مطالب
آشنایی با WPF قسمت پنجم : DataContext بخش دوم
در ادامه قسمت قبلی قصد داریم دو کنترل دیگر را نیز بایند کنیم؛ ولی از آنجا که مقادیر آن‌ها رشته‌ای یا عددی نیست و مقداری متفاوت هست، از مبحثی به نام ValueConverter استفاده خواهیم کرد.
Value Converter چیست؟


موقعی که شما قصد بایند کردن دو نوع داده متفاوت را به هم دارید، نیاز به یک کد واسط پیدا می‌کنید تا این کد واسط مقادیر شما را از مبدا دریافت کرده و تبدیل به نوعی کند که مقصد بتواند از آن استفاده کند یا بلعکس. ValueConverter نام کلاسی است که از یک اینترفیس به نام IValueConverter ارث بری کرده است و شامل دو متد تبدیل نوع از مبدا به مقصد Convert و دیگری از مقصد به مبدا  ConvertBack می‌شود که خیلی کمتر پیاده سازی می‌شود.
پیاده سازی یک کلاس مبدل سه مرحله دارد:
  • مرحله اول :ساخت کلاس ValueConverter
  • مرحله دوم : تعریف آن به عنوان یک منبع یا ریسورس
  • مرحله سوم : استفاده از آن در عملیات بایند کردن Binding

در مرحله اول، نحوه پیاده سازی کلاس ValueConverter به شکل زیر است:
public class BoolToVisibilityConverter : IValueConverter
{
    public object Convert(object value, Type targetType, 
        object parameter, CultureInfo culture)
    {
        // Do the conversion from bool to visibility
    }
 
    public object ConvertBack(object value, Type targetType, 
        object parameter, CultureInfo culture)
    {
        // Do the conversion from visibility to bool
    }
}

در متد تبدیل باید مقداری را که کنترل نیاز دارد، بر اساس مقادیر کلاس، ایجاد و بازگشت دهید.

در مرحله‌ی دوم نحوه تعریف مبدل ما در پنجره XAML به صورت زیر می‌باشد:
<Window x:Class="test.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:نامی دلخواه="clr-namespace:فضای نامی که کلاس مبدل در آن قرار دارد"
        >

    <Window.Resources>
        <نام دلخواهی که در بالا تعریف کرده اید: ClassNameنام کلاس  x:Key="کلید این آیتم در ریسورس"/>
    </Window.Resources>

کلمه‌های کلیدی xmlns که مخفف XML NameSpace هستند جهت تعریف دسترسی به فضاهای نام طراحی شده‌اند و طبق تعریف مایکروسافت همان مفهوم تگ‌های تعریف فضای نام در XML را دارند که توسط مایکروسافت توسعه یافته‌اند. این تعریف‌ها در تگ ریشه (در اینجا window) تعریف می‌شوند. دو فضای نام اولی که به طور پیش فرض در همه جای پروژه قرار دارند، اشاره به فریم ورک WPF دارند. کلمه‌ی کلیدی x در خط شماره سه، نام دلخواهی است که دسترسی ما را به خصوصیات یا تعاریف XAML موجود در sdk باز می‌کند؛ مثلا استفاده از خصوصیاتی چون x:key یا x:class را به همراه دارد.
پس الان باید خط چهارم برای ما روشن باشد؛ فضای نام جدیدی را در برنامه خودمان ایجاد کرده‌ایم که این تگ به آن اشاره می‌کند و نام دلخواهی هم برای اشاره به این فضای نام برایش در نظر گرفته‌ایم. هر موقع در برنامه این نام دلخواه تعیین شده قرار گیرد، یعنی اشاره به این فضای نام که در قسمت Window.resource خط هشتم تعریف شده است.
در خط هشتم، یک ریسورس (منبع) را به برنامه معرفی کرده‌ایم:
ریسورس‌ها برای ذخیره سازی داده‌ها در سطح یک کنترل، سطح محلی در یک پنجره، یا سطح عمومی در کل پروژه به کار می‌روند. محدودیتی در ذخیره داده‌ها وجود ندارد و هر چقدر که دوست دارید می‌توانید داده به آن پاس کنید. این داده‌ها می‌توانند یک سری اطلاعات ذخیره شده در یک ساختار ساده تا یک ساختار سلسه مراتبی از کنترل‌ها باشند. ریسورس‌ها به شما این اجازه را می‌دهند تا داده‌ها را در یک مکان ذخیره کرده و آن‌ها را در یک یا چندجا مورد استفاده قرار دهید.

از آن جا که مباحث ریسورس‌ها را در یک مقاله‌ی جداگانه بررسی می‌کنیم، فقط به ذکر نکات بالا جهت کد فعلی بسنده خواهیم کرد و ادامه‌ی آن را در یک مقاله دیگر مورد بررسی قرار می‌دهیم.
هر ریسورس دارای یک نام یا یک کلید است که با خصوصیت x:key تعریف می‌شود.
ریسورس بالا یک کلاس را که در فضای نام دلخواهی قرار دارد، تعریف می‌کند و یک کلید هم به آن انتساب می‌دهد.
مرحله‌ی سوم معرفی ریسورس به عملیات Binding است:
{Binding نام پراپرتی کلاس, Converter={StaticResource کلید آیتم مربوطه در ریسورس}, ConverterParameter=پارامتری که به کلاس مبدل پاس می‌شود}

بخش اول دقیقا همان چیزی است که در قسمت قبلی یاد گرفتیم. معرفی پراپرتی که باید عمل بایند به آن صورت گیرد. قسمت بعدی معرفی مبدل است و از آن جا که تابع مبدل ما در یک منبع است، اینگونه می‌نویسیم: {} را باز کرده و ابتدا کلمه StaticResource فاصله و سپس کلید ریسورس که تابع را از ریسورس فراخوانی کند و قسمت بعدی هم پاس کردن یک پارامتر به تابع مبدل است.

حال که با اصول نوشتار آشنا شدیم کار را آغاز می‌کنیم.
قصد داریم یک مبدل برای فیلد جنیست درست کنیم. از آنجا که این فیلد Boolean است و خصوصیت IsChecked یک RadioButton هم Boolean است، می‌توان یک ارتباط مستقیم را ایجاد کرد. ولی مشکل در اینجا هست که True برای مذکر است و false برای مؤنث. در نتیجه تنها Radiobutton مربوطه به جنس مذکر به این حالت پاسخ می‌دهد و از آنجا که  برای جنس مونث  false در نظر گرفته شده است، انتخاب آن هم false خواهد بود. پس باید در مبدل، مقداری که کنترل می‌خواهد را شناسایی کرده و اگر مقدار با آن برابر بود، True را بازگردانیم. مقداری که هر کنترل درخواست می‌کند را از طریق پارامتر به تابع مبدل ارسال می‌کنیم. radiobutton مذکر، مقدار True را به عنوان پارامتر ارسال می‌کند و radiobutton مونث هم مقدار false را به عنوان پارامتر ارسال می‌کند. اگر تابع مبدل را ببینید، این مقدار‌ها با پارامترها همخوانی دارند، True در غیر این صورت false بر میگرداند.

مرحله اول تعریف کلاس ValueConveter:
using System;
using System.Globalization;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace test.ValueConverters
{
    public class GenderConverter: IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            var ParameterString = parameter as string;
            if (ParameterString == null)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            bool bparam;

            bool test = bool.TryParse(parameter.ToString(), out bparam);
            if (test)
            {
                return ((bool)value).Equals(bparam);
            }
            return DependencyProperty.UnsetValue;
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
در کد بالا پارامتر ارسالی را دریافت می‌کنیم و اگر برابر با Null باشد، مقداری برگشتی را عدم ذکر شدن خصوصیت وابسته اعلام می‌کنیم. در نتیجه انگار این خصوصیت مقداردهی نشده است. اگر مخالف Null باشد، کار ادامه پیدا می‌کند. در نهایت مقایسه‌ای بین پارامتر و مقدار پراپرتی (value) صورت گرفته و نتیجه‌ی مقایسه را برگشت می‌دهیم.

برای تعریف این مبدل در محیط XAML به صورت زیر اقدام می‌کنیم:
<Window x:Class="test.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:valueConverters="clr-namespace:test.ValueConverters"
        Title="MainWindow" Height="511.851" Width="525">

    <Window.Resources>
        <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/>
    </Window.Resources>
</window>
 کلمه valueConveter به فضای نام test.valueConverters اشاره می‌کند که در قسمت ریسورس، از کلاس GenderConverter آن استفاده می‌کنیم و کلیدی که برای این ریسورس در نظر گرفتیم را GenderConverter تعریف کردیم (هم نامی کلید ریسورس و نام کلاس مبدل اتفاقی است و ارتباطی با یکدیگر ندارند).

نکته: در صورتی که بعد از تعریف ریسورس با خطای زیر روبرو شدید و محیط طراحی Design را از دست دادید یکبار پروژه را بیلد کنید تا مشکل حل شود.
The name "GenderConverter" does not exist in the namespace "clr-namespace:test.ValueConverters".


اکنون در عملیات بایندینگ دو کنترل اینگونه می‌نویسیم:
     <RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender, Converter={StaticResource GenderConverter}, ConverterParameter=True}" Name="RdoMale"  >Male</RadioButton>
                <RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender, Converter={StaticResource GenderConverter}, ConverterParameter=False}" Name="RdoFemale" Margin="0 5 0 0"  >Female</RadioButton>
حال برنامه را اجرا کرده و نتیجه را ببینید. برای تست بهتر می‌توانید جنسیت فرد را در منبع داده تغییر دهید. همچنین از آنجا که این مقدار برای جنس مذکر نیازی به بررسی و تبدیل ندارد می‌توانید عملیات بایند را عادی بنویسید:
<RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender}" Name="RdoMale"  >Male</RadioButton>
این کد می‌تواند برای تمامی وضعیت‌های دو مقداری چون جنسیت و وضعیت تاهل و ... هم به کار برود. ولی حالا سناریویی را تصور کنید که که مقادیر از دو تا بیشتر شود؛ مثل وضعیت تحصیلی ، دسترسی‌ها و غیره که این‌ها نیاز به داده‌های شمارشی چون Enum‌ها دارند. روند کار دقیقا مانند بالاست:
هر کنترل مقداری از یک enum را میپذیرد که میتواند آن مقدار را با استفاده از پارامتر، به تابع مبدل ارسال کند و سپس تابع چک می‌کند که آیا چنین مقداری در enum مدنظر یافت می‌شود یا خیر؛ این کد الان کار می‌کندو واقعا هم کد درستی است و هیچ مشکلی هم ندارد. ولی برای یک لحظه تصور کنید پنجره شما شامل چهار خصوصیت enum دار است. یعنی الان باید 4 تابع مبدل بنویسید. پس باید کد را بازنویسی کنیم تا به هر enum که مدنظر است پاسخ دهد؛ به این ترتیب تنها یک تابع مبدل می‌نویسیم.

جهت یادآوری نگاهی به کلاس برنامه می‌اندازیم:
public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person : INotifyPropertyChanged
    { 
        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public FieldOfWork FieldOfWork { get; set; }

        private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }
فعلا IList را از پراپرتی FieldOfWork بر میداریم تا این سناریو باشد که تنها یک Enum قابل انتخاب است:
public FieldOfWork FieldOfWork { get; set; }
بعدا حالت قبلی را بررسی میکنیم.

کد کلاس مبدل را به صورت زیر می‌نویسیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace test.ValueConverters
{
    public class EnumConverter : IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            var ParameterString = parameter as string;
            if (ParameterString == null)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            if (Enum.IsDefined(value.GetType(), value) == false)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            object paramvalue = Enum.Parse(value.GetType(), ParameterString);
            return paramvalue.Equals(value);
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
در مرحله اول مثل کد قبلی بررسی می‌شود که آیا پارامتری ارسال شده است یا خیر. در مرحله دوم بررسی می‌شود که نوع داده مقدار پراپرتی چیست یعنی چه Enum ایی مورد استفاده قرار گرفته است. اگر در Enum مقداری که در پارامتر به آن ذکر شده است وجود نداشته باشد، بهتر هست که کار در همین جا به پایان برسد؛ زیرا که یک پارامتر اشتباهی ارسال شده است و چنین مقداری در Enum وجود ندارد. در غیر اینصورت کار ادامه می‌یابد و پارامتر را به enum تبدیل کرده و با مقدار مقایسه می‌کنیم. اگر برابر باشند نتیجه true را باز میگردانیم.

کد قسمت ریسورس را با کلاس جدید به روز می‌کنیم:
    <Window.Resources>
        <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/>
        <valueConverters:EnumConverter x:Key="EnumConverter"></valueConverters:EnumConverter>
    </Window.Resources>
کد چک باکس‌ها هم به شکل زیر تغییر می‌یابد:
    <CheckBox Name="ChkActor" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Actor}" >Actor/Actress</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkDirector" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Director}" >Director</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkProducer" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Producer}" >Producer</CheckBox>
کلاس GetPerson که منبع داده ما را فراهم می‌کند هم به شکل زیر است:
  public static Person GetPerson()
        {
            return new Person()
            {
                Name = "Leo",
                Gender =true,
                ImageName ="man.jpg",
                Country = "Italy",
                FieldOfWork = test.FieldOfWork.Actor,
                Date = DateTime.Now.AddDays(-3)
            };
        }

برنامه را اجرا کنید تا نتیجه کار را ببینید. باید چک باکس Actor تیک خورده باشد. میتوانید منبع داده را تغییر داده تا نتیجه کار را ببینید.

بگذارید فیلد FieldOfWork را به حالت قبلی یعنی IList برگردانیم. در بسیاری از اوقات ما چند گزینه از یک Enum را انتخاب می‌کنیم، مثل داشتن چند سطح دسترسی یا چند سمت کاری و ...

کلاس را به همراه کد GetPerson به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
    public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person : INotifyPropertyChanged
    { 
        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public IList<FieldOfWork> FieldOfWork { get; set; }

        private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }

        public static Person GetPerson()
        {
            return new Person
            {
                Name = "Leo",
                Gender = true,
                ImageName = "man.jpg",
                Country = "Italy",
                FieldOfWork = new FieldOfWork[] { test.FieldOfWork.Actor, test.FieldOfWork.Producer },
                Date = DateTime.Now.AddDays(-3)
            };
        }
}

دو Enum بازیگر و تهیه کننده را انتخاب کرده‌ایم، پس در زمان اجرا باید این دو گزینه انتخاب شوند.
کد مبدل را به صورت زیر می‌نویسیم:
using System;
using System.Collections;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace test.ValueConverters
{
    public class EnumList : IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            var ParameterString = parameter as string;
            if (ParameterString == null)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

         var enumlist= (IList) value;         

            if(enumlist==null && enumlist.Count<1)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            if (Enum.IsDefined(enumlist[0].GetType(), ParameterString) == false)
                return DependencyProperty.UnsetValue;


            /*
              foreach (var item  in enumlist)
            {
                object paramvalue = Enum.Parse(item.GetType(), ParameterString);
                bool result = item.Equals(paramvalue);
                if (result)
                    return true;
            }
            return false;
             */
            return (from object item in enumlist let paramvalue = Enum.Parse(item.GetType(), ParameterString) select item.Equals(paramvalue)).Any(result => result);
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
مقدار پراپرتی را به نوع IList تبدیل می‌کنید و اگر لیست معتبر بود، برنامه را ادامه می‌دهیم؛ در غیر اینصورت تابع خاتمه می‌یابد. بعد از اینکه صحت وجود لیست اعلام شد، بررسی میکنیم آیا Enum چنین مقداری که پارامتر ذکر کرده است را دارد یا یک پارامتر اشتباهی است.
در حلقه‌ای که به شکل توضیح درآمده، همه آیتم‌های مربوطه در لیست را بررسی کرده و اگر آیتمی برابر پارامتر باشد، True بر میگرداند و در صورتی که حلقه به اتمام برسد و آیتم پیدا نشود، مقدار False را برمی‌گرداند. این حلقه از آن جهت به شکل توضیح درآمده است که کد Linq آن در زیر نوشته شده است.

تعریف کلاس بالا در ریسورس:
   <Window.Resources>
        <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/>
        <valueConverters:EnumConverter x:Key="EnumConverter"></valueConverters:EnumConverter>
        <valueConverters:EnumList x:Key="EnumList"></valueConverters:EnumList>
    </Window.Resources>
و تغییر کلید ریسورس در خطوط چک باکس ها، باقی موارد همانند قبل ثابت هستند:
     <CheckBox Name="ChkActor" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Actor}" >Actor/Actress</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkDirector" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Director}" >Director</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkProducer" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Producer}" >Producer</CheckBox>

نتیجه‌ی کار باید به شکل زیر باشد:
فیلد جنسیت و زمینه کاری از تابع مبدل به دست آمده است.

  بدیهی است خروجی‌های بالا برای کنترل هایی است که مقدار Boolean را می‌پذیرند و برای سایر کنترل‌ها باید با کمی تغییر در کد و نوع برگشتی که تحویل خروجی متد مبدل می‌شود، دهید.

دانلود فایل‌های این قسمت
مطالب
EF Code First #9

تنظیمات ارث بری کلاس‌ها در EF Code first


بانک‌های اطلاعاتی مبتنی بر SQL، تنها روابطی از نوع «has a» یا «دارای» را پشتیبانی می‌کنند؛ اما در دنیای شیءگرا روابطی مانند «is a» یا «هست» نیز قابل تعریف هستند. برای توضیحات بیشتر به مدل‌های زیر دقت نمائید:


using System;

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
public abstract class Person
{
public int Id { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public DateTime DateOfBirth { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
public class Coach : Person
{
public string TeamName { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
public class Player : Person
{
public int Number { get; set; }
public string Description { get; set; }
}
}

در این مدل‌ها که بر اساس ارث بری از کلاس شخص، تهیه شده‌اند؛ بازیکن، یک شخص است. مربی نیز یک شخص است؛ و به این ترتیب خوانده می‌شوند:

Coach "is a" Person
Player "is a" Person

در EF Code first سه روش جهت کار با این نوع کلاس‌ها و کلا ارث بری وجود دارد که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت:

الف) Table per Hierarchy یا TPH

همانطور که از نام آن نیز پیدا است، کل سلسله مراتبی را که توسط ارث بری تعریف شده است، تبدیل به یک جدول در بانک اطلاعاتی می‌کند. این حالت، شیوه برخورد پیش فرض EF Code first با ارث بری کلاس‌ها است و نیاز به هیچگونه تنظیم خاصی ندارد.
برای آزمایش این مساله، کلاس Context را به نحو زیر تعریف نمائید و سپس اجازه دهید تا EF بانک اطلاعاتی معادل آن‌را تولید کند:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Context
{
public class Sample05Context : DbContext
{
public DbSet<Person> People { set; get; }
}
}

ساختار جدول تولید شده آن همانند تصویر زیر است:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، تمام کلاس‌های مشتق شده از کلاس شخص را تبدیل به یک جدول کرده است؛ به علاوه یک فیلد جدید را هم به نام Discriminator به این جدول اضافه نموده است. برای درک بهتر عملکرد این فیلد، چند رکورد را توسط برنامه به بانک اطلاعاتی اضافه می‌کنیم. حاصل آن به شکل زیر خواهد بود:


از فیلد Discriminator جهت ثبت نام کلاس‌های متناظر با هر رکورد، استفاده شده است. به این ترتیب EF حین کار با اشیاء دقیقا می‌داند که چگونه باید خواص متناظر با کلاس‌های مختلف را مقدار دهی کند.
به علاوه اگر به ساختار جدول تهیه شده دقت کنید، مشخص است که در حالت TPH، نیاز است فیلدهای متناظر با کلاس‌های مشتق شده از کلاس پایه، همگی null پذیر باشند. برای نمونه فیلد Number که از نوع int تعریف شده، در سمت بانک اطلاعاتی نال پذیر تعریف شده است.
و برای کوئری نوشتن در این حالت می‌توان از متد الحاقی OfType جهت فیلتر کردن اطلاعات بر اساس کلاسی خاص، کمک گرفت:

db.People.OfType<Coach>().FirstOrDefault(x => x.LastName == "Coach L1")


سفارشی سازی نحوه نگاشت TPH

همانطور که عنوان شد، TPH‌ نیاز به تنظیمات خاصی ندارد و حالت پیش فرض است؛ اما برای مثال می‌توان بر روی مقادیر و نوع ستون Discriminator تولیدی، کنترل داشت. برای این منظور باید از Fluent API به نحو زیر استفاده کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class CoachConfig : EntityTypeConfiguration<Coach>
{
public CoachConfig()
{
// For TPH
this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(1));
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class PlayerConfig : EntityTypeConfiguration<Player>
{
public PlayerConfig()
{
// For TPH
this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(2));
}
}
}

در اینجا توسط متد Map، نام فیلد discriminator به PersonType تغییر کرده. همچنین چون مقدار پیش فرض تعیین شده توسط متد HasValue عددی است، نوع این فیلد در سمت بانک اطلاعاتی به int null تغییر می‌کند.


ب) Table per Type یا TPT

در حالت TPT، به ازای هر کلاس موجود در سلسله مراتب تعیین شده، یک جدول در سمت بانک اطلاعاتی تشکیل می‌گردد.
در جداول متناظر با Sub classes، تنها همان فیلدهایی وجود خواهند داشت که در کلاس‌های هم نام وجود دارد و فیلدهای کلاس پایه در آن‌ها ذکر نخواهد گردید. همچنین این جداول دارای یک Primary key نیز خواهند بود (که دقیقا همان کلید اصلی جدول پایه است که به آن Shared primary key هم گفته می‌شود). این کلید اصلی، به عنوان کلید خارجی اشاره کننده به کلاس یا جدول پایه نیز تنظیم می‌گردد:


برای تنظیم این نوع ارث بری، تنها کافی است ویژگی Table را بر روی Sub classes قرار داد:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
[Table("Coaches")]
public class Coach : Person
{
public string TeamName { set; get; }
}
}

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
[Table("Players")]
public class Player : Person
{
public int Number { get; set; }
public string Description { get; set; }
}
}

یا اگر حالت Fluent API را ترجیح می‌دهید، همانطور که در قسمت‌های قبل نیز ذکر شد، معادل ویژگی Table در اینجا، متد ToTable است.

ج) Table per Concrete type یا TPC

در تعاریف ارث بری که تاکنون بررسی کردیم، مرسوم است کلاس پایه را از نوع abstract تعریف کنند. به این ترتیب هدف اصلی، Sub classes تعریف شده خواهند بود؛ چون نمی‌توان مستقیما وهله‌ای را از کلاس abstract تعریف شده ایجاد کرد.
در حالت TPC، به ازای هر sub class غیر abstract، یک جدول ایجاد می‌شود. هر جدول نیز حاوی فیلدهای کلاس پایه می‌باشد (برخلاف حالت TPT که جداول متناظر با کلاس‌های مشتق شده، تنها حاوی همان خواص و فیلدهای کلاس‌های متناظر بودند و نه بیشتر). به این ترتیب عملا جداول تشکیل شده در بانک اطلاعاتی، از وجود ارث بری در سمت کدهای ما بی‌خبر خواهند بود.


برای پیاده سازی TPC نیاز است از Fluent API استفاده شود:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class PersonConfig : EntityTypeConfiguration<Person>
{
public PersonConfig()
{
// for TPC
this.Property(x => x.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.None);
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class CoachConfig : EntityTypeConfiguration<Coach>
{
public CoachConfig()
{
// For TPH
//this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(1));

// for TPT
//this.ToTable("Coaches");

//for TPC
this.Map(m =>
{
m.MapInheritedProperties();
m.ToTable("Coaches");
});
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class PlayerConfig : EntityTypeConfiguration<Player>
{
public PlayerConfig()
{
// For TPH
//this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(2));

// for TPT
//this.ToTable("Players");

//for TPC
this.Map(m =>
{
m.MapInheritedProperties();
m.ToTable("Players");
});
}
}
}

ابتدا نوع فیلد Id از حالت Identity خارج شده است. این مورد جهت کار با TPC ضروری است در غیراینصورت EF هنگام ثبت، به مشکل بر می‌خورد، از این لحاظ که برای دو شیء، به یک Id خواهد رسید و امکان ثبت را نخواهد داد. بنابراین در یک چنین حالتی استفاده از نوع Guid برای تعریف primary key شاید بهتر باشد. بدیهی است در این حالت باید Id را به صورت دستی مقدار دهی نمود.
در ادامه توسط متد MapInheritedProperties، به همان مقصود لحاظ کردن تمام فیلدهای ارث بری شده در جدول حاصل، خواهیم رسید. همچنین نام جداول متناظر نیز ذکر گردیده است.


سؤال : از این بین، بهتر است از کدامیک استفاده شود؟

- برای حالت‌های ساده از TPH استفاده کنید. برای مثال یک بانک اطلاعاتی قدیمی دارید که هر جدول آن 200 تا یا شاید بیشتر فیلد دارد! امکان تغییر طراحی آن هم وجود ندارد. برای اینکه بتوان به حس بهتری حین کارکردن با این نوع سیستم‌های قدیمی رسید، می‌شود از ترکیب TPH و ComplexTypes (که در قسمت‌های قبل در مورد آن بحث شد) برای مدیریت بهتر این نوع جداول در سمت کدهای برنامه استفاده کرد.
- اگر علاقمند به استفاده از روابط پلی‌مرفیک هستید ( برای مثال در کلاسی دیگر، ارجاعی به کلاس پایه Person وجود دارد) و sub classes دارای تعداد فیلدهای کمی هستند، از TPH استفاده کنید.
- اگر تعداد فیلدهای sub classes زیاد است و بسیار بیشتر است از کلاس پایه، از روش TPT استفاده کنید.
- اگر عمق ارث بری و تعداد سطوح تعریف شده بالا است، بهتر است از TPC استفاده کنید. حالت TPT از join استفاده می‌کند و حالت TPC از union برای تشکیل کوئری‌ها کمک خواهد گرفت
مطالب دوره‌ها
بوت استرپ (نگارش 3) چیست؟
بوت استرپ یک فریم ورک CSS واکنشگرا (responsive) است، که جهت ساخت سریع برنامه‌های استاتیک و همچنین پویای وب کاربرد دارد. در حال حاضر این پروژه جزو محبوب‌ترین و فعال‌ترین پروژه‌های سایت Github است. اگر علاقمند هستید که لیستی از سایت‌های استفاده کننده از بوت استرپ را مشاهده کنید، به آدرس‌های ذیل مراجعه نمائید:


تازه‌های بوت استرپ 3 کدامند؟

- بوت استرپ 3 جهت کار با صفحه‌های نمایش کوچک دستگاه‌های موبایل به شدت بهینه سازی شده است و به همین جهت به آن mobile-first CSS framework نیز می‌گویند.
- در نگارش 2 بوت استرپ، حداقل دو نوع گرید واکنشگرا و غیر واکنشگرا قابل تعریف بودند. در نگارش سوم آن، تنها یک نوع گرید جدید واکنشگرا در این فریم ورک وجود دارد که می‌تواند چهار نوع سایز از بزرگ تا کوچک را شامل شود.
- بوت استرپ 3 با IE7 به قبل و همچنین فایرفاکس 3.6 و پایین‌تر دیگر سازگار نیست. البته برای پشتیبانی از IE8، نیاز به اندکی تغییرات نیز وجود خواهد داشت که در قسمت‌های بعد این جزئیات را بیشتر بررسی خواهیم کرد. به عبارت دیگر بدون این تغییرات، بوت استرپ 3 در حالت پیش فرض با IE9 به بعد سازگار است.
- در بوت استرپ 3 برخلاف نگارش قبلی آن که لیستی از آیکن‌های خود را در قالب چند فایل PNG image sprite که آیکن‌ها را به صورت فشرده در کنار هم قرار داده بود، اینبار تنها از Font icons استفاده می‌کند. به این ترتیب تغییر اندازه این آیکن‌ها با توجه به برداری بودن نمایش قلم‌ها و همچنین قابلیت اعمال رنگ به آن‌ها نیز بسیار ساده‌تر می‌گردد.


سؤال: آیا نیاز است از یک فریم ورک CSS واکنشگرا استفاده شود؟

در سال‌های قبل، عموما طراحی وب بر اساس تهیه یا خرید یک سری قالب‌های از پیش آماده شده، شکیل صورت می‌گرفته‌است. این قالب‌ها به سرعت با برنامه، یکپارچه شده و حداکثر قلم یا رنگ‌های آن‌ها‌را اندکی تغییر می‌دادیم و یا اینکه خودمان کل این مسیر را از صفر طی می‌کردیم. این پروسه سفارشی، بسیار سنگین بوده و مشکل مهم آن، عدم امکان استفاده مجدد از طراحی‌های انجام شده می‌باشد که نهایتا در دراز مدت هزینه‌ی بالایی را برای ما به همراه خواهند داشت. اما با استفاده از فریم ورک‌های CSS واکنشگرا به این مزایا خواهیم رسید:
- قسمت عمده‌ای از کار پیشتر برای شما انجام شده است.
برای مثال نیازی نیست تا حتما برای طرحبندی صفحه، سیستم گرید خاص خودتان را طراحی کنید و یا اینکه مانند سال‌های دور، به استفاده از HTML tables پناه ببرید.
- قابلیت سفارشی سازی بسیار بالایی دارند.
برای مثال با استفاده از فناوری‌هایی مانند less می‌توان بوت استرپ را تا حد بسیار زیادی سفارشی سازی کرد. به این ترتیب دیگر یک سایت بوت استرپ، شبیه به بوت استرپ به نظر نخواهد رسید! شاید عده‌ای عنوان کنند که تمام سایت‌های بوت استرپ یک شکل هستند، اما واقعیت این است که این سایت‌ها تنها از قابلیت‌های سفارشی سازی بوت استرپ و less استفاده نکرده‌اند.
 

دریافت بوت استرپ 3

سایت رسمی دریافت بوت استرپ، آدرس ذیل می‌باشد:

البته ما از این نگارش خام استفاده نخواهیم کرد و نیاز است برای کارهای سایت‌های فارسی، از نگارش راست به چپ آن استفاده کنیم. بنابراین اگر از ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، می‌توانید به یکی از دو بسته نیوگت ذیل مراجعه نمائید:
و اگر می‌خواهید صرفا به فایل‌های درون این بسته‌ها دسترسی پیدا کنید، از دو آدرس ذیل استفاده کنید:
فایل‌های دریافت شده با پسوند nupkg، در حقیقت یک فایل zip استاندارد هستند.

اگر بوت استرپ اصل را از سایت اصلی آن دریافت کنید، شامل تعداد فایل‌ها و پوشه‌های بسیار بیشتری است نسبت به نمونه RTL فوق. اما فایل‌های نهایی آن که مورد استفاده قرار خواهند گرفت، درون پوشه dist یا توزیع آن قرار گرفته‌اند و آنچنان تفاوتی با نگارش RTL ندارند. فقط در نگارش اصل، فایل‌های min و فشرده شده نیز همراه این بسته هستند که در نگارش RTL لحاظ نشده‌اند. این موضوع در آینده به نفع ما خواهد بود. از این لحاظ که اگر از سیستم bundling & minification مربوط بهASP.NET  استفاده کنید (جهت تولید خودکار فایل‌های min در زمان اجرا)، این سیستم به صورت پیش فرض از فایل‌های min موجود استفاده می‌کند و ممکن است مدتی سردرگم باشید که چرا تغییراتی را که به فایل CSS بوت استرپ اعمال کرده‌ام، در سایت اعمال نمی‌شوند. به علاوه امکان اعمال تغییرات و حتی دیباگ فایل‌های غیرفشرده خصوصا جاوا اسکریپتی آن نیز بسیار ساده‌تر و مفهوم‌تر است.

جهت مطالعه مباحث تکمیلی در مورد نحوه فشرده سازی فایل‌های CSS یا JS می‌توانید به مقالات ذیل، در سایت جاری مراجعه نمائید:

علاوه بر این‌ها در نگارش سوم بوت استرپ، تعدادی فایل CSS جدید به نام قالب یا theme نیز اضافه شده‌اند که همراه نسخه RTL نیست. برای مثال اگر به پوشه bootstrap-3.0.0.zip\bootstrap-3.0.0\dist\css مراجعه کنید، فایل bootstrap-theme.css نیز قابل مشاهده است. به این ترتیب قالبی و لایه‌ای بر روی مقادیر پیش فرض موجود در فایل bootstrap.css اعمال خواهند شد؛ برای مثال اعمال طراحی تخت یا flat مدرن آن به دکمه‌ها و عناصر دیگر این مجموعه.


شروع یک فایل HTML با بوت استرپ

تا اینجا فرض بر این است که فایل‌های بوت استرپ را دریافت کرده‌اید. در ادامه قصد داریم، نحوه معرفی این فایل‌ها را در یک فایل ساده HTML بررسی کنیم.
<!doctype html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>My Website</title>
    <link href="Content/css/bootstrap-rtl.css" rel="stylesheet">    
<link href="Content/css/custom.css" rel="stylesheet">    
</head>
<body>


</body>
</html>
صفحه آغازین کار با بوت استرپ 3 یک چنین شکلی را خواهد داشت و می‌تواند پایه تشکیل فایل masterpage یا layout برنامه‌های ASP.NET قرار گیرد. متا تگ viewport اضافه شده، جهت طراحی‌های واکنشگرا اضافه شده است و در ادامه لینک شدن فایل CSS بوت استرپ 3 را ملاحظه می‌کنید.
اگر سایت شما از تعاریف CSS سفارشی دیگری نیز استفاده می‌کند، تعاریف آن‌ها باید پس از بوت استرپ، ذکر گردند.


افزودن اسکریپت‌های بوت استرپ 3

برای کار با اسکریپت‌های بوت استرپ 3 نیاز است ابتدا jQuery را به صورت جداگانه دریافت کنیم. در حال حاضر اگر به سایت جی‌کوئری مراجعه کنید با دو نگارش 1.x و 2.x این کتابخانه مواجه خواهید شد. اگر نیاز به پشتیبانی از IE 8 را در محل کار خود دارید، باید از نگارش 1.x استفاده کنید. نگارش آخر 1.x کتابخانه جی‌کوئری را از طریق CDN آن همواره می‌توان مورد استفاده قرار داد:
 <script src="http://code.jquery.com/jquery-latest.min.js"></script>
بهتر است تعاریف فایل‌های جاوا اسکریپت را پیش از بسته شدن تگ body قرار دهید. یکی از مزایای مهم آن مشاهده نشدن یک فلش کوتاه مدت سفید رنگ در ابتدای بارگذاری صفحاتی با پس زمینه غیر روشن است. از این جهت که هر المانی که در head صفحه تعریف شود، حتما باید پیش از بارگذاری کل صفحه دریافت گردد. به این ترتیب با سرعت‌های دریافت کمتر، این مساله سبب خالی ماندن صفحه برای مدتی کوتاه خواهد شد و همان فلش سفید رنگ عنوان شده را پدید می‌آورد؛ چون هنوز مابقی صفحه بارگذاری نشده و خالی است.
پس از تعریف جی‌کوئری، تعریف اسکریپت‌های بوت استرپ قرار می‌گیرد (چون وابسته است به جی‌کوئری). فایل bootstrap-rtl.js شامل تمام زیر فایل‌های مورد نیاز نیز می‌باشد:
 <script src="Scripts/bootstrap-rtl.js"></script>
برای سازگار سازی بوت استرپ 3 با IE8 نیاز به یک فایل اسکریپت دیگر نیز داریم. این فایل را از آدرس ذیل دریافت نمائید:
این فایل 4 کیلوبایتی را نیز باید به تعاریف اسکریپت‌های مورد نیاز، اضافه کرد:
 <script src="Scripts/respond.min.js"></script>
البته این اسکریپت خاص، مطابق توضیحات آن باید به head صفحه اضافه شود تا با IE8 بهتر کار کند.
تا اینجا ساختار صفحه HTML تهیه شده جهت استفاده از امکانات بوت استرپ 3، شکل زیر را خواهد داشت:
<!doctype html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>My Website</title>

    <link href="Content/css/bootstrap-rtl.css" rel="stylesheet">    
<link href="Content/css/custom.css" rel="stylesheet">       
<script src="Scripts/respond.min.js"></script>
</head>
<body>


<script src="http://code.jquery.com/jquery-latest.min.js"></script>
<script src="Scripts/bootstrap-rtl.js"></script>
</body>
</html>

فایل‌های نهایی این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
bs3-sample01.zip
 
مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت دهم - پیاده سازی الگوی Decorator
الگوی decorator، امکان محصور کردن یک شیء مفروض را با لایه‌ای بر فراز آن میسر می‌کند. برای مثال بجای اینکه در تمام متدهای سرویسی از try/catch استفاده کنیم، می‌توانیم این متدها را با یک ExceptionHandlingDecorator مزین کنیم و یا از این دست اعمال تکراری می‌توان به لاگ کردن ورودی و خروجی‌های یک متد و یا کش کردن اطلاعات آن‌ها نیز اشاره کرد. حتی عملیاتی مانند تشخیص خواص تغییر یافته‌ی یک شیء در Entity framework نیز به کمک همین مزین کننده‌ها که شیء اصلی در حال استفاده را با ایجاد لایه‌ای بر روی آن‌ها محصور می‌کنند، انجام می‌شود. به این عملیات Aspect oriented programming و یا AOP نیز می‌گویند؛ در اینجا واژه‌ی Aspect به اعمال مشترک و متداول موجود در برنامه اشاره می‌کند. در این مطلب قصد داریم نمونه‌ای از این تزئین کننده‌ها را به کمک سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core. پیاده سازی کنیم.


پیاده سازی الگوی Decorator به کمک سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core.

مثال زیر را در نظر بگیرید که در آن یک سرویس تعریف شده‌است و در این بین استثنائی رخ داده‌است.
    public interface ITaskService
    {
        void Run();
    }

    public class MyTaskService : ITaskService
    {
        public void Run()
        {
            throw new InvalidOperationException("An exception from the MyTaskService!");
        }
    }
می‌خواهیم بدون تغییری در کدهای این کلاس، به متدهای آن در حین اجرای نهایی، یک try/catch را به همراه logging، اضافه کنیم. به همین جهت نیاز خواهیم داشت تا یک محصور کننده (تزئین کننده یا decorator در اینجا) را برای آن طراحی کنیم:
using System;
using Microsoft.Extensions.Logging;
namespace CoreIocServices
{
    public class MyTaskServiceDecorator : ITaskService
    {
        private readonly ILogger<MyTaskServiceDecorator> _logger;
        private readonly ITaskService _decorated;

        public MyTaskServiceDecorator(
            ILogger<MyTaskServiceDecorator> logger,
            ITaskService decorated)
        {
            _logger = logger;
            _decorated = decorated;
        }

        public void Run()
        {
            try
            {
                _decorated.Run();
            }
            catch (Exception ex)
            {
                _logger.LogCritical(ex, "An unhandled exception has been occurred.");
            }
        }
    }
}
این محصور کننده نیز دقیقا همان ITaskService را پیاده سازی می‌کند؛ اما در سازنده‌ی آن یک ITaskService را نیز دریافت می‌کند. علت اینجا است که توسط آن بتوان متدهای ITaskService تزریقی را اجرا کرد و بر روی آن اعمالی مانند کش کردن، لاگ کردن و مدیریت استثناءها و غیره را انجام داد. برای مثال در متد Run آن مشاهده می‌کنید که متد Run همان وهله‌ی تزریقی اجرا شده‌است؛ اما درون یک try/catch به همراه لاگ کردن جزئیات استثنای رخ داده.
مزیت این‌کار، پیاده سازی اصل DRY یا Don't repeat yourself است. کاری که برای رفع این مشکل قرار است انجام دهیم، استفاده از یک تزئین کننده (محصور کننده)، کپسوله سازی اعمال تکراری و سپس اتصال آن به قسمت‌های مختلف برنامه است. همچنین در این حالت اصل open closed principle نیز بهتر رعایت خواهد شد. از این جهت که کدهای تکراری برنامه به یک لایه‌ی دیگر منتقل شده‌اند و دیگر نیازی نیست برای تغییر آن‌ها، کدهای قسمت‌های اصلی برنامه را تغییر داد (کدهای برنامه باز خواهند بود برای توسعه و بسته برای تغییر).

پس از طراحی این تزئین کننده، اکنون نوبت به معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core. است:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddTransient<MyTaskService>();
            services.AddTransient<ITaskService>(serviceProvider =>
                new MyTaskServiceDecorator(
                     serviceProvider.GetService<ILogger<MyTaskServiceDecorator>>(),
                     serviceProvider.GetService<MyTaskService>())
            );
روش انجام اینکار را نیز در «قسمت ششم - دخالت در مراحل وهله سازی اشیاء توسط IoC Container» بیشتر بررسی کرده‌ایم.
در اینجا هم می‌توان در صورت نیاز اصل کلاس MyTaskService را بدون هیچ نوع تزئین کننده‌ای از سیستم تزریق وابستگی‌ها دریافت کرد و یا اگر وهله‌ای از سرویس ITaskService را از آن درخواست کردیم، ابتدا شیء MyTaskServiceDecorator وهله سازی شده و سپس توسط آن یک نمونه‌ی محصور شده و تزئین شده‌ی MyTaskService به فراخوان بازگشت داده خواهد شد.


ساده سازی معرفی تزئین کننده‌ها به سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core. به کمک Scrutor

در «قسمت هشتم - ساده سازی معرفی سرویس‌ها توسط Scrutor» با کتابخانه‌ی Scrutor آشنا شدیم. یکی دیگر از قابلیت‌های آن، امکان ساده سازی تعریف تزئین کنند‌ها است:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddTransient<ITaskService, MyTaskService>();
            services.Decorate<ITaskService, MyTaskServiceDecorator>();
در اینجا معادل کدهایی را که با روش factory خود NET Core. نوشتیم، ملاحظه می‌کنید. ابتدا نیاز است خود سرویس اصلی غیر تزئین شده، به نحو متداولی به سیستم معرفی شود. سپس متد الحاقی جدید <,>Decorate را با همان اینترفیس و اینبار با Decorator مدنظر معرفی می‌کنیم. کاری که Scrutor در اینجا انجام می‌دهد، یافتن سرویس ITaskService معرفی شده‌ی پیشین و تعویض آن با MyTaskServiceDecorator می‌باشد. بنابراین نیاز است تعریف services.AddTransient پیش از تعریف services.Decorate انجام شده باشد. این روش تمیزتر از روش قبلی به نظر می‌رسد و شامل وهله سازی مستقیم MyTaskServiceDecorator به همراه فراهم آوردن تمام پارامترهای سازنده‌ی آن توسط ما نیست.
اشتراک‌ها
آشنایی با مفهوم Aggregate در Domain-Driven Design

در این مقاله با مفهوم Aggregate و دیگر مفاهیم مرتبط مانند Aggregate Root، Aggregate Boundary، Invariant آشنا می‌شویم. همچنین به بررسی قوانین پیاده سازی Aggregate‌ها در DDD می‌پردازیم.

آشنایی با مفهوم Aggregate در Domain-Driven Design
مطالب
تولید و ارسال خودکار بسته‌های NuGet پروژه‌های NET Core. به کمک AppVeyor
اگر پروژه‌ی شما به همراه توزیع بسته‌های نیوگت است، پس از مدتی، از build و آپلود دستی بسته‌های نیوگت آن‌ها خسته خواهید شد. همچنین این سؤال هم برای مصرف کنندگان بسته‌ی نیوگت شما همواره وجود خواهد داشت: «آیا بسته‌ی نهایی را که آپلود کرده، دقیقا بر اساس سورس کد موجود در مخزن کد عمومی آن تهیه شده‌است؟»
برای رفع این مشکلات، از روش‌های توسعه‌ی به همراه ابزارهای یکپارچگی مداوم استفاده می‌شود. برای نمونه، AppVeyor یکی از سرویس‌های ابری یکپارچگی مداوم (Continuous Integration و یا به اختصار CI) است. به کمک آن می‌توان یک image از ویندوز سرور را به همراه ابزارهای build، آزمایش و توزیع برنامه‌های NET. در اختیار داشت. این سرویس، مخزن کد شما را مونیتور کرده و هر زمانیکه تغییری را در آن ایجاد کردید، آن‌ها را به صورت خودکار build و در صورت موفقیت آمیز بودن این عملیات، بسته‌ی نیوگت متناظری را به سایت nuget.org ارسال می‌کند. بنابراین پس از یکپارچه کردن مخزن کد خود با این نوع سرویس‌های یکپارچگی مداوم، دیگر حتی نیازی به build دستی آن نیز نخواهید داشت. همینقدر که کدی را به مخزن کد تحت نظر، commit کنید، مابقی مراحل آن خودکار است.
به همین جهت در این مطلب قصد داریم نحوه‌ی اتصال یک مخزن کد GitHub را به سرویس یکپارچگی مداوم AppVeyor، جهت تولید خودکار بسته‌های Nuget، بررسی کنیم.




معرفی سرویس ابری AppVeyor

AppVeyor یک راه حل یکپارچگی مداوم چند سکویی است که استفاده‌ی از آن برای پروژه‌های سورس باز رایگان است و سازگاری فوق العاده‌ای را با محصولات مایکروسافت دارد. برای ورود به آن می‌توان از اکانت‌های GitHub ،BitBucket و VSTS (Visual Studio Team Services) استفاده کرد.
گردش کاری متداول یکپارچگی مداوم AppVeyor به این صورت است:
الف) با اکانت GitHub خود به آن وارد شوید.
ب) یک مخزن کد GitHub خود را به آن Import کنید.
ج) به مخزن کد GitHub خود یک فایل yml. تنظیمات مخصوص AppVeyor را اضافه کنید.
د) نظاره‌گر Build و توزیع خودکار پروژه‌ی خود باشید.


ایجاد اکانت و اتصال به مخزن کد GitHub

در ابتدا به صفحه‌ی لاگین آن مراجعه کنید. در اینجا جهت سهولت کار با GitHub و مخازن کد آن، گزینه‌ی GitHub را انتخاب کرده و توسط آن به سیستم وارد شوید:


پس از ورود موفق، گزینه‌ی new project را انتخاب کنید:


در ادامه مخزن کد GitHub و نوع عمومی آن‌را انتخاب می‌کنیم تا AppVeyor بتواند پروژه‌های آن‌را Import کند و همچنین به آن‌ها web hookهایی را اضافه کند تا با اعمال تغییراتی در سمت GitHub، کار اطلاع رسانی آن‌ها به AppVeyor به صورت خودکار صورت گیرد:


پس از آن لیست مخزن‌های کد شما در همینجا ارائه می‌شود تا بتوانید یک یا چند مورد را انتخاب کنید:


انجام تنظیمات عمومی مخزن کد

در صفحه‌ی بعدی، برگه‌ی settings و سپس از منوی کنار صفحه‌ی آن، گزینه‌ی ‌General را انتخاب کنید:


در اینجا اگر پروژه‌ی شما از نوع NET Core. است، گزینه‌ی NET Core .csproj patching. را انتخاب نمائید:


سپس در پایین صفحه بر روی دکمه‌ی Save کلیک کنید.


انتخاب و تنظیم محیط Build

در ادامه در برگه‌ی settings و سپس از منوی کنار صفحه‌ی آن، گزینه‌ی Environment را انتخاب کنید:


در این صفحه، worker image را بر روی VS 2017 قرار دهید و همچنین در قسمت Cached directories and files، مسیر C:\Users\appveyor\.dnx را جهت کش کردن عملیات Build و بالا بردن سرعت آن، مقدار دهی کنید. سپس در پایین صفحه بر روی دکمه‌ی Save کلیک نمائید.

اکنون بر روی گزینه‌ی Build در منوی سمت چپ صفحه کلیک کنید. در اینجا سه حالت msbuild ،script و off را می‌توان انتخاب کرد.
- در حالت msbuild، که ساده‌ترین حالت ممکن است، فایل sln. مخزن کد، یافت شده و بر اساس آن به صورت خودکار تمام پروژه‌های این solution یکی پس از دیگری build خواهند شد. این مورد برای برنامه‌های Full .NET Framework شاید گزینه‌ی مناسبی باشد.
- حالت script برای پروژه‌های NET Core. مناسب‌تر است و در این حالت می‌توان کنترل بیشتری را بر روی build داشت. به علاوه این روش بر روی لینوکس هم کار می‌کند؛ زیرا در آنجا دسترسی به msbuild نداریم.
- حالت off به معنای خاموش کردن عملیات build است.

در اینجا گزینه‌ی cmd را جهت ورود build script انتخاب می‌کنیم:


سپس دستورات ذیل را جهت ورود به پوشه‌ی پروژه‌ی کتابخانه (جائیکه فایل csproj آن قرار دارد)، بازیابی وابستگی‌های پروژه و سپس تولید بسته‌ی نیوگتی از آن، وارد می‌کنیم:
cd ./src/DNTPersianUtils.Core
dotnet restore
dotnet pack -c release
cd ../..
در ادامه در پایین صفحه بر روی دکمه‌ی Save کلیک نمائید.
ذکر  ../.. cd  در انتهای این دستورات ضروری است. در غیر اینصورت cd بعدی در تنظیماتی دیگر، داخل همین پوشه انجام می‌شود.


تنظیم اجرای خودکار آزمون‌های واحد


در همین صفحه، گزینه‌های settings -> tests -> script -> cmd را انتخاب و سپس دستورات زیر را وارد کرده و آن‌را ذخیره کنید:
cd ./src/DNTPersianUtils.Core.Tests
dotnet restore
dotnet test
cd ../..
به این ترتیب به صورت خودکار آزمون‌های واحد موجود در پروژه‌ی انتخابی، توسط NET Core CLI. اجرا خواهند شد.


تنظیم اطلاع رسانی خودکار از اجرای عملیات


در برگه‌ی settings -> notifications مطابق تنظیمات فوق می‌توان نوع email را جهت اطلاع رسانی شکست انجام عملیات یکپارچگی مداوم، انتخاب کرد.


آزمایش Build خودکار

برای آزمایش تنظیماتی که انجام دادیم، به برگه‌ی latest build مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی new build کلیک کنید تا اسکریپت‌های build و test فوق اجرا شوند. بدیهی است اجرای بعدی این اسکریپت‌ها خودکار بوده و به ازای هر commit به GitHub، بدون نیاز به مراجعه‌ی مستقیم به appveyor صورت می‌گیرند.



اضافه کردن نماد AppVeyor به پروژه

در تنظیمات برگه‌ی Settings، گزینه‌ی AppVeyor badge نیز در منوی سمت چپ صفحه، وجود دارد:


در اینجا همان کدهای mark down آن‌را انتخاب کرده و به ابتدای فایل readme پروژه‌ی خود اضافه کنید. برای نمونه نماد فعلی (تصویر فوق)، build failing را نمایش می‌دهد؛ چون سه آزمون واحد آن مشکل دارند و باید اصلاح شوند.
پس از رفع مشکلات پروژه و commit آن‌ها، build و اجرای خودکار آزمون‌های واحد آن توسط AppVeyor صورت گرفته و اینبار این نماد به صورت زیر تغییر می‌کند:



ارسال خودکار بسته‌ی نیوگت تولید شده به سایت nuget.org

برای ارسال خودکار حاصل Build، به سایت نیوگت، نیاز است یک API Key داشته باشیم. به همین جهت به صفحه‌ی مخصوص آن در سایت nuget پس از ورود به سایت آن، مراجعه کرده و یک کلید API جدید را صرفا برای این پروژه تولید کنید (در قسمت Available Packages بسته‌ی پیشینی را که دستی آپلود کرده بودید انتخاب کنید).
پس از کپی کردن کلید تولید شده‌ی در سایت nuget، به قسمت settings -> deployment مراجعه کرده و یک تامین کننده‌ی جدید از نوع nuget را اضافه کنید:


در اینجا API Key را ذکر خواهیم کرد. سپس در پایین صفحه بر روی دکمه‌ی Save کلیک کنید.

همچنین نیاز است مشخص کنیم که بسته‌های nupkg تولید شده در چه مسیری قرار دارند. به همین جهت در قسمت settings -> artifacts مسیر پوشه‌ی bin نهایی را ذکر می‌کنیم:


این مورد را نیز با کلیک بر روی دکمه‌ی Save ذخیره کنید.

اکنون اگر نگارش جدیدی را به GitHub ارسال کنیم (تغییر VersionPrefix در فایل csproj و سپس commit آن)، پس از Build پروژه، بسته‌ی نیوگت آن نیز به صورت خودکار تولید شده و به سایت nuget.org ارسال می‌شود. لاگ آن‌را در پایین صفحه‌ی برگه‌ی latest build می‌توانید مشاهده کنید.



ساده سازی مراحل تنظیمات AppVeyor

در صفحه‌ی settings‌، در منوی سمت چپ آن، گزینه‌ی export YAML نیز وجود دارد. در اینجا می‌توان تمام تنظیمات انجام شده‌ی فوق را با فرمت yml. دریافت کرد و سپس این فایل را به ریشه‌ی مخزن کد خود افزود. با وجود این فایل، دیگر نیازی به طی کردن دستی هیچکدام از مراحل فوق نیست.
برای نمونه فایل appveyor.yml نهایی مطابق با توضیحات این مطلب، چنین محتوایی را دارد:
version: 1.0.{build}
image: Visual Studio 2017
dotnet_csproj:
  patch: true
  file: '**\*.csproj'
  version: '{version}'
  package_version: '{version}'
  assembly_version: '{version}'
  file_version: '{version}'
  informational_version: '{version}'
cache: C:\Users\appveyor\.dnx
build_script:
- cmd: >-
    cd ./src/DNTPersianUtils.Core

    dotnet restore

    dotnet pack -c release

    cd ../..
test_script:
- cmd: >-
    cd ./src/DNTPersianUtils.Core.Tests

    dotnet restore

    dotnet test

    cd ../..
artifacts:
- path: ./src/DNTPersianUtils.Core/bin/release/*.nupkg
  name: NuGet
deploy:
- provider: NuGet
  api_key:
    secure: xyz
  skip_symbols: true
notifications:
- provider: Email
  to:
  - me@yahoo.com
  on_build_success: false
  on_build_failure: true
  on_build_status_changed: true
بنابراین بجای طی مراحل عنوان شده‌ی در این بحث می‌توانید یک فایل appveyor.yml را با محتوای فوق (پس از اصلاح مسیرها و نام‌ها) در ریشه‌ی پروژه‌ی خود قرار دهید و ... صرفا مخزن کد آن‌را در appveyor ثبت و import کنید. مابقی مراحل یکپارچگی مداوم آن خودکار است و نیاز به تنظیم دیگری ندارد. فقط برای آزمایش آن به برگه‌ی Latest build مراجعه کرده و یک build جدید را شروع کنید تا مطمئن شوید همه چیز به درستی کار می‌کند.
یک نکته: api_key ذکر شده‌ی در اینجا در قسمت secure، رمزنگاری شده‌است. برای تولید آن می‌توانید از مسیر https://ci.appveyor.com/tools/encrypt استفاده کنید. به این صورت مشکلی با عمومی کردن فایل appveyor.yml خود در GitHub نخواهید داشت.
مطالب
کار با modal dialogs مجموعه Bootstrap در برنامه‌های Angular
در مطلب «Angular CLI - قسمت ششم - استفاده از کتابخانه‌های ثالث» با نحوه‌ی دریافت، نصب و راه اندازی کتابخانه‌ی ngx-bootstrap آشنا شدیم. در اینجا می‌خواهیم نحوه‌ی کار با کامپوننت Modal آن را بررسی کنیم.


سازماندهی بهتر کامپوننت‌های ngx-bootstrap

پس از نصب بسته‌ی npm کتابخانه‌ی ngx-bootstrap و تنظیم فایل angular-cli.json. که در مطلب «Angular CLI - قسمت ششم - استفاده از کتابخانه‌های ثالث» بررسی شدند، برای کار با کامپوننت‌های این کتابخانه باید متدهای BsDropdownModule.forRoot، TooltipModule.forRoot، ModalModule.forRoot و ... را به قسمت imports فایل app.module.ts اضافه کرد. با انجام این‌کار پس از مدتی به یک فایل بسیار شلوغ app.module.ts خواهیم رسید. برای مدیریت بهتر آن می‌توان شبیه به مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها» در پوشه‌ی Shared برنامه، ماژول ذیل را تدارک دید. برای اینکار ابتدا فایل جدید src\app\shared\shared.bootstrap.module.ts را ایجاد نمائید. سپس کامپوننت‌های این کتابخانه را به صورت ذیل در این تک ماژول اختصاصی قرار دهید:
import { NgModule } from "@angular/core";
import { CommonModule } from "@angular/common";
import { BsDropdownModule } from "ngx-bootstrap/dropdown";
import { TooltipModule } from "ngx-bootstrap/tooltip";
import { ModalModule } from "ngx-bootstrap/modal";

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    BsDropdownModule.forRoot(),
    TooltipModule.forRoot(),
    ModalModule.forRoot()
  ],
  exports: [
    BsDropdownModule,
    TooltipModule,
    ModalModule
  ]
})
export class SharedBootstrapModule { }
متدهای forRoot در قسمت imports قرار می‌گیرند (فلسفه‌ی وجودی این متد و الگوی ویژه را در مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها» پیشتر بررسی کرده‌ایم). سپس برای اینکه این کامپوننت‌ها در سایر ماژول‌های برنامه قابل استفاده باشند، باید نام ماژول مرتبط با هر کدام را در قسمت exports نیز ذکر کرد.
اکنون برای استفاده‌ی از SharedBootstrapModule اختصاصی فوق، می‌توان دو روش را بکار برد:
الف) import مستقیم آن در فایل app.module.ts
import { SharedBootstrapModule } from './shared/shared.bootstrap.module';
@NgModule({
  imports: [BrowserModule, SharedBootstrapModule],
  // ...
})
export class AppModule {}
ب) import آن در SharedModule
و یا اگر فایل src\app\shared\shared.module.ts را مطابق مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها» ایجاد کرده‌اید، این ماژول به صورت ذیل، در دو قسمت imports و exports آن اضافه خواهد شد:
import { SharedBootstrapModule } from "./shared.bootstrap.module";

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    SharedBootstrapModule
  ],
  exports: [
    CommonModule,
    SharedBootstrapModule
  ]
})


نمایش یک modal dialog توسط کامپوننت Modal

پس از تعریف ModalModule.forRoot، اکنون می‌توان به کامپوننت Modal این ماژول دسترسی یافت. برای این منظور کامپوننتی که قرار است یک Modal را نمایش دهد، چنین ساختاری را پیدا می‌کند:
import { Component, OnInit, TemplateRef } from "@angular/core";
import { BsModalRef, BsModalService } from "ngx-bootstrap";

@Component({
  selector: "app-modal-dialog-test",
  templateUrl: "./modal-dialog-test.component.html",
  styleUrls: ["./modal-dialog-test.component.css"]
})
export class ModalDialogTestComponent implements OnInit {

  modalRef: BsModalRef;

  constructor(private modalService: BsModalService) { }

  openModal(template: TemplateRef<any>) {
    this.modalRef = this.modalService.show(template,
      { animated: true, keyboard: true, backdrop: true, ignoreBackdropClick: false });
  }

  closeModal() {
    this.modalRef.hide();
  }
}
توسط سرویس BsModalService که به سازنده‌ی کلاس کامپوننت تزریق شده‌است، می‌توان به متد show آن دسترسی یافت. این متد یک ng-template را قبول می‌کند. بنابراین در قالب این کامپوننت باید قسمتی را که قرار است به صورت modal نمایش داده شود، توسط یک ng-template تعریف کرد.
سپس با فراخوانی متد this.modalService.show می‌توان این قالب را نمایش داد. خروجی این متد ارجاعی را به این modal بازگشت می‌دهد. از این ارجاع می‌توان در جهت بستن آن استفاده کرد (مانند متد closeModal).

بنابراین در ادامه، قالب کامپوننت مثال این قسمت، یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
<h1>Displaying modal bootstrap dialogs</h1>

<button type="button" class="btn btn-info" (click)="openModal(template1)">Create template modal</button>

<ng-template #template1>
  <div class="modal-header">
    <h4 class="modal-title pull-left">Modal</h4>
    <button type="button" class="close pull-right" aria-label="Close" (click)="closeModal()">
      <span aria-hidden="true">&times;</span>
    </button>
  </div>
  <div class="modal-body">
    This is a modal.
  </div>
</ng-template>
در اینجا محتوای modal داخل یک ng-template قرار گرفته‌است و این قالب توسط یک template reference variable به نام template1 مشخص شده‌است. این نام را در متد openModal(template1) استفاده خواهیم کرد تا به متد show سرویس نمایش modal منتقل شود.



طراحی یک کامپوننت عمومی مودال جهت دریافت تائید انجام عملیات

در ادامه می‌خواهیم توسط یک modal dialog، کار دریافت تائید و یا لغو انجام یک عملیات را انجام دهیم. چون این کامپوننت عمومی قرار است در بیش از یک ماژول استفاده شود، بنابراین نیاز است آن‌را در Shared Module ثبت کرد. به همین جهت این کامپوننت را به نحو ذیل در پوشه‌ی Shared ایجاد می‌کنیم:
 ng g c Shared/ConfirmModal --skip-import
پرچم skip-import نیز ذکر شده‌است، چون قصد نداریم به صورت مستقیم از طریق درج selector آن در صفحه، با آن کار کنیم. سرویس سفارشی مودالی که برای این منظور تدارک خواهیم دید، کار نمایش آن‌را انجام می‌دهد.
import { ConfirmModalComponent } from "./confirm-modal/confirm-modal.component";

@NgModule({
  imports: [
  ],
  entryComponents: [
    ConfirmModalComponent
  ],
  declarations: [
    ConfirmModalComponent
  ]
})
export class SharedModule {}
نحوه‌ی درج و تعریف این کامپوننت اندکی متفاوت است. چون این کامپوننت قرار است «به صورت پویا» توسط متد show سرویس BsModalService نمایش داده شود (پارامتر اول آن می‌تواند یک قالب و یا یک کامپوننت کامل باشد)، باید در قسمت entryComponents و declarations مربوط به SharedModule درج شود. آن‌را در قسمت exports ذکر نمی‌کنیم، چون قرار نیست با درج مستقیم selector آن در صفحه، آن‌را نمایش دهیم.

این کامپوننت دریافت تائید کاربر به صورت ذیل تعریف می‌شود:
import { Component } from "@angular/core";

@Component({
  selector: "app-confirm-modal",
  templateUrl: "./confirm-modal.component.html",
  styleUrls: ["./confirm-modal.component.css"]
})
export class ConfirmModalComponent {

  args: {
    title: string;
    message: string;
  };

  close: (val?: any) => void;

}
در اینجا args آن توسط سرویسی که در ادامه طراحی می‌کنیم، مقدار دهی خواهد شد (طراحی args در اینجا کاملا دلخواه است و در کامپوننت‌های مشابه دیگر می‌تواند متفاوت باشد). متد close آن نیز کار گزارش دهی به فراخوان را انجام می‌دهد.
قالب این کامپوننت نیز بدون استفاده از ng-template تعریف می‌شود:
<div class="modal-header">
  <h4 class="modal-title pull-left">{{ args?.title }}</h4>
  <button type="button" class="close pull-right" aria-label="Close" (click)="close()">
    <span aria-hidden="true">&times;</span>
  </button>
</div>
<div class="modal-body">
  <p>{{ args?.message }}</p>
</div>
<div class="modal-footer">
  <button class="btn btn-danger" (click)="close(true)">Yes</button>
  <button class="btn btn-primary" (click)="close()">Cancel</button>
</div>
چون این کامپوننت قرار است به صورت پویا توسط متد show بارگذاری شود، نیازی نیست محتوای قالب آن‌را توسط ng-template مخفی کرد و سپس نمایش داد. زمانیکه این کامپوننت بارگذاری شد، یعنی قصد داریم یک modal کامل را نمایش دهیم.

تا اینجا یک کامپوننت نمایش دریافت تائید انجام عملیات را تهیه کردیم. در ادامه نیاز است یک سرویس را جهت بارگذاری پویای اینگونه کامپوننت‌های مودال طراحی کنیم. این سرویس عمومی در پوشه‌ی Core و CoreModule ثبت خواهد شد:
 >ng g s Core/Modal
با این محتوا
import { Injectable } from "@angular/core";
import { BsModalService } from "ngx-bootstrap";

@Injectable()
export class ModalService {

  constructor(private bsModalService: BsModalService) { }

  show(component: any, args?: any, options?: any): Promise<any> {
    return new Promise(resolve => {
      options = options || {};
      const modal = this.bsModalService.show(component, options);
      let result: any;
      const sub = this.bsModalService.onHidden.subscribe(() => {
        sub.unsubscribe();
        resolve(result);
      });
      modal.content.args = args;
      modal.content.close = (val?: any) => {
        result = val;
        modal.hide();
      };
    });
  }
}
کار این سرویس، نمایش یک کامپوننت مودال مانند ConfirmModalComponent به صورت پویا است؛ از این جهت که متد this.bsModalService.show هم امکان نمایش یک ng-template را دارد و هم یک کامپوننت کامل را به صورت پویا.

یک مودال در سه حالت ممکن است بسته شود:
الف) کلیک بر روی دکمه‌ی close و یا cancel
ب) کلیک بر روی علامت ضربدر درج شده‌ی در یک سمت عنوان آن
ج) کلیک بر روی قسمتی از صفحه، خارج از مودال
در حالات ب و ج، رخ‌داد this.bsModalService.onHidden فراخوانی می‌شود. در حالت الف، همان متد close درج شده‌ی در کامپوننت فراخوانی می‌شود.
برای اینکه بتوان نتیجه‌ی عملیات را از طرف یک سرویس به کامپوننت فراخوان آن گزارش دهیم، یکی از روش‌ها، استفاده از Promiseها است که مشاهده می‌کنید. با فراخوانی resolve(result)، کار ارسال نتیجه‌ی فراخوانی متدهای close(true) و ()close صورت می‌گیرد (یا true و یا undefined).

خاصیت modal.content امکان دسترسی به خواص عمومی کامپوننت در حال استفاده را میسر می‌کند (content به کامپوننت بارگذاری شده اشاره می‌کند). اینجا است که می‌توان برای مثال به خاصیت args یک کامپوننت، مقادیری را نسبت داد و یا به متد close آن دسترسی یافت.

پس از افزودن این سرویس، محل تعریف آن در قسمت providers مربوط به CoreModule است تا در تمام برنامه قابل دسترسی شود:
import { ModalService } from "./modal.service";

@NgModule({
  providers: [
    ModalService
  ]
})
export class CoreModule {}
در پایان برای آزمایش این سرویس جدید، یک دکمه و یک برچسب را به قالب کامپوننت ModalDialogTestComponent ابتدای بحث اضافه می‌کنیم:
<button type="button" class="btn btn-danger" (click)="deleteRecord()">Delete record</button>
<div *ngIf="confirmResult" class="alert alert-info">{{confirmResult}}</div>
با این کدها:
import { ModalService } from "./../../core/modal.service";
import { ConfirmModalComponent } from "./../../shared/confirm-modal/confirm-modal.component";

export class ModalDialogTestComponent implements OnInit {

  confirmResult: string;

  constructor(private modalService: ModalService) { }

  deleteRecord() {
    this.confirmResult = "";
    this.modalService.show(
      ConfirmModalComponent,
      {
        title: "Confirm", message: "Do you want to delete this record?"
      },
      {
        animated: true, keyboard: true, backdrop: true, ignoreBackdropClick: false
      }).then(confirmed => {
        if (confirmed) {
          this.confirmResult = "Deleted!";
        } else {
          this.confirmResult = "Canceled!";
        }
      });
  }
}
در اینجا نحوه‌ی استفاده‌ی از این ModalService سفارشی را ملاحظه می‌کنید. ابتدا به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس در متد deleteRecord توسط متد show آن، کامپوننت ConfirmModalComponent به صورت پویا بارگذاری شده‌است. همچنین خاصیت args آن نیز با خواص title و message سفارشی، مقدار دهی شده‌است. چون این متد یک Promise را باز می‌گرداند، می‌توان مشترک آن شد و نتیجه‌ی نهایی را از آن دریافت کرد و بر اساس آن تصمیم گرفت که آیا باید عملیاتی رخ‌دهد، یا خیر.


توسط this.modalService.show می‌توان انواع و اقسام کامپوننت‌های مودال را به صورت پویا بارگذاری کرد و نمایش داد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 15 - کار با فرم‌ها - بخش 3 - ویرایش اطلاعات
در قسمت قبل، ویژگی‌های ثبت اطلاعات یک اتاق جدید و سپس نمایش لیست آن‌ها را تکمیل کردیم. در این قسمت می‌خواهیم امکان ویرایش آن‌ها را نیز اضافه کنیم.


افزودن دکمه‌ی ویرایش، به رکوردهای لیست اتاق‌ها و نمایش جزئیات رکورد در حال ویرایش

تا اینجا کامپوننت Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor دارای یک چنین مسیریابی است:
@page "/hotel-room/create"
در ادامه می‌خواهیم اگر کاربری برای مثال به آدرس hotel-room/edit/1 مراجعه کرد، اطلاعات رکورد متناظر با آن نمایش داده شود؛ تا بتواند آن‌ها را ویرایش کند. یعنی می‌خواهیم از همین صفحه، هم برای ویرایش اطلاعات موجود و هم برای ثبت اطلاعات جدید استفاده کنیم. بنابراین نیاز به تعریف مسیریابی دومی در کامپوننت HotelRoomUpsert وجود دارد:
@page "/hotel-room/create"
@page "/hotel-room/edit/{Id:int}"
در اینجا مسیریابی دوم تعریف شده، یک پارامتر مقید شده‌ی به نوع int را انتظار دارد. مزیت این مقید سازی، نمایش خودکار صفحه‌ی «یافت نشد» تعریف شده‌ی در فایل BlazorServer.App\App.razor، با ورود اطلاعاتی غیر عددی است. مسیریابی اول، برای ثبت اطلاعات مورد استفاده قرار می‌گیرد و مسیریابی دوم، برای ویرایش اطلاعات.
پس از تعریف مسیریابی دریافت پارامتر Id رکورد در حال ویرایش، نحوه‌ی واکنش نشان دادن به آن در کامپوننت HotelRoomUpsert.razor به صورت زیر است:
@code
{
    // ...

    [Parameter] public int? Id { get; set; }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        if (Id.HasValue)
        {
            // Update Mode
            Title = "Update";
            HotelRoomModel = await HotelRoomService.GetHotelRoomAsync(Id.Value);
        }
        else
        {
            // Create Mode
            HotelRoomModel = new HotelRoomDTO();
        }
    }

    // ...
}
- در اینجا پارامتر عددی Id مسیریابی را از نوع nullable تعریف کرده‌ایم. علت اینجا است که اگر کاربر با مسیریابی اول تعریف شده، به این کامپوننت برسد، یعنی قصد ثبت اطلاعات جدیدی را دارد. بنابراین ذکر Id، اختیاری است.
- سپس می‌خواهیم در زمان بارگذاری کامپوننت جاری، اگر مقدار Id، تنظیم شده بود، تمام فیلدهای فرم متصل به شیء HotelRoomModel را به صورت خودکار بر اساس اطلاعات رکورد متناظر با آن در بانک اطلاعاتی، مقدار دهی اولیه کنیم.
<EditForm Model="HotelRoomModel" OnValidSubmit="HandleHotelRoomUpsert">
چون فرم جاری توسط کامپوننت EditForm تعریف شده‌است و مدل آن به HotelRoomModel متصل است، بر اساس two-way binding‌های تعریف شده‌ی در اینجا، اگر مقدار Model را به روز رسانی کنیم، به صورت خودکار تمام فیلدهای متصل به آن نیز مقدار دهی اولیه خواهند شد.
کار مقدار دهی اولیه‌ی فیلدهای یک کامپوننت نیز باید در روال رویداد گردان OnInitializedAsync انجام شود که نمونه‌ای از آن را در کدهای فوق مشاهده می‌کنید. در این مثال اگر Id مقدار داشته باشد، مقدار آن‌را به متد GetHotelRoomAsync ارسال کرده و سپس شیء DTO دریافتی از آن‌را به مدل فرم انتساب می‌دهیم تا فرم ویرایشی، قابل استفاده شود:


در ادامه برای ساده سازی رسیدن به مسیرهایی مانند hotel-room/edit/1، به کامپوننت Pages\HotelRoom\HotelRoomList.razor مراجعه کرده و در همان ردیفی که اطلاعات رکورد یک اتاق را نمایش می‌دهیم، لینکی را نیز به صفحه‌ی ویرایش آن، اضافه می‌کنیم:
<tr>
    <td>@room.Name</td>
    <td>@room.Occupancy</td>
    <td>@room.RegularRate.ToString("c")</td>
    <td>@room.SqFt</td>
    <td>
        <NavLink href="@($"hotel-room/edit/{room.Id}")" class="btn btn-primary">Edit</NavLink>
    </td>
</tr>
برای این منظور فقط کافی است در جائیکه tr هر رکورد رندر می‌شود، یک td مخصوص NavLink منتهی به hotel-room/edit/{room.Id} را نیز تعریف کنیم:



مدیریت ثبت اطلاعات ویرایش شده‌ی یک اتاق، در بانک اطلاعاتی

در حین تکمیل این قسمت می‌خواهیم پیام‌هایی مانند موفقیت آمیز بودن عملیات را نیز به کاربر نمایش دهیم. به همین جهت مراحل «Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت» را برای افزودن کتابخانه‌ی معروف جاوا اسکریپتی Toastr طی می‌کنیم که شامل این قسمت‌ها است:
- دریافت و نصب بسته‌های jquery و toastr
- اصلاح فایل Pages\_Host.cshtml برای افزودن مداخل فایل‌های CSS و JS بسته‌های نصب شده
- تعریف فایل جدید wwwroot\js\common.js برای سادگی کار با توابع جاوا اسکریپتی toastr و افزودن مدخل آن به فایل Pages\_Host.cshtml
- تعریف متدهای الحاقی JSRuntimeExtensions ، جهت کاهش کدهای تکراری فراخوانی متدهای toastr و افزودن فضای نام آن به فایل Imports.razor_

جزئیات این موارد را در قسمت یازدهم این سری می‌توانید مطالعه کنید و از تکرار آن‌ها در اینجا صرفنظر می‌شود. همچنین کدهای تکمیل شده‌ی این قسمت را از انتهای مطلب جاری نیز می‌توانید دریافت کنید.

همچنین پیش از تکمیل ادامه‌ی کدهای ویرایش اطلاعات، نیاز است متد IsRoomUniqueAsync را به صورت زیر اصلاح کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService
    {
        Task<bool> IsRoomUniqueAsync(string name, int roomId);

        // ...
    }
}

namespace BlazorServer.Services
{
    public class HotelRoomService : IHotelRoomService
    {
        // ...
 
        public Task<bool> IsRoomUniqueAsync(string name, int roomId)
        {
            if (roomId == 0)
            {
                // Create Mode
                return _dbContext.HotelRooms
                                .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                                .AnyAsync(x => x.Name != name);
            }
            else
            {
                // Edit Mode
                return _dbContext.HotelRooms
                                .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                                .AnyAsync(x => x.Name != name && x.Id != roomId);
            }
        }
    }
}
پیشتر در قست 13، بررسی منحصربفرد بودن نام اتاق، از طریق بررسی وجود نام آن در بانک اطلاعاتی صورت می‌گرفت. اینکار در حین ثبت اطلاعات یک رکورد جدید (Id==0) مشکلی را ایجاد نمی‌کند. اما اگر در حال ویرایش اطلاعات باشیم، چون این نام پیشتر ثبت شده‌است، پیام تکراری بودن نام اتاق را دریافت می‌کنیم؛ حتی اگر در اینجا نام اتاق در حال ویرایش را تغییر نداده باشیم و همان نام قبلی باشد. به همین جهت نیاز است در حالت ویرایش اطلاعات، اگر نامی در سایر رکوردها و نه رکوردی با Id مساوی فرم در حال ویرایش، با نام جدید یکی بود، آنگاه آن نام را به صورت تکراری گزارش دهیم که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید.

اکنون متد HandleHotelRoomUpsert کامپوننت Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor جهت مدیریت ثبت و ویرایش اطلاعات به صورت زیر تغییر می‌کند:
// ...
@inject IJSRuntime JsRuntime


@code
{
   // ...

    private async Task HandleHotelRoomUpsert()
    {
        var isRoomUnique = await HotelRoomService.IsRoomUniqueAsync(HotelRoomModel.Name, HotelRoomModel.Id);
        if (!isRoomUnique)
        {
            await JsRuntime.ToastrError($"The room name: `{HotelRoomModel.Name}` already exists.");
            return;
        }

        if (HotelRoomModel.Id != 0 && Title == "Update")
        {
            // Update Mode
            var updateResult = await HotelRoomService.UpdateHotelRoomAsync(HotelRoomModel.Id, HotelRoomModel);
            await JsRuntime.ToastrSuccess($"The `{HotelRoomModel.Name}` updated successfully.");
        }
        else
        {
            // Create Mode
            var createResult = await HotelRoomService.CreateHotelRoomAsync(HotelRoomModel);
            await JsRuntime.ToastrSuccess($"The `{HotelRoomModel.Name}` created successfully.");
        }

        NavigationManager.NavigateTo("hotel-room");
    }
}
- در ابتدا چون می‌خواهیم پیام‌هایی را توسط Toastr نمایش دهیم، سرویس IJSRuntime را به کامپوننت جاری تزریق کرده‌ایم که این سرویس، امکان دسترسی به متدهای الحاقی ToastrError و ToastrSuccess تعریف شده‌ی در فایل Utils\JSRuntimeExtensions.cs را می‌دهد (کدهای آن در قسمت 11 ارائه شدند).
- در ابتدا عدم تکراری بودن نام اتاق بررسی می‌شود:


- در آخر بر اساس Id مدل فرم، حالت ویرایش و یا ثبت اطلاعات را تشخیص می‌دهیم. البته Id مدل فرم، در حالت ثبت اطلاعات نیز صفر است؛ به علت فراخوانی ()HotelRoomModel = new HotelRoomDTO که سبب مقدار دهی Id آن با عدد پیش‌فرض صفر می‌شود. بنابراین صرفا بررسی Id مدل، کافی نیست و برای مثال می‌توان عنوان تنظیم شده‌ی در متد OnInitializedAsync را نیز بررسی کرد.
- پس از تشخیص حالت ویرایش و یا ثبت، یکی از متدهای متناظر HotelRoom Service را مانند UpdateHotelRoomAsync و یا CreateHotelRoomAsync فراخوانی کرده و سپس پیامی را به کاربر نمایش داده و او را به صفحه‌ی نمایش لیست اتاق‌ها، هدایت می‌کنیم:




کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-15.zip
مطالب
امکان تغییر شکل سراسری URLهای تولیدی توسط برنامه‌های ASP.NET Core 2.2
فرض کنید اکشن متدی را به صورت زیر تعریف کرده‌اید:
namespace MvcHealthCheckTest.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult ViewDetails()
        {
            return View();
        }
زمانیکه لینکی را برای آن تعریف می‌کنید:
<a asp-controller="Home" asp-action="ViewDetails">View Details</a>
در حین رندر نهایی آن، چنین شکلی را پیدا می‌کند (قسمت ViewDetails آن دقیقا با نام اکشن متد متناظر و بزرگی و کوچکی حروف آن تطابق دارد):
 https://localhost:5001/Home/ViewDetails
اکنون قصد داریم، یک چنین URLهایی را در کل برنامه به صورت زیر رندر کنیم:
الف) تمام مسیرها lowercase باشند (مناسب برای SEO؛ از این جهت که تعداد مسیرهای تکراری یکسان با حروف بزرگ و کوچک، به حداقل می‌رسند)
ب) ViewDetailsها تبدیل به view-details شوند. یعنی بین حروف جدا شده‌ی با کلمات بزرگ و کوچک، یک - قرار گیرد.

انجام یک چنین تغییرات سراسری در ASP.NET Core 2.2 با معرفی IOutboundParameterTransformer میسر شده‌است:
using System.Text.RegularExpressions;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;

public class CustomUrlTransformer : IOutboundParameterTransformer
{
    public string TransformOutbound(object value)
    {
        return value == null ? null : Regex.Replace(value.ToString(), "([a-z])([A-Z])", "$1-$2");
    }
}
در اینجا یک تغییرشکل دهنده‌ی سراسری URLها را با پیاده سازی اینترفیس IOutboundParameterTransformer تدارک دیده‌ایم که توسط آن بین حروف بزرگ و کوچک، یک - قرار می‌دهد.

روش معرفی آن نیز به سیستم به صورت زیر است:
ابتدا نیاز است این Transformer به صورت یک ConstraintMap جدید به سیستم مسیریابی اضافه شود. در اینجا امکان تنظیم تولید LowercaseUrls نیز وجود دارد. به همین جهت نیازی نیست تا در متد TransformOutbound فوق، در انتهای کار، متد ToLower را نیز فراخوانی کنیم:
namespace MvcTest
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
    // ...
            services.AddMvc().SetCompatibilityVersion(CompatibilityVersion.Version_2_2);
            services.AddRouting(option =>
                        {
                            option.ConstraintMap.Add(key: "transformer1", value: typeof(CustomUrlTransformer));
                            option.LowercaseUrls = true;
                        });
        }
سپس باید قالب مسیریابی را نیز به صورت زیر تغییر دهیم و کلید ConstraintMap اضافه شده‌ی فوق را به اجزای آن اضافه کنیم:
namespace MvcTest
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
    // ...
            app.UseMvc(routes =>
            {
                routes.MapRoute(
                    name: "default",
                    template: "{controller:transformer1}/{action:transformer1}/{id?}",
                    defaults: new { controller = "Home", action = "Index" }
                    );
            });
        }
که template و defaults آن را به صورت خلاصه‌ی زیر نیز می‌توان نوشت:
app.UseMvc(routes =>
{
    routes.MapRoute(
        name: "default",
        template: "{controller:transformer1=Home}/{action:transformer1=Index}/{id?}"
    );
});
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، اینبار URL تولیدی، بجای https://localhost:5001/Home/ViewDetails به صورت زیر رندر می‌شود:
https://localhost:5001/home/view-details

نظرات مطالب
پیاده سازی Remote Validation در Blazor
یک نکته‌ی تکمیلی: امکان اجرای ساده‌تر اعمال async پس از رخ‌داد onchange در Blazor 7x

پیشنیاز: برای اجرای نکات زیر، نیاز به حداقل NET SDK 7.0.101. است و اگر از ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، باید شماره نگارش آن حداقل 17.4.3 باشد؛ در غیراینصورت با خطای «'cannot convert from 'method group' to 'Action» مواجه خواهید شد.


همانطور که در مطلب فوق هم مشاهده کردید، در جهت انجام اعتبارسنجی از راه دور async پس از ورود اطلاعات، تنها رخ‌دادی که در اینجا در اختیار ما قرار می‌گیرد، رخ‌داد submit (در حالت موفقیت اعتبارسنجی سمت کلاینت و یا تنها submit معمولی) است. بنابراین برای دسترسی به رخ‌دادهای بیشتر EditForm، نیاز است با EditContext آن کار کنیم تا بتوانیم برای مثال به کمک رویداد OnFieldChanged آن، این عملیات async را انجام دهیم. در دات نت 7.0.1، این وضعیت با معرفی modifier جدیدی به نام bind:after@ تغییر کرده‌است که در ادامه توضیحات آن‌را ملاحظه خواهید کرد.


تعاریف زیر را جهت پیاده سازی یک انقیاد دوطرفه (two-way data-binding) درنظر بگیرید:
<input @bind="username" />

<InputText @bind-Value="Model.Name" />
که در اولی با درج bind@ بر روی یک المان استاندارد HTML و در دومی با ذکر bind-Value@ میسر شده‌است. در این حالت هر تغییری در مقدار کنترل قرار گرفته‌ی بر روی صفحه، به خاصیت متصل به آن منعکس می‌شود (با پیاده سازی خودکار یک رویدادگردان onchange توسط Blazor در پشت صحنه) و برعکس.
مشکل! اگر در اینجا نیاز باشد تا در حین ورود اطلاعات، کدی نیز اجرا شود چه باید کرد؟
متاسفانه در این حالت نمی‌توانیم رویدادگردان onchange را به صورت دستی، به تعاریف فوق اضافه کنیم و اگر چنین کاری را انجام دهیم، با خطای زیر مواجه خواهیم شد:
RZ10008 The attribute 'onchange' is used two or more times for this element.
Attributes must be unique (case-insensitive). 
The attribute 'onchange' is used by the '@bind' directive attribute.
عنوان می‌کند که چون ما خودمان onchange را راسا پیاده سازی کرده‌ایم، شما دیگر نمی‌توانید اینکار را مجددا انجام دهید!

راه حل‌های ممکن انجام اعمال async پس از بروز تغییرات تا پیش از دات نت 7

الف) username متصل را تبدیل به یک خاصیت get و set دار کرده و اکنون در قسمت set آن می‌توان عملیات synchronous ای را انجام داد که متاسفانه در این حالت، امکان انجام اعمال async میسر نیست.
ب) چون می‌خواهیم عملیات async ای را پس از تغییرات انجام دهیم، باید از انقیاد دوطرفه صرفنظر کنیم و مدیریت رویداد onchange را خودمان به‌دست بگیریم؛ برای نمونه در مثال زیر می‌توان با پیاده سازی async متد CheckUsername به هدف خود رسید؛ اما همانطور که مشاهده می‌کنید، این عملیات اکنون one-way binding است:
<input value="@username" @onchange="CheckUsername" />
ج) اگر از EditForm و کنترل‌های آن استفاده می‌کنیم، می‌توان همانند مثال مطلب جاری از رویداد OnFieldChanged استفاده کرد یا راه دیگر آن شکستن bind-Value@ به اجزای تشکیل دهنده‌ی آن است که سه جزء Value ،ValueExpression و ValueChanged را تشکیل می‌دهد و اینبار می‌توان رویداد ValueChanged آن‌را دستی پیاده سازی کرد:
<InputText
  Value="@Model.Name"
  ValueExpression="()=>Model.Name"
  ValueChanged="(string s)=>CheckUsername(s)" />  
<ValidationMessage For="() => Model.Name" />

راه حل جدید انجام اعمال async پس از بروز تغییرات در دات نت 7

Blazor در دات نت 7، به همراه یک bind:after modifier@ است که امکان اجرای متدی را (چه همزمان یا غیرهمزمان) پس از بروز تغییرات، میسر می‌کند و مزیت آن عدم نیاز به بازنویسی متد onchange و از دست دادن انقیاد دوطرفه است:
<input @bind="username" @bind:after="CheckUsername" />
همانطور که مشاهده می‌کنید هنوز در این حالت bind@ وجود دارد (یعنی two-way data-binding هنوز هم برقرار است) و توسط bind:after@، متدی را که قرار است پس از تغییرات اجرا شود، مشخص کرده‌ایم.

این modifier را حتی می‌توان به کنترل‌های EditForm نیز اعمال کرد؛ بدون اینکه نیازی به استفاده از راه‌حل‌های پیشین (حالت ج عنوان شده) باشد:
<InputText
  @bind-Value="Model.Name"
  @bind-Value:after="CheckUsername" />   
<ValidationMessage For="() => Model.Name" />
در اینجا نیز هنوز از مزایای two-way data-binding برخورداریم و همچنین می‌توانیم پس از تغییری، یک متد sync و یا async را فراخوانی کنیم. برای نمونه پیاده سازی اعتبارسنجی از راه دور مطلب جاری، اینبار به صورت زیر ساده می‌شود:
async Task CheckUsername()
{
    if (!string.IsNullOrWhiteSpace(Model.Name))
    {
        _messageStore?.Clear(EditContext.Field(nameof(UserDto.Name)));


        var response = await HttpClient.PostAsJsonAsync(
                    UserValidationUrl,
                    new UserDto { Name = Model.Name });
        var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
        if (string.Equals(responseContent, "false", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            _messageStore?.Add(EditContext.Field(nameof(UserDto.Name)), 
                      $"`{Model.Name}` is in use. Please choose another name.");        
        }

        EditContext.NotifyValidationStateChanged();
    }
}