مطالب
پَرباد - آموزش پیاده‌سازی پرداخت آنلاین در دات نت - تنظیمات
در قسمت قبل یاد گرفتیم چگونه عملیات پرداخت را انجام دهیم. در این قسمت قصد داریم با تنظیمات پَرباد آشنا شویم.

این تنظیمات در حالت کلی شامل موارد زیر است:

  • درگاه‌ها (اجباری)
  • HttpContext (اجباری)
  • پایگاه داده (اجباری)
  • پیام‌ها (اختیاری)

روش‌های تنظیم:
  • وارد کردن تنظیمات به صورت ثابت (استاتیک)
  • تنظیم به صورت داینامیک (برای مثال استفاده از یک منبع، مانند پایگاه داده وب سایت شما)
  • تنظیم توسط اینترفیس مایکروسافت IConfiguration

اما قبل از رجوع مستقیم به تنظیمات، بهتر است با نحوه کارکرد آنها آشنا شوید.
پَرباد برای ایجاد و مدیریت تنظیمات و سرویس‌های خود، به صورت توکار از تزریق وابستگی‌ها استفاده می‌کند. بنابراین تنظیم کردن آن به دو حالت امکان پذیر است:

برای روش اول، تنظیمات در حالت کلی به صورت زیر است:
(نمونه مثال در یک اپلیکیشن ASP.NET CORE)
using Parbad.Builder;

public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();

    services.AddParbad()
         // .configurations
         // .configurations
         // .configurations
}
همانطور که می‌بینید، با استفاده از سرویس موجود در اپلیکیشن، به راحتی می‌توانید تنظیمات مورد نیاز را انجام دهید.

و برای روش دوم، تنظیمات در حالت کلی به صورت زیر است:
(نمونه مثال در یک اپلیکیشن ASP.NET MVC)
using Parbad.Builder;

public class Startup
{
    public void Configuration(IAppBuilder app)
    {
        ParbadBuilder.CreateDefaultBuilder()
                  // .configurations
                  // .configurations
                  // .configurations
    }
}


اکنون، با توجه به اینکه با روش‌های مختلف تنظیمات آشنا شدید، برای ادامه توضیحات و مثال‌ها (صرفا جهت نوشتن راحت‌تر این مطلب) از همان روش اول استفاده می‌کنیم.

تنظیمات درگاه‌ها

طبیعتا شما برای انجام یک پرداخت در درگاه بانک ملت (برای مثال) نیاز به اطلاعاتی مانند نام کاربری و رمز عبور حساب بانکی خود را دارید.
به همین دلیل قبل از انجام هر گونه عملیات پرداخت، ابتدا باید تنظیمات درگاه‌های مورد استفاده خود را انجام دهید.  

روش اول: وارد کردن اطلاعات ثابت

نمونه کد‌های تنظیم درگاه بانک ملت:
services.AddParbad()
        .ConfigureGateways(gateways =>
        {
            gateways
                .AddMellat()
                .WithOptions(options =>
                {
                     options.TerminalId = 123;
                     options.UserName = "MyId";
                     options.UserPassword = "MyPassword";
                });
        });
نکته: تنظیم سایر درگاه‌ها نیز کاملا مشابه فرمت کد‌های بالا است. 

روش دوم: تنظیم به صورت داینامیک

برای تنظیم به صورت داینامیک، کلاسی را تعریف کنید که اینترفیس IParbadOptionsProvider را پیاده‌سازی می‌کند. مقدار T در این اینترفیس، معادل کلاس مورد نظر جهت تنظیم است.
مثال: تنظیم درگاه ملت توسط یک منبع:
ما قصد داریم اطلاعات مربوط به درگاه بانک ملت را از پایگاه داده فروشگاه خود دریافت کنیم. بنابراین یک منبع را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
public class MellatOptionsProvider : IParbadOptionsProvider<MellatGatewayOptions>
{
    private readonly IMySettingsService _settingsService;

    public MellatOptionsProvider(IMySettingsService settingsService)
    {
        _settingsService = settingsService;
    }

    public void Provide(MellatGatewayOptions options)
    {
        var settings = _settingsService.GetSettings();

        options.TerminalId = settings.TerminalId;
        options.UserName = settings.UserName;
        options.UserPassword = settings.UserPassword;
    }
}
کد بالا اطلاعات مربوط به درگاه بانک ملت را از پایگاه داده (وب سایت شما) دریافت کرده و سپس در متد Provide، آنها را نسبت می‌دهد.
نکته: همانطور که در مثال بالا می‌بینید، در تعریف یک منبع، شما همچنین قادر به تزریق وابستگی‌ها نیز هستید (در صورت نیاز). بدیهی است که در اینجا، اینترفیس IMySettingsService توسط تزریق وابستگی اپلیکیشن شما باید ثبت شده باشد، در غیر اینصورت پَرباد قادر به ساخت منبع شما نخواهد بود.
در نهایت منبع را به پَرباد معرفی می‌کنیم:
services.AddParbad()
        .ConfigureGateways(gateways =>
        {
            gateways
                .AddMellat()
                .WithOptionsProvider<MellatOptionsProvider>(ServiceLifetime.Transient);
        });
نکته: ServiceLifetime در اینجا تعیین کننده طول عمر منبع ما است.
نمونه مثال کامل را در اینجا می‌توانید پیدا کنید.

روش سوم: تنظیم توسط IConfiguration

اگر با اپلیکیشن‌های ASP.NET CORE آشنایی داشته باشید، پس قطعا IConfiguration را نیز می‌شناسید. این اینترفیس به شما کمک می‌کند تنظیمات مورد نیاز در یک اپلیکیشن را از منابع مختلفی (مانند فایل‌های JSON ) دریافت و استفاده کنید.
کد زیر نمونه تنظیم درگاه بانک ملت، با استفاده از IConfiguration و یک فایل JSON است.
services.AddParbad()
        .ConfigureGateways(gateways =>
        {
            gateways
                .AddMellat()
                .WithConfiguration(IConfiguration.GetSection("Mellat");
        });

و محتوای فایل JSON:
"Mellat": {
    "TerminalId": 123,
    "UserName": "MyUsername",
    "UserPassword": "MyPassword"
}



تنظیمات HttpContext

پَرباد برای تبادل اطلاعات با درگاه‌های بانکی، نیاز به یک HttpContext دارد.

ASP.NET WebForms, ASP.NET MVC
ParbadBuilder.CreateDefaultBuilder()
             .ConfigureHttpContext(builder => builder.UseOwinFromCurrentHttpContext());


در کد بالا، پَرباد HttpContext مورد نیاز خود را توسط Owin تامین می‌کند. متد UseOwin همچنین شامل گزینه‌های دیگری جهت تنظیمات بیشتر نیز می‌باشد.

ASP.NET CORE
services.AddParbad()
        .ConfigureHttpContext(builder => builder.UseDefaultAspNetCore());
در کد بالا، پَرباد از اینترفیس پیش فرض IHttpContextAccessor در اپلیکیشن ASP.NET CORE استفاده می‌کند.

نکته: اگر این اینترفیس قبلا توسط شما و یا اپلیکیشن شما ثبت شده باشد، پَرباد از آن استفاده خواهد کرد؛ در غیر اینصورت، کلاس پیش فرض HttpContextAccessor را به صورت خودکار جهت استفاده ثبت می‌کند.

تنظیمات پایگاه داده

پایگاه داده استفاده شده در پَرباد سیستم مشهور و شناخته شده‌ی EntityFrameworkCore است. این بدان معناست که شما می‌توانید پایگاه داده مورد نیاز پَرباد را توسط منابع بسیار مختلفی از جمله SQL Server, MySql, Oracle, SQLite و غیره تامین کنید.
SQL Server و InMemory به صورت پیش فرض با پکیج پَرباد در اپلیکیشن شما نصب خواهند شد. اما اگر نیاز به پایگاه داده‌ی دیگری دارید، می‌توانید آن را از بین تامین کننده‌های مختلف انتخاب، نصب و استفاده کنید.
نکته: پایگاه داده، برای مصرف و عملکرد داخلی پَرباد است و نه مصرف خارجی در اپلیکیشن شما. در واقع شما نیازی به داشتن اطلاعات درونی پایگاه داده پَرباد ندارید و موارد مهمی مانند کد رهگیری، شماره تراکنش بانکی، مبلغ، نام بانک و غیره را پس از هر عمل پرداخت می‌توانید توسط پَرباد دریافت کنید و در پایگاه داده خود برای فاکتور مورد نظر ذخیره کنید.

نمونه کد‌های تنظیم را در زیر می‌توانید مشاهده کنید:
SQL Server
services.AddParbad()
        .ConfigureStorage(builder => builder.UseParbadSqlServer("ConnectionString"));
نکته: همانطور که می‌دانید، متد اصلی دیگری به نام UseSqlServer وجود دارد. تفاوت آن با متد استفاده شده‌ی در کد بالا این است که UseParbadSqlServer ، به صورت خودکار Migration‌های مرتبط با پروژه پَرباد را نیز اعمال می‌کند. هر چند که این عمل توسط خود شما نیز امکان پذیر است.
In-Memory Database
services.AddParbad()
        .ConfigureStorage(builder => builder.UseInMemoryDatabase("MyMemoryName"));
نکته: اگر به هر دلیلی، سرور و یا وب سایت شما، ری‌استارت شود، اطلاعات موجود در این پایگاه داده ( In-Memory Database ) نیز از بین خواهند رفت. به عبارت دیگر، این پایگاه داده پایدار نیست و صرفا جهت اهداف تست از آن استفاده می‌شود.

تنظیمات پیام‌ها (اختیاری)

منظور از پیام‌ها، پیام‌های متنی‌ای است که پس از انجام عملیات‌های مختلف به شما بازگشت داده می‌شوند؛ برای مثال: پرداخت با موفقیت انجام شد.
شما می‌توانید این پیام‌ها را به شکل زیر تنظیم کنید:
services.AddParbad()
        .ConfigureMessages(options => 
        {
                options.PaymentSucceed = "Payment was successful.";
                options.PaymentFailed = "Payment was not successful.";
                // other messages...
        });

بدیهی است که شما می‌توانید این تنظیمات را نادیده گرفته و خودتان مسئولیت نمایش پیام به کاربران را به عهده بگیرید.
نکته: شما همچنین می‌توانید از اینترفیس IConfiguration که بالاتر توضیح داده شد نیز برای تنظیم پیام‌ها استفاده کنید.

نمونه پروژه‌ها:
مقاله‌های مرتبط:
مطالب
تعیین اعتبار یک GUID در دات نت

GUID یا Globally unique identifier یک عدد صحیح 128 بیتی است (بنابراین 2 به توان 128 حالت را می‌توان برای آن درنظر گرفت). از لحاظ آماری تولید دو GUID یکسان تقریبا صفر می‌باشد. به همین جهت از آن با اطمینان می‌توان به عنوان یک شناسه منحصربفرد استفاده کرد. برای مثال اگر به لینک‌های دانلود فایل‌ها از سایت مایکروسافت دقت کنید، این نوع GUID ها را به وفور می‌توانید ملاحظه نمائید. یا زمانیکه قرار است فایلی را که بر روی سرور آپلود شده، ذخیره نمائیم، می‌توان نام آن‌را یک GUID درنظر گرفت بدون اینکه نگران باشیم آیا فایل آپلود شده بر روی یکی از فایل‌های موجود overwrite می‌شود یا خیر. یا مثلا استفاده از آن در سناریوی بازیابی کلمه عبور در یک سایت. هنگامیکه کاربری درخواست بازیابی کلمه عبور فراموش شده خود را داد، یک GUID برای آن تولید کرده و به او ایمیل می‌زنیم و در آخر آن‌را در کوئری استرینگی دریافت کرده و با مقدار موجود در دیتابیس مقایسه می‌کنیم. مطمئن هستیم که این عبارت قابل حدس زدن نیست و همچنین یکتا است.

برای تولید GUID ها در دات نت می‌توان مانند مثال زیر عمل کرد و خروجی‌های دلخواهی را با فرمت‌های مختلفی دریافت کرد:

System.Guid.NewGuid().ToString() = 81276701-9dd7-42e9-b128-81c762a172ff
System.Guid.NewGuid().ToString("N") = 489ecfc61ee7403988efe8546806c6a2
System.Guid.NewGuid().ToString("D") = 119201d9-84d9-4126-b93f-be6576eedbfd
System.Guid.NewGuid().ToString("B") = {fd508d4b-cbaf-4f1c-894c-810169b1d20c}
System.Guid.NewGuid().ToString("P") = (eee1fe00-7e63-4632-a290-516bfc457f42)

تمام این‌ها خیلی هم خوب! اما همان سناریوی مشخص ساختن یک فایل با GUID و یا بازیابی کلمه عبور فراموش شده را درنظر بگیرید. یکی از اصول امنیتی مهم، تعیین اعتبار ورودی کاربر است. چگونه باید یک GUID را به صورت مؤثری تعیین اعتبار کرد و مطمئن شد که کاربر از این راه قصد تزریق اس کیوال را ندارد؟
دو روش برای انجام اینکار وجود دارد
الف) عبارت دریافت شده را به new Guid پاس کنیم. اگر ورودی غیرمعتبر باشد، یک exception تولید خواهد شد.
ب) استفاده از regular expressions جهت بررسی الگوی عبارت وارد شده

پیاده سازی این دو را در کلاس زیر می‌توان ملاحظه نمود:
using System;
using System.Text.RegularExpressions;

namespace sample
{
/// <summary>
/// بررسی اعتبار یک گوئید
/// </summary>
public static class CValidGUID
{
/// <summary>
/// بررسی تعیین اعتبار ورودی
/// </summary>
/// <param name="guidString">ورودی</param>
/// <returns></returns>
public static bool IsGuid(this string guidString)
{
if (string.IsNullOrEmpty(guidString)) return false;

bool bResult;
try
{
Guid g = new Guid(guidString);
bResult = true;
}
catch
{
bResult = false;
}

return bResult;
}

/// <summary>
/// بررسی تعیین اعتبار ورودی
/// </summary>
/// <param name="input">ورودی</param>
/// <returns></returns>
public static bool IsValidGUID(this string input)
{
return !string.IsNullOrEmpty(input) &&
new Regex(@"^(\{{0,1}([0-9a-fA-F]){8}-([0-9a-fA-F]){4}-([0-9a-fA-F]){4}-([0-9a-fA-F]){4}-([0-9a-fA-F]){12}\}{0,1})$").IsMatch(input);
}
}

}

سؤال: آیا متدهای فوق ( extension methods ) درست کار می‌کنند و واقعا نیاز ما را برآورده خواهند ساخت؟ به همین منظور، آزمایش واحد آن‌ها را نیز تهیه خواهیم کرد:

using NUnit.Framework;
using sample;

namespace TestLibrary
{
[TestFixture]
public class TestCValidGUID
{

/*******************************************************************************/
[Test]
public void TestIsGuid1()
{
Assert.IsTrue("81276701-9dd7-42e9-b128-81c762a172ff".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid2()
{
Assert.IsTrue("489ecfc61ee7403988efe8546806c6a2".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid3()
{
Assert.IsTrue("{fd508d4b-cbaf-4f1c-894c-810169b1d20c}".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid4()
{
Assert.IsTrue("(eee1fe00-7e63-4632-a290-516bfc457f42)".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid5()
{
Assert.IsFalse("81276701;9dd7;42e9-b128-81c762a172ff".IsGuid());
}


/*******************************************************************************/
[Test]
public void TestIsValidGUID1()
{
Assert.IsTrue("81276701-9dd7-42e9-b128-81c762a172ff".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID2()
{
Assert.IsTrue("489ecfc61ee7403988efe8546806c6a2".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID3()
{
Assert.IsTrue("{fd508d4b-cbaf-4f1c-894c-810169b1d20c}".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID4()
{
Assert.IsTrue("(eee1fe00-7e63-4632-a290-516bfc457f42)".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID5()
{
Assert.IsFalse("81276701;9dd7;42e9-b128-81c762a172ff".IsValidGUID());
}
}

}

نتیجه این آزمایش به صورت زیر است:



همانطور که ملاحظه می‌کنید حالت دوم یعنی استفاده از عبارات باقاعده دو حالت را نمی‌تواند بررسی کند (مطابق الگوی بکار گرفته شده که البته قابل اصلاح است)، اما روش معمولی استفاده از new Guid ، تمام فرمت‌های تولید شده توسط دات نت را پوشش می‌دهد.


مطالب
ایجاد سرویس چندلایه‎ی WCF با Entity Framework در قالب پروژه - 8
در Solution Explorer روی نام راه حل - MyNews - راست کلیک کنید و Add-> New Project را انتخاب کنید. سپس یک پروژه از نوع Windows Forms Application انتخاب کنید و نام آن‌را MyNewsWinApp  بگذارید. یا کلیدهای ترکیبی Shift + Alt + D پنجره‌ی Data Sources را نمایان کنید. برابر با شکل روی ابزار Add New Data Source کلیک کنید:  

 
از پنجره‌ی باز شده روی گزینه‌ی Service کلیک کنید: 

روی گزینه‌ی Next کلیک کنید و در پنجره‌ای که باز می‌شود در قسمت Address نشانی وب‌سایتی که در بخش پیشین تولید کردیم و ممکن است شما در IIS افزوده باشید؛ قرار دهید و  روی دکمه‌ی GO بفشارید تا سرویس در کادر پایین افزوده شود. سپس در قسمت Namespace نامی مناسب برای فراخوانی سرویس وارد کنید آن‌گاه دکمه‌ی OK را بفشارید.

از پنجره‌ی بازشده روی دکمه‌ی Finish کلیک کنید. پس از مکثی کوتاه سرویس به همراه دو موجودیت آن درون Data Sources دیده خواهد شد. از آن‌طرف در Solution Explorer نیز در پوشه‌ی Service References سرویس تعریف‌شده ارجاع داده خواهد گرفت. 

از Data Sources روی tblNews کلیک کنید سپس آن‌را کشیده و به روی فرم رها کنید. خواهید دید که یک DataGridView شامل همه‌ی ویژگی‌های موجودیت tblNews و یک Binding Navigator که با موجودیت tblNews در پیوند است و یک منبع داده به نام tblNewsBindingSource به صورت خودکار در فرم افزوده خواهد شد.

چیدمان فرم، رنگ‌ها، اندازه‌ها و فونت را آن‌گونه که می‌پسندید تنظیم کنید. سپس ستون‌هایی که به آن‌ها نیازی ندارید حذف یا پنهان کرده و عنوان ستون‌های مانده را ویرایش کنید. کلیدهای افزودن، حذف و ذخیره را روی Navigator ایجاد کنید و بقیه‌ی کلیدها را اگر به آن نیازی ندارید حذف کنید. البته می‌توانید بنا به سلیقه‌ی کاری‌تان یک Panel برای این‌کار اختصاص دهید. در این‌جا یک فرم ساده در نظر گرفته شده است:

اکنون نوبت به کدنویسی است. سورس فرم را بازکنید و نخست سرویس را به این صورت در جای مناسب تعریف کنید:

MyNewsService.MyNewsServiceClient MyNews = new MyNewsService.MyNewsServiceClient();

یک تابع کوچک برای تبدیل تاریخ میلادی به شمسی بنویسید سپس رویداد Load فرم را به این صورت بنویسید:

        string MiladiToShamsi(DateTime MyDate)
        {
            System.Globalization.PersianCalendar pers = new System.Globalization.PersianCalendar();
            return string.Format("{0}/{1}/{2}", pers.GetYear(MyDate), pers.GetMonth(MyDate).ToString("D2"), pers.GetDayOfMonth(MyDate).ToString("D2"));
        }

        private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            tblNewsBindingSource.DataSource = MyNews.GetAllNews().Select(p => new {p.tblNewsId, p.tblCategory.CatName, p.Title, p.Description, RegDate= MiladiToShamsi( p.RegDate) });
        }  

پیش از اجرای پروژه از Solution Explorer روی نام راه حل راست‌کلیک کنید و گزینه‌ی Properties را انتخاب کنید. در پنجره‌ی بازشده تنظیمات زیر را انجام دهید:

این کار باعث می‌شود که به طور هم‌زمان پروژه‌ی وب‌سایت و ویندوز اجرا شود. اکنون پروژه را اجرا کنید. اگر با پیغام خطا روبه‌رو شدید؛ تگ Connection String را از App.Config پروژه WCF Library به Web.Config پروژه وب‌سایت کپی کنید. در این صورت پروژه به راحتی اجرا خواهد شد.

در بخش پسین پیرامون افزودن، ویرایش و حذف و برخی توضیحات برای توسعه‌ی کار خواهم نوشت.

مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت دوم - شروع به مستند سازی یک API
پس از معرفی اجمالی OpenAPI و Swagger در قسمت قبل و همچنین ارائه‌ی یک برنامه‌ی نمونه که آن‌را به مرور تکمیل خواهیم کرد، در ادامه کتابخانه‌ی Swashbuckle را نصب کرده و شروع به مستند سازی API ارائه شده خواهیم کرد.


نصب Swashbuckle (سوواَش باکِل)

اگر عبارت Swashbuckle.AspNetCore را در سایت NuGet جستجو کنیم، چندین بسته‌ی مختلف مرتبط با آن‌را خواهیم یافت. ما در این بین، بیشتر به این بسته‌ها علاقمندیم:
- Swashbuckle.AspNetCore.Swagger: کار آن ارائه‌ی خروجی OpenAPI تولیدی بر اساس ASP.NET Core API برنامه‌ی ما، به صورت یک JSON Endpoint است.
- Swashbuckle.AspNetCore.SwaggerGen: کار آن ساخت Swagger document objects است؛ یا همان OpenAPI Specification.
عموما این دو بسته را با هم جهت ارائه‌ی OpenAPI Specification استفاده می‌کنند.
- Swashbuckle.AspNetCore.SwaggerUI: این بسته، نگارش جایگذاری شده‌ی (embedded) ابزار swagger-UI را به همراه دارد. کار آن، ارائه‌ی یک UI خودکار، بر اساس OpenAPI Specification است که از آن برای آزمایش API نیز می‌توان استفاده کرد.

یک نکته: اگر صرفا بسته‌ی Swashbuckle.AspNetCore را نصب کنیم، هر سه بسته‌ی فوق را با هم دریافت خواهیم کرد و اگر از Visual Studio برای نصب آن‌ها استفاده می‌کنید، انتخاب گزینه‌ی Include prerelease را فراموش نکنید؛ از این جهت که قصد داریم از نگارش 5 آن‌ها استفاده کنیم. چون این نگارش است که از OpenAPI 3x، پشتیبانی می‌کند. خلاصه‌ی این موارد، افزودن PackageReference زیر به فایل پروژه‌ی OpenAPISwaggerDoc.Web.csproj است و سپس اجرای دستور dotnet restore:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Swashbuckle.AspNetCore" Version="5.0.0-rc2" />
  </ItemGroup>
</Project>


تنظیم میان‌افزار Swashbuckle

پس از افزودن ارجاعی به Swashbuckle.AspNetCore، اکنون نوبت انجام تنظیمات میان‌افزارهای آن است. برای این منظور ابتدا به کلاس Startup و متد ConfigureServices آن مراجعه می‌کنیم:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
    // ...
            services.AddSwaggerGen(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerDoc(
                   name: "LibraryOpenAPISpecification",
                   info: new Microsoft.OpenApi.Models.OpenApiInfo()
                   {
                       Title = "Library API",
                       Version = "1",
                       Description = "Through this API you can access authors and their books.",
                       Contact = new Microsoft.OpenApi.Models.OpenApiContact()
                       {
                           Email = "name@site.com",
                           Name = "DNT",
                           Url = new Uri("https://www.dntips.ir")
                       },
                       License = new Microsoft.OpenApi.Models.OpenApiLicense()
                       {
                           Name = "MIT License",
                           Url = new Uri("https://opensource.org/licenses/MIT")
                       }
                   });
            });
        }
در اینجا نحوه‌ی تنظیمات ابتدایی سرویس‌های مرتبط با SwaggerGen را ملاحظه می‌کنید. ابتدا نیاز است یک SwaggerDoc به آن اضافه شود که یک name و info را دریافت می‌کند. این name، جزئی از آدرسی است که در نهایت، OpenAPI Specification تولیدی را می‌توان در آنجا یافت. پارامتر Info آن نیز به همراه یک سری مشخصات عمومی درج شده‌ی در مستندات OpenAPI است.

اکنون در متد Configure، میان‌افزار آن‌را خواهیم افزود:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
    // ...
            app.UseHttpsRedirection();

            app.UseSwagger();
    // ...
        }
بهتر است UseSwagger را پس از UseHttpsRedirection درج کرد تا هر نوع درخواست HTTP به آن، به صورت خودکار به HTTPS تبدیل و هدایت شود.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، می‌توان OpenAPI Specification تولیدی را در آدرس زیر یافت:
 https://localhost:5001/swagger/LibraryOpenAPISpecification/swagger.json


در این آدرس، LibraryOpenAPISpecification، همان نامی است که در قسمت setupAction.SwaggerDoc تنظیم کردیم.


نگاهی به OpenAPI Specification تولیدی

در ابتدای swagger.json تولیدی، همانطور که در تصویر فوق نیز مشخص است، همان مشخصات ذکر شده‌ی در قسمت info متد setupAction.SwaggerDoc، قابل مشاهده‌است. سپس لیست مسیرهای این API مشخص شده‌اند:


این‌ها مسیرهایی هستند که توسط دو کنترلر کتاب‌ها و نویسندگان برنامه‌ی Web API ما عمومی شده‌اند. در اینجا مقابل هر مسیر، تعداد آیتم‌های متناظری نیز ذکر شده‌اند. این موارد مرتبط هستند با HTTP methods پشتیبانی شده‌:


که هر کدام به همراه نام متدها و پارامترهای متناظر با آن‌ها نیز می‌شوند. به علاوه نوع responseهای پشتیبانی شده‌ی توسط این متدها نیز ذکر شده‌اند. هر کدام از خروجی‌ها نیز نوع مشخصی دارند که توسط قسمت components -> schemas تصاویر فوق، جزئیات دقیق آن‌ها بر اساس نوع مدل‌های متناظر، استخراج و ارائه شده‌اند.


مشکل: نوع Response تولیدی در OpenAPI Specification صحیح نیست


اگر به جزئیات مسیر /api/authors/{authorId} دقت کنیم، نوع response آن‌را صرفا 200 یا Ok ذکر کرده‌است؛ در حالیکه GetAuthor تعریف شده، حالت NotFound را نیز دارد:
[HttpGet("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> GetAuthor(Guid authorId)
{
    var authorFromRepo = await _authorsService.GetAuthorAsync(authorId);
    if (authorFromRepo == null)
    {
        return NotFound();
    }
    return Ok(_mapper.Map<Author>(authorFromRepo));
}
نمونه‌ی دیگر آن اکشن متد public async Task<ActionResult<Book>> CreateBook است که می‌تواند NotFound یا 404 و یا CreatedAtRoute را که معادل 201 است، بازگشت دهد و در اینجا فقط 200 را ذکر کرده‌است که اشتباه است. بنابراین برای نزدیک کردن این خروجی به اطلاعات واقعی اکشن متدها، نیاز است کار بیشتری انجام شود.


افزودن و راه اندازی Swagger UI

در ادامه می‌خواهیم یک رابط کاربری خودکار را بر اساس OpenAPI Specification تولیدی، ایجاد کنیم:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
    // ...

            app.UseHttpsRedirection();

            app.UseSwagger();
            app.UseSwaggerUI(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerEndpoint(
                    "/swagger/LibraryOpenAPISpecification/swagger.json",
                    "Library API");
            });

    // ...
        }
برای این منظور میان‌افزار SwaggerUI را پس از UseSwagger، در متد Configure کلاس Startup، تعریف می‌کنیم. در اینجا باید مشخص کنیم که OpenAPI Specification تولید شده، دقیقا در چه آدرسی قرار دارد که روش انجام آن‌را در متد setupAction.SwaggerEndpoint ملاحظه می‌کنید. پارامتر دوم آن یک نام اختیاری است.
پس از این تنظیم اگر آدرس https://localhost:5001/swagger/index.html را در مرورگر باز کنیم، چنین خروجی قابل مشاهده خواهد بود:


و اگر بر روی هر کدام کلیک کنیم، ریز جزئیات آن‌ها بر اساس OpenAPI Specification ای که بررسی کردیم، تولید شده‌است (از پارامترها تا نوع خروجی):


اکنون اگر بر روی دکمه‌ی try it out آن نیز کلیک کنید، در همینجا می‌توان این API را آزمایش کرد. برای مثال Controls Accept header را بر روی application/json قرار داده و سپس بر روی دکمه‌ی execute که پس از کلیک بر روی دکمه‌ی try it out ظاهر شده‌است، کلیک کنید تا بتوان خروجی Web API را مشاهده کرد.

در انتهای این صفحه، در قسمت schemas آن، مشخصات مدل‌های بازگشت داده شده‌ی توسط Web API نیز ذکر شده‌اند:



یک نکته: تغییر آدرس  https://localhost:5001/swagger/index.html به ریشه‌ی سایت

اگر علاقمند باشید تا زمانیکه برای اولین بار آدرس ریشه‌ی سایت را در مسیر https://localhost:5001 باز می‌کنید، Swagger UI نمایان شود، می‌توانید تنظیم RoutePrefix زیر را اضافه کنید:
app.UseSwaggerUI(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerEndpoint(
                    "/swagger/LibraryOpenAPISpecification/swagger.json",
                    "Library API");
                setupAction.RoutePrefix = "";
            });


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-02.zip

در قسمت بعد، به بهبود و غنی سازی جزئیات OpenAPI Specification تولیدی خواهیم پرداخت.
مطالب
تعریف رنگ در iTextSharp

در کتابخانه‌ی iTextSharp به جهت سازگاری با کتابخانه‌ی اصلی، رنگ‌ها را بر اساس کلاسی به نام BaseColor تعریف کرده‌اند؛ که ای‌کاش به جای این‌کار، همه را با کلاس Color فضای نام استاندارد System.Drawing جایگزین می‌کردند. همین مشکل با فونت هم هست. یک کلاس فونت در فضای نام iTextSharp.text وجود دارد به علاوه کلاس فونت تعریف شده در فضای نام استاندارد System.Drawing دات نت؛ که خیلی سریع می‌تواند به خطای کامپایل زیر ختم شود:

'Font' is an ambiguous reference between 'iTextSharp.text.Font' and 'System.Drawing.Font'	


و در نهایت مجبور خواهیم شد که به صورت صریح علام کنیم، iTextSharp.text.Font منظور ما است و نه آن یکی.
در کل اگر با کلاس Color فضای نام استاندارد System.Drawing بیشتر راحت هستید به صورت زیر هم می‌توان رنگ‌های متداول را مورد استفاده قرار داد:

تعریف رنگ‌ها بر اساس نام آن‌ها:

var color = new BaseColor(Color.LightGray);


تعریف رنگ‌ها بر اساس مقادیر Hex متداول در المان‌های HTML :

var color = new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#1C5E55"));


این نکته‌ای است که شاید خیلی‌ها از وجود آن بی‌اطلاع باشند. به صورت پیش فرض در کلاس استاندارد ColorTranslator، امکان دریافت رنگ‌های بکاررفته در المان‌های HTML به کمک متد ColorTranslator.FromHtml مهیا است.
البته اگر زمانی خواستید خودتان این متد را پیاده سازی کنید، نکته‌ی آن به صورت زیر است:

string htmlColor = "#1C5E55";

int x = Convert.ToInt32(htmlColor.Replace("#", "0x"), 16);
byte red   = (byte)((x & 0xff0000) >> 16);
byte green = (byte)((x & 0xff00) >> 8);
byte blue  = (byte)(x & 0xff);

سپس کلاس‌های Color و همچنین BaseColor امکان پذیرش این اجزای حاصل را دارند (به کمک متد Color.FromRgb و یا سازنده‌ی BaseColor).
علت ذکر ColorTranslator.FromHtml به این بر می‌گردد که ترکیبات رنگ جالبی را می‌توان از جداول HTML ایی موجود در سایت‌های مختلف ایده گرفت و یا حتی از قالب‌های پیش فرض GridView در ASP.NET مثلا.


اکنون برای ساخت جدولی مانند شکل فوق، به ازای هر سلولی که مشاهده می‌کنید باید یکبار BorderColor و BackgroundColor تنظیم شوند. رنگ متن هم از رنگ فونت دریافت می‌شود:

var pdfCell = new PdfPCell(new Phrase(Text, Font))

{
RunDirection = ...,
BorderColor = ...,
BackgroundColor = ...
};


مطالب
شروع کار با webpack - قسمت دوم
در مطلب قبلی بیشتر از لحاظ تئوریک با وب‌پک آشنا شدیم و در آخر نیز یک تک اسکریپت را با استفاده از آن باندل کرده و در صفحه‌ی index.html اضافه کردیم.

توجه :
در مطلب قبلی برای استفاده و نصب وبپک دو راه پیشنهاد شد؛ یکی نصب وبپک به صورت سراسری و دیگری به صورت محلی در محیط کاری فعلی پروژه. استفاده‌ی نگارنده به صورت محلی می‌باشد و برای فراخوانی وبپک از دستور npm run webpack استفاده خواهد شد. در صورتی که از وبپک به صورت سراسری (گلوبال ) استفاده می‌کنید، به جای این دستور فقط کافی است در خط فرمان دستور webpack را نوشته و آن را اجرا کنید.

اضافه کردن فایل تنظیمات وبپک

وبپک دارای تنظیمات و حالت‌های مختلفی برای تولید خروجی نهایی می‌باشد که می‌توان این تنظیمات را به صورت پارامترهای ورودی، در هنگام فراخوانی برای آن مشخص کرد. ولی برای ساده کردن و همچنین عدم الزام به تکرار برای تنظیمات مورد نیاز می‌توانیم یک فایل پیکربندی را ایجاد کنیم و موارد مورد نیاز را در آن تعریف کرده و تنها با فراخوانی نام webpack در خط فرمان، به صورت خودکار این تنظیمات خوانده شده و دستورات ما اجرا شوند. TaskRunner‌های گالپ و گرانت نیز دارای یک فایل پیکربندی، برای مشخص کردن تنظیمات مورد نیاز کاربر می‌باشند.

ساخت فایل پیکربندی وبپک

در محیط کاری پروژه یک فایل جدید را با نام webpack.config.js ایجاد می‌کنیم، تا پیکر بندی مورد نظرمان را برای وبپک در آن مشخص کنیم (نام این فایل قراردادی است و امکان مشخص کردن فایلی با نام دیگر نیز وجود دارد که در آینده با آن برخورد خواهیم کرد).
این فایل به صورت یک ماژول در فرمت commonjs می‌باشد (در صورتی که با ماژول‌های مختلف آشنا نیستید، مطالعه‌ی این مقاله پیشنهاد می‌شود ماژول‌ها در es6).
پس از ایجاد فایل پیکربندی در محیط کاری پروژه، محتوای زیر را به آن اضافه خواهیم کرد. این حالت را می‌توان ساده‌ترین پیکربندی وبپک دانست و با دستور webpack ./main.js bundle.js که در پایان مطلب قبلی در خط فرمان اجرا کردیم، تفاوتی ندارد.
// webpack.config.js file
module.exports = {
    entry:'./main.js'
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
}
پروپرتی entry مشخص کننده‌ی فایل ورودی است که قصد پردازش آن را داریم و پروپرتی output نیز خود یک آبجکت می‌باشد که در ساده‌ترین حالت، احتیاج به تعریف یک پروپرتی با نام filename را در آن داریم که مشخص کننده‌ی نام فایل باندل شونده توسط وبپک می‌باشد.
حال با اجرای دستور npm run webpack، وبپک به صورت خودکار محتوای فایل پیکربندی را خوانده و تنظیمات تعریف شده را در فایل باندل نهایی ترتیب اثر می‌دهد.

حالت نظاره گر یا watch mode

اضافه کردن فایل پیکربندی می‌تواند مفید باشد و ما را از الزام به تکرار برای مشخص کردن پارامترهای مورد نیاز در هر بار اجرای وبپک بی‌نیاز می‌کند. ولی فرض کنید در حال توسعه‌ی پروژه‌ای هستید و مدام در حال تغییر فایل‌های پروژه می‌باشید. فایلی اضافه، حذف و یا دچار تغییر می‌شود و برای هر بار انجام شدن پروسه‌ی باندلینگ باید وبپک را فراخوانی کنیم. برای جلوگیری از این پروسه‌ی تکراری، وبپک دارای حالت نظاره‌گر یا watch mode می‌باشد. معنای این حالت این است که وبپک تغییرات محیط کاری شما را در نظر می‌گیرد و با انجام هر تغییری، دوباره باندل مربوطه را از نو می‌سازد.
برای وارد شدن به این حالت یک راه کار این می‌باشد که در هنگام فراخوانی وبپک در خط فرمان، پرچم زیر را به آن اضافه کنیم:
//for when webpack is installed globally 
webpack --watch
//for when webpack is installed locally in project 
npm run webpack -- --watch
(در فراخوانی بالا دو حالت نصب سراسری و محلی وبپک در نظر گرفته شده‌است. حالت اول نکته‌ای را ندارد. ولی در حالت دوم برای اینکه پارامترهای خط فرمان توسط npm به دست وبپک برسد، احتیاج به اضافه کردن -- می‌باشد. جهت عدم آشنایی با این مورد می‌توانید به اینجا مراجعه کنید: فرستادن پارامتر به اسکریپت‌های npm)
راه کار دوم جهت تنظیم کردن وبپک در حالت نظاره گر، اضافه کردن پروپرتی watch به فایل پیکربندی وبپک است. پس از انجام این تغییر، محتوای فایل پیکربندی به این صورت خواهد بود:
//webpack.config.js file
module.exports = {
    entry:'./main.js'
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
}
اینبار برای ورود وپ بک به حالت نظاره‌گر کافی است وبپک را یک بار از طریق خط فرمان با دستور npm run webpack، فراخوانی کنیم.
در صورتی که مشکلی وجود نداشته باشد، با اجرای این دستور، کنترل خط فرمان به شما برنخواهد گشت و وبپک در حالت اجرا باقی می‌ماند که در تصویر زیر قابل مشاهده‌است.

حال اگر در اسکریپت main.js تغییری ایجاد کنید، خواهید دید که وبپک به صورت خودکار باندل را از اول خواهد ساخت.

وب سرور وبپک

تا اینجا از وبپک به عنوان یک باندل کننده بهره برده‌ایم و جهت میزبانی فایل‌های پروژه از فایل سیستم و سیستم عامل بهره بردیم. ولی می‌دانیم که در حین توسعه دادن برنامه‌های وب، استفاده از فایل سیستم و سیستم عامل مفید نیست و دچار مشکلات عدیده‌ای هم از سمت مرورگرها و هم از سمت کتابخانه‌های معروف جاوا اسکریپتی خواهیم شد( مانند مباحث cors و ...). جهت حذف این مشکلات می‌توانیم وب سرور مورد علاقه‌ی خود را اجرا کنیم یا از وب سرور فراهم شده توسط وبپک بهره ببریم.
جهت نصب وب سرور وبپک دستور زیر را در خط فرمان  اجرا خواهیم کرد ( به صورت سراسری یا محلی به انتخاب شما خواهد بود و قبلا توضیح داده شده است).
// to install globally :
npm install -g webpack-dev-server

//to install locally in project :
npm install -D webpack-dev-server
در حالتی که وبپک به صورت سراسری نصب شده باشد، با اجرای دستور webpack-dev-server در خط فرمان، وب سرور وبپک شروع به کار خواهد کرد و تنظیمات را نیز از فایل پیکربندی اعمال می‌کند.
در صورتی که وبپک به صورت محلی نصب شده باشد، بایستی یک مدخل به قسمت اسکریپت‌های package.json برای راهنمایی npm اضافه کنیم. محتویات این فایل پس از تغییرات، از این قرار است:
//package.json file
{
  "name": "dntwebpack",
  "version": "1.0.0",
  "description": "",
  "main": "main.js",
  "scripts": {
    "test": "echo \"Error: no test specified\" && exit 1",
    "webpack": "webpack",
    "webpackserver": "webpack-dev-server"
  },
  "author": "mehdi",
  "license": "ISC",
  "devDependencies": {
    "webpack": "^1.13.1",
    "webpack-dev-server": "^1.14.1"
  }
}
در اینجا پروپرتی جدیدی به قسمت scripts، با نام webpackserver اضافه شده‌است. حال با فراخوانی این اسکریپت با دستور زیر، وب سرور وبپک شروع به کار خواهد کرد:
npm run webpackserver
(دقت کنید که نام‌های قرار داده شده‌ی در قسمت scripts می‌توانند به صورت دلخواه باشند و شما می‌توانید نامی را که دلخواه خودتان است، برگزینید؛ به طور مثال به جای webpackserver نام دیگری را در فایل package.json برای آن مشخص کنید و در هنگام فراخوانی از آن استفاده کنید).
در صورتی که همه چیز بدون مشکل باشد، خروجی شبیه به تصویر زیر را مشاهده خواهید کرد که آدرسی که به صورت محلی، سرور بر روی آن میزبان شده است نیز قابل مشاهده است:


باندل کردن اسکریپت‌های گوناگون توسط وبپک

تا اینجای کار تنها از یک تک اسکریپت، با نام main.js استفاده کردیم. قطعا پروژه‌های واقعی از یک تک اسکریپت تشکیل نخواهند شد و اسکریپت‌های گوناگونی خواهیم داشت. جهت استفاده از چندین اسکریپت توسط وبپک، دو سناریوی مختلف رخ خواهند داد که هر دو را برسی خواهیم کرد:
اضافه کردن اسکریپت‌ها به صورت داینامیک یا پویا توسط وبپک 

در محیط کاری پروژه، یک فایل جدید user.js را اضافه می‌کنیم که از این فایل در فایل main.js استفاده خواهد شد.
محتوای فایل user.js یک تابع ساده‌ی جاوا اسکریپتی خواهد بود:
// user.js file 

function userLog() {
    console.log("ahooy from user module file");
}

module.exports={
    userLog:userLog
}  
حال جهت استفاده از این ماژول در فایل main.js تغییرات زیر را اعمال خواهیم کرد:
//main.js file

var user = require("./user");

user.userLog();

console.log(`i'm bundled by webpack`);
پس از ذخیره‌ی تغییرات خواهید دید که وب سرور وبپک از این تغییرات آگاه شده و باندل جدید را خواهد ساخت که در اینجا خروجی مانند تصویر زیر را خواهید دید:
در تصویر قابل مشاهده است که ماژول user.js نیز وارد باندل شده است.


در صورتی که به مسیری که وبپک در حال میزبانی بر روی آن است در مرورگر خود مراجعه کنید، پیغام‌های چاپ شده را در کنسول مشاهده خواهید کرد.

اضافه کردن اسکریپت‌ها به باندل به صورت استاتیک توسط وبپک

قطعا در پروژه‌های خود از کتابخانه‌هایی که توسط برنامه نویسان دیگر تولید شده‌اند مانند جی کوئری و ... استفاده خواهیم کرد. استفاده از این اسکریپت‌ها به صورت داینامیک و ایمپورت کردن آنها در هر ماژول جالب نخواهد بود و یا ممکن است ماژولی که خود شما نوشته اید به صورت اشتراکی بین تمام برنامه اجرا شود. در این گونه از موارد می‌توانیم این اسکریپت‌ها را در فایل پیکربندی به وبپک معرفی کنیم تا در هنگام باندلینگ، به باندل وارد شوند.
اسکریپت جدیدی را در پروژه اضافه می‌کنیم و نامش را shared.js می‌گذاریم که دارای محتوای زیر است :
// shared.js file
console.log('log message from shared module !');
حال برای اینکه این اسکریپت را به وبپک معرفی کنیم، فایل پیکربندی وبپک را باز کرده و تغییرات زیر را در آن اعمال می‌کنیم :
//webpack.config.js file
module.exports = {
    entry:['./shared.js','./main.js']
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
}
قابل مشاهده است که قسمت entry، به جای این که یک تک فایل را معرفی کند، تبدیل به یک آرایه شده‌است که هم فایل shared.js را در بر می‌گیرد و هم فایل main.js را دارد.
در مواقعی که فایل پیکربندی دچار تغییر می‌شود، بایستی وبپک را متوقف و دوباره اجرا کنید تا تنظیمات جدید، اعمال شوند. پس از راه اندازی دوباره وبپک، در صورت موفقیت آمیز بودن تغییراتتان، خروجی را شبیه تصویر رو به رو خواهید گرفت و مشخص است که فایل shared.js نیز در باندل وارد شده است.


استفاده از Loader‌ها در وبپک

به صورت پیش فرض وبپک قابلیت باندل کردن ماژول‌های جاوا اسکریپت را دارد و همچنین می‌تواند این فایل‌ها را Minify  کند (در مطالب بعدی خواهیم دید). ولی به طور مثال استفاده از تایپ اسکریپت از توانایی‌های وبپک به صورت توکار خارج است. اینجاست که Loader‌ها وارد کار می‌شوند.
اگر بخواهیم به زبان ساده Loader‌‌ها را تعریف کنیم می‌توان  آنها را کامپوننت هایی دانست که به وبپک فوت و فن کار جدیدی را یاد می‌دهند.
در ادامه Loader تایپ اسکریپت را نصب خواهیم کرد و به کمک آن فایل‌های پروژه را تبدیل به تایپ اسکریپت کرده و در هنگام باندل کردن از وبپک می‌خواهیم که این فایل‌ها را ترنسپایل کند و سپس باندل را از روی آنها بسازد ( برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این مطلب احتیاجی به آشنایی به تایپ اسکریپت نیست و هدف استفاده از یک loader است. ولی در صورت علاقه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید سری آموزش تایپ اسکریپت)

نصب Loader تایپ اسکریپت 

به خط فرمان برگشته و با استفاده از npm، لودر تایپ اسکریپت مورد نیاز وبپک را نصب می‌کنیم. دستور مورد نیاز این قرار است :
npm install -D ts-loader

( توجه :
در ادامه این مطلب از پیکربندی ساده‌ی یک پروژه‌ی تایپ اسکریپتی استفاده شده است که اعم از ایجاد فایل tsconfig.json و اضافه کردن پوشه‌ی typings به پروژه می‌باشد.)
فایل main.ts را که یک فایل تایپ اسکریپتی می‌باشد، به پروژه اضافه می‌کنیم. محتوای آن به صورت زیر خواهد بود. قابل مشاهده است که از ویژگی‌های ES6 در این فایل استفاده شده و این انتظار را از لودر تایپ اسکریپت داریم که این فایل را در هنگام باندلینگ برای ما ترنسپایل کند.
// main.ts file
let user = require("./user");

user.userLog();
let mainlogger = () => {
    console.log(`i'm bundled by webpack in an arrow function`);
}

mainlogger();
برای اینکه به وبپک خبر دهیم که در پروژه در حال استفاده از تایپ اسکریپت هستیم، فایل پیکربندی وبپک را باز کرده و پروپرتی جدیدی را با نام module به آن معرفی می‌کنیم که خود یک آبجکت می‌باشد. حال در آبجکت module یک پروپرتی جدید را با نام loaders که جنس آرایه‌ای دارد، اضافه می‌کنیم. آرایه‌ی loaders شامل همه‌ی loader هایی خواهد بود که شما قصد استفاده‌ی آنها را به همراه وبپک دارید. هر عضو از این آرایه خود نیز یک آبجکت می‌باشد که دارای سه پروپرتی زیر می‌باشد:
test : یک رجکس می‌باشد که به loader می‌گوید به دنبال چه فایل‌هایی بگردد.
exclude : از جنس رجکس و مشخص کننده‌ی مسیرهایی است که از پروژه باید جدا شوند و توسط loader پردازش نشوند (مانند فایل‌های از قبل کامپایل شده‌ی کتابخانه‌ها).
loader : مشخص کننده‌ی نام loader مورد نظر .
محتوای فایل پیکربندی وبپک، پس از معرفی loader تایپ اسکریپت، به این صورت خواهد بود:
//webpack.config.js
module.exports = {
    entry:['./shared.js','./main.js']
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
    ,module:{
        loaders:[
            {
                test:/\.ts$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'ts-loader'
            }
        ]
    }
}
حال با اجرای دوباره‌ی وبپک، loader تایپ اسکریپت ابتدا اجرا شده، سپس وبپک وارد کار می‌شود و فایل‌ها را باندل خواهد کرد. در صورتی که بدون مشکل همه چیز اجرا شود، خروجی مانند تصویر زیر را خواهید داشت:

در این مطلب تنظیمات مختلف وبپک، فایل پیکربندی، استفاده از چندین فایل به همراه وبپک، وب سرور وبپک و همچنین با loader‌های وبپک آشنا شدیم.
دریافت فایل‌ها dntwebpack-part2.zip  
نظرات مطالب
پشتیبانی از کشیدن و رها کردن در Angular 7
نکته تکمیلی 
در صورتی که قصد ایجاد کردن محدودیت در زمان جابجایی یک عنصر قابل جابجایی را داشته باشیم مانند حالت زیر : 

هدف این است که گلوله سبز رنگ، امکان جابجایی را فقط در باکس قرمز رنگ داشته باشد.  
جهت انجام اینکار، در ابتدا یک کلاس را مثلا با نام body-boundary به باکس قرمز اختصاص می‌دهیم و بعد برای عنصری که قرار است قابل جابجایی باشد، خصوصیت cdkDragBoundary را اضافه می‌کنیم و مقدار آن را برابر با body-boundary قرار می‌دهیم.  
<div class="body-boundary cnt-drag">
    <div class="dragable-item" cdkDrag cdkDragBoundary=".body-boundary"></div>
</div>

<style>
  .cnt-drag {
    float: none;
    border: 1px solid red;
    height: 200px;
    width: 200px;
    margin: 50px auto;
  }
  .dragable-item {
    width: 20px;
    height: 20px;
    background-color: green;
    border-radius: 50%
   }
</style>

نظرات مطالب
BloggerToCHM 1.5
اول باید با نحوه‌ی تولید و اجزای یک فایل CHM آشنا شوید: اینجا
بعد فایل hhp نهایی را به hhc.exe ارسال کنید برای کامپایل:
new Process
 {  StartInfo =
               {
                   FileName = Path.Combine(installPath, "hhc.exe"),
                   Arguments = ("\"" + path + "\\blog.hhp\""),
                   CreateNoWindow = true,
                   WorkingDirectory = blogDir,
                   UseShellExecute = false,
                   RedirectStandardOutput = true,
                   RedirectStandardError = true
                }
 }.Start();
مطالب
اندکی به روز رسانی

لیست RSS وبلاگ‌های IT‌ ایرانی و همچنین فایل خلاصه وبلاگ را به روز کردم که از طریق منوی سمت راست صفحه قسمت گزیده‌ها، قابل دریافت هستند.
لیست RSS حدودا 10 کیلوبایت کاهش حجم داشته ...
لینک مربوط به فایل CHM هم پهنای باند بالایی ندارد. اگر امکان دریافت آن‌را نداشتید از لینک کمکی زیر استفاده نمائید:
دریافت