مطالب
اصول طراحی شیء گرا: OO Design Principles - قسمت چهارم

همانطور که قول داده بودم، به اصول GRASP می‌پردازیم.

اصول GRASP-General Responsibility Assignment Software Principles

این اصول به بررسی نحوه تقسیم وظایف بین کلاس‌ها و مشارکت اشیاء برای به انجام رساندن یک مسئولیت می‌پردازند. اینکه هر کلاس در ساختار نرم افزار چه وظیفه‌ای دارد و چگونه با کلاس‌های دیگر مشارکت میکند تا یک عملکرد به سیستم اضافه گردد. این اصول به چند بخش تقسیم می­شوند:

  • کنترلر ( Controller )
  • ایجاد کننده ( Creator )
  • انسجام قوی ( High Cohesion )
  • واسطه گری ( Indirection )
  • دانای اطلاعات ( Information Expert )
  • اتصال ضعیف ( Low Coupling )
  • چند ریختی ( Polymorphism )
  • حفاظت از تاثیر تغییرات ( Protected Variations )
  • مصنوع خالص ( Pure Fabrication )

 

Controller

این الگو بیان می‌کند که مسئولیت پاسخ به رویداد‌های (Events ) یک سناریوی محدود مانند یک مورد کاربردی ( Use Case ) باید به عهده یک کلاس غیر UI باشد. کنترلر باید کارهایی را که نیاز است در پاسخ رویداد انجام شود، به دیگران بسپرد و نتایج را طبق درخواست رویداد بازگرداند. در اصل، کنترلر دریافت کننده رویداد، راهنمای مسیر پردازش برای پاسخ به رویداد و در نهایت برگرداننده پاسخ به سمت مبداء رویداد است. در زیر مثالی را می‌بینیم که رویداد اتفاق افتاده توسط واسط گرافیکی به سمت یک handler (که متدی است با ورودیِ فرستنده و آرگمانهای مورد نیاز) در کنترلر فرستاده میشود. این روش event handling، در نمونه‌های وب فرم و ویندوز فرم دیده میشود. به صورتی خود کلاس‌های .Net وظیفه Event Raising از سمت UI با کلیک روی دکمه را انجام میدهد: 

 public class UserController
 {        
        protected void OnClickCreate(object sender, EventArgs e)
        {
           // call validation services
           // call create user services
        }
 }


در مثال بعد عملیات مربوط به User در یک WebApiController پاسخ داده میشود. در اینجا به جای استفاده از Event Raising برای کنترل کردن رویداد، از فراخوانی یک متد در کنترلر توسط درخواست HttpPost انجام میگیرد. در اینجا نیاز است که در سمت کلاینت درخواستی را ارسال کنیم:

    public class UserWebApiController
    {
        [HttpPost]
        public HttpResponseMessage Create(UserViewModel user)
        {
            // call validation services
            // call create user services
        }
    }



Creator :

  این اصل میگوید شیء ای میتواند یک شیء دیگر را بسازد ( instantiate ) که: (اگر کلاس B بخواهد کلاس A را instantiate کند)

  • کلاس B شیء از کلاس A را در خود داشته باشد؛
  • یا اطلاعات کافی برای instantiate کردن از A را داشته باشد؛
  • یا به صورت نزدیک با A در ارتباط باشد؛
  • یا بخواهد شیء A را ذخیره کند.

از آنجایی که این اصل بدیهی به نظر میرسد، با مثال نقض، درک بهتری را نسبت به آن میتوان پیدا کرد:

    // سازنده
    public class B
    {
        public static A CreateA(string name, string lastName, string job)
        {
            return new A() {
                Name =name,
                LastName = lastName,
                Job = job
            };
        }
    }
    // ایجاد شونده
    public class A
    {
        public string Name { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public string Job { get; set; }
    }

    public class Context
    {
        public void Main()
        {
            var name = "Rasoul";
            var lastName = "Abbasi";
            var job = "Developer";            
            var obj = B.CreateA(name, lastName, job);
        }
    }


و اما چرا این مثال، اصل Creator را نقض میکند. در مثال میبینید که کلاس B، یک شیء از نوع A را در متد Main کلاس Context ایجاد میکند. کلاس B فقط یک متد برای تولید A دارد و در عملیات تولید A هیچ منطق خاصی را پیاده سازی نمیکند.کلاس B شیء ای را از کلاس A ، در خود ندارد، با آن ارتباط نزدیک ندارد و آنرا ذخیره نمیکند. با اینکه کلاس B اطلاعات کافی را برای تولید A از ورودی میگیرد، ولی این کلاس Context است که اطلاعات کافی را ارسال مینماید. اگر در کلاس B منطقی اضافه بر instance گیریِ ساده وجود داشت (مانند بررسی صحت و اعتبار سنجی)، میتوانستیم بگوییم کلاس B از یک مجموعه عملیات instance گیری با خبر است که کلاس Context  نباید از آن خبر داشته باشد. لذا اکنون هیچ دلیلی وجود ندارد که وظیفه تولید A را در Context انجام ندهیم و این مسئولیت را به کلاس B منتقل کنیم. این مورد ممکن است در ذهن شما با الگوی Factory تناقض داشته باشد. ولی نکته اصلی در الگو Factory انجام عملیات instance گیری با توجه به منطق برنامه است؛ یعنی وظیفه‌ای که کلاس Context نباید از آن خبر داشته باشد را به کلاس Factory منتقل میکنیم. در غیر اینصورت ایجاد کلاس Factory بی معنا خواهد بود (مگر به عنوان افزایش انعطاف پذیری معماری که بتوان به راحتی نوع پیاده سازی یک واسط را تغییر داد).


High Cohesion :

این اصل اشاره به یکی از اصول اساسی طراحی نرم افزار دارد. انسجام واحد‌های نرم افزاری باعث افزایش خوانایی، سهولت اشکال زدایی، قابلیت نگهداری و کاهش تاثیر زنجیره‌ای تغییرات میشود. طبق این اصل، مسئولیتهای هر واحد باید مرتبط باشد. لذا اجزایی کوچک با مسئولیتهای منسجم و متمرکز بهتر از اجزایی بزرگ با مسئولیت‌های پراکنده است. اگر واحد‌های سازنده نرم افزار انسجام ضعیفی داشته باشند، درک همکاری‌ها، استفاده مجدد آنها، نگه داری نرم افزار و پاسخ به تغییرات سخت‌تر خواهد شد.

در مثال زیر نقض این اصل را مشاهده میکنیم:

    class Controller
    {
        public void CreateProduct(string name, int categoryId) { }
        public void EditProduct(int id, string name) { }
        public void DeleteProduct(int id) { }
        public void CreateCategory(string name) { }
        public void EditCategory(int id, string name) { }
        public void DeleteCategory(int id) { }
    }  

همانطور که میبینید، کلاس کنترلر ما، مسئولیت مدیریت Product و Category را بر عهده دارد. بزرگ شدن این کلاس، باعث سخت‌تر شدن خواندن کد و رفع اشکال میگردد. با جداسازی کنترلر مربوط به Product از Category میتوان انسجام را بالا برد.


Indirection :

 این اصل بیان میکند که با تعریف یک واسط بین دو مولفه نرم افزاری میتوان میزان اتصال نرم افزار را کاهش داد. بدین ترتیب وظیفه هماهنگی ارتباط دو مؤلفه، به عهده این واسط خواهد بود و نیازی نیست داده‌های ورودی و خروجی دو مؤلفه، هماهنگ باشند. در اینجا واسط، از وابستگی بین دو مؤلفه با پنهان کردن ضوابط هر مؤلفه از دیگری و ایجاد وابستگی ضعیف خود با دو مؤلفه، باعث کاهش اتصال کلی طراحی میگردد.

الگوهای Adapter و Delegate و همچنین نقش کنترلر در الگوی معماری MVC از این اصل پیروی میکنند. 

    class SenderA
    {
        public Mediator mediator { get; }
        public SenderA() { mediator = new Mediator(); }
        public void Send(string message, string reciever) { mediator.Send(message, reciever); }
    }
    class SenderB
    {
        public Mediator mediator { get; }
        public SenderB() { mediator = new Mediator(); }
        public void Send(string message) { }
    }

    public class RecieverA
    {
        public void DoAction(string message)
        {
            // انجام عملیات بر اساس پیغام دریافت شده
            switch (message)
            {
                case "create":
                    break;
                case "delete":
                    break;
                default:
                    break;
            }
        }
    }
    public class RecieverB
    {
        public void DoAction(string message)
        {
            // انجام عملیات بر اساس پیغام دریافت شده
            switch (message)
            {
                case "edit":
                    break;
                case "rollback":
                    break;
                default:
                    break;
            }
        }
    }
    class Mediator
    {
        internal void Send(string message, string reciever)
        {
            switch (reciever)
            {
                case "A":
                    var recieverObjA = new RecieverA();
                    recieverObjA.DoAction(message);
                    break;
                case "B":
                    var recieverObjB = new RecieverB();
                    recieverObjB.DoAction(message);
                    break;

                default:
                    break;
            }
        }
    }
    class IndirectionContext
    {
        public void Main()
        {
            var senderA = new SenderA();
            senderA.Send("rollback", "B");
            var senderB = new SenderA();
            senderB.Send("create", "A");

        }
    }

در این مثال کلاس Mediator به عنوان واسط ارتباطی بین کلاس‌های Sender و Receiver قرار گرفته و نقش تحویل پیغام را دارد.

در مقاله بعدی، به بررسی سایر اصول GRASP خواهم پرداخت.

نظرات مطالب
غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن
یک نکته‌ی تکمیلی: پیاده سازی IXmlRepository مایکروسافت برای EF Core

از زمان ارائه‌ی NET Core 2.2.، بسته‌ی نیوگت جدید Microsoft.AspNetCore.DataProtection.EntityFrameworkCore ارائه شده‌است که کار آن دقیقا شبیه به پیاده سازی «یک نکته‌ی تکمیلی: روش ذخیره سازی کلید موقتی تولید شده در بانک اطلاعاتی بجای حافظه‌ی سرور» است که در نظرات فوق ارائه شد.
برای استفاده‌ی از آن، ابتدا بسته‌ی نیوگت آن‌را به برنامه اضافه کنید:
dotnet add package Microsoft.AspNetCore.DataProtection.EntityFrameworkCore

سپس Context ای را که بر اساس اینترفیس IDataProtectionKeyContext آن پیاده سازی شده‌است و دارای DbSet جدید از نوع DataProtectionKey است، تعریف کنید:
    public class MyKeysContext : DbContext, IDataProtectionKeyContext
    {
        // A recommended constructor overload when using EF Core 
        // with dependency injection.
        public MyKeysContext(DbContextOptions<MyKeysContext> options) 
            : base(options) { }

       // This maps to the table that stores keys.
        public DbSet<DataProtectionKey> DataProtectionKeys { get; set; }
    }
که با اجرای مهاجرت‌ها، یک جدول جدید را با سه فیلد زیر، ایجاد می‌کند:
public int Id { get; set; }
public string FriendlyName { get; set; }
public string XmlData { get; set; }

در آخر روش معرفی این Context به سیستم DataProtection به صورت زیر است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   // using Microsoft.AspNetCore.DataProtection;
    services.AddDataProtection()
        .PersistKeysToDbContext<MyKeysContext>();
}
به این ترتیب، به صورت خودکار، اطلاعات موقتی کلیدهای رمزنگاری سیستم data-protection در بانک اطلاعاتی ذخیره شده و یا بازیابی می‌شوند.
مطالب
منسوخ شدن DllImport در دات نت 7
دات نت 7 به همراه یک source generator جدید به نام LibraryImport است که کار جایگزینی DllImport قدیمی را انجام می‌دهد. برای مثال تا پیش از دات نت 7 برای فراخوانی یک متد native موجود در یک DLL نوشته شده‌ی به زبان‌های ++C/C، به صورت زیر عمل می‌شد:
[DllImport(
   "nativelib",
   EntryPoint = "to_lower",
   CharSet = CharSet.Unicode)]
internal static extern string ToLower(string str);

// string lower = ToLower("StringToConvert");
کاری که در اینجا در پشت صحنه انجام می‌شود، نوشتن کدهای IL مرتبطی، توسط NET runtime. است تا تبادل اطلاعات بین دو محیط متفاوت managed و unmanaged را میسر کند. چون این کدها در زمان اجرا تولید می‌‌شوند، در اختیار امکانات AOT کامپایلر (ahead-of-time) نیستند و به همین جهت برای مثال سناریوهای IL trimming و کاهش حجم، در مورد آن‌ها اعمال نمی‌شود. همچنین باید درنظر داشت که سکوهای کاری هم هستند که امکان تولید کدهای پویا را در زمان اجرای برنامه ندارند. در یک چنین حالت‌هایی، استفاده از روش‌هایی مانند تولید کد خودکار توسط کامپایلر، ارجحیت بیشتری دارد. همچنین باید درنظر داشت که امکان دیباگ کدهای پشت صحنه‌ی DllImport هم وجود ندارد.


معرفی LibraryImportAttribute در دات نت 7

تولید کننده‌ی کد مخصوص P/Invoke در دات نت 7، به دنبال ویژگی جدید LibraryImportAttribute بر روی متدهای استاتیک و partial می‌گردد تا کدهای متناظر با آن‌ها را تولید کند. به این ترتیب نیاز به تولید اینگونه کدها در زمان اجرای برنامه مرتفع می‌شود و همچنین می‌توان این کدها را در IDE خود بررسی و حتی دیباگ کرد.
[LibraryImport(
   "nativelib",
   EntryPoint = "to_lower",
   StringMarshalling = StringMarshalling.Utf16)]
internal static partial string ToLower(string str);
همانطور که مشاهده می‌کنید، کارکرد این ویژگی بسیار شبیه به DllImportAttribute است که برای استفاده‌ی از آن، متد قبلی، از حالت extern، به static partial تبدیل شده‌است.


امکان تبدیل خودکار کدهای قدیمی مبتنی بر DllImportAttribute به نمونه‌های جدید

برای تبدیل خودکار کدهای قدیمی موجود، فقط کافی است یک سطر زیر را به فایل editorconfig. پروژه‌ی خود اضافه کنید:
dotnet_diagnostic.SYSLIB1054.severity = suggestion
پس از آن یک code fix و analyzer خودکار و توکار ظاهر شده و امکان تبدیل خودکار کدهای DllImport دار قدیمی را به نمونه‌های جدید LibraryImport دار، می‌دهد.


تغییرات صورت گرفته نسبت به DllImport قدیمی

نحوه‌ی تعریف LibraryImportAttribute در اکثر موارد با DllImportAttribute تطابق دارد، منهای موارد زیر:
- در اینجا معادلی برای CallingConvention وجود ندارد. برای اینکار از UnmanagedCallConvAttribute استفاده می‌شود.
- CharSet با StringMarshalling تعویض شده‌است. ANSI حذف شده‌است و UTF-8 حالت پیش‌فرض است. برای مثال:
 // Before

public static class Native
{
   [DllImport(nameof(Native), CharSet = CharSet.Unicode)]
   public extern static string ToLower(string str);
}

// After

public static partial class Native
{
   [LibraryImport(nameof(Native), StringMarshalling = StringMarshalling.Utf16)]
   public static partial string ToLower(string str);
}
نظرات مطالب
ساخت یک Form Generator ساده در MVC
به دو روش می‌تونید اینکار رو انجام بدید: 1- از یک جدول دیگر برای اعمال اعتبارسنجی استفاده کنید که کاربر خودش بتونه rule اعمال کنه، رابطه این جدول با جدول فیلد هم به صورت یک به چند هست یعنی یک فیلد می‌تونه چند تا validation rule داشته باشه:
public class FieldValidation
{
        public int Id { get; set; }
        public string Rule { get; set; }
        public virtual Field Field { get; set; }
}
روش دوم:
می‌تونید از یک فیلد اضافی تحت عنوان "متن خطا" در جدول فیلد استفاده کنید و در ویوی مربوطه به این صورت از اون استفاده کنید:
<div class="col-md-4">
                                    <input type="text" name="[@i].TitleEn" data-val="true" data-val-required="عنوان را وارد نمائید" id="[@i].TitleEn" value="" />
                                    <span class="field-validation-valid text-danger" data-valmsg-for="[@i].TitleEn" data-valmsg-replace="true"></span>
                                </div>

مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت هشتم - تنظیمات پروژه‌های React برای کار با Mobx decorators
تا اینجا دو مثالی را که از Mobx بررسی کردیم (مثال ورود متن و مثال کامپوننت شمارشگر)، به عمد به همراه decoratorهای @ دار آن نبودند. برای مثال در قسمت قبل، یک کلاس را با یک خاصیت ایجاد کردیم که روش مزین سازی خاصیت value آن را با  observable decorator، توسط متد decorate انجام دادیم و این هم یک روش کار با MobX است؛ بدون اینکه نیاز به تنظیمات خاصی را داشته باشد:
import { decorate } from "mobx";

class Count {
  value = 0;
}

decorate(Count, { value: observable });
const count = new Count();
اما اگر همان مثال بسیار ساده‌ی ورود متن را بخواهیم توسط decoratorهای @ دار MobX پیاده سازی کنیم ... پروژه‌ی استاندارد React ما کامپایل نخواهد شد که در این قسمت، روش رفع این مشکل را بررسی می‌کنیم.


بازنویسی مثال ورود متن و نمایش آن با Mobx decorators

در اینجا یک text-box، به همراه دو div در صفحه رندر خواهند شد که قرار است با ورود اطلاعاتی در text-box، یکی از آن‌ها (text-display) این اطلاعات را به صورت معمولی و دیگری (text-display-uppercase) آن‌را به صورت uppercase نمایش دهد. روش کار انجام شده هم مستقل از React است و به صورت مستقیم با استفاده از DOM API عمل شده‌است. این مثال را پیشتر در اولین قسمت بررسی MobX، ملاحظه کردید. اکنون اگر بخواهیم بجای شیءای که توسط متد observable کتابخانه‌ی MobX محصور شده‌است:
const text = observable({
  value: "Hello world!",
  get uppercase() {
    return this.value.toUpperCase();
  }
});
از یک کلاس ES6 به همراه Mobx decorators استفاده کنیم، به یک چنین پروژه‌ی جدیدی خواهیم رسید:
ابتدا یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> create-react-app state-management-with-mobx-part3
> cd state-management-with-mobx-part3
> npm start
در ادامه کتابخانه‌ی mobx را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save mobx
در ادامه، ابتدا فایل public\index.html را جهت نمایش دو div و یک text-box، ویرایش می‌کنیم:
<!DOCTYPE html>
<html lang="en">
  <head>
    <title>MobX Basics, part 3</title>
    <meta charset="UTF-8" />
    <link href="src/styles.css" />
  </head>

  <body>
    <main>
      <input id="text-input" />
      <p id="text-display"></p>
      <p id="text-display-uppercase"></p>
    </main>

    <script src="src/index.js"></script>
  </body>
</html>
سپس محتویات فایل src\index.js را نیز به نحو زیر تغییر می‌دهیم:
import { autorun, computed, observable } from "mobx";

const input = document.getElementById("text-input");
const textDisplay = document.getElementById("text-display");
const loudDisplay = document.getElementById("text-display-uppercase");

class Text {
  @observable value = "Hello World";
  @computed get uppercase() {
    return this.value.toUpperCase();
  }
}

const text = new Text();

input.addEventListener("keyup", event => {
  text.value = event.target.value;
});

autorun(() => {
  input.value = text.value;
  textDisplay.textContent = text.value;
  loudDisplay.textContent = text.uppercase;
});
تنها تفاوت این نگارش با نگارش قبلی آن، استفاده از کلاس Text که یک کلاس ES6 به همراه MobX Decorators است، بجای یک شیء ساده‌ی جاوا اسکریپتی می‌باشد. در اینجا خاصیت value به صورت observable@ تعریف شده و در نتیجه‌ی تغییر مقدار آن در کدهای برنامه، خاصیت محاسباتی وابسته‌ی به آن یا همان uppercase که با computed@ تزئین شده، به صورت خودکار به روز رسانی خواهد شد. متد autorun نیز به این تغییرات که حاصل فشرده شدن کلیدها هستند، واکنش نشان داده و متن دو div موجود در صفحه را به روز رسانی می‌کند.

اکنون اگر در همین حال، برنامه را با دستور npm start اجرا کنیم، با خطای زیر متوقف خواهیم شد:
./src/index.js
SyntaxError: \src\index.js: Support for the experimental syntax 'decorators-legacy' isn't currently enabled (8:3):

   6 | 
   7 | class Text {
>  8 |   @observable value = "Hello World";
     |   ^
   9 |   @computed get uppercase() {
  10 |     return this.value.toUpperCase();
  11 |   }

راه حل اول: از Decorators استفاده نکنیم!

یک راه حل مشکل فوق این است که بدون هیچ تغییری در ساختار پروژه‌ی React خود، اصلا از decorator syntax استفاده نکنیم. برای مثال اگر یک کلاس متداول MobX ای چنین شکلی را دارد:
import { observable, computed, action } from "mobx";

class Timer {
  @observable start = Date.now();
  @observable current = Date.now();

  @computed
  get elapsedTime() {
    return this.current - this.start + "milliseconds";
  }

  @action
  tick() {
    this.current = Date.now();
  }
}
می‌توان آن‌را بدون استفاده از decorator syntax، به صورت زیر نیز تعریف کرد:
import { observable, computed, action, decorate } from "mobx";

class Timer {
  start = Date.now();
  current = Date.now();

  get elapsedTime() {
    return this.current - this.start + "milliseconds";
  }

  tick() {
    this.current = Date.now();
  }
}

decorate(Timer, {
  start: observable,
  current: observable,
  elapsedTime: computed,
  tick: action
});
نمونه‌ی این روش را در قسمت قبل با تعریف شیء شمارشگر مشاهده کرده‌اید. در اینجا با توجه به اینکه Decorators در جاوا اسکریپت چیزی نیستند بجز بیان زیبای higher-order functions و higher-order functions هم توابعی هستند که توابع دیگر را با ارائه‌ی قابلیت‌های بیشتری، محصور می‌کنند، به همین جهت هر کاری را که بتوان با تزئین کننده‌ها انجام داد، همان را با توابع معمولی جاوا اسکریپتی نیز می‌توان انجام داد. اینکار را در مثال فوق توسط متد decorate مشاهده می‌کنید. این متد ابتدا نوع کلاس خاصی را دریافت کرده و سپس در پارامتر دوم آن می‌توان شیءای را تعریف کرد که خواص آن، همان خواص کلاس پارامتر اول است و مقادیر این خواص، تزئین کننده‌هایی هستند که قرار است برای آن‌ها بکار گرفته شوند. مزیت این روش بدون تغییر باقی ماندن تعریف کلاس Timer در اینجا و همچنین انجام هیچگونه تغییری در ساختار پروژه‌ی React، بدون نیاز به نصب بسته‌های کمکی اضافی است.

همچنین در این حالت بجای استفاده از کامپوننت‌های کلاسی، باید از روش بکارگیری متد observer برای محصور کردن کامپوننت تابعی تعریف شده استفاده کرد (تا دیگر نیازی به ذکر observer class@ نباشد):
const Counter = observer(({ count }) => {
  return (
   // ...
  );
});


راه حل دوم: از تایپ‌اسکریپت استفاده کنید!

create-react-app امکان ایجاد پروژه‌های React تایپ‌اسکریپتی را با ذکر سوئیچ typescript نیز دارد:
> create-react-app my-proj1 --typescript
پس از ایجاد پروژه، فایل tsconfig.json آن‌را یافته و experimentalDecorators آن‌را به true تنظیم کنید:
{
  "compilerOptions": {
    // ...
    "experimentalDecorators": true
  }
}
این تنها تغییری است که مورد نیاز می‌باشد و پس از آن برنامه‌ی React جاری، بدون مشکلی می‌تواند با decorators کار کند.


فعالسازی MobX Decorators در پروژه‌های استاندارد React مبتنی بر ES6

MobX از legacy" decorators spec" پشتیبانی می‌کند. یعنی اگر پروژه‌ای از spec جدید استفاده کند، دیگر نخواهد توانست با MobX فعلی کار کند. این هم مشکل MobX نیست. مشکل اینجا است که باید دانست کلا decorators در زبان جاوااسکریپت هنوز در مرحله‌ی آزمایشی قرار دارند و تکلیف spec نهایی و تائید شده‌ی آن مشخص نیست.
برای فعالسازی decorators در یک پروژه‌ی React استاندارد مبتنی بر ES6، شاید کمی جستجو کنید و به نتایجی مانند افزودن فایل babelrc. به ریشه‌ی پروژه و نصب افزونه‌هایی مانند babel/plugin-proposal-decorators @babel/plugin-proposal-class-properties@ برسید. اما ... این‌ها بدون اجرای دستور npm run eject کار نمی‌کنند و اگر این دستور را اجرا کنیم، در نهایت به یک فایل package.json بسیار شلوغ خواهیم رسید (اینبار ارجاعات به Babel، Webpack و تمام ابزارهای دیگر نیز ظاهر می‌شوند). همچنین این عملیات نیز یک طرفه‌است. یعنی از این پس قرار است کنترل تمام این پشت صحنه، در اختیار ما باشد و به روز رسانی‌های بعدی create-react-app را با مشکل مواجه می‌کند. این گزینه صرفا مختص توسعه دهندگان پیشرفته‌ی React است. به همین جهت نیاز به روشی را داریم تا بتوانیم تنظیمات Webpack و کامپایلر Babel را بدون اجرای دستور npm run eject، تغییر دهیم تا در نتیجه، decorators را در آن فعال کنیم و خوشبختانه پروژه‌ی react-app-rewired دقیقا برای همین منظور طراحی شده‌است.

بنابراین ابتدا بسته‌های زیر را نصب می‌کنیم:
> npm i --save-dev customize-cra react-app-rewired
بسته‌ی react-app-rewired، امکان بازنویسی تنظیمات webpack پروژه‌ی react را بدون eject آن میسر می‌کند. customize-cra نیز با استفاده از امکانات همین بسته، نگارش‌های جدیدتر create-react-app را پشتیبانی می‌کند.

پس از نصب این پیشنیازها، فایل جدید config-overrides.js را به ریشه‌ی پروژه، جائیکه فایل package.json قرار گرفته‌است، با محتوای زیر اضافه کنید تا پشتیبانی ازlegacy" decorators spec" فعال شوند:
const {
  override,
  addDecoratorsLegacy,
  disableEsLint
} = require("customize-cra");

module.exports = override(
  // enable legacy decorators babel plugin
  addDecoratorsLegacy(),

  // disable eslint in webpack
  disableEsLint()
);
در ادامه فایل package.json را گشوده و قسمت scripts آن‌را برای استفاده‌ی از react-app-rewired، به صورت زیر بازنویسی کنید تا امکان تغییر تنظیمات webpack به صورت پویا در زمان اجرای برنامه، میسر شود:
  "scripts": {
    "start": "react-app-rewired start",
    "build": "react-app-rewired build",
    "test": "react-app-rewired test",
    "eject": "react-app-rewired eject"
  },
پس از این تغییرات، نیاز است دستور npm start را یکبار دیگر از ابتدا اجرا کنید. اکنون برنامه بدون مشکل کامپایل شده و خروجی بدون خطایی در مرورگر نمایش داده خواهد شد.


تنظیمات ESLint مخصوص کار با decorators

فایل ویژه‌ی eslintrc.json. که در ریشه‌ی پروژه قرار می‌گیرد (این فایل بدون نام است و فقط از پسوند تشکیل شده)، برای پروژه‌های MobX، باید حداقل تنظیم زیر را داشته باشد تا ESLint بتواند legacyDecorators را نیز پردازش کند:
{
  "extends": "react-app",
  "parserOptions": {
    "ecmaFeatures": {
      "legacyDecorators": true
    }
  }
}
و یا یک نمونه‌ی غنی شده‌ی فایل eslintrc.json. مخصوص برنامه‌های React به صورت زیر است:
{
    "env": {
        "node": true,
        "commonjs": true,
        "browser": true,
        "es6": true,
        "mocha": true
    },
    "settings": {
        "react": {
            "version": "detect"
        }
    },
    "parserOptions": {
        "ecmaFeatures": {
            "jsx": true,
            "legacyDecorators": true
        },
        "ecmaVersion": 2018,
        "sourceType": "module"
    },
    "plugins": [
        "babel",
        "react",
        "react-hooks",
        "react-redux",
        "no-async-without-await",
        "css-modules",
        "filenames",
        "simple-import-sort"
    ],
    "rules": {
        "no-const-assign": "warn",
        "no-this-before-super": "warn",
        "constructor-super": "warn",
        "strict": [
            "error",
            "safe"
        ],
        "no-debugger": "error",
        "brace-style": [
            "error",
            "1tbs",
            {
                "allowSingleLine": true
            }
        ],
        "no-trailing-spaces": "error",
        "keyword-spacing": "error",
        "space-before-function-paren": [
            "error",
            "never"
        ],
        "spaced-comment": [
            "error",
            "always"
        ],
        "vars-on-top": "error",
        "no-undef": "error",
        "no-undefined": "warn",
        "comma-dangle": [
            "error",
            "never"
        ],
        "quotes": [
            "error",
            "double"
        ],
        "semi": [
            "error",
            "always"
        ],
        "guard-for-in": "error",
        "no-eval": "error",
        "no-with": "error",
        "valid-typeof": "error",
        "no-unused-vars": "error",
        "no-continue": "warn",
        "no-extra-semi": "warn",
        "no-unreachable": "warn",
        "no-unused-expressions": "warn",
        "max-len": [
            "warn",
            80,
            4
        ],
        "react/prefer-es6-class": "warn",
        "react/jsx-boolean-value": "warn",
        "react-hooks/rules-of-hooks": "error",
        "react-hooks/exhaustive-deps": "warn",
        "react/prop-types": "off",
        "react-redux/mapDispatchToProps-returns-object": "off",
        "react-redux/prefer-separate-component-file": "off",
        "no-async-without-await/no-async-without-await": "warn",
        "css-modules/no-undef-class": "off",
        "filenames/match-regex": [
            "off",
            "^[a-zA-Z]+\\.*\\b(typescript|module|locale|validate|test|action|api|reducer|saga)?\\b$",
            true
        ],
        "filenames/match-exported": "off",
        "filenames/no-index": "off",
        "simple-import-sort/sort": "error"
    },
    "extends": [
        "react-app",
        "eslint:recommended",
        "plugin:react/recommended",
        "plugin:react-redux/recommended",
        "plugin:css-modules/recommended"
    ],
    "globals": {
        "Atomics": "readonly",
        "SharedArrayBuffer": "readonly",
        "process": true
    }
}
البته برای اینکه این تنظیمات کار کند، باید افزونه‌های زیر را نیز به صورت محلی در ریشه‌ی پروژه‌ی جاری نصب کنید (این مورد از ESLint 6x به بعد اجباری است و از بسته‌های global استفاده نمی‌کند):
>npm i --save-dev eslint babel-eslint eslint-config-react-app eslint-loader eslint-plugin-babel eslint-plugin-react eslint-plugin-css-modules eslint-plugin-filenames eslint-plugin-flowtype eslint-plugin-import eslint-plugin-no-async-without-await eslint-plugin-react-hooks eslint-plugin-react-redux eslint-plugin-redux-saga eslint-plugin-simple-import-sort eslint-loader typescript
پس از آن می‌توان فایل config-overrides.js را به صورت زیر نیز بر اساس تنظیمات فوق، بهبود بخشید:
const {
  override,
  addDecoratorsLegacy,
  useEslintRc
} = require("customize-cra");

module.exports = override(
  addDecoratorsLegacy(),
  useEslintRc(".eslintrc.json")
);


رفع اخطار مرتبط با decorators در VSCode

تا اینجا کار تنظیم کامپایلر babel، جهت پردازش decorators انجام شد. اما خود VSCode نیز چنین اخطاری را در پروژه‌هایی که از decorates استفاده می‌کنند، نمایش می‌دهد:
Experimental support for decorators is a feature that is subject to change in a future release.
Set the 'experimentalDecorators' option in your 'tsconfig' or 'jsconfig' to remove this warning.ts(1219)
برای رفع آن، فایل جدید tsconfig.json را در ریشه‌ی پروژه ایجاد کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل کنید تا ادیتور تایپ‌اسکریپتی VSCode، دیگر خطاهای مرتبط با decorators را نمایش ندهد:
{
    "compilerOptions": {
        "experimentalDecorators": true,
        "allowJs": true
    }
}

کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید: state-management-with-mobx-part3.zip
مطالب
بررسی Source Generators در #C - قسمت پنجم - نوشتن آزمون‌های واحد
تا اینجا روش آزمایش تولید کننده‌های کد، صرفا بر اساس کامپایل برنامه و مشاهده‌ی خروجی نهایی آن بود و یا حتی با ترفندهایی امکان دیباگ آن‌ها نیز وجود دارد که البته هنوز در تمام IDEها پشتیبانی نمی‌شود. در این قسمت می‌خواهیم این وضعیت را بهبود بخشیده و برای تولید کننده‌های کد، آزمون واحد بنویسیم که یکی از مزایای آن، فراهم بودن امکان دیباگ یک چنین پروژه‌هایی در تمام IDEهای موجود است و برای انجام اینکار، نیاز به هیچ ترفند خاصی وجود ندارد و پروسه‌ی کاری آن یکدست و هماهنگ با سایر آزمون‌های واحد است.


آماده سازی مقدمات پروژه‌ی آزمون واحد

در ادامه‌ی مثال این سری، پروژه‌ی جدید NotifyPropertyChangedGenerator.Tests را از نوع class library با تنظیمات فایل csproj. زیر ایجاد می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
    <IsPackable>false</IsPackable>
  </PropertyGroup>
    <ItemGroup>
        <PackageReference Include="Microsoft.CodeAnalysis.Analyzers" Version="3.3.3">
            <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
            <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
        </PackageReference>
        <PackageReference Include="Microsoft.CodeAnalysis.Common" Version="4.2.0" />
        <PackageReference Include="Microsoft.CodeAnalysis.CSharp" Version="4.2.0" PrivateAssets="all" />

        <PackageReference Include="Microsoft.NET.Test.Sdk" Version="17.2.0" />
        <PackageReference Include="MSTest.TestFramework" Version="2.2.10" />
        <PackageReference Include="MSTest.TestAdapter" Version="2.2.10" />
    </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\NotifyPropertyChangedGenerator\NotifyPropertyChangedGenerator.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا وابستگی‌های مورد نیاز برای دسترسی به امکانات Roslyn و همچنین برای نمونه MSTest را مشاهده می‌کنید. به علاوه مسیر پروژه‌ی Source Generator مورد استفاده به نحو متداولی تعریف شده‌است.


ایجاد یک کلاس کمکی برای اجرای Source Generators در پروژه‌های آزمون واحد

در اینجا می‌خواهیم همان کاری را که کامپایلر سی‌شارپ در پشت صحنه انجام می‌دهد، شبیه سازی کنیم تا بتوانیم یک تولید کننده‌ی کد را به مراحل کامپایل کد، معرفی و سپس آن‌را اجرا کنیم:
internal static class SourceGeneratorTestsExtensions
{
    public static (GeneratorDriver Driver, Compilation OutputCompilation, ImmutableArray<Diagnostic> Diagnostics)
        RunGenerators(this string source, params ISourceGenerator[] generators)
    {
        var references =
            AppDomain.CurrentDomain.GetAssemblies()
                .Where(assembly => !assembly.IsDynamic)
                .Select(assembly => MetadataReference.CreateFromFile(assembly.Location))
                .Cast<MetadataReference>();

        var inputCompilation = CSharpCompilation.Create("compilation",
            new[] { CSharpSyntaxTree.ParseText(source, new CSharpParseOptions(LanguageVersion.Latest)) },
            references,
            new CSharpCompilationOptions(OutputKind.ConsoleApplication));

        GeneratorDriver driver = CSharpGeneratorDriver.Create(generators);
        driver = driver.RunGeneratorsAndUpdateCompilation(
            inputCompilation,
            out var outputCompilation,
            out var diagnostics);

        return (driver, outputCompilation, diagnostics);
    }
}
این متد، یک قطعه کد ابتدایی را دریافت کرده و سپس آن‌را به همراه Source Generatorهای مدنظر، به کامپایلر سی‌شارپ معرفی می‌کند، تا کامپایلر تمام این موارد را در کنار هم پردازش کرده و اسمبلی درون حافظه‌ای را به نام compilation تولید کند. خروجی‌های این متد، اطلاعات غنی هستند از نحوه‌ی کامپایل داده‌های ارسالی به کامپایلر که در ادامه می‌توان از آن‌ها جهت نوشتن آزمون‌های واحد متکی به خودی استفاده کرد.


نوشتن اولین آزمون واحد مخصوص یک تولید کننده‌ی کد

پس از تهیه‌ی متدی که می‌تواند یک قطعه کد و تعدادی Source Generator را به کامپایلر سی‌شارپ، جهت پردازش معرفی کند، یک نمونه نحوه‌ی استفاده‌ی از آن جهت نوشتن آزمون‌های واحد کاملا مستقل و متکی به خود، به صورت زیر است:
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;
using PropertyChangedGenerator = NotifyPropertyChangedGenerator.NotifyPropertyChangedGenerator;

namespace NotifyPropertyChangedGenerator.Tests;

[TestClass]
public class GeneratorTest
{
    [TestMethod]
    public void SimpleGeneratorTest()
    {
        var userSource = @"
using System;
using System.ComponentModel;
namespace NotifyPropertyChangedDemo
{
  public class Test : INotifyPropertyChanged
  {
    private int regularField;
    private int IndexBackingField;
  }
}
";
        var (driver, outputCompilation, diagnostics) =
            userSource.RunGenerators(new PropertyChangedGenerator());

        var newFile = outputCompilation.SyntaxTrees
            .Single(x => Path.GetFileName(x.FilePath).EndsWith(".Test.cs"));

        Assert.IsNotNull(newFile);
        Assert.IsTrue(newFile.FilePath.EndsWith("Test.Notify.Test.cs"));

        var generatedSource = newFile.GetText().ToString();
        Assert.IsTrue(generatedSource.Contains("namespace NotifyPropertyChangedDemo"));

        // We can now assert things about the resulting compilation:
        Assert.IsTrue(diagnostics.IsEmpty); // there were no diagnostics created by the generators
        // we have two syntax trees, the original 'user' provided one, and the one added by the generator
        Assert.IsTrue(outputCompilation.SyntaxTrees.Count() == 2);
        // verify the compilation with the added source has no diagnostics
        Assert.IsTrue(outputCompilation.GetDiagnostics().IsEmpty);
    }
}
 - در این مثال ابتدا یک قطعه کد سی‌شارپ را که قرار است کدهای آن توسط تولید کننده‌ی کد توسعه داده شده تکمیل شوند، تعریف کرده‌ایم.
 - سپس این قطعه کد و نمونه‌ای از تولید کننده‌ی کد را به کامپایلر ارسال و اجرا کرده‌ایم.
 - اکنون بر اساس خروجی کامپایلر برای مثال می‌توان به فایل تولید شده و SyntaxTrees آن دسترسی پیدا کرد و یا با کمک متد GetText، به کل محتوای این فایل تولید شده دسترسی یافت و برای مثال آن‌را با مقداری که انتظار داریم مقایسه کرد تا به این ترتیب بتوان از صحت عملکرد تولید کننده‌ی کد، اطمینان حاصل نمود.
 - همانطور که عنوان شد، اکنون قرار دادن break-point در قسمت‌های مختلف آزمون واحد تهیه شده بسیار ساده‌است و به این ترتیب می‌توان یک چنین پروژه‌هایی را در تمام IDEها دیباگ کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SourceGeneratorTests-part5.zip
نظرات مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 6 - پیاده‌سازی عملیات CRUD موجودیت‌ها با استفاده از ASP.NET Core MVC
نکته تکمیلی
در راستای تکمیل مطلب جاری و مطلب «پیاده سازی Conventional UI در ASP.NET MVC» برای رسیدن به یک قالب مشخص و جلوگیری از تکرار، می‌توان به شکل زیر عمل کرد:
1- انتقال قسمت‌های مشترک فرم‌ها به یک پارشال‌ویو به عنوان Layout فرم‌ها
//_EntityFormLayout.cshtml

@inherits EntityFormRazorPage<dynamic>
@{
    Layout = null;
}
<div class="modal-header">
    <h4 class="modal-title" asp-if="IsNew">Create New @EntityDisplayName</h4>
    <h4 class="modal-title" asp-if="!IsNew">Edit @EntityDisplayName</h4>
    <button type="button" class="close" data-dismiss="modal">&times;</button>
</div>
<form asp-action="@(IsNew ? CreateActionName : EditActionName)" asp-modal-form="@FormId">
    <div class="modal-body">
        <input type="hidden" name="continue-editing" value="true" asp-permission="@EditPermission"/>
        <input asp-for="@Version" type="hidden"/>
        <input asp-for="@Id" type="hidden"/>
        @RenderBody()
    </div>
    <div class="modal-footer">

        <a class="btn btn-light btn-circle" asp-modal-delete-link asp-model-id="@Id" asp-modal-toggle="false"
           asp-action="@DeleteActionName" asp-if="!IsNew" asp-permission="@DeletePermission"
           title="Delete Role">
            <i class="fa fa-trash text-danger"></i>
        </a>

        <a class="btn btn-light btn-circle" title="Refresh Role" asp-if="!IsNew" asp-modal-link asp-modal-toggle="false"
           asp-action="@EditActionName" asp-route-id="@Id">
            <i class="fa fa-repeat"></i>
        </a>
        <a class="btn btn-light btn-circle mr-auto" title="New Role" asp-modal-link asp-modal-toggle="false"
           asp-permission="@CreatePermission"
           asp-action="@CreateActionName">
            <i class="fa fa-plus"></i>
        </a>
        <button type="button" class="btn btn-light" data-dismiss="modal">
            <i class="fa fa-ban"></i>&nbsp; Cancel
        </button>
        <button type="submit" class="btn btn-outline-primary">
            <i class="fa fa-save"></i>&nbsp;Save Changes
        </button>
    </div>
</form>

با توجه به اینکه مدل متناظر با یک ویو در Layout آن نیز قابل دسترس می‌باشد. بدین ترتیب امکان دسترسی به خصوصیاتی مانند Id و Version یا متد IsNew وجود دارد؛ این خصوصیات در کلاس MasterModel به عنوان پایه مدل/DTO/ویومدل‌های ثبت/ویرایش، تعریف شده‌اند.
قراداد ما استفاده از همان مدل/DTO‌ها به عنوان ویومدل می‌باشد که در سناریوهای خاص پیشنهاد شد که از مدلی با نام موجودیت + کلمه ModalViewModel یا FormViewModel استفاده شود. برای انتقال سایر دیتا و متادیتای مورد نیاز برای ساخت فرم می‌توان از ViewBag و ViewData پس از امکان تعریف ویومدل پایه (دارای خصوصیات مورد نیاز Layout) که در این طراحی ممکن نیست، استفاده کرد. 
2- طراحی یک EntityFormRazorPage پایه
برای رسیدن به کدی با خوانایی بالا کلاسی را به عنوان پایه ویو‌های فرم‌ها و پارشال‌ویو EntityFormLayout، به شکل زیر طراحی می‌کنیم. در اینجا فرم ما یکسری خصوصیات موجود در کلاس پایه خود را مقداردهی خواهد کرد و در ادامه به دلیل ذخیره شدن این اطلاعات در ViewData، در Layout نیز قابل دسترس خواهند بود. 
    public abstract class EntityFormRazorPage<T> : RazorPage<T>
    {
        protected string EntityName
        {
            get => ViewData[nameof(EntityName)].ToString();
            set => ViewData[nameof(EntityName)] = value;
        }

        protected string EntityDisplayName
        {
            get => ViewData[nameof(EntityDisplayName)].ToString();
            set => ViewData[nameof(EntityDisplayName)] = value;
        }

        protected string DeletePermission
        {
            get => ViewData[nameof(DeletePermission)].ToString();
            set => ViewData[nameof(DeletePermission)] = value;
        }

        protected string CreatePermission
        {
            get => ViewData[nameof(CreatePermission)].ToString();
            set => ViewData[nameof(CreatePermission)] = value;
        }

        protected string EditPermission
        {
            get => ViewData[nameof(EditPermission)].ToString();
            set => ViewData[nameof(EditPermission)] = value;
        }

        protected string CreateActionName
        {
            get => ViewData.TryGetValue(nameof(CreateActionName), out var value) ? value.ToString() : "Create";
            set => ViewData[nameof(CreateActionName)] = value;
        }

        protected string EditActionName
        {
            get => ViewData.TryGetValue(nameof(EditActionName), out var value) ? value.ToString() : "Edit";
            set => ViewData[nameof(EditActionName)] = value;
        }

        protected string DeleteActionName
        {
            get => ViewData.TryGetValue(nameof(DeleteActionName), out var value) ? value.ToString() : "Delete";
            set => ViewData[nameof(DeleteActionName)] = value;
        }

        protected string FormId => $"{EntityName}Form";
        protected bool IsNew => (Model as dynamic).IsNew();
        protected string Id => (Model as dynamic).Id.ToString(CultureInfo.InvariantCulture);
        protected byte[] Version => (Model as dynamic).Version;
    }
3- تنظیم خصوصیات موجود در کلاس پایه
برای این منظور لازم است کلاس پایه را با دایرکتیو inherits مشخص کرده و سپس کار تنظیم Layout و سایر خصوصیات مورد نیاز را انجام دهید:
//_BlogPartial.cshtml

@inherits EntityFormRazorPage<BlogModel>
@{
    Layout = "_EntityFormLayout";
    EntityName = "Blog";
    DeletePermission = PermissionNames.Blogs_Delete;
    CreatePermission = PermissionNames.Blogs_Create;
    EditPermission = PermissionNames.Blogs_Edit;
    EntityDisplayName = "Blog";
}

4 - فرم ثبت و ویرایش متناظر با یک موجودیت
//_BlogPartial.cshtml

@inherits EntityFormRazorPage<BlogModel>
@{
    Layout = "_EntityFormLayout";
    ...
}

<div class="form-group row">
    <div class="col col-md-8">
        <label asp-for="Title" class="col-form-label text-md-left"></label>
        <input asp-for="Title" autocomplete="off" class="form-control"/>
        <span asp-validation-for="Title" class="text-danger"></span>
    </div>
</div>
<div class="form-group row">
    <div class="col">
        <label asp-for="Url" class="col-form-label text-md-left"></label>
        <input asp-for="Url" class="form-control" type="url"/>
        <span asp-validation-for="Url" class="text-danger"></span>
    </div>
</div>

و یا اگر از EditorTemplates استفاده می‌کنید:
//_BlogPartial.cshtml

@inherits EntityFormRazorPage<BlogModel>
@{
    Layout = "_EntityFormLayout";
    EntityName = "Blog";
    DeletePermission = PermissionNames.Blogs_Delete;
    CreatePermission = PermissionNames.Blogs_Create;
    EditPermission = PermissionNames.Blogs_Edit;
    EntityDisplayName = "Blog";
}

@Html.EditorForModel()

پ.ن: از همین روش برای ساخت لیست‌های یکدست متناظر با موجودیت‌ها نیز می‌توان ایده گرفت؛ همچنین امکان تعریف و تنظیم Layout‌های متناسب با شرایط مختلف نیز در این حالت به راحتی ممکن است. در ادامه اگر در سیستم متادیتای غنی متناظر با موجودیت‌ها وجود داشته باشد، چه بسا صرفا با مشخص کردن نام موجودیت به باقی خصوصیات تنظیم شده در کد بالا دسترسی داشته باشیم. 

مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت سیزدهم- فعالسازی اعتبارسنجی دو مرحله‌ای
در انتهای «قسمت دوازدهم- یکپارچه سازی با اکانت گوگل»، کار «اتصال کاربر وارد شده‌ی از طریق یک IDP خارجی به اکانتی که هم اکنون در سطح IDP ما موجود است» انجام شد. اما این مورد یک مشکل امنیتی را هم ممکن است ایجاد کند. اگر IDP ثالث، ایمیل اشخاص را تعیین اعتبار نکند، هر شخصی می‌تواند ایمیل دیگری را بجای ایمیل اصلی خودش در آنجا ثبت کند. به این ترتیب یک مهاجم می‌تواند به سادگی تنها با تنظیم ایمیل کاربری مشخص و مورد استفاده‌ی در برنامه‌ی ما در آن IDP ثالث، با سطح دسترسی او فقط با دو کلیک ساده به سایت وارد شود. کلیک اول، کلیک بر روی دکمه‌ی external login در برنامه‌ی ما است و کلیک دوم، کلیک بر روی دکمه‌ی انتخاب اکانت، در آن اکانت لینک شده‌ی خارجی است.
برای بهبود این وضعیت می‌توان مرحله‌ی دومی را نیز به این فرآیند لاگین افزود؛ پس از اینکه مشخص شد کاربر وارد شده‌ی به سایت، دارای اکانتی در IDP ما است، کدی را به آدرس ایمیل او ارسال می‌کنیم. اگر این ایمیل واقعا متعلق به این شخص است، بنابراین قادر به دسترسی به آن، خواندن و ورود آن به برنامه‌ی ما نیز می‌باشد. این اعتبارسنجی دو مرحله‌ای را می‌توان به عملیات لاگین متداول از طریق ورود نام کاربری و کلمه‌ی عبور در IDP ما نیز اضافه کرد.


تنظیم میان‌افزار Cookie Authentication

مرحله‌ی اول ایجاد گردش کاری اعتبارسنجی دو مرحله‌ای، فعالسازی میان‌افزار Cookie Authentication در برنامه‌ی IDP است. برای این منظور به کلاس Startup آن مراجعه کرده و AddCookie را اضافه می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public const string TwoFactorAuthenticationScheme = "idsrv.2FA";

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            // ...

            services.AddAuthentication()
                .AddCookie(authenticationScheme: TwoFactorAuthenticationScheme)
                .AddGoogle(authenticationScheme: "Google", configureOptions: options =>
                {
                    options.SignInScheme = IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme;
                    options.ClientId = Configuration["Authentication:Google:ClientId"];
                    options.ClientSecret = Configuration["Authentication:Google:ClientSecret"];
                });
        }


اصلاح اکشن متد Login برای هدایت کاربر به صفحه‌ی ورود اطلاعات کد موقتی

تا این مرحله، در اکشن متد Login کنترلر Account، اگر کاربر، اطلاعات هویتی خود را صحیح وارد کند، به سیستم وارد خواهد شد. برای لغو این عملکرد پیش‌فرض، کدهای HttpContext.SignInAsync آن‌را حذف کرده و با Redirect به اکشن متد نمایش صفحه‌ی ورود کد موقتی ارسال شده‌ی به آدرس ایمیل کاربر، جایگزین می‌کنیم.
namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    [SecurityHeaders]
    [AllowAnonymous]
    public class AccountController : Controller
    {
        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public async Task<IActionResult> Login(LoginInputModel model, string button)
        {
    // ... 

            if (ModelState.IsValid)
            {
                if (await _usersService.AreUserCredentialsValidAsync(model.Username, model.Password))
                {
                    var user = await _usersService.GetUserByUsernameAsync(model.Username);
                    
                    var id = new ClaimsIdentity();
                    id.AddClaim(new Claim(JwtClaimTypes.Subject, user.SubjectId));
                    await HttpContext.SignInAsync(scheme: Startup.TwoFactorAuthenticationScheme, principal: new ClaimsPrincipal(id));

                    await _twoFactorAuthenticationService.SendTemporaryCodeAsync(user.SubjectId);

                    var redirectToAdditionalFactorUrl =
                        Url.Action("AdditionalAuthenticationFactor",
                            new
                            {
                                returnUrl = model.ReturnUrl,
                                rememberLogin = model.RememberLogin
                            });                   

                    // request for a local page
                    if (Url.IsLocalUrl(model.ReturnUrl))
                    {
                        return Redirect(redirectToAdditionalFactorUrl);
                    }

                    if (string.IsNullOrEmpty(model.ReturnUrl))
                    {
                        return Redirect("~/");
                    }

                    // user might have clicked on a malicious link - should be logged
                    throw new Exception("invalid return URL");
                }

                await _events.RaiseAsync(new UserLoginFailureEvent(model.Username, "invalid credentials"));
                ModelState.AddModelError("", AccountOptions.InvalidCredentialsErrorMessage);
            }

            // something went wrong, show form with error
            var vm = await BuildLoginViewModelAsync(model);
            return View(vm);
        }
- در این اکشن متد، ابتدا مشخصات کاربر، از بانک اطلاعاتی بر اساس نام کاربری او، دریافت می‌شود.
- سپس بر اساس Id این کاربر، یک ClaimsIdentity تشکیل می‌شود.
- در ادامه با فراخوانی متد SignInAsync بر روی این ClaimsIdentity، یک کوکی رمزنگاری شده را با scheme تعیین شده که با authenticationScheme تنظیم شده‌ی در کلاس آغازین برنامه تطابق دارد، ایجاد می‌کنیم.
 await HttpContext.SignInAsync(scheme: Startup.TwoFactorAuthenticationScheme, principal: new ClaimsPrincipal(id));
سپس کد موقتی به آدرس ایمیل کاربر ارسال می‌شود. برای این منظور سرویس جدید زیر را به برنامه اضافه کرده‌ایم:
    public interface ITwoFactorAuthenticationService
    {
        Task SendTemporaryCodeAsync(string subjectId);
        Task<bool> IsValidTemporaryCodeAsync(string subjectId, string code);
    }
- کار متد SendTemporaryCodeAsync، ایجاد و ذخیره‌ی یک کد موقتی در بانک اطلاعاتی و سپس ارسال آن به کاربر است. البته در اینجا، این کد در صفحه‌ی Console برنامه لاگ می‌شود (یا هر نوع Log provider دیگری که برای برنامه تعریف کرده‌اید) که می‌توان بعدها آن‌را با کدهای ارسال ایمیل جایگزین کرد.
- متد IsValidTemporaryCodeAsync، کد دریافت شده‌ی از کاربر را با نمونه‌ی موجود در بانک اطلاعاتی مقایسه و اعتبار آن‌را اعلام می‌کند.


ایجاد اکشن متد AdditionalAuthenticationFactor و View مرتبط با آن

پس از ارسال کد موقتی به کاربر، کاربر را به صورت خودکار به اکشن متد جدید AdditionalAuthenticationFactor هدایت می‌کنیم تا این کد موقتی را که به صورت ایمیل (و یا در اینجا با مشاهده‌ی لاگ برنامه)، دریافت کرده‌است، وارد کند. همچنین returnUrl را نیز به این اکشن متد جدید ارسال می‌کنیم تا بدانیم پس از ورود موفق کد موقتی توسط کاربر، او را باید در ادامه‌ی این گردش کاری به کجا هدایت کنیم. بنابراین قسمت بعدی کار، ایجاد این اکشن متد و تکمیل View آن است.
ViewModel ای که بیانگر ساختار View مرتبط است، چنین تعریفی را دارد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    public class AdditionalAuthenticationFactorViewModel
    {
        [Required]
        public string Code { get; set; }

        public string ReturnUrl { get; set; }

        public bool RememberLogin { get; set; }
    }
}
که در آن، Code توسط کاربر تکمیل می‌شود و دو گزینه‌ی دیگر را از طریق مسیریابی و هدایت به این View دریافت خواهد کرد.
سپس اکشن متد AdditionalAuthenticationFactor در حالت Get، این View را نمایش می‌دهد و در حالت Post، اطلاعات آن‌را از کاربر دریافت خواهد کرد:
namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    public class AccountController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public IActionResult AdditionalAuthenticationFactor(string returnUrl, bool rememberLogin)
        {
            // create VM
            var vm = new AdditionalAuthenticationFactorViewModel
            {
                RememberLogin = rememberLogin,
                ReturnUrl = returnUrl
            };

            return View(vm);
        }

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public async Task<IActionResult> AdditionalAuthenticationFactor(
            AdditionalAuthenticationFactorViewModel model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
            {
                return View(model);
            }

            // read identity from the temporary cookie
            var info = await HttpContext.AuthenticateAsync(Startup.TwoFactorAuthenticationScheme);
            var tempUser = info?.Principal;
            if (tempUser == null)
            {
                throw new Exception("2FA error");
            }

            // ... check code for user
            if (!await _twoFactorAuthenticationService.IsValidTemporaryCodeAsync(tempUser.GetSubjectId(), model.Code))
            {
                ModelState.AddModelError("code", "2FA code is invalid.");
                return View(model);
            }

            // login the user
            AuthenticationProperties props = null;
            if (AccountOptions.AllowRememberLogin && model.RememberLogin)
            {
                props = new AuthenticationProperties
                {
                    IsPersistent = true,
                    ExpiresUtc = DateTimeOffset.UtcNow.Add(AccountOptions.RememberMeLoginDuration)
                };
            }

            // issue authentication cookie for user
            var user = await _usersService.GetUserBySubjectIdAsync(tempUser.GetSubjectId());
            await _events.RaiseAsync(new UserLoginSuccessEvent(user.Username, user.SubjectId, user.Username));
            await HttpContext.SignInAsync(user.SubjectId, user.Username, props);

            // delete temporary cookie used for 2FA
            await HttpContext.SignOutAsync(Startup.TwoFactorAuthenticationScheme);

            if (_interaction.IsValidReturnUrl(model.ReturnUrl) || Url.IsLocalUrl(model.ReturnUrl))
            {
                return Redirect(model.ReturnUrl);
            }

            return Redirect("~/");
        }
توضیحات:
- فراخوانی HttpContext.SignInAsync با اسکیمای مشخص شده، یک کوکی رمزنگاری شده را در اکشن متد Login ایجاد می‌کند. اکنون در اینجا با استفاده از متد HttpContext.AuthenticateAsync و ذکر همان اسکیما، می‌توانیم به محتوای این کوکی رمزنگاری شده دسترسی داشته باشیم و از طریق آن، Id کاربر را استخراج کنیم.
- اکنون که این Id را داریم و همچنین Code موقتی نیز از طرف کاربر ارسال شده‌است، آن‌را به متد IsValidTemporaryCodeAsync که پیشتر در مورد آن توضیح دادیم، ارسال کرده و اعتبارسنجی می‌کنیم.
- در آخر این کوکی رمزنگاری شده را با فراخوانی متد HttpContext.SignOutAsync، حذف و سپس یک کوکی جدید را بر اساس اطلاعات هویت کاربر، توسط متد HttpContext.SignInAsync ایجاد و ثبت می‌کنیم تا کاربر بتواند بدون مشکل وارد سیستم شود.


View متناظر با آن نیز در فایل src\IDP\DNT.IDP\Views\Account\AdditionalAuthenticationFactor.cshtml، به صورت زیر تعریف شده‌است تا کد موقتی را به همراه آدرس بازگشت پس از ورود آن، به سمت سرور ارسال کند:
@model AdditionalAuthenticationFactorViewModel

<div>
    <div class="page-header">
        <h1>2-Factor Authentication</h1>
    </div>

    @Html.Partial("_ValidationSummary")

    <div class="row">
        <div class="panel panel-default">
            <div class="panel-heading">
                <h3 class="panel-title">Input your 2FA code</h3>
            </div>
            <div class="panel-body">
                <form asp-route="Login">
                    <input type="hidden" asp-for="ReturnUrl" />
                    <input type="hidden" asp-for="RememberLogin" />

                    <fieldset>
                        <div class="form-group">
                            <label asp-for="Code"></label>
                            <input class="form-control" placeholder="Code" asp-for="Code" autofocus>
                        </div>

                        <div class="form-group">
                            <button class="btn btn-primary">Submit code</button>
                        </div>
                    </fieldset>
                </form>

            </div>
        </div>
    </div>
</div>

آزمایش برنامه جهت بررسی اعتبارسنجی دو مرحله‌ای

پس از طی این مراحل، اعتبارسنجی دو مرحله‌ای در برنامه فعال شده‌است. اکنون برای آزمایش آن، برنامه‌ها را اجرا می‌کنیم. پس از لاگین، صفحه‌ی زیر نمایش داده می‌شود:


همچنین کد موقتی این مرحله را نیز در لاگ‌های برنامه مشاهده می‌کنید:


پس از ورود آن، کار اعتبارسنجی نهایی آن انجام شده و سپس بلافاصله به برنامه‌ی MVC Client هدایت می‌شویم.


اضافه کردن اعتبارسنجی دو مرحله‌ای به قسمت ورود از طریق تامین کننده‌های هویت خارجی

دقیقا همین مراحل را نیز به اکشن متد Callback کنترلر ExternalController اضافه می‌کنیم. در این اکشن متد، تا قسمت کدهای مشخص شدن user آن که از اکانت خارجی وارد شده‌است، با قبل یکی است. پس از آن تمام کدهای لاگین شخص به برنامه را از اینجا حذف و به اکشن متد جدید AdditionalAuthenticationFactor در همین کنترلر منتقل می‌کنیم.




کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
فیلدهای پویا در NHibernate

یکی از قابلیت‌های جالب NHibernate امکان تعریف فیلدها به صورت پویا هستند. به این معنا که زیرساخت طراحی یک برنامه "فرم ساز" هم اکنون در اختیار شما است! سیستمی که امکان افزودن فیلدهای سفارشی را دارا است که توسط برنامه نویس در زمان طراحی اولیه آن ایجاد نشده‌اند. در ادامه نحوه‌ی تعریف و استفاده از این قابلیت را توسط Fluent NHibernate بررسی خواهیم کرد.

در اینجا کلاسی که قرار است توانایی افزودن فیلدهای سفارشی را داشته باشد به صورت زیر تعریف می‌شود:
using System.Collections;

namespace TestModel
{
public class DynamicEntity
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual IDictionary Attributes { set; get; }
}
}

Attributes در عمل همان فیلدهای سفارشی مورد نظر خواهند بود. جهت معرفی صحیح این قابلیت نیاز است تا نگاشت آن‌را از نوع dynamic component تعریف کنیم:
using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;

namespace TestModel
{
public class DynamicEntityMapping : IAutoMappingOverride<DynamicEntity>
{
public void Override(AutoMapping<DynamicEntity> mapping)
{
mapping.Table("tblDynamicEntity");
mapping.Id(x => x.Id);
mapping.IgnoreProperty(x => x.Attributes);
mapping.DynamicComponent(x => x.Attributes,
c =>
{
c.Map(x => (string)x["field1"]);
c.Map(x => (string)x["field2"]).Length(300);
c.Map(x => (int)x["field3"]);
c.Map(x => (double)x["field4"]);
});
}
}
}
و مهم‌ترین نکته‌ی این بحث هم همین نگاشت فوق است.
ابتدا از IgnoreProperty جهت ندید گرفتن Attributes استفاده کردیم. زیرا درغیراینصورت در حالت Auto mapping ، یک رابطه چند به یک به علت وجود IDictionary به صورت خودکار ایجاد خواهد شد که نیازی به آن نیست (یافتن این نکته نصف روز کار برد ....! چون مرتبا خطای An association from the table DynamicEntity refers to an unmapped class: System.Collections.Idictionary ظاهر می‌شد و مشخص نبود که مشکل از کجاست).
سپس Attributes به عنوان یک DynamicComponent معرفی شده است. در اینجا چهار فیلد سفارشی را اضافه کرده‌ایم. به این معنا که اگر نیاز باشد تا فیلد سفارشی دیگری به سیستم اضافه شود باید یکبار Session factory ساخته شود و SchemaUpdate فراخوانی گردد و خوشبختانه با وجود Fluent NHibernate ، تمام این تغییرات در کدهای برنامه قابل انجام است (بدون نیاز به سر و کار داشتن با فایل‌های XML نگاشت‌ها و ویرایش دستی آن‌ها). از تغییر نام جدول که برای مثال در اینجا tblDynamicEntity در نظر گرفته شده تا افزودن فیلدهای دیگر در قسمت DynamicComponent فوق.
همچنین باتوجه به اینکه این نوع تغییرات (ساخت دوبار سشن فکتوری) مواردی نیستند که قرار باشد هر ساعت انجام شوند، بنابراین سربار آنچنانی را به سیستم تحمیل نمی‌کنند.
   drop table tblDynamicEntity

create table tblDynamicEntity (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
field1 NVARCHAR(255) null,
field2 NVARCHAR(300) null,
field3 INT null,
field4 FLOAT null,
primary key (Id)
)

اگر با SchemaExport، اسکریپت خروجی معادل با نگاشت فوق را تهیه کنیم به جدول فوق خواهیم رسید. نوع و طول این فیلدهای سفارشی بر اساس نوعی که برای اشیاء دیکشنری مشخص می‌کنید، تعیین خواهند شد.

چند مثال جهت کار با این فیلدهای سفارشی یا پویا :

نحوه‌ی افزودن رکوردهای جدید بر اساس خاصیت‌های سفارشی:
//insert
object savedId = 0;
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var obj = new DynamicEntity();
obj.Attributes = new Hashtable();
obj.Attributes["field1"] = "test1";
obj.Attributes["field2"] = "test2";
obj.Attributes["field3"] = 1;
obj.Attributes["field4"] = 1.1;

savedId = session.Save(obj);
tx.Commit();
}
}

با خروجی
INSERT
INTO
tblDynamicEntity
(field1, field2, field3, field4)
VALUES
(@p0, @p1, @p2, @p3);
@p0 = 'test1' [Type: String (0)], @p1 = 'test2' [Type: String (0)], @p2 = 1
[Type: Int32 (0)], @p3 = 1.1 [Type: Double (0)]

نحوه‌ی کوئری گرفتن از این اطلاعات (فعلا پایدارترین روشی را که برای آن یافته‌ام استفاده از HQL می‌باشد ...):
//query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
//using HQL
var list = session
.CreateQuery("from DynamicEntity d where d.Attributes.field1=:p0")
.SetString("p0", "test1")
.List<DynamicEntity>();

if (list != null && list.Any())
{
Console.WriteLine(list[0].Attributes["field2"]);
}
tx.Commit();
}
}
با خروجی:
    select
dynamicent0_.Id as Id1_,
dynamicent0_.field1 as field2_1_,
dynamicent0_.field2 as field3_1_,
dynamicent0_.field3 as field4_1_,
dynamicent0_.field4 as field5_1_
from
tblDynamicEntity dynamicent0_
where
dynamicent0_.field1=@p0;
@p0 = 'test1' [Type: String (0)]

استفاده از HQL هم یک مزیت مهم دارد: چون به صورت رشته قابل تعریف است، به سادگی می‌توان آن‌را داخل دیتابیس ذخیره کرد. برای مثال یک سیستم گزارش ساز پویا هم در این کنار طراحی کرد ....

نحوه‌ی به روز رسانی و حذف اطلاعات بر اساس فیلدهای پویا:
//update
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicEntity>(savedId);
if (entity != null)
{
entity.Attributes["field2"] = "new-val";
tx.Commit(); // Persist modification
}
}
}

//delete
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicEntity>(savedId);
if (entity != null)
{
session.Delete(entity);
tx.Commit();
}
}
}

مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت اول - معرفی
مسیریابی در +Angular 2 به همراه قابلیت‌های فراوان و ویژه‌ای است که تعدادی از آن‌ها را تابحال در این سایت بررسی کرده‌ایم. مورد مقدماتی اول، نیاز به بازنویسی کامل دارد، مورد دوم جهت آشنایی با ساختار Angular CLI مفید است و مورد سوم یکی از مباحث تکمیلی آن است. به همین جهت در طی یک سری، ویژگی‌های متعدد سیستم مسیریابی +Angular 2 را از ابتدا بررسی خواهیم کرد.


مسیریابی در +Angular 2

عموما از مسیریابی جهت حرکت بین Viewهای مختلف برنامه استفاده می‌شود، اما کارهای بیشتری را نیز می‌توان با آن انجام داد؛ مانند ارسال اطلاعات، به مسیریابی‌ها، پیش بارگذاری اطلاعات، جهت نمایش در Viewها، گروه بندی و محافظت از مسیریابی‌ها، پویانمایی و انیمیشن و همچنین بهبود کارآیی، با بارگذاری async مسیرهای مختلف.
کار سیستم مسیریاب +Angular 2 زمانی شروع می‌شود که تغییری را در آدرس درخواستی از برنامه مشاهده می‌کند؛ یا از طریق درخواست آدرسی توسط مرورگر و یا هدایت به قسمتی خاص، از طریق کدنویسی. سپس مسیریاب به آرایه‌ی تنظیم شده‌ی مسیرهای سیستم مراجعه می‌کند تا بتواند تطابقی را بین آدرس درخواستی و یکی از کلیدهای تنظیم شده‌ی در آن پیدا کند. در این حالت اگر تطابقی یافت نشود، کارمسیریابی خاتمه خواهد یافت. در غیراینصورت کار ادامه یافته و سپس مسیریاب، محافظ‌های مسیر درخواستی را بررسی می‌کند تا مشخص شود که آیا کاربر مجاز به هدایت به این قسمت خاص از برنامه هست یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، مرحله‌ی بعد، پیش بارگذاری اطلاعات درخواستی جهت نمایش View مرتبط است. در ادامه کامپوننت متناظر با مسیریابی فعالسازی می‌شود. سپس قالب این کامپوننت را در قسمتی که توسط router-outlet مشخص می‌گردد، جایگذاری کرده و نمایش می‌دهد.


تعریف مسیر پایه یا Base path

اولین مرحله‌ی کار با سیستم مسیریابی +Angular 2، تعریف یک base path است. مسیرپایه، به زیرپوشه‌ای اشاره می‌کند که برنامه‌ی ما در آن قرار گرفته‌است:
 www.mysite.com/myapp
در این مثال، مسیرپایه برنامه، /myapp/ است.
مسیریاب از این مسیرپایه جهت ساخت آدرس‌های مسیریابی استفاده می‌کند. مقدار آن نیز به صورت ذیل در فایل index.html برنامه، درست پس از تگ head تعیین می‌گردد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <base href="/">
در اینجا با ذکر / ، به عنوان مسیرپایه، به ریشه‌ی سایت اشاره شده‌است. اگر برنامه‌ی شما قرار است در یک زیرپوشه قرار بگیرد، در این حالت نحوه‌ی تعیین این زیر پوشه به صورت ذیل خواهد بود:
<base href="/myapp/">


تعیین مسیرپایه جهت ارائه‌ی نهایی

استفاده از مسیر پایه / برای حالت توسعه و همچنین زمانیکه برنامه‌ی نهایی شما در ریشه‌ی سایت توزیع می‌شود، بسیار مناسب است. اما اگر برای حالت توسعه از مقدار / و برای حالت توزیع از مقدار /myapp/ بخواهید استفاده کنید، مدام نیاز خواهید داشت تا فایل index.html نهایی سایت را ویرایش کنید. برای این منظور Angular CLI دارای پرچمی است به نام base-href:
 > ng build --base-href /myapp/
به این ترتیب در زمان ساخت و توزیع نهایی برنامه توسط Angular CLI، کار تنظیم خودکار مسیرپایه نیز صورت خواهد گرفت.
حالت پیش فرض تولید برنامه‌های Angular توسط Angular CLI، تنظیم مسیرپایه در فایل src\index.html به صورت خودکار به / می‌باشد.


تعریف مسیریاب Angular

مسیریاب Angular در ماژولی به نام RouterModule قرار گرفته‌است و باید در ابتدای کار import شود. این ماژول شامل سرویسی است جهت هدایت کاربران به صفحات دیگر و مدیریت URLها، تنظیماتی برای تعریف جزئیات مسیریابی‌ها و تعدادی دایرکتیو که برای فعالسازی و نمایش مسیرها از آن‌ها استفاده می‌شود. برای مثال دایرکتیو RouterLink آن یک المان قابل کلیک HTML را به مسیر و کامپوننتی خاص در برنامه متصل می‌کند. RouterLinkActive، شیوه‌نامه‌ها را به لینک فعال انتساب می‌دهد و RouterOutlet محل نمایش قالب کامپوننت فعال شده را مشخص می‌کند.

یک مثال: در ادامه، یک پروژه‌ی جدید مبتنی بر Angular CLI را به نام angular-routing-lab به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
 > ng new angular-routing-lab --routing
به علاوه قصد استفاده‌ی از بوت استرپ را نیز داریم. به همین جهت ابتدا به ریشه‌ی پروژه وارد شده و سپس دستور ذیل را صادر کنید تا بوت استرپ نیز نصب شود و پرچم save آن سبب به روز رسانی فایل package.json نیز گردد:
 > npm install bootstrap --save
پس از آن نیاز است به فایل angular-cli.json. مراجعه کرده و شیوه‌نامه‌ی بوت استرپ را تعریف کنیم:
  "apps": [
    {
      "styles": [
    "../node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
        "styles.css"
      ],
به این ترتیب به صورت خودکار این شیوه نامه به همراه توزیع برنامه حضور خواهد داشت و نیازی به تعریف مستقیم آن در فایل index.html نیست.

در ادامه اگر به فایل src\app\app-routing.module.ts مراجعه کنید، یک چنین محتوایی را خواهید یافت:
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

const routes: Routes = [
  {
    path: '',
    children: []
  }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا برای شروع به کار با سیستم مسیریابی، RouterModule معرفی شده‌است. ابتدا import آن‌را مشاهده می‌کنید و سپس این ماژول به قسمت imports مربوط به NgModule اضافه شده‌است.
می‌توان این قسمت را خلاصه کرد و فایل app-routing.module.ts را نیز حذف کرد و سپس import لازم و تعریف ماژول آن‌را به ماژول آغازین برنامه یا همان src\app\app.module.ts نیز منتقل کرد. اما پس از مدتی تنظیمات مسیریابی آن، فایل ماژول اصلی برنامه را بیش از اندازه شلوغ خواهند کرد. بنابراین Angular-CLI تصمیم به ایجاد یک ماژول مستقل را برای تعریف تنظیمات مسیریابی برنامه گرفته‌است. سپس تعریف آن را به فایل src\app\app.module.ts به صورت خودکار اضافه می‌کند:
import { AppRoutingModule } from './app-routing.module';

@NgModule({
  imports: [
    AppRoutingModule
  ],

اگر به قسمت import مربوط به NgModule فایل src\app\app-routing.module.ts دقت کنید، این ماژول به همراه متد forRoot معرفی شده‌است.
@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
ماژول مسیریابی به همراه دو متد ذیل است:
الف) forRoot
- کار آن تعریف دایرکتیوهای مسیریابی، مدیریت تنظیمات مسیریابی و ثبت سرویس مسیریابی است.
- نکته‌ی مهم اینجا است که متد forRoot تنها یکبار باید در طول عمر یک برنامه تعریف شود.
- این متد آرایه‌ای از تنظیمات مسیریابی‌های تعریف شده را دریافت می‌کند.
ب) forChild
- کار آن تعریف دایرکتیوهای مسیریابی و مدیریت تنظیمات مسیریابی است؛ اما سرویس مسیریابی را مجددا ثبت نمی‌کند.
- از این متد در جهت تعریف مسیریابی‌های ماژول‌های ویژگی‌های مختلف برنامه و نظم بخشیدن به آن‌ها استفاده می‌شود.

بنابراین زمانیکه از forRoot استفاده می‌شود، سرویس مسیریابی تنها یکبار ثبت خواهد شد و تنها یک وهله از آن موجود خواهد بود. در ادامه هر کدام از ماژول‌های دیگر برنامه می‌توانند forChild خاص خودشان را داشته باشند.

اکنون تمام کامپوننت‌های قید شده‌ی در قسمت declaration، امکان دسترسی به دایرکتیوهای مسیریابی را پیدا می‌کنند. همچنین از آنجائیکه AppRoutingModule به همراه متد forRoot است، سرویس مسیریابی نیز در کل برنامه قابل دسترسی است.


تنظیمات اولیه مسیریابی برنامه

آرایه‌ی const routes: Routes فایل src\app\app-routing.module.ts در ابتدای کار خالی است. در اینجا کار تعریف URL segments و سپس اتصال آن‌ها به کامپوننت‌های متناظری جهت فعالسازی و نمایش قالب آن‌ها صورت می‌گیرد. این نمایش نیز در محل router-outlet تعریف شده‌ی در فایل src\app\app.component.html انجام می‌شود:
<h1>
  {{title}}
</h1>
<router-outlet></router-outlet>
به ازای هر router-outlet، تنها یک مسیر را در هر زمان می‌توان نمایش داد. بنابراین با فعال شدن هر کامپوننت، قالب آن، قالب کامپوننت پیشین را در router-outlet جایگزین خواهد کرد. امکان تعریف router-outletهای دیگری نیز وجود دارند که به آن‌ها secondary routes گفته می‌شود.

در ادامه برای تکمیل مثال جاری، دو کامپوننت جدید خوش‌آمد گویی و همچنین یافتن نشدن مسیرها را به برنامه اضافه می‌کنیم:
>ng g c welcome
>ng g c PageNotFound
که سبب ایجاد کامپوننت‌های src\app\welcome\welcome.component.ts و src\app\page-not-found\page-not-found.component.ts خواهند شد، به همراه به روز رسانی خودکار فایل src\app\app.module.ts جهت تکمیل قسمت declarations آن:
@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent,
    WelcomeComponent,
    PageNotFoundComponent
  ],

سپس فایل src\app\app-routing.module.ts را به نحو ذیل تکمیل نمائید:
import { PageNotFoundComponent } from './page-not-found/page-not-found.component';
import { WelcomeComponent } from './welcome/welcome.component';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

const routes: Routes = [
  { path: 'welcome', component: WelcomeComponent },
  { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent },
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا در ابتدا دو کامپوننت جدید تعریف شده، import شده‌اند.

یک نکته: افزونه‌ی auto import، کار تعریف کامپوننت‌ها را در VSCode بسیار ساده می‌کند و امکان تشکیل خودکار قسمت import را با ارائه‌ی یک intellisense به همراه دارد.

سپس کار تکمیل آرایه‌ی Routes انجام شده‌است. همانطور که مشاهده می‌کنید، این آرایه متشکل است از اشیایی که به همراه خاصیت path و سایر پارامترهای مورد نیاز هستند.
کار خاصیت path، تعیین URL segment متناظری است که این مسیریابی را فعال می‌کند. برای مثال اولین شیء تعریف شده با آدرس‌هایی مانند www.mysite.com/welcome متناظر است.
 { path: 'welcome', component: WelcomeComponent },
در اغلب حالات به همراه path، خاصیت کامپوننت متناظر با آن مسیر نیز ذکر می‌شود؛ مانندWelcomeComponent ایی که در اینجا مقدار دهی شده‌است. هنگامیکه این مسیریابی فعال می‌شود، قالب این کامپوننت‌است که در router-outlet نمایش داده خواهد شد (فایل src\app\welcome\welcome.component.html).

چند نکته:
- در حین تعریف مقدار خاصیت path، هیچ / آغاز کننده‌ای تعریف نشده‌است.
- مقدار خاصیت path، حساس به کوچکی و بزرگی حروف است.
- WelcomeComponent تعریف شده، یک رشته نیست و ارجاعی را به کامپوننت مرتبط دارد. به همین جهت نیاز به import statement ابتدایی را دارد و وجود آن توسط کامپایلر بررسی می‌شود.


تعیین مسیریابی پیش فرض سایت

اما زمانیکه برنامه برای بار اول بارگذاری می‌شود، چطور؟ در این حالت هیچ URL segment ایی وجود ندارد. بنابراین برای تنظیم مسیرپیش فرض سایت، خاصیت path، به یک رشته‌ی خالی همانند دومین شیء تنظیمات مسیریابی، تنظیم می‌شود:
   { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
در اینجا زمانیکه کاربر، ریشه‌ی سایت را درخواست می‌کند، به کامپوننت welcome هدایت خواهد شد. در این تنظیم خاصیت pathMatch نحوه‌ی تطابق با خاصیت path را مشخص می‌کند. مقدار full نیز به این معنا است که اگر تمام URL segment دریافتی خالی بود، از این تنظیم استفاده کن.


مدیریت مسیریابی آدرس‌های ناموجود در سایت

تنظیم سومی را نیز در اینجا مشاهده می‌کنید:
 { path: '**', component: PageNotFoundComponent },
** به این معنا است که اگر مسیریاب موفق به تطابق URL segment دریافتی، با هیچکدام از pathهای تعریف شده نبود، از این تنظیم استفاده کند (catch all). برای مثال اگر کاربر آدرس www.mysite.com/someAddr را درخواست کند، چون URL segment آن در آرایه‌ی تنظیمات، تعریف نشده‌است، می‌خواهیم یک صفحه‌ی یافت نشد را نمایش دهیم.

یک نکته: ترتیب مسیریابی‌ها در آرایه‌ی تعریف آن‌ها اهمیت دارد. در اینجا از استراتژی «اولین تطابق یافته‌، برنده خواهد بود» استفاده می‌شود. بنابراین تنظیم ** باید در انتهای لیست ذکر شود؛ در غیراینصورت هیچکدام از مسیریابی‌های تعریف شده‌ی پس از آن پردازش نخواهند شد.


مدیریت تغییرات آدرس‌های برنامه

در طول عمر برنامه ممکن است نیاز به تغییر آدرس‌های برنامه باشد. برای مثال بجای مسیر welcome مسیر home نمایش داده شود:
const routes: Routes = [
  { path: 'home', component: WelcomeComponent },
  { path: 'welcome', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];
در این تنظیمات جدید برنامه، مسیر home به WelcomeComponent اشاره می‌کند. اما جهت هدایت آدرس‌های قدیمی welcome، به این آدرس جدید home می‌توان از redirectTo، مانند دومین شیء مسیریابی اضافه شده‌ی به آرایه‌ی تنظیمات استفاده کرد. به این ترتیب هم تغییرات آرایه‌ی Routes به حداقل می‌رسد و هم آدرس‌های ذخیره شده‌ی توسط کاربران هنوز هم معتبر خواهند بود.

نکته: redirectToها قابلیت تعریف زنجیره‌ای را ندارند. به این معنا که اگر ریشه‌ی سایت درخواست شود، ابتدا به مسیر welcome هدایت خواهیم شد. مسیر welcome هم یک redirectTo دیگر به مسیر home را دارد. اما در اینجا کار به این redirectTo دوم نخواهد رسید و این پردازش، زنجیره‌ای نیست. بنابراین مسیریابی پیش‌فرض را نیز باید ویرایش کرد و به home تغییر داد:
const routes: Routes = [
  { path: 'home', component: WelcomeComponent },
  { path: 'welcome', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];
به این ترتیب دیگر درخواست زنجیره‌وار redirectToها رخ نخواهد داد.

نکته: redirectToها می‌توانند local و یا absolute باشند. تعریف محلی آن‌ها مانند ذکر home و welcome در اینجا است و تنها سبب تغییر یک URL segment می‌شود. اما اگر در ابتدای مقادیر redirectToها یک / قرار دهیم، به معنای تعریف یک مسیر مطلق است و کل URL را جایگزین می‌کند.


تعیین محل نمایش قالب‌های کامپوننت‌ها

زمانیکه یک کامپوننت فعالسازی می‌شود، قالب آن در router-outlet نمایش داده خواهد شد. برای این منظور فایل src\app\app.component.html را گشوده و به نحو ذیل تغییر دهید:
<nav class="navbar navbar-default">
  <div class="container-fluid">
    <a class="navbar-brand">{{title}}</a>
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/home']">Home</a>
      </li>
    </ul>
  </div>
</nav>
<div class="container">
  <router-outlet></router-outlet>
</div>
در اینجا دایرکتیو router-outlet محلی است که قالب کامپوننت فعالسازی شده، نمایش داده می‌شود. برای مثال اگر کاربر بر روی لینک Home کلیک کند، کامپوننت متناظر با آن از طریق تنظیمات مسیریابی یافت شده و فعالسازی می‌شود و سپس قالب آن در محل router-outlet رندر خواهد شد.

یک نکته: چون کامپوننت welcome از طریق مسیریابی نمایش داده می‌شود و دیگر به صورت مستقیم با درج تگ selector آن در صفحه فعالسازی نخواهد شد، می‌توان به تعریف کامپوننت آن مراجعه کرده و selector آن‌را حذف کرد.
 @Component({
//selector: 'app-welcome',
templateUrl: './welcome.component.html',
styleUrls: ['./welcome.component.css']
})

تا اینجا اگر دستور ng serve -o را صادر کنیم (کار build درون حافظه‌ای جهت محیط توسعه و نمایش خودکار برنامه در مرورگر)، چنین خروجی در مرورگر نمایان خواهد شد:


اگر به آدرس تنظیم شده‌ی در مرورگر دقت کنید، http://localhost:4200/home آدرسی است که در ابتدای نمایش سایت نمایان خواهد شد. علت آن نیز به تنظیم مسیریابی پیش فرض سایت برمی‌گردد.
و اگر یک مسیر غیرموجود را درخواست دهیم، قالب کامپوننت PageNotFound ظاهر می‌شود:



هدایت کاربران به قسمت‌های مختلف برنامه

کاربران را می‌توان به روش‌های مختلفی به قسمت‌های گوناگون برنامه هدایت کرد؛ برای مثال با کلیک بر روی المان‌های قابل کلیک HTML و سپس اتصال آن‌ها به کامپوننت‌های برنامه. استفاده‌ی کاربر از bookmark مرورگر و یا ورود مستقیم و دستی آدرس قسمتی از برنامه و یا کلیک بر روی دکمه‌های forward و back مرورگر. تنها مورد اول است که نیاز به تنظیم دارد و سایر قسمت‌ها به صورت خودکار مدیریت خواهند شد. نمونه‌ی آن‌را نیز با تعریف لینک Home پیشتر مشاهده کردید:
  <a [routerLink]="['/home']">Home</a>
- در اینجا با استفاده از یک دایرکتیو ویژه به نام routerLink، المان‌های قابل کلیک HTML را به خاصیت‌های path تعریف شده‌ی در تنظیمات مسیریابی برنامه متصل می‌کنیم. routerLink یک attribute directive است؛ بنابراین می‌توان آن‌را به یک المان قابل کلیک anchor tag، مانند مثال فوق نسبت داد.
- زمانیکه کاربر بر روی این لینک کلیک می‌کند، اولین path متناظر با routerLink یافت شده و فعالسازی خواهد شد.
- علت تعریف مقدار routerLink به صورت [] این است که آرایه‌ی پارامترهای لینک را مشخص می‌کند. بنابراین چون آرایه‌است، نیاز به [] دارد. اولین پارامتر این آرایه مفهوم root URL segment را دارد. در اینجا حتما نیاز است URL segment را با یک / شروع کرد. به علاوه باید دقت داشت که خاصیت path تنظیمات مسیریابی، حساس به حروف کوچک و بزرگ است. بنابراین این مورد را باید در اینجا نیز مدنظر داشت.
- پارامترهای دیگر routerLink می‌توانند مفهوم پارامترهای این segment و یا حتی segments دیگری باشند.

یک نکته: چون در مثال فوق، آرایه‌ی تعریف شده تنها دارای یک عضو است، آن‌را می‌توان به صورت ذیل نیز خلاصه نویسی کرد (one-time binding):
 <a routerLink="/home">Home</a>


تفاوت بین آدرس‌های HTML 5 و Hash-based

زمانیکه مسیریاب Angular کار پردازش آدرس‌های رسیده را انجام می‌دهد، اینکار در سمت کلاینت صورت می‌گیرد و تنها URL segment مدنظر را تغییر داده و این درخواست را به سمت سرور ارسال نمی‌کند. به همین جهت سبب reload صفحه نمی‌شود. دو روش در اینجا جهت مدیریت سمت کلاینت آدرس‌ها قابل استفاده است:
الف) HTML 5 Style
- آدرسی مانند http://localhost:4200/home، یک آدرس به شیوه‌ی HTML 5 است. در اینجا مسیریاب Angular با استفاده از HTML 5 history pushState سبب به روز رسانی History مرورگر شده و آدرس‌ها را بدون ارسال درخواستی به سمت سرور، در همان سمت کلاینت تغییر می‌دهد.
- این روش حالت پیش فرض Angular است و نحوه‌ی نمایش آن بسیار طبیعی به نظر می‌رسد.
- در اینجا URL rewriting سمت سرور نیز جهت هدایت آدرس‌ها، به برنامه‌ی Angular ضروری است. برای مثال زمانیکه کاربری آدرس http://localhost:4200/home را مستقیما در مرورگر وارد می‌کند، این درخواست ابتدا به سمت سرور ارسال خواهد شد و چون چنین صفحه‌ای در سمت سرور وجود ندارد، پیغام خطای 404 را دریافت می‌کند. اینجا است که URL rewriting سمت سرور به فایل index.html برنامه، جهت مدیریت یک چنین حالت‌هایی ضروری است.
برای نمونه اگر از وب سرور IIS استفاده می‌کنید، تنظیم ذیل را به فایل web.config در قسمت system.webServer اضافه کنید (کار کرد آن هم وابسته‌است به نصب و فعالسازی ماژول URL Rewrite بر روی IIS):
<rewrite>
    <rules>
        <rule name="Angular 2+ pushState routing" stopProcessing="true">
            <match url=".*" />
                <conditions logicalGrouping="MatchAll">
                    <add input="{REQUEST_FILENAME}" matchType="IsFile" negate="true" />
                    <add input="{REQUEST_FILENAME}" matchType="IsDirectory" negate="true" />
                    <add input="{REQUEST_FILENAME}" pattern=".*\.[\d\w]+$" negate="true" />
                    <add input="{REQUEST_URI}" pattern="^/(api)" negate="true" />
                </conditions>
                <action type="Rewrite" url="/index.html" />
        </rule>
    </rules>
</rewrite>

ب) Hash-based
- آدرسی مانند http://localhost:4200/#/home یک آدرس به شیوه‌ی Hash-based بوده و مخصوص مرورگرهایی است بسیار قدیمی که از HTML 5 پشتیبانی نمی‌کنند. اینبار قطعات قرار گرفته‌ی پس از علامت # دارای نام URL fragments بوده و قابلیت پردازش در سمت کلاینت را دارا می‌باشند.
- اگر علاقمند به استفاده‌ی از این روش هستید، نیاز است خاصیت useHash را به true تنظیم کنید:
@NgModule({
   imports: [RouterModule.forRoot(routes, { useHash: true })],
-  این روش نیازی به URL rewriting سمت سرور ندارد. از آنجائیکه سرور هرچیزی را که پس # باشد ندید خواهد گرفت و سعی در یافتن آن‌، در سمت سرور نخواهد کرد.