نظرات مطالب
آموزش مقدماتی Silverlight
سلام
- لطفا برای این نوع سؤالات از قسمت تماس با من در بالای سایت استفاده کنید.
- و بله می‌شود. به سیلورلایت همانند یک شیء فلش نگاه کنید. این‌ها اشیاء سمت کاربر هستند و نه سمت سرور. بنابراین امکان اضافه کردن آن‌ها با کمک گیری از تگ object میسر است. اطلاعات بیشتر به همراه مثال:
http://msdn.microsoft.com/en-us/library/cc189089%28VS.95%29.aspx
مطالب
MVVM و رویدادگردانی

در دو قسمت قبل به اینجا رسیدیم که بجای شروع به کدنویسی مستقیم در code behind یک View (یک پنجره، یک user control ...)، کلاس مجزای دیگری را به نام ViewModel به برنامه اضافه خواهیم کرد و این کلاس از وجود هیچ فرمی در برنامه مطلع نیست.
بنابراین جهت انتقال رخدادها به ViewModel، بجای روش متداول تعریف روال‌های رخدادگردان در Code behind:
<Button  Click="btnClick_Event">Last</Button>

آن‌ها را با Commands به ViewModel ارسال خواهیم کرد:
<Button Command="{Binding GoLast}">Last</Button>  


همچنین بجای اینکه مستقیما بخواهیم از طریق نام یک شیء به مثلا خاصیت متنی آن دسترسی پیدا کنیم:
<TextBox Name="txtName" />  

از طریق Binding، اطلاعات مثلا متنی آن‌را به ViewModel منتقل خواهیم کرد:
<TextBox Text="{Binding Name}" />  


و همینجا است که 99 درصد آموزش‌های MVVM موجود در وب به پایان می‌رسند؛ البته پس از مشاهده 10 تا 20 ویدیو و خواندن بیشتر از 30 تا مقاله! و اینجا است که خواهید گفت: فقط همین؟! با این‌ها میشه یک برنامه رو مدیریت کرد؟!
البته همین‌ها برای مدیریت قسمت عمده‌ای از اکثر برنامه‌ها کفایت می‌کنند؛ اما خیلی از ریزه‌ کاری‌ها وجود دارند که به این سادگی‌ها قابل حل نیستند و در طی چند مقاله به آن‌ها خواهیم پرداخت.

سؤال: در همین مثال فوق، اگر متن ورودی در TextBox تغییر کرد، چگونه می‌توان بلافاصله از تغییرات آن در ViewModel مطلع شد؟ قدیم‌ترها می‌شد نوشت:
<TextBox TextChanged="TextBox_TextChanged" />


اما الان که قرار نیست در code behind کد بنویسیم (تا حد امکان البته)، باید چکار کرد؟
پاسخ: امکان Binding به TextChanged وجود ندارد، پس آن‌را فراموش می‌کنیم. اما همان Binding معمولی را به این صورت هم می‌شود نوشت (همان مثال قسمت قبل):
<TextBox Text="{Binding 
MainPageModelData.Name,
Mode=TwoWay,
UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}" />


و نکته مهم آن UpdateSourceTrigger است. اگر روی حالت پیش فرض باشد، ViewModel پس از تغییر focus از این TextBox به کنترلی دیگر، از تغییرات آگاه خواهد شد. اگر آن‌را صریحا ذکر کرده و مساوی PropertyChanged قرار دهیم (این مورد در سیلورلایت 5 جدید است؛ هر چند از روز نخست WPF وجود داشته است)، با هر تغییری در محتوای TextBox، خاصیت MainPageModelData.Name به روز رسانی خواهد شد.
اگر هم بخواهیم این تغییرات آنی‌را در ViewModel تحت نظر قرار دهیم، می‌توان نوشت:

using System.ComponentModel;

namespace SL5Tests
{
public class MainPageViewModel
{
public MainPageModel MainPageModelData { set; get; }
public MainPageViewModel()
{
MainPageModelData = new MainPageModel();
MainPageModelData.Name = "Test1";
MainPageModelData.PropertyChanged += MainPageModelDataPropertyChanged;
}

void MainPageModelDataPropertyChanged(object sender, PropertyChangedEventArgs e)
{
switch (e.PropertyName)
{
case "Name":
//do something
break;
}
}
}
}

تعریف MainPageModel را در قسمت قبل مشاهده کرده‌اید و این کلاس اینترفیس INotifyPropertyChanged را پیاده سازی می‌کند. بنابراین می‌توان از رویدادگردان PropertyChanged آن در ViewModel هم استفاده کرد.
به این ترتیب همان کار رودیدادگردان TextChanged را اینطرف هم می‌توان شبیه سازی کرد و تفاوتی نمی‌کند. البته با این تفاوت که در ViewModel فقط به اطلاعات به روز موجود در MainPageModelData.Name دسترسی داریم، اما نمی‌دانیم و نمی‌خواهیم هم بدانیم که منبع آن دقیقا کدام شیء رابط کاربری برنامه است.

سؤال: ما قبلا مثلا می‌توانستیم بررسی کنیم که اگر کاربر حین تایپ در یک TextBox بر روی دکمه‌ی Enter کلیک کرد، آن‌گاه برای نمونه، جستجویی بر اساس اطلاعات وارد شده صورت گیرد. الان این فشرده شدن دکمه‌ی Enter را چگونه دریافت و چگونه به ViewModel ارسال کنیم؟
این مورد کمی پیشرفته‌تر از حالت‌های قبلی است. برای حل این مساله ابتدا باید UpdateSourceTrigger یاد شده را مساوی Explicit قرار داد. یعنی اینبار می‌خواهیم نحوه ی به روز رسانی خاصیت MainPageModelData.Name را از طریق Binding خودمان مدیریت کنیم. این مدیریت کردن هم با استفاده از امکاناتی به نام Attached properties قابل انجام است که به آن‌ها Behaviors هم می‌گویند. مثلا:

using System.Windows;
using System.Windows.Controls;
using System.Windows.Input;

namespace SL5Tests
{
public static class InputBindingsManager
{
public static readonly DependencyProperty UpdatePropertySourceWhenEnterPressedProperty
= DependencyProperty.RegisterAttached(
"UpdatePropertySourceWhenEnterPressed",
typeof(bool),
typeof(InputBindingsManager),
new PropertyMetadata(false, OnUpdatePropertySourceWhenEnterPressedPropertyChanged));

static InputBindingsManager()
{ }

public static void SetUpdatePropertySourceWhenEnterPressed(DependencyObject dp, bool value)
{
dp.SetValue(UpdatePropertySourceWhenEnterPressedProperty, value);
}

public static bool GetUpdatePropertySourceWhenEnterPressed(DependencyObject dp)
{
return (bool)dp.GetValue(UpdatePropertySourceWhenEnterPressedProperty);
}

private static void OnUpdatePropertySourceWhenEnterPressedPropertyChanged(DependencyObject dp,
DependencyPropertyChangedEventArgs e)
{
var txt = dp as TextBox;
if (txt == null)
return;

if ((bool)e.NewValue)
{
txt.KeyDown += HandlePreviewKeyDown;
}
else
{
txt.KeyDown -= HandlePreviewKeyDown;
}
}

static void HandlePreviewKeyDown(object sender, KeyEventArgs e)
{
if (e.Key != Key.Enter) return;

var txt = sender as TextBox;
if (txt == null)
return;

var binding = txt.GetBindingExpression(TextBox.TextProperty);
if (binding == null) return;
binding.UpdateSource();
}
}
}

تعریف Attached properties یک قالب استاندارد دارد که آن را در کد فوق ملاحظه می‌کنید. یک تعریف به صورت static و سپس تعریف متدهای Get و Set آن. با تغییر مقدار آن که اینجا از نوع bool تعریف شده، متد OnUpdatePropertySourceWhenEnterPressedPropertyChanged به صورت خودکار فراخوانی می‌شود. اینجا است که ما از طریق آرگومان dp به textBox جاری دسترسی کاملی پیدا می‌کنیم. مثلا در اینجا بررسی شده که آیا کلید فشرده شده enter است یا خیر. اگر بله، یک سری فرامین را انجام بده. به عبارتی ما توانستیم، قطعه کدی را به درون شیءایی موجود تزریق کنیم. Txt تعریف شده در اینجا، واقعا همان کنترل TextBox ایی است که به آن متصل شده‌ایم.

و برای استفاده از آن خواهیم داشت:

<UserControl x:Class="SL5Tests.MainPage"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:VM="clr-namespace:SL5Tests"
mc:Ignorable="d" Language="fa"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<UserControl.Resources>
<VM:MainPageViewModel x:Name="vmMainPageViewModel" />
</UserControl.Resources>
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMainPageViewModel}}"
x:Name="LayoutRoot"
Background="White">
<TextBox Text="{Binding
MainPageModelData.Name,
Mode=TwoWay,
UpdateSourceTrigger=Explicit}"
VerticalAlignment="Top"
VM:InputBindingsManager.UpdatePropertySourceWhenEnterPressed="True" />
</Grid>
</UserControl>

همانطور که مشاهده می‌کنید، UpdateSourceTrigger به Explicit تنظیم شده و سپس InputBindingsManager.UpdatePropertySourceWhenEnterPressed به این کنترل متصل گردیده است. یعنی تنها زمانیکه در متد HandlePreviewKeyDown ذکر شده، متد UpdateSource فراخوانی گردد، خاصیت MainPageModelData.Name به روز رسانی خواهد شد (کنترل آن‌را خودمان در دست گرفته‌ایم نه حالت‌های از پیش تعریف شده).

این روش، روش متداولی است برای تبدیل اکثر حالاتی که Binding و Commanding متداول در مورد آن‌ها وجود ندارد. مثلا نیاز است focus را به آخرین سطر یک ListView از داخل ViewModel انتقال داد. در حالت متداول چنین امری میسر نیست، اما با تعریف یک Attached properties می‌توان به امکانات شیء ListView مورد نظر دسترسی یافت (به آن متصل شد، یا نوعی تزریق)، آخرین عنصر آن‌را یافته و سپس focus را به آن منتقل کرد یا به هر اندیسی مشخص که بعدا در ViewModel به این Behavior از طریق Binding ارسال خواهد شد.

مطالب
Blazor 5x - قسمت 27 - برنامه‌ی Blazor WASM - کار با سرویس‌های Web API
در قسمت‌های Blazor Server مثال این سری، با روش کار با سرویس‌های سمت سرور برنامه، آشنا شدیم. در این نوع برنامه‌ها، فقط کافی است اصل سرویس مدنظر را مستقیما در کامپوننت‌های Razor تزریق کرد و سپس می‌توان به نحو متداولی با آن‌ها کار کرد؛ اما در برنامه‌های Blazor WASM خیر! به این نوع برنامه‌های سمت کلاینت باید همانند برنامه‌های React ، Angular ، Vue و یا حتی برنامه‌های مبتنی بر jQuery نگاه کرد. در تمام فناوری‌های سمت کلاینت، این درخواست‌های Ajax ای هستند که با سرویس‌های یک Web API سمت سرور، ارتباط برقرار کرده، اطلاعاتی را به آن‌ها ارسال و یا دریافت می‌کنند. در برنامه‌های Blazor WASM نیز باید به همین ترتیب عمل کرد و در اینجا HttpClient دات نت، جایگزین برای مثال jQuery Ajax ، Fetch API و یا XMLHttpRequest استاندارد می‌شود (البته jQuery Ajax در اصل یک محصور کننده‌ی استاندارد XMLHttpRequest است که برای اولین بار توسط مایکروسافت در برنامه‌ی Outlook web access معرفی شد).


ایجاد سرویس سمت کلاینت دریافت اطلاعات اتاق‌ها از Web API

در قسمت 24، HotelRoomController را تکمیل کردیم که کار آن، بازگشت اطلاعات تمام اتاق‌ها و یا یک اتاق مشخص به کلاینت است. اکنون می‌خواهیم در ادامه‌ی قسمت قبل، اگر کاربری بر روی دکمه‌ی Go صفحه‌ی اول رزرو اتاقی کلیک کرد، لیست تمام اتاق‌های تعریف شده را به او نمایش دهیم. به همین جهت نیاز به سرویس سمت کلاینتی داریم که بتواند با این Web API endpoint کار کند:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientHotelRoomService
    {
        public Task<IEnumerable<HotelRoomDTO>> GetHotelRoomsAsync(DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate);
        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomDetailsAsync(int roomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate);
    }
}
این سرویس را در پوشه‌ی Services پروژه‌ی BlazorWasm.Client ایجاد کرده‌ایم که HotelRoomDTO خود را از پروژه‌ی BlazorServer.Models دریافت می‌کند. به این ترتیب می‌توان مدلی را بین یک Web API سمت سرور و یک سرویس سمت کلاینت، به اشتراک گذاشت. بنابراین پروژه‌ی کلاینت، باید ارجاعی را به پروژه‌ی BlazorServer.Models.csproj نیز داشته باشد.

در ادامه اینترفیس فوق را به صورت زیر پیاده سازی می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientHotelRoomService : IClientHotelRoomService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public ClientHotelRoomService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomDetailsAsync(int roomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public Task<IEnumerable<HotelRoomDTO>> GetHotelRoomsAsync(DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            // How to url-encode query-string parameters properly
            var uri = new UriBuilderExt(new Uri(_httpClient.BaseAddress, "/api/hotelroom"))
                            .AddParameter("checkInDate", $"{checkInDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .AddParameter("checkOutDate", $"{checkOutDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .Uri;
            return _httpClient.GetFromJsonAsync<IEnumerable<HotelRoomDTO>>(uri);
        }
    }
}
توضیحات:
- HttpClient یکی از سرویس‌های تنظیم شده‌ی در فایل Program.cs پروژه‌های سمت کلاینت است. بنابراین می‌توان آن‌را از طریق تزریق به سازنده‌ی این سرویس، به دست آورد.
- در اینجا برای دریافت اطلاعات JSON دریافتی از سمت سرور و سپس Deserialize خودکار آن به لیستی از DTO تعریف شده، از متد جدید GetFromJsonAsync استفاده شده‌است. این مورد جزو تازه‌های NET 5x. است.
- در اینجا استفاده از کلاس UriBuilderExt را نیز جهت تشکیل یک URL دارای کوئری استرینگ، مشاهده می‌کنید. هیچگاه نباید URL نهایی را از طریق جمع زدن اجزای آن به سمت سرور ارسال کرد؛ از این جهت که اجزای آن باید URL-encoded شوند؛ وگرنه در سمت سرور قابلیت پردازش نخواهند داشت. در ادامه تعریف کلاس جدید UriBuilderExt را مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Json;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Models;
using BlazorWasm.Client.Utils;

using System;
using System.Collections.Specialized;
using System.Web;

namespace BlazorWasm.Client.Utils
{
    public class UriBuilderExt
    {
        private readonly NameValueCollection _collection;
        private readonly UriBuilder _builder;

        public UriBuilderExt(Uri uri)
        {
            _builder = new UriBuilder(uri);
            _collection = HttpUtility.ParseQueryString(string.Empty);
        }

        public UriBuilderExt AddParameter(string key, string value)
        {
            _collection.Add(key, value);
            return this;
        }

        public Uri Uri
        {
            get
            {
                _builder.Query = _collection.ToString();
                return _builder.Uri;
            }
        }
    }
}
- در اینجا توسط متد AddParameter، کار افزودن کوئری استرینگ‌ها به یک Url از پیش مشخص، انجام می‌شود. کار encoding نهایی به صورت خودکار توسط HttpUtility استاندارد دات نت، انجام خواهد شد.
- تاریخ‌های ارسالی به سمت سرور را با فرمت yyyy'-'MM'-'dd تبدیل رشته کردیم. این قالب، یکی از قالب‌های پذیرفته شده‌است.
- جهت سهولت استفاده‌ی از سرویس فوق و همچنین مدل‌های برنامه، فضای نام آن‌ها را به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم تا در تمام کامپوننت‌های برنامه‌ی سمت کلاینت، قابل دسترسی شوند:
@using BlazorWasm.Client.Services
@using BlazorServer.Models
- در آخر این سرویس جدید را باید به لیست سرویس‌های برنامه معرفی کرد تا قابلیت تزریق در کامپوننت‌ها را پیدا کند:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...

            builder.Services.AddScoped<IClientHotelRoomService, ClientHotelRoomService>();

            // ...
        }
    }
}

چند اصلاح جزئی در کنترلرها و سرویس‌های سمت سرور

در Url نهایی فوق، دو پارامتر جدید checkInDate و checkOutDate هم وجود دارند. به همین جهت این دو را به اکشن متدهای کنترلر HotelRoom:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class HotelRoomController : ControllerBase
    {
        // ...

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> GetHotelRooms(DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
          // ...
        }

        [HttpGet("{roomId}")]
        public async Task<IActionResult> GetHotelRoom(int? roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
           // ...
        }
    }
}
و همچنین سرویس سمت سرور IHotelRoomService نیز اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService : IDisposable
    {
        Task<List<HotelRoomDTO>> GetAllHotelRoomsAsync(DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate);
        Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate);
        // ...
    }
}
البته فعلا پیاده سازی خاصی ندارند و آن‌ها را در قسمت‌های بعد مورد استفاده قرار خواهیم داد.


تنظیمات ویژه‌ی HttpClient برنامه‌ی سمت کلاینت

سرویس ClientHotelRoomService فوق، از HttpClient تزریق شده‌ی در سازنده‌ی خود استفاده می‌کند که BaseAddress خود را مطابق تنظیمات ابتدایی برنامه، از HostEnvironment دریافت می‌کند. در اینجا علاقمندیم تا بجای این تنظیم پیش‌فرض، فایل جدید appsettings.json را به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\wwwroot\appsettings.json کلاینت اضافه کرده (محل قرارگیری آن در برنامه‌های سمت کلاینت، داخل پوشه‌ی wwwroot است و نه در داخل پوشه‌ی ریشه‌ی اصلی پروژه):
{
    "BaseAPIUrl": "https://localhost:5001/"
}
و از این تنظیم جدید به عنوان BaseAddress برنامه‌ی Web API استفاده کنیم که روش آن‌را در کدهای ذیل مشاهده می‌کنید:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ... 

            // builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
            builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient
            {
                BaseAddress = new Uri(builder.Configuration.GetValue<string>("BaseAPIUrl"))
            });

            // ... 
        }
    }
}

تکمیل کامپوننت دریافت لیست تمام اتاق‌ها

در قسمت قبل، کامپوننت خالی HotelRooms.razor را تعریف کردیم. کاربران پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Go صفحه‌ی اول، به این کامپوننت هدایت می‌شوند. اکنون می‌خواهیم، لیست تمام اتاق‌ها را در این کامپوننت، از Web API برنامه دریافت کنیم:
@page "/hotel/rooms"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject IClientHotelRoomService HotelRoomService

<h3>HotelRooms</h3>

@code {
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();
    IEnumerable<HotelRoomDTO> Rooms = new List<HotelRoomDTO>();

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        try
        {
            var model = await LocalStorage.GetItemAsync<HomeVM>(ConstantKeys.LocalInitialBooking);
            if (model is not null)
            {
                HomeModel = model;
            }
            else
            {
                HomeModel.NoOfNights = 1;
            }
            await LoadRooms();
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }

    private async Task LoadRooms()
    {
        Rooms = await HotelRoomService.GetHotelRoomsAsync(HomeModel.StartDate, HomeModel.EndDate);
    }
}
در اینجا در ابتدا سعی می‌شود تا HomeModel، از Local Storage که در قسمت قبل آن‌را تنظیم کردیم، خوانده شود. سپس با استفاده از متد GetHotelRoomsAsync، لیست اتاق‌ها را از Web API دریافت می‌کنیم. تمام این عملیات آغازین نیز باید در روال رویدادگران OnInitializedAsync صورت گیرند.


روش اجرای پروژه‌های Blazor WASM

تا اینجا اگر برنامه‌ی سمت کلاینت را توسط دستور dotnet watch run اجرا کنیم، هرچند صفحه‌ی خالی نمایش لیست اتاق‌ها ظاهر می‌شود، اما یک خطای fetch error را هم دریافت خواهیم کرد؛ چون نیاز است ابتدا پروژه‌ی Web API را اجرا کرد و سپس پروژه‌ی WASM را.
برای ساده سازی اجرای همزمان این دو پروژه، اگر از ویژوال استودیوی کامل استفاده می‌کنید، بر روی نام Solution کلیک راست کرده و از منوی ظاهر شده، گزینه‌ی «Set Startup projects» را انتخاب کنید. در صفحه دیالوگ ظاهر شده، گزینه‌ی «multiple startup projects» را انتخاب کرده و از لیست پروژه‌های موجود، دو پروژه‌ی Web API و WASM را انتخاب کنید و Action مقابل آن‌ها را به Start تنظیم کنید. در اینجا حتی می‌توان ترتیب اجرای این پروژه‌ها را هم تغییر داد. در این حالت زمانیکه بر روی دکمه‌ی Run، در ویژوال استودیو کلیک می‌کنید، هر دو پروژه را با هم برای شما اجرا خواهد کرد.

نکته‌ی مهم! در این حالت هم برنامه‌ی کلاینت نمی‌تواند با برنامه‌ی Web API ارتباط برقرار کند! چون شماره پورت iisExpress درج شده‌ی در فایل appsettings.json آن، باید به شماره sslPort مندرج در فایل Properties\launchSettings.json پروژه‌ی Web API تغییر داده شود که برای نمونه در اینجا این عدد 44314 است:
{
  "iisSettings": {
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:62930",
      "sslPort": 44314
    }
  }
}
و یا اگر می‌خواهید پروژه را از طریق NET Core CLI. با اجرای دستور dotnet watch run اجرا کنید ... به صورت پیش‌فرض نمی‌شود! چون برای اینکار باید به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه‌های Web API و WASM وارد شد و دوبار دستور یاد شده را به صورت مجزا اجرا کرد. در این حالت، هر دو پروژه، بر روی پورت پیش‌فرض 5001 اجرا می‌شوند. روش تغییر این پورت، مراجعه به فایل Properties\launchSettings.json این پروژه‌ها است. برای مثال همان پورت پیش‌فرض 5001 را که در فایل appsettings.json انتخاب کردیم، ثابت نگه می‌داریم. یعنی فایل launchSettings.json پروژه‌ی Web API را ویرایش نمی‌کنیم. اما این پورت را در پروژه‌ی کلاینت برای مثال به عدد 5002 تغییر می‌دهیم تا برنامه‌ی کلاینت، بر روی پورت پیش‌فرض برنامه‌ی Web API اجرا نشود:
{
    "BlazorWasm.Client": {
      "applicationUrl": "https://localhost:5002;http://localhost:5003",
    }  
}


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-27.zip
مطالب
معرفی و راهنمایی جهت انتخاب پلتفرم‌های توسعه‌ی رابط کاربری جدید مایکروسافت
اگر به تکنولوژی‌های شرکت مایکروسافت علاقمند باشید و اخبار آن را دنبال کرده باشید قطعا در جریان هستید که علاوه بر تکنولوژی‌های قدیمی (WPF, UWP, Xamarin) تکنولوژی‌های جدیدی (Project Reunion, Maui, WinUI, Uno, Xaml Island) نیز بصورت همزمان در حال توسعه هستند. اکثر این تکنولوژی‌ها شبیه و نزدیک به هم هستند و برای کسی که تازه کار باشد ممکن است دچار سردرگمی شود و چون بصورت همزمان در حال توسعه می‌باشند ممکن سوالاتی برای شما پیش بیاید. در این مطلب هر کدام از این تکنولوژی‌ها را معرفی کرده و در انتخاب صحیح به شما کمک خواهیم کرد.

ساخت برنامه با WPF
به کمک تکنولوژی WPF میتوانیم نرم افزارهای دسکتاپ را توسعه دهیم. WPF همچنان پشتیبانی میشود و در سال‌های اخیر بصورت متن باز نیز منتشر شده‌است. اگر نیاز دارید که برنامه شما در ویندوز‌های 7 تا ویندوز 11 اجرا شود، میتوانید از WPF استفاده کنید. لازم به ذکر است که برنامه‌های WPF به عنوان Win32 یا Desktop نیز شناخته میشوند.

ساخت برنامه با UWP
UWP بعد از WPF و با انتشار ویندوز 10 معرفی شد. علت انتشار، هماهنگی برنامه‌ها با سیستم عامل ویندوز 10 و امنیت بیشتر بود. به‌طور فنی برنامه‌ای که بصورت UWP ساخته میشود، همان WPF است؛ با این تفاوت که داخل SandBox اجرا میشود و با محیط خارج ارتباطی ندارد. بدلیل مسائل امنیتی، بسیاری از کارهای ساده و مهم در UWP غیرممکن (البته راه حل‌هایی نیز وجود دارد) می‌باشد و نیاز به دسترسی کاربر دارد. به عنوان مثال، API‌های system.Io.File یا Process قابل استفاده نمی‌باشند.
نرم افزارهایی که با UWP ساخته میشوند فقط بر روی ویندوز 10 به بالا قابلیت اجرایی دارند و توزیع آن از طریق استور مایکروسافت امکان پذیر است. در صورت نیاز به توزیع دستی (فایل نصبی)، توسعه دهنده باید فایل نصبی را بصورت دیجیتال، امضاء کند که دردسر‌های خودش را دارد.

ساخت برنامه با Xamarin
اگر نیاز دارید که برای سیستم عامل اندروید و مک برنامه بنویسید، زامارین میتواند به شما کمک کند.

ساخت برنامه با WinUI
بعد از معرفی UWP نیاز به یک فریمورک رابط کاربری قوی جهت جذب کاربران به سمت UWP احساس شد. در نتیجه مایکروسافت فریمورک WinUI را ایجاد کرد. WinUI در 2 نسخه در حال توسعه می‌باشد:

WinUI 2.X
این نسخه از WinUI فقط قابلیت استفاده در برنامه‌های مبتنی بر UWP را دارد. اخیرا نسخه 2.6 آن منتشر شده که شامل تغییرات بصری عظیمی می‌باشد. لازم به ذکر است که ویندوز 11 که اخیرا معرفی شد، بر پایه WinUI 2.6 ایجاد شده است.

WinUI 3.X
این نسخه از WinUI قابلیت استفاده در پلتفرم‌های دیگر را محیا می‌کند و هم اکنون بصورت پیش نمایش است و بر پایه WinUI 2.5 می‌باشد. در 3 ماهه آخر سال 2021 تمامی استایل‌ها بر پایه نسخه 2.6 خواهد بود.
 

پلتفرم Uno
پلتفرم اونو توسط مایکروسافت ایجاد نشده، اما توسط آن پشتیبانی میشود. شما به کمک پلتفرم اونو میتوانید به کمک WinUI 3، برنامه‌های خود را در ویندوز 7 (به کمک موتور رندر Skia ) تا ویندوز 11، لینوکس (به کمک Skia)، مک و حتی موبایل اجرا کنید.

پلتفرم Maui
مائویی در واقع نسل بعدی زامارین می‌باشد و بصورت تک پروژه‌ای ایجاد شده‌است. در زامارین شما برای هر پلتفرم (ویندوز، اندروید، مک و...) یک پروژه جداگانه داشتید، اما در مائویی فقط یک پروژه واحد وجود دارد. پس اگر نیاز دارید که برای گوشی‌های همراه برنامه نویسی کنید، میتوانید از مائویی استفاده کنید. لازم به ذکر است به کمک مائویی میتوانید برای لینوکس و مک هم برنامه ایجاد کنید. اما بدلیل وجود WinUI در سایر پلتفرم‌ها، بهتر است از مائویی فقط برای ایجاد برنامه‌های موبایل استفاده کنید.
 

پلتفرم Project Reunion
اخیرا نام این پروژه به Windows App SDK تغییر یافته‌است. به کمک این پروژه میتوانید از WinUI 3 در برنامه‌های WPF و سایر تکنولوژی‌های Desktop استفاده کنید و کل برنامه خود را مدرن کنید. لازم به ذکر است که برنامه‌های ساخته شده توسط Reunion فقط در ویندوز 10 به بالا اجرا میشوند. در حال حاضر جهت اجرای برنامه نیاز هست که برنامه بصورت MSIX پکیج بشود. در نسخه 1.0 که تا چند ماه آینده منتشر خواهد شد، نیازی به پکیج کردن نخواهد بود.

پلتفرم Xaml Island
این پلتفرم در واقع پلی است که میتوانید از کنترل‌های UWP یا WinUI در برنامه‌های دسکتاپ (WPF) استفاده کنید. تفاوت این پلتفرم با Reunion در این است که شما فقط میتوانید بخشی از برنامه خود را مدرن کنید و قسمت‌های مدرن شده در ویندوز‌های پایین‌تر از ویندوز 10، کار نخواهند کرد. اما در Reunion تمام بخش‌های برنامه شما مدرن خواهد شد.

سخن آخر اینکه اگر نیاز به برنامه‌های موبایل دارید، بهتر است از مائویی استفاده کنید بدلیل اینکه:
  • نسل بعدی زامارین است
  • از دات نت 6 به بالا استفاده می‌کند
  • روان، سریع و انعطاف پذیر است
  • خطاهای بسیار کمتری دارد
  • مخصوص موبایل طراحی شده است
  • تجربه بیشتری نسبت به سایر پلتفرم‌ها دارد

اگر نیاز به اجرای برنامه بصورت کراس پلتفرم دارید (ویندوز/لینوکس/مک) بهتر است از Uno استفاده کنید بدلیل اینکه:
  • مخصوص کراس پلتفرم طراحی شده
  • از WinUI 3 استفاده می‌کند
  • برای ویندوز 10 به بالا از تکنولوژی UWP و برای ویندوز 7 و لینوکس از Skia استفاده می‌کند

اگر نیاز دارید برنامه شما فقط در ویندوز 10 به بالا اجرا شود بهتر است از Project Reunion استفاده کنید بدلیل اینکه:
  • از WinUI 3 استفاده می‌کند
  • تمام ویژگی‌های UWP را دارد
  • محدودیت‌های UWP را ندارد
  • بصورت Full Trust اجرا میشود
  • پیچیدگی‌های UWP را ندارد
  • از پلتفرم WPF برای اجرا استفاده می‌کند

اگر نیاز دارید که برنامه شما در ویندوز 7 به بالا اجرا شود و در ویندوز 10 ظاهر مدرن‌تری به خود بگیرد بهتر است از Xaml Island استفاده کنید بدلیل اینکه:
  • فقط بخشی از برنامه را مدرن می‌کند
  • قسمت‌های مدرن شده در نسخه‌های قبل ویندوز 10 اجرا نمیشود

نظرات مطالب
مبانی TypeScript؛ ماژول‌ها
پروتکل //:file را تبدیل کنید به پروتکل //:http، کار می‌کند (یعنی همان پروژه‌ای را که پیوست شده، یکبار از طریق ویژوال استودیو اجرا کنید تا وب سرور آن برنامه را توزیع کند).
مطالب
معرفی WPF Extended toolkit

یکی از نکات جالبی که در مورد Silverlight وجود دارد این است که هر چند تنها قسمتی از WPF را به ارث برده (برای اینکه حجم افزونه‌ی آن قابل قبول باشد)، اما بیشتر از خود WPF مورد توجه مایکروسافت است! شاید یک دلیل آن استفاده از Silverlight در Windows phone 7 باشد. به عبارتی اگر برنامه نویس Silverlight هستید، هم اکنون برنامه نویس Windows phone 7 نیز می‌باشید.
این توجه بیشتر در Silverlight toolkit کاملا مشخص است. Silverlight toolkit از یک سری ابزار و کامپوننت برای توسعه‌ی ساده‌تر برنامه‌های Silverlight به صورت سورس باز و تهیه شده توسط مایکروسافت، تشکیل شده است. حجم WPF toolkit که آن هم توسط مایکروسافت به صورت سورس باز ارائه و به روز می‌شود حدود 2 مگابایت است؛ اما حجم Silverlight toolkit حدود 18 مگابایت می‌باشد! بسیاری از کنترل‌ها و امکانات Silverlight toolkit را در WPF نمی‌توانید پیدا کنید مانند BusyIndicator ، ChildWindow ، DataForm و غیره. نمونه‌ی دیگر این توجه WCF RIA Services است. هدفگیری اصلی این مورد نیز Silverlight است و نه WPF (که از آن در Visual studio LightSwitch هم استفاده کرده‌اند).
اخیرا یک گروه خیّر کار تبدیل و انتقال کنترل‌های Silverlight toolkit به WPF toolkit را شروع کرده است که حاصل آن از آدرس ذیل قابل دریافت است: (این هم یکی از مزیت‌های پروژه‌های سورس باز است)



پروژه‌ها
PdfReport
کتابخانه PdfReport جهت ایجاد گزارشات متنوعی با خروجی PDF کاملا سازگار با زبان فارسی تهیه شده است. استفاده از آن صرفا با کدنویسی (Code first) میسر بوده و بازه وسیعی از فناوری‌های مختلف مبتنی بر دات نت را پوشش می‌دهد؛ مانند WinForms، WPF، برنامه‌های وب و غیره و کلا هرجایی که دات نت فریم ورک 3.5 به بعد به صورت کامل در دسترس باشد.
به کمک کتابخانه PdfReport دسترسی گسترده‌ای به منابع داده‌ای مختلف خواهید یافت. منابعی که لزوما بانک اطلاعاتی نیستند؛ مانند یک لیست جنریک و یا حتی یک anonymously typed list حاصل از یک کوئری LINQ.
این کتابخانه علاوه بر تبدیل اطلاعات شما به گزارشات مبتنی بر PDF، امکان تهیه خروجی خودکار اکسل (2007 به بعد) را نیز دارد. فایل خروجی آن، به صورت پیوست درون فایل PDF تهیه شده قرار می‌گیرد و جزئی از آن می‌شود.
مسایل امنیتی مانند رمزنگاری فایل PDF حاصل و یا حتی افزودن امضای دیجیتال به فایل نهایی تولیدی نیز در آن لحاظ شده است.
کتابخانه PdfReport بر پایه کتابخانه‌های معروف سورس باز iTextSharp و EPPlus تهیه شده است. حداقل مزیت استفاده از آن، صرفه جویی در وقت شما جهت آموختن ریزه کاری‌های مرتبط با هر کدام از کتابخانه‌های یاده شده است. برای نمونه جهت فراگیری کار با iTextSharp نیاز است یک کتاب 600 صفحه‌ای به نام iText in action را مطالعه و تمرین کنید. این مورد منهای مسایل و نکات متعدد مرتبط با زبان فارسی است که در این کتاب به آن‌ها اشاره‌ای نشده است.

مطالب
معماری وب گرا (سبکی از سرویس گرایی)
در ابتدای مقاله، پیش از آن که وارد بحث معماری وب گرا بشوم، یک سوال را مطرح میکنم که شاید برای شما هم جالب باشد. آن سوال اینست : آیا SOA پاسخی برای همه چیز در 
حوزه معماری است؟ شاید اینطور نباشد. به ترکیب زیر دقت کنید :
WOA  / SOA + WWW + REST
ترکیب فوق ما را چند قدم جلوتر برده و کاستی‌های سرویس گرایی را پر می‌کند و ما را یاری می‌کند تا اپلیکیشن‌های کامل end-to-end بسازیم.

اگر چه مفهوم WOA شاید چندان فراگیر نباشد، ولی بسیاری از آنچه تاکنون در سطح اینترنت می‌بینیم شالوده همین تفکر وب گرایی است.

معماری وب گرا یا Web-Oriented Architecture در 2006 توسط  Nick Gall از گروه Gartner ابداع شده است. 
معماری وب گرا یک سبک معماری نرم افزاری است که معماری سرویس گرا (Service-Oriented Architecture) را در راستای اپلیکیشن‌های تحت وب گسترش می‌دهد. 
معماری وب گرا در اصل توسط بسیاری از شبکه‌های اجتماعی و وب سایت‌های شخصی ساخته شده است.

تعریف رسمی Gartner از معماری وب گرا چنین است :
 “معماری وب گرا یا Web-Oriented Architecture سبکی معمارگونه از معماری سرویس گرا یا همان Service-Oriented Architecture می‌باشد که به یکپارچگی سیستم‌ها و کاربران از طریق ابررسانه‌های مرتبط با هم در سطح جهانی بر اساس معماری وب می‌پردازد.
 این نوع معماری بر تمامی اینترفیس‌ها (رابط کاربری و  رابط کاربردی برنامه نویسی) به منظور دستیابی به تاثیرات شبکه‌ی جهانی از طریق پنج عنصر رابط اساسی ذیل تاکید دارد :
  • شناسایی منابع
  • بکارگیری منابع از طریق نمایش آنها (منابع وب)
  • پیام‌های خودتوصیفی
  • ابررسانه بعنوان قلب تپنده موقعیت برنامه
  • درگیر نکردن برنامه “
Nick Gall همچنین فرمولی را برای تعریف معماری وب گرا (WOA) ارائه داده است که بدین شکل است:
WOA = SOA + WWW + REST

Dion Hinchcliffe مدعی است که معماری وب گرا چنین است: 

“مجموعه‌ای از هسته پروتکل‌های وب مانند HTTP, XML است و اینکه تنها تفاوت معماری سرویس گرای سنتی و مفاهیم معماری وب گرا اینست که WOA از REST حمایت می‌کند. REST متدی به طور فزاینده محبوب ، قدرتمند و ساده به منظور اعمال نفوذ پروتکل انتقال ابر متن HTTP بعنوان یک وب سرویس در چارچوب حقوق خودش است.“

پشته‌ی معماری وب گرا WOA شامل چنین مواردی است :
  • توزیع (HTTP , Feeds)
  • ترکیب (Hypermedia , Mashups)
  • امنیت (Open ID, SSL)
  • قابلیت انتقال داده (XML,RDF)
  • قابلیت نمایش داده (ATOM, JSON)
  • متدهای انتقال (REST, HTTP, Bit Torrent)

بطور کل باید گفت WOA هر چیزی است که در اینترنت وجود دارد و هر چیزی که بر مبنای REST می‌باشد والبته سرویس گراست. در کلامی گویا باید گفت امروزه معماری وب گرا پراستفاده‌ترین نوع معماری در جهان تا به امروز بوده است. طبق پیش بینی Gartner در 2014 سبک معماری وب گرای (مبتنی بر REST) در 80% سازمان هایی که سرویس گرایی را دنبال می‌کنند فراگیر خواهد شد. واقعا صحت یا عدم صحت تحقق این پیش بینی Gartner شاید مهم نباشد ؛ چرا که هر کسی می‌بایست WOA را بشناسد.
اما REST چیست ؟ Representational State Transfer سبکی از معماری نرم افزار برای سیستم‌های ابررسانه توزیع شده مانند شبکه جهانی وب است (منبع : ویکی پدیا). با هم اصول REST را مرور کنیم:
  • هر چیزی یک منبع است.
  • هر منبعی یک تمثیل دارد.
  • هر منبعی یک نام بخصوص دارد.
  • انتقال موقعیت نیازمند کشف و شهود (Discovery) است.
  • پروتکل شبکه پایه WOA می‌باشد

بطور خلاصه WOA را بررسی می‌کنیم :
  • اطلاعات در قالب منابع (Resources) نمایش می‌یابند.
  • منابع توسط URI‌ها شناخته می‌شوند.
  • منابع از طریق HTTP اداره می‌شوند.
  • معاهدات به صورت ضمنی در نمایش منابع می‌باشند.
  • رابط‌ها بطور کلی عام هستند.

معماری وب گرای سازمانی
معماری وب گرای سازمانی یا Enterprise Web Oriented Architecture (EWOA) یکی از زیر سبک‌های SOA می‌باشد. EWOA مجموعه ای از عناصر، اصول و فرآیندهای معماری مبتنی بر وب می‌باشد. وب سایت‌ها و برنامه‌های کاربردی جدید مانند Google AdSense, Wikipedia و دیگر سرویس‌های RESTful از WOA استفاده می‌کنند.
مثال حال حاضر WOA را می‌توان Google’s Open Social  یا MindTouch دانست. در حال حاضر Mobile API بنایی اساسی بر تمرکز در استفاده از تکنولوژی WOA را دارند. ساخت چنین سرویس هایی با استفاده از پروتکل‌های ساده شده وب نظیر Rest , JSON بیش از پیش آسان شده است. این پروتکل‌ها برای توسعه دهندگان وب بسیار راحت‌تر است چرا که CPU و پهنای باند کمتری را طلب می‌کنند. این پروتکل‌ها بیشتر بخاطر شبکه‌های اجتماعی بزرگ نظیر فیس بوک ، آمازون ، توییتر و … شناخته شده‌اند.
MindTouch هم یک شرکت اوپن سورس و یک سکوی مستندسازی استراتژیک و نوعی جدید از ECM می‌باشد. از جمله پروژه‌هایی که ارایه کرده‌است می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد :
DReAM
SGML Reader
MindTouch Core/2010
در ادامه، بکارگیری REST را در قالب شبکه جهانی وب (W3) در قالب جدول زیر با دیدگاه مقایسه‌ای با تلفیق در وب بررسی می‌کنیم:
{بنده می‌گویم} REST بدون WWW بی معناست. REST با Web است که تکمیل می‌شود و معنا پیدا می‌کند.

بررسی مزایای WOA
  • ساده سازی توسعه پذیری، مقیاس پذیری
  • کاهش زمان توسعه ویژگی‌های جدید
  • کاهش زمان مهندسی مورد نیاز برای یکپارچه سازی
  • سازنده فرصت‌هایی جدید برای mash-ups و دیگر داستان‌های غیرقابل پیش بینی کاربری
  • اما وضعیت ارتباطی کلاینت‌ها و سرورها در WOA چگونه است ؟
  • سرویس‌ها وابسته به دیگر سرویس‌ها هستند.
  • ارتباطات از طریق HTTP صورت می‌گیرد.
  • کلاینت‌ها حکم منبع و سرویس دهی به دیگر کلاینت‌ها را دارند.
  • مقیاس پذیری ، توسعه پذیری == اتصالات داخی 


بعنوان مثال می‌توان با ترکیب تصاویر و آدرس‌های مختلف دانشگاه‌های تهران، یک map Mashup درست کرد.


برای Photo Mashup ابزار Color Picker هم هست که امکان جستجوی تصاویر را بر اساس رنگ فراهم می‌کند و از سرویس اشتراک گذاری عکس Flickr استفاده می‌کند که در این آدرس قابل استفاده است.


معماری Mashup هم مثل معماری MVC (البته با تفاوت‌های فاحش) سه لایه‌ای است :


لایه نمایش / تعامل کاربر (همان رابط کاربری است)

تکنولوژی‌ها : HTML/XHTML, CSS, Javascript, Asynchronous JS and Xml (Ajax).

وب سرویس‌ها : عملکرد محصول از طریق سرویس‌های API هم قابل دسترسی است

تکنولوژی‌ها : XMLHTTPRequest, XML-RPC, JSON-RPC, SOAP, REST

داده : فراهم آوردن امکان ارسال ، مرتب سازی و دریافت داده

تکنولوژی‌ها : XML , JSON , KML

از نظر معماری  Mashup  دارای 2 سبک است : الف) مبتنی بر وب – ب) مبتنی بر سرور


 در ادامه با هم نمونه ای از استقرار معماری وب گرا WOA را در سازمان، بصورت شماتیک می‌بینیم. با هم مشاهده می‌کنیم با این پیاده سازی، موانع سر راه ما کاهش پیدا می‌کنند و سرعت یکپارچگی افزایش پیدا می‌کند. بدین صورت که می‌توان از قدرت شبکه جهانی وب در جهت انتقال محتوای مورد نیازمان به هر جا و در هر زمانی بهره جست.


شاید برای شما سوال پیش بیاید که ما در معماری وب گرا بحث می‌کردیم، اصلا چرا وارد مفهوم Mashup شدیم؟


به‌عبارت فنی‌تر چرا معماری وب گرا (WOA) برای Mashups اهمیت دارد ؟

 پاسخ یک کلمه است : REST . همانطور که بالاتر نیز اشاره کردم، Mashup از REST بهره می‌برد. به منظور افزایش اطلاعات در رابطه با REST باید گفت Roy Fielding آنرا بنیان نهاده‌است. میخواهید او را بهتر معرفی کنم؟ وی یکی از خالقان HTTP است و مگر می‌توان وب را بدون HTTP فرض کرد که مهمترین پروتکل انتقال ابر متن در جهان و پروتکل زیربنایی وب است؟! 

REST به خوبی با معماری اینترنت عجین شده است! بپرسید چرا؟ چون پروتکل اصلی اینترنت HTTP است و هر دوی این‌ها از یک ذهن نشات گرفته و او کسی نیست جز Roy Fielding. اما باید بگویم REST یک استاندارد نیست؛ با وجود سادگی بسیار زیاد، تنها یک سبک استفاده از HTTP است.


REST همچنین از متدهای اختصاصی HTTP نظیر GET, PUT , POST , DELETE در بالای یک URL استفاده می‌کند تا نشان دهد چه رویدادی رخ می‌دهد.


در پایان گفته‌ها در رابطه با REST باید بگویم ATOM همان REST است. منظورم از ATOM ویرایشگر معروف متنی نیست که برای نوشتن کدهای برنامه نویسی استفاده قرار می‌گیرد؛ آنرا غالبا به شکل Atom می‌نویسند چرا که مخفف چند کلمه نیست و یک کلمه خاص است  اما ATOM یک استاندارد وب به زبان XML است که برای خوراک وب بعنوان جایگزینی برای RSS استفاده می‌شود. ATOM را با AtomPub یا APP اشتباه نگیرید؛ چرا که APP پروتکل انتشاری است مبتنی بر پروتکل انتقال ابرمتن (HTTP) و برای به روزرسانی محتوی وب مورد استفاده قرار می‌گیرد.


در ادامه مباحث دررابطه با معماری وب گرا باید گفت WOA امروزه بعنوان مدل حاکم برنامه‌های تحت شبکه مطرح است. اما متاسفانه فروشندگان بزرگی در پشت آن حضور ندارند به همین دلیل آنچنان که باید عمومیت نیافته است. WOA همچنان می‌تواند بیشترین سود حاصل را از طریق شبکه فراهم کند. شاید بتوان گفت کوتاه‌ترین مسیر برای رسیدن به چنین نتیجه‌ای همین معماری وب گرا است. 

فرمول جالبی هم برای تعریف وب ارائه شده‌است که با هم می‌بینیم :


HTTP + URIs = Web


ظرافت فرمول بالا به اهمیت پروتکل زیربنایی وب یعنی HTTP اشاره دارد. URI هم مجموعه‌ای از رشته‌هاست که برای شناسایی یک منبع خاص تحت وب به کار می‌روند. در شکل زیر رابطه بین URI , URN , URL را بررسی می‌کنیم. URI تشکیل شده‌است از URL و URN .URL متد دسترسی به منبع را مشخص می‌کند، در حالیکه URN تنها مشخص کننده نام منبع می‌باشد و هیچگونه روشی را برای دسترسی به ما ارائه نمی‌دهد. بعنوان مثال یک شماره ISBN کتاب، یک نوع URN است. 





مطالب
مقایسه پروژه های Web Site و Web Application در Visual Studio
 در ویژوال استودیو می‌توانید پروژه‌ی Web Application و یا Web Site ایجاد نمایید. شما Web Application را با گزینه‌ی New Project ایجاد و با Open Project باز می‌کنید؛ ولی Web Site را با گزینه‌ی New Web Site ایجاد و با Open Web Site باز می‌نمایید. قبل از ساخت یک پروژه‌ی جدید وب لازم است از تفاوت‌های این دو نوع، آگاهی کسب کرده و در انتخاب نوع پروژه دقت نمایید؛ چرا که تغییر و تبدیل یک نوع به نوع دیگر، علاوه بر سختی، موجب اتلاف زمان شده و پروژه را مستعد خطا خواهد کرد.

نکته:
برای ایجاد یک پروژه‌ی جدید مایکروسافت Web Application را به شما پیشنهاد می‌دهد. هرچند در این مبحث، مطالبی را مبنی بر فواید Web Site معرفی خواهد کرد، ولی اکثر توسعه دهندگان وب که Web Site را برگزیده اند سرانجام مضراتی از آن را می‌یابند که سنگینی آن بیشتر از فوایدش است. برای مثال تمامی خصیصه‌های (feature فیچر) ASP.net لزومآ برای وب سایت در دسترس نخواهند بود؛ مثلآ از ویژوال استودیوی 2012 به بعد، ابزاری برای تولید پروژه‌های وب وجود دارد که فقط برای Web Application در اختیار خواهد بود (برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید مطلب Creating an ASP.net Web Project in Visual Studio  را مطالعه نمایید). 

سناریو :

سناریویی که مبنی برا انتخاب Web Application می‌باشد به شرح زیر است:
· شما نیاز به استفاده از Edit And Continue در دیباگر ویژوال استودیو دارید.
· تمامی کدها، فایل‌ها و کلاس‌هایی که با صفحات ASP.net مرتبط هستند، برای تست بصورت واحد و یکپارچه در نظر گرفته می‌شوند.
· شما برای کلاس‌هایی که وابسته به صفحات هستند و همچنین برای کنترل‌ها و کلاس‌های منحصر آن باید ارجاع داشته باشید.
· وابستگی در حالتی که چندین پروژه‌ی مرتبط به هم را دارید توسط شما مشخص می‌شود.
· برای کل سایت در هنگام کامپایل فقط یک اسمبلی ساخته می‌شود.
· کنترل نام اسمبلی‌ها و همچنین شمارهی ورژن ایجاد شده‌ی برای پروژه در دست شماست.
· برای کامپایل پروژه می‌توانید MSBuild و یا Team Build را انتخاب کنید؛ برای مثال می‌توانید مراحل Prebuild یا Postbuild را مشخص کنید.
· نیازی به قرار دادن سورس برنامه روی سرور نیست.

سناریویی که مبنی برا انتخاب Web Site می‌باشد به شرح زیر است:
· یک پروژه در بر دارنده‌ی  کدهای #C و هم کدهای Visual Basic می‌باشد ( درحالیکه بصورت پیشفرض در Web Application فایل پروژه بر مبنای زبان برنامه‌ی شما کامپایل می‌شود، هرچند می‌توان این حالت پیشفرض را تغییر داد؛ ولی این امر می‌تواند اندکی مشکل باشد).
· شما می‌توانید سایت ایجاد شده را بصورت Real Time توسط FTP  باز نموده و آپدیت نمایید.
· برای توزیع (deploy) پروژه مجبور به کامپایل صریح آن نیستید.
· اگر پروژه را کامپایل نمایید کامپایلر به ازای هر صفحه و یا هر پوشه، یک فایل اسمبلی جداگانه خواهد ساخت.
· برای تغییر یک فایل به تنهایی می‌توانید فقط آنرا تغییر داده و بر روی سرور قرار دهید.
· حتی بعد از کامپایل هم می‌توانید صفحات ASP.net  را بدون نیاز به کامپایل دوباره‌ی کل سایت تغییر داده و جایگزین نمایید.
· سورس کامل پروژه برای اجرا باید روی سرور قرار گیرد.

تفاوت‌ها در یک نگاه:

زمینه 
  پروژه‌های Web Application     پروژه‌های Web Site 
  ساختار فایل پروژه    فایل برنامه (.csproj / vbproj) دربردارنده اطلاعاتی از جمله لیست فایل‌ها و رفرنس‌ها پروژه به پروژه دیگر خواهد بود.    هیچ فایل برنامه ای وجود ندارد و تمامی فایل هایی که داخل پوشه می‌باشند جزو فایل‌های سایت شناخته می‌شوند. 
  کامپایل  · شما پروژه را در سیستم خود کامپایل می‌کنید.
· بصورت پیشفرض کامپایل کد‌ها در یک اسمبلی قرار می‌گیرد. 
  · سورس کدها بصورت اتوماتیک در سرور توسط Asp.net  با اولین درخواست کامپایل میشوند.
(البته شما می‌توانید کامپایل را در سیستم خود نیز انجام دهید)
· بصورت پیشفرض کامپایل برای هر کلاس یک اسمبلی جدا می‌سازد. 
فضا‌های نام  Namespace‌ها بصورت صریح در صفحات و کلاس‌ها و کنترل‌ها افزوده می‌شود.  هیچ namespace ای بصورت پیشفرض اضافه نمی‌شود (شما می‌توانید بصورت دستی آنها را اضافه کنید) 
توزیع
اسمبلی تولید شده در مرحله کامپایل را روی سرور قرار می‌دهید
اکثر مراحل کامپایل توسط ابزارهای ارائه شده ویژوال استودیو انجام می‌شود. 
کل سورس پروژه روی سرور قرار میگیرد.
اکثر مراحل کامپایل توسط ابزارهای ارائه شده ویژوال استودیو انجام می‌شود. 

ساختار فایل پروژه:
پروژه‌های Web Application از فایل پروژه ویژوال استودیو ( .csproj / .vbproj ) برای نگهداری اطلاعات پروژه استفاده می‌کنند. با این امکان می‌توان فایل‌هایی را که در پروژه دخیل هستند و یا باید کامپایل شوند، به تفکیک مشخص کرد.
در مورد Web Site تمامی فایل‌هایی که در داخل پوشه‌ی برنامه قرار دارند، به صورت پیش فرض جزیی از برنامه تلقی شده و کامپایل خواهند شد و برای اینکه فایلی را بخواهید مستثنا کنید یا باید آنرا حذف کنید و یا پسوند آنرا به نامی که توسط سرور IIS قابل شناسایی نیست تغییر دهید.

فایده‌ی فایل پروژه یعنی همان ( .csproj / .vbproj ) در Web Application :
می‌توان فایلی را به طور موقت از برنامه حذف کرد، بدون نگرانی از آنکه فایل بصورت کلی حذف شود. چرا که فایل در ساختار برنامه باقیست. برای مثال اگر صفحه‌ای برای توزیع آماده نیست، می‌توانید به راحتی آن‌را از برنامه خارج کنید ( Exclude ) و برنامه را کامپایل نمایید و بعد از اینکه این صفحه هم آماده شد، دوباره آن را وارد پروژه نمایید ( include ) که اهمیت این امر در مواردی که از برنامه‌های کنترل سورس استفاده می‌کنید، دوچندان می‌شود.

فایده‌ی عدم استفاده از فایل پروژه‌ی برنامه در Web Site :
شما مجبور به کنترل و شخصی سازی ساختار فایل برنامه در ویژوال استودیو نیستید و به راحتی هر فایل یا صفحه‌ای را که می‌خواهید، با کپی کردن به پوشه و یا حذف کردن از آن توسط فایل اکسپلورر انجام می‌دهید.

کامپایل:
برای برنامه‌های Web Application شما بصورت معمول پروژه را Build می‌نمایید و تمامی کد‌های صفحات و همچنین کلاس‌ها به صورت یک فایل اسمبلی در پوشه‌ی bin ذخیره می‌گردد.
برای Web Site شما مجبور به کامپایل دستی پروژه نیستید و می‌توانید از Batch-Compile استفاده کنید و همچنین به ازای هر صفحه و کلاسریال شما یک فایل اسمبلی خواهید داشت.

مزایای کامپایل در Web Application :
· می‌توانید از MSBuild استفاده کنید.
· می‌توانید خصیصه‌های اسمبلی، از جمله نام و ورژن را به راحتی مدیریت نمایید.
· کامپایل قبل از توزیع برنامه این مزیت را دارد که کاربران مجبور نیستند منتظر کامپایل برنامه در سرور باشند.
· مدیریت دقیقی بر روی فایل‌ها و ساختار برنامه و همچنین کلاس‌ها و ارجاعات خواهید داشت.

مزایای کامپایل در Web Site  :
· می‌توانید هر صفحه‌ای را که نیاز دارید بدون در نظر گرفتن آماده شدن دیگر صفحات تست و اجرا نمایید.
· آپدیت و جایگزینی فایل‌ها به راحتی صورت می‌گیرد؛ چرا که اسمبلی تمام فایل‌ها بصورت منحصر همان صفحه ایجاد خواهد شد.
· ایجاد شدن چند اسمبلی می‌تواند در برخی پروژه‌ها به نفع برنامه بوده و performance  را بالا ببرد. برای مثال در حالتیکه یک سایت با صفحات زیاد دارید و برخی صفحات به نسبت دیگر صفحات خیلی کمتر درخواست می‌شوند.

نکته:
هیچ فرقی بین Web Application ,  و web Site از نظر performance  وجود ندارد مگر درحالت ذکر شده در بالا و در سایت‌های خیلی بزرگ.

توزیع : ( Deployment )
در web Site کل فایل‌های پروژه را بر روی سرور قرار می‌دهید؛ درحالی که در Web Application  فایل‌های برنامه بصورت اسمبلی‌ها ( .dll ) روی سرور قرار می‌گیرند. همین امر می‌تواند در برخی حالت‌ها مثلآ زمانی که از هاست share شده استفاده می‌کنید، خیال شما را از بابت سورس برنامه مطمئن سازد.
برای Web Site نیز این مزیت وجود دارد که برای انجام تغییرات کوچک مجبور به کامپایل و آپلود دوباره‌ی کل پروژه نیستید.


ماخذ

 
نظرات مطالب
خلاصه اشتراک‌های روز پنج شنبه 3 آذر 1390
من تا حالا واسه فلش برنامه ننوشتم. ولی اگه بخوایم همین بحث رو واسه سیلورلایت و HTML5 در نظر بگیریم... به نظر من هرکدوم جایگاه خودش رو داره. از یه طرف html واقعا نیاز به تحول داشت. مثلا هر سایتی که می خواست یه ویدیو نمایش بده باید از فلش یا سیلورلایت استفاده می کرد. یا هر انیمیشن  ساده ، مثلا برای لوگو و خیلی از کاربردهایی که الان دیگه در وب متداوله و نباید نیاز به افزونه ای داشته باشه یا خیلی پیچیده باشه.
از طرفی به نظر من برای یه برنامه تجاری سازمانی، کاری که سیلورلایت انجام میده رو  html نمی تونه به سادگی و راحتی انجام بده.