مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش دوم

Curry and Partial methods

Curry – در ریاضیات و علوم کامپیوتر، currying روشی است برای ترجمه تابعی که آرگومان‌های متعددی می‌گیرد و به صورت ارزیابی دنباله‌ای‌است از توابع که هر کدام یک آرگومان دارند.
برای پیاده سازی آن در #C، از extension methods استفاده می‌کنیم.
public static class CurryMethodExtensions
{
    public static Func< A, Func< B, Func< C, R > > > Curry< A, B, C, R >( this Func< A, B, C, R > f )
    {
        return a => b => c => f( a, b, c );
    }
}
مثالی برای استفاده از متد بالا:
Func< int, int, int, int > addNumbers = ( x, y, z ) => x + y + z;
var f1 = addNumbers.Curry();
Func< int, Func< int, int > > f2 = f1( 3 );
Func< int, int > f3 = f2( 4 );
Console.WriteLine( f3( 5 ) );
بعد از فراخوانی متد Curry می‌توان از کلمه کلیدی var در دستورات بعدی بجای تعریف نوع متغیرها استفاده کرد.
نحوه اجرای دستورات بالا را در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید:


Partial – در علوم کامپیوتر، قسمتی از یک برنامه (یا قسمتی از یک تابع برنامه) است که اشاره به روند تثبیت تعدادی از آرگومان‌ها به یک تابع و تولید تعداد آرگومان‌های کمتر تابع دیگری را می‌گویند.
public static class CurryMethodExtensions
{
    public static Func< C, R > Partial< A, B, C, R >( this Func< A, B, C, R > f, A a, B b )
    {
        return c => f( a, b, c );
    }
}
مثالی برای استفاده از تابع بالا:
Func< int, int, int, int > sumNumbers = ( x, y, z ) => x + y + z;
Func< int, int > f4 = sumNumbers.Partial( 3, 4 );
Console.WriteLine( f4( 5 ) );
بعد از فراخوانی متد Curry می‌توان از کلمه کلیدی var در دستورات بعدی بجای تعریف نوع متغیرها استفاده کرد.
نحوه اجرای دستورات بالا را در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید:

WeakReference

یک ارجاع ضعیف به GC اجازه می‌دهد که یک شیء را جمع آوری کند، در عین حالی که برنامه امکان دسترسی به آن را خواهد داشت. در صورتیکه نیاز به شیء‌ای داشته باشید، می‌توانید یک ارجاع قوی را از آن داشته باشید و از جمع آوری آن توسط GC جلوگیری کنید.
var obj = new WeakReferenceTest
            {
                FirstName = "Vahid"
            };
var w = new WeakReference(obj);
obj = null;
GC.Collect();
var weakReferenceTest = w.Target as WeakReferenceTest;
if ( weakReferenceTest != null )
    Console.WriteLine( weakReferenceTest.FirstName );

Lazy<T>

برای ایجاد یک شیء بزرگ، پردازش زیاد منابع و یا اجرای یک وظیفه (task) با پردازش زیاد منابع، به خصوص در زمانیکه ایجاد و یا اجرای این فرآیند در طول عمر یک برنامه، ممکن است هرگز رخ ندهد، از Lazy استفاده می‌شود.
public abstract class ThreadSafeLazyBaseSingleton< T > where T : new()
{
    static readonly Lazy< T > lazy = new Lazy< T >( () => new T() );

    public static T Instance => lazy.Value;
}

BigInteger

نوع داده BigInteger یک نوع تغییر ناپذیر (immutable type) و نمایانگر یک عدد صحیح بزرگ دلخواه است که مقدار آن در تئوری در هیچ حد و مرز حداقل و حداکثری نیست. این نوع، از دیگر انواع جدایی ناپذیر (integral types) در NET.، که دارای خصوصیت MinValue و  MaxValue هستند، متفاوت است.
var positiveString = "91389681247993671255433422114345532000000";
var negativeString = "-9031583741089631207100208803453423537140000";
var posBigInt = BigInteger.Parse( positiveString );
Console.WriteLine( posBigInt );
var negBigInt = BigInteger.Parse( negativeString );
Console.WriteLine( negBigInt );
نکته: از آنجایی که BigInteger یک نوع تغییر ناپذیر و بدون حد و مرز حداقل و حداکثر است، برای بعضی از عملیات‌، اگر مقدار آن را بسیار زیاد افزایش دهید خطای OutOfMemoryException رخ می‌دهد (البته من با 1024 بار ضرب متغیر positiveString در خودش هم نتوانستم این پیام خطا را ببینم).
نظرات مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت هشتم - دریافت اطلاعات از سرور
نیازی به اینکار نیست (اگر Content-Type درخواست هم تنظیم شود). علت آن‌را در مطلب «شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دهم - کار با فرم‌ها - قسمت اول» توضیح دادم:
«... نکته‌ی مهم اینجا است که content type پیش فرض ارسالی متد post آن، plain text است و در این حالت ASP.NET MVC شیء JSON دریافتی از کلاینت را پردازش نخواهد کرد. بنابراین نیاز است تا هدر content type را به صورت صریحی در اینجا ذکر نمود؛ در غیراینصورت در سمت سرور، شاهد نال بودن مقادیر دریافتی از کاربران خواهیم بود...» 
نظرات مطالب
صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid
باید از Dictionary استفاده کنید برای تعریف خواص پویا:
public class Field
{
  [JsonExtensionData]
  public Dictionary<string, object> Property { get; set; }
}
 
public class FieldType
{
  public string Type { get; set; }
}
و بعد نحوه استفاده از آن به صورت زیر خواهد بود:
var data = new
{
  model = new
  {
   fields = new List<Field>
   {
    new Field
    {
      Property = new Dictionary<string, object>
      {
       {"Id", new FieldType { Type = "number" }},
       {"Name", new FieldType { Type = "string" }}
      }
    }
   }
  }
};
var dataJson = JsonConvert.SerializeObject(data, Formatting.Indented);
با این خروجی:
{
  "model": {
    "fields": [
      {
        "Id": {
          "Type": "number"
        },
        "Name": {
          "Type": "string"
        }
      }
    ]
  }
}
- اگر از Web API استفاده می‌کنید، ذکر سطر JsonConvert.SerializeObject ضروری نیست و به صورت توکار از JSON.NET‌ استفاده می‌کند.
- اگر از ASP.NET MVC استفاده می‌کنید، نیاز است از آن کمک بگیرید. از این جهت که خاصیت JsonExtensionData سبب می‌شود تا نام ثابت خاصیت Property، از خروجی نهایی حذف شود و اعضای دیکشنری، جزئی از خاصیت‌های موجود شوند.
- نکته‌ی «گرفتن خروجی CamelCase از JSON.NET» را هم باید مد نظر داشته باشید.
مطالب
مبانی TypeScript؛ اینترفیس‌ها
اینترفیس، مانند قراردادی است که یک نوع را تعریف می‌کند. کامپایلر از اینترفیس‌ها جهت بررسی نوع‌ها و اجبار به رعایت قرارداد استفاده می‌کند. در این حالت اگر متدها یا خواص معرفی شده‌ی در نوع اینترفیس، توسط استفاده کننده بکار گرفته نشوند، خطایی توسط کامپایلر گزارش خواهد شد.
از آنجائیکه اینترفیس‌ها به معنای نوع‌های سفارشی هستند و جاوا اسکریپت از آن‌ها پشتیبانی نمی‌کند، توسط کامپایلر TypeScript، به هیچ نوع کد معادلی در جاوا اسکریپت، ترجمه و تبدیل نخواهند شد. کامپایلر TypeScript تنها از آن‌ها جهت بررسی نوع‌ها استفاده می‌کند.
اینترفیس‌ها به صورت مجموعه‌ای از تعاریف خواص و متدها، بدون پیاده سازی آن‌ها تعریف می‌شوند. پیاده سازی این اینترفیس‌ها، توسط کلاس‌ها و یا سایر اشیاء صورت خواهند گرفت. برای مثال یک قرارداد اجاره، مشخص می‌کند که آخر هر ماه چه مقداری را باید پرداخت کرد. اما این قرار داد مشخص نمی‌کند که چگونه باید این پرداخت صورت گیرد و از هر شخصی به شخص دیگری می‌تواند متفاوت باشد. به این حالت duck typing هم می‌گویند. به این معنا که قرار داد، شکل یک شیء را مشخص می‌کند و تا زمانیکه پیاده سازی کننده‌ی آن بتواند این قرارداد را تامین کند، می‌تواند بجای نوع اصلی نیز بکار گرفته شود.


Duck typing چیست؟

duck typing به این معنا است که اگر پرنده‌ای بتواند مانند یک اردک راه برود، شنا کند و صدا در بیاورد، یک اردک نامیده می‌شود. بنابراین همینقدر که یک شیء بتواند قراردادی را پیاده سازی کند، نوع آن با نوع اینترفیس یکی درنظر گرفته می‌شود. برای نمونه به مثال ذیل دقت کنید:
interface Duck {
    walk: () => void;
    swim: () => void;
    quack: () => void;
}

let probablyADuck = {
    walk: () => console.log('walking like a duck'),
    swim: () => console.log('swimming like a duck'),
    quack: () => console.log('quacking like a duck')
}

function FlyOverWater(bird: Duck) { }

FlyOverWater(probablyADuck); // works!
در این مثال اینترفیس Duck، متدهایی را تعریف کرده‌است که یک Duck می‌تواند انجام دهد.
در ادامه متغیر و شیءایی بدون تعریف نوع آن ایجاد شده‌است که همان متدهای اینترفیس Duck را پیاده سازی می‌کند و امضای آن‌ها با امضای متدهای اینترفیس Duck یکی هستند.
سپس متد FlyOverWater تعریف شده که در آن، نوع پارامتر ورودی آن به صورت صریحی به نوع اینترفیس Duck مقید شده‌است.
در سطر بعدی، این متد با دریافت شیء probablyADuck فراخوانی شده‌است و چون این شیء تمام اجزای قرارداد Duck را پیاده سازی کرده‌است، مشکلی در اجرای آن نخواهد بود. به این حالت duck typing می‌گویند.


نحوه‌ی تعریف یک اینترفیس در TypeScript

تعریف یک اینترفیس با واژه‌ی کلیدی interface شروع شده و سپس خواص و متدهای مدنظر این قرارداد، به همراه نوع آن‌ها تعریف خواهند شد:
interface Book {
    id: number;
    title: string;
    author: string;
    pages?: number;
    markDamaged: (reason: string) => void;
}
در این مثال خواص id، title و author اجباری هستند و پیاده سازی کننده موظف است آن‌ها را به همراه داشته باشد.
در اینترفیس‌های TypeScript می‌توان خواص اختیاری و optional را نیز تعریف کرد. نمونه‌ی آن خاصیت pages در این مثال است که با ? مشخص شده‌است و نمونه‌ی آن‌را در حین تعریف پارامترهای اختیاری متدها نیز پیشتر ملاحظه کرده بودید.
تعریف متدها در یک اینترفیس، با مشخص سازی نام آن متد و ذکر یک کولن و سپس مشخص سازی امضای پارامترهای دریافتی  انجام می‌شود. نوع خروجی متد، در سمت راست علامت <= قرار خواهد گرفت.


استفاده از اینترفیس‌ها برای تعریف نوع خروجی توابع

در مثال زیر، متد CreateCustomerID دارای دو پارامتر ورودی از نوع‌های رشته‌ای و عددی است و خروجی آن نیز از نوع رشته‌ای تعریف شده‌است:
function CreateCustomerID(name: string, id: number): string {
    return name + id;
}
در ادامه تعریف متغیری را مشاهده می‌کنید که نوع آن، متدی است که با امضای متد CreateCustomerID یکسان است:
 let IdGenerator: (chars: string, nums: number) => string;
به این ترتیب امکان انتساب متد CreateCustomerID به متغیر IdGenerator وجود خواهد داشت:
IdGenerator = CreateCustomerID;
جهت مدیریت بهتر یک چنین تعریف‌هایی و همچنین امکان استفاده‌ی مجدد از آن‌ها، می‌توان از اینترفیس‌ها کمک گرفت:
interface StringGenerator {
     (chars: string, nums: number): string;
}
اینترفیس StringGenerator نام بهتر و با قابلیت استفاده‌ی مجددی را به نوع متدی که قابل انتساب است به متغیر IdGenerator، تعریف می‌کند. در اینجا syntax تعریف نوع متد، در اینترفیس StringGenerator اندکی با حالت‌های قبلی متفاوت است. در اینجا بجای استفاده از <= جهت مشخص کردن نوع خروجی متد، از کولن استفاده شده‌است.
اکنون می‌توان نحوه‌ی تعریف متغیر IdGenerator را به صورت زیر Refactor کرد و تغییر داد:
 let IdGenerator: StringGenerator;
به عنوان نمونه می‌توان یک چنین تغییری را در نحوه‌ی تعریف اینترفیس Book ابتدای بحث و تغییر متد markDamaged آن نیز اعمال کرد.


بسط و توسعه‌ی اینترفیس‌ها

بسط و توسعه‌ی اینترفیس‌ها شبیه به مباحث ارث بری هستند. به این ترتیب که با بسط یک اینترفیس از طریق اینترفیسی دیگر، می‌توان به نوعی مرکب رسید:
interface LibraryResource {
   catalogNumber: number;
}

interface LibraryBook {
   title: string;
}

interface Encyclopedia extends LibraryResource, LibraryBook {
   volume: number;
}
در این مثال، ابتدا دو اینترفیس منابع و کتاب‌های یک کتابخانه تعریف شده‌اند. سپس اینترفیس جدیدی به نام Encyclopedia با بسط این دو اینترفیس توسط واژه‌ی کلیدی extends ایجاد شده‌است.
این نوع مرکب، علاوه بر دارا بودن خاصیت volume مختص به خودش، اکنون حاوی دو خاصیت موجود در سایر اینترفیس‌های ذکر شده‌ی در قسمت extends نیز هست.
حال اگر متغیر جدیدی را از نوع Encyclopedia تعریف کنیم، جهت برآورده شده تمام اجزای قرارداد، لازم است هر سه خاصیت را مقدار دهی نمائیم:
let refBook: Encyclopedia = {
   catalogNumber: 1234,
   title: 'The Book of Everything',
   volume: 1
}


نوع کلاس‌ها

مبحث کلاس‌ها به صورت جداگانه‌ای در این سری بررسی خواهند شد. اما جهت تکمیل بحث جاری نیاز است اشاره‌ی کوتاهی به آنها شود.
همانطور که عنوان شد، اینترفیس‌ها تنها شکل و قرارداد پیاده سازی یک شیء را تعریف می‌کنند؛ بدون ارائه‌ی پیاده سازی خاصی از آن‌‌ها. تا اینجا در بحث جاری، اشیاء را توسط object literals داخل {} تعریف کردیم (مانند متغیر refBook مثال قبل). اما کلاس‌ها روش بهتری برای انجام این‌کار و تعریف اشیاء هستند.
در ذیل تعریف اینترفیس کتابدار را با تک متد doWork آن ملاحظه می‌کنید:
interface Librarian {
   doWork: () => void;
}
متد doWork دارای پارامتری نیست و خروجی نیز ندارد. سپس با استفاده از واژه‌ی کلیدی class، یک کلاس جدید را ایجاد کرده‌ایم که با استفاده‌ی واژه‌ی کلیدی implements، یک پیاده سازی مشخص از اینترفیس Librarian را ارائه می‌دهد:
class ElementarySchoolLibrarian implements Librarian {
   doWork() {
     console.log('Reading to and teaching children...');
   }
}
اکنون داخل این کلاس، پیاده سازی خاصی از متد doWork مشخص شده‌ی در قرارداد و اینترفیس Librarian را مشاهده می‌کنید.
در ادامه برای ایجاد شیءایی از روی این تعریف، به نحو ذیل عمل می‌کنیم:
 let kidsLibrarian: Librarian = new ElementarySchoolLibrarian();
kidsLibrarian.doWork();
در اینجا متغیر kidsLibrarian از نوع اینترفیس کتابدار تعریف شده‌است. به این معنا که شیءایی که به آن انتساب داده می‌شود باید این اینترفیس را پیاده سازی کند. این شیء نیز توسط واژه‌ی کلیدی new، نمونه سازی/وهله سازی می‌شود. در ادامه می‌توان به متدها و خواص شیء kidsLibrarian دسترسی یافت و آن‌ها را فراخوانی کرد.
مطالب
چگونگی دسترسی به فیلد و خاصیت غیر عمومی
یک از ابتدایی‌ترین مواردی که در یادگیری دات نت آموزش داده می‌شود مباحث مربوط به کپسوله سازی است. برای مثال فیلد‌ها و خواص Private که به صورت خصوصی هستند یا Protected هستند از خارج کلاس قابل دسترسی نیستند. برای دسترسی به این کلاس‌ها باید از خواص یا متدهای عمومی استفاده کرد.
public class Book
    {
        private int code = 10;        

        public int GetCode()
        {
            return code;
        }
    }
یا فیلدها و خواصی که به صورت فقط خواندنی هستند،(RealOnly) امکان تغییر مقدار برای اون‌ها وجود ندارد. برای مثال کد پایین کامپایل نخواهد شد.
public class Book
    {
        private readonly int code = 10;        

        public int GetCode()
        {
            return code = 20;
        }        
    }
اما در دات نت با استفاده از Reflection‌ها می‌تونیم تمام قوانین بالا رو نادیده بگیریم. یعنی می‌تونیم هم به خواص و فیلد‌های غیر عمومی کلاس دسترسی پیدا کنیم و هم می‌تونیم مقدار فیلدهای فقط خواندنی رو تغییر بدیم. به مثال‌های زیر دقت کنید.
#مثال اول
using System.Reflection;

 public class Book
 {
        private int code = 10;
 }

 public class Program
 {
        static void Main( string[] args )
        {
            Book book = new Book();
            var codeField = book.GetType().GetField( "code", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance );
            codeField.SetValue( book, 20 );
            var value = codeField.GetValue( book );
        }
    }
ابتدا یک کلاس که دارای یک متغیر به نام کد است ساخته ایم که مقدار 10 را دارد. فیلد به صورت private  است. بعد از اجرا به راحتی مقدار Code را به دست می‌آوریم.


حتی امکان تغییر مقدار فیلد private هم امکان پذیر است.

#مثال دوم.
در این مثال قصد داریم مقدار یک فیلد، از نوع فقط خواندنی رو تغییر دهیم.
using System.Reflection;

 public class Book
 {
        private readonly int code = 10;
 }

 public class Program
 {
        static void Main( string[] args )
        {
            Book book = new Book();
            var codeField = book.GetType().GetField( "code", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance );
            codeField.SetValue( book, 50);
            var value = codeField.GetValue( book );
        }
    }
بعد از اجرا مقدار متغیر code به 50 تغییر می‌یابد.

مطالب تکمیلی



مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت هفتم - تعیین نوع هوک useContext
پیشتر در مطلب «React 16x - قسمت 33 - React Hooks - بخش 4 - useContext Hook» با هوک useContext آشنا شدیم. در این قسمت می‌خواهیم نکات تایپ‌اسکریپتی آن‌را بررسی کنیم.


ایجاد UserContext

فرض کنید برای انتقال داده‌های کاربر وارد شده‌ی به سیستم، از روش انتقال props از بالاترین کامپوننت موجود در component tree به پایین‌ترین کامپوننت آن، نیاز است از Context استفاده کنیم. به همین جهت فایل جدید src\contexts\userContext.tsx را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import React from "react";

export type User = {
  name: string;
  isActive: boolean;
  logOut: () => void;
};

export const UserContext = React.createContext<User>({});
export const useUser = () => React.useContext(UserContext);
متد createContext در اصل یک متد جنریک است که بر اساس نوع آرگومان جنریک آن، مقدار شیء تامین کننده‌ی مقدار آن مشخص می‌شود. برای مثال اگر نوع User را تعریف کرده و به آن انتساب دهیم، یک چنین امضایی را پیدا می‌کند:
function React.createContext<User>(defaultValue: User,
 calculateChangedBits?: ((prev: User, next: User) => number) | undefined): React.Context<User>
اما ... قطعه کد فوق با خطای تایپ‌اسکریپتی زیر کامپایل نمی‌شود:
Argument of type '{}' is not assignable to parameter of type 'User'.
Type '{}' is missing the following properties from type 'User': name, isActive, logOutts(2345)
عنوان می‌کند که شیء خالی که به createContext ارسال کرده‌ایم، از نوع User نیست. برای رفع این مشکل می‌توان از مفهومی به نام Partial استفاده کرد:
export const UserContext = React.createContext<Partial<User>>({});
به این ترتیب تمام خواص نوع User به صورت اختیاری معرفی می‌شوند و در این حالت انتساب یک شیء خالی اولیه به آن، مشکلی را ایجاد نخواهد کرد.

نکته 1: البته می‌توان آرگومان جنریک آن‌را ذکر نکرد و createContext را با یک شیء آغازین از نوع User مقدار دهی کرد. در این حالت با استفاده از Type Inference، نوع آن، همان User درنظر گرفته می‌شود و دیگر نیازی به ذکر صریح این نوع نخواهد بود.
نکته 2: اگر از شیء مقدار دهی شده‌ی آغازین استفاده کنید، دیگر حتی نیازی به ذکر export type User هم نیست. نوع createContext بر اساس نوع خواص شیء آغازین ارسالی به آن در سراسر برنامه مشخص شده و قابل دسترسی می‌شود؛ با intellisense کامل و type checking دقیق.
نکته 3: useUser تعریف شده، در حقیقت یک هوک سفارشی است که می‌توان بجای React.useContext از آن در سایر قسمت‌های برنامه استفاده کرد.
نکته 4: اگر علاقمند به استفاده‌ی از نوع Partial نیستید، می‌توان از union types هم در اینجا استفاده کرد. در این حالت می‌توان مقدار اولیه را undefined تعریف کرد:
export const UserContext = React.createContext<User | undefined>(undefined);


معرفی UserContext به بالاترین کامپوننت موجود در component tree

برای این منظور به فایل src\App.tsx مراجعه کرده و آن‌را با UserContext.Provider محصور می‌کنیم:
import { User, UserContext } from "./contexts/userContext";
// ...

function App() {
  const user: User = {
    name: "User 1",
    isActive: true,
    logOut: () => {
      console.log("LogOut.");
    },
  };

  return (
    <UserContext.Provider value={user}>
    // ... 
    </UserContext.Provider>
  );
}

export default App;
ابتدا نوع User و سپس UserContext  را import کرده‌ایم و سپس کل محتوای موجود در کامپوننت App را با UserContext.Provider که دارای مقدار user ابتدایی تعریف شده‌است، محصور می‌کنیم.


خواندن شیء Context در کامپوننتی دیگر

برای این منظور به کامپوننت src\components\Head.tsx که در قسمت‌های قبل ایجاد کردیم، مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import { UserContext } from "../contexts/userContext";

// ...

export const Head = ({ title, isActive = true }: Props) => {
  const context = React.useContext(UserContext); // or useUser();
// ...
};
در اینجا با استفاده از هوک useContext به UserContext دریافتی دسترسی یافته و سپس می‌توان با اطلاعات شیء User کار کرد.
اولین مزیت کار با TypeScript در اینجا، وجود intellisense کامل به همراه context است:


و یا اگر از Object Destructuring استفاده کنیم، در صورت وجود یک اشتباه تایپی، بلافاصله در زمان کامپایل، خطایی را دریافت می‌کنیم:



یک نکته: اگر UserContext را با استفاده از union types تعریف کنیم:
export const UserContext = React.createContext<User | undefined>(undefined);
هنگام استفاده‌ی از آن، خطای عدم وجود خاصیت‌های آن‌را در حین Object Destructuring دریافت می‌کنیم:


علت اینجا است که با فعال بودن بررسی نوع‌های نال‌نپذیر، چون user context اکنون می‌تواند undefined هم باشد، یا باید از روش context?.name استفاده کرد و یا یک علامت تعجب را پس از useContext قرار داد:
const context = React.useContext(UserContext)!; // or useUser()!;
const { name } = context;
ذکر ! به این معنا است که می‌دانیم خروجی این متد، نال و یا undefined نیست (راهنمایی کردن کامپایلر TypeScript). چون پیشتر آن‌را در کامپوننت App، در حین تعریف Provider، مقدار دهی اولیه کرده‌ایم.
نظرات مطالب
C# 12.0 - Primary Constructors
یک نکته‌ی تکمیلی: backing fields تولید شده‌ی در حالت سازنده‌های اولیه، readonly نیستند.

اگر به کدهای #Low-Level C مطلب فوق دقت کنید، به یک چنین تعاریفی می‌رسیم:
private string <FirstName>k__BackingField;
یعنی فیلدهای خصوصی متناظر با پارامترهای سازنده‌ی تعریف شده‌ی توسط کامپایلر در C# 12.0 از نوع readonly نیستند. بنابراین باید دقت داشت که این فیلدها قابل تغییر هستند و برخلاف رویه‌ی متداول تعریف فیلدهای متناظر با پارامترهای تزریق وابستگی‌ها (مانند مثال زیر)، readonly تعریف نشده‌اند:
public class AbcController : Controller
{
   private readonly IMyService _myService;

   public AbcController(IMyService myService) {
     _myService = myService;
   }
}
یعنی در حالت استفاده‌ی از سازنده‌های اولیه‌ی C# 12 می‌توان این فیلدها را تغییر داد که باید به این مورد دقت کافی را داشت. برای نمونه اگر مانند مثال زیر این فیلد را نال کنیم و تغییر دهیم، ممکن است در سایر قسمت‌های استفاده کننده‌ی از آن مشکل درست شود:
public class MyController(IMyService _myService) : ControllerBase
{
   [HttpGet]
   public IActionResult RandomNumber()
   {
     var number = _myService.RandomNumber();

     _myService = null;

     var number2 = MyRandom();
     return Ok(number + number2);            
   }

   public int MyRandom()
   {
     return _myService.RandomNumber();
   }
}
در این مثال ابتدا از myService_ استفاده شده، سپس نال شده (و با خطایی هم مواجه نمی‌شویم چون readonly نیست) و مجددا از آن استفاده شده که به علت نال بودن، دیگر چنین چیزی میسر نیست.
مطالب
تفاوت انواع var و dynamic

در ابتدا به توضیحاتی درباره کنترل نوع به صورت ایستا و کنترل نوع در زمان اجرا، توجه کنید:

کنترل نوع ایستا (Static Type Checkingکامپایلر را قادر به بررسی درستی برنامه می‎کند، بدون آنکه آن را اجرا کند.  مثلاً کد زیر با خطا مواجه می‎‎شود:
int x = "5";
کنترل نوع در زمان اجرا (RunTime Type Checking)، هنگامی که برنامه اجرا می‎شود این کنترل توسط CLR صورت می‌گیرد و موقع تایپ کد، خطایی گرفته نمی‎شود مثلاً:

object y = "5";
int z = (int) y; //downcast خطای زمان اجرا و شکست 
downcast به عمل تبدیل نوع کلاس پایه به یکی از کلاس‎های مشتق شده، گفته می‌شود.
 
پس از ذکر مقدمه بالا به این سؤال می‎پردازیم که تفاوت انواع var و dynamic  چیست؟
کلمه کلیدی var و کلمه کلیدی dynamic  علی‌الظاهر کاربرد یکسانی دارند اما تفاوت اساسی آن‎ها عبارت است از این‌که  نوع واقعی متغیرهایی از نوعvar ، توسط کامپایلر تعیین می‎شود. یعنی متغیرهایی از نوع var کنترل نوعشان به صورت ایستاست اما نوع واقعی‌ متغیرهایی از نوعdynamic ، در زمان اجرا مشخص می‎شود. یعنی متغیرهایی از نوع  dynamic کنترل نوعشان به صورت کنترل نوع در زمان اجراست. به کد زیر توجه کنید:
dynamic x = "hello"; // این متغیر در زمان کامپایل از نوع دینامیک است و در زمان اجرا از نوع رشته‌ای است 
var y = "hello"; //این متغیر هم در زمان کامپایل و هم در زمان اجرا از نوع رشته‌ای است 
int i = x; // خطای زمان اجرا
int j = y; //خطای زمان کامپایل

همچنین متغیری که نوعشvar  است می‎تواند مقداری از نوع dynamic  را شامل شود.

dynamic x = "hello";
var y = x; // این متغیر در زمان کامپایل دینامیک است
int z = y; // خطای زمان اجرا
 
نظرات مطالب
اعتبارسنجی از راه دور در فرم‌های مبتنی بر قالب‌های Angular
مراجعه کنید به مطلب «شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت یازدهم - کار با فرم‌ها - قسمت دوم» قسمت «اعتبارسنجی async یا اعتبارسنجی از راه دور (remote validation)» آن. یک مثال کامل در این زمینه مطرح شده‌است.