مطالب
Globalization در ASP.NET MVC
اگر بازار هدف یک محصول شامل چندین کشور، منطقه یا زبان مختلف باشد، طراحی و پیاده سازی آن برای پشتیبانی از ویژگی‌های چندزبانه یک فاکتور مهم به حساب می‌آید. یکی از بهترین روشهای پیاده سازی این ویژگی در دات نت استفاده از فایلهای Resource است. درواقع هدف اصلی استفاده از فایلهای Resource نیز Globalization است. Globalization برابر است با Internationalization + Localization که به اختصار به آن g11n میگویند. در تعریف، Internationalization (یا به اختصار i18n) به فرایند طراحی یک محصول برای پشتیبانی از فرهنگ(culture)‌ها و زبانهای مختلف و Localization (یا L10n) یا بومی‌سازی به شخصی‌سازی یک برنامه برای یک فرهنگ یا زبان خاص گفته میشود. (اطلاعات بیشتر در اینجا).
استفاده از این فایلها محدود به پیاده سازی ویژگی چندزبانه نیست. شما میتوانید از این فایلها برای نگهداری تمام رشته‌های موردنیاز خود استفاده کنید. نکته دیگری که باید بدان اشاره کرد این است که تقرببا تمامی منابع مورد استفاده در یک محصول را میتوان درون این فایلها ذخیره کرد. این منابع در حالت کلی شامل موارد زیر است:
- انواع رشته‌های مورد استفاده در برنامه چون لیبل‌ها و پیغام‌ها و یا مسیرها (مثلا نشانی تصاویر یا نام کنترلرها و اکشنها) و یا حتی برخی تنظیمات ویژه برنامه (که نمیخواهیم براحتی قابل نمایش یا تغییر باشد و یا اینکه بخواهیم با تغییر زبان تغییر کنند مثل direction و امثال آن)
- تصاویر و آیکونها و یا فایلهای صوتی و انواع دیگر فایل ها
- و ...
 نحوه بهره برداری از فایلهای Resource در دات نت، پیاده سازی نسبتا آسانی را در اختیار برنامه نویس قرار میدهد. برای استفاده از این فایلها نیز روشهای متنوعی وجود دارد که در مطلب جاری به چگونگی استفاده از آنها در پروژه‌های ASP.NET MVC پرداخته میشود.

Globalization در دات نت
فرمت نام یک culture دات نت (که در کلاس CultureInfo پیاده شده است) بر اساس استاندارد RFC 4646 (^ و ^) است. (در اینجا اطلاعاتی راجع به RFC یا Request for Comments آورده شده است). در این استاندارد نام یک فرهنگ (کالچر) ترکیبی از نام زبان به همراه نام کشور یا منطقه مربوطه است. نام زبان برپایه استاندارد ISO 639 که یک عبارت دوحرفی با حروف کوچک برای معرفی زبان است مثل fa برای فارسی و en برای انگلیسی و نام کشور یا منطقه نیز برپایه استاندارد ISO 3166 که یه عبارت دوحرفی با حروف بزرگ برای معرفی یک کشور یا یک منطقه است مثل IR برای ایران یا US برای آمریکاست. برای نمونه میتوان به fa-IR برای زبان فارسی کشور ایران و یا en-US برای زبان انگلیسی آمریکایی اشاره کرد. البته در این روش نامگذاری یکی دو مورد استثنا هم وجود دارد (اطلاعات کامل کلیه زبانها: National Language Support (NLS) API Reference). یک فرهنگ خنثی (Neutral Culture) نیز تنها با استفاده از دو حرف نام زبان و بدون نام کشور یا منطقه معرفی میشود. مثل fa برای فارسی یا de برای آلمانی. در این بخش نیز دو استثنا وجود دارد (^).
در دات نت دو نوع culture وجود دارد: Culture و UICulture. هر دوی این مقادیر در هر Thread مقداری منحصربه فرد دارند. مقدار Culture بر روی توابع وابسته به فرهنگ (مثل فرمت رشته‌های تاریخ و اعداد و پول) تاثیر میگذارد. اما مقدار UICulture تعیین میکند که سیستم مدیریت منابع دات نت (Resource Manager) از کدام فایل Resource برای بارگذاری داده‌ها استفاده کند. درواقع در دات نت با استفاده از پراپرتی‌های موجود در کلاس استاتیک Thread برای ثرد جاری (که عبارتند از CurrentCulture و CurrentUICulture) برای فرمت کردن و یا انتخاب Resource مناسب تصمیم گیری میشود. برای تعیین کالچر جاری به صورت دستی میتوان بصورت زیر عمل کرد:
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa-IR");
دراینجا باید اشاره کنم که کار انتخاب Resource مناسب با توجه به کالچر ثرد جاری توسط ResourceProviderFactory پیشفرض دات نت انجام میشود. در مطالب بعدی به نحوه تعریف یک پرووایدر شخصی سازی شده هم خواهم پرداخت.

پشتیبانی از زبانهای مختلف در MVC
برای استفاده از ویژگی چندزبانه در MVC دو روش کلی وجود دارد.
1. استفاده از فایلهای Resource برای تمامی رشته‌های موجود
2. استفاده از View‌های مختلف برای هر زبان
البته روش سومی هم که از ترکیب این دو روش استفاده میکند نیز وجود دارد. انتخاب روش مناسب کمی به سلیقه‌ها و عادات برنامه نویسی بستگی دارد. اگر فکر میکنید که استفاده از ویوهای مختلف به دلیل جداسازی مفاهیم درگیر در کالچرها (مثل جانمایی اجزای مختلف ویوها یا بحث Direction) باعث مدیریت بهتر و کاهش هزینه‌های پشتیبانی میشود بهتر است از روش دوم یا ترکیبی از این دو روش استفاده کنید. خودم به شخصه سعی میکنم از روش اول استفاده کنم. چون معتقدم استفاده از ویوهای مختلف باعث افزایش بیش از اندازه حجم کار میشود. اما در برخی موارد استفاده از روش دوم یا ترکیبی از دو روش میتواند بهتر باشد.

تولید فایلهای Resource
بهترین مکان برای نگهداری فایلهای Resource در یک پروژه جداگانه است. در پروژه‌های از نوع وب‌سایت پوشه‌هایی با نام App_GlobalResources یا App_LocalResources وجود دارد که میتوان از آنها برای نگهداری و مدیریت این نوع فایلها استفاده کرد. اما همانطور که در اینجا توضیح داده شده است این روش مناسب نیست. بنابراین ابتدا یک پروژه مخصوص نگهداری فایلهای Resource ایجاد کنید و سپس اقدام به تهیه این فایلها نمایید. سعی کنید که عنوان این پروژه به صورت زیر باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نحوه نامگذاری اشیای مختلف در دات نت به این مطلب رجوع کنید.
<SolutionName>.Resources
برای افزودن فایلهای Resource به این پروژه ابتدا برای انتخاب زبان پیش فرض محصول خود تصمیم بگیرید. پیشنهاد میکنم که از زبان انگلیسی (en-US) برای اینکار استفاده کنید. ابتدا یک فایل Resource (با پسوند resx.) مثلا با نام Texts.resx به این پروژه اضافه کنید. با افزودن این فایل به پروژه، ویژوال استودیو به صورت خودکار یک فایل cs. حاوی کلاس متناظر با این فایل را به پروژه اضافه میکند. این کار توسط ابزار توکاری به نام ResXFileCodeGenerator انجام میشود. اگر به پراپرتی‌های این فایل resx. رجوع کنید میتوانید این عنوان را در پراپرتی Custom Tool ببینید. البته ابزار دیگری برای تولید این کلاسها نیز وجود دارد. این ابزارهای توکار برای سطوح دسترسی مخنلف استفاده میشوند. ابزار پیش فرض در ویژوال استودیو یعنی همان ResXFileCodeGenerator، این کلاسها را با دسترسی internal تولید میکند که مناسب کار ما نیست. ابزار دیگری که برای اینکار درون ویژوال استودیو وجود دارد PublicResXFileCodeGenerator است و همانطور که از نامش پیداست از سطح دسترسی public استفاده میکند. برای تغییر این ابزار کافی است تا عنوان آن را دقیقا در پراپرتی Custom Tool تایپ کنید.

نکته: درباره پراپرتی مهم Build Action این فایلها در مطالب بعدی بیشتر بحث میشود.
برای تعیین سطح دسترسی Resource موردنظر به روشی دیگر، میتوانید فایل Resource را باز کرده و Access Modifier آن را به Public تغییر دهید.

سپس برای پشتیبانی از زبانی دیگر، یک فایل دیگر Resource به پروژه اضافه کنید. نام این فایل باید همنام فایل اصلی به همراه نام کالچر موردنظر باشد. مثلا برای زبان فارسی عنوان فایل باید Texts.fa-IR.resx یا به صورت ساده‌تر برای کالچر خنثی (بدون نام کشور) Texts.fa.resx باشد. دقت کنید اگر نام فایل را در همان پنجره افزودن فایل وارد کنید ویژوال استودیو این همنامی را به صورت هوشمند تشخیص داده و تغییراتی را در پراپرتی‌های پیش فرض فایل Resource ایجاد میکند.
نکته: این هوشمندی مرتبه نسبتا بالایی دارد. بدین صورت که تنها درصورتیکه عبارت بعد از نام فایل اصلی Resource (رشته بعد از نقطه مثلا fa در اینجا) متعلق به یک کالچر معتبر باشد این تغییرات اعمال خواهد شد.
مهمترین این تغییرات این است که ابزاری را برای پراپرتی Custom Tool این فایلها انتخاب نمیکند! اگر به پراپرتی فایل Texts.fa.resx مراجعه کنید این مورد کاملا مشخص است. در نتیجه دیگر فایل cs. حاوی کلاسی جداگانه برای این فایل ساخته نمیشود. همچنین اگر فایل Resource جدید را باز کنید میبنید که برای Access Modifier آن گزینه No Code Generation انتخاب شده است.
در ادامه شروع به افزودن عناوین موردنظر در این دو فایل کنید. در اولی (بدون نام زبان) رشته‌های مربوط به زبان انگلیسی و در دومی رشته‌های مربوط به زبان فارسی را وارد کنید. سپس در هرجایی که یک لیبل یا یک رشته برای نمایش وجود دارد از این کلیدهای Resource استفاده کنید مثل:
<SolutionName>.Resources.Texts.Save
<SolutionName>.Resources.Texts.Cancel

استفاده از Resource در ویومدل ها
دو خاصیت معروفی که در ویومدلها استفاده میشوند عبارتند از: DisplayName و Required. پشتیبانی از کلیدهای Resource به صورت توکار در خاصیت Required وجود دارد. برای استفاده از آنها باید به صورت زیر عمل کرد:
[Required(ErrorMessageResourceName = "ResourceKeyName", ErrorMessageResourceType = typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
در کد بالا باید از نام فایل Resource اصلی (فایل اول که بدون نام کالچر بوده و به عنوان منبع پیشفرض به همراه یک فایل cs. حاوی کلاس مربوطه نیز هست) برای معرفی ErrorMessageResourceType استفاده کرد. چون ابزار توکار ویژوال استودیو از نام این فایل برای تولید کلاس مربوطه استفاده میکند.
متاسفانه خاصیت DisplayName که در فضای نام System.ComponentModel (در فایل System.dll) قرار دارد قابلیت استفاده از کلیدهای Resource را به صورت توکار ندارد. در دات نت 4 خاصیت دیگری در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations به نام Display (در فایل System.ComponentModel.DataAnnotations.dll) وجود دارد که این امکان را به صورت توکار دارد. اما قابلیت استفاده از این خاصیت تنها در MVC 3 وجود دارد. برای نسخه‌های قدیمیتر MVC امکان استفاده از این خاصیت حتی اگر نسخه فریمورک هدف 4 باشد وجود ندارد، چون هسته این نسخه‌های قدیمی امکان استفاده از ویژگی‌های جدید فریمورک با نسخه بالاتر را ندارد. برای رفع این مشکل میتوان کلاس خاصیت DisplayName را برای استفاده از خاصیت Display به صورت زیر توسعه داد:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
  {
    private readonly DisplayAttribute _display;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string resourceName, Type resourceType)
    {
      _display = new DisplayAttribute { ResourceType = resourceType, Name = resourceName };
    }
    public override string DisplayName
    {
      get
      {
        try
        {
          return _display.GetName();
        }
        catch (Exception)
        {
          return _display.Name;
        }
      }
    }
  }
در این کلاس با ترکیب دو خاصیت نامبرده امکان استفاده از کلیدهای Resource فراهم شده است. در پیاده سازی این کلاس فرض شده است که نسخه فریمورک هدف حداقل برابر 4 است. اگر از نسخه‌های پایین‌تر استفاده میکنید در پیاده سازی این کلاس باید کاملا به صورت دستی کلید موردنظر را از Resource معرفی شده بدست آورید. مثلا به صورت زیر:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
{
    private readonly PropertyInfo nameProperty;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string displayNameKey, Type resourceType = null)
        : base(displayNameKey)
    {
        if (resourceType != null)
            nameProperty = resourceType.GetProperty(base.DisplayName, BindingFlags.Static | BindingFlags.Public);
    }
    public override string DisplayName
    {
        get
        {
            if (nameProperty == null) base.DisplayName;
            return (string)nameProperty.GetValue(nameProperty.DeclaringType, null);
        }
    }
}
برای استفاده از این خاصیت جدید میتوان به صورت زیر عمل کرد:
[LocalizationDisplayName("ResourceKeyName", typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
البته بیشتر خواص متداول در ویومدلها از ویژگی موردبحث پشتیبانی میکنند.
نکته: به کار گیری این روش ممکن است در پروژه‌های بزرگ کمی گیج کننده و دردسرساز بوده و باعث پیچیدگی بی‌مورد کد و نیز افزایش بیش از حد حجم کدنویسی شود. در مقاله آقای فیل هک (Model Metadata and Validation Localization using Conventions) روش بهتر و تمیزتری برای مدیریت پیامهای این خاصیت‌ها آورده شده است.

پشتیبانی از ویژگی چند زبانه
مرحله بعدی برای چندزبانه کردن پروژه‌های MVC تغییراتی است که برای مدیریت Culture جاری برنامه باید پیاده شوند. برای اینکار باید خاصیت CurrentUICulture در ثرد جاری کنترل و مدیریت شود. یکی از مکانهایی که برای نگهداری زبان جاری استفاده میشود کوکی است. معمولا برای اینکار از کوکی‌های دارای تاریخ انقضای طولانی استفاده میشود. میتوان از تنظیمات موجود در فایل کانفیگ برای ذخیره زبان پیش فرض سیستم نیز استفاه کرد.
روشی که معمولا برای مدیریت زبان جاری میتوان از آن استفاده کرد پیاده سازی یک کلاس پایه برای تمام کنترلرها است. کد زیر راه حل نهایی را نشان میدهد:
public class BaseController : Controller
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    protected override void ExecuteCore()
    {
      var cookie = HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.ExecuteCore();
    }
  }
راه حل دیگر استفاده از یک ActionFilter است که نحوه پیاده سازی یک نمونه از آن در زیر آورده شده است:
public class LocalizationActionFilterAttribute : ActionFilterAttribute
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
    {
      var cookie = filterContext.HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        filterContext.HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.OnActionExecuting(filterContext);
    }
  }
نکته مهم: تعیین زبان جاری (یعنی همان مقداردهی پراپرتی CurrentCulture ثرد جاری) در یک اکشن فیلتر بدرستی عمل نمیکند. برای بررسی بیشتر این مسئله ابتدا به تصویر زیر که ترتیب رخ‌دادن رویدادهای مهم در ASP.NET MVC را نشان میدهد دقت کنید:

همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید رویداد OnActionExecuting که در یک اکشن فیلتر به کار میرود بعد از عملیات مدل بایندینگ رخ میدهد. بنابراین قبل از تعیین کالچر جاری، عملیات validation و یافتن متن خطاها از فایلهای Resource انجام میشود که منجر به انتخاب کلیدهای مربوط به کالچر پیشفرض سرور (و نه آنچه که کاربر تنظیم کرده) خواهد شد. بنابراین استفاده از یک اکشن فیلتر برای تعیین کالچر جاری مناسب نیست. راه حل مناسب استفاده از همان کنترلر پایه است، زیرا متد ExecuteCore قبل از تمامی این عملیات صدا زده میشود. بنابرابن همیشه کالچر تنظیم شده توسط کاربر به عنوان مقدار جاری آن در ثرد ثبت میشود.

امکان تعیین/تغییر زبان توسط کاربر
برای تعیین یا تغییر زبان جاری سیستم نیز روشهای گوناگونی وجود دارد. استفاده از زبان تنظیم شده در مرورگر کاربر، استفاده از عنوان زبان در آدرس صفحات درخواستی و یا تعیین زبان توسط کاربر در تنظیمات برنامه/سایت و ذخیره آن در کوکی یا دیتابیس و مواردی از این دست روشهایی است که معمولا برای تعیین زبان جاری از آن استفاده میشود. در کدهای نمونه ای که در بخشهای قبل آورده شده است فرض شده است که زبان جاری سیستم درون یک کوکی ذخیره میشود بنابراین برای استفاده از این روش میتوان از قطعه کدی مشابه زیر (مثلا در فایل Layout.cshtml_) برای تعیین و تغییر زبان استفاه کرد:
<select id="langs" onchange="languageChanged()">
  <option value="fa-IR">فارسی</option>
  <option value="en-US">انگلیسی</option>
</select>
<script type="text/javascript">
  function languageChanged() {
    setCookie("MyLanguageCookieName", $('#langs').val(), 365);
    window.location.reload();
  }
  document.ready = function () {
    $('#langs').val(getCookie("MyLanguageCookieName"));
  };
  function setCookie(name, value, exdays, path) {
    var exdate = new Date();
    exdate.setDate(exdate.getDate() + exdays);
    var newValue = escape(value) + ((exdays == null) ? "" : "; expires=" + exdate.toUTCString()) + ((path == null) ? "" : "; path=" + path) ;
    document.cookie = name + "=" + newValue;
  }
  function getCookie(name) {
    var i, x, y, cookies = document.cookie.split(";");
    for (i = 0; i < cookies.length; i++) {
      x = cookies[i].substr(0, cookies[i].indexOf("="));
      y = cookies[i].substr(cookies[i].indexOf("=") + 1);
      x = x.replace(/^\s+|\s+$/g, "");
      if (x == name) {
        return unescape(y);
      }
    }
  }
</script> 
متدهای setCookie و getCookie جاوا اسکریپتی در کد بالا از اینجا گرفته شده اند البته پس از کمی تغییر.
نکته: مطلب Cookieها بحثی نسبتا مفصل است که در جای خودش باید به صورت کامل آورده شود. اما در اینجا تنها به همین نکته اشاره کنم که عدم توجه به پراپرتی path کوکی‌ها در این مورد خاص برای خود من بسیار گیج‌کننده و دردسرساز بود. 
به عنوان راهی دیگر میتوان به جای روش ساده استفاده از کوکی، تنظیماتی در اختیار کاربر قرار داد تا بتواند زبان تنظیم شده را درون یک فایل یا دیتابیس ذخیره کرد البته با درنظر گرفتن مسائل مربوط به کش کردن این تنظیمات.
راه حل بعدی میتواند استفاده از تنظیمات مرورگر کاربر برای دریافت زبان جاری تنظیم شده است. مرورگرها تنظیمات مربوط به زبان را در قسمت Accept-Languages در HTTP Header درخواست ارسالی به سمت سرور قرار میدهند. بصورت زیر:
GET https://www.dntips.ir HTTP/1.1
...
Accept-Language: fa-IR,en-US;q=0.5
...
این هم تصویر مربوط به Fiddler آن:

نکته: پارامتر q در عبارت مشخص شده در تصویر فوق relative quality factor نام دارد و به نوعی مشخص کننده اولویت زبان مربوطه است. مقدار آن بین 0 و 1 است و مقدار پیش فرض آن 1 است. هرچه مقدار این پارامتر بیشتر باشد زبان مربوطه اولویت بالاتری دارد. مثلا عبارت زیر را درنظر بگیرید:
Accept-Language: fa-IR,fa;q=0.8,en-US;q=0.5,ar-BH;q=0.3
در این حالت اولویت زبان fa-IR برابر 1 و fa برابر 0.8 (fa;q=0.8) است. اولویت دیگر زبانهای تنظیم شده نیز همانطور که نشان داده شده است در مراتب بعدی قرار دارند. در تنظیم نمایش داده شده برای تغییر این تنظیمات در IE میتوان همانند تصویر زیر اقدام کرد:

در تصویر بالا زبان فارسی اولویت بالاتری نسبت به انگلیسی دارد. برای اینکه سیستم g11n دات نت به صورت خودکار از این مقادیر جهت زبان ثرد جاری استفاده کند میتوان از تنظیم زیر در فایل کانفیگ استفاده کرد:
<system.web>
    <globalization enableClientBasedCulture="true" uiCulture="auto" culture="auto"></globalization>
</system.web>
در سمت سرور نیز برای دریافت این مقادیر تنظیم شده در مرورگر کاربر میتوان از کدهای زیر استفاه کرد. مثلا در یک اکشن فیلتر:
var langs = filterContext.HttpContext.Request.UserLanguages;
پراپرتی UserLanguages از کلاس Request حاوی آرایه‌ای از استرینگ است. این آرایه درواقع از Split کردن مقدار Accept-Languages با کاراکتر ',' بدست می‌آید. بنابراین اعضای این آرایه رشته‌ای از نام زبان به همراه پارامتر q مربوطه خواهند بود (مثل "fa;q=0.8").
راه دیگر مدیریت زبانها استفاده از عنوان زبان در مسیر درخواستی صفحات است. مثلا آدرسی شبیه به www.MySite.com/fa/Employees نشان میدهد کاربر درخواست نسخه فارسی از صفحه Employees را دارد. نحوه استفاده از این عناوین و نیز موقعیت فیزیکی این عناوین در مسیر صفحات درخواستی کاملا به سلیقه برنامه نویس و یا کارفرما بستگی دارد. روش کلی بهره برداری از این روش در تمام موارد تقریبا یکسان است.
برای پیاده سازی این روش ابتدا باید یک route جدید در فایل Global.asax.cs اضافه کرد:
routes.MapRoute(
    "Localization", // Route name
    "{lang}/{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
    new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
دقت کنید که این route باید قبل از تمام routeهای دیگر ثبت شود. سپس باید کلاس پایه کنترلر را به صورت زیر پیاده سازی کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void ExecuteCore()
  {
    var lang = RouteData.Values["lang"];
    if (lang != null && !string.IsNullOrWhiteSpace(lang.ToString()))
    {
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang.ToString());
    }
    base.ExecuteCore();
  }
}
این کار را در یک اکشن فیلتر هم میتوان انجام داد اما با توجه به توضیحاتی که در قسمت قبل داده شد استفاده از اکشن فیلتر برای تعیین زبان جاری کار مناسبی نیست.
نکته: به دلیل آوردن عنوان زبان در مسیر درخواستها باید کتترل دقیقتری بر کلیه مسیرهای موجود داشت!

استفاده از ویوهای جداگانه برای زبانهای مختلف
برای اینکار ابتدا ساختار مناسبی را برای نگهداری از ویوهای مختلف خود درنظر بگیرید. مثلا میتوانید همانند نامگذاری فایلهای Resource از نام زبان یا کالچر به عنوان بخشی از نام فایلهای ویو استفاده کنید و تمام ویوها را در یک مسیر ذخیره کنید. همانند تصویر زیر:

البته اینکار ممکن است به مدیریت این فایلها را کمی مشکل کند چون به مرور زمان تعداد فایلهای ویو در یک فولدر زیاد خواهد شد. روش دیگری که برای نگهداری این ویوها میتوان به کار برد استفاده از فولدرهای جداگانه با عناوین زبانهای موردنظر است. مانند تصویر زیر:

روش دیگری که برای نگهداری و مدیریت بهتر ویوهای زبانهای مختلف از آن استفاده میشود به شکل زیر است:

استفاه از هرکدام از این روشها کاملا به سلیقه و راحتی مدیریت فایلها برای برنامه نویس بستگی دارد. درهر صورت پس از انتخاب یکی از این روشها باید اپلیکشن خود را طوری تنظیم کنیم که با توجه به زبان جاری سیستم، ویوی مربوطه را جهت نمایش انتخاب کند.
مثلا برای روش اول نامگذاری ویوها میتوان از روش دستکاری متد OnActionExecuted در کلاس پایه کنترلر استفاده کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext context)
  {
    var view = context.Result as ViewResultBase;
    if (view == null) return; // not a view
    var viewName = view.ViewName;
    view.ViewName = GetGlobalizationViewName(viewName, context);
    base.OnActionExecuted(context);
  }
  private static string GetGlobalizationViewName(string viewName, ControllerContext context)
  {
    var cultureName = Thread.CurrentThread.CurrentUICulture.Name;
    if (cultureName == "en-US") return viewName; // default culture
    if (string.IsNullOrEmpty(viewName))
      return context.RouteData.Values["action"] + "." + cultureName; // "Index.fa"
    int i;
    if ((i = viewName.IndexOf('.')) > 0) // ex: Index.cshtml
      return viewName.Substring(0, i + 1) + cultureName + viewName.Substring(i); // "Index.fa.cshtml"
    return viewName + "." + cultureName; // "Index" ==> "Index.fa"
  }
}
همانطور که قبلا نیز شرح داده شد، چون متد ExecuteCore قبل از OnActionExecuted صدا زده میشود بنابراین از تنظیم درست مقدار کالچر در ثرد جاری اطمینان داریم.
روش دیگری که برای مدیریت انتخاب ویوهای مناسب استفاده از یک ویوانجین شخصی سازی شده است. مثلا برای روش سوم نامگذاری ویوها میتوان از کد زیر استفاده کرد:
public sealed class RazorGlobalizationViewEngine : RazorViewEngine
  {
    protected override IView CreatePartialView(ControllerContext controllerContext, string partialPath)
    {
      return base.CreatePartialView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, partialPath));
    }
    protected override IView CreateView(ControllerContext controllerContext, string viewPath, string masterPath)
    {
      return base.CreateView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, viewPath), masterPath);
    }
    private static string GetGlobalizationViewPath(ControllerContext controllerContext, string viewPath)
    {
      //var controllerName = controllerContext.RouteData.GetRequiredString("controller");
      var request = controllerContext.HttpContext.Request;
      var lang = request.Cookies["MyLanguageCookie"];
      if (lang != null && !string.IsNullOrEmpty(lang.Value) && lang.Value != "en-US")
      {
        var localizedViewPath = Regex.Replace(viewPath, "^~/Views/", string.Format("~/Views/Globalization/{0}/", lang.Value));
        if (File.Exists(request.MapPath(localizedViewPath))) viewPath = localizedViewPath;
      }
      return viewPath;
    }
و برای ثبت این ViewEngine در فایل Global.asax.cs خواهیم داشت:
protected void Application_Start()
{
  ViewEngines.Engines.Clear();
  ViewEngines.Engines.Add(new RazorGlobalizationViewEngine());
}

محتوای یک فایل Resource
ساختار یک فایل resx. به صورت XML استاندارد است. در زیر محتوای یک نمونه فایل Resource با پسوند resx. را مشاهده میکنید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<root>
  <!-- 
    Microsoft ResX Schema ...
    -->
  <xsd:schema id="root" xmlns="" xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" xmlns:msdata="urn:schemas-microsoft-com:xml-msdata">
   ...
  </xsd:schema>
  <resheader name="resmimetype">
    <value>text/microsoft-resx</value>
  </resheader>
  <resheader name="version">
    <value>2.0</value>
  </resheader>
  <resheader name="reader">
    <value>System.Resources.ResXResourceReader, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <resheader name="writer">
    <value>System.Resources.ResXResourceWriter, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <data name="RightToLeft" xml:space="preserve">
    <value>false</value>
    <comment>RightToleft is false in English!</comment>
  </data>
</root>
در قسمت ابتدایی تمام فایلهای resx. که توسط ویژوال استودیو تولید میشود کامنتی طولانی وجود دارد که به صورت خلاصه به شرح محتوا و ساختار یک فایل Resource میپردازد. در ادامه تگ نسبتا طولانی xsd:schema قرار دارد. از این قسمت برای معرفی ساختار داده ای فایلهای XML استفاده میشود. برای آشنایی بیشتر با XSD (یا XML Schema) به اینجا مراجعه کنید. به صورت خلاصه میتوان گفت که XSD برای تعیین ساختار داده‌ها یا تعیین نوع داده ای اطلاعات موجود در یک فایل XML به کار میرود. درواقع تگهای XSD به نوعی فایل XML ما را Strongly Typed میکند. با توجه به اطلاعات این قسمت، فایلهای resx. شامل 4 نوع گره اصلی هستند که عبارتند از: metadata و assembly و data و resheader. در تعریف هر یک از گره‌ها در این قسمت مشخصاتی چون نام زیر گره‌های قابل تعریف در هر گره و نام و نوع خاصیتهای هر یک معرفی شده است.
بخش موردنظر ما در این مطلب قسمت انتهایی این فایلهاست (تگهای resheader و data). همانطور در بالا مشاهده میکنید تگهای reheader شامل تنظیمات مربوط به فایل resx. با ساختاری ساده به صورت name/value است. یکی از این تنظیمات resmimetype فایل resource را معرفی میکند که درواقع مشخص کننده نوع محتوای (Content Type) فایل XML است(^). برای فایلهای resx این مقدار برابر text/microsoft-resx است. تنظیم بعدی نسخه مربوط به فایل resx (یا Microsoft ResX Schema) را نشان میدهد. در حال حاضر نسخه جاری (در VS 2010) برابر 2.0 است. تنظیم بعدی مربوط به کلاسهای reader و writer تعریف شده برای استفاده از این فایلهاست. به نوع این کلاسهای خواننده و نویسنده فایلهای resx. و مکان فیزیکی و فضای نام آنها دقت کنید که در مطالب بعدی از آنها برای ویرایش و بروزرسانی فایلهای resource در زمان اجرا استفاده خواهیم کرد.
در پایان نیز تگهای data که برای نگهداری داده‌ها از آنها استفاده میشود. هر گره data شامل یک خاصیت نام (name) و یک زیرگره مقدار (value) است. البته امکان تعیین یک کامنت در زیرگره comment نیز وجود دارد که اختیاری است. هر گره data مینواند شامل خاصیت type و یا mimetype نیز باشد. خاصیت type مشخص کننده نوعی است که تبدیل text/value را با استفاده از ساختار TypeConverter پشتیبانی میکند. البته اگر در نوع مشخص شده این پشتیبانی وجود نداشته باشد، داده موردنظر پس از سریالایز شدن با فرمت مشخص شده در خاصیت mimetype ذخیره میشود. این mimetype اطلاعات موردنیاز را برای کلاس خواننده این فایلها (ResXResourceReader به صورت پیشفرض) جهت چگونگی بازیابی آبجکت موردنظر فراهم میکند. مشخص کردن این دو خاصیت برای انواع رشته ای نیاز نیست. انواع mimetype قابل استفاده عبارتند از:
- application/x-microsoft.net.object.binary.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Binary.BinaryFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود (راجع به انکدینگ base64 ^ و ^).
- application/x-microsoft.net.object.soap.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Soap.SoapFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
- application/x-microsoft.net.object.bytearray.base64: آبجکت ابتدا باید با استفاده از یک System.ComponentModel.TypeConverter به آرایه ای از بایت سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
نکته: امکان جاسازی کردن (embed) فایلهای resx. در یک اسمبلی یا کامپایل مستقیم آن به یک سَتِلایت اسمبلی (ترجمه مناسبی برای satellite assembly پیدا نکردم، چیزی شبیه به اسمبلی قمری یا وابسته و از این قبیل ...) وجود ندارد. ابتدا باید این فایلهای resx. به فایلهای resources. تبدیل شوند. اینکار با استفاده از ابزار Resource File Generator (نام فایل اجرایی آن resgen.exe است) انجام میشود (^ و ^). سپس میتوان با استفاده از Assembly Linker ستلایت اسمبلی مربوطه را تولید کرد (^). کل این عملیات در ویژوال استودیو با استفاده از ابزار msbuild به صورت خودکار انجام میشود!

نحوه یافتن کلیدهای Resource در بین فایلهای مختلف Resx توسط پرووایدر پیش فرض در دات نت
عملیات ابتدا با بررسی خاصیت CurrentUICulture از ثرد جاری آغاز میشود. سپس با استفاده از عنوان استاندارد کالچر جاری، فایل مناسب Resource یافته میشود. در نهایت بهترین گزینه موجود برای کلید درخواستی از منابع موجود انتخاب میشود. مثلا اگر کالچر جاری fa-IR و کلید درخواستی از کلاس Texts باشد ابتدا جستجو برای یافتن فایل Texts.fa-IR.resx آغاز میشود و اگر فایل موردنظر یا کلید درخواستی در این فایل یافته نشد جستجو در فایل Texts.fa.resx ادامه می‌یابد. اگر باز هم یافته نشد درنهایت این عملیات جستجو در فایل resource اصلی خاتمه می‌یابد و مقدار کلید منبع پیش فرض به عنوان نتیجه برگشت داده میشود. یعنی در تمامی حالات سعی میشود تا دقیقترین و بهترین و نزدیکترین نتیجه انتخاب شود. البته درصورتیکه از یک پرووایدر شخصی سازی شده برای کار خود استفاده میکنید باید چنین الگوریتمی را جهت یافتن کلیدهای منابع خود از فایلهای Resource (یا هرمنبع دیگر مثل دیتابیس یا حتی یک وب سرویس) درنظر بگیرید.

Globalization در کلاینت (javascript g11n)
یکی دیگر از موارد استفاده g11n در برنامه نویسی سمت کلاینت است. با وجود استفاده گسترده از جاوا اسکریپت در برنامه نویسی سمت کلاینت در وب اپلیکیشنها، متاسفانه تا همین اواخر عملا ابزار یا کتابخانه مناسبی برای مدیریت g11n در این زمینه وجود نداشته است. یکی از اولین کتابخانه‌های تولید شده در این زمینه کتابخانه jQuery Globalization است که توسط مایکروسافت توسعه داده شده است (برای آشنایی بیشتر با این کتابخانه به ^ و ^ مراجعه کنید). این کتابخانه بعدا تغییر نام داده و اکنون با عنوان Globalize شناخته میشود. Globalize یک کتابخانه کاملا مستقل است که وابستگی به هیچ کتابخانه دیگر ندارد (یعنی برای استفاده از آن نیازی به jQuery نیست). این کتابخانه حاوی کالچرهای بسیاری است که عملیات مختلفی چون فرمت و parse انواع داده‌ها را نیز در سمت کلاینت مدیریت میکند. همچنین با فراهم کردن منابعی حاوی جفتهای key/culture میتوان از مزایایی مشابه مواردی که در این مطلب بحث شد در سمت کلاینت نیز بهره برد. نشانی این کتابخانه در github اینجا است. با اینکه خود این کتابخانه ابزار کاملی است اما در بین کالچرهای موجود در فایلهای آن متاسفانه پشتیبانی کاملی از زبان فارسی نشده است. ابزار دیگری که برای اینکار وجود دارد پلاگین jquery localize است که برای بحث g11n رشته‌ها پیاده‌سازی بهتر و کاملتری دارد.

در مطالب بعدی به مباحث تغییر مقادیر کلیدهای فایلهای resource در هنگام اجرا با استفاده از روش مستقیم تغییر محتوای فایلها و کامپایل دوباره توسط ابزار msbuild و نیز استفاده از یک ResourceProvider شخصی سازی شده به عنوان یک راه حل بهتر برای اینکار میپردازم.
در تهیه این مطلب از منابع زیر استفاده شده است:

نظرات مطالب
نحوه ایجاد یک اسلایدشو به صورت داینامیک
با سلام ..
من همه چیز را همان طوری که شما گفتید انجام دادم ولی نمی‌دونم چرا اجرا نی کنه ..بعد از لود صفحه یک لحظه نشون میده بعد فقط فلش که برای حرکت تصویر است نشون میده و اون هم در گوشه بالای صفحه :
این هم کد :::
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.SqlClient;
using System.Linq;
using System.Web;


public class GallerySite
{
    int iD;

    public int ID
    {
        get { return iD; }
        set { iD = value; }
    }
    string imagePath;

    public string ImagePath
    {
        get { return imagePath; }
        set { imagePath = value; }
    }
    string imageText;

    public string ImageText
    {
        get { return imageText; }
        set { imageText = value; }
    }
    public List<GallerySite> GetImage()
    {
        List<GallerySite> _Gallery = new List<GallerySite>() { };
        SqlConnection cnn = new SqlConnection("Data Source=.;Initial Catalog=RoshanZamirDataBase;Integrated Security=True");
        cnn.Open();
        SqlCommand cmd = new SqlCommand("Select * From Gallery", cnn);
        SqlDataReader datareadfewr = cmd.ExecuteReader();
        if (datareadfewr.HasRows)
        {
            while (datareadfewr.Read())
            {
                _Gallery.Add(new GallerySite()
                {
                    ID = Convert.ToInt32(datareadfewr["ID"]),
                    ImagePath = (string)datareadfewr["ImagePath"],
                    ImageText=(string)datareadfewr["ImageText"]
                });
            }
        }
        return _Gallery;
    }
}

.................................................................................................................................




    <link href="orbit-1.2.3.css" rel="stylesheet" />
    <script src="jquery-1.8.3.min.js"></script>
    <script src="jquery.orbit-1.2.3.min.js"></script>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.ajax({
                url: "Handler.ashx",
                contentType: "application/json; charset=utf-8",
                success: function (data) {
                    $.each(data, function (i, b) {
                        var str = '<img src="' + b.ImagePath + '" alt="' + b.ImageText + '"/>';
                        $("#featured").append(str);
                    });
                    $('#featured').orbit();
                },
                dataType: "json"
            });
        });
    </script>




...........................................................................................................................

Handler :



public class Handler : IHttpHandler {
    
    public void ProcessRequest (HttpContext context) {
        var _Gallery = new GallerySite();
        var List = _Gallery.GetImage();
        string str = JsonConvert.SerializeObject(List);
        context.Response.Write(str);          
    } 
    public bool IsReusable {
        get {
            return false;
        }
    }
}


مطالب
نحوه ایجاد یک گزارش فاکتور فروش توسط PdfReport
شکل زیر را که شبیه به یک فاکتور فروش است درنظر بگیرید:



نکته‌ای که در اینجا مدنظر است، دسترسی به عدد جمع آخر گزارش و سپس بر اساس آن، ساخت دو ستون اضافی ذیل جدول اصلی گزارش است که موارد مالیات، عوارض، جمع کل و مبلغ به حروف را نسبت به مثال‌های قبلی، اضافه‌تر دارد.

در ادامه کدهای کامل این مثال را مشاهده می‌کنید. همچنین این کد و کلاس‌های وابسته به آن مانند User و TransparentTemplate به سورس‌های کتابخانه PdfReport نیز اضافه شده‌اند.
using System;
using System.Collections.Generic;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfReportSamples.Templates;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.Tax
{
    public class TaxPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(AppPath.ApplicationPath + "\\fonts\\irsans.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.CustomTemplate(new TransparentTemplate());
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var listOfRows = new List<User>();
                for (int i = 0; i < 7; i++)
                {
                    listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = i + 1000 });
                }
                dataSource.StronglyTypedList<User>(listOfRows);
            })
            .MainTableSummarySettings(summarySettings =>
            {
                summarySettings.OverallSummarySettings("جمع کل");
                summarySettings.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                summarySettings.PageSummarySettings("جمع صفحه");
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("rowNo");
                    column.IsRowNumber(true);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(1);
                    column.HeaderCell("ردیف");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("شماره");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("نام");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(4);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("موجودی");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.TextBlock();
                        template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                    column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                    {
                        aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                        aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                });

            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");

                events.MainTableAdded(args =>
                {
                    var balanceData = args.LastOverallAggregateValueOf<User>(u => u.Balance);
                    var balance = double.Parse(balanceData, System.Globalization.NumberStyles.AllowThousands);

                    var others = Math.Round(balance * 1.8 / 100);
                    var tax = Math.Round(balance * 2.2 / 100);
                    var total = balance + tax + others;

                    var taxTable = new PdfPTable(args.Table); // Create a clone of the MainTable's structure                   

                    taxTable.AddSimpleRow(
                        null /* null = empty cell */, null, null,
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = "مالیات";
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.HorizontalAlignment = HorizontalAlignment.Left;
                        },
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = string.Format("{0:n0}", tax);
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.BorderColor = BaseColor.LIGHT_GRAY;
                            cellProperties.ShowBorder = true;
                        });

                    taxTable.AddSimpleRow(
                        null, null, null,
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = "عوارض";
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.HorizontalAlignment = HorizontalAlignment.Left;
                        },
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = string.Format("{0:n0}", others);
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.BorderColor = BaseColor.LIGHT_GRAY;
                            cellProperties.ShowBorder = true;
                        });

                    taxTable.AddSimpleRow(
                        null, null, null,
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = "جمع کل";
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.HorizontalAlignment = HorizontalAlignment.Left;
                        },
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = string.Format("{0:n0}", total);
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.BorderColor = BaseColor.LIGHT_GRAY;
                            cellProperties.ShowBorder = true;
                        });

                    taxTable.AddSimpleRow(
                        null, null, null,
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = "قابل پرداخت";
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.HorizontalAlignment = HorizontalAlignment.Left;
                        },
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = total.NumberToText(Language.Persian) + " ریال";
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.BorderColor = BaseColor.LIGHT_GRAY;
                            cellProperties.ShowBorder = true;
                            cellProperties.PdfFontStyle = DocumentFontStyle.Bold;
                        });

                    args.PdfDoc.Add(taxTable);
                });
            })
            .Export(export =>
            {
                export.ToExcel();
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\TaxReportSample.pdf"));
        }
    }
}
توضیحات:
تنها تفاوت این مثال با مثال‌های قبلی، کدهای مرتبط با متد events.MainTableAdded می‌باشند.
توسط متد args.LastOverallAggregateValueOf، می‌توان به مقدار نهایی متد تجمعی تعریف شده برای یک ستون خاص دسترسی یافت:
var balanceData = args.LastOverallAggregateValueOf<User>(u => u.Balance);
var balance = double.Parse(balanceData, System.Globalization.NumberStyles.AllowThousands);
سپس بر این اساس، امکان محاسبه مالیات و عوارض میسر می‌شود:
var others = Math.Round(balance * 1.8 / 100);
var tax = Math.Round(balance * 2.2 / 100);
var total = balance + tax + others;
در ادامه نیاز داریم تا یک جدول جدید را ذیل جدول اصلی ایجاد کنیم. نکته مهم این جدول جدید، هماهنگی عرض ستون‌های آن با ستون‌های جدول اصلی است. به همین منظور می‌توان از خاصیت args.Table جهت دسترسی به خواص جدول اصلی استفاده کرد و جدول جدیدی را ایجاد نمود:
var taxTable = new PdfPTable(args.Table);
از اینجا به بعد دیگر به عهده خودتان است. می‌توانید از دانش iTextSharp خود استفاده کرده و ردیف‌های این جدول جدید را پر کنید. یا اینکه می‌توانید از متد کمکی توکار AddSimpleRow به نحو زیر استفاده نمائید:
taxTable.AddSimpleRow(
                        null /* null = empty cell */, null, null,
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = "مالیات";
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.HorizontalAlignment = HorizontalAlignment.Left;
                        },
                        (data, cellProperties) =>
                        {
                            data.Value = string.Format("{0:n0}", tax);
                            cellProperties.PdfFont = args.PdfFont;
                            cellProperties.BorderColor = BaseColor.LIGHT_GRAY;
                            cellProperties.ShowBorder = true;
                        });
با توجه به اینکه قصد نداریم در سه ستون اول این جدول جدید، عنصری را نمایش دهیم، آن‌ها را با null مقدار دهی کرده و سپس ستون برچسب و ستون مقدار را اضافه می‌کنیم (آرگومان‌های این متد به صورت params تعریف شده‌اند. بنابراین هر تعداد ستون که نیاز باشد قابل تعریف است).
با مقدار دهی data، مقدار مورد نظر در آن سلول ثبت می‌گردد. با مقدار دهی خواص cellProperties، نوع قلم، جهت قرارگیری و سایر تنظیماتی را که ملاحظه می‌کنید، می‌توان اعمال کرد.
و در آخر لازم است که این جدول جدید را به شیء Document اضافه کنیم تا نمایش داده شود:
args.PdfDoc.Add(taxTable);

یک نکته:
متد NumberToText جزئی از کتابخانه PdfReport (تعریف شده در فضای نام PdfRpt.Core.Helper) است و برای نمایش رقم به حروف می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد:
total.NumberToText(Language.Persian)

 
نظرات اشتراک‌ها
تبدیلگر ایران سیستم به یونیکد
در متد get_Unicode_To_IranSystem  نوع لیست اشتباه است، من به جای آن List<byte> نوشتم. این لیست رو چطور میشه به string تبدیل کرد؟
نظرات مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
- اگر بر روی سرور machine key تنظیم نشده باشد، IIS هربار که ری‌استارت می‌شود، یک machine key جدید را تولید خواهد کرد و محل نگهداری آن حافظه‌ی سرور است. بنابراین اگر زیاد مشکل لاگین دارید و اطلاعات قابل رمزگشایی نیست و نال بازگشت داده می‌شود، یعنی برنامه‌ی شما بر روی سرور زیاد ری‌استارت می‌شود (متد Application_Start فایل gloal.asax را لاگ کنید تا این مساله مشخص شود).
- امکان تنظیم machine key به صورت دستی در فایل web.config برنامه وجود دارد:
  <system.web>
    <machineKey decryptionKey="Enter decryption Key here" 
                validation="SHA1" 
                validationKey="Enter validation Key here" />
  </system.web>

IIS امکان تولید این کلیدها و به روز رسانی خودکار فایل web.config برنامه را دارد:


روش دوم تولید آن با کدنویسی است:
    protected static string GenerateKey(int length)
    {
        RNGCryptoServiceProvider rngCsp = new RNGCryptoServiceProvider();
        byte[] buff = new byte[length];
        rngCsp.GetBytes(buff);
        StringBuilder sb = new StringBuilder(buff.Length * 2);
        for (int i = 0; i < buff.Length; i++)
            sb.Append(string.Format("{0:X2}", buff[i]));
        return sb.ToString();
    }

    string validationKey = GenerateKey(64);
    string  decryptionKey = GenerateKey(32);
مطالب دوره‌ها
تبدیلگر تاریخ شمسی برای AutoMapper
فرض کنید مدل معادل با جدول بانک اطلاعاتی ما چنین ساختاری را دارد:
public class User
{
    public int Id { set; get; }
    public string Name { set; get; }
    public DateTime RegistrationDate { set; get; }
}
و ViewModel ایی که قرار است به کاربر نمایش داده شود این ساختار را دارد:
public class UserViewModel
{
    public int Id { set; get; }
    public string Name { set; get; }
    public string RegistrationDate { set; get; }
}
در اینجا می‌خواهیم حین تبدیل User به UserViewModel، تاریخ میلادی به صورت خودکار، تبدیل به یک رشته‌ی شمسی شود. برای مدیریت یک چنین سناریوهایی توسط AutoMapper، امکان نوشتن تبدیلگرهای سفارشی نیز پیش بینی شده‌است.


تبدیلگر سفارشی تاریخ میلادی به شمسی مخصوص AutoMapper

در ذیل یک تبدیلگر سفارشی مخصوص AutoMapper را با پیاده سازی اینترفیس ITypeConverter آن ملاحظه می‌کنید:
public class DateTimeToPersianDateTimeConverter : ITypeConverter<DateTime, string>
{
    private readonly string _separator;
    private readonly bool _includeHourMinute;
 
    public DateTimeToPersianDateTimeConverter(string separator = "/", bool includeHourMinute = true)
    {
        _separator = separator;
        _includeHourMinute = includeHourMinute;
    }
 
    public string Convert(ResolutionContext context)
    {
        var objDateTime = context.SourceValue;
        return objDateTime == null ? string.Empty : toShamsiDateTime((DateTime)context.SourceValue);
    }
 
    private string toShamsiDateTime(DateTime info)
    {
        var year = info.Year;
        var month = info.Month;
        var day = info.Day;
        var persianCalendar = new PersianCalendar();
        var pYear = persianCalendar.GetYear(new DateTime(year, month, day, new GregorianCalendar()));
        var pMonth = persianCalendar.GetMonth(new DateTime(year, month, day, new GregorianCalendar()));
        var pDay = persianCalendar.GetDayOfMonth(new DateTime(year, month, day, new GregorianCalendar()));
        return _includeHourMinute ?
            string.Format("{0}{1}{2}{1}{3} {4}:{5}", pYear, _separator, pMonth.ToString("00", CultureInfo.InvariantCulture), pDay.ToString("00", CultureInfo.InvariantCulture), info.Hour.ToString("00"), info.Minute.ToString("00"))
            : string.Format("{0}{1}{2}{1}{3}", pYear, _separator, pMonth.ToString("00", CultureInfo.InvariantCulture), pDay.ToString("00", CultureInfo.InvariantCulture));
    } 
}
ITypeConverter دو پارامتر جنریک را قبول می‌کند. پارامتر اول نوع ورودی و پارامتر دوم، نوع خروجی مورد انتظار است. در اینجا باید خروجی متد Convert را بر اساس آرگومان دوم ITypeConverter مشخص کرد. توسط ResolutionContext می‌توان به برای مثال context.SourceValue که معادل DateTime دریافتی است، دسترسی یافت. سپس این DateTime را بر اساس متد toShamsiDateTime تبدیل کرده و بازگشت می‌دهیم.


ثبت و معرفی تبدیلگرهای سفارشی AutoMapper

پس از تعریف یک تبدیلگر سفارشی AutoMapper، اکنون نیاز است آن‌را به AutoMapper معرفی کنیم:
public class TestProfile1 : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        // این تنظیم سراسری هست و به تمام خواص زمانی اعمال می‌شود
        this.CreateMap<DateTime, string>().ConvertUsing(new DateTimeToPersianDateTimeConverter()); 
        this.CreateMap<User, UserViewModel>();
     }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
جهت مدیریت بهتر نگاشت‌های AutoMapper ابتدا یک کلاس Profile را آغاز خواهیم کرد و سپس توسط متدهای CreateMap، کار معرفی نگاشت‌ها را آغاز می‌کنیم.
همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا دو نگاشت تعریف شده‌اند. یکی برای تبدیل User به UserViewModel و دیگری، معرفی نحوه‌ی نگاشت DateTime به string، توسط تبدیلگر سفارشی DateTimeToPersianDateTimeConverter است که به کمک متد الحاقی ConvertUsing صورت گرفته‌است.
باید دقت داشت که تنظیمات تبدیلگرهای سفارشی سراسری هستند و در کل برنامه و به تمام پروفایل‌ها اعمال می‌شوند.


بررسی خروجی تبدیلگر سفارشی تاریخ

اکنون کار استفاده از تنظیمات AutoMapper با ثبت پروفایل تعریف شده آغاز می‌شود:
Mapper.Initialize(cfg => // In Application_Start()
{
     cfg.AddProfile<TestProfile1>();
});
سپس نحوه‌ی استفاده از متد Mapper.Map همانند قبل خواهد بود:
var dbUser1 = new User
{
    Id = 1,
    Name = "Test",
    RegistrationDate = DateTime.Now.AddDays(-10)
};
 
var uiUser = new UserViewModel();

Mapper.Map(source: dbUser1, destination: uiUser);
در اینجا در حین کار تبدیل و نگاشت dbUser به uiUser، زمانیکه AutoMapper به هر خاصیت DateTime ایی می‌رسد، مقدار آن‌را با توجه به تبدیلگر سفارشی تاریخی که به آن معرفی کردیم، تبدیل به معادل رشته‌ای شمسی می‌کند.


نوشتن تبدیلگرهای غیر سراسری

همانطور که عنوان شد، معرفی تبدیلگرها به AutoMapper سراسری است و در کل برنامه اعمال می‌شود. اگر نیاز است فقط برای یک مدل خاص و یک خاصیت خاص آن تبدیلگر نوشته شود، باید نگاشت مورد نظر را به صورت ذیل تعریف کرد:
this.CreateMap<User, UserViewModel>()
             .ForMember(userViewModel => userViewModel.RegistrationDate,
                        opt => opt.ResolveUsing(src =>
                        {
                             var dt = src.RegistrationDate;
                             return dt.ToShortDateString();
                        }));
اینبار در همان کلاس پروفایل ابتدای بحث، نگاشت User به ViewModel آن با کمک متد ForMember، سفارشی سازی شده‌است. در اینجا عنوان شده‌است که اگر به خاصیت ویژه‌ی RegistrationDate رسیدی، مقدار آن‌را با توجه به فرمولی که مشخص شده، محاسبه کرده و بازگشت بده. این تنظیم خصوصی است و به کل برنامه اعمال نمی‌شود.


خصوصی سازی تبدیلگرها با تدارک موتورهای نگاشت اختصاصی

اگر می‌خواهید تنظیمات TestProfile1 به کل برنامه اعمال نشود، نیاز است یک MappingEngine جدید و مجزای از MappingEngine سراسری AutoMapper را ایجاد کرد:
var configurationStore = new ConfigurationStore(new TypeMapFactory(), MapperRegistry.Mappers);
configurationStore.AddProfile<TestProfile1>();
var mapper = new MappingEngine(configurationStore);
mapper.Map(source: dbUser1, destination: uiUser);
به صورت پیش فرض و در پشت صحنه، متد Mapper.Map از یک MappingEngine سراسری استفاده می‌کند. اما می‌توان در یک برنامه چندین MappingEngine مجزا داشت که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
AM_Sample02.zip
مطالب
انتخاب پویای فیلد ها در LINQ

LINQ یک DLS  بر مبنای .NET  می باشد که برای پرس و جو در منابع داده ای مانند پایگاه‌های داده ، فایل‌های XML و یا لیستی از اشیاء درون حافظه کاربرد دارد.

یکی از بزرگترین مزیت‌های آن Syntax  آسان و خوانا آن می‌باشد.

LINQ  از 2 نوع نمادگذاری پشتیبانی می‌کند:

  • Inline LINQ یا query expressions : 
var result = 
    from product in dbContext.Products
    where product.Category.Name == "Toys"
    where product.Price >= 2.50
    select product.Name;
  • Fluent Syntax : 
var result = dbContext.Products
    .Where(p => p.Category.Name == "Toys" && p.Price >= 250)
    .Select(p => p.Name);

در پرس و چو‌های بالا فیلد‌های مورد نیاز در قسمت Select در زمان Compile شناخته شده هستند . اما گاهی ممکن است فیلد‌های مورد نیاز در زمان اجرا مشخص شوند.

به عنوان مثال یک گزارش ساز پویا که کاربر مشخص می‌کند چه ستون هایی در خروجی نمایش داده شوند یا یک جستجوی پیشرفته که ستون‌های خروجی به اختیار کاربر در زمان اجرا مشخص می‌شوند. 

این مدل را در نظر داشته باشید :

    public class Student
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Field1 { get; set; }
        public string Field2 { get; set; }
        public string Field3 { get; set; }


        public static IEnumerable<Student> GetStudentSource()
        {
            for (int i = 0; i < 10; i++)
            {
                yield return new Student
                                 {
                                     Id = i,
                                     Name = "Name " + i,
                                     Field1 = "Field1 " + i,
                                     Field2 = "Field2 " + i,
                                     Field3 = "Field3 " + i
                                 };
            }
        }
    }

ستون‌های کلاس Student  را در رابط کاربری برنامه جهت انتخاب به کاربر نمایش می‌دهیم. سپس کاربر یک یا چند ستون را انتخاب می‌کند که قسمت Select  کوئری برنامه باید  بر اساس فیلد‌های مورد نظر کاربر مشخص شود.

یکی از روش هایی که می‌توان از آن بهره برد استفاده از کتاب خانه Dynamic LINQ معرفی شده در اینجا می باشد.

این کتابخانه جهت سهولت در نصب به کمک NuGet در این آدرس قرار دارد.

فرض بر این است که فیلد‌های انتخاب شده توسط کاربر با "," از یکدیگر جدا شده اند. 

    public class Program
    {
        private static void Main(string[] args)
        {
            System.Console.WriteLine("Specify the desired fields : ");
            string fields = System.Console.ReadLine();
            IEnumerable<Student> students = Student.GetStudentSource();
            IQueryable output = students.AsQueryable().Select(string.Format("new({0})", fields));
            foreach (object item in output)
            {
                System.Console.WriteLine(item);
            }
          
            System.Console.ReadKey();
        }
  
    }

همانطور که در عکس ذیل مشاهده می‌کنید پس از اجرای برنامه ، فیلد‌های انتخاب شده توسط کاربر از منبع داده‌ی دریافت شده و در خروجی نمایش داده شده اند.

این روش مزایا و معایب خودش را دارد ، به عنوان مثال خروجی یک لیست از شیء Student  نیست یا این Select  فقط برای روی یک شیء IQueryable  قابل انجام است.

روش دیگری که می‌توان از آن بهره جست استفاده از یک متد کمکی جهت تولید پویای عبارت Lambda  ورودی Select  می باشد :  

    public  class SelectBuilder <T>
    {
        public static Func<T, T> CreateNewStatement(string fields)
        {
            // input parameter "o"
            var xParameter = Expression.Parameter(typeof(T), "o");


            // new statement "new T()"
            var xNew = Expression.New(typeof(T));

            // create initializers
            var bindings = fields.Split(',').Select(o => o.Trim())
                .Select(o =>
                {

                    // property "Field1"
                    var property = typeof(T).GetProperty(o);

                    // original value "o.Field1"
                    var xOriginal = Expression.Property(xParameter, property);

                    // set value "Field1 = o.Field1"
                    return Expression.Bind(property, xOriginal);
                }
            ).ToList();

            // initialization "new T { Field1 = o.Field1, Field2 = o.Field2 }"
            var xInit = Expression.MemberInit(xNew, bindings);

            // expression "o => new T { Field1 = o.Field1, Field2 = o.Field2 }"
            var lambda = Expression.Lambda<Func<T, T>>(xInit, xParameter);

            // compile to Func<T, T>
            return lambda.Compile();
        }
    }
برای استفاده از متد CreateNewStatement باید اینگونه عمل کرد :  
       IEnumerable<Student> result = students.Select(SelectBuilder<Student>.CreateNewStatement("Field1, Field2")).ToList();

            foreach (Student student in result)
            {
                System.Console.WriteLine(student.Field1);
            }
خروجی یک لیست از Student  می باشد.
 نحوه‌ی کارکرد CreateNewStatement :

ابتدا فیلد‌های انتخابی کاربر که با "," جدا شده اند به ورودی پاس داده می‌شود سپس یک statement  خالی ایجاد می‌شود

o=>new Student()
فیلد‌های ورودی از یکدیگر تفکیک می‌شوند و به کمک Reflection پراپرتی معادل فیلد رشته ای در کلاس Student پیدا می‌شود :  
var property = typeof(T).GetProperty(o);
سپس عبارت Select و تولید شیء جدید بر اساس فیلد‌های ورودی تولید می‌شود و برای استفاده Compile  به Func می‌شود. در نهایت Func  تولید شده به Select پاس داده می‌شود و لیستی از Student  بر مبنای فیلد‌های انتخابی تولید می‌شود. 

دریافت مثال : DynamicSelect.zip 
مطالب
استفاده از Google Analytics API در دات نت فریم ورک

بالاخره گوگل کار تهیه API مخصوص ابزار Analytics خود را به پایان رساند و اکنون برنامه نویس‌ها می‌توانند همانند سایر سرویس‌های گوگل از این ابزار گزارشگیری نمایند.
خلاصه کاربردی این API ، دو صفحه تعاریف پروتکل (+) و ریز مواردی (+) است که می‌توان گزارشگیری نمود.
هنوز کتابخانه google-gdata جهت استفاده از این API به روز رسانی نشده است؛ بنابراین در این مقاله سعی خواهیم کرد نحوه کار با این API را از صفر بازنویسی کنیم.
مطابق صفحه تعاریف پروتکل، سه روش اعتبارسنجی جهت دریافت اطلاعات API معرفی شده است که در اینجا از روش ClientLogin که مرسوم‌تر است استفاده خواهیم کرد.
مطابق مثالی که در آن صفحه قرار دارد، اطلاعاتی شبیه به اطلاعات زیر را باید ارسال و دریافت کنیم:

POST /accounts/ClientLogin HTTP/1.1
User-Agent: curl/7.15.1 (i486-pc-linux-gnu) libcurl/7.15.1
OpenSSL/0.9.8a zlib/1.2.3 libidn/0.5.18
Host: www.google.com
Accept: */*
Content-Length: 103
Content-Type: application/x-www-form-urlencoded
accountType=GOOGLE&Email=userName@google.com&Passwd=myPasswrd&source=curl-tester-1.0&service=analytics

HTTP/1.1 200 OK
Content-Type: text/plain
Cache-control: no-cache
Pragma: no-cache
Date: Mon, 02 Jun 2008 22:08:51 GMT
Content-Length: 497
SID=DQ...
LSID=DQAA...
Auth=DQAAAG8...
در دات نت فریم ورک، این‌کار را به صورت زیر می‌توان انجام داد:
        string getSecurityToken()
{
if (string.IsNullOrEmpty(Email))
throw new NullReferenceException("Email is required!");

if (string.IsNullOrEmpty(Password))
throw new NullReferenceException("Password is required!");

WebRequest request = WebRequest.Create("https://www.google.com/accounts/ClientLogin");
request.Method = "POST";

string postData = "accountType=GOOGLE&Email=" + Email + "&Passwd=" + Password + "&service=analytics&source=vahid-testapp-1.0";
byte[] byteArray = Encoding.ASCII.GetBytes(postData);

request.ContentType = "application/x-www-form-urlencoded";
request.ContentLength = byteArray.Length;

using (Stream dataSt = request.GetRequestStream())
{
dataSt.Write(byteArray, 0, byteArray.Length);
}

string auth = string.Empty;
using (WebResponse response = request.GetResponse())
{
using (Stream dataStream = response.GetResponseStream())
{
using (StreamReader reader = new StreamReader(dataStream))
{
string responseFromServer = reader.ReadToEnd().Trim();
string[] tokens = responseFromServer.Split('\n');
foreach (string token in tokens)
{
if (token.StartsWith("SID="))
continue;

if (token.StartsWith("LSID="))
continue;

if (token.StartsWith("Auth="))
{
auth = token.Substring(5);
}
else
{
throw new AuthenticationException("Error authenticating Google user " + Email);
}
}
}
}
}

return auth;

}

همانطور که ملاحظه می‌کنید به آدرس https://www.google.com/accounts/ClientLogin ، اطلاعات postData با متد POST ارسال شده (دقیقا مطابق توضیحات گوگل) و سپس از پاسخ دریافتی، مقدار نشانه Auth را جدا نموده و در ادامه عملیات استفاده خواهیم کرد. وجود این نشانه در پاسخ دریافتی به معنای موفقیت آمیز بودن اعتبار سنجی ما است و مقدار آن در طول کل عملیات باید نگهداری شده و مورد استفاده مجدد قرار گیرد.
سپس مطابق ادامه توضیحات API گوگل باید لیست پروفایل‌هایی را که ایجاد کرده‌ایم پیدا نمائیم:

string getAvailableProfiles(string authToken)
{
return fetchPage("https://www.google.com/analytics/feeds/accounts/default", authToken);
}

متد fetchPage را از پیوست این مقاله می‌توانید دریافت نمائید. خروجی یک فایل xml است که با انواع و اقسام روش‌های موجود قابل آنالیز است، از کتابخانه‌های XML دات نت گرفته تا Linq to xml و یا روش serialization که من روش آخر را ترجیح می‌دهم.
مرحله بعد، ساخت URL زیر و دریافت مجدد اطلاعات مربوطه است:
            string url = string.Format("https://www.google.com/analytics/feeds/data?ids={0}&metrics=ga:pageviews&start-date={1}&end-date={2}", id, from, to);
return fetchPage(url, auth);
و سپس آنالیز اطلاعات xml دریافتی، جهت استخراج تعداد بار مشاهده صفحات یا pageviews استفاده شده در این مثال. لیست کامل مواردی که قابل گزارشگیری است، در صفحه Dimensions & Metrics Reference گوگل ذکر شده است.

فایل‌های کلاس‌های مورد استفاده را از اینجا دریافت نمائید.‌

مثالی در مورد نحوه استفاده از آن:
            CGoogleAnalytics cga = new CGoogleAnalytics
{
Email = "username@gmail.com",
Password = "password",
From = DateTime.Now.Subtract(TimeSpan.FromDays(1)),
To = DateTime.Now.Subtract(TimeSpan.FromDays(1))
};
List<CGoogleAnalytics.SitePagePreviews> pagePreviews =
cga.GetTotalNumberOfPageViews();

foreach (var list in pagePreviews)
{
//string site = list.Site;
//int pw = list.PagePreviews;
}

نظرات مطالب
پیدا کردن آیتم‌های تکراری در یک لیست به کمک LINQ
یک نکته‌ی تکمیلی: اضافه شدن متد جدید DistinctBy به دات نت 6

همانطور که در این مطلب نیز بررسی شد، جهت کار با متد Distinct، باید روش مقایسه‌ی اشیاء پیچیده، توسط یک پیاده سازی اختصاصی از IEqualityComparer مشخص شود. دات نت 6 جهت ساده‌کردن این عملیات، متد DistinctBy را اضافه کرده‌است که توسط آن می‌توان یک خاصیت شیء مدنظر را به عنوان کلید مقایسه مشخص کرد. روش پیاده سازی آن‌را در هم در اینجا می‌توانید مشاهده کنید که در پشت صحنه از یک HashSet استفاده می‌کند. یعنی کلیدهای مشخص شده‌ی توسط DistinctBy را یکی یکی به HashSet اضافه می‌کند. این ساختار داده‌ی ویژه، مقادیر تکراری را قبول نمی‌کند. اگر متد Add آن، true را برگرداند، یعنی مقادیر جدیدی اضافه شده‌است و اگر false را برگرداند، یعنی این مقدار، تکراری است و اضافه نخواهد شد. برای مثال فرض کنید لیستی را به صورت زیر تعریف کرده‌اید:
var list = new List<int> {1,1,2,2,3,3,3,4,4,4};
یکی از ده‌ها روش یافتن اعضای تکراری این لیست که سرعت بسیار بالایی هم دارد، استفاده از یک HashSet و متد Add آن است؛ به صورت زیر:
var hash = new HashSet<int>();
var duplicates = list.Where(i => !hash.Add(i));
اگر متد Add، مقدار false را برگرداند، یعنی آیتم مدنظر تکراری است.

یک مثال: روش استفاده از متد DistinctBy بر روی یک خاصیت مشخص و خروجی نهایی حاصل از آن:
var movies = new List<Movie>
{
    new Movie("Titanic", 1998, 4.5f),
    new Movie("The Fifth Element", 1997, 4.6f),
    new Movie("Terminator 2", 1991, 4.7f),
    new Movie("Avatar", 2009, 5),
    new Movie("Platoon", 1986, 4),
    new Movie("My Neighbor Totoro", 1988, 5)
};

var distinctRatings = movies.DistinctBy(movie => movie.Rating);

// Output:
// Titanic,The Fifth Element,Terminator 2,Avatar,Platoon
مطالب
ASP.NET MVC #7

آشنایی با Razor Views

قبل از اینکه بحث جاری ASP.NET MVC را بتوانیم ادامه دهیم و مثلا مباحث دریافت اطلاعات از کاربر، کار با فرم‌ها و امثال آن‌را بررسی کنیم، نیاز است حداقل به دستور زبان یکی از View Engineهای ASP.NET MVC آشنا باشیم.
MVC3 موتور View جدیدی را به نام Razor معرفی کرده است که به عنوان روش برگزیده ایجاد Viewها در این سیستم به شمار می‌رود و فوق العاده نسبت به ASPX view engine سابق، زیباتر، ساده‌تر و فشرده‌تر طراحی شده است و یکی از اهداف آن تلفیق code و markup می‌باشد. در این حالت دیگر پسوند فایل‌های Viewها همانند سابق ASPX نخواهد بود و به cshtml و یا vbhtml تغییر یافته است. همچنین برخلاف web forms view engine از System.Web.Page مشتق نشده است. و باید دقت داشت که Razor یک زبان برنامه نویسی جدید نیست. در اینجا از مخلوط زبان‌های سی شارپ و یا ویژوال بیسیک به همراه تگ‌های html استفاده می‌شود.
البته این را هم باید عنوان کرد که این مسایل سلیقه‌ای است. اگر با web forms view engine راحت هستید، با همان کار کنید. اگر با هیچکدام از این‌ها راحت نیستید (!) نمونه‌های دیگر هم وجود دارند، مثلا:

Razor Views یک سری قابلیت جالب را هم به همراه دارند:
1) امکان کامپایل آن‌ها به درون یک DLL وجود دارد. مزیت: استفاده مجدد از کد، عدم نیاز به وجود صریح فایل cshtml یا vbhtml بر روی دیسک سخت.
2) آزمون پذیری: از آنجائیکه Razor viewها به صورت یک کلاس کامپایل می‌شوند و همچنین از System.Web.Page مشتق نخواهند شد، امکان بررسی HTML نهایی تولیدی آن‌هابدون نیاز به راه اندازی یک وب سرور وجود دارد.
3) IntelliSense ویژوال استودیو به خوبی آن‌را پوشش می‌دهد.
4) با توجه به مواردی که ذکر شد، یک اتفاق جالب هم رخ داده است: امکان استفاده از Razor engine خارج از ASP.NET MVC هم وجود دارد. برای مثال یک سرویس ویندوز NT طراحی کرده‌اید که قرار است ایمیل فرمت شده‌ای به همراه اطلاعات مدل‌های شما را در فواصل زمانی مشخص ارسال کند؟ می‌توانید برای طراحی آن از Razor engine استفاده کنید و تهیه خروجی نهایی HTML آن نیازی به راه اندازی وب سرور و وهله سازی HttpContext ندارد.


ساختار پروژه مثال جاری

در ادامه مرور سریعی خواهیم داشت بر دستور زبان Razor engine و جهت نمایش این قابلیت‌ها، یک مثال ساده را در ابتدا با مشخصات زیر ایجاد خواهیم کرد:
الف) یک empty ASP.NET MVC 3 project را ایجاد کنید و نوع View engine را هم در ابتدای کار Razor انتخاب نمائید.
ب) دو کلاس زیر را به پوشه مدل‌های برنامه اضافه کنید:
namespace MvcApplication3.Models
{
public class Product
{
public Product(string productNumber, string name, decimal price)
{
Name = name;
Price = price;
ProductNumber = productNumber;
}
public string ProductNumber { get; set; }
public string Name { get; set; }
public decimal Price { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication3.Models
{
public class Products : List<Product>
{
public Products()
{
this.Add(new Product("D123", "Super Fast Bike", 1000M));
this.Add(new Product("A356", "Durable Helmet", 123.45M));
this.Add(new Product("M924", "Soft Bike Seat", 34.99M));
}
}
}

کلاس Products صرفا یک منبع داده تشکیل شده در حافظه است. بدیهی است هر نوع ORM ایی که یک ToList را بتواند در اختیار شما قرار دهد، توانایی تشکیل لیست جنریکی از محصولات را نیز خواهد داشت و تفاوتی نمی‌کند که کدامیک مورد استفاده قرار گیرد.

ج) سپس یک کنترلر جدید به نام ProductsController را به پوشه Controllers برنامه اضافه می‌کنیم:

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication3.Models;

namespace MvcApplication3.Controllers
{
public class ProductsController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
var products = new Products();
return View(products);
}
}
}

د) بر روی نام متد Index کلیک راست کرده، گزینه Add view را جهت افزودن View متناظر آن، انتخاب کنید. البته می‌شود همانند قسمت پنجم گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرد و سپس Product را به عنوان کلاس مدل انتخاب نمود و در آخر خیلی سریع یک لیست از محصولات را نمایش داد، اما فعلا از این قسمت صرفنظر نمائید، چون می‌خواهیم آن‌ را دستی ایجاد کرده و توضیحات و نکات بیشتری را بررسی کنیم.

ه) برای اینکه حین اجرای برنامه در VS.NET هربار نخواهیم که آدرس کنترلر Products را دستی در مرورگر وارد کنیم، فایل Global.asax.cs را گشوده و سپس در متد RegisterRoutes، در سطر Parameter defaults، مقدار پیش فرض کنترلر را مساوی Products قرار دهید.


مرجع سریع Razor

ابتدا کدهای View متد Index را به شکل زیر وارد نمائید:

@model List<MvcApplication3.Models.Product>
@{
ViewBag.Title = "Index";
var number = 12;
var data = "some text...";
<h2>line1: @data</h2>

@:line-2: @data <‪br />
<text>line-3:</text> @data
}
<‪br />
site@(data)
<‪br />
@@name
<‪br />
@(number/10)
<‪br />
First product: @Model.First().Name
<‪br />
@if (@number>10)
{
  <span>@data</span>
}
else
{
  <text>Plain Text</text>
}
<‪br />
@foreach (var item in Model)
{
<li>@item.Name, $@item.Price </li>
}

@*
A Razor Comment
*@

<‪br />
@("First product: " + Model.First().Name)
<‪br />
<img src="@(number).jpg" />

در ادامه توضیحات مرتبط با این کدها ارائه خواهد شد:

1) نحوه معرفی یک قطعه کد
@model List<MvcApplication3.Models.Product>
@{
ViewBag.Title = "Index";
var number = 12;
var data = "some text...";
<h2>line1: @data</h2>

@:line-2: @data <‪br />
<text>line-3:</text> @data
}

این کدها متعلق به Viewایی است که در قسمت (د) بررسی ساختار پروژه مثال جاری، ایجاد کردیم. در ابتدای آن هم نوع model مشخص شده تا بتوان ساده‌تر به اطلاعات شیء Model به کمک IntelliSense دسترسی داشت.
برای ایجاد یک قطعه کد در Viewایی از نوع Razor به این نحو عمل می‌شود:
@{  ...Code Block.... }

در اینجا مجاز هستیم کدهای سی شارپ را وارد کنیم. یک نکته جالب را هم باید درنظر داشت: امکان نوشتن تگ‌های html هم در این بین وجود دارد (بدون اینکه مجبور باشیم قطعه کد شروع شده را خاتمه دهیم، به حالت html معمولی سوئیچ کرده و دوباره یک قطعه کد دیگر را شروع نمائیم). مانند line1 مثال فوق. اگر کمی پایین‌تر از این سطر مثلا بنویسیم line2 (به عنوان یک برچسب) کامپایلر ایراد خواهد گرفت، زیرا این مورد نه متغیر است و نه از پیش تعریف شده است. به عبارتی نباید فراموش کنیم که اینجا قرار است کد نوشته شود. برای رفع این مشکل دو راه حل وجود دارد که در سطرهای دو و سه ملاحظه می‌کنید. یا باید از تگی به نام text برای معرفی یک برچسب در این میان استفاده کرد (سطر سه) یا اگر قرار است اطلاعاتی به شکل یک متن معمولی پردازش شود ابتدای آن مانند سطر دوم باید یک @: قرار گیرد.
کمی پایین‌تر از قطعه کد معرفی شده در بالا بنویسید:
<‪br />
site@data

اکنون اگر خروجی این View را در مرورگر بررسی کنید، دقیقا همین site@data خواهد بود. چون در این حالت Razor تصور خواهد کرد که قصد داشته‌اید یک آدرس ایمیل را وارد کنید. برای این حالت خاص باید نوشت:
<‪br />
site@(data)

به این ترتیب data از متغیر data تعریف شده در code block قبلی برنامه دریافت و نمایش داده خواهد شد.
شبیه به همین حالت در مثال زیر هم وجود دارد:
<img src="@(number).jpg" />

در اینجا اگر پرانتزها را حذف کنیم، Razor فرض را بر این خواهد گذاشت که شیء number دارای خاصیت jpg است. بنابراین باید به نحو صریحی، بازه کاری را مشخص نمائیم.

بکار گیری این علامت @ یک نکته جنبی دیگر را هم به همراه دارد. فرض کنید در صفحه قصد دارید آدرس توئیتری شخصی را وارد کنید. مثلا:
<‪br />
@name

در این حالت View کامپایل نخواهد شد و Razor تصور خواهد کرد که قرار است اطلاعات متغیری به نام name را نمایش دهید. برای نمایش این اطلاعات به همین شکل، یک @ دیگر به ابتدای سطر اضافه کنید:
<‪br />
@@name

2) نحوه معرفی عبارات
عبارات پس از علامت @ معرفی می‌شوند و به صورت پیش فرض Html Encoded هستند (در قسمت 5 در اینباره بیشتر توضیح داده شد):
First product: @Model.First().Name

در این مثال با توجه به اینکه نوع مدل در ابتدای View مشخص شده است، شیء Model به لیستی از Products اشاره می‌کند.

یک نکته:
مشخص سازی حد و مرز صریح یک متغیر در مثال زیر نیز کاربرد دارد:
<‪br />
@number/10

اگر خروجی این مثال را بررسی کنید مساوی 12/10 خواهد بود و محاسبه‌ای انجام نخواهد شد. برای حل این مشکل باز هم از پرانتز می‌توان کمک گرفت:
<‪br />
@(number/10)
3) نحوه معرفی عبارات شرطی

@if (@number>10)
{
  <span>@data</span>
}
else
{
  <text>Plain Text</text>
}

یک عبارت شرطی در اینجا با @if شروع می‌شود و سپس نکاتی که در «نحوه معرفی یک قطعه کد» بیان شد، در مورد عبارات داخل {} صادق خواهد بود. یعنی در اینجا نیز می‌توان عبارات سی شارپ مخلوط با تگ‌های html را نوشت.
یک نکته: عبارت شرطی زیر نادرست است. حتما باید سطرهای کدهای سی شارپ بین {} محصور شوند؛‌ حتی اگر یک سطر باشند:
@if( i < 1 ) int myVar=0;


4) نحوه استفاده از حلقه foreach
@foreach (var item in Model)
{
<li>@item.Name, $@item.Price </li>
}

حلقه foreach نیز مانند عبارات شرطی با یک @ شروع شده و داخل {} بدنه آن نکات «نحوه معرفی یک قطعه کد» برقرار هستند (امکان تلفیق code و markup با هم).
کسانی که پیشتر با web forms کار کرده باشند، احتمالا الان خواهند گفت که این یک پس رفت است و بازگشت به دوران ASP کلاسیک دهه نود! ما به ندرت داخل صفحات aspx وب فرم‌ها کد می‌نوشتیم. مثلا پیشتر یک GridView وجود داشت و یک دیتاسورس که به آن متصل می‌شد؛ مابقی خودکار بود و ما هیچ وقت حلقه‌ای ننوشتیم. در اینجا هم این مساله با نوشتن برای مثال «html helpers» قابل کنترل است که در قسمت‌های بعدی به آن‌ پرداخته خواهد شد. به عبارتی قرار نیست به این نحو با Viewهای Razor رفتار کنیم. این قسمت فقط یک آشنایی کلی با Syntax است.


5) امکان تعریف فضای نام در ابتدای View
@using namespace;

6) نحوه نوشتن توضیحات سمت سرور:
@*
A Razor Comment / Server side Comment
*@

7) نحوه معرفی عبارات چند جزئی:
@("First product: " + Model.First().Name)

همانطور که ملاحظه می‌کنید، ذکر یک پرانتز برای معرفی عبارات چندجزئی کفایت می‌کند.


استفاده از موتور Razor خارج از ASP.NET MVC

پیشتر مطلبی را در مورد «تهیه قالب برای ایمیل‌های ارسالی یک برنامه ASP.Net» در این سایت مطالعه کرده‌اید. اولین سؤالی هم که در ذیل آن مطلب مطرح شده این است: «در برنامه‌های ویندوز چطور؟» پاسخ این است که کل آن مثال بر مبنای HttpContext.Current.Server.Execute کار می‌کند. یعنی باید مراحل وهله سازی HttpContext و شیء Server توسط یک وب سرور و درخواست رسیده طی شود و ... شبیه سازی آن آنچنان مرسوم و کار ساده‌ای نیست.
اما این مشکل با Razor وجود ندارد. به عبارتی در اینجا برای رندر کردن یک Razor View به html نهایی، نیازی به HttpContext نیست. بنابراین از این امکانات مثلا در یک سرویس ویندوز ان تی یا یک برنامه کنسول، WinForms، WPF و غیره هم می‌توان استفاده کرد.
برای اینکه بتوان از Razor خارج از ASP.NET MVC استفاده کرد، نیاز به اندکی کدنویسی هست مثلا استفاده از کامپایلر سی شارپ یا وی بی و کامپایل پویای کد و یک سری ست آپ دیگر. پروژه‌ای به نام RazorEngine این‌ کپسوله سازی رو انجام داده و از اینجا http://razorengine.codeplex.com/ قابل دریافت است.