مطالب
CoffeeScript #2

Syntax

برای کار با CoffeeScript، ابتدا باید با ساختار Syntax آن آشنا شد. CoffeeScript در بسیاری از موارد با جاوااسکریپت یکسان است در حالیکه در قسمت قبل گفته شد که CoffeeScript زیر مجموعه‌ای جاوااسکریپت نیست؛ بنابراین برخی از کلمات کلیدی مانند function و var در آن مجاز نیست و سبب بروز خطا در زمان کامپایل می‌شوند. وقتی شما شروع به نوشتن فایل CoffeeScript می‌کنید، باید تمام کدهایی را که می‌نویسید، با Syntax کامل CoffeeScript بنویسید و نمی‌توانید قسمتی را با جاوااسکریپت و قسمتی را با CoffeeScript بنویسید.

برای نوشتن توضیحات در فایل CoffeeScript باید از علامت # استفاده کنید که این قسمت را از زبان Ruby گرفته است.

# A comment
در صورتیکه نیاز به نوشتن توضیحات را در چندین خط داشته باشید نیز این امکان دیده شده است:
###
  A multiline comment
###
نکته: تفاوتی که در توضیح یک خطی و چند خطی وجود دارد این است که توضیحات چند خطی پس از کامپایل، در فایل جاوااسکریپت خروجی نوشته می‌شوند، ولی توضیحات یک خطی در فایل خروجی تولید می‌شود.

در زبان CoffeeScript فاصله (space) بسیار مهم است؛ چرا که زبان Python براساس میزان تو رفتگی کدها، بدنه‌ی شرط‌ها و حلقه‌ها را تشخیص می‌دهد و CoffeeScript نیز از این ویژگی استفاده می‌کند. هرگاه بخواهید از {} استفاده کنید فقط کافی است از کلید Tab استفاده کنید تا پس از کامپایل به صورت {} تبدیل شود.

Variables & Scope

CoffeeScript یکی از باگهایی را که در نوشتن جاوااسکریپت وجود دارد (متغیرهای سراسری) حل کرده است. در جاوااسکریپت درصورتیکه هنگام تعریف متغیری از کلمه‌ی کلیدی var در پشت اسم متغیر استفاده نشود، به صورت سراسری تعریف می‌شود. CoffeeScript به سادگی متغیرهای سراسری را حذف می‌کند. در پشت صحنه‌ی این حذف، اسکریپت نوشته شده را درون یک تابع بدون نام قرار می‌دهد و با این کار تمامی متغیرها در ناحیه‌ی محلی قرار می‌گیرند و سپس قبل از نام هر متغیری، کلمه‌ی کلیدی var را قرار می‌دهد. برای مثال:

myVariable = "vahid"
که نتیجه کامپایل آن می‌شود:
var myVariable;
myVariable = "vahid";
همان طور که مشاهده می‌کنید، متغیر تعریف شده به صورت محلی تعریف شده و با این روش تعریف متغیر سراسری را به صورت اشتباهی، غیرممکن می‌کند. این روش استفاده شده در CoffeeScript جلوی بسیاری از اشتباهات معمول توسعه دهندگان وب را می‌گیرد.
با این حال گاهی اوقات نیاز است که متغیر سراسری تعریف کنید. برای اینکار باید از شیء سراسری موجود در مرورگر (window) یا از روش زیر استفاده کنید:
exports = this
exports.MyVariable = "vahid"


Functions

CoffeeScript برای راحتی در نوشتن توابع، کلمه کلیدی function را حذف کرده و به جای آن از <- استفاده می‌کند. توابع در CoffeeScript می‌توانند در یک خط یا به صورت تورفته در چندین خط نوشته شده باشند. آخرین عبارتی که در یک تابع نوشته می‌شود به صورت ضمنی بازگشت داده می‌شود. در صورتیکه نیاز به بازگرداندن مقداری در تابع ندارید، از کلمه‌ی return به تنهایی استفاده کنید.

func = -> "vahid"
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var func;
func = function() {
  return "vahid";
};
همان طور که در بالا گفته شده، در صورتیکه بخواهید تابعی با چندین خط دستور داشته باشید، باید ساختار تو رفتگی را حفظ کرد. برای مثال:
func = ->
  # An extra line
  "vahid"
نتیجه کامپایل کد بالا نیز همانند کد قبلی می‌باشد.

Function arguments

برای تعریف آرگومان در توابع باید قبل از <- از () استفاده کرد و آرگومان هایی را که نیاز است، در داخل آن تعریف کرد. برای مثال:

func = (a, b) -> a * b
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var func;
func = function(a, b) {
  return a * b;
};
CoffeeScript از مقدار پیش فرض برای آرگومان‌های توابع نیز پشتیبانی می‌کند:
func = (a = 1, b = 2) -> a * b
همچنین در صورتیکه تعداد آرگومان‌های یک تابع برای شما مشخص نبود، می‌توانید از " ... "  استفاده کنید. مثلا وقتی می‌خواهید جمع n عدد را بدست آورید که n عدد به صورت آرگومان به تابع ارسال می‌شوند:
sum = (nums...) -> 
  result = 0
  nums.forEach (n) -> result += n
  result
در مثال فوق آرگومان nums آرایه‌ای از تمام آرگومان‌های ارسال شده به تابع است و نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var sum,
  slice = [].slice;

sum = function() {
  var nums, result;
  nums = 1 <= arguments.length ? slice.call(arguments, 0) : [];
  result = 0;
  nums.forEach(function(n) {
    return result += n;
  });
  return result;
};
 

فراخوانی توابع

برای فراخوانی توابع می‌توانید به مانند جاوااسکریپت از با پرانتز () یا ()apply و یا ()call صدا زده شوند. اگرچه مانند Ruby، کامپایلر CoffeeScript می‌توانند به صورت اتوماتیک توابعی با حداقل یک آرگومان را فراخوانی کند.

a = "Vahid!"

alert a
# برابر است با
alert(a)

alert inspect a
# برابر است با
alert(inspect(a))
اگرچه استفاده از پرانتز اختیاری است اما توصیه می‌شود در مواقعی که آرگومان‌های ارسالی بیش از یک مورد باشد توصیه می‌شود از پرانتز استفاده کنید.
در صورتی که تابعی بدون آرگومان باشد، برای فراخوانی آن بدون نوشتن پرانتز بعد از نام تابع، CoffeeScript نمی‌تواند تشخیص دهند که این یک تابع است و مانند یک متغیر با آن برخورد می‌کند. دراین رابطه، رفتار CoffeeScript بسیار شبیه به Python می‌باشد.
 

مطالب
استفاده از JSON.NET در ASP.NET MVC
تا نگارش فعلی ASP.NET MVC، یعنی نگارش 5 آن، به صورت توکار از JavaScriptSerializer برای پردازش JSON کمک گرفته می‌شود. این کلاس نسبت به JSON.NET هم کندتر است و هم قابلیت سفارشی سازی آنچنانی ندارد. برای مثال مشکل Self referencing loop را نمی‌تواند مدیریت کند.
برای استفاده از JSON.NET در یک اکشن متد، به صورت معمولی می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
        [HttpGet]
        public ActionResult GetSimpleJsonData()
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(new { id = 1 }),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
در اینجا با استفاده از متد JsonConvert.SerializeObject، اطلاعات شیء مدنظر تبدیل به یک رشته شده و سپس با content type مناسبی در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.
اگر بخواهیم این عملیات را کمی بهینه‌تر کنیم، نیاز است بتوانیم از استریم‌ها استفاده کرده و خروجی JSON را بدون تبدیل به رشته، مستقیما در استریم response.Output بنویسیم. با اینکار به سرعت بیشتر و همچنین مصرف منابع کمتری خواهیم رسید.
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Web.Mvc;
using Newtonsoft.Json;

namespace MvcJsonNetTests.Utils
{
    public class JsonNetResult : JsonResult
    {
        public JsonNetResult()
        {
            Settings = new JsonSerializerSettings { ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Error };
        }

        public JsonSerializerSettings Settings { get; set; }

        public override void ExecuteResult(ControllerContext context)
        {
            if (context == null)
                throw new ArgumentNullException("context");

            if (this.JsonRequestBehavior == JsonRequestBehavior.DenyGet &&
                string.Equals(context.HttpContext.Request.HttpMethod, "GET", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
            {
                throw new InvalidOperationException("To allow GET requests, set JsonRequestBehavior to AllowGet.");
            }

            if (this.Data == null)
                return;

            var response = context.HttpContext.Response;
            response.ContentType = string.IsNullOrEmpty(this.ContentType) ? "application/json" : this.ContentType;

            if (this.ContentEncoding != null)
                response.ContentEncoding = this.ContentEncoding;

            var serializer = JsonSerializer.Create(this.Settings);
            using (var writer = new JsonTextWriter(response.Output))
            {
                serializer.Serialize(writer, Data);
                writer.Flush();
            }
        }
    }
}
اگر دقت کنید، کار با ارث بری از JsonResult توکار ASP.NET MVC شروع شده‌است. کدهای ابتدای متد ExecuteResult با کدهای اصلی JsonResult یکی هستند. فقط انتهای کار بجای استفاده از JavaScriptSerializer، از JSON.NET استفاده شده‌است.
در این حالت برای استفاده از این Action Result جدید می‌توان نوشت:
        [HttpGet]
        public ActionResult GetJsonData()
        {
            return new JsonNetResult
            {
                Data = new
                {
                    Id = 1,
                    Name = "Test 1"
                },
                JsonRequestBehavior = JsonRequestBehavior.AllowGet,
                Settings = { ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Ignore }
            };
        }
طراحی آن با توجه به ارث بری از JsonResult اصلی، مشابه نمونه‌ای است که هم اکنون از آن استفاده می‌کنید. فقط اینبار قابلیت تنظیم Settings پیشرفته‌ای نیز به آن اضافه شده‌است.


تا اینجا قسمت ارسال اطلاعات از سمت سرور به سمت کاربر بازنویسی شد. امکان بازنویسی و تعویض موتور پردازش JSON دریافتی از سمت کاربر، در سمت سرور نیز وجود دارد. خود ASP.NET MVC به صورت استاندارد توسط کلاسی به نام JsonValueProviderFactory، اطلاعات اشیاء JSON دریافتی از سمت کاربر را پردازش می‌کند. در اینجا نیز اگر دقت کنید از کلاس JavaScriptSerializer استفاده شده‌است.
برای جایگزینی آن باید یک ValueProvider جدید را تهیه کنیم:
using System;
using System.Dynamic;
using System.Globalization;
using System.IO;
using System.Web.Mvc;
using Newtonsoft.Json;
using Newtonsoft.Json.Converters;

namespace MvcJsonNetTests.Utils
{
    public class JsonNetValueProviderFactory : ValueProviderFactory
    {
        public override IValueProvider GetValueProvider(ControllerContext controllerContext)
        {
            if (controllerContext == null)
                throw new ArgumentNullException("controllerContext");

            if (controllerContext.HttpContext == null ||
                controllerContext.HttpContext.Request == null ||
                controllerContext.HttpContext.Request.ContentType == null)
            {
                return null;
            }

            if (!controllerContext.HttpContext.Request.ContentType.StartsWith(
                    "application/json", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
            {
                return null;
            }
            
            using (var reader = new StreamReader(controllerContext.HttpContext.Request.InputStream))
            {
                var bodyText = reader.ReadToEnd();
                return string.IsNullOrEmpty(bodyText)
                    ? null
                    : new DictionaryValueProvider<object>(
                        JsonConvert.DeserializeObject<ExpandoObject>(bodyText, new JsonSerializerSettings
                        {
                            Converters = { new ExpandoObjectConverter() }
                        }),
                        CultureInfo.CurrentCulture);
            }
        }
    }
}
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا اطلاعات دریافتی دارای هدر application/json است یا خیر. اگر خیر، توسط این کلاس پردازش نخواهند شد.
در ادامه، اطلاعات JSON دریافتی به شکل یک رشته‌ی خام دریافت شده و سپس به متد JsonConvert.DeserializeObject ارسال می‌شود. با استفاده از تنظیم ExpandoObjectConverter، می‌توان محدودیت کلاس JavaScriptSerializer را در مورد خواص و یا پارامترهای dynamic، برطرف کرد.
   [HttpPost]
  public ActionResult TestValueProvider(string data1, dynamic data2)
برای مثال اینبار می‌توان اطلاعات دریافتی را همانند امضای متد فوق، به یک پارامتر از نوع dynamic، بدون مشکل نگاشت کرد.

و در آخر برای معرفی این ValueProvider جدید می‌توان در فایل Global.asax.cs به نحو ذیل عمل نمود:
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using MvcJsonNetTests.Utils;

namespace MvcJsonNetTests
{
    public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start()
        {
            AreaRegistration.RegisterAllAreas();
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);

            ValueProviderFactories.Factories.Remove(
                ValueProviderFactories.Factories.OfType<JsonValueProviderFactory>().FirstOrDefault());
            ValueProviderFactories.Factories.Add(new JsonNetValueProviderFactory());
        }
    }
}
ابتدا نمونه‌ی قدیمی آن یعنی JsonValueProviderFactory حذف می‌شود و سپس نمونه‌ی جدیدی که از JSON.NET استفاده می‌کند، معرفی خواهد شد.


البته نگارش بعدی ASP.NET MVC موتور پردازشی JSON خود را از طریق تزریق وابستگی‌ها دریافت می‌کند و از همان ابتدای کار قابل تنظیم و تعویض است. مقدار پیش فرض آن نیز به JSON.NET تنظیم شده‌است.


دریافت یک مثال کامل
MvcJsonNetTests.zip

مطالب
بررسی خطای cycles or multiple cascade paths و یا cyclical reference در EF Code first
ابتدا مثال کامل این قسمت را با شرح زیر درنظر بگیرید؛ در اینجا هر کاربر، یک کارتابل می‌تواند داشته باشد (رابطه یک به صفر یا یک) و تعدادی سند منتسب به او (رابطه یک به چند).  همچنین روابط بین کارتابل و اسناد نیز چند به چند است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;

namespace EF_General.Models.Ex18
{
    public class UserProfile
    {
        public int UserProfileId { set; get; }
        public string UserName { set; get; }

        [ForeignKey("CartableId")]
        public virtual Cartable Cartable { set; get; } // one-to-zero-or-one
        public int? CartableId { set; get; }

        public virtual ICollection<Doc> Docs { set; get; } // one-to-many
    }

    public class Doc
    {
        public int DocId { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }

        [ForeignKey("UserProfileId")]
        public virtual UserProfile UserProfile { set; get; }
        public int UserProfileId { set; get; }

        public virtual ICollection<Cartable> Cartables { set; get; } // many-to-many
    }

    public class Cartable
    {
        public int CartableId { set; get; }

        [ForeignKey("UserProfileId")]
        public virtual UserProfile UserProfile { set; get; }
        public int UserProfileId { set; get; }

        public virtual ICollection<Doc> Docs { set; get; } // many-to-many
    }

    public class UserProfileMap : EntityTypeConfiguration<UserProfile>
    {
        public UserProfileMap()
        {
            this.HasOptional(x => x.Cartable)
                .WithRequired(x => x.UserProfile)
                .WillCascadeOnDelete();
        }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<UserProfile> UserProfiles { get; set; }
        public DbSet<Doc> Docs { get; set; }
        public DbSet<Cartable> Cartables { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Configurations.Add(new UserProfileMap());
            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            using (var context = new MyContext())
            {
                var user = context.UserProfiles.Find(1);
                if (user != null)
                    Console.WriteLine(user.UserName);
            }
        }
    }
}
اگر این مثال را اجرا کنیم، به خطای ذیل برخواهیم خورد:
Introducing FOREIGN KEY constraint 'FK_DocCartables_Cartables_Cartable_CartableId' 
on table 'DocCartables' may cause cycles or multiple cascade paths. Specify 
ON DELETE NO ACTION or ON UPDATE NO ACTION, or modify other FOREIGN KEY constraints.
Could not create constraint. See previous errors.
علت اینجا است که EF به صورت پیش فرض ویژگی cascade delete را برای حالات many-to-many و یا کلیدهای خارجی غیرنال پذیر اعمال می‌کند.
این دو مورد در کلاس‌های Doc و Cartable با هم وجود دارند که در نهایت سبب بروز circular cascade delete (حذف آبشاری حلقوی) می‌شوند و بیشتر مشکل SQL Server است تا EF؛ از این لحاظ که SQL Server در این حالت نمی‌تواند در مورد نحوه حذف خودکار رکوردهای وابسته درست تصمیم‌گیری و عمل کند. برای رفع این مشکل تنها کافی است کلید خارجی تعریف شده در دو کلاس Doc و کارتابل را nullable تعریف کرد تا cascade delete اضافی پیش فرض را لغو کند:
public int? UserProfileId { set; get; }
راه دیگر، استفاده از تنظیمات Fluent و تنظیم WillCascadeOnDelete به false است که به صورت پیش فرض در حالات ذکر شده (روابط چند به چند و یا کلید خارجی غیرنال پذیر)، true است.

شبیه به همین خطا نیز زمانی رخ خواهد داد که در یک کلاس حداقل دو کلید خارجی تعریف شده باشند:
The referential relationship will result in a cyclical reference that is not allowed. [ Constraint name =  ]
در اینجا نیز با نال پذیر تعریف کردن این کلیدهای خارجی، خطای cyclical reference برطرف خواهد شد.
مطالب
اعتبارسنجی در Entity framework Code first قسمت اول
در سری مباحث آموزشی EntityFramework وحیدی نصیری عزیز بصورت مختصر با اعتبار سنجی داده‌ها آشنا شدیم، در این آموزش سه قسمتی سعی می‌کنیم شناخت بیشتری از اعتبار سنجی داده در EF  بدست بیاریم. 
در EF CodeFirst بصورت پیش فرض پس از فراخوانی متد ()SaveChanges اعتبار سنجی داده‌ها انجام می‌پذیرد؛ در صورتیکه که اعتبار سنجی با موفقیت انجام نشود با استثنای DbEntityValidationException روبرو می‌شویم که در اینجا از خاصیت  EntityValidationErrors جهت اعلام خطاهای اعتبارسنجی استفاده می‌شود. EntityValidationErrors مجموعه‌ای از خطاهای مربوط به هر موجودیت می‌باشد  و هر EntityValidationErrors شامل یک خاصیت ValidationErrors که خود مجموعه‌ای از خطاهای مربوط به property‌ها می‌باشد. در تصویر زیر به خوبی می‌تونید این قضیه رو مشاهده کنید.


برای درک بهتر موضوع به ساختار کلاس‌های اعتبارسنجی در تصویر بعدی دقت کنید.

  • اعتبار سنجی در چه قسمت هایی اتفاق می‌افتد:
1.Property   
2.Entity
3.Context
الف - Property :
در بخش سوم آموزش EF Code First با متادیتای مورد استفاده در EF و طرز استفاده از آنها آشنا شدیم.
        [Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
        public string AuthorName { set; get; }

        [StringLength(100,MinimumLength=3,ErrorMessage="حداقل سه حرف و حداکثر 100 حرف وارد نمایید.")]
        public string AuthorName { set; get; }
همانطور که در ادامه می‌بینید برای اعتبار سنجی فقط به متادیتا‌های واقع در DataAnnotations.dll نیاز داریم. بقیه متادیتاها مربوط به نگاشت روابط موجودیتها و نحوه ذخیره اون در دیتابیس می‌باشد.
Validation Attributes
AssemblySystem.ComponentModel.DataAnnotations.dll
NamespaceSystem.ComponentModel.DataAnnotations
StringLength
RegularExpression
DataType
Required
Range
CustomValidation
Mapping Attributes
AssemblyEntityFramework.dll
NamespaceSystem.ComponentModel.DataAnnotations
Key
Column,Table
ComplexType
ConCurrency
TimeStamp
DatabaseGenerated
ForeignKey
InverseProperty
MaxLength
MinLength
NotMapped
ب- Entity  :
برای اعتبار سنجی یک موجودیت باید اینترفیس  IValidatableObject پیاده سازی شود:
public class Blog : IValidatableObject
    {
       
        public int blogID { set; get; }

        [Required(ErrorMessage = "لطفا عنوان وبلاگ را مشخص نمائید")]
        public string Title { set; get; }
        [Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
        [StringLength(100,MinimumLength=3,ErrorMessage="حداقل سه حرف و حداکثر 100 حرف وارد نمایید.")]
        public string AuthorName { set; get; }
    

        public IEnumerable<ValidationResult> Validate(ValidationContext ValidationContext)
        {
             if (this.AuthorName =="بدون نام")
                yield return new ValidationResult
                    ("این نام برای نام نویسنده مجاز نمی‌باشد.", new[] { "AuthorName"});

            if (this.AuthorName == this.Title)
                yield return new ValidationResult
                    (" نام نویسنده وبلاگ و عنوان وبلاگ نمی‌تواند همسان باشد.!", new[] { "AuthorName", "Title" });
        }
    }

نکته: در بررسی هم نام بودن نام نویسنده و  نام وبلاگ هردو خاصیت  ("AuthorName", "Title") رو درج کردیم اینکار باعث ایجاد دو خطای اعتبارسنجی می‌شود.

پ- Context  :
برای اعتبار سنجی در سطح Context  باید متد ()ValidateEntity واقع در کلاس DbContext را تحریف کنیم. این قسمت در بخش دوم مقاله کامل شرح داده خواهد شد.
  protected override DbEntityValidationResult ValidateEntity(DbEntityEntry entityEntry, System.Collections.Generic.IDictionary<object, object> items)
        {
            return base.ValidateEntity(entityEntry, items);
        }

نحوه فراخوانی اعتبار سنجی ها:
// اعتبار سنجی یک خاصیت
ICollection<DbValidationError> ValidationProperty = Context.Entry(Blog).Property(p => p.AuthorName).GetValidationErrors();

// اعتبار سنجی یک موجودیت
DbEntityValidationResult ValidationEntity = Context.Entry(Blog).GetValidationResult();

// اعتبار سنجی همه موجودیت‌ها
 IEnumerable<DbEntityValidationResult> ValidationContext = Context.GetValidationErrors();

نکته 
: در اعتبار  سنجی Context  بصورت پیش فرض فقط موجودیت‌های جدید و یا تغییر یافته اعتبار سنجی می‌شوند. 
EntityState.Added ||  EntityState.Modified

ترتیب فراخوانی اعتبار سنجی‌ها :
ابتدا اعتبار سنجی روی Property انجام می‌گیرد در صورتی که خطایی وجود نداشته باشد اعتبار سنجی مرحله بعد یعنی موجودیت‌ها بررسی می‌شود. اگر در مرحله اعتبار سنجی خاصیت‌ها خطایی وجود داشته باشد اعتبار سنجی موجودیت انجام نمی‌گیرد. ترتیب اعتبار سنجی در مرحله Context  بستگی به نحوه پیاده سازی ما دارد که در بخش دوم آموزش شرح داده خواهد شد.

سوال:
  1. اعتبار سنجی چند زبانی رو چگونه تعریف کنیم؟
  2. متد GetValidationErrors() رو در الگوی Repository , UOW  چگونه پیاده سازی کنیم؟
  3. آیا اعتبار سنجی در کنار موجودیت‌ها از نظر معماری چند لایه کار درستی می‌باشد؟ 
با پاسخ دادن به سوالات بالا در قالب نظر و یا مقاله به تکمیل موضوع کمک کنید و فضای آموزشی سایت رو رونق ببخشید.
مطالب
ASP.NET Web API - قسمت چهارم
آشنایی با مفهوم مسیریابی در Web API
در این قسمت با نحوه‌ی تناظر آدرس‌ها توسط Web API به متدهای موجود در Controller آشنا می‌شوید.
در هر درخواستی که ارسال می‌شود، Web API، انتخاب Controller مناسب را با رجوع به جدولی با نام جدول مسیرها انجام می‌دهد. زمانی که یک پروژه‌ی جدید با استفاده از ASP.NET MVC 4 ایجاد می‌کنید، یک route پیش فرض به صورت ذیل در متد RegisterRoutes قرار می‌گیرد.
routes.MapHttpRoute(
    name: "DefaultApi",
    routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
    defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
);
عبارت api، ثابت است و قسمت‌های {controller} و {id} توسط آدرس مقداردهی می‌شوند. زمانی که آدرسی با این الگو تطبیق داشته باشد، کارهای ذیل انجام می‌گیرد:
  • {controller} به نام Controller تناظر پیدا می‌کند.
  • نوع درخواست ارسالی (GET، POST، PUT، DELETE) به نام متد تناظر پیدا می‌کند.
  • اگر قسمت {id} در آدرس وجود داشته باشد، به پارامتر id متد انتخاب شده پاس داده می‌شود.
  • اگر آدرس دارای Query String باشد، به پارامترهای همنام خود در متد، تناظر پیدا می‌کنند.

در ذیل، مثال هایی را از چند آدرس درخواستی و نتیجه‌ی حاصل از فراخوانی آنها مشاهده می‌کنید. 

  • آدرس api/products/ با نوع درخواست GET به متد ()GetAllProducts
  • آدرس api/products/1/ با نوع درخواست GET به متد (1)GetProductById
  • آدرس api/products?category=hardware/ با نوع درخواست GET به متد ("GetProductByCategory("hardware


در آدرس اول، عبارت "products" به ProductsController تطبیق پیدا می‌کند. درخواست نیز از نوع GET است، بنابراین Web API به دنبال متدی در Controller می‌گردد که نام آن با عبارت GET "آغاز" شده باشد. همچنین، آدرس شامل قسمت {id} نیز نیست. بنابراین، Web API متدی را انتخاب می‌کند که پارامتر ورودی ندارد. متد GetAllProducts در ProductsController، تمامی این شروط را دارد، پس انتخاب می‌شود.
در دومین آدرس، همان حالت قبل وجود دارد، با این تفاوت که در آدرس درخواستی، قسمت {id} وجود دارد. از آنجا که نوع قسمت {id} در متد int ،GetProductById تعریف شده است، باید یک عدد صحیح بعد از آدرس /api/products وجود داشته باشد تا متد GetProductById فراخوانی شود. این عدد به طور خودکار به نوع int تبدیل شده و در پارامتر اول متد GetProductById قرار می‌گیرد. در ذیل، برخی آدرس‌ها را ملاحظه می‌کنید که معتبر نیستند و باعث بروز خطا می‌شوند.

  • آدرس api/products/ با نوع درخواست POST، باعث خطای 405Method Not Allowed می‌شود.
  • آدرس api/users/ با نوع درخواست GET، باعث خطای 404Not Found می‌شود.
  • آدرس api/products/abc/ با نوع درخواست GET، باعث خطای 400Bad Request می‌شود.


در آدرس اول، Client یک درخواست از نوع POST ارسال کرده است. Web API به دنبال متدی می‌گردد که نام آن با عبارت Post آغاز می‌شود. اما متدی با این شرط در ProductsController وجود ندارد. بنابراین، پاسخی که دریافت می‌شود، عبارت "405 Method Not Allowed" است. درخواست برای آدرس /api/users/ نیز معتبر نیست، چون Controllerیی با نام UsersController وجود ندارد. و سومین آدرس نیز بدین دلیل نامعتبر است که قسمت abc نمی‌تواند به یک عدد صحیح تبدیل شود. 

مشاهده‌ی درخواست ارسالی و پاسخ دریافتی
زمانی که با یک وب سرویس کار می‌کنید، مشاهده‌ی محتویات درخواست ارسالی و پاسخ دریافتی می‌تواند کاربرد زیادی در درک نحوه‌ی تعامل بین Client و وب سرویس و کشف خطاهای احتمالی داشته باشد. در Firefox با استفاده از افزونه‌ی Firebug و در Internet Explorer 9 به بالا با ابزار Developer Tools آن می‌توان درخواست‌ها و پاسخ‌ها را مشاهده کرد. در Internet Explorer، کلید F12 را برای اجرای Developer Tools فشار دهید. از قسمت Network بر روی دکمه‌ی Start Capturing کلیک کنید. حال کلید F5 را برای بارگذاری مجدد صفحه فشار دهید. Internet Explorer، درخواست و پاسخ رد و بدل شده بین مرورگر و Web Server  را مانیتور کرده و گزارشی را نشان می‌دهد (شکل ذیل).

از ستون URL، آدرس /api/products/ را انتخاب و بر روی دکمه‌ی Go to detailed view کلیک کنید. در قسمتی که باز می‌شود، گزینه هایی برای مشاهده‌ی هدرهای درخواست، پاسخ و همچنین بدنه‌ی هر یک وجود دارد. به عنوان مثال، اگر قسمت Request headers را انتخاب کنید، خواهید دید که Internet Explorer از طریق هدر Accept، تقاضای پاسخ در قالب JSON را کرده است (شکل ذیل).

اگر قسمت Response body را انتخاب کنید، پاسخ دریافت شده در قالب JSON را خواهید دید. 

در قسمت بعد، با مدیریت کدهای وضعیت HTTP برای اعمال چهارگانه‌ی CRUD آشنا می‌شوید.
  
مطالب
اگر نصب سرویس پک اس کیوال سرور Fail شد ...

همانطور که مطلع هستید سرویس پک سه SQL Server چند روزی است که منتشر شده. این به روز رسانی بر روی یک سرور بدون مشکل نصب شد؛ در سرور دیگر به علت داشتن یک سری برنامه امنیتی مزاحم (که مثلا دسترسی به رجیستری را مونیتور و سد می‌کنند) با شکست مواجه و در آخر پیغام Fail نمایش داده شد. مجددا آنرا اجرا کردم، سریع تمام مراحل را تمام کرد باز هم Fail را نمایش داد.
خوب؛ گفتم احتمالا مشکلی نیست. سعی کردم به سرور وصل شوم ... پیغام «این سرور دسترسی از راه دور را نمی‌پذیرد» و از این حرف‌های متداول ظاهر شد. به لاگ موجود در Event log ویندوز که مراجعه کردم پیغام خطای زیر نمایان بود:

Script level upgrade for database 'master' failed because upgrade step 'sqlagent100_msdb_upgrade.sql' encountered error 5597, state 1, severity 16. This is a serious error condition which might interfere with regular operation and the database will be taken offline. If the error happened during upgrade of the 'master' database, it will prevent the entire SQL Server instance from starting. Examine the previous errorlog entries for errors, take the appropriate corrective actions and re-start the database so that the script upgrade steps run to completion.

اوه! اوه! اوه! در این لحظه‌ی عرفانی، دیتابیس master نابود شده! نمی‌شود وصل شد. سروری که داشت تا مدتی قبل بدون هیچ مشکلی کار می‌کرد، الان دیگر حتی نمی‌شود به آن وصل شد. به کنسول سرویس‌های ویندوز مراجعه کردم (services.msc)، سعی کردم سرویس اس کیوال را که از کار افتاده دستی اجرا کنم، پیغام زیر مجددا در event log ظاهر شد:

FILESTREAM feature could not be initialized. The Windows Administrator must enable FILESTREAM on the instance using Configuration Manager before enabling through sp_configure.

قابلیت FILESTREAM را نمی‌تواند آغاز کند. پس از مدتی جستجو مشخص شد که این مورد را می‌شود در رجیستری ویندوز غیرفعال کرد؛ به صورت زیر:

1) Open up Registry Editor
2) Go To HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Microsoft SQL Server\MSSQL10.MSSQLServer\MSSQLSERVER\FileStream
3) Edit the value "EnableLevel" and set it to 0
4) Restart SQL Server.

پس از انجام اینکار، سرویس اس کیوال استارت شد (از طریق کنسول سرویس‌های ویندوز). در ادامه، امکان اتصال به آن نبود (حتی با اکانت sa):

Login failed for user 'sa'. Reason: Server is in script upgrade mode. Only administrator can connect at this time. (Microsoft SQL Server, Error: 18401)


باز هم پس از مدتی جستجو معلوم گردید که «کمی باید صبر کرد». آن پیغام اول کار مبتنی بر تخریب دیتابیس master هم بی‌مورد است. پس از fail شدن نصب سرویس پک، هنوز برنامه نصاب آن در پشت صحنه مشغول به کار است. این مورد به وضوح در task manager ویندوز مشخص است. سرور به مدت 15 دقیقه به حال خود رها شد. پس از آن بدون مشکل اتصال برقرار گردید و همه چیز مجددا شروع به کار کرد.

بنابراین اگر در حین نصب سرویس پک SQL Server مشکلی پیش آمد، نگران نباشید. باید به نصاب آن زمان داد (برنامه mscorsw.exe در پشت صحنه مشغول به کار است). برنامه نصاب آن هم هیچ نوع خطای مفهومی را گزارش نمی‌دهد. تمام مراحل، بجای نمایش در برنامه تمام صفحه نصاب آن، در event log ویندوز ثبت می‌شود. این برنامه تمام صفحه فقط کارش نمایش یک progress bar است!


اگر ... هیچکدام از این موارد جواب نداد، امکان بازسازی دیتابیس master نیز وجود دارد: [^ , ^]
ولی دست نگه دارید و سریع اقدام نکنید. ابتدا به task manager مراجعه کنید. آیا برنامه mscorsw.exe در حال اجرا است؟ اگر بله، یعنی هنوز کار نصب تمام نشده. حداقل یک ربع باید صبر کنید.

مطالب
چگونه از SVN جهت به روز رسانی یک سایت استفاده کنیم؟

این سناریو رو در نظر بگیرید:
وب سرور ما در همان محلی قرار دارد که SVN Server نصب شده است.
می‌خواهیم به ازای هربار Commit تیم به مخزن SVN ما، سایت ارائه شده توسط وب سرور نیز به صورت خودکار به روز شود.
چه باید کرد؟!

احتمالا خیلی‌ها تصور می‌کنند که امکان پذیر نیست؛ چون مخزن SVN موجود در سرور، ساختار خودش را دارد و همانند فایل‌های یک پروژه معمولی نگهداری نمی‌شود.
برای انجام اینکار چندین روش موجود است، که تمام آن‌ها به مفهوم hooks در SVN گره خورده است. هرچند hook به معنای قلاب است، اما در اینجا معنای تریگر را دارد. شبیه به تریگرهای SQL Server : پیش یا پس از انجام کار یا رخداد مشخصی، فلان کار را انجام بده. (برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به فصل hooks در این کتابچه مراجعه کنید: (+))
در میان این قلاب‌های موجود، می‌توان از قلاب post-commit جهت به روز رسانی یک سایت پس از هر هماهنگ سازی با مخزن SVN استفاده کرد. پیشنهاد من به تمام کسانی که می‌خواهند کار با SVN را شروع کنند استفاده از برنامه رایگان Visual SVN Server است. این برنامه سازگاری فوق العاده‌ای با محیط ویندوز دارد (از لحاظ تعریف سطح دسترسی‌ها). همچنین تعریف hooks را هم به شدت ساده کرده است. فقط کافی است روی یک مخزن کد تعریف شده در Visual SVN Server کلیک راست کرده و در برگه‌ی باز شده، تنظیمات سطوح دسترسی یا تعاریف Hooks را اضافه نمود (در اینجا اعمال سطوح دسترسی روی پوشه‌ها یا روی فایل‌ها نیز به همان شکل با کلیک راست و کم و زیاد کردن کاربران میسر است؛ همانند دادن دسترسی بر اساس امکانات NTFS و اکتیودایرکتوری).

بنابراین به صورت خلاصه:
  • فرض بر این است که مخزن کد SVN ایی را بر روی سرور راه اندازی کرده‌اید. همچنین پوشه‌ای را که می‌خواهید ریشه سایت باشد، مثلا در مسیر دلخواه C:\path\www قرار دارد.
  • برای شروع کار، check out باید صورت گیرد. یا می‌توان از TortoiseSVN استفاده کرد یا چون مخزن کد در همان سرور است، دستور زیر نیز کار می‌کند:
svn checkout file:///c:/svn/MyRepository/trunk C:\path\www
  • سپس یک فایل bat باید درست کنید با محتوای زیر:
svn update file:///c:/svn/MyRepository/trunk C:\path\www

این فایل bat باید در همان قسمت تعریف post-commit hook استفاده شود.
به این معنا که پس از هر commit ، لطفا مسیر C:\path\www را بر اساس آخرین به روز رسانی‌های مخزن کد به صورت خودکار به روز کن. در این حالت اگر فایلی حذف شده باشد، به صورت خودکار از ریشه سایت شما حذف می‌شود و اگر فایل یا فایل‌هایی تغییر کرده باشند نیز سریعا به روز رسانی آن‌ها انجام خواهد شد.
در روش svn update ، پوشه‌های مخفی svn نیز در ریشه سایت حضور خواهند داشت. وجود آن‌ها هم الزامی است زیرا update بر همین اساس کار می‌کند.
  • اگر می‌خواهید این پوشه‌های مخفی وجود نداشته باشند از دستور svn export استفاده کنید. فقط دقت کنید که در این حالت اگر فایلی از مخزن کد حذف شده باشد، باز هم در ریشه سایت وجود خواهد داشت. راه حلی هم که توصیه شده، این است که در همان bat فایلی که درست می‌کنید ابتدا دستور حذف محتویات پوشه ریشه را صادر کنید و بعد svn export . البته بدیهی است این روش نسبت به svn update کندتر است و svn update به شدت بهینه و سریع می‌باشد.
  • یا راه دیگر بجای حذف کردن پوشه موجود و بعد export به آن، استفاده از برنامه‌هایی مانند Robocopy است که می‌توانند عملیات همگام سازی را هم انجام دهند. در این حالت محتوای فایل bat شما شبیه به دستورات زیر خواهد شد:
svn checkout file:///c:/svn/MyRepository/trunk C:\temp\Site1 >> output.log
robocopy C:\temp\Site1 C:\path\www *.* /S /XF *.cs *.tmp *.sln *.csproj *.webinfo /XD .svn _svn /PURGE >> output.log

به این معنا که پس از هر commit‌ به مخزن کد (با توجه به تعریف قلاب ذکر شده)، ابتدا یک svn checkout در یک پوشه موقتی (خارج از ریشه اصلی سایت) انجام گردیده و سپس برنامه robocopy یا موارد مشابه آن وارد عمل شده و تغییرات را با ریشه اصلی هماهنگ می‌کنند (در اینجا می‌توان مشخص کرد چه فایل‌هایی با پسوندهای مشخص، با ریشه سایت هماهنگ نشوند).

در کل همان روش svn update به نظر سریعتر و مقرون به صرفه‌تر است. اگر از IIS استفاده می‌کنید، به صورت پیش فرض کسی نمی‌تواند محتوای پوشه‌ای را با وارد کردن آدرس آن در مرورگر بررسی کند، همچنین IIS فایل‌هایی را که نمی‌شناسد (پسوند از پیش تعریف شده‌ای در بانک اطلاعاتی آن ندارند)، سرو نمی‌کند و در صورت درخواست آن‌ها، خطای 404 یا "پیدا نشد" به کاربر نهایی ارائه خواهد شد.

مطالب
بررسی میزان پوشش آزمون‌های واحد به کمک برنامه PartCover

همیشه در حین توسعه‌ی یک برنامه این سؤالات وجود دارند:
- چند درصد از برنامه تست شده است؟
- برای چه تعدادی از متدهای موجود آزمون واحد نوشته‌ایم؟
- آیا همین آزمون‌های واحد نوشته شده و موجود، کامل هستند و تمام عملکرد‌های متدهای مرتبط را پوشش می‌دهند؟

این سؤالات به صورت خلاصه مفهوم Code coverage را در بحث Unit testing ارائه می‌دهند: برای چه قسمت‌هایی از برنامه آزمون واحد ننوشته‌ایم و میزان پوشش برنامه توسط آزمون‌های واحد موجود تا چه حدی است؟
بررسی این سؤالات در یک پروژه‌ی کم حجم، ساده بوده و به صورت بازبینی بصری ممکن است. اما در یک پروژه‌ی بزرگ نیاز به ابزار دارد. به همین منظور تعدادی برنامه جهت بررسی code coverage مختص پروژه‌های دات نتی تابحال تولید شده‌اند که در ادامه لیست آن‌ها را مشاهده می‌کنید:
و ...

تمام این‌ها تجاری هستند. اما در این بین برنامه‌ی PartCover سورس باز و رایگان بوده و همچنین مختص به NUnit نیز تهیه شده است. این برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت و نصب کنید. در ادامه نحوه‌ی تنظیم آن‌را بررسی خواهیم کرد:

الف) ایجاد یک پروژه آزمون واحد جدید
جهت توضیح بهتر سه سؤال مطرح شده در ابتدای این مطلب، بهتر است یک مثال ساده را در این زمینه مرور نمائیم: (پیشنیاز: (+))
یک Solution جدید در VS.NET آغاز شده و سپس دو پروژه جدید از نوع‌های کنسول و Class library به آن اضافه شده‌اند:



پروژه کنسول، برنامه اصلی است و در پروژه Class library ، آزمون‌های واحد برنامه را خواهیم نوشت.
کلاس اصلی برنامه کنسول به شرح زیر است:
namespace TestPartCover
{
public class Foo
{
public int DoFoo(int x, int y)
{
int z = 0;
if ((x > 0) && (y > 0))
{
z = x;
}
return z;
}

public int DoSum(int x)
{
return ++x;
}
}
}
و کلاس آزمون واحد آن در پروژه class library مثلا به صورت زیر خواهد بود:
using NUnit.Framework;

namespace TestPartCover.Tests
{
[TestFixture]
public class Tests
{
[Test]
public void TestDoFoo()
{
var result = new Foo().DoFoo(-1, 2);
Assert.That(result == 0);
}
}
}
که نتیجه‌ی بررسی آن توسط NUnit test runner به شکل زیر خواهد بود:



به نظر همه چیز خوب است! اما آیا واقعا این آزمون کافی است؟!

ب) در ادامه به کمک برنامه‌ی PartCover می‌خواهیم بررسی کنیم میزان پوشش آزمون‌های واحد نوشته شده تا چه حدی است؟

پس از نصب برنامه، فایل PartCover.Browser.exe را اجرا کرده و سپس از منوی فایل، گزینه‌ی Run Target را انتخاب کنید تا صفحه‌ی زیر ظاهر شود:



توضیحات:
در قسمت executable file آدرس فایل nunit-console.exe را وارد کنید. این برنامه چون در حال حاضر برای دات نت 2 کامپایل شده امکان بارگذاری dll های دات نت 4 را ندارد. به همین منظور فایل nunit-console.exe.config را باز کرده و تنظیمات زیر را به آن اعمال کنید (مهم!):
<configuration>
<startup>
<supportedRuntime version="v4.0.30319" />
</startup>

و همچنین
<runtime>
<loadFromRemoteSources enabled="true" />

در ادامه مقابل working directory‌ ، آدرس پوشه bin پروژه unit test را تنظیم کنید.
در این حالت working arguments به صورت زیر خواهند بود (در غیراینصورت باید مسیر کامل را وارد نمائید):
TestPartCover.Tests.dll /framework=4.0.30319 /noshadow

نام dll‌ وارد شده همان فایل class library تولیدی است. آرگومان بعدی مشخص می‌کند که قصد داریم یک پروژه‌ی دات نت 4 را توسط NUnit بررسی کنیم (اگر ذکر نشود پیش فرض آن دات نت 2 خواهد بود و نمی‌تواند اسمبلی‌های دات نت 4 را بارگذاری کند). منظور از noshadow این است که NUnit‌ مجاز به تولید shadow copies از اسمبلی‌های مورد آزمایش نیست. به این صورت برنامه‌ی PartCover می‌تواند بر اساس StackTrace نهایی، سورس متناظر با قسمت‌های مختلف را نمایش دهد.
اکنون نوبت به تنظیم Rules آن است که یک سری RegEx هستند؛ به عبارتی چه اسمبلی‌هایی آزمایش شوند و کدام‌ها خیر:
+[TestPartCover]*
-[nunit*]*
-[log4net*]*

همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا از اسمبلی‌های NUnit و log4net صرفنظر شده است و تنها اسمبلی TestPartCover (همان برنامه کنسول، نه اسمبلی برنامه آزمون واحد) بررسی خواهد گردید.
اکنون بر روی دکمه Save در این صفحه کلیک کرده و فایل نهایی را ذخیره کنید (بعدا توسط دکمه Load در همین صفحه قابل بارگذاری خواهد بود). حاصل باید به صورت زیر باشد:
<PartCoverSettings>
<Target>D:\Prog\Libs\NUnit\bin\net-2.0\nunit-console.exe</Target>
<TargetWorkDir>D:\Prog\1390\TestPartCover\TestPartCover.Tests\bin\Debug</TargetWorkDir>
<TargetArgs>TestPartCover.Tests.dll /framework=4.0.30319 /noshadow</TargetArgs>
<Rule>+[TestPartCover]*</Rule>
<Rule>-[nunit*]*</Rule>
<Rule>-[log4net*]*</Rule>
</PartCoverSettings>

برای شروع به بررسی، بر روی دکمه Start کلیک نمائید. پس از مدتی، نتیجه به صورت زیر خواهد بود:



بله! آزمون واحد تهیه شده تنها 39 درصد اسمبلی TestPartCover را پوشش داده است. مواردی که با صفر درصد مشخص شده‌اند، یعنی فاقد آزمون واحد هستند و نکته مهم‌تر پوشش 91 درصدی متد DoFoo است. برای اینکه علت را مشاهده کنید از منوی View ، گزینه‌ی Coverage detail را انتخاب کنید تا تصویر زیر نمایان شود:



قسمت‌ نارنجی در اینجا به معنای عدم پوشش آن در متد TestDoFoo تهیه شده است. تنها قسمت‌های سبز را توانسته‌ایم پوشش دهیم و برای بررسی تمام شرط‌های این متد نیاز به آزمون‌های واحد بیشتری می‌باشد.

روش نهایی کار نیز به همین صورت است. ابتدا آزمون واحد تهیه می‌شود. سپس میزان پوشش آن بررسی شده و در ادامه سعی خواهیم کرد تا این درصد را افزایش دهیم.

مطالب
نحوه‌ی استفاده از کتابخانه‌ی OpenSSL در ویندوز

سؤالی شده به این مضمون : "یه الگوریتم دارم که بر طبق اون باید اعداد تصادفی خیلی بزرگ تولید کنم، اونها رو جمع و ضرب کنم. اینکه چطوری باید از dll یا lib استفاده کنم رو بلد نیستم. از VS2008 استفاده میکنم..."

سؤال در مورد زبان CPP است. کتابخانه‌ی استاندارد انجام اینگونه عملیات برای زبان‌های C و CPP ، کتابخانه‌ی OpenSSL است. البته شاید الان 100 کتابخانه دیگر را هم لیست کنید، اما کسانی که با مباحث رمزنگاری اطلاعات مدتی کار کرده باشند، بعید است سر و کارشان به این کتابخانه نیفتاده باشد و یک استاندارد در این زمینه به شمار می‌رود؛ همچنین به دلیل سورس باز بودن در اکثر سکوهای کاری موجود نیز قابل استفاده است. بنابراین فراگیری نحوه‌ی کار کردن با آن یک مزیت به شمار می‌رود. قسمتی از این کتابخانه‌ی معظم مرتبط است به کار با اعداد بزرگ. این مورد را هم جهت استفاده در الگوریتم RSA نیاز دارد.
برای استفاده از آن در ویندوز ابتدا باید OpenSSL را کامپایل کنید. کار پر دردسری است. به همین جهت یک سایت فقط به این موضوع اختصاص یافته و هربار آخرین نسخه‌ی OpenSSL را برای ویندوز کامپایل می‌کند و در اختیار علاقمندان قرار می‌دهد : +
در حال حاضر یا باید Win32 OpenSSL v1.0.0a و یا Win64 OpenSSL v1.0.0a را دریافت کنید (برنامه‌ی شما اگر 64 بیتی کامپایل شود، dll های 32 بیتی را نمی‌تواند بارگذاری کند و برعکس).

روش استفاده از کتابخانه‌ی OpenSSL در ویژوال CPP :

الف) ابتدا فایل‌های کامپایل شده‌ی فوق را دریافت و نصب کنید. اکنون برای مثال یک پوشه‌ی OpenSSL-Win32 در کامپیوتر شما با محتویات این کتابخانه باید ایجاد شده باشد(اگر نسخه‌ی 32 بیتی را دریافت کرده‌اید).
سپس به پوشه‌ی OpenSSL-Win32\lib\VC آن مراجعه کنید. در اینجا فایل‌های کتابخانه‌ای جهت استفاده در ویژوال CPP قرار گرفته‌اند. اگر از محتویات پوشه OpenSSL-Win32\lib\VC\static استفاده کنید، نیازی به توزیع فایل‌های DLL این کتابخانه نخواهید داشت و اگر از کتابخانه‌های OpenSSL-Win32\lib\VC استفاده کنید، فایل‌های dll را نیز حتما باید به همراه برنامه‌ی خود توزیع نمائید.
سه نوع فایل در آن وجود دارند. ختم شده به MD ، MT و MDd که معانی آن‌ها در مورد چند ریسمانی بودن یا خیر است (برگرفته شده از فایل faq.txt دریافتی):

Single Threaded /ML - MS VC++ often defaults to this for the release version of a new project.
Debug Single Threaded /MLd - MS VC++ often defaults to this for the debug version of a new project.
Multithreaded /MT
Debug Multithreaded /MTd
Multithreaded DLL /MD - OpenSSL defaults to this.
Debug Multithreaded DLL /MDd

ب) جهت سهولت کار، پوشه‌ی OpenSSL قرار گرفته در مسیر OpenSSL-Win32\include را در آدرس زیر کپی نمائید:
C:\Program Files\Microsoft Visual Studio 10.0\VC\include
به این صورت حین استفاده از این کتابخانه نیازی به مشخص سازی محل قرارگیری فایل‌های include نخواهد بود.

ج) اکنون یک پروژه‌ی جدید Visual C++\Win32\Win32 console application را در VS.NET آغاز کنید؛ برای مثال به نام OpenSSLTest .

د) سپس به منوی پروژه، گزینه‌ی خواص پروژه مراجعه کرده و مطابق تصاویر زیر، این فایل‌های کتابخانه‌ای را معرفی کنید (انتخاب MD یا MT یا MDd بر اساس runtime library انتخاب شده است که در تصاویر مشخص گردیده):









ه) اکنون یک مثال ساده در مورد ضرب دو عدد بزرگ به صورت زیر می‌تواند باشد:

#include "stdafx.h"
#include <openssl/bn.h>
#include <string.h>


void RotateBytes(unsigned char *in, int n)
{
unsigned char *e=in+n-1;
do {
unsigned char temp=*in;
*in++=*e;
*e-- =temp;
} while(in<e);
}

int _tmain(int argc, _TCHAR* argv[])
{
//دو عدد بزرگ جهت آزمایش
unsigned char testP[] = {0xD1,0x31,0x85,0x4D,0x00,0xD6,0x31,0x97,0x3A,0xFC,0xD2,0x27,0x02,0xEF,0xC2,0xA7};
unsigned char testA[] = {0xC7,0x1B,0x25,0x72,0x03,0xCB,0x72,0x03,0xCF,0x23,0x27,0x2D,0x00,0xD6,0x31,0x98};

//تبدیل آرایه‌های فوق به فرمت اعداد بزرگ
BIGNUM *a = BN_new();
//it should be in "big-endian" form
RotateBytes(testA, 16);
BN_bin2bn(testA, 16, a);

BIGNUM *p = BN_new();
//it should be in "big-endian" form
RotateBytes(testP, 16);
BN_bin2bn(testP, 16, p);


//ضرب این دو عدد در هم
BIGNUM *result = BN_new();
BN_CTX *ctx = BN_CTX_new();

BN_mul(result, a, p, ctx);

//نمایش نتیجه
//حاصل از چند بایت تشکیل شده؟
int num = BN_num_bytes(result);
if(num>0)
{
unsigned char *tmpdata;
if((tmpdata=(unsigned char *)malloc(num)))
memset(tmpdata, 0, num);

//تبدیل عدد با فرمت اعداد بزرگ به آرایه‌ای از بایت‌ها
BN_bn2bin(result, tmpdata);
RotateBytes(tmpdata, num);

for(int i=0; i<num; i++)
{
if(i%16==0) printf("\n");
printf("%02X ",tmpdata[i]);
}

if(tmpdata) free(tmpdata);
}


//آزاد سازی منابع
BN_free(a);
BN_free(p);
BN_CTX_free(ctx);

return 0;
}


در مورد شرح توابع کتابخانه OpenSSL به اینجا مراجع کنید : +
علت استفاده از تابع RotateBytes ، تغییر endian ورودی است.

مطالب
تعیین اعتبار یک GUID در دات نت

GUID یا Globally unique identifier یک عدد صحیح 128 بیتی است (بنابراین 2 به توان 128 حالت را می‌توان برای آن درنظر گرفت). از لحاظ آماری تولید دو GUID یکسان تقریبا صفر می‌باشد. به همین جهت از آن با اطمینان می‌توان به عنوان یک شناسه منحصربفرد استفاده کرد. برای مثال اگر به لینک‌های دانلود فایل‌ها از سایت مایکروسافت دقت کنید، این نوع GUID ها را به وفور می‌توانید ملاحظه نمائید. یا زمانیکه قرار است فایلی را که بر روی سرور آپلود شده، ذخیره نمائیم، می‌توان نام آن‌را یک GUID درنظر گرفت بدون اینکه نگران باشیم آیا فایل آپلود شده بر روی یکی از فایل‌های موجود overwrite می‌شود یا خیر. یا مثلا استفاده از آن در سناریوی بازیابی کلمه عبور در یک سایت. هنگامیکه کاربری درخواست بازیابی کلمه عبور فراموش شده خود را داد، یک GUID برای آن تولید کرده و به او ایمیل می‌زنیم و در آخر آن‌را در کوئری استرینگی دریافت کرده و با مقدار موجود در دیتابیس مقایسه می‌کنیم. مطمئن هستیم که این عبارت قابل حدس زدن نیست و همچنین یکتا است.

برای تولید GUID ها در دات نت می‌توان مانند مثال زیر عمل کرد و خروجی‌های دلخواهی را با فرمت‌های مختلفی دریافت کرد:

System.Guid.NewGuid().ToString() = 81276701-9dd7-42e9-b128-81c762a172ff
System.Guid.NewGuid().ToString("N") = 489ecfc61ee7403988efe8546806c6a2
System.Guid.NewGuid().ToString("D") = 119201d9-84d9-4126-b93f-be6576eedbfd
System.Guid.NewGuid().ToString("B") = {fd508d4b-cbaf-4f1c-894c-810169b1d20c}
System.Guid.NewGuid().ToString("P") = (eee1fe00-7e63-4632-a290-516bfc457f42)

تمام این‌ها خیلی هم خوب! اما همان سناریوی مشخص ساختن یک فایل با GUID و یا بازیابی کلمه عبور فراموش شده را درنظر بگیرید. یکی از اصول امنیتی مهم، تعیین اعتبار ورودی کاربر است. چگونه باید یک GUID را به صورت مؤثری تعیین اعتبار کرد و مطمئن شد که کاربر از این راه قصد تزریق اس کیوال را ندارد؟
دو روش برای انجام اینکار وجود دارد
الف) عبارت دریافت شده را به new Guid پاس کنیم. اگر ورودی غیرمعتبر باشد، یک exception تولید خواهد شد.
ب) استفاده از regular expressions جهت بررسی الگوی عبارت وارد شده

پیاده سازی این دو را در کلاس زیر می‌توان ملاحظه نمود:
using System;
using System.Text.RegularExpressions;

namespace sample
{
/// <summary>
/// بررسی اعتبار یک گوئید
/// </summary>
public static class CValidGUID
{
/// <summary>
/// بررسی تعیین اعتبار ورودی
/// </summary>
/// <param name="guidString">ورودی</param>
/// <returns></returns>
public static bool IsGuid(this string guidString)
{
if (string.IsNullOrEmpty(guidString)) return false;

bool bResult;
try
{
Guid g = new Guid(guidString);
bResult = true;
}
catch
{
bResult = false;
}

return bResult;
}

/// <summary>
/// بررسی تعیین اعتبار ورودی
/// </summary>
/// <param name="input">ورودی</param>
/// <returns></returns>
public static bool IsValidGUID(this string input)
{
return !string.IsNullOrEmpty(input) &&
new Regex(@"^(\{{0,1}([0-9a-fA-F]){8}-([0-9a-fA-F]){4}-([0-9a-fA-F]){4}-([0-9a-fA-F]){4}-([0-9a-fA-F]){12}\}{0,1})$").IsMatch(input);
}
}

}

سؤال: آیا متدهای فوق ( extension methods ) درست کار می‌کنند و واقعا نیاز ما را برآورده خواهند ساخت؟ به همین منظور، آزمایش واحد آن‌ها را نیز تهیه خواهیم کرد:

using NUnit.Framework;
using sample;

namespace TestLibrary
{
[TestFixture]
public class TestCValidGUID
{

/*******************************************************************************/
[Test]
public void TestIsGuid1()
{
Assert.IsTrue("81276701-9dd7-42e9-b128-81c762a172ff".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid2()
{
Assert.IsTrue("489ecfc61ee7403988efe8546806c6a2".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid3()
{
Assert.IsTrue("{fd508d4b-cbaf-4f1c-894c-810169b1d20c}".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid4()
{
Assert.IsTrue("(eee1fe00-7e63-4632-a290-516bfc457f42)".IsGuid());
}

[Test]
public void TestIsGuid5()
{
Assert.IsFalse("81276701;9dd7;42e9-b128-81c762a172ff".IsGuid());
}


/*******************************************************************************/
[Test]
public void TestIsValidGUID1()
{
Assert.IsTrue("81276701-9dd7-42e9-b128-81c762a172ff".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID2()
{
Assert.IsTrue("489ecfc61ee7403988efe8546806c6a2".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID3()
{
Assert.IsTrue("{fd508d4b-cbaf-4f1c-894c-810169b1d20c}".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID4()
{
Assert.IsTrue("(eee1fe00-7e63-4632-a290-516bfc457f42)".IsValidGUID());
}

[Test]
public void TestIsValidGUID5()
{
Assert.IsFalse("81276701;9dd7;42e9-b128-81c762a172ff".IsValidGUID());
}
}

}

نتیجه این آزمایش به صورت زیر است:



همانطور که ملاحظه می‌کنید حالت دوم یعنی استفاده از عبارات باقاعده دو حالت را نمی‌تواند بررسی کند (مطابق الگوی بکار گرفته شده که البته قابل اصلاح است)، اما روش معمولی استفاده از new Guid ، تمام فرمت‌های تولید شده توسط دات نت را پوشش می‌دهد.