مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت ششم - اعتبارسنجی

تا اینجای کار ساخت کامپوننت‌ها را با React.createClass که تفاوتی با توسعه (ارث بری) از کلاس React.Component ندارد، انجام داده‌ایم. اما ساخت کامپوننت‌ها به صورت یک تابع هم مزیت‌هایی را دارد. اول از همه باید بدانیم که ساخت کامپوننت توسط تابع، بدون وضعیت خواهد بود که به آن Stateless میگویند. به دلیل نداشتن وضعیت، کامپوننت‌های تابعی را کمی بهتر میشود برای استفاده مجدد به کار برد. در کامپوننت‌های غیر تابعی که Stateful هستند به دلیل احتمال وابستگی وضعیت کامپوننت به خارج از کلاس، مانند مثال قسمت چهارم که کامپوننت در انتظار کلیک یک دکمه خاص توسط کاربر بود، مدیریت استفاده مجدد ازکامپوننت چالش برانگیز خواهد شد.


اعتبارسنجی داده‌های ورودی 

برای مدیریت بهتر کامپوننت‌ها جهت استفاده مجدد از آنها بهتر است ورودی‌های کامپوننت را اعتبارسنجی کنیم. این ورودی‌ها چه برای استفاده داخلی کامپوننت، یا جهت مشخص کردن وضعیت آن، بر رفتار کامپوننت تاثیر زیادی دارند. React مجموعه‌ای از اعتبار سنجی‌ها را دارد که میشود به کامپوننت اضافه کرد. باید توجه داشته باشیم که پیام‌های خطای این اعتبارسنجی‌ها فقط در حالت Development Mode قابل استفاده هستند. به زبان ساده اگر از react.min.js استفاده کنید، پیام‌های خطا را نخواهید دید. باید فایل‌ها را به نوع react.js تبدیل کنید. اعتبارسنجی React در زمان توسعه و برای توسعه دهندگان استفاده میشود. 

مثال نوشیدنی‌ها در قسمت چهارم میتوانست نام نوشیدنی و قیمت آن را نمایش دهد و همچنین میتوانستیم به لیست نوشیدنی‌ها، موردی را اضافه کنیم. اگر ورودی قیمت، اعتبارسنجی نشود، میتوان رشته‌ای را بجای عدد به عنوان قیمت به کامپوننت ارسال کرد. نحوه اعتبارسنجی قیمت نوشیدنی‌ها به صورت زیر است. 

const MenuItem = props => (
    <li className="list-group-item">
        <span className="badge">{props.price}</span>
        <p>{props.item}</p>
    </li>
)

MenuItem.propTypes = {
    price: React.PropTypes.number
};

شیء propTypes را به کامپوننت اضافه کرده‌ایم و در تنظیمات آن میتوانیم برای هر پارامتر ورودی یکی از  اعضای PropTypes از React را که مناسب حال پارامتر است، انتخاب کنیم. در مثال بالا مشخص کرده‌ایم که ورودی price باید عدد باشد و اگر مثلا رشته‌ای را بجای عدد ارسال کنیم، پیام خطای زیر را در Console خواهیم داشت. 

Warning: Failed prop type: Invalid prop `price` of type `string` supplied to `MenuItem`, expected `number`.
    in MenuItem (created by Menu)
    in Menu

یا میتوانستیم از React.PropTypes.number.isRequired استفاده کنیم تا درج مقداری برای این ورودی الزامی باشد. اگر اعتبارسنجی‌های React کافی نبودند میتوانیم اعتبارسنجی‌های سفارشی خودمان را ایجاد کنیم. در مثال زیر میخواهیم ورودی price بیشتر از 15000 نباشد.

MenuItem.propTypes = {
    price: (props, price)=>{
        if(props[price] > 15000){
            return new Error("Too expensive!");
        }
    }
};
اگر در ساخت  کامپوننت‌ها از React.creatClass یا Reac.Component استفاده کرده‌ایم، میتوانیم اعتبار سنجی را به عنوان یک عضو استاتیک در داخل کلاس معرفی کنیم. مانند مثال زیر.
let MenuItem = React.createClass({
    propTypes: {
        price: React.PropTypes.number
    }
});

class MenuItem extends React.Component{
    static propTypes = {
        price: React.PropTypes.number
    };
}

نوعهای دیگر برای اعتبارسنجی شامل موارد زیر هستند و  البته مرجع تمام اعتبارسنجی‌های React را میتوانید در اینجا بررسی کنید. 

  • React.PropTypes.array
  • React.PropTypes.bool
  • React.PropTypes.number
  • React.PropTypes.object
  • React.PropTypes.string


مقدار پیش‌فرض داده‌های ورودی

یکی از امکانات مفید دیگر برای مدیریت مقدارهای ورودی، مشخص کردن مقدار پیش‌فرضی برای یک پارامتر است. برای مثال اگر برای قیمت یک نوشیدنی مقداری وارد نشد، یک حداقل قیمت برای آن در نظر بگیریم، هر چند که ایده و روشی اشتباه است! 

MenuItem.defaultProps = {
    price: 1000
};

همانطور که می‌بینید روش کار مشابه با اعتبارسنجی است و برای مشخص کردن مقدار پیش‌فرض برای React.creatClass از متد getDefaultProps که عضوی از React است، استفاده میکنیم. 

let MenuItem = React.createClass({
    getDefaultProps() {
        return { price: 200 }
    },
    render() {
        return (
            <li className="list-group-item">
                <span className="badge">{this.props.price}</span>
                <p>{this.props.item}</p>
            </li>
        );
    }
});
در قسمت بعد ورودی‌های کاربر را از UI به کامپوننت‌ها، بررسی میکنیم.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 3 - انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر
روش ارتقاء به EF Core 2.0

حداقل وابستگی‌های مورد نیاز جهت کار با EF Core 2.0 و همچنین اجرای مهاجرت‌های آن به صورت ذیل است:
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore" Version="2.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Design" Version="2.0.0" PrivateAssets="All" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools" Version="2.0.0" PrivateAssets="All" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.InMemory" Version="2.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="2.0.0" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools.DotNet" Version="2.0.0" />
  </ItemGroup>

سپس تغییر مهم دیگر، ندید گرفتن پارامتر startup-project به طور کامل است (نکته‌ای که در مطلب فوق در مورد آن بحث شده‌است). اگر Context برنامه‌ی شما دارای پارامتر است، EF Core 2.0 «در حین اجرای مهاجرت‌ها» به صورت صریح نیاز دارد بداند که چطور باید این Context را وهله سازی کرد و دیگر مانند قبل سعی نمی‌کند وابستگی‌های تزریق شده‌ی در آن‌را حدس بزند:
Unable to create an object of type 'ApplicationDbContext'. 
Add an implementation of 'IDesignTimeDbContextFactory<ApplicationDbContext>' to the project, 
or see https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=851728 for additional patterns supported at design time.
به همین جهت در اینجا باید اینترفیس جدید IDesignTimeDbContextFactory را پیاده سازی کرده و سپس مشخص کنید چگونه می‌توان یک ApplicationDbContext را وهله سازی کرد:
    public class ApplicationDbContextFactory : IDesignTimeDbContextFactory<ApplicationDbContext>
    {
        public ApplicationDbContext CreateDbContext(string[] args)
        {
            return new ApplicationDbContext(siteSettings, httpContextAccessor, hostingEnvironment, logger);
        }
    }
این کلاس ویژه باید در اسمبلی قرار گیرد که Context برنامه در آن تعریف شده‌است و یافتن آن توسط EF Core 2.0 خودکار است.
یک نمونه پیاده سازی کامل آن را که در پروژه‌ی DNTIdentity بکار رفته‌است، در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.

مثالی دیگر برای حالتیکه سازنده‌ی کلاس Context یک <DbContextOptions<T را دریافت می‌کند:
public class DesignTimeDbContextFactory : IDesignTimeDbContextFactory<MyDbContext> 
{ 
    public MyDbContext CreateDbContext(string[] args) 
    { 
        IConfigurationRoot configuration = new ConfigurationBuilder() 
            .SetBasePath(Directory.GetCurrentDirectory()) 
            .AddJsonFile("appsettings.json") 
            .Build(); 
        var builder = new DbContextOptionsBuilder<MyDbContext>(); 
        var connectionString = configuration.GetConnectionString("DefaultConnection"); 
        builder.UseSqlServer(connectionString); 
        return new MyDbContext(builder.Options); 
    } 
}
مطالب دوره‌ها
نکاتی درباره برنامه نویسی دستوری(امری)
در این فصل نکاتی را درباره برنامه نویسی دستوری در #F فرا خواهیم گرفت. برای شروع از mutale خواهیم گفت.

mutable
Keyword
در فصل دوم(شناسه ها) گفته شد که برای یک شناسه امکان تغییر مقدار وجود ندارد. اما در #F راهی وجود دارد که در صورت نیاز بتوانیم مقدار یک شناسه را تغییر دهیم.در #F هرگاه بخواهیم شناسه ای تعریف کنیم که بتوان در هر زمان مقدار شناسه رو به دلخواه تغییر داد از کلمه کلیدی mutable کمک می‌گیریم و برای تغییر مقادیر شناسه‌ها کافیست از علامت (->) استفاده کنیم. به یک مثال در این زمینه دقت کنید:
#1 let mutable phrase = "Can it change? "

#2 printfn "%s" phrase

#3 phrase <- "yes, it can."

#4 printfn "%s" phrase


در خط اول یک شناسه را به صورت mutable(تغییر پذیر) تعریف کردیم و در خط سوم با استفاده از (->) مقدار شناسه رو update کردیم. خروجی مثال بالا به صورت زیر است:
Can it change?  
yes, it can.

نکته اول: در این روش هنگام update کردن مقدار شناسه حتما باید مقدار جدید از نوع مقدار قبلی باشد در غیر این صورت با خطای کامپایلری متوقف خواهید شد.
#1 let mutable phrase = "Can it change?  "

#3 phrase <- 1

اجرای کد بالا خطای زیر را به همراه خواهد داشت.(خطا کاملا واضح است و نیاز به توضیح دیده نمی‌شود)
Prog.fs(9,10): error: FS0001: This expression has type
int
but is here used with type
string
نکته دوم :ابتدا به مثال زیر توجه کنید.
let redefineX() =
let x = "One"
printfn "Redefining:\r\nx = %s" x
if true then
   let x = "Two"
printfn "x = %s" x
printfn "x = %s" x

در مثال بالا در تابع redefineX یک شناسه به نام x تعریف کردم با مقدار "One". یک بار مقدار شناسه x رو چاپ می‌کنیم و بعد دوباره بعد از شرط true یک شناسه دیگر با همون نام یعنی x تعریف شده است و در انتها هم دو دستور چاپ. ابتدا خروجی مثال بالا رو با هم مشاهده می‌کنیم.
Redefining:
x = One
x = Two
x = One
همان طور که میبینید شناسه دوم x بعد از تعریف دارای مقدار جدید Two بود و بعد از اتمام محدوده(scope) مقدار x دوباره به One تغییر کرد.(بهتر است بگوییم منظور از دستور print x سوم اشاره به شناسه x اول برنامه است). این رفتار مورد انتظار ما در هنگام استفاده از روش تعریف مجدد شناسه هاست. حال به بررسی رفتار muatable در این حالت می‌پردازیم.
let mutableX() =
let mutable x = "One"
printfn "Mutating:\r\nx = %s" x
if true then
   x <- "Two"
printfn "x = %s" x
printfn "x = %s" x
تنها تفاوت در استفاده از mutable keyword و (->) است. خروجی مثال بالا نیز به صورت زیر خواهد بود. کاملا واضح است که مقدار شناسه x بعد از تغییر و اتمام محدوده(scope) هم چنان Two خواهد بود.
Mutating:
x = One
x = Two
x = Two

Reference Cells

روشی برای استفاده از شناسه‌ها به صورت mutable است. با این روش می‌تونید شناسه هایی تعریف کنید که امکان تغییر مقدار برای اون‌ها وجود دارد. زمانی که از این روش برای مقدار دهی به شناسه‌ها استفاده کنیم یک کپی از مقدار مورد نظر به شناسه اختصاص داده می‌شود نه آدرس مقدار در حافظه.
به جدول زیر توجه کنید:

 Member Or Field
Description
 Definition
(derefence operator)!
 مقدار مشخص شده را برگشت می‌دهد
 

let (!) r = r.contents 

 (Assignment operator)=: مقدار مشخص شده را تغییر می‌دهد
 

let (:=) r x = r.contents <- x 

ref operator
 یک مقدار را در یک reference cell  جدید کپسوله می‌کند
 

let ref x = { contents = x } 

Value Property
 برای عملیات get  یا set  مقدار مشخص شده
 

member x.Value = x.contents 

 contents record field
 برای عملیات get  یا set  مقدار مشخص شده

let ref x = { contents = x } 

  یک مثال:
let refVar = ref 6

refVar := 50
printfn "%d" !refVar
خروجی مثال بالا 50 خواهد بود.
let xRef : int ref = ref 10

printfn "%d" (xRef.Value)
printfn "%d" (xRef.contents)

xRef.Value <- 11
printfn "%d" (xRef.Value)
xRef.contents <- 12
printfn "%d" (xRef.contents)
خروجی مثال بالا:
10
10
11
12 

خصیصه اختیاری در #F
در #F زمانی از خصیصه اختیاری استفاده می‌کنیم که برای یک متغیر مقدار وجود نداشته باشد. option  در #F نوعی است که می‌تواند هم مقدار داشته باشد و هم نداشته باشد.
let keepIfPositive (a : int) = if a > 0 then Some(a) else None
از None زمانی استفاده می‌کنیم که option مقدار نداشته باشد و از Some  زمانی استفاده می‌کنیم که option مقدار داشته باشد.
let exists (x : int option) = 
    match x with
    | Some(x) -> true
    | None -> false
در مثال بالا ورودی تابع exists از نوع int و به صورت اختیاری تعریف شده است.(معادل با ?int یا<Nullable<int در #C) در صورتی که x مقدار داشته باشد مقدار true در غیر این صورت مقدار false را برگشت می‌دهد.

چگونگی استفاده  از option
مثال
let rec tryFindMatch pred list =
    match list with
    | head :: tail -> if pred(head)
                        then Some(head)
                        else tryFindMatch pred tail
    | [] -> None

let result1 = tryFindMatch (fun elem -> elem = 100) [ 200; 100; 50; 25 ] //برابر با 100 است

let result2 = tryFindMatch (fun elem -> elem = 26) [ 200; 100; 50; 25 ]// برابر با None است
یک تابع به نام tryFindMatch داریم با دو پارامتر ورودی. با استفاده از الگوی Matching از عنصر ابتدا تا انتها را در لیست (پارامتر list) با مقدار پارامتر pred مقایسه می‌کنیم. اگر مقادیر برابر بودند مقدار head در غیر این صورت None(یعنی option مقدار ندارد) برگشت داده می‌شود.
یک مثال کاربردی تر
open System.IO
let openFile filename =
    try 
        let file = File.Open (filename, FileMode.Create)
        Some(file)
    with
        | ex -> eprintf "An exception occurred with message %s" ex.Message
                None
در مثال بالا از option‌ها برای بررسی وجود یا عدم وجود فایل‌های فیزیکی استفاده کردم.

Enumeration
تقریبا همه با نوع داده شمارشی یا enums آشنایی دارند. در اینجا فقط به نحوه پیاده سازی آن در #F می‌پردازیم. ساختار کلی تعریف آن به صورت زیر است:
type enum-name =
   | value1 = integer-literal1
   | value2 = integer-literal2
   ...
یک مثال از تعریف:
type Color =
   | Red = 0
   | Green = 1
   | Blue = 2
نحوه استفاده
let col1 : Color = Color.Red
enums فقط از انواع داده ای sbyte, byte, int16, uint16, int32, uint32, int64, uint16, uint64, char پشتیبانی می‌کند که البته مقدار پیش فرض آن Int32 است. در صورتی که بخواهیم صریحا نوع داده ای را ذکر کنیم به صورت زیر عمل می‌شود.
type uColor =
   | Red = 0u
   | Green = 1u
   | Blue = 2u
let col3 = Microsoft.FSharp.Core.LanguagePrimitives.EnumOfValue<uint32, uColor>(2u)

توضیح درباره use
در دات نت خیلی از اشیا هستند که اینترفیس IDisposable رو پیاده سازی کرده اند. این بدین معنی است که حتما یک متد به نام dispose برای این اشیا وجود دارد که فراخوانی آن به طور قطع باعث بازگرداندن حافظه ای که در اختیار این کلاس‌ها بود می‌شود. برای راحتی کار در #C یک عبارت به نام using وجود دارد که در انتها بلاک متد dispose شی مربوطه را فراخوانی می‌کند.
using(var writer = new StreamWriter(filePath))
{
   
}
در #F نیز امکان استفاده از این عبارت با اندکی تفاوت وجود دارد.مثال:
let writeToFile fileName =
    use sw = new System.IO.StreamWriter(fileName : string)
    sw.Write("Hello ")
Units Of Measure
در #F اعداد دارای علامت و اعداد شناور دارای وابستگی با واحد‌های اندازه گیری هستند که به نوعی معرف اندازه و حجم و مقدار و ... هستند. در #F شما مجاز به تعریف واحد‌های اندازه گیری خاص خود هستید و در این تعاریف نوع عملیات اندازه گیری را مشخص می‌کنید. مزیت اصلی استفاده از این روش جلوگیری از رخ دادن خطاهای کامپایلر در پروژه است. ساختار کلی تعریف:
[<Measure>] type unit-name [ = measure ]
یک مثال از تعریف واحد cm:
[<Measure>] type cm
مثالی از تعریف میلی لیتر:
[<Measure>] type ml = cm^3
برای استفاده از این واحد‌ها می‌تونید به روش زیر عمل کنید.
let value = 1.0<cm>
توابع تبدیل واحد ها
قدرت اصلی واحد‌های اندازه گیری  #F در توابع تبدیل است. تعریف توابع تبدیل به صورت زیر می‌باشد:
[<Measure>] type g                 تعریف واحد گرم
[<Measure>] type kg               تعریف واحد کیلوگرم
let gramsPerKilogram : float<g kg^-1> = 1000.0<g/kg>    تعریف تابع تبدیل
یک مثال دیگر :
[<Measure>] type degC // دما بر حسب سلسیوس
[<Measure>] type degF // دما بر حسب فارنهایت

let convertCtoF ( temp : float<degC> ) = 9.0<degF> / 5.0<degC> * temp + 32.0<degF> // تابع تبدیل سلسیوس به فارنهایت
let convertFtoC ( temp: float<degF> ) = 5.0<degC> / 9.0<degF> * ( temp - 32.0<degF>) // تابع تبدیل فارنهایت به سلسیوس

let degreesFahrenheit temp = temp * 1.0<degF> // درجه به فارنهایت
let degreesCelsius temp = temp * 1.0<degC> // درجه به سلسیوس

printfn "Enter a temperature in degrees Fahrenheit." 
let input = System.Console.ReadLine()
let mutable floatValue = 0.
if System.Double.TryParse(input, &floatValue)// اگر ورودی عدد بود
   then 
      printfn "That temperature in Celsius is %8.2f degrees C." ((convertFtoC (degreesFahrenheit floatValue))/(1.0<degC>))
   else
      printfn "Error parsing input."

خروجی مثال بالا :

Enter a temperature in degrees Fahrenheit.
90
That temperature in degrees Celsius is    32.22.
مطالب
روش نصب NET SDK. بر روی لینوکس Ubuntu

اگر از آخرین نگارش Ubuntu استفاده می‌کنید، با توجه به همکاری مایکروسافت و شرکت پشتیبان آن، نصب دات‌نت به سادگی اجرای دستور زیر است:

$ sudo apt update && sudo apt install -y dotnet-sdk-8.0
$ dotnet --version

و اگر می‌خواهید بدانید که چه ‌نگارشی از دات‌نت، به‌همراه مخازن استاندارد Ubuntu است، دستور زیر را صادر کنید:

$ apt search dotnet-sdk*

که یک نمونه خروجی آن به صورت زیر است:

$ apt search dotnet-sdk*
Sorting... Done
Full Text Search... Done
dotnet-sdk-8.0/noble-updates,noble-security 8.0.107-0ubuntu1~24.04.1 amd64
  .NET 8.0 Software Development Kit

dotnet-sdk-8.0-source-built-artifacts/noble-updates,noble-security 8.0.107-0ubuntu1~24.04.1 amd64
  Internal package for building the .NET 8.0 Software Development Kit

dotnet-sdk-dbg-8.0/noble-updates,noble-security 8.0.107-0ubuntu1~24.04.1 amd64
  .NET SDK debug symbols.

نصب اسکریپتی آخرین نگارش دات‌نت بر روی تمام توزیع‌های لینوکسی

مایکروسافت، اسکریپتی را برای دریافت و نصب خودکار آخرین نگارش دات‌نت، تهیه کرده‌است که کار با آن بسیار ساده‌است و با تمام توزیع‌های لینوکسی و نه فقط Ubuntu سازگار است.

پیش از هرکاری ابتدا مخزن‌های بسته‌ها و برنامه‌های مرتبط را یکبار به‌روز کرده و سیستم را ری‌استارت می‌کنیم:

sudo apt update -q && sudo apt upgrade -y && reboot

سپس دستور زیر را صادر می‌کنیم تا اسکریپت نصاب مخصوص دات‌نت خود مایکروسافت را دریافت کنیم :

wget https://dot.net/v1/dotnet-install.sh -O dotnet-install.sh
chmod +x ./dotnet-install.sh

توسط این دو دستور، فایل dotnet-install.sh دریافت شده و همچنین دسترسی اجرایی بودن آن نیز تنظیم می‌شود.

پس از آن، برای نصب آخرین نگارش دات‌نت SDK موجود، تنها کافی است دستور زیر را صادر کنیم:

./dotnet-install.sh --version latest

و یا اگر فقط می‌خواهید runtime آن‌را نصب کنید، پارامترهای نصب، به صورت زیر تغییر می‌کنند:

./dotnet-install.sh --version latest --runtime aspnetcore

همچنین اگر نگارش‌های پایین‌تر مدنظر شما هستند، می‌توانید کانال نصب را هم مشخص کنید:

./dotnet-install.sh --channel 7.0

که یک نمونه خروجی اجرای دستور dotnet-install.sh --version latest/. آن به صورت زیر است:

$ ./dotnet-install.sh --version latest
dotnet-install: Attempting to download using aka.ms link https://dotnetcli.azureedge.net/dotnet/Sdk/8.0.303/dotnet-sdk-8.0.303-linux-x64.tar.gz
dotnet-install: Remote file https://dotnetcli.azureedge.net/dotnet/Sdk/8.0.303/dotnet-sdk-8.0.303-linux-x64.tar.gz size is 223236164 bytes.
dotnet-install: Extracting archive from https://dotnetcli.azureedge.net/dotnet/Sdk/8.0.303/dotnet-sdk-8.0.303-linux-x64.tar.gz
dotnet-install: Downloaded file size is 223236164 bytes.
dotnet-install: The remote and local file sizes are equal.
dotnet-install: Installed version is 8.0.303
dotnet-install: Adding to current process PATH: `/home/vahid/.dotnet`. Note: This change will be visible only when sourcing script.
dotnet-install: Note that the script does not resolve dependencies during installation.
dotnet-install: To check the list of dependencies, go to https://learn.microsoft.com/dotnet/core/install, select your operating system and check the "Dependencies" section.
dotnet-install: Installation finished successfully.

همانطور که مشاهده می‌کنید، دات‌نت 8.0.303، نصب شده‌است.

پس از پایان نصب، دو دستور زیر را هم باید اجرا کنید تا بتوان در خط فرمان به NET CLI. دسترسی یافت:

$ export DOTNET_ROOT=$HOME/.dotnet
$ export PATH=$PATH:$DOTNET_ROOT:$DOTNET_ROOT/tools

پس از این تنظیمات، امکان اجرای دو دستور آزمایشی زیر میسر می‌شوند:

$ dotnet --version
$ dotnet --list-sdks

نصب دات‌نت بر روی نگارش‌های قدیمی‌تر Ubuntu

برای اینکه بتوان به روش متداولی (بدون دریافت اسکریپت نصاب فوق) به آخرین تغییرات انجام شده و آخرین به‌روز رسانی‌ها و همچنین تمام نگارش‌های دات‌نت دسترسی داشت، می‌توان از مخازن بسته‌های خود مایکروسافت استفاده کنیم که باید آن‌ها را به سیستم عامل اضافه کرد. برای اینکار باید مراحل زیر طی شوند:

ابتدا تمام وابستگی‌های احتمالی موجود را حذف می‌کنیم:

$ sudo apt remove 'dotnet*' 'aspnet*' 'netstandard*'

سپس فایل زیر را ایجاد کرده:

sudo nano touch /etc/apt/preferences

و آن‌را با محتوای زیر تکمیل می‌کنیم؛ تا فقط از مخازن خود مایکروسافت استفاده شود و سایر مخازن مرتبط در این حالت، اولویت کمتری داشته باشند:

Package: dotnet* aspnet* netstandard*
Pin: origin "archive.ubuntu.com"
Pin-Priority: -10

Package: dotnet* aspnet* netstandard*
Pin: origin "security.ubuntu.com"
Pin-Priority: -10

پس از آن، دستورات زیر، کار افزودن مخازن بسته‌های مایکروسافت را انجام می‌دهند:

# Get OS version info which adds the $ID and $VERSION_ID variables
source /etc/os-release

# Download Microsoft signing key and repository
wget https://packages.microsoft.com/config/$ID/$VERSION_ID/packages-microsoft-prod.deb -O packages-microsoft-prod.deb

# Install Microsoft signing key and repository
sudo dpkg -i packages-microsoft-prod.deb

# Clean up
rm packages-microsoft-prod.deb

# Update packages
sudo apt update
sudo apt upgrade -y

بعد از این به‌روز رسانی‌ها، دستور متداول زیر، کار نصب آخرین نگارش NET SDK. را انجام می‌دهد:

sudo apt-get install -y dotnet-sdk-8.0

و همچنین هربار هم که سیستم را با دستورات sudo apt update -q && sudo apt upgrade -y به روز کنیم، در صورت وجود به‌روز رسانی دات‌نتی جدیدی، آن‌را به صورت خودکار دریافت و نصب می‌کند.

مطالب
رمزنگاری خودکار فیلدهای مخفی در ASP.NET MVC

جهت نگهداری بعضی از اطلاعات در صفحات کاربر، از فیلد‌های مخفی ( Hidden Inputs ) استفاده می‌کنیم. مشکلی که در این روش وجود دارد این است که اگر این اطلاعات مهم باشند (مانند کلیدها) کاربر می‌تواند توسط ابزارهایی این اطلاعات را تغییر دهد و این مورد مسئله‌‌ای خطرناک می‌باشد.

راه حل رفع این مسئله‌ی امنیتی، استفاده از یک Html Helper جهت رمزنگاری این فیلد مخفی در مرورگر کاربر و رمز گشایی آن هنگام Post شدن سمت سرور می‌باشد.

برای رسیدن به این هدف یک Controller Factory   ( Understanding and Extending Controller Factory in MVC  ) سفارشی را جهت دستیابی به مقادیر فرم ارسالی، قبل از استفاده در Action‌ها و به همراه کلاس‌های زیر ایجاد کردیم.

  کلاس EncryptSettingsProvider :  
public interface IEncryptSettingsProvider
    {
        byte[] EncryptionKey { get; }
        string EncryptionPrefix { get; }
    }

 public class EncryptSettingsProvider : IEncryptSettingsProvider
    {
        private readonly string _encryptionPrefix;
        private readonly byte[] _encryptionKey;

        public EncryptSettingsProvider()
        {
            //read settings from configuration
            var useHashingString = ConfigurationManager.AppSettings["UseHashingForEncryption"];
            var useHashing = System.String.Compare(useHashingString, "false", System.StringComparison.OrdinalIgnoreCase) != 0;

            _encryptionPrefix = ConfigurationManager.AppSettings["EncryptionPrefix"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(_encryptionPrefix))
            {
                _encryptionPrefix = "encryptedHidden_";
            }

            var key = ConfigurationManager.AppSettings["EncryptionKey"];
            if (useHashing)
            {
                var hash = new SHA256Managed();
                _encryptionKey = hash.ComputeHash(Encoding.UTF8.GetBytes(key));
                hash.Clear();
                hash.Dispose();
            }
            else
            {
                _encryptionKey = Encoding.UTF8.GetBytes(key);
            }
        }

        #region ISettingsProvider Members

        public byte[] EncryptionKey
        {
            get
            {
                return _encryptionKey;
            }
        }

        public string EncryptionPrefix
        {
            get { return _encryptionPrefix; }
        }

        #endregion

    }
در این کلاس تنظیمات مربوط به Encryption را بازیابی مینماییم.

EncryptionKey : کلید رمز نگاری میباشد و در فایل Config برنامه ذخیره میباشد.

EncryptionPrefix : پیشوند نام Hidden فیلد‌ها میباشد، این پیشوند برای یافتن Hidden فیلد هایی که رمزنگاری شده اند استفاده میشود. میتوان این فیلد را در فایل Config برنامه ذخیره کرد.

  <appSettings>
    <add key="EncryptionKey" value="asdjahsdkhaksj dkashdkhak sdhkahsdkha kjsdhkasd"/>
  </appSettings>

کلاس RijndaelStringEncrypter :

  public interface IRijndaelStringEncrypter : IDisposable
    {
        string Encrypt(string value);
        string Decrypt(string value);
    }

 public class RijndaelStringEncrypter : IRijndaelStringEncrypter
    {
        private RijndaelManaged _encryptionProvider;
        private ICryptoTransform _cryptoTransform;
        private readonly byte[] _key;
        private readonly byte[] _iv;

        public RijndaelStringEncrypter(IEncryptSettingsProvider settings, string key)
        {
            _encryptionProvider = new RijndaelManaged();
            var keyBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(key);
            var derivedbytes = new Rfc2898DeriveBytes(settings.EncryptionKey, keyBytes, 3);
            _key = derivedbytes.GetBytes(_encryptionProvider.KeySize / 8);
            _iv = derivedbytes.GetBytes(_encryptionProvider.BlockSize / 8);
        }

        #region IEncryptString Members

        public string Encrypt(string value)
        {
            var valueBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(value);

            if (_cryptoTransform == null)
            {
                _cryptoTransform = _encryptionProvider.CreateEncryptor(_key, _iv);
            }

            var encryptedBytes = _cryptoTransform.TransformFinalBlock(valueBytes, 0, valueBytes.Length);
            var encrypted = Convert.ToBase64String(encryptedBytes);

            return encrypted;
        }

        public string Decrypt(string value)
        {
            var valueBytes = Convert.FromBase64String(value);

            if (_cryptoTransform == null)
            {
                _cryptoTransform = _encryptionProvider.CreateDecryptor(_key, _iv);
            }

            var decryptedBytes = _cryptoTransform.TransformFinalBlock(valueBytes, 0, valueBytes.Length);
            var decrypted = Encoding.UTF8.GetString(decryptedBytes);

            return decrypted;
        }

        #endregion

        #region IDisposable Members

        public void Dispose()
        {
            if (_cryptoTransform != null)
            {
                _cryptoTransform.Dispose();
                _cryptoTransform = null;
            }

            if (_encryptionProvider != null)
            {
                _encryptionProvider.Clear();
                _encryptionProvider.Dispose();
                _encryptionProvider = null;
            }
        }

        #endregion
    }
در این پروژه ، جهت رمزنگاری، از کلاس  RijndaelManaged استفاده میکنیم.
RijndaelManaged :Accesses the managed version of the Rijndael algorithm
Rijndael :Represents the base class from which all implementations of the Rijndael symmetric encryption algorithm must inherit

متغیر key در سازنده کلاس کلیدی جهت رمزنگاری و رمزگشایی میباشد. این کلید می‌تواند AntiForgeryToken تولیدی در View ‌ها و یا کلیدی باشد که در سیستم خودمان ذخیره سازی می‌کنیم.

در این پروژه از کلید سیستم خودمان استفاده میکنیم.

کلاس ActionKey :

 public class ActionKey
    {
        public string Area { get; set; }
        public string Controller { get; set; }
        public string Action { get; set; }
        public string ActionKeyValue { get; set; }
    }

در اینجا هر View که بخواهد از این فیلد رمزنگاری شده استفاده کند بایستی دارای کلیدی در سیستم باشد.مدل متناظر مورد استفاده را مشاهده می‌نمایید. در این مدل، ActionKeyValue کلیدی جهت رمزنگاری این فیلد مخفی میباشد.

کلاس ActionKeyService :

        /// <summary>
        /// پیدا کردن کلید متناظر هر ویو.ایجاد کلید جدید در صورت عدم وجود کلید در سیستم
        /// </summary>
        /// <param name="action"></param>
        /// <param name="controller"></param>
        /// <param name="area"></param>
        /// <returns></returns>
        string GetActionKey(string action, string controller, string area = "");

    }
 public class ActionKeyService : IActionKeyService
    {

        private static readonly IList<ActionKey> ActionKeys;

        static ActionKeyService()
        {
            ActionKeys = new List<ActionKey>
            {
                new ActionKey
                {
                    Area = "",
                    Controller = "Product",
                    Action = "dit",
                    ActionKeyValue = "E702E4C2-A3B9-446A-912F-8DAC6B0444BC",
                }
            };
        }

        /// <summary>
        /// پیدا کردن کلید متناظر هر ویو.ایجاد کلید جدید در صورت عدم وجود کلید در سیستم
        /// </summary>
        /// <param name="action"></param>
        /// <param name="controller"></param>
        /// <param name="area"></param>
        /// <returns></returns>
        public string GetActionKey(string action, string controller, string area = "")
        {
            area = area ?? "";
            var actionKey= ActionKeys.FirstOrDefault(a =>
                a.Action.ToLower() == action.ToLower() &&
                a.Controller.ToLower() == controller.ToLower() &&
                a.Area.ToLower() == area.ToLower());
            return actionKey != null ? actionKey.ActionKeyValue : AddActionKey(action, controller, area);
        }

        /// <summary>
        /// اضافه کردن کلید جدید به سیستم
        /// </summary>
        /// <param name="action"></param>
        /// <param name="controller"></param>
        /// <param name="area"></param>
        /// <returns></returns>
        private string AddActionKey(string action, string controller, string area = "")
        {
            var actionKey = new ActionKey
            {
                Action = action,
                Controller = controller,
                Area = area,
                ActionKeyValue = Guid.NewGuid().ToString()
            };
            ActionKeys.Add(actionKey);
            return actionKey.ActionKeyValue;
        }

    }

جهت بازیابی کلید هر View میباشد. در متد GetActionKey ابتدا بدنبال کلید View درخواستی در منبعی از ActionKey‌ها میگردیم. اگر این کلید یافت نشد کلیدی برای آن ایجاد میکنیم و نیازی به مقدار دهی آن نمیباشد.

کلاس MvcHtmlHelperExtentions :

 public static class MvcHtmlHelperExtentions
    {

        public static string GetActionKey(this System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
        {
            IActionKeyService actionKeyService = new ActionKeyService();
            var action = requestContext.RouteData.Values["Action"].ToString();
            var controller = requestContext.RouteData.Values["Controller"].ToString();
            var area = requestContext.RouteData.Values["Area"];
            var actionKeyValue = actionKeyService.GetActionKey(
                            action, controller, area != null ? area.ToString() : null);

            return actionKeyValue;
        }

        public static string GetActionKey(this HtmlHelper helper)
        {
            IActionKeyService actionKeyService = new ActionKeyService();
            var action = helper.ViewContext.RouteData.Values["Action"].ToString();
            var controller = helper.ViewContext.RouteData.Values["Controller"].ToString();
            var area = helper.ViewContext.RouteData.Values["Area"];
            var actionKeyValue = actionKeyService.GetActionKey(
                            action, controller, area != null ? area.ToString() : null);

            return actionKeyValue;
        }

    }
از این متد‌های کمکی جهت بدست آوردن کلید‌ها استفاده میکنیم.

public static string GetActionKey(this System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
این متد در DefaultControllerFactory  جهت بدست آوردن کلید  View در زمانیکه میخواهیم اطلاعات را بازیابی کنیم استفاده میشود.

public static string GetActionKey(this HtmlHelper helper)
از این متد در متدهای کمکی درنظر گرفته جهت ایجاد فیلدهای مخفی رمز نگاری شده، استفاده میکنیم.

کلاس InputExtensions :

 public static class InputExtensions
    {
        public static MvcHtmlString EncryptedHidden(this HtmlHelper helper, string name, object value)
        {
            if (value == null)
            {
                value = string.Empty;
            }
            var strValue = value.ToString();
            IEncryptSettingsProvider settings = new EncryptSettingsProvider();
            var encrypter = new RijndaelStringEncrypter(settings, helper.GetActionKey());
            var encryptedValue = encrypter.Encrypt(strValue);
            encrypter.Dispose();

            var encodedValue = helper.Encode(encryptedValue);
            var newName = string.Concat(settings.EncryptionPrefix, name);

            return helper.Hidden(newName, encodedValue);
        }

        public static MvcHtmlString EncryptedHiddenFor<TModel, TProperty>(this HtmlHelper<TModel> htmlHelper, Expression<Func<TModel, TProperty>> expression)
        {
            var name = ExpressionHelper.GetExpressionText(expression);
            var metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression(expression, htmlHelper.ViewData);
            return EncryptedHidden(htmlHelper, name, metadata.Model);
        }

    }

دو helper برای ایجاد فیلد مخفی رمزنگاری شده ایجاد شده است . در ادامه نحوه استفاده از این دو متد الحاقی را در View‌های برنامه، مشاهده مینمایید. 
   @Html.EncryptedHiddenFor(model => model.Id)
   @Html.EncryptedHidden("Id2","2")
کلاس DecryptingControllerFactory :
    public class DecryptingControllerFactory : DefaultControllerFactory
    {
        private readonly IEncryptSettingsProvider _settings;

        public DecryptingControllerFactory()
        {
            _settings = new EncryptSettingsProvider();
        }

        public override IController CreateController(System.Web.Routing.RequestContext requestContext, string controllerName)
        {
            var parameters = requestContext.HttpContext.Request.Params;
            var encryptedParamKeys = parameters.AllKeys.Where(x => x.StartsWith(_settings.EncryptionPrefix)).ToList();

            IRijndaelStringEncrypter decrypter = null;

            foreach (var key in encryptedParamKeys)
            {
                if (decrypter == null)
                {
                    decrypter = GetDecrypter(requestContext);
                }

                var oldKey = key.Replace(_settings.EncryptionPrefix, string.Empty);
                var oldValue = decrypter.Decrypt(parameters[key]);
                if (requestContext.RouteData.Values[oldKey] != null)
                {
                    if (requestContext.RouteData.Values[oldKey].ToString() != oldValue)
                        throw new ApplicationException("Form values is modified!");
                }
                requestContext.RouteData.Values[oldKey] = oldValue;
            }

            if (decrypter != null)
            {
                decrypter.Dispose();
            }

            return base.CreateController(requestContext, controllerName);
        }

        private IRijndaelStringEncrypter GetDecrypter(System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
        {
            var decrypter = new RijndaelStringEncrypter(_settings, requestContext.GetActionKey());
            return decrypter;
        }

    }
از این DefaultControllerFactory جهت رمزگشایی داده‌هایی رمز نگاری شده و بازگرداندن آنها به مقادیر اولیه، در هنگام عملیات PostBack استفاده میشود. 
  این قسمت از کد
  if (requestContext.RouteData.Values[oldKey] != null)
                {
                    if (requestContext.RouteData.Values[oldKey].ToString() != oldValue)
                        throw new ApplicationException("Form values is modified!");
                }
زمانی استفاده میشود که کلید مد نظر ما در UrlParameter‌ها یافت شود و درصورت مغایرت این پارامتر و فیلد مخفی، یک Exception تولید میشود.
همچنین بایستی این Controller Factory را در Application_Start  فایل global.asax.cs برنامه اضافه نماییم.
 protected void Application_Start()
        {
            ....
            ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(typeof(DecryptingControllerFactory));
        }

کد‌های پروژه‌ی جاری
  TestHiddenEncrypt.7z

*در تکمیل این مقاله میتوان SessionId کاربر یا  AntyForgeryToken تولیدی در View را نیز در کلید دخالت داد و در هربار Post شدن اطلاعات این ActionKeyValue مربوط به کاربر جاری را تغییر داد و کلیدها را در بانکهای اطلاعاتی ذخیره نمود.


مراجع:
Automatic Encryption of Secure Form Field Data
Encrypted Hidden Redux : Let's Get Salty
مطالب
EF Code First #3

بررسی تعاریف نگاشت‌ها به کمک متادیتا در EF Code first

در قسمت قبل مروری سطحی داشتیم بر امکانات مهیای جهت تعاریف نگاشت‌ها در EF Code first. در این قسمت، حالت استفاده از متادیتا یا همان data annotations را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد.
برای این منظور پروژه کنسول جدیدی را آغاز نمائید. همچنین به کمک NuGet، ارجاعات لازم را به اسمبلی EF، اضافه کنید. در ادامه مدل‌های زیر را به پروژه اضافه نمائید؛ یک شخص که تعدادی پروژه منتسب می‌تواند داشته باشد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string LastName { set; get; }
public string Email { set; get; }
public string Description { set; get; }
public byte[] Photo { set; get; }
public IList<Project> Projects { set; get; }
}
}

using System;

namespace EF_Sample02.Models
{
public class Project
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public virtual User User { set; get; }
}
}

به خاصیت public virtual User User در کلاس Project اصطلاحا Navigation property هم گفته می‌شود.
دو کلاس زیر را نیز جهت تعریف کلاس Context که بیانگر کلاس‌های شرکت کننده در تشکیل بانک اطلاعاتی هستند و همچنین کلاس آغاز کننده بانک اطلاعاتی سفارشی را به همراه تعدادی رکورد پیش فرض مشخص می‌کنند، به پروژه اضافه نمائید.

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using EF_Sample02.Models;

namespace EF_Sample02
{
public class Sample2Context : DbContext
{
public DbSet<User> Users { set; get; }
public DbSet<Project> Projects { set; get; }
}

public class Sample2DbInitializer : DropCreateDatabaseAlways<Sample2Context>
{
protected override void Seed(Sample2Context context)
{
context.Users.Add(new User
{
AddDate = DateTime.Now,
Name = "Vahid",
LastName = "N.",
Email = "name@site.com",
Description = "-",
Projects = new List<Project>
{
new Project
{
Title = "Project 1",
AddDate = DateTime.Now.AddDays(-10),
Description = "..."
}
}
});

base.Seed(context);
}
}
}

به علاوه در فایل کانفیگ برنامه، تنظیمات رشته اتصالی را نیز اضافه نمائید:

<connectionStrings>
<add
name="Sample2Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>

همانطور که ملاحظه می‌کنید، در اینجا name به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره می‌کند (یکی از قراردادهای توکار EF Code first است).

یک نکته:
مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک class library جداگانه اضافه کنند به نام DomainClasses و کلاس‌های مرتبط با DbContext را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer. هیچکدام از این پروژه‌ها نیازی به فایل کانفیگ و تنظیمات رشته اتصالی ندارند؛ زیرا اطلاعات لازم را از فایل کانفیگ پروژه اصلی که این دو پروژه class library را به خود الحاق کرده، دریافت می‌کنند. دو پروژه class library اضافه شده تنها باید ارجاعاتی را به اسمبلی‌های EF و data annotations داشته باشند.

در ادامه به کمک متد Database.SetInitializer که در قسمت دوم به بررسی آن پرداختیم و با استفاده از کلاس سفارشی Sample2DbInitializer فوق، نسبت به ایجاد یک بانک اطلاعاتی خالی تشکیل شده بر اساس تعاریف کلاس‌های دومین پروژه، اقدام خواهیم کرد:

using System;
using System.Data.Entity;

namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
var project1 = db.Projects.Find(1);
Console.WriteLine(project1.Title);
}
}
}
}

تا زمانیکه وهله‌ای از Sample2Context ساخته نشود و همچنین یک کوئری نیز به بانک اطلاعاتی ارسال نگردد، Sample2DbInitializer در عمل فراخوانی نخواهد شد.
ساختار بانک اطلاعاتی پیش فرض تشکیل شده نیز مطابق اسکریپت زیر است:

CREATE TABLE [dbo].[Users](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Name] [nvarchar](max) NULL,
[LastName] [nvarchar](max) NULL,
[Email] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[Photo] [varbinary](max) NULL,
CONSTRAINT [PK_Users] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]


CREATE TABLE [dbo].[Projects](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Title] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[User_Id] [int] NULL,
CONSTRAINT [PK_Projects] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

GO

ALTER TABLE [dbo].[Projects] WITH CHECK ADD CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id] FOREIGN KEY([User_Id])
REFERENCES [dbo].[Users] ([Id])
GO

ALTER TABLE [dbo].[Projects] CHECK CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id]
GO

توضیحاتی در مورد ساختار فوق، جهت یادآوری مباحث دو قسمت قبل:
- خواصی با نام Id تبدیل به primary key و identity field شده‌اند.
- نام جداول، همان نام خواص تعریف شده در کلاس Context است.
- تمام رشته‌ها به nvarchar از نوع max نگاشت شده‌اند و null پذیر می‌باشند.
- خاصیت تصویر که با آرایه‌ای از بایت‌ها تعریف شده به varbinary از نوع max نگاشت شده است.
- بر اساس ارتباط بین کلاس‌ها فیلد User_Id در جدول Projects اضافه شده است که توسط قیدی به نام FK_Projects_Users_User_Id، جهت تعریف کلید خارجی عمل می‌کند. این نام گذاری پیش فرض هم بر اساس نام خواص در دو کلاس انجام می‌شود.
- schema پیش فرض بکارگرفته شده، dbo است.
- null پذیری پیش فرض فیلدها بر اساس اصول زبان مورد استفاده تعیین شده است. برای مثال در سی شارپ، نوع int نال پذیر نیست یا نوع DateTime نیز به همین ترتیب یک value type است. بنابراین در اینجا این دو نوع به صورت not null تعریف شده‌اند (صرفنظر از اینکه در SQL Server هر دو نوع یاد شده، null پذیر هم می‌توانند باشند). بدیهی است امکان تعریف nullable types نیز وجود دارد.


مروری بر انواع متادیتای قابل استفاده در EF Code first

1) Key
همانطور که ملاحظه کردید اگر نام خاصیتی Id یا ClassName+Id باشد، به صورت خودکار به عنوان primary key جدول، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این یک قرارداد توکار است.
اگر یک چنین خاصیتی با نام‌های ذکر شده در کلاس وجود نداشته باشد، می‌توان با مزین سازی خاصیتی مفروض با ویژگی Key که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، آن‌را به عنوان Primary key معرفی نمود. برای مثال:

public class Project
{
[Key]
public int ThisIsMyPrimaryKey { set; get; }

و ضمنا باید دقت داشت که حین کار با ORMs فرقی نمی‌کند EF باشد یا سایر فریم ورک‌های دیگر، داشتن یک key جهت عملکرد صحیح فریم ورک، ضروری است. بر اساس یک Key است که Entity معنا پیدا می‌کند.


2) Required
ویژگی Required که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations تعریف شده است، سبب خواهد شد یک خاصیت به صورت not null در بانک اطلاعاتی تعریف شود. همچنین در مباحث اعتبارسنجی برنامه، پیش از ارسال اطلاعات به سرور نیز نقش خواهد داشت. در صورت نال بودن خاصیتی که با ویژگی Required مزین شده است، یک استثنای اعتبارسنجی پیش از ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی صادر می‌گردد. این ویژگی علاوه بر EF Code first در ASP.NET MVC نیز به نحو یکسانی تاثیرگذار است.


3) MaxLength و MinLength
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند (اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند و جزو اسمبلی‌ پایه System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیستند). در ذیل نمونه‌ای از تعریف این‌ها را مشاهده می‌کنید. همچنین باید درنظر داشت که روش دیگر تعریف متادیتا، ترکیب آن‌ها در یک سطر نیز می‌باشد. یعنی الزامی ندارد در هر سطر یک متادیتا را تعریف کرد:

[MaxLength(50, ErrorMessage = "حداکثر 50 حرف"), MinLength(4, ErrorMessage = "حداقل 4 حرف")]
public string Title { set; get; }

ویژگی MaxLength بر روی طول فیلد تعریف شده در بانک اطلاعاتی تاثیر دارد. برای مثال در اینجا فیلد Title از نوع nvarchar با طول 30 تعریف خواهد شد.
ویژگی MinLength در بانک اطلاعاتی معنایی ندارد.
هر دوی این ویژگی‌ها در پروسه اعتبار سنجی اطلاعات مدل دریافتی تاثیر دارند. برای مثال در اینجا اگر طول عنوان کمتر از 4 حرف باشد، یک استثنای اعتبارسنجی صادر خواهد شد.

ویژگی دیگری نیز به نام StringLength وجود دارد که جهت تعیین حداکثر طول رشته‌ها به کار می‌رود. این ویژگی سازگاری بیشتر با ASP.NET MVC‌ دارد از این جهت که Client side validation آن‌را نیز فعال می‌کند.


4) Table و Column
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند. بنابراین اگر تعاریف مدل‌های شما در پروژه Class library جداگانه‌ای قراردارند، نیاز خواهد بود تا ارجاعی را به اسمبلی EntityFramework.dll نیز داشته باشند.
اگر از نام پیش فرض جداول تشکیل شده خرسند نیستید، ویژگی Table را بر روی یک کلاس قرار داده و نام دیگری را تعریف کنید. همچنین اگر Schema کاربری رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی شما dbo نیست، باید آن‌را در اینجا صریحا ذکر کنید تا کوئری‌های تشکیل شده به درستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا گردند:

[Table("tblProject", Schema="guest")]
public class Project

توسط ویژگی Column سه خاصیت یک فیلد بانک اطلاعاتی را می‌توان تعیین کرد:

[Column("DateStarted", Order = 4, TypeName = "date")]
public DateTime AddDate { set; get; }

به صورت پیش فرض، خاصیت فوق با همین نام AddDate در بانک اطلاعاتی ظاهر می‌گردد. اگر برای مثال قرار است از یک بانک اطلاعاتی قدیمی استفاده شود یا قرار نیست از شیوه نامگذاری خواص در سی شارپ در یک بانک اطلاعاتی پیروی شود، توسط ویژگی Column می‌توان این تعاریف را سفارشی نمود.
توسط پارامتر Order آن که از صفر شروع می‌شود، ترتیب قرارگیری فیلدها در حین تشکیل یک جدول مشخص می‌گردد.
اگر نیاز است نوع فیلد تشکیل شده را نیز سفارشی سازی نمائید، می‌توان از پارامتر TypeName استفاده کرد. برای مثال در اینجا علاقمندیم از نوع date مهیا در SQL Server 2008 استفاده کنیم و نه از نوع datetime پیش فرض آن.

نکته‌ای در مورد Order:
Order پیش فرض تمام خواصی که قرار است به بانک اطلاعاتی نگاشت شوند، به int.MaxValue تنظیم شده‌اند. به این معنا که تنظیم فوق با Order=4 سبب خواهد شد تا این فیلد، پیش از تمام فیلدهای دیگر قرار گیرد. بنابراین نیاز است Order اولین خاصیت تعریف شده را به صفر تنظیم نمود. (البته اگر واقعا نیاز به تنظیم دستی Order داشتید)


نکاتی در مورد تنظیمات ارث بری در حالت استفاده از متادیتا:
حداقل سه حالت ارث بری را در EF code first می‌توان تعریف و مدیریت کرد:
الف) Table per Hierarchy - TPH
حالت پیش فرض است. نیازی به هیچگونه تنظیمی ندارد. معنای آن این است که «لطفا تمام اطلاعات کلاس‌هایی را که از هم ارث بری کرده‌اند در یک جدول بانک اطلاعاتی قرار بده». فرض کنید یک کلاس پایه شخص را دارید که کلاس‌های بازیکن و مربی از آن ارث بری می‌کنند. زمانیکه کلاس پایه شخص توسط DbSet در کلاس مشتق شده از DbContext در معرض استفاده EF قرار می‌گیرد، بدون نیاز به هیچ تنظیمی، تمام این سه کلاس، تبدیل به یک جدول شخص در بانک اطلاعاتی خواهند شد. یعنی یک table به ازای سلسله مراتبی (Hierarchy) که تعریف شده.
ب) Table per Type - TPT
به این معنا است که به ازای هر نوع، باید یک جدول تشکیل شود. به عبارتی در مثال قبل، یک جدول برای شخص، یک جدول برای مربی و یک جدول برای بازیکن تشکیل خواهد شد. دو جدول مربی و بازیکن با یک کلید خارجی به جدول شخص مرتبط می‌شوند. تنها تنظیمی که در اینجا نیاز است، قرار دادن ویژگی Table بر روی نام کلاس‌های بازیکن و مربی است. به این ترتیب حالت پیش فرض الف (TPH) اعمال نخواهد شد.
ج) Table per Concrete Type - TPC
در این حالت فقط دو جدول برای بازیکن و مربی تشکیل می‌شوند و جدولی برای شخص تشکیل نخواهد شد. خواص کلاس شخص، در هر دو جدول مربی و بازیکن به صورت جداگانه‌ای تکرار خواهد شد. تنظیم این مورد نیاز به استفاده از Fluent API دارد.

توضیحات بیشتر این موارد به همراه مثال، موکول خواهد شد به مباحث استفاده از Fluent API که برای تعریف تنظیمات پیشرفته نگاشت‌ها طراحی شده است. استفاده از متادیتا تنها قسمت کوچکی از توانایی‌های Fluent API را شامل می‌شود.



5) ConcurrencyCheck و Timestamp
هر دوی این ویژگی‌ها در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations و اسمبلی به همین نام تعریف شده‌اند.
در EF Code first دو راه برای مدیریت مسایل همزمانی وجود دارد:
[ConcurrencyCheck]
public string Name { set; get; }

[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }

زمانیکه از ویژگی ConcurrencyCheck استفاده می‌شود، تغییر خاصی در سمت بانک اطلاعاتی صورت نخواهد گرفت، اما در برنامه، کوئری‌های update و delete ایی که توسط EF صادر می‌شوند، اینبار اندکی متفاوت خواهند بود. برای مثال برنامه جاری را به نحو زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Data.Entity;

namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
//update
var user = db.Users.Find(1);
user.Name = "User name 1";
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد Find بر اساس primary key عمل می‌کند. به این ترتیب، اول رکورد یافت شده و سپس نام آن‌ تغییر کرده و در ادامه، اطلاعات ذخیره خواهند شد.
اکنون اگر توسط SQL Server Profiler کوئری update حاصل را بررسی کنیم، به نحو زیر خواهد بود:

exec sp_executesql N'update [dbo].[Users]
set [Name] = @0
where (([Id] = @1) and ([Name] = @2))
',N'@0 nvarchar(max) ,@1 int,@2 nvarchar(max) ',@0=N'User name 1',@1=1,@2=N'Vahid'

همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای به روز رسانی فقط از primary key جهت یافتن رکورد استفاده نکرده، بلکه فیلد Name را نیز دخالت داده است. از این جهت که مطمئن شود در این بین، رکوردی که در حال به روز رسانی آن هستیم، توسط کاربر دیگری در شبکه تغییر نکرده باشد و اگر در این بین تغییری رخ داده باشد، یک استثناء صادر خواهد شد.
همین رفتار در مورد delete نیز وجود دارد:
//delete
var user = db.Users.Find(1);
db.Users.Remove(user);
db.SaveChanges();
که خروجی آن به صورت زیر است:

exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where (([Id] = @0) and ([Name] = @1))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ',@0=1,@1=N'Vahid'

در اینجا نیز به علت مزین بودن خاصیت Name به ویژگی ConcurrencyCheck، فقط همان رکوردی که یافت شده باید حذف شود و نه نمونه تغییر یافته آن توسط کاربری دیگر در شبکه.
البته در این مثال شاید این پروسه تنها چند میلی ثانیه به نظر برسد. اما در برنامه‌ای با رابط کاربری، شخصی ممکن است اطلاعات یک رکورد را در یک صفحه دریافت کرده و 5 دقیقه بعد بر روی دکمه save کلیک کند. در این بین ممکن است شخص دیگری در شبکه همین رکورد را تغییر داده باشد. بنابراین اطلاعاتی را که شخص مشاهده می‌کند، فاقد اعتبار شده‌اند.

ConcurrencyCheck را بر روی هر فیلدی می‌توان بکاربرد، اما ویژگی Timestamp کاربرد مشخص و محدودی دارد. باید به خاصیتی از نوع byte array اعمال شود (که نمونه‌ای از آن‌را در بالا در خاصیت public byte[] RowVersion مشاهده نمودید). علاوه بر آن، این ویژگی بر روی بانک اطلاعاتی نیز تاثیر دارد (نوع فیلد را در SQL Server تبدیل به timestamp می‌کند و نه از نوع varbinary مانند فیلد تصویر). SQL Server با این نوع فیلد به خوبی آشنا است و قابلیت مقدار دهی خودکار آن‌را دارد. بنابراین نیازی نیست در حین تشکیل اشیاء در برنامه، قید شود.
پس از آن، این فیلد مقدار دهی شده به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی، در تمام updateها و deleteهای EF Code first حضور خواهد داشت:

exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where ((([Id] = @0) and ([Name] = @1)) and ([RowVersion] = @2))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ,
@2 binary(8)',@0=1,@1=N'Vahid',@2=0x00000000000007D1

از این جهت که اطمینان حاصل شود، واقعا مشغول به روز رسانی یا حذف رکوردی هستیم که در ابتدای عملیات از بانک اطلاعاتی دریافت کرده‌ایم. اگر در این بین RowVesrion تغییر کرده باشد، یعنی کاربر دیگری در شبکه این رکورد را تغییر داده و ما در حال حاضر مشغول به کار با رکوردی غیرمعتبر هستیم.
بنابراین استفاده از Timestamp را می‌توان به عنوان یکی از best practices طراحی برنامه‌های چند کاربره ASP.NET درنظر داشت.


6) NotMapped و DatabaseGenerated
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند.
به کمک ویژگی DatabaseGenerated، مشخص خواهیم کرد که این فیلد قرار است توسط بانک اطلاعاتی تولید شود. برای مثال خواصی از نوع public int Id به صورت خودکار به فیلدهایی از نوع identity که توسط بانک اطلاعاتی تولید می‌شوند، نگاشت خواهند شد و نیازی نیست تا به صورت صریح از ویژگی DatabaseGenerated جهت مزین سازی آن‌ها کمک گرفت. البته اگر علاقمند نیستید که primary key شما از نوع identity باشد، می‌توانید از گزینه DatabaseGeneratedOption.None استفاده نمائید:
[DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
public int Id { set; get; }

DatabaseGeneratedOption در اینجا یک enum است که به نحو زیر تعریف شده است:

public enum DatabaseGeneratedOption
{
None = 0,
Identity = 1,
Computed = 2
}

تا اینجا حالت‌های None و Identity آن، بحث شدند.
در SQL Server امکان تعریف فیلدهای محاسباتی و Computed با T-SQL نویسی نیز وجود دارد. این نوع فیلدها در هربار insert یا update یک رکورد، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی می‌شوند. بنابراین اگر قرار است خاصیتی به این نوع فیلدها در SQL Server نگاشت شود، می‌توان از گزینه DatabaseGeneratedOption.Computed استفاده کرد.
یا اگر برای فیلدی در بانک اطلاعاتی default value تعریف کرده‌اید، مثلا برای فیلد date متد getdate توکار SQL Server را به عنوان پیش فرض درنظر گرفته‌اید و قرار هم نیست توسط برنامه مقدار دهی شود، باز هم می‌توان آن‌را از نوع DatabaseGeneratedOption.Computed تعریف کرد.
البته باید درنظر داشت که اگر خاصیت DateTime تعریف شده در اینجا به همین نحو بکاربرده شود، اگر مقداری برای آن در حین تعریف یک وهله جدید از کلاس User درکدهای برنامه درنظر گرفته نشود، یک مقدار پیش فرض حداقل به آن انتساب داده خواهد شد (چون value type است). بنابراین نیاز است این خاصیت را از نوع nullable تعریف کرد (public DateTime? AddDate).

همچنین اگر یک خاصیت محاسباتی در کلاسی به صورت ReadOnly تعریف شده است (توسط کدهای مثلا سی شارپ یا وی بی):

[NotMapped]
public string FullName
{
get { return Name + " " + LastName; }
}

بدیهی است نیازی نیست تا آن‌را به یک فیلد بانک اطلاعاتی نگاشت کرد. این نوع خواص را با ویژگی NotMapped می‌توان مزین کرد.
همچنین باید دقت داشت در این حالت، از این نوع خواص دیگر نمی‌توان در کوئری‌های EF استفاده کرد. چون نهایتا این کوئری‌ها قرار هستند به عبارات SQL ترجمه شوند و چنین فیلدی در جدول بانک اطلاعاتی وجود ندارد. البته بدیهی است امکان تهیه کوئری LINQ to Objects (کوئری از اطلاعات درون حافظه) همیشه مهیا است و اهمیتی ندارد که این خاصیت درون بانک اطلاعاتی معادلی دارد یا خیر.


7) ComplexType
ComplexType یا Component mapping مربوط به حالتی است که شما یک سری خواص را در یک کلاس تعریف می‌کنید، اما قصد ندارید این‌ها واقعا تبدیل به یک جدول مجزا (به همراه کلید خارجی) در بانک اطلاعاتی شوند. می‌خواهید این خواص دقیقا در همان جدول اصلی کنار مابقی خواص قرار گیرند؛ اما در طرف کدهای ما به شکل یک کلاس مجزا تعریف و مدیریت شوند.
یک مثال:
کلاس زیر را به همراه ویژگی ComplexType به برنامه مطلب جاری اضافه نمائید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample02.Models
{
[ComplexType]
public class InterestComponent
{
[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest1 { get; set; }

[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest2 { get; set; }
}
}

سپس خاصیت زیر را نیز به کلاس User اضافه کنید:

public InterestComponent Interests { set; get; }

همانطور که ملاحظه می‌کنید کلاس InterestComponent فاقد Id است؛ بنابراین هدف از آن تعریف یک Entity نیست و قرار هم نیست در کلاس مشتق شده از DbContext تعریف شود. از آن صرفا جهت نظم بخشیدن به یک سری خاصیت مرتبط و هم‌خانواده استفاده شده است (مثلا آدرس یک، آدرس 2، تا آدرس 10 یک شخص، یا تلفن یک تلفن 2 یا موبایل 10 یک شخص).
اکنون اگر پروژه را اجرا نمائیم، ساختار جدول کاربر به نحو زیر تغییر خواهد کرد:

CREATE TABLE [dbo].[Users](
---...
[Interests_Interest1] [nvarchar](450) NULL,
[Interests_Interest2] [nvarchar](450) NULL,
---...

در اینجا خواص کلاس InterestComponent، داخل همان کلاس User تعریف شده‌اند و نه در یک جدول مجزا. تنها در سمت کدهای ما است که مدیریت آن‌ها منطقی‌تر شده‌اند.

یک نکته:
یکی از الگوهایی که حین تشکیل مدل‌های برنامه عموما مورد استفاده قرار می‌گیرد، null object pattern نام دارد. برای مثال:

namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public InterestComponent Interests { set; get; }
public User()
{
Interests = new InterestComponent();
}
}
}

در اینجا در سازنده کلاس User، به خاصیت Interests وهله‌ای از کلاس InterestComponent نسبت داده شده است. به این ترتیب دیگر در کدهای برنامه مدام نیازی نخواهد بود تا بررسی شود که آیا Interests نال است یا خیر. همچنین استفاده از این الگو حین کار با یک ComplexType ضروری است؛ زیرا EF امکان ثبت رکورد جاری را در صورت نال بودن خاصیت Interests (صرفنظر از اینکه خواص آن مقدار دهی شده‌اند یا خیر) نخواهد داد.


8) ForeignKey
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌است.
اگر از قراردادهای پیش فرض نامگذاری کلیدهای خارجی در EF Code first خرسند نیستید، می‌توانید توسط ویژگی ForeignKey، نامگذاری مورد نظر خود را اعمال نمائید. باید دقت داشت که ویژگی ForeignKey را باید به یک Reference property اعمال کرد. همچنین در این حالت، کلید خارجی را با یک value type نیز می‌توان نمایش داد:
[ForeignKey("FK_User_Id")]
public virtual User User { set; get; }
public int FK_User_Id { set; get; }

در اینجا فیلد اضافی دوم FK_User_Id به جدول Project اضافه نخواهد شد (چون توسط ویژگی ForeignKey تعریف شده است و فقط یکبار تعریف می‌شود). اما در این حالت نیز وجود Reference property ضروری است.


9) InverseProperty
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌است.
از ویژگی InverseProperty برای تعریف روابط دو طرفه استفاده می‌شود.
برای مثال دو کلاس زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

[InverseProperty("Books")]
public Author Author {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

[InverseProperty("Author")]
public virtual ICollection<Book> Books {get; set;}
}

این دو کلاس همانند کلاس‌های User و Project فوق هستند. ذکر ویژگی InverseProperty برای مشخص سازی ارتباطات بین این دو غیرضروری است و قراردادهای توکار EF Code first یک چنین مواردی را به خوبی مدیریت می‌کنند.
اما اکنون مثال زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

public Author FirstAuthor {get; set;}
public Author SecondAuthor {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}

این مثال ویژه‌ای است از کتابخانه‌ای که کتاب‌های آن، تنها توسط دو نویسنده نوشته‌ شده‌اند. اگر برنامه را بر اساس این دو کلاس اجرا کنیم، EF Code first قادر نخواهد بود تشخیص دهد، روابط کدام به کدام هستند و در جدول Books چهار کلید خارجی را ایجاد می‌کند. برای مدیریت این مساله و تعین ابتدا و انتهای روابط می‌توان از ویژگی InverseProperty کمک گرفت:

public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

[InverseProperty("BooksAsFirstAuthor")]
public Author FirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("BooksAsSecondAuthor")]
public Author SecondAuthor {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

[InverseProperty("FirstAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("SecondAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}

اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، بین این دو جدول تنها دو رابطه تشکیل خواهد شد و نه چهار رابطه؛ چون EF اکنون می‌داند که ابتدا و انتهای روابط کجا است. همچنین ذکر ویژگی InverseProperty در یک سر رابطه کفایت می‌کند و نیازی به ذکر آن در طرف دوم نیست.




نظرات مطالب
ارتقاء به HTTP Client در Angular 4.3
یک نکته‌ی تکمیلی: روش ارسال form-urlencoded به سرور، بجای JSON

doRefreshToken(refreshToken: string): Observable<any> {
  const body = new HttpParams()
    .set('grant_type', "refresh_token")
    .set('refresh_token', refreshToken);

  return this.http.post('/login',
    body.toString(),
    {
      headers: new HttpHeaders()
        .set('Content-Type', 'application/x-www-form-urlencoded')
    }
  );
}
مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت دهم - پیاده سازی الگوی Decorator
الگوی decorator، امکان محصور کردن یک شیء مفروض را با لایه‌ای بر فراز آن میسر می‌کند. برای مثال بجای اینکه در تمام متدهای سرویسی از try/catch استفاده کنیم، می‌توانیم این متدها را با یک ExceptionHandlingDecorator مزین کنیم و یا از این دست اعمال تکراری می‌توان به لاگ کردن ورودی و خروجی‌های یک متد و یا کش کردن اطلاعات آن‌ها نیز اشاره کرد. حتی عملیاتی مانند تشخیص خواص تغییر یافته‌ی یک شیء در Entity framework نیز به کمک همین مزین کننده‌ها که شیء اصلی در حال استفاده را با ایجاد لایه‌ای بر روی آن‌ها محصور می‌کنند، انجام می‌شود. به این عملیات Aspect oriented programming و یا AOP نیز می‌گویند؛ در اینجا واژه‌ی Aspect به اعمال مشترک و متداول موجود در برنامه اشاره می‌کند. در این مطلب قصد داریم نمونه‌ای از این تزئین کننده‌ها را به کمک سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core. پیاده سازی کنیم.


پیاده سازی الگوی Decorator به کمک سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core.

مثال زیر را در نظر بگیرید که در آن یک سرویس تعریف شده‌است و در این بین استثنائی رخ داده‌است.
    public interface ITaskService
    {
        void Run();
    }

    public class MyTaskService : ITaskService
    {
        public void Run()
        {
            throw new InvalidOperationException("An exception from the MyTaskService!");
        }
    }
می‌خواهیم بدون تغییری در کدهای این کلاس، به متدهای آن در حین اجرای نهایی، یک try/catch را به همراه logging، اضافه کنیم. به همین جهت نیاز خواهیم داشت تا یک محصور کننده (تزئین کننده یا decorator در اینجا) را برای آن طراحی کنیم:
using System;
using Microsoft.Extensions.Logging;
namespace CoreIocServices
{
    public class MyTaskServiceDecorator : ITaskService
    {
        private readonly ILogger<MyTaskServiceDecorator> _logger;
        private readonly ITaskService _decorated;

        public MyTaskServiceDecorator(
            ILogger<MyTaskServiceDecorator> logger,
            ITaskService decorated)
        {
            _logger = logger;
            _decorated = decorated;
        }

        public void Run()
        {
            try
            {
                _decorated.Run();
            }
            catch (Exception ex)
            {
                _logger.LogCritical(ex, "An unhandled exception has been occurred.");
            }
        }
    }
}
این محصور کننده نیز دقیقا همان ITaskService را پیاده سازی می‌کند؛ اما در سازنده‌ی آن یک ITaskService را نیز دریافت می‌کند. علت اینجا است که توسط آن بتوان متدهای ITaskService تزریقی را اجرا کرد و بر روی آن اعمالی مانند کش کردن، لاگ کردن و مدیریت استثناءها و غیره را انجام داد. برای مثال در متد Run آن مشاهده می‌کنید که متد Run همان وهله‌ی تزریقی اجرا شده‌است؛ اما درون یک try/catch به همراه لاگ کردن جزئیات استثنای رخ داده.
مزیت این‌کار، پیاده سازی اصل DRY یا Don't repeat yourself است. کاری که برای رفع این مشکل قرار است انجام دهیم، استفاده از یک تزئین کننده (محصور کننده)، کپسوله سازی اعمال تکراری و سپس اتصال آن به قسمت‌های مختلف برنامه است. همچنین در این حالت اصل open closed principle نیز بهتر رعایت خواهد شد. از این جهت که کدهای تکراری برنامه به یک لایه‌ی دیگر منتقل شده‌اند و دیگر نیازی نیست برای تغییر آن‌ها، کدهای قسمت‌های اصلی برنامه را تغییر داد (کدهای برنامه باز خواهند بود برای توسعه و بسته برای تغییر).

پس از طراحی این تزئین کننده، اکنون نوبت به معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core. است:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddTransient<MyTaskService>();
            services.AddTransient<ITaskService>(serviceProvider =>
                new MyTaskServiceDecorator(
                     serviceProvider.GetService<ILogger<MyTaskServiceDecorator>>(),
                     serviceProvider.GetService<MyTaskService>())
            );
روش انجام اینکار را نیز در «قسمت ششم - دخالت در مراحل وهله سازی اشیاء توسط IoC Container» بیشتر بررسی کرده‌ایم.
در اینجا هم می‌توان در صورت نیاز اصل کلاس MyTaskService را بدون هیچ نوع تزئین کننده‌ای از سیستم تزریق وابستگی‌ها دریافت کرد و یا اگر وهله‌ای از سرویس ITaskService را از آن درخواست کردیم، ابتدا شیء MyTaskServiceDecorator وهله سازی شده و سپس توسط آن یک نمونه‌ی محصور شده و تزئین شده‌ی MyTaskService به فراخوان بازگشت داده خواهد شد.


ساده سازی معرفی تزئین کننده‌ها به سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core. به کمک Scrutor

در «قسمت هشتم - ساده سازی معرفی سرویس‌ها توسط Scrutor» با کتابخانه‌ی Scrutor آشنا شدیم. یکی دیگر از قابلیت‌های آن، امکان ساده سازی تعریف تزئین کنند‌ها است:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddTransient<ITaskService, MyTaskService>();
            services.Decorate<ITaskService, MyTaskServiceDecorator>();
در اینجا معادل کدهایی را که با روش factory خود NET Core. نوشتیم، ملاحظه می‌کنید. ابتدا نیاز است خود سرویس اصلی غیر تزئین شده، به نحو متداولی به سیستم معرفی شود. سپس متد الحاقی جدید <,>Decorate را با همان اینترفیس و اینبار با Decorator مدنظر معرفی می‌کنیم. کاری که Scrutor در اینجا انجام می‌دهد، یافتن سرویس ITaskService معرفی شده‌ی پیشین و تعویض آن با MyTaskServiceDecorator می‌باشد. بنابراین نیاز است تعریف services.AddTransient پیش از تعریف services.Decorate انجام شده باشد. این روش تمیزتر از روش قبلی به نظر می‌رسد و شامل وهله سازی مستقیم MyTaskServiceDecorator به همراه فراهم آوردن تمام پارامترهای سازنده‌ی آن توسط ما نیست.
نظرات مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت نهم - مسیریابی
به روز رسانی

تمام مسیریابی‌های  این سری به نگارش سوم روتر AngularJS 2.0 به روز رسانی شدند.
ریز جزئیات تغییرات

توضیحات:

ابتدا نیاز است وابستگی‌های روتر جدید را به نحو ذیل به فایل package.json اضافه کنید:
 "dependencies": {
    // ...
    "@angular/router": "^3.0.0-alpha.7",
    // ...  
},
سپس
یک فایل جدید را به نام app.routes.ts به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید، با این محتوا
import { provideRouter, RouterConfig } from '@angular/router';

import { ProductListComponent } from './products/product-list.component';
import { WelcomeComponent } from './home/welcome.component';
import { ProductDetailComponent } from './products/product-detail.component';
import { ProductFormComponent }  from './products/product-form.component';
import { SignupFormComponent } from './users/signup-form.component';
import { TypedShaComponent } from './using-third-party-libraries/typed-sha.component';
import { UnTypedShaComponent } from './using-third-party-libraries/untyped-sha.component';
import { UsingJQueryAddonsComponent } from './using-jquery-addons/using-jquery-addons.component';

export const routes: RouterConfig = [
    { path: '', component: WelcomeComponent },
    { path: 'welcome', component: WelcomeComponent },
    { path: 'products', component: ProductListComponent },
    { path: 'product/:id', component: ProductDetailComponent },
    { path: 'addproduct', component: ProductFormComponent },
    { path: 'adduser', component: SignupFormComponent },
    { path: 'typedsha', component: TypedShaComponent },
    { path: 'untypedsha', component: UnTypedShaComponent },
    { path: 'usingjquery', component: UsingJQueryAddonsComponent }
];

export const APP_ROUTER_PROVIDERS = [
  provideRouter(routes)
];
در اینجا مسیریابی‌های قدیمی برنامه از فایل app.component.ts خارج شده و به یک فایل مستقل منتقل شده‌اند.
در سیستم مسیریابی جدید، خاصیت‌های name و useAsDefault وجود ندارند و حذف شده‌اند. همچنین مسیریابی‌ها نباید با / شروع شوند.
به علاوه در فایل index.html، مسیر ریشه به نحو ذیل مشخص می‌شود:
 <base href=".">
پس از تعریف فایل app.routes.ts، نیاز است آن‌را به main.ts معرفی کرد:
 // ...
import { APP_ROUTER_PROVIDERS } from './app.routes';
// ...
bootstrap(AppComponent, [
   // ...
   APP_ROUTER_PROVIDERS
])
.catch(err => console.error(err));
به این ترتیب کار برپایی مسیریابی اصلی سایت به پایان می‌رسد.
البته باید دقت داشت که فایل systemjs.config.js هم کمی نیاز است جهت بارگذاری این مسیریاب جدید اصلاح شود.

در ادامه، در فایل app.component.ts، دایرکتیوهای مرتبط با مسیریابی که در ROUTER_DIRECTIVES قرار دارند، اینبار از ماژول ذیل تامین می‌شوند:
 import { ROUTER_DIRECTIVES } from '@angular/router';

سپس لینک‌های مسیریابی، اینبار بجای نام مسیریابی که در نگارش سوم روتر، حذف شده‌است، به همان مسیر متناظر اشاره می‌کند:
 <a [routerLink]="['/welcome']">Home</a>
این مورد جهت متدهای navigate هم صدق می‌کند و بجای نام، به مسیر مدنظر باید ویرایش شوند:
 this._router.navigate(['/products']);
تغییر مهم دیگر رخ داده، در مورد نحوه‌ی دسترسی به پارامترهای مسیریابی است که نمونه‌ای از آن‌را در مورد product-detail.component.ts در اینجا مشاهده می‌کنید:
import { Component, OnInit, OnDestroy } from '@angular/core';
import { Router, ActivatedRoute } from '@angular/router';

@Component({
    templateUrl: 'app/products/product-detail.component.html'
    //template: require('./product-detail.component.html')//for webpack
})
export class ProductDetailComponent implements OnInit, OnDestroy {
    private sub: any;
    pageTitle: string = 'Product Detail';
    constructor(private _route: ActivatedRoute, private _router: Router) {
    }

    ngOnInit(): void {
        this.sub = this._route.params
            .subscribe(params => {
                let id = +params['id']; // (+) converts string 'id' to a number
                this.pageTitle += `: ${id}`;
            });
    }

    ngOnDestroy(): void {
        this.sub.unsubscribe(); // we must unsubscribe before Angular destroys the component. Failure to do so could create a memory leak.
    }

    onBack(): void {
        this._router.navigate(['/products']);
    }
}
اینبار سرویس RouteParams حذف شده‌است و بجای آن ActivatedRoute را داریم که خاصیت params آن، یک observable را باز می‌گرداند. به همین جهت باید متد subscribe آن‌را جهت دسترسی به پارامترهای مسیریابی، فراخوانی کرد. این فراخوانی نیز باید در متد ngOnInit باشد و همچنین برای جلوگیری از نشتی حافظه، باید در ngOnDestroy کار unsubscribe آن انجام شود.

یک اصلاح دیگر هم در اینجا داریم. لینک به صفحه‌ی جزئیات هر محصول اینبار به صورت زیر ویرایش می‌شود (در فایل product-list.component.html):
 <a [routerLink]="['/product', product.productId]">
  {{product.productName}}
</a>
مطالب
پَرباد - راهنمای اتصال و پیاده‌سازی درگاه‌های پرداخت اینترنتی (شبکه شتاب)

پَرباد چیست؟

همانطور که همه ما میدانیم، اتصال و راه اندازی درگاه‌های پرداخت اینترنتی (شبکه شتاب)، از همان ابتدا کاری مشکل و  پر دردسر برای برنامه نویسان بود. هر بانک، سیستم متفاوت و مخصوص به خود را دارد و این بدان معنا است که برنامه نویسان باید کدهای کاملا متفاوت و همچنین پیاده سازی‌های متفاوتی را از روی فایل‌های PDF راهنمای بانکی، که در نهایت منجر به بی نظمی در پروژه‌ها می‌شود، بنویسند و البته مشکل بزرگتر آن است که پس از پیاده سازی هم اطمینان کاملی از صحت کدهای نوشته شده وجود ندارد؛ چه بسا که واحد‌های پشتیبانی درگاه‌های پرداخت هم افراد حرفه‌ای و آشنا با توسعه نرم افزار نیستند و اکثر اوقات نمی‌توان به آنها تکیه کرد.
برای راحتی کار برنامه نویسان حوضه فریم ورک دات نت، سیستمی جامع، اوپن سورس و کاملا رایگان، بدون نیاز به اضافه کردن هیچ گونه وب سرویسی تهیه شده است که به برنامه نویسان اجازه می‌دهد تنها با نوشتن چند خط کد، وب سایت خود را به پرداخت اینترنتی مجهز کنند. لطفا پیشنهادات، بحث‌ها و نظرات خود را در صفحه مخصوص این پروژه ارسال کنید.  
این سیستم در حال حاضر متشکل از درگاه‌های پرداخت اینترنتی بانک‌های ملت، سامان، پارسیان، تجارت و پاسارگاد است.
همچنین این سیستم در قالب یک Nuget Package برای نصب راحت در اپلیکیشن آماده شده است.


آنچه که شما در این مطلب یاد خواهید گرفت:

  • طریقه نصب
  • ایجاد صورتحساب و ارسال کاربر به درگاه پرداخت
  • تایید صورتحساب
  • مردود کردن صورتحساب قبل از انتقال وجه از مشتری به فروشنده
  • برگشت وجه به حساب مشتری پس از تأیید صورتحساب
  • درگاه مجازی پرداخت (برای تست وب اپلیکیشن، بدون داشتن حساب واقعی در درگاه‌های بانکی)
  • تنظیمات
  • ذخیره سازی اطلاعات پرداخت


طریقه نصب

PM> Install-Package Parbad

برای وب سایت‌های بر پایه فریم ورک MVC

PM> Install-Package Parbad.MVC5


ایجاد صورتحساب و ارسال کاربر به درگاه پرداخت

ابتدا یک شیٔ صورتحساب را به صورت زیر ایجاد کنید
var invoice = new Invoice( [Order Number], [Amount], [Verify URL]);

- Order Number شماره صورتحساب است و باید همیشه یک عدد یکتا باشد (تکراری نباشد).
- Amount مبلغ قابل پرداخت به ریال است.
- Verify URL یک آدرس در وب سایت شما، برای بازگشت مشتری پس از پرداخت و تأیید صورتحساب است.
برای مثال:
var invoice = new Invoice(1, 30000, "http://www.mywebsite.com/payment/verify" );
سپس صورتحساب را به درگاه مورد نظر ارسال میکنیم.
var result = Payment.Request(Gateways.Mellat, invoice);

شیٔ result حاوی شماره یکتا رجوع و وضعیت درخواست (موفقیت یا عدم موفقیت درخواست) است.
if (result.Status == RequestResultStatus.Success)
{
    // این متد، کاربر را به سمت وب سایت درگاه پرداخت هدایت میکند
    result.Process(Context);
}
else
{
    // در صورت تمایل می‌توانید پیغام مورد نظر از درگاه پرداخت را نمایش دهید
    var msg = result.Message;
}

در وب سایت‌های MVC می‌توانید به روش زیر عمل کنید

if (result.Status == RequestResultStatus.Success)
{
   // کاربر را به سمت وب سایت درگاه پرداخت هدایت میکند 
   return new RequestActionResult(result);
}
else
{
   return View("Error");
}


تأیید صورتحساب

پس از بازگشت کاربر از وب سایت بانک، باید از پرداخت صورتحساب توسط کاربر اطمینان حاصل کنید. کد زیر را باید در آدرسی که هنگام ساخت صورتحساب ذکر کرده بودید، قرار دهید.
var result = Payment.Verify(System.Web.HttpContext.Current);

شیٔ result در اینجا حاوی اطلاعاتی مانند: درگاه بانکی (که کاربر در آن صورتحساب را پرداخت کرده)، شماره رجوع، شماره تراکنش یکتای بانکی، وضعیت پرداخت و پیام درگاه است.
شما می‌توانید با بررسی این شیٔ، تصمیمات لازم را بگیرید.
if(result.Status == VerifyResultStatus.Success)
{
    // کاربر، صورتحساب را پرداخت کرده است و شما میتوانید ادامه عملیات خرید را انجام دهید
}
else
{
    // کاربر بنا به دلایلی صورتحساب را پرداخت نکرده است
    // شما همچنین میتوانید علت را در قالب یک پیام از پراپرتی پیام مشاهده کنید

    // بنابراین شما میتوانید این صورتحساب را در پایگاه داده خود مردود اعلام کنید
}


مردود کردن صورتحساب قبل از انتقال وجه از مشتری به فروشنده

در بعضی شرایط، پس از پرداخت صورتحساب توسط مشتری، شما متوجه می‌شوید که باید عملیات را لغو کنید.  
سناریو زیر را در نظر بگیرید:
در زمانیکه مشتری در وب سایت بانکی، صورتحساب را پرداخت میکرده است،  موجودی کالای خریداری شده توسط او در فروشگاه شما، به پایان رسیده ! حال باید این وجه پرداخت شده را فورا مردود اعلام کنید.
برای این منظور متد تأیید صورتحساب را به روش زیر بازنویسی کنید



همانطور که در تصویر می‌بینید، در هنگام بازگشت مشتری به وب سایت شما و تأیید کردن صورتحساب، شما می‌توانید اطلاعات تراکنش مورد نظر را که شامل، درگاه پرداخت بانکی، شماره سفارش و شماره رجوع است را دریافت کنید و سپس با استفاده از این اطلاعات، پایگاه داده خود را بررسی کرده و در صورت لزوم، متد Cancel را فراخوانی کنید. به این ترتیب به درگاه بانکی، هیچگونه تأییدیه ای اعلام نمی‌شود و این بدان معناست که اگر وجهی به حساب فروشگاه واریز شده باشد، پس از چند دقیقه (معمولا ۱۵ دقیقه) به حساب مشتری برگشت داده خواهد شد.


برگشت وجه به حساب مشتری پس از تأیید صورتحساب

var refundResult = Payment.Refund(new RefundInvoice([Order Number], [Amount]));
در اینجا، Order Number همان شماره سفارش صورتحساب و Amount مقداری از وجه و یا کل وجه برای برگشت به حساب مشتری است.
پس از آن شما می‌توانید نتیجه این عملیات را در شیٔ refundResult بررسی کنید.


درگاه مجازی پرداخت

درصورتیکه شما نیاز به تست عملکرد اپلیکیشن خود داشته باشید، نیازی به داشتن یک حساب واقعی در بانک‌های اینترنتی ندارید و می‌توانید اپلیکیشن خود را با یک درگاه مجازی بسیار ساده تست کنید. برای انجام این کار در هنگام ارسال صورتحساب، از میان درگاه‌های بانکی، درگاه مجازی پَرباد را انتخاب کنید.
var result = Payment.Request(Gateways.ParbadVirtualGateway, invoice);


در نتیجه در هنگام هدایت کاربر به درگاه پرداخت، کاربر به درگاه مجازی هدایت خواهد شد.

اما قبل از کار با درگاه مجازی باید در فایل web.config وب اپلیکیشن خود، تنظیمات زیر را قرار دهید:
<system.webServer>
  <handlers>
   <add name="ParbadGatewayPage" verb="*" path="Parbad.axd" type="Parbad.Web.Gateway.ParbadVirtualGatewayHandler" />
  </handlers>
</system.webServer>
در اینجا، درگاه مجازی به عنوان یک HttpHandler معرفی شده است. مقداری که در مشخصه path ذکر شده، در واقع آدرس درگاه مجازی است که شما می‌توانید به دلخواه خود آن را وارد کنید. ما در این مثال از آدرس parbad.axd استفاده کرده ایم.
و در نهایت در وب اپلیکیشن خود، مسیر ذکر شده را به صورت زیر معرفی کنید:
ParbadConfiguration.Gateways.ConfigureParbadVirtualGateway(new ParbadVirtualGatewayConfiguration("Parbad.axd"));
در نتیجه در هنگام هدایت کاربر به درگاه مجازی، شما باید در نوار آدرس مرورگر خود، مقداری را که تنظیم کرده اید مشاهده کنید.


نکته مهم: فراموش نکنید، قبل از انتشار نهایی وب سایت بر روی سرور (نمایش عمومی)، تنظیمات HttpHandler مربوط به این درگاه مجازی را از درون فایل web.config حذف کنید. بدین صورت، این درگاه از دسترس عموم خارج خواهد بود.

تنظیمات پَرباد

بهترین مکان برای درج این تنظیمات در اپلیکیشن‌های ASP.NET WebForms فایل Global.asax.cs و در اپلیکیشن‌های ASP.NET MVC فایل Startup.cs است.
ASP.NET Web Forms
public class Global : HttpApplication
{
    void Application_Start(object sender, EventArgs e)
    {
        // configurations
    }
}

ASP.NET MVC
public class Startup
{
    public void Configuration(IAppBuilder app)
    {
        // configurations
    }
}

تنظیمات درگاه‌های پرداخت

قبل از ارتباط با درگاه‌های بانکی شبکه شتاب، باید مشخصات درگاه بانکی را که استفاده می‌کنید، تنظیم کنید.
برای مثال: تنظیم درگاه پرداخت بانک ملت


تنظیمات ذخیره سازی اطلاعات پرداخت

پَرباد برای ذخیره و بازیابی اطلاعات پرداخت، نیاز به یک منبع ذخیره سازی دارد.
منبع پیش فرض پَرباد، کلاس TemporaryMemoryStorage است که همانطور که از نام آن پیداست، اطلاعات را به صورت موقت در حافظه رَم سرور ذخیره میکند. اگر شما خودتان اطلاعات پرداخت را در پایگاه داده ذخیره میکنید، این منبع، گزینه مناسبی است به دلیل سرعت بسیار بالای حافظه رَم.
توجه: در نظر داشته باشید که اگر به هر دلیلی سرور و یا وب سایت شما، ری‌استارت شود، کلیه اطلاعات موجود در این منبع هم از بین خواهد رفت.
ذخیره و بازیابی توسط SQL Server
برای این منظور در قسمت تنظیمات، کد زیر را قرار داده و رشته اتصال و نام جدول پرداخت را معرفی کنید.
ParbadConfiguration.Storage = new SqlServerStorage("Connection String", "MyPaymentTableName");

فیلد‌های مورد نیاز در این جدول:

ذخیره و بازیابی اطلاعات توسط روش مورد نظر شما:
در صورتیکه مایلید ذخیره و بازیابی را به روش خود انجام دهید، کلاس Storage را پیاده سازی کنید
public class MyStorage : Storage
{
    // Implement methods here...
}

و کلاس مورد نظر را در تنظیمات به عنوان منبع، معرفی کنید.
ParbadConfiguration.Storage = new MyStorage();

لازم به ذکر است که این کلاس شامل متد‌های synchronous و همچنین asynchronous است. بنابراین در صورتیکه برای مثال در هنگام ارسال درخواست به بانک، از متد‌های async استفاده می‌کنید، نیازی به پیاده سازی کردن متد‌های synchronous نیست.
در صورتیکه هر گونه پیشنهاد یا انتقاد نسبت به کارکرد این سیستم دارید، صمیمانه منتظر شنیدن آن در راستای توسعه این سیستم هستم.
همچنین در صورت تمایل به توسعه آن، می‌توانید آن را در گیت هاب دنبال کنید و یا لطفا پیشنهادات، بحث‌ها و نظرات خود را در صفحه مخصوص این پروژه ارسال کنید. 
با تشکر.