نظرات مطالب
ASP.NET MVC #4
سلام؛ تو کنترلر متدی دارم که ورودی آن int و خروجی string ای را که از دیتابس میگیرد را بر میگرداند. مشکلم اینه که ورودی متد رو باید از view و بر اساس مقداری که کاربر در حین اجرای برنامه تو textbox وارد میکنه بگیرم و خروجی متد را در view به کاربر نشون بدم. چیکار باید بکنم؟  البته مقدار عددی یکی از property‌های viewmodel هست. اما رشته نه!
مطالب
بررسی مقدمات کتابخانه‌ی JSON.NET
چرا JSON.NET؟
JSON.NET یک کتابخانه‌ی سورس باز کار با اشیاء JSON در دات نت است. تاریخچه‌ی آن به 8 سال قبل بر می‌گردد و توسط یک برنامه نویس نیوزیلندی به نام James Newton King تهیه شده‌است. اولین نگارش آن در سال 2006 ارائه شد؛ مقارن با زمانی که اولین استاندارد JSON نیز ارائه گردید.
این کتابخانه از آن زمان تا کنون، 6 میلیون بار دانلود شده‌است و به علت کیفیت بالای آن، این روزها پایه اصلی بسیاری از کتابخانه‌ها و فریم ورک‌های دات نتی می‌باشد؛ مانند RavenDB تا ASP.NET Web API و SignalR مایکروسافت و همچنین گوگل نیز از آن جهت تدارک کلاینت‌های کار با API خود استفاده می‌کنند.
هرچند دات نت برای نمونه در نگارش سوم آن جهت مصارف WCF کلاسی را به نام DataContractJsonSerializer ارائه کرد، اما کار کردن با آن محدود است به فرمت خاص WCF به همراه عدم انعطاف پذیری و سادگی کار با آن. به علاوه باید درنظر داشت که JSON.NET از دات نت 2 به بعد تا مونو، Win8 و ویندوز فون را نیز پشتیبانی می‌کند.

برای نصب آن نیز کافی است دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت اجرا کنید:
 PM> install-package Newtonsoft.Json

معماری JSON.NET

کتابخانه‌ی JSON.NET از سه قسمت عمده تشکیل شده‌است:
الف) JsonSerializer
ب) LINQ to JSON
ج) JSON Schema


الف) JsonSerializer
کار JsonSerializer تبدیل اشیاء دات نتی به JSON و برعکس است. مزیت مهم آن امکانات قابل توجه تنظیم عملکرد و خروجی آن می‌باشد که این تنظیمات را به شکل ویژگی‌های خواص نیز می‌توان اعمال نمود. به علاوه امکان سفارشی سازی هر کدام نیز توسط کلاسی به نام JsonConverter، پیش بینی شده‌است.
یک مثال:
 var roles = new List<string>
{
   "Admin",
   "User"
};
string json = JsonConvert.SerializeObject(roles, Formatting.Indented);
در اینجا نحوه‌ی استفاده از JSON.NET را جهت تبدیل یک شیء دات نتی، به معادل JSON آن مشاهده می‌کنید. اعمال تنظیم Formatting.Indented سبب خواهد شد تا خروجی آن دارای Indentation باشد. برای نمونه اگر در برنامه‌ی خود قصد دارید فرمت JSON تو در تویی را به نحو زیبا و خوانایی نمایش دهید یا چاپ کنید، همین تنظیم ساده کافی خواهد بود.
و یا در مثال ذیل استفاده از یک anonymous object را مشاهده می‌کنید:
 var jsonString = JsonConvert.SerializeObject(new
{
   Id =1,
   Name = "Test"
}, Formatting.Indented);
به صورت پیش فرض تنها خواص عمومی کلاس‌ها توسط JSON.NET تبدیل خواهند شد.


تنظیمات پیشرفته‌تر JSON.NET

مزیت مهم JSON.NET بر سایر کتابخانه‌ها‌ی موجود مشابه، قابلیت‌های سفارشی سازی قابل توجه آن است. در مثال ذیل نحوه‌ی معرفی JsonSerializerSettings را مشاهده می‌نمائید:
var jsonData = JsonConvert.SerializeObject(new
{
   Id = 1,
   Name = "Test",
   DateTime = DateTime.Now
}, new JsonSerializerSettings
{
   Formatting = Formatting.Indented,
   Converters =
   {
      new JavaScriptDateTimeConverter()
   }
});
در اینجا با استفاده از تنظیم JavaScriptDateTimeConverter، می‌توان خروجی DateTime استانداردی را به مصرف کنندگان جاوا اسکریپتی سمت کاربر ارائه داد؛ با خروجی ذیل:
 {
  "Id": 1,
  "Name": "Test",
  "DateTime": new Date(1409821985245)
}


نوشتن خروجی JSON در یک استریم

خروجی متد JsonConvert.SerializeObject یک رشته‌است که در صورت نیاز به سادگی توسط متد File.WriteAllText در یک فایل قابل ذخیره می‌باشد. اما برای رسیدن به حداکثر کارآیی و سرعت می‌توان از استریم‌ها نیز استفاده کرد:
using (var stream = File.CreateText(@"c:\output.json"))
{
    var jsonSerializer = new JsonSerializer
   {
      Formatting = Formatting.Indented
   };
   jsonSerializer.Serialize(stream, new
   {
     Id = 1,
     Name = "Test",
     DateTime = DateTime.Now
   });
}
کلاس JsonSerializer و متد Serialize آن یک استریم را نیز جهت نوشتن خروجی می‌پذیرند. برای مثال response.Output برنامه‌های وب نیز یک استریم است و در اینجا نوشتن مستقیم در استریم بسیار سریعتر است از تبدیل شیء به رشته و سپس ارائه خروجی آن؛ زیرا سربار تهیه رشته JSON از آن حذف می‌گردد و نهایتا GC کار کمتری را باید انجام دهد.


تبدیل JSON رشته‌ای به اشیاء دات نت

اگر رشته‌ی jsonData ایی را که پیشتر تولید کردیم، بخواهیم تبدیل به نمونه‌ای از شیء User ذیل کنیم:
public class User
{
   public int Id { set; get; }
   public string Name { set; get; }
   public DateTime DateTime { set; get; }
}
خواهیم داشت:
 var user = JsonConvert.DeserializeObject<User>(jsonData);
در اینجا از متد DeserializeObject به همراه مشخص سازی صریح نوع شیء نهایی استفاده شده‌است.
البته در اینجا با توجه به استفاده از JavaScriptDateTimeConverter برای تولید jsonData، نیاز است چنین تنظیمی را نیز در حالت DeserializeObject مشخص کنیم:
var user = JsonConvert.DeserializeObject<User>(jsonData, new JsonSerializerSettings
{
   Converters = {  new JavaScriptDateTimeConverter() }
});


مقدار دهی یک نمونه یا وهله‌ی از پیش موجود

متد JsonConvert.DeserializeObject یک شیء جدید را ایجاد می‌کند. اگر قصد دارید صرفا تعدادی از خواص یک وهله‌ی موجود، توسط JSON.NET مقدار دهی شوند از متد PopulateObject استفاده کنید:
 JsonConvert.PopulateObject(jsonData, user);


کاهش حجم JSON تولیدی

زمانیکه از متد JsonConvert.SerializeObject استفاده می‌کنیم، تمام خواص عمومی تبدیل به معادل JSON آن‌ها خواهند شد؛ حتی خواصی که مقدار ندارند. این خواص در خروجی JSON، با مقدار null مشخص می‌شوند. برای حذف این خواص از خروجی JSON نهایی تنها کافی است در تنظیمات JsonSerializerSettings، مقدار NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore مشخص گردد.
var jsonData = JsonConvert.SerializeObject(object, new JsonSerializerSettings
{
   NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore,
   Formatting = Formatting.Indented
});
مورد دیگری که سبب کاهش حجم خروجی نهایی خواهد شد، تنظیم DefaultValueHandling = DefaultValueHandling.Ignore است. در این حالت کلیه خواصی که دارای مقدار پیش فرض خودشان هستند، در خروجی JSON ظاهر نخواهند شد. مثلا مقدار پیش فرض خاصیت int مساوی صفر است. در این حالت کلیه خواص از نوع int که دارای مقدار صفر می‌باشند، در خروجی قرار نمی‌گیرند.
به علاوه حذف Formatting = Formatting.Indented نیز توصیه می‌گردد. در این حالت فشرده‌ترین خروجی ممکن حاصل خواهد شد.


مدیریت ارث بری توسط JSON.NET

در مثال ذیل کلاس کارمند و کلاس مدیر را که خود نیز در اصل یک کارمند می‌باشد، ملاحظه می‌کنید:
public class Employee
{
    public string Name { set; get; }
}

public class Manager : Employee
{
    public IList<Employee> Reports { set; get; }
}
در اینجا هر مدیر لیست کارمندانی را که به او گزارش می‌دهند نیز به همراه دارد. در ادامه نمونه‌ای از مقدار دهی این اشیاء ذکر شده‌اند:
 var employee = new Employee { Name = "User1" };
var manager1 = new Manager { Name = "User2" };
var manager2 = new Manager { Name = "User3" };
manager1.Reports = new[] { employee, manager2 };
manager2.Reports = new[] { employee };
با فراخوانی
 var list = JsonConvert.SerializeObject(manager1, Formatting.Indented);
یک چنین خروجی JSON ایی حاصل می‌شود:
{
  "Reports": [
    {
      "Name": "User1"
    },
    {
      "Reports": [
        {
          "Name": "User1"
        }
      ],
      "Name": "User3"
    }
  ],
  "Name": "User2"
}
این خروجی JSON جهت تبدیل به نمونه‌ی معادل دات نتی خود، برای مثال جهت رسیدن به manager1 در کدهای فوق، چندین مشکل را به همراه دارد:
- در اینجا مشخص نیست که این اشیاء، کارمند هستند یا مدیر. برای مثال مشخص نیست User2 چه نوعی دارد و باید به کدام شیء نگاشت شود.
- مشکل دوم در مورد کاربر User1 است که در دو قسمت تکرار شده‌است. این شیء JSON اگر به نمونه‌ی معادل دات نتی خود نگاشت شود، به دو وهله از User1 خواهیم رسید و نه یک وهله‌ی اصلی که سبب تولید این خروجی JSON شده‌است.

برای حل این دو مشکل، تغییرات ذیل را می‌توان به JSON.NET اعمال کرد:
var list = JsonConvert.SerializeObject(manager1, new JsonSerializerSettings
{
   Formatting = Formatting.Indented,
   TypeNameHandling = TypeNameHandling.Objects,
   PreserveReferencesHandling = PreserveReferencesHandling.Objects
});
با این خروجی:
{
  "$id": "1",
  "$type": "JsonNetTests.Manager, JsonNetTests",
  "Reports": [
    {
      "$id": "2",
      "$type": "JsonNetTests.Employee, JsonNetTests",
      "Name": "User1"
    },
    {
      "$id": "3",
      "$type": "JsonNetTests.Manager, JsonNetTests",
      "Reports": [
        {
          "$ref": "2"
        }
      ],
      "Name": "User3"
    }
  ],
  "Name": "User2"
}
- با تنظیم TypeNameHandling = TypeNameHandling.Objects سبب خواهیم شد تا خاصیت اضافه‌ای به نام $type به خروجی JSON اضافه شود. این نوع، در حین فراخوانی متد JsonConvert.DeserializeObject جهت تشخیص صحیح نگاشت اشیاء بکار گرفته خواهد شد و اینبار مشخص است که کدام شیء، کارمند است و کدامیک مدیر.
- با تنظیم PreserveReferencesHandling = PreserveReferencesHandling.Objects شماره Id خودکاری نیز به خروجی JSON اضافه می‌گردد. اینبار اگر به گزارش دهنده‌ها با دقت نگاه کنیم، مقدار $ref=2 را خواهیم دید. این مورد سبب می‌شود تا در حین نگاشت نهایی، دو وهله متفاوت از شیء با Id=2 تولید نشود.

باید دقت داشت که در حین استفاده از JsonConvert.DeserializeObject نیز باید JsonSerializerSettings یاد شده، تنظیم شوند.


ویژگی‌های قابل تنظیم در JSON.NET

علاوه بر JsonSerializerSettings که از آن صحبت شد، در JSON.NET امکان تنظیم یک سری از ویژگی‌ها به ازای خواص مختلف نیز وجود دارند.
- برای نمونه ویژگی JsonIgnore معروفترین آن‌ها است:
public class User
{
   public int Id { set; get; }

   [JsonIgnore]
   public string Name { set; get; }

   public DateTime DateTime { set; get; }
}
JsonIgnore سبب می‌شود تا خاصیتی در خروجی نهایی JSON تولیدی حضور نداشته باشد و از آن صرفنظر شود.

- با استفاده از ویژگی JsonProperty اغلب مواردی را که پیشتر بحث کردیم مانند NullValueHandling، TypeNameHandling و غیره، می‌توان تنظیم نمود. همچنین گاهی از اوقات کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی سمت کاربر، از اسامی خاصی که از روش‌های نامگذاری دات نتی پیروی نمی‌کنند، در طراحی خود استفاده می‌کنند. در اینجا می‌توان نام خاصیت نهایی را که قرار است رندر شود نیز صریحا مشخص کرد. برای مثال:
[JsonProperty(PropertyName = "m_name", NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore)]
public string Name { set; get; }
همچنین در اینجا امکان تنظیم Order نیز وجود دارد. برای مثال مشخص کنیم که خاصیت X در ابتدا قرار گیرد و پس از آن خاصیت Y رندر شود.

- استفاده از ویژگی JsonObject به همراه مقدار OptIn آن به این معنا است که از کلیه خواصی که دارای ویژگی JsonProperty نیستند، صرفنظر شود. حالت پیش فرض آن OptOut است؛ یعنی تمام خواص عمومی در خروجی JSON حضور خواهند داشت منهای مواردی که با JsonIgnore مزین شوند.
[JsonObject(MemberSerialization.OptIn)]
public class User
{
    public int Id { set; get; }

    [JsonProperty]
    public string Name { set; get; }
 
    public DateTime DateTime { set; get; }
}

- با استفاده از ویژگی JsonConverter می‌توان نحوه‌ی رندر شدن مقدار خاصیت را سفارشی سازی کرد. برای مثال:
[JsonConverter(typeof(JavaScriptDateTimeConverter))]
public DateTime DateTime { set; get; }


تهیه یک JsonConverter سفارشی

با استفاده از JsonConverterها می‌توان کنترل کاملی را بر روی اعمال serialization و deserialization مقادیر خواص اعمال کرد. مثال زیر را در نظر بگیرید:
public class HtmlColor
{
   public int Red { set; get; }
   public int Green { set; get; }
   public int Blue { set; get; }
}

var colorJson = JsonConvert.SerializeObject(new HtmlColor
{
  Red = 255,
  Green = 0,
  Blue = 0
}, Formatting.Indented);
در اینجا علاقمندیم، در حین عملیات serialization، بجای اینکه مقادیر اجزای رنگ تهیه شده به صورت int نمایش داده شوند، کل رنگ با فرمت hex رندر شوند. برای اینکار نیاز است یک JsonConverter سفارشی را تدارک دید:
    public class HtmlColorConverter : JsonConverter
    {

        public override bool CanConvert(Type objectType)
        {
            return objectType == typeof(HtmlColor);
        }

        public override object ReadJson(JsonReader reader, Type objectType,
                                        object existingValue, JsonSerializer serializer)
        {
            throw new NotSupportedException();
        }

        public override void WriteJson(JsonWriter writer, object value, JsonSerializer serializer)
        {
            var color = value as HtmlColor;
            if (color == null)
                return;

            writer.WriteValue("#" + color.Red.ToString("X2")
                + color.Green.ToString("X2") + color.Blue.ToString("X2"));
        }
    }
کار با ارث بری از کلاس پایه JsonConverter شروع می‌شود. سپس باید تعدادی از متدهای این کلاس پایه را بازنویسی کرد. در متد CanConvert اعلام می‌کنیم که تنها اشیایی از نوع کلاس HtmlColor را قرار است پردازش کنیم. سپس در متد WriteJson منطق سفارشی خود را می‌توان پیاده سازی کرد.
از آنجائیکه این تبدیلگر صرفا قرار است برای حالت serialization استفاده شود، قسمت ReadJson آن پیاده سازی نشده‌است.

در آخر برای استفاده از آن خواهیم داشت:
var colorJson = JsonConvert.SerializeObject(new HtmlColor
{
  Red = 255,
  Green = 0,
  Blue = 0
},  new JsonSerializerSettings
    {
      Formatting = Formatting.Indented,
      Converters = { new HtmlColorConverter() }
    });   
مطالب
آزمون واحد در MVVM به کمک تزریق وابستگی
یکی از خوبی‌های استفاده از Presentation Pattern‌ها بالا بردن تست پذیری برنامه و در نتیجه نگهداری کد می‌باشد.
MVVM الگوی محبوب برنامه نویسان WPF و Silverlight می‌باشد.  به صرف استفاده از الگوی MVVM نمی‌توان اطمینان داشت که ViewModel کاملا تست پذیری داریم. به عنوان مثلا اگر در ViewModel خود مستقیما DialogBox کنیم یا ارجاعی از View دیگری داشته باشیم نوشتن آزمون‌های واحد تقریبا غیر ممکن می‌شود. قبلا درباره‌ی این مشکلات و راه حل آن مطلب در سایت منتشر شده است : 
در این مطلب قصد داریم سناریویی را بررسی کنیم که ViewModel از Background Worker جهت انجام عملیات مانند دریافت داده‌ها استفاده می‌کند.
Background Worker کمک می‌کند تا اعمال طولانی در یک Thread دیگر اجرا شود در نتیجه رابط کاربری Freeze نمی‌شود.
به این مثال ساده توجه کنید : 
    public class BackgroundWorkerViewModel : BaseViewModel
    {
        private List<string> _myData;

        public BackgroundWorkerViewModel()
        {
            LoadDataCommand = new RelayCommand(OnLoadData);
        }

        public RelayCommand LoadDataCommand { get; set; }

        public List<string> MyData
        {
            get { return _myData; }
            set
            {
                _myData = value;
                RaisePropertyChanged(() => MyData);
            }
        }

        public bool IsBusy { get; set; }

        private void OnLoadData()
        {
            var backgroundWorker = new BackgroundWorker();
            backgroundWorker.DoWork += (sender, e) =>
                             {
                                 MyData = new List<string> {"Test"};
                                 Thread.Sleep(1000);
                             };
            backgroundWorker.RunWorkerCompleted += (sender, e) => { IsBusy = false; };
            backgroundWorker.RunWorkerAsync();
        }
    }

در این ViewModel با اجرای دستور LoadDataCommand داده‌ها از یک منبع داده دریافت می‌شود. این عمل می‌تواند چند ثانیه طول بکشد ، در نتیجه برای قفل نشدن رابط کاربر این عمل را به کمک Background Worker به صورت Async در پشت صحنه انجام شده است.
آزمون واحد این ViewModel اینگونه خواهد بود : 
    [TestFixture]
    public class BackgroundWorkerViewModelTest
    {
        #region Setup/Teardown

        [SetUp]
        public void SetUp()
        {
            _backgroundWorkerViewModel = new BackgroundWorkerViewModel();
        }

        #endregion

        private BackgroundWorkerViewModel _backgroundWorkerViewModel;

        [Test]
        public void TestGetData()
        {
              
            _backgroundWorkerViewModel.LoadDataCommand.Execute(_backgroundWorkerViewModel);

            Assert.NotNull(_backgroundWorkerViewModel.MyData);
            Assert.IsNotEmpty(_backgroundWorkerViewModel.MyData);
        }
    }

با اجرای این آزمون واحد نتیجه با آن چیزی که در زمان اجرا رخ می‌دهد متفاوت است و با وجود صحیح بودن کدها آزمون واحد شکست می‌خورد.
چون Unit Test به صورت همزمان اجرا می‌شود و برای عملیات‌های پشت صحنه صبر نمی‌کند در نتیحه این آزمون واحد شکست می‌خورد.

آزمون واحد شکست خورده

یک راه حل تزریق BackgroundWorker به صورت وابستگی به ViewModel می‌باشد. همانطور که قبلا اشاره شده یکی از مزایای استفاده از تکنیک‌های تزریق وابستگی  سهولت Unit testing می‌باشد.
در نتیجه یک Interface عمومی و 2  پیاده سازی همزمان و غیر همزمان جهت استفاده در برنامه‌ی واقعی و آزمون واحد تهیه می‌کنیم : 
   public interface IWorker
    {
        void Run(DoWorkEventHandler doWork);
        void Run(DoWorkEventHandler doWork, RunWorkerCompletedEventHandler onComplete);
    }
جهت استفاده در برنامه‌ی واقعی : 
    public class AsyncWorker : IWorker
    {
        public void Run(DoWorkEventHandler doWork)
        {
            Run(doWork, null);
        }

        public void Run(DoWorkEventHandler doWork, RunWorkerCompletedEventHandler onComplete)
        {
            var backgroundWorker = new BackgroundWorker();
            backgroundWorker.DoWork += doWork;
            if (onComplete != null)
                backgroundWorker.RunWorkerCompleted += onComplete;
            backgroundWorker.RunWorkerAsync();
            

        }
    }
جهت اجرا در آزمون واحد : 
    public class SyncWorker : IWorker
    {
        #region IWorker Members

        public void Run(DoWorkEventHandler doWork)
        {
            Run(doWork, null);
        }

        public void Run(DoWorkEventHandler doWork, RunWorkerCompletedEventHandler onComplete)
        {
            Exception error = null;
            var doWorkEventArgs = new DoWorkEventArgs(null);
            try
            {
                doWork(this, doWorkEventArgs);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                error = ex;
                throw;
            }
            finally
            {
                onComplete(this, new RunWorkerCompletedEventArgs(doWorkEventArgs.Result, error, doWorkEventArgs.Cancel));
            }
        }

        #endregion
    }
در نتیجه ViewModel اینگونه تغییر خواهد کرد :
    public class BackgroundWorkerViewModel : BaseViewModel
    {
        private readonly IWorker _worker;
        private List<string> _myData;

        public BackgroundWorkerViewModel(IWorker worker)
        {
            _worker = worker;
            LoadDataCommand = new RelayCommand(OnLoadData);
        }

        public RelayCommand LoadDataCommand { get; set; }

        public List<string> MyData
        {
            get { return _myData; }
            set
            {
                _myData = value;
                RaisePropertyChanged(() => MyData);
            }
        }

        public bool IsBusy { get; set; }

        private void OnLoadData()
        {
            IsBusy = true; // view is bound to IsBusy to show 'loading' message.

            _worker.Run(
                (sender, e) =>
                    {
                        MyData = new List<string> {"Test"};
                        Thread.Sleep(1000);
                    },
                (sender, e) => { IsBusy = false; });
        }
    }

کلاس مربوطه به آزمون واحد را مطابق با تغییرات ViewModel :
    [TestFixture]
    public class BackgroundWorkerViewModelTest
    {
        #region Setup/Teardown

        [SetUp]
        public void SetUp()
        {
            _backgroundWorkerViewModel = new BackgroundWorkerViewModel(new SyncWorker());
        }

        #endregion

        private BackgroundWorkerViewModel _backgroundWorkerViewModel;

        [Test]
        public void TestGetData()
        {
              
            _backgroundWorkerViewModel.LoadDataCommand.Execute(_backgroundWorkerViewModel);

            Assert.NotNull(_backgroundWorkerViewModel.MyData);
            Assert.IsNotEmpty(_backgroundWorkerViewModel.MyData);
        }
    }

اکنون اگر Unit Test را اجرا کنیم نتیجه اینگونه خواهد بود :




 
مطالب
بهینه سازی برنامه‌های وب ASP.NET برای موتورهای جستجو (SEO)
می‌دانیم بهینه‌سازی موتورهای جستجو (به انگلیسی: ‎Search engine optimization (SEO)‎)‏ که گاهی در فارسی به آن سئو نیز گفته می‌شود، عملیاتی است برای بهبود دید یک وب‌گاه یا یک صفحهٔ وب، در صفحه نتایج موتورهای جستجو که می‌تواند طبیعی و یا الگوریتمی باشد. این عملیات برای وبمسترها یکی از عوامل مهم و حیاتی بدست آوردن کاربران جدید از موتورهای جستجو است.

اگر چک لیست‌های SEO وب سایت ها را مشاهده کنیم، می‌توانیم آن‌ها را در دو دسته‌ی کلی بهینه سازی درونی و برونی وب سایت در نظر بگیریم:
Off-Page Optimization
یا برونی ، که بیشتر بر دوش مشاوران سئو و خود مدیران وب سایت است.(link building ، فعالیت در شبکه اجتماعی و ...)
و اما در حوزه On-Page Optimization یا درونی که بخش‌های مهمی از آن وظیفه‌ی مابرنامه نویس‌ها است.(H1 Tag ، URL Naming ، Meta Tags ، عنوان صفحه و ...)
[البته عامل درونی بهینه سازی محتوا (Content Optimization)  که مهمترین عامل در الگوریتم‌های نسل جدید موتورهای جستجو و همچنین الگوریتم جدید گوگل+) به حساب می‌آید بر عهده مشاوران سئو و خود مدیران وب سایت می‌باشد]


در ادامه به ارائه چند راهکار جهت بهینه سازی برنامه‌های وب ASP.NET مان برای موتورهای جستجو می‌پردازیم:


1.متدی برای ایجاد عنوان سایت
    private const string SeparatorTitle = " - ";
    private const int MaxLenghtTitle = 60;
    public static string GeneratePageTitle(params string[] crumbs)
    {
        var title = "";

        for (int i = 0; i < crumbs.Length; i++)
        {
            title += string.Format
                        (
                            "{0}{1}",
                            crumbs[i],
                            (i < crumbs.Length - 1) ? SeparatorTitle : string.Empty
                        );
        }

        title = title.Substring(0, title.Length <= MaxLenghtTitle ? title.Length : MaxLenghtTitle).Trim();

        return title;
    }
نکته :
  • MaxLenghtTitle پیشنهادی برای عنوان سایت 60 می‌باشد.

2.متدی برای ایجاد متاتگ صفحات سایت
public enum CacheControlType
{
    [Description("public")]
    _public,
    [Description("private")]
    _private,
    [Description("no-cache")]
    _nocache,
    [Description("no-store")]
    _nostore
}  
private const int MaxLenghtTitle = 60; private const int MaxLenghtDescription = 170; private const string FaviconPath = "~/cdn/ui/favicon.ico"; public static string GenerateMetaTag(string title, string description, bool allowIndexPage, bool allowFollowLinks, string author = "", string lastmodified = "", string expires = "never", string language = "fa", CacheControlType cacheControlType = CacheControlType._private) { title = title.Substring(0, title.Length <= MaxLenghtTitle ? title.Length : MaxLenghtTitle).Trim(); description = description.Substring(0, description.Length <= MaxLenghtDescription ? description.Length : MaxLenghtDescription).Trim(); var meta = ""; meta += string.Format("<title>{0}</title>\n", title); meta += string.Format("<link rel=\"shortcut icon\" href=\"{0}\"/>\n", FaviconPath); meta += string.Format("<meta http-equiv=\"content-language\" content=\"{0}\"/>\n", language); meta += string.Format("<meta http-equiv=\"content-type\" content=\"text/html; charset=utf-8\"/>\n"); meta += string.Format("<meta charset=\"utf-8\"/>\n"); meta += string.Format("<meta name=\"description\" content=\"{0}\"/>\n", description); meta += string.Format("<meta http-equiv=\"Cache-control\" content=\"{0}\"/>\n", EnumExtensions.EnumHelper<CacheControlType>.GetEnumDescription(cacheControlType.ToString())); meta += string.Format("<meta name=\"robots\" content=\"{0}, {1}\" />\n", allowIndexPage ? "index" : "noindex", allowFollowLinks ? "follow" : "nofollow"); meta += string.Format("<meta name=\"expires\" content=\"{0}\"/>\n", expires); if (!string.IsNullOrEmpty(lastmodified)) meta += string.Format("<meta name=\"last-modified\" content=\"{0}\"/>\n", lastmodified); if (!string.IsNullOrEmpty(author)) meta += string.Format("<meta name=\"author\" content=\"{0}\"/>\n", author); //------------------------------------Google & Bing Doesn't Use Meta Keywords ... //meta += string.Format("<meta name=\"keywords\" content=\"{0}\"/>\n", keywords); return meta; }
چند نکته :

3.متدی برای ایجاد Slug ( اسلاگ آدرسی با مفهوم برای بکار بردن در URL ها است که دوست‌دار موتورهای جستجو می‌باشد)
private const int MaxLenghtSlug = 45;
public static string GenerateSlug(string title)
{
        var slug = RemoveAccent(title).ToLower();
        slug = Regex.Replace(slug, @"[^a-z0-9-\u0600-\u06FF]", "-");
        slug = Regex.Replace(slug, @"\s+", "-").Trim();
        slug = Regex.Replace(slug, @"-+", "-");
        slug = slug.Substring(0, slug.Length <= MaxLenghtSlug ? slug.Length : MaxLenghtSlug).Trim();

        return slug;
}
    
private static string RemoveAccent(string text)
{
        var bytes = Encoding.GetEncoding("UTF-8").GetBytes(text);
        return Encoding.UTF8.GetString(bytes);
}
نکته :
  • MaxLenghtSlug پیشنهادی برای عنوان سایت 45 می‌باشد. 

نمونه ای از کاربرد توابع :
   Head.InnerHtml = SEO.GenerateMetaTag
                            (
                                title: SEO.GeneratePageTitle(".NET Tips", "آرشیو مطالب", "ASP.NET MVC #1"),
                                description: "چرا ASP.NET MVC با وجود فریم ورک پخته‌ای به نام ASP.NET web forms، اولین سؤالی که حین سوئیچ به ASP.NET MVC مطرح می‌شود این است: «برای چی؟». بنابراین تا به این سؤال پاسخ داده نشود، هر نوع بحث فنی در این مورد بی فایده است.",
                                allowIndexPage: true,
                                allowFollowLinks: true,
                                author: "وحید نصیری",
                                cacheControlType: SEO.CacheControlType._private
                            );
و خروجی در Page Source :
<title>.NET Tips - آرشیو مطالب - ASP.NET MVC #1</title>
<link rel="shortcut icon" href="../../cdn/images/ui/favicon.ico"/>
<meta http-equiv="content-language" content="fa"/>
<meta http-equiv="content-type" content="text/html; charset=utf-8"/>
<meta charset="utf-8"/>
<meta name="description" content="چرا ASP.NET MVC ؟با وجود فریم ورک پخته‌ای به نام ASP.NET web forms، اولین سؤالی که حین سوئیچ به ASP.NET MVC مطرح می‌شود این است: &#171;برای چی؟&#187;. بن ..."/>
<meta http-equiv="Cache-control" content="private"/>
<meta name="robots" content="index, follow" />
<meta name="expires" content="never"/>
<meta name="author" content="وحید نصیری"/>
موفق باشید
مطالب
نحوه‌ی محاسبه‌ی هش کلمات عبور کاربران در ASP.NET Identity
روش‌های زیادی برای ذخیره سازی کلمات عبور وجود دارند که اغلب آن‌ها نیز نادرست هستند. برای نمونه شاید ذخیره سازی کلمات عبور، به صورت رمزنگاری شده، ایده‌ی خوبی به نظر برسد؛ اما با دسترسی به این کلمات عبور، امکان رمزگشایی آن‌ها، توسط مهاجم وجود داشته و همین مساله می‌تواند امنیت افرادی را که در چندین سایت، از یک کلمه‌ی عبور استفاده می‌کنند، به خطر اندازد.
در این حالت هش کردن کلمات عبور ایده‌ی بهتر است. هش‌ها روش‌هایی یک طرفه هستند که با داشتن نتیجه‌ی نهایی آن‌ها، نمی‌توان به اصل کلمه‌ی عبور مورد استفاده دسترسی پیدا کرد. برای بهبود امنیت هش‌های تولیدی، می‌توان از مفهومی به نام Salt نیز استفاده نمود. Salt در اصل یک رشته‌ی تصادفی است که پیش از هش شدن نهایی کلمه‌ی عبور، به آن اضافه شده و سپس حاصل این جمع، هش خواهد شد. اهمیت این مساله در بالا بردن زمان یافتن کلمه‌ی عبور اصلی از روی هش نهایی است (توسط روش‌هایی مانند brute force یا امتحان کردن بازه‌ی وسیعی از عبارات قابل تصور).
اما واقعیت این است که حتی استفاده از یک Salt نیز نمی‌تواند امنیت بازیابی کلمات عبور هش شده را تضمین کند. برای مثال نرم افزارهایی موجود هستند که با استفاده از پرداش موازی قادرند بیش از 60 میلیارد هش را در یک ثانیه آزمایش کنند و البته این کارآیی، برای کار با هش‌های متداولی مانند MD5 و SHA1 بهینه سازی شده‌است.


روش هش کردن کلمات عبور در ASP.NET Identity

ASP.NET Identity 2.x که در حال حاضر آخرین نگارش تکامل یافته‌ی روش‌های امنیتی توصیه شده‌ی توسط مایکروسافت، برای برنامه‌های وب است، از استانداردی به نام RFC 2898 و الگوریتم PKDBF2 برای هش کردن کلمات عبور استفاده می‌کند. مهم‌ترین مزیت این روش خاص، کندتر شدن الگوریتم آن با بالا رفتن تعداد سعی‌های ممکن است؛ برخلاف الگوریتم‌هایی مانند MD5 یا SHA1 که اساسا برای رسیدن به نتیجه، در کمترین زمان ممکن طراحی شده‌اند.
PBKDF2 یا password-based key derivation function جزئی از استاندارد RSA نیز هست (PKCS #5 version 2.0). در این الگوریتم، تعداد بار تکرار، یک Salt و یک کلمه‌ی عبور تصادفی جهت بالا بردن انتروپی (بی‌نظمی) کلمه‌ی عبور اصلی، به آن اضافه می‌شوند. از تعداد بار تکرار برای تکرار الگوریتم هش کردن اطلاعات، به تعداد باری که مشخص شده‌است، استفاده می‌گردد. همین تکرار است که سبب کندشدن محاسبه‌ی هش می‌گردد. عدد معمولی که برای این حالت توصیه شده‌است، 50 هزار است.
این استاندارد در دات نت توسط کلاس Rfc2898DeriveBytes پیاده سازی شده‌است که در ذیل مثالی را در مورد نحوه‌ی استفاده‌ی عمومی از آن، مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Diagnostics;
using System.Security.Cryptography;
using System.Text;
 
namespace IdentityHash
{
    public static class PBKDF2
    {
        public static byte[] GenerateSalt()
        {
            using (var randomNumberGenerator = new RNGCryptoServiceProvider())
            {
                var randomNumber = new byte[32];
                randomNumberGenerator.GetBytes(randomNumber);
                return randomNumber;
            }
        }
 
        public static byte[] HashPassword(byte[] toBeHashed, byte[] salt, int numberOfRounds)
        {
            using (var rfc2898 = new Rfc2898DeriveBytes(toBeHashed, salt, numberOfRounds))
            {
                return rfc2898.GetBytes(32);
 
            }
        }
    }
 
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var passwordToHash = "VeryComplexPassword";
            hashPassword(passwordToHash, 50000);
            Console.ReadLine();
        }
 
        private static void hashPassword(string passwordToHash, int numberOfRounds)
        {
            var sw = new Stopwatch();
            sw.Start();
            var hashedPassword = PBKDF2.HashPassword(
                                        Encoding.UTF8.GetBytes(passwordToHash),
                                        PBKDF2.GenerateSalt(),
                                        numberOfRounds);
            sw.Stop();
            Console.WriteLine();
            Console.WriteLine("Password to hash : {0}", passwordToHash);
            Console.WriteLine("Hashed Password : {0}", Convert.ToBase64String(hashedPassword));
            Console.WriteLine("Iterations <{0}> Elapsed Time : {1}ms", numberOfRounds, sw.ElapsedMilliseconds);
        }
    }
}
شیء Rfc2898DeriveBytes برای تشکیل، نیاز به کلمه‌ی عبوری که قرار است هش شود به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها، یک Salt و یک عدد اتفاقی دارد. این Salt توسط شیء RNGCryptoServiceProvider ایجاد شده‌است و همچنین نیازی نیست تا به صورت مخفی نگه‌داری شود. آن‌را  می‌توان در فیلدی مجزا، در کنار کلمه‌ی عبور اصلی ذخیره سازی کرد. نتیجه‌ی نهایی، توسط متد rfc2898.GetBytes دریافت می‌گردد. پارامتر 32 آن به معنای 256 بیت بودن اندازه‌ی هش تولیدی است. 32 حداقل مقداری است که بهتر است انتخاب شود.
پیش فرض‌های پیاده سازی Rfc2898DeriveBytes استفاده از الگوریتم SHA1 با 1000 بار تکرار است؛ چیزی که دقیقا در ASP.NET Identity 2.x بکار رفته‌است.


تفاوت‌های الگوریتم‌های هش کردن اطلاعات در نگارش‌های مختلف ASP.NET Identity

اگر به سورس نگارش سوم ASP.NET Identity مراجعه کنیم، یک چنین کامنتی در ابتدای آن قابل مشاهده است:
 /* =======================
* HASHED PASSWORD FORMATS
* =======================
*
* Version 2:
* PBKDF2 with HMAC-SHA1, 128-bit salt, 256-bit subkey, 1000 iterations.
* (See also: SDL crypto guidelines v5.1, Part III)
* Format: { 0x00, salt, subkey }
*
* Version 3:
* PBKDF2 with HMAC-SHA256, 128-bit salt, 256-bit subkey, 10000 iterations.
* Format: { 0x01, prf (UInt32), iter count (UInt32), salt length (UInt32), salt, subkey }
* (All UInt32s are stored big-endian.)
*/
در نگارش دوم آن از الگوریتم PBKDF2 با هزار بار تکرار و در نگارش سوم با 10 هزار بار تکرار، استفاده شده‌است. در این بین، الگوریتم پیش فرض HMAC-SHA1 نگارش‌های 2 نیز به HMAC-SHA256 در نگارش 3، تغییر کرده‌است.
در یک چنین حالتی بانک اطلاعاتی ASP.NET Identity 2.x شما با نگارش بعدی سازگار نخواهد بود و تمام کلمات عبور آن باید مجددا ریست شده و مطابق فرمت جدید هش شوند. بنابراین امکان انتخاب الگوریتم هش کردن را نیز پیش بینی کرده‌اند.

در نگارش دوم ASP.NET Identity، متد هش کردن یک کلمه‌ی عبور، چنین شکلی را دارد:
public static string HashPassword(string password, int numberOfRounds = 1000)
{
    if (password == null)
        throw new ArgumentNullException("password");
 
    byte[] saltBytes;
    byte[] hashedPasswordBytes;
    using (var rfc2898DeriveBytes = new Rfc2898DeriveBytes(password, 16, numberOfRounds))
    {
        saltBytes = rfc2898DeriveBytes.Salt;
        hashedPasswordBytes = rfc2898DeriveBytes.GetBytes(32);
    }
    var outArray = new byte[49];
    Buffer.BlockCopy(saltBytes, 0, outArray, 1, 16);
    Buffer.BlockCopy(hashedPasswordBytes, 0, outArray, 17, 32);
    return Convert.ToBase64String(outArray);
}
تفاوت این روش با مثال ابتدای بحث، مشخص کردن طول salt در متد Rfc2898DeriveBytes است؛ بجای محاسبه‌ی اولیه‌ی آن. در این حالت متد Rfc2898DeriveBytes مقدار salt را به صورت خودکار محاسبه می‌کند. این salt بجای ذخیره شدن در یک فیلد جداگانه، به ابتدای مقدار هش شده اضافه گردیده و به صورت یک رشته‌ی base64 ذخیره می‌شود. در نگارش سوم، از کلاس ویژه‌ی RandomNumberGenerator برای محاسبه‌ی Salt استفاده شده‌است.
مطالب
معرفی Lex.Db
Lex.Db یک بانک اطلاعاتی درون پروسه‌ای (مدفون شده یا embedded) بسیار سریع نوشته شده با سی‌شارپ است. این بانک اطلاعاتی کم حجم، سورس باز بوده و مجوز استفاده از آن LGPL است. به این معنا که استفاده از اسمبلی‌های آن در هر نوع پروژه‌ای آزاد است.
نکته مهم آن سازگاری با برنامه‌های دات نت 4 به بعد، همچنین برنامه‌های ویندوز 8، سیلورلایت 5، ویندوز فون 8 و همچنین اندروید (از طریق Mono) است. به علاوه چون با دات نت تهیه شده است، دیگر نیازی نیست دو نگارش 32 بیتی و 64 بیتی آن توزیع شوند و به این ترتیب مشکلات توزیع بانک‌های اطلاعاتی native مانند SQLite را ندارد ( و مطابق ادعای نویسنده آلمانی آن، از SQLite سریعتر است).
API این بانک اطلاعاتی، هر دو نوع متدهای synchronous  و  asynchronous را شامل می‌شود؛ به همین جهت با برنامه‌های ویندوز 8 و سیلورلایت نیز سازگاری دارد.
Lex.Db از برنامه‌های چندریسمانی و همچنین استفاده از یک بانک اطلاعاتی آن توسط چندین پروسه همزمان نیز پشتیبانی می‌کند.
در ادامه مروری خواهیم داشت بر نحوه استفاده از آن در حالت طراحی رابطه‌ای؛ از این جهت که فعلا به ظاهر این بانک اطلاعاتی روابط را پشتیبانی نمی‌کند، اما در عمل پیاده سازی آن مشکل نیست.

دریافت Lex.Db

برای دریافت Lex.Db، دستور ذیل را در خط فرمان پاورشل نیوگت وارد نمائید:
 PM> Install-Package Lex.Db
بسته به نوع پروژه شما (دات نت یا WinRT یا ...)، اسمبلی متناسبی به پروژه اضافه خواهد شد.


مدل‌های برنامه

    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

    public class Customer
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string City { get; set; }
    }

    public class Order
    {
        public int Id { get; set; }
        public int? CustomerFK { get; set; }
        public int[] ProductsFK { get; set; }
    }
مدل‌های برنامه آزمایشی مطلب جاری را در اینجا ملاحظه می‌کنید. برای طراحی روابط یک به صفر یا یک و همچنین یک به چند، تنها کافی است کلیدهای اصلی یا آرایه‌ای از کلیدهای اصلی مرتبط را در اینجا ذخیره کنیم، که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس Order ملاحظه می‌کنید.


آغاز بانک اطلاعاتی

    public static class Database
    {
        public static DbInstance Instance { get; private set; }

        public static DbTable<Product> Products { get; private set; }
        public static DbTable<Order> Orders { get; private set; }
        public static DbTable<Customer> Customers { get; private set; }

        /// <summary>
        /// سازنده استاتیکی که در طول عمر برنامه فقط یکبار اجرا می‌شود
        /// </summary>
        static Database()
        {
            createDb();
            getTables();
        }

        private static void getTables()
        {
            Products = Instance.Table<Product>();
            Customers = Instance.Table<Customer>();
            Orders = Instance.Table<Order>();
        }

        private static void createDb()
        {
            Instance = new DbInstance(Path.Combine(Environment.CurrentDirectory, "LexDbTests"));

            Instance.Map<Product>()
                    .WithIndex("NameIdx", x => x.Name)
                    .Automap(i => i.Id, true);

            Instance.Map<Order>()
                    .Automap(i => i.Id, true);

            Instance.Map<Customer>()
                    .WithIndex("NameIdx", x => x.Name)
                    .WithIndex("CityIdx", x => x.City)
                    .Automap(i => i.Id, true);

            Instance.Initialize();
        }
    }
کلاس دیتابیس و سازنده آن، استاتیک تعریف شده‌اند؛ تا در طول عمر برنامه تنها یکبار وهله سازی شوند. new DbInstance یک وهله جدید از بانک اطلاعاتی را آغاز می‌کند. سازنده آن، مسیر پوشه‌ای که فایل‌های این بانک اطلاعاتی در آن ذخیره خواهند شد را دریافت می‌کند. Lex.Db به ازای هر کلاس مدلی که به آن معرفی شود، دو فایل data و index را ایجاد می‌کند.
سپس توسط وهله‌ای از بانک اطلاعاتی که ایجاد کردیم، کار معرفی خواص مدل‌های برنامه توسط متد Map و Automap انجام می‌شود. متد Automap خاصیت primary key کلاس را دریافت کرده و همچنین پارامتر دوم آن مشخص می‌کند که آیا این کلید اصلی به صورت خودکار ایجاد شود یا خیر. به علاوه در همینجا می‌توان روی فیلدهای مختلف، ایندکس نیز ایجاد کرد. متد WithIndex یک نام دلخواه را دریافت کرده و سپس خاصیتی را که باید بر روی آن ایندکس ایجاد شود، دریافت می‌کند.
در نهایت متد Initialize باید فراخوانی گردد. البته اگر برنامه شما WinRT است، این متد Initialize Async خواهد بود.
جداول نیز بر اساس مدل‌های برنامه از طریق متد Instance.Table در دسترس قرار گرفته‌اند.

افزودن اطلاعات به بانک اطلاعاتی
        private static void addData()
        {
            var customer1 = new Customer { Name = "customer1", City = "City1" };
            var customer2 = new Customer { Name = "customer2", City = "City2" };
            Database.Instance.Save(customer1, customer2); // automatic Id assignment after Save

            var product1 = new Product { Name = "product1" };
            var product2 = new Product { Name = "product2" };
            Database.Instance.Save(product1, product2); // automatic Id assignment after Save

            var order1 = new Order { CustomerFK = customer1.Id, ProductsFK = new[] { product1.Id } };
            var order2 = new Order { CustomerFK = customer2.Id, ProductsFK = new[] { product1.Id, product2.Id } };
            Database.Instance.Save(order1, order2); // automatic Id assignment after Save
        }
اکنون که کار آغاز بانک اطلاعاتی صورت گرفت، برای افزودن اطلاعات از متد Database.Instance.Save می‌توان استفاده کرد (در برنامه‌های WinRT از  متد Save Async استفاده کنید).
در اینجا نیازی به ذکر Id نمونه‌های ساخته شده نیست؛ از این جهت که در حین عملیات Save، به صورت خودکار انتساب خواهند یافت.
همچنین نحوه مقدار دهی کلیدهای خارجی نیز با استفاده از همین کلیدهای اصلی آماده شده است.


واکشی تمام اطلاعات

        private static void loadAll()
        {
            var orders = Database.Orders.LoadAll();
            foreach (var order in orders)
            {
                // نحوه دریافت اطلاعات مشتری بر اساس کلید خارجی ثبت شده
                var orderCustomer = Database.Customers.LoadByKey(order.CustomerFK.Value);
                Console.WriteLine("Order Id: {0}, Customer: {1} ({2}) {3}", order.Id, orderCustomer.Name, orderCustomer.Id, orderCustomer.City);

                // نحوه بازیابی لیستی از اشیاء مرتبط از طریق آرایه‌ای از کلیدهای خارجی ثبت شده
                var orderProducts = Database.Products.LoadByKeys(order.ProductsFK);
                foreach (var product in orderProducts)
                {
                    Console.WriteLine("  Product Id: {0}, Name: {1}", product.Id, product.Name);
                }
            }
        }
بانک اطلاعاتی آغاز شد؛ تعدادی رکورد نیز در آن ثبت گردید. اکنون برای بازیابی اطلاعات می‌توان از متدهای در دسترس جداول کلاس Database استفاده کرد. برای مثال متد LoadAll تمام رکوردهای یک جدول را واکشی می‌کند (در برنامه‌های WinRT این متد LoadAll Async خواهد بود).
سپس با استفاده از متدهای LoadByKey و LoadByKeys، به سادگی می‌توان اشیاء مرتبط با هر سفارش را نیز واکشی کرد.


استفاده از ایندکس‌ها برای کوئری گرفتن

        private static void queryingByAnIndex()
        {
            var name = "customer1";
            var customersList = Database.Customers
                                        .IndexQueryByKey("NameIdx", name)
                                        .ToList();
            foreach (var person in customersList)
            {
                Console.WriteLine(person.Name);
            }
        }
در ابتدای بحث، توسط متد WithIndex، تعدادی ایندکس را نیز تعریف کردیم. اکنون توسط این ایندکس‌ها و متد IndexQueryByKey، می‌توان کوئری‌هایی بسیار سریع را تهیه کرد.
            // Using Take and Skip
            var list1 = Database.Orders.Query<int>() // primary idx
                                       .Take(1).Skip(2).ToList();

            // Querying Between Ranges 
            var list2 = Database.Customers
                                .IndexQuery<string>("NameIdx")
                                .GreaterThan("a", orEqual: true).LessThan("d").ToList();
همچنین در اینجا متدهایی مانند Take و Skip و یا جستجو در یک بازه توسط متدهای GreaterThan و LessThan نیز پشتیبانی می‌شوند.


حذف رکوردها
        private static void deletingRecords()
        {
            Database.Customers.DeleteByKey(key: 1);

            var customers = Database.Customers.LoadByKeys(new[] { 1, 2 });
            Database.Customers.Delete(customers);
        }
برای حذف رکوردها از متدهای DeleteByKey و یا Delete می‌توان استفاده کرد. متد Delete می‌تواند آرایه‌ای از اشیاء را نیز قبول کند.
و اگر خواستید کل بانک اطلاعاتی را خالی کنید، متد Database.Instance.Purge اینکار را انجام خواهد داد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
Program-LexDb.cs
 
مطالب
Blazor 5x - قسمت 18 - کار با فرم‌ها - بخش 6 - حذف اطلاعات
در این قسمت می‌خواهیم اطلاعات اتاق‌های ثبت شده را به همراه تصاویر مرتبط با آن‌ها، حذف کنیم و همچنین به یک خطای مهم در حین کار با EF-Core برسیم و متوجه شویم که روش کار با DbContext در برنامه‌های مبتنی بر Blazor Server .... با روش کار متداول با آن در برنامه‌های Web API، یکی نیست!


مشکل حذف تصاویر آپلود شده

در قسمت قبل، این امکان را مهیا کردیم که کاربران بتوانند پیش از ثبت اطلاعات یک اتاق، تصاویر آن‌را به سرور آپلود کنند. یعنی تصاویری که در ابتدای کار آپلود می‌شوند، هنوز در بانک اطلاعاتی ثبت نشده‌اند و هیچ رکوردی از آن‌ها موجود نیست. در این حالت اگر کاربری تصاویری را آپلود کرده و سپس بر روی دکمه‌ی back کلیک کند، با تعدادی تصویر آپلود شده‌ی غیرمنتسب به اتاق‌های موجود، مواجه خواهیم شد. همچنین اگر شخصی به قسمت ویرایش تصاویر مراجعه کند و با کلیک بر روی دکمه‌ی حذف یک تصویر، آن‌را حذف کند، این حذف باید در بانک اطلاعاتی هم منعکس شود؛ در غیر اینصورت باز هم کاربر می‌تواند تصویری را حذف کند، اما در آخر بر روی دکمه‌ی به روز رسانی اطلاعات رکورد کلیک نکند. در این حالت در دفعات بعدی مراجعه‌ی به اطلاعات یک چنین اتاقی، با نقص اطلاعات تصاویری مواجه می‌شویم که در لیست تصاویر منتسب به یک اتاق وجود دارند، اما اصل فایل تصویری متناظر با آن‌ها از سرور حذف شده‌است.


حذف اطلاعات تصاویر، در حالت ثبت اطلاعات


زمانیکه قرار است اطلاعات اتاقی برای اولین بار ثبت شود، حذف تصاویر آپلود شده‌ی مرتبط با آن ساده‌است؛ چون هنوز اصل رکورد اتاق ثبت نشده‌است و این تصاویر در این لحظه، به رکوردی تعلق ندارند. بنابراین ابتدا متد رویدادگردان DeletePhoto را به دکمه‌ی حذف اطلاعات هر تصویر نمایش داده شده، انتساب می‌دهیم:
@if (HotelRoomModel.HotelRoomImages.Count > 0)
{
    var serial = 1;
    foreach (var roomImage in HotelRoomModel.HotelRoomImages)
    {
        <div class="col-md-2 mt-3">
            <div class="room-image" style="background: url('@roomImage.RoomImageUrl') 50% 50%; ">
                <span class="room-image-title">@serial</span>
            </div>
            <button type="button"
                    @onclick="()=>DeletePhoto(roomImage)"
                    class="btn btn-outline-danger btn-block mt-4">Delete</button>
        </div>
        serial++;
    }
}
و سپس آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
@code
{
    private const string UploadFolder = "Uploads";

    private void DeletePhoto(HotelRoomImageDTO imageDto)
    {
        var imageFileName = imageDto.RoomImageUrl.Replace($"{UploadFolder}/", "", StringComparison.OrdinalIgnoreCase);
        if (HotelRoomModel.Id == 0 && Title == "Create")
        {
            FileUploadService.DeleteFile(imageFileName, WebHostEnvironment.WebRootPath, UploadFolder);
            HotelRoomModel.HotelRoomImages.Remove(imageDto);
        }
    }
}
- با هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی Delete، شیء HotelRoomImageDTO متناظری به متد DeletePhoto ارسال می‌شود.
- در این شیء، مقدار خاصیت RoomImageUrl، همواره با نام پوشه‌ای که فایل‌های تصویری در آن آپلود شده‌اند، شروع می‌شود. به همین جهت نام پوشه را از آن حذف کرده و بر این اساس، متد FileUploadService.DeleteFile را فراخوانی می‌کنیم تا تصویر جاری را از سرور حذف کند.
- سپس با فراخوانی متد Remove بر روی لیست تصاویر موجود، سبب به روز رسانی UI نیز خواهیم شد و به این ترتیب، تصویری که فایل آن از سرور حذف شده، از UI نیز حذف خواهد شد.


حذف تصاویر، در زمان ویرایش اطلاعات یک اتاق تعریف شده

همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، نمی‌خواهیم در حالت ویرایش یک رکورد، با کلیک بر روی حذف یک تصویر، بلافاصله آن‌را از سرور نیز حذف کنیم. چون ممکن است کاربری تصویری را حذف کند، اما بجای ذخیره سازی اطلاعات رکورد، بر روی دکمه‌ی back کلیک کند. بنابراین در اینجا حذف تصاویر را صرفا به حذف آن‌ها از UI محدود می‌کنیم و حذف نهایی را به زمان کلیک بر روی دکمه‌ی ذخیره سازی اطلاعات در حال ویرایش، موکول خواهیم کرد.
به همین جهت در ابتدا با کلیک بر روی دکمه‌ی حذف، ابتدا با حذف آن تصویر از HotelRoomImages، سبب به روز رسانی UI خواهیم شد، اما این تصویر را واقعا حذف نمی‌کنیم. در اینجا فقط نام آن‌را در یک لیست، برای حذف نهایی، ذخیره سازی خواهیم کرد:
@code
{
    private List<string> DeletedImageFileNames = new List<string>();

    private void DeletePhoto(HotelRoomImageDTO imageDto)
    {
        var imageFileName = imageDto.RoomImageUrl.Replace($"{UploadFolder}/", "", StringComparison.OrdinalIgnoreCase);
        if (HotelRoomModel.Id == 0 && Title == "Create")
        {
            // ...              
        }
        else
        {
            // Edit Mode
            DeletedImageFileNames.Add(imageFileName);
            HotelRoomModel.HotelRoomImages.Remove(imageDto); // Update UI
        }
    }
به این ترتیب اگر کاربر بر روی دکمه‌ی back کلیک کند، اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد؛ نه رکوردی از بانک اطلاعاتی و نه فایل تصویری از سرور حذف می‌شود.

سپس در جائیکه کار مدیریت ثبت اطلاعات صورت می‌گیرد، پس از به روز رسانی رکورد متناظر با یک اتاق، بر اساس لیست DeletedImageFileNames، فایل‌های علامتگذاری شده‌ی برای حذف را نیز واقعا از سرور حذف می‌کنیم:
    private async Task HandleHotelRoomUpsert()
    {
        // ...
 
        if (HotelRoomModel.Id != 0 && Title == "Update")
        {
            // Update Mode
            var updatedRoomDto = await HotelRoomService.UpdateHotelRoomAsync(HotelRoomModel.Id, HotelRoomModel);

            foreach(var imageFileName in DeletedImageFileNames)
            {
                FileUploadService.DeleteFile(imageFileName, WebHostEnvironment.WebRootPath, UploadFolder);
            }

            // await AddHotelRoomImageAsync(updatedRoomDto);
            await JsRuntime.ToastrSuccess($"The `{HotelRoomModel.Name}` updated successfully.");
        }
        else
        {
           // ... 
        }
    }
}
در اینجا باز هم نیازی نیست تا یک حلقه را تشکیل دهیم و اطلاعات را مستقیما از جدول تصاویر حذف کنیم. HotelRoomModel ارسال شده‌ی به متد UpdateHotelRoomAsync، چون به همراه لیست جدید HotelRoomImages است (که توسط فراخوانی HotelRoomModel.HotelRoomImages.Remove به روز شده‌است)، در حین Update، تصاویری که در این لیست وجود نداشته باشند، به صورت خودکار توسط EF-Core از سر دیگر رابطه حذف می‌شوند.


نمایش «لطفا منتظر بمانید» در حین آپلود تصاویر

در ادامه می‌خواهیم تا پایان نمایش آپلود تصاویر، پیام «لطفا منتظر بمانید» را به همراه یک spinner نمایش دهیم. بنابراین در ابتدا کلاس‌های جدید زیر را به فایل wwwroot\css\site.css اضافه می‌کنیم:
.spinner {
  border: 16px solid silver !important;
  border-top: 16px solid #337ab7 !important;
  border-radius: 50% !important;
  width: 80px !important;
  height: 80px !important;
  animation: spin 700ms linear infinite !important;
  top: 50% !important;
  left: 50% !important;
  transform: translate(-50%, -50%);
  position: absolute !important;
}

@keyframes spin {
  0% {
    transform: rotate(0deg);
  }

  100% {
    transform: rotate(360deg);
  }
}
سپس برای مدیریت نمایش spinner فوق، در ابتدای کار آپلود، فیلدIsImageUploadProcessStarted را به true تنظیم کرده و در پایان کار، آن‌را false می‌کنیم. به همین جهت نیاز به یک try/finally خواهد بود:
@code
{
    private bool IsImageUploadProcessStarted;

    private async Task HandleImageUpload(InputFileChangeEventArgs args)
    {
        try
        {
            IsImageUploadProcessStarted = true;
            // ...
        }
        finally
        {
            IsImageUploadProcessStarted = false;
        }
    }
}
پس از آن فقط کافی است بر اساس مقدار جاری این فیلد، ذیل فیلد InputFile، پیامی را نمایش دهیم:
<InputFile OnChange="HandleImageUpload" multiple></InputFile>
<div class="row">
@if (IsImageUploadProcessStarted)
{
    <div class="col-md-12">
        <span><i class="spinner"></i> Please wait.. Images are uploading...</span>
    </div>
}

دریافت تائیدیه‌ی حذف، پس از کلیک بر روی دکمه‌های حذف تصاویر


در قسمت 12 این سری، کامپوننت Confirmation.razor را توسعه دادیم. در اینجا می‌خواهیم با کلیک بر روی دکمه‌ها‌ی حذف تصاویر، ابتدا توسط این کامپوننت، تائیدیه‌ای دریافت شود و در صورت تائید، آن تصویر انتخابی را حذف کنیم.
به همین جهت در ابتدا فایل Confirmation.razor را به پوشه‌ی جدید Pages\Components کپی می‌کنیم. سپس فضای نام آن‌را به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\_Imports.razor اضافه می‌کنیم تا در تمام کامپوننت‌های برنامه قابل استفاده شود:
@using BlazorServer.App.Pages.Components
سپس در ابتدا کامپوننت Confirmation را به صورت زیر اضافه می‌کنیم:
<Confirmation @ref="Confirmation1"
    OnCancel="OnCancelDeleteImageClicked"
    OnConfirm="@(()=>OnConfirmDeleteImageClicked(ImageToBeDeleted))">
    <div>
        Do you want to delete @ImageToBeDeleted?.RoomImageUrl image?
    </div>
</Confirmation>
- ref تعریف شده سبب می‌شود تا بتوان متدهای عمومی تعریف شده‌ی در این کامپوننت، مانند Show و Hide را فراخوانی کرد.
- سپس روال‌های رویدادگردان OnCancel و OnConfirm به متدهایی در کامپوننت جاری متصل شده‌اند.
- در آخر پیامی تعریف شده‌است.

برای اینکه کامپوننت فوق عمل کند، نیاز است تغییرات زیر را به قسمت کدها اعمال کنیم:
    private Confirmation Confirmation1;
    private HotelRoomImageDTO ImageToBeDeleted;

    private void OnCancelDeleteImageClicked()
    {
        // Confirmation1.Hide();
    }

    private void DeletePhoto(HotelRoomImageDTO imageDto)
    {
        ImageToBeDeleted = imageDto;
        Confirmation1.Show();
    }

    private void OnConfirmDeleteImageClicked(HotelRoomImageDTO imageDto)
    {
- توسط وهله‌ی Confirmation1، می‌توان متد Show را زمانیکه بر روی دکمه‌ی Delete هر تصویر کلیک می‌شود، فراخوانی کنیم. قبل از آن مشخصات شیء تصویر درخواستی را در فیلد ImageToBeDeleted ذخیره می‌کنیم تا پس از تائید کاربر، دقیقا بر اساس اطلاعات آن بتوانیم متد OnConfirmDeleteImageClicked را پردازش کنیم.
- در اینجا محتوای متد DeletePhoto اصلی را (متدی را که تا پیش از این مرحله تکمیل کردیم) به متد جدید OnConfirmDeleteImageClicked منتقل کرده‌ایم. یعنی در ابتدا فقط یک modal نمایش داده می‌شود. پس از اینکه کاربر عملیات حذف را تائید کرد، رویداد OnConfirm، سبب فراخوانی متد OnConfirmDeleteImageClicked خواهد شد (که همان DeletePhoto قبل از این تغییرات است).


حذف کامل یک اتاق به همراه تمام تصاویر منتسب به آن

مرحله‌ی آخر این قسمت، اضافه کردن دکمه‌ی حذف، به ردیف‌های کامپوننت نمایش لیست اتاق‌ها است که این مورد نیز باید به همراه دریافت تائیدیه‌ی حذف و همچنین حذف تمام وابستگی‌های اتاق ثبت شده باشد:
<td>
    <NavLink href="@($"hotel-room/edit/{room.Id}")" class="btn btn-primary">Edit</NavLink>
    <button class="btn btn-danger" @onclick="()=>HandleDeleteRoom(room)">Delete</button>
</td>
در کامپوننت BlazorServer\BlazorServer.App\Pages\HotelRoom\HotelRoomList.razor، دکمه‌ی Delete را به نحو فوق اضافه کرده‌ایم که با کلیک بر روی آن، روال رویدادگردان HandleDeleteRoom اجرا شده و room متناظری را دریافت می‌کند.
اکنون برای مدیریت دریافت تائیدیه‌ی حذف از کاربر، کامپوننت Confirmation را اضافه کرده:
<Confirmation @ref="Confirmation1"
    OnCancel="OnCancelDeleteRoomClicked"
    OnConfirm="OnConfirmDeleteRoomClicked">
    <div>
        Do you want to delete @RoomToBeDeleted?.Name?
    </div>
</Confirmation>
و به نحو زیر تکمیل می‌کنیم:
@code
{
    private List<HotelRoomDTO> HotelRooms = new List<HotelRoomDTO>();
    private HotelRoomDTO RoomToBeDeleted;
    private Confirmation Confirmation1;

    private void OnCancelDeleteRoomClicked()
    {
        // Confirmation1.Hide();
    }

    private void HandleDeleteRoom(HotelRoomDTO roomDto)
    {
        RoomToBeDeleted = roomDto;
        Confirmation1.Show();
    }

    private async Task OnConfirmDeleteRoomClicked()
    {
        if(RoomToBeDeleted is null)
        {
            return;
        }

        await HotelRoomService.DeleteHotelRoomAsync(RoomToBeDeleted.Id);
        HotelRooms.Remove(RoomToBeDeleted); // Update UI
    }
با کلیک بر روی دکمه‌ی حذف، متد HandleDeleteRoom اجرا شده و فیلد RoomToBeDeleted را مقدار دهی می‌کند. از این فیلد پس از دریافت تائید، در متد OnConfirmDeleteRoomClicked برای حذف اتاق انتخابی استفاده شده‌است.

مشکل! این روش استفاده‌ی از DbContext کار نمی‌کند!

اگر برنامه را اجرا کرده و سعی در حذف یک ردیف کنیم، به خطای زیر می‌رسیم:
An exception occurred while iterating over the results of a query for context type 'BlazorServer.DataAccess.ApplicationDbContext'.
System.InvalidOperationException: A second operation was started on this context before a previous operation completed.
This is usually caused by different threads concurrently using the same instance of DbContext.
For more information on how to avoid threading issues with DbContext, see https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=2097913.
عنوان می‌کند که متد OnConfirmDeleteRoomClicked، بر روی ترد دیگری نسبت به ترد اولیه‌ای که DbContext بر روی آن ایجاد شده، در حال اجرا است و چون DbContext برای یک چنین سناریوهایی، thread-safe نیست، اجازه‌ی استفاده‌ی از آن‌را نمی‌دهد. در مورد روش حل این مشکل ویژه، در قسمت بعد بحث خواهیم کرد.

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-18.zip
نظرات مطالب
شمسی سازی Date-Picker توکار Angular Material 6x
باید خروجیهای date تمامی متدهای فایل material.persian-date.adapter.ts رو مجهز به متد utc با پارامتر true کنید. با جواب بالا اونوقت هر وقت که بخواهید تاریخ رو به سمت سرور post کنید مجبورید value رو اصلاح کنید. ولی با روشی که گفتم فقط یکبار تغیرات اساسی لازمه ...

اصلاح شده فایل material.persian-date.adapter.ts رو در کد زیر میتونید ببینید:

import { DateAdapter } from "@angular/material/core";
import * as jalaliMoment from "jalali-moment";

export const PERSIAN_DATE_FORMATS = {
  parse: {
    dateInput: "jYYYY/jMM/jDD"
  },
  display: {
    dateInput: "jYYYY/jMM/jDD",
    monthYearLabel: "jYYYY jMMMM",
    dateA11yLabel: "jYYYY/jMM/jDD",
    monthYearA11yLabel: "jYYYY jMMMM"
  },
};

export class MaterialPersianDateAdapter extends DateAdapter<jalaliMoment.Moment> {

  constructor() {
    super();
    super.setLocale("fa");
  }

  getYear(date: jalaliMoment.Moment): number {
    return this.clone(date).utc(true).jYear();
  }

  getMonth(date: jalaliMoment.Moment): number {
    return this.clone(date).utc(true).jMonth();
  }

  getDate(date: jalaliMoment.Moment): number {
    return this.clone(date).utc(true).jDate();
  }

  getDayOfWeek(date: jalaliMoment.Moment): number {
    return this.clone(date).utc(true).day();
  }

  getMonthNames(style: "long" | "short" | "narrow"): string[] {
    switch (style) {
      case "long":
      case "short":
        return jalaliMoment.localeData("fa").jMonths().slice(0);
      case "narrow":
        return jalaliMoment.localeData("fa").jMonthsShort().slice(0);
    }
  }

  getDateNames(): string[] {
    const valuesArray = Array(31);
    for (let i = 0; i < 31; i++) {
      valuesArray[i] = String(i + 1);
    }
    return valuesArray;
  }

  getDayOfWeekNames(style: "long" | "short" | "narrow"): string[] {
    switch (style) {
      case "long":
        return jalaliMoment.localeData("fa").weekdays().slice(0);
      case "short":
        return jalaliMoment.localeData("fa").weekdaysShort().slice(0);
      case "narrow":
        return ["ی", "د", "س", "چ", "پ", "ج", "ش"];
    }
  }

  getYearName(date: jalaliMoment.Moment): string {
    return this.clone(date).utc(true).jYear().toString();
  }

  getFirstDayOfWeek(): number {
    return jalaliMoment.localeData("fa").firstDayOfWeek();
  }

  getNumDaysInMonth(date: jalaliMoment.Moment): number {
    return this.clone(date).utc(true).jDaysInMonth();
  }

  clone(date: jalaliMoment.Moment): jalaliMoment.Moment {
    return date.clone().utc(true).locale("fa");
  }

  createDate(year: number, month: number, date: number): jalaliMoment.Moment {
    if (month < 0 || month > 11) {
      throw Error(
        `Invalid month index "${month}". Month index has to be between 0 and 11.`
      );
    }
    if (date < 1) {
      throw Error(`Invalid date "${date}". Date has to be greater than 0.`);
    }
    const result = jalaliMoment()
      .jYear(year).jMonth(month).jDate(date)
      .hours(0).minutes(0).seconds(0).milliseconds(0)
      .locale("fa").utc(true);

    if (this.getMonth(result) !== month) {
      throw Error(`Invalid date ${date} for month with index ${month}.`);
    }
    if (!result.isValid()) {
      throw Error(`Invalid date "${date}" for month with index "${month}".`);
    }
    return result;
  }

  today(): jalaliMoment.Moment {
    return jalaliMoment().locale("fa").utc(true);;
  }

  parse(value: any, parseFormat: string | string[]): jalaliMoment.Moment | null {
    if (value && typeof value === "string") {
      return jalaliMoment(value, parseFormat, "fa").utc(true);
    }
    return value ? jalaliMoment(value).locale("fa").utc(true) : null;
  }

  format(date: jalaliMoment.Moment, displayFormat: string): string {
    date = this.clone(date).utc(true);
    if (!this.isValid(date)) {
      throw Error("JalaliMomentDateAdapter: Cannot format invalid date.");
    }
    return date.format(displayFormat);
  }

  addCalendarYears(date: jalaliMoment.Moment, years: number): jalaliMoment.Moment {
    return this.clone(date).utc(true).add(years, "jYear");
  }

  addCalendarMonths(date: jalaliMoment.Moment, months: number): jalaliMoment.Moment {
    return this.clone(date).utc(true).add(months, "jmonth");
  }

  addCalendarDays(date: jalaliMoment.Moment, days: number): jalaliMoment.Moment {
    return this.clone(date).utc(true).add(days, "jDay");
  }

  toIso8601(date: jalaliMoment.Moment): string {
    return this.clone(date).utc(true).format();
  }

  isDateInstance(obj: any): boolean {
    return jalaliMoment.isMoment(obj);
  }

  isValid(date: jalaliMoment.Moment): boolean {
    return this.clone(date).utc(true).isValid();
  }

  invalid(): jalaliMoment.Moment {
    return jalaliMoment.invalid();
  }

  deserialize(value: any): jalaliMoment.Moment | null {
    let date;
    if (value instanceof Date) {
      date = jalaliMoment(value).utc(true);
    }
    if (typeof value === "string") {
      if (!value) {
        return null;
      }
      date = jalaliMoment(value).utc(true).locale("fa");
    }
    if (date && this.isValid(date)) {
      return date;
    }
    return super.deserialize(value);
  }
}

مطالب
EF Code First #13

استفاده مستقیم از عبارات SQL در EF Code first

طراحی اکثر ORMهای موجود به نحوی است که برنامه نهایی شما را مستقل از بانک اطلاعاتی کنند و این پروایدر نهایی است که معادل‌های صحیح بسیاری از توابع توکار بانک اطلاعاتی مورد استفاده را در اختیار EF قرار می‌دهد. برای مثال در یک بانک اطلاعاتی تابعی به نام substr تعریف شده، در بانک اطلاعاتی دیگری همین تابع substring نام دارد. اگر برنامه را به کمک کوئری‌های LINQ تهیه کنیم، نهایتا پروایدر نهایی مخصوص بانک اطلاعاتی مورد استفاده است که این معادل‌ها را در اختیار EF قرار می‌دهد و برنامه بدون مشکل کار خواهد کرد. اما یک سری از موارد شاید معادلی در سایر بانک‌های اطلاعاتی نداشته باشند؛ برای مثال رویه‌های ذخیره شده یا توابع تعریف شده توسط کاربر. امکان استفاده از یک چنین توانایی‌هایی نیز با اجرای مستقیم عبارات SQL در EF Code first پیش بینی شده و بدیهی است در این حالت برنامه به یک بانک اطلاعاتی خاص گره خواهد خورد؛ همچنین مزیت استفاده از کوئری‌های Strongly typed تحت نظر کامپایلر را نیز از دست خواهیم داد. به علاوه باید به یک سری مسایل امنیتی نیز دقت داشت که در ادامه بررسی خواهند شد.


کلاس‌های مدل مثال جاری

در مثال جاری قصد داریم نحوه استفاده از رویه‌های ذخیره شده و توابع تعریف شده توسط کاربر مخصوص SQL Server را بررسی کنیم. در اینجا کلاس‌های پزشک و بیماران او، کلاس‌های مدل برنامه را تشکیل می‌دهند:

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample08.DomainClasses
{
public class Doctor
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }

public virtual ICollection<Patient> Patients { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample08.DomainClasses
{
public class Patient
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }

public virtual Doctor Doctor { set; get; }
}
}

کلاس Context برنامه به نحو زیر تعریف شده:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample08.DomainClasses;

namespace EF_Sample08.DataLayer.Context
{
public class Sample08Context : DbContext
{
public DbSet<Doctor> Doctors { set; get; }
public DbSet<Patient> Patients { set; get; }
}
}

و اینبار کلاس DbMigrationsConfiguration تعریف شده اندکی با مثال‌های قبلی متفاوت است:

using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample08.DomainClasses;
using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample08.DataLayer.Context
{
public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample08Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample08Context context)
{
addData(context);
addSP(context);
addFn(context);
base.Seed(context);
}

private static void addData(Sample08Context context)
{
var patient1 = new Patient { Name = "p1" };
var patient2 = new Patient { Name = "p2" };
var doctor1 = new Doctor { Name = "doc1", Patients = new List<Patient> { patient1, patient2 } };
context.Doctors.Add(doctor1);
}

private static void addFn(Sample08Context context)
{
context.Database.ExecuteSqlCommand(
@"IF EXISTS (SELECT * FROM sys.objects WHERE object_id = OBJECT_ID(N'[dbo].[FindDoctorPatientsCount]')
AND type in (N'FN', N'IF', N'TF', N'FS', N'FT'))
DROP FUNCTION [dbo].[FindDoctorPatientsCount]");
context.Database.ExecuteSqlCommand(
@"CREATE FUNCTION FindDoctorPatientsCount(@Doctor_Id INT)
RETURNS INT
BEGIN
RETURN
(
SELECT COUNT(*)
FROM Patients
WHERE Doctor_Id = @Doctor_Id
);
END");
}

private static void addSP(Sample08Context context)
{
context.Database.ExecuteSqlCommand(
@"IF EXISTS (SELECT * FROM sys.objects WHERE object_id = OBJECT_ID(N'[dbo].[FindDoctorsStartWith]')
AND type in (N'P', N'PC'))
DROP PROCEDURE [dbo].[FindDoctorsStartWith]
");
context.Database.ExecuteSqlCommand(
@"CREATE PROCEDURE FindDoctorsStartWith(@name NVARCHAR(400))
AS
SELECT *
FROM Doctors
WHERE [Name] LIKE @name + '%'");
}
}
}

در اینجا از متد Seed علاوه بر مقدار دهی اولیه جداول، برای تعریف یک رویه ذخیره شده به نام FindDoctorsStartWith و یک تابع سفارشی به نام FindDoctorPatientsCount نیز استفاده شده است. متد context.Database.ExecuteSqlCommand مستقیما یک عبارت SQL را بر روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌کند.

در ادامه کدهای کامل برنامه نهایی را ملاحظه می‌کنید:
using System;
using System.Data;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Objects.SqlClient;
using System.Data.SqlClient;
using System.Linq;
using EF_Sample08.DataLayer.Context;
using EF_Sample08.DomainClasses;

namespace EF_Sample08
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample08Context, Configuration>());

using (var db = new Sample08Context())
{
runSp(db);
runFn(db);
usingSqlFunctions(db);
}
}

private static void usingSqlFunctions(Sample08Context db)
{
var doctorsWithNumericNameList = db.Doctors.Where(x => SqlFunctions.IsNumeric(x.Name) == 1).ToList();
if (doctorsWithNumericNameList.Any())
{
//do something
}
}

private static void runFn(Sample08Context db)
{
var doctorIdParameter = new SqlParameter
{
ParameterName = "@doctor_id",
Value = 1,
SqlDbType = SqlDbType.Int
};
var patientsCount = db.Database.SqlQuery<int>("select dbo.FindDoctorPatientsCount(@doctor_id)", doctorIdParameter).FirstOrDefault();
Console.WriteLine(patientsCount);
}

private static void runSp(Sample08Context db)
{
var nameParameter = new SqlParameter
{
ParameterName = "@name",
Value = "doc",
Direction = ParameterDirection.Input,
SqlDbType = SqlDbType.NVarChar
};
var doctors = db.Database.SqlQuery<Doctor>("exec FindDoctorsStartWith @name", nameParameter).ToList();
if (doctors.Any())
{
foreach (var item in doctors)
{
Console.WriteLine(item.Name);
}
}
}
}
}

توضیحات

همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای اجرای مستقیم یک عبارت SQL صرفنظر از اینکه یک رویه ذخیره شده است یا یک تابع و یا یک کوئری معمولی، باید از متد db.Database.SqlQuery استفاده کرد. خروجی این متد از نوع IEnumerable است و این توانایی را دارد که رکوردهای بازگشت داده شده از بانک اطلاعاتی را به خواص یک کلاس به صورت خودکار نگاشت کند.
پارامتر اول متد db.Database.SqlQuery، عبارت SQL مورد نظر است. پارامتر دوم آن باید توسط وهله‌هایی از کلاس SqlParameter مقدار دهی شود. به کمک SqlParameter نام پارامتر مورد استفاده، مقدار و نوع آن مشخص می‌گردد. همچنین Direction آن نیز برای استفاده از رویه‌های ذخیره شده ویژه‌ای که دارای پارامتری از نوع out هستند درنظر گرفته شده است.

چند نکته

- در متد runSp فوق، متد الحاقی ToList را حذف کرده و برنامه را اجرا کنید. بلافاصله پیغام خطای «The SqlParameter is already contained by another SqlParameterCollection.» ظاهر خواهد شد. علت هم این است که با بکارگیری متد ToList، تمام عملیات یکبار انجام شده و نتیجه بازگشت داده می‌شود اما اگر به صورت مستقیم از خروجی IEnumerable آن استفاده کنیم، در حلقه foreach تعریف شده، ممکن است این فراخوانی چندبار انجام شود. به همین جهت ذکر متد ToList در اینجا ضروری است.

- عنوان شد که در اینجا باید به مسایل امنیتی دقت داشت. بدیهی است امکان نوشتن یک چنین کوئری‌هایی نیز وجود دارد:

db.Database.SqlQuery<Doctor>("exec FindDoctorsStartWith "+ txtName.Text, nameParameter).ToList()

در این حالت به ظاهر مشغول به استفاده از رویه‌های ذخیره شده‌ای هستیم که عنوان می‌شود در برابر حملات تزریق SQL در امان هستند، اما چون در کدهای ما به نحو ناصحیحی با جمع زدن رشته‌ها مقدار دهی شده است، برنامه و بانک اطلاعاتی دیگر در امان نخواهند بود. بنابراین در این حالت استفاده از پارامترها را نباید فراموش کرد.
زمانیکه از کوئری‌های LINQ استفاده می‌شود تمام این مسایل توسط EF مدیریت خواهد شد. اما اگر قصد دارید مستقیما عبارات SQL را فراخوانی کنید، تامین امنیت برنامه به عهده خودتان خواهد بود.

- در متد usingSqlFunctions از SqlFunctions.IsNumeric استفاده شده است. این مورد مختص به SQL Server است و امکان استفاده از توابع توکار ویژه SQL Server را در کوئری‌های LINQ برنامه فراهم می‌سازد. برای مثال متدالحاقی از پیش تعریف شده‌ای به نام IsNumeric به صورت مستقیم در دسترس نیست، اما به کمک کلاس SqlFunctions این تابع و بسیاری از توابع دیگر توکار SQL Server قابل استفاده خواهند بود.
اگر علاقمند هستید که لیست این توابع را مشاهده کنید، در ویژوال استودیو بر روی SqlFunctions کلیک راست کرده و گزینه Go to definition را انتخاب کنید.