مطالب
آموزش زبان Rust - قسمت 11 - Structs
Rust، زبان برنامه نویسی سیستمی است که برای ایمنی، همزمانی و عملکرد طراحی شده‌است و همین جهت به یک انتخاب محبوب برای توسعه‌ی نرم افزارهای مدرن تبدیل شده‌است. struct  یکی از بلوک‌های ساختمانی اساسی در Rust ساختار است که مخفف کلمه‌ی 'structure' است. ساختارها، انواع داده‌های سفارشی هستند که به توسعه دهندگان اجازه می‌دهند تا داده‌های مرتبط را به شیوه‌ای تمیز و کارآمد، با هم گروه بندی کنند. در این مقاله، قدرت و انعطاف‌پذیری سازه‌ها را در Rust، بررسی می‌کنیم و یاد می‌گیریم که چگونه، به‌طور مؤثری از آنها در پروژه‌های Rust خود استفاده کنیم. 

تعریف struct  
برای تعریف struct در Rust، از کلمه‌ی کلیدی struct استفاده کنید و به دنبال آن، نام ساختار و فیلدهای آن در براکت‌هایی باز و بسته محصور می‌شود. هر فیلد باید یک نام و یک نوع داشته باشد که با : از هم جدا شده‌اند. به عنوان مثال در اینجا یک ساختار ساده، نشان دهنده‌ی یک نقطه‌ی دو بعدی است:
struct Point {
    x: f64,
    y: f64,
}

نمونه مقدار دهی struct : 

let point = Point { x: 1.0, y: 2.0 };

دسترسی به فیلد‌های struct : 
برای دسترسی به فیلدهای یک struct ، از علامت نقطه استفاده کنید: 
let x = point.x;
let y = point.y;

نمونه های  struct   قابل تغییر 

برای ایجاد یک نمونه‌ی قابل تغییر از یک struct ، از کلمه‌ی کلیدی mut استفاده کنید که به شما امکان می‌دهد تا مقادیر فیلدها را تغییر دهید:  
let mut point = Point { x: 1.0, y: 2.0 };
point.x = 3.0;
point.y = 4.0;

Tuple Struct 

Rust همچنین از ساختارهای tuple نیز پشتیبانی می‌کند که ساختارهایی بدون نام فیلدها هستند. آنها زمانی مفید هستند که می‌خواهید یک ساختار را با تعداد کمی فیلد ایجاد کنید و نیازی به نامگذاری صریح آنها ندارید. برای تعریف ساختار tuple، از کلمه‌ی کلیدی struct و به دنبال آن، نام و انواع فیلدهای داخل پرانتز استفاده کنید:
struct Color(u8, u8, u8);
برای ایجاد یک نمونه از یک ساختار تاپل، از نام و مقادیر، داخل پرانتز استفاده کنید:
let red = Color(255, 0, 0);

Unit Struct

unit struct  یک struct بدون هیچ فیلدی است. برای تعریف ساختار واحد، از کلمه‌ی کلیدی struct و به دنبال آن نام و نقطه ویرگول استفاده کنید:
struct Jump;
struct Crouch;
struct Attack;

struct Character {
    name: String,
}

fn perform_action(character: &Character, action: &dyn Any) {
    if action.is::<Jump>() {
        println!("{} jumps!", character.name);
    } else if action.is::<Crouch>() {
        println!("{} crouches!", character.name);
    } else if action.is::<Attack>() {
        println!("{} attacks!", character.name);
    } else {
        println!("{} does nothing...", character.name);
    }
}

fn main() {
    let character = Character {
        name: "John Doe".to_string(),
    };

    perform_action(&character, &Jump);
    perform_action(&character, &Crouch);
    perform_action(&character, &Attack);
}

Structs in Rust روشی قدرتمند و انعطاف‌پذیر را برای تعریف انواع داده‌های سفارشی که داده‌های مرتبط را با هم گروه‌بندی می‌کنند، ارائه می‌کند. آنها با کپسوله کردن داده‌ها و عملکردهای مرتبط، به ایجاد کد تمیز و قابل نگهداری کمک می‌کنند. در این مقاله، ما اصول اولیه تعریف، نمونه سازی و دسترسی به ساختارها و همچنین موضوعات پیشرفته‌ای مانند ساختارهای tuple ، unit struct و را بررسی کردیم. با درک کاملی از ساختارها، می‌توانید پتانسیل کامل Rust را در پروژه‌های خود آزمایش کنید و نرم‌افزاری کارآمد و ایمن بسازید. 
اشتراک‌ها
مثال هایی از نحوه استفاده از JSON.stringify
JSON.stringify({});                  // '{}'
JSON.stringify(true);                // 'true'
JSON.stringify('foo');               // '"foo"'
JSON.stringify([1, 'false', false]); // '[1,"false",false]'
JSON.stringify({ x: 5 });            // '{"x":5}'

JSON.stringify(new Date(2006, 0, 2, 15, 4, 5)) 
// '"2006-01-02T15:04:05.000Z"'

JSON.stringify({ x: 5, y: 6 });
// '{"x":5,"y":6}' or '{"y":6,"x":5}'
JSON.stringify([new Number(1), new String('false'), new Boolean(false)]);
// '[1,"false",false]'

JSON.stringify({ x: [10, undefined, function(){}, Symbol('')] }); 
// '{"x":[10,null,null,null]}' 
 
// Symbols:
JSON.stringify({ x: undefined, y: Object, z: Symbol('') });
// '{}'
JSON.stringify({ [Symbol('foo')]: 'foo' });
// '{}'
JSON.stringify({ [Symbol.for('foo')]: 'foo' }, [Symbol.for('foo')]);
// '{}'
JSON.stringify({ [Symbol.for('foo')]: 'foo' }, function(k, v) {
  if (typeof k === 'symbol') {
    return 'a symbol';
  }
});
// '{}'

// Non-enumerable properties:
JSON.stringify( Object.create(null, { x: { value: 'x', enumerable: false }, y: { value: 'y', enumerable: true } }) );
// '{"y":"y"}'
مثال هایی از نحوه استفاده از JSON.stringify
نظرات مطالب
مبانی TypeScript؛ تنظیمات TypeScript در ویژوال استودیو
- TypeScript نگارش 2.0.3 منتشر شد
- اطلاعات بیشتر

پس از نصب TypeScript 2.0 برای ویژوال استودیو و همچنین NodeJS
npm install -g typescript@2.0
- ابتدا شماره نگارش ابزارهای آن در فایل csproj باید اصلاح شود:
<TypeScriptToolsVersion>2.0</TypeScriptToolsVersion>
- سپس در Resharper هم نیاز است این نگارش جدید را انتخاب کنید:

مطالب
پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 3#
در ادامه مطالب قبل
پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 1# 
پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 2#

قبل از شروع توضیحات متد‌های کلاس Shape در ادامه پست‌های قبل در ^ و ^ ابتدا به تشریح یک تصویر می‌پردازیم.

نحوه ترسیم شی

خوب همانگونه که در تصویر بالا مشاده می‌نمایید، برای رسم یک شی چهار حالت متفاوت ممکن است پیش بیاید. (دقت کنید که ربع اول محور مختصات روی بوم گرافیکی قرار گرفته است، در واقع گوشه بالا و سمت چپ بوم گرافیکی نقطه (0 و 0) محور مختصات است و عرض بوم گرافیکی محور X‌ها و ارتفاع بوم گرافیکی محور Y‌ها را نشان می‌دهد)
  1. در این حالت StartPoint.X < EndPoint.X و StartPoint.Y < EndPoint.Y خواهد بود. (StartPoint نقطه ای است که ابتدا ماوس شروع به ترسیم می‌کند، و EndPoint زمانی است که ماوس رها شده و پایان ترسیم را مشخص می‌کند.)
  2. در این حالت StartPoint.X > EndPoint.X و StartPoint.Y > EndPoint.Y خواهد بود.
  3. در این حالت StartPoint.X > EndPoint.X و StartPoint.Y > EndPoint.Y خواهد بود.
  4. در این حالت StartPoint.X < EndPoint.X و StartPoint.Y > EndPoint.Y خواهد بود.

ابتدا یک کلاس کمکی به صورت استاتیک تعریف می‌کنیم که متدی جهت پیش نمایش رسم شی در حالت جابجایی ، رسم، و تغییر اندازه دارد.

using System;
using System.Drawing;

namespace PWS.ObjectOrientedPaint.Models
{
    /// <summary>
    /// Helpers
    /// </summary>
    public static class Helpers
    {
        /// <summary>
        /// Draws the preview.
        /// </summary>
        /// <param name="g">The g.</param>
        /// <param name="startPoint">The start point.</param>
        /// <param name="endPoint">The end point.</param>
        /// <param name="foreColor">Color of the fore.</param>
        /// <param name="thickness">The thickness.</param>
        /// <param name="isFill">if set to <c>true</c> [is fill].</param>
        /// <param name="backgroundBrush">The background brush.</param>
        /// <param name="shapeType">Type of the shape.</param>
        public static void DrawPreview(Graphics g, PointF startPoint, PointF endPoint, Color foreColor, byte thickness, bool isFill, Brush backgroundBrush, ShapeType shapeType)
        {
            float x = 0, y = 0;
            float width = Math.Abs(endPoint.X - startPoint.X);
            float height = Math.Abs(endPoint.Y - startPoint.Y);
            if (startPoint.X <= endPoint.X && startPoint.Y <= endPoint.Y)
            {
                x = startPoint.X;
                y = startPoint.Y;
            }
            else if (startPoint.X >= endPoint.X && startPoint.Y >= endPoint.Y)
            {
                x = endPoint.X;
                y = endPoint.Y;
            }
            else if (startPoint.X >= endPoint.X && startPoint.Y <= endPoint.Y)
            {
                x = endPoint.X;
                y = startPoint.Y;
            }
            else if (startPoint.X <= endPoint.X && startPoint.Y >= endPoint.Y)
            {
                x = startPoint.X;
                y = endPoint.Y;
            }

            switch (shapeType)
            {
                case ShapeType.Ellipse:
                    if (isFill)
                        g.FillEllipse(backgroundBrush, x, y, width, height);
                    //else
                    g.DrawEllipse(new Pen(foreColor, thickness), x, y, width, height);
                    break;
                case ShapeType.Rectangle:
                    if (isFill)
                        g.FillRectangle(backgroundBrush, x, y, width, height);
                    //else
                    g.DrawRectangle(new Pen(foreColor, thickness), x, y, width, height);
                    break;
                case ShapeType.Circle:
                    float raduis = Math.Max(width, height);

                    if (isFill)
                        g.FillEllipse(backgroundBrush, x, y, raduis, raduis);
                    //else
                    g.DrawEllipse(new Pen(foreColor, thickness), x, y, raduis, raduis);
                    break;
                case ShapeType.Square:
                    float side = Math.Max(width, height);

                    if (isFill)
                        g.FillRectangle(backgroundBrush, x, y, side, side);
                    //else
                    g.DrawRectangle(new Pen(foreColor, thickness), x, y, side, side);
                    break;
                case ShapeType.Line:
                    g.DrawLine(new Pen(foreColor, thickness), startPoint, endPoint);
                    break;
                case ShapeType.Diamond:
                    var points = new PointF[4];
                    points[0] = new PointF(x + width / 2, y);
                    points[1] = new PointF(x + width, y + height / 2);
                    points[2] = new PointF(x + width / 2, y + height);
                    points[3] = new PointF(x, y + height / 2);
                    if (isFill)
                        g.FillPolygon(backgroundBrush, points);
                    //else
                    g.DrawPolygon(new Pen(foreColor, thickness), points);
                    break;
                case ShapeType.Triangle:
                    var tPoints = new PointF[3];
                    tPoints[0] = new PointF(x + width / 2, y);
                    tPoints[1] = new PointF(x + width, y + height);
                    tPoints[2] = new PointF(x, y + height);
                    if (isFill)
                        g.FillPolygon(backgroundBrush, tPoints);
                    //else
                    g.DrawPolygon(new Pen(foreColor, thickness), tPoints);
                    break;
            }
            if (shapeType != ShapeType.Line)
            {
                g.DrawString(String.Format("({0},{1})", x, y), new Font(new FontFamily("Tahoma"), 10), new SolidBrush(foreColor), x - 20, y - 25);
                g.DrawString(String.Format("({0},{1})", x + width, y + height), new Font(new FontFamily("Tahoma"), 10), new SolidBrush(foreColor), x + width - 20, y + height + 5);
            }
            else
            {
                g.DrawString(String.Format("({0},{1})", startPoint.X, startPoint.Y), new Font(new FontFamily("Tahoma"), 10), new SolidBrush(foreColor), startPoint.X - 20, startPoint.Y - 25);
                g.DrawString(String.Format("({0},{1})", endPoint.X, endPoint.Y), new Font(new FontFamily("Tahoma"), 10), new SolidBrush(foreColor), endPoint.X - 20, endPoint.Y + 5);
            }

        }
    }
}
متد های این کلاس:
  • DrawPreview : این متد پیش نمایشی برای شی در زمان ترسیم، جابجایی و تغییر اندازه آماده می‌کند، پارامترهای آن عبارتند از : بوم گرافیکی، نقطه شروع، نقطه پایان و رنگ قلم ترسیم پیش نمایش شی، ضخامت خط، آیا شی توپر باشد؟، الگوی پر کردن پس زمینه شی ، و نوع شی ترسیمی می‌باشد.
در ادامه پست‌های قبل ادامه کد کلاس Shape را تشریح می‌کنیم.
using System;
using System.Drawing;
using System.Drawing.Drawing2D;
using System.Net;

namespace PWS.ObjectOrientedPaint.Models
{
    /// <summary>
    /// Shape (Base Class)
    /// </summary>
    public abstract partial class Shape
    {
#region Constructors (2) 

        /// <summary>
        /// Initializes a new instance of the <see cref="Shape" /> class.
        /// </summary>
        /// <param name="startPoint">The start point.</param>
        /// <param name="endPoint">The end point.</param>
        /// <param name="zIndex">Index of the z.</param>
        /// <param name="foreColor">Color of the fore.</param>
        /// <param name="thickness">The thickness.</param>
        /// <param name="isFill">if set to <c>true</c> [is fill].</param>
        /// <param name="backgroundColor">Color of the background.</param>
        protected Shape(PointF startPoint, PointF endPoint, int zIndex, Color foreColor, byte thickness, bool isFill, Color backgroundColor)
        {
            CalulateLocationAndSize(startPoint, endPoint);
            Zindex = zIndex;
            ForeColor = foreColor;
            Thickness = thickness;
            IsFill = isFill;
            BackgroundColor = backgroundColor;
        }

        /// <summary>
        /// Initializes a new instance of the <see cref="Shape" /> class.
        /// </summary>
        protected Shape() { }

#endregion Constructors 
        
#region Methods (10) 

// Public Methods (9) 

        /// <summary>
        /// Draws the specified g.
        /// </summary>
        /// <param name="g">The g.</param>
        public virtual void Draw(Graphics g)
        {
            if (!IsSelected) return;
            float diff = Thickness + 4;
            Color myColor = Color.DarkSeaGreen;
            g.DrawString(String.Format("({0},{1})", StartPoint.X, StartPoint.Y), new Font(new FontFamily("Tahoma"), 10), new SolidBrush(myColor), StartPoint.X - 20, StartPoint.Y - 25);
            g.DrawString(String.Format("({0},{1})", EndPoint.X, EndPoint.Y), new Font(new FontFamily("Tahoma"), 10), new SolidBrush(myColor), EndPoint.X - 20, EndPoint.Y + 5);
            if (ShapeType != ShapeType.Line)
            {
                g.DrawRectangle(new Pen(myColor), X, Y, Width, Height);

                //  1 2 3
                //  8   4 
                //  7 6 5   
                var point1 = new PointF(StartPoint.X - diff / 2, StartPoint.Y - diff / 2);
                var point2 = new PointF((StartPoint.X - diff / 2 + EndPoint.X) / 2, StartPoint.Y - diff / 2);
                var point3 = new PointF(EndPoint.X - diff / 2, StartPoint.Y - diff / 2);
                var point4 = new PointF(EndPoint.X - diff / 2, (EndPoint.Y + StartPoint.Y) / 2 - diff / 2);
                var point5 = new PointF(EndPoint.X - diff / 2, EndPoint.Y - diff / 2);
                var point6 = new PointF((StartPoint.X - diff / 2 + EndPoint.X) / 2, EndPoint.Y - diff / 2);
                var point7 = new PointF(StartPoint.X - diff / 2, EndPoint.Y - diff / 2);
                var point8 = new PointF(StartPoint.X - diff / 2, (EndPoint.Y + StartPoint.Y) / 2 - diff / 2);


                g.FillRectangle(new SolidBrush(myColor), point1.X, point1.Y, diff, diff);
                g.FillRectangle(new SolidBrush(myColor), point2.X, point2.Y, diff, diff);
                g.FillRectangle(new SolidBrush(myColor), point3.X, point3.Y, diff, diff);
                g.FillRectangle(new SolidBrush(myColor), point4.X, point4.Y, diff, diff);
                g.FillRectangle(new SolidBrush(myColor), point5.X, point5.Y, diff, diff);
                g.FillRectangle(new SolidBrush(myColor), point6.X, point6.Y, diff, diff);
                g.FillRectangle(new SolidBrush(myColor), point7.X, point7.Y, diff, diff);
                g.FillRectangle(new SolidBrush(myColor), point8.X, point8.Y, diff, diff);
            }
            else
            {
                var point1 = new PointF(StartPoint.X - diff / 2, StartPoint.Y - diff / 2);
                var point2 = new PointF(EndPoint.X - diff / 2, EndPoint.Y - diff / 2);
                g.FillRectangle(new SolidBrush(myColor), point1.X, point1.Y, diff, diff);
                g.FillRectangle(new SolidBrush(myColor), point2.X, point2.Y, diff, diff);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Points the in sahpe.
        /// </summary>
        /// <param name="point">The point.</param>
        /// <param name="tolerance">The tolerance.</param>
        /// <returns>
        ///   <c>true</c> if [has point in sahpe] [the specified point]; otherwise, <c>false</c>.
        /// </returns>
        public virtual bool HasPointInSahpe(PointF point, byte tolerance = 5)
        {
            return point.X > (StartPoint.X - tolerance) && point.X < (EndPoint.X + tolerance) && point.Y > (StartPoint.Y - tolerance) && point.Y < (EndPoint.Y + tolerance);
        }

        /// <summary>
        /// Moves the specified location.
        /// </summary>
        /// <param name="location">The location.</param>
        /// <returns></returns>
        public virtual PointF Move(Point location)
        {
            StartPoint = new PointF(location.X, location.Y);
            EndPoint = new PointF(location.X + Width, location.Y + Height);
            return StartPoint;
        }

        /// <summary>
        /// Moves the specified dx.
        /// </summary>
        /// <param name="dx">The dx.</param>
        /// <param name="dy">The dy.</param>
        /// <returns></returns>
        public virtual PointF Move(int dx, int dy)
        {
            StartPoint = new PointF(StartPoint.X + dx, StartPoint.Y + dy);
            EndPoint = new PointF(EndPoint.X + dx, EndPoint.Y + dy);
            return StartPoint;
        }

        /// <summary>
        /// Resizes the specified dx.
        /// </summary>
        /// <param name="dx">The dx.</param>
        /// <param name="dy">The dy.</param>
        /// <returns></returns>
        public virtual SizeF Resize(int dx, int dy)
        {
            EndPoint = new PointF(EndPoint.X + dx, EndPoint.Y + dy);
            return new SizeF(Width, Height);
        }

        /// <summary>
        /// Resizes the specified start point.
        /// </summary>
        /// <param name="startPoint">The start point.</param>
        /// <param name="currentPoint">The current point.</param>
        public virtual void Resize(PointF startPoint, PointF currentPoint)
        {
            var dx = (int)(currentPoint.X - startPoint.X);
            var dy = (int)(currentPoint.Y - startPoint.Y);
            if (startPoint.X >= X - 5 && startPoint.X <= X + 5)
            {
                StartPoint = new PointF(currentPoint.X, StartPoint.Y);
                if (ShapeType == ShapeType.Circle || ShapeType == ShapeType.Square)
                {
                    Height = Width;
                }
            }
            else if (startPoint.X >= EndPoint.X - 5 && startPoint.X <= EndPoint.X + 5)
            {
                Width += dx;
                if (ShapeType == ShapeType.Circle || ShapeType == ShapeType.Square)
                {
                    Height = Width;
                }
            }
            else if (startPoint.Y >= Y - 5 && startPoint.Y <= Y + 5)
            {
                Y = currentPoint.Y;
                if (ShapeType == ShapeType.Circle || ShapeType == ShapeType.Square)
                {
                    Width = Height;
                }
            }
            else if (startPoint.Y >= EndPoint.Y - 5 && startPoint.Y <= EndPoint.Y + 5)
            {
                Height += dy;
                if (ShapeType == ShapeType.Circle || ShapeType == ShapeType.Square)
                {
                    Width = Height;
                }
            }
        }

        /// <summary>
        /// Sets the background brush as hatch.
        /// </summary>
        /// <param name="hatchStyle">The hatch style.</param>
        public virtual void SetBackgroundBrushAsHatch(HatchStyle hatchStyle)
        {
            var brush = new HatchBrush(hatchStyle, BackgroundColor);
            BackgroundBrush = brush;
        }

        /// <summary>
        /// Sets the background brush as linear gradient.
        /// </summary>
        public virtual void SetBackgroundBrushAsLinearGradient()
        {
            var brush = new LinearGradientBrush(StartPoint, EndPoint, ForeColor, BackgroundColor);
            BackgroundBrush = brush;
        }

        /// <summary>
        /// Sets the background brush as solid.
        /// </summary>
        public virtual void SetBackgroundBrushAsSolid()
        {
            var brush = new SolidBrush(BackgroundColor);
            BackgroundBrush = brush;
        }
// Private Methods (1) 

        /// <summary>
        /// Calulates the size of the location and.
        /// </summary>
        /// <param name="startPoint">The start point.</param>
        /// <param name="endPoint">The end point.</param>
        private void CalulateLocationAndSize(PointF startPoint, PointF endPoint)
        {
            float x = 0, y = 0;
            float width = Math.Abs(endPoint.X - startPoint.X);
            float height = Math.Abs(endPoint.Y - startPoint.Y);
            if (startPoint.X <= endPoint.X && startPoint.Y <= endPoint.Y)
            {
                x = startPoint.X;
                y = startPoint.Y;
            }
            else if (startPoint.X >= endPoint.X && startPoint.Y >= endPoint.Y)
            {
                x = endPoint.X;
                y = endPoint.Y;
            }
            else if (startPoint.X >= endPoint.X && startPoint.Y <= endPoint.Y)
            {
                x = endPoint.X;
                y = startPoint.Y;
            }
            else if (startPoint.X <= endPoint.X && startPoint.Y >= endPoint.Y)
            {
                x = startPoint.X;
                y = endPoint.Y;
            }
            StartPoint = new PointF(x, y);
            EndPoint = new PointF(X + width, Y + height);
        }

#endregion Methods 
    }
}

حال به تشریح سازنده کلاس می‌پردازیم:
  • Shape: پارامترهای این سازنده به ترتیب عبارتند از نقطه شروع، نقطه پایان، عمق شی، رنگ قلم، ضخامت خط، آیا شی توپر باشد؟، و رنگ پر کردن شی، در این سازنده ابتدا توسط متدی به نام CalulateLocationAndSize(startPoint, endPoint); b نقاط ابتدا و انتهای شی مورد نظر تنظیم می‌شود، در متد مذکور بررسی می‌شود در صورتی که نقاط شروع و پایان یکی از حالت‌های 1 ، 2، 3، 4 از تصویر ابتدا پست باشد همگی تبدیل به حالت 1 خواهد شد.

سپس به تشریح متدهای کلاس Shape می‌پردازیم:

  • Draw: این متد دارای یک پارامتر ورودی است که بوم گرافیکی مورد نظر می‌باشد، در واقع شی مورد نظر خود را بروی این بوم گرافیکی ترسیم می‌کند. در کلاس پایه کار این متد زیاد پیچیده نیست، در صورتی که شی در حالت انتخاب باشد (IsSelected = true) بروی شی مورد نظر 8 مربع کوچک ترسیم می‌شود و اگر شی مورد نظر خط باشد دو مربع کوچک در طرفین خط رسم می‌شود که نشان دهنده انتخاب شدن شی مورد نظر است. این متد به صورت virtual تعریف شده است یعنی کلاس هایی که از Shape ارث میبرند می‌توانند این متد را برای خود از نو بازنویسی کرده (override کنند) و تغییر رفتار دهند.
  • HasPointInSahpe : این متد نیز به صورت virtual تعریف شده است دارای خروجی بولین می‌باشد. پارامتر‌های این متد عبارتند از یک نقطه و یک عدد که نشان دهنده تلرانش نقطه بر حسب پیکسل می‌باشد. کار این متد این است که یک نقطه را گرفته و بررسی می‌کند که آیا نقطه مورد نظر با تلرانس وارد شده آیا در داخل شی واقع شده است یا خیر (مثلا وجود نقطه در مستطیل یا وجود نقطه در دایره فرمول‌های متفاوتی دارند که در اینجا پیش فرض برای تمامی اشیا حالت مستطیل در نظر گرفته شده که می‌توانید آنها را بازنویسی (override) کنید).
  • Move: این متد به عنوان پارامتر یک نقطه را گرفته و شی مورد نظر را به آن نقطه منتقل می‌کند در واقع نقطه شروع و پایان ترسیم شی را تغییر می‌دهد.
  • Move: این متد نیز برای جابجایی شی به کار می‌رود، این متد دارای پارامترهای جابجابی در راستای محور Xها , جابجایی در راستای محور Yها؛ و شی مورد نظر را به آن نقطه منتقل می‌کند در واقع نقطه شروع و پایان ترسیم شی را با توجه به پارامترهای ورودی تغییر می‌دهد. 
  • Resize: این متد نیز برای تغییر اندازه شی به کار می‌رود، این متد دارای پارامترهای تغییر اندازه در راستای محور Xها , تغییر اندازه در راستای محور Yها می‌باشد و نقطه پایان شی مورد نظر را تغییر می‌دهد اما نقطه شروع تغییری نمی‌کند.
  • Resize: این متد نیز برای تغییر اندازه شی به کار می‌رود، در زمان تغییر اندازه شی با ماوس ابتدا یک نقطه شروع وجود دارد که ماوس در آن نقطه کلیک شده و شروع به درگ کردن شی جهت تغییر اندازه می‌کند (پارامتر اول این متد نقطه شروع درگ کردن جهت تغییر اندازه را مشخص می‌کند startPoint)، سپس در یک نقطه ای درگ کردن تمام می‌شود در این نقطه باید شی تغییر اندازه پیدا کرده و ترسیم شود ( پارامتر دوم این متد نقطه مذکور می‌باشد currentLocation). سپس با توجه با این دو نقطه بررسی می‌شود که تغییر اندازه در کدام جهت صورت گرفته است و اعداد جهت تغییرات نقاط شروع و پایان شی مورد نظر محاسبه می‌شوند. (مثلا تغییر اندازه در مستطیل از ضلع بالا به طرفین، یا از ضلع سمت راست به طرفین و ....). البته برای مربع و دایره باید کاری کنیم که طول و عرض تغییر اندازه یکسان باشد.
  • CalulateLocationAndSize: این متد که در سازنده کلاس استفاده شده در واقع دو نقطه شروع و پایان را گرفته و با توجه به تصویر ابتدای پست حالت‌های 1 و 2 و3  و 4 را به حالت 1 تبدیل کرده و StartPoint و EndPoint را اصلاح می‌کند.
  • SetBackgroundBrushAsHatch: این متد یک الگوی Brush گرفته و با توجه به رنگ پس زمینه شی خصوصیت BackgroundBrush را مقداردهی می‌کند.
  • SetBackgroundBrushAsLinearGradient: این متد با توجه به خصوصیت ForeColor و BackgroundColor یک Gradiant Brush ساخته و آن را به خصوصیت
    BackgroundBrush نسبت می‌کند. 
  • SetBackgroundBrushAsSolid: یک الگوی پر کردن توپر برای شی مورد نظر با توجه به خصوصیت BackgroundColor شی ایجاد کرده و آن را به خصوصیت BackgroundBrush شی نسبت می‌دهد.

تذکر: متد‌های Move، Resize و HasPointInShape به صورت virtual تعریف شده تا کلاس‌های مشتق شده در صورت نیاز خود کد رفتار مورد نظر خود را override کرده یا از همین رفتار استفاده نمایند.

خوشحال می‌شم در صورتی که در Refactoring کد نوشته شده با من همکاری کنید.

در پست‌های آینده به بررسی و پیاده سازی دیگر کلاس‌ها خواهیم پرداخت.

مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت چهارم - data binding
در قسمت قبل، نگاهی مقدماتی داشتیم به مبحث data binding. در ادامه، این مبحث را به همراه pipes، جهت اعمال تغییرات بر روی اطلاعات، پیگیری خواهیم کرد.


انقیاد به خواص یا property binding

قابلیت property binding این امکان را فراهم می‌کند که یکی از خواص المان‌های HTML را به مقادیر دریافتی از کلاس کامپوننت، متصل کنیم:
 <img [src]='producr.imageUrl'>
در این مثال، خاصیت src المان تصویر، به آدرس تصویر یک محصول متصل شده‌است.
در حین تعریف property binding، مقصد اتصال، داخل براکت‌ها قرار می‌گیرد و خاصیت مدنظر المان را مشخص می‌کند. منبع اتصال همیشه داخل "" در سمت راست علامت مساوی قرار می‌گیرد.
اگر اینکار را بخواهیم با interpolation معرفی شده‌ی در قسمت قبل انجام دهیم، به کد ذیل خواهیم رسید:
 <img src={{producr.imageUrl}}>
در اینجا نه از []، برای معرفی مقصد اتصال استفاده شده‌است و نه از "" برای مشخص سازی منبع اتصال. این نوع اتصال یک طرفه است (از منبع به مقصد).

خوب، در یک چنین مواردی property binding بهتر است یا interpolation؟
توصیه‌ی کلی ترجیح property binding به interpolation است. اما اگر در اینجا نیاز به انجام محاسباتی بر روی عبارت منبع وجود داشت، باید از interpolation استفاده کرد؛ مانند:
 <img src='http://www.mysite.com/images/{{producr.imageUrl}}'>


تکمیل قالب کامپوننت لیست محصولات

اگر از قسمت قبل به خاطر داشته باشید، در فایل product-list.component.html، لیست پردازش شده‌ی توسط ngFor*، فاقد ستون نمایش تصاویر محصولات است. به همین جهت فایل یاد شده را گشوده و سپس با استفاده از property binding، دو خاصیت src و title تصویر را به منبع داده‌ی آن متصل می‌کنیم:
<tbody>
    <tr *ngFor='#product of products'>
        <td>
            <img [src]='product.imageUrl'
                 [title]='product.productName'>
        </td>
        <td>{{ product.productName }}</td>
        <td>{{ product.productCode }}</td>
        <td>{{ product.releaseDate }}</td>
        <td>{{ product.price }}</td>
        <td>{{ product.starRating }}</td>
    </tr>
</tbody>
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم به خروجی ذیل خواهیم رسید:


هرچند اینبار تصاویر محصولات نمایش داده شده‌اند، اما اندکی بزرگ هستند. بنابراین در ادامه با استفاده از property binding، خواص style آن‌را تنظیم خواهیم کرد. برای این منظور فایل product-list.component.ts را گشوده و به کلاس ProductListComponent، دو خاصیت imageWidth و imageMargin را اضافه می‌کنیم:
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    products: any[] = [
        // as before...
    ];
}
البته همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، چون مقادیر پیش فرض این خواص عددی هستند، نیازی به ذکر صریح نوع number در اینجا وجود ندارد (type inference).
پس از تعریف این خواص، امکان دسترسی به آن‌ها در قالب کامپوننت وجود خواهد داشت:
<tbody>
    <tr *ngFor='#product of products'>
        <td>
            <img [src]='product.imageUrl'
                 [title]='product.productName'
                 [style.width.px]='imageWidth'
                 [style.margin.px]='imageMargin'>
        </td>
همانطور که مشاهده می‌کنید، چون خاصیت‌های جدید تعریف شده، جزئی از خواص اصلی کلاس هستند و نه خواص اشیاء لیست محصولات، دیگر به همراه .product ذکر نشده‌اند.
همچنین در اینجا نحوه‌ی style binding را نیز مشاهده می‌کنید. مقصد اتصال همیشه با [] مشخص می‌شود و سپس کار با ذکر .style شروع شده و پس از آن نام خاصیت مدنظر عنوان خواهد شد. اگر نیاز به ذکر واحدی وجود داشت، پس از درج نام خاصیت، قید خواهد شد. برای مثال [style.fontSize.em] و یا [%.style.fontSize]


یک نکته:
اگر مثال را قدم به قدم دنبال کرده باشید، با افزودن style binding و بارگذاری مجدد صفحه، احتمالا تغییراتی را مشاهده نخواهید کرد. این مورد به علت کش شدن قالب قبلی و یا فایل جاوا اسکریپتی متناظر با آن است (فایلی که خواص عرض و حاشیه‌ی تصویر به آن اضافه شده‌اند).
یک روش ساده‌ی حذف کش آن، بازکردن آدرس http://localhost:2222/app/products/product-list.component.js در مرورگر به صورت مجزا و سپس فشردن دکمه‌های ctrl+f5 بر روی آن است.


پاسخ دادن به رخدادها و یا event binding

تا اینجا تمام data binding‌های تعریف شده‌ی ما یک طرفه بودند؛ از خواص کلاس کامپوننت به اجزای قالب متناظر با آن. اما گاهی از اوقات نیاز است تا با کلیک کاربر بر روی دکمه‌ای، عملی خاص صورت گیرد و در این حالت، جهت ارسال اطلاعات، از قالب کامپوننت، به متدها و خواص کلاس متناظر با آن خواهند بود. کامپوننت به اعمال کاربر از طریق event binding گوش فرا می‌دهد:
 <button (click)='toggleImage()'>
syntax آن بسیار شبیه است به حالت property binding و در اینجا بجای [] از () جهت مشخص سازی رخدادی خاص از المان مدنظر استفاده می‌شود. سمت راست این انتساب، متدی است که داخل "" قرار می‌گیرد و این متد متناظر است با متدی مشخص در کلاس متناظر با کامپوننت جاری.
در این حالت اگر کاربر روی دکمه‌ی تعریف شده کلیک کند، متد toggleImage موجود در کلاس متناظر، فراخوانی خواهد شد.
چه رخدادهایی را در اینجا می‌توان ذکر کرد؟ پاسخ آن‌را در آدرس ذیل می‌توانید مشاهده کنید:
https://developer.mozilla.org/en-US/docs/Web/Events

این syntax جدید AngularJS 2.0 سطح API آن‌را کاهش داده است. دیگر در اینجا نیازی نیست تا به ازای هر رخداد ویژه‌ای، یک دایرکتیو و یا syntax خاص آن‌را در مستندات آن
جستجو کرد. فقط کافی است syntax جدید (نام رخداد) را مدنظر داشته باشید.


تکمیل مثال نمایش لیست محصولات با فعال سازی دکمه‌ی Show Image آن

در اینجا قصد داریم با کلیک بر روی دکمه‌ی Show image، تصاویر موجود در ستون تصاویر، مخفی و یا نمایان شوند. برای این منظور خاصیت جدیدی را به نام showImage به کلاس ProductListComponent اضافه می‌کنیم. بنابراین فایل product-list.component.ts را گشوده و تغییر ذیل را به آن اعمال کنید:
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    showImage: boolean = false;
در اینجا خاصیت Boolean جدیدی به نام showImage با مقدار اولیه‌ی false تعریف شده‌است. به این ترتیب تصاویر، در زمان اولین بارگذاری صفحه نمایش داده نخواهند شد.
سپس به انتهای کلاس، پس از تعاریف خواص، متد جدید toggleImage را اضافه می‌کنیم:
export class ProductListComponent {
    // as before ...
 
    toggleImage(): void {
        this.showImage = !this.showImage;
    }
}
در کلاس‌های TypeScript نیازی به ذکر صریح واژه‌ی کلیدی function برای تعریف متدی وجود ندارد. این متد، خروجی هم ندارد، بنابراین نوع خروجی آن void مشخص شده‌است. در بدنه‌ی این متد، وضعیت خاصیت نمایش تصویر معکوس می‌شود.
پس از این تغییرات، اکنون می‌توان به قالب این کامپوننت یا فایل product-list.component.html مراجعه و event binding را تنظیم کرد:
<button class='btn btn-primary'
        (click)='toggleImage()'>
    Show Image
</button>
در اینجا click به عنوان رخداد مقصد، مشخص شده‌است. سپس آن‌را به متد toggleImage کلاس ProductListComponent متصل می‌کنیم.
خوب، تا اینجا اگر کاربر بر روی دکمه‌ی show image کلیک کند، مقدار خاصیت showImage کلاس ProductListComponent با توجه به کدهای متد toggleImage، معکوس خواهد شد.
مرحله‌ی بعد، استفاده از مقدار این خاصیت، جهت مخفی و یا نمایان ساختن المان تصویر جدول نمایش داده شده‌است. اگر از قسمت قبل به خاطر داشته باشید، کار ngIf*، حذف و یا افزودن المان‌های DOM است. بنابراین ngIf* را به المان تصویر جدول اضافه می‌کنیم:
<tr *ngFor='#product of products'>
    <td>
        <img *ngIf='showImage'
             [src]='product.imageUrl'
             [title]='product.productName'
             [style.width.px]='imageWidth'
             [style.margin.px]='imageMargin'>
    </td>
با توجه به ngIf* تعریف شده، المان تصویر تنها زمانی به DOM اضافه خواهد شد که مقدار خاصیت showImage مساوی true باشد.

اکنون برنامه را اجرا کنید. در اولین بار اجرای صفحه، تصاویر ستون اول جدول، نمایش داده نمی‌شود. پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Show image، این تصاویر نمایان شده و اگر بار دیگر بر روی این دکمه کلیک شود، این تصاویر مخفی خواهند شد.

یک مشکل! در هر دو حالت نمایش و مخفی سازی تصاویر، برچسب این دکمه Show image است. بهتر است زمانیکه قرار است تصاویر مخفی شوند، برچسب hide image نمایش داده شود و برعکس. برای حل این مساله از interpolation به نحو ذیل استفاده خواهیم کرد:
<button class='btn btn-primary'
        (click)='toggleImage()'>
    {{showImage ? 'Hide' : 'Show'}} Image
</button>
در اینجا اگر مقدار خاصیت showImage مساوی true باشد، مقدار رشته‌ای Hide و اگر false باشد، مقدار رشته‌ای show بجای {{}} درج خواهد شد.



بررسی انقیاد دو طرفه یا two-way binding

تا اینجا، اتصال مقدار یک خاصیت عمومی کلاس متناظر با قالبی، به اجزای مختلف آن، یک طرفه بودند. اما در ادامه نیاز است تا بتوان برای مثال در textbox قسمت filter by مثال جاری بتوان اطلاعاتی را وارد کرد و سپس بر اساس آن ردیف‌های جدول نمایش داده شده را فیلتر نمود. این عملیات نیاز به انقیاد دو طرفه یا two-way data binding دارد.
برای تعریف انقیاد دو طرفه در AngularJS 2.0 از دایرکتیو توکاری به نام ngModel استفاده می‌شود:
 <input [(ngModel)]='listFilter' >
ابتدا [] ذکر می‌شود تا مشخص شود که این عملیات در اصل یک property binding است؛ از خاصیت عمومی به نام listFilter به المان textbox تعریف شده.
سپس () تعریف شده‌است تا event binding را نیز گوشزد کند. کار آن انتقال تعاملات کاربر، با المان رابط کاربری جاری، به خاصیت عمومی کلاس یا همان listFilter است.

در اینجا ممکن است که فراموش کنید [()] صحیح است یا ([]) . به همین جهت به این syntax، نام banana in the box را داده‌اند یا «موز درون جعبه»! موز همان event binding است که داخل جعبه‌ی property binding قرار می‌گیرد!

خوب، برای اعمال انقیاد دو طرفه، به مثال جاری، فایل product-list.component.ts را گشوده و خاصیت رشته‌ای listFilter را به آن اضافه می‌کنیم:
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    showImage: boolean = false;
    listFilter: string = 'cart';
سپس فایل قالب product-list.component.html را گشوده و انقیاد دو طرفه را به آن اعمال می‌کنیم:
<div class='panel-body'>
    <div class='row'>
        <div class='col-md-2'>Filter by:</div>
        <div class='col-md-4'>
            <input type='text'
                   [(ngModel)]='listFilter' />
        </div>
    </div>
    <div class='row'>
        <div class='col-md-6'>
            <h3>Filtered by: {{listFilter}}</h3>
        </div>
    </div>
در اینجا انقیاد دو طرفه، توسط ngModel، به خاصیت listFilter کلاس، در المان input تعریف شده، صورت گرفته است‌. سپس توسط interpolation مقدار این تغییر را در قسمت Filtered by به صورت یک برچسب نمایش می‌دهیم.


پس از اجرای برنامه، تکست باکس تعریف شده، مقدار اولیه‌ی cart را خواهد داشت و اگر آن‌را تغییر دهیم، بلافاصله این مقدار تغییر یافته را در برچسب Filtered by می‌توان مشاهده کرد. به این رخداد two-way binding می‌گویند.
البته هنوز کار فیلتر لیست محصولات در اینجا انجام نمی‌شود که آن‌را در قسمت بعد تکمیل خواهیم کرد.


فرمت کردن اطلاعات نمایش داده شده‌ی در جدول با استفاده از Pipes

تا اینجا لیست محصولات نمایش داده شد، اما نیاز است برای مثال فرمت ستون نمایش قیمت آن بهبود یابد. برای این منظور، از ویژگی دیگری به نام pipes استفاده می‌شود و کار آن‌ها تغییر داده‌ها، پیش از نمایش آن‌ها است. AngularJS 2.0 به همراه تعدادی pipe توکار برای فرمت مقادیر است؛ مانند date، number، decimal، percent و غیره. همچنین امکان ساخت custom pipes نیز پیش بینی شده‌است.
در اینجا یک مثال ساده‌ی pipes را مشاهده می‌کنید:
 {{ product.productCode | lowercase }}
پس از قید نام خاصیتی که قرار است نمایش داده شود، حرف pipe یا | قرار گرفته و سپس نوع pipe ذکر می‌شود. به این ترتیب کد محصول، پیش از نمایش، ابتدا به حروف کوچک تبدیل شده و سپس نمایش داده می‌شود.

از pipes در property binding هم می‌توان استفاده کرد:
 [title]='product.productName | uppercase'
در اینجا برای مثال عنوان تصویر با حروف بزرگ نمایش داده خواهد شد.

و یا می‌توان pipes را به صورت زنجیره‌ای نیز تعریف کرد:
 {{ product.price | currency | lowercase }}
در اینجا pipe توکار currency سبب نمایش سه حرف اول واحد پولی، با حروف بزرگ می‌شود. اگر علاقمند بودیم که آن‌را با حروف کوچک نمایش دهیم می‌توان یک pipe دیگر را در انتهای این زنجیره قید کرد.

بعضی از pipes، پارامتر هم قبول می‌کنند:
 {{ product.price | currency:'USD':true:'1.2-2' }}
در اینجا هر پارامتر با یک : مشخص می‌شود. برای مثال pipe واحد پولی، سه پارامتر را دریافت می‌کند: یک کد دلخواه، نمایش یا عدم نمایش علامت پولی، بجای کد دلخواه و مشخصات ارقام نمایش داده شده. برای مثال 2-1.2، یعنی حداقل یک عدد پیش از اعشار، حداقل دو عدد پس از اعشار و حداکثر دو عدد پس از اعشار باید ذکر شوند (یعنی در نهایت دو رقم اعشار مجاز است).
مبحث ایجاد custom pipes را در قسمت بعدی دنبال خواهیم کرد.

در ادامه برای ویرایش مثال جاری، فایل قالب product-list.component.html را گشوده و سطرهای جدول را به نحو ذیل تغییر دهید:
<td>{{ product.productName }}</td>
<td>{{ product.productCode | lowercase }}</td>
<td>{{ product.releaseDate }}</td>
<td>{{ product.price | currency:'USD':true:'1.2-2'}}</td>
<td>{{ product.starRating }}</td>
در اینجا با استفاده از pipes، شماره محصول با حروف کوچک و قیمت آن تا حداکثر دو رقم اعشار، فرمت خواهند شد.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنید، یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part4.zip


خلاصه‌ی بحث

data binding سبب سهولت نمایش مقادیر خواص کلاس یک کامپوننت، در قالب آن می‌شود. در AngularJS 2.0، چهار نوع binding وجود دارند:


interpolation، عبارت رشته‌ای محاسبه شده را در بین المان‌های DOM درج می‌کند و یا می‌تواند خاصیت المانی را مقدار دهی نماید.
property binding سبب اتصال مقدار خاصیتی، به یکی از خواص المانی مشخص در DOM می‌شود.
event binding به رخ‌دادها گوش فرا داده و سبب اجرای متدی در کلاس کامپوننت، در صورت بروز رخداد متناظری می‌شود.
حالت two-way binding، کار دریافت اطلاعات از کلاس و همچنین بازگشت مقادیر تغییر یافته‌ی توسط کاربر را به کلاس انجام می‌دهد.
اطلاعات نمایش داده شده‌ی توسط binding عموما فرمت مناسبی را ندارد. برای رفع این مشکل از pipes استفاده می‌شود.
مطالب
تبدیل عدد به حروف

به طور قطع توابع و کلاس‌های تبدیل عدد به حروف، در جعبه ابزار توابع کمکی شما هم پیدا می‌شوند. روز قبل سعی کردم جهت آزمایش، عدد 3000,000,000,000,000 ریال را با کلاسی که دارم تست کنم و نتیجه overflow یا اصطلاحا ترکیدن سیستم بود! البته اگر مطالب این سایت را دنبال کرده باشید پیشتر در همین راستا مطلبی در مورد نحوه‌ی صحیح بکارگیری توابع تجمعی SQL در این سایت منتشر شده است و جزو الزامات هر سیستمی است (تفاوتی هم نمی‌کند که به چه زبانی تهیه شده باشد). اگر آ‌ن‌را رعایت نکرده‌اید، سیستم شما «روزی» دچار overflow خواهد شد.

در کل این کلاس تبدیل عدد به حروف را به صورت ذیل اصلاح کردم و همچنین دو زبانه است؛ چیزی که کمتر در پیاده سازی‌های عمومی به آن توجه شده است:

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace NumberToWordsLib
{
/// <summary>
/// Number to word languages
/// </summary>
public enum Language
{
/// <summary>
/// English Language
/// </summary>
English,

/// <summary>
/// Persian Language
/// </summary>
Persian
}

/// <summary>
/// Digit's groups
/// </summary>
public enum DigitGroup
{
/// <summary>
/// Ones group
/// </summary>
Ones,

/// <summary>
/// Teens group
/// </summary>
Teens,

/// <summary>
/// Tens group
/// </summary>
Tens,

/// <summary>
/// Hundreds group
/// </summary>
Hundreds,

/// <summary>
/// Thousands group
/// </summary>
Thousands
}

/// <summary>
/// Equivalent names of a group
/// </summary>
public class NumberWord
{
/// <summary>
/// Digit's group
/// </summary>
public DigitGroup Group { set; get; }

/// <summary>
/// Number to word language
/// </summary>
public Language Language { set; get; }

/// <summary>
/// Equivalent names
/// </summary>
public IList<string> Names { set; get; }
}

/// <summary>
/// Convert a number into words
/// </summary>
public static class HumanReadableInteger
{
#region Fields (4)

private static readonly IDictionary<Language, string> And = new Dictionary<Language, string>
{
{ Language.English, " " },
{ Language.Persian, " و " }
};
private static readonly IList<NumberWord> NumberWords = new List<NumberWord>
{
new NumberWord { Group= DigitGroup.Ones, Language= Language.English, Names=
new List<string> { string.Empty, "One", "Two", "Three", "Four", "Five", "Six", "Seven", "Eight", "Nine" }},
new NumberWord { Group= DigitGroup.Ones, Language= Language.Persian, Names=
new List<string> { string.Empty, "یک", "دو", "سه", "چهار", "پنج", "شش", "هفت", "هشت", "نه" }},

new NumberWord { Group= DigitGroup.Teens, Language= Language.English, Names=
new List<string> { "Ten", "Eleven", "Twelve", "Thirteen", "Fourteen", "Fifteen", "Sixteen", "Seventeen", "Eighteen", "Nineteen" }},
new NumberWord { Group= DigitGroup.Teens, Language= Language.Persian, Names=
new List<string> { "ده", "یازده", "دوازده", "سیزده", "چهارده", "پانزده", "شانزده", "هفده", "هجده", "نوزده" }},

new NumberWord { Group= DigitGroup.Tens, Language= Language.English, Names=
new List<string> { "Twenty", "Thirty", "Forty", "Fifty", "Sixty", "Seventy", "Eighty", "Ninety" }},
new NumberWord { Group= DigitGroup.Tens, Language= Language.Persian, Names=
new List<string> { "بیست", "سی", "چهل", "پنجاه", "شصت", "هفتاد", "هشتاد", "نود" }},

new NumberWord { Group= DigitGroup.Hundreds, Language= Language.English, Names=
new List<string> {string.Empty, "One Hundred", "Two Hundred", "Three Hundred", "Four Hundred",
"Five Hundred", "Six Hundred", "Seven Hundred", "Eight Hundred", "Nine Hundred" }},
new NumberWord { Group= DigitGroup.Hundreds, Language= Language.Persian, Names=
new List<string> {string.Empty, "یکصد", "دویست", "سیصد", "چهارصد", "پانصد", "ششصد", "هفتصد", "هشتصد" , "نهصد" }},

new NumberWord { Group= DigitGroup.Thousands, Language= Language.English, Names=
new List<string> { string.Empty, " Thousand", " Million", " Billion"," Trillion", " Quadrillion", " Quintillion", " Sextillian",
" Septillion", " Octillion", " Nonillion", " Decillion", " Undecillion", " Duodecillion", " Tredecillion",
" Quattuordecillion", " Quindecillion", " Sexdecillion", " Septendecillion", " Octodecillion", " Novemdecillion",
" Vigintillion", " Unvigintillion", " Duovigintillion", " 10^72", " 10^75", " 10^78", " 10^81", " 10^84", " 10^87",
" Vigintinonillion", " 10^93", " 10^96", " Duotrigintillion", " Trestrigintillion" }},
new NumberWord { Group= DigitGroup.Thousands, Language= Language.Persian, Names=
new List<string> { string.Empty, " هزار", " میلیون", " میلیارد"," تریلیون", " Quadrillion", " Quintillion", " Sextillian",
" Septillion", " Octillion", " Nonillion", " Decillion", " Undecillion", " Duodecillion", " Tredecillion",
" Quattuordecillion", " Quindecillion", " Sexdecillion", " Septendecillion", " Octodecillion", " Novemdecillion",
" Vigintillion", " Unvigintillion", " Duovigintillion", " 10^72", " 10^75", " 10^78", " 10^81", " 10^84", " 10^87",
" Vigintinonillion", " 10^93", " 10^96", " Duotrigintillion", " Trestrigintillion" }},
};
private static readonly IDictionary<Language, string> Negative = new Dictionary<Language, string>
{
{ Language.English, "Negative " },
{ Language.Persian, "منهای " }
};
private static readonly IDictionary<Language, string> Zero = new Dictionary<Language, string>
{
{ Language.English, "Zero" },
{ Language.Persian, "صفر" }
};

#endregion Fields

#region Methods (7)

// Public Methods (5) 

/// <summary>
/// display a numeric value using the equivalent text
/// </summary>
/// <param name="number">input number</param>
/// <param name="language">local language</param>
/// <returns>the equivalent text</returns>
public static string NumberToText(this int number, Language language)
{
return NumberToText((long)number, language);
}


/// <summary>
/// display a numeric value using the equivalent text
/// </summary>
/// <param name="number">input number</param>
/// <param name="language">local language</param>
/// <returns>the equivalent text</returns>
public static string NumberToText(this uint number, Language language)
{
return NumberToText((long)number, language);
}

/// <summary>
/// display a numeric value using the equivalent text
/// </summary>
/// <param name="number">input number</param>
/// <param name="language">local language</param>
/// <returns>the equivalent text</returns>
public static string NumberToText(this byte number, Language language)
{
return NumberToText((long)number, language);
}

/// <summary>
/// display a numeric value using the equivalent text
/// </summary>
/// <param name="number">input number</param>
/// <param name="language">local language</param>
/// <returns>the equivalent text</returns>
public static string NumberToText(this decimal number, Language language)
{
return NumberToText((long)number, language);
}

/// <summary>
/// display a numeric value using the equivalent text
/// </summary>
/// <param name="number">input number</param>
/// <param name="language">local language</param>
/// <returns>the equivalent text</returns>
public static string NumberToText(this double number, Language language)
{
return NumberToText((long)number, language);
}

/// <summary>
/// display a numeric value using the equivalent text
/// </summary>
/// <param name="number">input number</param>
/// <param name="language">local language</param>
/// <returns>the equivalent text</returns>
public static string NumberToText(this long number, Language language)
{
if (number == 0)
{
return Zero[language];
}

if (number < 0)
{
return Negative[language] + NumberToText(-number, language);
}

return wordify(number, language, string.Empty, 0);
}
// Private Methods (2) 

private static string getName(int idx, Language language, DigitGroup group)
{
return NumberWords.Where(x => x.Group == group && x.Language == language).First().Names[idx];
}

private static string wordify(long number, Language language, string leftDigitsText, int thousands)
{
if (number == 0)
{
return leftDigitsText;
}

var wordValue = leftDigitsText;
if (wordValue.Length > 0)
{
wordValue += And[language];
}

if (number < 10)
{
wordValue += getName((int)number, language, DigitGroup.Ones);
}
else if (number < 20)
{
wordValue += getName((int)(number - 10), language, DigitGroup.Teens);
}
else if (number < 100)
{
wordValue += wordify(number % 10, language, getName((int)(number / 10 - 2), language, DigitGroup.Tens), 0);
}
else if (number < 1000)
{
wordValue += wordify(number % 100, language, getName((int)(number / 100), language, DigitGroup.Hundreds), 0);
}
else
{
wordValue += wordify(number % 1000, language, wordify(number / 1000, language, string.Empty, thousands + 1), 0);
}

if (number % 1000 == 0) return wordValue;
return wordValue + getName(thousands, language, DigitGroup.Thousands);
}

#endregion Methods
}
}



دریافت پروژه کامل به همراه Unit tests مرتبط


نظرات مطالب
C# 7.1 - Tuple Name Inference
استفاده از tuple برای انجام مبادله  متغیرها
 public void Swap()
 {
      int x = 5;
      int y = 50;
      (x, y) = (y, x);
 }
 
مطالب
مبانی TypeScript؛ جنریک‌ها
بخش عمده‌ای از مهندسی نرم افزار، مربوط به ساخت کامپوننت‌هایی است که نه تنها به خوبی و مستحکم توسعه داده شده‌اند، بلکه قابلیت استفاده دوباره را نیز دارند.
کامپوننت‌هایی که قادر هستند بر روی داده‌های فعلی و همچنین داده‌های آینده، کار کنند، قابلیت‌های انعطاف پذیری را برای ساخت سیستم‌های نرم افزاری بزرگ در اختیار شما قرار خواهند داد.
در زبان هایی نظیر جاوا و سی شارپ، یکی از ابزارهای اصلی برای ساخت کامپوننت‌هایی با قابلیت استفاده مجدد، "جنریک‌ها" میباشد که امکان ساخت کامپوننت‌هایی را می‌دهند که با انواع داده‌های متنوعی به جای یک نوع داده، کار میکنند.
برای شروع به تابع زیر توجه کنید:
function identity(arg: number): number {
    return arg;
}
تابع identity هر آنچه را که به عنوان پارامتر به آرگومان آن ارسال کنیم، بازگشت خواهد داد. میتوانید آن را به مانند دستور "echo" در نظر بگیرید.
بدون استفاده از جنریک ها، باید برای هر نوع داده، یک تابع جدید و یا تابعی را به صورت کلی زیر در نظر بگیریم:
function identity(arg: any): any {
    return arg;
}
در تابع بالا از نوع any استفاده شده است. با استفاده از any، قطعا تابع بالا به صورت عمومی خواهد بود و تمام نوع داده‌ها را به عنوان آرگومان خواهد پذیرفت. ولی در واقع ما اطلاعات مربوط به اینکه نوع داده بازگشتی توسط تابع چه چیزی است را از دست خواهیم داد.
برای مثال اگر یک عدد را به آن ارسال کنیم، تنها متوجه خواهیم شد که نوع آن any میباشد؛ بنابراین به روشی نیاز داریم تا بتوانیم نوع داده آرگومان‌های تابع مورد نظر را کنترل کنیم.
در پیاده سازی زیر، ما از یک type variable خاصی استفاده خواهیم کرد که به جای مقادیر برای انوع داده‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}
در تابع بالا با از T به عنوان یک type variable استفاده کرده‌ایم که امکان گرفتن انواع داده‌هایی را (برای مثال number) که توسط کاربر مهیا میشود، به ما خواهد داد.
این پیاده سازی از تابع identity، تحت عنوان تابع جنریک مطرح می‌شود که برای دامنه‌ی عظیمی از انواع داده‌ها می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و بر خلاف پیاده سازی قبل که از any استفاده کرده‌ایم، در این حالت دیگر اطلاعات نوع داده را از دست نخواهیم داد.
برای استفاده از تابع فوق ما دو روش را پیش رو خواهیم داشت:
  • ارسال تمام آرگومان‌ها که شامل آرگومان نوع داده هم میباشد
let output = identity<string>("myString");  // type of output will be 'string'
در کد بالا ما به صراحت T را با نوع داده string با استفاده از < > مقدار دهی کرده‌ایم.
  • روش دوم که شاید استفاده رایج از توابع جنریک هم هست، استفاده از امکان type argument inference میباشد.
let output = identity("myString");  // type of output will be 'string'
در کد بالا اینبار به صورت صریح نوع T را مشخص نکرده‌ایم و کامپایلر باتوجه به "myString"، نوع T را تعیین خواهد کرد. درحالیکه استفاده از امکان type argument inference خیلی مفید میباشد و کد را خیلی کم حجم و خوانا در اختیار ما قرار میدهد، ولی در مثال‌های پیچیده، امکان این وجود دارد که کامپایلر در تشخیص نوع داده، با خطا مواجه شود. در این صورت استفاده از روش اول مفید خواهد بود.
در ادامه اگر قصد لاگ کردن Length مربوط به آرگومان arg را در هر بار فراخوانی تابع داشته باشیم، می‌بایستی به شکل زیر عمل کنیم:
function loggingIdentity<T>(arg: T): T {
    console.log(arg.length);  // Error: T doesn't have .length
    return arg;
}
همانطور که انتظار داشتیم، کامپایلر خطایی مبنی بر نداشتن عضوی تحت عنوان length برای آرگومان arg را نمایش خواهد داد. همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم، T جانشینی برای تمام نوع داده‌ها خواهد بود؛ بنابراین در اینجا میتوانیم یک داده‌ی از نوع number را که عضوی بنام length ندارد، هم به این تابع  پاس دهیم.
حال بیایید بگوییم که ما قصد داریم این تابع، با آرایه ای از T کار کند. در این صورت اگر با آرایه‌ها کار کنیم، عضوی به نام length را خواهیم داشت. به پیاده سازی زیر توجه کنید:
function loggingIdentity<T>(arg: T[]): T[] {
    console.log(arg.length);  // Array has a .length, so no more error
    return arg;
}
کد بالا را میتوانیم به این شکل تفسیر کنیم: تابع جنریک loggingIdentity یک type parameter را تحت عنوان T و یک آرگومان را تحت عنوان arg که آرایه ای از T هست، گرفته و آرایه‌ای از T را بازگشت خواهد داد. اگر ما آرایه‌ای از number را به آن پاس دهیم، آرایه‌ای از number‌ها را بازگشت خواهد داد.
در این حالت استفاده از T به عنوان type variable که بخشی از نوع داده‌هایی است که ما با آنها کار میکنیم، به جای پشتیبانی از تمام نوع داده‌ها، انعطاف پذیری بالایی را به ما خواهد داد.
حتی میتوانیم این مثال را به شکل زیر نیز پیاده سازی کنیم:
function loggingIdentity<T>(arg: Array<T>): Array<T> {
    console.log(arg.length);  // Array has a .length, so no more error
    return arg;
}
پیاده سازی بالا خیلی شبیه به پیاده سازی در سایر زبان‌ها هم میباشد.

Generic Types
در این قسمت ما به دنبال یافتن نوع خود توابع بوده و سعی خواهیم کرد اینترفیس‌های جنریک را هم پیاده سازی کنیم. نوع توابع جنریک هم بمانند توابع غیر جنریک میباشند؛ به طوری که می‌توان لیستی از type parameters هایی را که در حالت function declarations موجود هستند، در ابتدا بنویسیم.
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: <T>(arg: T) => T = identity;
حتی می‌توانیم نام متفاوتی را هم برای type parameter در نظر بگیرم:
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: <U>(arg: U) => U = identity;
یا حتی می‌توانیم به مانند امضای یک object literal هم کد بالا را بازنویسی کنیم:
function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: {<T>(arg: T): T} = identity;
حال میتوانیم این object literal را به یک اینترفیس منتقل کنیم:
interface GenericIdentityFn {
    <T>(arg: T): T;
}

function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: GenericIdentityFn = identity;
کد بالا خوانایی بالاتری را نسبت به حالت قبل دارد و با تعریف یک اینترفیس به نام GenericIdentityFn و انتقال object literal به داخل آن، میتوانیم از نام اینترفیس به جای استفاده مستقیم از object literal، بهره ببریم.
حتی میتوانیم type parameter تابع جنریک خود را هم به اینترفیس منتقل کنیم. 
interface GenericIdentityFn<T> {
    (arg: T): T;
}

function identity<T>(arg: T): T {
    return arg;
}

let myIdentity: GenericIdentityFn<number> = identity;
باید توجه داشت که پیاده سازی ما کمی متفاوت‌تر از قبل شده است.الان type parameter ما برای کل اعضای اینترفیس قابل رویت میباشد.فهم این مورد که چه زمانی type parameter را در امضای نامیدن داخل اینترفیس یا بر روی خود اینترفیس استفاده کنیم، خود میتوانید برای شرح اینکه کدام وجه‌های یک نوع داده جنریک هستند، مفید باشد.
نکته : امکان تعریف enum‌ها و namespace‌های جنریک وجود ندارد.
 
Generic Classes
تعریف کلاس‌های جنریک هم به مانند اینترفیس‌های جنریک میباشد. به مثال زیر توجه کنید:
class GenericNumber<T> {
    zeroValue: T;
    add: (x: T, y: T) => T;
}
let myGenericNumber = new GenericNumber<number>();
myGenericNumber.zeroValue = 0;
myGenericNumber.add = function(x, y) { return x + y; };
در کد بالا، استفاده‌ای واقعی از کلاس GenericNumber قابل مشاهده است. شاید متوجه شده باشید که هیچ محدودیتی برای استفاده‌ی نوع‌ها برای مثال تنها از نوع number در آن نیست و میتوانید از نوع string هم به شکل زیر استفاده کنید:
let stringNumeric = new GenericNumber<string>();
stringNumeric.zeroValue = "";
stringNumeric.add = function(x, y) { return x + y; };

alert(stringNumeric.add(stringNumeric.zeroValue, "test"));
نکته : برای اعضای استاتیک کلاس نمیتوانید از type parameter کلاس استفاده کنید.
 
Generic Constraints
اگر مثال اخیر را به یاد داشته باشید، شاید بعضی اوقات لازم باشد که یک تابع جنریک را تعریف کنیم تا تنها با مجموعه‌ای از نوع داده‌ها کار کند که اتفاقا از امکانات این مجموعه، آگاهی داریم. در همان مثال loggingIdentity، ما نیاز داشتیم تا به خصوصیت length آرگومان arg دسترسی داشته باشیم و کامپایلر در همان ابتدا، به دلیل اینکه همه نوع داده‌ها از این خصوصیت برخوردار نیستند، خطایی را به ما نشان میدهد.
در ادامه تابعی را پیاده سازی میکنیم که جوابگوی تمام نوع داده‌ها بوده، به شرطی که حداقل خصوصیت length را داشته باشند. لذا باید نیاز خود را در قالب یک محدودیت بر آنچه که T میتواند انجام دهد، فهرست کنیم.
interface Lengthwise {
    length: number;
}

function loggingIdentity<T extends Lengthwise>(arg: T): T {
    console.log(arg.length);  // Now we know it has a .length property, so no more error
    return arg;
}
در کد بالا برای توصیف محدودیت خود از یک اینترفیس به نام Lengthwise استفاده کرده‌ایم که فقط یه خصوصیت length را دارد و با استفاده از آن و کلمه‌ی کلیدی extends، محدودیت خود را اعمال کرده ایم.
استفاده از تابع بالا:
loggingIdentity(3);  // Error, number doesn't have a .length property
چون تابع جنریک ما الان محدود میباشد و با تمام نوع داده‌ها کار نخواهد کرد، با خطای بالا روبرو خواهیم شد.
loggingIdentity({length: 10, value: 3});
در عوض مثال بالا، محدودیت ما را به همراه دارد (داشتن خصوصیت length) و بدون هیچ خطایی جواب خواهیم گرفت.

استفاده از Type Parameter‌ها در تعریف محدودیت
در برخی از سناریو‌ها شاید نیاز باشد که یکی از type parameter‌ها توسط دیگری محدود شده باشد. به مثال زیر توجه کنید:
function find<T, U extends Findable<T>>(n: T, s: U) {   // errors because type parameter used in constraint
  // ...
}
find (giraffe, myAnimals);
همانطور که مشخص است، کامپایلر ما را با نشان دادن خطایی متوقف خواهد کرد. چون اجازه‌ی استفاده از type parameter را در اعمال محدودیت، نداریم. در عوض میشود به شکل زیر عمل کرد:
function find<T>(n: T, s: Findable<T>) {
  // ...
}
find(giraffe, myAnimals);
این بار آرگومان s ما باید از نوع <Findable<T باشد که باز هم توانسته‌ایم محدودیت خود را توسط یک type parameter بر آن یکی اعمال کنیم.
نکته : دو پیاده سازی بالا اصلا یکسان نیستند؛ نوع بازگشی در تابع اول میبایستی از نوع U می‌بود، ولی در پیاده سازی دوم اینگونه نیست.(در صورت نبودن خطا)
 
استفاده از کلاس‌ها در جنریک‌ها
زمانی که قصد دارید با استفاده از جنریک‌ها، factory‌ها را پیاده سازی کنید، باید با استفاده از سازنده‌ی کلاس‌ها، به آنها اشاره کنید. به مثال زیر توجه کنید:
function create<T>(c: {new(): T; }): T {
    return new c();
}
تابع بالا به عنوان یک object factory می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد و نکته آن در تعریف نوع آرگومان c میباشد که باز هم به صورت object literal معرفی شده است. اگر در قسمت‌های بالا به یاد داشته باشید، می‌توان این مورد را هم داخل یک اینترفیس گنجاند.
به عنوان یک مثال پیشرفته‌تر هم میتوان به استفاده از prototype property برای استنتاج type parameter‌ها و تحمیل کردن ارتباط بین تابع سازنده و وهله کلاس‌ها، اشاره کرد. به مثال زیر توجه کنید:
class BeeKeeper {
    hasMask: boolean;
}

class ZooKeeper {
    nametag: string;
}

class Animal {
    numLegs: number;
}

class Bee extends Animal {
    keeper: BeeKeeper;
}

class Lion extends Animal {
    keeper: ZooKeeper;
}

function findKeeper<A extends Animal, K> (a: {new(): A;
    prototype: {keeper: K}}): K {

    return a.prototype.keeper;
}
در کد بالا از دو کلاس BeeKeeper و ZooKeeper برای نوع بازگشتی متد‌های موجود در کلاس‌های Bee و Lion استفاده شده‌است. کلاس Animal به عنوان کلاس پایه دو کلاس Bee و Lion که یک خصوصیت numLegs دارد، تعریف شده‌است. از تابع جنریک findKeeper برای مشخص کردن نگهبان مرتبط با Animal ای که به عنوان type parameter توسط A مشخص میشود، استفاده می‌گردد. محدودیتی که بر روی A اعمال شده است نشان دهنده‌ی این است که نوع داده‌ی مورد نظر باید حتما یک Animal باشد و همچنین با اعمال محدودیتی که در قالب object literal مشخص است، تعیین شده است که نوع مورد نظر باید یک کلاس باشد و در نهایت با استفاده از prototype مشخص کرده‌ایم که متدی به نام Keeper آن کلاس، باید نوع برگشتی از نوع K را که به عنوان type parameter مطرح شده‌ی در امضای تابع است، دارا باشد. K نشان دهنده نوع داده بازگشتی این تابع جنریک نیز میباشد.
استفاده از تابع بالا:
findKeeper(Lion).nametag;  // typechecks!
بله همانطور که مشخص است، type parameter‌های مورد نظر به اصطلاح infer شده‌اند و خصوصیت nametag نشان از این دارد که ZooKeeper به صورت خودکار به عنوان نوع داده K تشخیص داده شده است.
مطالب
C# 8.0 - Pattern Matching
در نگارش‌های پیشین #C، بهبودهایی در زمینه‌ی Pattern matching وجود داشتند. در نگارش 8 نیز این بهبودها ادامه پیدا کرده‌اند که نتیجه‌ی آن به‌وجود آمدن روش جدیدی برای نوشتن عبارات switch است.


معرفی روش جدید نوشتن عبارات switch در C#8.0

فرض کنید یک enum که معرف تعدادی رنگ است را تعریف کرده‌ایم:
    public enum Rainbow
    {
        Red,
        Orange,
        Yellow,
        Green,
        Blue,
        Indigo,
        Violet
    }
همچنین کلاسی را نیز جهت تشکیل اشیاء رنگ مبتنی بر RGB تدارک دیده‌ایم:
    class RGBColor
    {
        internal byte Red { get; }
        internal byte Green { get; }
        internal byte Blue { get; }

        internal RGBColor(byte red, byte green, byte blue)
        {
            Red = red;
            Green = green;
            Blue = blue;
        }

        public override string ToString() => $"rgb({Red}, {Green}, {Blue})";
    }
اکنون هدف ما این است که اگر یکی از اعضای این enum را انتخاب کردیم، بتوانیم معادل رنگ RGB آن‌را نیز داشته باشیم. برای این منظور می‌توان switch ساده‌ی زیر را تشکیل داد:
        internal static RGBColor FromRainbow(Rainbow rainbowBolor)
        {
            switch (rainbowBolor)
            {
                case Rainbow.Red:
                    return new RGBColor(0xFF, 0x00, 0x00);
                case Rainbow.Orange:
                    return new RGBColor(0xFF, 0x7F, 0x00);
                case Rainbow.Yellow:
                    return new RGBColor(0xFF, 0xFF, 0x00);
                case Rainbow.Green:
                    return new RGBColor(0x00, 0xFF, 0x00);
                case Rainbow.Blue:
                    return new RGBColor(0x00, 0x00, 0xFF);
                case Rainbow.Indigo:
                    return new RGBColor(0x4B, 0x00, 0x82);
                case Rainbow.Violet:
                    return new RGBColor(0x94, 0x00, 0xD3);
                default:
                    throw new ArgumentException(message: "invalid enum value", paramName: nameof(rainbowBolor));
            };
        }
این کاری است که تا پیش از C# 8.0 به صورت متداولی انجام می‌شود. اکنون در C# 8.0 می‌توان عبارت switch فوق را به صورت زیر خلاصه کرد:
        internal static RGBColor TasteTheRainbow(Rainbow rainbowColor) =>
            rainbowColor switch
        {
            Rainbow.Red => new RGBColor(0xFF, 0x00, 0x00),
            Rainbow.Orange => new RGBColor(0xFF, 0x7F, 0x00),
            Rainbow.Yellow => new RGBColor(0xFF, 0xFF, 0x00),
            Rainbow.Green => new RGBColor(0x00, 0xFF, 0x00),
            Rainbow.Blue => new RGBColor(0x00, 0x00, 0xFF),
            Rainbow.Indigo => new RGBColor(0x4B, 0x00, 0x82),
            Rainbow.Violet => new RGBColor(0x94, 0x00, 0xD3),
            _ => throw new ArgumentException(message: "invalid enum value", paramName: nameof(rainbowColor)),
        };
- در این روش جدید، بجای اینکه با ذکر switch و سپس، مقداری/نوعی شروع شود، ابتدا با نوع شروع می‌شود و سپس واژه‌ی کلیدی switch ذکر خواهد شد.
- در ادامه تمام caseها حذف می‌شوند و بجای آن‌ها صرفا مقادیر مدنظر باقی می‌ماند. در اینجا <= به صورت expressed as خوانده می‌شود.
- caseهای مختلف با کاما از هم جدا می‌شوند.
- همچنین در سطر آخر آن نیز از یک discard استفاده شده‌است که معادل همان حالت default یا حالتی است که هیچ تطابقی صورت نگرفته باشد.
- به علاوه اگر دقت کنید، نتیجه‌ی نهایی این switch جدید، به صورت یک مقدار، توسط متد TasteTheRainbow، بازگشت داده شده‌است. بنابراین نوشتن یک چنین عباراتی در C# 8.0، مجاز است:
var operation = "+";
int a = 1, b = 2;
var result = operation switch
{
   "+" => a + b,
   "-" => a - b,
   "/" => a / b,
     _ => throw new NotSupportedException()
};


معرفی Property Patterns در C# 8.0

کلاس زیر را درنظر بگیرید که از تعدادی خاصیت عمومی تشکیل شده‌است:
    class Address
    {
        public string AddressLine1 { get; set; }
        public string AddressLine2 { get; set; }
        public string City { get; set; }
        public string State { get; set; }
        public string PostalCode { get; set; }
        public string CountryRegion { get; set; }
    }
اکنون فرض کنید که می‌خواهیم مالیات فروش را بر اساس آدرس و محل آن، محاسبه کنیم. در C# 8.0 با معرفی قابلیت الگوهای خواص، می‌توان بر روی آدرس، یک switch را تشکیل داد و سپس تک تک خواص آن‌را ارزیابی کرد:
    static class PropertyPatterns
    {
        internal static decimal ComputeSalesTax(
            Address location,
            decimal salePrice) =>
            location switch
        {
            { State: "Fars" } => salePrice * 0.06m,
            { State: "Tehran", City: "Tehran" } => salePrice * 0.056m,

            // Other cases removed for brevity...
            _ => 0M
        };
    }
در اینجا، سمت چپ هر case، داخل یک {} قرار می‌گیرد و در آن می‌توان مقادیر چندین خاصیت شیء location دریافتی را بررسی کرد. برای نمونه در سطر دوم آن، روش ارزیابی بیش از یک خاصیت را نیز مشاهده می‌کنید که روش ذکر آن شبیه به تعریف شیء‌های JSON است. در آخر نیز توسط یک discard، حالت default ذکر شده‌است.


معرفی Tuple Patterns در C# 8.0

در switch‌های C# 8.0، می‌توان از tuples نیز برای تشکیل قسمت case و همچنین مقداری که قرار است switch بر روی آن صورت گیرد، استفاده کرد:
    static class TuplePatterns
    {
        internal static string RockPaperScissors(
            string first,
            string second)
            => (first, second) switch
        {
            ("rock", "paper") => "Rock is covered by Paper. Paper wins!",
            ("rock", "scissors") => "Rock breaks Scissors. Rock wins!",
            ("paper", "rock") => "Paper covers Rock. Paper wins!",
            ("paper", "scissors") => "Paper is cut by Scissors. Scissors wins!",
            ("scissors", "rock") => "Scissors is broken by Rock. Rock wins!",
            ("scissors", "paper") => "Scissors cuts Paper. Scissors wins!",
            (_, _) => "tie"
        };
    }
در اینجا بر روی tuple ای که به صورت (first, second) تعریف شده، یک switch تعریف می‌شود. سپس برای نمونه 6 حالت مختلف برای آن پیش‌بینی شده و یک حالت default که آن نیز توسط discards معرفی می‌شود.


بهبودهای Pattern Matching بر روی اشیاء در C# 8.0

فرض کنید شیء پایه‌ی Shape را تعریف و بر اساس آن دو شیء جدید دایره و مستطیل را ایجاد کرده‌ایم:
    class Shape
    {
        protected internal double Height { get; }
        protected internal double Length { get; }

        protected Shape(double height = 0, double length = 0)
        {
            Height = height;
            Length = length;
        }
    }

    class Circle : Shape
    {
        internal double Radius => Height / 2;
        internal double Diameter => Radius * 2;
        internal double Circumference => 2 * Math.PI * Radius;

        internal Circle(double height = 10, double length = 10)
            : base(height, length) { }
    }

    class Rectangle : Shape
    {
        internal bool IsSquare => Height == Length;

        internal Rectangle(double height = 10, double length = 10)
            : base(height, length) { }
    }
امکان Pattern Matching بر روی اشیاء، در C# 7x نیز وجود دارد؛ اما در C# 8.0 می‌توان از روش جدید بیان عبارت switch آن به صورت زیر نیز در این حالت استفاده کرد:
    static class ObjectPatterns
    {
        internal static string ShapeDetails(this Shape shape)
            => shape switch
        {
            Circle c => $"circle with (C): {c.Circumference}",
            Rectangle s when s.IsSquare => $"L:{s.Length} H:{s.Height}, square",
            Rectangle r => $"L:{r.Length} H:{r.Height}, rectangle",
            _ => "Unknown shape!" // Discard
        };
    }
در اینجا یک شیء، به متد ShapeDetails ارسال شده و سپس جزئیاتی از آن دریافت می‌شود. مطابق روش C# 8.0، در اینجا نیز کار با ذکر نوع و سپس عبارت switch، شروع می‌شود. در ادامه روش بررسی نوع‌ها را در caseهای این سوئیچ ملاحظه می‌کنید. اگر در قسمت case آن Circle c ذکر شد، یعنی نوع shape از نوع دایره بوده و همچنین در همینجا می‌توان متغیر c را بر این اساس تعریف کرد و از آن استفاده نمود و یا می‌توان به کمک واژه‌ی کلیدی when، بر روی این متغیری که جدید تعریف شده، شرطی را نیز بررسی کرد. حالت default آن هم توسط discards معرفی می‌شود.


معرفی Positional Patterns در C# 8.0

در اینجا یک Point را داریم که می‌خواهیم بر اساس آن یک Quadrant را استخراج کنیم:
    class Point
    {
        public int X { get; }

        public int Y { get; }

        public Point(int x, int y) => (X, Y) = (x, y);

        public void Deconstruct(out int x, out int y) => (x, y) = (X, Y);
    }

    enum Quadrant
    {
        Unknown,
        Origin,
        One,
        Two,
        Three,
        Four,
        OnBorder
    }
برای این منظور می‌توان از الگوهای موقعیتی C# 8.0 استفاده کرد:
    static class PositionalPatterns
    {
        internal static Quadrant AsQuadrant(Point point) => point switch
        {
            (0, 0) => Quadrant.Origin,
            var (x, y) when x > 0 && y > 0 => Quadrant.One,
            var (x, y) when x < 0 && y > 0 => Quadrant.Two,
            var (x, y) when x < 0 && y < 0 => Quadrant.Three,
            var (x, y) when x > 0 && y < 0 => Quadrant.Four,
            (_, _) => Quadrant.OnBorder, // Either are 0, but not both
            _ => Quadrant.Unknown
        };
    }
اگر به کلاس Point دقت کنید، یک قسمت Deconstruct هم دارد. به همین جهت در قسمت‌های case این switch، زمانیکه برای مثال (0,0) ذکر می‌شود (که یک tuple literal است)، به صورت خودکار یک شیء Point متناظر را با مقادیر X و Y آن، تشکیل می‌دهد. همچنین روش‌های مختلف مقایسه‌ی مقادیر x و y این tuple را نیز در caseهای مختلف آن مشاهده می‌کنید.
در اینجا اگر دقت کنید و case مخصوص discards معرفی شده‌است. اولی برای حالت‌هایی است که هیچکدام از شرایط پیش از آن را برآورده نمی‌کند، مانند حالت (1,0)، در غیراینصورت سطر بعد از آن بازگشت داده می‌شود.
مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت دوم - تعیین نوع‌های پیشرفته‌تر props
در قسمت قبل با معرفی نوع props توسط TypeScript، مجبور به تکمیل اجباری تک تک آن‌ها شدیم؛ اما در React می‌توان props را به صورت اختیاری و یا با مقادیری پیش‌فرض نیز تعریف کرد.


روش تعیین props پیش‌فرض توسط TypeScript

اگر بخواهیم توسط روش‌های خود React، مقادیر پیش‌فرض props را تعیین کنیم، می‌توان از defaultProps به صورت زیر با تعریف یک شیء جاوا اسکریپتی از پیش مقدار دهی شده، استفاده کرد:
Head.defaultProps = {
   title: "Hello",
   isActive: true
};
اما در حالت استفاده‌ی از TypeScript و یا حتی نگارش ES6 آن (React در حالت پیش‌فرض آن)، می‌توان مقادیر پیش‌فرض props را با مقدار دهی مستقیم متغیرهای حاصل از Object Destructuring آن، تعیین کرد:
type Props = {
  title: string;
  isActive: boolean;
};

export const Head = ({ title = "Hello", isActive = true }: Props) => {
در اینجا هر متغیری که با مقداری پیش‌فرض، مقدار دهی شده باشد، اختیاری در نظر گرفته شده و اگر دارای مقدار پیش‌فرضی نباشد، باید به صورت اجباری در حین تعریف المان این کامپوننت، ذکر شود.
در این حالت انتظار داریم که در حین استفاده و تعریف المان کامپوننت Head، اگر برای مثال ویژگی isActive را ذکر نکردیم، کامپایلر TypeScript خطایی را گزارش نکند؛ که اینطور نیست:


هنوز هم در اینجا می‌توان خطای عدم تعریف خاصیت isActive را مشاهده کرد. برای رفع این مشکل، به صورت زیر عمل می‌کنیم:
type Props = {
  title: string;
  isActive?: boolean;
};

export const Head = ({ title, isActive = true }: Props) => {
در حین تعریف یک type، اگر خاصیتی با علامت ? ذکر شود، به معنای اختیاری بودن آن است. همچنین در اینجا مقدار پیش‌فرض title را هم حذف کرده‌ایم تا تعریف آن اجباری شود. بنابراین در typeها، تمام خواص اجباری هستند؛ مگر اینکه توسط ? به صورت اختیاری تعریف شوند. این مورد هم مزیتی است که در ابتدای طراحی props یک کامپوننت، باید در مورد اختیاری و یا اجباری بودن آن‌ها بیشتر فکر کرد. همچنین نیازی به استفاده از روش‌های غیراستانداردی مانند Head.defaultProps خود React نیست. ذکر مقدار پیش‌فرض متغیرهای حاصل از Object Destructuring، جزئی از جاوااسکریپت استاندارد است و یا مشخص سازی خواص اختیاری در TypeScript، فقط مختص به پروژه‌های React نیست و در همه جا به همین شکل کاربرد دارد.
اکنون با تعریف isActive?: boolean، دیگر شاهد نمایش خطایی در حین تعریف المان Head، بدون ذکر خاصیت isActive، نخواهیم بود.


تعریف انواع و اقسام نوع‌های props

تا اینجا نوع‌های ساده‌ای مانند string و boolean و همچنین نحوه‌ی تعریف اجباری و اختیاری آن‌ها را بررسی کردیم. در ادامه یک نمونه‌ی کامل‌تر را مشاهده می‌کنید:
type User = {
  name: string;
};

type Props = {
  title: string;
  isActive?: boolean;
  count: number;
  options: string[];
  status: "loading" | "loaded";
  thing: {};
  thing2: {
    name: string;
  };
  user: User;
  func: () => void;
};
- در ابتدا نوع‌های متداولی مانند number و string ذکر شده‌اند.
- سپس نحوه‌ی تعریف آرایه‌ای از رشته‌ها را مشاهده می‌کنید.
- یا می‌توان مقدار یک خاصیت را تنها به مقادیری خاص محدود کرد؛ مانند خاصیت status در اینجا و اگر در حین مقدار دهی این خاصیت، از مقدار دیگری استفاده شود، تایپ‌اسکریپت، خطایی را صادر می‌کند.
- در ادامه سه روش تعریف اشیاء تو در تو را مشاهده می‌کنید؛ خاصیت thing از نوع یک شیء خالی تعریف شده‌است (بجای آن می‌توان از نوع object هم استفاده کرد). خاصیت thing2 از نوع یک شیء که دارای خاصیت رشته‌ای name است، تعریف شده و یا بهتر است این نوع تعاریف را به یک type مستقل دیگر مانند User منتقل کرد و سپس از آن جهت تعیین نوع خاصیتی مانند user استفاده نمود.
- در اینجا حتی می‌توان یک خاصیت را که از نوع یک تابع است، تعریف کرد. در این تعریف، void نوع خروجی آن است.


روش تعریف props تابعی در TypeScript

برای بررسی روش تعریف نوع توابع ارسالی از طریق props، ابتدا کامپوننت جدید src\components\Button.tsx را ایجاد می‌کنیم. سپس آن‌را به صورت زیر تکمیل خواهیم کرد:
import React from "react";

type Props = {
  // onClick(): string;  method returns string
  // onClick(): void  method returns nothing;
  // onClick(text: string): void; method with params
  // onClick: () => void; function returns nothing
  onClick: (text: string) => void; // function with params
};

export const Button = ({ onClick }: Props) => {
  return <button onClick={() => onClick("hi")}>Click Me</button>;
};
در این کامپوننت، متغیر onClick حاصل از Object Destructuring شیء props دریافتی، یک تابع است که قرار است با کلیک بر روی دکمه‌ای که در این کامپوننت قرار دارد، پیامی را به کامپوننت والد ارسال کند.
با توجه به تعریف { onClick }، در همان لحظه، خطای any بودن نوع آن از طرف TypeScript گزارش داده می‌شود. بنابراین نوع جدید Props را ایجاد کرده و برای onClick، نوع متناسبی را تعریف می‌کنیم. در اینجا 4 روش مختلف تعریف نوع function را در TypeScript مشاهده می‌کنید؛ دو حالت آن با ذکر پرانتزها و درج امضای متد انجام شده و دو حالت دیگر به کمک arrow functions پیاده سازی شده‌اند.
برای نمونه آخرین حالت تعریف شده از روش arrow functions استفاده می‌کند که متداول‌ترین روش تعریف نوع توابع است (چون عنوان می‌کند که نوع onClick، یک تابع است و آن‌را شبیه به یک متد معمولی نمایش نمی‌دهد) که در آن در ابتدا امضای پارامترهای این تابع مشخص شده‌اند و در ادامه پس از <=، نوع خروجی این تابع تعریف شده‌است که void می‌باشد (این تابع چیزی را بر نمی‌گرداند).

در آخر، تعریف المان آن‌را به صورت زیر به فایل src\App.tsx اضافه می‌کنیم که onClick آن یک مقدار را دریافت کرده و سپس آن‌را در کنسول نمایش می‌دهد.
البته خروجی از نوع void، در اینجا بسیار معمول است؛ چون هدف از این نوع توابع بیشتر ارسال مقادیری به کامپوننت در برگیرنده‌ی آن‌ها است (مانند value در اینجا) و اگر برای مثال خروجی رشته‌ای را داشته باشند، باید در حین درج و تعریف المان آن‌ها، برای نمونه یک "return "value1 را هم در انتهای کار قرار داد که عملا استفاده‌ای ندارد و بی‌معنا است:
import { Button } from "./components/Button";
import { Head } from "./components/Head";
// ...

function App() {
  return (
    <div className="App">
      <Head title="Hello" />
      <Button
        onClick={(value) => {
          console.log(value);
        }}
      />
  // ...