مطالب
سری آموزشی PRISM

PRISM یا Composite Application Guidance الگوهایی را برای تولید برنامه‌های WPF ویا Silverlight ماژولار با قابلیت تست پذیری بالا ارائه می‌دهند. شعار این مجموعه built for change و built to last است که به معنای تهیه سیستم‌هایی با قابلیت تغییر بالا و همچنین سهولت نگهداری آن‌ها در دراز مدت می‌باشد.
جناب Mike Taulty را احتمالا با ویدیوهای آموزش WCF به خاطر دارید. ایشان مجموعه جدیدی را به نام Video Series on PRISM for Silverlight 3 تهیه کرده‌اند که از لینک‌های زیر قابل دریافت است:





مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 1 - NET Core. چیست؟
NET Core. چیست؟

برای اغلب توسعه دهنده‌های دات نت (برنامه‌های وب و دسکتاپ) تنها یک دات نت فریم ورک شناخته شده وجود دارد: The `Full` .NET Framework
که تنها بر روی ویندوز قابل اجرا است و آخرین نگارش پایدار آن در زمان نگارش این مطلب، 4.6.1 است. این فریم ورک بزرگ، از اجزایی تشکیل شده‌است که در تصویر ذیل قابل مشاهده‌اند:


مهم‌ترین قسمت‌های این فریم ورک «بزرگ» شامل مواردی مانند CLR که کار تبدیل کدهای IL را به کدهای ماشین انجام می‌دهد، BCL که کلاس‌های پایه‌ای را جهت کار با  IO، Text و غیره، فراهم می‌کنند، هستند؛ به علاوه کتابخانه‌هایی مانند Windows Forms، WPF و ASP.NET که برفراز BCL و CLR کار می‌کنند.
هرچند تعدادی از توسعه دهنده‌های دات نت تنها با Full framework کار می‌کنند، اما در طی سال‌های اخیر انشعابات بسیار دیگری از آن به وجود آمده‌اند؛ مانند دات نت‌های ویژه‌ی ویندوزهای 8 و Universal Windows Platform، دات نت مخصوص ویندوز فون 8 و ویندوز فون مبتنی بر پلتفرم سیلورلایت، به علاوه دات نت پلتفرم زامارین برای توسعه‌ی برنامه‌های iOS و Android نیز هم اکنون وجود دارند (البته در اینجا Mono، دات نت میکرو و غیره را هم باید ذکر کرد). این فریم ورک‌ها و انشعابات، به همراه پیاده سازی یک سری موارد مشترک و مواردی کاملا اختصاصی هستند که به سایر پلتفرم‌های دیگر قابل انتقال نیستند.

با زیاد شدن تعداد انشعابات دات نت «بزرگ»، نوشتن کدی که قابل اجرای بر روی تمام پلتفرم‌های یاد شده باشد، مشکل شد. اینجا بود که مفهومی را به نام PCL یا Portable class libraries معرفی کردند:


هدف از PCLها، ساده سازی کامپایل و به اشتراک گذاری کد بین پلتفرم‌های مختلف بود و پشتیبانی قابل توجهی هم از آن در VS.NET وجود دارد. هرچند این روش نسبتا موفق بود اما مشکلاتی را هم به همراه داشت. برای مثال با ارائه‌ی یک انشعاب و پلتفرم دیگری از دات نت «بزرگ»، کتابخانه‌ی PCL موجود، باید برای این انشعاب جدید مجددا کامپایل شود. به علاوه در اینجا تنها محدود به انتخاب امکانات مشترک بین پلتفرم‌های مختلف هستید.

برای رفع این مشکلات در پایان سال 2014، یک «دات نت فریم ورک جدید» به نام NET Core. معرفی شد که سورس باز است و همچنین چندسکویی (از ویندوز، لینوکس و OSX پشتیبانی می‌کند).


هرچند پیشتر Windows Store و ASP.NET Core app به صورت پلتفرم‌هایی مجزا ارائه شده بودند، اما اکنون از یک BCL مشترک به نام CoreFX استفاده می‌کنند و نحوه‌ی توزیع آن‌ها صرفا از طریق نیوگت است. به عبارتی اینبار بجای دریافت یک فریم ورک «بزرگ»، تنها اجزایی را دریافت می‌کنید که از طریق نیوگت سفارش داده‌اید.
به این ترتیب نه تنها کار توزیع برنامه‌های مبتنی بر NET Core. با سهولت بیشتری انجام خواهد شد، بلکه به روز رسانی اجزای یک برنامه، تاثیری بر روی سایر برنامه‌ها نخواهد داشت و مشکلات جانبی را به وجود نمی‌آورد. به علاوه دیگر نیازی نیست تا منتظر یک نگارش «بزرگ» دیگر باشید تا بتوانید آخرین به روز رسانی‌ها را دریافت کنید. اینبار به روز رسانی بسته‌های نیوگت برنامه معادل هستند با به روز رسانی کل فریم ورک در نگارش‌های قبلی «بزرگ» آن. در اینجا حتی CoreCLR و NET Native runtime. که مربوط به Windows runtime است هم از طریق نیوگت به روز رسانی می‌شود.

البته NET Core. انتهای مسیر نیست و هم اکنون NETStandard نیز جهت رفع مشکلات کامپایل مجدد PCLها در حال توسعه است و پس از ارائه‌ی آن، PCLها منسوخ شده درنظر گرفته می‌شوند. در این حالت با انتخاب target platform ایی به نام NETStandard (بجای مثلا انتخاب دات نت 4.5 و ویندوز فون 8)، اینبار دات نت 4.5 و ویندوز فون 8 و تمام پلتفرم‌های دیگر، به صورت یکجا انتخاب می‌شوند و اگر پلتفرم جدیدی برای مثال از NETStandard نگارش 1.1 پشتیبانی کند، به این معنا است که کتابخانه‌ی شما هم اکنون با آن سازگار است و دیگر نیازی به کامپایل مجدد آن نخواهد بود.
به علاوه هر برنامه‌ای که بر اساس NETStandard تهیه شود، قابلیت اجرای بر روی NET Core. را نیز خواهد داشت. به عبارتی برنامه‌های NETStandard همان برنامه‌های مبتنی بر NET Core. هستند.


ASP.NET Core چیست؟

در زمان نگارش این مطلب، دو گزینه‌ی برنامه‌های وب ASP.NET Core 1.0 و همچنین Windows Store apps (مبتنی بر NET Native Runtime.) قابلیت استفاده‌ی از این پلتفرم جدید NET Core. دارند.
ASP.NET Core 1.0، که پیشتر با نام ASP.NET 5 معرفی شده بود، بازنویسی کامل ASP.NET است که با ایده‌ی کاملا ماژولار بودن، تهیه شده‌است و از طریق آن، قابلیت به روز رسانی منظم و توزیع آسان از طریق نیوگت، میسر خواهد شد. به علاوه در آن، بسیاری از الگوهای برنامه نویسی شیء‌گرا مانند تزریق وابستگی‌ها، به صورت توکار و از ابتدا پشتیبانی می‌شوند.
ASP.NET Core 1.0 از WebForms ، VB ، WebPages و SignalR پشتیبانی نمی‌کند. البته در این بین عدم پشتیبانی از «وب فرم‌ها» قطعی است؛ اما افزودن سه مورد دیگر یاد شده، جزو لیست کارهای پس از ارائه‌ی نگارش 1 این فریم ورک قرار دارند و به زودی ارائه خواهند شد.


اکنون وضعیت  ASP.NET MVC 5 و ASP.NET Web API 2 چگونه است؟

ASP.NET Core 1.0 مدل برنامه نویسی ASP.NET MVC و Web API را به صورت یکپارچه ارائه می‌دهد و دیگر خبری از ارائه‌ی مجزای این‌ها نخواهد بود و دقیقا بر مبنای مفاهیم برنامه نویسی این دو بنا شده‌است. به صورت خلاصه MVC + Web API + Web Pages = Core MVC 1.0
پیشتر فضای نام System.Web.MVC مخصوص ASP.NET MVC بود و فضای نام مجزای دیگری به نام System.Web.Http مخصوص ASP.NET Web API. اما اکنون تنها یک فضای نام مشترک و یکپارچه به نام Microsoft.AspNet.Mvc هر دوی این‌ها را پوشش می‌دهد.

در این نگارش جدید وابستگی از system.web مبتنی بر IIS حذف شده‌است و با استفاده از هاست جدید چندسکویی به نام Kesterl، به سرعتی 5 برابر سرعت NodeJS دست یافته‌اند.


آخرین تاریخ به روز رسانی ASP.NET MVC 5.x دوشنبه، 20 بهمن 1393 است (با ارائه نگارش 5.2.3 که آخرین نگارش رسمی و پایدار آن است) و آخرین تاریخ به روز رسانی ASP.NET Web API 2.x نیز همان روز است.
هرچند مایکروسافت عادت به اعلام رسمی پایان پشتیبانی از بسیاری از محصولات خود را ندارد اما تمام فناوری‌های «قدیمی» خودش را بر روی CodePlex نگهداری می‌کند و تمام فناوری‌های «جدید» را به GitHub منتقل کرده‌است. بنابراین اگر در مورد فناوری خاصی به Codeplex رسیدید، یعنی «دیگر ادامه‌ی رسمی نخواهد یافت» و حداکثر در حد رفع یک سری باگ‌ها و مشکلات گزارش شده باقی می‌مانند.
مثال 1: هم اکنون نگارش دوم ASP.NET Identity را بر روی Codeplex می‌توانید مشاهده کنید. نگارش سوم آن به GitHub منتقل شد‌ه‌است که این نگارش صرفا با ASP.NET Core 1.0 سازگار است. در مورد ASP.NET MVC و Web API نیز چنین حالتی رخ داده‌است. نگارش‌های 5 و 2 آن‌ها بر روی Codeplex موجود هستند و نگارش ششم که به ASP.NET Core 1.0 تغییر نام یافت و ترکیبی است از MVC و Web API، در GitHub توسعه می‌یابد.
مثال 2: WCF به علت پیچیدگی بیش از حد و مدرن نبودن طراحی آن، رقابت را به ASP.NET Web API 2.x واگذار کرد و مدل برنامه نویسی ASP.NET Web API 2.x نیز هم اکنون جزئی از ASP.NET Core 1.0 است. بنابراین اگر قصد ایجاد پروژه‌ی جدیدی را بر این مبنا دارید، بهتر است با APS.NET Core 1.0 کار را شروع کنید.


اما هنوز تعداد زیادی از کتابخانه‌های Full framework به NET Core. انتقال پیدا نکرده‌اند

برای نمونه هنوز EF Core 1.0 که پیشتر نام EF 7.x به آن داده شده بود، به مرحله‌ی نهایی تکمیل قابلیت‌های آن نرسیده‌است. اما باید دانست که ASP.NET Core 1.0 صرفا بر فراز NET Core. قابل اجرا نیست؛ بلکه قابلیت اجرای بر فراز NET 4.6. و یا همان دات نت «بزرگ و کامل» را نیز دارد. بنابراین به سادگی قابلیت اجرای EF 6.x و یا NHibernate را نیز دارا است. تنها مزیتی را که در اینجا از دست خواهید، قابلیت چندسکویی بودن ASP.NET Core 1.0 است؛ زیرا EF 6.x با چنین دیدی طراحی نشده‌است.



همانطور که ملاحظه می‌کنید، ASP.NET Core 1.0 قابلیت اجرای بر روی هر دوی NET Core 1.0. و NET 4.6. را دارا است. اما یکی، چندسکویی است و دیگری صرفا مختص به ویندوز.


فناورهای منسوخ شده‌ی در NET Core.

یکسری از فناوری‌ها و کتابخانه‌ها احتمالا هیچگاه قابلیت انتقال به NET Core. را نخواهند یافت و یا حداقل باید تا چندنگارش بعدی آن صبر کنند. فناوری‌های خاتمه یافته‌ی با NET Core. به شرح زیر هستند:
- Reflection: همانطور که عنوان شد، NET Core. بر فراز CoreCLR و همچنین NET Native runtime. اجرا می‌شود و تولید برنامه‌های native و static linking آن‌ها مانند برنامه‌های ++C، نیاز به دانستن اجزایی دارد که به صورت پویا فراخوانی نمی‌شوند و بلافاصله و در زمان کامپایل، توسط کامپایلر قابل تشخیص هستند. همین محدودیت سبب شده‌است که استفاده‌ی از Reflection در NET Core. به حداقل ممکن آن برسد. برای مثال در System.Object متد GetType آن تنها نام نوع را باز می‌گرداند و نه اطلاعات بیشتری را مانند  GetMembers سابق.
- App Domains: هرچند CoreCLR از App Domains پشتیبانی می‌کند اما NET Native runtime. خیر. به همین جهت برای ایزوله سازی برنامه‌ها توصیه شده‌است که از containerهایی مانند docker استفاده شود.
- Remoting: پیش از WCF جهت برقراری ارتباط بین برنامه‌ها مطرح شده بود و هم اکنون در دات نت کامل هم آنچنان استفاده‌ای از آن نمی‌شود.
- binary serialization: البته کتابخانه‌هایی مانند JSON.NET و امثال آن، نگارش NET Core. هم دارند؛ اما چون binary serialization نیاز به اطلاعات reflection قابل توجهی دارد دیگر پشتیبانی نخواهد شد.


فناور‌هایی که به زودی به NET Core. منتقل می‌شوند

یکسری از فناوری‌ها مانند XAML هنوز معادل NET Core. ندارند و لیست زیر قرار است از طرف مایکروسافت سورس باز شده و همچنین به NET Core. منتقل شود:
System.Data
System.DirectoryServices
System.Drawing
System.Transactions
System.Xml.Xsl and System.Xml.Schema
System.Net.Mail
System.IO.Ports
System.Workflow
System.Xaml


مراحل نصب ASP.NET Core 1.0

پیش از نصب نگارش 1.0 RTM باید به این نکته دقت داشت که نصاب آن، نگارش‌های آزمایشی قبلی را حذف و یا بازنویسی نمی‌کند و همین مساله ممکن است سبب بروز تداخل‌هایی و یا حتی از کار افتادن VS.NET شما شود. بنابراین اگر نگارش‌های RC یا بتا را پیشتر نصب کرده‌اید، به Add remove programs ویندوز مراجعه کرده و سه مورد ذیل را حتما حذف کنید (خیلی مهم):
- Preview Tooling (all versions)
- NET Core Runtime SDK (all versions).
- NET Core Runtime (all Versions).
پس از حذف بسته‌های قدیمی، برای نصب نگارش 1.0 RTM، ابتدا نیاز است Visual Studio 2015 Update 3 را نصب کنید و پس از آن با استفاده از NET Core for Visual Studio Official MSI Installer. کار نصب اجزای مورد نیاز آن انجام خواهد شد.


بررسی شماره نگارش 1.0 RTM

پس از نصب اجزای عنوان شده، خط فرمان را گشوده و دستور ذیل را صادر کنید:
 C:\Users\Vahid>dotnet --version
1.0.0-preview2-003121
همانطور که مشاهده می‌کنید، نگارش ذکر شده هنوز در مرحله‌ی preview است و صرفا مرتبط است به tooling و یا ابزارهای مرتبط با آن.
اگر یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core Web Application را نیز شروع کنید (با طی مراحل زیر جهت ایجاد یک پروژه‌ی جدید):
 .NET Core -> ASP.NET Core Web Application (.NET Core) -> Select `Empty` Template


در اینجا فایل جدیدی را به نام global.json مشاهده می‌کنید که محتوایات آن شامل دقیقا همین شماره نگارش است؛ به همراه معرفی پوشه‌های اصلی پروژه:
{
  "projects": [ "src", "test" ],
  "sdk": {
    "version": "1.0.0-preview2-003121"
  }
}
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها
پس از بررسی نحوه‌ی انجام تنظیمات اولیه‌ی کار با EF Core و همچنین آشنایی با مهاجرت‌های آن، مرحله‌ی بعد، مرحله‌ی مدلسازی داده‌ها است و اولین مرحله‌ی آن، نحوه‌ی تعیین کلید اصلی جداول است که در این زمینه، EF Core پیشرفت‌هایی قابل ملاحظه‌ای را نسبت به EF 6.x داشته‌است. در EF 6.x تنها دو حالت کلیدهای اصلی خود افزاینده که توسط بانک اطلاعاتی مدیریت می‌شوند و یا تولید کلید اصلی در سمت کلاینت و توسط برنامه، پشتیبانی می‌شوند. در EF Core، مواردی مانند Sequence و Alternate keys نیز اضافه شده‌اند.


پیش فرض‌های تعیین کلید اصلی در EF Core

به صورت پیش فرض هر خاصیتی که به نام Id و یا type name>Id> باشد، به عنوان primary key تفسیر خواهد شد؛ مانند:
public class Car
{
    public string Id { get; set; }
و یا
public class Car
{
   public string CarId { get; set; }
در مثال اول، نام خاصیت، Id است و در مثال دوم، جمع نام کلاس به همراه Id ذکر شده‌است. یک چنین مواردی، نیازی به تنظیم اضافه‌تری ندارند.


نحوه‌ی تعیین کلید اصلی به صورت صریح

اگر یکی از دو حالت فوق برقرار نباشند، باید کلید اصلی را به نحو صریحی مشخص کرد.
الف) از طریق ویژگی‌ها
public class Car
{
   [Key]
   public string LicensePlate { get; set; }
در اینجا چون LicensePlate نه Id نام دارد و نه جمع نام کلاس به همراه Id است، باید به نحو صریحی توسط ویژگی Key مشخص شود.
ب) با استفاده از روش Fluent API
public class MyContext : DbContext
{
    public DbSet<Car> Cars { get; set; }

    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
         modelBuilder.Entity<Car>()
                 .HasKey(c => c.LicensePlate);
    }
 }
روش تنظیم کلید اصلی به صورت صریح، از طریق کدنویسی است که به آن Fluent API یا API روان هم گفته می‌شود. برای اینکار باید متد OnModelCreating کلاس Context برنامه را بازنویسی کرد و سپس از طریق متد HasKey، نام خاصیت کلید اصلی را ذکر نمود.


پیشنیاز کار با ویژگی‌ها در EF Core

در اسمبلی که مدل‌های موجودیت‌ها شما قرار دارند، نیاز است وابستگی System.ComponentModel.Annotations به فایل project.json پروژه اضافه شود، تا ویژگی‌هایی مانند Key، شناسایی و قابل استفاده شوند:
{
   "dependencies": {
          "System.ComponentModel.Annotations": "4.1.0"
   }
}


تعیین کلید ترکیبی و یا Composite key

اگر نیاز است چندین خاصیت را به صورت کلید اصلی معرفی کرد که به آن composite key هم می‌گویند، تنها روش ممکن، استفاده از Fluent API و به صورت زیر است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Car>()
                       .HasKey(c => new { c.State, c.LicensePlate });
}
در قسمت HasKey می‌توان چندین خاصیت را نیز جهت تعیین کلید ترکیبی مشخص کرد.


روش‌های مختلف تولید خودکار مقادیر خواص

حالت پیش فرض تولید مقدار فیلدهای Id عددی، همان حالت خود افزاینده‌ای است که توسط بانک اطلاعاتی کنترل می‌شود و یا کلید اصلی که از نوع Guid تعیین شود نیز به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی در حین عملیات Add، مقدار دهی می‌شود (با استفاده از الگوریتم Guid سری در SQL Server).
 اگر این حالات مطلوب شما نیست، حالت‌های سه گانه‌ی ذیل را می‌توان استفاده کرد:

الف) هیچ داده‌ی خودکاری تولید نشود
برای اینکار می‌توان با استفاده از ویژگی DatabaseGenerated و تنظیم مقدار آن به None، جلوی تولید خودکار کلید اصلی را گرفت. در این حالت باید هم در حین عملیات Add و هم در حین عملیات Update، مقادیر را خودتان مقدار دهی کنید:
public class Blog
{
    [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
    public int BlogId { get; set; }

    public string Url { get; set; }
}
و یا معادل این تنظیم با استفاده از Fluent API به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
           .Property(b => b.BlogId)
           .ValueGeneratedNever();
}

ب) تولید داده‌های خودکار فقط در حالت Add
حالت Add به این معنا است که داده‌های خواص مشخصی، برای موجودیت‌های «جدید»، به صورت خودکار تولید خواهند شد. اینکه آیا واقعا این مقادیر به صورت خودکار تولید می‌شوند یا خیر، صرفا وابسته‌است به بانک اطلاعاتی در حال استفاده. برای مثال SQL Server برای نوع‌های Guid، به صورت خودکار با کمک الگوریتم SQL Server sequential GUID، کار مقدار دهی یک چنین فیلدهایی را انجام می‌دهد.
این فیلدها باید توسط ویژگی DatabaseGenerated و با مقدار Identity مشخص شوند. در اینجا Identity به معنای فیلدهایی است که به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی می‌شوند و الزاما به کلید اصلی اشاره نمی‌کنند. برای مثال در موجودیت ذیل، خاصیت تاریخ ثبت رکورد، از نوع Identity مشخص شده‌است. به این معنا که در حین ثبت اولیه‌ی رکورد آن، نیازی نیست تا خاصیت Inserted را مقدار دهی کرد. اما اینکه آیا SQL Server یک چنین کاری را به صورت خودکار انجام می‌دهد، پاسخ آن خیر است. SQL server فقط برای فیلدهای عددی و Guid ایی که با DatabaseGeneratedOption.Identity مزین شده باشند، مقادیر متناظری را به صورت خودکار تولید می‌کند. برای حالت DateTime نیاز است، مقدار پیش فرض فیلد را صریحا مشخص کرد که توسط ویژگی‌ها میسر نیست و فقط fluent API از آن پشتیبانی می‌کند.
public class Blog
{
   public int BlogId { get; set; }
   public string Url { get; set; }

   [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.Identity)]
   public DateTime Inserted { get; set; }
}
و یا معادل این تنظیم با استفاده از Fluent API به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
           .Property(b => b.Inserted)
           .ValueGeneratedOnAdd();
}
برای تعیین مقدار پیش فرض خاصیت Inserted به نحوی که توسط SQL Server به صورت خودکار مقدار دهی شود، می‌توان از متد HasDefaultValueSql به نحو ذیل استفاده کرد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
        .Property(b => b.Inserted)
        .HasDefaultValueSql("getdate()");
}
البته باید درنظر داشت که اگر خاصیت DateTime تعریف شده در اینجا به همین نحو بکاربرده شود، اگر مقداری برای آن در حین تعریف یک وهله جدید از کلاس Blog درکدهای برنامه درنظر گرفته نشود، یک مقدار پیش فرض حداقل به آن انتساب داده خواهد شد (چون value type است). بنابراین نیاز است این خاصیت را از نوع nullable تعریف کرد (public DateTime? Inserted).

یک نکته: در حالت DatabaseGeneratedOption.Identity و یا ValueGeneratedOnAdd فوق، اگر مقداری به این نوع فیلدها انتساب داده شده باشد که با مقدار پیش فرض آن‌ها (property.ClrType.GetDefaultValue) متفاوت باشد، از این مقدار جدید، بجای تولید مقداری خودکار، استفاده خواهد شد. برای مثال مقدار پیش فرض رشته‌ها، نال، مقادیر عددی، صفر و برای Guid مقدار Guid.Empty است. اگر هر مقدار دیگری بجای این‌ها به فیلدهای فوق انتساب داده شوند، از آن‌ها استفاده می‌شود.

ج) تولید داده‌های خودکار در هر دو حالت Add و Update
تولید داده‌ها در حالت‌های Add و Update به این معنا است که یک چنین خواصی، همواره با فراخوانی متد SaveChanges، دارای مقدار خودکار جدیدی خواهند شد و نیازی نیست در کدها مقدار دهی شوند. برای مشخص سازی این نوع خواص، از ویژگی DatabaseGenerated با مقدار Computed و یا متد ValueGeneratedOnAddOrUpdate در حالت Fluent API می‌توان استفاده کرد:
public class Blog
{
    public int BlogId { get; set; }
    public string Url { get; set; }

    [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.Computed)]
    public DateTime LastUpdated { get; set; }
}
و یا معادل این تنظیم با استفاده از Fluent API به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
       .Property(b => b.LastUpdated)
       .ValueGeneratedOnAddOrUpdate();
}
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، تولید خودکار مقادیر فیلدها فقط در حالت‌های int و Guid انجام می‌شود (که برای مثال SQL Server از آن‌ها پشتیبانی می‌کند). در مثال فوق، خاصیت LastUpdated از نوع DateTime اینگونه تعریف شده‌است و SQL Server برای یک چنین فیلدهای خاصی، مقدار خودکاری را تولید نکرده و به دنبال مقدار پیش فرض آن می‌گردد. بنابراین در اینجا نیز باید مشخص سازی HasDefaultValueSql("getdate()") را که در قسمت قبل عنوان کردیم، صراحتا در قسمت تنظیمات Fluent API ذکر و تنظیم کرد.

تذکر: در اینجا نیز همانند حالت ValueGeneratedOnAdd، اگر این خواص مشخص شده، دارای مقدار متفاوتی با مقدار پیش فرض آن‌ها باشند، از این مقادیر جدید بجای تولید خودکار مقادیر استفاده خواهد شد.


خواص محاسباتی (Computed Columns) و تفاوت آن‌ها با DatabaseGeneratedOption.Computed

خواص محاسباتی (Computed Columns)، خواصی هستند که مقادیر آن‌ها در بانک اطلاعاتی محاسبه می‌شوند و کاملا متفاوت هستند با DatabaseGeneratedOption.Computed که مفهوم دیگری دارد. DatabaseGeneratedOption.Computed به این معنا است که این فیلد خاص، با هر بار فراخوانی SaveChanges باید مقدار محاسبه شده‌ی جدیدی را داشته باشد و روش تولید این مقدار خودکار، یا بر اساس Guidهای سری است، یا توسط فیلدهای خود افزاینده‌ی عددی و یا از طریق مقادیر پیش فرضی مانند getdate در حین ثبت یا به روز رسانی، مقدار دهی می‌شوند. اما خواص محاسباتی، یکی از امکانات «گزارشگیری سریع» SQL Server هستند و به نحو ذیل، تنها توسط Fluent API قابل تنظیم می‌باشند:
public class Person
{
    public int PersonId { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public string DisplayName { get; set; }
}

public class MyContext : DbContext
{
    public DbSet<Person> People { get; set; }

    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
          modelBuilder.Entity<Person>()
              .Property(p => p.DisplayName)
               .HasComputedColumnSql("[LastName] + ', ' + [FirstName]");
     }
 }
در اینجا فیلد DisplayName یک فیلد محاسباتی بوده و از حاصل جمع دو فیلد دیگر در سمت دیتابیس تشکیل می‌شود. این نگاشت و محاسبه چون در سمت بانک اطلاعاتی انجام می‌شود، بازدهی بیشتری دارد نسبت به حالتی که ابتدا دو فیلد به کلاینت منتقل شده و سپس در این سمت جمع زده شوند.


امکان تعریف Sequence در EF Core 1.0

Sequence قابلیتی است که به SQL Server 2012 اضافه شده‌است و توضیحات بیشتر آن‌را در مطلب «نحوه ایجاد Sequence و استفاده آن در Sql Server 2012» می‌توانید مطالعه کنید.
در EF Core، امکان مدلسازی Sequence نیز پیش بینی شده‌است. آن‌ها به صورت پیش فرض در مدل‌ها ذکر نمی‌شوند و همچنین وابستگی به جدول خاصی ندارند. به همین جهت امکان تعریف آن‌ها صرفا توسط Fluent API وجود دارد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
     modelBuilder.HasSequence<int>("OrderNumbers", schema: "shared") 
           .StartsAt(1000).IncrementsBy(5);

     modelBuilder.Entity<Order>()
         .Property(o => o.OrderNo)
         .HasDefaultValueSql("NEXT VALUE FOR shared.OrderNumbers");
}
پس از اینکه یک Sequence  تعریف شد، می‌توان برای نمونه از آن جهت تولید مقادیر پیش فرض ستون‌ها استفاده کرد.
در مثال فوق، ابتدا یک Sequence نمونه به نام OrderNumbers تعریف شده‌است که از عدد 1000 شروع شده و واحد افزایش آن 5 است. سپس از این نام در قسمت مقدار پیش فرض ستون OrderNo استفاده شده‌است.

و یا از Sequence ‌ها می‌توان برای تعیین مقدار پیش فرض Primary key بجای حالت identity خود افزایش یابنده استفاده کرد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.HasSequence<int>("PrimaryKeyWithSequenceSequence");
    modelBuilder.Entity<PrimaryKeyWithSequence>(entity =>
     {
       entity.Property(e => e.PrimaryKeyWithSequenceId).HasDefaultValueSql("NEXT VALUE FOR [PrimaryKeyWithSequenceSequence]");
     });
}
در اینجا یک توالی از نوع int تعریف شده و سپس هربار که قرار است رکوردی درج شود، مقدار id آن به صورت خودکار از طریق کوئری Select NEXT VALUE FOR
[PrimaryKeyWithSequenceSequence] دریافت و سپس بجای فیلد id درج می‌شود.

به این روش الگوریتم Hi-Low هم می‌گویند که یکی از مهم‌ترین اهداف آن داشتن یک سری Id منحصربفرد، جهت بالابردن سرعت insertها در یک batch است. در حالت عادی insertها، ابتدا یک insert انجام می‌شود، سپس کوئری گرفته شده و آخرین Id درج شده به کلاینت بازگشت داده می‌شود. این روش، برای انجام تنها یک insert، سریع است. اما برای batch insert، به شدت کارآیی پایینی دارد. به همین جهت دسترسی به بازه‌ای از اعداد منحصربفرد، پیش از شروع به insert تعداد زیادی رکورد، سرعت نهایی کار را بالا می‌برد.


نحوه‌ی تعریف ایندکس‌ها در EF Core 1.0

برای افزودن ایندکس‌ها به EF Core 1.0، تنها روش میسر، استفاده از Fluent API است (و برخلاف EF 6.x از روش data annotations فعلا پشتیبانی نمی‌کند؛ هرچند API جدید آن نسبت به EF 6.x بسیار واضح‌تر است و با ابهامات کمتر).
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
      modelBuilder.Entity<Blog>()
          .HasIndex(b => b.Url)
          .HasName("Index_Url");
اگر قسمت HasName را ذکر نکنید، نام آن <IX_<type name>_<property name درنظر گرفته می‌شود و برای اینکه ایندکس منحصربفردی را تعریف کنید، می‌توان متد IsUnique را به انتهای این زنجیره اضافه کرد:
 modelBuilder.Entity<Blog>().HasIndex(b => b.Url).HasName("Index_Url").IsUnique();
همچنین می‌توان همانند composite keys، در اینجا نیز ترکیبی از خواص را به صورت یک ایندکس معرفی نمود:
modelBuilder.Entity<Person>()
   .HasIndex(idx => new { idx.FirstName, idx.LastName })
   .IsUnique();
در این حالت اگر HasName ذکر نشود، نام آن همانند الگویی است که پیشتر عنوان شد؛ با این تفاوت که قسمت property name آن، جمع نام تمام خواص ذکر شده و جدا شده‌ی با _ خواهد بود.

یک نکته: اگر از پروایدر SQL Server استفاده می‌کنید، می‌توان متد الحاقی ویژه‌ای را به نام ForSqlServerIsClustered نیز برای تعریف clustered indexes، در این زنجیره ذکر کرد.


امکان تعریف Alternate Keys در EF Core 1.0

به Unique Constraints در EF Core، نام Alternate Keys را داده‌اند و این مورد نیز تنها از طریق Fluent API قابل تنظیم است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Car>()
     .HasAlternateKey(c => c.LicensePlate)
     .HasName("AlteranteKey_LicensePlate");
}
برای یک Alternate Key به صورت خودکار هم ایندکس ایجاد می‌شود و هم اینکه این ایندکس منحصربفرد خواهد بود.
اگر متد HasName در اینجا ذکر نشود، نام پیش فرض آن  <type name>_<property name> خواهد بود و اگر همانند composite keys و یا ایندکس‌های ترکیبی، چند خاصیت ذکر شوند، قسمت property name به جمع نام تمام خواص ذکر شده و جدا شده‌ی با _ تنظیم می‌شود.
برای نمونه اگر یک Alternate Key ترکیبی را به صورت ذیل تعریف کنیم:
modelBuilder.Entity<Person>()
     .HasAlternateKey(x => new { x.FirstName, x.LastName });
در قسمت مهاجرت‌هایی که قرار است به بانک اطلاعاتی اعمال شوند، به یک UniqueConstraint ترجمه می‌شود:
 table.UniqueConstraint("AK_Persons_FirstName_LastName", x => new { x.FirstName, x.LastName });


سؤال: یک Unique Constraint با Unique Index چه تفاوتی دارد؟

در پشت صحنه، پیاده سازی یک Unique Constraint با Unique Index تفاوتی ندارند. فقط از دیدگاه روشن‌تر شدن مقصود، استفاده‌ی از Unique Constraint ترجیح داده می‌شود.
البته از دیدگاه بانک اطلاعاتی پیاده سازی کننده نیز برای نمونه SQL Server، این تفاوت‌ها وجود دارند:
الف) یک Unique Constraint را نمی‌توان غیرفعال کرد؛ برخلاف Unique Indexها.
ب) Unique Constraint‌ها موارد اضافه‌تری را مانند FILLFACTOR و IGNORE_DUP_KEY نیز می‌توانند تنظیم کنند.
ج) امکان تعریف فیلترها برای Unique Indexها وجود دارد؛ برخلاف Unique Constraint ها.

که البته از دیدگاه EF، این سه مورد اهمیتی ندارند و بیشتر روشن‌تر شدن مقصود، هدف اصلی آن‌ها است.
اشتراک‌ها
دوره 3 ساعته PostgreSQL

PostgreSQL Tutorial Full Course 2022

I provide here in this PostgreSQL tutorial a full course you can use to master PostgreSQL. Postgres is an object relational database that is just as fast as MySQL that adheres more closely to SQL standards and excels at concurrency. Postgres is also superior at avoiding data corruption.

TABLE OF CONTENTS
00:00 Intro
00:30 Why Use Postgres?
01:13 What is a Database
03:12 Change Database Theme
03:53 Create a Database
04:46 Design a Database
05:50 Turn Invoice into a Database
07:04 Make a Table
12:13 Data Types
16:36 Adding Data to Table
18:15 To See Data
18:25 SELECT
19:19 Create Custom Type
20:48 Change Column Data Type
22:58 Thinking About Tables
25:37 Breaking Up Tables
27:03  Primary & Foreign Keys
32:40 Foreign & Primary Keys
33:28 Altering Tables Many Examples
53:00 Getting Data from One Table
53:40 Where
54:30 Conditional Operators
55:48 Logical Operators
58:12 Order By
59:32 Limit
1:01:45 GROUP BY
1:03:11 Distinct
1:05:00 Getting Data from Multiple Tables
1:05:21 Inner Join
1:08:50 Join 3 Tables
1:13:15  Arithmetic Operators
1:13:45 Join with Where
1:14:55 Outer Joins
1:17:03 Cross Joins
1:18:16 Unions
1:19:27 Extract
1:21:05 IS NULL
1:22:03 SIMILAR LIKE & ~
1:29:25 GROUP BY
1:31:14  HAVING
1:32:18  AGGREGATE FUNCTIONS
1:34:22 WORKING WITH VIEWS
1:45:01 SQL Functions
1:49:00 Dollar Quotes
1:50:06 Functions that Return Void
1:52:38 Get Maximum Product Price
1:53:39 Get Total Value of Inventory
1:54:26 Get Number of Customers
1:56:15 Named Parameters
2:01:30 Return a Row / Composite
2:03:38 Get Multiple Rows
2:07:08 PL/pgSQL
2:11:35 Variables in Functions
2:15:55 Store Rows in Variables
2:19:17 IN INOUT and OUT
2:21:01 Using Multiple Outs
2:25:56 Return Query Results
2:33:42 IF ELSEIF and ELSE
2:38:48  CASE Statement
2:42:01 Loop Statement
2:45:20 FOR LOOP
2:48:34 Result Sets, Blocks & Raise Notice
2:51:11 For Each and Arrays
2:53:20 While Loop
2:54:54 Continue
3:01:34 Stored Procedures
3:09:35 Triggers
3:29:25 Cursors
3:39:45 Installation 

دوره 3 ساعته PostgreSQL
مطالب
C# 7 - Pattern matching and switch expressions
هرچند کار کردن با کلاس‌ها و اینترفیس‌های strongly typed ساده‌تر است، اما گاهی از اوقات نیاز است تا با نوع object کار کرد. به علاوه حتی در حین کار کردن با کلاس‌ها و اینترفیس‌ها هم نیاز است تا نوع خاصی از کلاس‌های مشتق شده را جهت فراخوانی متدی ویژه، بررسی کرد. به همین جهت مفهوم «pattern matching» به C# 7 اضافه شده‌است تا بتوان با سلسله مراتب اشیاء، ساده‌تر کار کرد. برای این منظور اپراتور is و عبارت switch، با الگوهای const ،var و type بهبود و تکامل بخشیده شده‌اند.


استفاده از اپراتور is به همراه pattern matching

اپراتور is از اولین نگارش #C مهیا بوده‌است و هدف آن بررسی تطابق شیءایی خاص، با نوعی مفروض است. برای مثال آیا این نوع مورد بررسی، اینترفیس خاصی را پیاده سازی می‌کند و یا اینکه آیا از کلاسی خاص مشتق شده‌است یا خیر؟ حاصل این بررسی هم true یا false است.
با بهبودهای حاصل شده‌ی در C# 7، اکنون می‌توان از اپراتور is جهت بررسی الگوها نیز استفاده کرد.


الگوی const

در مثال ذیل، آرایه‌ای از اشیاء، شامل یک نال، یک عدد و دو شیء کاربر، تعریف شده‌اند:
public class User
{
    public User(string name)
    {
        Name = name;
    }
 
    public string Name { get; }
}


object[] data = { null, 42, new User("User 1"), new User("User 2") };
foreach (var item in data)
{
    if (item is null) Console.WriteLine("it's a const pattern");
    if (item is 42) Console.WriteLine("it's 42");
}
اولین الگوی مهیای در C# 7، با نام «const pattern» شناخته می‌شود که نمونه‌ای از آن‌را در بدنه‌ی حلقه‌ی فوق مشاهده می‌کنید.
در C# 7 می‌توان اپراتور is را بر روی یک عدد ثابت مانند 42 و یا یک null بکار گرفت. پیش از C# 7 برای بررسی نال بودن یک شیء، تنها از پراتور == می‌شد استفاده کرد.


الگوی Type

دومین الگوی مهیای در C# 7، «الگوی نوع» نام دارد و هدف آن بررسی تطابق یک شیء، با شیءایی دیگر است. مهم‌ترین تفاوت آن با نگارش‌های پیشین سی شارپ این است که اگر اکنون تطابقی تشخیص داده شود، شیء، به متغیر جدید تعریف شده، انتساب داده می‌شود:
object[] data = { null, 42, new User("User 1"), new User("User 2") };
foreach (var item in data)
{
    if (item is int i) Console.WriteLine($"it's a type pattern with an int and the value {i}");
    if (item is User p) Console.WriteLine($"it's a person: {p.Name}");
    if (item is User p2 && p2.Name.StartsWith("U"))
    {
        Console.WriteLine($"it's a person starting with U {p2.Name}");
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار می‌توان پس از اپراتور is، یک متغیر جدید را هم تعریف کرد و در صورت تطابق، این متغیر به صورت خودکار مقدار دهی می‌گردد. به علاوه در اینجا امکان ترکیب شرط‌ها نیز پس از is، مانند سومین if نوشته شده، میسر است.

و یا اکنون قطعه کد قدیمی ذیل را
object obj1 = "Hello, World!";
var str1 = obj1 as string;
if (str1 != null)
{
   Console.WriteLine(str1);
}
می‌توان با pattern matching و استفاده از «الگوی نوع»، به نحو ذیل خلاصه کرد:
object obj2 = "Hello, World!";
if (obj2 is string str2)
{
   Console.WriteLine(str2);
}


الگوی Var

سومین الگوی مهیای در C# 7، الگوی var نام دارد و در این حالت می‌توان بجای ذکر صریح نوع تطابق داده شده، از var استفاده کرد.
بدیهی است این الگو همواره با موفقیت روبرو می‌شود؛ چون var به همان نوع شیء مفروض اشاره می‌کند:
object[] data = { null, 42, new User("User 1"), new User("User 2") };
foreach (var item in data)
{
    if (item is var x) Console.WriteLine($"it's a var pattern with the type {x?.GetType()?.Name}");
}
مهم‌ترین مزیت آن این است که متغیر تعریف شده‌ی پس از var دقیقا دارای همان مقدار و نوع اصلی شیء است و پس از فراخوانی GetType می‌توان به خواص آن دسترسی یافت؛ مانند خاصیت Name ذکر شده‌ی در مثال فوق.
در این حالت اگر item دقیقا null باشد، برای بررسی آن می‌توان از null conditional operator معرفی شده‌ی در C# 6 استفاده کرد.


استفاده از عبارت switch به همراه pattern matching

در C# 7، عبارت switch نیز تکامل یافته‌است. در اینجا الگوهای const ،var و type را نیز می‌توان پس از ذکر case بکار گرفت:
public static void SwitchPattern(object o)
{
    switch (o)
    {
        case null:
            Console.WriteLine("it's a constant pattern");
            break;
        case int i:
            Console.WriteLine("it's an int");
            break;
        case User p when p.Name.StartsWith("U"):
            Console.WriteLine($"a U person {p.Name}");
            break;
        case User p:
            Console.WriteLine($"any other person {p.Name}");
            break;
        case var x:
            Console.WriteLine($"it's a var pattern with the type {x?.GetType().Name} ");
            break;
        default:
            break;
    }
}
الگوهایی را که در اینجا مشاهده می‌کنید دقیقا همان‌هایی هستند که پیشتر بررسی کردیم. الگوی const برای بررسی نال و یک عدد. الگوی type برای بررسی تطابق با یک شیء خاص و سپس استفاده‌ی از آن شیء و الگوی var برای دسترسی به نام نوع مفروض.
تنها نکته‌ی جدید در اینجا، استفاده از واژه‌ی کلیدی when است برای ترکیب شرط‌ها (case User p when p.Name.StartsWith). بنابراین در C# 7 امکان نوشتن case null میسر است؛ به همراه نوشتن شرط‌ها توسط when، در حین تعاریف caseها. به علاوه اینبار عبارت switch محدود به نوع‌های پایه مانند اعداد، رشته‌ها و enums نیست و در اینجا می‌توان یک شیء را نیز مشخص کرد.


شبیه سازی switch موجود در ویژوال بیسیک در C# 7

ویژوال بیسیک از نگارش‌های ابتدایی آن دارای case‌های پیشرفته‌تری است نسبت به #C. برای نمونه در اینجا امکان تعریف تعدادی عدد، استفاده از To و استفاده‌ی از =< را هم مشاهده می‌کنید:
Select Case age
  Case 50
    ageBlock = "the big five-oh"
  Case 80, 81, 82, 83, 84, 85, 86, 87, 88, 89
    ageBlock = "octogenarian"
  Case 90 To 99
    ageBlock = "nonagenarian"
  Case Is >= 100
    ageBlock = "centenarian"
  Case Else
    ageBlock = "just old"
End Select

اکنون در C# 7 می‌توان یک چنین توانمندی را با pattern matching هم پیاده سازی کرد:
string ageBlock;
var age = 40;
switch (age)
{
    case 50:
        ageBlock = "the big five-oh";
        break;
    case var testAge when (new List<int> { 80, 81, 82, 83, 84, 85, 86, 87, 88, 89 }).Contains(testAge):
        ageBlock = "octogenarian";
        break;
    case var testAge when ((testAge >= 90) && (testAge <= 99)):
        ageBlock = "nonagenarian";
        break;
    case var testAge when (testAge >= 100):
        ageBlock = "centenarian";
        break;
    default:
        ageBlock = "just old";
        break;
}
در این مثال یکی از کاربردهای عملی الگوی var را مشاهده می‌کنید؛ یا همان دسترسی به مقدار و نوع وارد شده و سپس اعمال شرط بر روی آن.
همانطور که مشاهده می‌کنید، در قسمت when نیز می‌توان توسط && و || نیز شرط‌ها را ترکیب کرد و یا متدی را با خروجی bool (مانند Contains) بر روی مقدار دریافتی اعمال کرد.
اشتراک‌ها
کتاب Getting the Most from LINQPad Succinctly

LINQPad is a powerful testing tool for all .NET developers that can help them deliver solutions in less time. In Getting the Most from LINQPad Succinctly, returning Succinctly series author José Roberto Olivas Mendoza lays out different ways to extend the functionality built into LINQPad. In this ebook, you’ll learn how to use LINQPad to query Entity Framework models in Visual Studio, how to work with the LINQPad command-line utility, how to write your own extensions and visualizers, and how to write custom data context drivers.

TABLE OF CONTENTS
  • A Quick Tour of LINQPad

  • LINQPad and Entity Framework

  • LINQPad Scripting

  • LINQPad Extensibility

  • Custom Data Context Drivers

کتاب Getting the Most from LINQPad Succinctly
اشتراک‌ها
آموزش مقدماتی WebGL

WebGL is an in-browser 3D renderer based on OpenGL, which lets you display your 3D content directly into an HTML5 page. Throughout this series I will cover all the essentials you need to get started using this framework. We'll start with an introduction, then we'll be building on to the framework that we used in part one as well as adding a model importer and a custom class for 3D objects. You will also be introduced to animation and controls. Lastly, we’ll take a look at lighting and adding 2D objects to your scene. 

آموزش مقدماتی WebGL
مطالب
بررسی اجمالی Redis
نام Redis از Remote Dictionary server گرفته شده‌است. Redis یکی از محبوب‌ترین key-value store‌ها می‌باشد و هم چنین توسط برند‌های بزرگ IT جهان استفاده می‌شود. لازم به ذکر است  Amazon Elastic Cache از Redis پشتیبانی می‌کند. Redis یک دیتابیس No SQL است و بر روی مفهوم زوج  کلید-مقدار (key-value ) کار می‌کند. key-value store امکانی را برای ذخیره داده‌ها که Value  نامیده میشود، در یک Key فراهم می‌کند. شما می‌توانید بعدا این داد‌ه‌ها را دریافت کنید، تنها اگر نام دقیق کلیدی را که برای ذخیره داده استفاده کرده‌اید، بدانید.

What Is In-Memory, Key-Value Store  

Key-Value store یک سیستم ذخیره سازی است؛ جایی که داده‌ها به صورت زوج کلید-مقدار ذخیره می‌شوند. وقتی که میگوییم in-memory key-value store (زوج کلید-مقدار مقیم در حافظه)، منظور این است که زوج کلید-مقدار در حافظه اصلی RAM ذخیره می‌شوند. بنابراین می‌توانیم بگوییم Redis داده‌ها را در حافظه به شکل زوج کلید-مقدار ذخیره کرده است. 
در Redis کلید‌ها باید string باشند؛ ولی value ‌ها می‌توانند یک string ، list ، set ، sorted set یا hash باشند. 
 
Advantage And Disadvantage of Redis over DBMS  

Database Management systems همه چیز را در حافظه ثانویه ذخیره می‌کند که باعث می‌شود خواندن و نوشتن عملیات، تا اندازه‌ای کند باشد. این در حالی است که Redis  همه چیز را در حافظه اصلی ذخیره می‌کند و همین موضوع باعث می‌شود که خواندن و نوشتن داده‌ها توسط آن خیلی سریع باشند. 
حافظه اصلی محدود است. بنابراین Redis نمی‌تواند فایل‌های بزرگ یا binary data را ذخیره کند و تنها اطلاعات متنی کوچک را ذخیره می‌کند که نیاز است قابل دسترسی و اصلاح باشند و با نرخ خیلی سریعی قابل درج باشند. اگر تلاش کنیم که داده‌های بیشتری را نسبت به حافظه موجود بنویسیم، در این حالت خطا دریافت خواهیم کرد.

 Redis  RDBMS
Redis  همه چیز را در حافظه اصلی ذخیره می‌کند. RDBMS همه چیز را در حافظه ثانویه ذخیره می‌کند.
در Redis بخاطر ذخیره سازی داده‌ها در حافظه اصلی، خواندن و نوشتن عملیات به شدت سریع می‌باشد. در RDBMS بخاطر ذخیره سازی داده‌ها در حافظه ثانویه، خواندن و نوشتن
عملیات کند است.
حافظه اصلی از نظر size کوچکتر و از لحاظ قیمت نسبت به حافظه ثانویه گرانتر می‌باشد. Redis نمی‌تواند داده‌های بزرگ یا binary data را ذخیره کند.    حافظه ثانویه از نظر size  بزرگتر و از لحاظ قیمت نسبت به حافظه اصلی ارزان‌تر می‌باشد. RDBMS به آسانی می‌تواند با انواع فایل‌ها کار کند.   


Redis Advantages

  • Redis  : Exceptionally fast خیلی سریع است و می‌تواند حدود 110000  ، SET   و 81000 ،  GET را به ازای هر ثانیه انجام دهد.
  • Redis : Supports rich data type بیشتر دیتا تایپ‌ها را  که توسعه دهندگان قبلا آن‌ها را شناخته‌اند، پشتیبانی می‌کند؛ از قبیل string ، list ، set ، sorted set یا hash .
  •  Operations are atomic  : تمام عملیات Redis اتمیک می‌باشند که این اطمینان خاطر را میدهد اگر دو کلاینت به صورت همزمان به آن دسترسی داشته باشند، Redis server مقدار update شده را دریافت خواهد کرد. 
  • Redis : Multi-utility tool یک ابزار چند منظوره است که می‌تواند در برخی از سناریو‌ها استفاده شود از قبیل:  Redis ) messaging-queues , caching   به صورت بومی از Publish/Subscribe پشتیبانی می‌کند ) , هر داده ای با طول عمر کوتاه در Application مانند web application sessions , ... .
 

Redis Single Instance Architecture 

معماری Redis شامل دو پروسه اصلی است: 
1- Redis client
2- Redis Server


Redis client و Redis Server هر دو می‌توانند در یک کامپیوتر یا کامپیوتر‌های متفاوت باشند. Redis server مسئول ذخیره سازی داده‌ها در حافظه می‌باشد. همانطور که متوجه هستیم، Redis همه چیز را در حافظه اصلی ذخیره می‌کند و حافظه اصلی فرار است؛ از این رو زمانیکه Redis server یا کامپیوتر را راه اندازی مجدد (restart) می‌کنیم، همه داده‌های ذخیره شده را از دست خواهیم داد. بنابراین نیازمند یک راه‌حل، جهت ماندگاری datastore می‌باشیم. 


Redis Persistance 
 
سه راه متفاوت وجود دارد که Redis را پایدار می‌کند : RDB ، AOF و دستور SAVE

1-  RDB : RDB Mechanism یک نمونه از تمام داده‌های در حافظه را تهیه و آن‌ها را در حافظه ثانویه ذخیره می‌کند (ذخیره سازی ماندگار) که در یک وقفه مشخص اتفاق می‌افتد. بنابراین این شانس وجود دارد که شما داده‌هایی را از دست بدهید که بعد از آخرین Set , RDB’s snapshot  شده‌اند . 

2-AOF : AOF همه عملیات نوشتن دریافت شده توسط سرور را ثبت می‌کند. بنابراین همه چیز پایدار است. مشکل استفاده از AOF  این است که برای هر عملیات، شروع به نوشتن در دیسک می‌کند و این یک کار هزینه‌بر است و هم چنین اندازه فایل AOF بزرگتر از RDB می‌باشد. 

3-SAVE Command : شما می‌توانید Redis server را مجبور کنید که یک RDB snapshot را ایجاد کند؛ هر زمانکه Redis console client از دستور SAVE استفاده می‌کند.

در ضمن می‌توانید از AOF  و RDB با هم استفاده کنید تا بهترین نتیجه ماندگاری را داشته باشید. 
 
Redis Replication 

Replication یک تکنیک است که کامپیوتر‌ها را درگیر می‌کند تا دسترسی پذیری داده‌ها و تحمل خطا را با ضریب بیشتری امکان پذیر کنند. در یک محیط Replication، کامپیوتر‌ها، داده‌های یکسانی را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند؛ حتی اگر چندین کامپیوتر دچار مشکل شوند، باز هم، همه داده‌ها در دسترس خواهند بود که به صورت Master/Slaves  می‌باشند.


تمام slave‌ها شامل داده‌های یکسانی همانند master می‌باشند. وقتی‌که یک slave جدید در محیط Replication ایجاد می‌شود، master به صورت خودکار همه داده‌ها را با sync ، slave می‌کند.
تمام Query ‌ها به سرور master هدایت می‌شوند و سپس سرور master عملیات را اجرا می‌کند. وقتی‌که یک عملیات نوشتن اتفاق می‌افتد، سرور master داده‌هایی را که به‌تازگی نوشته شده‌اند، در تمام slave‌ها تکثیر می‌کند. 
 اگر اتفاقی در سرور master رخ دهد، تمام داده‌ها از بین می‌روند؛ در این حالت باید یک slave را به master تبدیل کنیم. 

Clustering In Redis 

Clustering یک تکنیک می‌باشد که توسط آن می‌توان داده‌ها را در چندین کامپیوتر تقسیم بندی کرد. فرض کنید که یک سرور Redis را با 64GB حافظه در اختیار داریم. در این حالت می‌توانیم 64GB داده داشته باشیم. اگر  10 تا clustered computer را که هر کدام 64GB حافظه اصلی دارند، داشته باشیم، در این حالت می‌توان 640GB  داده را ذخیره کرد. 
 

در تصویر بالا می‌توانیم ببینیم که داده‌ها در چهار node، ذخیره شده‌اند. هر node یک Redis Server پیکربندی شده می‌باشد؛ به عنوان یک cluster node. اگر یکی از node ‌ها دچار مشکل شوند، سپس کل cluster متوقف می‌شود. 

Redis Client 

وب سایت Try Redis ، یک Redis console client  آنلاین است و به شما کمک می‌کند تا یاد بگیرید چگونه از Redis console client  استفاده کنید.


در قسمت بعد در رابطه با نصب Redis  بر روی سیستم عامل ویندوز و دیتا تایپ‌ها در Redis صحبت خواهیم کرد.
اشتراک‌ها
نگارش بعدی ASP.NET Core از Full .NET Framework پشتیبانی نمی‌کند

Last Friday, ASP.NET Core quietly switched from supporting .NET Standard 1.* and .NET 4.* to only supporting .NET Core 2.0. This means that ASP.NET Core 1.0/1.1 applications running Mono or the full .NET Framework will not be upgradable to ASP.NET Core 2.0 when it is released in 2-3 months. 

نگارش بعدی ASP.NET Core از Full .NET Framework پشتیبانی نمی‌کند
اشتراک‌ها
Visual Studio 2019 version 16.1.6 منتشر شد

Security Advisory Notices

CVE-2019-1077 Visual Studio Extension Auto Update Vulnerability

An elevation of privilege vulnerability exists when the Visual Studio Extension auto-update process improperly performs certain file operations. An attacker who successfully exploited this vulnerability could delete files in arbitrary locations. To exploit this vulnerability, an attacker would require unprivileged access to a vulnerable system. The security update addresses the vulnerability by securing locations the Visual Studio Extension auto-update performs file operations in.

CVE-2019-1075 ASP.NET Core Spoofing Vulnerability

A spoofing vulnerability exists in ASP.NET Core that could lead to an open redirect. An attacker who successfully exploited the vulnerability could redirect a targeted user to a malicious website. To exploit the vulnerability, an attacker could send a link that has a specially crafted URL and convince the user to click the link.

The security update addresses the vulnerability by correcting how ASP.NET Core parses URLs. Details can be found in the .NET Core release notes.

CVE-2019-1113 WorkflowDesigner XOML deserialization allows code execution

A XOML file referencing certain types could cause random code to be executed when the XOML file is opened in Visual Studio. There is now a restriction on what types are allowed to be used in XOML files. If a XOML file containing one of the newly unauthorized types is opened, a message is displayed explaining that the type is unauthorized.

For further information, please refer to https://support.microsoft.com/en-us/help/4512190/remote-code-execution-vulnerability-if-types-are-specified-in-xoml.

Visual Studio 2019 version 16.1.6 منتشر شد