مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 13 - بررسی سیستم ردیابی تغییرات
هر Context در EF Core، دارای خاصیتی است به نام ChangeTracker که وظیفه‌ی آن ردیابی تغییراتی است که نیاز است به بانک اطلاعاتی منعکس شوند. برای مثال زمانیکه توسط یک کوئری، شیءایی را باز می‌گردانید و سپس مقدار یکی از خواص آن‌را تغییر داده و متد SaveChanges را فراخوانی می‌کنید، این ChangeTracker است که به EF اعلام می‌کند، کوئری Update ایی را که قرار است تولید کنی، فقط نیاز است یک خاصیت را به روز رسانی کند؛ آن هم تنها با این مقدار تغییر یافته.

روش‌های مختلف اطلاع رسانی به سیستم ردیابی تغییرات

متد DbSet.Add کار اطلاع رسانی تبدیل وهله‌‌های ثبت شده را به کوئری‌های Insert رکوردهای جدید، انجام می‌دهد:
using (var db = new BloggingContext())
{
   var blog = new Blog { Url = "http://sample.com" };
   db.Blogs.Add(blog);
   db.SaveChanges();
}

سیستم ردیابی اطلاعات، اگر تغییراتی را در خواص اشیاء تحت نظر خود مشاهده کند، سبب تولید کوئری‌های Update می‌گردد. یک چنین اشیایی تحت نظر Context هستند:
الف) اشیایی که در طول عمر Context از دیتابیس کوئری گرفته شده‌اند.
ب) اشیایی که در طول عمر Context به آن اضافه شده‌اند (حالت قبل).
using (var db = new BloggingContext())
{
  var blog = db.Blogs.First();
  blog.Url = "http://sample.com/blog";
  db.SaveChanges();
}

و متد DbSet.Remove کار اطلاع رسانی تبدیل وهله‌های حذف شده را به کوئری‌های Delete معادل، انجام می‌دهد:
using (var db = new BloggingContext())
{
  var blog = db.Blogs.First();
  db.Blogs.Remove(blog);
  db.SaveChanges();
}
اگر شیء حذف شده پیشتر توسط متد DbSet.Add اضافه شده باشد، تنها این شیء از Context حذف می‌شود و کوئری در مورد آن تولید نخواهد شد.

به علاوه امکان ترکیب متدهای Add، Remove و همچنین به روز رسانی اشیاء در طی یک Context و با فراخوانی یک SaveChanges در انتهای کار نیز وجود دارد. از این جهت که یک Context، الگوی واحد کار را پیاده سازی می‌کند و بیانگر یک تراکنش است. در این حالت ترکیبی، یا کل تراکنش با موفقیت به پایان می‌رسد و یا در صورت بروز مشکلی، هیچکدام از تغییرات درخواستی، اعمال نخواهند شد.


عملیات ردیابی، بر روی هر نوع Projections صورت نمی‌گیرد

اگر توسط LINQ Projections، نتیجه‌ی نهایی کوئری را تغییر دادید، فقط در زمانی سیستم ردیابی بر روی آن فعال خواهد بود که projection نهایی حاوی اصل موجودیت مدنظر باشد. برای مثال در کوئری ذیل چون در Projection صورت گرفته‌ی در متد Select، هنوز در خاصیت Blog، به اصل موجودیت Blog اشاره می‌شود، نتیجه‌ی این کوئری نیز تحت نظر سیستم ردیابی خواهد بود:
using (var context = new BloggingContext())
{
   var blog = context.Blogs
      .Select(b =>
            new
            {
               Blog = b,
               Posts = b.Posts.Count()
            });
 }
اما در کوئری ذیل، خیر:
using (var context = new BloggingContext())
{
   var blog = context.Blogs
            .Select(b =>
                 new
                 {
                   Id = b.BlogId,
                   Url = b.Url
                 });
 }
در اینجا در Projection انجام شده، نتیجه‌ی نهایی، به هیچکدام از موجودیت‌های ممکن اشاره نمی‌کند. بنابراین نتیجه‌ی آن تحت نظر سیستم ردیابی قرار نمی‌گیرد.


لغو سیستم ردیابی تغییرات، در زمانیکه به آن نیازی نیست

سیستم ردیابی تغییرات بر اساس مفاهیم AOP و تولید پروکسی‌های آن کار می‌کند. این پروکسی‌ها، اشیایی شفاف هستند که اشیاء شما را احاطه می‌کنند و هر تغییری را که اعمال می‌کنید، ابتدا از این غشاء رد شده و در سیستم ردیابی EF ثبت می‌شوند. سپس به وهله‌ی اصلی شیء موجود اعمال خواهند شد.
بدیهی است تولید این پروکسی‌ها، دارای سربار است و اگر هدف شما صرفا کوئری گرفتن از اطلاعات، جهت نمایش آن‌ها است، نیازی به تولید خودکار این پروکسی‌ها را ندارید و این مساله سبب کاهش مصرف حافظه‌ی برنامه و بالا رفتن سرعت آن می‌شود.
در قسمت قبل عنوان شد که «یک چنین اشیایی تحت نظر Context هستند: الف) اشیایی که در طول عمر Context از دیتابیس کوئری گرفته شده‌اند.»
اگر می‌خواهید این حالت پیش فرض را لغو کنید، از متد AsNoTracking استفاده نمائید:
using (var context = new BloggingContext())
{
  var blogs = context.Blogs.AsNoTracking().ToList();
}
یک چنین کوئری‌هایی برای سناریوهای فقط خواندنی (گزارشگیری‌ها) مناسب هستند و بدیهی است هرگونه تغییری در لیست blogs حاصل، توسط context جاری ردیابی نشده و در نهایت به بانک اطلاعاتی (در صورت فراخوانی SaveChanges) اعمال نمی‌گردد.

اگر می‌خواهید متد AsNoTracking را به صورت خودکار به تمام کوئری‌های یک context خاص اعمال کنید، روش کار و تنظیم آن به صورت زیر است:
using (var context = new BloggingContext())
{
    context.ChangeTracker.QueryTrackingBehavior = QueryTrackingBehavior.NoTracking;


نکات به روز رسانی ارجاعات موجودیت‌ها

دو حالت زیر را درنظر بگیرید که در اولی، blog از بانک اطلاعاتی واکشی شده‌است و post به صورت مستقیم وهله سازی شده‌است:
using (var context = new BloggingContext())
{
  var blog = context.Blogs.First();
  var post = new Post { Title = "Intro to EF Core" };

  blog.Posts.Add(post);
  context.SaveChanges();
}
و در دومی blog به صورت مستقیم وهله سازی گردیده‌است و post از بانک اطلاعاتی واکشی شده‌است:
using (var context = new BloggingContext())
{
  var blog = new Blog { Url = "http://blogs.msdn.com/visualstudio" };
  var post = context.Posts.First();

  blog.Posts.Add(post);
  context.SaveChanges();
}
در حالت اول، Post، ابتدا به بانک اطلاعاتی اضافه شده و سپس این مطلب جدید به لیست ارجاعات blog اضافه می‌شود (Post جدیدی اضافه شده و اولین Blog، جهت درج آن به روز رسانی می‌شود).
در حالت دوم، ابتدا blog در بانک اطلاعاتی ثبت می‌شود (چون برخلاف حالت اول، تحت نظر context نیست) و سپس این post (که تحت نظر context است) به مجموعه مطالب آن اضافه می‌شود (بلاگ جدیدی اضافه شده و ارجاع مطلب موجودی به آن اضافه می‌شود).


وارد کردن یک موجودیت به سیستم ردیابی اطلاعات

در مثال قبل مشاهده کردیم که اگر موجودیتی تحت نظر context نباشد (برای مثال توسط یک کوئری به context وارد نشده باشد)، در حین ذخیره سازی ارجاعات، با آن به صورت یک وهله‌ی جدید رفتار شده و حتما در بانک اطلاعاتی به صورت یک رکورد جدید ذخیره می‌شود؛ حتی اگر Id آن‌را دستی تنظیم کرده باشید که ندید گرفته خواهد شد.
اگر Id و سایر اطلاعات شیءایی را دارید، نیازی نیست تا حتما توسط یک کوئری ابتدا آن‌را از بانک اطلاعاتی دریافت و سپس به صورت خودکار وارد سیستم ردیابی کنید؛ متد Attach نیز یک چنین کاری را انجام می‌دهد:
 var blog = new Blog { Id = 2, Url = "https://www.dntips.ir" };
 context.Blog.Attach(blog);
 context.SaveChanges();
در اینجا هرچند شیء Blog از بانک اطلاعاتی واکشی نشده‌است، اما چون توسط متد Attach به DbSet اضافه شده‌است، اکنون جزئی از اشیاء تحت نظر به حساب می‌آید؛ اما با یک شرط. حالت اولیه‌ی این شیء به EntityState.Unchanged تنظیم شده‌است. یعنی زمانیکه SaveChanges فراخوانی می‌شود، عملیات خاصی صورت نخواهد گرفت و هیچ اطلاعاتی در بانک اطلاعاتی درج نمی‌گردد.
علاوه بر متد Attach، متد AttachRange نیز برای افزودن لیستی از موجودیت‌ها در حالت EntityState.Unchanged، پیش بینی شده‌است.

روش دیگر انجام اینکار به صورت ذیل است:
در اینجا ابتدا یک وهله‌ی جدید از Blog ایجاد شده‌است و سپس توسط متد Entry به Context وارد شده و همچنین حالت آن به صورت صریح، به تغییر یافته، مشخص گردیده‌است:
 var blog = new Blog { Id = 2, Url = "https://www.dntips.ir" };
 context.Entry(blog).State = EntityState.Modified ;
 context.SaveChanges();
و یا می‌توان این عملیات را به صورت زیر ساده کرد:
 var blog = new Blog { Id = 2, Url = "https://www.dntips.ir" };
 context.Update(blog);
 context.SaveChanges();
در اینجا متد جدید Update، همان کار Attach و سپس تنظیم حالت را به EntityState.Modified انجام می‌دهد.
به علاوه متد UpdateRange نیز برای افزودن لیستی از موجودیت‌ها در حالت EntityState.Modified، پیش بینی شده‌است.

یک نکته: متدهای Attach و Update، هم بر روی یک DbSet و هم بر روی Context، قابل اجرا هستند. اگر بر روی Context اجرا شدند، نوع موجودیت دریافتی به نوع DbSet متناظر به صورت خودکار نگاشت شده و استفاده می‌شود (context.Set<T>().Attach(entity)). یعنی در حقیقت بین این دو حالت تفاوتی نیست و امکان فراخوانی این متدها بر روی Context، صرفا جهت سهولت کار درنظر گرفته شده‌است.


تفاوت رفتار context.Entry در EF Core با EF 6.x

متد  context.Entry در EF 6.x هم وجود دارد. اما در EF core سبب تغییر وضعیت گراف متصل به یک شیء نمی‌شود و ضعیت روابط آن‌را به روز رسانی نمی‌کند (برخلاف EF 6.x). اگر در EF Core نیاز به یک چنین به روز رسانی گراف مانندی را داشتید، باید از متد جدید context.ChangeTracker.TrackGraph به نحو ذیل استفاده نمائید:
 context.ChangeTracker.TrackGraph(blog, e => e.Entry.State = EntityState.Added);


کوئری گرفتن از سیستم ردیابی اطلاعات

این سناریوها را درنظر بگیرید:
 - می‌خواهم سیستمی شبیه به تریگرهای اس کیوال سرور را با EF داشته باشم.
 - می‌خواهم اطلاعات تمام رکوردهای ثبت شده، حذف شده و به روز رسانی شده را لاگ کنم.
 - می‌خواهم پس از ثبت رکوردی در هر جای برنامه، شبیه به مباحث SQL Server Service Broker و SqlDependency بلافاصله مطلع شده و توسط SignalR اطلاع رسانی کنم.

و در حالت کلی می‌خواهم پیش و یا پس از ثبت اطلاعات، بتوانم به تغییرات صورت گرفته دسترسی داشته باشم و عملیاتی را بر روی آن‌ها انجام دهم. تمام این موارد و سناریوها را با کوئری گرفتن از سیستم ردیابی اطلاعات EF می‌توان پیاده سازی کرد.
برای نمونه در مطلب قبل و قسمت «طراحی یک کلاس پایه، بدون تنظیمات ارث بری روابط»، یک کلاس پایه را که مقادیر پیش فرض خود را از SQL Server دریافت می‌کند، طراحی کردیم. در اینجا می‌خواهیم با استفاده از سیستم ردیابی EF، طراحی این کلاس پایه را عمومی کرده و سازگار با تمام بانک‌های اطلاعاتی موجود کنیم.
جهت یادآوری، کلاس پایه موجودیت‌ها، یک چنین شکلی را داشته:
public class BaseEntity
{
   public int Id { set; get; }
   public DateTime? DateAdded { set; get; }
   public DateTime? DateUpdated { set; get; }
}
و پس از آن، هر موجودیت برنامه به این شکل خلاصه شده و نشانه گذاری می‌شود:
public class Person : BaseEntity
{
   public string FirstName { get; set; }
   public string LastName { get; set; }
}
اکنون به کلاس Context برنامه مراجعه کرده و متد SaveChanges آن‌را بازنویسی می‌کنیم:
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        // same as before 

        public override int SaveChanges()
        {
            this.ChangeTracker.DetectChanges();

            var modifiedEntries = this.ChangeTracker
                                      .Entries<BaseEntity>()
                                      .Where(x => x.State == EntityState.Modified);
            foreach (var modifiedEntry in modifiedEntries)
            {
                modifiedEntry.Entity.DateUpdated = DateTime.UtcNow;
            }
 
            var addedEntries = this.ChangeTracker
                                      .Entries<BaseEntity>()
                                      .Where(x => x.State == EntityState.Added);
            foreach (var addedEntry in addedEntries)
            {
                addedEntry.Entity.DateAdded = DateTime.UtcNow;
            }
 
            return base.SaveChanges();
        }
    }
این متد SaveChanges، نقطه‌ی مشترک تمام تغییرات برنامه است. به همین دلیل است که اینجا را می‌توان جهت اعمالی، پیش و پس از فراخوانی متد اصلی base.SaveChanges که کار نهایی درج تغییرات را به بانک اطلاعاتی انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار داد.
در اینجا کار با کوئری گرفتن از خاصیت ChangeTracker شروع می‌شود. سپس باید مشخص کنیم چه نوع موجودیت‌هایی را مدنظر داریم. چون تمام موجودیت‌های ما از کلاس پایه‌ی BaseEntity مشتق می‌شوند، بنابراین کوئری گرفتن بر روی این نوع، به معنای دسترسی به تمام موجودیت‌های برنامه نیز هست. سپس در اینجا اگر حالتی EntityState.Modified بود، فقط مقدار خاصیت DateUpdated را به صورت خودکار مقدار دهی می‌کنیم و اگر حالتی EntityState.Added بود، تنها مقدار خاصیت DateAdded را به روز رسانی خواهیم کرد.
در یک چنین حالتی دیگر نیازی نیست تا مقادیر این خواص را در حین ثبت اطلاعات برنامه به صورت دستی مشخص کنیم.

یک نکته: اگر به ابتدای متد بازنویسی شده دقت کنید، فراخوانی متد this.ChangeTracker.DetectChanges در آن انجام شده‌است. علت اینجا است که این فراخوانی به صورت خودکار توسط متد base.SaveChanges انجام می‌شود، اما چون این مرحله را تا انتهای متد بازنویسی شده، به تاخیر انداخته‌ایم، نیاز است خودمان به صورت دستی سبب محاسبه‌ی مجدد تغییرات صورت گرفته شویم.

نکته‌ای در مورد بهبود کیفیت کدهای متد SaveChanges: استفاده‌ی Change Tracker به این صورت با بازنویسی متد SaveChanges بسیار مرسوم است. اما پس از مدتی به متد SaveChanges ایی خواهید رسید که کنترل آن از دست خارج می‌شود. به همین جهت برای EF 6.x پروژه‌هایی مانند EFHooks طراحی شده‌اند تا کپسوله سازی بهتری را بتوان ارائه داد. انتقال کدهای آن به EF Core کار مشکلی نیست و اصل آن، بازنویسی HookedDbContext آن است که نحوه‌ی مدیریت شکیل‌تر کوئری گرفتن از ChangeTracker را بیان می‌کند.


خواص سایه‌ای یا Shadow properties

EF Core به همراه مفهوم کاملا جدیدی است به نام خواص سایه‌ای. این نوع خواص در سمت کدهای ما و در کلاس‌های موجودیت‌های برنامه وجود خارجی نداشته، اما در سمت جداول بانک اطلاعاتی وجود دارند و اکنون امکان کوئری گرفتن و کار کردن با آن‌ها در EF Core میسر شده‌است.
برای تعریف آن‌ها، بجای افزودن خاصیتی به کلاس‌های برنامه، کار از متد OnModelCreating به نحو ذیل شروع می‌شود:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
  modelBuilder.Entity<Blog>().Property<DateTime>("DateAdded");
در اینجا یک خاصیت جدید به نام DateAdded، از نوع DateTime که در کلاس Blog وجود خارجی ندارد، تعریف شده‌است. به این خاصیت، shadow property می‌گویند (سایه‌ای است از ستونی از جدول بلاگ).
سپس برای کار کردن و کوئری گرفتن از آن می‌توان از متد جدید EF.Property، به نحو ذیل استفاده کرد:
 var blogs = context.Blogs.OrderBy(b => EF.Property<DateTime>(b, "DateAdded"));
همچنین برای مقدار دهی آن تنها می‌توان توسط سیستم Change Tracker اقدام نمود:
 context.Entry(myBlog).Property("DateAdded").CurrentValue = DateTime.Now;
و یا در همان قطعه کد بازنویسی متد SaveChanges فوق، نحوه‌ی دسترسی به اینگونه خواص، به صورت زیر می‌باشد:
foreach (var addedEntry in addedEntries)
{
  addedEntry.Property("DateAdded").CurrentValue = DateTime.UtcNow;
}
مهم‌ترین دلیل وجودی این خواص، پیاده سازی روابطی مانند many-to-many، در نگارش‌های بعدی EF Core هستند. در حقیقت جدول واسطی که در اینجا به صورت خودکار تشکیل می‌شود، به همراه خواصی است که تاکنون امکان دسترسی به آن‌ها در کدهای EF وجود نداشت؛ اما Shadow properties این امر را میسر می‌کنند (فیلدهایی که در سمت بانک اطلاعاتی وجود دارند، اما در کدهای کلاس‌های ما، خیر).
مطالب
ارائه‌ی قالبی عمومی برای استفاده از تقویم‌های جاوااسکریپتی در Blazor
در این مطلب قصد داریم کتابخانه‌ای با قابلیت استفاده‌ی مجدد را جهت بکارگیری «PersianDatePicker یک DatePicker شمسی به زبان JavaScript که از تاریخ سرور استفاده می‌کند» ارائه دهیم. نکات ارائه شده‌ی در آن‌را می‌توان جهت تبدیل و استفاده‌ی از تمام DatePickerهای مشابه نیز بکاربرد.



نیازهای یک ورودی تاریخ سازگار با EditForm

- باید قابلیت استفاده‌ی مجدد را داشته باشد. یعنی باید به صورت یک کامپوننت مجزا و یا به صورت یک کتابخانه‌ی مجزا ارائه شود.
- باید با سیستم اعتبارسنجی EditForm یکپارچه باشد.
- باید جنریک باشد. یعنی باید بتوان در صورت نیاز DateTime ، DateTimeOffset و DateOnly و نمونه‌های nullable آن‌هارا توسط این کامپوننت دریافت کرد و ورودی و خروجی آن رشته‌ای نباشد.


نیاز به ارث‌بری از <InputBase<T جهت ارائه‌ی کامپوننت‌هایی سازگار با EditForm

تقریبا تمام کامپوننت‌های استاندارد EditForm ارائه شده‌ی توسط Blazor، از کامپوننت پایه‌ای به نام <InputBase<T مشتق می‌شوند. این کلاس، یک کلاس abstract است که قابلیت‌های بیشتری را نسبت به یک input ساده‌ی HTML ای مانند اعتبارسنجی سازگار با EditForm ارائه می‌دهد. به همین جهت توصیه می‌شود تا اگر خواستید یک کامپوننت ورودی را برای استفاده‌ی در Blazor و EditForm آن طراحی کنید، با ارث‌بری از این کلاس شروع کنید و صرفا کار را با یک input ساده، شروع نکنید.
برای استفاده‌ی از آن، ابتدای کامپوننت Blazor ما به این صورت شروع خواهد شد:
@typeparam T
@inherits InputBase<T>
که دو متد را برای بازنویسی در اختیار ما قرار می‌دهد:
    protected override bool TryParseValueFromString(
        string? value,
        [MaybeNullWhen(false)] out T result,
        [NotNullWhen(false)] out string? validationErrorMessage)
    {
      // ...
    }

    protected override string FormatValueAsString(T? value)
    {
      // ...
    }
علت وجود این دو متد، این است که مرورگرها، رشته‌ها را در اختیار ما قرار می‌دهند و ما باید راهی را برای تبدیل T به یک رشته و عکس آن را ارائه دهیم. با بازنویسی متد TryParseValueFromString، می‌توان رشته‌ی دریافتی از کاربر را تبدیل به T کرد و اگر این تبدیل میسر نبود، با مقدار دهی validationErrorMessage، مشکل را به کاربر، با یک پیام شکست اعتبارسنجی، اعلام کرد. کار متد FormatValueAsString، تبدیل T به یک رشته‌است تا در input واقع در صفحه، نمایش داده شود. در اینجا می‌توان فرمت خاصی را به شیء دریافتی اعمال و نمایش داد.


ایجاد یک کتابخانه‌ی جدید برای محصور سازی DatePicker جاوااسکریپتی

چون قصد استفاده‌ی مجدد از این کامپوننت جدید را در پروژه‌های مختلف داریم، بهتر است آن‌را تبدیل به یک «کتابخانه‌ی Blazor» کنیم. به همین جهت کتابخانه‌ی فرضی BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib را در اینجا ایجاد کرده‌ایم.
در ابتدا دو فایل PersianDatePicker.js و PersianDatePicker.css موجود و مدنظر را در پوشه‌های js و css پوشه‌ی wwwroot این کتابخانه کپی می‌کنیم. بنابراین استفاده کننده‌ی از آن، مانند پروژه‌ی blazor wasm جدیدی به نام BlazorPersianJavaScriptDatePicker، باید ارجاعاتی را به آن‌ها به صورت زیر اضافه کند:
<link href="_content/BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib/css/PersianDatePicker.css" rel="stylesheet"/>
<script src="_content/BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib/js/PersianDatePicker.js?v=1"></script>
همچنین در فایل Imports.razor_ آن نیز بهتر است فضای نام این کتابخانه، ذکر شود تا به سادگی بتوان از کامپوننت PersianDatePicker در آن استفاده کرد:
@using BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib


شروع به پیاده سازی کامپوننت PersianDatePicker

در ادامه کامپوننت جدید PersianDatePicker.razor را به پروژه‌ی کتابخانه اضافه می‌کنیم. قسمت razor آن به صورت زیر است:
@typeparam T
@inherits InputBase<T>

<div>
    <span style="cursor:pointer"
          onclick="PersianDatePicker.Show(document.getElementById('@ElementId'), '@Today')">
        📅
    </span>
    <input
        @attributes="@AdditionalAttributes"
        type="text" dir="ltr"
        @ref="ElementReference"
        name="@ElementId" id="@ElementId"
        autocapitalize="off" autocorrect="off" autocomplete="off"
       
        value="@EnteredValue"
        @oninput="OnInput"/>

    @if (ValueExpression is not null)
    {
        <ValidationMessage For="@ValueExpression"/>
    }
</div>
همانطور که مشاهده می‌کنید، کار با جنریک تعریف کردن و ارث‌بری از InputBase شروع می‌شود.
در اینجا با کلیک بر روی دکمه‌ی 📅، کار فراخوانی متد PersianDatePicker.Show مربوط به datePicker جاوا اسکریپتی صورت می‌گیرد. همچنین هر طراحی را که در اینجا ارائه دهیم، قالب UI پیش‌فرض InputBase را بازنویسی می‌کند.


نیاز به دریافت تاریخ تنظیم شده‌ی توسط کدهای جاوااسکریپتی در کامپوننت Blazor

کتابخانه‌های جاوااسکریپتی با مقداردهی مستقیم textbox.value سبب تغییر مقدار آن می‌شوند. نکته‌ی مهم اینجا است که نه فقط Blazor این تغییرات را ردیابی نمی‌کند، بلکه اگر با استفاده از متد استاندارد جاوااسکریپتی addEventListener به تغییرات این input گوش فرا دهیم، هیچ رخدادی را مشاهده نخواهیم کرد. به همین جهت نیاز است اندکی کدهای PersianDatePicker.js را تغییر دهیم (و این مورد جهت تمام کتابخانه‌های مشابه یکسان است):
    function setValue(date) {
        _textBox.value = date;

        // NOTE: To notify the addEventListener('change', fn)
        _textBox.dispatchEvent(new Event('change'));

        _textBox.focus();
        hide();
        try {
            _textBox.onchange();
        }catch(ex) {}
    }
در اینجا پس از تغییر خاصیت value، باید به صورت دستی سبب بروز رخداد change شد تا addEventListenerها بتوانند این رخداد را ردیابی کنند. به همین جهت فایل مجزایی را به نام wwwroot\js\activateDatePicker.js به کتابخانه‌ی blazor اضافه می‌کنیم:
window.activateDatePicker = {
  enableDatePicker: function (element, objectReference) {
       element.addEventListener('change', function (evt) {    
            objectReference.invokeMethodAsync("OnInputFieldChanged", this.value);
       });
  }
};
هدف از این کدها این است که جهت element یا همان datePicker جاری، بتوان رخ‌داد change را ثبت کرد و به تغییرات آن گوش فرا داد تا هر زمانیکه کدهای جاوا اسکریپتی datePicker سبب تغییری در خاصیت value شدند، بتوان آن‌را به کامپوننت Blazor ارسال کرد. وهله‌ای از این کامپوننت توسط objectReference در اینجا دریافت شده و سپس متد OnInputFieldChanged کامپوننت را با مقدار جدید وارد شده، فراخوانی می‌کند.
بنابراین این فایل جدید نیز باید به index.html مصرف کننده اضافه شود:
<script src="_content/BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib/js/activateDatePicker.js?v=1"></script>


فعالسازی DatePicker در اولین بار نمایش کامپوننت Blazor

تا اینجا زیرساخت دریافت مقدار تنظیمی توسط کاربر را در کامپوننت Blazor فراهم کردیم. اکنون نوبت به استفاده‌ی از آن است:
public partial class PersianDatePicker<T> : IDisposable
{
    private bool _isDisposed;
    private DotNetObjectReference<PersianDatePicker<T>>? _objectReference;
    private string ElementId { get; } = Guid.NewGuid().ToString("N");
    private ElementReference? ElementReference { set; get; }
    private string Today { get; } = DateTime.Now.ToShortPersianDateString();

    [Inject] private IJSRuntime JsRuntime { set; get; } = default!;

    public void Dispose()
    {
        Dispose(true);
        GC.SuppressFinalize(this);
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            _objectReference = DotNetObjectReference.Create(this);
            await JsRuntime.InvokeVoidAsync("activateDatePicker.enableDatePicker", ElementReference, _objectReference);
            EnteredValue = CurrentValueAsString;
            StateHasChanged();
        }
    }

    protected override void Dispose(bool disposing)
    {
        base.Dispose(disposing);
        if (!_isDisposed)
        {
            try
            {
                _objectReference?.Dispose();
            }
            finally
            {
                _isDisposed = true;
            }
        }
    }
}
- اگر دقت کرده باشید در تعاریف razor کامپوننت، "ref="ElementReference@ وجود دارد که یک ElementReference است و توسط آن می‌توان در متد OnAfterRenderAsync، ارجاعی را به المان جاری، به کدهای جاوااسکریپتی متد enableDatePicker ارسال کرد.
- همچنین چون نمی‌خواهیم متد OnInputFieldChanged را به صورت static تعریف کنیم، نیاز است تا یک DotNetObjectReference را ایجاد و به متد enableDatePicker ارسال کرد تا توسط آن بتوان به یک instance method کلاس جاری دسترسی یافت و به سادگی مقادیر کامپوننت را تغییر داد:
[JSInvokable]
public void OnInputFieldChanged(string? value)
- در پایان کار کامپوننت، باید این DotNetObjectReference را Dispose کرد.


نیاز به تبدیل T به تاریخ رشته‌ای و برعکس

زیر ساخت تبدیلات جنریک تاریخ میلادی به شمسی در کتابخانه‌ی « DNTPersianUtils.Core » پیش‌بینی شده‌است و فقط کافی است از آن استفاده کنیم. با وجود این زیرساخت، تهیه‌ی کامپوننت‌های جنریک تاریخ شمسی بسیار ساده می‌شود:
public partial class PersianDatePicker<T> : IDisposable
{
    private string? _enteredValue;

    private string? EnteredValue
    {
        set => _enteredValue = value;
        get => UsePersianNumbers ? _enteredValue.ToPersianNumbers() : _enteredValue;
    }

    [Parameter] public bool UsePersianNumbers { set; get; }

    [Parameter] public string ParsingErrorMessage { get; set; } = "لطفا در ورودی {0} تاریخ شمسی معتبری را وارد نمائید.";

    [Parameter] public int BeginningOfCentury { set; get; } = 1400;

    private void OnInput(ChangeEventArgs e)
    {
        SetCurrentValue(e.Value as string);
    }

    private void SetCurrentValue(string? value)
    {
        EnteredValue = value;
        CurrentValueAsString = value;
    }

    [JSInvokable]
    public void OnInputFieldChanged(string? value)
    {
        SetCurrentValue(value);
    }

    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();
        SanityCheck();
    }

    protected override bool TryParseValueFromString(
        string? value,
        [MaybeNullWhen(false)] out T result,
        [NotNullWhen(false)] out string? validationErrorMessage)
    {
        validationErrorMessage = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture, ParsingErrorMessage, DisplayName);
        if (!value.TryParsePersianDateToDateTimeOrDateTimeOffset(out result, BeginningOfCentury))
        {
            return false;
        }

        if (result is null)
        {
            throw new InvalidOperationException(validationErrorMessage);
        }

        validationErrorMessage = null;
        return true;
    }

    protected override string FormatValueAsString(T? value)
    {
        return !string.IsNullOrWhiteSpace(EnteredValue) ? EnteredValue : value.FormatDateToShortPersianDate();
    }

    private void SanityCheck()
    {
        if (!Value.IsDateTimeOrDateTimeOffsetType())
        {
            throw new InvalidOperationException(
                "The `Value` type is not a supported `date` type. DateTime, DateTime?, DateTimeOffset and DateTimeOffset? are supported.");
        }
    }

    // ...
}
در اینجا قسمت نهایی و تکمیلی کامپوننت محصور کننده‌ی DatePicker را مشاهده می‌کنید که بسیار ساده‌است:
- InputBase به همراه یک خاصیت عمومی دوطرفه‌ی Value است که امکان تعریفی مانند bind-Value@ را میسر می‌کند.
- این Value به همراه یک خاصیت متناظر رشته‌ای به نام CurrentValueAsString نیز هست که در اینجا از آن استفاده می‌کنیم و کار با آن، بایندینگ دوطرفه و همچنین اعتبارسنجی خودکار و فعالسازی متدهای بازنویسی شده‌ی InputBase را میسر می‌کند.
- پیاده سازی متدهای بازنویسی شده‌ی جنریک TryParseValueFromString و FormatValueAsString، با استفاده از دو متد TryParsePersianDateToDateTimeOrDateTimeOffset و FormatDateToShortPersianDate کتابخانه‌ی « DNTPersianUtils.Core » انجام شده‌اند و اصل کار تهیه‌ی یک کامپوننت جنریک تاریخ شمسی را انجام می‌دهند.


استفاده‌ی از کامپوننت Blazor تهیه شده‌

یک کامپوننت تاریخ شمسی باید بتواند تمام حالات و نوع‌های زیر را پوشش دهد که به لطف جنریک بودن کامپوننت تهیه شده، این امر میسر است:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorPersianJavaScriptDatePicker.ViewModels;

public class InputPersianDateViewModel
{
    [Required] public string Name { set; get; } = default!;

    [Required] public DateTime BirthDayGregorian { set; get; } = DateTime.Now.AddYears(-40);

    public DateTime? LoginAt { set; get; } = DateTime.Now.AddMinutes(-2);

    [Required] public DateTimeOffset LogoutAt { set; get; }

    public DateTimeOffset? RegisterAt { set; get; } = DateTimeOffset.Now.AddMinutes(-10);
}
سپس از این کامپوننت، در صفحه‌ی Index مثال پیوست به صورت زیر استفاده شده‌است:
<EditForm Model="Model" OnValidSubmit="DoSave">
    <DataAnnotationsValidator/>

    <div>
        <label>تاریخ تولد</label>
        <div>
            <PersianDatePicker
                @bind-Value="Model.BirthDayGregorian"
                UsePersianNumbers="false"
               />
        </div>
    </div>

    <button type="submit">ارسال</button>
</EditForm>


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:  BlazorPersianJavaScriptDatePicker.zip
بازخوردهای دوره
بایدها و نبایدهای استفاده از IoC Containers
برای مواردی که در پروژه پیش میاد و مجبور هستیم تا یک نمونه کلاس بدون پارامتر رو ایجاد کنیم چه راهکاری رو پیشنهاد می‌کنید؟ چون عملاً اون کلاس نمی‌تونه وابستگی‌های خودش رو از طریق تابع سازنده اش اعلام کنه.
به عنوان مثال در کد زیر من می‌خوام یک Custom Route Constraint تعریف کنم:
routes.MapRoute(
   name: "PagesById",
   url: "Page/{id}",
   defaults: new { controller = "Route", action = "PageById", id = UrlParameter.Optional },
   constraints: new { id = new CustomPageByIdRoute() }
);
و اینجا نمی‌تونم پارامتری به کلاس CustomPageByIdRoute بدم . کلاس CustomPageByIdRoute به این صورت هست:
    public class CustomPageByIdRoute : IRouteConstraint
    {
        private readonly IUnitOfWork _uow;
        private readonly IPage _page;

        public CustomPageByIdRoute(IUnitOfWork uow, IPage page)
        {
            _uow = uow;
            _page = page;
        }

        public bool Match(HttpContextBase httpContext, Route route, string parameterName, RouteValueDictionary values, RouteDirection routeDirection)
        {
            return _page.FindBy(x => x.Id == Convert.ToInt32(values[parameterName]) && x.DeletedBy == 0).FirstOrDefault() != null;
        }
    }

مطالب
طراحی یک ماژول IpBlocker در ASP.NET MVC
همانطور که میدانید وب سایت‌های اینترنتی در معرض انواع و اقسام حملات قرار دارند و یکی از این حملات Dos است. در این نوشتار میخواهیم تکه کدی را ارائه دهیم، تا این نوع حملات را دفع نماید. همانطور که میدانید یک درخواست Http باید از ماژول‌های مختلفی عبور نماید تا به یک Http Handler برسد.
ابتدا باید یک Enum تعریف کنیم تا نوع درخواست کاربر را مشخص کند. مثلا 100 درخواست ابتدایی را به عنوان FirstVisite در نظر گرفته و اگر تعداد درخواستها از 100 گذشت، در دسته Revisit قرار میگیرند و ... . البته این بستگی به شما دارد که مقادیر را چقدر در نظر بگیرید؛ اما دقت کنید.
private enum VisiteType
        {
            FirstVisite = 2,
            Reviste = 4,
        }
در مرحله بعدی باید آدرس Ip بیننده سایت را بدست آورده وچک کنیم که این آدرس Ip در کش موجود هست یا خیر. اگر موجود بود مقدار متغیر hits را افزایش میدهیم و چک میکنیم که متغیر با کدام یک از مقادیر Enum برابری میکند و آن را در کش سیستم ذخیره میکنیم.
if (httpContext.Cache[ipAddress] != null)
                {
                    hits++;

                    if (hits == (int)VisiteType.FirstVisite)
                    {
                        httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                           value: hits,
                           dependencies: null,
                           absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddSeconds(1),
                           slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);
                        return;
                    }
در تکه کد بالا چون درخواست به حد معین و معقولی رسیده است، آدرس بعد از یک ثانیه از کش حذف میشود. اما اگر درخواستهای غیرمعقولی به سرور ارسال شود، باید پاسخ را قطع و آدرس Ip را در کش ذخیره و این آدرس Ip باید به مدت معینی در کش مانده و بلاک شود.
using System;
using System.Net;
using System.Web;
using System.Web.Caching;

namespace IpBlocker
{
    public class IpBlocker : IHttpModule
    {
        private int hits = 0;
        /// <summary>
        /// Define enum to specify visite type
        /// </summary>
        private enum VisiteType
        {
            FirstVisite = 2,
            Reviste = 4,
        }
        public void Init(HttpApplication context)
        {
            context.BeginRequest += OnBeginRequest;
        }
        public void Dispose()
        {

        }

        public void OnBeginRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            var httpApplication = sender as HttpApplication;
            var httpContext = httpApplication?.Context;
            ProcessRequest(httpApplication, httpContext);
        }

        private void ProcessRequest(HttpApplication application, HttpContext httpContext)
        {
            //Checke if browser is a search engine web crawler
            if (httpContext.Request.Browser.Crawler)
                return;

            var ipAddress = application.Context.Request.UserHostAddress;

            if (httpContext.Cache[ipAddress] == null)
            {
                // Reset hits for new request after blocking ip
                if (hits > 0)
                    hits = 0;

                hits++;

                httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                   value: hits,
                   dependencies: null,
                   absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddSeconds(1),
                   slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);

                return;
            }          

            else
            {
                if (httpContext.Cache[ipAddress] != null)
                {
                    hits++;

                    if (hits == (int)VisiteType.FirstVisite)
                    {
                        httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                           value: hits,
                           dependencies: null,
                           absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddSeconds(1),
                           slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);
                        return;
                    }

                    if (hits == (int)VisiteType.Reviste)
                    {

                        httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                           value: hits,
                           dependencies: null,
                           absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddSeconds(1),
                           slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);
                        return;
                    }
                    if (hits > (int)VisiteType.Reviste)
                    {
                        httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                            value: hits,
                            dependencies: null,
                            absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddMinutes(1),
                            slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);

                        httpContext.Response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.Forbidden;
                        httpContext.Response.SuppressContent = true;
                        httpContext.Response.End();
                    }
                }
            }
        }
    }
}
در کد بالا محدودیت زمانی یک دقیقه در نظر گرفته شده است.

نظرات مطالب
کار با Kendo UI DataSource
بله مشکل از نام ستون‌های متناظر بود توی بخش column و تعریف template فراموش کرده بودم اونجا رو هم باید دو تا فیلدی که دارم رو همه حروفشون کوچک باشه. ممنون از دقت نظر شما. فقط یه مساله ای که دارم این هستش که تاریخ رو من به شکل Datetime دارم میخونم داخل مدل هام ولی اینجا نشون نمیده داخل جدول.  به این شکل تعریف شده داخل viewModel :
 [DisplayName("تاریخ درج")]
 public DateTime CreateDate { get; set; }
 [DisplayName("تاریخ انتشار")]
 public DateTime PublishDate { get; set; }

حتی الان یه پراپرتی دیگه از مدل رو نگاه کردم که از نوع string هستش(blogtype) و اون هم از سمت سرور برمی گرده ولی تو جدول خالی نشون میده :
[DisplayName("نوع مطلب")]
public string BlogType { get; set; }
ولی بقیه پراپرتی‌ها درست کار میکنند.
این هم کد داخل View بنده : 
 <script type="text/javascript">

            $(function () {
                var blogDataSource = new kendo.data.DataSource({
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetLastBlogs", "Admin")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET'
                        },
                        parameterMap: function (options) {
                            return kendo.stringify(options);
                        }
                    },
                    schema: {
                        data: "data",
                        total: "total",
                        model: {
                            fields: {
                                "id": { type: "number" }, //تعیین نوع فیلد برای جستجوی پویا مهم است
                                "title": { type: "string" },
                                "content": { type: "string" },
                                "imagepath": { type: "string" },
                                "attachmentid": { type: "number" },
                                "createdate": { type: "string" },
                                "publishdate": { type: "date" },
                                "blogtype": { type: "string" },
                                "lastmodified": { type: "date" },
                                "visitcount": { type: "number" },
                                "isarchived": { type: "boolean" },
                                "ispublished": { type: "boolean" },
                                "isdeleted": { type: "boolean" },
                                "tags": { type: "string" }


                            }
                        }
                    },
                    error: function (e) {
                        alert(e.errorThrown);
                    },
                    pageSize: 10,
                    sort: { field: "id", dir: "desc" },
                    serverPaging: true,
                    serverFiltering: true,
                    serverSorting: true
                });

                $("#report-grid").kendoGrid({
                    dataSource: blogDataSource,
                    autoBind: true,
                    scrollable: false,
                    pageable: true,
                    sortable: true,
                    filterable: true,
                    reorderable: true,
                    columnMenu: true,
                    columns: [
                        { field: "id", title: "شماره", width: "130px" },
                        { field: "title", title: "عنوان مطلب" },
                        { field: "createdate", title: "تاریخ درج" },
                        { field: "publishdate", title: "تاریخ انتشار" },
                        { field: "content", title: "خلاصه مطلب" },
                        { field: "blogtype", title: "نوع" },
                        { field: "lastmodified", title: "آخرین ویرایش" },
                        { field: "visitcount", title: "تعداد بازدید" },
                        {
                            field: "isarchived", title: "آرشیو شده",
                            template: '<input type="checkbox" #= isarchived ? checked="checked" : "" # disabled="disabled" ></input>'
                        },
                        {
                            field: "ispublished", title: "منتشر شده",
                            template: '<input type="checkbox" #= ispublished ? checked="checked" : "" # disabled="disabled" ></input>'
                        }

                    ]
                });
            });
            </script>
مطالب
پیاده سازی مکانیسم سعی مجدد (Retry)
فرض کنید در برنامه‌ای که نوشته‌اید، قصد فراخونی یک وب سرویس را دارید. به طور قطع نمی‌توان همیشه انتظار داشت این سرویس مورد نظر بدون هیچ مشکلی اجرا شود و خروجی مورد نظر را بدهد. برای نمونه ممکن است در لحظه فراخوانی متد مورد نظر، اختلالی در شبکه رخ دهد و فراخوانی سرویس شما با مشکل مواجه شود. در چنین مواقعی دو مورد را پیش‌رو داریم: 
- یک: اعلام نتیجه عدم موفق بودن فراخوانی.
- دو: یک (یا چند) بار دیگر، سعی در فراخوانی سرویس مورد نظر کنیم.
مکانیسم سعی مجدد فقط و فقط محدود به فراخوانی وب سرویس‌ها نمی‌شود. برای نمونه می‌توان به ارسال ایمیل، خطا در اجرای یک کوئری T_SQL و مورادی از این قبیل اشاره کرد.
چرا باید سعی مجدد را پیاده سازی کنیم؟ 
عدم وجود امکان سعی مجدد هیچ چیزی را از پروژه شما سلب نمیکند؛ ولی وجود آن یک امکان را به پروژه شما اضافه میکند که تا حدودی باعث سهولت در استفاده از نرم افزار شما خواهد شد.
نباید‌های مکانیسم سعی مجدد
با خواندن مطالب فوق شاید به این موضوع فکر کنید که مکانیسم سعی مجدد امکان خوبی برای پروژه است و همه بخش‌های پروژه را درگیر این مکانیز کنیم. واقعیت این است که استفاده از مکانیسم سعی مجدد بهتر است محدود به بخش هایی از پروژه شود و نه کل پروژه.
پیش نیاز‌ها
تا به این مرحله با «مکانیسم سعی مجدد» بیشتر آشنا شدیم. برای پیاده سازی یک «سعی مجدد» نیازمندیم یک سری موارد را بدانیم:
یک: میزان تعداد دفعات تلاش 
دو: اختلاف بین هر دو  تلاش مجدد (وقفه)
سه: مقدار افزایش وقفه
چهار: سعی مجدد بر اساس نوع Exception

سه مورد اول از لیست  بالا تقریبا برای یک پیاده سازی سعی مجدد پاسخگو می‌باشد. در ادامه ابتدا قصد داریم یک «سعی مجدد ساده» را نوشته و سپس به معرفی یکی از کتابخانه‌های پرکاربرد آن می‌پردازیم.
قطعه کد زیر را در نظر بگیرد که شبیه ساز ارسال ایمیل می‌باشد:
 public class Mailer
    {
        public static bool SendEmail()
        {
            Console.WriteLine("Sending Mail ...");

            // simulate error
            Random rnd = new Random();
            var rndNumber = rnd.Next(1, 10);
            if (rndNumber != 3) // *
                throw new SmtpFailedRecipientException();

            Console.WriteLine("Mail Sent successfully");
            return true;
        }
    }
خط *  برای شبیه  سازی وقوع یک خطا استفاده شده است.
 قطعه کد زیر برای پیاده سازی مکانیزم سعی مجدد می‌باشد:
 public static class Retry
    {
        public static void Do(Action action,TimeSpan retryInterval,int maxAttemptCount = 3)
        {
            Do<object>(() =>
            {
                action();
                return null;
            }, retryInterval, maxAttemptCount);
        }

        public static T Do<T>(Func<T> action,TimeSpan retryInterval,int maxAttemptCount = 3)
        {
            var exceptions = new List<Exception>();

            for (int attempted = 0; attempted < maxAttemptCount; attempted++)
            {
                try
                {
                    if (attempted > 0)
                    {
                        Thread.Sleep(retryInterval);
                    }
                    return action();
                }
                catch (Exception ex)
                {
                    exceptions.Add(ex);
                }
            }
            throw new AggregateException(exceptions);
        }
    }
قطعه کد فوق ساده‌ترین حالت پیاده سازی Retry می‌باشد که به تعداد MaxAttemptCount سعی در فراخوانی متد مورد نظر خواهد کرد.
یادآوری: متد Do با پارامتر Action در پارامتر اول جهت توابعی که مقدار خروجی ندارند می‌باشد.
همانطور که ذکر شد مقدار Interval بهتر است طبق یک مقدار از پیش تعیین شده افزایش یابد تا درخواست‌های ما با بازه زمانی خیلی کوتاهی نسبت به هم اجرا نشوند. برای رفع این مشکل بعد از Sleep می‌توان مقدار Interval را به صورت زیر افزایش داد:
retryInterval= retryInterval.Add(TimeSpan.FromSeconds(10));
همانطور که بیان کردیم ، قطعه کد نوشته شده فوق برای انجام یک Retry بسیار ساده می‌باشد. موارد دیگری را می‌توان به Retry فوق اضافه نمود. برای نمونه اگر Exception رخ داده شده از نوع مورد نظر ما بود، مجدد Retry کند، در غیر اینصورت از ادامه کار منصرف شود. برای نوشتن هندل کردن نوع Exception می‌توانیم از کتابخانه Polly استفاده کنیم.

کتابخانه Polly
Polly یکی از کتابخانه‌های پرکاربرد است و یکی از امکانات آن، «مکانیسم سعی مجدد» آن، به صورت زیر می‌باشد:


در ساده‌ترین حالت، استفاده از Polly همانند زیر است:

var policy = Policy.Handle<SmtpFailedRecipientException>().Retry();
            policy.Execute(Mailer.SendEmail);

متد Retry، دارای Overload‌های مختلفی است که یکی از آنها مقدار تعداد دفعات تلاش را دریافت می‌کند؛ همانند:

var policy = Policy.Handle<SmtpFailedRecipientException>().Retry(5);

لازم به ذکر است که باید دقیقا Exception مورد نظر را در بخش Config به کار ببرید. برای نمونه اگر کد فوق را همانند زیر به کار ببرید، در صورتیکه متد ارسال ایمیل با خطایی مواجه شود، هیچ تلاشی برای اجرای مجدد نخواهد کرد:

   var policy = Policy.Handle<SqlException>().Retry(5);

برای نمونه می‌توان از متد ForEver آن استفاده کرد تا زمانیکه متد مورد نظر Success نشده باشد، سعی در اجرای آن کند:

Policy
  .Handle<DivideByZeroException>()
  .RetryForever()

جهت کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید در مخزن کد آن با سایر قابلیت‌های کتابخانه Polly بیشتر آشنا شوید: Github

مطالب
فعالسازی Windows Authentication در برنامه‌های ASP.NET Core 2.0
اعتبارسنجی مبتنی بر ویندوز، بر اساس قابلیت‌های توکار ویندوز و اختیارات اعطا شده‌ی به کاربر وارد شده‌ی به آن، کار می‌کند. عموما محل استفاده‌ی از آن، در اینترانت داخلی شرکت‌ها است که بر اساس وارد شدن افراد به دومین و اکتیودایرکتوری آن، مجوز استفاده‌ی از گروه‌های کاربری خاص و یا سطوح دسترسی خاصی را پیدا می‌کنند. میان‌افزار اعتبارسنجی ASP.NET Core، علاوه بر پشتیبانی از روش‌های اعتبارسنجی مبتنی بر کوکی‌‌ها و یا توکن‌ها، قابلیت استفاده‌ی از اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به ویندوز را نیز جهت اعتبارسنجی او به همراه دارد.


فعالسازی Windows Authentication در IIS

پس از publish برنامه و رعایت مواردی که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS» بحث شد، باید به قسمت Authentication برنامه‌ی مدنظر، در کنسول مدیریتی IIS رجوع کرد:


و سپس Windows Authentication را با کلیک راست بر روی آن و انتخاب گزینه‌ی Enable، فعال نمود:


این تنظیم دقیقا معادل افزودن تنظیمات ذیل به فایل web.config برنامه است:
  <system.webServer>
    <security>
      <authentication>
        <anonymousAuthentication enabled="true" />
        <windowsAuthentication enabled="true" />
      </authentication>
    </security>
  </system.webServer>
اما اگر این تنظیمات را به فایل web.config اضافه کنید، پیام و خطای قفل بودن تغییرات مدخل windowsAuthentication را مشاهده خواهید کرد. به همین جهت بهترین راه تغییر آن، همان مراجعه‌ی مستقیم به کنسول مدیریتی IIS است.


فعالسازی Windows Authentication در IIS Express

اگر برای آزمایش می‌خواهید از IIS Express به همراه ویژوال استودیو استفاده کنید، نیاز است فایلی را به نام Properties\launchSettings.json با محتوای ذیل در ریشه‌ی پروژه‌ی خود ایجاد کنید (و یا تغییر دهید):
{
  "iisSettings": {
    "windowsAuthentication": true,
    "anonymousAuthentication": true,
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:3381/",
      "sslPort": 0
    }
  }
}
در اینجا الزامی به خاموش کردن anonymousAuthentication نیست. اگر برنامه‌ی شما قرار است هم توسط کاربران ویندوزی و هم توسط کاربران وارد شده‌ی از طریق اینترنت (و نه صرفا اینترانت داخلی) به برنامه، قابلیت دسترسی داشته باشد، نیاز است anonymousAuthentication به true تنظیم شده باشد (همانند تنظیمی که برای IIS اصلی ذکر شد).


تغییر مهم فایل web.config برنامه جهت هدایت اطلاعات ویندوز به آن

اگر پروژه‌ی شما فایل web.config ندارد، باید آن‌را اضافه کنید؛ با حداقل محتوای ذیل:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <handlers>
      <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified"/>
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="%LAUNCHER_PATH%" arguments="%LAUNCHER_ARGS%" 
            stdoutLogEnabled="false" stdoutLogFile=".\logs\stdout" 
            forwardWindowsAuthToken="true"/>
  </system.webServer>
</configuration>
که در آن خاصیت forwardWindowsAuthToken، حتما به true تنظیم شده باشد. این مورد است که کار اعتبارسنجی و یکی‌سازی اطلاعات کاربر وارد شده به ویندوز و ارسال آن‌را به میان‌افزار IIS برنامه‌ی ASP.NET Core انجام می‌دهد. بدون تنظیم آن، با مراجعه‌ی به سایت، شاهد نمایش صفحه‌ی login ویندوز خواهید بود.


تنظیمات برنامه‌ی ASP.NET Core جهت فعالسازی Windows Authentication

پس از فعالسازی windowsAuthentication در IIS و همچنین تنظیم forwardWindowsAuthToken به true در فایل web.config برنامه، اکنون جهت استفاده‌ی از windowsAuthentication دو روش وجود دارد:

الف) تنظیمات مخصوص برنامه‌های Self host
اگر برنامه‌ی وب شما قرار است به صورت self host ارائه شود (بدون استفاده از IIS)، تنها کافی است در تنظیمات ابتدای برنامه در فایل Program.cs، استفاده‌ی از میان‌افزار HttpSys را ذکر کنید:
namespace ASPNETCore2WindowsAuthentication
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            var host = new WebHostBuilder()
                                     .UseKestrel()
                                     .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
                                     .UseStartup<Startup>()
                                     .UseHttpSys(options => // Just for local tests without IIS, Or self-hosted scenarios on Windows ...
                                     {
                                         options.Authentication.Schemes =
                                              AuthenticationSchemes.Negotiate | AuthenticationSchemes.NTLM;
                                         options.Authentication.AllowAnonymous = true;
                                         //options.UrlPrefixes.Add("http://+:80/");
                                     })
                                     .Build();
            host.Run();
        }
    }
}
در اینجا باید دقت داشت که استفاده‌ی از UseHttpSys با تنظیمات فوق، اعتبارسنجی یکپارچه‌ی با ویندوز را برای برنامه‌های self host خارج از IIS مهیا می‌کند. اگر قرار است برنامه‌ی شما در IIS هاست شود، نیازی به تنظیم فوق ندارید و کاملا اضافی است.


ب) تنظیمات مخصوص برنامه‌هایی که قرار است در IIS هاست شوند

در این‌حالت تنها کافی است UseIISIntegration در تنظیمات ابتدایی برنامه ذکر شود و همانطور که عنوان شد، نیازی به UseHttpSys در این حالت نیست:
namespace ASPNETCore2WindowsAuthentication
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            var host = new WebHostBuilder()
                                     .UseKestrel()
                                     .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
                                     .UseIISIntegration()
                                     .UseDefaultServiceProvider((context, options) =>
                                     {
                                         options.ValidateScopes = context.HostingEnvironment.IsDevelopment();
                                     })
                                     .UseStartup<Startup>()
                                     .Build();
            host.Run();
        }
    }
}


فعالسازی میان‌افزار اعتبارسنجی ASP.NET Core جهت یکپارچه شدن با Windows Authentication

در پایان تنظیمات فعالسازی Windows Authentication نیاز است به فایل Startup.cs برنامه مراجعه کرد و یکبار AddAuthentication را به همراه تنظیم ChallengeScheme آن به IISDefaults افزود:
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();

            services.Configure<IISOptions>(options =>
            {
                // Sets the HttpContext.User
                // Note: Windows Authentication must also be enabled in IIS for this to work.
                options.AutomaticAuthentication = true;
                options.ForwardClientCertificate = true;
            });
            
            services.AddAuthentication(options =>
            {
                // for both windows and anonymous authentication
                options.DefaultChallengeScheme = IISDefaults.AuthenticationScheme;
            });
        }
برای مثال اگر از ASP.NET Core Identity استفاده می‌کنید، سطر services.AddAuthentication فوق، پس از تنظیمات ابتدایی آن باید ذکر شود؛ هرچند روش فوق کاملا مستقل است از ASP.NET Core Identity و اطلاعات کاربر را از سیستم عامل و اکتیودایرکتوری (در صورت وجود) دریافت می‌کند.


آزمایش برنامه با تدارک یک کنترلر محافظت شده

در اینجا قصد داریم اطلاعات ذیل را توسط تعدادی اکشن متد، نمایش دهیم:
        private string authInfo()
        {
            var claims = new StringBuilder();
            if (User.Identity is ClaimsIdentity claimsIdentity)
            {
                claims.Append("Your claims: \n");
                foreach (var claim in claimsIdentity.Claims)
                {
                    claims.Append(claim.Type + ", ");
                    claims.Append(claim.Value + "\n");
                }
            }

            return $"IsAuthenticated: {User.Identity.IsAuthenticated}; Identity.Name: {User.Identity.Name}; WindowsPrincipal: {(User is WindowsPrincipal)}\n{claims}";
        }
کار آن نمایش نام کاربر، وضعیت لاگین او و همچنین لیست تمام Claims متعلق به او می‌باشد:
namespace ASPNETCore2WindowsAuthentication.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        [Authorize]
        public IActionResult Windows()
        {
            return Content(authInfo());
        }

        private string authInfo()
        {
            var claims = new StringBuilder();
            if (User.Identity is ClaimsIdentity claimsIdentity)
            {
                claims.Append("Your claims: \n");
                foreach (var claim in claimsIdentity.Claims)
                {
                    claims.Append(claim.Type + ", ");
                    claims.Append(claim.Value + "\n");
                }
            }

            return $"IsAuthenticated: {User.Identity.IsAuthenticated}; Identity.Name: {User.Identity.Name}; WindowsPrincipal: {(User is WindowsPrincipal)}\n{claims}";
        }

        [AllowAnonymous]
        public IActionResult Anonymous()
        {
            return Content(authInfo());
        }

        [Authorize(Roles = "Domain Admins")]
        public IActionResult ForAdmins()
        {
            return Content(authInfo());
        }

        [Authorize(Roles = "Domain Users")]
        public IActionResult ForUsers()
        {
            return Content(authInfo());
        }
    }
}
برای آزمایش برنامه، ابتدا برنامه را توسط دستور ذیل publish می‌کنیم:
 dotnet publish
سپس تنظیمات مخصوص IIS را که در ابتدای بحث عنوان شد، بر روی پوشه‌ی bin\Debug\netcoreapp2.0\publish که محل قرارگیری پیش‌فرض خروجی برنامه است، اعمال می‌کنیم.
اکنون اگر برنامه را در مرورگر مشاهده کنیم، یک چنین خروجی قابل دریافت است:


در اینجا نام کاربر وارد شده‌ی به ویندوز و همچنین لیست تمام Claims او مشاهده می‌شوند. مسیر Home/Windows نیز توسط ویژگی Authorize محافظت شده‌است.
برای محدود کردن دسترسی کاربران به اکشن متدها، توسط گروه‌های دومین و اکتیودایرکتوری، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
[Authorize(Roles = @"<domain>\<group>")]
//or
[Authorize(Roles = @"<domain>\<group1>,<domain>\<group2>")]
و یا می‌توان بر اساس این نقش‌ها، یک سیاست دسترسی جدید را تعریف کرد:
services.AddAuthorization(options =>
{
   options.AddPolicy("RequireWindowsGroupMembership", policy =>
   {
     policy.RequireAuthenticatedUser();
     policy.RequireRole(@"<domain>\<group>"));  
   }
});
و در آخر از این سیاست دسترسی استفاده نمود:
 [Authorize(Policy = "RequireWindowsGroupMembership")]
و یا با برنامه نویسی نیز می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
[HttpGet("[action]")]
public IActionResult SomeValue()
{
    if (!User.IsInRole(@"Domain\Group")) return StatusCode(403);
    return Ok("Some Value");
}


افزودن Claims سفارشی به Claims پیش‌فرض کاربر سیستم

همانطور که در شکل فوق ملاحظه می‌کنید، یک سری Claims حاصل از Windows Authentication در اینجا به شیء User اضافه شده‌اند؛ بدون اینکه برنامه، صفحه‌ی لاگینی داشته باشد و همینقدر که کاربر به ویندوز وارد شده‌است، می‌تواند از برنامه استفاده کند.
اگر نیاز باشد تا Claims خاصی به لیست Claims کاربر جاری اضافه شود، می‌توان از پیاده سازی یک IClaimsTransformation سفارشی استفاده کرد:
    public class ApplicationClaimsTransformation : IClaimsTransformation
    {
        private readonly ILogger<ApplicationClaimsTransformation> _logger;

        public ApplicationClaimsTransformation(ILogger<ApplicationClaimsTransformation> logger)
        {
            _logger = logger;
        }

        public Task<ClaimsPrincipal> TransformAsync(ClaimsPrincipal principal)
        {
            if (!(principal.Identity is ClaimsIdentity identity))
            {
                return Task.FromResult(principal);
            }

            var claims = addExistingUserClaims(identity);
            identity.AddClaims(claims);

            return Task.FromResult(principal);
        }

        private IEnumerable<Claim> addExistingUserClaims(IIdentity identity)
        {
            var claims = new List<Claim>();
            var user = @"VahidPC\Vahid";
            if (identity.Name != user)
            {
                _logger.LogError($"Couldn't find {identity.Name}.");
                return claims;
            }

            claims.Add(new Claim(ClaimTypes.GivenName, user));
            return claims;
        }
    }
و روش ثبت آن نیز در متد ConfigureServices فایل آغازین برنامه به صورت ذیل است:
            services.AddScoped<IClaimsTransformation, ApplicationClaimsTransformation>();
            services.AddAuthentication(options =>
            {
                // for both windows and anonymous authentication
                options.DefaultChallengeScheme = IISDefaults.AuthenticationScheme;
            });
هر زمانیکه کاربری به برنامه وارد شود و متد HttpContext.AuthenticateAsync فراخوانی گردد، متد TransformAsync به صورت خودکار اجرا می‌شود. در اینجا چون forwardWindowsAuthToken به true تنظیم شده‌است، میان‌افزار IIS کار فراخوانی HttpContext.AuthenticateAsync و مقدار دهی شیء User را به صورت خودکار انجام می‌دهد. بنابراین همینقدر که برنامه را اجرا کنیم، شاهد اضافه شدن یک Claim سفارشی جدید به نام ClaimTypes.GivenName که در متد addExistingUserClaims فوق آن‌را اضافه کردیم، خواهیم بود:


به این ترتیب می‌توان لیست Claims ثبت شده‌ی یک کاربر را در یک بانک اطلاعاتی استخراج و به لیست Claims فعلی آن افزود و دسترسی‌های بیشتری را به او اعطاء کرد (فراتر از دسترسی‌های پیش‌فرض سیستم عامل).

برای دسترسی به مقادیر این Claims نیز می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
var userId = User.FindFirstValue(ClaimTypes.NameIdentifier);
var userName = User.FindFirstValue(ClaimTypes.Name);
var userName = User.FindFirstValue(ClaimTypes.GivenName);


کدهای کامل این برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: ASPNETCore2WindowsAuthentication.zip
مطالب
آموزش Linq - بخش ششم : عملگرهای پرس و جو قسمت سوم
عملگر‌های تبدیل Conversion Operator

عملگر‌های پرس و جوی تبدیل، توالی‌هایی را که از جنس <IEnumerable<T هستند، به انواع دیگر مجموعه تبدیل می‌کنند.
از عملگر‌های پرس و جوی زیر می‌توان برای تبدیل توالی‌ها استفاده کرد :
  • OfType
  • Cast
  • ToArray
  • ToList
  • ToDictionary
  • ToLookup

عملگر OfType


این عملگر عناصری از توالی را که نوع آنها را مشخص می‌کنیم باز می‌گرداند.
امضاء عملگر پرس و جوی OfType  به صورت زیر است :
 public static IEnumerable<TResult> OfType<TResult>(this IEnumerable source)
همانطور که مشاهده می‌کنید توالی ورودی از یک نوع IEnumerable غیر جنریک می‌باشد. بدین معنی که عناصر توالی ورودی می‌توانند از نوع داده‌های مختلف باشند (توالی از اشیاء، از جنس Object).
در مثال زیر یک توالی IEnumerable (آرایه‌ای از اشیاء)، از عناصر با نوع داده‌های مختلفی را ایجاد کرده‌ایم. عملگر OfType در اینجا کلیه عناصر از جنس (string) را باز می‌گرداند. توالی خروجی یک نوع IEnumerable جنریک است(در این مثال <IEnumerable<List).
مثال :
IEnumerable input = new object[] { "Apple", 33, "Sugar", 44, 'a', new DateTime()};
IEnumerable<string> query = input.OfType<string>();
foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine(item);
}
خروجی مثال بالا :
Apple
Sugar
عملگر OfType را می‌توان به‌همراه  Strongly Type‌‌ها نیز استفاده کرد.
مثال :کد زیر یک ساختار سلسله مراتبی شیء گرا را نمایش می‌دهد:
 class Ingredient
  {
     public string Name { get; set; }
  }
  class DryIngredient : Ingredient
  {
     public int Grams { get; set; }
  }

  class WetIngredient : Ingredient
  {
     public int Millilitres { get; set; }
  }
کد زیر چگونگی استفاده از OfType را برای بدست آوردن یک زیر نوع (Subtype) مشخص، نشان می‌دهد (در این مثال، نوع WetIngredient):
IEnumerable<Ingredient> input = new Ingredient[]
{
   new DryIngredient { Name = "Flour" },
   new WetIngredient { Name = "Milk" },
   new WetIngredient { Name = "Water" }
};

IEnumerable<WetIngredient> query = input.OfType<WetIngredient>();
foreach (WetIngredient item in query)
{
   Console.WriteLine(item.Name);
}
خروجی مثال بالا :
Milk
Water

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر Cast


عملگر Cast همانند عملگر OfType رفتار می‌کند. این عملگر یک توالی ورودی را دریافت و بر اساس نوع مشخص شده، توالی خروجی را تولید می‌کند. همه‌ی عناصر توالی ورودی به نوع مشخص شده Cast می‌شوند. اما بر عکس عملگر OfType که عناصری را که با نوع داده‌ی ما سازگاری نداشت، نادیده می‌گرفت، این عملگر در صورت عدم موفقیت در عملیات تغییر نقش (Cast)، یک استثناء را پرتاب می‌کند.
مثال : 
IEnumerable input = new object[]
{
   "Apple", 33, "Sugar", 44, 'a', new DateTime()
};

IEnumerable<string> query = input.Cast<string>();
foreach (string item in query)
{
   Console.WriteLine(item);
}
با اجرای برنامه‌ی فوق، خطای زیر را مشاهده خواهید کرد:
 Unhandled Exception: System.InvalidCastException: Unable to cast object of type 'System.Int32' to type 'System.String'.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


کلمه‌ی کلیدی جایگزینی برای عملگر Cast، در عبارت‌های جستجو وجود ندارد.این عملگر با استفاده از متغیر Range که در مطالب قبلی این سری معرفی شد، قابل پیاده سازی می‌باشد.
IEnumerable input = new object[]{ "Apple", "Sugar", "Flour" };
IEnumerable<string> query =
from string i in input
select i;

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine(item);
}
نکته:  در مثال فوق تعریف صریح (Explicit) نوع داده، قبل از متغیر Range انجام شده است (معادل همان نوع داده در عملیات Cast).


عملگر ToArray


عملگر ToArray یک توالی ورودی را دریافت و یک توالی خروجی را به صورت آرایه تولید می‌کند. این عملگر باعث اجرای سریع پرس و جو می‌شود و رفتار پیش فرض LINQ را که اجرای با تاخیر می‌باشد، تحریف/بازنویسی (Override) می‌کند.
مثال: در این مثال یک توالی از نوع <IEnumerable<string به یک آرایه رشته‌ای تبدیل شده است (تبدیل لیست به آرایه).
 IEnumerable<string> input = new List<string> { "Apple", "Sugar", "Flour" };
string[] array = input.ToArray();

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر ToList

عملگر ToList همچون ToArray، اجرای با تاخیر را نادیده می‌گیرد. عملگر ToList همانطور که از نامش پیداست، توالی خروجی را به‌صورت لیست مهیا می‌کند.
مثال:
 IEnumerable<string> input = new[] { "Apple", "Sugar", "Flour" };
List<string> list = input.ToList();

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر ToDictionary

این عملگر توالی ورودی را به یک  دیکشنری جنریک تبدیل می‌کند (<Dictinary<TKey,TValue) .
ساده‌ترین امضاء عملگر ToDictionary، یک عبارت Lambda می‌باشد. این عبارت Lambda  نشان دهنده‌ی یک تابع است که عنصر کلید(Key) را در دیکشنری، مشخص می‌کند.
مثال:
class Recipe
{
   public int Id { get; set; }
   public string Name { get; set; }
   public int Rating { get; set; }
}

IEnumerable<Recipe> recipes = new[]
{
   new Recipe { Id = 1, Name = "Apple Pie", Rating = 5 },
   new Recipe { Id = 2, Name = "Cherry Pie", Rating = 2 },
   new Recipe { Id = 3, Name = "Beef Pie", Rating = 3 }
};

Dictionary<int, Recipe> dict = recipes.ToDictionary(x => x.Id);
foreach (KeyValuePair<int, Recipe> item in dict)
{
   Console.WriteLine($"Key={item.Key}, Recipe={item.Value}");
}
در کد بالا ، کلید دیکشنری نهایی، از نوع  int می‌باشد که بر اساس Id کلاس Recipe تنظیم شده است. مقادیر (value) دیکشنری هم همان اشیاء از جنس کلاس Recipe می‌باشند.
خروجی مثال بالا:
Key=1, Recipe=Apple Pie
Key=2, Recipe=Cherry Pie
Key=3, Recipe=Beef Pie

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر ToLookup


این عملگر رفتاری شبیه به عملگر ToDictionary را دارد، اما به جای تولید خروجی از نوع دیکشنری، نمونه‌ای از جنس ILookUp را ایجاد می‌کند.
در کد زیر خروجی ایجاد شده توسط lookup دستورالعمل‌ها (Recipes) را بر حسب  امتیاز آنها گروه بندی کرده است. در این مثال کلید، بر حسب Byte می‌باشد.
مثال :
class Recipe
{
   public int Id { get; set; }
   public string Name { get; set; }
   public byte Rating { get; set; }
}

IEnumerable<Recipe> recipes = new[]
{
   new Recipe { Id = 1, Name = "Apple Pie", Rating = 5 },
   new Recipe { Id = 1, Name = "Banana Pie", Rating = 5 },
   new Recipe { Id = 2, Name = "Cherry Pie", Rating = 2 },
   new Recipe { Id = 3, Name = "Beef Pie", Rating = 3 }
};

ILookup<byte, Recipe> look = recipes.ToLookup(x => x.Rating);
foreach (IGrouping<byte, Recipe> ratingGroup in look)
{
   byte rating = ratingGroup.Key;
   Console.WriteLine($"Rating {rating}");
   foreach (var recipe in ratingGroup)
   {
      Console.WriteLine($" - {recipe.Name}");
   }
}
خروجی مثال بالا:
 Rating 5
 - Apple Pie
 - Banana Pie
Rating 2
 - Cherry Pie
Rating 3
 - Beef Pie

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر‌های عناصر  Element Operators

این عملگر‌ها، یک توالی ورودی را دریافت و تنها یک عنصر از توالی ورودی و یا یک عنصر را به عنوان عنصر پیش فرض باز می‌گردانند. این نوع عملگر‌ها توالی خروجی را تولید نمی‌کنند.


عملگر First

این عملگر اولین عنصر توالی را باز می‌گرداند.
مثال :
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 500}
};

Ingredient element = ingredients.First();
Console.WriteLine(element.Name);
خروجی مثال بالا :
 Sugar
امضای دیگر این متد، امکان تعریف یک شرط را مهیا می‌کند. خروجی این حالت اولین عنصری است که شرط را تامین می‌کند. در کد زیر اولین عنصری که کالری آن برابر 150 باشد به خروجی ارسال می‌شود.
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 500}
};

Ingredient element = ingredients.First(x=>x.Calories==150);
Console.WriteLine(element.Name);
خروجی مثال بالا:
 Milk
در زمان استفاده از عملگر First، اگر توالی ورودی هیچ عنصری نداشته باشد، یک استثناء رخ خواهد داد:
 Unhandled Exception: System.InvalidOperationException: Sequence contains no elements
کد زیر نمونه‌ای از این حالت است:
Ingredient[] ingredients = { };
Ingredient element = ingredients.First();
در زمان استفاده‌ی از امضاء دیگر عملگر First، اگر هیچ عنصری شرط معرفی شده‌ی در پارامتر را تامین نکند، باز هم یک استثناء رخ خواهد داد:
 Unhandled Exception: System.InvalidOperationException: Sequence contains no matching element
کد زیر حالت فوق را نشان می‌دهد:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 500}
};
Ingredient element = ingredients.First(x=>x.Calories==1500);

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو

معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر FirstOrDefault

عملگر FirstOrDefalt همانند عملگر First عمل می‌کند، اما با این تفاوت که به جای پرتاب یک استثناء در شرایط معرفی شده در عملگر First، یک مقدار پیش فرض را بر اساس نوع  عناصر توالی باز می‌گرداند. در صورتیکه توالی از نوع عددی باشد، مقدار 0 و اگر عناصر توالی از انواع ارجاعی باشند، مقدار Null و برای مقادیر منطقی، ارزش False به‌عنوان مقادیر پیش فرض باز گردانده می‌شوند.
مثال :
 Ingredient[] ingredients = { };
Ingredient element = ingredients.FirstOrDefault();
Console.WriteLine(element == null);
خروجی مثال بالا :
 True
پیاده سازی حالتی که هیچ یک از عناصر با شرط عملگر کطالبقت ندارند.
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 500}
};

Ingredient element = ingredients.FirstOrDefault(x=>x.Calories==1500);
Console.WriteLine(element==null);
خروجی مثال بالا :
 True

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


 عملگر Last

این عملگر آخرین عنصر توالی را باز می‌گرداند. همچون عملگر First، این عملگر نیز یک امضاء برای دریافت یک عبارت شرط یا پیش بینی دارد. این پیش بینی، آخرین عنصری را که شرط را تامین کند، باز می‌گرداند. باز هم مثل عملگر First، در صورتی که توالی هیچ عنصری نداشته باشد و یا عدم تامین شرط توسط عناصر توالی، استثنایی رخ خواهد داد.
مثال :
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 500}
};
Ingredient element = ingredients.Last(x=>x.Calories==500);
Console.WriteLine(element.Name);
خروجی مثال بالا :
 Flour

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر LastOrDefault

این عملگر همچون عملگر FirstOrDefault عمل می‌کند. از بروز استثناء جلوگیری کرده و مقدار پیش فرض را به خروجی ارسال می‌کند.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر Single

عملگر Single ، تنها عنصر توالی ورودی را باز می‌گرداند.در صورتی که توالی ما بیش از یک عنصر داشته باشد و یا توالی هیچ عنصری نداشته باشد، یک استثناء رخ خواهد داد.
Unhandled Exception: System.InvalidOperationException: Sequence contains more than one matching element
Unhandled Exception: System.InvalidOperationException: Sequence contains no matching element
مثال :
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 }
};

Ingredient element = ingredients.Single();
Console.WriteLine(element.Name);
خروجی مثال بالا :
 Sugar
عملگر Single، یک امضاء دیگر نیز دارد که یک عبارت پیش بینی را می‌پذیرد. در صورتی که بیش از یک عنصر، با پیش بینی مطابقت داشته باشد و یا هیچ عنصری شرط پیش بینی را تامین نکند، استثنائی رخ خواهد داد.
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 500}
};
Ingredient element = ingredients.Single(x => x.Calories == 150);
Console.WriteLine(element.Name);
خروجی مثال بالا :
 Butter

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر SingleOrDefault

عملگر SingleOrDefault همچون عملگر Single عمل می‌کند؛ اما با این تفاوت که اگر توالی هیچ عنصری نداشته باشد، مقدار پیش فرض نوع توالی، باز گردانده می‌شود و در صورتیکه هیچ عنصری شرط مشخص شده را تامین نکند، باز هم مقدار پیش فرض توالی، به جای رخ دادن استثناء باز گردانده می‌شود.
مثال : در این مثال هیچ عنصری با پیش بینی مشخص شده مطالبقت ندارد:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 50}
};
Ingredient element = ingredients.SingleOrDefault(x => x.Calories == 9999);
Console.WriteLine(element==null);
خروجی مثال بالا :
True
توجه داشته باشید که استثنائی رخ نداده است و مقدار پیش فرض انواع ارجاعی که Null می‌باشد باز گردانده شده است.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو

معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر ElementAt


عملگر ElementAt   عنصری را در یک جایگاه مشخص شده‌ی در توالی، باز می‌گرداند.
مثال: در کد زیر سومین عنصر توالی ورودی انتخاب می‌شود:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 50}
};

Ingredient element = ingredients.ElementAt(2);
Console.WriteLine(element.Name);
خروجی مثال بالا :
 Milk
باید دقت کرد که مقدار ارسالی به عملگر  ElementAt، اندیسی با نقطه‌ی آغاز صفر می‌باشد. بدین معنی که برای بدست آوردن اولین عنصر باید مقدار 0 را به عملگر ElementAt ارسال کرد. در صورتی که مقدار ارسالی با بازه اندیس‌های عناصر توالی مطابقت نداشته باشد (بزرگتر از شماره اندیس آخرین عنصر توالی باشد) یک استثناء رخ خواهد داد.
 System.ArgumentOutOfRangeException: Index was out of range. Must be non-negative and less than the size of the collection.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر ElementAtOrDefualt

عملگر ElementAtOrDefualt نیز همچون عملگر ElementAt کار می‌کند؛ اما در صورت وارد کردن اندیسی بزرگتر از اندیس مجاز توالی، دیگر یک استثناء رخ نخواهد داد و یک مقدار پیش فرض، بر اساس نوع عناصر توالی باز گردانده می‌شود.
مثال :
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 50}
};
Ingredient element = ingredients.ElementAtOrDefault(5);
Console.WriteLine(element==null);
خروجی مثال بالا:
 True

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.


عملگر DefaultIfEmpty
عملگر DefaultIfEmpty یک توالی را دریافت کرده و به دو شکل عمل می‌کند:
1- اگر توالی شامل حداقل یک عنصر باشد، این توالی بدون هیچ تغییری به خروجی ارسال می‌شود.
2- اگر توالی هیچ عنصری نداشته باشد، توالی خروجی خالی نخواهد بود. در این حالت توالی خروجی تنها یک عضو دارد و آن هم مقدار پیش فرضی بر اساس نوع توالی می‌باشد.
مثال :
Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient { Name = "Sugar", Calories = 500 },
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 50}
};

IEnumerable<Ingredient> query = ingredients.DefaultIfEmpty();
foreach (Ingredient item in query)
{
  Console.WriteLine(item.Name);
}
خروجی مثال بالا :
Sugar
Egg
Milk
همانطور که می‌بینید توالی خروجی دقیقا شبیه توالی ورودی می‌باشد.
کد زیر حالت دوم معرفی شده‌ی در تعریف DefaultIfEmpty را نشان می‌دهد.
Ingredient[] ingredients = { };
IEnumerable<Ingredient> query = ingredients.DefaultIfEmpty();
foreach (Ingredient item in query)
{
   Console.WriteLine(item == null);
}
خروجی کد بالا :
 True

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو


معادل این عملگر، کلمه‌ی کلیدی جدیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد و ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.
مطالب
Highlight کردن لینک صفحه جاری در ASP.NET MVC
راه حل‌های مختلفی جهت Highlight کردن لینک صفحه جاری وجود دارد و مهم‌ترین کاربرد آن در منوی اصلی سایت است.

در این مطلب سعی داریم با ارائه یک Helper راه حل مناسبی را برای این موضوع ارائه کنیم. مسئولیت این Helper ایجاد لینک است با در نظر گرفتن یک شرط: آیا لینک ایجاد شده به Action جاری اشاره دارد؟ اگر بله یک CSS Class با عنوان currentMenuItem به آن اضافه کن.

public static MvcHtmlString MenuLink(this HtmlHelper helper, string text, string action, string controller)
{            
    var routeData = helper.ViewContext.RouteData.Values;
    var currentController = routeData["controller"];
    var currentAction = routeData["action"];             
 
    if(String.Equals(action, currentAction as string,
              StringComparison.OrdinalIgnoreCase)
        &&
       String.Equals(controller, currentController as string,
               StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        
    {
       return helper.ActionLink(
           text,action, controller, null,
           new { @class="currentMenuItem"}
           );
    }
    return helper.ActionLink(text, action, controller);
}
نحوه استفاده:
<li>@Html.MenuLink("Contact", "Contact", "Home")</li>
و البته کمی تغییرات در فایل CSS خود را فراموش نکنید:
ul#menu li a {
    background: none;
    color: #999;
    padding: 5px;
    border-radius: 15px;
    text-decoration: none;
}
 
ul#menu li a.currentMenuItem {
    background-color: black;   
    color: white;
}
همچنین دوستانی که از Bootstrap و البته Navbar آن استفاده می‌کنند می‌توانند با کمی تغییرات در این Helper استفاده بهینه ای از آن داشته باشند:
public static MvcHtmlString MenuLinkBootstrap(this HtmlHelper helper, string text, string action, string controller)
{

    var routeData = helper.ViewContext.RouteData.Values;
    var currentController = routeData["controller"];
    var currentAction = routeData["action"];

   if (String.Equals(action, currentAction as string, StringComparison.OrdinalIgnoreCase) && String.Equals(controller, currentController as string, StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
   {
        return new MvcHtmlString("<li class=\"active\">" + helper.ActionLink(text, action, controller) + "</li>");
   }
   
    return new MvcHtmlString("<li>" + helper.ActionLink(text, action, controller) + "</li>");

}

مطالب
معرفی واژه‌ی کلیدی جدید required در C# 11
واژه‌ی کلیدی جدید required در C# 11.0، همانند خواص init-only که پیشتر معرفی شدند، با هدف آغاز و نمونه سازی دقیق‌تر و ساده‌تر اشیایی است که برای اینکار، به تعاریف ویژه‌ی سازنده‌ی کلاس‌ها وابسته نیستند.


امکان نمونه سازی بدون قید و شرط کلاس‌ها

تعریف کلاس Article1 را به صورت زیر درنظر بگیرید:
public class Article1
{
    public string Title { get; set; }
    public string? Subtitle { get; set; }
    public string Author { get; set; }
    public DateTime Published { get; set; }
}
ساختار پروژه‌های دات نت 7 نیز به صورت پیش‌فرض به صورت زیر است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net7.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>
</Project>
یعنی nullable reference types در آن‌ها فعال است. با این فعال بودن، به اخطارهای زیر می‌رسیم:
Non-nullable property 'Title' must contain a non-null value when exiting constructor. Consider declaring the property as nullable. [CS11Tests]csharp(CS8618)
Non-nullable property 'Author' must contain a non-null value when exiting constructor. Consider declaring the property as nullable. [CS11Tests]csharp(CS8618)
عنوان می‌کند که خاصیت‌های Title و Author، به صورت غیرنال‌پذیر تعریف شده‌اند (و همانند Subtitle نال‌پذیر نیستند)؛ اما تعریف این کلاس به نحوی است که این مساله را الزامی نمی‌کند. یعنی می‌توان نمونه‌ای از Article1 را ایجاد کرد که در آن، هر دوی این خواص نال باشند؛ هرچند در این حالت مشکلی از لحاظ کامپایل وجود نخواهد داشت، اما ممکن است به علت اشتباه استفاده‌ی از آن‌ها، به null reference exceptions برسیم. چون یکی از مهم‌ترین اهداف استفاده از یک چنین تعاریفی و فعال سازی nullable reference type در یک پروژه، ارائه‌ی متادیتای بهتری جهت خواص و پارامترها و خروجی‌های متدهاست تا استفاده کننده دقیقا بداند که آیا این خواص می‌توانند نال باشد یا خیر. اگر  public string ای تعریف شده، یعنی این خاصیت قطعا نال نخواهد بود و می‌توان بدون مشکل و بدون بررسی مقدار آن، از آن استفاده کرد و اگر ?public string ای تعریف شده، یعنی ممکن است مقدار آن نال نیز باشد و بهتر است پیش از استفاده‌ی از آن، حتما مقدار آن بررسی شود. اکنون مشکل اینجا است که هیچگونه قیدی، جهت اجبار به مقدار دهی خواص غیرنال پذیر در اینجا وجود ندارند و می‌توان نمونه‌ای از شیء Article1 را ایجاد کرد که در آن متادیتای خواص غیرنال پذیر تعریفی در آن، نقض شوند.


مدیریت کردن نحوه‌ی نمونه سازی کلاس‌ها، با وابستگی به سازنده‌های آن

یکی از روش‌های مدیریت مشکلی که تا اینجا بررسی شد، تعریف سازنده‌های متعددی برای یک کلاس است؛ تا توسط آن بتوان مقدار دهی یک سری از خواص را اجباری کرد:
public class Article2
{
    public Article2(string title, string subtitle, string author, DateTime published)
    {
        Title = title;
        Subtitle = subtitle;
        Author = author;
        Published = published;
    }

    public Article2(string title, string author, DateTime published)
    {
        Title = title;
        Author = author;
        Published = published;
    }

    public string Title { get; set; }
    public string? Subtitle { get; set; }
    public string Author { get; set; }
    public DateTime Published { get; set; }
}
در این کلاس، نمونه‌ی بهبود یافته‌ی Article1 را مشاهده می‌کنید که استفاده کننده را وادار به مقدار دهی title و author می‌کند. در این حالت اخطارهای کامپایلری را که مشاهده کردید، رفع می‌شوند؛ اما به همراه این مسایل است:
- تعداد سطرهای تعریف این کلاس، به شدت افزایش یافته‌است.
- با اضافه شدن خواص بیشتری به کلاس، به تعاریف بیشتری نیاز خواهد بود.
- سازنده‌ها کار خاصی را بجز نگاشت مقادیر ارائه شده، به خواص کلاس، انجام نمی‌دهند.
- نمونه سازی این کلاس‌ها، شکل طولانی و غیرواضح زیر را پیدا می‌کند و زیبایی inline object initializers را ندارند:
 Article2 article = new("C# 11 Required Keyword", "A new language feature", "Name",  new DateTime(2022, 11, 12));

البته روش دیگر مدیریت یک چنین اخطارهایی، استفاده از مقدار ویژه‌ی !default است که سبب محو اخطارهای یاد شده می‌شود؛ اما باز هم مقدار دهی آن‌را الزامی نمی‌کند. فقط به این معنا است که قول می‌دهیم این خاصیت را در جای دیگری مقدار دهی کنیم و هیچگاه نال نباشد!
 public string Title { get; set; } = default!;


مدیریت کردن نحوه‌ی نمونه سازی کلاس‌ها، بدون وابستگی به سازنده‌های آن در C# 11.0

C# 11 به همراه واژه‌ی کلیدی جدیدی به نام required است تا دیگر نیازی نباشد همانند راه حل فوق، سازنده‌های متعددی را جهت اجبار به مقدار دهی خواص یک شیء، تعریف کنیم. در این حالت تعریف کلاس Article به صورت زیر خلاصه می‌شود و دیگر به همراه اخطارهای کامپایلر نمایش داده شده نیز نیست:
public class Article3
{
    public required string Title { get; set; }
    public string? Subtitle { get; set; }
    public required string Author { get; set; }
    public DateTime Published { get; set; }
}
به این ترتیب هنوز می‌توان از زیبایی و خوانایی به همراه نمونه سازی توسط روش inline object initializers بهره‌مند شد و همچنین مطمئن بود که اگر استفاده کننده خاصیت غیرنال‌پذیر Title را مقدار دهی نکند، اینبار با یک خطای کامپایلر متوقف خواهد شد:



معرفی ویژگی جدید SetsRequiredMembers

کلاس Book زیر را که به همراه یک خاصیت required و دو سازنده‌است، درنظر بگیرید:
public class Book
{
    public Book() => Name = string.Empty;

    public Book(string name) => Name = name;

    public required string Name { get; set; }
}
اکنون فرض کنید که بر این اساس، شیء‌ای را به صورت زیر نمونه سازی کرده‌ایم:
Book book = new("Book's Name");
این قطعه کد با خطای زیر کامپایل نمی‌شود:
Required member 'Book.Name' must be set in the object initializer or attribute constructor. [CS11Tests]csharp(CS9035)
عنوان می‌کند که باید خاصیت Name را حتما مقدار دهی کرد؛ چون از نوع required است. هرچند سازنده‌‌ای که از آن استفاده شده، این مقدار دهی را انجام داده‌است و مشکلی از لحاظ عدم مقدار دهی خاصیت Name در اینجا وجود ندارد. برای رفع این مشکل، باید تغییر زیر را اعمال کرد:
public class Book
{
    [SetsRequiredMembers]
    public Book() => Name = string.Empty;

    [SetsRequiredMembers]
    public Book(string name) => Name = name;

    public required string Name { get; set; }
}
با استفاده از ویژگی جدید SetsRequiredMembers عنوان می‌کنیم که این سازنده‌ی خاص، حتما خواص از نوع required را نیز مقدار دهی می‌کند و نیازی به صدور خطای یاد شده نیست. در این حالت بررسی خواص required توسط کامپایلر غیرفعال می‌شود.


محدودیت‌های کار با خواص required

- واژه‌ی کلیدی required را می‌توان تنها به خواص و فیلدهای نوع‌های class, record, record struct اعمال کرد. امکان اعمال این واژه‌ی کلیدی به اجزای یک اینترفیس وجود ندارد.
- میدان دید اعضای required باید حداقل در حد نوع‌های دربرگیرنده‌ی آن‌ها باشند. برای مثال اگر کلاسی public است، نمی‌توان در آن یک فیلد required با میدان دید protected را تعریف کرد.
- نوع‌های مشتق شده‌ی از یک نوع پایه، نمی‌توانند اعضای required آن‌را مخفی کنند و اگر قصد بازنویسی آن‌را دارند، باید حتما واژه‌ی کلیدی required را لحاظ کنند.
- اگر سازنده‌ای به سازنده‌ی دیگری از طریق ذکر ()base و یا ()this زنجیر شده باشد نیز باید ویژگی SetsRequiredMembers مرتبط را تکرار کند.