مطالب
فعالسازی Windows Authentication در برنامه‌های ASP.NET Core 2.0
اعتبارسنجی مبتنی بر ویندوز، بر اساس قابلیت‌های توکار ویندوز و اختیارات اعطا شده‌ی به کاربر وارد شده‌ی به آن، کار می‌کند. عموما محل استفاده‌ی از آن، در اینترانت داخلی شرکت‌ها است که بر اساس وارد شدن افراد به دومین و اکتیودایرکتوری آن، مجوز استفاده‌ی از گروه‌های کاربری خاص و یا سطوح دسترسی خاصی را پیدا می‌کنند. میان‌افزار اعتبارسنجی ASP.NET Core، علاوه بر پشتیبانی از روش‌های اعتبارسنجی مبتنی بر کوکی‌‌ها و یا توکن‌ها، قابلیت استفاده‌ی از اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به ویندوز را نیز جهت اعتبارسنجی او به همراه دارد.


فعالسازی Windows Authentication در IIS

پس از publish برنامه و رعایت مواردی که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS» بحث شد، باید به قسمت Authentication برنامه‌ی مدنظر، در کنسول مدیریتی IIS رجوع کرد:


و سپس Windows Authentication را با کلیک راست بر روی آن و انتخاب گزینه‌ی Enable، فعال نمود:


این تنظیم دقیقا معادل افزودن تنظیمات ذیل به فایل web.config برنامه است:
  <system.webServer>
    <security>
      <authentication>
        <anonymousAuthentication enabled="true" />
        <windowsAuthentication enabled="true" />
      </authentication>
    </security>
  </system.webServer>
اما اگر این تنظیمات را به فایل web.config اضافه کنید، پیام و خطای قفل بودن تغییرات مدخل windowsAuthentication را مشاهده خواهید کرد. به همین جهت بهترین راه تغییر آن، همان مراجعه‌ی مستقیم به کنسول مدیریتی IIS است.


فعالسازی Windows Authentication در IIS Express

اگر برای آزمایش می‌خواهید از IIS Express به همراه ویژوال استودیو استفاده کنید، نیاز است فایلی را به نام Properties\launchSettings.json با محتوای ذیل در ریشه‌ی پروژه‌ی خود ایجاد کنید (و یا تغییر دهید):
{
  "iisSettings": {
    "windowsAuthentication": true,
    "anonymousAuthentication": true,
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:3381/",
      "sslPort": 0
    }
  }
}
در اینجا الزامی به خاموش کردن anonymousAuthentication نیست. اگر برنامه‌ی شما قرار است هم توسط کاربران ویندوزی و هم توسط کاربران وارد شده‌ی از طریق اینترنت (و نه صرفا اینترانت داخلی) به برنامه، قابلیت دسترسی داشته باشد، نیاز است anonymousAuthentication به true تنظیم شده باشد (همانند تنظیمی که برای IIS اصلی ذکر شد).


تغییر مهم فایل web.config برنامه جهت هدایت اطلاعات ویندوز به آن

اگر پروژه‌ی شما فایل web.config ندارد، باید آن‌را اضافه کنید؛ با حداقل محتوای ذیل:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <handlers>
      <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified"/>
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="%LAUNCHER_PATH%" arguments="%LAUNCHER_ARGS%" 
            stdoutLogEnabled="false" stdoutLogFile=".\logs\stdout" 
            forwardWindowsAuthToken="true"/>
  </system.webServer>
</configuration>
که در آن خاصیت forwardWindowsAuthToken، حتما به true تنظیم شده باشد. این مورد است که کار اعتبارسنجی و یکی‌سازی اطلاعات کاربر وارد شده به ویندوز و ارسال آن‌را به میان‌افزار IIS برنامه‌ی ASP.NET Core انجام می‌دهد. بدون تنظیم آن، با مراجعه‌ی به سایت، شاهد نمایش صفحه‌ی login ویندوز خواهید بود.


تنظیمات برنامه‌ی ASP.NET Core جهت فعالسازی Windows Authentication

پس از فعالسازی windowsAuthentication در IIS و همچنین تنظیم forwardWindowsAuthToken به true در فایل web.config برنامه، اکنون جهت استفاده‌ی از windowsAuthentication دو روش وجود دارد:

الف) تنظیمات مخصوص برنامه‌های Self host
اگر برنامه‌ی وب شما قرار است به صورت self host ارائه شود (بدون استفاده از IIS)، تنها کافی است در تنظیمات ابتدای برنامه در فایل Program.cs، استفاده‌ی از میان‌افزار HttpSys را ذکر کنید:
namespace ASPNETCore2WindowsAuthentication
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            var host = new WebHostBuilder()
                                     .UseKestrel()
                                     .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
                                     .UseStartup<Startup>()
                                     .UseHttpSys(options => // Just for local tests without IIS, Or self-hosted scenarios on Windows ...
                                     {
                                         options.Authentication.Schemes =
                                              AuthenticationSchemes.Negotiate | AuthenticationSchemes.NTLM;
                                         options.Authentication.AllowAnonymous = true;
                                         //options.UrlPrefixes.Add("http://+:80/");
                                     })
                                     .Build();
            host.Run();
        }
    }
}
در اینجا باید دقت داشت که استفاده‌ی از UseHttpSys با تنظیمات فوق، اعتبارسنجی یکپارچه‌ی با ویندوز را برای برنامه‌های self host خارج از IIS مهیا می‌کند. اگر قرار است برنامه‌ی شما در IIS هاست شود، نیازی به تنظیم فوق ندارید و کاملا اضافی است.


ب) تنظیمات مخصوص برنامه‌هایی که قرار است در IIS هاست شوند

در این‌حالت تنها کافی است UseIISIntegration در تنظیمات ابتدایی برنامه ذکر شود و همانطور که عنوان شد، نیازی به UseHttpSys در این حالت نیست:
namespace ASPNETCore2WindowsAuthentication
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            var host = new WebHostBuilder()
                                     .UseKestrel()
                                     .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
                                     .UseIISIntegration()
                                     .UseDefaultServiceProvider((context, options) =>
                                     {
                                         options.ValidateScopes = context.HostingEnvironment.IsDevelopment();
                                     })
                                     .UseStartup<Startup>()
                                     .Build();
            host.Run();
        }
    }
}


فعالسازی میان‌افزار اعتبارسنجی ASP.NET Core جهت یکپارچه شدن با Windows Authentication

در پایان تنظیمات فعالسازی Windows Authentication نیاز است به فایل Startup.cs برنامه مراجعه کرد و یکبار AddAuthentication را به همراه تنظیم ChallengeScheme آن به IISDefaults افزود:
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();

            services.Configure<IISOptions>(options =>
            {
                // Sets the HttpContext.User
                // Note: Windows Authentication must also be enabled in IIS for this to work.
                options.AutomaticAuthentication = true;
                options.ForwardClientCertificate = true;
            });
            
            services.AddAuthentication(options =>
            {
                // for both windows and anonymous authentication
                options.DefaultChallengeScheme = IISDefaults.AuthenticationScheme;
            });
        }
برای مثال اگر از ASP.NET Core Identity استفاده می‌کنید، سطر services.AddAuthentication فوق، پس از تنظیمات ابتدایی آن باید ذکر شود؛ هرچند روش فوق کاملا مستقل است از ASP.NET Core Identity و اطلاعات کاربر را از سیستم عامل و اکتیودایرکتوری (در صورت وجود) دریافت می‌کند.


آزمایش برنامه با تدارک یک کنترلر محافظت شده

در اینجا قصد داریم اطلاعات ذیل را توسط تعدادی اکشن متد، نمایش دهیم:
        private string authInfo()
        {
            var claims = new StringBuilder();
            if (User.Identity is ClaimsIdentity claimsIdentity)
            {
                claims.Append("Your claims: \n");
                foreach (var claim in claimsIdentity.Claims)
                {
                    claims.Append(claim.Type + ", ");
                    claims.Append(claim.Value + "\n");
                }
            }

            return $"IsAuthenticated: {User.Identity.IsAuthenticated}; Identity.Name: {User.Identity.Name}; WindowsPrincipal: {(User is WindowsPrincipal)}\n{claims}";
        }
کار آن نمایش نام کاربر، وضعیت لاگین او و همچنین لیست تمام Claims متعلق به او می‌باشد:
namespace ASPNETCore2WindowsAuthentication.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        [Authorize]
        public IActionResult Windows()
        {
            return Content(authInfo());
        }

        private string authInfo()
        {
            var claims = new StringBuilder();
            if (User.Identity is ClaimsIdentity claimsIdentity)
            {
                claims.Append("Your claims: \n");
                foreach (var claim in claimsIdentity.Claims)
                {
                    claims.Append(claim.Type + ", ");
                    claims.Append(claim.Value + "\n");
                }
            }

            return $"IsAuthenticated: {User.Identity.IsAuthenticated}; Identity.Name: {User.Identity.Name}; WindowsPrincipal: {(User is WindowsPrincipal)}\n{claims}";
        }

        [AllowAnonymous]
        public IActionResult Anonymous()
        {
            return Content(authInfo());
        }

        [Authorize(Roles = "Domain Admins")]
        public IActionResult ForAdmins()
        {
            return Content(authInfo());
        }

        [Authorize(Roles = "Domain Users")]
        public IActionResult ForUsers()
        {
            return Content(authInfo());
        }
    }
}
برای آزمایش برنامه، ابتدا برنامه را توسط دستور ذیل publish می‌کنیم:
 dotnet publish
سپس تنظیمات مخصوص IIS را که در ابتدای بحث عنوان شد، بر روی پوشه‌ی bin\Debug\netcoreapp2.0\publish که محل قرارگیری پیش‌فرض خروجی برنامه است، اعمال می‌کنیم.
اکنون اگر برنامه را در مرورگر مشاهده کنیم، یک چنین خروجی قابل دریافت است:


در اینجا نام کاربر وارد شده‌ی به ویندوز و همچنین لیست تمام Claims او مشاهده می‌شوند. مسیر Home/Windows نیز توسط ویژگی Authorize محافظت شده‌است.
برای محدود کردن دسترسی کاربران به اکشن متدها، توسط گروه‌های دومین و اکتیودایرکتوری، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
[Authorize(Roles = @"<domain>\<group>")]
//or
[Authorize(Roles = @"<domain>\<group1>,<domain>\<group2>")]
و یا می‌توان بر اساس این نقش‌ها، یک سیاست دسترسی جدید را تعریف کرد:
services.AddAuthorization(options =>
{
   options.AddPolicy("RequireWindowsGroupMembership", policy =>
   {
     policy.RequireAuthenticatedUser();
     policy.RequireRole(@"<domain>\<group>"));  
   }
});
و در آخر از این سیاست دسترسی استفاده نمود:
 [Authorize(Policy = "RequireWindowsGroupMembership")]
و یا با برنامه نویسی نیز می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
[HttpGet("[action]")]
public IActionResult SomeValue()
{
    if (!User.IsInRole(@"Domain\Group")) return StatusCode(403);
    return Ok("Some Value");
}


افزودن Claims سفارشی به Claims پیش‌فرض کاربر سیستم

همانطور که در شکل فوق ملاحظه می‌کنید، یک سری Claims حاصل از Windows Authentication در اینجا به شیء User اضافه شده‌اند؛ بدون اینکه برنامه، صفحه‌ی لاگینی داشته باشد و همینقدر که کاربر به ویندوز وارد شده‌است، می‌تواند از برنامه استفاده کند.
اگر نیاز باشد تا Claims خاصی به لیست Claims کاربر جاری اضافه شود، می‌توان از پیاده سازی یک IClaimsTransformation سفارشی استفاده کرد:
    public class ApplicationClaimsTransformation : IClaimsTransformation
    {
        private readonly ILogger<ApplicationClaimsTransformation> _logger;

        public ApplicationClaimsTransformation(ILogger<ApplicationClaimsTransformation> logger)
        {
            _logger = logger;
        }

        public Task<ClaimsPrincipal> TransformAsync(ClaimsPrincipal principal)
        {
            if (!(principal.Identity is ClaimsIdentity identity))
            {
                return Task.FromResult(principal);
            }

            var claims = addExistingUserClaims(identity);
            identity.AddClaims(claims);

            return Task.FromResult(principal);
        }

        private IEnumerable<Claim> addExistingUserClaims(IIdentity identity)
        {
            var claims = new List<Claim>();
            var user = @"VahidPC\Vahid";
            if (identity.Name != user)
            {
                _logger.LogError($"Couldn't find {identity.Name}.");
                return claims;
            }

            claims.Add(new Claim(ClaimTypes.GivenName, user));
            return claims;
        }
    }
و روش ثبت آن نیز در متد ConfigureServices فایل آغازین برنامه به صورت ذیل است:
            services.AddScoped<IClaimsTransformation, ApplicationClaimsTransformation>();
            services.AddAuthentication(options =>
            {
                // for both windows and anonymous authentication
                options.DefaultChallengeScheme = IISDefaults.AuthenticationScheme;
            });
هر زمانیکه کاربری به برنامه وارد شود و متد HttpContext.AuthenticateAsync فراخوانی گردد، متد TransformAsync به صورت خودکار اجرا می‌شود. در اینجا چون forwardWindowsAuthToken به true تنظیم شده‌است، میان‌افزار IIS کار فراخوانی HttpContext.AuthenticateAsync و مقدار دهی شیء User را به صورت خودکار انجام می‌دهد. بنابراین همینقدر که برنامه را اجرا کنیم، شاهد اضافه شدن یک Claim سفارشی جدید به نام ClaimTypes.GivenName که در متد addExistingUserClaims فوق آن‌را اضافه کردیم، خواهیم بود:


به این ترتیب می‌توان لیست Claims ثبت شده‌ی یک کاربر را در یک بانک اطلاعاتی استخراج و به لیست Claims فعلی آن افزود و دسترسی‌های بیشتری را به او اعطاء کرد (فراتر از دسترسی‌های پیش‌فرض سیستم عامل).

برای دسترسی به مقادیر این Claims نیز می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
var userId = User.FindFirstValue(ClaimTypes.NameIdentifier);
var userName = User.FindFirstValue(ClaimTypes.Name);
var userName = User.FindFirstValue(ClaimTypes.GivenName);


کدهای کامل این برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: ASPNETCore2WindowsAuthentication.zip
مطالب
ماژول‌ها در ES 6
ماژول‌ها در ES 6

هدف از سیستم ماژول‌ها در ES 6، مدیریت بهتر تعدادی قطعه کد جاوا اسکریپتی، به صورت یک واحد مشخص است. همچنین ماژول‌ها امکان مخفی کردن قسمت‌هایی از کد را که نباید به صورت عمومی در دسترس قرارگیرند، نیز میسر می‌کنند. این مسایل سال‌ها آرزوی برنامه نویسان جاوا اسکریپت بوده‌اند و برای برآورده کردن آن‌ها به روش‌های غیراستاندارد و کتابخانه‌های ثالثی روی آورده بودند. به همین جهت برای آشنایی بهتر با ماژول‌ها در ES 6، ابتدا نیاز است با روش‌های متداول فعلی بسته بندی کدها در جاوا اسکریپت آشنا شد.


روش IIFE Module

الگوی ماژول‌ها، سال‌ها است که در جاوا اسکریپت مورد استفاده‌است:
(function(target){
  var privateDoWork = function(name) {
    return name +" is working";
  };

  var Employee = function(name) {
      this.name = name;
  }

  Employee.prototype = {
     doWork: function() {
       return privateDoWork(this.name);
     }
  }

  target.Employee = Employee;

}(window));
IIFE یا immediately invoked function expression، متدی خود اجرا شونده است. به صورت پیش فرض هر متغیری که داخل IIFE تعریف می‌شود، سطح دید آن محدود است به بدنه‌ی همان ماژول و دیگر دسترسی عمومی ندارد. برای مثال شیء Employee فقط داخل این ماژول قابل دسترسی است. تنها زمانیکه توسط target.Employee، این شیء را به window متصل می‌کنیم، خارج از این ماژول قابل دسترسی می‌شود.
بنابراین با روش IIFE به مزیت‌های یک سیستم ماژول می‌رسیم:
الف) امکان مدیریت کدها را به صورت یک unit و واحد فراهم می‌کند.
ب) همچنین در اینجا امکان کنترل میدان دید متغیرها و متدها نیز میسر است.


روش CommonJS

از سال 2009 استفاده از جاوا اسکریپت به خارج از مرورگرها گسترش یافت؛ برای مثال نوشتن برنامه‌های سمت سرور NodeJS یا MongoDB با جاوا اسکریپت. در یک چنین حالتی برای مدیریت پیچیدگی برنامه‌های گسترده‌ی سمت سرور و پرهیز از متغیرها و اشیاء عمومی، پروژه‌ی CommonJS شکل گرفت. در CommonJS نحوه‌ی تعریف ماژول‌ها بسیار شبیه است به IIFE. با این تفاوت که دیگر خبری از متد خود اجرا شونده وجود ندارد و همچنین بجای target از exports، جهت درمعرض دید قرار دادن اشیاء استفاده می‌کند.
  var privateDoWork = function(name) {
    return name +" is working";
  };

  var Employee = function(name) {
      this.name = name;
  }

  Employee.prototype = {
     doWork: function() {
       return privateDoWork(this.name);
     }
  }

exports.Employee = Employee;
این تعاریف در یک فایل مجزای JS قرار می‌گیرند. سپس برای دسترسی به آن‌ها در فایلی دیگر، از روش ذیل استفاده می‌کنند:
 var Employee = require("./Employee").Employee;
var e1 = new Employee("Vahid");
console.log(e1.doWork());
در متد require، مسیر فایل و ماژول تعریف شده، مشخص می‌شود؛ بدون ذکر پسوند .js فایل.


روش AMD

از CommonJS بیشتر در برنامه‌های جاوا اسکریپتی که خارج از مرورگر اجرا می‌شوند، استفاده می‌شود. برای حالت‌های اجرای برنامه‌ها درون مرورگرها و خصوصا بلاک نشدن ترد نمایش صفحه در حین پردازش ماژول‌ها، روش دیگری به نام AMD API و یا Asynchronous module definition به وجود آمد. پیاده سازی محبوب این API عمومی، توسط کتابخانه‌ای به نام RequireJS انجام شده‌است.
define(function(){

  var privateDoWork = function(name) {
    // ...
  };

  var Employee = function(name) {
    // ...
  }

  return Employee;
});
در اینجا یک ماژول تعریف شده‌ی در یک فایل مجزای جاوا اسکریپتی با define function شروع می‌شود و در نهایت یک return دارد.
تفاوت مهم این روش با روش IIFE این است که در روش IIFE تمام کد باید مهیا بوده و همچنین بلافاصله قابل اجرا باشد. در اینجا تنها زمانیکه نیاز به کار با ماژولی باشد، اطلاعات آن بارگذاری شده و استفاده می‌شود.
برای استفاده‌ی از این ماژول‌ها نیز از همان define استفاده می‌شود و پارامتر اول ارسالی، آرایه‌ای است که ماژول‌های مورد نیاز را تعریف می‌کند (تعریف وابستگی‌ها). برای مثال employee تعریف شده در اینجا سبب بارگذاری فایل employee.js می‌شود و سپس امکانات آن به صورت یک پارامتر، به متدی که به آن نیاز دارد ارسال می‌گردد:
define(["employee"], function(Employee){
      var e = new Employee("Vahid");
});


ماژول‌ها در ES 6

سیستم تعریف ماژول‌ها در ES 6 بسیار شبیه است به روش‌های CommonJS و AMD API. در اینجا یک نمونه از روش تعریف ماژول‌ها را در نگارش جدید جاوا اسکریپت مشاهده می‌کنید:
export class Employee {
  constructor(name) {
    this[s_name] = name;
  }

  get name() {
    return this[s_name];
  }

  doWork() {
    return `${this.name} is working`;
  }
}
در اینجا واژه‌ی کلیدی export سبب در دسترس قرار گرفتن تعریف یک کلاس تعریف شده‌ی در این ماژول که در اینجا یک فایل جاوا اسکریپتی است، می‌شود. در یک فایل می‌توان چندین export را داشت؛ اما بهتر است یک export را به ازای هر فایل درنظر گرفت.
پس از این export، اکنون برای استفاده‌ی از آن در یک فایل js دیگر، از واژه‌ی کلیدی import کمک گرفته می‌شود:
 import {Employee} from "./employee";
var e1 = new Employee("Vahid");
console.log(e1.doWork());
در اینجا پس از from، مسیر فایل js، بدون ذکر پسوند آن مشخص می‌شود.

و یا برای ارائه‌ی یک متد خروجی، به نحو ذیل عمل می‌شود:
export function multiply (x, y) {
   return x * y;
};
و اگر یک متغیر و یا متد تعریف شده‌ی در سطح ماژول را بخواهیم عمومی کنیم، باید از {} استفاده شود:
var hello = 'Hello World',
multiply = function (x, y) {
   return x * y;
};
export { hello, multiply };


حالت پیش فرض ماژول‌های ES 6 همان strict mode است

در سیستم ماژول‌های ES 6، حالت strict به صورت پیش فرض روشن است. برای مثال متغیرها حتما باید تعریف شوند.


امکان تعریف خروجی‌های متفاوت از یک ماژول در ES 6

در همان فایلی که export class Employee فوق را در آن تعریف کرده‌ایم، یک چنین تعریف‌هایی را نیز می‌توان ارائه داد:
export let log = function(employee) {
   console.log(employee.name);
}

export let defaultRaise = 0.03;

export let modelEmployee = new Employee("Vahid");
در اینجا نحوه‌ی export متد log و یا متغیر defaultRaise و همچنین شیء modelEmployee را مشاهده می‌کنید. سپس برای استفاده‌ی از این خروجی‌ها، قسمت import نیز باید به نحو ذیل تغییر کند:
 import {Employee, log, defaultRaise, modelEmployee} from "./employee";
log(modelEmployee);
برای ساده سازی دریافت تمام خروجی‌های یک ماژول ES 6، می‌توان از واژه‌ی کلیدی module استفاده کرد:
 module m from "./employee";
در اینجا متغیر m امکان دسترسی به Employee, log, defaultRaise, modelEmployee را بدون نیاز به ذکر آن‌ها در قسمت import میسر می‌کند. در یک چنین حالتی برای دسترسی به خروجی‌ها، از .m استفاده می‌شود. برای مثال:
 console.log(m.defaultRaise);
و یا
 var e1 = new m.Employee("Vahid");
console.log(e1.doWork());

روش دیگر انجام اینکار، استفاده از * است برای درخواست تمام وابستگی‌های مورد نیاز:
 import * from "./employee";


امکان استفاده از یک ماژول در ماژولی دیگر

برای اینکه از امکانات یک ماژول در ماژولی دیگر استفاده کنیم نیز می‌توان از همان روش تعریف import در ابتدای ماژول استفاده کرد:
 import {Employee} from "./employee";


امکان تعریف ماژول پیش فرض در ES 6

اگر ماژول شما (همان فایل js) تنها دارای یک export است، می‌توانید آن‌را با واژه‌ی کلیدی default مشخص کنید:
  export default class Employee {
به این ترتیب برای استفاده‌ی از این ماژول تنها کافی است بنویسیم:
 import factory from "./employee";
var e1 = new factory("Vahid");
console.log(e1.doWork());
در اینجا factory یک نام متغیر دلخواه است و هر نام دیگری را نیز می‌تواند داشته باشد.

البته باید دقت داشت که یک چنین تعریف‌هایی نیز مجاز است و می‌توان خروجی پیش فرض و همچنین نامداری را نیز با هم ترکیب کرد:
export hello = 'Hello World';
export default function (x, y) {
   return x * y;
};
در این حالت تعریف ذیل به این معنا است که pow2 به متد پیش فرض بدون نام و hello به متغیر hello اشاره می‌کنند:
 import pow2, { hello } from 'modules';


امکان مخفی سازی اطلاعات در ماژول‌های ES 6

یکی از انتظارات از سیستم ماژول، امکان مخفی سازی اطلاعات است. در اینجا تنها کافی است شیء، متد و یا متغیر تعریف شده، با واژه‌ی کلیدی export مزین نشوند:
let privateFunction = function() {

}

 export default class Employee {
در این مثال، متد privateFunction در ماژول employee تعریف شده‌است؛ اما چون دارای واژه‌ی کلیدی export نیست، سطح دسترسی آن خصوصی است.

یک نکته: اگر در کلاس export شده، خواستید تا دسترسی به s_name را محدود کنید، از Symbol ها به نحو ذیل کمک بگیرید:
let s_name = Symbol();

export class Employee {
  constructor(name) {
    this[s_name] = name;
  }

  get name() {
    return this[s_name];
  }

  doWork() {
   return `${this.name} is working`;
  }
}
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت چهارم - نصب و راه اندازی IdentityServer
معرفی IdentityServer 4


اگر استاندارد OpenID Connect را بررسی کنیم، از مجموعه‌ای از دستورات و رهنمودها تشکیل شده‌است. بنابراین نیاز به کامپوننتی داریم که این استاندارد را پیاده سازی کرده باشد تا بتوان بر اساس آن یک Identity Provider را تشکیل داد و پیاده سازی مباحثی که در قسمت قبل بررسی شدند مانند توکن‌ها، Flow، انواع کلاینت‌ها، انواع Endpoints و غیره چیزی نیستند که به سادگی قابل انجام باشند. اینجا است که IdentityServer 4، به عنوان یک فریم ورک پیاده سازی کننده‌ی استانداردهای OAuth 2 و OpenID Connect مخصوص ASP.NET Core ارائه شده‌است. این فریم ورک توسط OpenID Foundation تائید شده و داری مجوز رسمی از آن است. همچنین جزئی از NET Foundation. نیز می‌باشد. به علاوه باید دقت داشت که این فریم ورک کاملا سورس باز است.


نصب و راه اندازی IdentityServer 4

همان مثال «قسمت دوم - ایجاد ساختار اولیه‌ی مثال این سری» را در نظر بگیرید. داخل آن پوشه‌های جدید src\IDP\DNT.IDP را ایجاد می‌کنیم.


نام دلخواه DNT.IDP، به پوشه‌ی جدیدی اشاره می‌کند که قصد داریم IDP خود را در آن برپا کنیم. نام آن را نیز در ادامه‌ی نام‌های پروژه‌های قبلی که با ImageGallery شروع شده‌اند نیز انتخاب نکرده‌ایم؛ از این جهت که یک IDP را قرار است برای بیش از یک برنامه‌ی کلاینت مورد استفاده قرار دهیم. برای مثال می‌توانید از نام شرکت خود برای نامگذاری این IDP استفاده کنید.

اکنون از طریق خط فرمان به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP وارد شده و دستور زیر را صادر کنید:
dotnet new web
این دستور، یک پروژه‌ی جدیدی را از نوع «ASP.NET Core Empty»، در این پوشه، بر اساس آخرین نگارش SDK نصب شده‌ی بر روی سیستم شما، ایجاد می‌کند. از این جهت نوع پروژه خالی درنظر گرفته شده‌است که قرار است توسط اجزای IdentityServer 4 به مرور تکمیل شود.

اولین کاری را که در اینجا انجام خواهیم داد، مراجعه به فایل Properties\launchSettings.json آن و تغییر شماره پورت‌های پیش‌فرض آن است تا با سایر پروژه‌های وبی که تاکنون ایجاد کرده‌ایم، تداخل نکند. برای مثال در اینجا شماره پورت SSL آن‌را به 6001 تغییر داده‌ایم.

اکنون نوبت به افزودن میان‌افزار IdentityServer 4 به پروژه‌ی خالی وب است. اینکار را نیز توسط اجرای دستور زیر در پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP انجام می‌دهیم:
 dotnet add package IdentityServer4

در ادامه نیاز است این میان‌افزار جدید را معرفی و تنظیم کرد. به همین جهت فایل Startup.cs پروژه‌ی خالی وب را گشوده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();

            services.AddIdentityServer()
                .AddDeveloperSigningCredential();
        }
- متد الحاقی AddIdentityServer، کار ثبت و معرفی سرویس‌های توکار IdentityServer را به سرویس توکار تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core انجام می‌دهد.
- متد الحاقی AddDeveloperSigningCredential کار تنظیمات کلید امضای دیجیتال توکن‌ها را انجام می‌دهد. در نگارش‌های قبلی IdentityServer، اینکار با معرفی یک مجوز امضاء کردن توکن‌ها انجام می‌شد. اما در این نگارش دیگر نیازی به آن نیست. در طول توسعه‌ی برنامه می‌توان از نگارش Developer این مجوز استفاده کرد. البته در حین توزیع برنامه به محیط ارائه‌ی نهایی، باید به یک مجوز واقعی تغییر پیدا کند.


تعریف کاربران، منابع و کلاینت‌ها

مرحله‌ی بعدی تنظیمات میان‌افزار IdentityServer4، تعریف کاربران، منابع و کلاینت‌های این IDP است. به همین جهت یک کلاس جدید را به نام Config، در ریشه‌ی پروژه ایجاد و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Security.Claims;
using IdentityServer4.Models;
using IdentityServer4.Test;

namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // test users
        public static List<TestUser> GetUsers()
        {
            return new List<TestUser>
            {
                new TestUser
                {
                    SubjectId = "d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7",
                    Username = "User 1",
                    Password = "password",

                    Claims = new List<Claim>
                    {
                        new Claim("given_name", "Vahid"),
                        new Claim("family_name", "N"),
                    }
                },
                new TestUser
                {
                    SubjectId = "b7539694-97e7-4dfe-84da-b4256e1ff5c7",
                    Username = "User 2",
                    Password = "password",

                    Claims = new List<Claim>
                    {
                        new Claim("given_name", "User 2"),
                        new Claim("family_name", "Test"),
                    }
                }
            };
        }

        // identity-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<IdentityResource> GetIdentityResources()
        {
            return new List<IdentityResource>
            {
                new IdentityResources.OpenId(),
                new IdentityResources.Profile()
            };
        }

        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>();
        }
    }
}
توضیحات:
- این کلاس استاتیک، اطلاعاتی درون حافظه‌ای را برای تکمیل دموی جاری ارائه می‌دهد.

- ابتدا در متد GetUsers، تعدادی کاربر آزمایشی اضافه شده‌اند. کلاس TestUser در فضای نام IdentityServer4.Test قرار دارد. در کلاس TestUser، خاصیت SubjectId، بیانگر Id منحصربفرد هر کاربر در کل این IDP است. سپس نام کاربری، کلمه‌ی عبور و تعدادی Claim برای هر کاربر تعریف شده‌اند که بیانگر اطلاعاتی اضافی در مورد هر کدام از آن‌ها هستند. برای مثال نام و نام خانوادگی جزو خواص کلاس TestUser نیستند؛ اما منعی هم برای تعریف آن‌ها وجود ندارد. اینگونه اطلاعات اضافی را می‌توان توسط Claims به سیستم اضافه کرد.

- بازگشت Claims توسط یک IDP مرتبط است به مفهوم Scopes. برای این منظور متد دیگری به نام GetIdentityResources تعریف شده‌است تا لیستی از IdentityResource‌ها را بازگشت دهد که در فضای نام IdentityServer4.Models قرار دارد. هر IdentityResource، به یک Scope که سبب دسترسی به اطلاعات Identity کاربران می‌شود، نگاشت خواهد شد. در اینجا چون از پروتکل OpenID Connect استفاده می‌کنیم، ذکر IdentityResources.OpenId اجباری است. به این ترتیب مطمئن خواهیم شد که SubjectId به سمت برنامه‌ی کلاینت بازگشت داده می‌شود. برای بازگشت Claims نیز باید IdentityResources.Profile را به عنوان یک Scope دیگری مشخص کرد که در متد GetIdentityResources مشخص شده‌است.

- در آخر نیاز است کلاینت‌های این IDP را نیز مشخص کنیم (در مورد مفهوم Clients در قسمت قبل بیشتر توضیح داده شد) که اینکار در متد GetClients انجام می‌شود. فعلا یک لیست خالی را بازگشت می‌دهیم و آن‌را در قسمت‌های بعدی تکمیل خواهیم کرد.


افزودن کاربران، منابع و کلاینت‌ها به سیستم

پس از تعریف و تکمیل کلاس Config، برای معرفی آن به IDP، به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();

            services.AddIdentityServer()
             .AddDeveloperSigningCredential()
             .AddTestUsers(Config.GetUsers())
             .AddInMemoryIdentityResources(Config.GetIdentityResources())
             .AddInMemoryClients(Config.GetClients());
        }
در اینجا لیست کاربران و اطلاعات آن‌ها توسط متد AddTestUsers، لیست منابع و Scopes توسط متد AddInMemoryIdentityResources و لیست کلاینت‌ها توسط متد AddInMemoryClients به تنظیمات IdentityServer اضافه شده‌اند.


افزودن میان افزار IdentityServer به برنامه

پس از انجام تنظیمات مقدماتی سرویس‌های برنامه، اکنون نوبت به افزودن میان‌افزار IdentityServer است که در کلاس آغازین برنامه به صورت زیر تعریف می‌شود:
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.UseIdentityServer();
            app.UseStaticFiles();
            app.UseMvcWithDefaultRoute();
        }

آزمایش IDP

اکنون برای آزمایش IDP، به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP وارد شده و دستور dotnet run را اجرا کنید:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، برنامه‌ی IDP بر روی پورت 6001 قابل دسترسی است. برای آزمایش Web API آن، آدرس discovery endpoint این IDP را به صورت زیر در مرورگر وارد کنید:
 https://localhost:6001/.well-known/openid-configuration


در این تصویر، مفاهیمی را که در قسمت قبل بررسی کردیم مانند authorization_endpoint ،token_endpoint و غیره، مشاهده می‌کنید.


افزودن UI به IdentityServer

تا اینجا میان‌افزار IdentityServer را نصب و راه اندازی کردیم. در نگارش‌های قبلی آن، UI به صورت پیش‌فرض جزئی از این سیستم بود. در این نگارش آن‌را می‌توان به صورت جداگانه دریافت و به برنامه اضافه کرد. برای این منظور به آدرس IdentityServer4.Quickstart.UI مراجعه کرده و همانطور که در readme آن ذکر شده‌است می‌توان از یکی از دستورات زیر برای افزودن آن به پروژه‌ی IDP استفاده کرد:
الف) در ویندوز از طریق کنسول پاورشل به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP وارد شده و سپس دستور زیر را وارد کنید:
iex ((New-Object System.Net.WebClient).DownloadString('https://raw.githubusercontent.com/IdentityServer/IdentityServer4.Quickstart.UI/release/get.ps1'))
ب) و یا درmacOS و یا Linux، دستور زیر را اجرا کنید:
\curl -L https://raw.githubusercontent.com/IdentityServer/IdentityServer4.Quickstart.UI/release/get.sh | bash

یک نکته: در ویندوز اگر در نوار آدرس هر پوشه، عبارت cmd را وارد و enter کنید، کنسول خط فرمان ویندوز در همان پوشه باز خواهد شد. همچنین در اینجا از ورود عبارت powershell هم پشتیبانی می‌شود:


بنابراین در نوار آدرس پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP، عبارت powershell را وارد کرده و سپس enter کنید. پس از آن دستور الف را وارد (copy/paste) و اجرا کنید.


به این ترتیب فایل‌های IdentityServer4.Quickstart.UI به پروژه‌ی IDP جاری اضافه می‌شوند.
- پس از آن اگر به پوشه‌ی Views مراجعه کنید، برای نمونه ذیل پوشه‌ی Account آن، Viewهای ورود و خروج به سیستم قابل مشاهده هستند.
- در پوشه‌ی Quickstart آن، کدهای کامل کنترلرهای متناظر با این Viewها قرار دارند.
بنابراین اگر نیاز به سفارشی سازی این Viewها را داشته باشید، کدهای کامل کنترلرها و Viewهای آن هم اکنون در پروژه‌ی IDP جاری در دسترس هستند.

نکته‌ی مهم: این UI اضافه شده، یک برنامه‌ی ASP.NET Core MVC است. به همین جهت در انتهای متد Configure، ذکر میان افزارهای UseStaticFiles و همچنین UseMvcWithDefaultRoute انجام شدند.

اکنون اگر برنامه‌ی IDP را مجددا با دستور dotnet run اجرا کنیم، تصویر زیر را می‌توان در ریشه‌ی سایت، مشاهده کرد که برای مثال لینک discovery endpoint در همان سطر اول آن ذکر شده‌است:


همچنین همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، یک IDP حتما باید از طریق پروتکل HTTPS در دسترس قرار گیرد که در پروژه‌های ASP.NET Core 2.1 این حالت، جزو تنظیمات پیش‌فرض است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت چهاردهم- آماده شدن برای انتشار برنامه
- یک authorization server هست؛ یک UI هست برای Identity server.  
-  authorization server یک لایه نیست. قرار نیست جزئی از برنامه‌ی شما باشد. یک برنامه‌ی کاملا «مستقل» هست. هدف اصلی آن هم همین مستقل بودن و نقش تامین هویت مرکزی را بازی کردن هست و گرنه اگر قرار باشد این‌ها با هم یکی شوند، شاید بهتر باشد از ASP.NET Core Identity استفاده کنید. 
- این روش برای شرکتی طراحی شده که یک برنامه‌ی حسابداری دارد، یک برنامه‌ی مجزای منابع انسانی و مدیریت کارمندان، یک برنامه‌ی مجزای مالی و حقوق و دستمزد، یک برنامه‌ی مجزای حضور و غیاب، یک برنامه‌ی مجزای اعلانات شرکت و غیره. هر کدام از این برنامه‌ها هم یک دیتابیس مستقل دارند و قرار نیست تعاریف کاربران و اطلاعات و نقش‌های آن‌ها در بانک‌های اطلاعاتی هر کدام از این برنامه‌ها تکرار شوند. اینجا است که «برنامه‌ی مستقل» authorization server مرکزی معنا پیدا می‌کند.
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دوم - معرفی کامپوننت‌ها
در قسمت قبل، پیشنیازهای کار با AngularJS 2.0 مرور و دریافت شدند. اگر مطالب آن‌را پیگیری کرده باشید، هم اکنون باید در پوشه‌ی node_modules واقع در ریشه‌ی پروژه، تمام اسکریپت‌های لازم جهت شروع به کار با AngularJS 2.0 موجود باشند.


تعاریف مداخل فایل index.html یک سایت AngularJS 2.0

پروژه‌ای که در اینجا در حال استفاده است یک برنامه‌ی ASP.NET MVC 5.x است؛ اما الزامی هم به استفاده‌ی از آن وجود ندارد. یا یک فایل index.html را به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید و یا فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را به نحو ذیل تغییر دهید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
 
    <link href="~/node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/app/app.component.css" rel="stylesheet"/>
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
 
    <!-- 1. Load libraries -->
    <!-- IE required polyfills, in this exact order -->
    <script src="~/node_modules/angular2/es6/dev/src/testing/shims_for_IE.js"></script>
    <script src="~/node_modules/es6-shim/es6-shim.min.js"></script>
    <script src="~/node_modules/systemjs/dist/system-polyfills.js"></script>
 
    <script src="~/node_modules/angular2/bundles/angular2-polyfills.js"></script>
    <script src="~/node_modules/systemjs/dist/system.src.js"></script>
    <script src="~/node_modules/rxjs/bundles/Rx.js"></script>
    <script src="~/node_modules/angular2/bundles/angular2.dev.js"></script>
 
    <!-- Required for http -->
    <script src="~/node_modules/angular2/bundles/http.dev.js"></script>
 
    <!-- Required for routing -->
    <script src="~/node_modules/angular2/bundles/router.dev.js"></script> 
 
    <!-- 2. Configure SystemJS -->
    <script>
        System.config({
            packages: {
                app: {
                    format: 'register',
                    defaultExtension: 'js'
                }
            }
        });
        System.import('app/main')
              .then(null, console.error.bind(console));
    </script>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
        <pm-app>Loading App...</pm-app>
    </div>
 
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
در اینجا ابتدا تعاریف مداخل بوت استرپ و css‌های سفارشی برنامه را مشاهده می‌کنید.
سپس کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی مورد نیاز جهت کار با AngularJS 2.0 به ترتیبی که ذکر شده‌، باید تعریف شوند.
ذکر /~ در ابتدای آدرس‌ها، مختص به ASP.NET MVC است. اگر از آن استفاده نمی‌کنید، نیازی به ذکر آن هم نیست.
در ادامه تعاریف System.JS ذکر شده‌است. System.JS کار بارگذاری ماژول‌های برنامه را به عهده دارد. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا به ازای هر قسمت جدید برنامه، مدخلی را در اینجا اضافه کرد و کار بارگذاری آن‌ها خودکار خواهد بود. فرمت register ایی که در اینجا ذکر شده‌است، تا ماژول‌های استاندارد با فرمت ES 6 را نیز پشتیبانی می‌کند. همچنین با ذکر و تنظیم پسوند پیش فرض به js، دیگر نیازی نخواهد بود تا در حین تعریف importها در قسمت‌های مختلف برنامه، پسوند فایل‌ها را به صورت صریح ذکر کرد. مبحث improtها مرتبط است به مفاهیم ماژول‌ها در ES 6 و همچنین TypeScript.
سطر System.import کار بارگذاری اولین ماژول برنامه را از پوشه‌ی app قرار گرفته در ریشه‌ی سایت انجام می‌دهد. این ماژول main نام دارد.


نوشتن اولین کامپوننت AngularJS 2.0

برنامه‌های AngularJS 2.0 متشکل هستند از تعدادی کامپوننت و سرویس:


 و هر کامپوننت تشکیل شده‌است از:


- یک قالب یا Template: با استفاده از HTML تعریف می‌شود و کار تشکیل View و نحوه‌ی رندر کامپوننت را مشخص می‌کند. در این Viewها با استفاده از امکانات binding و directives موجود در AngularJS 2.0 کار دسترسی به داده‌ها صورت می‌گیرد.
یک کلاس: کار این کلاس که توسط TypeScript تهیه می‌شود، فراهم آوردن کدهای مرتبط با قالب است. برای مثال این کلاس حاوی تعدادی خاصیت خواهد بود که از اطلاعات آن‌ها در View مرتبط استفاده می‌شود. همچنین این کلاس می‌تواند حاوی متدهای مورد نیاز در View نیز باشد؛ برای مثال متدی که کار نمایش یا مخفی سازی یک تصویر را با کلیک بر روی دکمه‌ای انجام می‌دهد.
- متادیتا: متادیتا (یا decorator در اینجا) به AngularJS 2.0 اعلام می‌کند که این کلاس تعریف شده، صرفا یک کلاس ساده نیست و باید به آن به صورت یک کامپوننت نگاه شود.

در ذیل، کدهای یک کامپوننت نمونه‌ی AngularJS 2.0 را مشاهده می‌کنید:
import { Component } from 'angular2/core';
 
@Component({
    selector: 'pm-app',
    template:`
    <div><h1>{{pageTitle}}</h1>
        <div>My First Component</div>
    </div>
    `
})
export class AppComponent {
    pageTitle: string = "DNT AngularJS 2.0 APP";
}
در انتهای کدها، یک کلاس را مشاهده می‌کنید که کار تعریف خواص و متدهای مورد نیاز توسط View را انجام می‌دهد.
بلافاصله در بالای این کلاس، متد decorator ایی را به نام Component مشاهده می‌کنید. این متادیتا است که به AngularJS 2.0 اعلام می‌کند، کلاس AppComponent تعریف شده، یک کامپوننت است و نه تنها یک کلاس ساده.
در متد Component تعریف شده، قالب یا template نحوه‌ی رندر این کامپوننت را مشاهده می‌کنید.
در ابتدای این ماژول نیز کار import تعاریف مرتبط با متد ویژه‌ی Component، از هسته‌ی AngularJS 2.0 انجام شده‌است تا کامپایلر TypeScript بتواند این فایل ts را کامپایل کند.


مروری بر نحوه‌ی تعریف class در TypeScript

مرور جامع کلاس‌ها در TypeScript را در مطلب «مبانی TypeScript؛ کلاس‌ها» می‌توانید مطالعه کنید. در اینجا جهت یادآوری، خلاصه‌ای از آن‌را که نیاز داریم، بررسی خواهیم کرد:
- جهت تعریف یک کلاس، ابتدا واژه‌ی کلیدی class به همراه نام کلاس ذکر می‌شوند.
- در AngularJS 2.0 مرسوم است که نام کلاس را به صورت نام ویژگی مدنظر به همراه پسوند Component ذکر کنیم؛ مانند AppComponent مثال فوق. این نام pascal case است و با حروف بزرگ شروع می‌شود.
- همچنین مرسوم است در برنامه‌های AngularJS 2.0، کامپوننت ریشه‌ی سایت نیز AppComponent نامیده شود.
- در مثال فوق، واژه‌ی کلیدی export را نیز پیش از واژه‌ی کلیدی class مشاهده می‌کنید. به این ترتیب این کلاس خارج از ماژولی که در آن تعریف می‌شود، قابل دسترسی خواهد بود. اکنون این کلاس و فایل، تبدیل به ماژولی خواهند شد که توسط module loader معرفی شده‌ی در ابتدای بحث یا همان System.JS به صورت خودکار بارگذاری می‌شود و دیگر نیازی به تعریف مدخل script متناظر با آن در فایل index.html نخواهد بود.
- در بدنه‌ی کلاس، کار تعریف متدها و خواص مورد نیاز View صورت می‌گیرند. برای نمونه در اینجا تنها یک خاصیت «عنوان صفحه» تعریف شده‌است. در جاوا اسکریپت مرسوم است که نام خواص را camel case شروع شده با حروف کوچک تعریف کنیم. سپس نوع این خاصیت به صورت رشته‌ای تعریف شده‌است و در آخر مقدار پیش فرض این خاصیت ذکر گردیده‌است.
البته باید دقت داشت که الزامی به ذکر نوع خاصیت، در TypeScript وجود ندارد. همینقدر که مقدار پیش فرض این خاصیت رشته‌ای است، بر اساس ویژگی به نام Type inference در TypeScript، نوع این خاصیت نیز رشته‌ای درنظر گرفته خواهد شد و دیگر نمی‌توان برای مثال یک عدد را به آن انتساب داد.
- سطح دسترسی خواص تعریف شده‌ی در یک کلاس TypeScript به صورت پیش فرض public است. بنابراین در اینجا نیازی به ذکر صریح آن نبوده‌است.


مروری بر متادیتا یا decorator یک کلاس در AngularJS 2.0

خوب، تا اینجا کلاس AppComponent تعریف و همچنین export شد تا توسط system.js به صورت خودکار بارگذاری شود. اما این کلاس به خودی خود صرفا یک کلاس TypeScript ایی است و توسط AngularJS شناسایی نمی‌شود. برای معرفی این کلاس به صورت یک کامپوننت، از یک تزئین کننده یا decorator ویژه به نام Component استفاده می‌شود که بلافاصله در بالای تعریف کلاس قرار می‌گیرد؛ چیزی شبیه به data annotations یا attributes در زبان #C.
یک decorator متدی است که اطلاعاتی اضافی را به یک کلاس، اعضاء و متدهای آن و یا حتی آرگومان‌های آن متدها، الصاق می‌کند. این ویژگی قرار است به صورت استاندارد در ES 2016 یا نگارش بعدی جاوا اسکریپت حضور داشته باشد و در حال حاضر توسط TypeScript پشتیبانی شده و در نهایت به کدهای ES 5 قابل اجرای در تمام مرورگرها ترجمه می‌شود.
یک decorator همیشه با @ شروع می‌شود و AngularJS 2.0 به همراه تعدادی decorator توکار است؛ مانند Component. از آنجائیکه decorator یک متد است، همیشه به همراه یک جفت پرانتز () ذکر می‌شود و در انتهای آن نیازی به ذکر سمی‌کالن نیست. در اینجا تزئین کننده‌ی Component یک شیء را می‌پذیر که به همراه تعدادی خاصیت است. به همین جهت پارامتر آن به صورت {} ذکر شده‌است.
خاصیت selector یک کامپوننت مشخص می‌کند که نام directive متناظر با این کامپوننت چیست:
 selector: 'pm-app',
 از این نام، به صورت یک المان جدید و سفارشی HTML جهت تعریف این کامپوننت استفاده خواهیم کرد. برای مثال اگر به کدهای ابتدای بحث دقت کنید، نام pm-app به صورت ذیل و به شکل یک تگ جدید HTML استفاده شده‌است:
    <div>
        @RenderBody()
        <pm-app>Loading App...</pm-app>
    </div>
همچنین یک کامپوننت همواره به همراه یک قالب است که نحوه‌ی رندر آن‌را مشخص می‌کند:
  template:`
 <div><h1>{{pageTitle}}</h1>
<div>My First Component</div>
 </div>
 `
 در اینجا از back tick مربوط به ES 6.0 که توسط TypeScript نیز پشتیبانی می‌شود، جهت تعریف یک رشته‌ی چندسطری جاوا اسکریپتی، استفاده شده‌است.
همچنین {{}} به معنای تعریف data binding است. به این ترتیب مقداری که قرار است به صورت تگ h1 رندر شود، از خاصیت pageTitle کلاس مزین شده‌ی توسط این ویژگی یا decorator تامین خواهد شد؛ یعنی مقدار پیش فرض خاصیت pageTitle در کلاس AppComponent.


import اطلاعات مورد نیاز جهت کامپایل یک فایل TypeScript

تا اینجا مفاهیم موجود در کلاس AppComponent را به همراه متادیتای آن بررسی کردیم. اما این متادیتای جدید کامپوننت، به صورت پیش فرض ناشناخته‌است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا ذیل کامپوننت، خط قرمزی جهت یادآوری عدم تعریف آن، کشیده شده‌است. در TypeScript و یا ES 6، پیش از استفاده از یک کلاس یا متد خارجی، نیاز است به module loader اعلام کنیم تا آن‌را باید از کجا تامین کند. اینکار توسط عبارت import انجام می‌شود که شبیه به عبارت using در زبان سی‌شارپ است. عبارت import جزئی از استاندارد ES 6 است و همچنین در TypeScript نیز پشتیبانی می‌شود. به این ترتیب امکان دسترسی به ویژگی‌های export شده‌ی از سایر ماژول‌ها را در ماژول فعلی (فایل فعلی در حال کار) خواهیم یافت. نمونه‌ی آن‌را با ذکر واژه‌ی کلیدی export پیش از کلاس AppComponent پیشتر ملاحظه کردید.
این ماژول‌های خارجی می‌توانند سایر ماژول‌ها و فایل‌های ts نوشته شده‌ی توسط خودمان و یا حتی اجزای AngularJS 2.0 باشند. طراحی AngularJS 2.0 نیز ماژولار است و از ماژول‌هایی مانند angular2/core، angular2/animation، angular2/http و angular2/router تشکیل شده‌است.
برای نمونه متادیتای کامپوننت، در ماژول angular2/core قرار دارد. به همین جهت نیاز است در ابتدای ماژول فعلی آن‌را import کرد:
import { Component } from 'angular2/core';
کار با ذکر واژه‌ی کلیدی import شروع می‌شود. سپس جزئی را که نیاز داریم داخل {} ذکر کرده و در آخر مسیر یافتن آن‌را مشخص می‌کنیم.


ساخت کامپوننت ریشه‌ی یک برنامه‌ی AngularJS 2.0

در ابتدای بحث که تعاریف مداخل مورد نیاز جهت اجرای یک برنامه‌ی AngularJS 2.0 ذکر شدند، عنوان شد که system.js به دنبال ماژول آغازین app/main می‌گردد.
بنابراین در ریشه‌ی پروژه، پوشه‌ی جدیدی را به نام app ایجاد کنید.
سپس یک فایل TypeScript جدید را به نام app.component.ts به این پوشه اضافه کنید. قالب این نوع فایل‌ها در add new item و با جستجو typescript در دسترس است و یا حتی یک فایل متنی ساده را هم با پسوند ts ایجاد کنید، کافی است.


نامگذاری این فایل‌ها هم مرسوم است به صورت ذکر نام ویژگی به همراه یک دات و سپس ذکر کامپوننت صورت گیرد. در اینجا چون قصد داریم کامپوننت ریشه‌ی برنامه را ایجاد کنیم، نام ویژگی آن app خواهد بود و نام کامل فایل به این ترتیب app.component.ts می‌شود.
سپس محتوای این فایل را به دقیقا معادل کدهای قسمت «نوشتن اولین کامپوننت AngularJS 2.0» ابتدای بحث تغییر دهید (همان import، متادیتا و کلاس AppComponent).

تا اینجا کامپوننت ریشه‌ی برنامه ایجاد شد. اما چگونه باید از آن استفاده کنیم و چگونه AngularJS 2.0 آن‌را شناسایی می‌کند؟ به این فرآیند آغازین شناسایی و بارگذاری ماژول‌ها، اصطلاحا bootstrapping می‌گویند. تنها صفحه‌ی واقعی موجود در یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب، همان فایل index.html است و سایر صفحات و محتوای آن‌ها به محتوای این صفحه‌ی آغازین اضافه یا کم خواهند شد.
<div>
    @RenderBody()
    <pm-app>Loading App...</pm-app>
</div>
در اینجا برای نمایش اولین کامپوننت تهیه شده، نام تگ selector آن که توسط متادیتای کلاس AppComponent تعریف شد، در body فایل index.html به نحو فوق به صورت یک تگ سفارشی جدید اضافه می‌شود. به آن directive نیز می‌گویند.
خوب، اکنون module loader یا system.js چگونه این pm-app یا کامپوننت ریشه‌ی برنامه را شناسایی می‌کند؟
 System.import('app/main')
این شناسایی توسط سطر System.import تعریف شده‌ی در فایل index.html انجام می‌شود. در اینجا system.js، در پوشه‌ی app واقع در ریشه‌ی سایت، به دنبال ماژول راه اندازی به نام main می‌گردد. یعنی نیاز است فایل TypeScript جدیدی را به نام main.ts به ریشه‌ی پوشه‌ی app اضافه کنیم. محتوای این فایل ویژه‌ی بوت استرپ AngularJS 2.0 به صورت ذیل است:
/// <reference path="../node_modules/angular2/typings/browser.d.ts" />
 
import { bootstrap } from "angular2/platform/browser";
 
// Our main component
import { AppComponent } from "./app.component";
 
bootstrap(AppComponent);
این فایل ویژه را نیز مانند کلاس AppComponent که پیشتر بررسی کردیم، نیاز است از انتها به ابتدا بررسی کرد.
در انتهای این فایل متد bootstrap مربوط به AngularJS 2.0 را مشاهده می‌کنید. کار آن بارگذاری اولین ماژول و کامپوننت برنامه یا همان AppComponent است.
در ادامه نیاز است AppComponent را به این ماژول معرفی کرد؛ در غیراینصورت کامپایل نخواهد شد. برای این منظور سطر import این کلاس را از فایل app.component، مشاهده می‌کنید. در اینجا نیازی به ذکر پسوند ts. فایل app.component نیست.
سپس نیاز است محل تعریف متد بوت استرپ را نیز مشخص کنیم. این متد در ماژول angular2/platform/browser قرار دارد که به عنوان اولین import این فایل ذکر شده‌است.
سطر اول، مربوط است به تعریف فایل‌های d.ts. مربوط به TypeScript جهت شناسایی نوع‌های مرتبط با AngularJS 2.0. اگر اینکار صورت نگیرد، خطاهای ذیل را در حین کامپایل فایل‌های TypeScript دریافت خواهید کرد:
 node_modules\angular2\src\core\application_ref.d.ts(171,81): error TS2304: Build: Cannot find name 'Promise'.
node_modules\angular2\src\core\change_detection\differs\default_keyvalue_differ.d.ts(23,15): error TS2304: Build: Cannot find name 'Map'.
تهیه فایل main.ts تنها یکبار صورت می‌گیرد و دیگر با آن کاری نخواهیم داشت.

تا اینجا پوشه‌ی app واقع در ریشه‌ی سایت، یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:



و اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم (فشردن دکمه‌ی F5)، خروجی آن در مرورگر به صورت ذیل خواهد بود:

با توجه به اینکه در حال کار با یک برنامه‌ی جاوا اسکریپتی هستیم، باز نگه داشتن developer tools مرورگر، جهت مشاهده‌ی خطاهای احتمالی ضروری است.

در اینجا اگر خطایی وجود داشته باشد، یا اطلاعات اضافی مدنظر باشد، در console لاگ خواهند شد. برای مثال در اینجا عنوان شده‌است که برنامه در حالت توسعه در حال اجرا است. بهتر است برای ارائه‌ی نهایی، متد enableProdMode را در فایل index.html فراخوانی کنید.

همچنین در اینجا می‌توان HTML نهایی تزریق شده‌ی به صفحه را بهتر مشاهده کرد:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part2.zip
برای اجرای آن، ابتدا به فایل project.json مراجعه کرده و یکبار آن‌را ذخیره کنید تا وابستگی‌های اسکریپتی پروژه از اینترنت دریافت شوند (این موارد در قسمت قبل مرور شدند). سپس یکبار هم پروژه را Build کنید تا تمام فایل‌های ts آن کامپایل شوند و در آخر، اجرای نهایی پروژه.


خلاصه‌ی بحث

یک برنامه‌ی AngularJS 2.0 متشکل است از تعدادی کامپوننت. بنابراین کلاسی را ایجاد خواهیم کرد تا کدهای پشتیبانی کننده‌ی View این کامپوننت را تولید کند. سپس این کلاس را با متادیتایی مزین کرده و توسط آن تگ سفارشی ویژه‌ی این کامپوننت و تگ‌های HTML تشکیل دهنده‌ی این کامپوننت را به AngularJS 2.0 معرفی می‌کنیم. در اینجا در صورت نیاز وابستگی‌های تعریف این متادیتا را توسط واژه‌ی کلیدی import دریافت می‌کنیم. نام این کلاس بهتر است Pascal case بوده و با حروف بزرگ شروع شود و همچنین به صورت نام ویژگی ختم شده‌ی به کلمه‌ی Component باشد. در اینجا حتما نیاز است این کلاس export شود تا توسط module loader قابل استفاده و بارگذاری گردد. اگر View این کامپوننت نیاز به دریافت اطلاعاتی دارد، این اطلاعات به صورت خواصی در کلاس کامپوننت تعریف می‌شوند. این خواص تعریف شده‌ی با سطح دسترسی عمومی، مرسوم است به صورت camel case تعریف شوند و حروف اول آن‌ها کوچک باشد.
مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت اول - Redux چیست؟
Redux و Mobx، کتابخانه‌های کمکی هستند برای مدیریت حالت برنامه‌های پیچیده‌ی React. هرچند React به صورت توکار به همراه امکانات مدیریت حالت است، اما این کتابخانه‌ها مزایای ویژه‌ای را به آن اضافه می‌کنند. در این سری ابتدا کتابخانه‌ی Redux را به صورت خالص و مجزای از React بررسی می‌کنیم. از این کتابخانه در برنامه‌های Angular و Ember هم می‌توان استفاده کرد و به صورت اختصاصی برای React طراحی نشده‌است. سپس آن‌را به برنامه‌های React متصل می‌کنیم. در آخر کتابخانه‌ی محبوب دیگری را به نام Mobx بررسی می‌کنیم که برای مدیریت حالت، اصول برنامه نویسی شیءگرا و همچنین Reactive را با هم ترکیب می‌کند و این روزها در برنامه‌های React، بیشتر از Redux مورد استفاده قرار می‌گیرد.


چرا به ابزارهای مدیریت حالت نیاز داریم؟

به محض رد شدن از مرز پیاده سازی امکانات اولیه‌ی یک برنامه، نیاز به ابزارهای مدیریت حالت نمایان می‌شوند؛ خصوصا زمانیکه نیاز است با اطلاعات قابل توجهی سر و کار داشت. مهم‌ترین دلیل استفاده‌ی از یک ابزار مدیریت حالت، مدیریت منطق تجاری برنامه است. منطق نمایشی برنامه مرتبط است به نحوه‌ی نمایش اجزای آن در صفحه؛ مانند نمایش یک صفحه‌ی مودال، تغییر رنگ عناصر با عبور کرسر ماوس از روی آن‌ها و در کل منطقی که مرتبط و یا وابسته‌ی به هدف اصلی برنامه نیست. از سوی دیگر منطق تجاری برنامه مرتبط است با مدیریت، تغییر و ذخیره سازی اشیاء تجاری مورد نیاز آن؛ مانند اطلاعات حساب کاربری شخص و دریافت اطلاعات برنامه از یک API که مختص به برنامه‌ی خاص ما است و به همین دلیل نیاز به ابزاری برای مدیریت بهینه‌ی آن وجود دارد. برای مثال اینکه در کجا باید منطق تجاری و نمایشی را به هم متصل کرد، می‌تواند چالش بر انگیر باشد. چگونه باید اطلاعات کاربر را ذخیره کرد؟ چگونه React باید متوجه شود که اطلاعات ما تغییر کرده‌است و در نتیجه‌ی آن کامپوننتی را مجددا رندر کند؟ یک ابزار مدیریت حالت، تمام این مسایل را به نحو یک‌دستی در سراسر برنامه، مدیریت می‌کند.
اگر از یک ابزار مدیریت حالت استفاده نکنیم، مجبور خواهیم شد تمام اطلاعات منطق تجاری را در داخل state کامپوننت‌ها ذخیره کنیم که توصیه نمی‌شود؛ چون مقیاس پذیر نیست. برای مثال فرض کنید قرار است تمام اطلاعات state را داخل یک کامپوننت ذخیره کنیم. هر زمانیکه بخواهیم این state را از طریق یک کامپوننت فرزند تغییر دهیم، نیاز خواهد بود این اطلاعات را به والد آن کامپوننت ارسال کنیم که اگر از تعداد زیادی کامپوننت تو در تو تشکیل شده باشد، زمانبر و به همراه کدهای تکراری زیادی خواهد بود. همچنین اینکار سبب رندر مجدد کل برنامه با هر تغییری در state آن می‌شود که غیرضروری بوده و کارآیی برنامه را کاهش می‌دهد. به علاوه در این بین مشخص نیست هر قسمت از state، از کدام کامپوننت تامین شده‌است. به همین جهت نیاز به روشی برای مدیریت حالت در بین کامپوننت‌های برنامه وجود دارد.


داشتن تنها یک محل برای ذخیره سازی state در برنامه

همانطور که در قسمت 8 ترکیب کامپوننت‌ها در سری React 16x بررسی کردیم، هر کامپوننت در React، دارای state خاص خودش است و این state از سایر کامپوننت‌ها کاملا مستقل و ایزوله‌است. این مورد با بزرگ‌تر شدن برنامه و برقراری ارتباط بین کامپوننت‌ها، مشکل ایجاد می‌کند. برای مثال اگر بخواهیم دکمه‌ای را در صفحه قرار داده و توسط این دکمه درخواست صفر شدن مقدار هر کدام از شمارشگرها را صادر کنیم، با صفر کردن value هر کدام از این کامپوننت‌ها، اتفاقی رخ نمی‌دهد. چون state محلی این کامپوننت‌ها، با سایر اجزای صفحه به اشتراک گذاشته نمی‌شود و باید آن‌را تبدیل به یک controlled component کرد، بطوریکه دارای local state خاص خودش نیست و تمام داده‌های دریافتی را از طریق this.props دریافت می‌کند و هر زمانیکه قرار است داده‌ای تغییر کند، رخ‌دادی را به والد خود صادر می‌کند. بنابراین این کامپوننت به طور کامل توسط والد آن کنترل می‌شود. تازه این روش در مورد کامپوننت‌هایی صدق می‌کند که رابطه‌ی والد و فرزندی بین آن‌ها وجود دارد. اگر چنین رابطه‌ای وجود نداشت، باید state را به یک سطح بالاتر انتقال داد. برای مثال باید state کامپوننت Counters را به والد آن که کامپوننت App است، منتقل کرد. پس از آن چون کامپوننت‌های ما، از کامپوننت App مشتق می‌شوند، اکنون می‌توان این state را به تمام فرزندان App توسط props منتقل کرد و به اشتراک گذاشت. این مورد هم مانند مثال انتقال اطلاعات کاربر لاگین شده‌ی به سیستم، به تمام زیر قسمت‌های برنامه، نیاز به ارسال اطلاعات از طریق props یک کامپوننت، به کامپوننت بعدی را دارد و به همین ترتیب برای مابقی که به props drilling مشهور است و روش پسندیده‌ای نیست.


Redux چیست؟ ذخیره سازی کل درخت state یک برنامه، در یک محل. به این ترتیب به یک شیء جاوا اسکریپتی بزرگ خواهیم رسید که در برگیرنده‌ی تمام state برنامه‌است. یکی از مزایای آن امکان serialize و deserialize کل این شیء، به سادگی است. برای مثال توسط متد JSON.stringify می‌توان آن‌را در جائی ذخیره کرد و سپس آن‌را به صورت یک شیء جاو اسکریپتی در زمانی دیگر بازیابی کرد. یکی از مزایای آن، امکان بازیابی دقیق شرایط کاربری است که دچار مشکل شده‌است و سپس دیباگ و رفع مشکل او، در زمانی دیگر.


تاریخچه‌ای از سیستم‌های مدیریت حالت

همه چیز با AngularJS 1x شروع شد که از data binding دو طرفه پشتیبانی می‌کرد. هرچند این روش برای همگام نگه داشتن View و مدل برنامه، مفید است، اما در Viewهای پیچیده، برنامه را کند می‌کند. در همین زمان فیس‌بوک، روش مدیریت حالتی را به نام Flux ارائه داد که از data binding یک طرفه پشتیبانی می‌کرد. به این معنا که در این روش، همواره اطلاعات از View به مدل، جریان پیدا می‌کند. کار کردن با آن ساده‌است؛ چون نیازی نیست حدس زده شود که اکنون جریان اطلاعات از کدام سمت است. اما مشکل آن عدم هماهنگی model و view، در بعضی از حالات است. Flux از این جهت به وجود آمد که مدیریت حالت در برنامه‌های React آن زمان، پیچیده بود و مقیاس پذیری کمی داشت (پیش از ارائه‌ی Context و Hooks). در کل Flux صرفا یکسری الگوی مدیریت حالت را بیان می‌کند و یک کتابخانه‌ی مجزا نیست. بر مبنای این الگوها و قراردادها، می‌توان کتابخانه‌های مختلفی را ایجاد کرد. از این رو در سال 2015، کتابخانه‌های زیادی مانند Reflux, Flummox, MartyJS, Alt, Redux و غیره برای پیاده سازی آن پدید آمدند. در این بین، کتابخانه‌ی Redux ماندگار شد و پیروز این نبرد بود!


توابع خالص و ناخالص (Pure & Impure Functions)

پیش از شروع بحث، نیاز است با یک‌سری از واژه‌ها مانند توابع خالص و ناخالص آشنا شد. این نکات از این جهت مهم هستند که Redux فقط با توابع خالص کار می‌کند.
توابع خالص: تعدادی آرگومان را دریافت کرده و بر اساس آن‌ها، مقداری را باز می‌گردانند.
// Pure
const add = (a, b) => {
  return a + b;
}
در اینجا یک تابع خالص را مشاهده می‌کنید که a و b را دریافت کرده و بر این اساس، یک خروجی کاملا مشخص را بازگشت می‌دهد.

توابع ناخالص: این نوع توابع سبب تغییراتی در متغیرهایی خارج از میدان دید خود می‌شوند و یا به همراه یک سری اثرات جانبی (side effects) مانند تعامل با دنیای خارج (وجود یک console.log در آن تابع و یا دریافت اطلاعاتی از یک API خارجی) هستند.
// Impure
const b;

const add = (a) => {
  return a + b;
}
تابع تعریف شده‌ی در اینجا ناخالص است؛ چون با اطلاعاتی خارج از میدان دید خود مانند متغیر b، تعامل دارد. این تعامل با دنیای خارج، حتی در حد نوشتن یک console.log:
// Impure
const add = (a, b) => {
  console.log('lolololol');
  return a + b;
}
یک تابع خالص را تبدیل به یک تابع ناخالص می‌کند و یا نمونه‌ی دیگر این تعاملات، فراخوانی سرویس‌های backend در برنامه هستند که یک تابع را ناخالص می‌کنند:
// Impure
const add = (a, b) => {
   Api.post('/add', { a, b }, (response) => {
    // Do something.
   });
};


روش‌هایی برای جلوگیری از تغییرات در اشیاء در جاوا اسکریپت

ایجاد تغییرات در آرایه‌ها و اشیاء (Mutating arrays and objects) نیز ناخالصی ایجاد می‌کند؛ از این جهت که سبب تغییراتی در دنیای خارج (خارج از میدان دید تابع) می‌شویم. به همین جهت نیاز به روش‌هایی وجود دارد که از این نوع تغییرات جلوگیری کرد:
// Copy object
const original = { a: 1, b: 2 };
const copy = Object.assign({}, original);
برای تغییری در یک شیء، تنها کافی است خاصیتی را به آن اضافه کنیم و یا با استفاده از واژه‌ی کلیدی delete، خاصیتی را از آن حذف کنیم. به همین جهت برای اینکه تغییرات ما بر روی شیء اصلی اثری را باقی نگذارند، یکی از روش‌ها، استفاده از متد Object.assign است. کار آن، یکی کردن اشیایی است که به آن ارسال می‌شوند. به همین جهت در اینجا با یک شیء خالی، از صفر شروع می‌کنیم. سپس دومین آرگومان آن را به همان شیء مدنظر، تنظیم می‌کنیم. به این ترتیب به یک کپی از شیء اصلی می‌رسیم که دیگر به آن، اتصالی را ندارد. به همین جهت اگر بر روی این شیء کپی تغییراتی را ایجاد کنیم، به شیء اصلی کپی نمی‌شود و سبب تغییرات در آن (mutation) نخواهد شد.
برای مثال در React، برای انجام رندر نهایی، در پشت صحنه کار مقایسه‌ی اشیاء صورت می‌گیرد. به همین جهت اگر همان شیءای را که ردیابی می‌کند تغییر دهیم، دیگر نمی‌تواند به صورت مؤثری فقط قسمت‌های تغییر کرده‌ی آن‌را تشخیص داده و کار رندر را فقط بر اساس آن‌ها انجام دهد و مجبور خواهد شد کل یک شیء را بارها و بارها رندر کند که اصلا بهینه نیست. به همین جهت، ایجاد تغییرات مستقیم در شیءای که به state آن انتساب داده می‌شود، مجاز نیست.

متد Object.assign، چندین شیء را نیز می‌تواند با هم یکی کند و شیء جدیدی را تشکیل دهد:
// Extend object
const original = { a: 1, b: 2 };
const extension = { c: 3 };
const extended = Object.assign({}, original, extension);
روش دیگر ایجاد یک کپی و یا clone از یک شیء را که پیشتر در سری «React 16x» بررسی کردیم، به کمک امکانات ES-6، به صورت زیر است:
// Copy object
const original = { a: 1, b: 2 };
const copy = { ...original };
در اینجا نیز ابتدا یک شیء خالی را ایجاد می‌کنیم و سپس توسط spread operator، خواص شیء قبلی را درون آن باز کرده و قرار می‌دهیم. به این ترتیب به یک clone از شیء اصلی می‌رسیم. این حالت نیز از ترکیب چندین شیء با هم، پشتیبانی می‌کند:
// Extend object
const original = { a: 1, b: 2 };
const extension = { c: 3 };
const extended = { ...original, ...extension };


روش‌هایی برای جلوگیری از تغییرات در آرایه‌ها در جاوا اسکریپت

متد slice آرایه‌ها نیز بدون ذکر آرگومانی، یک کپی از آرایه‌ی اصلی را ایجاد می‌کند:
// Copy array
const original = [1, 2, 3];
const copy = [1, 2, 3].slice();
همچنین معادل همین قطعه کد در ES-6 به همراه spread operator به صورت زیر است:
// Copy array
const original = [1, 2, 3];
const copy = [ ...original ];
و یا اگر بخواهیم یک کپی از چندین آرایه را ایجاد کنیم می‌توان از متد concat استفاده کرد:
// Extend array
const original = [1, 2, 3];
const extended = original.concat(4);
const moreExtended = original.concat([4, 5]);
متد Array.push، هرچند سبب افزوده شدن عنصری به یک آرایه می‌شود، اما یک mutation را نیز ایجاد می‌کند؛ یعنی تغییرات آن به دنیای خارج اعمال می‌گردد. اما Array.concat یک آرایه‌ی کاملا جدید را ایجاد می‌کند و همچنین امکان ترکیب آرایه‌ها را نیز به همراه دارد.
معادل قطعه کد فوق در ES-6 و به همراه spread operator آن به صورت زیر است:
// Extend array
const original = [1, 2, 3];
const extended = [ ...original, 4 ];
const moreExtended = [ ...original, ...extended, 5 ];


مفاهیم ابتدایی Redux


در Redux برای ایجاد تغییرات در شیء کلی state، از مفهومی به نام dispatch actions استفاده می‌شود. action در اینجا به معنای رخ‌دادن چیزی است؛ مانند کلیک بر روی یک دکمه و یا دریافت اطلاعاتی از یک API. در این حالت مقایسه‌ای بین وضعیت قبلی state و وضعیت فعلی آن صورت می‌گیرد و تغییرات مورد نیاز جهت اعمال به UI، محاسبه خواهند شد.
اصلی‌ترین جزء Redux، تابعی است به نام Reducer. این تابع، یک تابع خالص است و دو آرگومان را دریافت می‌کند:


تابع Reducer، بر اساس action و یا رخ‌دادی، ابتدا کل state برنامه را دریافت می‌کند و سپس خروجی آن بر اساس منطق این تابع، یک state جدید خواهد بود. اکنون که این state جدید را داریم، برنامه‌ی React ما می‌تواند به تغییرات آن گوش فرا داده و بر اساس آن، UI را به روز رسانی کند. به این ترتیب کار اصلی مدیریت state، به خارج از برنامه‌ی React منتقل می‌شود.

در این تصویر، تابع action creator را هم ملاحظه می‌کند که کاملا اختیاری است. یک action می‌تواند یک رشته و یا یک عدد باشد. با پیچیده شدن برنامه، نیاز به ارسال یک‌سری متادیتا و یا اطلاعات بیشتری از اکشن رسیده‌است. کار action creator، ایجاد شیء action، به صورت یک دست و یکنواخت است تا دیگر نیازی به ایجاد دستی آن نباشد.


مزایای کار با Redux

- داشتن یک مکان مرکزی برای ذخیره سازی کلی حالت برنامه (به آن «source of truth» و یا store هم گفته می‌شود): به این ترتیب مشکل ارسال خواص در بین کامپوننت‌های عمیق و چند سطحی، برطرف شده و هر زمانیکه نیاز بود، از آن اطلاعاتی را دریافت و یا با قالب خاصی، آن‌را به روز رسانی می‌کنند.
- رسیدن به به‌روز رسانی‌های قابل پیش بینی state: هرچند در حالت کار با Redux، یک شیء بزرگ جاوا اسکریپتی، کل state برنامه را تشکیل می‌دهد، اما امکان کار مستقیم با آن و تغییرش وجود ندارد. به همین جهت است که برای کار با آن، باید رویدادی را از طریق actionها به تابع Reducer آن تحویل داد. چون Reducer یک تابع خالص است، با دریافت یک سری ورودی مشخص، همواره یک خروجی مشخص را نیز تولید می‌کند. به همین جهت قابلیت ضبط و تکرار را پیدا می‌کند؛ همان بحث serialize و deseriliaze، توسط ابزاری مانند: logrocket. به علاوه قابلیت undo و redo را نیز می‌توان به این ترتیب پیاده سازی کرد (state جدید محاسبه شده، مشخص است، کل state قبلی را نیز داریم یا می‌توان ذخیره کرد و سپس برای undo، آن‌را جایگزین state جدید نمود). افزونه‌ی redux dev tools نیز قابلیت import و export کل state را به همراه دارد.
- چون تابع Reducer، یک تابع خالص است و همواره خروجی‌های مشخصی را به ازای ورودی‌های مشخصی، تولید می‌کند، آزمایش کردن، پیاده سازی و حتی logging آن نیز ساده‌تر است. در این بین حتی یک افزونه‌ی مخصوص نیز برای دیباگ آن تهیه شده‌است: redux-devtools-extension. تابع خالص، تابعی است که به همراه اثرات جانبی نیست (side effects)؛ به همین جهت عملکرد آن کاملا قابل پیش بینی بوده و آزمون پذیری آن به دلیل نداشتن وابستگی‌های خارجی، بسیار بالا است.


Context API خود React چطور؟

در قسمت 33 سری React 16x، مفهوم React Context را بررسی کردیم. پس از معرفی آن با React 16.3، مقالات زیادی منتشر شدند که ... Redux مرده‌است (!) و یا بجای Redux از React context استفاده کنید. اما واقعیت این است که React Redux در پشت صحنه از React context استفاده می‌کند و تابع connect آن دقیقا به همین زیر ساخت متصل می‌شود.
کار با Redux مزایایی مانند کارآیی بالاتر، با کاهش رندر‌های مجدد کامپوننت‌ها، دیباگ ساده‌تر با افزونه‌های اختصاصی و همچنین سفارشی سازی، مانند نوشتن میان‌افزارها را به همراه دارد. اما شاید واقعا نیازی به تمام این امکانات را هم نداشته باشید؛ اگر هدف، صرفا انتقال ساده‌تر اطلاعات بوده و برنامه‌ی مدنظر نیز کوچک است. React Context برخلاف Redux، نگهدارنده‌ی state نیست و بیشتر هدفش محلی برای ذخیره سازی اطلاعات مورد استفاده‌ی در چندین و چند کامپوننت تو در تو است. هرچند شبیه به Redux می‌توان اشاره‌گرهایی از متدها را به استفاده کنندگان از آن ارسال کرد تا سبب بروز رویدادها و اکشن‌هایی در کامپوننت تامین کننده‌ی Contrext شوند (یا یک کتابخانه‌ی ابتدایی شبیه به Redux را توسط آن تهیه کرد). بنابراین برای انتخاب بین React Context و Redux باید به اندازه‌ی برنامه، تعداد نفرات تیم، آشنایی آن‌ها با مفاهیم Redux دقت داشت.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 14 - فعال سازی اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران
مباحث پایه‌ای اعتبارسنجی کاربران در ASP.NET Core با نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، آنچنان تفاوت ساختاری مهمی ندارند و یکی هستند. عمده‌ی تفاوت‌ها در نحوه‌ی برپایی تنظیمات اولیه‌ی اسکریپت‌های آن‌ها و همچنین یک سری Tag Helper جدید معادل با HTML Helperهای متداول اعتبارسنجی هستند.


دریافت وابستگی‌های سمت کاربر مباحث اعتبارسنجی

زمانیکه گزینه‌ی ایجاد یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core را در VS.NET انتخاب می‌کنیم، علاوه بر قالب empty آن، قالب دیگری به نام web application نیز در آن موجود است. با انتخاب این قالب، فایلی را به نام bower.json نیز با این محتوا مشاهده می‌کنید:
 {
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
"bootstrap": "3.3.6",
"jquery": "2.2.0",
"jquery-validation": "1.14.0",
"jquery-validation-unobtrusive": "3.2.6"
  }
}
این مداخل تمام پیشنیازهای مباحث اعتبارسنجی کاربران را به صورت خودکار به پروژه اضافه می‌کنند. بنابراین افزودن فایل جدید bower.json به پروژه با محتوای فوق و سپس مراجعه به solution explorer و کلیک راست بر روی گره dependencies و در آخر انتخاب restore packages، سبب دریافت خودکار این بسته‌ها می‌شود.


این بسته‌ها را پس از دریافت، در پوشه‌ی bower_components خواهید یافت:


البته باید دقت داشت که استفاده از bower در اینجا الزامی نیست. اگر علاقمند بودید از npm و node.js استفاده کنید.


افزودن وابستگی‌های سمت کاربر مباحث اعتبارسنجی و عمومی کردن آن‌ها

پس از دریافت وابستگی‌های مورد نیاز توسط bower، به فایل layout برنامه مراجعه کرده و سپس آن‌ها را به ترتیب ذیل اضافه می‌کنیم:
    <script src="~/bower_components/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="~/bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js"></script>
    <script src="~/bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"></script>
 
    @RenderSection("scripts", required: false)
</body>
</html>
هرچند این ترتیب درست است، اما ... کار نمی‌کند. علت را هم در مبحث «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» بررسی کردیم: تمام پوشه‌های موجود در ریشه‌ی یک برنامه‌ی ASP.NET Core، غیرعمومی هستند (و توسط کاربران قابل درخواست نیستند)، مگر اینکه آن‌ها‌را توسط میان افزار static files، عمومی کنیم. برای این منظور به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و سپس به متد Configure آن، تنظیمات ذیل را اضافه کنید:
// Serve wwwroot as root
app.UseFileServer();
 
// Serve /bower_components as a separate root
app.UseFileServer(new FileServerOptions
{
    // Set root of file server
    FileProvider = new PhysicalFileProvider(Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "bower_components")),
    // Only react to requests that match this path
    RequestPath = "/bower_components",
    // Don't expose file system
    EnableDirectoryBrowsing = false
});
به این ترتیب فایل‌های موجود در پوشه‌ی bower_components به مسیر bower_components/ نگاشت می‌شوند. البته انتخاب مقدار RequestPath در اینجا اختیاری است و برای مثال می‌توانید مسیر scripts/ را نیز معرفی کنید (نگاشت مسیر فیزیکی و واقعی فایل‌ها به URL خاص دیگری که توسط وب سرور ارائه خواهد شد).
اگر RequestPath را به مسیر دیگری تنظیم کردید، نیاز است ابتدای سه مدخل ذکر شده را بر این اساس اصلاح کنید، تا فایل‌ها توسط وب سرور قابل ارائه شوند.


استفاده از CDN برای توزیع اسکریپت‌های اعتبارسنجی مورد نیاز

در مورد environment tag helper در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers» پیشتر بحث شد. در اینجا نیز می‌توان برای مثال در حال توسعه، از اسکریپت‌های محلی
<environment name="Development">
   <script src="~/bower_components/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
   <script src="~/bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js"></script>
   <script src="~/bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"></script>
</environment>
و در حالت نهایی توزیع برنامه، از CDNهای ارائه‌ی اسکریپت‌ها، جهت کاهش بار سرور استفاده کرد:
<environment names="Staging, Production">
   <script src="https://ajax.aspnetcdn.com/ajax/jquery/jquery-2.1.4.min.js"
asp-fallback-src="/bower_components/jquery/dist/jquery.min.js"
asp-fallback-test="window.jQuery">
  </script>
   <script src="https://ajax.aspnetcdn.com/ajax/jquery.validate/1.14.0/jquery.validate.min.js"
asp-fallback-src="bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js"
asp-fallback-test="window.jQuery && window.jQuery.validator">
  </script>
   <script src="https://ajax.aspnetcdn.com/ajax/mvc/5.2.3/jquery.validate.unobtrusive.min.js"
asp-fallback-src="/bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"
asp-fallback-test="window.jQuery && window.jQuery.validator && window.jQuery.validator.unobtrusive">
  </script>
</environment>
در اینجا fallback به آدرس محلی دریافت اسکریپت‌های مدنظر، در صورت در دسترس نبودن CDN، تنظیم شده‌است.
روش عملکرد fallback هم به این صورت است که بررسی می‌شود آیا عبارت ذکر شده‌ی در قسمت asp-fallback-test قابل اجرا است یا خیر؟ اگر خیر، یعنی CDN قابل دسترسی نیست و از نمونه‌ی محلی استفاده می‌کند.


خلاصه‌ای از Tag helpers اعتبارسنجی

در جدول «راهنمای تبدیل HTML Helpers به Tag Helpers» مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers»، معادل‌های HTML Helpers مباحث اعتبارسنجی را نیز ملاحظه کردید. خلاصه‌ی تکمیلی آن به صورت ذیل است:

ValidationSummary.All سبب نمایش خطاهای اعتبارسنجی خواص و همچنین کل مدل می‌شود:
@Html.ValidationSummary(false)
معادل است با
<div asp-validation-summary="All"></div>

ValidationSummary.ModelOnly صرفا خطاهای اعتبارسنجی در سطح مدل را نمایش می‌دهد:
@Html.ValidationSummary(true)
معادل است با
<div asp-validation-summary="ModelOnly"></div>

و برای تعیین نمایش خطاهای اعتبارسنجی یک خاصیت از مدل:
@Html.ValidationMessageFor(m => m.UserName, "", new { @class = "text-danger" })
معادل است با
<span asp-validation-for="UserName" class="text-danger"></span>
اشتراک‌ها
پلتفرم خودکار یک پلتفرم رایگان و متن باز (Open Source) برای تولید نرم افزار تحت وب با تکنولوژی مایکروسافت
پلتفرم خودکار یه پروژه متن بازه و ایده اصلی اش تولید یک نرم افزار تحت وب از صفر تا صد به صورت آنلاین و بدون نیاز به ابزار هایی مثل ویژوال استدیو Sql Management Studio و TFS  و غیره و تنها با یک مرورگر ساده مثل Chrome .


پلتفرم خودکار  همانند ویژوال استدیو دو حالت Release و دیباگ دارد که این امکان را به برنامه نویسان می‌دهد که کدهای اجرایی در سمت سرور و کلاینت در دو حالت دیباگ و Release کاملا مختلف و مجزا باشند.

یعنی شما برای ساخت یک وب سایت می‌تونید تمام کدهای سمت سرور و کلاینت و دیتابیس رو از طریق یک مرورگر وب بنویسید و اگه نیاز به کامپایل باشه , خود پلتفرم این کار رو انجام میده.
تعدادی از این کدها : C# VB.Net SQL CSS JavaScript SASS LESS Coffee و غیره

اما غیر از اینها پلتفرم خودکار شامل یه سورس کنترل و مدیریت ورژن و Build System و Load Module  اختصاصی هم میشه .یعتی عملا شما نیازی به سورس کنترل‌های آنلاین
مثل GitHub , ... را ندارید و می‌تونید دسترسی ویرایش و یا Build و یا Test و یا اجرا رو در سطح یک خط کد تا یک پروژه به طور کامل به سایر برنامه نویسان بدهید.

برای طراحی و ساخت دیتابیس تون و مدیریت Migration‌‌ها هم یک ابزار انلاین داره که پشت صحنه از Entity FrameWork استفاده می‌کنه و تمامی امکانات Entity FrameWork   برای ساخت و پشتیبانی دیتابیس رو به صورت آنلاین در اختیار شما می‌زاره.

وابسته به فریم ورک خاصی در سمت کلاینت نیست .ولی پیش فرض اش JQUERY و بوت استرپ استفاده می‌کنه. شما می‌تونید N تا فریم ورک و قالب متفاوت تعریف کنید , به طوری که برای مثال یه صفحه وبسایتتون با React و صفحه دیگه با انگولار باشه .

برای دیباگ تحت وب هم امکاناتی در اختیار برنامه نویس قرار می‌ده مثل ریموت دیباگ و یا دیباگ در ویژوال استدیو.این‌ها بخشی از امکانات پلتفرم خودکاره برای آشنایی بیشتر با امکانات پلتفرم از لینک‌های زیر استفاده کنید.

حدود 70 ساعت آموزش در آپارات  :


خودم تا حالا دو تا وبسایت باهاش نوشتم و البته چند تا دیگه هم در دست توسعه است. وبسایت های کارشناسان.نت با قالب بوت استرپ و jquery  نوشته شده و داستان موفقیت با قالب Material و jquer نوشته شده است.

دوستان عزیز قصد دارم ورژن core پلتفرم خودکار  رو بنویسم و یه سری امکانات جدید مثل کامپایلر و BuildSystem ری اکت رو اضافه کنم و هوش مصنوعی IDE رو هم افزایش بدم. اگر علاقه مند به همکاری هستید برام پیام بذارید.

با توجه به متن باز بودن پلتفرم , سود مالی وجود نداره ولی می‌تونه رزومه خوبی براتون بشه و از اون مهمتره می‌تونه پروژه فوق العاده ارزشمند و کاربردی باشه. 

پلتفرم خودکار یک پلتفرم رایگان و متن باز (Open Source) برای تولید نرم افزار تحت وب با تکنولوژی مایکروسافت
مطالب
استفاده از چندین بانک اطلاعاتی به صورت همزمان در EF Code First
یکی از روش‌های تهیه‌ی برنامه‌های چند مستاجری، ایجاد بانک‌های اطلاعاتی مستقلی به ازای هر مشتری است؛ یا نمونه‌ی دیگر آن، برنامه‌هایی هستند که اطلاعات هر سال را در یک بانک اطلاعاتی جداگانه نگه‌داری می‌کنند. در ادامه قصد داریم، نحوه‌ی کار با این بانک‌های اطلاعاتی را به صورت همزمان، توسط EF Code first و در حالت استفاده از الگوی واحد کار و تزریق وابستگی‌ها، به همراه فعال سازی خودکار مباحث migrations و به روز رسانی ساختار تمام بانک‌های اطلاعاتی مورد استفاده، بررسی کنیم.


مشخص سازی رشته‌های متفاوت اتصالی

فرض کنید برنامه‌ی جاری شما قرار است از دو بانک اطلاعاتی مشخص استفاده کند که تعاریف رشته‌های اتصالی آن‌ها در وب کانفیگ به صورت ذیل مشخص شده‌اند:
  <connectionStrings>
    <clear />
    <add name="Sample07Context" connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=TestDbIoC;Integrated Security = true" providerName="System.Data.SqlClient" />
    <add name="Database2012" connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true" providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
البته، ذکر این مورد کاملا اختیاری است و می‌توان رشته‌های اتصالی را به صورت پویا نیز در زمان اجرا مشخص و مقدار دهی کرد.


تغییر Context برنامه جهت پذیرش رشته‌های اتصالی پویای قابل تغییر در زمان اجرا

اکنون که قرار است کاربران در حین ورود به برنامه، بانک اطلاعاتی مدنظر خود را انتخاب کنند و یا سیستم قرار است به ازای کاربری خاص، رشته‌ی اتصالی خاص او را به Context ارسال کند، نیاز است Context برنامه را به صورت ذیل تغییر دهیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample07.DomainClasses;
 
namespace EF_Sample07.DataLayer.Context
{
    public class Sample07Context : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public DbSet<Category> Categories { set; get; }
        public DbSet<Product> Products { set; get; }
 
        /// <summary>
        /// It looks for a connection string named Sample07Context in the web.config file.
        /// </summary>
        public Sample07Context()
            : base("Sample07Context")
        {
        }
 
        /// <summary>
        /// To change the connection string at runtime. See the SmObjectFactory class for more info.
        /// </summary>
        public Sample07Context(string connectionString)
            : base(connectionString)
        {
            //Note: defaultConnectionFactory in the web.config file should be set.
        }
 
 
        public void SetConnectionString(string connectionString)
        {
            this.Database.Connection.ConnectionString = connectionString;
        }
    }
}
در اینجا دو متد سازنده را مشاهده می‌کنید. سازنده‌ی پیش فرض، از رشته‌ای اتصالی با نامی مساوی Sample07Context استفاده می‌کند و سازنده‌ی دوم، امکان پذیرش یک رشته‌ی اتصالی پویا را دارد. مقدار پارامتر ورودی آن می‌تواند نام رشته‌ی اتصالی و یا حتی مقدار کامل رشته‌ی اتصالی باشد. حالت پذیرش نام رشته‌ی اتصالی زمانی مفید است که همانند مثال ابتدای بحث، این نام‌ها را پیشتر در فایل کانفیگ برنامه ثبت کرده باشید و حالت پذیرش مقدار کامل رشته‌ی اتصالی، جهت مقدار دهی پویای آن بدون نیاز به ثبت اطلاعاتی در فایل کانفیگ برنامه مفید است.

یک متد دیگر هم در اینجا در انتهای کلاس به نام SetConnectionString تعریف شده‌است. از این متد در حین ورود کاربر به سایت می‌توان استفاده کرد. برای مثال حداقل دو نوع طراحی را می‌توان درنظر گرفت:
الف) کاربر با برنامه‌ای کار می‌کند که به ازای سال‌های مختلف، بانک‌های اطلاعاتی مختلفی دارد و در ابتدای ورود، یک drop down انتخاب سال کاری برای او درنظر گرفته شده‌است (علاوه بر سایر ورودی‌های استانداردی مانند نام کاربری و کلمه‌ی عبور). در این حالت بهتر است متد SetConnectionString نام رشته‌ی اتصالی را بر اساس سال انتخابی، در حین لاگین دریافت کند که اطلاعات آن در فایل کانفیگ سایت پیشتر مشخص شده‌است.
ب) کاربر یا مشتری پس از ورود به سایت، نیاز است صرفا از بانک اطلاعاتی خاص خودش استفاده کند. بنابراین اطلاعات تعریف کاربران و مشتری‌ها در یک بانک اطلاعاتی مجزا قرار دارند و پس از لاگین، نیاز است رشته‌ی اتصالی او به صورت پویا از بانک اطلاعاتی خوانده شده و سپس توسط متد SetConnectionString تنظیم گردد.


مدیریت سشن‌های رشته‌ی اتصالی جاری

پس از اینکه کاربر، در حین ورود مشخص کرد که از چه بانک اطلاعاتی قرار است استفاده کند و یا اینکه برنامه بر اساس اطلاعات ثبت شده‌ی او تصمیم‌گیری کرد که باید از کدام رشته‌ی اتصالی استفاده کند، نگهداری این رشته‌ی اتصالی نیاز به سشن دارد تا به ازای هر کاربر متصل به سایت منحصربفرد باشد. در مورد مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب، از نکات مطرح شده‌ی در مطلب «مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب به کمک تزریق وابستگی‌ها» استفاده خواهیم کرد:
using System;
using System.Threading;
using System.Web;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.ServiceLayer;
using StructureMap;
using StructureMap.Web;
using StructureMap.Web.Pipeline;
 
namespace EF_Sample07.IoCConfig
{
    public static class SmObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }
 
        public static void HttpContextDisposeAndClearAll()
        {
            HttpContextLifecycle.DisposeAndClearAll();
        }
 
        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(ioc =>
            {
                // session manager setup
                ioc.For<ISessionProvider>().Use<DefaultWebSessionProvider>();
                ioc.For<HttpSessionStateBase>()
                   .Use(ctx => new HttpSessionStateWrapper(HttpContext.Current.Session));
 
                ioc.For<IUnitOfWork>()
                   .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use<Sample07Context>()
                    // Remove these 2 lines if you want to use a connection string named Sample07Context, defined in the web.config file.
                   .Ctor<string>("connectionString")
                   .Is(ctx => getCurrentConnectionString(ctx));
 
                ioc.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>();
                ioc.For<IProductService>().Use<EfProductService>();
 
                ioc.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>();
                ioc.For<IProductService>().Use<EfProductService>();
 
                ioc.Policies.SetAllProperties(properties =>
                {
                    properties.OfType<IUnitOfWork>();
                    properties.OfType<ICategoryService>();
                    properties.OfType<IProductService>();
                    properties.OfType<ISessionProvider>();
                });
            });
        }
 
        private static string getCurrentConnectionString(IContext ctx)
        {
            if (HttpContext.Current != null)
            {
                // this is a web application
                var sessionProvider = ctx.GetInstance<ISessionProvider>();
                var connectionString = sessionProvider.Get<string>("CurrentConnectionString");
                if (string.IsNullOrWhiteSpace(connectionString))
                {
                    // It's a default connectionString.
                    connectionString = "Database2012";
                    // this session value should be set during the login phase
                    sessionProvider.Store("CurrentConnectionStringName", connectionString);
                }
 
                return connectionString;
            }
            else
            {
                // this is a desktop application, so you can store this value in a global static variable.
                return "Database2012";
            }
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی پویا سازی تامین رشته‌ی اتصالی را مشاهده می‌کنید. در مورد اینترفیس ISessionProvider و کلاس پایه HttpSessionStateBase پیشتر در مطلب «مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب به کمک تزریق وابستگی‌ها» بحث شد.
نکته‌ی مهم این تنظیمات، قسمت مقدار دهی سازنده‌ی کلاس Context برنامه به صورت پویا توسط IoC Container جاری است. در اینجا هر زمانیکه قرار است وهله‌ای از Sample07Context ساخته شود، از سازنده‌ی دوم آن که دارای پارامتری به نام connectionString است، استفاده خواهد شد. همچنین مقدار آن به صورت پویا از متد getCurrentConnectionString که در انتهای کلاس تعریف شده‌است، دریافت می‌گردد.
در این متد ابتدا مقدار HttpContext.Current بررسی شده‌است. این مقدار اگر نال باشد، یعنی برنامه‌ی جاری یک برنامه‌ی دسکتاپ است و مدیریت رشته‌ی اتصالی جاری آن‌را توسط یک خاصیت Static یا Singleton تعریف شده‌ی در برنامه نیز می‌توان تامین کرد. از این جهت که در هر زمان، تنها یک کاربر در App Domain جاری برنامه‌ی دسکتاپ می‌تواند وجود داشته باشد و Singleton یا Static تعریف شدن اطلاعات رشته‌ی اتصالی، مشکلی را ایجاد نمی‌کند. اما در برنامه‌های وب، چندین کاربر در یک App Domain به سیستم وارد می‌شوند. به همین جهت است که مشاهده می‌کنید در اینجا از تامین کننده‌ی سشن، برای نگهداری اطلاعات رشته‌ی اتصالی جاری کمک گرفته شده‌است.

کلید این سشن نیز در این مثال مساوی CurrentConnectionStringName تعریف شده‌است. بنابراین در حین لاگین موفقیت آمیز کاربر، دو مرحله‌ی زیر باید طی شوند:
 sessionProvider.Store("CurrentConnectionString", "Sample07Context");
uow.SetConnectionString(WebConfigurationManager.ConnectionStrings[_sessionProvider.Get<string>("CurrentConnectionString")].ConnectionString);
ابتدا باید سشن CurrentConnectionStringName به بانک اطلاعاتی انتخابی کاربر تنظیم شود. برای نمونه در این مثال خاص، از نام رشته‌ی اتصالی مشخص شده‌ی در وب کانفیگ برنامه (مثال ابتدای بحث) به نام Sample07Context استفاده شده‌است.
سپس از متد SetConnectionString برای خواندن مقدار نام مشخص شده در سشن CurrentConnectionStringName کمک گرفته‌ایم. هرچند سازنده‌ی کلاس Context برنامه، هر دو حالت استفاده از نام رشته‌ی اتصالی و یا مقدار کامل رشته‌ی اتصالی را پشتیبانی می‌کند، اما خاصیت this.Database.Connection.ConnectionString تنها رشته‌ی کامل اتصالی را می‌پذیرد (بکار رفته در متد SetConnectionString).

تا اینجا کار پویا سازی انتخاب و استفاده از رشته‌ی اتصالی برنامه به پایان می‌رسد. هر زمانیکه قرار است Context برنامه توسط IoC Container نمونه سازی شود، به متد getCurrentConnectionString رجوع کرده و مقدار رشته‌ی اتصالی را از سشن تنظیم شده‌‌ای به نام CurrentConnectionStringName دریافت می‌کند. سپس از مقدار آن جهت مقدار دهی سازنده‌ی دوم کلاس Context استفاده خواهد کرد.


مدیریت migrations خودکار برنامه در حالت استفاده از چندین بانک اطلاعاتی

یکی از مشکلات کار با برنامه‌های چند دیتابیسی، به روز رسانی ساختار تمام بانک‌های اطلاعاتی مورد استفاده، پس از تغییری در ساختار مدل‌های برنامه است. از این جهت که اگر تمام بانک‌های اطلاعاتی به روز نشوند، کوئری‌های جدید برنامه که از خواص و فیلدهای جدید استفاده می‌کنند، دیگر کار نخواهند کرد. پویا سازی اعمال این تغییرات را می‌توان به صورت ذیل انجام داد:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Web;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.IoCConfig;
 
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample
{
    public class Global : HttpApplication
    {
        void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            initDatabases();
        }
 
        private static void initDatabases()
        {
            // defined in web.config
            string[] connectionStringNames =
            {
                "Sample07Context",
                "Database2012"
            };
 
            foreach (var connectionStringName in connectionStringNames)
            {
                Database.SetInitializer(
                    new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>(connectionStringName));
 
                using (var ctx = new Sample07Context(connectionStringName))
                {
                    ctx.Database.Initialize(force: true);
                }
            }
        }
 
        void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            SmObjectFactory.HttpContextDisposeAndClearAll();
        } 
    }
}
نکته‌ی مهمی که در اینجا بکار گرفته شده‌است، مشخص سازی صریح سازنده‌ی شیء MigrateDatabaseToLatestVersion است. به صورت معمول در اکثر برنامه‌های تک دیتابیسی، نیازی به مشخص سازی پارامتر سازنده‌ی این کلاس نیست و در این حالت از سازنده‌ی بدون پارامتر کلاس Context برنامه استفاده خواهد شد. اما اگر سازنده‌ی آن‌را مشخص کنیم، به صورت خودکار از متد سازنده‌ای در کلاس Context استفاده می‌کند که پارامتر رشته‌ی اتصالی را به صورت پویا می‌پذیرد.
در این مثال خاص، متد initDatabases در حین آغاز برنامه فراخوانی شده‌است. منظور این است که اینکار در طول عمر برنامه تنها کافی است یکبار انجام شود و پس از آن است که EF Code first می‌تواند از رشته‌های اتصالی متفاوتی که به آن ارسال می‌شود، بدون مشکل استفاده کند. زیرا اطلاعات نگاشت کلاس‌های مدل برنامه به جداول بانک اطلاعاتی به این ترتیب است که کش می‌شوند و یا بر اساس کلاس Configuration به صورت خودکار به بانک اطلاعاتی اعمال می‌گردند.


کدهای کامل این مثال را که در حقیقت نمونه‌ی بهبود یافته‌ی مطلب «EF Code First #12» است، از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
UoW-Sample