مطالب
تهیه خروجی XML از یک بانک اطلاعاتی، توسط EF Code first
نگارش کامل SQL Server امکان تهیه خروجی XML از یک بانک اطلاعاتی را دارد. اما اگر بخواهیم از سایر بانک‌های اطلاعاتی که چنین توابع توکاری ندارند، استفاده کنیم چطور؟ برای تهیه خروجی XML توسط Entity framework و مستقل از نوع بانک اطلاعاتی در حال استفاده، حداقل دو روش وجود دارد:

الف) استفاده از امکانات Serialization توکار دات نت

using System.IO;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace DNTViewer.Common.Toolkit
{
    public static class Serializer
    {
        public static string Serialize<T>(T type)
        {
            var serializer = new XmlSerializer(type.GetType());
            using (var stream = new MemoryStream())
            {
                serializer.Serialize(stream, type);
                stream.Seek(0, SeekOrigin.Begin);
                using (var reader = new StreamReader(stream))
                {
                    return reader.ReadToEnd();
                }
            }
        }
    }
}
در اینجا برای نمونه، لیستی از اشیاء مدنظر خود را تهیه کرده و به متد Serialize فوق ارسال کنید. نتیجه کار، تهیه معادل XML آن است.
امکانات سفارشی سازی محدودی نیز برای XmlSerializer درنظر گرفته شده است؛ برای نمونه قرار دادن ویژگی‌هایی مانند XmlIgnore بالای خواصی که نیازی به حضور آن‌ها در خروجی نهایی XML نمی‌باشد.


ب) استفاده از امکانات LINQ to XML دات نت

روش فوق بدون مشکل کار می‌کند، اما اگر بخواهیم قسمت Reflection خودکار ثانویه آن‌را (برای نمونه جهت استخراج مقادیر از لیست دریافتی) حذف کنیم، می‌توان از LINQ to XML استفاده کرد که قابلیت سفارشی سازی بیشتری را نیز در اختیار ما قرار می‌دهد (کاری که در سایت جاری برای تهیه خروجی XML از بانک اطلاعاتی آن انجام می‌شود).

        private string createXmlFile(string dir)
        {
            var xLinq = new XElement("ArrayOfPost",
                        _blogPosts
                            .AsNoTracking()
                            .Include(x => x.Comments)
                            .Include(x => x.User)
                            .Include(x => x.Tags)
                            .OrderBy(x => x.Id)
                            .ToList()
                            .Select(x => new XElement("Post", postXElement(x)))
                            );

            var xmlFile = Path.Combine(dir, "dot-net-tips-database.xml");
            xLinq.Save(xmlFile);
            return xmlFile;
        }

        private static XElement[] postXElement(BlogPost x)
        {
            return new XElement[]
            {
                new XElement("Id", x.Id),
                new XElement("Title", x.Title),
                new XElement("Body", x.Body),
                new XElement("CreatedOn", x.CreatedOn),
                tagElement(x),
                new XElement("User",
                                new XElement("Id", x.UserId.Value),
                                new XElement("FriendlyName", x.User.FriendlyName))
            }.Where(item => item != null).ToArray();
        }

        private static XElement tagElement(BlogPost x)
        {
            var tags = x.Tags.Any() ?
                            x.Tags.Select(y =>
                                        new XElement("Tag",
                                                new XElement("Id", y.Id),
                                                new XElement("Name", y.Name)))
                                  .ToArray() : null;
            if (tags == null)
                return null;

            return new XElement("Tags", tags);
        }
خلاصه‌ای از نحوه تبدیل اطلاعات لیستی از مطالب را به معادل XML آن در کدهای فوق مشاهده می‌کنید. یک سری نکات ریز نیز باید در اینجا رعایت شوند:
1) کار با یک new XElement که دارای متد Save با فرمت XML نیز هست، شروع می‌شود. مقدار آن‌را مساوی یک کوئری از بانک اطلاعاتی قرار می‌دهیم. این کوئری چون قرار است تنها اطلاعاتی را از بانک اطلاعاتی دریافت کند و نیازی به تغییر در آن‌ها نیست، با استفاده از متد AsNoTracking، حالت فقط خواندنی پیدا کرده است.
2) اطلاعاتی را که نیاز است در فایل نهایی XML وجود داشته باشند، تنها کافی است در قسمت Select این کوئری با فرمت new XElement‌های تو در تو قرار دهیم. به این ترتیب قسمت Relection خودکار XmlSerializer روش مطرح شده در ابتدای بحث دیگر وجود نداشته و عملیات نهایی بسیار سریعتر خواهد بود.
3) چون در این حالت، کار انجام شده دستی است، باید نام‌های گره‌های صحیحی را انتخاب کنیم تا اگر قرار است توسط همان XmlSerializer مجددا کار serializer.Deserialize صورت گیرد، عملیات با شکست مواجه نشود. بهترین کار برای کم شدن سعی و خطاها، تهیه یک لیست اطلاعات آزمایشی و سپس ارسال آن به روش ابتدای بحث است. سپس می‌توان با بررسی خروجی آن مثلا دریافت که روش serializer.Deserialize به صورت پیش فرض به دنبال ریشه‌ای به نام ArrayOfPost برای دریافت لیستی از مطالب می‌گردد و نه Posts یا هر نام دیگری.
4) در کوئری LINQ to Entites نوشته شده، پیش از Select، یک ToList قرار دارد. متاسفانه EF اجازه استفاده مستقیم از Select هایی از نوع XElement را نمی‌دهد و باید ابتدا اطلاعات را تبدیل به LINQ to Objects کرد.
5) در حین تهیه XElement‌ها اگر قرار است عنصری نال باشد، باید آن‌را در خروجی نهایی ذکر نکرد. به این ترتیب serializer.Deserialize بدون نیاز به تنظیمات اضافه‌تری بدون مشکل کار خواهد کرد. در غیراینصورت باید وارد مباحثی مانند تعریف یک فضای نام جدید برای خروجی XML به نام XSI رفت و سپس به کمک ویژگی‌ها، xsi:nil را به true مقدار دهی کرد. اما همانطور که در متد postXElement ملاحظه می‌کنید، برای وارد نشدن به مبحث فضای نام xsi، مواردی که null بوده‌اند، اصلا در آرایه نهایی ظاهر نمی‌شوند و نهایتا در خروجی، حضور نخواهند داشت. به این ترتیب متد ذیل، بدون مشکل و بدون نیاز به تنظیمات اضافه‌تری قادر است فایل XML نهایی را تبدیل به معادل اشیاء دات نتی آن کند.

using System.IO;
using System.Xml;
using System.Xml.Serialization;

namespace DNTViewer.Common.Toolkit
{
    public static class Serializer
    {
        public static T DeserializePath<T>(string xmlAddress)
        {
            using (var xmlReader = new XmlTextReader(xmlAddress))
                {
                    var serializer = new XmlSerializer(typeof(T));
                    return (T)serializer.Deserialize(xmlReader);
                }
        }
    }
}
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 14 - کار با فرم‌ها - بخش 2 - تعریف فرم‌ها و اعتبارسنجی آن‌ها
یک نکته‌ی تکمیلی: امکان اعتبارسنجی دستی فرم‌ها در Blazor

در این مطلب با روش معرفی EditForm و خاصیت Model آن آشنا شدیم که کار اعتبارسنجی را به صورت خودکار مدیریت می‌کند. اگر خواستیم کنترل بیشتری را بر روی این فرآیند داشته باشیم، می‌توان عملیات اعتبارسنجی را دستی کرد:
@implements IDisposable

<EditForm EditContext="@_editContext" OnValidSubmit="submit">


    <button type="submit" disabled="@_isInvalidForm">Submit</button>
</EditForm>

@code
{
    private User _userModel = new User();
    private EditContext _editContext;
    private bool _isInvalidForm = true;


    protected override void OnInitialized()
    {
        _editContext = new EditContext(_userModel);
        _editContext.OnFieldChanged += HandleFieldChanged;
    }

    private void submit()
    {
        if(_editContext.Validate())
        {
           
        }
    }

    private void HandleFieldChanged(object sender, FieldChangedEventArgs e)
    {
        _isInvalidForm = !_editContext.Validate();
        StateHasChanged();
    }

    public void Dispose()
    {
        _editContext.OnFieldChanged -= HandleFieldChanged;
    }
}
اینبار در اینجا بجای استفاده از خاصیت Model، از خاصیت جدید EditContext استفاده می‌شود (تنها یکی از این دو را می‌توان ذکر کرد). روش مقدار دهی EditContext را در روال آغازین کامپوننت مشاهده می‌کنید که وهله‌ای از مدل را دریافت کرده و تحت بررسی قرار می‌دهد. EditContext یک پارامتر آبشاری است و به صورت خودکار در اختیار تمام کنترل‌ها و کامپوننت‌های محصور شده‌ی توسط EditForm قرار می‌گیرد.
نمونه‌ای از روش کار با آن‌را در متد submit مشاهده می‌کنید که باید به همراه فراخوانی متد Validate آن باشد و یا می‌توان به صورت زیر در مورد یک فیلد عمل کرد:
var isValid = !_editContext.GetValidationMessages(fieldIdentifier).Any();
و یا حتی می‌توان با استفاده از رخ‌داد OnFieldChanged، برای مثال بررسی کرد که آیا کل فرم معتبر هست یا خیر؟ و اگر خیر، برای مثال دکمه‌ی submit را غیرفعال کرد. در این حالت همواره بهتر است که پاکسازی رویداد OnFieldChanged را در پایان کار انجام داد، تا برنامه دچار نشتی حافظه نشود.
نظرات مطالب
چگونگی گزارشگیری از Business Objects مانند List توسط StimulSoft
این روش بسیار زمانبر است؛ تصور کنید می‌خواهید از چندین جدول با تعداد فیلد‌های زیاد گزارش‌های مختلف تهیه کنید. اگر قرار به ایجاد دستی همه‌ی این فیلد‌ها در BO باشد که فاتحه وقت شما خوانده است و همچنین احتمال خطای شما در انتخاب نام و نوع فیلد بسیار خواهد بود.
برای انجام بهتر این کار در Stimul Report باید ابتدا لیست جنریک مورد نظر را به گزارش ارسال کنیم و سپس آن را در حالت Design نمایش داده و پس از ایجاد عناصر گزارش آن را در محل مورد نظر ذخیره نماییم. (لیست ارسالی به صورت خودکار در گزارش‌ساز نشان داده خواهد شد و تنها کاری که باید کنید گرفتن و کشیدن فیلدهای مورد نظر به داخل Data-Header-Footer ریپورت است).
برای مثال (با فرض استفاده از reportViewer):
stiReportMain.Dictionary.Report.BusinessObjectsStore.Clear();
reportViewer.Report.BusinessObjectsStore.Clear();
stiReportMain.RegBusinessObject("MyCategory", "documents", list);
stiReportMain.Design();
(کد فوق فقط برای طراحی گزارش است و باید یکبار اجرا شود).
پس از اجرای برنامه و طراحی گزارش مورد نظر آن را ذخیره می‌کنیم و برای استفاده کافی‌است از کد زیر استفاده کنیم:
stiReportMain.Dictionary.Report.BusinessObjectsStore.Clear();
reportViewer.Report.BusinessObjectsStore.Clear();
stiReportMain.RegBusinessObject("MyCategory", "documents", list);
stiReportMain.Dictionary.SynchronizeBusinessObjects();
stiReportMain.Compile();
stiReportMain.RenderWithWpf(true); //Or Render();
نکته ۱: documents لیست جنریک دریافتی از EF یا هر ORM دیگست.
نکته ۲:در صورتی که از شی StiReport استفاده کنید حتی نیاز به دادن آدرس فایل گزارش نخواهید داشت و فایل گزارش درون برنامه شما ذخیره خواهد شد. برای ویرایش آن نیز می‌توانید از فلش ظاهر شده کنار StiReport آن را ویرایش و مجددا ذخیره کنید.
نظرات مطالب
ساخت DropDownList های مرتبط به کمک jQuery Ajax در MVC
سلام
من از دو فیلد از 2 دیتابیس رو با دو dropdown نمایش دادم به صورت زیر:
 public ActionResult Create()
        {
           Models.category cat = new Models.category();
            List<SelectListItem> list = cat.GetList().Select(p => new SelectListItem { Text = p.category1, Value = p.ID.ToString() }).ToList();

            list[0].Selected = true;
            ViewData["Category1"] = list;

            Models.subcategory subcat = new Models.subcategory();


            List<SelectListItem> list1 = subcat.GetList().Select(p => new SelectListItem { Text = p.subcategory1, Value = p.ID.ToString() }).ToList();

            list1[0].Selected = true;
            ViewData["Category2"] = list1;
         
            return View();
        }
-------------------------razor view-----------------------------------------------
  <div>
          @{ List<SelectListItem> lstCategories = (List<SelectListItem>)ViewData["category1"]; }
            @Html.DropDownList("dbcat", lstCategories, new { id="dbcat" })
        </div>
        <div>
            @{ List<SelectListItem> lstsubCategories = (List<SelectListItem>)ViewData["Category2"]; }
            @Html.DropDownList("dbsubcat", lstsubCategories, new { id="dbsubcat"})
قسمت کنترلر برای ارتباط دو dropdownlist
 public ActionResult SelectCategory(int id)
        {

          
           studentDataContext  db= new studentDataContext();
            var subcat = db.subcategories.Where(m => m.ID == id).Select(c => new
            {
                c.ID,
                c.subcategory1
            });
            return Json(subcat, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
وقسمت کد جی کوئری:
  <script src="~/Scripts/jquery-1.7.1.min.js"></script> 
<script type="text/javascript"> $('#dbcat').change(function () { jQuery.getJSON('@Url.Action("SelectCategory")', { id: $(this).attr('value') }, function (data) { $('#dbsubcat').empty(); jQuery.each(data, function (i) { var option = $('<option></option>') .attr("value", data[i].Id).text(data[i].Title); $("#dbcat").append(option); }); }); }); </script>

قسمت کد جی کوئری من اجرا نمیشه.حتی alert داخل

$('#dbcat').change(function ()
گذاشتم اجرا نشد.لطفا راهنمایی کنید
با تشکر

مطالب
C# 7.1 - Tuple Name Inference
در مطلب «C# 7 - Tuple return types and deconstruction» با نوع‌های جدید بازگشتی Tuple در C# 7.0 آشنا شدیم. در C# 7.1 تشخیص نام اعضای Tuple تعریف شده بهبود یافته و از این لحاظ شبیه به anonymous types شده‌است. مفهوم «Name Inference» یا «حدس زدن نام‌ها» را با یک مثال بهتر می‌توان توضیح داد.
string name = "User 1";
int age = 20;
var personTuple = (name, age);
Console.WriteLine(personTuple.Item1); // User 1
Console.WriteLine(personTuple.Item2); // 20
در C# 7.0 مفهوم «Name Inference» پیاده سازی نشده‌است. به همین جهت کامپایلر قادر نیست نام اعضای Tuple تعریف شده‌ی فوق را حدس بزند و برای دسترسی به آن‌ها باید تنها از Item1 و Item2 مانند قبل استفاده کرد. البته اگر برای اعضای Tuple نام تعریف کنیم (قسمت «مفهوم Tuple Literals»)، آنگاه می‌توان Item1 و Item2 را با نام‌های این اعضاء جایگزین کرد:
string name = "User 1";
int age = 20;
var personTuple = (name: name, age:age);
Console.WriteLine(personTuple.name); // User 1
Console.WriteLine(personTuple.age); // 20
بنابراین ذکر نام صریح اعضای Tuple در سی‌شارپ 7 الزامی است؛ در غیراینصورت باید با همان نام‌های عمومی Item1 و Item2 جهت دسترسی به این اعضاء، کار کرد.
این وضعیت در C# 7.1 بهبود یافته‌است و اکنون کامپایلر در صورت عدم ذکر صریح نام اعضای Tuple، قادر است این نام‌ها را دقیقا بر اساس نام متغیرها، همانند قابلیتی که در مورد anonymous types وجود دارد، تعیین کند و حدس بزند:
string name = "User 1";
int age = 20;
var personTuple = (name, age);
Console.WriteLine(personTuple.name); // User 1
Console.WriteLine(personTuple.age); // 20
این مثال، شبیه به اولین مثالی است که در مورد C# 7.0 ذکر شد. اما در C# 7.1 نیازی به ذکر Item1 و Item2 جهت دسترسی به اعضای Tuple تعریف شده نیست (هرچند هنوز هم مجاز است) و کامپایلر نام این اعضاء را از نام متغیرهای متناظر با آن‌ها حدس می‌زند.


مثال‌هایی از حدس زدن نام‌های اعضای Tuple در C# 7.1

مثال اول همان حدس زدن نام‌های اعضای Tuple بر اساس نام متغیرهای محلی متناظر با آن‌ها است.

مثال دوم بر اساس نام خواص یک شیء است که توسط یک نوع Tuple بازگشت داده می‌شود:
var p = new Person
{
   Name = "User 1",
   Age = 20
};
var personTuple = (p.Name, p.Age);
Console.WriteLine(personTuple.Name);
Console.WriteLine(personTuple.Age);

در اینجا عملگر .? نیز پشتیبانی می‌شود:
Person p = null;
var personTuple = (p?.Name, p?.Age);
Console.WriteLine(personTuple.Name); // null
Console.WriteLine(personTuple.Age); // null

مثال سوم همان مثال دوم است که در یک عبارت LINQ بکار رفته‌است:
var people = new List<Person>
{
   new Person {Name = "User 1", Age = 42},
   new Person {Name = "User 2", Age = 18},
   new Person {Name = "User 3", Age = 21}
};

var tuples = people
   .Select(person =>
           (
              person.Name,
              person.Age,
              NameAndAge: $"{person.Name} is {person.Age}"
           )
);
var name = tuples.First().Name;
var age = tuples.First().Age; 
var nameAndAge = tuples.First().NameAndAge;
در اینجا نوع خروجی عبارت LINQ نوشته شده، لیستی از Tupleها است. در Tuple خروجی آن، نام دو عضو اول، از نام خواص متناظر با آن‌ها حدس زده می‌شود. نام عنصر سوم به صورت صریح مشخص شده‌است.


نکته 1: حدس زدن نام‌ها در مورد مقادیر خروجی متدها رخ نمی‌دهد.

در مثال ذیل نمی‌توان به personTuple.FirstName بر اساس نام متد ذکر شده دسترسی یافت و تنها می‌توان از Item1 در مورد آن استفاده کرد؛ اما در مورد متغیر محلی age می‌توان:
int age = 42;
var personTuple = (FirstName(), age);
Console.WriteLine(personTuple.Item1);
Console.WriteLine(personTuple.age);


نکته 2: اگر نام اعضای Tuple یکی باشند، عملیات حدس زدن نام‌ها رخ نمی‌دهد.

var p1 = new Person
{
   Name = "User 1",
   Age = 20
};

var p2 = new Person
{
   Name = "User 2",
   Age = 22
};

var personTuple = (p1.Name, p2.Name);
Console.WriteLine(personTuple.Item1); // User 1
Console.WriteLine(personTuple.Item2); // User 2
در این مثال چون Tuple تشکیل شده دارای نام‌های یکسان Name است، امکان حدس زدن نام‌ها میسر نیست و در اینجا نیز باید از طریق Item1 و ... به اعضای Tuple دسترسی یافت (و یا می‌توان به هر عضو Tuple یک نام منحصربفرد را انتساب داد).
نظرات مطالب
مشکل همزمانی خواندن و به روز رسانی اطلاعات در برنامه‌های وب
ممنون بابت مطلب خوب تون، در ادامه صحبت‌های شما خواستم چند مورد رو اضافه کنم

1- مشکل مطرح شده اصطلاحا Lost Update نام داره (که در مثال جاری باعث میشه یکی از بروزرسانی‌های عمل خرید گم بشه!)
این مشکل توسط Isolation Level سطوح Repeatable Read و Serializable قابل حل هست. 
جدول زیر لیست مشکلات همزمانی به ازای هر سطح از Isolation Level رو نشون میده.


2- استفاده از سطح Isolation Level بالاتر به معنی سخت گیری و احتیاط بیشتر هست و باعث افزایش میزان Blocking و متعاقبا احتمال وقوع Deadlock و نیز کاهش Performance و ظرفیت Concurrency (همزمانی) دیتابیس میشه (و بلعکس)
پس اگر مشکلی رو تونستین با Isolation Level سطح پایین‌تری مثل Repeatable Read حل کنید بهتره نسبت به اینکه Isolation Level سطح بالا‌تری مثل Serializable رو انتخاب کنین
 در تصویر زیر نحوه حل اش با Isolation Level سطح Repeatable Read رو مشاهده میکنین


3- برخلاف روش‌های دیگه، استفاده از Isolation Level سطح Repeatable Read و نیز Serializable در مثال جاری میتونه باعث وقوع Deadlock (بن بست) بشه و این بستگی به این داره که 2 تراکنش در چه نقطه ای به همزمانی میخورن
همونطور که در 2 تصویر زیر میبینین WAITFOR DELAY اولی باعث قوقع Deadlock میشه ولی دومی نمیشه
مثال وقوع Deadlock

توضیح:
اجازه بدید قبل از توضیح چرایی وقوع Deadlock مروری بر چیستی اون داشته باشیم
این مشکل زمانی پیش میاد که 2تا تراکنش مانع اجرای هم دیگه میشن و در بن بستی گیر میکنن که هیچ کدوم نمیتونن کارشون رو تموم کن. به عنوان مثال تراکنش اول قفل A رو به دست میگیره و منتظر آزاد شدن قفل B میشه در حالی که تراکنش دوم قفل B رو به دست گرفته و منتظر آزاد شدن قفل A میشه، در این حالت هر دو تراکنش منتظر اتمام کار یکدیگر هستند و در بن بستی گیر میکنن (Deadlock) که هیچ کدوم نمتونن کارشون رو تموم کنن
در این شرایط SQL Server به ناچار یکی از اون‌ها (در واقع تراکنشی که Rollback اش هزینه کمتری داره) رو به عنوان Victim (قربانی) حساب میکنه و اون رو  Rollback و سپس Kill میکنه تا حداقل دیگری بتونه به کارش ادامه بده

در Isolation Level سطح Serializable و Repeatable Read هر رکوردی که خونده (SELECT) بشه، از تغییر (UPDATE و DELETE) شدن همون رکورد توسط دیگر تراکنش‌ها جلوگیری میشه مادامی که تراکنش اول کارش تموم بشه
پس ترکنش اول مقدار balance رو SELECT میکنه، در همین حال تراکنش دوم نیز مقدار balance رو SELECT میکنه
سپس تراکنش اول میخواد مقدار balance رو UPDATE کنه ولی Block (مسدود) میشه چرا کنه همین رکورد قبلا توسط تراکنش دوم قفل شده، پس منتظر (Wait) تراکنش دوم میشه 
تراکنش دوم نیز میخواد مقدار balance رو UPDATE کنه و این هم Block (مسدود) میشه چرا کنه همین رکورد قبلا توسط تراکنش اول قفل شده، پس منتظر (Wait) تراکنش اول میشه و BOOM !! بن بست یا Deadlock رخ میده، چرا که هر دو تراکنش Block یکدیگه شدن و منتظر آزاد شدن قفل توسط دیگری هستند 

مثال عدم وقوع Deadlock

توضیح:
در این حالت اما تراکنش اول عمل SELECT و UPDATE رو زودتر از تراکنش دوم انجام میده و عمل UPDATE اش توسط تراکنش دوم بلاک (Block) نمیشه چرا که تراکنش دوم هنوز شروع نشده
دقت داشته باشین که در این مثال از WAITFOR TIME استفاده نکردیم که بخواد دقیقا در یک زمان مشخص، هر دو تراکنش رو اجرا بکنه بلکه چون دستی داریم کوئری‌ها رو اجرا میکنیم، همین تاخیر یک ثانیه ایی باعث میشه تراکنش اول کارش رو زودتر شروع کنه و فقط در میانه راه و بعد از عمل UPDATE به همزمانی بخورن

4- هینت HOLDLOCK معادل Isolation Level سطح Serializable هست، برای استفاده از سطح Repeatable Read میتونیم از هینت REPEATABLEREAD استفاده کنیم
صرفا جهت مرور:
عبارات Table Hints دستور هایی هستند که رفتار پیشفرض Query Optimizer (بهینه ساز کوئری) رو به هنگام دستورات DML (مثل SELECT/INSERT/UPDATE/DELETE) تغییر میده (override میکنن) و معمولا برای تغییر سطح قفل و Isolation Level و یا انتخاب Index دلخواه استفاده میشه


5- هینت UPDLOCK دو تا کار انجام میده
1- باعث میشه به جای قفل Shared Lock یا (S) از قفل Update Lock یا (U) بر روی رکورد‌های خوانده شده استفاده بشه
2- همانند سطح Repeatable Read و Serializable (هینت HOLDLOCK) قفل رو تا اتمام Trasanction (و نه صرفا Statement) نگه میداره (Hold میکنه) 
پس در این مثال خاص (و نه همه جا، که دلیل اون رو جلوتر بررسی میکنیم) میتونیم بدون HOLDLOCK هم انجامش بدیم و نیازی به اون نخواهیم داشت.
هینت UPDLOCK معمولا زمانی استفاده میشه که میخوایم رکورد یا رکورد هایی رو  در Statement‌های بعدی تراکنش جاری UPDATE کنیم و نمی‌خوایم در این بین تراکنش همزمان دیگری این دیتا رو تغییر بده


6- دقت داشته باشین که این تصور که چون UPDLOCK و HOLDLOCK هر دو در نگه داشتن (Hold کردن) قفل تا انتهای تراکنش (و نه Statement جاری) مشترک هستند پس به هنگام استفاده از UPDLOCK دیگر نیازی به HOLDLOCK نداریم تصور اشتباهی هست و علت ظریفی داره
یا بهتره این سوال رو اینطور مطرح کنیم که: 
پس چرا استفاده از  HOLDLOCK در کنار UPDLOCK رایج هست؟ و چه فرقی میکنه که HOLDLOCK در کنار UPDLOCK استفاده بکنیم یا خیر؟

قبل از بررسی چرایی این موضوع بهتره مروری بر روی Repeatable Read و Serializable از منظر Lock Mode‌ها (حالات قفل) داشته باشیم

سطح Repeatable Read
در این سطح قفل Shared صرفا به ازای رکورد‌های SELECT شده ایجاد میشه ولی برخلاف Read Committed قفل رو تا اتمام Transaction نگه میداره داره (Hold میکنه) - (نه به محض اتمام Statement)
در نتیجه تا پایان تراکنش جاری  از هر گونه تغییر بر روی دیتای Read شده توسط دیگر تراکنش‌های همزمان جلوگیری میکنه

سطح Serializable
این سطح مشابه سطح Repeatable Read عمل میکنه (یعنی قفل رو تا اتمام تراکنش و نه صرفا Statement جاری نگه میداره) با این تفاوت که از قفل Key-Range Lock به جای Shared Lock استفاده میکنه (البته نه همیشه و استثنا هایی هم وجود داره که جلوتر بررسی میکنیم) و کل بازه (محدوده) رکورد‌های SELECT شده بر اساس شرط WHERE رو قفل گذاری میکنه (بر خلاف Repeatable Read که صرفا به ازای رکورد‌های SELECT شده قفل ایجاد میکرد)
و بدین صورت از مشکل Phantom Read (مانند INSERT شدن رکورد جدیدی در بازه/محدوده قفل شده) جلوگیری میشه
به عنوان مثال در Serializable شرط WHERE Age BETWEEN 18 AND 35 یک قفل Key-Range Lock بر روی بازه (محدوده) 18 تا 35 گذاشته میشه و تمامی اعداد داخل این بازه رو شامل میشه (حتی اگه هیچ رکوردی در این بازه نداشته باشیم) در صورتی که Repeatable Read چون صرفا به ازای رکورد‌های SELECT شده قفل گذاری میشه، که اگه فرض کنیم هیچ رکوردی در این بازه نداریم، هیچ قفلی هم ایجاد نخواهد شد

بررسی نحوه عملکرد Serializable و استثنا‌های اون
در سطح Serializable بر اساس یکی از حالات زیر قفل ایجاد میشه
1- قفل Shared یا (S) روی کل Table
اگه جدول Index ایی نداشته باشه بر روی کل Table قفل Shared Lock یا (S) میگذاره (فرقی هم نمیکنه شرط WHERE داشته باشیم یا نه)
2- قفل Shared یا (S) روی رکورد (Row/Key)‌های Read شده
اگه شرط WHERE مون بر روی یک ستون Index باشه و مستقیما با مقدار مقایسه کنه (مثل عملگر  = یا IN) روی رکورد (Row/Key)‌های Read شده قفل Shared Lock یا (S) میگذاره
3- قفل RangeS-S روی رکورد (Row/Key)‌های Read شده
اگه شرط WHERE مون بر روی یک ستون Index باشه و دستوراتی که بازه (محدوده) رو مقایسه میکنن (مثل عملگر < و > و... یا BETWEEN) روی سطح رکورد (Row/Key) قفل Key-Range Lock یا (RangeS-S) میگذاره
4- قفل RangeS-S روی تمام رکورد‌ها (حتی Read نشده)
اگه شرط WHERE نداشته باشیم یا شرط WHERE مون بر روی یک ستون Index نباشه روی تمام رکورد‌ها (Row/Key) حتی Read نشده، قفل Key-Range Lock یا (RangeS-S) میگذاره

حال بر گردیم به سوال اولمون
در نکته قبلی (شماره 5) دیدیم که در این مثال «خاص» میتونیم بدون استفاده از HOLDLOCK در کنار UPDLOCK کارمون رو انجام بدیم
اما چی چیزی این مسئله رو «خاص» کرده؟
چون شرط WHERE مون بر روی Index جدول (یعنی فیلد user_id) هست و با عملگر (=) که مستقیما مقایسه میکنه (و نه در یک بازه - محدوده)
پس صرفا بر روی رکورد‌های Read شده (SELECT شده) قفل Shared Lock یا (S) گذاشته میشه دقیقا مانند کاری که Repeatable Read انجام میده (پس در این مورد خاص، سطح Repeatable Read و Serializable فرقی با هم ندارن)
همچنین گفتیم که هینت UPDLOCK هم عمل قفل گذاری رو صرفا بر روی رکورد‌های Read شده ایجاد میکنه (پس در این مثال خاص کاملا مشترک و شبیه هستند) و به همین دلیل هست که میتونیم بدون نیاز به HOLDLOCK در کنار UPDLOCK به همون نتیجه برسیم
در تصویر زیر Lock‌های ایجاد شده در 3 حالت رو مشاهده میکنین که هیچ تفاوتی با هم ندارن (از DMV سیستمی sys.dm_tran_locks کمک گرفتیم تا لیست Lock‌های در حال اجرا رو مشاهده کنیم)


7- چه زمانی استفاده از HOLDLOCK در کنار UPDLOCK مفید هست؟
زمانی که به Range-Key Lock نیاز داریم و میخوایم بر روی بازه (محدوده) رکورد‌های SELECT شده قفل بگذاریم (مانند Serializable) و نه صرفا خود رکورد‌های SELECT شده (مانند Repeatable Read)
در واقع شرط WHERE مون بر روی Index و توسط عملگر مساوی هایی که مستقیما مقدار رو چک میکنین (مانند عملگر = یا IN) نیست  
و چون این نکته ای ظریف و نیازمند دقت هست برنامه نویسان ترجیح میدن جهت محکم کاری بیشتر از HOLDLOCK در کنار UPDLOCK استفاده کنند و همین دلیل رایج بودنش هست
مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت دوم - مسیریابی ماژول‌ها
اغلب برنامه‌های بزرگ Angular، ویژگی‌های مختلف خود را به ماژول‌های مجزایی تبدیل می‌کنند. این ماژول‌ها شبیه به مفهوم Area در ASP.NET MVC هستند و هدف آن‌ها نظم بخشیدن به کامپوننت‌های ویژه‌ی یک قسمت خاص از برنامه، در ناحیه‌‌ای مختص به آن می‌باشد. به علاوه ایجاد ماژول‌ها، قابلیت lazy loading مسیریابی‌ها را نیز مسیر می‌کند. هر برنامه‌ی Angular حداقل به همراه یک ماژول است که بر اساس قراردادی، AppModule نام گرفته‌است و در فایل src\app\app.module.ts قرار دارد. با توسعه‌ی برنامه و بیشتر شدن قابلیت‌های آن، استفاده‌ی از این تک ماژول پیش فرض، مشکل تداخل مسئولیت‌ها را به همراه خواهد داشت. برای رفع این مشکل توصیه شده‌است که کامپوننت‌های مرتبط به یک ویژگی خاص را درون ماژولی مختص به خود قرار دهید؛ برای مثال مانند ماژول محصولات، برای نظم دهی به کامپوننت‌های لیست محصولات، جزئیات محصولات، ویرایش محصولات و غیره، ماژول کاربران برای تعریف کامپوننت‌های لاگین، تغییر کلمه‌ی عبور و امثال آن. در این قسمت قصد داریم نحوه‌ی تنظیمات مسیریابی و هدایت کاربران را به ماژول‌های مختلف برنامه، بررسی کنیم.


تنظیم مسیریابی ماژول‌ها

در اینجا نیازی به تنظیم base path نیست و این تنظیم تنها یکبار به ازای کل برنامه انجام می‌شود. همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، ماژول مسیریابی Angular و یا همان RouterModule، به همراه سرویسی برای دسترسی به امکانات آن، تنظیمات مسیریابی و یک سری دایرکتیو مانند routerLink، جهت تعامل با آن است. از آنجائیکه سرویس ماژول مسیریابی در فایل src\app\app-routing.module.ts تعریف و تنظیم شده‌است، باید اطمینان حاصل کرد که این سرویس تنها یکبار در طول عمر برنامه وهله سازی می‌شود و از آنجائیکه هر ماژول تنظیمات مجزای مسیریابی خود را خواهد داشت، دیگر نمی‌توان از متد RouterModule.forRoot سراسری استفاده کرد و در اینجا باید از متد forChild این ماژول، جهت تعریف تنظیمات مسیریابی‌های ماژول‌های مختلف کمک گرفت. متد forChild نیز شبیه به همان آرایه‌ی تنظیمات مسیریابی متد forRoot را دریافت می‌کند.

یک مثال: در ادامه‌ی مثالی که در قسمت قبل به کمک Angular CLI ایجاد کردیم، ماژول جدید محصولات را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
 >ng g m product --routing
پس از اجرای این دستور، ماژول جدید محصولات در فایل src\app\product\product.module.ts و تنظیمات ابتدایی آن در فایل src\app\product\product-routing.module.ts تشکیل می‌شوند:
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

const routes: Routes = [];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forChild(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class ProductRoutingModule { }
همانطور که مشاهده می‌کنید، در حین تشکیل تنظیمات ابتدایی مسیریابی این ماژول جدید، اینبار از متد forChild استفاده شده‌است و نه متد forRoot که مختص به ماژول اصلی و سراسری برنامه‌است.
سپس ProductRoutingModule به قسمت imports ماژول محصولات به صورت خودکار اضافه شده‌است:
import { NgModule } from '@angular/core';
import { CommonModule } from '@angular/common';

import { ProductRoutingModule } from './product-routing.module';

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    ProductRoutingModule
  ],
  declarations: []
})
export class ProductModule { }

در ادامه کامپوننت جدید لیست محصولات را به این ماژول اضافه می‌کنیم:
 >ng g c product/ProductList
به این ترتیب داخل پوشه‌ای به نام produc-list، کامپوننت product-list.component.ts تشکیل خواهد شد. در حقیقت این دستور اعمال ذیل را انجام می‌دهد:
 installing component
  create src\app\product\product-list\product-list.component.css
  create src\app\product\product-list\product-list.component.html
  create src\app\product\product-list\product-list.component.spec.ts
  create src\app\product\product-list\product-list.component.ts
  update src\app\product\product.module.ts
اگر به سطر آخر آن دقت کنید، کار به روز رسانی فایل ماژول محصولات، جهت درج این کامپوننت جدید، در قسمت declarations فایل product.module.ts نیز به صورت خودکار انجام شده‌است:
import { ProductListComponent } from './product-list/product-list.component';

@NgModule({
  imports: [
  ],
  declarations: [ProductListComponent]
})
export class ProductModule { }

اکنون که این ماژول جدید را به همراه یک کامپوننت نمونه در آن تعریف کردیم، برای افزودن مسیریابی به آن، به فایل src\app\product\product-routing.module.ts مراجعه کرده و آرایه‌ی  Routes آن‌را تکمیل می‌کنیم:
import { ProductListComponent } from './product-list/product-list.component';

const routes: Routes = [
  { path: 'products', component: ProductListComponent }
];
ابتدا کامپوننت لیست محصولات import شده و سپس آرایه‌ی Routes مسیری را به این کامپوننت تعریف کرده‌ایم.

در ادامه می‌خواهیم لینکی را به این مسیریابی جدید اضافه کنیم. در قسمت قبل منویی را به برنامه اضافه کردیم. به همین جهت به فایل src\app\app.component.html مراجعه کرده و routerLink جدیدی را به آن اضافه می‌کنیم:
<nav class="navbar navbar-default">
  <div class="container-fluid">
    <a class="navbar-brand">{{title}}</a>
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/home']">Home</a>
      </li>
      <li>
        <a [routerLink]="['/products']">Product List</a>
      </li>
    </ul>
  </div>
</nav>
<div class="container">
  <router-outlet></router-outlet>
</div>
پیشتر لینکی را به کامپوننت welcome در قسمت قبل اضافه کرده بودیم. در اینجا لینک جدیدی را به کامپوننت لیست محصولات، در ذیل آن تعریف کرده‌ایم.
در اینجا نیز نحوه‌ی تعریف لینک‌ها مانند قبل است و آرایه‌ی تنظیمات پارامترهای لینک باید به مقدار خاصیت path تعریف شده اشاره کند.

اکنون دستور ng serve -o را صادر کنید تا برنامه در حافظه ساخته شده و در مرورگر نمایش داده شود. در ادامه اگر بر روی لینک لیست محصولات کلیک کنید، صفحه‌ی ذیل را مشاهده خواهید کرد:


به این معنا که برنامه اطلاعی از این مسیریابی جدید نداشته و صفحه‌ی یافت نشدن مسیریابی را که در قسمت قبل تنظیم کردیم، نمایش داده‌است. برای رفع این مشکل باید به فایل src\app\app.module.ts مراجعه کرده و این ماژول جدید را به آن معرفی کنیم:
import { ProductModule } from './product/product.module';

@NgModule({
  declarations: [
  ],
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpModule,

    ProductModule,

    AppRoutingModule
  ],
در اینجا در ابتدا ماژول محصولات import شده و سپس به قسمت لیست imports ماژول App اضافه گردیده‌است. اکنون مسیریابی به این کامپوننت جدید واقع شده‌ی در قسمت ماژول محصولات، کار می‌کند:


نکته 1: علت اینکه ProductModule را پیش از AppRoutingModule تعریف کردیم این است که AppRoutingModule دارای تعریف مسیریابی ** یا catch all است که در قسمت قبل آن‌را جهت مدیریت مسیرهای یافت نشده به برنامه افزودیم. اگر ابتدا AppRoutingModule تعریف می‌شد و سپس ProductModule، هیچگاه فرصت به پردازش مسیریابی‌های ماژول محصولات نمی‌رسید؛ چون مسیر ** پیشتر برنده شده بود.
نکته 2: می‌توان در قسمت import متد RouterModule.forRoot را نیز مستقیما قرار داد (بجای AppRoutingModule). اگر این کار صورت گیرد، ابتدا مسیریابی‌های موجود در ماژول‌ها پردازش می‌شوند و در آخر مسیرهای موجود در RouterModule.forRoot صرفنظر از محل قرارگیری آن در این لیست بررسی خواهد شد (حتی اگر در ابتدای لیست قرار گیرد). هرچند جهت مدیریت بهتر برنامه، این متد به AppRoutingModule منتقل شده‌است. بنابراین اکنون «نکته‌ی 1» برقرار است.


انتخاب استراتژی مناسب نامگذاری مسیرها

هنگام کار کردن با تعدادی ویژگی مرتبط به هم قرار گرفته‌ی داخل یک ماژول، بهتر است روش نامگذاری مناسبی را برای تنظیمات مسیریابی آن درنظر گرفت تا مسیرهای تعیین شده علاوه بر زیبایی، وضوح بیشتری را نیز پیدا کنند. به علاوه این نامگذاری مناسب، گروه بندی مسیریابی‌ها و lazy loading آن‌ها را نیز ساده‌تر می‌کند.
استراتژی ابتدایی که به ذهن می‌رسد، نامگذاری هر مسیر بر اساس عملکرد آن‌ها است مانند products برای نمایش لیست محصولات، product/:id برای نمایش جزئیات محصولی خاص که در اینجا id پارامتر مسیریابی است و productEdit/:id برای ویرایش جزئیات یک محصول مشخص. همانطور که مشاهده می‌کنید، هرچند این مسیرها متعلق به یک ماژول هستند، اما مسیرهای تعیین شده‌ی برای آن‌ها اینگونه به نظر نمی‌رسد. بنابراین بهتر است تمام ویژگی‌های قرار گرفته‌ی درون یک ماژول را با مسیر ریشه‌ی یکسانی شروع کنیم. به این ترتیب نمایش لیست محصولات همان products باقی خواهد ماند اما برای نمایش جزئیات محصولی خاص از مسیر products/:id استفاده می‌کنیم (همان اسم جمع ریشه‌ی مسیر؛ بجای اسم مفرد). اینبار مسیر ویرایش جزئیات یک محصول به صورت products/:id/edit تنظیم خواهد شد:
products
products/:id
products/:id/edit
در اینجا نام ریشه‌ی یکسانی را برای عناصر مختلف قرارگرفته‌ی درون یک ماژول انتخاب کرده‌ایم؛ تا ارتباط بین آن‌ها بهتر مشخص شود و همچنین در آینده بتوان مباحث گروه بندی و lazy loading را نیز بر این اساس پیاده سازی کرد.


فعالسازی یک مسیر با کدنویسی

تا اینجا نحوه‌ی فعالسازی یک مسیر را با استفاده از دایرکتیو routerLink بررسی کردیم. اما گاهی از اوقات نیاز است تا بتوان با کدنویسی نیز کاربران را به مسیری خاص هدایت کرد. برای مثال پس از عملیات logout می‌خواهیم مجددا صفحه‌ی اول سایت نمایش داده شود. برای اینکار از سرویس Router مسیریاب Angular کمک گرفته می‌شود. ابتدا آن‌را در سازنده‌ی یک کامپوننت تزریق کرده و سپس می‌توان به قابلیت‌های آن مانند استفاده‌ی از متد navigate آن، در کدهای برنامه دسترسی یافت.
باید درنظر داشت که دایرکتیو routerLink نیز در پشت صحنه از همین متد navigate سرویس Router استفاده می‌کند. بنابراین تمام پارامترهای آن در متد navigate نیز قابل استفاده هستند. برای مثال زمانیکه تعداد پارامترهای routerLink یک مورد است، می‌توان آرایه‌ی آن‌را به یک رشته خلاصه کرد. یک چنین قابلیتی با متد navigate نیز میسر است.
متد navigate تنها قسمت‌هایی از URL جاری را تغییر می‌دهد. اگر نیاز باشد تا کل آدرس تعویض شود، می‌توان از متد دیگر سرویس Router به نام navigateByUrl استفاده کرد. این متد تمام URL segments موجود را با مسیر جدیدی جایگزین می‌کند. به علاوه برخلاف متد navigate، تنها یک رشته را به عنوان پارامتر می‌پذیرد.

در ادامه مثال جاری می‌خواهیم پیاده سازی ابتدایی login و logout را به برنامه اضافه کنیم. به همین منظور ابتدا ماژول جدید user را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن اضافه می‌کنیم:
 >ng g m user --routing
به این ترتیب دو فایل src\app\user\user-routing.module.ts و src\app\user\user.module.ts به برنامه اضافه می‌شوند.
همانند ماژول قبلی، نیاز است UserModule را به قسمت imports فایل src\app\app.module.ts نیز معرفی کنیم:
import { UserModule } from './user/user.module';

@NgModule({
  declarations: [
  ],
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpModule,

    ProductModule,
    UserModule,

    AppRoutingModule
  ],

سپس کامپوننت جدید لاگین را به ماژول user برنامه اضافه می‌کنیم:
 >ng g c user/login
که اینکار سبب به روز رسانی فایل user.module.ts جهت تکمیل قسمت declarations آن با LoginComponent نیز می‌شود.

در ادامه به فایل src\app\user\user-routing.module.ts مراجعه کرده و مسیریابی جدیدی را به کامپوننت لاگین تعریف می‌کنیم:
import { LoginComponent } from './login/login.component';

const routes: Routes = [
  { path: 'login', component: LoginComponent}
];
ابتدا این کامپوننت import شده و سپس یک path جدید را به آن انتساب می‌دهیم.

مرحله‌ی بعد، فعالسازی این مسیریابی است، با تعریف لینکی به آن. به همین جهت به فایل src\app\app.component.html مراجعه کرده و منوی برنامه را تکمیل می‌کنیم:
<nav class="navbar navbar-default">
  <div class="container-fluid">
    <a class="navbar-brand">{{title}}</a>
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/home']">Home</a>
      </li>
      <li>
        <a [routerLink]="['/products']">Product List</a>
      </li>
    </ul>
    <ul class="nav navbar-nav navbar-right">
      <li>
        <a [routerLink]="['/login']">Log In</a>
      </li>
    </ul>
  </div>
</nav>
<div class="container">
  <router-outlet></router-outlet>
</div>
اکنون دستور ng serve -o را صادر کنید تا برنامه در حافظه ساخته شده و در مرورگر نمایش داده شود و سپس بر روی لینک login کلیک کنید تا قالب ابتدایی آن نمایش داده شود:



تکمیل کامپوننت login و افزودن لینک logout

در ادامه می‌خواهیم یک فرم لاگین مقدماتی را پس از کلیک بر روی لینک لاگین نمایش دهیم و هدایت به صفحه‌ی لیست محصولات را پس از لاگین و مخفی کردن لینک لاگین و نمایش لینک خروج را در این حالت پیاده سازی کنیم. برای این منظور ابتدا اینترفیس خالی کاربر را ایجاد می‌کنیم:
 >ng g i user/user
که سبب ایجاد فایل src\app\user\user.ts خواهد شد. این اینترفیس را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
export interface IUser {
    id: number;
    userName: string;
    isAdmin: boolean;
}

پس از آن یک سرویس ابتدایی اعتبارسنجی کاربران را نیز اضافه خواهیم کرد:
 >ng g s user/auth -m user/user.module
که سبب افزوده شدن سرویس auth.service.ts و همچنین به روز رسانی خودکار قسمت providers ماژول user.module.ts نیز می‌شود:
 installing service
  create src\app\user\auth.service.spec.ts
  create src\app\user\auth.service.ts
  update src\app\user\user.module.ts
اگر نام ماژول را ذکر نکنیم، سرویس مدنظر تولید خواهد شد، اما قسمت providers هیچ ماژولی به صورت خودکار تکمیل نمی‌شود.

پس از ایجاد قالب ابتدایی فایل auth.service.ts آن‌را به نحو ذیل تکمیل کنید:
import { IUser } from './user';
import { Injectable } from '@angular/core';

@Injectable()
export class AuthService {
  currentUser: IUser;

  constructor() { }

  isLoggedIn(): boolean {
    return !this.currentUser;
  }

  login(userName: string, password: string): boolean {
    if (!userName || !password) {
      return false;
    }

    if (userName === 'admin') {
      this.currentUser = {
        id: 1,
        userName: userName,
        isAdmin: true
      };
      return true;
    }

    this.currentUser = {
      id: 2,
      userName: userName,
      isAdmin: false
    };
    return true;
  }

  logout(): void {
    this.currentUser = null;
  }
}
در اینجا اگر کاربر هر نوع کلمه‌ی عبور و یا نام کاربری را وارد کند، به سیستم وارد خواهد شد. اگر نامش admin باشد، دسترسی admin پیدا می‌کند و همچنین متدهای logout با null کردن یوزر وارد شده‌ی به سیستم و isLoggedIn برای مشخص بودن نال نبودن شیء کاربر جاری، به این سرویس اضافه شده‌اند.

سپس کامپوننت لاگین واقع در فایل src\app\user\login\login.component.ts را به نحو ذیل تکمیل کنید:
import { Router } from '@angular/router';
import { AuthService } from './../auth.service';

import { Component, OnInit } from '@angular/core';
import { NgForm } from '@angular/forms';

@Component({
  selector: 'app-login',
  templateUrl: './login.component.html',
  styleUrls: ['./login.component.css']
})
export class LoginComponent implements OnInit {

  errorMessage: string;
  pageTitle = 'Log In';

  constructor(private authService: AuthService,
    private router: Router) { }

  ngOnInit() {
  }

  login(loginForm: NgForm) {
    if (loginForm && loginForm.valid) {
      let userName = loginForm.form.value.userName;
      let password = loginForm.form.value.password;
      if (this.authService.login(userName, password)) {
        this.router.navigate(['/products']);
      }
    } else {
      this.errorMessage = 'Please enter a user name and password.';
    };
  }
}
در این کامپوننت دو سرویس AuthService، که پیشتر ایجاد کردیم و سرویس Router، به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌اند.
از AuthService برای اعتبارسنجی کاربر و لاگین او به سیستم استفاده می‌کنیم و از سرویس مسیریاب Angular جهت فراخوانی متد navigate آن به صفحه‌ی مشاهده‌ی محصولات، پس از لاگین کاربر استفاده شده‌است.

اکنون می‌خواهیم قالب این کامپوننت را نیز تکمیل کنیم. پیش از آن به فایل src\app\user\user.module.ts مراجعه کرده و در قسمت imports آن FormsModule را نیز اضافه کنید:
import { FormsModule } from '@angular/forms';

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    FormsModule,
    UserRoutingModule
  ],

سپس فایل src\app\user\login\login.component.html را به نحو ذیل تغییر دهید:
<div class="panel panel-default">
  <div class="panel-heading">
    {{pageTitle}}
  </div>

  <div class="panel-body">
    <form class="form-horizontal" novalidate (ngSubmit)="login(loginForm)" #loginForm="ngForm" autocomplete="off">
      <fieldset>
        <div class="form-group" [ngClass]="{'has-error': (userNameVar.touched || 
                                               userNameVar.dirty) && 
                                               !userNameVar.valid }">
          <label class="col-md-2 control-label" for="userNameId">User Name</label>
          <div class="col-md-8">
            <input class="form-control" id="userNameId" type="text" 
                   placeholder="User Name (required)" required 
                   (ngModel)="userName" name="userName" #userNameVar="ngModel" />
            <span class="help-block" *ngIf="(userNameVar.touched ||
                                             userNameVar.dirty) &&
                                             userNameVar.errors">
                            <span *ngIf="userNameVar.errors.required">
                                User name is required.
                            </span>
            </span>
          </div>
        </div>

        <div class="form-group" [ngClass]="{'has-error': (passwordVar.touched || 
                                               passwordVar.dirty) && 
                                               !passwordVar.valid }">
          <label class="col-md-2 control-label" for="passwordId">Password</label>

          <div class="col-md-8">
            <input class="form-control" id="passwordId" type="password" 
                   placeholder="Password (required)" required 
                  (ngModel)="password" name="password" #passwordVar="ngModel" />
            <span class="help-block" *ngIf="(passwordVar.touched ||
                                             passwordVar.dirty) &&
                                              passwordVar.errors">
                            <span *ngIf="passwordVar.errors.required">
                                Password is required.
                            </span>
            </span>
          </div>
        </div>

        <div class="form-group">
          <div class="col-md-4 col-md-offset-2">
            <span>
               <button class="btn btn-primary"
                       type="submit"
                       style="width:80px;margin-right:10px"
                       [disabled]="!loginForm.valid">
                               Log In
               </button>
            </span>
            <span>
                <a class="btn btn-default"
                   [routerLink]="['/welcome']">
                     Cancel
                </a>
            </span>
          </div>
        </div>
      </fieldset>
    </form>
    <div class="has-error" *ngIf="errorMessage">{{errorMessage}}</div>
  </div>
</div>
تا اینجا صفحه‌ی لاگین نمایش داده شده و کاربر می‌تواند به سیستم وارد شود. تا زمانیکه کلمه‌ی عبور و نام کاربری وارد نشده باشند، دکمه‌ی login این فرم غیرفعال باقی می‌ماند. پس از آن کاربر با هر نوع ترکیبی از کلمه‌ی عبور و نام کاربری می‌تواند به سیستم وارد شده و بلافاصله به صفحه‌ی لیست محصولات هدایت می‌شود.

اکنون می‌خواهیم پس از ورود او، نام او را نمایش داده و همچنین دکمه‌ی logout را بجای login در منوی بالای سایت نمایش دهیم. به همین جهت در قالب کامپوننت App که منوی برنامه در آن تنظیم شده‌است، نیاز است بتوانیم به سرویس Auth سفارشی دسترسی یافته و خروجی متد isLoggedIn آن‌را بررسی کنیم. به همین منظور به فایل src\app\app.component.ts مراجعه کرده و آن‌را به صورت ذیل تکمیل کنید:
import { Router } from '@angular/router';
import { AuthService } from './user/auth.service';
import { Component } from '@angular/core';

@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.css']
})
export class AppComponent {
  pageTitle: string = 'Routing Lab';

  constructor(private authService: AuthService,
    private router: Router) { }

  logOut(): void {
    this.authService.logout();
    this.router.navigateByUrl('/welcome');
  }
}
در اینجا دو سرویس Auth و Router به سازنده‌ی کامپوننت App تزریق شده‌اند. به این ترتیب می‌توان از شیء authService در قالب این کامپوننت برای دسترسی به متد isLoggedIn و سایر خواص این سرویس استفاده کرد. همچنین از سرویس مسیریاب Angular برای پیاده سازی logout و هدایت کاربر به صفحه‌ی welcome کمک گرفته‌ایم. در اینجا از متد navigateByUrl استفاده شده‌است؛ از این جهت که پس از Logout دیگر حفظ URL Segments موجود بی‌مفهوم است و تمام آن‌ها باید پاک شده و با آدرس جدید جایگزین شوند.
پس از این تغییرات، اکنون می‌توان قالب src\app\app.component.html را به نحو ذیل تکمیل کرد:
<nav class="navbar navbar-default">
  <div class="container-fluid">
    <a class="navbar-brand">{{title}}</a>
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/home']">Home</a>
      </li>
      <li>
        <a [routerLink]="['/products']">Product List</a>
      </li>
    </ul>
    <ul class="nav navbar-nav navbar-right">
      <li *ngIf="authService.isLoggedIn()">
        <a>Welcome {{ authService.currentUser.userName }}</a>
      </li>
      <li *ngIf="!authService.isLoggedIn()">
        <a [routerLink]="['/login']">Log In</a>
      </li>
      <li *ngIf="authService.isLoggedIn()">
        <a (click)="logOut()">Log Out</a>
      </li>
    </ul>
  </div>
</nav>
<div class="container">
  <router-outlet></router-outlet>
</div>
همانطور که مشاهده می‌کنید، دوبار لاگین بودن کاربر جاری توسط متد authService.isLoggedIn بررسی شده‌است. اگر خروجی این متد true باشد، نام کاربری شخص به همراه لینک Logout نمایش داده می‌شود. اگر خروجی این متد false باشد، تنها لینک login نمایان شده و مابقی گزینه‌ها (لینک لاگین و نمایش نام شخص) از صفحه حذف می‌شوند.

اکنون اگر برنامه را توسط دستور ng serve -o اجرا کنید، صفحه‌ی لاگین و منوی بالای صفحه چنین شکلی را خواهد داشت:


پس از لاگین، لینک لاگین از منو حذف شده و سپس نام کاربری و لینک به logout نمایان می‌شوند.


اینبار اگر بر روی logout کلیک کنید، نام کاربری و لینک logout از صفحه حذف و مجددا لینک لاگین نمایش داده می‌شود.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-01.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
نظرات مطالب
چند نکته کاربردی درباره Entity Framework
در حالت Detached (مثل ایجاد یک شیء CLR ساده)
در متد Updateایی که نوشتید، قسمت Find حتما اتفاق می‌افته. چون Tracking خاموش هست (مطابق تنظیماتی که عنوان کردید)، بنابراین Find چیزی رو از کشی که وجود نداره نمی‌تونه دریافت کنه و میره سراغ دیتابیس. ماخذ :
The Find method on DbSet uses the primary key value to attempt to find an entity tracked by the context.
If the entity is not found in the context then a query will be sent to the database to find the entity there.
Null is returned if the entity is not found in the context or in the database.
حالا تصور کنید که در یک حلقه می‌خواهید 100 آیتم رو ویرایش کنید. یعنی 100 بار رفت و برگشت خواهید داشت با این متد Update سفارشی که ارائه دادید. البته منهای کوئری‌های آپدیت متناظر. این 100 تا کوئری فقط Find است.
قسمت Find متد Update شما در حالت detached اضافی است. یعنی اگر می‌دونید که این Id در دیتابیس وجود داره نیازی به Findاش نیست. فقط State اون رو تغییر بدید کار می‌کنه.

در حالت نه آنچنان Detached ! (دریافت یک لیست از Context ایی که ردیابی نداره)
با خاموش کردن Tracking حتما نیاز خواهید داشت تا متد  context.ChangeTracker.DetectChanges رو هم پیش از ذخیره سازی یک لیست دریافت شده از بانک اطلاعاتی فراخوانی کنید. وگرنه چون این اطلاعات ردیابی نمی‌شوند، هر تغییری در آن‌ها، وضعیت Unchanged رو خواهد داشت و نه Detached. بنابراین SaveChanges عمل نمی‌کنه؛ مگر اینکه DetectChanges فراخوانی بشه.

سؤال: این سربار که می‌گن چقدر هست؟ ارزشش رو داره که راسا خاموشش کنیم؟ یا بهتره فقط برای گزارشگیری این کار رو انجام بدیم؟
یک آزمایش:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;

namespace EF_General.Models.Ex21
{
    public abstract class BaseEntity
    {
        public int Id { set; get; }
    }

    public class Factor : BaseEntity
    {
        public int TotalPrice { set; get; }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<Factor> Factors { get; set; }

        public MyContext() { }
        public MyContext(bool withTracking)
        {
            if (withTracking)
                return;

            this.Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            this.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
            this.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
        }

        public void CustomUpdate<T>(T entity) where T : BaseEntity
        {
            if (entity == null)
                throw new ArgumentException("Cannot add a null entity.");


            var entry = this.Entry<T>(entity);
            if (entry.State != EntityState.Detached)
                return;

            /*var set = this.Set<T>(); // این‌ها اضافی است
            //متد فایند اگر اینجا باشه حتما به بانک اطلاعاتی رجوع می‌کنه در حالت منقطع از زمینه و در یک حلقه به روز رسانی کارآیی مطلوبی نخواهد داشت
            T attachedEntity = set.Find(entity.Id);
            if (attachedEntity != null)
            {
                var attachedEntry = this.Entry(attachedEntity);
                attachedEntry.CurrentValues.SetValues(entity);
            }
            else
            {*/
            entry.State = EntityState.Modified;
            //}
        }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            if (!context.Factors.Any())
            {
                for (int i = 0; i < 20; i++)
                {
                    context.Factors.Add(new Factor { TotalPrice = i });
                }
            }
            base.Seed(context);
        }
    }

    public class Performance
    {
        public TimeSpan ListDisabledTracking { set; get; }
        public TimeSpan ListNormal { set; get; }
        public TimeSpan DetachedEntityDisabledTracking { set; get; }
        public TimeSpan DetachedEntityNormal { set; get; }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            startDb();

            var results = new List<Performance>();
            var runs = 20;
            for (int i = 0; i < runs; i++)
            {
                Console.WriteLine("\nRun {0}", i + 1);

                var tsListDisabledTracking = PerformanceHelper.RunActionMeasurePerformance(() => updateListTotalPriceDisabledTracking());
                var tsListNormal = PerformanceHelper.RunActionMeasurePerformance(() => updateListTotalPriceNormal());
                var tsDetachedEntityDisabledTracking = PerformanceHelper.RunActionMeasurePerformance(() => updateDetachedEntityTotalPriceDisabledTracking());
                var tsDetachedEntityNormal = PerformanceHelper.RunActionMeasurePerformance(() => updateDetachedEntityTotalPriceNormal());
                results.Add(new Performance
                {
                    ListDisabledTracking = tsListDisabledTracking,
                    ListNormal = tsListNormal,
                    DetachedEntityDisabledTracking = tsDetachedEntityDisabledTracking,
                    DetachedEntityNormal = tsDetachedEntityNormal
                });
            }

            var detachedEntityDisabledTrackingAvg = results.Average(x => x.DetachedEntityDisabledTracking.TotalMilliseconds);
            Console.WriteLine("detachedEntityDisabledTrackingAvg: {0} ms.", detachedEntityDisabledTrackingAvg);

            var detachedEntityNormalAvg = results.Average(x => x.DetachedEntityNormal.TotalMilliseconds);
            Console.WriteLine("detachedEntityNormalAvg: {0} ms.", detachedEntityNormalAvg);

            var listDisabledTrackingAvg = results.Average(x => x.ListDisabledTracking.TotalMilliseconds);
            Console.WriteLine("listDisabledTrackingAvg: {0} ms.", listDisabledTrackingAvg);

            var listNormalAvg = results.Average(x => x.ListNormal.TotalMilliseconds);
            Console.WriteLine("listNormalAvg: {0} ms.", listNormalAvg);
        }

        private static void updateDetachedEntityTotalPriceNormal()
        {
            using (var context = new MyContext(withTracking: true))
            {
                var detachedEntity = new Factor { Id = 1, TotalPrice = 10 };

                var attachedEntity = context.Factors.Find(detachedEntity.Id);
                if (attachedEntity != null)
                {
                    attachedEntity.TotalPrice = 100;

                    context.SaveChanges();
                }
            }
        }

        private static void updateDetachedEntityTotalPriceDisabledTracking()
        {
            using (var context = new MyContext(withTracking: false))
            {
                var detachedEntity = new Factor { Id = 2, TotalPrice = 10 };
                detachedEntity.TotalPrice = 200;

                context.CustomUpdate(detachedEntity); // custom update with change tracking disabled.
                context.SaveChanges();
            }
        }

        private static void updateListTotalPriceNormal()
        {
            using (var context = new MyContext(withTracking: true))
            {
                foreach (var item in context.Factors)
                {
                    item.TotalPrice += 10; // normal update with change tracking enabled.
                }
                context.SaveChanges();
            }
        }

        private static void updateListTotalPriceDisabledTracking()
        {
            using (var context = new MyContext(withTracking: false))
            {
                foreach (var item in context.Factors)
                {
                    item.TotalPrice += 10;
                    //نیازی به این دو سطر نیست
                    //context.ChangeTracker.DetectChanges();  // هربار باید محاسبه صورت گیرد در غیراینصورت وضعیت تغییر نیافته گزارش می‌شود
                    //context.CustomUpdate(item); // custom update with change tracking disabled.
                }
                context.ChangeTracker.DetectChanges();  // در غیراینصورت وضعیت تغییر نیافته گزارش می‌شود
                context.SaveChanges();
            }
        }

        private static void startDb()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            // Forces initialization of database on model changes.
            using (var context = new MyContext())
            {
                context.Database.Initialize(force: true);
            }
        }
    }

    public class PerformanceHelper
    {
        public static TimeSpan RunActionMeasurePerformance(Action action)
        {
            var stopwatch = new Stopwatch();
            stopwatch.Start();

            action();

            stopwatch.Stop();
            return stopwatch.Elapsed;
        }
    }
}
نتیجه این آزمایش بعد از 20 بار اجرا و اندازه گیری:
 detachedEntityDisabledTrackingAvg: 22.32089 ms.
detachedEntityNormalAvg: 54.546815 ms.
listDisabledTrackingAvg: 413.615445 ms.
listNormalAvg: 393.194625 ms.
در حالت کار با یک شیء ساده، به روز رسانی حالت منقطع بسیار سریعتر است (چون یکبار رفت و برگشت کمتری داره به دیتابیس).
در حالت کار با لیستی از اشیاء دریافت شده از بانک اطلاعاتی، به روز رسانی حالت متصل به Context سریعتر است.
بازخوردهای پروژه‌ها
تغییر عرض هر ستون
سلام 
با تشکر از شما و زحمات شما
در هر ستون در صورتی که اندازه مقدار ورودی بیشتر از Width مقدار دهی شده باشد
رکورد مورد نظر شکسته میشود و مقداری از متن به سطر دوم رکورد نمایش داده میشود
که در مواقعی که مقدار عددی در آن ستون قرار دارد این کار باعث سردرگمی میشود
مثل عکس زیر

ولی در بعضی صفحات دیگر گزارش بر اساس اطلاعات

ستون با سایز‌ها منطبق بوده و تغییری پیدا نمیکند

مثلا برای فیلد تاریخ در قسمت قبل به درستی نمایش داده نمیشود

به چه صورتی از این اتفاق جلوگیری کرد و برای ستون‌های خاص اجبار کرد که حتما در یک سطر نمایش داده شوند و بعضی از ستون‌ها در چند سطر هم امکان نمایش داشته باشند


متشکرم از شما

مطالب
استفاده از Kendo UI templates
در مطلب «صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid» در انتهای بحث، ستون IsAvailable به صورت زیر تعریف شد:
columns: [
               {
                   field: "IsAvailable", title: "موجود است",
                   template: '<input type="checkbox" #= IsAvailable ? checked="checked" : "" # disabled="disabled" ></input>'
                }
]
Templates، جزو یکی از پایه‌های Kendo UI Framework هستند و توسط آن‌ها می‌توان قطعات با استفاده‌ی مجدد HTML ایی را طراحی کرد که قابلیت یکی شدن با اطلاعات جاوا اسکریپتی را دارند.
همانطور که در این مثال نیز مشاهده می‌کنید، قالب‌های Kendo UI از Hash (#) syntax استفاده می‌کنند. در اینجا قسمت‌هایی از قالب که با علامت # محصور می‌شوند، در حین اجرا، با اطلاعات فراهم شده جایگزین خواهند شد.
برای رندر مقادیر ساده می‌توان از # =# استفاده کرد. از # :# برای رندر اطلاعات HTML-encoded کمک گرفته می‌شود و #  # برای رندر کدهای جاوا اسکریپتی کاربرد دارد. از حالت HTML-encoded برای نمایش امن اطلاعات دریافتی از کاربران و جلوگیری از حملات XSS استفاده می‌شود.
اگر در این بین نیاز است # به صورت معمولی رندر شود، در حالت کدهای جاوا اسکریپتی به صورت #\\ و در HTML ساده به صورت #\ باید مشخص گردد.


مثالی از نحوه‌ی تعریف یک قالب Kendo UI

    <!--دریافت اطلاعات از منبع محلی-->
    <script id="javascriptTemplate" type="text/x-kendo-template">
        <ul>
            # for (var i = 0; i < data.length; i++) { #
            <li>#= data[i] #</li>
            # } #
        </ul>
    </script>

    <div id="container1"></div>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var data = ['User 1', 'User 2', 'User 3'];
            var template = kendo.template($("#javascriptTemplate").html());
            var result = template(data); //Execute the template
            $("#container1").html(result); //Append the result
        });
    </script>
این قالب ابتدا در تگ script محصور می‌شود و سپس نوع آن مساوی text/x-kendo-template قرار می‌گیرد. در ادامه توسط یک حلقه‌ی جاوا اسکریپتی، عناصر آرایه‌ی فرضی data خوانده شده و با کمک Hash syntax در محل‌های مشخص شده قرار می‌گیرند.
در ادامه باید این قالب را رندر کرد. برای این منظور یک div با id مساوی container1 را جهت تعیین محل رندر نهایی اطلاعات مشخص می‌کنیم. سپس متد kendo.template بر اساس id قالب اسکریپتی تعریف شده، یک شیء قالب را تهیه کرده و سپس با ارسال آرایه‌ای به آن، سبب اجرای آن می‌شود. خروجی نهایی، یک قطعه کد HTML است که در محل container1 درج خواهد شد.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، متد kendo.template، نهایتا یک رشته را دریافت می‌کند. بنابراین همینجا و به صورت inline نیز می‌توان یک قالب را تعریف کرد.


کار با منابع داده راه دور

فرض کنید مدل برنامه به صورت ذیل تعریف شده‌است:
namespace KendoUI04.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public decimal Price { set; get; }
        public bool IsAvailable { set; get; }
    }
}
و لیستی از آن توسط یک ASP.NET Web API کنترلر، به سمت کاربر ارسال می‌شود:
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web.Http;
using KendoUI04.Models;

namespace KendoUI04.Controllers
{
    public class ProductsController : ApiController
    {
        public IEnumerable<Product> Get()
        {
            return ProductDataSource.LatestProducts.Take(10);
        }
    }
}
در سمت کاربر و در View برنامه خواهیم داشت:
    <!--دریافت اطلاعات از سرور-->
    <div>
        <div id="container2"><ul></ul></div>
    </div>

    <script id="template1" type="text/x-kendo-template">
        <li> #=Id# - #:Name# - #=kendo.toString(Price, "c")#</li>
    </script>

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var producatsTemplate1 = kendo.template($("#template1").html());

            var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                transport: {
                    read: {
                        url: "api/products",
                        dataType: "json",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET'
                    }
                },
                error: function (e) {
                    alert(e.errorThrown);
                },
                change: function () {
                    $("#container2 > ul").html(kendo.render(producatsTemplate1, this.view()));
                }
            });
            productsDataSource.read();
        });
    </script>
ابتدا یک div با id مساوی container2 جهت تعیین محل نهایی رندر قالب template1 در صفحه تعریف می‌شود.
هرچند خروجی دریافتی از سرور نهایتا یک آرایه از اشیاء Product است، اما در template1 اثری از حلقه‌ی جاوا اسکریپتی مشاهده نمی‌شود. در اینجا چون از متد kendo.render استفاده می‌شود، نیازی به ذکر حلقه نیست و به صورت خودکار، به تعداد عناصر آرایه دریافتی از سرور، قطعه HTML قالب را تکرار می‌کند.
در ادامه برای کار با سرور از یک Kendo UI DataSource استفاده شده‌است. قسمت transport/read آن، کار تعریف محل دریافت اطلاعات را از سرور مشخص می‌کند. رویدادگران change آن اطلاعات نهایی دریافتی را توسط متد view در اختیار متد kendo.render قرار می‌دهد. در نهایت، قطعه‌ی HTML رندر شده‌ی نهایی حاصل از اجرای قالب، در بین تگ‌های ul مربوط به container2 درج خواهد شد.
رویدادگران change زمانیکه data source، از اطلاعات راه دور و یا یک آرایه‌ی جاوا اسکریپتی پر می‌شود، فراخوانی خواهد شد. همچنین مباحث مرتب سازی اطلاعات، صفحه بندی و تغییر صفحه، افزودن، ویرایش و یا حذف اطلاعات نیز سبب فراخوانی آن می‌گردند. متد view ایی که در این مثال فراخوانی شد، صرفا در روال رویدادگردان change دارای اعتبار است و آخرین تغییرات اطلاعات و آیتم‌های موجود در data source را باز می‌گرداند.


یک نکته‌ی تکمیلی: فعال سازی intellisense کدهای جاوا اسکریپتی Kendo UI

اگر به پوشه‌ی اصلی مجموعه‌ی Kendo UI مراجعه کنید، یکی از آن‌ها vsdoc نام دارد که داخل آن فایل‌های min.intellisense.js و vsdoc.js مشهود هستند.
اگر از ویژوال استودیوهای قبل از 2012 استفاده می‌کنید، نیاز است فایل‌های vsdoc.js متناظری را به پروژه اضافه نمائید؛ دقیقا در کنار فایل‌های اصلی js موجود. اگر از ویژوال استودیوی 2012 و یا بالاتر استفاده می‌کنید باید از فایل‌های intellisense.js متناظر استفاده کنید. برای مثال اگر از kendo.all.min.js کمک می‌گیرید، فایل متناظر با آن kendo.all.min.intellisense.js خواهد بود.
بعد از اینکار نیاز است فایلی به نام references.js_ را به پوشه‌ی اسکریپت‌های خود با این محتوا اضافه کنید (برای VS 2012 به بعد):
/// <reference path="jquery.min.js" />
/// <reference path="kendo.all.min.js" />
نکته‌ی مهم اینجا است که این فایل به صورت پیش فرض از مسیر Scripts/_references.js/~ خوانده می‌شود. برای اضافه کردن مسیر دیگری مانند js/_references.js/~ باید آن‌را به تنظیمات ذیل اضافه کنید:
 Tools menu –> Options -> Text Editor –> JavaScript –> Intellisense –> References
گزینه‌ی Reference Group را به (Implicit (Web تغییر داده و سپس مسیر جدیدی را اضافه نمائید.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
KendoUI04.zip