مطالب
استفاده از API ترجمه گوگل

مطابق Ajax API ترجمه گوگل، برای ترجمه یک متن باید محتویات آدرس زیر را تحلیل کرد:
http://ajax.googleapis.com/ajax/services/language/translate?v=1.0&q={0}&langpair={1}|{2}
که در آن پارامتر اول، متن مورد نظر، پارامترهای 1 و 2 زبان‌های مبدا و مقصد می‌باشند. برای دریافت اطلاعات، ذکر ارجاع دهنده الزامی است (referrer)، اما ذکر کلید API گوگل اختیاری می‌باشد (که هر فرد می‌تواند کلید خاص خود را از گوگل دریافت کند).
بنابراین برای استفاده از آن تنها کافی است این URL را تشکیل داده و سپس محتویات خروجی آن‌را آنالیز کرد. فرمت نهایی دریافت شده از نوع JSON است. برای مثال اگر hello world! را به این سرویس ارسال نمائیم،‌ خروجی نهایی JSON‌ دریافت شده به صورت زیر خواهد بود:

//{\"responseData\": {\"translatedText\":\"سلام جهان!\"}, \"responseDetails\": null, \"responseStatus\": 200}

در کتابخانه‌ی System.Web.Extensions.dll دات نت فریم ورک سه و نیم، کلاس JavaScriptSerializer برای این منظور پیش بینی شده است. تنها کافی است به متد Deserialize آن، متن JSON دریافتی را پاس کنیم:

GoogleAjaxResponse result =
new JavaScriptSerializer().Deserialize<GoogleAjaxResponse>(jsonGoogleAjaxResponse);

برای اینکه عملیات نگاشت اطلاعات متنی JSON به کلاس‌های دات نتی ما با موفقیت صورت گیرد، می‌توان خروجی JSON گوگل را به شکل زیر نمایش داد:

//ResponseData.cs file
public class ResponseData
{
public string translatedText { get; set; }
}

//GoogleAjaxResponse.cs file
using System.Net;

/// <summary>
/// کلاسی جهت نگاشت اطلاعات جی سون دریافتی به آن
/// </summary>
public class GoogleAjaxResponse
{
public ResponseData responseData { get; set; }
public object responseDetails { get; set; }
public HttpStatusCode responseStatus { get; set; }
}
با این توضیحات، کلاس نهایی ترجمه گوگل ما به شکل زیر خواهد بود:

using System;
using System.Globalization;
using System.IO;
using System.Net;
using System.Web;
using System.Web.Script.Serialization;

//{\"responseData\": {\"translatedText\":\"سلام جهان!\"}, \"responseDetails\": null, \"responseStatus\": 200}

public class CGoogleTranslator
{
#region Fields (1)

/// <summary>
/// ارجاع دهنده
/// </summary>
private readonly string _referrer;

#endregion Fields

#region Constructors (1)

/// <summary>
/// مطابق مستندات نیاز به یک ارجاع دهنده اجباری می‌باشد
/// </summary>
/// <param name="referrer"></param>
public CGoogleTranslator(string referrer)
{
_referrer = referrer;
}

#endregion Constructors

#region Properties (2)

/// <summary>
/// ترجمه از زبان
/// </summary>
public CultureInfo FromLanguage { get; set; }

/// <summary>
/// ترجمه به زبان
/// </summary>
public CultureInfo ToLanguage { get; set; }

#endregion Properties

#region Methods (2)

// Public Methods (1)

/// <summary>
/// ترجمه متن با استفاده از موتور ترجمه گوگل
/// </summary>
/// <param name="data"></param>
/// <returns></returns>
public string TranslateText(string data)
{
//ساخت و انکدینگ آدرس مورد نظر
string url =
string.Format(
"http://ajax.googleapis.com/ajax/services/language/translate?v=1.0&q={0}&langpair={1}|{2}",
HttpUtility.UrlEncode(data), //needs a ref. to System.Web.dll
FromLanguage.TwoLetterISOLanguageName,
ToLanguage.TwoLetterISOLanguageName
);

//دریافت اطلاعات جی سون از گوگل
string jsonGoogleAjaxResponse = fetchWebPage(url);

//needs a ref. to System.Web.Extensions.dll
//نگاشت اطلاعات جی سون دریافت شده به کلاس مرتبط
GoogleAjaxResponse result =
new JavaScriptSerializer().Deserialize<GoogleAjaxResponse>(jsonGoogleAjaxResponse);

if (result != null && result.responseData != null && result.responseStatus == HttpStatusCode.OK)
{
return result.responseData.translatedText;
}
return string.Empty;
}
// Private Methods (1)

/// <summary>
/// دریافت محتویات جی سون بازگشتی از گوگل
/// </summary>
/// <param name="url"></param>
/// <returns></returns>
string fetchWebPage(string url)
{
try
{
var uri = new Uri(url);
if (uri.Scheme == Uri.UriSchemeHttp || uri.Scheme == Uri.UriSchemeHttps)
{
var request = WebRequest.Create(uri) as HttpWebRequest;
if (request != null)
{
request.Method = WebRequestMethods.Http.Get;
request.Referer = _referrer;
request.UserAgent = "Mozilla/5.0 (Windows; U; Windows NT 5.0; ; rv:1.8.0.7) Gecko/20060917 Firefox/1.9.0.1";
request.AllowAutoRedirect = true;
request.Timeout = 1000 * 300;
request.KeepAlive = false;
request.ReadWriteTimeout = 1000 * 300;
request.AutomaticDecompression = DecompressionMethods.GZip | DecompressionMethods.Deflate;

using (var response = request.GetResponse() as HttpWebResponse)
{
if (response != null)
{
using (var reader = new StreamReader(response.GetResponseStream()))
{
return reader.ReadToEnd().Trim();
}
}
}
}
}
return string.Empty;
}
catch (Exception ex)
{
Console.WriteLine(String.Format("fetchWebPage: {0} >> {1}", ex.Message, url), true);
return string.Empty;
}
}

#endregion Methods
}
مثالی در مورد نحوه‌ی استفاده از آن برای ترجمه یک متن از انگلیسی به فارسی:

string res = new CGoogleTranslator("https://www.dntips.ir/")
{
FromLanguage = CultureInfo.GetCultureInfo("en-US"),
ToLanguage = CultureInfo.GetCultureInfo("fa-IR")
}.TranslateText("Hello world!");

مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 1

کارهای سورس باز قابل توجهی از برنامه نویس‌های ایرانی یافت نمی‌شوند؛ عموما کارهای ارائه شده در حد یک سری مثال یا کتابخانه‌های کوچک است و در همین حد. یا گاهی هم انگشت شمار پروژه‌هایی کامل. مثل یک وب سایت یا یک برنامه نصفه نیمه دبیرخانه و امثال آن. این‌ها هم خوب است از دیدگاه به اشتراک گذاری اطلاعات، ایده‌ها و هم ... یک مزیت دیگر را هم دارد و آن این است که بتوان کیفیت عمومی کد نویسی را حدس زد.
اگر کیفیت کدها رو بررسی ‌کنید به یک نتیجه‌ی کلی خواهید رسید: "عموم برنامه نویس‌های ایرانی (حداقل این‌هایی که چند عدد کار سورس باز به اشتراک گذاشته‌اند) با مفهومی به نام Refactoring هیچگونه آشنایی ندارند". مثلا یک برنامه‌ی WinForm تهیه کرده‌اند و کل سورس برنامه همان چند عدد فرم برنامه است و هر فرم بالای 3000 سطر کد دارد. دوستان عزیز! به این می‌گویند «فاجعه‌ای به نام کدنویسی!» صاحب اول و آخر این نوع کدها خودتان هستید! شاید به همین جهت باشد که عمده‌ی پروژه‌های سورس باز پس از اینکه برنامه نویس اصلی از توسعه‌ی آن دست می‌کشد، «می‌میرند». چون کسی جرات نمی‌کند به این کدها دست بزند. مشخص نیست الان این قسمت را که تغییر دادم، کجای برنامه به هم ریخت. تستی ندارند. ساختاری را نمی‌توان از آن‌ها دریافت. منطق قسمت‌های مختلف برنامه از هم جدا نشده است. برنامه یک فرم است با چند هزار سطر کد در یک فایل! کار شما شبیه به کد اسمبلی چند هزار سطری حاصل از decompile یک برنامه که نباید باشد!
به همین جهت قصد دارم یک سری «ساده» Refactoring را در این سایت ارائه دهم. روی سادگی هم تاکید کردم، چون اگر عموم برنامه نویس‌ها با همین موارد به ظاهر ساده آشنایی داشتند، کیفیت کد نویسی بهتری را می‌شد در نتایج عمومی شده، شاهد بود.
این مورد در راستای نظر سنجی انجام شده هم هست؛ درخواست مقالات خالص سی شارپ در صدر آمار فعلی قرار دارد.



Refactoring چیست؟

Refactoring به معنای بهبود پیوسته کیفیت کدهای نوشته شده در طی زمان است؛ بدون ایجاد تغییری در عملکرد اصلی برنامه. به این ترتیب به کدهایی دست خواهیم یافت که قابلیت آزمون پذیری بهتری داشته، در مقابل تغییرات مقاوم و شکننده نیستند و همچنین امکان به اشتراک گذاری قسمت‌هایی از آن‌ها در پروژه‌های دیگر نیز میسر می‌شود.


قسمت اول - مجموعه‌ها را کپسوله کنید

برای مثال کلاس‌های ساده زیر را در نظر بگیرید:

namespace Refactoring.Day1.EncapsulateCollection
{
public class OrderItem
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public int Amount { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day1.EncapsulateCollection
{
public class Orders
{
public List<OrderItem> OrderItems { set; get; }
}
}

نکته اول: هر کلاس باید در داخل یک فایل جدا قرار گیرد. «لطفا» یک فایل درست نکنید با 50 کلاس داخل آن. البته اگر باز هم یک فایل باشد که بتوان 50 کلاس را داخل آن مشاهده کرد که چقدر هم عالی! نه اینکه یک فایل باشد تا بعدا 50 کلاس را با Refactoring از داخل آن بیرون کشید!

قطعه کد فوق، یکی از روش‌های مرسوم کد نویسی است. مجموعه‌ای به صورت یک List عمومی در اختیار مصرف کننده قرار گرفته است. حال اجازه دهید تا با استفاده از برنامه FxCop برنامه فوق را آنالیز کنیم. یکی از خطاهایی را که نمایش خواهد داد عبارت زیر است:

Error, Certainty 95, for Do Not Expose Generic Lists

بله. لیست‌های جنریک را نباید به همین شکل در اختیار مصرف کننده قرار داد؛ چون به این صورت هر کاری را می‌توانند با آن انجام دهند، مثلا کل آن را تعویض کنند، بدون اینکه کلاس تعریف کننده آن از این تغییرات مطلع شود.
پیشنهاد FxCop این است که بجای List از Collection یا IList و موارد مشابه استفاده شود. اگر اینکار را انجام دهیم اینبار به خطای زیر خواهیم رسید:

Warning, Certainty 75, for Collection Properties Should Be ReadOnly

FxCop پیشنهاد می‌دهد که مجموعه تعریف شده باید فقط خواندنی باشد.

چکار باید کرد؟
بجای استفاده از List جهت ارائه مجموعه‌ها، از IEnumerable استفاده کنید و اینبار متدهای Add و Remove اشیاء به آن‌را به صورت دستی تعریف نمائید تا بتوان از تغییرات انجام شده بر روی مجموعه ارائه شده، در کلاس اصلی آن مطلع شد و امکان تعویض کلی آن‌را از مصرف کننده گرفت. برای مثال:

using System.Linq;
using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day1.EncapsulateCollection
{
public class Orders
{
private int _orderTotal;
private List<OrderItem> _orderItems;

public IEnumerable<OrderItem> OrderItems
{
get { return _orderItems; }
}

public void AddOrderItem(OrderItem orderItem)
{
_orderTotal += orderItem.Amount;
_orderItems.Add(orderItem);
}

public void RemoveOrderItem(OrderItem orderItem)
{
var order = _orderItems.Find(o => o == orderItem);
if (order == null) return;

_orderTotal -= orderItem.Amount;
_orderItems.Remove(orderItem);
}
}
}


اکنون اگر برنامه را مجددا با fxCop آنالیز کنیم، دو خطای ذکر شده دیگر وجود نخواهند داشت. اگر این تغییرات صورت نمی‌گرفت، امکان داشتن فیلد _orderTotal غیر معتبری در کلاس Orders به شدت بالا می‌رفت. زیرا مصرف کننده مجموعه OrderItems می‌توانست به سادگی آیتمی را به آن اضافه یا از آن حذف کند، بدون اینکه کلاس Orders از آن مطلع شود یا اینکه بتواند عکس العمل خاصی را بروز دهد.


مطالب
ASP.NET MVC #18

اعتبار سنجی کاربران در ASP.NET MVC

دو مکانیزم اعتبارسنجی کاربران به صورت توکار در ASP.NET MVC در دسترس هستند: Forms authentication و Windows authentication.
در حالت Forms authentication، برنامه موظف به نمایش فرم لاگین به کاربر‌ها و سپس بررسی اطلاعات وارده توسط آن‌ها است. برخلاف آن، Windows authentication حالت یکپارچه با اعتبار سنجی ویندوز است. برای مثال زمانیکه کاربری به یک دومین ویندوزی وارد می‌شود، از همان اطلاعات ورود او به شبکه داخلی، به صورت خودکار و یکپارچه جهت استفاده از برنامه کمک گرفته خواهد شد و بیشترین کاربرد آن در برنامه‌های نوشته شده برای اینترانت‌های داخلی شرکت‌ها است. به این ترتیب کاربران یک بار به دومین وارد شده و سپس برای استفاده از برنامه‌های مختلف ASP.NET، نیازی به ارائه نام کاربری و کلمه عبور نخواهند داشت. Forms authentication بیشتر برای برنامه‌هایی که از طریق اینترنت به صورت عمومی و از طریق انواع و اقسام سیستم عامل‌ها قابل دسترسی هستند، توصیه می‌شود (و البته منعی هم برای استفاده در حالت اینترانت ندارد).
ضمنا باید به معنای این دو کلمه هم دقت داشت: هدف از Authentication این است که مشخص گردد هم اکنون چه کاربری به سایت وارد شده است. Authorization، سطح دسترسی کاربر وارد شده به سیستم و اعمالی را که مجاز است انجام دهد، مشخص می‌کند.


فیلتر Authorize در ASP.NET MVC

یکی دیگر از فیلترهای امنیتی ASP.NET MVC به نام Authorize، کار محدود ساختن دسترسی به متدهای کنترلرها را انجام می‌دهد. زمانیکه اکشن متدی به این فیلتر یا ویژگی مزین می‌شود، به این معنا است که کاربران اعتبارسنجی نشده، امکان دسترسی به آن‌را نخواهند داشت. فیلتر Authorize همواره قبل از تمامی فیلترهای تعریف شده دیگر اجرا می‌شود.
فیلتر Authorize با پیاده سازی اینترفیس System.Web.Mvc.IAuthorizationFilter توسط کلاس System.Web.Mvc.AuthorizeAttribute در دسترس می‌باشد. این کلاس علاوه بر پیاده سازی اینترفیس یاد شده، دارای دو خاصیت مهم زیر نیز می‌باشد:

public string Roles { get; set; } // comma-separated list of role names
public string Users { get; set; } // comma-separated list of usernames

زمانیکه فیلتر Authorize به تنهایی بکارگرفته می‌شود، هر کاربر اعتبار سنجی شده‌ای در سیستم قادر خواهد بود به اکشن متد مورد نظر دسترسی پیدا کند. اما اگر همانند مثال زیر، از خواص Roles و یا Users نیز استفاده گردد، تنها کاربران اعتبار سنجی شده مشخصی قادر به دسترسی به یک کنترلر یا متدی در آن خواهند شد:

[Authorize(Roles="Admins")]
public class AdminController : Controller
{
  [Authorize(Users="Vahid")]
  public ActionResult DoSomethingSecure()
   {
  }
}

در این مثال، تنها کاربرانی با نقش Admins قادر به دسترسی به کنترلر جاری Admin خواهند بود. همچنین در بین این کاربران ویژه، تنها کاربری به نام Vahid قادر است متد DoSomethingSecure را فراخوانی و اجرا کند.

اکنون سؤال اینجا است که فیلتر Authorize چگونه از دو مکانیزم اعتبار سنجی یاد شده استفاده می‌کند؟ برای پاسخ به این سؤال، فایل web.config برنامه را باز نموده و به قسمت authentication آن دقت کنید:

<authentication mode="Forms">
<forms loginUrl="~/Account/LogOn" timeout="2880" />
</authentication>

به صورت پیش فرض، برنامه‌های ایجاد شده توسط VS.NET جهت استفاده از حالت Forms یا همان Forms authentication تنظیم شده‌اند. در اینجا کلیه کاربران اعتبار سنجی نشده، به کنترلری به نام Account و متد LogOn در آن هدایت می‌شوند.
برای تغییر آن به حالت اعتبار سنجی یکپارچه با ویندوز، فقط کافی است مقدار mode را به Windows تغییر داد و تنظیمات forms آن‌را نیز حذف کرد.


یک نکته: اعمال تنظیمات اعتبار سنجی اجباری به تمام صفحات سایت
تنظیم زیر نیز در فایل وب کانفیگ برنامه، همان کار افزودن ویژگی Authorize را انجام می‌دهد با این تفاوت که تمام صفحات سایت را به صورت خودکار تحت پوشش قرار خواهد داد (البته منهای loginUrl ایی که در تنظیمات فوق مشاهده نمودید):

<authorization>
<deny users="?" />
</authorization>

در این حالت دسترسی به تمام آدرس‌های سایت تحت تاثیر قرار می‌گیرند، منجمله دسترسی به تصاویر و فایل‌های CSS و غیره. برای اینکه این موارد را برای مثال در حین نمایش صفحه لاگین نیز نمایش دهیم، باید تنظیم زیر را پیش از تگ system.web به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<!-- we don't want to stop anyone seeing the css and images -->
<location path="Content">
<system.web>
<authorization>
<allow users="*" />
</authorization>
</system.web>
</location>

در اینجا پوشه Content از سیستم اعتبارسنجی اجباری خارج می‌شود و تمام کاربران به آن دسترسی خواهند داشت.
به علاوه امکان امن ساختن تنها قسمتی از سایت نیز میسر است؛ برای مثال:

<location path="secure">
  <system.web>
    <authorization>
      <allow roles="Administrators" />
      <deny users="*" />
    </authorization>
  </system.web>
</location>

در اینجا مسیری به نام secure، نیاز به اعتبارسنجی اجباری دارد. به علاوه تنها کاربرانی در نقش Administrators به آن دسترسی خواهند داشت.


نکته: به تنظیمات انجام شده در فایل Web.Config دقت داشته باشید
همانطور که می‌شود دسترسی به یک مسیر را توسط تگ location بازگذاشت، امکان بستن آن هم فراهم است (بجای allow از deny استفاده شود). همچنین در ASP.NET MVC به سادگی می‌توان تنظیمات مسیریابی را در فایل global.asax.cs تغییر داد. برای مثال اینبار مسیر دسترسی به صفحات امن سایت، Admin خواهد بود نه Secure. در این حالت چون از فیلتر Authorize استفاده نشده و همچنین فایل web.config نیز تغییر نکرده، این صفحات بدون محافظت رها خواهند شد.
بنابراین اگر از تگ location برای امن سازی قسمتی از سایت استفاده می‌کنید، حتما باید پس از تغییرات مسیریابی، فایل web.config را هم به روز کرد تا به مسیر جدید اشاره کند.
به همین جهت در ASP.NET MVC بهتر است که صریحا از فیلتر Authorize بر روی کنترلرها (جهت اعمال به تمام متدهای آن) یا بر روی متدهای خاصی از کنترلرها استفاده کرد.
امکان تعریف AuthorizeAttribute در فایل global.asax.cs و متد RegisterGlobalFilters آن به صورت سراسری نیز وجود دارد. اما در این حالت حتی صفحه لاگین سایت هم دیگر در دسترس نخواهد بود. برای رفع این مشکل در ASP.NET MVC 4 فیلتر دیگری به نام AllowAnonymousAttribute معرفی شده است تا بتوان قسمت‌هایی از سایت را مانند صفحه لاگین، از سیستم اعتبارسنجی اجباری خارج کرد تا حداقل کاربر بتواند نام کاربری و کلمه عبور خودش را وارد نماید:

[System.Web.Mvc.AllowAnonymous]
public ActionResult Login()
{
return View();
}

بنابراین در ASP.NET MVC 4.0، فیلتر AuthorizeAttribute را سراسری تعریف کنید. سپس در کنترلر لاگین برنامه از فیلتر AllowAnonymous استفاده نمائید.
البته نوشتن فیلتر سفارشی AllowAnonymousAttribute در ASP.NET MVC 3.0 نیز میسر است. برای مثال:

public class LogonAuthorize : AuthorizeAttribute {
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext) {
if (!(filterContext.Controller is AccountController))
base.OnAuthorization(filterContext);
}
}

در این فیلتر سفارشی، اگر کنترلر جاری از نوع AccountController باشد، از سیستم اعتبار سنجی اجباری خارج خواهد شد. مابقی کنترلرها همانند سابق پردازش می‌شوند. به این معنا که اکنون می‌توان LogonAuthorize را به صورت یک فیلتر سراسری در فایل global.asax.cs معرفی کرد تا به تمام کنترلرها، منهای کنترلر Account اعمال شود.



مثالی جهت بررسی حالت Windows Authentication

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس یک کنترلر جدید را به نام Home نیز به آن اضافه کنید. در ادامه متد Index آن‌را با ویژگی Authorize، مزین نمائید. همچنین بر روی نام این متد کلیک راست کرده و یک View خالی را برای آن ایجاد کنید:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[Authorize]
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

محتوای View متناظر با متد Index را هم به شکل زیر تغییر دهید تا نام کاربر وارد شده به سیستم را نمایش دهد:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>
Current user: @User.Identity.Name

به علاوه در فایل Web.config برنامه، حالت اعتبار سنجی را به ویندوز تغییر دهید:

<authentication mode="Windows" />

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید و وب سرور آزمایشی انتخابی هم IIS Express باشد، پیغام HTTP Error 401.0 - Unauthorized نمایش داده می‌شود. علت هم اینجا است که Windows Authentication به صورت پیش فرض در این وب سرور غیرفعال است. برای فعال سازی آن به مسیر My Documents\IISExpress\config مراجعه کرده و فایل applicationhost.config را باز نمائید. تگ windowsAuthentication را یافته و ویژگی enabled آن‌را که false است به true تنظیم نمائید. اکنون اگر برنامه را مجددا اجرا کنیم، در محل نمایش User.Identity.Name، نام کاربر وارد شده به سیستم نمایش داده خواهد شد.
همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا همه چیز یکپارچه است و حتی نیازی نیست صفحه لاگین خاصی را به کاربر نمایش داد. همینقدر که کاربر توانسته به سیستم ویندوزی وارد شود، بر این اساس هم می‌تواند از برنامه‌های وب موجود در شبکه استفاده کند.



بررسی حالت Forms Authentication

برای کار با Forms Authentication نیاز به محلی برای ذخیره سازی اطلاعات کاربران است. اکثر مقالات را که مطالعه کنید شما را به مباحث membership مطرح شده در زمان ASP.NET 2.0 ارجاع می‌دهند. این روش در ASP.NET MVC هم کار می‌کند؛ اما الزامی به استفاده از آن نیست.

برای بررسی حالت اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌ها، یک برنامه خالی ASP.NET MVC جدید را آغاز کنید. یک کنترلر Home ساده را نیز به آن اضافه نمائید.
سپس نیاز است نکته «تنظیمات اعتبار سنجی اجباری تمام صفحات سایت» را به فایل وب کانفیگ برنامه اعمال نمائید تا نیازی نباشد فیلتر Authorize را در همه جا معرفی کرد. سپس نحوه معرفی پیش فرض Forms authentication تعریف شده در فایل web.config نیز نیاز به اندکی اصلاح دارد:

<authentication mode="Forms">
<!--one month ticket-->
<forms name=".403MyApp"
cookieless="UseCookies"
loginUrl="~/Account/LogOn"
defaultUrl="~/Home"
slidingExpiration="true"
protection="All"
path="/"
timeout="43200"/>
</authentication>

در اینجا استفاده از کوکی‌ها اجباری شده است. loginUrl به کنترلر و متد لاگین برنامه اشاره می‌کند. defaultUrl مسیری است که کاربر پس از لاگین به صورت خودکار به آن هدایت خواهد شد. همچنین نکته‌ی مهم دیگری را که باید رعایت کرد، name ایی است که در این فایل config عنوان می‌‌کنید. اگر بر روی یک وب سرور، چندین برنامه وب ASP.Net را در حال اجرا دارید، باید برای هر کدام از این‌ها نامی جداگانه و منحصربفرد انتخاب کنید، در غیراینصورت تداخل رخ داده و گزینه مرا به خاطر بسپار شما کار نخواهد کرد.
کار slidingExpiration که در اینجا تنظیم شده است نیز به صورت زیر می‌باشد:
اگر لاگین موفقیت آمیزی ساعت 5 عصر صورت گیرد و timeout شما به عدد 10 تنظیم شده باشد، این لاگین به صورت خودکار در 5:10‌ منقضی خواهد شد. اما اگر در این حین در ساعت 5:05 ، کاربر، یکی از صفحات سایت شما را مرور کند، زمان منقضی شدن کوکی ذکر شده به 5:15 تنظیم خواهد شد(مفهوم تنظیم slidingExpiration). لازم به ذکر است که اگر کاربر پیش از نصف زمان منقضی شدن کوکی (مثلا در 5:04)، یکی از صفحات را مرور کند، تغییری در این زمان نهایی منقضی شدن رخ نخواهد داد.
اگر timeout ذکر نشود، زمان منقضی شدن کوکی ماندگار (persistent) مساوی زمان جاری + زمان منقضی شدن سشن کاربر که پیش فرض آن 30 دقیقه است، خواهد بود.

سپس یک مدل را به نام Account به پوشه مدل‌های برنامه با محتوای زیر اضافه نمائید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication15.Models
{
public class Account
{
[Required(ErrorMessage = "Username is required to login.")]
[StringLength(20)]
public string Username { get; set; }

[Required(ErrorMessage = "Password is required to login.")]
[DataType(DataType.Password)]
public string Password { get; set; }

public bool RememberMe { get; set; }
}
}

همچنین مطابق تنظیمات اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌های فایل وب کانفیگ، نیاز به یک AccountController نیز هست:

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication15.Models;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class AccountController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult LogOn()
{
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult LogOn(Account loginInfo, string returnUrl)
{
return View();
}
}
}

در اینجا در حالت HttpGet فرم لاگین نمایش داده خواهد شد. بنابراین بر روی این متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرده و مدل را هم بر روی کلاس Account قرار دهید. قالب scaffolding را هم Create انتخاب کنید. به این ترتیب فرم لاگین برنامه ساخته خواهد شد.
اگر به متد HttpPost فوق دقت کرده باشید، علاوه بر دریافت وهله‌ای از شیء Account، یک رشته را به نام returnUrl نیز تعریف کرده است. علت هم اینجا است که سیستم Forms authentication، صفحه بازگشت را به صورت خودکار به شکل یک کوئری استرینگ به انتهای Url جاری اضافه می‌کند. مثلا:

http://localhost/Account/LogOn?ReturnUrl=something

بنابراین اگر یکی از پارامترهای متد تعریف شده به نام returnUrl باشد، به صورت خودکار مقدار دهی خواهد شد.

تا اینجا زمانیکه برنامه را اجرا کنیم، ابتدا بر اساس تعاریف مسیریابی پیش فرض برنامه، آدرس کنترلر Home و متد Index آن فراخوانی می‌گردد. اما چون در وب کانفیگ برنامه authorization را فعال کرده‌ایم، برنامه به صورت خودکار به آدرس مشخص شده در loginUrl قسمت تعاریف اعتبارسنجی مبتنی بر فرم‌ها هدایت خواهد شد. یعنی آدرس کنترلر Account و متد LogOn آن درخواست می‌گردد. در این حالت صفحه لاگین نمایان خواهد شد.

مرحله بعد، اعتبار سنجی اطلاعات وارد شده کاربر است. بنابراین نیاز است کنترلر Account را به نحو زیر بازنویسی کرد:

using System.Web.Mvc;
using System.Web.Security;
using MvcApplication15.Models;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class AccountController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult LogOn(string returnUrl)
{
if (User.Identity.IsAuthenticated) //remember me
{
if (shouldRedirect(returnUrl))
{
return Redirect(returnUrl);
}
return Redirect(FormsAuthentication.DefaultUrl);
}

return View(); // show the login page
}

[HttpGet]
public void LogOut()
{
FormsAuthentication.SignOut();
}

private bool shouldRedirect(string returnUrl)
{
// it's a security check
return !string.IsNullOrWhiteSpace(returnUrl) &&
Url.IsLocalUrl(returnUrl) &&
returnUrl.Length > 1 &&
returnUrl.StartsWith("/") &&
!returnUrl.StartsWith("//") &&
!returnUrl.StartsWith("/\\");
}

[HttpPost]
public ActionResult LogOn(Account loginInfo, string returnUrl)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
if (loginInfo.Username == "Vahid" && loginInfo.Password == "123")
{
FormsAuthentication.SetAuthCookie(loginInfo.Username, loginInfo.RememberMe);
if (shouldRedirect(returnUrl))
{
return Redirect(returnUrl);
}
FormsAuthentication.RedirectFromLoginPage(loginInfo.Username, loginInfo.RememberMe);
}
}
this.ModelState.AddModelError("", "The user name or password provided is incorrect.");
ViewBag.Error = "Login faild! Make sure you have entered the right user name and password!";
return View(loginInfo);
}
}
}

در اینجا با توجه به گزینه «مرا به خاطر بسپار»، اگر کاربری پیشتر لاگین کرده و کوکی خودکار حاصل از اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌های او نیز معتبر باشد، مقدار User.Identity.IsAuthenticated مساوی true خواهد بود. بنابراین نیاز است در متد LogOn از نوع HttpGet به این مساله دقت داشت و کاربر اعتبار سنجی شده را به صفحه پیش‌فرض تعیین شده در فایل web.config برنامه یا returnUrl هدایت کرد.
در متد LogOn از نوع HttpPost، کار اعتبارسنجی اطلاعات ارسالی به سرور انجام می‌شود. در اینجا فرصت خواهد بود تا اطلاعات دریافتی، با بانک اطلاعاتی مقایسه شوند. اگر اطلاعات مطابقت داشتند، ابتدا کوکی خودکار FormsAuthentication تنظیم شده و سپس به کمک متد RedirectFromLoginPage کاربر را به صفحه پیش فرض سیستم هدایت می‌کنیم. یا اگر returnUrl ایی وجود داشت، آن‌را پردازش خواهیم کرد.
برای پیاده سازی خروج از سیستم هم تنها کافی است متد FormsAuthentication.SignOut فراخوانی شود تا تمام اطلاعات سشن و کوکی‌های مرتبط، به صورت خودکار حذف گردند.

تا اینجا فیلتر Authorize بدون پارامتر و همچنین در حالت مشخص سازی صریح کاربران به نحو زیر را پوشش دادیم:

[Authorize(Users="Vahid")]

اما هنوز حالت استفاده از Roles در فیلتر Authorize باقی مانده است. برای فعال سازی خودکار بررسی نقش‌های کاربران نیاز است یک Role provider سفارشی را با پیاده سازی کلاس RoleProvider، طراحی کنیم. برای مثال:

using System;
using System.Web.Security;

namespace MvcApplication15.Helper
{
public class CustomRoleProvider : RoleProvider
{
public override bool IsUserInRole(string username, string roleName)
{
if (username.ToLowerInvariant() == "ali" && roleName.ToLowerInvariant() == "User")
return true;
// blabla ...
return false;
}

public override string[] GetRolesForUser(string username)
{
if (username.ToLowerInvariant() == "ali")
{
return new[] { "User", "Helpdesk" };
}

if(username.ToLowerInvariant()=="vahid")
{
return new [] { "Admin" };
}

return new string[] { };
}

public override void AddUsersToRoles(string[] usernames, string[] roleNames)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string ApplicationName
{
get
{
throw new NotImplementedException();
}
set
{
throw new NotImplementedException();
}
}

public override void CreateRole(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override bool DeleteRole(string roleName, bool throwOnPopulatedRole)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] FindUsersInRole(string roleName, string usernameToMatch)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] GetAllRoles()
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] GetUsersInRole(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override void RemoveUsersFromRoles(string[] usernames, string[] roleNames)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override bool RoleExists(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}
}
}

در اینجا حداقل دو متد IsUserInRole و GetRolesForUser باید پیاده سازی شوند و مابقی اختیاری هستند.
بدیهی است در یک برنامه واقعی این اطلاعات باید از یک بانک اطلاعاتی خوانده شوند؛ برای نمونه به ازای هر کاربر تعدادی نقش وجود دارد. به ازای هر نقش نیز تعدادی کاربر تعریف شده است (یک رابطه many-to-many باید تعریف شود).
در مرحله بعد باید این Role provider سفارشی را در فایل وب کانفیگ برنامه در قسمت system.web آن تعریف و ثبت کنیم:

<roleManager>
<providers>
<clear />
<add name="CustomRoleProvider" type="MvcApplication15.Helper.CustomRoleProvider"/>
</providers>
</roleManager>


همین مقدار برای راه اندازی بررسی نقش‌ها در ASP.NET MVC کفایت می‌کند. اکنون امکان تعریف نقش‌ها، حین بکارگیری فیلتر Authorize میسر است:

[Authorize(Roles = "Admin")]
public class HomeController : Controller



نظرات مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت چهارم - معرفی فرم‌های جدید تعاملی

یک نکته‌ی تکمیلی: نحوه‌ی نامگذاری ویژه‌ی عناصر در فرم‌های جدید Blazor SSR

اگر با نگارش‌های دیگر Blazor کار کرده باشید، عموما یک EditForm را به صفحه اضافه کرده و چند المان را به آن اضافه می‌کنیم و ... کار می‌کند. حتی اگر کامپوننت‌های سفارشی را هم بر این مبنا تهیه کنیم ... بازهم بدون نکته‌ی خاصی کار می‌کنند. اما ... در برنامه‌های Blazor SSR اینطور نیست! زمانیکه برای مثال مدل فرم را به این صورت تعریف می‌کنیم:

[SupplyParameterFromForm]
public OrderPlace? MyModel { get; set; }

و آن‌را به نحو متداولی در صفحه نمایش می‌دهیم:

<InputText @bind-Value="MyModel.City"/>

اگر به المان رندر شده‌ی در مرورگر مراجعه کنیم، ویژگی name حاصل، با MyModel.City مقدار دهی شده‌است و ... این موضوع درج نام خاصیت مدل (و یا اصطلاحا Html Field Prefix)، برای Blazor SSR بسیار مهم است! تاحدی که اگر از آن آگاه نباشید، ممکن است ساعتی را مشغول دیباگ برنامه شوید که چرا، مقدار نالی را دریافت کرده‌اید و یا عناصر تعریف شده‌ی در کامپوننت‌های سفارشی، کار نمی‌کنند و مقدار نمی‌گیرند!

متاسفانه API بازگشت نام کامل عناصری که توسط Blazor SSR تولید می‌شود، عمومی نیست و internal است. اگر از کامپوننت‌های استاندارد خود Blazor استفاده می‌کنید، نیازی نیست تا به این موضوع فکر کنید و مدیریت آن خودکار است؛ اما همینکه قصد تولید کامپوننت‌های سفارشی مخصوص SSR را داشته باشید، اولین مشکلی را که با آن مواجه خواهید شد، دقیقا همین مساله‌ی تولید صحیح HtmlFieldPrefix‌ها است.

برای رفع این مشکل و دسترسی به API پشت صحنه‌ی تولید نام فیلدها در Blazor SSR، می‌توان از کامپوننت پایه‌ی InputBase خود Blazor ارث‌بری کرد و به این ترتیب به خاصیت جدید NameAttributeValue آن دسترسی یافت (این خاصیت به دات‌نت 8 و مخصوص Blazor SSR، اضافه شده‌است) که اینکار در کلاس BlazorHtmlField انجام شده‌است. روش استفاده‌ی از آن هم به صورت زیر است:

private BlazorHtmlField<T?> ValueField
        => new(ValueExpression ?? throw new InvalidOperationException(message: "Please use @bind-Value here."));

[Parameter] public T? Value { set; get; }

[Parameter] public EventCallback<T?> ValueChanged { get; set; }

[Parameter] public Expression<Func<T?>> ValueExpression { get; set; } = default!;

زمانیکه می‌خواهیم در یک کامپوننت سفارشی، خاصیتی bind پذیر را طراحی کنیم، روش کار آن، مانند مثال فوق است که به همراه یک خاصیت، یک EventCallback و یک Expression است تا اعتبارسنجی و انقیاد دوطرفه را فعال کند. اما ... اگر همین Value را مستقیما در فیلدهای کامپوننت استفاده کنیم ... مقدار نمی‌گیرد؛ چون به همراه نام کامل خاصیت بایند شده‌ی به آن نیست. برای مثال بجای MyModel.City فقط City درج می‌شود (که به علت نداشتن .MyModel، سیستم binding از مقدار آن صرفنظر می‌کند). اکنون با استفاده از BlazorHtmlField فوق، می‌توان به نام کامل تولیدی توسط Blazor SSR دسترسی یافت و از آن استفاده کرد:

<input type="text" dir="ltr"
        name="@ValueField.HtmlFieldName" 
        id="@ValueField.HtmlFieldName" />

HtmlFieldName ای که در اینجا درج می‌شود، توسط خود Blazor محاسبه شده و با انتظارات موتور binding آن تطابق دارد و دیگر به خواص بایند شده‌ای که مقدار نمی‌گیرند، نخواهیم رسید.

مطالب
کوئری های پیشرفته، Error Handling و Data Loader در GraphQL
در قسمت قبل یادگرفتیم که چگونه GraphQL را با ASP.NET Core یکپارچه کنیم و اولین GraphQL query را ایجاد و داده‌ها را از سرور بازیابی کردیم. البته ما به این query ‌های ساده بسنده نخواهیم کرد. در این قسمت می‌خواهیم یاد بگیریم که چگونه query ‌های پیشرفته‌ی GraphQL را بنویسیم و در زمان انجام این کار، نمایش دهیم که چگونه خطا‌ها را  مدیریت کنیم و علاوه بر این با queries, aliases, arguments, fragments نیز کار خواهیم کرد.

Creating Complex Types for GraphQL Queries 
اگر نگاهی به owners و query (در پایان قسمت قبل)  بیندازیم، متوجه خواهیم شد که یک لیست از خصوصیات مدل Owner که در OwnerType معرفی شده‌اند، نسبت به کوئری برگشت داده می‌شود. OwnerType شامل فیلد‌های Id , Name  و Address می‌باشد. یک Owner می‌تواند چندین account مرتبط با خود را داشته باشد. هدف این است که در owners ،query لیست account ‌های مربوط به هر owner را بازگشت دهیم. 
قبل از اضافه کردن فیلد Accounts در کلاس OwnerType نیاز است کلاس AccountType را ایجاد کنیم. در ادامه یک کلاس را به نام AccountType در پوشه GraphQLTypes ایجاد می‌کنیم. 
public class AccountType : ObjectGraphType<Account>
{
    public AccountType()
    {
        Field(x => x.Id, type: typeof(IdGraphType)).Description("Id property from the account object.");
        Field(x => x.Description).Description("Description property from the account object.");
        Field(x => x.OwnerId, type: typeof(IdGraphType)).Description("OwnerId property from the account object.");
    }
}

 همانطور که مشخص است، خصوصیت Type را از کلاس Account، معرفی نکرده‌ایم (در ادامه اینکار را انجام خواهیم داد). در ادامه، واسط IAccountRepository و کلاس AccountRepository را باز کرده و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم: 
public interface IAccountRepository
{
    IEnumerable<Account> GetAllAccountsPerOwner(Guid ownerId);
}

public class AccountRepository : IAccountRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public AccountRepository(ApplicationContext context)
    {
       _context = context;
    }
 
    public IEnumerable<Account> GetAllAccountsPerOwner(Guid ownerId) => _context.Accounts
        .Where(a => a.OwnerId.Equals(ownerId))
        .ToList();
}

اکنون می‌توان لیست account‌ها را به نتیجه owners ، query اضافه کنیم. پس کلاس OwnerType را باز کرده و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:
public class OwnerType : ObjectGraphType<Owner>
{
    public OwnerType(IAccountRepository repository)
    {
        Field(x => x.Id, type: typeof(IdGraphType)).Description("Id property from the owner object.");
        Field(x => x.Name).Description("Name property from the owner object.");
        Field(x => x.Address).Description("Address property from the owner object.");
        Field<ListGraphType<AccountType>>(
            "accounts",
            resolve: context => repository.GetAllAccountsPerOwner(context.Source.Id)
        );
    }
}

چیز خاصی در اینجا وجود ندارد که ما تا کنون ندیده باشیم. به همان روش که یک فیلد را در کلاس AppQuery  ایجاد کردیم، یک فیلد را با نام  accounts در کلاس OwnerType ایجاد می‌کنیم. همچنین متد GetAllAccountsPerOwner نیاز به پارامتر id را دارد و این پارامتر را از طریق context.Source.Id فراهم می‌کنیم. زیرا context شامل خصوصیت Source است که در این حالت مشخص نوع Owner می‌باشد.

اکنون پروژه را اجرا کنید و به آدرس زیر بروید:
https://localhost:5001/ui/playground
سپس owners ، query را در UI.Playground به صورت زیر اجرا کنید که نتیجه آن علاوه بر owner‌ها، لیست account ‌های مربوط به هر owner هم می‌باشد:  
{
  owners{
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      ownerId
    }
  }
}

Adding Enumerations in GraphQL Queries 
در کلاس AccountType  فیلد Type را اضافه نکرده‌ایم و این کار را عمدا انجام داده‌ایم. اکنون زمان انجام این کار می‌باشد. برای اضافه کردن گونه شمارشی به کلاس AccountType نیاز است تا در ابتدا یک کلاس تعریف شود که نسبت به type ‌های معمول در GraphQL متفاوت است. یک کلاس را به نام AccountTypeEnumType  در پوشه GraphQLTypes  ایجاد کرده و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:  
public class AccountTypeEnumType : EnumerationGraphType<TypeOfAccount>
{
    public AccountTypeEnumType()
    {
        Name = "Type";
        Description = "Enumeration for the account type object.";
    }
}

کلاس AccountTypeEnumType باید از نوع جنریک کلاس EnumerationGraphType ارث بری کند و پارامتر جنریک آن، یک گونه شمارشی را دریافت می‌کند (که در قسمت قبل آن را ایجاد کردیم؛ TypeOfAccount).  همچنین مقدار خصوصیت Name نیز باید همان نام خصوصیت گونه شمارشی در کلاس Account باشد (نام آن در کلاس Account مساوی Type می‌باشد). سپس گونه شمارشی را در کلاس AccountType به صورت زیر اضافه می‌کنیم:
public class AccountType : ObjectGraphType<Account>
{
    public AccountType()
    {
        ...
        Field<AccountTypeEnumType>("Type", "Enumeration for the account type object.");
    }
}

اکنون پروژه را اجرا کنید و سپس owners ، query را در UI.Playground به صورت زیر اجرا کنید:
{
  owners{
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      type,
      ownerId
    }
  }
}
که نتیجه آن اضافه شدن type  به هر account می‌باشد:


Implementing a Cache in the GraphQL Queries with Data Loader  
دیدم که query، نتیجه دلخواهی را برای ما بازگشت می‌دهد؛ اما این query هنوز به اندازه کافی بهینه نشده‌است. مشکل چیست؟
query  ایجاد شده به حالتی کار می‌کند که در ابتدا همه owner ‌ها را بازیابی می‌کند. سپس به ازای هر owner، یک Sql Query  را به سمت بانک اطلاعاتی ارسال می‌کند تا Account ‌های مربوط به آن Owner را بازگشت دهد که می‌توان log  آن را در Terminal مربوط به VS Code مشاهده کرد.
 


البته زمانیکه چند موجودیت owner را داشته باشیم، این مورد یک مشکل نمی‌باشد؛ ولی وقتی تعداد موجودیت‌ها زیاد باشد چطور؟
 owners ، query را می‌توان با استفاده از DataLoader که توسط GraphQL فراهم شده‌است، بهینه سازی کرد. جهت انجام اینکار در ابتدا واسط IAccountRepository و کلاس AccountRepository را همانند زیر ویرایش می‌کنیم:
public interface IAccountRepository
{
    ...
    Task<ILookup<Guid, Account>> GetAccountsByOwnerIds(IEnumerable<Guid> ownerIds);
}
public class AccountRepository : IAccountRepository
{
    ...
    public async Task<ILookup<Guid, Account>> GetAccountsByOwnerIds(IEnumerable<Guid> ownerIds)
    {
        var accounts = await _context.Accounts.Where(a => ownerIds.Contains(a.OwnerId)).ToListAsync();
        return accounts.ToLookup(x => x.OwnerId);
    }
}

 نیاز است که یک متد داشته باشیم که <<Task<ILookup<TKey, T  را برگشت می‌دهد؛ زیرا DataLoader نیازمند یک متد با نوع برگشتی که در امضایش عنوان شده است می‌باشد .
در ادامه کلاس OwnerType را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:
public class OwnerType : ObjectGraphType<Owner>
{
    public OwnerType(IAccountRepository repository, IDataLoaderContextAccessor dataLoader)
    {
       ...
        Field<ListGraphType<AccountType>>(
            "accounts",
            resolve: context =>
            {
                var loader = dataLoader.Context.GetOrAddCollectionBatchLoader<Guid, Account>("GetAccountsByOwnerIds", repository.GetAccountsByOwnerIds);
                return loader.LoadAsync(context.Source.Id);
            });
    }
}

در کلاس OwnerType، واسط IDataLoaderContextAccessor را در سازنده کلاس تزریق می‌کنیم و سپس متد Context.GetOrAddCollectionBatchLoader را فراخوانی می‌کنیم که در پارامتر اول آن، یک کلید و در پارامتر دوم آن، متد GetAccountsByOwnerIds را از IAccountRepository معرفی می‌کنیم.
سپس باید DataLoader را در متد ConfigureServices موجود در کلاس Startup ثبت کنیم. در ادامه services.AddGraphQL را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم: 
services.AddGraphQL(o => { o.ExposeExceptions = false; })
        .AddGraphTypes(ServiceLifetime.Scoped)
        .AddDataLoader(); 
اکنون پروژه را با دستور زیر اجرا کنید و سپس query قبلی را در UI.Playground اجرا کنید.
 اگر log  موجود در Terminal مربوط به  VS Code را مشاهده کنید، متوجه خواهید شد که در این حالت یک query برای تمام owner ‌ها و یک query برای تمام account ‌ها داریم.


Using Arguments in Queries and Handling Errors 
تا کنون ما  یک query را اجرا می‌کردیم که نتیجه آن بازیابی تمام owner ‌ها به همراه تمام account ‌های مربوط به هر owner بود. اکنون می‌خواهیم  براساس id، یک owner  مشخص را بازیابی کنیم. برای انجام این کار نیاز است که یک آرگومان را در query شامل کنیم.
در ابتدا واسط IOwnerRepository و کلاس OwnerRepository را همانند زیر ویرایش می‌کنیم:
public interface IOwnerRepository
{
    ...
    Owner GetById(Guid id);
}

public class OwnerRepository : IOwnerRepository
{
    ...
    Owner GetById(Guid id) => _context.Owners.SingleOrDefault(o => o.Id.Equals(id));
}
سپس کلاس AppQuery  را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:
public class AppQuery : ObjectGraphType
{
    public AppQuery(IOwnerRepository repository)
    {
        ...

        Field<OwnerType>(
            "owner",
            arguments: new QueryArguments(new QueryArgument<NonNullGraphType<IdGraphType>> { Name = "ownerId" }),
            resolve: context =>
            {
                var id = context.GetArgument<Guid>("ownerId");
                return repository.GetById(id);
            }
        );
    }
}
در اینجا یک فیلد را ایجاد کرده‌ایم که مقدار برگشتی آن یک OwnerType می‌باشد. نام query را owner تعیین می‌کنیم و از بخش arguments، برای ایجاد کردن آرگومان‌های این query استفاده می‌کنیم. آرگومان این query نمی‌تواند NULL باشد و باید از نوع IdGraphType و با نام ownerId باشد و در نهایت بخش resolve است که کاملا گویا می‌باشد. 
اگر پارامتر id، از نوع Guid نباشد، بهتر است که یک پیام را به سمت کلاینت برگشت دهیم. جهت انجام این کار یک اصلاح کوچک در بخش resolve انجام میدهیم:  
Field<OwnerType>(
    "owner",
    arguments: new QueryArguments(new QueryArgument<NonNullGraphType<IdGraphType>> { Name = "ownerId" }),
    resolve: context =>
    {
        Guid id;
        if (!Guid.TryParse(context.GetArgument<string>("ownerId"), out id))
        {
            context.Errors.Add(new ExecutionError("Wrong value for guid"));
            return null;
        }
 
         return repository.GetById(id);
     }
);

 اکنون پروژه را اجرا کنید و سپس یک query جدید را در  UI.Playground به صورت زیر ارسال  کنید: 
{
  owner(ownerId:"6f513773-be46-4001-8adc-2e7f17d52d83"){
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      type,
      ownerId
    }
  }
که نتیجه آن بازیابی یک owner  با ( Id=6f513773-be46-4001-8adc-2e7f17d52d83 ) می‌باشد.

نکته: 
در صورتیکه قصد داشته باشیم علاوه بر id، یک name را هم ارسال کنیم، در بخش resolve به صورت زیر آن را دریافت می‌کنیم: 
 string name = context.GetArgument<string>("name");
و در زمان ارسال query:
{
  owner(ownerId:"53270061-3ba1-4aa6-b937-1f6bc57d04d2", name:"ANDY") {
   ...
  }
}


Aliases, Fragments, Named Queries, Variables, Directives 
می توانیم برای query ‌های ارسال شده از سمت کلاینت با معرفی aliases، یک سری تغییرات را داشته باشیم. وقتی‌که می‌خواهیم نام نتیجه دریافتی یا هر فیلدی را در نتیجه دریافتی تغییر دهیم، بسیار کاربردی می‌باشند. اگر یک query داشته باشیم که یک آرگومان را دارد و بخواهیم دو تا از این query داشته باشیم، برای ایجاد تفاوت بین query ‌ها می‌توان از aliases  استفاده کرد. 
جهت استفاده باید نام مورد نظر را در ابتدای query یا فیلد قرار دهیم:
{
  first:owners{
    ownerId:id,
    ownerName:name,
    ownerAddress:address,
    ownerAccounts:accounts
    {
      accountId:id,
      accountDescription:description,
      accountType:type
    }
  },
  second:owners{
    ownerId:id,
    ownerName:name,
    ownerAddress:address,
    ownerAccounts:accounts
    {
      accountId:id,
      accountDescription:description,
      accountType:type
    }
  }
}
اینبار در خروجی بجای ownerId ، id و بجای ownerName ، name و ... را مشاهده خواهید کرد.


همانطور که از مثال بالا مشخص است، دو query با فیلد‌های یکسانی را داریم. اگر بجای 2  query یکسان (مانند مثال بالا) ولی با آرگومان‌های متفاوت، اینبار 10 query یکسان با آرگومان‌های متفاوتی را داشته باشیم، در این حالت خواندن query ‌ها مقداری سخت می‌باشد. در این صورت می‌توان این مشکل را با استفاده از fragment‌ها برطرف کرد. Fragment‌‌ها این اجازه را به ما می‌دهند تا فیلد‌ها را با استفاده از کاما ( ، ) از یکدیگر جدا و تبدیل به یک بخش مجزا کنیم و سپس استفاده مجدد از آن بخش را در تمام query ‌ها داشته باشیم. Syntax آن به حالت زیر می‌باشد: 
fragment SampleName on Type{
  ...
}
تعریف یک fragment به نام ownerFields  و استفاده از آن : 
{
  first:owners{
    ...ownerFields
  },
  second:owners{
    ...ownerFields
  },
  ...
}


fragment ownerFields on OwnerType{
    ownerId:id,
    ownerName:name,
    ownerAddress:address,
    ownerAccounts:accounts
    {
      accountId:id,
      accountDescription:description,
      accountType:type
    }
}

برای ایجاد کردن یک named query، مجبور هستیم از کلمه کلیدی query در آغاز کل query استفاده کنیم؛ به همراه نام query، که بعد از کلمه کلیدی query قرار میگیرد. اگر نیاز داشته باشیم می‌توان آرگومان‌ها را به query ارسال کرد.
نکته مهمی که در رابطه با named query ‌ها وجود دارد این است که اگر یک query آرگومان داشته باشد نیاز است از پنجره QUERY VARIABLES برای تخصیص مقدار به آن آرگومان استفاده کنیم. 
query OwnerQuery($ownerId:ID!)
{
  owner(ownerId:$ownerId){
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      type
    }
  }
}
و سپس در قسمت QUERY VARIABLES 
{
  "ownerId":"6f513773-be46-4001-8adc-2e7f17d52d83"
}
اکنون اجرا کنید و خروجی را مشاهده کنید .

در نهایت می‌توان بعضی فیلد‌ها را از نتیجه دریافتی با استفاده از directive‌ها در query حذف یا اضافه کرد. دو directive وجود دارد که می‌توان از آن‌ها استفاده کرد (include  و skip). 


در قسمت بعد در رابطه با GraphQL Mutations صحبت خواهیم کرد.  
کد‌های مربوط به این قسمت را از اینجا دریافت کنید .  ASPCoreGraphQL_2.zip  
مطالب
پیاده سازی Password Policy سفارشی توسط ASP.NET Identity
برای فراهم کردن یک تجربه کاربری ایمن‌تر و بهتر، ممکن است بخواهید پیچیدگی password policy را سفارشی سازی کنید. مثلا ممکن است بخواهید حداقل تعداد کاراکتر‌ها را تنظیم کنید، استفاده از چند حروف ویژه را اجباری کنید،  جلوگیری از استفاده نام کاربر در کلمه عبور و غیره. برای اطلاعات بیشتر درباره سیاست‌های کلمه عبور به این لینک مراجعه کنید. بصورت پیش فرض ASP.NET Identity کاربران را وادار می‌کند تا کلمه‌های عبوری بطول حداقل 6 کاراکتر وارد نمایند. در ادامه نحوه افزودن چند خط مشی دیگر را هم بررسی می‌کنیم.

با استفاده از ویژوال استودیو 2013 پروژه جدیدی خواهیم ساخت تا از ASP.NET Identity استفاده کند. مواردی که درباره کلمه‌های عبور می‌خواهیم اعمال کنیم در زیر لیست شده اند.

  • تنظیمات پیش فرض باید تغییر کنند تا کلمات عبور حداقل 10 کاراکتر باشند
  • کلمه عبور حداقل یک عدد و یک کاراکتر ویژه باید داشته باشد
  • امکان استفاده از 5 کلمه عبور اخیری که ثبت شده وجود ندارد
در آخر اپلیکیشن را اجرا می‌کنیم و عملکرد این قوانین جدید را بررسی خواهیم کرد.


ایجاد اپلیکیشن جدید

در Visual Studio 2013 اپلیکیشن جدیدی از نوع ASP.NET MVC 4.5 بسازید.

در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. به قسمت Update بروید و تمام انتشارات جدید را در صورت وجود نصب کنید.

بگذارید تا به روند کلی ایجاد کاربران جدید در اپلیکیشن نگاهی بیاندازیم. این به ما در شناسایی نیازهای جدیدمان کمک می‌کند. در پوشه Controllers فایلی بنام AccountController.cs وجود دارد که حاوی متدهایی برای مدیریت کاربران است.

  • کنترلر Account از کلاس UserManager استفاده می‌کند که در فریم ورک Identity تعریف شده است. این کلاس به نوبه خود از کلاس دیگری بنام UserStore استفاده می‌کند که برای دسترسی و مدیریت داده‌های کاربران استفاده می‌شود. در مثال ما این کلاس از Entity Framework استفاده می‌کند که پیاده سازی پیش فرض است.
  • متد Register POST یک کاربر جدید می‌سازد. متد CreateAsync به طبع متد 'ValidateAsync' را روی خاصیت PasswordValidator فراخوانی می‌کند تا کلمه عبور دریافتی اعتبارسنجی شود.
var user = new ApplicationUser() { UserName = model.UserName };  
var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);
  
if (result.Succeeded)
{
    await SignInAsync(user, isPersistent: false);  
    return RedirectToAction("Index", "Home");
}

در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات ایجاد حساب کاربری، کاربر به سایت وارد می‌شود.


قانون 1: کلمه‌های عبور باید حداقل 10 کاراکتر باشند

بصورت پیش فرض خاصیت PasswordValidator در کلاس UserManager به کلاس MinimumLengthValidator تنظیم شده است، که اطمینان حاصل می‌کند کلمه عبور حداقل 6 کاراکتر باشد. هنگام وهله سازی UserManager می‌توانید این مقدار را تغییر دهید.
  • مقدار حداقل کاراکترهای کلمه عبور به دو شکل می‌تواند تعریف شود. راه اول، تغییر کنترلر Account است. در متد سازنده این کنترلر کلاس UserManager وهله سازی می‌شود، همینجا می‌توانید این تغییر را اعمال کنید. راه دوم، ساختن کلاس جدیدی است که از UserManager ارث بری می‌کند. سپس می‌توان این کلاس را در سطح global تعریف کرد. در پوشه IdentityExtensions کلاس جدیدی با نام ApplicationUserManager بسازید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
{
    public ApplicationUserManager(): base(new UserStore<ApplicationUser>(new ApplicationDbContext()))
    {
        PasswordValidator = new MinimumLengthValidator (10);
    }
}

  کلاس UserManager یک نمونه از کلاس IUserStore را دریافت می‌کند که پیاده سازی API‌های مدیریت کاربران است. از آنجا که کلاس UserStore مبتنی بر Entity Framework است، باید آبجکت DbContext را هم پاس دهیم. این کد در واقع همان کدی است که در متد سازنده کنترلر Account وجود دارد.

یک مزیت دیگر این روش این است که می‌توانیم متدهای UserManager را بازنویسی (overwrite) کنیم. برای پیاده سازی نیازمندهای بعدی دقیقا همین کار را خواهیم کرد.


  • حال باید کلاس ApplicationUserManager را در کنترلر Account استفاده کنیم. متد سازنده و خاصیت UserManager را مانند زیر تغییر دهید.
 public AccountController() : this(new ApplicationUserManager())
         {
         }
  
         public AccountController(ApplicationUserManager userManager)
         {
             UserManager = userManager;
         }
         public ApplicationUserManager UserManager { get; private set; }
حالا داریم از کلاس سفارشی جدیدمان استفاده می‌کنیم. این به ما اجازه می‌دهد مراحل بعدی سفارشی سازی را انجام دهیم، بدون آنکه کدهای موجود در کنترلر از کار بیافتند.
  • اپلیکیشن را اجرا کنید و سعی کنید کاربر محلی جدیدی ثبت نمایید. اگر کلمه عبور وارد شده کمتر از 10 کاراکتر باشد پیغام خطای زیر را دریافت می‌کنید.


قانون 2: کلمه‌های عبور باید حداقل یک عدد و یک کاراکتر ویژه داشته باشند

چیزی که در این مرحله نیاز داریم کلاس جدیدی است که اینترفیس IIdentityValidator را پیاده سازی می‌کند. چیزی که ما می‌خواهیم اعتبارسنجی کنیم، وجود اعداد و کاراکترهای ویژه در کلمه عبور است، همچنین طول مجاز هم بررسی می‌شود. نهایتا این قوانین اعتبارسنجی در متد 'ValidateAsync' بکار گرفته خواهند شد.
  • در پوشه IdentityExtensions کلاس جدیدی بنام CustomPasswordValidator بسازید و اینترفیس مذکور را پیاده سازی کنید. از آنجا که نوع کلمه عبور رشته (string) است از <IIdentityValidator<string استفاده می‌کنیم.
public class CustomPasswordValidator : IIdentityValidator<string> 
{  
    public int RequiredLength { get; set; }

    public CustomPasswordValidator(int length)
    {
        RequiredLength = length;
    }
  
    public Task<IdentityResult> ValidateAsync(string item)
    {
        if (String.IsNullOrEmpty(item) || item.Length < RequiredLength)
        {
            return Task.FromResult(IdentityResult.Failed(String.Format("Password should be of length {0}",RequiredLength)));
        }
  
    string pattern = @"^(?=.*[0-9])(?=.*[!@#$%^&*])[0-9a-zA-Z!@#$%^&*0-9]{10,}$";
   
    if (!Regex.IsMatch(item, pattern))  
    {
        return Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Password should have one numeral and one special character"));
    }
  
    return Task.FromResult(IdentityResult.Success);
 }


  در متد ValidateAsync بررس می‌کنیم که طول کلمه عبور معتبر و مجاز است یا خیر. سپس با استفاده از یک RegEx وجود کاراکترهای ویژه و اعداد را بررسی می‌کنیم. دقت کنید که regex استفاده شده تست نشده و تنها بعنوان یک مثال باید در نظر گرفته شود.
  • قدم بعدی تعریف این اعتبارسنج سفارشی در کلاس UserManager است. باید مقدار خاصیت PasswordValidator را به این کلاس تنظیم کنیم. به کلاس ApplicationUserManager که پیشتر ساختید بروید و مقدار خاصیت PasswordValidator را به CustomPasswordValidator تغییر دهید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>  
{  
    public ApplicationUserManager() : base(new UserStore<ApplicationUser(new ApplicationDbContext()))
    {
        PasswordValidator = new CustomPasswordValidator(10);
    }
 }

  هیچ تغییر دیگری در کلاس AccountController لازم نیست. حال سعی کنید کاربر جدید دیگری بسازید، اما اینبار کلمه عبوری وارد کنید که خطای اعتبارسنجی تولید کند. پیغام خطایی مشابه تصویر زیر باید دریافت کنید.


قانون 3: امکان استفاده از 5 کلمه عبور اخیر ثبت شده وجود ندارد

هنگامی که کاربران سیستم، کلمه عبور خود را بازنشانی (reset) می‌کنند یا تغییر می‌دهند، می‌توانیم بررسی کنیم که آیا مجددا از یک کلمه عبور پیشین استفاده کرده اند یا خیر. این بررسی بصورت پیش فرض انجام نمی‌شود، چرا که سیستم Identity تاریخچه کلمه‌های عبور کاربران را ذخیره نمی‌کند. می‌توانیم در اپلیکیشن خود جدول جدیدی بسازیم و تاریخچه کلمات عبور کاربران را در آن ذخیره کنیم. هربار که کاربر سعی در بازنشانی یا تغییر کلمه عبور خود دارد، مقدار Hash شده را در جدول تاریخچه بررسی میکنیم.
فایل IdentityModels.cs را باز کنید. مانند لیست زیر، کلاس جدیدی بنام 'PreviousPassword' بسازید.
public class PreviousPassword  
{
  
 public PreviousPassword()
 {
    CreateDate = DateTimeOffset.Now;
 }
  
 [Key, Column(Order = 0)]
  
 public string PasswordHash { get; set; }
  
 public DateTimeOffset CreateDate { get; set; }
  
 [Key, Column(Order = 1)]
  
 public string UserId { get; set; }
  
 public virtual ApplicationUser User { get; set; }
  
 }
در این کلاس، فیلد 'Password' مقدار Hash شده کلمه عبور را نگاه میدارد و توسط فیلد 'UserId' رفرنس می‌شود. فیلد 'CreateDate' یک مقدار timestamp ذخیره می‌کند که تاریخ ثبت کلمه عبور را مشخص می‌نماید. توسط این فیلد می‌توانیم تاریخچه کلمات عبور را فیلتر کنیم و مثلا 5 رکورد آخر را بگیریم.

Entity Framework Code First جدول 'PreviousPasswords' را می‌سازد و با استفاده از فیلدهای 'UserId' و 'Password' کلید اصلی (composite primary key) را ایجاد می‌کند. برای اطلاعات بیشتر درباره قرارداهای EF Code First به  این لینک  مراجعه کنید.

  • خاصیت جدیدی به کلاس ApplicationUser اضافه کنید تا لیست آخرین کلمات عبور استفاده شده را نگهداری کند.
public class ApplicationUser : IdentityUser
{
    public ApplicationUser() : base()
    {
        PreviousUserPasswords = new List<PreviousPassword>();
     }

     public virtual IList<PreviousPassword> PreviousUserPasswords { get; set; }
}

 همانطور که پیشتر گفته شد، کلاس UserStore پیاده سازی API‌های لازم برای مدیریت کاربران را در بر می‌گیرد. هنگامی که کاربر برای نخستین بار در سایت ثبت می‌شود باید مقدار Hash کلمه عبورش را در جدول تاریخچه کلمات عبور ذخیره کنیم. از آنجا که UserStore بصورت پیش فرض متدی برای چنین عملیاتی معرفی نمی‌کند، باید یک override تعریف کنیم تا این مراحل را انجام دهیم. پس ابتدا باید کلاس سفارشی جدیدی بسازیم که از UserStore ارث بری کرده و آن را توسعه می‌دهد. سپس از این کلاس سفارشی در ApplicationUserManager بعنوان پیاده سازی پیش فرض UserStore استفاده می‌کنیم. پس کلاس جدیدی در پوشه IdentityExtensions ایجاد کنید.
public class ApplicationUserStore : UserStore<ApplicationUser>
{ 
    public ApplicationUserStore(DbContext context) : base(context)  { }
  
    public override async Task CreateAsync(ApplicationUser user)
    {
        await base.CreateAsync(user);
        await AddToPreviousPasswordsAsync(user, user.PasswordHash);
    }
  
     public Task AddToPreviousPasswordsAsync(ApplicationUser user, string password)
     {
        user.PreviousUserPasswords.Add(new PreviousPassword() { UserId = user.Id, PasswordHash = password });
  
        return UpdateAsync(user);
     }
 }

 متد 'AddToPreviousPasswordsAsync' کلمه عبور را در جدول 'PreviousPasswords' ذخیره می‌کند.

هرگاه کاربر سعی در بازنشانی یا تغییر کلمه عبورش دارد باید این متد را فراخوانی کنیم. API‌های لازم برای این کار در کلاس UserManager تعریف شده اند. باید این متدها را override کنیم و فراخوانی متد مذکور را پیاده کنیم. برای این کار کلاس ApplicationUserManager را باز کنید و متدهای ChangePassword و ResetPassword را بازنویسی کنید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
    {
        private const int PASSWORD_HISTORY_LIMIT = 5;

        public ApplicationUserManager() : base(new ApplicationUserStore(new ApplicationDbContext()))
        {
            PasswordValidator = new CustomPasswordValidator(10);
        }

        public override async Task<IdentityResult> ChangePasswordAsync(string userId, string currentPassword, string newPassword)
        {
            if (await IsPreviousPassword(userId, newPassword))
            {
                return await Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Cannot reuse old password"));
            }

            var result = await base.ChangePasswordAsync(userId, currentPassword, newPassword);

            if (result.Succeeded)
            {
                var store = Store as ApplicationUserStore;
                await store.AddToPreviousPasswordsAsync(await FindByIdAsync(userId), PasswordHasher.HashPassword(newPassword));
            }

            return result;
        }

        public override async Task<IdentityResult> ResetPasswordAsync(string userId, string token, string newPassword)
        {
            if (await IsPreviousPassword(userId, newPassword))
            {
                return await Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Cannot reuse old password"));
            }

            var result = await base.ResetPasswordAsync(userId, token, newPassword);

            if (result.Succeeded)
            {
                var store = Store as ApplicationUserStore;
                await store.AddToPreviousPasswordsAsync(await FindByIdAsync(userId), PasswordHasher.HashPassword(newPassword));
            }

            return result;
        }

        private async Task<bool> IsPreviousPassword(string userId, string newPassword)
        {
            var user = await FindByIdAsync(userId);

            if (user.PreviousUserPasswords.OrderByDescending(x => x.CreateDate).
                Select(x => x.PasswordHash).Take(PASSWORD_HISTORY_LIMIT)
                .Where(x => PasswordHasher.VerifyHashedPassword(x, newPassword) != PasswordVerificationResult.Failed).Any())
            {
                return true;
            }

            return false;
        }
    }
فیلد 'PASSWORD_HISTORY_LIMIT' برای دریافت X رکورد از جدول تاریخچه کلمه عبور استفاده می‌شود. همانطور که می‌بینید از متد سازنده کلاس ApplicationUserStore برای گرفتن متد جدیدمان استفاده کرده ایم. هرگاه کاربری سعی می‌کند کلمه عبورش را بازنشانی کند یا تغییر دهد، کلمه عبورش را با 5 کلمه عبور قبلی استفاده شده مقایسه می‌کنیم و بر این اساس مقدار true/false بر می‌گردانیم.

کاربر جدیدی بسازید و به صفحه Manage  بروید. حال سعی کنید کلمه عبور را تغییر دهید و از کلمه عبور فعلی برای مقدار جدید استفاده کنید تا خطای اعتبارسنجی تولید شود. پیغامی مانند تصویر زیر باید دریافت کنید.

سورس کد این مثال را می‌توانید از این لینک دریافت کنید. نام پروژه Identity-PasswordPolicy است، و زیر قسمت Samples/Identity قرار دارد.

مطالب
نمایش اشیاء موجود در View بر اساس دسترسی‌ها در ASP.NET MVC
سیستم دسترسی در یک سیستم، همیشه برای من چالش برانگیز بوده است. با دیدن کدهای مختلف از افراد مختلف، شیوه‌های گوناگونی از کدنویسی را دیده‌ام؛ ولی یکی از نکاتی که در بین آن‌ها بررسی نشده بود و یا از آن غافل مانده بودند، بررسی بعضی از عناصر موجود در ویو بود که باید با توجه به نقش کاربر سیستم، وضعیت آن بررسی میشد. 
برای مثال تصور کنید که شما دو کاربر دارید که هر دو سطح دسترسی به پروفایل کاربران دیگر را دارند. ولی یکی از کاربرها این توانایی را دارد تا با کلیک بر روی دکمه‌ای، لاگین کاربر مورد نظر را مسدود نماید، ولی دیگری نمی‌تواند این دکمه را ببیند، یا برای او به صورت غیرفعال نمایش داده شود. در اکثر این مواقع کاری که برنامه نویسان انجام میدهند، نوشتن توابع به شیوه‌های گوناگون در لابلای انبوهی از کدهای View هست تا بتوانند این مسئله را پیاده سازی کنند. ولی با اضافه شدن هر چه بیشتر این عناصر به صفحه و با توجه به انبوهی از ویووها و ویووکامپوننت‌ها کار بسیار سخت‌تر میشود.
 به همین جهت من از فیلترها در MVC کمک گرفتم و این موضوع را با توجه به خروجی نهایی صفحه بررسی میکنم. به این معنا که وقتی صفحه بدون هیچ گونه اعتبارسنجی در سطح ویو آماده شد، با استفاده از فیلتر مورد نظر که به صورت سراسری اضافه شده است، بررسی میکنم که آیا این کاربر حق دارد بعضی از المان‌ها را ببیند یا خیر؟ در صورتیکه برای هر المان موجود در صفحه اعتباری نداشته باشد، آن المان از صفحه حذف و یا غیرفعال میشود.
ابتدا یک صفحه را با المان‌های زیر میسازیم. از آنجا که بیشتر تگ‌های عملیاتی از نوع لینک و دکمه هستند، از هر کدام، سه عنصر به صفحه اضافه میکنیم:
<button data-perm="true" data-controller="c" data-action="r" data-method="post" data-type="disable">Test 1</button>
<button data-perm="true" data-controller="c" data-action="t" data-method="post">Test 2</button>
<button data-perm="false" data-controller="c" data-action="r" data-method="post">Test 3</button>
<a data-perm="true" data-controller="c" data-action="m" data-method="post">Test 4</a>
<a data-perm="false" data-controller="c" data-action="m" data-method="post">Test 5</a>
<a data-perm="true" data-controller="c" data-action="t" data-method="post">Test 6</a>
در اینجا ما از همان ساختار آشنای *-data استفاده میکنیم و معنی هر کدام از ویژگی‌ها برابر زیر است:
ویژگی
توضیحات
 perm   آیا نیاز به اعتبارسنجی دارد یا خیر؟ در صورتی که المانی مقدار Perm آن با مقدار true پر گردد، اعتبارسنجی روی آن اعمال خواهد شد.   
 controller   نام کنترلری که به آن دسترسی دارد.  
 action  نام اکشنی که به آن در کنترلر ذکر شده دسترسی دارد. 
 method   در صورتیکه دسترسی get و post و ... هر یک متفاوت باشد.  
 type  نحوه برخورد با المان غیرمجاز. در صورتیکه با disable مقداردهی شود، المان غیرفعال و در غیر اینصورت، از روی صفحه حذف میشود.

سپس یک کلاس جدید ساخته و با ارث بری از ActionFilterAttribute، کار ساخت فیلتر را آغاز میکنیم:

    public class AuthorizePage: ActionFilterAttribute
    {
        private HtmlTextWriter _htmlTextWriter;
        private StringWriter _stringWriter;
        private StringBuilder _stringBuilder;
        private HttpWriter _output;
        IAuthorization _auth;
        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {        
            _stringBuilder = new StringBuilder();
            _stringWriter = new StringWriter(_stringBuilder);
            _htmlTextWriter = new HtmlTextWriter(_stringWriter);
            _output = (HttpWriter) filterContext.RequestContext.HttpContext.Response.Output;
            filterContext.RequestContext.HttpContext.Response.Output = _htmlTextWriter;
            _auth = new Auth();
        }

        public override void OnResultExecuted(ResultExecutedContext filterContext)
        {
            var response = _stringBuilder.ToString();

            response = AuthorizeTags(response);
            _output.Write(response);
        }

        public string AuthorizeTags(string response)
        {

            var doc = GetHtmlDocument(response);
            var nodes=doc.DocumentNode.SelectNodes("//*[@data-perm]");

            if (nodes == null)
                return response;

            foreach(var node in nodes)
            {
                var dataPermission = node.Attributes["data-perm"];
                if(!dataPermission.Value.TryBooleanParse())
                {
                    continue;
                }

                var controller = node.Attributes["data-controller"].Value;
                var action = node.Attributes["data-action"].Value;
                var method = node.Attributes["data-method"].Value;

                var access=_auth.Authorize(HttpContext.Current.User.Identity.Name , controller, action, method);

                if (access)
                    continue;

                var removeElm = true;
                var type = node.Attributes["data-type"]?.Value;
                if (type!=null && type.ToLower()== "disable")
                {
                    removeElm = false;
                }

                if(removeElm)
                {
                    node.Remove();
                    continue;
                }


                node.Attributes.Add("disabled", "true");
            }

            return doc.DocumentNode.OuterHtml;
        }

        private HtmlDocument GetHtmlDocument(string htmlContent)
        {
            var doc = new HtmlDocument
            {
                OptionOutputAsXml = true,
                OptionDefaultStreamEncoding = Encoding.UTF8
            };
            doc.LoadHtml(htmlContent);

            return doc;
        }

    }
در خطوط اولیه، از متد OnActionExecuting به عنوان یک سازنده برای پر کردن در لحظه هر درخواست استفاده میکنیم. htmlTextWriter که یک پیاده سازی از TextWriter هست، برای نوشتن بهینه کدهای HTML سودمند میباشد و از آن جهت که نیاز زیادی برای کار با رشته‌ها دارد، از StringBuilder در پشت صحنه استفاده می‌کند. جهت آشنایی بیشتر با این کلاس‌ها، مطلب StringBuilder و قسمت نظراتش را مطالعه بفرمایید. همچنین یک httpWriter هم برای ایجاد خروجی در اکشن مورد نظر نیازمندیم و مورد آخر یک اینترفیس میباشد که جهت اعتبارسنجی مورد استفاده قرار میگیرد و این اینترفیس میتواند از طریق تزریق وابستگی‌ها پر شود:
  public interface IAuthorization
    {
        bool Authorize(string userId, string controller, string action, string method);
    }

ادامه کد در متد OnResultExecuted قرار دارد و متد اصلی کار ما میباشد. این متد بعد از صدور خروجی از اکشن، صدا زده شده اجرا میشود و شامل خروجی اکشن میباشد. خروجی اکشن را به متدی به نام AuthorizeResponse داده و با استفاده از بسته htmlagilitypack که یک HTML Parser میباشد، کدهای HTML را تحلیل میکنیم. قاعده فیلترسازی المان‌ها در این کتابخانه بر اساس قواعد تعریف شده در XPath میباشد. بر اساس این قاعده ما گفتیم هر نوع تگی که دارای ویژگی data-perm میباشد، باید به عنوان گره‌های فیلتر شده برگشت داده شود. سپس مقادیر نام کنترلر و اکشن و ... از المان دریافت شده و با استفاده از اینترفیسی که ما اینجا تعریف کرده‌ایم، بررسی میکنیم که آیا این کاربر به این موارد دسترسی دارد یا خیر. در صورتیکه پاسخ برگشتی، از عدم اعتبار کاربر بگوید، گره مورد نظر حذف و یا در صورتیکه ویژگی data-type وجود داشته و مقدارش برابر disable باشد، آن المان غیرفعال خواهد شد. در نهایت کد تولیدی سند را به رشته تبدیل کرده و جایگزین خروجی فعلی میکنیم.
جهت تعریف سراسری آن در Global.asax داریم:
protected void Application_Start()
{
  GlobalFilters.Filters.Add(new AuthorizePage());
}
نظرات مطالب
ایجاد یک ActionFilter جهت تمیز کردن اطلاعات ورودی در ASP.NET Core
سلام. این متد درصورتی درست کار می‌کند که پارامتر ورودی یک مدل باشد و درصورتیکه پارامتر ورودی از نوع string باشد درست کار نمی‌کند و آن را تغییر نمی‌دهد. 
  [SanitizeInput] public IActionResult Add (string address)
مطالب
آموزش MEF#1
Managed Extensibility Framework یا MEF کامپوننتی از Framework 4 است که برای ایجاد برنامه‌های توسعه پذیر (Extensible) با حجم کم کد استفاده میشه.این تکنولوژی به برنامه نویسان این امکان رو میده که توسعه‌های (Extension) برنامه رو بدون پیکربندی استفاده کنند. همچنین به توسعه دهندگان این اجازه رو می‌ده که به آسانی کدها رو کپسوله کنند .
MEF به عنوان بخشی از 4 NET. و Silverlight 4 معرفی شد. MEF یک راه حل ساده برای مشکل توسعه در حال اجرای برنامه‌ها ارائه می‌کند.تا قبل از این تکنولوژی ، هر برنامه‌ای که می‌خواست یک مدل Plugin را پشتیبانی کنه لازم بود که خودش زیر ساخت‌ها را از ابتدا ایجاد کنه . این Plugin‌ها اغلب برای برنامه‌های خاصی بودند و نمی‌توانستند در پیاده سازی‌های چندگانه دوباره استفاده شوند. ولی MEF در راستای حل این مشکلات ، روش استانداردی رو برای میزبانی برنامه‌های کاربردی پیاده کرده است. 
برای فهم بهتر مفاهیم یک مثال ساده رو با MEF پیاده سازی می‌کنم.
ابتدا یک پروژه از نوع Console Application ایجاد کنید . بعد با استفاده از Add Reference یک ارجاع به System.ComponentModel.Composition بدید. سپس یک Interface به نام IViewModel را به صورت زیر ایجاد کنید:
public interface IViewModel
    {
        string Name { get; set; }
    }

یک خاصیت به نام Name برای دسترسی به نام ViewModel ایجاد می‌کنیم.
سپس 2 تا ViewModel دیگه ایجاد می‌کنیم که IViewModel را پیاده سازی کنند. به صورت زیر:
ViewModelFirst:
[Export( typeof( IViewModel ) )]
    public class ViewModelFirst : IViewModel
    {
        public ViewModelFirst()
        {
            this.Name = "ViewModelFirst";
        }

        public string Name
        {
            get
            {
                return _name;
            }
            set
            {
                _name = value;
            }
        }
        private string _name;
    }


ViewModelSecond:
[Export( typeof( IViewModel ) )]
    public class ViewModelSecond : IViewModel
    {
        public ViewModelSecond()
        {
            this.Name = "ViewModelSecond";
        }

        public string Name
        {
            get
            {
                return _name;
            }
            set
            {
                _name = value;
            }
        }
        private string _name;
    }


Export Attribute استفاده شده در بالای کلاس‌های ViewModel به این معنی است که این کلاس‌ها اینترفیس IViewModel رو Export کردند تا در جای مناسب بتونیم این ViewModel ‌ها Import کنیم.(Import , Export از مفاهیم اصلی در MEF هستند)
حالا نوبت به پیاده سازی کلاس Plugin می‌رسه.
public class PluginManager
    {
        public PluginManager()
        {

        }

        public IList<IViewModel> ViewModels
        {
            get
            {
                return _viewModels;
            }
            private set
            {
                _viewModels = value;
            }
        }

        [ImportMany( typeof( IViewModel ) )]
        private IList<IViewModel> _viewModels = new List<IViewModel>();

        public void SetupManager()
        {
            AggregateCatalog aggregateCatalog = new AggregateCatalog();

            CompositionContainer container = new CompositionContainer( aggregateCatalog );

            CompositionBatch batch = new CompositionBatch();

            batch.AddPart( this );

            aggregateCatalog.Catalogs.Add( new AssemblyCatalog( Assembly.GetExecutingAssembly() ) );           

            container.Compose( batch );
        }

کلاس PluginManager برای شناسایی و استفاده از کلاس هایی که صفت‌های Export رو دارند نوشته شده(دقیقا شبیه یک UnityContainer در Microsoft Unity Application Block یا IKernel در Ninject) عمل می‌کنه با این تفاوت که نیازی به Register با Bind کردن ندارند)
ابتدا بک لیست از کلاس هایی که IViewModel رو Export کردند داریم.
بعد در متد SetupManager ابتدا یک AggregateCatalog نیاز داریم تا بتونیم Composition Part‌ها رو بهش اضافه کنیم. به کد زیر توجه کنید:
 aggregateCatalog.Catalogs.Add( new AssemblyCatalog( Assembly.GetExecutingAssembly() ) );

تو این قطعه کد من یک Assembly Catalog رو که به Assembly جاری برنامه اشاره می‌کنه به AggregateCatalog اضافه کردم.
متد (batch.AddPart(this در واقع به این معنی است که به MEF گفته می‌شود این کلاس ممکن است شامل Export هایی باشد که به یک یا چند Import وابستگی دارند.
متد (AddExport(this در CompositionBatch به این معنی است که این کلاس ممکن است شامل Exportهایی باشد که به Import وابستگی ندارند.
حالا برای مشاهده نتایج کد زیر را در کلاس Program اضافه می‌کنیم:
static void Main( string[] args )
        {
            PluginManager plugin = new PluginManager();

            Console.WriteLine( string.Format( "Number Of ViewModels Before Plugin Setup Is [ {0} ]", plugin.ViewModels.Count ) );

            Console.WriteLine( Environment.NewLine );

            plugin.SetupManager();

            Console.WriteLine( string.Format( "Number Of ViewModels After Plugin Setup Is [ {0} ]", plugin.ViewModels.Count ) );

            Console.ReadLine();
        }

در کلاس بالا ابتدا تعداد کلاس‌های موجود در لیست ViewModels رو قبل از Setup کردن Plugin نمایش داده سپس بعد از Setup  کردن Plugin  دوباره تعداد کلاس‌های موجود در لیست ViewModel رو مشاهده می‌کنیم.که خروجی به شکل زیر تولید خواهد شد.


متد SetupManager در کلاس Plugin (با توجه به AggregateCatalog) که در این برنامه فقط Assembly  جاری رو بهش اضافه کردیم تمام کلاس هایی رو که نوع IViewModel رو Export کردند پیدا کرده و در لیست اضافه می‌کنه(این کار رو با توجه به ImportMany Attribute) انجام میده. در پست‌های بعدی روش استفاده از MEF رو در Prism یا WAF توضیح می‌دم.
مطالب دوره‌ها
تزریق خودکار وابستگی‌ها در ASP.NET Web API به همراه رها سازی خودکار منابع IDisposable
در انتهای مطلب « تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET MVC » اشاره‌ای کوتاه به روش DependencyResolver توکار Web API شد که این روش پس از بررسی‌های بیشتر (^ و ^) به دلیل ماهیت service locator بودن آن و همچنین از دست دادن Context جاری Web API، مردود اعلام شده و استفاده از IHttpControllerActivator توصیه می‌گردد. در ادامه این روش را توسط Structure map 3 پیاده سازی خواهیم کرد.

پیش نیازها
- شروع یک پروژه‌ی جدید وب با پشتیبانی از Web API
- نصب دو بسته‌ی نیوگت مرتبط با Structure map 3
 PM>install-package structuremap
PM>install-package structuremap.web

پیاده سازی IHttpControllerActivator توسط Structure map

using System;
using System.Net.Http;
using System.Web.Http.Controllers;
using System.Web.Http.Dispatcher;
using StructureMap;

namespace WebApiDISample.Core
{
    public class StructureMapHttpControllerActivator : IHttpControllerActivator
    {
        private readonly IContainer _container;
        public StructureMapHttpControllerActivator(IContainer container)
        {
            _container = container;
        }

        public IHttpController Create(
                HttpRequestMessage request,
                HttpControllerDescriptor controllerDescriptor,
                Type controllerType)
        {
            var nestedContainer = _container.GetNestedContainer();
            request.RegisterForDispose(nestedContainer);
            return (IHttpController)nestedContainer.GetInstance(controllerType);
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی پیاده سازی IHttpControllerActivator را توسط StructureMap ملاحظه می‌کنید.
نکته‌ی مهم آن استفاده از NestedContainer آن است. معرفی آن به متد request.RegisterForDispose سبب می‌شود تا کلیه کلاس‌های IDisposable نیز در پایان کار به صورت خودکار رها سازی شده و نشتی حافظه رخ ندهد.


معرفی StructureMapHttpControllerActivator به برنامه

فایل WebApiConfig.cs را گشوده و تغییرات ذیل را در آن اعمال کنید:
using System.Web.Http;
using System.Web.Http.Dispatcher;
using StructureMap;
using WebApiDISample.Core;
using WebApiDISample.Services;

namespace WebApiDISample
{
    public static class WebApiConfig
    {
        public static void Register(HttpConfiguration config)
        {
            // IoC Config
            ObjectFactory.Configure(c => c.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>());

            var container = ObjectFactory.Container;
            GlobalConfiguration.Configuration.Services.Replace(
                typeof(IHttpControllerActivator), new StructureMapHttpControllerActivator(container));


            // Web API routes
            config.MapHttpAttributeRoutes();
            config.Routes.MapHttpRoute(
                name: "DefaultApi",
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
            );
        }
    }
}
 در ابتدا تنظیمات متداول کلاس‌ها و اینترفیس‌ها صورت می‌گیرد. سپس نحوه‌ی معرفی  StructureMapHttpControllerActivator را به GlobalConfiguration.Configuration.Services مخصوص Web API ملاحظه می‌کنید. این مورد سبب می‌شود تا به صورت خودکار کلیه وابستگی‌های مورد نیاز یک Web API Controller به آن تزریق شوند.


تهیه سرویسی برای آزمایش برنامه

namespace WebApiDISample.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmail();
    }
}

using System;

namespace WebApiDISample.Services
{
    /// <summary>
    /// سرویسی که دارای قسمت دیسپوز نیز هست
    /// </summary>
    public class EmailsService : IEmailsService, IDisposable
    {
        private bool _disposed;

        ~EmailsService()
        {
            Dispose(false);
        }

        public void Dispose()
        {
            Dispose(true);
            GC.SuppressFinalize(this);
        }

        public void SendEmail()
        {
            //todo: send email!
        }

        protected virtual void Dispose(bool disposeManagedResources)
        {
            if (_disposed) return;
            if (!disposeManagedResources) return;

            //todo: clean up resources here ...

            _disposed = true;
        }
    }
}
در اینجا یک سرویس ساده ارسال ایمیل را بدون پیاده سازی خاصی مشاهده می‌کنید.
نکته‌ی مهم آن استفاده از IDisposable در این کلاس خاص است (ضروری نیست؛ صرفا جهت بررسی بیشتر اضافه شده‌است). اگر در کدهای برنامه، یک چنین کلاسی وجود داشت، نیاز است متد Dispose آن نیز توسط IoC Container فراخوانی شود. برای آزمایش آن یک break point را در داخل متد Dispose قرار دهید.


استفاده از سرویس تعریف شده در یک Web API Controller

using System.Web.Http;
using WebApiDISample.Services;

namespace WebApiDISample.Controllers
{
    public class ValuesController : ApiController
    {
        private readonly IEmailsService _emailsService;
        public ValuesController(IEmailsService emailsService)
        {
            _emailsService = emailsService;
        }

        // GET api/values/5
        public string Get(int id)
        {
            _emailsService.SendEmail();
            return "_emailsService.SendEmail(); called!";
        }
    }
}
در اینجا مثال ساده‌ای را از نحوه‌ی تزریق سرویس ارسال ایمیل را در ValuesController مشاهده می‌کنید.
تزریق وهله‌ی مورد نیاز آن، به صورت خودکار توسط StructureMapHttpControllerActivator که در ابتدای بحث معرفی شد، صورت می‌گیرد.

فراخوانی متد Get آن‌را نیز توسط کدهای سمت کاربر ذیل انجام خواهیم داد:
<h2>Index</h2>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.getJSON('/api/values/1?timestamp=' + new Date().getTime(), function (data) {
                alert(data);
            });
        });
    </script>
}
درون متد Get کنترلر، یک break point قرار دهید. همچنین داخل متد Dispose لایه سرویس نیز جهت بررسی بیشتر یک break point قرار دهید.
اکنون برنامه را اجرا کنید. هنگام فراخوانی متد Get، وهله‌ی سرویس مورد نظر، نال نیست. همچنین متد Dispose نیز به صورت خودکار فراخوانی می‌شود.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
WebApiDISample.zip