بازنویسی متد مقدار دهی اولیهی کاربر ادمین در ASP.NET Core Identity توسط متد HasData در EF Core
پیاده سازی UnitOfWork به وسیله MEF
گام سوم: افزودن یک button
... <div> <div> <input type="text" id="inputName" maxlength="15"> </div> <div> <button id="generateButton">Aye! Gimme a name!</button> </div> </div> ...
import 'dart:html'; ButtonElement genButton;
void main() { querySelector('#inputName').onInput.listen(updateBadge); genButton = querySelector('#generateButton'); genButton.onClick.listen(generateBadge); }
... void setBadgeName(String newName) { querySelector('#badgeName').text = newName; }
... void generateBadge(Event e) { setBadgeName('Meysam Khoshbakht'); }
void updateBadge(Event e) { String inputName = (e.target as InputElement).value; setBadgeName(inputName); }
void updateBadge(Event e) { String inputName = (e.target as InputElement).value; setBadgeName(inputName); if (inputName.trim().isEmpty) { // To do: add some code here. } else { // To do: add some code here. } }
void updateBadge(Event e) { String inputName = (e.target as InputElement).value; setBadgeName(inputName); if (inputName.trim().isEmpty) { genButton..disabled = false ..text = 'Aye! Gimme a name!'; } else { genButton..disabled = true ..text = 'Arrr! Write yer name!'; } }
گام چهارم: ایجاد کلاس PirateName
در این مرحله فقط کد مربوط به فایل dart را تغییر میدهیم. ابتدا کلاس PirateName را ایجاد میکنیم. با ایجاد نمونه ای از این کلاس، یک نام بصورت تصادفی انتخاب میشود و یا نامی بصورت اختیاری از طریق سازنده انتخاب میگردد.
نخست کتابخانه dart:math را به ابتدای فایل dart اضافه کنید
import 'dart:html'; import 'dart:math' show Random;
توضیحات
- با استفاده از کلمه کلیدی show، شما میتوانید فقط کلاسها، توابع و یا ویژگیهای مورد نیازتان را import کنید.
- کلاس Random یک عدد تصادفی را تولید میکند
در انتهای فایل کلاس زیر را تعریف کنید
... class PirateName { }
در داخل کلاس یک شی از کلاس Random ایجاد کنید
class PirateName { static final Random indexGen = new Random(); }
توضیحات
- با استفاده از static یک فیلد را در سطح کلاس تعریف میکنیم که بین تمامی نمونههای ایجاد شده از کلاس مشترک میباشد
- متغیرهای final فقط خواندنی میباشند و غیر قابل تغییر هستند.
- با استفاده از new میتوانیم سازنده ای را فراخوانی نموده و نمونه ای را از کلاس ایجاد کنیم
دو فیلد دیگر از نوع String و با نامهای _firstName و _appelation به کلاس اضافه میکنیم
class PirateName { static final Random indexGen = new Random(); String _firstName; String _appellation; }
متغیرهای خصوصی با (_) تعریف میشوند. Dart کلمه کلیدی private را ندارد.
دو لیست static به کلاس فوق اضافه میکنیم که شامل لیستی از name و appelation میباشد که میخواهیم آیتمی را بصورت تصادفی از آنها انتخاب کنیم.
class PirateName { ... static final List names = [ 'Anne', 'Mary', 'Jack', 'Morgan', 'Roger', 'Bill', 'Ragnar', 'Ed', 'John', 'Jane' ]; static final List appellations = [ 'Jackal', 'King', 'Red', 'Stalwart', 'Axe', 'Young', 'Brave', 'Eager', 'Wily', 'Zesty']; }
کلاس List میتواند شامل مجموعه ای از آیتمها میباشد که در Dart تعریف شده است.
سازنده ای را بصورت زیر به کلاس اضافه میکنیم
class PirateName { ... PirateName({String firstName, String appellation}) { if (firstName == null) { _firstName = names[indexGen.nextInt(names.length)]; } else { _firstName = firstName; } if (appellation == null) { _appellation = appellations[indexGen.nextInt(appellations.length)]; } else { _appellation = appellation; } } }
توضیحات
- سازنده تابعی همنام کلاس میباشد
- پارامترهایی که در {} تعریف میشوند اختیاری و Named Parameter میباشند. Named Parameterها پارمترهایی هستند که جهت مقداردهی به آنها در زمان فراخوانی، از نام آنها استفاده میشود.
- تابع nextInt() یک عدد صحیح تصادفی جدید را تولید میکند.
- جهت دسترسی به عناصر لیست از [] و شمارهی خانهی لیست استفاده میکنیم.
- ویژگی length تعداد آیتمهای موجود در لیست را بر میگرداند.
در این مرحله یک getter برای دسترسی به pirate name ایجاد میکنیم
class PirateName { ... String get pirateName => _firstName.isEmpty ? '' : '$_firstName the $_appellation'; }
توضیحات
- Getterها متدهای خاصی جهت دسترسی به یک ویژگی به منظور خواندن مقدار آنها میباشند.
- عملگر سه گانه :? دستور میانبر عبارت شرطی if-else میباشد
- $ یک کاراکتر ویژه برای رشتههای موجود در Dart میباشد و میتواند محتوای یک متغیر یا ویژگی را در رشته قرار دهد. در رشته '$_firstName the $_appellation' محتوای دو ویژگی _firstName و _appellation در رشته قرار گرفته و نمایش مییابند.
- عبارت (=> expr;) یک دستور میانبر برای { return expr; } میباشد.
تابع setBadgeName را بصورت زیر تغییر دهید تا یک پارامتر از نوع کلاس PirateName را به عنوان پارامتر ورودی دریافت نموده و با استفاده از Getter مربوط به ویژگی pirateName، مقدار آن را در badge name نمایش دهد.
void setBadgeName(PirateName newName) { querySelector('#badgeName').text = newName.pirateName; }
تابع updateBadge را بصورت زیر تغییر دهید تا یک نمونه از کلاس PirateName را با توجه به مقدار ورودی کاربر در فیلد input تولید نموده و تابع setBadgeName رافراخوانی نماید. همانطور که در کد مشاهده میکنید پارامتر ورودی اختیاری firstName در زمان فراخوانی با ذکر نام پارامتر قبل از مقدار ارسالی نوشته شده است. این همان قابلیت Named Parameter میباشد.
void updateBadge(Event e) { String inputName = (e.target as InputElement).value; setBadgeName(new PirateName(firstName: inputName)); ... }
تابع generateBadge را بصورت زیر تغییر دهید تا به جای نام ثابت Meysam Khoshbakht، از کلاس PirateName به منظور ایجاد نام استفاده کند. همانطور که در کد میبینید، سازندهی بدون پارامتر کلاس PirateName فراخوانی شده است.
void generateBadge(Event e) { setBadgeName(new PirateName()); }
همانند گام سوم برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید.
EF Code First #3
نحوه استفاده از ViewModel در ASP.NET MVC
- مشکل بعدی کدهای شما به Html.BeginForm بر میگرده. زمانیکه پارامتری رو عنوان نکنید به اکشن متد پیش فرض مشخص شده در سیستم مسیریابی اشاره میکنه. بهتره که این موارد رو صریحا ذکر کنید تا مشکل نداشته باشید؛ مانند کد زیر. به علاوه شما نمیتونید کل یک حلقه رو داخل یک فرم قرار بدید. الان در صفحه، چندین و چند کنترل دریافت اطلاعات دارای یک Id پیدا کردید. اعضای داخل حلقه باید یک فرم را تشکیل بدن؛ در این حالت شیء ارسالی به سرور مثلا Resume خواهد بود و نه ResumeOfViewModel شما که در عمل یک لیست است. بهتر است داخل حلقه این View شلوغ رو Refactor کنید به یک Partial view با مدلی از جنس Resume تا بهتر بتونید مسایل رو مدیریت کنید.
@using (Html.BeginForm(actionName: "EditResume", controllerName: "SomeName")) { }
شاید سادهترین تعریف برای Saltarelle این باشد که «کامپایلریست که کدهای C# را به جاوا اسکریپت تبدیل میکند». محاسن زیادی را میتوان برای اینگونه کامپایلرها نام برد؛ مخصوصا در پروژههای سازمانی که نگهداری از کدهای جاوا اسکریپت بسیار سخت و گاهی خارج از توان است و این شاید مهمترین عامل ظهور ابزارهای جدید از قبیل Typescript باشد.
در هر صورت اگر حوصله و وقت کافی برای تجهیز تیم نرم افزاری، به دانش یک زبان جدید مانند Typescript نباشد، استفاده از توان و دانش تیم تولید، از زبان C# سادهترین راه حل است و اگر ابزاری مطمئن برای استفاده از حداکثر قدرت JavaScript همراه با امکانات نگهداری و توسعه کدها وجود داشته باشد، بی شک Saltarelle یکی از بهترینهای آنهاست.
قبلا کامپایلر هایی از این دست مانند Script# وجود داشتند، اما فاقد همه امکانات C# بوده وعملا قدرت کامل C# در کد نویسی وجود نداشت. اما با توجه به ادعای توسعه دهندگان این کامپایلر سورس باز در استفادهی حداکثری از کلیه ویژگیهای C# 5 و با وجود Library های متعدد میتوان Saltarelle را عملا یک کامپایلر موفق در این زمینه دانست.
برای استفاده از Saltarelle در یک برنامه وب ساده باید یک پروژه Console Application به Solution اضافه کرد و پکیج Saltarelle.Compiler را از nuget نصب نمایید. بعد از نصب این پکیج، کلیه Reference ها از پروژه حدف میشوند و هر بار Build توسط کامپایلر Saltarelle انجام میشود. البته با اولین Build، مقداری Error را خواهید دید که برای از بین بردنشان نیاز است پکیج Saltarelle.Runtime را نیز در این پروژه نصب نمایید:
PM> Install-Package Saltarelle.Compiler PM> Install-Package Saltarelle.Runtime
در صورتیکه کماکان Build نهایی با Error همرا بود، یکبار این پروژه را Unload و سپس مجددا Load نمایید
UI یک پروژه وب MVC است و Client یک Console Application که پکیجهای مورد نیاز Saltarelle روی آن نصب شده است.
در صورتیکه پروژه را Build نماییم و نگاهی به پوشهی Debug بیاندازیم، یک فایل JavaScript همنام پروژه وجود دارد:
برای اینکه بعد از هر بار Build ، فایل اسکریپت به پوشهی مربوطه در پروژه UI منتقل شود کافیست کد زیر را در Post Build پروژه Client بنویسیم:
copy "$(TargetDir)$(TargetName).js" "$(SolutionDir)SalratelleSample.UI\Scripts"
اکنون پس از هر بار Build ، فایل اسکریپت مورد نظر در پوشهی Scripts پروژه UI آپدیت میشود:
در ادامه کافیست فایل اسکریپت را به layout اضافه کنیم.
<script src="~/Scripts/SaltarelleSample.Client.js"></script>
در پوشهی Saltarelle.Runtime در پکیجهای نصب شده، یک فایل اسکریپت به نام mscorlib.min.js نیز وجود دارد که حاوی اسکریپتهای مورد نیاز Saltarelle در هنگام اجراست. آن را به پوشه اسکریپتهای پروژه UI کپی نمایید و سپس به Layout اضافه کنید.
<script src="~/Scripts/mscorlib.min.js"></script> <script src="~/Scripts/SaltarelleSample.Client.js"></script>
حال نوبت به اضافه نمودن libraryهای مورد نیازمان است. برای دسترسی به آبجکت هایی از قبیل document, window, element و غیره در جاوااسکریپت میتوان پکیج Saltarelle.Web را در پروژهی Client نصب نمود و برای دسترسی به اشیاء و فرمانهای jQuery، پکیج Salratelle.jQuery را نصب نمایید.
> Install-Package Saltarelle.Web > Install-Package Saltarelle.jQuery
به این libraryها imported library میگویند. در واقع، در زمان کامپایل، برای این libraryها فایل اسکریپتی تولید نمیشود و فقط آبجکتهای #C هستند که که هنگام کامپایل تبدیل به کدهای ساده اسکریپت میشوند که اگر اسکریپت مربوط به آنها به صفحه اضافه نشده باشد، اجرای اسکریپت با خطا مواجه میشود.
به طور سادهتر وقتی از jQuery library استفاده میکنید هیچ فایل اسکریپت اضافهای تولید نمیشود، اما باید اسکریپت jQuery به صفحه شما اضافه شده باشد.
<script src="~/Scripts/jquery-1.10.2.min.js"></script>
مثال ما یک اپلیکیشن ساده برای خواندن فیدهای همین سایت است. ابتدا کدهای سمت سرور را در پروژه UI می نویسیم.
کلاسهای مورد نیاز ما برای این فید ریدر:
public class Feed { public string FeedId { get; set; } public string Title { get; set; } public string Address { get; set; } } public class Item { public string Title { get; set; } public string Link { get; set; } public string Description { get; set; } }
و یک کلاس برای مدیریت منطق برنامه
public class SiteManager { private static List<Feed> _feeds; public static List<Feed> Feeds { get { if (_feeds == null) _feeds = CreateSites(); return _feeds; } } private static List<Feed> CreateSites() { return new List<Feed>() { new Feed(){ FeedId = "1", Title = "آخرین تغییرات سایت", Address = "https://www.dntips.ir/rss.xml" }, new Feed(){ FeedId = "2", Title = "مطالب سایت", Address = "https://www.dntips.ir/feeds/posts" }, new Feed(){ FeedId = "3", Title = "نظرات سایت", Address = "https://www.dntips.ir/feeds/comments" }, new Feed(){ FeedId = "4", Title = "خلاصه اشتراک ها", Address = "https://www.dntips.ir/feed/news" }, }; } public static IEnumerable<Item> GetNews(string id) { XDocument feedXML = XDocument.Load(Feeds.Find(s=> s.FeedId == id).Address); var feeds = from feed in feedXML.Descendants("item") select new Item { Title = feed.Element("title").Value, Link = feed.Element("link").Value, Description = feed.Element("description").Value }; return feeds; } }
کلاس SiteManager فقط یک لیست از فیدها دارد و متدی که با گرفتن شناسهی فید ، یک لیست از آیتمهای موجود در آن فید ایجاد میکند.
حال دو ApiController برای دریافت دادهها ایجاد میکنیم
public class FeedController : ApiController { // GET api/<controller> public IEnumerable<Feed> Get() { return SiteManager.Feeds; } } public class ItemsController : ApiController { // GET api/<controller>/5 public IEnumerable<Item> Get(string id) { return SiteManager.GetNews(id); } }
در View پیشفرض که Index از کنترلر Home است، یک Html ساده برای
فرم صفحه اضافه میکنیم
<div> <div> <h2>Feeds</h2> <ul id="Feeds"> </ul> </div> <div> <h2>Items</h2> <p id="FeedItems"> </p> </div> </div>
در المنت Feeds لیست فیدها را قرار میدهیم و در FeedItems آیتمهای مربوط به هر فید. حال به سراغ کدهای سمت کلاینت میرویم و به جای جاوا اسکریپت از Saltarelle استفاده میکنیم.
کلاس Program را از پروژه Client باز میکنیم و متد Main را به شکل زیر تغییر میدهیم:
static void Main() { jQuery.OnDocumentReady(() => { FillFeeds(); }); }
بعد از کامپایل شدن، کد #C شارپ بالا به صورت زیر در میآید:
$SaltarelleSample_Client_$Program.$main = function() { $(function() { $SaltarelleSample_Client_$Program.$fillFeeds(); }); }; $SaltarelleSample_Client_$Program.$main();
و این همان متد معروف jQuery است که Saltarelle.jQuery برایمان ایجاد کرده است.
متد FillFeeds را به شکل زیر پیاده سازی میکنیم
private static void FillFeeds() { jQuery.Ajax(new jQueryAjaxOptions() { Url = "/api/feed", Type = "GET", Success = (d,t,r) => { // Fill var ul = jQuery.Select("#Feeds"); jQuery.Each((List<Feed>)d, (idx,i) => { var li = jQuery.Select("<li>").Text(i.Title).CSS("cursor", "pointer"); li.Click(eve => { FillData(i.FeedId); }); ul.Append(li); }); } }); }
آبجکت jQuery، متدی به نام Ajax دارد که یک شی از کلاس jQueryAjaxOptions را به عنوان پارامتر میپذیرد. این کلاس کلیه خصوصیات متد Ajax در jQuery را پیاده سازی میکند. نکته شیرین آن توانایی نوشتن lambda برای Delegate هاست.
خاصیت Success یک Delegate است که 3 پارامتر ورودی را میپذیرد.
public delegate void AjaxRequestCallback(object data, string textStatus, jQueryXmlHttpRequest request);
data همان مقداریست که api باز میگرداند که یک لیست از Feed هاست. برای زیبایی کار، من یک کلاس Feed در پروژه Client اضافه میکنم که خصوصیاتی مشترک با کلاس اصلی سمت سرور دارد و مقدار برگشی Ajax را به آن تبدیل میکنم.
کلاس Feed و Item
[PreserveMemberCase()] public class Feed { //[ScriptName("FeedId")] public string FeedId; //[ScriptName("Title")] public string Title; //[ScriptName("Address")] public string Address; } [PreserveMemberCase()] public class Item { // [ScriptName("Title")] public string Title; // [ScriptName("Link")] public string Link; // [ScriptName("Description")] public string Description; }
jQuery.Each((List<Feed>)d, (idx,i) => { var li = jQuery.Select("<li>").Text(i.Title).CSS("cursor", "pointer"); li.Click(eve => { FillData(i.FeedId); }); ul.Append(li); });
به ازای هر آیتمی که در شیء بازگشتی وجود دارد، با استفاد از متد each در jQuery یک li ایجاد میکنیم. همان طور که میبینید کلیه خواص، به شکل Fluent قابل اضافه شدن میباشد. سپس برای li یک رویداد کلیک که در صورت وقوع، متد FillData را با شناسه فید کلیک شده فراخوانی میکند و در آخر li را به المنت ul اضافه میکنیم.
برای هر کلیک هم مانند مثال بالا api را با شناسهی فید مربوطه فراخوانی کرده و به ازای هر آیتم، یک سطر ایجاد میکنیم.
private static void FillData(string p) { jQuery.Ajax(new jQueryAjaxOptions() { Url = "/api/items/" + p, Type = "GET", Success = (d, t, r) => { var content = jQuery.Select("#FeedItems"); content.Html(""); foreach (var item in (List<Item>)d) { var row = jQuery.Select("<div>").AddClass("row").CSS("direction", "rtl"); var link = jQuery.Select("<a>").Attribute("href", item.Link).Text(item.Title); row.Append(link); content.Append(row); } } }); }
در این مثال ما از Saltarelle.jQuery برای استفاده از jQuery.js استفاده نمودیم. libraryهای متعددی برای Saltarelle از قبیل linq,angular,knockout,jQueryUI,nodeJs ایجاد شده و همچنین قابلیتهای زیادی برای نوشتن imported libraryهای سفارشی نیز وجود دارد.
مطمئنا استفاده از چنین کامپایلرهایی راه حلی سریع برای رهایی از مشکلات متعدد کد نویسی با جاوا اسکریپت در نرم افزارهای بزرگ مقیاس است. اما مقایسه آنها با ابزارهایی از قبیل typescript احتیاج به زمان و تجربه کافی در این زمینه دارد.
تگ a در گزارش
1- چه جوری یه کلاس css به عناصر htmlی پاس بدم؟ آخه کلاسbb اینجا نشناخت:
2- چه جوری BackgroungImage بدم به صفحه م؟
3-چه جوری رنگی که تو کلاس BaseColor نیست بهش بدم؟ این نشناخت.
راهنمای آموزشی رایگان entity framework
برای لایه بندی با هر ORM ایی که کار میکنید (فرقی نمیکند که چه نامی دارد)، باید از الگوی Repository استفاده کنید (یک مطلب در این مورد در سایت هست). این مورد چند مزیت دارد:
- کد شما به یک ORM خاص وابسته نمیشود.
- چون از اینترفیس برای تعریف Repository استفاده میشود راحت میشود برای آن Mock نوشت و راحت Unit testing را روی آن پیاده سازی کرد؛ با توجه به اینکه در Unit test نباید از مرزهای برنامه خارج شد و اگر خارج شدید این نوع آزمایشات Integration test نام دارند و نه Unit test . با Mocking یک repository میشود دیتابیسی را در حافظه تشکیل داد و تست کرد.
- در این حالت DAL همان ORM شما است. Repository همان BLL خواهد بود و برای جدا سازی کدها از لایه نمایشی از یکی از الگوهای MVVM یا MVC یا MVP استفاده کنید.
برای به روز رسانی هم در روش database first بهتر است هر آنچه که در فایل edmx شما است حذف کنید و بعد مجددا ایجاد کنید. به این صورت مشکلات به روز رسانی مدل را اصلا نخواهید داشت.
در حالتهای دیگر هم امکان تهیه اسکریپت پیش بینی شده. شما میتونید بر اساس اسکریپت تولیدی بانک اطلاعاتی را به روز کنید.
MVC Scaffolding #2
دو نوع پارامتر حین کار با MVC Scaffolding مهیا هستند:
الف) سوئیچها
مانند پارامترهای boolean عمل کرده و شامل موارد ذیل میباشند. تمام این پارامترها به صورت پیش فرض دارای مقدار false بوده و ذکر هرکدام در دستور نهایی سبب true شدن مقدار آنها میگردد:
Repository: برای تولید کدها بر اساس الگوی مخزن
Force: برای بازنویسی فایلهای موجود.
ReferenceScriptLibraries: ارجاعاتی را به اسکریپتهای موجود در پوشه Scripts، اضافه میکند.
NoChildItems: در این حالت فقط کلاس کنترلر تولید میشود و از سایر ملحقات مانند تولید Viewها، DbContext و غیره صرفنظر خواهد شد.
ب) رشتهها
این نوع پارامترها، رشتهای را به عنوان ورودی خود دریافت میکنند و شامل موارد ذیل هستند:
ControllerName: جهت مشخص سازی نام کنترلر مورد نظر
ModelType: برای ذکر صریح کلاس مورد استفاده در تشکیل کنترلر بکار میرود. اگر ذکر نشود، از نام کنترلر حدس زده خواهد شد.
DbContext: نام کلاس DbContext تولیدی را مشخص میکند. اگر ذکر نشود از نامی مانند ProjectNameContex استفاده خواهد کرد.
Project: پیش فرض آن پروژه جاری است یا اینکه میتوان پروژه دیگری را برای قرار دادن فایلهای تولیدی مشخص کرد. (برای مثال هربار یک سری کد مقدماتی را در یک پروژه جانبی تولید کرد و سپس موارد مورد نیاز را از آن به پروژه اصلی افزود)
CodeLanguage: میتواند cs یا vb باشد. پیش فرض آن زبان جاری پروژه است.
Area: اگر میخواهید کدهای تولیدی در یک ASP.NET MVC area مشخص قرار گیرند، نام Area مشخصی را در اینجا ذکر کنید.
Layout: در حالت پیش فرض از فایل layout اصلی استفاده خواهد شد. اما اگر نیاز است از layout دیگری استفاده شود، مسیر نسبی کامل آنرا در اینجا قید نمائید.
یک نکته:
نیازی به حفظ کردن هیچکدام از موارد فوق نیست. برای مثال در خط فرمان پاورشل، دستور Scaffold را نوشته و پس از یک فاصله، دکمه Tab را فشار دهید. لیست پارامترهای قابل اجرای در این حالت ظاهر خواهند شد. اگر در اینجا برای نمونه Controller انتخاب شود، مجددا با ورود یک فاصله و خط تیره و سپس فشردن دکمه Tab، لیست پارامترهای مجاز و همراه با سوئیچ کنترلر ظاهر میگردند.
MVC Scaffolding و مدیریت روابط بین کلاسها
مثال قسمت قبلی بسیار ساده و شامل یک کلاس بود. اگر آنرا کمی پیچیدهتر کرده و برای مثال روابط one-to-many و many-to-many را اضافه کنیم چطور؟
using System; using System.Collections.Generic; using System.ComponentModel; using System.ComponentModel.DataAnnotations; using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema; namespace MvcApplication1.Models { public class Task { public int Id { set; get; } [Required] public string Name { set; get; } [DisplayName("Due Date")] public DateTime? DueDate { set; get; } [ForeignKey("StatusId")] public virtual Status Status { set; get; } // one-to-many public int StatusId { set; get; } [StringLength(450)] public string Description { set; get; } public virtual ICollection<Tag> Tags { set; get; } // many-to-many } public class Tag { public int Id { set; get; } [Required] public string Name { set; get; } public virtual ICollection<Task> Tasks { set; get; } // many-to-many } public class Status { public int Id { set; get; } [Required] public string Name { set; get; } } }
در ادامه دستور تولید کنترلرهای Task، Tag و Status ساخته شده با الگوی مخزن را در خط فرمان پاورشل ویژوال استودیو صادر میکنیم:
PM> Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force PM> Scaffold Controller -ModelType Tag -ControllerName TagsController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force PM> Scaffold Controller -ModelType Status -ControllerName StatusController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
چند نکته:
- با توجه به اینکه مدلها تغییر کردهاند، نیاز است بانک اطلاعاتی متناظر نیز به روز گردد. مطالب مرتبط با آنرا در مباحث Migrations میتوانید مطالعه نمائید.
- View تولیدی رابطه many-to-many را پشتیبانی نمیکند. این مورد را باید دستی اضافه و طراحی کنید: (^ و ^)
- رابطه one-to-many به خوبی با View متناظری دارای یک drop down list تولید خواهد شد. در اینجا لیست تولیدی به صورت خودکار با مقادیر خاصیت Name کلاس Status پر میشود. اگر این نام دقیقا Name نباشد نیاز است توسط ویژگی به نام DisplayColumn که بر روی نام کلاس قرار میگیرد، مشخص کنید از کدام خاصیت باید استفاده شود.
@Html.DropDownListFor(model => model.StatusId, ((IEnumerable<Status>)ViewBag.PossibleStatus).Select(option => new SelectListItem { Text = (option == null ? "None" : option.Name), Value = option.Id.ToString(), Selected = (Model != null) && (option.Id == Model.StatusId) }), "Choose...") @Html.ValidationMessageFor(model => model.StatusId)
تولید آزمونهای واحد به کمک MVC Scaffolding
MVC Scaffolding امکان تولید خودکار کلاسها و متدهای آزمون واحد را نیز دارد. برای این منظور دستور زیر را در خط فرمان پاورشل وارد نمائید:
PM> Scaffold MvcScaffolding.ActionWithUnitTest -Controller TasksController -Action ArchiveTask -ViewModel Task
نکته مهم آن، عدم حذف یا بازنویسی کامل کنترلر یاد شده است. کاری هم که در تولید متد آزمون واحد متناظر انجام میشود، تولید بدنه متد آزمون واحد به همراه تولید کدهای اولیه الگوی Arrange/Act/Assert است. پر کردن جزئیات بیشتر آن با برنامه نویس است.
و یا به صورت خلاصهتر:
PM> Scaffold UnitTest Tasks Delete
کار مقدماتی با MVC Scaffolding و امکانات مهیای در آن همینجا به پایان میرسد. در قسمتهای بعد به سفارشی سازی این مجموعه خواهیم پرداخت.