مطالب
Angular CLI - قسمت اول - نصب و راه اندازی
از زمان Angular 2 به بعد، تنها یک نام برای نگارش‌های جدید آن درنظر گرفته شده‌است و آن هم «Angular» است. بنابراین در اینجا منظور از Angular همان +AngularJS 2.0 است.
ایجاد و توزیع برنامه‌های جدید AngularJS به همراه تمام وابستگی‌های آن‌ها و همچنین رعایت بهترین تجربه‌های کاری آن، اندکی مشکل است. به همین جهت تیم Angular برنامه‌ای را به نام Angular CLI تدارک دیده‌است که تمام این مراحل را به سادگی هرچه تمام‌تر مدیریت می‌کند. ممکن است قالب‌های زیادی را در مورد شروع به کار با AngularJS 2.0+ در وب پیدا کنید؛ اما هیچکدام از آن‌ها تمام قابلیت‌های Angular CLI را ارائه نمی‌دهند و همواره چندین قدم عقب‌تر از تیم Angular هستند. به همین جهت در طی یک سری قصد داریم قابلیت‌های گوناگون این ابزار را بررسی کنیم.


Angular CLI چیست؟

ایجاد برنامه‌های جدید Angular لذت بخش هستند؛ اما ایجاد برنامه‌هایی که از بهترین تجربه‌های کاری توصیه شده‌ی توسط تیم Angular پیروی می‌کنند، به همراه Unit tests هستند و همچنین برای توزیع بهینه سازی شده‌اند، بسیار چالش برانگیز می‌باشند. به همین جهت برنامه‌ی خط فرمانی به نام Angular CLI برای مدیریت این مسایل توسط تیم Angular ایجاد شده‌است، تا توسعه دهندگان بیشتر وقت خود را صرف بهینه سازی کدهای خود کنند تا اینکه درگیر تدارک مسایل جانبی این فریم ورک باشند.
اگر به پروژه‌های سورس باز ارائه شده‌ی جهت شروع کار با +AngularJS 2.0 دقت کنید، تعداد بی‌شماری پروژه‌ی seed، قالب‌های آماده، کدساز و غیره را خواهید یافت. اکثر آن‌ها تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای را با یکدیگر داشته و در اغلب موارد بهترین تجربه‌های کاری Angular را نیز رعایت نمی‌کنند. برای مثال خبری از style guide آن و یا مباحث بهینه سازی ساخت و توزیع لحاظ شده‌ی در نگارش‌های جدید Angular، در آن‌ها نیست.
در اینجا بود که تیم Angular تصمیم گرفت تا در جهت ساماندهی به این وضعیت آشفته، برنامه‌ی Angular CLI را ایجاد کند تا برنامه نویس‌ها به همراه ابزاری باشند که بر اساس بهترین تجربه‌های کاری Angular تهیه شده‌است؛ سبب ایجاد برنامه‌هایی خواهد شد که یکدست به نظر می‌رسند و همچنین همواره آخرین تغییرات توزیع و آزمایش برنامه‌ها را نیز به همراه دارد.


پیشنیازهای نصب Angular CLI

پیش از شروع به نصب Angular CLI باید مطمئن شوید که آخرین نگارش NodeJS را نصب کرده‌اید. برای این منظور خط فرمان را گشوده و دستور ذیل را صادر کنید:
C:\>node -v
v5.10.1
در اینجا نگارش نصب شده‌ی بر روی سیستم من 5.10 است که برای کار با Angular CLI مناسب نیست و این برنامه‌ی خط فرمان، حداقل نیاز به نصب نگارش 6.9 آن‌را دارد. به همین جهت نیاز است به آدرس https://nodejs.org/en/download مراجعه کرده و آخرین نگارش node.js را دریافت و نصب کرد.

اگر این مطلب را در چند ماه بعد پس از نگارش آن مطالعه می‌کنید، به پروژه‌ی Angular CLI مراجعه کرده و قسمت Prerequisites مستندات ابتدایی آن‌را برای مشاهده‌ی آخرین نگارش NodeJS مورد نیاز آن، بررسی کنید.


نصب Angular CLI

پس از نصب پیشنیاز آن، اکنون خط فرمان را گشوده و دستور ذیل را صادر کنید:
 C:\>npm install -g @angular/cli
به این ترتیب پس از چند دقیقه، Angular CLI به صورت global و عمومی نصب خواهد شد.

پس از نصب آن، جهت اطمینان از عملیات انجام شده، دستور ذیل را در خط فرمان صادر کنید:
 C:\>npm list -g @angular/cli --depth=0
کار سوئیچ list، ارائه گزارشی از بسته‌های عمومی نصب شده‌ی با نام angular/cli@ است. depth=0 به این معنا است که نیازی به تهیه لیستی از وابستگی‌های آن نیست. برای نمونه خروجی آن می‌تواند به صورت ذیل باشد:
 C:\>npm list -g @angular/cli --depth=0
C:\Users\Vahid\AppData\Roaming\npm
`-- @angular/cli@1.0.0

و همچنین برای مشاهده‌ی نگارش CLI نصب شده، دستور ذیل را اجرا نمائید:
C:\>ng -v
    _                      _                 ____ _     ___
   / \   _ __   __ _ _   _| | __ _ _ __     / ___| |   |_ _|
  / △ \ | '_ \ / _` | | | | |/ _` | '__|   | |   | |    | |
 / ___ \| | | | (_| | |_| | | (_| | |      | |___| |___ | |
/_/   \_\_| |_|\__, |\__,_|_|\__,_|_|       \____|_____|___|
               |___/
@angular/cli: 1.0.0
node: 6.10.2
os: win32 x64
در اینجا ng همان Angular CLI است.


ایجاد یک برنامه‌ی جدید توسط Angular CLI

پس از نصب Angular CLI، اکنون می‌توان از آن جهت ساخت یک برنامه‌ی جدید Angular استفاده کرد. برای این منظور یک پوشه‌ی جدید را ایجاد کرده و سپس از طریق خط فرمان به آن وارد شده (نگه داشتن دکمه‌ی shift و سپس کلیک راست و انتخاب گزینه‌ی Open command window here) و دستور ذیل را صادر کنید:
> ng new ngtest --skip-install
ng به معنای اجرای Angular CLI است. پارامتر new آن سبب ایجاد یک برنامه‌ی جدید خواهد شد و پارامتر skip-install آن، کار فراخوانی خودکار npm install را لغو می‌کند. به این ترتیب می‌توان در سریعترین زمان ممکن، یک برنامه‌ی Angular را ایجاد کرد.


در اینجا ساختار یک پروژه‌ی جدید Angular را مشاهده می‌کنید.
فایل
توضیحات
 .angular-cli.json   تنظیمات cli را به همراه دارد.
 editorconfig   مربوط به تنظیمات VSCode است.
 karma.conf.js   برای انجام unit tests است. 
 package.json    وابستگی‌های npm برنامه را به همراه دارد (که در زمان نگارش این مطلب تنظیمات Angular 4 را به همراه دارد). 
 protractor.conf.js   برای اجرای آزمون‌های end to end که در اینجا e2e نام گرفته‌است، می‌باشد. 
 tsconfig.json   تنظیمات کامپایلر TypeScript را به همراه دارد. 
 tslint.json   جهت اجرای Lint و ارائه‌ی بهترین تجربه‌های کاری با TypeScript است. 

داخل پوشه‌ی src، فایل‌های اصلی پروژه قرار دارند:

- فایل index.html کار ارائه و شروع برنامه را انجام می‌دهد.
- فایل main.ts نقطه‌ی آغاز برنامه است.

با توجه به استفاده‌ی از پارامتر skip-install، هنوز وابستگی‌های فایل package.json نصب نشده‌اند. برای این منظور به پوشه‌ی اصلی پروژه وارد شده (جایی که پوشه‌ی ngtest و فایل package.json قرار دارد) و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های برنامه نیز دریافت شوند. البته اگر از پارامتر یاد شده استفاده نمی‌شد، اینکار به صورت خودکار توسط ng new  انجام می‌گرفت.
>npm install


به این ترتیب وابستگی‌های پروژه در پوشه‌ی node_modules تشکیل خواهند شد.


به روز رسانی Angular CLI

روش به روز رسانی AngularCLI شامل این مراحل است:
الف) به روز رسانی بسته‌ی عمومی نصب شده‌ی آن
npm uninstall -g @angular/cli
npm cache clean
npm install -g @angular/cli@latest
ابتدا باید نگارش موجود عزل شود. سپس cache قدیمی مربوط به npm نیز باید پاک شود و پس از آن نیاز است مجددا آخرین نگارش cli نصب گردد.

ب) به روز رسانی یک برنامه‌ی محلی
در ادامه به پوشه‌ی برنامه‌ی خود وارد شده و دستورات ذیل را اجرا کنید:
rm rmdir /S/Q node_modules dist
npm install --save-dev @angular/cli@latest
npm install
این دستورات ابتدا پوشه‌های node_modules و همچنین dist قبلی را پاک می‌کنند. دستور بعدی، کار به روز رسانی وابستگی‌های package.json را انجام می‌دهد و در آخر دستور npm install، تغییرات فایل package.json را دریافت و نصب می‌کند.

مورد «الف» را به ازای هر نگارش جدید CLI، تنها یکبار باید انجام داد. اما مورد «ب» به ازای هر پروژه‌ی موجود باید یکبار انجام شود (که سریعترین روش به روز رسانی وابستگی‌های یک برنامه، به آخرین نگارش Angular است).
مطالب
بررسی روش تعریف انقیاد دو طرفه‌ی سفارشی در کامپوننت‌های Angular
برخلاف AngularJS، در برنامه‌های Angular امکانات two way data binding به صورت پیش‌فرض ارائه نمی‌شوند تا از تمام مشکلات آن مانند digest cycle ،watchers و غیره خبری نباشد. اما گاهی از اوقات نیاز است انقیاد دو طرفه‌ی سفارشی را بین دو کامپوننت ایجاد کنیم. در این مطلب روش ایجاد یک چنین انقیادهایی را بررسی خواهیم کرد و در اینجا در ابتدا نیاز است دو پیشنیاز Property Binding و Event Binding را بررسی کنیم که از جمع آن‌ها two way data binding حاصل می‌شود:


البته Angular به همراه دایرکتیو ویژه‌ای به نام ngModel است که two-way data binding را با import ماژول ویژه‌ی فرم‌ها میسر می‌کند:


که آن نیز در اصل از جمع Property Binding و Event Binding تشکیل شده‌است:
<input [ngModel]="username" (ngModelChange)="username = $event">
و یا به صورت خلاصه:
<input [(ngModel)]='username' />
در اینجا می‌خواهیم یک چنین امکانی را بدون استفاده از ngModel و ماژول فرم‌ها پیاده سازی کنیم.


انقیاد به خواص یا Property binding

فرض کنید دو کامپوننت والد و فرزند را ایجاد کرده‌ایم:


در کامپوننت والد، مقداری را توسط متد deposit هربار 100 آیتم افزایش می‌دهیم:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";

@Component({
  selector: "app-parent",
  templateUrl: "./parent.component.html",
  styleUrls: ["./parent.component.css"]
})
export class ParentComponent implements OnInit {

  amount = 500;

  constructor() { }

  ngOnInit() {
  }

  deposit() {
    this.amount += 100;
  }
}
با این قالب:
<h2>Custom two way data binding</h2>

<div class="panel panel-primary">
  <div class="panel-heading">
    <h2 class="panel-title">Parnet Component</h2>
  </div>
  <div class="panel-body">
    <label>Available amount:</label> {{amount}}
    <button (click)="deposit()" class="btn btn-success">Deposit 100</button>
    <div>
      <app-child [amount]="amount"> </app-child>
    </div>
  </div>
</div>
که در آن مقدار amount کامپوننت والد نمایش داده شده‌است و همچنین این مقدار به خاصیت ورودی کامپوننتی به نام app-child نیز نسبت داده شده‌است.

کامپوننت فرزند به صورت ذیل تعریف می‌شود:
import { Component, OnInit, Input } from "@angular/core";

@Component({
  selector: "app-child",
  templateUrl: "./child.component.html",
  styleUrls: ["./child.component.css"]
})
export class ChildComponent implements OnInit {

  @Input() amount: number;

  constructor() { }

  ngOnInit() {
  }

  withdraw() {
    this.amount -= 100;
  }
}
که در آن خاصیت amount، از والد آن، توسط ویژگی Input دریافت می‌شود. سپس در متد withdraw هربار می‌توان 100 آیتم را از آن کسر کرد.
با این قالب:
<div class="panel panel-default">
  <div class="panel-heading">
    <h2 class="panel-title">Child Component</h2>
  </div>
  <div class="panel-body">
    <label>Amount available: </label> {{amount}}

    <button (click)="withdraw()" class="btn btn-danger">Withdraw 100</button>
  </div>
</div>
که در آن مقدار amount فرزند نمایش داده شده‌است و همچنین امکان فراخوانی متد withdraw وجود دارد.

در اینجا زمانیکه data binding را به صورت ذیل تعریف می‌کنیم:
<app-child [amount]="amount"> </app-child>
روش مقدار دهی خاصیت amount داخل [] ، انقیاد به خواص نامیده می‌شود و سمت راست آن نیز یک خاصیت درنظر گرفته می‌شود. یعنی مقدار خاصیت amount والد (درون "") به مقدار خاصیت amount فرزند (درون []) نسبت داده خواهد شد.
این ارتباط نیز یک طرفه‌است. برای مثال اگر بر روی دکمه‌ی Deposit والد کلیک کنیم:


مقدار افزایش یافته‌ی در والد، به فرزند نیز منتقل می‌شود و نمایش داده خواهد شد. اما اگر بر روی دکمه‌ی withdraw فرزند کلیک کنیم:


تغییر صورت گرفته، به والد انعکاس پیدا نمی‌کند. برای اطلاع رسانی به والد، به انقیاد به رخ‌دادها نیاز داریم.


انقیاد به رخ‌دادها یا Event binding

یک کامپوننت می‌تواند به رخ‌دادهای صادر شده‌ی توسط کامپوننتی دیگر گوش فرا دهد:
import { Component, OnInit, Input, Output, EventEmitter } from "@angular/core";

@Component({
  selector: "app-child",
  templateUrl: "./child.component.html",
  styleUrls: ["./child.component.css"]
})
export class ChildComponent implements OnInit {

  @Input() amount: number;
  @Output() amountChange = new EventEmitter();

  constructor() { }

  ngOnInit() {
  }

  withdraw() {
    this.amount -= 100;
    this.amountChange.emit(this.amount);
  }
}
برای این منظور در کامپوننت فرزند، یک خاصیت Output را به نام amountChange از نوع EventEmitter تعریف می‌کنیم. سپس جایی که قرار است کار کاهش amount صورت گیرد، با صدور رخ‌دادی (this.amountChange.emit)، این مقدار را به والد اعلام می‌کنیم.
اکنون در قالب کامپوننت والد، این رخ‌داد را درون یک () معرفی خواهیم کرد:
<app-child [amount]="amount" (amountChange)="this.amount= $event"> </app-child>
به این ترتیب زمانیکه کامپوننت فرزند، مقدار amount را تغییر می‌دهد، این مقدار توسط this.amountChange.emit به والد منتشر خواهد شد و می‌توان در سمت والد توسط event$ به آن دسترسی یافته و آن‌را به خاصیت this.amount کامپوننت والد نسبت دهیم.
اکنون اگر برنامه را آزمایش کنیم، با کلیک بر روی دکمه‌ی withdraw فرزند، مقدار کاهش یافته به والد نیز منعکس می‌شود:



پیاده سازی syntax ویژه‌ی Banana in a box

تا اینجا پیاده سازی two way data-binding سفارشی به پایان می‌رسد. اما تعریف طولانی:
<app-child [amount]="amount" (amountChange)="this.amount= $event"> </app-child>
به صورت ذیل هم قابل نوشتن و ساده سازی است:
<app-child [(amount)]="amount"> </app-child>
که به آن syntax ویژه Banana in a box نیز گفته می‌شود.
نکته‌ی ویژه‌ی آن، وجود پسوند Change در نام رخ‌داد تعریف شده‌است:
  @Input() amount: number;
  @Output() amountChange = new EventEmitter();
 اگر نام خاصیت Input مساوی x باشد، باید جهت فعالسازی syntax ویژه Banana in a box، نام رخ‌داد متناظر با آن دقیقا مساوی xChange انتخاب شود. مانند amount ورودی در اینجا و amountChange خروجی تعریف شده.

بنابراین به صورت خلاصه جهت تعریف یک انقیاد دو طرفه سفارشی:
- ابتدا باید انقیاد به یک خاصیت ورودی x را تعریف کرد.
- سپس نیاز است انقیاد به یک رخ‌داد خروجی هم‌نام، که نام آن، پسوند Change را اضافه‌تر دارد، یعنی xChange را تعریف کرد.
- اکنون می‌توان two-way data binding syntax ویژه‌ای را به نام banana in a box بر روی این‌دو تعریف کرد[(x)].


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
معادل قطعه کد jQuery Ajax زیر
 $.ajax({
          url: "/login", // web.config --> appConfiguration -> tokenPath
          data: {
                   grant_type: "refresh_token",
                   refresh_token: refreshToken
                },
                type: 'POST', // POST `form encoded` data
                contentType: 'application/x-www-form-urlencoded'
            })
در برنامه‌های Angular و HttpClient آن به صورت زیر است:
doRefreshToken(refreshToken: string): Observable<any> {
  const body = new HttpParams()
    .set('grant_type', "refresh_token")
    .set('refresh_token', refreshToken);

  return this.http.post('/login',
    body.toString(),
    {
      headers: new HttpHeaders()
        .set('Content-Type', 'application/x-www-form-urlencoded')
    }
  );
}
اشتراک‌ها
Visual Studio 2019 version 16.5.5 منتشر شد

Fixed In This Release of Visual Studio 2019 version 16.5

Security Advisory Notice

CVE-2020-1108 .NET Core Denial of Service Vulnerability

A remote unauthenticated attacker could exploit this vulnerability by issuing specially crafted requests to the .NET Core application. The security update addresses the vulnerability by correcting how the .NET Core web application handles web requests.

CVE-2020-1161 .NET Core Denial of Service Vulnerability

A remote unauthenticated attacker could exploit this vulnerability by issuing specially crafted requests to the ASP.NET Core application. The security update addresses the vulnerability by correcting how the ASP.NET Core web application handles web requests. 

Visual Studio 2019 version 16.5.5 منتشر شد
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت ششم
در مقاله قبلی مبحث کامپایلر JIT را آغاز کردیم. در این قسمت قصد داریم مبحث کارآیی CLR و مباحث دیباگینگ را پیش بکشیم.
از آنجا که یک کد مدیریت نشده، مبحث کارهای JIT را ندارد، ولی CLR مجبور است وقتی را برای آن بگذارد، به نظر می‌رسد ما با یک نقص کوچک در کارآیی روبرو هستیم. گفتیم که جیت کدها را در حافظه‌ی پویا ذخیره می‌کند. به همین خاطر با terminate شدن یا خاتمه دادن به برنامه، این کدها از بین می‌روند یا اینکه اگر دو نمونه از برنامه را اجرا کنیم، هر کدام جداگانه کد را تولید می‌کنند و هر کدام برای خودشان حافظه‌ای بر خواهند داشت و اگر مقایسه‌ای با کدهای مدیریت نشده داشته باشید، در مورد مصرف حافظه یک مشکل ایجاد می‌کند. همچنین JIT در حین تبدیل به کدهای بومی یک بهینه سازی روی کد هم انجام میدهد که این بهینه سازی وقتی را به خود اختصاص می‌دهد ولی همین بهینه سازی کد موجب کارآیی بهتر برنامه می‌گردد.
در زبان سی شارپ دو سوئیچ وجود دارند که بر بهینه سازی کد تاثیر گذار هستند؛ سوئیچ‌های debug و optimize. در جدول زیر تاثیر هر یک از سوئیچ‌ها را بر کیفیت کد IL و JIT در تبدیل به کد بومی را نشان میدهد.

موقعیکه از دستور -optimize استفاده می‌شود، کد IL تولید شده شامل تعداد زیادی از دستورات بدون دستورالعمل No Operation یا به اختصار NOP و پرش‌های شاخه‌ای به خط کد بعدی می‌باشد. این دستور العمل‌ها ما را قادر میسازند تا ویژگی edit & Continue را برای دیباگ کردن و یک سری دستورالعمل‌ها را برای کدنویسی راحت‌تر برای دیباگ کردن و ایجاد break point‌ها داشته باشیم.

موقعی که کد IL بهینه شده تولید شود، این خصوصیات اضافه حذف خواهند شد و دنبال کردن خط به خط کد، کار سختی می‌شود. ولی در عوض فایل نهایی exe یا dll، کوچکتر خواهد شد. بهینه سازی IL توسط JIT حذف خواهد شد و برای کسانی که دوست دارند کدهای IL را تحلیل و آنالیز کنند، خواندنش ساده‌تر و آسان‌تر خواهد بود.

نکته‌ی بعدی اینکه موقعیکه شما از سوئیچ (/debug(+/full/pdbonly استفاده می‌کنید، یک فایل PDB  یا Program Database ایجاد می‌شود. این فایل به دیباگرها کمک می‌کند تا متغیرهای محلی را شناسایی و به کدهای IL متصل شوند. کلمه‌ی full بدین معنی است که JIT می‌تواند دستورات بومی را ردیابی کند تا مبداء آن کد را پیدا کند. سبب می‌شود که ویژوال استودیو به یک دیباگر متصل شده تا در حین اجرای پروسه، آن را دیباگ کند. در صورتی که این سوئیچ را استفاده نکنید، به طور پیش فرض پروسه اجرا و مصرف حافظه کمتر می‌شود. اگر شما پروسه‌ای را اجرا کنید که دیباگر به آن متصل شود، به طور اجباری JIT مجبور به انجام عملیات ردیابی خواهد شد؛ مگر اینکه گزینه‌ی suppress jit  optimization on module load را غیرفعال کرده باشید.
موقعیکه در ویژوال استودیو دو حالت دیباگ و ریلیز را انتخاب می‌کنید، در واقع تنظیمات زیر را اجرا می‌کنید:

//debug

/optimize­ 
/debug:full

//=======================

//Release

/optimize+
/debug:pdbonly
احتمالا موارد بالا به شما می‌گویند که یک سیستم مبتنی بر CLR مشکلات زیادی دارد که یکی از آن‌ها، زمان‌بر بودن انجام عملیات فرآیند پردازش است و دیگری مصرف زیاد حافظه و عدم اشترک حافظه که در مورد کامپایل جیت به آن اشاره کردیم. ولی در بند بعدی قصد داریم نظرتان را عوض کنم.

اگر خیلی شک دارید که واقعا یک برنامه‌ی CLR کارآیی یک برنامه را پایین می‌آورد، بهتر هست به بررسی کارآیی چند برنامه غیر آزمایشی noTrial که حتی خود مایکروسافت آن برنامه‌ها را ایجاد کرده است بپردازید و آن‌ها را با یک برنامه‌ی unmanaged مقایسه کنید. قطعا باعث تعجب شما خواهد شد. این نکته دلایل زیادی دارد که در زیر تعدادی از آن‌ها را بررسی می‌کنیم.
اینکه CLR در محیط اجرا قصد کمپایل دارد، باعث آشنایی کامپایلر با محیط اجرا می‌گردد. از این رو تصمیماتی را که می‌گیرد، می‌تواند به کارآیی یک برنامه کمک کند. در صورتیکه یک برنامه‌ی unmanaged که قبلا کمپایل شده و با محیط‌های متفاوتی که روی آن‌ها اجرا میشود، هیچ آشنایی ندارد و نمیتواند از آن محیط‌ها حداکثر بهره‌وری لازم را به عمل آورد.
برای آشنایی با این ویژگی‌ها توجه شما را به نکات ذیل جلب می‌کنم:

یک.  JIT می‌تواند با نوع پردازنده آشنا شود که آیا این پردازنده از نسل پنتیوم 4 است یا نسل Core i. به همین علت می‌تواند از این مزیت استفاده کرده و دستورات اختصاصی آن‌ها را به کار گیرد، تا برنامه با performance بالاتری اجرا گردد. در صورتی که unmanaged باید حتما دستورات را در پایین‌ترین سطح ممکن و عمومی اجرا کند؛ در صورتیکه شاید یک دستور اختصاصی در یک سی پی یو خاص، در یک عملیات موجب 4 برابر، اجرای سریعتر شود.

دو.  JIT میتواند بررسی هایی را که برابر false هستند، تشخیص دهد. برای فهم بهتر، کد زیر را در نظر بگیرید:
if (numberOfCPUs > 1) {
...
}

کد بالا در صورتیکه پردازنده تک هسته‌ای باشد یک کد بلا استفاده است که جیت باید وقتی را برای کامپایل آن اختصاص دهد؛ در صورتیکه JIT باهوش‌تر از این حرفاست و در کدی که تولید می‌کند، این دستورات حذف خواهند شد و باعث کوچکتر شدن کد و اجرای سریعتر می‌گردد.

سه. مورد بعدی که هنوز پیاده سازی نشده، ولی احتمال اجرای آن در آینده است، این است که یک کد می‌تواند جهت تصحیح بعضی موارد چون مسائل مربوط به دیباگ کردن و مرتب سازی‌های مجدد، عمل کامپایل را مجددا برای یک کد اعمال نماید.
دلایل بالا تنها قسمت کوچکی است که به ما اثبات می‌کند که چرا CLR می‌تواند کارآیی بهتری را نسبت به زبان‌های unmanaged امروزی داشته باشد. همچنین قول‌هایی از سازندگان برای بهبود کیفیت هر چه بیشتر این سیستم‌ها به گوش می‌رسد.

کارآیی بالاتر
اگر برنامه‌ای توسط شما بررسی شد و دیدید که نتایج مورد نیاز در مورد performance را نشان نمی‌دهد، می‌توانید از ابزار کمکی که مایکروسافت در بسته‌های فریمورک دات نت قرار داده است استفاده کنید. نام این ابزار Ngen.exe است و وظیفه‌ی آن این است که وقتی برنامه بر روی یک سیستم برای اولین مرتبه اجرا می‌گردد، کد همه‌ی اسمبلی‌ها را تبدیل کرده و آن‌ها روی دیسک ذخیره می‌کند. بدین ترتیب در دفعات بعدی اجرا، JIT بررسی می‌کند که آیا کد کامپایل شده‌ی اسمبلی از قبل موجود است یا خیر. در صورت وجود، عملیات کامپایل به کد بومی لغو شده و از کد ذخیره شده استفاده خواهد کرد.
نکته‌ای که باید در حین استفاده از این ابزار به آن دقت کنید این است که کد در محیط‌های واقعی اجرا چندان بهینه نیست. بعدا در مورد این ابزار به تفصیل صحبت می‌کنیم.

system.runtime.profileoptimization
کلاس بالا سبب می‌شود که CLR در یک فایل ثبت کند که چه متدهایی در حین اجرای برنامه کمپایل شوند تا در آینده در حین آغاز اجرای برنامه کامپایلر JIT بتواند همزمان این متدها را در ترد دیگری کامپایل کند. اگر برنامه‌ی شما روی یک پردازنده‌ی چند هسته‌ای اجرا می‌شود، در نتیجه اجرای سریعتری خواهید داشت. به این دلیل که چندین متد به طور همزمان در حال کمپایل شدن هستند و همزمان با آماده سازی برنامه برای اجرا اتفاق می‌افتد؛ به جای اینکه عمل کمپایل همزمان با تعامل کاربر با برنامه باشد.

مطالب دوره‌ها
استفاده از Factories برای حذف Service locators در برنامه‌های WinForms
یک برنامه‌ی WinForms را درنظر بگیرید که از دو فرم تشکیل شده است.
فرم اول کار نمایش فرم 2 را به عهده دارد.
فرم دوم کار ارسال ایمیل را انجام می‌دهد. این ایمیل نیز از طریق سرویس ذیل فراهم می‌شود:
namespace WinFormsIoc.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmail(string from, string to, string title, string message);
    }
}

namespace WinFormsIoc.Services
{
    public class EmailsService : IEmailsService
    {
        public void SendEmail(string from, string to, string title, string message)
        {
            //todo: ...
        }
    }
}
پیاده سازی متد SendEmail در اینجا مدنظر نیست. نکته‌ی مهم، مدیریت تامین و تزریق وابستگی‌های تعریف شده در سازنده‌ی آن است:
    public partial class Form2 : Form
    {
        private readonly IEmailsService _emailsService;
        public Form2(IEmailsService emailsService)
        {
            _emailsService = emailsService;
            InitializeComponent();
        }
احتمالا شاید عنوان کنید که در فرم اول، زمانیکه نیاز است فرم دوم نمایش داده شود، می‌نویسیم new Form2 و در پارامتر آن با استفاده از متد ObjectFactory.GetInstance سازنده‌ی آن‌را فراهم می‌کنیم:
 var form2 = new Form2(ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>());
form2.Show();
و یا اگر مدتی با IoC Containers کار کرده باشید، شاید پیشنهاد دهید که فقط بنویسید:
 var form2 = ObjectFactory.GetInstance<Form2>();
form2.Show();
و همین! به صورت خودکار اگر n پارامتر تزریق شده هم در سازنده‌ی فرم دوم وجود داشته باشند، بر اساس تنظیمات اولیه‌ی IoC Container مورد استفاده، نمونه سازی شده و برنامه بدون مشکل کار خواهد کرد.

مشکل! این دو راه حل هیچکدام به عنوان تزریق وابستگی‌ها شناخته نمی‌شوند و به الگوی Service locator معروف هستند. مشکل آن‌ها این است که کدهای ما در حال حاضر وابستگی مستقیمی به IoC container مورد استفاده پیدا کرده‌اند. در حالت اول ما خودمان دستی درخواست داده‌ایم که کدام وابستگی باید وهله سازی شود و در حالت دوم همانند حالت اول، کدهای ObjectFactory.GetInstance، مختص به یک IoC Container خاص است. نحوه‌ی صحیح کار با IoC Container‌ها باید به این نحو باشد که یکبار در آغاز برنامه تنظیم شوند و در ادامه سایر کلاس‌های برنامه طوری کار کنند که انگار IoC Container ایی وجود خارجی ندارد.


راه حل: ObjectFactory.GetInstance را کپسوله کنید.

using System.Windows.Forms;

namespace WinFormsIoc.IoC
{
    public interface IFormFactory
    {
        T Create<T>() where T : Form;
    }
}

using System.Windows.Forms;
using StructureMap;

namespace WinFormsIoc.IoC
{
    public class FormFactory : IFormFactory
    {
        public T Create<T>() where T : Form
        {
            return ObjectFactory.GetInstance<T>();
        }
    }
}
در اینجا یک اینترفیس را تعریف کرده‌ایم که متد ایجاد وهله‌ا‌ی از یک فرم را ارائه می‌دهد. پیاده سازی آن در برنامه‌‌ای که از StructureMap استفاده می‌کند، مطابق کلاس FormFactory است. اگر IoC Container دیگری باشد، فقط باید این پیاده سازی را تغییر دهید و نه کل برنامه را. اکنون برای استفاده از آن، IFormFactory را در سازنده‌ی کلاسی که نیاز دارد فرم‌های دیگر را نمایش دهد، تزریق می‌کنیم:
using System;
using System.Windows.Forms;
using WinFormsIoc.IoC;

namespace WinFormsIoc
{
    public partial class Form1 : Form
    {
        private readonly IFormFactory _formFactory;
        public Form1(IFormFactory formFactory)
        {
            _formFactory = formFactory;
            InitializeComponent();
        }

        private void btnShowForm2_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var form2 = _formFactory.Create<Form2>();
            form2.Show();
        }
    }
}
در کدهای فوق، فرم اول برنامه را ملاحظه می‌کنید که قرار است فرم دوم را نمایش دهد. IFormFactory در سازنده‌ی آن تزریق شده‌است. با فراخوانی متد Create آن، فرم دوم برنامه به همراه تمام وابستگی‌های تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن وهله سازی می‌شوند.
نکته‌ی مهم این کدها عدم وابستگی مستقیم آن به هیچ نوع IoC Container خاصی است. این فرم اصلا نمی‌داند که IoC Container ایی در برنامه وجود دارد یا خیر.


مشکل! با تغییر سازنده‌ی Form1 برنامه دیگر کامپایل نمی‌شود!
اگر فایل Program.cs را باز کنید، یک چنین سطری را دارد:
 Application.Run(new Form1());
چون سازنده‌ی فرم یک، اکنون پارامتر جدیدی پیدا کرده‌است، در اینجا می‌توان ObjectFactory.GetInstance را مستقیما بکار برد (در این حالت خاص که مرتبط است به کلاس آغازین برنامه، با توجه به اینکه وهله سازی آن مستقیما و خارج از کنترل ما انجام می‌شود، دیگر چاره‌ای نداریم و مجبور هستیم از الگوی Service locator استفاده کنیم).
 Application.Run(ObjectFactory.GetInstance<Form1>());

مثال کامل این بحث را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
WinFormsIoc.zip
مطالب
بیلد سیستم گریدل Gradle Build System
امروزه در بسیاری از محیط‌های برنامه نویسی جاوا و اندروید، استفاده از این سیستم رایج است. ولی هنوز دیده می‌شود عده‌ای نسبت به آن دید روشنی ندارند و برای آن‌ها ناشناخته است و در حد یک سیستم کانفیگ آن را می‌شناسند. در این مقاله قصد داریم که مفهوم روشن‌تری از این سیستم را داشته باشم و بدانیم هدف آن چیست و چگونه کار می‌کند تا از این به بعد دیگر آن را به چشم یک کانفیگ کننده‌ی ساده نگاه نکنیم.  قبل از هر چیزی بهتر است که با تعدادی از اصطلاحات آن آشنا شویم تا در متن مقاله به مشکل برنخوریم:

DSL یا Domain Specific languages به معنی زبان‌هایی با دامنه محدود است که برای اهداف خاصی نوشته می‌شوند و تنها بر روی یک جنبه از هدف تمرکز دارند. این زبان‌ها به شما اجازه نمی‌دهند که یک برنامه را به طور کامل با آن بنویسید. بلکه به شما اجازه می‌دهند به هدفی که برای آن نوشته شده‌اند، برسید. یکی از این زبان‌ها همان  css هست که با آن کار میکنید. این زبان به صورت محدود تنها بر روی یک جنبه و آن، تزئین سازی المان‌های وب، تمرکز دارد. در وقع مثل زبان سی شارپ همه منظوره نیست و محدوده‌ای مشخص برای خود دارد. به این نوع از زبان‌های DSL، نوع اکسترنال هم می‌گویند. چون زبانی مستقل برای خود است و به زبان دیگری وابستگی ندارد. ولی در یک زبان اینترنال، وابستگی به زبان دیگری وجود دارد. مثل Fluent Interface‌ها که به ما شیوه آسانی از دسترسی به جنبه‌های یک شیء را می‌دهد. برای آشنایی هر چه بیشتر با این زبان‌ها و ساختار آن، کتاب Domain Specific languages نوشته آقای مارتین فاولر توصیه می‌شود.

Groovy یک زبان شیء گرای DSL هست که برای پلتفرم جاوا ساخته شده است. برای اطلاعات بیشتر در مورد این زبان، صفحه ویکی ، میتواند مفید واقع شود.

از دیرباز سیستم‌های Ant و Maven وجود داشتند و کار آن‌ها اتوماسیون بعضی اعمال بود. ولی بعد از مدتی سیستم Gradle یا جمع کردن نقاط قوت آن‌ها و افزودن ویژگی‌های قدرتمندتری به خود، پا به میدان گذاشت تا راحتی بیشتری را برای برنامه نویس فراهم کند. از ویژگی‌های گریدل می‌توان داشتن زبان گرووی اشاره کرده که قدرت بیشتری را نسبت به سایر سیستم‌ها داشت و مزیت مهم دیگر این بود که انعطاف بالایی را جهت افزودن پلاگین‌ها داشت و گوگل با استفاده از این قابلیت،  پشتیبانی از گریدل را در اندروید استادیو نیز گنجاند تا راحتی بیشتری را در اتوماسیون وظایف سیستمی ایجاد کند. در واقع آنچه شما در سیستم گریدل کار میکنید و اطلاعات خود را با آن کانفیگ میکنید، پلاگینی است که از سمت گوگل در اختیار شما قرار گرفته است و در مواقع خاص این وظایف توسط پلاگین‌ها اجرا می‌شوند.
گریدل به راحتی از سایت رسمی آن قابل دریافت است و می‌توان آن را در پروژه‌های جاوایی که مدنظر شماست، دریافت کنید و با استفاده از خط فرمان، با آن تعامل کنید. هر چند امروزه اکثر ویراستارهای جاوا از آن پشتیبانی می‌کنند.

گریدل یک ماهیت توصیفی دارد که شما تنها لازم است اعمالی را برای آن توصیف کنید تا بقیه کارها را انجام دهد. گریدل در پشت صحنه از یک "گراف جهت دار بدون دور" Directed Acycllic Graph یا به اختصار DAG  استفاده می‌کند و طبق آن ترتیب وظایف یا task‌ها را دانسته و آن‌ها را اجرا می‌کند. گریدل با این DAG، سه فاز آماده سازی، پیکربندی و اجرا را انجام می‌دهد.
  • در مرحله آماده سازی ما به گریدل می‌گوییم چه پروژه یا پروژه‌هایی نیاز به بیلد شدن دارند. در اندروید استادیو،  این مرحله در فایل settings.gradle انجام می‌شود؛ شما در این فایل مشخص می‌کنید چه پروژه‌های نیاز به بیلد شدن توسط گریدل دارند. ساختار این فایل به این شکل است:
include ':ActiveAndroid-master', ':app', ':dbutilities'
در این فایل سه پروژه برای گریدل مشخص شده‌اند. البته از نگاه Intellij سه ماژول معرفی شده‌اند و این فایل برای یک پروژه اختیاری است. گریدل برای پیدا کردن این فایل، از الگوریتم‌های متفاوتی استفاده می‌کند.
  1. در اولین مرحله انتظار دارد که فایل settings در دایرکتوری جاری باشد و اگر آن را پیدا کرد آن را مورد استفاده قرار می‌دهد؛ در غیر اینصورت مرحله بعدی را آغاز می‌کند.
  2. در مرحله دوم،  در این دایرکتوری به دنبال دایرکتوری به نام master میگردد و اگر در آن هم یافت نکرد مرحله سوم را آغاز می‌کند.
  3. در مرحله سوم، جست و جو در دایرکتوری والد انجام می‌شود
  4. چنانچه این فایل را در هیچ یک از احتمالات بالا نیابد، همین پروژه جاری را تشخیص خواهد داد.
اسامی پروژه‌های بالا با این تفکر هستند که در دایرکتوری یا فضای کاری جاری قرار گرفته‌اند که به آن IncludeFlat می‌گویند. ولی چنانچه آدرس پروژه‌ای در وضعیت خاص قرار بگیرد، می‌توان اینگونه مسیر آن را تغییر داد:
include ':ActiveAndroid-master', ':app', ':dbutilities'
project('dbutilities').projectDir=new File(settingsDir,'../dir1/dir2');
الان پروژه dbutiilities در سطح بالاتری از دایرکتوری جاری قرار گرفته است.

  • در مرحله پیکربندی، وظایف یا task‌ها را معرفی می‌کنیم. این عمل پیکربندی توسط فایل build.gradle که برای پروژه اصلی و هر زیر پروژه‌ای که مشخص شده‌اند، صورت می‌گیرد. در این فایل شما می‌توانید خواص و متدهایی را تعریف و و ظایفی را مشخص کنید.
    در پروژه اصلی، فایل BuildGradle شامل خطوط زیر است:
buildscript {
    repositories {
        jcenter()
    }
    dependencies {
        classpath 'com.android.tools.build:gradle:1.5.0'
    }
}

allprojects {
    repositories {
        jcenter()

    }
}
در کلوژر buildscript مخازنی را که کتابخانه‌های نامبرده (وابستگی ها) در این کلوژ قرار میگیرند، معرفی میکنیم. در کلوژر بعدی تنظمیاتی را که برای همه پروژه‌ها اعمال می‌شوند، انجام می‌دهیم که در آن به معرفی مخزن jcenter پرداختیم. کتابخانه‌ای که در کلوژر buildscript صدا زدیم،  همان پلاگینی است که گوگل برای گریدل منتشر کرده که ما به آن ابزار بیلد می‌گوییم. حال به سراغ دیگر فایل‌های منحصر به فرد هر پروژه بروید. در این فایل‌ها،  شما تنظیمات پیش‌فرضی را می‌بینید که یکی از آن‌ها نسخه بندی پروژه است. پروژه‌های وابسته‌ای را که از مخازن باید دریافت شوند، شامل می‌شود و بسیاری از گزینه‌های دیگری که برای شما مهیا شده است تا در فاز پیکربندی، وظایف را بسازید.

در مرحله اجرا هم این وظایف را اجرا میکنیم.  تمامی این سه عملیات توسط فایل و دستوری به نام gradlew که برگرفته از gradleWrapper می‌باشد انجام می‌شود. اگر در ترمینال اندروید استادیو این عبارت را تایپ کنید، می‌توانید در ادامه دستور پیام‌های مربوط به این عملیات را ببینید و ترتیب اجرای فازها را مشاهده کنید.
بیایید یک task را تعریف کنیم
task mytask <<{
    println ".net tips task in config phase"
}
در ابتدا عبارت task را به عنوان معرفی task می‌آوریم و سپس نام آن را وارد می‌کنیم. بعد از آن ما از عبارت‌های شیفت چپ>> استفاده کردیم. این عبارت شیفت چپ به این معناست که تسک مربوطه را آخر از همه وظایف اجرا کن که این عمل از طریق اجرای متدی به نام doLast صورت میگیرد. اگر در ترمینال اندروید عبارت زیر را تایپ کنید، متن مورد نظر باید نمایش یابد:
gradlew mytask
برای نمایش اطلاعات بیشتر می‌توانید از فلگ info هم استفاده کنید:
gradlew --info mytask
حال شاید بگویید من در بعضی از سایت‌ها یا مستندات و یا پروژه‌های دیگر دیده‌ام که عبارت >> را قرار نمی‌دهند. در این مورد باید گفت که آن‌ها در واقع تسک‌های اجرایی نیستند و برای پیکربندی به کار می‌روند و در فاز پیکربندی هم اجرا می‌شوند که در ادامه نمونه آن را خواهیم دید.
اگر بخواهید خودتان دستی یک تسک پیکربندی را به یک تسک اجرایی تبدیل کنید، می‌توانید متد doLast را صدا بزنید. کد زیر را توسط gradlew اجرا کنید؛ به همراه اطلاعات verbose تا ببینید که هر کدام از پیام‌ها در کدام بخش چاپ می‌شوند. پیام اول در فاز پیکربندی و پیام دوم در فاز اجرایی چاپ می‌شوند.
task mytask {
    println ".net tips task in config phase"

    doLast{
        println ".net tips task in exe phase"
    }
}

یکی از کارهایی که در یک تسک میتوانید انجام دهید این است که آن را به یک تسک دیگر وابسته کنید. به عنوان مثال ما قصد داریم بعد از تسک mytask1،  تسک my task2 اجرا شود و زمان پایان تسک mytask1 را در خروجی نمایش دهیم. برای اینکار باید بین تسک‌ها  یک وابستگی ایجاد شود و سپس با متد doLast کد خودمان را اجرایی نماییم. البته توجه داشته باشید که این وابستگی‌ها تنها به تسک‌های داخل فایل گریدل انجام می‌شود و نه تسک‌های پلاگین‌ها یا وابستگی هایی که تعریف می‌کنیم.
task mytask1 << {
    println ".net tips is the best"
}

task mytask2() {
    dependsOn mytask1

    doLast{
        Date time=Calendar.getInstance().getTime();
        SimpleDateFormat formatter=new SimpleDateFormat("HH:mm:ss , YYYY/MM/dd");
        println "mytask1 is done at " + formatter.format(time);

    }
}
سپس تسک شماره دو را صدا می‌زنیم. در اینجا جون تسک شماره دو به تسک شماره یک وابسته است، ابتدا تسک شماره یک اجرا شده و سپس نوبت تسک شماره دو می‌شود.
gradlew --info mytask2
خروجی کار:
Executing task ':app:mytask1' (up-to-date check took 0.003 secs) due to:
  Task has not declared any outputs.
خروجی تسک شماره یک
.net tips is the best       
:app:mytask1 (Thread[main,5,main]) completed. Took 0.046 secs.
:app:mytask2 (Thread[main,5,main]) started.
:app:mytask2                 
Executing task ':app:mytask2' (up-to-date check took 0.0 secs) due to:
  Task has not declared any outputs.
خروجی تسک شماره دو
mytask1 is done at 04:03:09 , 2016/07/07
:app:mytask2 (Thread[main,5,main]) completed. Took 0.075 secs.
               
BUILD SUCCESSFUL

در گریدل مخالف doLast یعنی doFirst را نیز داریم ولی عملگر جایگزینی برای آن وجود ندارد و مستقیما باید آن را پیاده سازی کنید. خود گریدل به طور پیش فرض نیز تسک‌های آماده ای نیز دارد که می‌توانید در مستندات آن بیابید. به عنوان مثال یکی از تسک‌های مفید و کاربردی آن تسک کپی کردن هست که از طریق آن می‌توانید فایلی یا فایل‌هایی را از یک مسیر به مسیر دیگر کپی کنید. برای استفاده از چنین تسکهایی، باید تسک‌های خود را به شکل زیر به شیوه اکشن بنویسید:
task mytask(type:Copy) {
    dependsOn mytask1

    doLast{
        from('build/apk')
                {
                    include '**/*.apk'
                }
        into '.'
    }

}
در تسک بالا بعد از اجرای تسک شماره یک، آخرین کاری که انجام می‌شود این است که فایل‌های apk موجود در زیر دایرکتوری‌های مسیر from به ریشه اصلی کپی خواهند شد. پس همانطور که می‌بینید گریدل به راحتی عملیات اتوماسیون را انجام می‌دهد.
برای نمایش تسک‌های موجود می‌توانید از گریدل درخواست کنید که لیست تمامی تسک‌های موجود را به شما نشان دهد. برای اینکار می‌توانید دستور زیر را صدا کنید:
gradlew --info tasks
بعد از مدتی تمامی تسک‌های موجود به صورت گروه بندی نمایش داده شده و تسک‌هایی که شما جدیدا اضافه کردید را با عنوان  other tasks نمایش خواهد داد:
Other tasks           
-----------           
clean                 
jarDebugClasses       
jarReleaseClasses     
mytask                
mytask2               
transformResourcesWithMergeJavaResForDebugUnitTest
transformResourcesWithMergeJavaResForReleaseUnitTest
اگر به تسک‌های خود گریدل نگاه کنید برای هر کدام توضیحی هم وجود دارد؛ اگر شما هم قصد دارید توضیحی اضافه کنید از خصوصیت description استفاده کنید:
task mytask(type:Copy) {

    description "copy apk files to root directory"

    dependsOn mytask1

    doLast{
        from('build/apk')
                {
                    include '**/*.apk'
                }
        into '.'
    }

}
یکبار دیگر دستور نمایش تسک‌ها را صدا بزنید تا اینبار توضیح اضافه شده نمایش داده شود.
یکی دیگر از نکات جالب در مورد گریدل این است که می‌تواند برای شما callback ارسال کند. بدین صورت که اگر اتفاقی خاصی افتاد، تسک خاصی را اجرا کند. به عنوان مثال ما در کد پایین تسکی را ایجاد کرده‌ایم که به ما این اجازه را می‌دهد، هر موقع تسکی در مرحله پیکربندی به بیلد اضافه می‌شود، تسک ما هم اجرا شود و نام تسک اضافه شده به بیلد را چاپ می‌کند.
tasks.whenTaskAdded{
    task-> println "task is added $task.name"
}

گریدل امکانات دیگری چون بررسی استثناءها و ایجاد استثناءها را هم پوشش می‌دهد که می‌توانید در این صفحه آن را پیگیری کنید.

Gradle Wrapper
گریدل در حال حاضر مرتبا در حال تغییر و به روز رسانی است و اگر بخواهیم مستقیما با گریدل کار کنیم ممکن است که به مشکلاتی که در نسخه بندی است برخورد کنیم. از آنجا که هر پروژه‌ای که روی سیستم شما قرار بگیرد از نسخه‌ای متفاوتی از گریدل استفاده کند، باعث می‌شود که نتوانید نسخه مناسبی از گریدل را برای سیستم خود دانلود کنید. بدین جهت wrapper ایجاد شد تا دیگر نیازی به نصب گریدل پیدا نکنید. wrapper در هر پروژه میداند که که به چه نسخه‌ای از گریدل نیاز است. پس موقعی که شما دستور gradlew را صدا می‌زنید در ویندوز فایل gradlew.bat صدا زده شده و یا در لینوکس و مک فایل شِل اسکریپت gradlew صدا زده می‌شود و wrapper به خوبی میداند که به چه نسخه‌ای از گریدل برای اجرا نیاز دارد و آن را از طریق دانلود فراهم می‌کند. اگر همینک دایرکتوری والد پروژه اندرویدی خود را نگاه کنید می‌توانید این دو فایل را ببینید.

از آنجا که خود اندروید استادیو به ساخت wrapper اقدام میکند، شما راحت هستید. ولی اگر دوست دارید خودتان برای پروژه‌ای wrapper تولید کنید، مراحل زیر را دنبال کنید:
برای ایجاد wrapper توسط خودتان باید گریدل را دانلود و روی سیستم نصب کنید و سپس دستور زیر را صادر کنید:
gradle wrapper --gradle-version 2.4
دستور بالا یک wrapper برای نسخه 2.4 ایجاد می‌کند.
اگر میخواهید ببینید wrapper که اندروید استادیو شما دارد چه نسخه از گردیل را صدا میزند مسیر را از دایرکتوری پروژه دنبال کنید و فایل زیر را بگشایید:
\gradle\wrapper\gradle-wrapper.properties
هنگامی که گوگل قصد آپدیت نسخه گریدل شما را بکند این فایل را باز کرده و نسخه داخل آن را ویرایش میکند.

این‌ها فقط مختصراتی از آشنایی با نحوه عملکر گریدل برای داشتن دیدی روشن‌تر نسبت به آن بود. برای آشنایی بیشتر با گریدل، باید مستندات رسمی آن را دنبال کنید.