مطالب
فرمت کردن اطلاعات نمایش داده شده به کمک Kendo UI Grid
پیشنیازهای بحث:
- «صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid »
- «استفاده از Kendo UI templates»

صورت مساله
می‌خواهیم به یک چنین تصویری برسیم؛ که دارای گروه بندی اطلاعات است، فرمت شرطی روی ستون قیمت آن اعمال شده و تاریخ نمایش داده شده در آن نیز شمسی است. همچنین برای مثال ستون قیمت آن دارای ته جمع صفحه بوده و به علاوه یک دکمه‌ی سفارشی به نوار ابزار آن اضافه شده‌است.


مباحث قسمت سمت سرور این مثال با مطلب «صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid» دقیقا یکی است. فقط یک خاصیت AddDate نیز در اینجا اضافه شده‌است.


تغییر نحوه‌ی نمایش pager

اگر به قسمت pager تصویر فوق دقت کنید، یک دکمه‌ی refresh، تعداد موارد هر صفحه و امکان وارد کردن دستی شماره صفحه، در آن پیش بینی شده‌است. این موارد را با تنظیمات ذیل می‌توان فعال کرد:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                // ...
                pageable: {
                    previousNext: true, // default true
                    numeric: true, // default true
                    buttonCount: 5, // default 10
                    refresh: true, // default false
                    input: true, // default false
                    pageSizes: true // default false
                },


بومی سازی پیغام‌های گرید

پیغام‌های فارسی را که در تصویر فوق مشاهده می‌کنید، حاصل پیوست فایل kendo.fa-IR.js هستند:
 <!--https://github.com/loudenvier/kendo-global/blob/master/lang/kendo.fa-IR.js-->
<script src="js/messages/kendo.fa-IR.js" type="text/javascript"></script>


گروه بندی اطلاعات

برای گروه بندی اطلاعات در Kendo UI Grid دو قسمت باید تغییر کنند.
ابتدا باید فیلد پیش فرض گروه بندی در قسمت data source گرید تعریف شود:
            var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                // ...
                group: { field: "IsAvailable" },
                // ...
            });
همین تنظیم، گروه بندی را فعال خواهد کرد. اگر علاقمند باشید که به کاربران امکان تغییر دستی گروه بندی را بدهید، خاصیت groupable را نیز true کنید.
$("#report-grid").kendoGrid({
// ...
groupable: true, // allows the user to alter what field the grid is grouped by
// ...
در این حالت با کشیدن و رها کردن یک سرستون، به نوار ابزار مرتبط با گروه بندی، گروه بندی گرید بر اساس این فیلد انتخابی به صورت خودکار انجام می‌شود.


اضافه کردن ته جمع‌های ستون‌ها

این ته جمع‌ها که aggregate نام دارند باید در دو قسمت فعال شوند:
            var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                //...
                aggregate: [
                    { field: "Name", aggregate: "count" },
                    { field: "Price", aggregate: "sum" }
                ]
                //...
            });
ابتدا در قسمت data source مشخص می‌کنیم که چه تابع تجمعی قرار است به ازای یک فیلد خاص استفاده شود.
سپس این متدها را می‌توان مطابق فرمت hash syntax قالب‌های Kendo UI در قسمت footerTemplate هر ستون تعریف کرد:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                // ...
                columns: [
                    {
                        field: "Name", title: "نام محصول",
                        footerTemplate: "تعداد: #=count#"
                    },
                    {
                        field: "Price", title: "قیمت",
                        footerTemplate: "جمع: #=kendo.toString(sum,'c0')#"
                    }
                ]
                // ...
            });


فرمت شرطی اطلاعات

در ستون قیمت، می‌خواهیم اگر قیمتی بیش از 2490 بود، با پس زمینه‌ی قهوه‌ای و رنگ زرد نمایش داده شود. برای این منظور می‌توان یک قالب Kendo UI سفارشی را طراحی کرد:
    <script type="text/x-kendo-template" id="priceTemplate">
        #if( Price > 2490 ) {#
        <span style="background:brown; color:yellow;">#=kendo.toString(Price,'c0')#</span>
        #} else {#
        #= kendo.toString(Price,'c0')#
        #}#
    </script>
سپس نحوه‌ی استفاده‌ی از آن به صورت ذیل خواهد بود:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                //...
                columns: [
                    {
                        field: "Price", title: "قیمت",
                        template: kendo.template($("#priceTemplate").html()),
                        footerTemplate: "جمع: #=kendo.toString(sum,'c0')#"
                    }
                ]
                //...
            });
توسط متد kendo.template امکان انتساب یک قالب سفارشی به خاصیت template یک ستون وجود دارد.


فرمت تاریخ میلادی به شمسی در حین نمایش

برای تبدیل سمت کلاینت تاریخ میلادی به شمسی از کتابخانه‌ی moment-jalaali.js کمک گرفته شده‌است:
 <!--https://github.com/moment/moment/-->
<script src="js/cultures/moment.min.js" type="text/javascript"></script>
<!--https://github.com/jalaali/moment-jalaali-->
<script src="js/cultures/moment-jalaali.js" type="text/javascript"></script>
پس از آن تنها کافی است متد فرمت این کتابخانه را در قسمت template ستون تاریخ و توسط hash syntax قالب‌های Kendo UI بکار برد:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                //...
                columns: [
                    {
                        field: "AddDate", title: "تاریخ ثبت",
                        template: "#=moment(AddDate).format('jYYYY/jMM/jDD')#"
                    }
                ]
                //...
            });


اضافه کردن یک دکمه به نوار ابزار گرید

نوار ابزار Kendo UI Grid را نیز می‌توان توسط یک قالب سفارشی آن مقدار دهی کرد:
            $("#report-grid").kendoGrid({
                // ...
                toolbar: [
                    { template: kendo.template($("#toolbarTemplate").html()) }
                ]
                // ...
            });
برای نمونه toolbarTemplate فوق را به نحو ذیل تعریف کرده‌ایم:
    <script>
        // این اطلاعات برای تهیه خروجی سمت سرور مناسب هستند
        function getCurrentGridFilters() {
            var dataSource = $("#report-grid").data("kendoGrid").dataSource;
            var gridState = {
                page: dataSource.page(),
                pageSize: dataSource.pageSize(),
                sort: dataSource.sort(),
                group: dataSource.group(),
                filter: dataSource.filter()
            };
            return kendo.stringify(gridState);
        }
    </script>

    <script id="toolbarTemplate" type="text/x-kendo-template">
        <a class="k-button" href="\#" onclick="alert('gridState: ' + getCurrentGridFilters());">نوار ابزار سفارشی</a>
    </script>
دکمه‌ی اضافه شده، وضعیت فیلتر data source متصل به گرید را بازگشت می‌دهد. برای مثال مشخص می‌کند که در چه صفحه‌ای با چه تعداد رکورد قرار داریم و همچنین وضعیت مرتب سازی، فیلتر و غیره چیست. از این اطلاعات می‌توان در سمت سرور برای تهیه‌ی خروجی‌های PDF یا اکسل استفاده کرد. وضعیت فیلتر اطلاعات مشخص است. بر همین مبنا کوئری گرفته و سپس می‌توان نتیجه‌ی آن‌را تبدیل به منبع داده تهیه خروجی مورد نظر کرد.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
KendoUI05.zip
نظرات مطالب
امکان یافتن پیش از موعد مشکلات قالب‌های Angular در نگارش 5 آن
البته اگر از VSCode استفاده می‌کنید، intellisense آن فعال است (ارائه‌ی Tooling قوی، یکی از مهم‌ترین اهداف و مزایای TypeScript است):


و همچنین افزونه‌ی سرویس زبان Angular، این خطاها را در همان لحظه نمایش می‌دهد:


مطالب
بهینه سازی کوئری‌های LINQ - بخش اول
یکی از جذاب‌ترین لحظات کار با LINQ و EF زمانی است که به خاطر افزایش حجم دیتا، کوئری خود را بازنگری کرده و آن را بهینه می‌کنید.

برای یک مسئله می‌توان کوئری‌های متنوعی نوشت که همگی به یک جواب میرسند؛ ولی زمان اجرا و میزان حافظه‌ی مصرفی متفاوتی دارند. یک سناریوی رایج در نوشتن کوئری‌های LINQ، ترکیب اطلاعات جداول مختلف و محاسبه‌ی یک عدد معنی دار از ترکیب آن هاست.

برای نمونه دو Entity زیر را در مدل EF خود داریم:
public class User
{
   public int ID { get; set; }
   public string Name { get; set; }
   public int Age { get; set; }
}

public class Login
{
   public int ID { get; set; }
   public DateTime Date { get; set; }
   public int UserID { get; set; }
   public User User { get; set; }
}
موجودیت User، اطلاعات کاربر و موجودیت Login، اطلاعات مربوط به لوگین‌های هر کاربر را نگه می‌دارد. برای تست، یک دیتاست را به صورت تصادفی تولید کردیم که حاوی 1200 کاربر و 21000 لوگین هست.

برای تولید اطلاعات تصادفی می‌توان از کد زیر در LINQPad استفاده کرد:
int usersCount = 1200;
Random rnd = new Random();
for(int i=0; i<usersCount; i++)
{
   Users.Add(new User()
     {
       Name = $"User {i + 1}",
       Age = rnd.Next(10, i + 10) / 10
     });
}

SaveChanges();

$"Users: {Users.Count()}".Dump();

var usersID = Users.Select(x => x.ID).ToArray();

int loginsCount  = 20000;

for(int i=0; i<loginsCount; i++)
{
    Logins.Add(new Login()
    {
        UserID = usersID[rnd.Next(0, usersID.Length - 1)],
        Date = DateTime.Now.AddDays(rnd.Next(0, i))
    });

    if(i % 1000 == 0)
   {
      SaveChanges();
      $"Save {i + 1}".Dump();
   }
}

SaveChanges();
$"Logins: {Logins.Count()}".Dump();

$"Users: {Users.Count()}".Dump();
$"Logins: {Logins.Count()}".Dump();

Users: 1200
Logins: 21000

مسئله: نمایش اطلاعات پروفایل هر کاربر، به همراه تاریخ آخرین لوگین و تعداد کل لوگین‌های فرد

در سناریوهای این سبکی، باید خیلی با دقت عمل کرد و از تمام اطلاعات موجود استفاده کرد. اطلاعاتی که در اینجا برای ما مفید است، تعداد نسبی رکوردهای جداول دیتابیس است. مثلا در حال حاضر تعداد رکوردهای Logins تقریبا 17 برابر Users است و در آینده هم رشد Logins چند برابر Users خواهد بود. از طرفی در صورت مسئله، اطلاعات هر کاربر را می‌خواهیم، که به سادگی یک SELECT است. ولی بخش سنگین‌تر کوئری، محاسبه‌ی تعداد لوگین‌ها و تاریخ آخرین لوگین‌های هر فرد است که باز هم به جدول Logins بر می‌گردد.

روش اول:

راه حل اولی که به ذهن می‌رسد، JOIN کردن این دو جدول و محاسبه موارد لازم از ترکیب این دو جدول است:
var data =
(
   from u in Users
   join x in Logins on u.ID equals x.UserID into g
   from x in g.DefaultIfEmpty()
   select new
     {
        UserID = u.ID,
        Name = u.Name,
        Age = u.Age,
        Date = x.Date
     }
);

var result =
(
   from d in data
   group d by d.UserID into g
   select new
   {
       UserID = g.Key,
       Name = g.FirstOrDefault().Name,
       LoginsCount = g.Count(x => x.Date != null),
       LastLogin = g.Max(x => (DateTime?) x.Date) ?? null
   }
);
کد SQL تولید شده‌ی در این روش، ترکیبی از 11 دستور SELECT تو در تو و 4 دستور LEFT OUTER JOIN است که ممکن است در حجم اطلاعات بیشتر، کوئری را با کندی همراه کند. نکته‌ی جالب توجه اینست که دستور group by ما در خروجی ظاهر نشده است و تبدیل به دستور SELECT تو در تو شده است که مورد انتظار ما نبوده است.

Generated SQL
SELECT 
    [Project7].[ID] AS [ID], 
    [Project7].[C2] AS [C1], 
    [Project7].[C3] AS [C2], 
    [Project7].[C1] AS [C3]
    FROM ( SELECT 
        [Project6].[ID] AS [ID], 
        CASE WHEN ([Project6].[C3] IS NULL) THEN CAST(NULL AS datetime2) ELSE [Project6].[C4] END AS [C1], 
        [Project6].[C1] AS [C2], 
        [Project6].[C2] AS [C3]
        FROM ( SELECT 
            [Project5].[ID] AS [ID], 
            [Project5].[C1] AS [C1], 
            [Project5].[C2] AS [C2], 
            [Project5].[C3] AS [C3], 
            (SELECT 
                MAX( CAST( [Extent9].[Date] AS datetime2)) AS [A1]
                FROM  [dbo].[Users] AS [Extent8]
                LEFT OUTER JOIN [dbo].[Logins] AS [Extent9] ON [Extent8].[ID] = [Extent9].[UserID]
                WHERE [Project5].[ID] = [Extent8].[ID]) AS [C4]
            FROM ( SELECT 
                [Project4].[ID] AS [ID], 
                [Project4].[C1] AS [C1], 
                [Project4].[C2] AS [C2], 
                (SELECT 
                    MAX( CAST( [Extent7].[Date] AS datetime2)) AS [A1]
                    FROM  [dbo].[Users] AS [Extent6]
                    LEFT OUTER JOIN [dbo].[Logins] AS [Extent7] ON [Extent6].[ID] = [Extent7].[UserID]
                    WHERE [Project4].[ID] = [Extent6].[ID]) AS [C3]
                FROM ( SELECT 
                    [Project3].[ID] AS [ID], 
                    [Project3].[C1] AS [C1], 
                    (SELECT 
                        COUNT(1) AS [A1]
                        FROM [dbo].[Logins] AS [Extent5]
                        WHERE [Project3].[ID] = [Extent5].[UserID]) AS [C2]
                    FROM ( SELECT 
                        [Distinct1].[ID] AS [ID], 
                        (SELECT TOP (1) 
                            [Extent3].[Name] AS [Name]
                            FROM  [dbo].[Users] AS [Extent3]
                            LEFT OUTER JOIN [dbo].[Logins] AS [Extent4] ON [Extent3].[ID] = [Extent4].[UserID]
                            WHERE [Distinct1].[ID] = [Extent3].[ID]) AS [C1]
                        FROM ( SELECT DISTINCT 
                            [Extent1].[ID] AS [ID]
                            FROM  [dbo].[Users] AS [Extent1]
                            LEFT OUTER JOIN [dbo].[Logins] AS [Extent2] ON [Extent1].[ID] = [Extent2].[UserID]
                        )  AS [Distinct1]
                    )  AS [Project3]
                )  AS [Project4]
            )  AS [Project5]
        )  AS [Project6]
    )  AS [Project7]
    ORDER BY [Project7].[C3] ASC, [Project7].[ID] ASC

روش دوم:
روش دوم اینست که داده‌های سنگین‌تر (اطلاعات Logins) را ابتدا محاسبه کرده و سپس JOIN را انجام دهیم:
var data =
(
  from x in Logins
  group x by x.UserID into g
  orderby g.Key descending
  select new
  {
    UserID = g.Key,
    LoginsCount = g.Count(),
    LastLogin = g.Max(d => d.Date)
  }
);

var result =
(
  from u in Users
  join d in data on u.ID equals d.UserID into g
  from d in g.DefaultIfEmpty()
  select new
  {
    UserID = u.ID,
    LoginsCount = d != null ? d.LoginsCount : 0,
    LastLogin = d != null ? (DateTime?)d.LastLogin : null
  }
);
در روش دوم، ابتدا فقط به Logins کوئری می‌زنیم و برای محاسبه‌ی تعداد لوگین و آخرین لوگین، از Group By استفاده می‌کنیم. استفاده از این دستور باعث می‌شود که محاسبه‌ی سنگین ما در سریعترین حالت ممکن توسط  SQL انجام شود. در مرحله‌ی بعد، این اطلاعات را با جدول Users از طریق LEFT OUTER JOIN ترکیب می‌کنیم. علت استفاده از DefaultIfEmpty بدین سبب است که برخی از کاربران ممکن است تاکنون لوگینی را انجام نداده باشند؛ در نتیجه باید تعداد صفر و تاریخ null برای آنها نمایش داده شود.

اکنون اگر کد SQL روش دوم را بررسی کنیم خواهیم دید که تنها 2 دستور SELECT ، یک LEFT OUTER JOIN به همراه یک GROUP BY تولید شده است که با توجه به ماهیت مسئله و ساختار دیتای ما، این دستورات منطقی‌ترین و بهینه‌ترین دستورات ممکن به نظر می‌رسد.

Generated SQL
SELECT 
    [Project1].[ID] AS [ID], 
    [Project1].[C1] AS [C1], 
    [Project1].[C2] AS [C2]
    FROM ( SELECT 
        [Extent1].[ID] AS [ID], 
        CASE WHEN ([GroupBy1].[K1] IS NOT NULL) THEN [GroupBy1].[A1] ELSE 0 END AS [C1], 
        CASE WHEN ([GroupBy1].[K1] IS NOT NULL) THEN  CAST( [GroupBy1].[A2] AS datetime2) END AS [C2]
        FROM  [dbo].[Users] AS [Extent1]
        LEFT OUTER JOIN  (SELECT 
            [Extent2].[UserID] AS [K1], 
            COUNT(1) AS [A1], 
            MAX([Extent2].[Date]) AS [A2]
            FROM [dbo].[Logins] AS [Extent2]
            GROUP BY [Extent2].[UserID] ) AS [GroupBy1] ON [Extent1].[ID] = [GroupBy1].[K1]
    )  AS [Project1]
    ORDER BY [Project1].[C1] ASC, [Project1].[ID] ASC
پس، همواره کد SQL دستورات LINQ خود را یا از طریق SQL Profiler یا برنامه‌ای مثل LINQPad حتما تست کنید و کوئری خود را در مقابل حجم زیاد اطلاعات هم بررسی کنید. چرا که LINQ به علت سادگی و قدرتی که دارد، گاهی شما را به اشتباه می‌اندازد و باعث می‌شود شما کوئری ای بزنید که جواب شما را می‌دهد، ولی فقط برای حجم کم دیتای کنونی بهینه است و در صورت افزایش رکوردها، یا خیلی کند می‌شود یا کلا شما را با  Timeout مواجه می‌کند.
مطالب
ایجاد یک راهنما برای کنترل تعداد کاراکترهای نوشته شده در یک خط
در زمان توسعه‌ی یک برنامه، شاید به تعداد کاراکترهایی که در یک خط نوشته‌ایم زیاد توجه نکنیم و در زمان مرور کدها با سایر اعضای تیم و مرج کردن باید به صورت مرتب صفحه را به صورت افقی اسکرول کنیم تا تمامی کدهای نوشته شده را بخوانیم. اما اگر از یک راهنما برای مشخص کردن حداکثر کاراکترهای نوشته شده استفاده کنیم، میتواند در زمان مرور و مرج کردن کمک زیادی به ما کند.
در ویژوال استودیو به صورت پیشفرض این امکان وجود ندارد که برای کدهای خود، حداکثر تعداد کاراکتر در یک خط را مشخص کنید؛ اما با استفاده از افزونه‌ی  Editor Guidelines میتوانید برای خود حداکثر کاراکترهای نوشته شده را مشخص کنید و در زمان توسعه برای شما مشخص می‌کند که باید در کدام قسمت، به خط بعدی بروید و مشکل اسکرول کردن به صورت افقی را در زمان مرور و مرج کردن برنچ‌ها نداشته باشید. برای اینکار ابتدا باید افزونه را از قسمت Extensions نصب نمایید. 

در ادامه باید بر روی Solution یک فایل جدید را به نام editorconfig. ایجاد کنید و تنظیمات مربوط به حداکثر کاراکترهای یک خط را وارد نمایید.

[*.{cs}]
guidelines = 80

در تنظیمات بالا مشخص شده‌است که در فایل‌هایی با پسوند cs. که همان فایلهای سی‌شارپ هستند، در کاراکتر 80، یک راهنما ایجاد شود تا زمانیکه توسعه دهنده به کاراکتر 80 رسید، متوجه شود باید در خط بعد ادامه کدهای خود را بنویسد. به صورت پیشفرض رنگ راهنمای ایجاد شده قرمز می‌باشد و برای تغییر رنگ آن باید در مسیر زیر

Tools > Options > Environment > Font and Colors > Guideline

 مقدار رنگ قرمز را به رنگ مورد نظر خود تغییر دهید. سپس اگر یک فایل با پسوند cs را باز کنید، در کاراکتر 80، نقطه چین ایجاد شده به صورت عمودی را مشاهده می‌کنید که برای راهنمایی شما ایجاد شده است تا کدهای شما بیشتر از 80 کاراکتر در یک خط نشود.

منابع مرتبط:

نظرات مطالب
EF Code First #7
قبل از ویرایش این سطر را اضافه کنید
if(user.Roles != null && user.Roles.Any())
   user.Roles.Clear();
همچنین اگر itemهای دریافتی primary key هستند می‌تونید از متد attach بجای مراجعه به بانک اطلاعاتی، استفاده کنید:
ctx.Roles.Attach(new Role { Id = item });

بازخوردهای دوره
مثال - نمایش درصد پیشرفت عملیات توسط SignalR
این‌ها مباحث مسیریابی Web API هستند که احتمالا در پروژه‌ی شما تعریف نشدند (فایل WebApiConfig.cs را بررسی کنید).
config.Routes.MapHttpRoute(
                name: "DefaultApi",
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
            );
مطالب
ذخیره سریع ده‌ها هزار رکورد دیتاتیبل در اکسل
یکی از امکاناتی که در نرم افزارهای اتوماسیون مورد نیاز است، ذخیره اطلاعات، داخل فایل اکسل است و در صورتی که حجم این اطلاعات زیاد باشد زمان زیادی صرف این عمل خواهد شد. در زیر کلاسی را برای شما آماده نموده‌ام که 20 هزار رکورد را در 4 ثانیه، در فایل اکسل ذخیره می‌نماید. در این روش با استفاده از یک آرایه به نام rawdata این عمل انجام شده.
توضیحات کدها نیز به صورت comment در کنار کدها آورده شده است. 
  //using System;
    //using System.Data;
    //using Microsoft.Office.Interop.Excel;

    class FastExportingMethod
    {
        //System.Data.DataTable dt= دیتاتیبل که حاوی اطلاعات می‌باشد
        //outputPath= مسیر ذخیره شدن
        public static string ExportToExcel(System.Data.DataTable dt, string outputPath)
        {
            try
            {
                // ساخت یک شی اکسل
                ApplicationClass excelApp = new ApplicationClass();

                // ساخت یک WorkBook جدید
                Workbook excelWorkbook = excelApp.Workbooks.Add(Type.Missing);

                int sheetIndex = 0;

                // ساخت آرایه به طول تعداد سطرهای دیتاتیبل+1 و تعداد ستونهای دیتاتیبل
                object[,] rawData = new object[dt.Rows.Count + 1, dt.Columns.Count];

                // کپی نام ستون‌های دیتاتیبل به عنوان هدر برای فایل اکسل در اولین سطر از آرایه
                for (int col = 0; col < dt.Columns.Count; col++)
                {
                    rawData[0, col] = dt.Columns[col].ColumnName;
                }

                // کپی اطلاعات دیتاتیبل به داخل آرایه
                for (int col = 0; col < dt.Columns.Count; col++)
                {
                    for (int row = 0; row < dt.Rows.Count; row++)
                    {
                        rawData[row + 1, col] = dt.Rows[row].ItemArray[col].ToString();
                    }
                }

                // محاسبه نام ستونهای اکسل
                
                string finalColLetter = string.Empty;
                string colCharset = "ABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZ";
                int colCharsetLen = colCharset.Length;

                if (dt.Columns.Count > colCharsetLen)
                {
                    finalColLetter = colCharset.Substring((dt.Columns.Count - 1) / colCharsetLen - 1, 1);
                }

                finalColLetter += colCharset.Substring((dt.Columns.Count - 1) % colCharsetLen, 1);

                // ساخت یک Sheet
                Worksheet excelSheet = (Worksheet)excelWorkbook.Sheets.Add(
                    excelWorkbook.Sheets.get_Item(++sheetIndex),
                    Type.Missing, 1, XlSheetType.xlWorksheet);
                //تنظیم نام شیت به نام دلخواه
                excelSheet.Name = "List";
                //تنظیم خاصیت راست به چپ برای نمایش اطلاعات
                excelSheet.DisplayRightToLeft = true;


                // تعیین محدوده سطرها و ستونها
                string excelRange = string.Format("A1:{0}{1}",finalColLetter, dt.Rows.Count + 1);
                //انتقال اطلاعات از آرایه به شیت مورد نظر
                excelSheet.get_Range(excelRange, Type.Missing).Value2 = rawData;

                // ضخیم کردن اولین سطر برای عنوان ستونها
                ((Range)excelSheet.Rows[1, Type.Missing]).Font.Bold = true;

                // تنظیم عرض ستونها به اندازه محتوای ستونها
                for (int col = 0; col < dt.Columns.Count; col++)
                {
                    ((Range)excelSheet.Columns[col + 1]).EntireColumn.AutoFit();
                }


                //ذخیره و بستن  Workbook
                excelWorkbook.SaveAs(outputPath, XlFileFormat.xlWorkbookNormal, Type.Missing,
                    Type.Missing, Type.Missing, Type.Missing, XlSaveAsAccessMode.xlExclusive,
                    Type.Missing, Type.Missing, Type.Missing, Type.Missing, Type.Missing);
                excelWorkbook.Close(true, Type.Missing, Type.Missing);
                excelWorkbook = null;

                excelApp.Quit();
                excelApp = null;

                // Collect the unreferenced objects
                GC.Collect();
                GC.WaitForPendingFinalizers();

                return "اطلاعات شما در مسیر انتخاب شده ذخیره گردید";
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //بدست آوردن کد خطا برای مدیریت خطاها
                int code = System.Runtime.InteropServices.Marshal.GetExceptionCode();

                return ex.Message + code;
            }
        }
    }

مطالب دوره‌ها
متدهای توکار استفاده از نوع داده‌ای XML - قسمت دوم
امکان ترکیب داده‌های یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای و XML در SQL Server به کمک یک سری تابع کمکی خاص به نام‌های sql:variable و sql:column پیش بینی شده‌است. sql:variable امکان استفاده از یک متغیر T-SQL را داخل یک XQuery میسر می‌سازد و توسط sql:column می‌توان با یکی از ستون‌های ذکر شده در قسمت select، داخل XQuery کار کرد. در ادامه به مثال‌هایی در این مورد خواهیم پرداخت.

ابتدا جدول xmlTest را به همراه چند رکورد ثبت شده در آن، درنظر بگیرید:
 CREATE TABLE xmlTest
(
 id INT IDENTITY PRIMARY KEY,
 doc XML
)
GO
INSERT xmlTest VALUES('<Person name="Vahid" />')
INSERT xmlTest VALUES('<Person name="Farid" />')
INSERT xmlTest VALUES('<Person name="Mehdi" /><Person name="Hamid" />')
GO

استفاده از متد sql:column

در ادامه می‌خواهیم مقدار ویژگی name رکوردی را که نام آن Vahid است، به همراه id آن ردیف، توسط یک XQuery بازگشت دهیم:
 SELECT doc.query('
for $p in //Person
where $p/@name="Vahid"
return <li>{data($p/@name)} has id = {sql:column("xmlTest.id")}</li>
')
FROM xmlTest
یک sql:column حتما نیاز به یک نام ستون دو قسمتی دارد. قسمت اول آن نام جدول است و قسمت دوم، نام ستون مورد نظر.
در مورد متد data در قسمت قبل بیشتر بحث شد و از آن برای استخراج داده‌ی یک ویژگی در اینجا استفاده شده‌است. عبارات داخل {} نیز پویا بوده و به همراه سایر قسمت‌های ثابت return، ابتدا محاسبه و سپس بازگشت داده می‌شود.
اگر این کوئری را اجرا کنید، ردیف اول آن مساوی عبارت زیر خواهد بود
 <li>Vahid has id = 1</li>
به همراه دو ردیف خالی دیگر در ادامه. این ردیف‌های خالی به علت وجود دو رکورد دیگری است که با شرط where یاد شده تطابق ندارند.
یک روش برای حذف این ردیف‌های خالی استفاده از متد exist است به شکل زیر:
 SELECT doc.query('
for $p in //Person
where $p/@name="Vahid"
return <li>{data($p/@name)} has id = {sql:column("xmlTest.id")}</li>
')
FROM xmlTest
WHERE doc.exist('
for $p in //Person
where $p/@name="Vahid"
return <li>{data($p/@name)} has id = {sql:column("xmlTest.id")}</li>
')=1
در اینجا فقط ردیفی انتخاب خواهد شد که نام ویژگی آن Vahid است.
روش دوم استفاده از یک derived table و بازگشت ردیف‌های غیرخالی است:
 SELECT * FROM
(
 (SELECT doc.query('
 for $p in //Person
 where $p/@name="Vahid"
 return <li>{data($p/@name)} has id = {sql:column("xmlTest.id")}</li>
 ') AS col1
 FROM xmlTest)
) A
WHERE CONVERT(VARCHAR(8000), col1)<>''


استفاده از متد sql:variable

 DECLARE @number INT = 1
SELECT doc.query('
for $p in //Person
where $p/@name="Vahid"
return <li>{data($p/@name)} has number = {sql:variable("@number")}</li>
')
FROM xmlTest
در این مثال نحوه‌ی بکارگیری یک متغیر T-SQL را داخل یک XQuery توسط متد sql:variable ملاحظه می‌کنید.


استفاده از For XML برای دریافت یکباره‌ی تمام ردیف‌های XML

اگر کوئری معمولی ذیل را اجرا کنیم:
 SELECT doc.query('/Person') FROM xmlTest
سه ردیف خروجی را مطابق سه رکوردی که ثبت کردیم، بازگشت می‌دهد.
اما اگر بخواهیم این سه ردیف را با هم ترکیب کرده و تبدیل به یک نتیجه‌ی واحد کنیم، می‌توان از For XML به نحو ذیل استفاده کرد:
 DECLARE @doc XML
SET @doc = (SELECT * FROM xmlTest FOR XML AUTO, ELEMENTS)
SELECT @doc.query('/xmlTest/doc/Person')


بررسی متد xml.nodes

متد xml.nodes اندکی متفاوت است نسبت به تمام متدهایی که تاکنون بررسی کردیم. کار آن تجزیه‌ی محتوای XML ایی به ستون‌ها و سطرها می‌باشد. بسیار شبیه است به متد OpenXML اما کارآیی بهتری دارد.
 DECLARE @doc XML ='
<people>
  <person><name>Vahid</name></person>
  <person><name id="2">Farid</name></person>
  <person><name>Mehdi</name></person>
  <person><name>Hooshang</name><name id="1">Hooshi</name></person>
  <person></person>
</people>
'
در اینجا یک سند XML را درنظر بگیرید که از چندین نود شخص تشکیل شده‌است. اغلب آن‌ها دارای یک name هستند. چهارمین نود، دو نام دارد و آخری بدون نام است.
در ادامه قصد داریم این اطلاعات را تبدیل به ردیف‌هایی کنیم که هر ردیف حاوی یک نام است. اولین سعی احتمالا استفاده از متد value خواهد بود:
 SELECT @doc.value('/people/person/name', 'varchar(50)')
این روش کار نمی‌کند زیرا متد value، بیش از یک مقدار را نمی‌تواند بازگشت دهد. البته می‌توان از متد value به نحو زیر استفاده کرد:
 SELECT @doc.value('(/people/person/name)[1]', 'varchar(50)')
اما حاصل آن دقیقا چیزی نیست که دنبالش هستیم؛ ما دقیقا نیاز به تمام نام‌ها داریم و نه تنها یکی از آن‌ها را.
سعی بعدی استفاده از متد query است:
 SELECT @doc.query('/people/person/name')
در این حالت تمام نام‌ها را بدست می‌آوریم:
 <name>Vahid</name>
<name id="2">Farid</name>
<name>Mehdi</name>
<name>Hooshang</name>
<name id="1">Hooshi</name>
اما این حاصل دو مشکل را به همراه دارد:
الف) خروجی آن XML است.
ب) تمام این‌ها در طی یک ردیف و یک ستون بازگشت داده می‌شوند.

و این خروجی نیز چیزی نیست که برای ما مفید باشد. ما به ازای هر شخص نیاز به یک ردیف جداگانه داریم. اینجا است که متد xml.nodes مفید واقع می‌شود:
 SELECT
tab.col.value('text()[1]', 'varchar(50)') AS name,
tab.col.query('.'),
tab.col.query('..')
from @doc.nodes('/people/person/name') AS tab(col)
خروجی متد xml.nodes یک table valued function است؛ یک جدول را باز می‌گرداند که دقیقا حاوی یک ستون می‌باشد. به همین جهت Alias آن‌را با tab col مشخص کرده‌ایم. tab متناظر است با جدول بازگشت داده شده و col متناظر است با تک ستون این جدول حاصل. این نام‌ها در اینجا مهم نیستند؛ اما ذکر آن‌ها اجباری است.
هر ردیف حاصل از این جدول بازگشت داده شده، یک اشاره‌گر است. به همین جهت نمی‌توان آن‌ها را مستقیما نمایش داد. هر سطر آن، به نودی که با آن مطابق XQuery وارد شده تطابق داشته است، اشاره می‌کند. در اینجا مطابق کوئری نوشته شده، هر ردیف به یک نود name اشاره می‌کند. در ادامه برای استخراج اطلاعات آن می‌توان از متد text استفاده کرد.
اگر قصد داشتید، اطلاعات کامل نود ردیف جاری را مشاهده کنید می‌توان از
 tab.col.query('.'),
استفاده کرد. دات در اینجا به معنای self است. دو دات (نقطه) پشت سرهم به معنای درخواست اطلاعات والد نود می‌باشد.
روش دیگر بدست آوردن مقدار یک نود را در کوئری ذیل مشاهده می‌کنید؛ value دات و data دات. خروجی  value مقدار آن نود است و خروجی data مقدار آن نود با فرمت XML.

 SELECT
tab.col.value('.', 'varchar(50)') AS name,
tab.col.query('data(.)'),
tab.col.query('.'),
tab.col.query('..')
from @doc.nodes('/people/person/name') AS tab(col)

همچنین اگر بخواهیم اطلاعات تنها یک نود خاص را بدست بیاوریم، می‌توان مانند کوئری ذیل عمل کرد:
 SELECT
tab.col.value('name[.="Farid"][1]', 'varchar(50)') AS name,
tab.col.value('name[.="Farid"][1]/@id', 'varchar(50)') AS id,
tab.col.query('.')
from @doc.nodes('/people/person[name="Farid"]') AS tab(col)

در مورد کار با جداول، بجای متغیرهای T-SQL نیز روال کار به همین نحو است:
 DECLARE @tblXML TABLE (
 id INT IDENTITY PRIMARY KEY,
 doc XML
 )

INSERT @tblXML VALUES('<person name="Vahid" />')
INSERT @tblXML VALUES('<person name="Farid" />')
INSERT @tblXML VALUES('<person />')
INSERT @tblXML VALUES(NULL)

SELECT
id,
doc.value('(/person/@name)[1]', 'varchar(50)') AS name
FROM @tblXML
در اینجا یک جدول حاوی ستون XML ایی ایجاد شده‌است. سپس چهار ردیف در آن ثبت شده‌اند. در آخر مقدار ویژگی نام این ردیف‌ها بازگشت داده شده‌است.


نکته : استفاده‌ی وسیع SQL Server از XML برای پردازش کارهای درونی آن

بسیاری از ابزارهایی که در نگارش‌های جدید SQL Server اضافه شده‌اند و یا مورد استفاده قرار می‌گیرند، استفاده‌ی وسیعی از امکانات توکار XML آن دارند. مانند:
Showplan، گراف‌های dead lock، گزارش پروسه‌های بلاک شده، اطلاعات رخدادها، SSIS Jobs، رخدادهای Trace و ...

مثال اول: کدام کوئری‌ها در Plan cache، کارآیی پایینی داشته و table scan را انجام می‌دهند؟

 CREATE PROCEDURE LookForPhysicalOps (@op VARCHAR(30))
AS
SELECT sql.text, qs.EXECUTION_COUNT, qs.*, p.*
FROM sys.dm_exec_query_stats AS qs
CROSS APPLY sys.dm_exec_sql_text(sql_handle) sql
CROSS APPLY sys.dm_exec_query_plan(plan_handle) p
WHERE query_plan.exist('
declare default element namespace "http://schemas.microsoft.com/sqlserver/2004/07/showplan";
/ShowPlanXML/BatchSequence/Batch/Statements//RelOp/@PhysicalOp[. = sql:variable("@op")]
') = 1
GO

EXECUTE LookForPhysicalOps 'Table Scan'
EXECUTE LookForPhysicalOps 'Clustered Index Scan'
EXECUTE LookForPhysicalOps 'Hash Match'
اطلاعات Query Plan در SQL Server با فرمت XML ارائه می‌شود. در اینجا می‌خواهیم یک سری متغیر مانند Clustered Index Scan و امثال آن‌را از ویژگی PhysicalOp آن کوئری بگیریم. بنابراین از متد  sql:variable کمک گرفته شده‌است.
اگر علاقمند هستید که اصل این اطلاعات را با فرمت XML مشاهده کنید، کوئری نوشته شده را تا پیش از where آن یکبار مستقلا اجرا کنید. ستون آخر آن query_plan نام دارد و حاوی اطلاعات XML ایی است.

مثال دوم:   استخراج اپراتورهای رابطه‌ای (RelOp) از یک Query Plan ذخیره شده

 WITH XMLNAMESPACES(DEFAULT N'http://schemas.microsoft.com/sqlserver/2004/07/showplan')
SELECT RelOp.op.value(N'../../@NodeId', N'int') AS ParentOperationID,
RelOp.op.value(N'@NodeId', N'int') AS OperationID,
RelOp.op.value(N'@PhysicalOp', N'varchar(50)') AS PhysicalOperator,
RelOp.op.value(N'@LogicalOp', N'varchar(50)') AS LogicalOperator,
RelOp.op.value(N'@EstimatedTotalSubtreeCost ', N'float') AS EstimatedCost,
RelOp.op.value(N'@EstimateIO', N'float') AS EstimatedIO,
RelOp.op.value(N'@EstimateCPU', N'float') AS EstimatedCPU,
RelOp.op.value(N'@EstimateRows', N'float') AS EstimatedRows,
cp.plan_handle AS PlanHandle,
st.TEXT AS QueryText,
qp.query_plan AS QueryPlan,
cp.cacheobjtype AS CacheObjectType,
cp.objtype AS ObjectType
FROM sys.dm_exec_cached_plans cp
CROSS APPLY sys.dm_exec_sql_text(cp.plan_handle) st
CROSS APPLY sys.dm_exec_query_plan(cp.plan_handle) qp
CROSS APPLY qp.query_plan.nodes(N'//RelOp') RelOp(op)
در اینجا کار کردن با WITH XMLNAMESPACES در حین استفاده از متد xml.nodes ساده‌تر است؛ بجای قرار دادن فضای نام در تمام کوئری‌های نوشته شده.


بررسی متد xml.modify

تا اینجا تمام کارهایی که صورت گرفت و نکاتی که بررسی شدند، به مباحث select اختصاص داشتند. اما insert، delete و یا update قسمتی از یک سند XML بررسی نشدند. برای این منظور باید از متد xml.modify استفاده کرد. از آن در عبارات update و یا set کمک گرفته شده و ورودی آن نباید نال باشد. در ادامه در طی مثال‌هایی این موارد را بررسی خواهیم کرد.
ابتدا فرض کنید که سند XML ما چنین شکلی را دارا است:
DECLARE @doc XML = '
<Invoice>
<InvoiceId>100</InvoiceId>
<CustomerName>Vahid</CustomerName>
<LineItems>
<LineItem>
<Sku>134</Sku>
<Quantity>10</Quantity>
<Description>Item 1</Description>
<UnitPrice>9.5</UnitPrice>
</LineItem>
<LineItem>
<Sku>150</Sku>
<Quantity>5</Quantity>
<Description>Item 2</Description>
<UnitPrice>1.5</UnitPrice>
</LineItem>
</LineItems>
</Invoice>
'
در ادامه قصد داریم یک نود جدید را پس از CustomerName اضافه کنیم.
 SET @doc.modify('
insert <InvoiceInfo><InvoiceDate>2014-02-10</InvoiceDate></InvoiceInfo>
after /Invoice[1]/CustomerName[1]
')

SELECT @doc
اینکار را با استفاده از دستور insert، به نحو فوق می‌توان انجام داد. از عبارت Set و متغیر doc مقدار دهی شده، کار شروع شده و سپس نود جدیدی پس از (after) اولین نود CustomerName موجود insert می‌شود. Select بعدی نتیجه را نمایش خواهد داد.
<Invoice>
  <InvoiceId>100</InvoiceId>
  <CustomerName>Vahid</CustomerName>
  <InvoiceInfo>
        <InvoiceDate>2014-02-10</InvoiceDate>
  </InvoiceInfo>
  <LineItems>
...

در SQL Server 2008 به بعد، امکان استفاده از متغیرهای T-SQL نیز در اینجا مجاز شده‌است:
 SET @x.modify('insert sql:variable("@x") into /doc[1]')
بنابراین اگر نیاز به تعریف متغیری در اینجا داشتید از جمع زدن رشته‌ها استفاده نکنید. حتما نیاز است متغیر تعریف شود و گرنه باخطای ذیل متوقف خواهید شد:
 The argument 1 of the XML data type method "modify" must be a string literal.


افزودن ویژگی‌های جدید به یک سند XML توسط متد xml.modify

اگر بخواهیم یک ویژگی (attribute) جدید را به نود خاصی اضافه کنیم می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 SET @doc.modify('
insert attribute status{"backorder"}
into /Invoice[1]
')

SELECT @doc
که خروجی دو سطر ابتدایی آن پس از اضافه شدن ویژگی status با مقدار backorder به نحو ذیل است:
 <Invoice status="backorder">
  <InvoiceId>100</InvoiceId>
....


حذف نودهای یک سند XML توسط متد xml.modify

اگر بخواهیم تمام LineItemها را حذف کنیم می‌توان نوشت:
 SET @doc.modify('delete /Invoice/LineItems/LineItem')
SELECT @doc
با این خروجی:
 <Invoice status="backorder">
  <InvoiceId>100</InvoiceId>
  <CustomerName>Vahid</CustomerName>
  <InvoiceInfo>
      <InvoiceDate>2014-02-10</InvoiceDate>
  </InvoiceInfo>
  <LineItems />
</Invoice>


به روز رسانی نودهای یک سند XML توسط متد xml.modify

اگر نیاز باشد تا مقدار یک نود را تغییر دهیم می‌توان از replace value of استفاده کرد:
 SET @doc.modify('replace value of
  /Invoice[1]/CustomerName[1]/text()[1]
  with "Farid"
')
SELECT @doc
با خروجی ذیل که در آن نام اولین مشتری با مقدار Farid جایگزین شده است:
 <Invoice status="backorder">
  <InvoiceId>100</InvoiceId>
  <CustomerName>Farid</CustomerName>
  <InvoiceInfo>
       <InvoiceDate>2014-02-10</InvoiceDate>
  </InvoiceInfo>
  <LineItems />
</Invoice>
replace value of فقط با یک نود کار می‌کند و همچنین، فقط مقدار آن نود را تغییر می‌دهد. به همین جهت از متد text استفاده شده‌است. اگر از text استفاده نشود با خطای ذیل متوقف خواهیم شد:
 The target of 'replace value of' must be a non-metadata attribute or an element with simple typed content.


به روز رسانی نودهای خالی توسط متد xml.modify

باید دقت داشت، نودهای خالی (بدون مقدار)، مانند LineItems پس از delete کلیه اعضای آن در مثال قبل، قابل replace نیستند و باید مقادیر جدید را در آن‌ها insert کرد. یک مثال:

 DECLARE @tblTest AS TABLE (xmlField XML)

INSERT INTO @tblTest(xmlField)
VALUES
 (
'<Sample>
   <Node1>Value1</Node1>
   <Node2>Value2</Node2>
   <Node3/>
</Sample>'
)
 
DECLARE @newValue VARCHAR(50) = 'NewValue'

UPDATE @tblTest
SET xmlField.modify(
'insert text{sql:variable("@newValue")} into
  (/Sample/Node3)[1] [not(text())]'
)

SELECT xmlField.value('(/Sample/Node3)[1]','varchar(50)') FROM @tblTest
در این مثال اگر از replace value of برای مقدار دهی نود سوم استفاده می‌شد:
 UPDATE @tblTest
SET xmlField.modify(
'replace value of (/Sample/Node3/text())[1]
  with sql:variable("@newValue")'
)
تغییری را پس از اعمال دستورات مشاهده نمی‌کردید؛ زیرا این المان ()text ایی را برای replace شدن ندارد.
اشتراک‌ها
SQL Server Language Extensions دات نتی

This sample shows you how to use SQL Server Language Extensions to create a .NET Core C# program that receives two columns (ID and text) from SQL Server and a regular expression as an input parameter. The class returns two columns back to SQL Server (ID and text). 

SQL Server Language Extensions دات نتی
نظرات مطالب
استفاده از افزونه‌ی jsTree در ASP.NET MVC
- کدها را تصویری ارسال نکنید. در این حالت نه قابلیت جستجو دارند و نه قابلیت کپی سریع و پیگیری آن‌ها.
- این افزونه اطلاعات را با فرمت application/x-www-form-urlencoded ارسال می‌کند:
"dataType": "json",
"contentType": "application/x-www-form-urlencoded",
'data': function (node) {
  return { 'id': node.id, recordId: 7885, name: "Test" };
}