارسی زبان ها) به راحتی می‌توانیم از مقادیر Enum استفاده بهتری ببریم. برای مثال اگر بخواهیم یک مقدار Enum را بصورت فارسی در یک Drop Down List نمایش دهیم این تکنیک بسیار مفید خواهد بود.
مطالب
معادل‌های چندسکویی اجزای فایل web.config در ASP.NET Core
هنوز هم اجزای مختلف فایل web.config در ASP.NET Core قابل تعریف و استفاده هستند؛ اما اگر صرفا بخواهیم از این نوع برنامه‌ها در ویندوز و به کمک وب سرور IIS استفاده کنیم. با انتقال برنامه‌های چندسکویی مبتنی بر NET Core. به سایر سیستم عامل‌ها، دیگر اجزایی مانند استفاده‌ی از ماژول فشرده سازی صفحات IIS و یا ماژول URL rewrite آن و یا تنظیمات static cache تعریف شده‌ی در فایل web.config، شناسایی نشده و تاثیری نخواهند داشت. به همین جهت تیم ASP.NET Core، معادل‌های توکار و چندسکویی را برای عناصری از فایل web.config که به IIS وابسته هستند، تهیه کرده‌است که در ادامه آن‌‌ها را مرور خواهیم کرد.


میان‌افزار چندسکویی فشرده سازی صفحات در ASP.NET Core

پیشتر مطلب «استفاده از GZip توکار IISهای جدید و تنظیمات مرتبط با آن‌ها» را در سایت جاری مطالعه کرده‌اید. این قابلیت صرفا وابسته‌است به IIS و همچنین در صورت نصب بودن ماژول httpCompression آن کار می‌کند. بنابراین قابلیت انتقال به سایر سیستم عامل‌ها را نخواهد داشت و هرچند تنظیمات فایل web.config آن هنوز هم در برنامه‌های ASP.NET Core معتبر هستند، اما چندسکویی نیستند. برای رفع این مشکل، تیم ASP.NET Core، میان‌افزار توکاری را برای فشرده سازی صفحات ارائه داده‌است که جزئی از تازه‌های ASP.NET Core 1.1 نیز به‌شمار می‌رود.
برای نصب آن دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت، اجرا کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression
که معادل است با افزودن وابستگی ذیل به فایل project.json پروژه:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression": "1.0.0"
    }
}

مرحله‌ی بعد، افزودن سرویس‌های و میان افزار مرتبط، به کلاس آغازین برنامه هستند. همیشه متدهای Add کار ثبت سرویس‌های میان‌افزار را انجام می‌دهند و متدهای Use کار افزودن خود میان‌افزار را به مجموعه‌ی موجود تکمیل می‌کنند.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddResponseCompression(options =>
    {
        options.MimeTypes = Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression.ResponseCompressionDefaults.MimeTypes;
    });
}
متد AddResponseCompression کار افزودن سرویس‌های مورد نیاز میان‌افزار ResponseCompression را انجام می‌دهد. در اینجا می‌توان تنظیماتی مانند MimeTypes فایل‌ها و صفحاتی را که باید فشرده سازی شوند، تنظیم کرد. ResponseCompressionDefaults.MimeTypes به این صورت تعریف شده‌است:
namespace Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression
{
    /// <summary>
    /// Defaults for the ResponseCompressionMiddleware
    /// </summary>
    public class ResponseCompressionDefaults
    {
        /// <summary>
        /// Default MIME types to compress responses for.
        /// </summary>
        // This list is not intended to be exhaustive, it's a baseline for the 90% case.
        public static readonly IEnumerable<string> MimeTypes = new[]
        {
            // General
            "text/plain",
            // Static files
            "text/css",
            "application/javascript",
            // MVC
            "text/html",
            "application/xml",
            "text/xml",
            "application/json",
            "text/json",
        };
    }
}
اگر علاقمند بودیم تا عناصر دیگری را به این لیست اضافه کنیم، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
services.AddResponseCompression(options =>
{
    options.MimeTypes = ResponseCompressionDefaults.MimeTypes.Concat(new[]
                                {
                                    "image/svg+xml",
                                    "application/font-woff2"
                                });
            });
در اینجا تصاویر از نوع svg و همچنین فایل‌های فونت woff2 نیز اضافه شده‌اند.

به علاوه options ذکر شده‌ی در اینجا دارای خاصیت options.Providers نیز می‌باشد که نوع و الگوریتم فشرده سازی را مشخص می‌کند. در صورتیکه مقدار دهی نشود، مقدار پیش فرض آن Gzip خواهد بود:
services.AddResponseCompression(options =>
{
  //If no compression providers are specified then GZip is used by default.
  //options.Providers.Add<GzipCompressionProvider>();

همچنین اگر علاقمند بودید تا میزان فشرده سازی تامین کننده‌ی Gzip را تغییر دهید، نحوه‌ی تنظیمات آن به صورت ذیل است:
services.Configure<GzipCompressionProviderOptions>(options =>
{
  options.Level = System.IO.Compression.CompressionLevel.Optimal;
});

به صورت پیش‌فرض، فشرده سازی صفحات Https انجام نمی‌شود. برای فعال سازی آن تنظیم ذیل را نیز باید قید کرد:
 options.EnableForHttps = true;

مرحله‌ی آخر این تنظیمات، افزودن میان افزار فشرده سازی خروجی به لیست میان افزارهای موجود است:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseResponseCompression()  // Adds the response compression to the request pipeline
   .UseStaticFiles(); // Adds the static middleware to the request pipeline  
}
در اینجا باید دقت داشت که ترتیب تعریف میان‌افزارها مهم است و اگر UseResponseCompression پس از UseStaticFiles ذکر شود، فشرده سازی صورت نخواهد گرفت؛ چون UseStaticFiles کار ارائه‌ی فایل‌ها را تمام می‌کند و نوبت اجرا، به فشرده سازی اطلاعات نخواهد رسید.


تنظیمات کش کردن چندسکویی فایل‌های ایستا در ASP.NET Core

تنظیمات کش کردن فایل‌های ایستا در web.config مخصوص IIS به صورت ذیل است :
<staticContent>
   <clientCache httpExpires="Sun, 29 Mar 2020 00:00:00 GMT" cacheControlMode="UseExpires" />
</staticContent>
معادل چندسکویی این تنظیمات در ASP.NET Core با تنظیم Response.Headers میان افزار StaticFiles انجام می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app,
                      IHostingEnvironment env,
                      ILoggerFactory loggerFactory)
{
    app.UseResponseCompression()
       .UseStaticFiles(
           new StaticFileOptions
           {
               OnPrepareResponse =
                   _ => _.Context.Response.Headers[HeaderNames.CacheControl] = 
                        "public,max-age=604800" // A week in seconds
           })
       .UseMvc(routes => routes.MapRoute("default", "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}"));
}
در اینجا پیش از آماده شدن یک فایل استاتیک برای ارائه‌ی نهایی، می‌توان تنظیمات Response آن‌را تغییر داد و برای مثال هدر Cache-Control آن‌را به یک هفته تنظیم نمود.


معادل چندسکویی ماژول URL Rewrite در ASP.NET Core

مثال‌هایی از ماژول URL Rewrite را در مباحث بهینه سازی سایت برای بهبود SEO پیشتر بررسی کرده‌ایم (^ و ^ و ^). این ماژول نیز همچنان در ASP.NET Core هاست شده‌ی در ویندوز و IIS قابل استفاده است (البته به شرطی که ماژول مخصوص آن در IIS نصب و فعال شده باشد). معادل چندسکویی این ماژول به صورت یک میان‌افزار توکار به ASP.NET Core 1.1 اضافه شده‌است.
برای استفاده‌ی از آن، ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت آن‌را به نحو ذیل نصب کرد:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNetCore.Rewrite
و یا افزودن آن به لیست وابستگی‌های فایل project.json:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.Rewrite": "1.0.0"
    }
}

پس از نصب آن، نمونه‌ای از نحوه‌ی تعریف و استفاده‌ی آن در کلاس آغازین برنامه به صورت ذیل خواهد بود:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.UseRewriter(new RewriteOptions()
                            .AddRedirectToHttps()
                            .AddRewrite(@"app/(\d+)", "app?id=$1", skipRemainingRules: false) // Rewrite based on a Regular expression
                            //.AddRedirectToHttps(302, 5001) // Redirect to a different port and use HTTPS
                            .AddRedirect("(.*)/$", "$1")  // remove trailing slash, Redirect using a regular expression
                            .AddRedirect(@"^section1/(.*)", "new/$1", (int)HttpStatusCode.Redirect)
                            .AddRedirect(@"^section2/(\\d+)/(.*)", "new/$1/$2", (int)HttpStatusCode.MovedPermanently)
                            .AddRewrite("^feed$", "/?format=rss", skipRemainingRules: false));
این میان‌افزار نیز باید پیش از میان افزار فایل‌های ایستا و همچنین MVC معرفی شود.

در اینجا مثال‌هایی را از اجبار به استفاده‌ی از HTTPS، تا حذف / از انتهای مسیرهای وب سایت و یا هدایت آدرس قدیمی فید سایت، به آدرسی جدید واقع در مسیر format=rss، توسط عبارات باقاعده مشاهده می‌کنید.
در این تنظیمات اگر پارامتر skipRemainingRules به true تنظیم شود، به محض برآورده شدن شرط انطباق مسیر (پارامتر اول ذکر شده)، بازنویسی مسیر بر اساس پارامتر دوم، صورت گرفته و دیگر شرط‌های ذکر شده، پردازش نخواهند شد.

این میان‌افزار قابلیت دریافت تعاریف خود را از فایل‌های web.config و یا htaccess (لینوکسی) نیز دارد:
 app.UseRewriter(new RewriteOptions()
.AddIISUrlRewrite(env.ContentRootFileProvider, "web.config")
.AddApacheModRewrite(env.ContentRootFileProvider, ".htaccess"));
بنابراین اگر می‌خواهید تعاریف قدیمی <system.webServer><rewrite><rules> وب کانفیگ خود را در اینجا import کنید، متد AddIISUrlRewrite چنین کاری را به صورت خودکار برای شما انجام خواهد داد و یا حتی می‌توان این تنظیمات را در یک فایل UrlRewrite.xml نیز قرار داد تا توسط IIS پردازش نشود و مستقیما توسط ASP.NET Core مورد استفاده قرار گیرد.

و یا اگر خواستید منطق پیچیده‌تری را نسبت به عبارات باقاعده اعمال کنید، می‌توان یک IRule سفارشی را نیز به نحو ذیل تدارک دید:
public class RedirectWwwRule : Microsoft.AspNetCore.Rewrite.IRule
{
    public int StatusCode { get; } = (int)HttpStatusCode.MovedPermanently;
    public bool ExcludeLocalhost { get; set; } = true;
    public void ApplyRule(RewriteContext context)
    {
        var request = context.HttpContext.Request;
        var host = request.Host;
        if (host.Host.StartsWith("www", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Result = RuleResult.ContinueRules;
            return;
        }
        if (ExcludeLocalhost && string.Equals(host.Host, "localhost", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Result = RuleResult.ContinueRules;
            return;
        }
        string newPath = request.Scheme + "://www." + host.Value + request.PathBase + request.Path + request.QueryString;
 
        var response = context.HttpContext.Response;
        response.StatusCode = StatusCode;
        response.Headers[HeaderNames.Location] = newPath;
        context.Result = RuleResult.EndResponse; // Do not continue processing the request
    }
}
در اینجا تنظیم context.Result به RuleResult.ContinueRules سبب ادامه‌ی پردازش درخواست جاری، بدون تغییری در نحوه‌ی پردازش آن خواهد شد. در آخر کار، با تغییر HeaderNames.Locatio به مسیر جدید و تنظیم Result = RuleResult.EndResponse، سبب اجبار به بازنویسی مسیر درخواستی، به مسیر جدید تنظیم شده، خواهیم شد.

و سپس می‌توان آن‌را به عنوان یک گزینه‌ی جدید Rewriter معرفی نمود:
 app.UseRewriter(new RewriteOptions().Add(new RedirectWwwRule()));
کار این IRule جدید، اجبار به درج www در آدرس‌های هدایت شده‌ی به سایت است؛ تا تعداد صفحات تکراری گزارش شده‌ی توسط گوگل به حداقل برسد (یک نگارش با www و دیگری بدون www).

یک نکته: در اینجا در صورت نیاز می‌توان از تزریق وابستگی‌های در سازنده‌ی کلاس Rule جدید تعریف شده نیز استفاده کرد. برای اینکار باید RedirectWwwRule را به لیست سرویس‌های متد ConfigureServices معرفی کرد و سپس نحوه‌ی دریافت وهله‌ای از آن جهت معرفی به میان‌افزار بازنویسی مسیرهای وب به صورت ذیل درخواهد آمد:
 var options = new RewriteOptions().Add(app.ApplicationServices.GetService<RedirectWwwRule>());
مطالب دوره‌ها
بررسی قسمت‌های مختلف قالب پروژه WPF Framework تهیه شده
پس از ایجاد یک Solution جدید توسط قالب WPF Framework، هشت پروژه به صورت خودکار اضافه خواهند شد:



1) پروژه ریشه که بسته به نامی که در ابتدای کار انتخاب می‌کنید، تغییر نام خواهد یافت.
برای مثال اگر نام وارد شده در ابتدای کار MyWpfFramework باشد، این پروژه ریشه نیز، MyWpfFramework نام خواهد داشت. از آن صرفا جهت افزودن Viewهای برنامه استفاده می‌کنیم. کلیه Viewها در پوشه View قرار خواهند گرفت و با توجه به ساختار خاصی که در اینجا انتخاب شده، این Viewها باید از نوع Page انتخاب شوند تا با سیستم راهبری فریم ورک هماهنگ کار کنند.
در داخل پوشه Views، هر بخش از برنامه را می‌توان داخل یک زیر پوشه قرار داد. برای مثال قسمت Login سیستم، دارای سه صفحه ورود، نمایش پیام خوش آمد و نمایش صفحه عدم دسترسی است.
متناظر با هر Page اضافه شده، در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure یک ViewModel در صورت نیاز اضافه خواهد شد. قرار داد ما در اینجا ترکیب نام View به علاوه کلمه ViewModel است. برای مثال اگر نام View اضافه شده به پروژه ریشه برنامه، LoginPage است، نام ViewModel متناظر با آن باید LoginPageViewModel باشد تا به صورت خودکار توسط برنامه ردیابی و وهله سازی گردد.
این پروژه از کتابخانه MahApps.Metro استفاده می‌کند و اگر به فایل MainWindow.xaml.cs آن مراجعه کنید، ارث بری پنجره اصلی برنامه را از کلاس MetroWindow مشاهده خواهید نمود. این فایل‌ها نیازی به تغییر خاصی نداشته و به همین نحو در این قالب قابل استفاده هستند.
و در پوشه Resources آن یک سری قلم و آیکون را می‌توانید مشاهده نمائید.

2) پروژه MyWpfFramework.Common
در این پروژه کلاس‌هایی قرار می‌گیرند که قابلیت استفاده در انواع و اقسام پروژه‌های WPF را دارند و الزاما وابسته به پروژه جاری نیستند. یک سری کلاس‌های کمکی در این پروژه Common قرار گرفته‌اند و قسمت‌های مختلف سیستم را تغذیه می‌کنند؛ مانند خواندن اطلاعات از فایل کانفیگ، هش کردن کلمه عبور، یک سری متد عمومی برای کار با EF، کلاس‌های عمومی مورد نیاز در حین استفاده از الگوی MVVM، اعتبارسنجی و امثال آن.
در این پروژه از کلاس PageAuthorizationAttribute آن جهت مشخص سازی وضعیت دسترسی به صفحات تعریف شده در پروژه ریشه استفاده خواهد شد.
نمونه‌ای از آن‌را برای مثال با مراجعه به سورس صفحه About.xaml.cs می‌توانید مشاهده کنید که در آن AuthorizationType.AllowAnonymous تنظیم شده و به این ترتیب تمام کاربران اعتبارسنجی نشده می‌توانند این صفحه را مشاهده کنند.
همچنین در این پروژه کلاس BaseViewModel قرار دارد که جهت مشخص سازی کلیه کلاس‌های ViewModel برنامه باید مورد استفاده قرار گیرد. سیستم طراحی شده، به کمک این کلاس پایه است که می‌تواند به صورت خودکار ViewModelهای متناظر با Viewها را یافته و وهله سازی کند (به همراه تمام وابستگی‌های تزریق شده به آن‌ها).
به علاوه کلاس DataErrorInfoBase آن برای یکپارچه سازی اعتبارسنجی با EF طراحی شده است. اگر به کلاس BaseEntity.cs مراجعه کنید که در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار دارد، نحوه استفاده آن‌را ملاحظه خواهید نمود. به این ترتیب حجم بالایی از کدهای تکرای، کپسوله شده و قابلیت استفاده مجدد را پیدا می‌کنند.
قسمت‌های دیگر پروژه Common، برای ثبت وقایع برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند. استفاده از آن‌ها را در فایل App.xaml.cs پروژه ریشه برنامه ملاحظه می‌کنید و نیاز به تنظیم خاص دیگری در اینجا وجود ندارد.

3) پروژه MyWpfFramework.DataLayer
کار تنظیمات EF در اینجا انجام می‌شود (و قسمت عمده‌ای از آن انجام شده است). تنها کاری که در آینده برای استفاده از آن نیاز است انجام شود، مراجعه به کلاس MyWpfFrameworkContext.cs و افزودن DbSetهای لازم است. همچنین اگر نیاز به تعریف نگاشت‌های اضافه‌تری وجود داشت، می‌توان از پوشه Mappings آن استفاده کرد.
در این پروژه الگوی واحد کار پیاده سازی شده است و همچنین سعی شده تمام کلاس‌های آن دارای کامنت‌های کافی جهت توضیح قسمت‌های مختلف باشند.
کلاس MyDbContextBase به اندازه کافی غنی سازی شده‌است، تا در وقت شما، در زمینه تنظیم مباحثی مانند اعتبارسنجی و نمایش پیغام‌های لازم به کاربر، یک دست سازی ی و ک ورودی در برنامه و بسیاری از نکات ریز دیگر صرفه جویی شود.
در اینجا از خاصیت ContextHasChanges جهت بررسی وضعیت Context جاری و نمایش پیغامی به کاربر در مورد اینکه آیا مایل هستید تغییرات را ذخیره کنید یا خیر استفاده می‌شود.
در متد auditFields آن یک سری خاصیت کلاس BaseEntity که پایه تمامی کلاس‌های Domain model برنامه خواهد بود به صورت خودکار مقدار دهی می‌شوند. مثلا این رکورد را چه کسی ثبت کرده یا چه کسی ویرایش و در چه زمانی. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا در برنامه نگران تنظیم و مقدار دهی آن‌ها بود.
کلاس MyWpfFrameworkMigrations به حالت AutomaticMigrationsEnabled تنظیم شده است و ... برای یک برنامه دسکتاپ WPF کافی و مطلوب است و ما را از عذاب به روز رسانی دستی ساختار بانک اطلاعاتی برنامه با تغییرات مدل‌ها، رها خواهد ساخت. عموما برنامه‌های دسکتاپ پس از طراحی، آنچنان تغییرات گسترده‌ای ندارند و انتخاب حالت Automatic در اینجا می‌تواند کار توزیع آن‌را نیز بسیار ساده کند. از این جهت که بانک اطلاعاتی انتخابی از نوع SQL Server CE نیز عمدا این هدف را دنبال می‌کند: عدم نیاز به نگهداری و وارد شدن به جزئیات نصب یک بانک اطلاعاتی بسیار پیشرفته مانند نگارش‌های کامل SQL Server. هرچند زمانیکه با EF کار می‌کنیم، سوئیچ به بانک‌های اطلاعاتی صرفا با تغییر رشته اتصالی فایل app.config برنامه اصلی و مشخص سازی پروایدر مناسب قابل انجام خواهد بود.
در فایل MyWpfFrameworkMigrations، توسط متد addRolesAndAdmin کاربر مدیر سیستم در آغاز کار ساخت بانک اطلاعاتی به صورت خودکار افزوده خواهد شد.


4) پروژه MyWpfFramework.DomainClasses
کلیه کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار خواهند گرفت. نکته مهمی که در اینجا باید رعایت شود، مزین کردن این کلاس‌ها به کلاس پایه BaseEntity می‌باشد که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس User پروژه می‌توانید ملاحظه کنید.
BaseEntity چند کار را با هم انجام می‌دهد:
- اعمال خودکار DataErrorInfoBase جهت یکپارچه سازی سیستم اعتبارسنجی EF با WPF (برای مثال به این ترتیب خطاهای ذکر شده در ویژگی‌های خواص کلاس‌ها توسط WPF نیز خوانده خواهند شد)
- اعمال ImplementPropertyChanged به کلاس‌های دومین برنامه. به این ترتیب برنامه کمکی Fody که کار Aspect oriented programming را انجام می‌دهد، اسمبلی برنامه را ویرایش کرده و متدها و تغییرات لازم جهت پیاده سازی INotifyPropertyChanged را اضافه می‌کند. به این ترتیب به کلاس‌های دومین بسیار تمیزی خواهیم رسید با حداقل نیاز به تغییرات و نگهداری ثانویه.
- فراهم آوردن فیلدهای مورد نیاز جهت بازرسی سیستم؛ مانند اینکه چه کسی یک رکورد را ثبت کرده یا ویرایش و در چه زمانی

نقش‌های سیستم در کلاس SystemRole تعریف می‌شوند. به ازای هر نقش جدیدی که نیاز بود، تنها کافی است یک خاصیت bool را در اینجا اضافه کنید. سپس نام این خاصیت در ویژگی PageAuthorizationAttribute به صورت خودکار قابل استفاده خواهد بود. برای مثال به پروژه ریشه مراجعه و به فایل AddNewUser.xaml.cs دقت کنید؛ چنین تعریفی را در بالای کلاس مرتبط مشاهده خواهید کرد:
 [PageAuthorization(AuthorizationType.ApplyRequiredRoles, "IsAdmin, CanAddNewUser")]
در اینجا AuthorizationType سه حالت را می‌تواند داشته باشد:
    /// <summary>
    /// وضعیت اعتبار سنجی صفحه را مشخص می‌کند
    /// </summary>
    public enum AuthorizationType
    {
        /// <summary>
        /// همه می‌توانند بدون اعتبار سنجی، دسترسی به این صفحات داشته باشند
        /// </summary>
        AllowAnonymous,

        /// <summary>
        /// کاربران وارد شده به سیستم بدون محدودیت به این صفحات دسترسی خواهند داشت
        /// </summary>
        FreeForAuthenticatedUsers,

        /// <summary>
        /// بر اساس نام نقش‌هایی که مشخص می‌شوند تصمیم گیری خواهد شد
        /// </summary>
        ApplyRequiredRoles
    }
اگر حالت ApplyRequiredRoles را انتخاب کردید، در پارامتر اختیاری دوم ویژگی PageAuthorization نیاز است نام یک یا چند خاصیت کلاس SystemRole را قید کنید. بدیهی است کاربر متناظر نیز باید دارای این نقش‌ها باشد تا بتواند به این صفحه دسترسی پیدا کند، یا خیر.


5) پروژه MyWpfFramework.Models
در پروژه MyWpfFramework.Models کلیه Modelهای مورد استفاده در UI که الزاما قرار نیست در بانک اطلاعاتی قرارگیرند، تعریف خواهند شد. برای نمونه مدل صفحه لاگین در آن قرار دارد و ذکر دو نکته در آن حائز اهمیت است:
 [ImplementPropertyChanged] // AOP
public class LoginPageModel : DataErrorInfoBase
- ویژگی ImplementPropertyChanged کار پیاده سازی INotifyPropertyChanged را به صورت خودکار سبب خواهد شد.
- کلاس پایه DataErrorInfoBase سبب می‌شود تا مثلا در اینجا اگر از ویژگی Required استفاده کردید، اطلاعات آن توسط برنامه خوانده شود و با WPF یکپارچه گردد.


6) پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj
در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj تعاریف ViewModelهای برنامه اضافه خواهند شد.
این پروژه دارای یک سری کلاس پایه است که تنظیمات IoC برنامه را انجام می‌دهد. برای مثال FrameFactory.cs آن یک کنترل Frame جدید را ایجاد کرده است که کار تزریق وابستگی‌ها را به صورت خودکار انجام خواهد داد. فایل IocConfig آن جایی است که کار سیم کشی کلاس‌های لایه سرویس و اینترفیس‌های متناظر با آن‌ها انجام می‌شود. البته پیش فرض‌های آن را اگر رعایت کنید، نیازی به تغییری در آن نخواهید داشت. برای مثال در آن scan.TheCallingAssembly قید شده است. در این حالت اگر نام کلاس لایه سرویس شما Test و نام اینترفیس متناظر با آن ITest باشد، به صورت خودکار به هم متصل خواهند شد.
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، در پوشه ViewModels آن، به ازای هر View یک ViewModel خواهیم داشت که نام آن مطابق قرار داد، نام View مدنظر به همراه کلمه ViewModel باید درنظر گرفته شود تا توسط برنامه شناخته شده و مورد استفاده قرار گیرد. همچنین هر ViewModel نیز باید دارای کلاس پایه BaseViewModel باشد تا توسط IoC Container برنامه جهت تزریق وابستگی‌های خودکار در سازنده‌های کلاس‌ها شناسایی شده و وهله سازی گردد.


7) پروژه MyWpfFramework.ServiceLayer
کلیه کلاس‌های لایه سرویس که منطق تجاری برنامه را پیاده سازی می‌کنند (خصوصا توسط EF) در این لایه قرار خواهند گرفت. در اینجا دو نمونه سرویس کاربران و سرویس عمومی AppContextService را ملاحظه می‌کنید.
سرویس AppContextService قلب سیستم اعتبارسنجی سیستم است و در IocConfig برنامه به صورت سینگلتون تعریف شده است. چون در برنامه‌های دسکتاپ در هر لحظه فقط یک نفر وارد سیستم می‌شود و نیاز است تا پایان طول عمر برنامه، اطلاعات لاگین و نقش‌های او را در حافظه نگه داری کرد.


8) پروژه MyWpfFramework.Tests
یک پروژه خالی Class library هم در اینجا جهت تعریف آزمون‌های واحد سیستم درنظر گرفته شده است.

 
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 2 - بررسی ساختار جدید Solution
اگر یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core Web Application را شروع کنید (با طی مراحل زیر جهت ایجاد یک پروژه‌ی جدید):
 .NET Core -> ASP.NET Core Web Application (.NET Core) -> Select `Empty` Template
تغییرات ساختاری ASP.NET Core 1.0، با نگارش‌های قبلی ASP.NET، بسیار قابل ملاحظه هستند:


در اینجا نقش Solution همانند نگارش‌های قبلی ویژوال استودیو است: ظرفی است برای ساماندهی موارد مورد نیاز جهت تشکیل یک برنامه‌ی وب و شامل مواردی است مانند پروژه‌ها، تنظیمات آن‌ها و غیره. بنابراین هنوز در اینجا فایل sln. تشکیل می‌شود.


نقش فایل global.json

زمانیکه یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core 1.0 را آغاز می‌کنیم، ساختار پوشه‌های آن به صورت زیر هستند:


در اینجا هنوز فایل sln. قابل مشاهده است. همچنین در اینجا فایل جدیدی به نام global.json نیز وجود دارد، با این محتوا:
{
  "projects": [ "src", "test" ],
  "sdk": {
    "version": "1.0.0-preview2-003121"
  }
}
شماره نگارش ذکر شده‌ی در اینجا را در قسمت قبل بررسی کردیم.
خاصیت projects در اینجا به صورت یک آرایه تعریف شده‌است و بیانگر محل واقع شدن پوشه‌های اصلی پروژه‌ی جاری هستند. پوشه‌ی src یا source را در تصویر فوق مشاهده می‌کنید و محلی است که سورس‌های برنامه در آن قرار می‌گیرند. یک پوشه‌ی test نیز در اینجا ذکر شده‌است و اگر در حین ایجاد پروژه، گزینه‌ی ایجاد unit tests را هم انتخاب کرده باشید، این پوشه‌ی مخصوص نیز ایجاد خواهد شد.
نکته‌ی مهم اینجا است، هرکدی که درون پوشه‌های ذکر شده‌ی در اینجا قرار نگیرد، قابلیت build را نخواهد داشت. به عبارتی این نسخه‌ی از ASP.NET پوشه‌ها را قسمتی از پروژه به حساب می‌آورد. در نگارش‌های قبلی ASP.NET، مداخل تعریف فایل‌های منتسب به هر پروژه، درون فایلی با پسوند csproj. قرار می‌گرفتند. معادل این فایل در اینجا اینبار پسوند xproj را دارد و اگر آن‌را با یک ادیتور متنی باز کنید، فاقد تعاریف مداخل فایل‌های پروژه است.
در این نگارش جدید اگر فایلی را به پوشه‌ی src اضافه کنید یا حذف کنید، بلافاصله در solution explorer ظاهر و یا حذف خواهد شد.
یک آزمایش: به صورت معمول از طریق windows explorer به پوشه‌ی src برنامه وارد شده و فایل پیش فرض Project_Readme.html را حذف کنید. سپس به solution explorer ویژوال استودیو دقت کنید. مشاهده خواهید کرد که این فایل، بلافاصله از آن حذف می‌شود. در ادامه به recycle bin ویندوز مراجعه کرده و این فایل حذف شده را restore کنید تا مجددا به پوشه‌ی src برنامه اضافه شود. اینبار نیز افزوده شدن خودکار و بلافاصله‌ی این فایل را می‌توان در solution explorer مشاهده کرد.
بنابراین ساختار مدیریت فایل‌های این نگارش از ASP.NET در ویژوال استودیو، بسیار شبیه به ساختار مدیریت فایل‌های VSCode شده‌است که آن نیز بر اساس پوشه‌ها کار می‌کند و یک پوشه و تمام محتوای آن‌را به صورت پیش فرض به عنوان یک پروژه می‌شناسد. به همین جهت دیگر فایل csproj ایی در اینجا وجود ندارد و file system همان project system است.

یک نکته: در اینجا مسیرهای مطلق را نیز می‌توان ذکر کرد:
  "projects": [ "src", "test", "c:\\sources\\Configuration\\src" ],
اما در مورد هر مسیری که ذکر می‌شود، NET Core. باید بتواند یک سطح پایین‌تر از پوشه‌ی ذکر شده، فایل مهم project.json را پیدا کند؛ در غیراینصورت از آن صرفنظر خواهد شد. برای مثال برای مسیر نسبی src، مسیر src\MyProjectName\project.json را جستجو می‌کند و برای مسیر مطلق ذکر شده، این مسیر را c:\\sources\\Configuration\\src\\SomeName\\project.json


کامپایل خودکار پروژه در ASP.NET Core 1.0

علاوه بر تشخیص خودکار کم و زیاد شدن فایل‌های سیستمی پروژه، بدون نیاز به Add new item کردن آن‌ها در ویژوال استودیو، اگر سورس‌های برنامه را نیز تغییر دهید، فایل سورس جدیدی را اضافه کنید و یا فایل سورس موجودی را حذف کنید، کل پروژه به صورت خودکار کامپایل می‌شود و نیازی نیست این‌کار را به صورت دستی انجام دهید.
یک آزمایش: برنامه را از طریق منوی debug و گزینه‌ی start without debugging اجرا کنید. اگر برنامه را در حالت معمول debug->start debugging اجرا کنید، حالت کامپایل خودکار را مشاهده نخواهید کرد. در اینجا (پس از start without debugging) یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:


این خروجی حاصل اجرای کدهای درون فایل Startup.cs برنامه است:
 app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
});
اکنون در همین حال که برنامه در حال اجرا است و هنوز IIS Express خاتمه نیافته است، از طریق windows explorer، به پوشه‌ی src برنامه وارد شده و فایل Startup.cs را با notepad باز کنید. هدف این است که این فایل را در خارج از ویژوال استودیو ویرایش کنیم. اینبار سطر await دار را در notepad به نحو ذیل ویرایش کنید:
 await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
پس از آن اگر مرورگر را refresh کنید، بلافاصله خروجی جدید فوق را مشاهده خواهید کرد که بیانگر کامپایل خودکار پروژه در صورت تغییر فایل‌های آن است.
این مساله قابلیت استفاده‌ی از ASP.NET Core را در سایر ادیتورهای موجود، مانند VSCode سهولت می‌بخشد.


نقش فایل project.json

فایل جدید project.json مهم‌ترین فایل تنظیمات یک پروژه‌ی ASP.NET Core است و مهم‌ترین قسمت آن، قسمت وابستگی‌های آن است:
"dependencies": {
  "Microsoft.NETCore.App": {
    "version": "1.0.0",
    "type": "platform"
  },
  "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics": "1.0.0",
  "Microsoft.AspNetCore.Server.IISIntegration": "1.0.0",
  "Microsoft.AspNetCore.Server.Kestrel": "1.0.0",
  "Microsoft.Extensions.Logging.Console": "1.0.0"
},
همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، در این نگارش از دات نت، تمام وابستگی‌های پروژه از طریق نیوگت تامین می‌شوند و دیگر خبری از یک دات نت «بزرگ» که شامل تمام اجزای این مجموعه‌است نیست. این مساله توزیع برنامه را ساده‌تر کرده و همچنین امکان به روز رسانی سریع‌تر این اجزا را توسط تیم‌های مرتبط فراهم می‌کند؛ بدون اینکه نیازی باشد تا منتظر یک توزیع «بزرگ» دیگر ماند.
در نگارش‌های قبلی ASP.NET، فایلی XML ایی به نام packages.config حاوی تعاریف مداخل بسته‌های نیوگت برنامه بود. این فایل در اینجا جزئی از محتوای فایل project.json در قسمت dependencies آن است.
با قسمت وابستگی‌های این فایل، به دو طریق می‌توان کار کرد:
الف) ویرایش مستقیم این فایل که به همراه intellisense نیز هست. با افزودن مداخل جدید به این فایل و ذخیره کردن آن، بلافاصله کار restore و دریافت و نصب آن‌ها آغاز می‌شود:


ب) از طریق NuGet package manager
روش دیگر کار با وابستگی‌ها، کلیک راست بر روی گره references و انتخاب گزینه‌ی manage nuget packages است:


برای نمونه جهت نصب ASP.NET MVC 6 این مراحل باید طی شوند:


ابتدا برگه‌ی browse را انتخاب کنید و سپس تیک مربوط به include prerelease را نیز انتخاب نمائید.
البته بسته‌ی اصلی MVC در اینجا Microsoft.AspNetCore.Mvc نام دارد و نه MVC6.

اینبار بسته‌هایی که restore می‌شوند، در مسیر اشتراکی C:\Users\user_name\.nuget\packages ذخیره خواهند شد.


یک نکته‌ی مهم:
قرار هست در نگارش‌های پس از RTM، فایل‌های project.json و xproj را جهت سازگاری با MSBuild، اندکی تغییر دهند (که این تغییرات به صورت خودکار توسط VS.NET انجام می‌شود). اطلاعات بیشتر


انتخاب فریم ورک‌های مختلف در فایل project.json

در قسمت قبل عنوان شد که ASP.NET Core را می‌توان هم برفراز NET Core. چندسکویی اجرا کرد و هم NET 4.6. مختص به ویندوز. این انتخاب‌ها در قسمت frameworks فایل project.json انجام می‌شوند:
"frameworks": {
  "netcoreapp1.0": {
    "imports": [
      "dotnet5.6",
      "portable-net45+win8"
    ]
  }
},
در اینجا، netcoreapp1.0 به معنای برنامه‌‌ای است که برفراز NET Core. اجرا می‌شود. نام پیشین آن dnxcore50 بود (اگر مقالات قدیمی‌تر پیش از RTM را مطالعه کنید).
در اینجا اگر علاقمند بودید که از دات نت کامل مخصوص ویندوز نیز استفاده کنید، می‌توانید آن‌را در لیست فریم ورک‌ها اضافه نمائید (در این مثال، دات نت کامل 4.5.2 نیز ذکر شده‌است):
 "frameworks": {
    "netcoreapp1.0": {
    },
    "net452": {
    }
  }
لیست کامل این اسامی را در مستندات NET Starndard می‌توانید مطالعه کنید و خلاصه‌ی آن به این صورت است:
- “netcoreapp1.0” برای معرفی و استفاده‌ی از NET Core 1.0. بکار می‌رود.
- جهت معرفی فریم ورک‌های کامل و ویندوزی دات نت، اسامی “net45”, “net451”, “net452”, “net46”, “net461” مجاز هستند.
-  “portable-net45+win8” برای معرفی پروفایل‌های PCL یا portable class libraries بکار می‌رود.
- “dotnet5.6”, “dnxcore50” برای معرفی نگارش‌های پیش نمایش NET Core.، پیش از ارائه‌ی نگارش RTM استفاده می‌شوند.
- “netstandard1.2”, “netstandard1.5” کار معرفی برنامه‌های NET Standard Platform. را انجام می‌دهند.

بر این مبنا، dotnet5.6 ذکر شده‌ی در قسمت تنظیمات نگارش RTM، به این معنا است که قادر به استفاده‌ی از بسته‌های نیوگت و کتابخانه‌های تولید شده‌ی با نگارش‌های RC نیز خواهید بود (هرچند برنامه از netcoreapp1.0 استفاده می‌کند).

یک مثال: قسمت فریم ورک‌های فایل project.json را به نحو ذیل جهت معرفی دات نت 4.6.1 تغییر دهید:
"frameworks": {
  "netcoreapp1.0": {
      "imports": [
          "dotnet5.6",
          "portable-net45+win8"
      ]
  },
  "net461": {
      "imports": [
          "portable-net45+win8"
      ],
      "dependencies": {
      }
  }
},
لیست وابستگی‌های خاص این فریم ورک در خاصیت dependencies آن قابل ذکر است.
در این حالت پس از ذخیره‌ی فایل و شروع خودکار بازیابی وابستگی‌ها، با پیام خطای Package Microsoft.NETCore.App 1.0.0 is not compatible with net461 متوقف خواهید شد.
برای رفع این مشکل باید وابستگی Microsoft.NETCore.App را حذف کنید، چون با net461 سازگاری ندارد
 "dependencies": {
 //"Microsoft.NETCore.App": {
 //  "version": "1.0.0",
 //  "type": "platform"
 //},

فریم ورک دوم استفاده شده نیز در اینجا قابل مشاهده است.


فایل project.lock.json چیست؟


ذیل فایل project.json، فایل دیگری به نام project.lock.json نیز وجود دارد. اگر به محتوای آن دقت کنید، این فایل حاوی لیست دقیق بسته‌های نیوگت مورد استفاده‌ی توسط برنامه است و الزاما با آن‌چیزی که در فایل project.json قید شده، یکی نیست. از این جهت که در فایل project.json، قید می‌شود netcoreapp1.0؛ ولی این netcoreapp1.0 دقیقا شامل چه بسته‌هایی است؟ لیست کامل آن‌ها را در این فایل می‌توانید مشاهده کنید.
در ابتدای این فایل یک خاصیت locked نیز وجود دارد که مقدار پیش فرض آن false است. اگر به true تنظیم شود، در حین restore وابستگی‌های برنامه، تنها از نگارش‌های ذکر شده‌ی در این فایل استفاده می‌شود. از این جهت که در فایل project.json می‌توان شماره نگارش‌ها را با * نیز مشخص کرد؛ مثلا *.1.0.0


پوشه‌ی جدید wwwroot و گره dependencies

یکی از پوشه‌های جدیدی که در ساختار پروژه‌ی ASP.NET Core معرفی شده‌است، wwwroot نام دارد:


از دیدگاه هاستینگ برنامه، این پوشه، پوشه‌ای است که در معرض دید عموم قرار می‌گیرد (وب روت). برای مثال فایل‌های ایستای اسکریپت، CSS، تصاویر و غیره باید در این پوشه قرار گیرند تا توسط دنیای خارج قابل دسترسی و استفاده شوند. بنابراین سورس کدهای برنامه خارج از این پوشه قرار می‌گیرند.
گره dependencies که ذیل پوشه‌ی wwwroot قرار گرفته‌است، جهت مدیریت این وابستگی‌های سمت کلاینت برنامه است. در اینجا می‌توان از NPM و یا Bower برای دریافت و به روز رسانی وابستگی‌های اسکریپتی و شیوه‌نامه‌های برنامه کمک گرفت (علاوه بر نیوگت که بهتر است صرفا جهت دریافت وابستگی‌های دات نتی استفاده شود).
یک مثال: فایل جدیدی را به نام bower.json به پروژه‌ی جاری با این محتوا اضافه کنید:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
    "bootstrap": "3.3.6",
    "jquery": "2.2.0",
    "jquery-validation": "1.14.0",
    "jquery-validation-unobtrusive": "3.2.6"
  }
}
این نام‌ها استاندارد هستند. برای مثال اگر قصد استفاده‌ی از npm مربوط به node.js را داشته باشید، نام این فایل packag.json است (با ساختار خاص خودش) و هر دوی این‌ها را نیز می‌توانید با هم اضافه کنید و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.
پس از اضافه شدن فایل bower.json، بلافاصله کار restore بسته‌ها از اینترنت شروع می‌شود:


و یا با کلیک راست بر روی گره dependencies، گزینه‌ی restore packages نیز وجود دارد.
فایل‌های نهایی دریافت شده را در پوشه‌ی bower_components خارج از wwwroot می‌توانید مشاهده کنید.

در مورد نحوه‌ی توزیع و دسترسی به فایل‌های استاتیک یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0، نکات خاصی وجود دارند که در قسمت‌های بعد، بررسی خواهند شد.

یک نکته: اگر خواستید نام پوشه‌ی wwwroot را تغییر دهید، فایل جدیدی را به نام hosting.json با این محتوا به پروژه اضافه کنید:
{
    "webroot":"AppWebRoot"
}
در اینجا AppWebRoot نام دلخواه پوشه‌ی جدیدی است که نیاز است به ریشه‌ی پروژه اضافه نمائید تا بجای wwwroot پیش فرض استفاده شود.


نقطه‌ی آغازین برنامه کجاست؟

اگر به فایل project.json دقت کنید، چنین تنظیمی در آن موجود است:
"buildOptions": {
  "emitEntryPoint": true,
  "preserveCompilationContext": true
},
true بودن مقدار تولید entry point به استفاده‌ی از فایلی به نام Program.cs بر می‌گردد؛ با این محتوا:
public static void Main(string[] args)
{
    var host = new WebHostBuilder()
        .UseKestrel()
        .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
        .UseIISIntegration()
        .UseStartup<Startup>()
        .Build();
 
    host.Run();
}
به این ترتیب، یک برنامه‌ی ASP.NET Core، دقیقا همانند سایر برنامه‌های NET Core. رفتار می‌کند و در اساس یک برنامه‌ی کنسول است.
 var outputKind = compilerOptions.EmitEntryPoint.GetValueOrDefault() ?
OutputKind.ConsoleApplication : OutputKind.DynamicallyLinkedLibrary;
این چند سطر، قسمتی از سورس کد ASP.NET Core 1.0 هستند. به این معنا که اگر مقدار خاصیت emitEntryPoint مساوی true بود، با این برنامه به شکل یک برنامه‌ی کنسول رفتار کن و در غیر اینصورت یک Dynamically Linked Library خواهد بود.
در فایل Program.cs تنظیماتی را مشاهده می‌کنید، در مورد راه اندازی Kestler که وب سرور بسیار سریع و چندسکویی کار با برنامه‌های ASP.NET Core 1.0 است و قسمت مهم دیگر آن به استفاده‌ی از کلاس Startup بر می‌گردد (()<UseStartup<Startup). این کلاس را در فایل جدید Startup.cs می‌توانید ملاحظه کنید که کار تنظیمات آغازین برنامه را انجام می‌دهد. اگر پیشتر با OWIN، در نگارش‌های قبلی ASP.NET کار کرده باشید، قسمتی از این فایل برای شما آشنا است:
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
    }

    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.Run(async (context) =>
        {
            await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
        });
    }
}
در اینجا امکان دسترسی به تنظیمات برنامه، معرفی سرویس‌ها، middleware‌ها و غیره وجود دارند که هرکدام، در قسمت‌های آتی به تفصیل بررسی خواهند شد.


نقش فایل launchsetting.json


محتویات پیش فرض این فایل برای قالب empty پروژه‌های ASP.NET Core 1.0 به صورت ذیل است:
{
  "iisSettings": {
    "windowsAuthentication": false,
    "anonymousAuthentication": true,
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:7742/",
      "sslPort": 0
    }
  },
  "profiles": {
    "IIS Express": {
      "commandName": "IISExpress",
      "launchBrowser": true,
      "environmentVariables": {
        "ASPNETCORE_ENVIRONMENT": "Development"
      }
    },
    "Core1RtmEmptyTest": {
      "commandName": "Project",
      "launchBrowser": true,
      "launchUrl": "http://localhost:5000",
      "environmentVariables": {
        "ASPNETCORE_ENVIRONMENT": "Development"
      }
    }
  }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا تنظیمات IIS Express قابل تغییر هستند. برای مثال port پیش فرض برنامه 7742 تنظیم شده‌است.
پروفایل‌هایی که در اینجا ذکر شده‌اند، در تنظیمات پروژه نیز قابل مشاهده هستند: (کلیک راست بر روی پروژه و مشاهده‌ی properties آن و یا دوبار کلیک بر روی گره properties)


به علاوه امکان انتخاب این پروفایل‌ها در زمان آغاز برنامه نیز وجود دارند:


نکته‌ی مهم تمام این موارد به قسمت environment variable قابل مشاهده‌ی در تصاویر فوق بر می‌گردد. این متغیر محیطی می‌تواند سه مقدار Development ، Staging و Production را داشته باشد و بر اساس این متغیر و مقدار آن، می‌توان پروفایل جدیدی را تشکیل داد. زمانیکه برنامه بر اساس پروفایل خاصی بارگذاری می‌شود، اینکه چه متغیر محیطی انتخاب شده‌است، در کلاس Startup قابل استخراج و بررسی بوده و بر این اساس می‌توان اقدامات خاصی را انجام داد. برای مثال تنظیمات خاصی را بارگذاری کرد و یا صفحات ویژه‌ای را فعال و غیرفعال کرد (این موارد را در قسمت‌های بعدی مرور می‌کنیم).
همچنین در اینجا به ازای هر پروفایل مختلف می‌توان Url آغازین یا launch url و پورت آن‌را مجزا درنظر گرفت و یا از وب سرور دیگری استفاده کرد.
مطالب
ذخیره‌ی سوابق کامل تغییرات یک رکورد در یک فیلد توسط Entity framework Core
در این مقاله، نوشته‌ی ایمان محمدی، ذخیره‌ی اطلاعات نظارتی هر Entity توسط دو فیلد CreatedSources و ModifiedSources به صورت JSON انجام می‌شود که در هر کدام از این فیلدها، اطلاعات مختلفی مانند ip کاربر، شناسه دستگاه، HostName، ClientName و یک سری اطلاعات دیگر ذخیره می‌شوند. بیایید به این اطلاعات متادیتا بگوییم. در این حالت اگر رکورد، چندین بار تغییر کند، متادیتای آخرین تغییرات در فیلد ModifiedSources ذخیره می‌شود. حالا اگر ما بخواهیم اطلاعات متادیتای همه‌ی تغییرات را داشته باشیم چه؟ اگر بخواهیم علاوه بر اطلاعات بالا، اینکه چه کسی و در چه زمانی این تغییرات را انجام داده است، نیز داشته باشیم چطور؟ اگر بخواهیم حتی اطلاعات متادیتای حذف یک رکورد را داشته باشیم چطور (در حالت soft-delete که رکورد واقعا پاک نمی‌شود)؟ سوال جالبتر اینکه اگر بخواهیم تمام تاریخچه‌ی مقادیر مختلف یک رکورد را از ابتدای ایجاد شدن داشته باشیم چطور؟ در این مقاله قصد داریم به همه‌ی این موارد اضافی برسیم؛ آن هم فقط با یک ستون در Entityهایمان، به اسم Audit!

ابتدا کلاس پایه موجودیت‌هایمان را تعریف می‌کنیم؛ تا بر روی Entityهایمان بتوانیم فیلد نظارتی Audit را اعمال کنیم:
public class BaseEntity : IBaseEntity
{
   [JsonIgnore]
   int Id { get; set; } 

   [JsonIgnore] 
    string? Audit { get; set; }
}
ویژگی [JsonIgnore]  به این منظور استفاده شده است تا از serialize کردن این فیلدها هنگام ایجاد Audit، جلوگیری شود؛ تا در نهایت حجم جیسن Audit کاهش یابد. با مطالعه‌ی ادامه‌ی مقاله، متوجه این قضیه خواهید شد.

دقیقا مانند مقاله‌ی اشاره شده (که خواندن آن توصیه می‌شود)، کلاس AuditSourceValues را ایجاد می‌کنیم:
public class AuditSourceValues
{
    [JsonProperty("hn")]
    public string? HostName { get; set; }

    [JsonProperty("mn")]
    public string? MachineName { get; set; }

    [JsonProperty("rip")]
    public string? RemoteIpAddress { get; set; }

    [JsonProperty("lip")]
    public string? LocalIpAddress { get; set; }

    [JsonProperty("ua")]
    public string? UserAgent { get; set; }

    [JsonProperty("an")]
    public string? ApplicationName { get; set; }

    [JsonProperty("av")]
    public string? ApplicationVersion { get; set; }

    [JsonProperty("cn")]
    public string? ClientName { get; set; }

    [JsonProperty("cv")]
    public string? ClientVersion { get; set; }

    [JsonProperty("o")]
    public string? Other { get; set; }
}
با تعریف کردن نام برای فیلد‌های JSON و نادیده گرفتن مقادیر نال، سعی کردیم حجم خروجی JSON پایین باشد.

اکنون کلاس EntityAudit را ایجاد می‌کنیم که شامل تمامی اطلاعات مورد نیاز ما برای ثبت تاریخچه‌ی کامل هر موجودیت است:
public class EntityAudit<TEntity>
{
    [JsonProperty("type")]
    [JsonConverter(typeof(StringEnumConverter))]
    public EntityEventType EventType { get; set; }

    [JsonProperty("user", NullValueHandling = NullValueHandling.Include)]
    public int? ActorUserId { get; set; }

    [JsonProperty("at")]
    public DateTime ActDateTime { get; set; }

    [JsonProperty("sources")]
    public AuditSourceValues? AuditSourceValues { get; set; }

    [JsonProperty("newValues", NullValueHandling = NullValueHandling.Include)]
    public TEntity NewEntity { get; set; } = default!;

    public string? SerializeJson()
    {
        return JsonSerializer.Serialize(this, 
            options: new JsonSerializerOptions { WriteIndented = false, IgnoreNullValues = true }); 
    }
}

دقت کنید که این کلاس به صورت جنریک تعریف شده است تا اگر بعدا بخواهیم آن را Deserialize کنیم و مثلا از آن API بسازیم، یا استفاده‌ی خاصی را از آن داشته باشیم، به‌راحتی به Entity مد نظر تبدیل شود. در این مقاله فقط به ذخیره‌ی آن پرداخته می‌شود و استفاده از این فیلد که به راحتی و با کمک DbFunctionها در Entity Framework قابل انجام است به خواننده واگذار می‌شود. 

همچنین اینام EntityEventType که تعریف آن در زیر می‌آید دارای ویژگی [JsonConverter(typeof(StringEnumConverter))]  می‌باشد تا مقدار رشته‌ای آن را بجای مقدار عددی، در خروجی جیسن داشته باشیم. این اینام، شامل  تمامی عملیاتی است که بر روی یک رکورد قابل انجام است و به این صورت تعریف می‌شود:
public enum EntityEventType
{
    Create = 0,
    Update = 1,
    Delete = 2
}

تامین اطلاعات کلاس AuditSourceValues به همان صورت است که در مقاله‌ی اشاره شده آمده‌است؛ ابتدا تعریف اینترفیس IAuditSourcesProvider و سپس ایجاد کلاس AuditSourcesProvider:
public interface IAuditSourcesProvider
{
    AuditSourceValues GetAuditSourceValues();
}
public class AuditSourcesProvider : IAuditSourcesProvider
{
    protected readonly IHttpContextAccessor HttpContextAccessor;

    public AuditSourcesProvider(IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
    {
        HttpContextAccessor = httpContextAccessor;
    }

    public virtual AuditSourceValues GetAuditSourceValues()
    {
        var httpContext = HttpContextAccessor.HttpContext;

        return new AuditSourceValues
        {
            HostName = GetHostName(httpContext),
            MachineName = GetComputerName(httpContext),
            LocalIpAddress = GetLocalIpAddress(httpContext),
            RemoteIpAddress = GetRemoteIpAddress(httpContext),
            UserAgent = GetUserAgent(httpContext),
            ApplicationName = GetApplicationName(httpContext),
            ClientName = GetClientName(httpContext),
            ClientVersion = GetClientVersion(httpContext),
            ApplicationVersion = GetApplicationVersion(httpContext),
            Other = GetOther(httpContext)
        };
    }

    protected virtual string? GetUserAgent(HttpContext httpContext)
    {
        return httpContext.Request?.Headers["User-Agent"].ToString();
    }

    protected virtual string? GetRemoteIpAddress(HttpContext httpContext)
    {
        return httpContext.Connection?.RemoteIpAddress?.ToString();
    }

    protected virtual string? GetLocalIpAddress(HttpContext httpContext)
    {
        return httpContext.Connection?.LocalIpAddress?.ToString();
    }

    protected virtual string GetHostName(HttpContext httpContext)
    {
        return httpContext.Request.Host.ToString();
    }

    protected virtual string GetComputerName(HttpContext httpContext)
    {
        return Environment.MachineName;
    }
    protected virtual string? GetApplicationName(HttpContext httpContext)
    {
        return Assembly.GetEntryAssembly()?.GetName().Name;
    }

    protected virtual string? GetApplicationVersion(HttpContext httpContext)
    {
        return Assembly.GetEntryAssembly()?.GetName().Version.ToString();
    }

    protected virtual string? GetClientVersion(HttpContext httpContext)
    {
        return httpContext.Request?.Headers["client-version"];
    }
    protected virtual string? GetClientName(HttpContext httpContext)
    {
        return httpContext.Request?.Headers["client-name"];
    }

    protected virtual string? GetOther(HttpContext httpContext)
    {
        return null;
    }
}

حالا برای تامین اطلاعات کلاس EntityAudit کار مشابهی می‌کنیم. ابتدا اینترفیس IEntityAuditProvider را به صورت زیر تعریف می‌کنیم: 
public interface IEntityAuditProvider
{
    string? GetAuditValues(EntityEventType eventType, object? entity, string? previousJsonAudit = null);
}

  و سپس کلاس EntityAuditProvider را ایجاد می‌کنیم:
public class EntityAuditProvider : IEntityAuditProvider
{
    private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
    private readonly IAuditSourcesProvider _auditSourcesProvider;

    #region Constructor Injections

    public EntityAuditProvider(IHttpContextAccessor httpContextAccessor, IAuditSourcesProvider auditSourcesProvider)
    {
        _httpContextAccessor = httpContextAccessor;
        _auditSourcesProvider = auditSourcesProvider;
    }

    #endregion

    public virtual string? GetAuditValues(EntityEventType eventType, object? newEntity, string? previousJsonAudit = null)
    {
        var httpContext = _httpContextAccessor.HttpContext;
        int? userId;

        var user = httpContext.User;

        if (!user.Identity.IsAuthenticated)
            userId = null;
        else
            userId = user.Claims.Where(x => x.Type == "UserID").Select(x => x.Value).First().ToInt();

        var auditSourceValues = _auditSourcesProvider.GetAuditSourceValues();

        var auditJArray = new JArray();

        // Update & Delete
        if (eventType == EntityEventType.Update || eventType == EntityEventType.Delete)
        {
            auditJArray = JArray.Parse(previousJsonAudit!);
        }

        // Delete => No NewValues
        if (eventType == EntityEventType.Delete)
        {
            newEntity = null;
        }

        JObject newAuditJObject = JObject.FromObject(new EntityAudit<object?>
        {
            EventType = eventType,
            ActorUserId = userId,
            ActDateTime = DateTime.Now,
            AuditSourceValues = auditSourceValues,
            NewEntity = newEntity
        }, new JsonSerializer
        {
            NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore,
            Formatting = Formatting.None
        });

        auditJArray.Add(newAuditJObject);

        return auditJArray.SerializeToJson(true);
    }
}
در این کلاس برای اینکه به جیسن قبلی Audit که تاریخچه‌ی قبلی رکورد می‌باشد یک آیتم را اضافه کنیم، از JArray و JObject پکیج Newtonsoft استفاده کرد‌ه‌ایم.

حالا همه چیز آماده است. مانند مقاله‌ی اشاره شده، از مفهوم Interceptor استفاده می‌کنیم. کلاس AuditSaveChangesInterceptor را که از کلاس SaveChangesInterceptor مشتق می‌شود، به صورت زیر ایجاد می‌کنیم: 
public class AuditSaveChangesInterceptor : SaveChangesInterceptor
{
    private readonly IEntityAuditProvider _entityAuditProvider;

    #region Constructor Injections

    public AuditSaveChangesInterceptor(IEntityAuditProvider entityAuditProvider)
    {
        _entityAuditProvider = entityAuditProvider;
    }

    #endregion

    public override InterceptionResult<int> SavingChanges(DbContextEventData eventData, InterceptionResult<int> result)
    {
        ApplyAudits(eventData.Context.ChangeTracker);
        return base.SavingChanges(eventData, result);
    }

    public override ValueTask<InterceptionResult<int>> SavingChangesAsync(DbContextEventData eventData, InterceptionResult<int> result,
        CancellationToken cancellationToken = new CancellationToken())
    {
        ApplyAudits(eventData.Context.ChangeTracker);
        return base.SavingChangesAsync(eventData, result, cancellationToken);
    }

    private void ApplyAudits(ChangeTracker changeTracker)
    {
        ApplyCreateAudits(changeTracker);
        ApplyUpdateAudits(changeTracker);
        ApplyDeleteAudits(changeTracker);
    }

    private void ApplyCreateAudits(ChangeTracker changeTracker)
    {
        var addedEntries = changeTracker.Entries()
            .Where(x => x.State == EntityState.Added);

        foreach (var addedEntry in addedEntries)
        {
            if (addedEntry.Entity is IBaseEntity entity)
            {              
                entity.Audit = _entityAuditProvider.GetAuditValues(EntityEventType.Create, entity);
            }
        }
    }

    private void ApplyUpdateAudits(ChangeTracker changeTracker)
    {
        var modifiedEntries = changeTracker.Entries()
            .Where(x => x.State == EntityState.Modified);

        foreach (var modifiedEntry in modifiedEntries)
        {
            if (modifiedEntry.Entity is IBaseEntity entity)
            {
                var eventType = entity.IsArchived ? EntityEventType.Delete : EntityEventType.Update; // Maybe Soft Delete
                entity.Audit = _entityAuditProvider.GetAuditValues(eventType, entity, entity.Audit);
            }
        }
    }

    private void ApplyDeleteAudits(ChangeTracker changeTracker)
    {
        var deletedEntries = changeTracker.Entries()
            .Where(x => x.State == EntityState.Deleted);

        foreach (var modifiedEntry in deletedEntries)
        {
            if (modifiedEntry.Entity is IBaseEntity entity)
            {
                entity.Audit = _entityAuditProvider.GetAuditValues(EntityEventType.Delete, entity, entity.Audit);
            }
        }
    }

}


و سپس آن را به سیستم معرفی می‌کنیم:

services.AddDbContext<ATADbContext>((serviceProvider, options) =>
{
    options
        .UseSqlServer(...)

    // Interceptors
    var entityAuditProvider = serviceProvider.GetRequiredService<IEntityAuditProvider>();
    options.AddInterceptors(new AuditSaveChangesInterceptor(entityAuditProvider));

});

یادمان باشد همه‌ی سرویس‌ها را باید در برنامه رجیستر کنیم تا بتوانیم از تزریق وابستگی‌ها مانند کدهای بالا استفاده نماییم. 

نمونه‌ی نتیجه‌ای را که از این روش بدست می‌آید، در این تصویر می‌بینید. اگر بخواهید به صورت نرم‌افزاری یا کدی از این دیتا استفاده کنید، باید آن را Deserialize کنید که همانطور که گفته شد با امکاناتی که SQL Server برای خواندن فیلدهای JSON دارد و معرفی آن به EF، قابل انجام است. در غیر اینصورت استفاده از این دیتا به صورت چشمی یا استفاده از Json Formatterها به‌راحتی امکان پذیر است. 

 
نمونه‌ی کامل فیلد Audit که در JsonFormatter قرار داده شده است، بعد از ایجاد شدن و یکبار آپدیت و سپس حذف نرم رکورد:
[
   {
      "type":"Create",
      "user":1,
      "at":"2020-11-24T23:05:54.2692711+03:30",
      "sources":{
         "hn":"localhost:44398",
         "mn":"DESKTOP-N1GAV2U",
         "rip":"::1",
         "lip":"::1",
         "ua":"Mozilla/5.0 (Windows NT 10.0; Win64; x64) AppleWebKit/537.36 (KHTML, like Gecko) Chrome/86.0.4240.198 Safari/537.36",
         "an":"Server.Api",
         "av":"1.0.0.0"
      },
      "newValues":{               
         "Name":"Farshad"
      }
   },
   {
      "type":"Update",
      "user":1,
      "at":"2020-11-24T23:06:20.0838188+03:30",
      "sources":{
         "hn":"localhost:44398",
         "mn":"DESKTOP-N1GAV2U",
         "rip":"::1",
         "lip":"::1",
         "ua":"Mozilla/5.0 (Windows NT 10.0; Win64; x64) AppleWebKit/537.36 (KHTML, like Gecko) Chrome/86.0.4240.198 Safari/537.36",
         "an":"Server.Api",
         "av":"1.0.0.0"
      },
      "newValues":{                 
         "Name":"Edited Farshad"
      }
   },
   {
      "type":"Delete",
      "user":null,
      "at":"2020-11-24T23:06:28.601837+03:30",
      "sources":{
         "hn":"localhost:44398",
         "mn":"DESKTOP-N1GAV2U",
         "rip":"::1",
         "lip":"::1",
         "ua":"Mozilla/5.0 (Windows NT 10.0; Win64; x64) AppleWebKit/537.36 (KHTML, like Gecko) Chrome/86.0.4240.198 Safari/537.36",
         "an":"Server.Api",
         "av":"1.0.0.0"
      },
      "newValues":null
   }
]

یک روش مرسوم داشتن تاریخچه‌ی تغییرات رکورد که با جستجو در اینترنت نیز می‌توان به آن رسید، داشتن یک جدول جداگانه به اسم Audit است که با هر بار تغییر هر Entity، یک رکورد در آن ایجاد می‌شود. ساختار آن مانند تصاویر زیر است:


ولی روش گفته شده در این مقاله، همین عملیات را به صورت کاملتری و فقط بر روی یک ستون همان جدول انجام می‌دهد که باعث ذخیره‌ی دیتای کمتر، یکپارچگی بهتر و دسترسی‌پذیری و راحتی استفاده از آن می‌شود.

مطالب
VS Code برای توسعه دهندگان ASP.NET Core - قسمت سوم - گردش کاری‌های متداول
در قسمت قبل، دو عمل متداول نحوه‌ی ایجاد و اجرای یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core را بررسی کردیم. در ادامه می‌خواهیم معادل سایر اعمالی را که می‌توان با نگارش کامل ویژوال استودیو انجام داد، در VSCode نیز برشماریم.


کار با IDE و حرکت بین کدها

در ادامه‌، همان پروژه‌ای را که در قسمت قبل ایجاد کردیم، مجددا با وارد شدن به پوشه‌ی آن و اجرای دستور . code، توسط VSCode باز خواهیم کرد. سپس فایل Program.cs آن‌را باز کنید. فرض کنید در سطر ذیل آن:
 .UseStartup<Startup>()
می‌خواهیم به نحو ساده‌تری به کلاس Startup آن مراجعه کنیم. برای اینکار دو روش وجود دارد:
الف) اشاره‌گر ماوس را به آن نزدیک کنید و سپس دکمه‌ی Ctrl را نگه دارید. به این ترتیب واژه‌ی Startup تبدیل به یک لینک خواهد شد که با کلیک بر روی آن می‌توان به کلاس Startup رسید.
ب) روش دوم، قرار دادن اشاره‌گر متنی بر روی واژه Startup و سپس فشردن دکمه‌ی F12 است. این گزینه بر روی منوی کلیک راست بر روی این واژه نیز وجود دارد.

اگر دکمه‌ی F12 را بر روی کلاسی فشار دهید که کدهای آن در IDE وجود ندارند، یک صفحه‌ی جدید باز شده و کلاس تعریف آن‌را بر اساس ساختار و متادیتای این اسمبلی، به همراه مستندات کامل آن‌ها نمایش می‌دهد.

در این حالت اگر خواستید به مکان قبلی بازگردید فقط کافی است دکمه‌های alt + left cursor key را بفشارید.


در اینجا امکان یافتن ارجاعات به یک کلاس، مشاهده‌ی پیاده سازی‌ها و همچنین یک Refactoring به نام rename symbol نیز موجود است که با استفاده‌ی از آن، تمام ارجاعات به این کلاس در IDE نیز تغییرنام خواهند یافت.


یافتن سریع فایل‌ها در IDE

در یک پروژه‌ی بزرگ، برای یافتن سریع یک فایل، تنها کافی است دکمه‌های Ctrl+P را فشرده و در صفحه‌ی دیالوگ باز شده، قسمتی از نام آن‌را جستجو کنید:


همچنین اگر می‌خواهید محتوای فایل‌ها را جهت یافتن واژه‌ای خاص جستجو کنید، کلیدهای Ctrl+Shift+F (منوی Edit بالای صفحه و یا دومین آیکن در نوار ابزار عمودی سمت چپ صفحه) چنین امکانی را فراهم می‌کنند:



افزودن فایل‌های جدید به پروژه

فرض کنید می‌خواهیم یک کنترلر جدید را به پوشه‌ی Controllers اضافه کنیم:


برای اینکار ابتدا پوشه‌ی Controllers را انتخاب کنید. در همین حال، نوار ابزاری ظاهر می‌شود که توسط آن می‌توان در این پوشه، یک فایل جدید و یا یک پوشه‌ی جدید را ایجاد کرد.
اگر علاقمند به ایجاد فایل یا پوشه‌ای در ریشه‌ی پروژه باشید، باید تمام فایل‌ها و پوشه‌های موجود، در حالت انتخاب نشده قرار بگیرند. به همین جهت فقط کافی است در یک مکان خالی، در لیست فایل‌ها کلیک کنید تا فایل‌ها و پوشه‌ها از حالت انتخاب شده خارج شوند. اکنون نوار ابزار ظاهر شده‌ی افزودن فایل‌ها، به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه اشاره می‌کند.

در ادامه فایل جدید AboutController.cs را در پوشه‌ی Controllers ایجاد کنید. مشاهده خواهید کرد که یک فایل کاملا خالی ایجاد شده‌است. در VSCode به ازای پسوندهای مختلف فایل‌ها، قالب‌های از پیش آماده شده‌ای برای آن‌ها درنظر گرفته نمی‌شود و نمای ابتدایی تمام آن‌ها خالی است.
اما در اینجا اگر کلمه‌ی name را تایپ کنیم، دو پیشنهاد افزودن فضای نام را ارائه می‌دهد:


اولی صرفا نام namespace را در صفحه درج خواهد کرد. دومی به یک code snippet اشاره می‌کند و کار آن ایجاد قالب یک فضای نام جدید است. برای درج آن فقط کافی است دکمه‌ی tab را بفشارید.
همین کار را در مورد class نیز می‌توان تکرار کرد و در اینجا در intellisense ظاهر شده یا می‌توان واژه‌ی class را درج کرد و یا code snippet آن‌را انتخاب نمود که یک کلاس جدید را ایجاد می‌کند:


یک نکته: در VSCode نیازی نیست تا مدام دکمه‌های Ctrl+S را جهت ذخیره سازی فایل‌های تغییر کرده فشرد. می‌توان از منوی فایل، گزینه‌ی Auto Save را انتخاب کرد تا این‌کار را به صورت خودکار انجام دهد.


ایجاد Code Snippets جدید

هرچند تا اینجا با استفاده از code snippets پیش فرض فضاهای نام و کلاس‌ها، یک کلاس جدید را ایجاد کردیم، اما روش ساده‌تری نیز برای انجام این‌کارها و تکمیل کنترلر وجود دارد.
برای این منظور به منوی File -> Preferences -> User snippets مراجعه کنید و سپس از لیست ظاهر شده، زبان #C را انتخاب کنید:


به این ترتیب یک قالب جدید code snippet تولید خواهد شد. در اینجا می‌خواهیم برای تولید Actionهای یک کنترلر نیز یک code snippet جدید را تهیه کنیم:
{
    "MVC Action": {
        "prefix": "mvcAction",
        "body": [
            "public IActionResult ${1:ActionName}()",
            "{",
            " $0 ",
            " return View();",
            "}"
        ],
        "description": "Creates a simple MVC action method."
    }
}
- کدهای snippet، در داخل آرایه‌ی body درج می‌شوند. هر عضو این آرایه یک سطر از کدها را تشکیل خواهد داد.
- در این آرایه، 0$ جائی است که اشاره‌گر متنی پس از درج snippet قرار می‌گیرد و 1$ به نامی که قرار است توسط کاربر تکمیل شود، اشاره می‌کند که در اینجا یک نام پیش فرض مانند ActionName را هم می‌توان برای آن درنظر گرفت.
- در اینجا prefix نامی است که اگر در صفحه تایپ شود، منوی انتخاب این code snippet را ظاهر می‌کند:



استفاده از بسته‌های Code Snippets آماده

خوشبختانه پشتیبانی جامعه‌ی توسعه دهندگان از VSCode بسیار مطلوب است و علاوه بر افزونه‌های قابل توجهی که برای آن نوشته شده‌اند، بسته‌های Code Snippets آماده‌ای نیز جهت بالابردن سرعت کار با آن وجود دارند. برای دریافت آن‌ها، به نوار ابزار عمودی که در سمت چپ صفحه وجود دارد، مراجعه کنید و گزینه‌ی extensions آن‌را انتخاب نمائید:


در اینجا اگر aspnetcore را جستجو کنید، لیست بسته‌های code snippets برچسب گذاری شده‌ی با aspnetcore ظاهر می‌شود. در همینجا اگر یکی از آن‌ها را انتخاب کنید، در سمت راست صفحه می‌توانید توضیحات آن را نیز مشاهده و مطالعه نمائید (بدون نیاز به خروج از IDE).
برای مثال wilderminds-aspnetcore-snippets را نصب کنید. پس از آن تنها کافی است mvc6 را درون یک کلاس کنترلر تایپ نمائید تا امکانات آن ظاهر شوند:


برای نمونه پس از ایجاد یک فایل خالی کنترلر، انتخاب code snippet ایی به نام mvc6-controller، سبب ایجاد یک کنترلر کامل به همراه اکشن متدهایی پیش فرض می‌شود. بنابراین معادل قالب‌های new items در نگارش کامل ویژوال استودیو در اینجا می‌توان از Code Snippets استفاده کرد.

درکل برای یافتن مواردی مشابه، بهتر است واژه‌ی کلیدی snippets را در قسمت extensions جستجو نمائید و آن‌ها صرفا مختص به #C یا ASP.NET Core نیستند.


مدیریت ارجاعات و بسته‌های نیوگت در برنامه‌های ASP.NET Core

تا اینجا مدیریت فایل‌ها و نحوه‌ی تکمیل آن‌ها را توسط code snippets، بررسی کردیم. قدم بعدی و گردش کاری مهم مورد نیاز دیگر، نحوه‌ی افزودن ارجاعات به پروژه در VSCode است.
مدیریت ارجاعات در نگارش‌های جدید ASP.NET Core، در فایل csproj برنامه انجام می‌شوند. در اینجا است که بسته‌های نیوگت جدید، ارجاعات به پروژه‌های دیگر و حتی شماره فریم ورک مورد استفاده تعیین می‌شوند.
برای نمونه بسته‌ی نیوگت DNTPersianUtils.Core را به لیست ارجاعات آن اضافه کنید:
 <PackageReference Include="DNTPersianUtils.Core" Version="2.2.0" />
بلافاصله با انجام این تغییر و ذخیره‌ی فایل csproj، گزینه‌ی بازیابی و نصب آن نیز ظاهر می‌شود:


در اینجا با کلیک بر روی لینک و یا دکمه‌ی restore ، کار دریافت این بسته و نصب آن انجام خواهد شد.
اگر علاقمند بودید تا اینکار را در خط فرمان به صورت دستی انجام دهید، دکمه‌های Ctrl+ back-tick را فشرده، تا امکانات خط فرمان درون VSCode ظاهر شوند و سپس دستور dotnet restore را صادر کنید.

روش دوم ثبت بسته‌های نیوگت در فایل csproj، مراجعه به خط فرمان (فشردن دکمه‌های دکمه‌های Ctrl+ back-tick) و صدور دستور ذیل است:
 > dotnet add package DNTPersianUtils.Core
به این ترتیب با استفاده از امکانات dotnet-cli نیز می‌توان آخرین نگارش یک بسته‌ی نیوگت را دریافت و به صورت خودکار به پروژه اضافه نمود. اگر نگارش خاصی مدنظر است، باید توسط پرچم version-- آن‌را در انتهای دستور مشخص کرد.


دیباگ برنامه‌های ASP.NET Core در VSCode

در قسمت قبل با فرامین dotnet run و dotnet build و همچنین نحوه‌ی اجرای سریع آن‌ها آشنا شدیم. در ادامه اگر به نوار ابزار عمودی کنار صفحه‌ی آن دقت کنید، گزینه‌ی دیباگ نیز وجود دارد:


در اینجا دو نوع نحوه‌ی برپایی و اجرای برنامه را مشاهده می‌کنید که هر دو مورد در فایل vscode\launch.json. زمانیکه دیباگ پروژه را در ابتدای باز کردن آن در VSCode فعال می‌کنیم، تعریف شده‌اند.
برای بررسی آن فایل HomeController.cs را گشوده و در ابتدای متد About آن یک break point را قرار دهید (با حرکت دادن اشاره‌گر ماوس، جائیکه شماره سطرها قرار دارند، علامت درج break point ظاهر می‌شود که با کلیک بعدی، دائمی خواهد شد و برعکس):


پس از آن تنها کاری که باید انجام داد، فشردن دکمه‌ی F5 است که به معنای اجرای برنامه به همراه اتصال دیباگر به آن می‌باشد (در قسمت قبل، Ctrl+F5 را بررسی کردیم که به معنای اجرای برنامه، بدون اتصال دیباگر به آن است).
در ادامه پس از اجرای برنامه، بر روی لینک About کلیک کنید تا اکشن متد آن اجرا شود. بلافاصله کنترل کار به VSCode بازگشته و سطری که بر روی آن break-point قرار داده بودیم، ظاهر می‌شود:


اطلاعات بیشتر آن در برگه‌ی دیباگ ظاهر می‌شوند و در کل تجربه‌ی کاربری آن همانند سایر IDEهایی است که تاکنون با آن‌ها کار کرده‌اید.

یک نکته: در اینجا در داخل فایل‌های View (فایل‌های razor) نیز می‌توان break point قرار داد.


برپایی یک Watcher Build

ابزار ویژه‌ای به همراه ابزارهای Build مخصوص پروژه‌های NET Core. وجود دارد به نام watcher که تغییرات پوشه‌های برنامه را تحت نظر قرار داده و با هر تغییری، پروژه را کامپایل می‌کند. به این ترتیب به سرعت می‌توان آخرین تغییرات برنامه را در مرورگر بررسی کرد. برای نصب آن، تنظیم ذیل را به فایل csproj برنامه اضافه کنید:
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.DotNet.Watcher.Tools" Version="1.0.0" />
  </ItemGroup>
پس از آن دکمه‌های Ctrl+ back-tick را فشرده تا امکانات خط فرمان، درون VSCode ظاهر شود و سپس دستور dotnet restore را صادر کنید.

اکنون برای استفاده‌ی از آن تنها کافی است دستور ذیل را صادر کنید:
 >dotnet watch run
?[90mwatch : ?[39mStarted
Hosting environment: Production
Content root path: D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject
Now listening on: http://localhost:5000
Application started. Press Ctrl+C to shut down.
همانطور که مشاهده می‌کنید، پروژه را کامپایل کرده و بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد. به علاوه از این پس با هر تغییری در فایل‌های #C پروژه، این کامپایل خودکار بوده و نیازی به تکرار این عملیات نیست.

یک نکته: اینبار برای دیباگ برنامه، باید گزینه‌ی attach را انتخاب کرد:


اگر بر روی دکمه‌ی سبز رنگ کنار آن کلیک کنید، لیست پروسه‌های دات نتی ظاهر شده و در این حالت می‌توانید دیباگر را به پروسه‌ی dotnet exec ایی که به dll برنامه اشاره می‌کند، متصل کنید (و نه پروسه‌ی dotnet watch run که در حقیقت پروسه‌ی dotnet exec را مدیریت می‌کند).
نظرات اشتراک‌ها
Bulk delete و Bulk update در Entity framework
سلام

اشکال در استفاده از EntityFramework.Extended

کد زیر جهت بروز رسانی جدول مرتبط براساس رکوردهای جابجا شده در گرید توسط کاربر می‌باشد:

        public bool RecordMoveUpDown(int idPost1, int rowNumber1, int idPost2, int rowNumber2)
        {
            var result = true;

            try
            {
                _posts.Update(t => t.Id == idPost1, t => new TPersonalPost { Row = rowNumber2 });
                _posts.Update(t => t.Id == idPost2, t => new TPersonalPost { Row = rowNumber1 });
            }
            catch
            {
                result = false;
            }
            return result;
        }

تا حالا هیچ مشکلی نداشتم و دستورات مشابه کاملاً انجام میشد، ولی در حال حاضر ((تنها درحالت اجرا، اولین Update خطای زیر مشاهده شده و از ادامه کار جلوگیری میشود :

Object reference not set to an instance of an object .

حتی برای کلاس TPersonalPost یک ctor هم ایجاد کردم ولی تاثیری نداشت.