مطالب دوره‌ها
متدهای async تقلبی
تا اینجا مشاهده کردیم که اگر یک چنین متد زمانبری را داشته باشیم که در آن عملیاتی طولانی انجام می‌شود،
class MyService
{
  public int CalculateXYZ()
  {
    // Tons of work to do in here!
    for (int i = 0; i != 10000000; ++i)
      ;
    return 42;
  }
}
برای نوشتن معادل async آن فقط کافی است که امضای متد را به async Task تغییر دهیم و سپس داخل آن از Task.Run استفاده کنیم:
class MyService
{
  public async Task<int> CalculateXYZAsync()
  {
    return await Task.Run(() =>
    {
      // Tons of work to do in here!
      for (int i = 0; i != 10000000; ++i)
        ;
      return 42;
    });
  }
}
و ... اگر از آن در یک کد UI استفاده کنیم، ترد آن‌را قفل نکرده و برنامه، پاسخگوی سایر درخواست‌های رسیده خواهد بود. اما ... به این روش اصطلاحا Fake Async گفته می‌شود؛ یا Async تقلبی!
کاری که در اینجا انجام شده، استفاده‌ی ناصحیح از Task.Run در حین طراحی یک متد و یک API است. عملیات انجام شده در آن واقعا غیرهمزمان نیست و در زمان انجام آن، باز هم ترد جدید اختصاص داده شده را تا پایان عملیات قفل می‌کند. اینجا است که باید بین CPU-bound operations و IO-bound operations تفاوت قائل شد. اگر Entity Framework 6 و یا کلاس WebClient و امثال آن، متدهایی Async را نیز ارائه داده‌اند، این‌ها به معنای واقعی کلمه، غیرهمزمان هستند و در آن‌ها کوچکترین CPU-bound operation ایی انجام نمی‌شود.
در حلقه‌ای که در مثال فوق در حال پردازش است و یا تمام اعمال انجام شده توسط CPU، از مرزهای سیستم عبور نمی‌کنیم. نه قرار است فایلی را ذخیره کنیم، نه با اینترنت سر و کار داشته باشیم و یا مثلا اطلاعاتی را از وب سرویسی دریافت کنیم و نه هیچگونه IO-bound operation خاصی قرار است صورت گیرد.
زمانیکه برنامه نویسی قرار است با API شما کار کند و به امضای async Task می‌رسد، فرضش بر این است که در این متد واقعا یک کار غیرهمزمان در حال انجام است. بنابراین جهت بالابردن کارآیی برنامه، این نسخه را نسبت به نمونه‌ی غیرهمزمان انتخاب می‌کند.
حال تصور کنید که استفاده کننده از این API یک برنامه‌ی دسکتاپ نیست، بلکه یک برنامه‌ی ASP.NET است. در اینجا Task.Run فراخوانی شده صرفا سبب خواهد شد عملیات مدنظر، بر روی یک ترد دیگر، نسبت به ترد اصلی اختصاص داده شده توسط ASP.NET برای فراخوانی و پردازش CalculateXYZAsync، صورت گیرد. این عملیات بهینه نیست. تمام پردازش‌های درخواست‌های ASP.NET در تردهای خاص خود انجام می‌شوند. وجود ترد دوم ایجاد شده توسط Task.Run در اینجا چه حاصلی را بجز سوئیچ بی‌جهت بین تردها و همچنین بالا بردن میزان کار Garbage collector دارد؟ در این حالت نه تنها سبب بالا بردن مقیاس پذیری سیستم نشده‌ایم، بلکه میزان کار Garbage collector و همچنین سوئیچ بین تردهای مختلف را در Thread pool برنامه به شدت افزایش داده‌ایم. همچنین یک چنین سیستمی برای تدارک تردهای بیشتر و مدیریت آن‌ها، مصرف حافظه‌ی بیشتری نیز خواهد داشت.


یک اصل مهم در طراحی کدهای Async
استفاده از Task.Run در پیاده سازی بدنه متدهای غیرهمزمان، یک code smell محسوب می‌شود.


چکار باید کرد؟
اگر در کدهای خود اعمال Async واقعی دارید که IO-bound هستند، از معادل‌های Async طراحی شده برای کار با آن‌ها، مانند متد SaveChangesAsync در EF، متد DownloadStringTaskAsync کلاس WebClient و یا متدهای جدید Async کلاس Stream برای خواندن و نوشتن اطلاعات استفاده کنید. در یک چنین حالتی ارائه متدهای async Task بسیار مفید بوده و در جهت بالابردن مقیاس پذیری سیستم بسیار مؤثر واقع خواهند شد.
اما اگر کدهای شما صرفا قرار است بر روی CPU اجرا شوند و تنها محاسباتی هستند، اجازه دهید مصرف کننده تصمیم بگیرد که آیا لازم است از Task.Run برای فراخوانی متد ارائه شده در کدهای خود استفاده کند یا خیر. اگر برنامه‌ی دسکتاپ است، این فراخوانی مفید بوده و سبب آزاد شدن ترد UI می‌شود. اگر برنامه‌ی وب است، به هیچ عنوان نیازی به Task.Run نبوده و فراخوانی متداول آن با توجه به اینکه درخواست‌های برنامه‌های ASP.NET در تردهای مجزایی اجرا می‌شوند، کفایت می‌کند.

به صورت خلاصه
از Task.Run در پیاده سازی بدنه متدهای API خود استفاده نکنید.
از Task.Run در صورت نیاز (مثلا در برنامه‌های دسکتاپ) در حین فراخوانی و استفاده از متدهای API ارائه شده استفاده نمائید:
 private async void MyButton_Click(object sender, EventArgs e)
{
  await Task.Run(() => myService.CalculateXYZ());
}
در این مثال از همان نسخه‌ی غیرهمزمان متد محاسباتی استفاده شده‌است و اینبار مصرف کننده است که تصمیم گرفته در حین فراخوانی و استفاده نهایی، برای آزاد سازی ترد UI از await Task.Run استفاده کند (یا خیر).

بنابراین نوشتن یک چنین کدهایی در پیاده سازی یک API غیرهمزمان
await Task.Run(() =>
{
   for (int i = 0; i != 10000000; ++i)
     ;
});
صرفا خود را گول زدن است. کل این عملیات بر روی CPU انجام شده و هیچگاه از مرزهای IO سیستم عبور نمی‌کند.

برای مطالعه بیشتر
Should I expose asynchronous wrappers for synchronous methods
مطالب
تفاوت‌های یک برنامه نویس کارمند با یک برنامه نویس علاقمند

اگر در یک محیط کاری به برنامه نویس‌ها دقت کنید دو گروه را به وضوح می‌توان تمایز داد. کسانی که برنامه نویسی می‌کنند تا اموراتشان بگذرد و کسانی که واقعا علاقمند به کارشان و دنیای برنامه نویسی هستند. به گروه اول می‌توان IT worker نام داد و گروه دوم را Software developer نامید.
جدول ذیل تفاوت‌های این دو گروه را بر می‌شمارد:

IT Workers Software developers
عموما 5 تا 9 ساعت در یک شرکت کار می‌کنند. عموما 5 تا 9 ساعت در یک شرکت کار کرده و پس از مراجعت به منزل بر روی پروژه‌های شخصی کار می‌کنند.
با اینکه هنوز در همان شرکت مشغول به کار است همیشه مشغول نق زدن است. احتمالا شاید بتواند همان موقعیت کاری را در یک شرکت دیگر نیز کسب کند. تا زمانیکه شغل فعلی برای او جذابیت دارد به آن ادامه خواهد داد و ترسی از حضور در شرکت‌های دیگر ندارد.
تنها محل یادگیری او همان پروژه‌هایی است که در شرکت وجود دارند یا مشغول به کار بر روی آن‌ها است. دید کاری و آموزشی او تنها به همین موارد خلاصه می‌شود. به صورت مداوم مشغول خواندن بلاگ‌ها، کتاب‌های جدید و فراگیری نحوه‌ی استفاده از برنامه‌های جدید می‌باشد.
عموما و اکثریت آن‌ها فقط به خاطر کلاس کاری به این رشته روی آورده‌اند و نه اصل کار مربوطه. به شدت علاقمند به بهبود روش‌های توسعه کاری و همچنین بهبود وضعیت خویش هستند.
اگر احتمالا بلاگی داشته باشند تنها به توضیح همان نق زدن‌های رایج در محیط کار می‌پردازند. از بلاگ خود در جهت توضیح تجارب کاری و کمک به ارتقای سایر همکاران خود استفاده می‌کنند.
اگر دانشی را کسب می‌کنند تنها محل عرضه‌ی آن جهت پز دادن پیش مدیر پروژه خواهد بود. بسیار با معلومات اما افتاده حال هستند.
از تغییرات مداوم دنیای IT که در آن قرار دارند هراسان هستند. مدام نق می‌زنند که مگر فاکس پروی 2.6 چه مشکلی دارد که باید از NHibernate استفاده کنند؟!
این نوع افراد همیشه می‌گویند که وقت ندارند مطالب جدید را بیاموزند و میل به تحجر و مقاومت در برابر تغییرات در آن‌ها بسیار زیاد است.
در تغییرات روی داده در دنیای IT سهیم بوده و جزئی از آن هستند.
زمانیکه قرار است یک قطعه کد اس کیوال را نمایش دهند از یک برچسب ساده یا یک تکست باکس استفاده می‌کنند. در حدی که فقط به قولی برنامه "کار کند". در همان حدی کار می‌کنند که به آن‌ها حقوق می‌دهند. نه بیشتر. چند روز وقت می‌گذارند و با روش‌های مختلف syntax highlighting و نمایش زیبای کد آشنا می‌شوند تا کاری را که ارائه می‌دهند مزه‌ی غذای مانده‌ی چند روز قبل را ندهد.

برای مطالعه بیشتر
+ و + و +

اشتراک‌ها
روش های مقایسه اشیاء با null

Check

Code 

Description

Is Null
if(variable is null) return true;

  • 🙂 This syntax supports static analysis such that later code will know whether variable is null or not.
  • 🙁 Doesn’t produce a warning even when comparing against a non-nullable value type making the code to check pointless.
  • 😐 Requires C# 7.0 because it leverages type pattern matching.
Is Not Null
if(variable is { }) return false

  • 🙂 This syntax supports static analysis such that later code will know whether variable is null or not.
  • 😐 Requires C# 8.0 since this is the method for checking for not null using property pattern matching.
Is Not Null
if(variable is object) return false

  • 🙂 Triggers a warning when comparing a non-nullable value type which could never be null
  • 🙂 This syntax works with C# 8.0’s static analysis so later code will know that variable has been checked for null.
  • Checks if the value not null by testing whether it is of type object.  (Relies on the fact that null values are not of type object.)
Is Null
if(variable == null) return true

  • 🙂 The only way to check for null prior to C# 7.0.
  • 🙁 However, because the equality operator can be overridden, this has the (remote) possibility of failing or introducing a performance issue.
Is Not Null
if(variable != null) return false

  • 🙂 The only way to check for not null prior to C# 7.0.
  • 😐 Since the not-equal operator can be overridden, this has the (remote) possibility of failing or introducing a performance issue. 
روش های مقایسه اشیاء با null
مطالب
C# 8.0 - Nullable Reference Types
نوع‌های ارجاعی (Reference Types) در #C، همیشه نال‌پذیر بوده‌اند؛ در مقابل نوع‌های مقداری (value types) مانند DateTime که برای نال‌پذیر کردن آن‌ها باید یک علامت سؤال را در حین تعریف نوع آن‌ها ذکر کرد تا تبدیل به یک نوع نال‌پذیر شود (DateTime? Created). بنابراین عنوانی مانند «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر» شاید آنچنان مفهوم نباشد.
خالق Null در زبان‌های برنامه نویسی، آن‌را یک اشتباه چند میلیارد دلاری می‌داند! و به عنوان یک توسعه دهنده‌ی دات نت، غیرممکن است که در حین اجرای برنامه‌های خود تابحال به null reference exception برخورد نکرده باشید. هدف از ارائه‌ی قابلیت جدید «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر» در C# 8.0، مقابله‌ی با یک چنین مشکلاتی است و خصوصا غنی سازی IDEها برای ارائه‌ی اخطارهایی پیش از کامپایل برنامه، در مورد قسمت‌هایی از کد که ممکن است سبب بروز null reference exception شوند.


فعالسازی «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر»

قابلیت «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر» به صورت پیش‌فرض غیرفعال است. برای فعالسازی آن می‌توان فایل csproj را به صورت زیر، با افزودن خاصیت NullableContextOptions، ویرایش کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
    <NullableContextOptions>enable</NullableContextOptions>
  </PropertyGroup>
</Project>
یک نکته: در نگارش‌های بعدی NET Core SDK. و همچنین ویژوال استودیو (از نگارش 16.2.0 به بعد)، خاصیت NullableContextOptions به صرفا Nullable تغییر نام یافته و ساده شده‌است. بنابراین اگر در این نگارش‌ها به خطاهای ذیل برخوردید:
CS8632: The annotation for nullable reference types should only be used in code within a ‘#nullable’ context.
CS8627: A nullable type parameter must be known to be a value-type or non-nullable reference type. Consider adding a ‘class’, ‘struct’ or type constraint.
صرفا به معنای استفاده‌ی از نام قدیمی این ویژگی است که باید به Nullable تغییر پیدا کند:
<PropertyGroup>
  <LangVersion>preview</LangVersion>
  <Nullable>enable</Nullable>
</PropertyGroup>
اما در زمان نگارش این مطلب که 3.0.100-preview5-011568 در دسترس است، فعلا همان نام قدیمی NullableContextOptions کار می‌کند.


تغییر ماهیت نوع‌های ارجاعی #C با فعالسازی NullableContextOptions


در #C ای که ما می‌شناسیم، رشته‌ها قابلیت پذیرش نال را دارند و همچنین ذکر آن‌ها به صورت nullable بی‌معنا است. اما پس از فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر، اکنون عکس آن رخ می‌دهد. رشته‌ها نال‌نپذیر می‌شوند؛ اما می‌توان در صورت نیاز، آن‌ها را nullable نیز تعریف کرد.


یک مثال: بررسی تاثیر فعالسازی NullableContextOptions بر روی یک پروژه

کلاس زیر را در نظر بگیرید:
    public class Person
    {
        public string FirstName { get; set; }

        public string MiddleName { get; set; }

        public string LastName { get; set; }

        public Person(string first, string last) =>
            (FirstName, LastName) = (first, last);

        public Person(string first, string middle, string last) =>
            (FirstName, MiddleName, LastName) = (first, middle, last);

        public override string ToString() => $"{FirstName} {MiddleName} {LastName}";
    }
با فعالسازی خاصیت NullableContextOptions، بلافاصله اخطار زیر در IDE ظاهر می‌شود (اگر ظاهر نشد، یکبار پروژه را بسته و مجددا بارگذاری کنید):


در این کلاس، دو سازنده وجود دارند که یکی MiddleName را دریافت می‌کند و دیگری خیر. در اینجا کامپایلر تشخیص داده‌است که چون در سازنده‌ی اولی که MiddleName را دریافت نمی‌کند، مقدار پیش‌فرض خاصیت MiddleName، نال خواهد بود و همچنین ما NullableContextOptions را نیز فعال کرده‌ایم، بنابراین این خاصیت دیگر به صورت معمول و متداول یک نوع ارجاعی نال‌پذیر عمل نمی‌کند و دیگر نمی‌توان نال را به عنوان مقدار پیش‌فرض آن، به آن نسبت داد. به همین جهت اخطار فوق ظاهر شده‌است.
برای رفع این مشکل:
به کامپایلر اعلام می‌کنیم: «می‌دانیم که MiddleName می‌تواند نال هم باشد» و آن‌را در این زمینه راهنمایی می‌کنیم:
public string? MiddleName { get; set; }
پس از این تغییر، اخطار فوق که ذیل سازنده‌ی اول کلاس Person ظاهر شده بود، محو می‌شود. اما اکنون مجددا کامپایلر، در جائیکه می‌خواهیم از آن استفاده کنیم:
    public static class NullableReferenceTypes
    {
        //#nullable enable // Toggle to enable

        public static string Exemplify()
        {
            var vahid = new Person("Vahid", "N");
            var length = GetLengthOfMiddleName(vahid);

            return $"{vahid.FirstName}'s middle name has {length} characters in it.";

            static int GetLengthOfMiddleName(Person person)
            {
                string middleName = person.MiddleName;
                return middleName.Length;
            }
        }
    }
اخطارهایی را صادر می‌کند:


در اینجا در متد محلی (local function) تعریف شده، سعی در دسترسی به خاصیت MiddleName وجود دارد و اکنون با تغییر جدیدی که اعمال کردیم، به صورت نال‌پذیر تعریف شده‌است.
همچنین در سطر بعدی آن نیز نتیجه‌ی نهایی middleName، مورد استفاده قرار گرفته‌است که آن نیز مشکل‌دار تشخیص داده شده‌است.
مشکل اولین سطر را به این صورت می‌توانیم برطرف کنیم:
var middleName = person.MiddleName;
در اینجا بجای ذکر صریح نوع string، از var استفاده شده‌است. پیشتر با ذکر صریح نوع string، آن‌را یک رشته‌ی نال‌نپذیر تعریف کرده بودیم. اما اکنون چون person.MiddleName نال‌پذیر تعریف شده‌است، var نیز به صورت خودکار به این رشته‌ی نال‌پذیر اشاره می‌کند.
اما مشکل سطر دوم هنوز باقی است:


علت اینجا است که متغیر middleName نیز اکنون ممکن است مقدار نال را داشته باشد. برای رفع این مشکل می‌توان از اپراتور .? استفاده کرد و سپس اگر مقدار نهایی این عبارت نال بود، مقدار صفر را بازگشت می‌دهیم:
static int GetLengthOfMiddleName(Person person)
{
   var middleName = person.MiddleName;
   return middleName?.Length ?? 0;
}
هدف از این قابلیت و ویژگی کامپایلر، کمک کردن به توسعه دهنده‌ها جهت نوشتن کدهایی امن‌تر و مقاوم‌تر به null reference exception‌ها است.


امکان خاموش و روشن کردن ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر به صورت موضعی

زمانیکه خاصیت NullableContextOptions را فعال می‌کنیم، بر روی کل پروژه تاثیر می‌گذارد. برای مثال اگر یک چنین قابلیتی را بر روی پروژه‌های قدیمی خود فعال کنید، با صدها اخطار مواجه خواهید شد. به همین جهت است که این ویژگی حتی با فعالسازی C# 8.0 و انتخاب آن، به صورت پیش‌فرض غیرفعال است. بنابراین برای اینکه بتوان پروژه‌های قدیمی را قدم به قدم و سر فرصت، «مقاوم‌تر» کرد، می‌توان تعیین کرد که کدام قسمت، تحت تاثیر این ویژگی قرار بگیرد و کدام قسمت‌ها خیر:
public static class NullableReferenceTypes
{
#nullable disable // Toggle to enable
در اینجا می‌توان با استفاده از compiler directive جدید nullable# به کامپایلر اعلام کرد که از این قسمت صرفنظر کن. مقدار آن می‌تواند disable و یا enable باشد.


مجبور ساختن خود به «مقاوم سازی» برنامه

اگر NullableContextOptions را فعال کنید، کامپایلر صرفا یکسری اخطار را در مورد مشکلات احتمالی صادر می‌کند؛ اما برنامه هنوز کامپایل می‌شود. برای اینکه خود را مقید به «مقاوم سازی» برنامه کنیم، می‌توانیم با فعالسازی ویژگی TreatWarningsAsErrors در فایل csprj، این اخطارها را تبدیل به خطای کامپایلر کرده و از کامپایل برنامه جلوگیری کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
    <NullableContextOptions>enable</NullableContextOptions>
    <TreatWarningsAsErrors>true</TreatWarningsAsErrors>
  </PropertyGroup>
</Project>
البته TreatWarningsAsErrors تمام اخطارهای برنامه را تبدیل به خطا می‌کند. اگر می‌خواهید انتخابی‌تر عمل کنید، می‌توان از خاصیت WarningsAsErrors استفاده کرد:
<WarningsAsErrors>CS8600;CS8602;CS8603</WarningsAsErrors>


آیا اگر برنامه‌ای با C# 7.0 کامپایل شود، کتابخانه‌های تهیه شده‌ی با C# 8.0 را می‌تواند استفاده کند؟

پاسخ: بله. از دیدگاه برنامه‌های قدیمی، کتابخانه‌های تهیه شده‌ی با C# 8.0، تفاوتی با سایر کتابخانه ندارند. آن‌ها نوع‌های نال‌پذیر جدید را مانند ?string مشاهده نمی‌کنند؛ آن‌ها فقط string را مشاهده می‌کنند و روش کار کردن با آن‌ها نیز همانند قبل است. بدیهی است در این حالت از مزایای کامپایلر C# 8.0 در تشخیص زود هنگام مشکلات برنامه محروم خواهند بود؛ اما عملکرد برنامه تفاوتی نمی‌کند.


وضعیت برنامه‌ی C# 8.0 ای که از کتابخانه‌های C# 7.0 و یا قبل از آن استفاده می‌کند، چگونه خواهد بود؟

چون کتابخانه‌های قدیمی‌تر از مزایای کامپایلر C# 8.0 استفاده نمی‌کنند، خروجی‌های آن بدون بروز خطایی توسط کامپایلر C# 8.0 استفاده می‌شوند؛ چون حجم اخطارهای صادر شده‌ی در این حالت بیش از حد خواهد بود. یعنی این بررسی‌های کامپایلر صرفا برای کتابخانه‌های جدید فعال هستند و نه برای کتابخانه‌های قدیمی.


مهارت‌های مواجه شدن با اخطارهای ناشی از فعالسازی NullableContextOptions

در مثالی که بررسی شد، یک نمونه از روش‌های مواجه شدن با اخطارهای ناشی از فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر را بررسی کردیم. در ادامه روش‌های تکمیلی دیگری را بررسی می‌کنیم.

1- هرجائیکه قرار است متغیر ارجاعی نال‌پذیر باشد، آن‌را صراحتا اعلام کنید.
string name = null; // ERROR
string? name = null; // OK!
این مثال را پیشتر بررسی کردیم. با فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر، ماهیت آن‌ها نیز تغییر می‌کند و دیگر نمی‌توان به آن‌ها null را انتساب داد. اگر نیاز است حتما اینکار صورت گیرد، آن‌ها را توسط ? به صورت nullable تعریف کنید.
نمونه‌ی دیگر آن مثال زیر است:
public class Person
{
    public Address? Address { get; set; };
    public string Country => Address?.Country;   // ERROR! 
}
در اینجا Address یک نوع ارجاعی نال‌پذیر است. بنابراین حاصل Address?.Country می‌تواند نال باشد و به Country نال‌نپذیر قابل انتساب نیست. برای رفع این مشکل کافی است دقیقا مشخص کنیم که این رشته نیز نال‌پذیر است:
public class Person
{
    public Address? Address { get; set; };
    public string? Country => Address?.Country;  // OK!
}

البته در این حالت باید به مثال زیر دقت داشت:
var node = this; // Initialize non-nullable variable
while (node != null)
{
   node = null; // ERROR!
}
چون node در اینجا توسط var تعریف شده‌است، دقیقا نوع this را که non-nullable است، پیدا می‌کند. بنابراین بعدها نمی‌توان به آن null را انتساب داد. اگر چنین موردی نیاز بود، باید صریحا نوع آن‌را بدو امر، nullable تعریف کرد؛ چون هنوز امکان تعریف ?var میسر نیست:
Node? node = this;   // Initialize nullable variable
while (node != null) {
   node = null; // OK!
}


2- نوع‌های خود را مقدار دهی اولیه کنید.
در مثال زیر:
public class Person
{
   public string Name { get; set; } // ERROR!
}
در این حالت چون خاصیت Name، در سازنده‌ی کلاس مقدار دهی اولیه نشده‌است، یک اخطار صادر می‌شود که بیانگر احتمال نال بودن آن است. یک روش مواجه شدن با این مشکل، تعریف آن به صورت یک خاصیت نال‌پذیر است:
public class Person
{
   public string? Name { get; set; }
}

یا یک استثناء را صادر کنید:
public class Person
{
    public string Name { get; set; }
    public Person(string name) {
        Name = name ?? throw new ArgumentNullException(nameof(name));
    }
}
به این ترتیب کامپایلر می‌داند که اگر نام دریافتی نال بود، دقیقا باید چگونه رفتار کند.
البته در این حالت برای مقدار دهی اولیه‌ی Name، حتما نیاز به تعریف یک سازنده‌است و در این حالت کدهایی را که از سازنده‌ی پیش‌فرض استفاده کرده بودند (مانند new Person { Name = "Vahid" })، باید تغییر دهید.

راه‌حل دیگر، مقدار دهی اولیه‌ی این خواص بدون تعریف یک سازنده‌ی اضافی است:
public class Person
{
   public string Name { get; set; } = string.Empty;
   // -or-
   public string Name { get; set; } = "";
}
برای مثال می‌توان از مقادیر خالی زیر برای مقدار دهی اولیه‌ی رشته‌ها، آرایه‌ها و مجموعه‌ها استفاده کرد:
String.Empty
Array.Empty<T>()
Enumerable.Empty<T>()
یا حتی می‌توان اشیاء دیگر را نیز به صورت زیر مقدار دهی اولیه کرد:
public class Person
{
   public Address Address { get; set; } = new Address();
}
البته در این حالت باید مفهوم فلسفی «خالی بودن» را پیش خودتان تفسیر و تعریف کنید که دقیقا مقصود از یک آدرس خالی چیست؟ به همین جهت شاید تعریف این شیء به صورت nullable بهتر باشد.
اشتراک‌ها
ReSharper Ultimate 2018.3.1 منتشر شد

This bug-fix update resolves the following issues:

ReSharper Build couldn’t build a project if MSBuild was installed as part of Visual Studio 2019 Preview 1 (RSRP-472694).
Visual Studio froze on JavaScript debugging (RSRP-472802).
Inconsistent default state around ‘Inconsistent Naming‘ inspection (RSRP-472812).
A false positive for NUnit TestCase (RSRP-472787).
Unit test coverage highlighting is not shown for projects targeting .NET Framework 3.5 and lower (DCVR-9525).
False “Cannot convert type” error for Promise in TypeScript.
Find Usages did not process bodies of #define macros when looking for textual occurrences (RSCPP-24977).
“Remove unused parameter” quick-fix was broken in C++ (RSCPP-25094).
 

ReSharper Ultimate 2018.3.1 منتشر شد
مطالب
تاثیر تعداد فونت‌های نصب شده در سیستم بر روی سرعت بارگذاری اولیه برنامه‌ها
مدتی بود که سرعت آغاز ویژوال استودیو و همچنین تمام برنامه‌های دات نتی موجود، به نحو عجیبی کاهش پیدا کرده بودند. آغاز ویژوال استودیو گاهی تا 3 دقیقه هم طول می‌کشید. تا اینکه آغاز یک برنامه ساده‌ی دات نتی را توسط برنامه‌ی معروف Procmon بررسی کردم:


بله. همانطور که مشاهده می‌کنید، چون تعداد فونت‌های نصب شده‌ی بر روی سیستم من بیش از اندازه است (1800 فونت)، این مشکل رخ می‌دهد. هر بار آغاز برنامه‌های دات نت، به همراه بررسی تمام فونت‌های نصب شده‌ی بر روی سیستم هم هست و اگر تعداد آن‌ها زیاد باشد، شاید چند دقیقه‌ای این بررسی طول بکشد.

راه حل‌ها

الف) حذف فونت‌های اضافی سیستم
این مورد به طور قطع بر روی سایر برنامه‌های غیردات نتی هم تاثیر مثبت خواهد گذاشت. برای نمونه، این مورد بارگذاری فونت‌ها، در مرورگرها هم صادق است. به علاوه مصرف RAM سیستم را هم کاهش خواهد داد.
برای حذف فونت‌های اضافی:
- ابتدا به مسیر C:\Windows\Fonts مراجعه کنید. در لیست فونت‌ها، ابتدا ctrl+a و سپس delete. بله! حذف تمام فونت‌ها، تا جایی که ممکن است.
- در ادامه ویندوز به صورت توکار، قابلیت بازگشت به لیست ابتدایی سیستمی خود را دارد (جهت ترمیم مواردی که نباید حذف می‌شدند). برای این منظور باید مراحل ذیل را طی کنید:
 Start > Control Panel -> Appearance and Personalization -> Fonts -> Font Settings -> Restore Default Font Settings
و یا مراجعه‌ی مستقیم به پوشه‌ی C:\Windows\Fonts نیز معادل طی مسیر فوق است:



با کلیک بر روی دکمه‌ی «Restore Default Font Settings» قلم‌های اصلی ویندوز مجددا نصب خواهند شد و سیستم به حالت اول باز می‌گردد.


ب) تنظیم سرویس Font Cache ویندوز
سرویس ویژه‌ای به نام «Windows Presentation Foundation Font Cache 3.0.0.0» در ویندوزهایی که دات نت فریم ورک بر روی آن‌ها نصب است، وجود دارد:


کار آن کش کردن و به اشتراک گذاشتن اطلاعات قلم‌های نصب شده‌ی بر روی سیستم، بین تمام برنامه‌های WPF در حال اجرا است.
حالت آغاز این سرویس بر روی manual است. به این معنا که تا یک برنامه‌ی WPF ایی بر روی سیستم اجرا نشود، این سرویس فعال نخواهد شد. می‌توان این حالت آغاز را بر روی automatic قرار داد تا به تمام برنامه‌های WPF سیستم به صورت یکسانی، پیش از اجرای آن‌ها اعمال شود.
این تغییر توسط مایکروسافت هم توصیه شده‌است: «12. Understand the PresentationFontCache service »


نتیجه گیری
اگر آغاز برنامه‌ی دات نتی شما آنچنان سریع نیست، الزاما مشکل از Entity framework نیست. چه تعدادی فونت را نصب کرده‌اید؟!
نظرات مطالب
روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت
HttpClient یک کتابخانه‌ی چندسکویی و پرتابل هست و همه‌جا قابل استفاده‌است. بنابراین ارائه‌ی نحوه‌ی استفاده‌ای که سبب تفکر شود، روش مناسبی برای ارائه‌ی مطلب است. همچنین ممکن است کتابخانه‌هایی را تولید کنید بر همین مبنا که بر اساس NET Standard. تهیه شده باشند و در همه جا (در برنامه‌های WPF تا ASP.NET‌های مختلف و غیره) قابل استفاده باشند، به همین جهت یک best practice است که بهتر است رعایت شود.
+ علت‌های استفاده از ConfigureAwait(false):
جلوگیری از deadlock در برنامه‌های async
  بهبود کارآیی برنامه
  1.   با حذف callbackهای فراخوان ترد جاری. هر چقدر تعداد این callbackها کمتر باشد، کارآیی برنامه بیشتر می‌شود. یک مثال
  2.   با اجازه دادن به CLR جهت اجرای این قطعه کد در هر تردی که صلاح می‌داند (و نه اجبار به اجرای نهایی آن در ترد اصلی).

«... زیرا به علت Restore نشدن Sync Context، عملا مواردی مثل HttpContext.Current مقدار درستی را در خط بعد از await نخواهند داشت ...»
اینطور نیست. درست است که سطرهای پس از ConfigureAwait(false) بر روی Thread pool اجرا می‌شوند که با ترد اصلی شروع کننده‌ی پردازش اکشن متد یکی نیست، اما context اصلی ترد جاری از حفظ اطلاعات مرتبط با ASP.NET در آن‌ها اطمینان حاصل می‌کند:

If multiple operations complete at once for the same application, AspNetSynchronizationContext will ensure that they execute one at a time. They may execute on any thread, but that thread will have the identity and culture of the original page

نظرات مطالب
معرفی List Patterns Matching در C# 11
تبدیل کدهایی که از اندیس‌های آرایه‌ها استفاده می‌کنند به List Patterns matching

فرض کنید قصد داریم با اجزای آرایه‌ی زیر کار کنیم:
var data = "item1|item2|item3";
var collection = data.Split('|');
برای مثال اگر آرایه‌ی collection دارای 2 عضو بود، از طریق collection[0], collection[1] با این دو عضو کار کنیم و یا اگر 3 عضوی بود، به همان صورت بر اساس ایندکس‌ها دسترسی صورت گیرد و اگر این آرایه 2 و یا 3 عضوی نبود، استثنایی را صادر کند. روش متداول انجام اینکار به صورت زیر است:
var formattedDataBefore = collection.Length switch
{
    2 => FormatData(collection[0], collection[1]),
    3 => FormatData(collection[0], collection[1], collection[2]),
    var length => throw new InvalidOperationException($"Expected 3 parts, but got {length} parts for formatted string: {data}."),
};
می‌توان این قطعه کد را با استفاده از List Patterns Matching به صورت زیر بازنویسی کرد:
var formattedDataAfter = collection switch
{
    [var part1, var part2] => FormatData(part1, part2),
    [var part1, var part2, var part3] => FormatData(part1, part2, part3),
    var parts => throw new InvalidOperationException($"Expected 3 parts, but got {parts.Length} parts for formatted string: {data}."),
};

نمونه‌ی دیگر این دسترسی‌های بر اساس ایندکس‌ها، مثال زیر است. در اینجا ساختار شیء Song به صورت زیر تعریف شده‌است:
public class Song
{
    public string Name { get; set; }
    public List<string> Lyrics { get; set; }
}
و فرض کنید songs لیستی از آن است. در این حالت یک روش جستجوی ابتدایی در این لیست، به صورت زیر است که برای مثال اولین Lyrics آن song خاص، مساوی Hello، تعداد Lyrics آن 6 و آخرین عضو Lyrics آن مساوی ? باشد:
for (var i = 0; i < songs.Count; i++)
{
    if (songs[i].Lyrics[0] == "Hello" && songs[i].Lyrics.Count == 6 &&
        songs[i].Lyrics[songs[i].Lyrics.Count - 1] == "?")
    {
        Console.WriteLine($"{i}");
    }
}
می‌توان این قطعه کد را در C# 11 به صورت زیر بازنویسی کرد که بسیار خواناتر است:
for (var i = 0; i < songs.Count; i++)
{
    if (songs[i].Lyrics is ["Hello", _, _, _, _, "?"])
    {
       Console.WriteLine($"{i}");
    }
}
و یا اگر از تعداد Lyrics مساوی 6، صرفنظر کنیم و تعداد اعضای آن مهم نباشد، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
foreach (Song song in songs)
{
    if (song.Lyrics is ["Hello", .., "?"])
    {
        Console.WriteLine(song.Name);
    }
}

به علاوه اگر در جستجویی دیگر، نیاز به کار با اعضای آرایه‌ی 5 عضوی یافت شده وجود داشت، می‌توان بدون نیاز به مراجعه‌ی متداول به ایندکس‌های آرایه، به صورت زیر عمل کرد:
foreach (Song song in songs)
{
  if (song.Lyrics is ["Hello", "from" or "is", var third, var forth, var fifth])
    {
      Console.WriteLine(song.Name);
      Console.WriteLine($"The third word is : {third}");
      Console.WriteLine($"The forth word is : {forth}");
      Console.WriteLine($"The fifth word is : {fifth}");
    }
}
مطالب
مرتب سازی صحیح حروف فارسی در بانک اطلاعاتی SQLite
فرض کنید لیست حروف الفبای فارسی را در یک بانک اطلاعاتی SQLite ذخیره کرده‌اید:
var connection = new SqliteConnection("Data Source=:memory:");
connection.Open();

var createCommand = connection.CreateCommand();
createCommand.CommandText =
            @"
                CREATE TABLE persian_letter (
                    value TEXT
                );

                INSERT INTO persian_letter
                VALUES ('ا'),('ب'),('پ'),('ت'),('ث'),('ج'),('چ'),('ح'),('خ'),('د'),('ذ'),('ر'),('ز'),('ژ'),('س'),('ش'),
                       ('ص'),('ض'),('ط'),('ظ'),('ع'),('غ'),('ف'),('ق'),('ک'),('گ'),('ل'),('م'),('ن'),('و'),('ه'),('ی');
            ";
createCommand.ExecuteNonQuery();
اگر از این لیست کوئری گرفته و آن‌ها‌را مرتب کنیم:
var queryCommand = connection.CreateCommand();
queryCommand.CommandText =
            @"
                SELECT value
                FROM persian_letter
                order by value
            ";
var reader = queryCommand.ExecuteReader();
var sortedDbItems = new List<string>();
while (reader.Read())
{
    sortedDbItems.Add($"{reader["value"]}");
}
یک چنین خروجی حاصل می‌شود:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، مرتب سازی حروف فارسی در اینجا به صورت پیش‌فرض کار نمی‌کند. علت اینجا است که روش پیش‌فرض مرتب سازی حروف در SQLite، بر اساس کد اسکی حروف است و فقط در مورد حروف ASCII از A تا Z درست کار می‌کند.


امکان تعریف Collation سفارشی در SQLite

در بانک‌های اطلاعاتی، قابلیتی که مستقیما بر روی نحوه‌ی جستجو و همچنین مرتب سازی حروف تاثیر می‌گذارد، Collation نام دارد و در SQLite برخلاف بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی دیگر، امکان تعریف Collation سفارشی نیز وجود دارد و برای این منظور باید یک function pointer را در اختیار آن قرار داد تا از آن در سمت بانک اطلاعاتی جهت مرتب سازی و جستجوی حروف استفاده کند.
خوشبختانه پروژه‌ی Microsoft.Data.Sqlite امکان تبدیل یک managed delegate دات نتی را به یک function pointer مخصوص SQLite، میسر می‌کند. به عبارتی SQLite کدهای دات نتی را در حین انجام محاسبات خود اجرا خواهد کرد و این اجرا به صورتی نیست که ابتدا کل اطلاعات، به سمت برنامه‌ی کلاینت منتقل شود و سپس در این سمت، در حافظه، عملیاتی بر روی آن صورت گیرد. کل عملیات در سمت بانک اطلاعاتی مدیریت می‌شود.
روش تعریف یک Collation جدید هم در اینجا بسیار ساده‌است:
connection.CreateCollation("PersianCollationNoCase", (x, y) => string.Compare(x, y, ignoreCase: true));
فقط کافی است بر روی اتصال باز شده، متد CreateCollation فراخوانی و نحوه‌ی مقایسه‌ی دو رشته مشخص شود. سپس این Collation نامدار، به صورت زیر در کوئری‌ها قابل استفاده خواهد بود:
SELECT value
FROM persian_letter
order by value COLLATE PersianCollationNoCase
اینبار اگر خروجی برنامه را بررسی کنیم، مشاهده خواهیم کرد که مرتب سازی حروف فارسی در SQLite به درستی کار می‌کند:



تعریف Collation سفارشی غیرحساس به «ی و ک» !

این مورد شاید یکی از آرزوهای توسعه دهندگان SQL Server باشد! اما با SQLite به سادگی زیر قابل تعریف و مدیریت است:
connection.CreateCollation("PersianCollationNoCaseYekeInsensitive",
(x, y) => string.Compare(x.ApplyCorrectYeKe(), y.ApplyCorrectYeKe(), ignoreCase: true));
متد ApplyCorrectYeKe فوق از بسته‌ی نیوگت DNTPersianUtils.Core دریافت شده و کار آن یک‌دست کردن «ی و ک» فارسی و عربی است.
در یک چنین حالتی اگر اطلاعاتی را به همراه «ی و ک» فارسی و یا عربی ثبت کنیم:
CREATE TABLE persian_letter (
value TEXT
);
INSERT INTO persian_letter
VALUES ('ی'),('ک');
جستجوی بر روی آن‌ها دیگر وابسته‌ی به مقدار «ی و ک» وارد شده نبوده و چه «ی و ک» فارسی وارد شود و چه عربی، این کوئری همواره کار می‌کند:
SELECT count()
FROM persian_letter
WHERE value = 'ی' COLLATE PersianCollationNoCaseYekeInsensitive


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SQLitePersianCollation.zip
اشتراک‌ها
gRPC در دات نت ۵

حضور وحید فرهمندیان در برنامه .NET Docs Show شرکت مایکروسافت و صحبت در مورد:

Build High Performance Services With gRPC and .NET 5

gRPC در دات نت ۵