مطالب
React 16x - قسمت 2 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 1
برای کار با React، نیاز است با ES6 آشنایی داشته باشید که در این سایت، یک سری کامل بررسی مقدمات آن‌را پیشتر مرور کرده‌ایم. علاوه بر توصیه‌ی مطالعه‌ی این سری (اینکار الزامی است)، در این قسمت خلاصه‌ی بسیار سریع و کاربردی آن‌را که بیشتر در برنامه‌های مبتنی بر React مورد استفاده قرار می‌گیرند، با هم مرور خواهیم کرد. در قسمت‌های بعدی، اهمیت ذکر این خلاصه بیشتر مشخص می‌شود.

برای بررسی ویژگی‌های جاوا اسکریپت مدرن، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم.
> create-react-app sample-02
> cd sample-02
> npm start
سپس تمام کدهای داخل index.js را نیز حذف می‌کنیم. اکنون تمام کدهای خالص جاوا اسکریپتی خود را داخل این فایل خواهیم نوشت.
به علاوه چون در این قسمت خروجی UI نخواهیم داشت، تمام خروجی را در کنسول developer tools مرورگر خود می‌توانید مشاهده کنید (فشردن دکمه‌ی F12).


var، let و const

در اکثر زبان‌های برنامه نویسی، متغیرها در محدوده‌ی دید قطعه کدی که تعریف شده‌اند (scope)، قابل دسترسی هستند. برای نمونه محتوای فایل index.js پروژه را به صورت زیر تغییر داده و با فرض اجرای دستور npm start، خروجی آن‌را می‌توان در کنسول مرورگر مشاهده کرد.
function sayHello() {
  for (var i = 0; i < 5; i++) {
    console.log(i);
  }
  console.log(i);
}

sayHello();
در این مثال متغیر i، مخصوص قطعه کد حلقه، تعریف شده‌است. بنابراین به ظاهر نباید خارج از این حلقه نیز قابل دسترسی باشد. اما خروجی آن به صورت زیر است:


در آخرین پیمایش حلقه، i مساوی 5 شده و از حلقه خارج می‌شود. اما چون در اینجا برای تعریف متغیر از واژه‌ی کلیدی var استفاده شده‌است، محدوده‌ی دید آن به کل تابعی که در آن تعریف شده‌است، بسط پیدا می‌کند. به همین جهت در این خروجی، عدد 5 را نیز مشاهده می‌کند که حاصل دسترسی به i، خارج از حلقه‌است.
برای یک دست سازی این رفتار با سایر زبان‌های برنامه نویسی، در ES6، واژه‌ی کلیدی جدیدی به نام let تعریف شده‌است که میدان دید متغیر را به قطعه کدی که در آن تعریف شده‌است، محدود می‌کند. اکنون اگر در حلقه‌ی فوق بجای var از let استفاده شود، یک چنین خطایی در مرورگر ظاهر خواهد شد که عنوان می‌کند، i استفاده شده‌ی در خارج از حلقه، تعریف نشده‌است.
./src/index.js
  Line 14:15:  'i' is not defined  no-undef

Search for the keywords to learn more about each error.

علاوه بر let، واژه‌ی کلیدی جدید const نیز به ES6 اضافه شده‌است که از آن برای تعریف ثوابت استفاده می‌شود. constها نیز همانند let، میدان دید محدود شده‌ای به قطعه کد تعریف شده‌ی در آن دارند؛ اما قابلیت انتساب مجدد را ندارند:
 const x = 1;
x = 2; // Attempting to override 'x' which is a constant.
اگر یک چنین قطعه کدی را اجرا کنیم، خطای x is const را در مرورگر می‌توان مشاهده کرد.

به صورت خلاصه از این پس واژه‌ی کلیدی var را فراموش کنید. همیشه با const جهت تعریف متغیرها شروع کنید. اگر به خطا برخوردید و نیاز به انتساب مجدد وجود داشت، آن‌را به let تغییر دهید. بنابراین استفاده از const همیشه نسبت به let ارجحیت دارد.


اشیاء در جاوا اسکریپت

اشیاء در جاوا اسکریپت به صورت مجموعه‌ای از key/value‌ها تعریف می‌شوند:
const person = {
  name: "User 1",
  walk: function() {}, // method
  talk() {} // concise method
};
در اینجا امکان تعریف یک تابع نیز وجود دارد که چون درون یک شیء قرار می‌گیرد، اینبار «متد» نامیده می‌شود. همچنین در ES6 می‌توان این متدها را به صورت معمولی، مانند متد talk نیز تعریف کرد که به آن‌ها concise method می‌گویند. بنابراین نحوه‌ی تعریف فوق را به نحو زیر نیز می‌توان خلاصه کرد:
const person = {
  name: "User 1",
  walk() {},
  talk() {}
};
پس از تعریف این شیء، روش دسترسی به اجزای آن به صورت زیر است:
person.talk();
person.name = "User 3";
person["name"] = "User 2";
به دو مورد اول، روش dot notation می‌گویند که از همان ابتدا دقیقا مشخص است کدامیک از خواص و متدهای شیء تعریف شده، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
مورد آخر همان روش استفاده از key/valueها است که اساس اشیاء جاوا اسکریپتی را تشکیل می‌دهد. البته از این روش فقط زمانی استفاده کنید که قرار است یکسری کار پویا صورت گیرند (مقدار key به صورت متغیر دریافت شود) و از ابتدا مشخص نیست که کدام خاصیت یا متد قرار است تعریف و استفاده شود:
const targetMember = "name";
person[targetMember] = "User 2";


واژه‌ی کلیدی this در جاوا اسکریپت

از واژه‌ی کلیدی this، در قسمت‌های بعدی زیاد استفاده خواهیم کرد. به همین جهت نیاز است تفاوت‌های اساسی آن‌را با سایر زبان‌های برنامه نویسی بررسی کنیم.
همان شیء person را که پیشتر تعریف کردیم درنظر بگیرید. در متد walk آن، مقدار this را لاگ می‌کنیم:
const person = {
  name: "User 1",
  walk() {
    console.log(this);
  },
  talk() {}
};

person.walk();
خروجی این قطعه، به صورت زیر است:


شیء this در جاوا اسکریپت، همانند سایر زبان‌های برنامه نویسی مانند سی‌شارپ و یا جاوا رفتار نمی‌کند. در سایر زبان‌های نامبرده شده، this همواره ارجاعی را به وهله‌ای از شیء جاری، باز می‌گرداند؛ دقیقا همانند تصویری که در بالا مشاهده می‌کنید. در اینجا نیز this جاوا اسکریپتی لاگ شده، ارجاعی را به وهله‌ی جاری شیء person، بازگشت داده‌است. اما مشکل اینجا است که this در جاوا اسکریپت، همیشه به این صورت رفتار نمی‌کند!
برای نمونه در ادامه یک ثابت را به نام walk تعریف کرده و آن‌را به person.walk مقدار دهی می‌کنیم:
const walk = person.walk;
console.log(walk);
دقت داشته باشید که در اینجا از () استفاده نشده‌است (متد walk اجرا نشده‌است). یعنی صرفا «ارجاعی» از متد walk شیء person را به ثابت walk نسبت داده‌ایم. بنابراین اکنون ثابت walk نیز یک function است که حاصل console.log آن به صورت زیر است:


سؤال: اکنون اگر این function را با فراخوانی ()walk اجرا کنیم، چه خروجی را می‌توان مشاهده کرد؟


اینبار this لاگ شده، به شیء person اشاره نمی‌کند و شیء استاندارد window مرورگر را بازگشت داده‌است!
اگر یک function به صورت متدی از یک شیء فراخوانی شود، مقدار this همواره اشاره‌گری به وهله‌ای از آن شیء خواهد بود. اما اگر این تابع به صورت متکی به خود و به صورت یک function و نه متد یک شیء، فراخوانی شود، اینبار this، شیء سراسری جاوا اسکریپت یا همان شیء window را بازگشت می‌دهد.

یک نکته: اگر strict mode جاوا اسکریپت را در پروژه‌ی جاری فعال کنیم، بجای شیء window، مقدار undefined را در خروجی فوق شاهد خواهیم بود.


اتصال مجدد this به شیء اصلی در جاوا اسکریپت

تا اینجا دریافتیم که اگر یک function را به صورت متکی به خود و نه جزئی از یک شیء فراخوانی کنیم، شیء this در این حالت به شیء window سراسری مرورگر اشاره می‌کند و اگر strict mode فعال باشد، فقط undefined را بازگشت می‌هد. اکنون می‌خواهیم بررسی کنیم که چگونه می‌توان این مشکل را برطرف کرد؛ یعنی صرف‌نظر از نحوه‌ی فراخوانی متدها یا تابع‌ها، this همواره ارجاعی را به شیء person بازگشت دهد.
در جاوا اسکریپت، تابع‌ها نیز شیء هستند. برای مثال person.walk نوشته شده نیز یک شیء است. برای اثبات ساده‌ی آن فقط یک دات را پس از person.walk قرار دهید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، شیء person.walk مانند تمام اشیاء دیگر جاوا اسکریپت، به همراه متد bind نیز هست. کار آن، انقیاد یک تابع، به یک شیء است. یعنی هرچیزی را که به عنوان آرگومان آن، به آن ارسال کنیم، به عنوان مقدار شیء this درنظر می‌گیرد:
const walk2 = person.walk.bind(person);
console.log(walk2);
walk2();
در اینجا متد bind، یک وهله‌ی جدید از person.walk را بازگشت می‌دهد که در آن شیء person را به عنوان شیء this، تنظیم کرده‌است. به همین جهت اینبار فراخوانی walk2 که به شیء person متصل شده‌است، به this صحیحی بجای window سراسری اشاره می‌کند. از این روش در برنامه‌های مبتنی بر React زیاد استفاده می‌شود.


Arrow functions

تابع زیر را درنظر بگیرید که به یک ثابت انتساب داده شده‌است:
const square = function(number) {
  return number * number;
};
در ES6، روش ساده‌تر و تمیزتری برای این نوع تعاریف، ذیل ویژگی جدید Arrow functions اضافه شده‌است. برای تبدیل قطعه کد فوق به یک arrow function، ابتدا واژه‌ی کلیدی function را حذف می‌کنیم. سپس بین پارامتر تابع و {}، یک علامت <= (که به آن fat arrow هم می‌گویند!) قرار می‌دهیم:
const square2 = (number) => {
  return number * number;
};
اگر مانند اینجا تنها یک تک پارامتر وجود داشته باشد، می‌توان پرانتزهای ذکر شده را نیز حذف کرد:
const square2 = number => {
  return number * number;
};
و اگر این متد پارامتری نداشت، از () استفاده می‌شود.
در ادامه اگر بدنه‌ی این تابع، فقط حاوی یک return بود، می‌توان آن‌را به صورت زیر نیز خلاصه کرد (در اینجا {} به همراه واژه‌ی کلیدی return حذف می‌شوند):
const square3 = number => number * number;
console.log(square3(5));
این یک سطر ساده شده، دقیقا معادل اولین const square ای است که نوشتیم. نحوه‌ی فراخوانی آن نیز مانند قبل است.

اکنون مثال مفید دیگری را در مورد Arrow functions بررسی می‌کنیم که بیشتر شبیه به عبارات LINQ در #C است:
const jobs = [
  { id: 1, isActive: true },
  { id: 2, isActive: true },
  { id: 3, isActive: true },
  { id: 4, isActive: true },
  { id: 5, isActive: false }
];
در اینجا آرایه‌ای از اشیاء job را مشاهده می‌کنید که مورد آخر آن، فعال نیست. اکنون می‌خواهیم لیست کارهای فعال را گزارشگیری کنیم:
var activeJobs = jobs.filter(function(job) {
  return job.isActive;
});
متد filter در جاوا اسکریپت، بر روی تک تک عناصر آرایه‌ی jobs حرکت می‌کند. سپس هر job را به پارامتر متد ارسالی آن که predicate نام دارد، جهت دریافت یک خروجی true و یا false، ارائه می‌دهد. اگر خروجی این متد true باشد، آن job انتخاب خواهد شد و در لیست نهایی گزارش، ظاهر می‌شود.
در ادامه می‌توان این تابع را توسط arrow functions به صورت ساده‌تر زیر نیز نوشت:
var activeJobs2 = jobs.filter(job => job.isActive);
ابتدا واژه‌ی کلیدی function را حذف می‌کنیم. سپس چون یک تک پارامتر را دریافت می‌کند، نیازی به ذکر پرانتزهای آن نیز نیست. در ادامه چون یک تک return را داریم، { return }  را با یک <= جایگزین خواهیم کرد. در اینجا نیازی به ذکر سمی‌کالن انتهای return هم نیست. نوشتن یک چنین کدی تمیزتر و خواندن آن، ساده‌تر است.


ارتباط بین arrow functions و شیء this

نکته‌ی مهمی را که باید در مورد arrow functions دانست این است که شیء this را rebind نمی‌کنند (rebind: مقدار دهی مجدد؛ ریست کردن).
در مثال زیر، ابتدا شیء user با متد talk که در آن شیء this، لاگ شده، ایجاد شده و سپس این متد فراخوانی گردیده‌است:
const user = {
  name: "User 1",
  talk() {
    console.log(this);
  }
};
user.talk();
همانطور که انتظار می‌رود، this ای که در اینجا لاگ می‌شود، دقیقا ارجاعی را به وهله‌ی جاری شیء user دارد.
اکنون اگر متد لاگ کردن را داخل یک تایمر قرار دهیم چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
const user = {
  name: "User 1",
  talk() {
    setTimeout(function() {
      console.log(this);
    }, 1000);
  }
};
user.talk();
متد setTimeout، متدی را که به عنوان آرگومان اول آن دریافت کرده، پس از 1 ثانیه اجرا می‌کند.
در این حالت خروجی console.log، مجددا همان شیء سراسری window مرورگر است و دیگر به وهله‌ی جاری شیء user اشاره نمی‌کند. علت اینجا است که پارامتر اول متد setTimeout که یک callback function نام دارد، جزئی از هیچ شیءای نیست. بنابراین دیگر مانند فراخوانی متد ()user.talk در مثال قبلی کار نمی‌کند؛ چون متکی به خود است. هر زمان که یک متد متکی به خود غیر وابسته‌ی به یک شیء را اجرا کنیم، به صورت پیش‌فرض this آن، به شیء window مرورگر اشاره می‌کند.

سؤال: چگونه می‌توان درون یک callback function متکی به خود، به this همان شیء user جاری دسترسی یافت؟
یک روش حل این مساله، ذخیره this شیء user در یک متغیر و سپس ارسال آن به متد متکی به خود setTimeout است:
const user2 = {
  name: "User 2",
  talk() {
    var self = this;
    setTimeout(function() {
      console.log(self);
    }, 1000);
  }
};
user2.talk();
این روشی است که سال‌ها است وجود دارد؛ با ارائه‌ی arrow functions، دیگر نیازی به اینکار نیست و می‌توان از روش زیر استفاده کرد:
const user3 = {
  name: "User 3",
  talk() {
    setTimeout(() => console.log(this), 1000);
  }
};
user3.talk();
در اینجا callback function را تبدیل به یک arrow function کرده‌ایم و چون arrow functions شیء this را rebind نمی‌کنند، یعنی شیء this را به ارث می‌برند. بنابراین console.log مثال فوق، دقیقا به this شیء user اشاره می‌کند و دوباره آن‌را مقدار دهی مجدد نمی‌کند و از همان نمونه‌ی موجود قطعه کد تعریف شده، استفاده خواهد کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-02.zip

در قسمت بعد نیز بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی شروع به کار با React را ادامه خواهیم داد.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
خطای هم نامی خواص راهبری
این مورد رو به منبع داده anonymously typed قبلا اضافه کرده بودم. به strongly typed list هم اضافه شد.
امشب در مخزن کد قرار خواهد گرفت. (نیاز خواهید داشت آخرین نگارش موجود در SVN رو دریافت کنید)
نظرات مطالب
EF Code First #7
با تشکر از پاسخ دهی شما به سوالات؛ موقع Create درست اعمال می‌شود، اما هنگام Edit جدول واسط به روز نمی‌گردد.
مثلا برای دو جدول Role , User که نقش‌های یک کاربر بوسیله یک string[] به اکشن Edit پاس داده شده
کد مربوطه به صورت زیر می‌باشد
[HttpPost]
        public ActionResult Edit(User user, string[] tags)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                List<Role> roles = new List<Role>();
                foreach (var item in tags)
                {
                    Role role = db.Roles.Find(long.Parse(item));
                    roles.Add(role);
                }
                user.Roles = roles;
                
                db.Entry(user).State = EntityState.Modified;
                db.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index");
            }
            return View(user);
        }
اما جدول واسط در این قسمت به روز نمی‌شود . متاسفانه چیز خاصی در این رابطه پیدا نکردم و مجددا مزاحم شما شدم .

با تشکر
مطالب
Functional Programming یا برنامه نویسی تابعی - قسمت سوم – Immutability

در ادامه مطالب مربوط به برنامه نویسی تابعی، قصد دارم بیشتر وارد کد شویم و مباحث عنوان شده را در دنیای کد پیاده سازی کنیم. هدف این قسمت، refactor کردن کد موجود به یک معماری immutable هست.  پیشتر درباره immutable ‌ها صحبت کردیم. ابتدا برای یکسان سازی ادبیات مورد استفاده، چند کلمه را مجددا تعریف خواهیم کرد:

  • Immutability: عدم توانایی تغییر داده
  • State: داده‌هایی که در طول زمان تغییر می‌کنند
  • Side Effect: تغییری که روی داده‌ها اتفاق می‌افتد

در قطعه کد زیر سعی شده‌است تفاوت یک کلاس Stateless و stateful را به سادگی نشان دهیم:

    //Stateful
    public class UserProfile
    {
        private User _user;
        private string _address;

        public void UpdateUser(int userId, string name)
        {
            _user = new User(userId, name);
        }
    }

    //Stateless
    public class User
    {
        public User(int id, string name)
        {
            Id = id;
            Name = name;
        }

        public int Id { get; }
        public string Name { get; }
    }


چرا Immutable بودن مهم است؟ 

هر عمل mutable  معادل کدی غیر شفاف است. در واقع وابستگی هر عملی که انجام می‌دهیم به state، باعث می‌شود که شرایط ناپایداری را در کد داشته باشیم. به طور مثال در یک عملیات چند نخی تصور کنید که چندین نخ به طور همزمان می‌توانند state را تغییر دهند و مدیریت این قضیه باعث به وجود آمدن کد‌هایی ناخوانا و تحمیل پیچیدگی بیشتر به کد خواهد شد. 

در واقع انتظار داریم که به ازای یک ورودی بر اساس بدنه‌ی متد، یک خروجی داشته باشیم؛ ولی در واقعیت تاثیری که اجرای متد بر روی state کل کلاس خواهد گذاشت، از دید ما پنهان است و باعث به وجود آمدن مشکلات بعدی خواهد شد. برای مثال قطعه کد بالا را به صورت Honest بازنویسی میکنیم: 

    public class UserProfile
    {
        private readonly User _user;
        private readonly string _address;

        public UserProfile(User user,string address)
        {
            _user = user;
            _address = address;
        }
        public UserProfile UpdateUser(int userId, string name)
        {
            var newUser = new User(userId, name);
            return  new UserProfile(newUser,_address);
        }
    }

    public class User
    {
        public User(int id, string name)
        {
            Id = id;
            Name = name;
        }

        public int Id { get; }
        public string Name { get; }
    }

در این مثال متد UpdateUser به جای  void، یک شی از جنس کلاس UserProfile را بر می‌گرداند. کلاس UserProfile هم برای وهله سازی نیاز به یک شیء از جنس User و Address را دارد. بنابراین مطمئن هستیم که مقدار دهی شده‌اند. نکته دیگر در قطعه کد بالا این است که به ازای هر بار فراخوانی متد، یک شیء جدید بدون وابستگی به وهله سازی اشیاء دیگر، برگردانده میشود.


Immutable بودن باعث می‌شود: 

  • خوانایی کد افزایش پیدا کند
  • جای واحدی برای Validate کردن داشته باشیم
  • به صورت ذاتی Thread Safe باشیم


در مورد محدودیت‌هایی که در کار با اشیاء Immutable باید در نظر داشته باشیم، می‌توان به مصرف بالای رم و سی پی یو، اشاره کرد. در واقع به نسبت حالت mutate، تعداد اشیاء بیشتری ساخته خواهند شد. در فریمورک دات نت برای کار با اشیا immutable امکاناتی در نظر گرفته شده که این هزینه را کاهش می‌دهند. به طور مثال می‌توانیم از کلاس ImmutableList استفاده کنیم و از ایجاد اشیاء اضافه‌تر و تحمیل بار اضافی به GC جلوگیری کنیم. یک مثال: 

//Create Immutable List
ImmutableList<string> list = ImmutableList.Create<string>();
ImmutableList<string> list2 = list.Add("Salam");

//Builder
ImmutableList<string>.Builder builder = ImmutableList.CreateBuilder<string>();
builder.Add("avali");
builder.Add("dovomi");
builder.Add("sevomi");

ImmutableList<string> immutableList = builder.ToImmutable();


چطور با side effect کنار بیایم؟ 

یکی از الگوهای رایج برای این کار، مفهوم جدا سازی Command/Query است. به طور ساده تمامی عملیاتی را که تاثیر گذار هستند، به صورت Command در نظر میگیریم. Command ‌ها معمولا هیچ نوعی را بازگشت نمیدهند و همینطور بر عکس این قضیه برای Query ‌ها صادق است. اشتباه رایج درباره این الگو، محدود کردن این الگو به معماری‌های خاصی مانند Domain Driven می‌باشد؛ در صورتیکه الزامی برای رعایت این الگو در سایر معماری‌ها وجود ندارد. 

به مثال زیر دقت کنید. سعی کردم قسمت‌های Command و Query را از هم جدا کنم: 

در واقع هر برنامه می‌تواند شامل دو قسمت باشد:

قسمتی که در آن منطق تجاری برنامه پیاده سازی می‌شود و باید به صورت Immutable باشد که یک خروجی را تولید میکند و قسمت دیگر برنامه که خروجی تولید شده را برای ذخیره سازی وضعیت سیستم استفاده می‌کند. 

در واقع یک هسته Immutable، ورودی را دریافت کرده و خروجی‌های مورد نیاز را تولید میکند و همه این‌ها در دل یک پوستهMutable پیاده سازی می‌شوند که ما در اینجا به آن اصطلاحا Mutable Shell میگوییم.   

برای مسائلی که در بالا صحبت شد، نمونه‌‌ای را آماده کرده‌ام. این نمونه به طور ساده یک سیستم مدیریت نوبت است که نوبت‌ها را در فایلی ذخیره و بازیابی میکند ( mutate ) و منطق مربوط به نوبت‌ها و زمان ویزیت آن میتواند به صورت immutable پیاده سازی شود. این کد در دو حالت functional و غیر functional پیاده سازی شده تا به خوبی تفاوت آن را در حالت قبل و بعد از برنامه نویسی تابعی بتوانیم درک کنیم. به جهت خوانایی بیشتر و دسترسی به کد‌ها، آن‌ها را روی گیت‌هاب قرار داده و شما میتوانید از اینجا سورس کد مورد نظر را بررسی کنید. سعی شده در این مثال تمامی مواردی که در این قسمت ذکر شد را پیاده سازی کنیم. امیدوارم که مطالب مربوط به برنامه نویسی تابعی یا functional programming توانسته باشد دیدگاه جدیدی را به کدهایی که مینویسیم بدهد. در  قسمت‌های بعدی به مواردی مانند مدیریت exception ‌ها و کار با null ‌ها و ... خواهیم پرداخت.

نظرات مطالب
EF Code First #7
سلام، من اگه بخوام بین دوتا فیلد از یک جدول به یک جدول دیگه رابطه برقرار کنم به چه صورت است :
pulbic class User
{
    public int Id { get; set; }
    public string FullName { get; set; }
    public ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}
public class Comment
{
    public int Id { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
    public int? UserId2 { get; set; }
    
    [ForeignKey(nameof(UserId))
    public virtual User User { get; set; }
    [ForeignKey(nameof(UserId2))
    public virtual User User2 { get; set; }
}
در این حالت اولین رابطه که UserId هست ازحذف میشه و UserId2 با جدول User رابطه ش برقرار میشه چطور میشه دو فیلد از یک جدول رو با یک جدول دیگه رابطه زد ؟
مطالب
ساخت Attribute های دلخواه یا خصوصی سازی شده
در قسمت‌های مختلفی از منابع آموزشی این سایت از متادیتاها attributes استفاده شده و در برخی آموزش هایی چون EF و MVC حداقل یک قسمت کامل را به خود اختصاص داده‌اند. متادیتاها کلاس‌هایی هستند که به روشی سریع و کوتاه در بالای یک Type معرفی شده و ویژگی‌هایی را به آن اضافه می‌کنند. به عنوان مثال متادیتای زیر را ببینید. این متادیتا در بالای یک متد در یک کلاس تعریف شده است و این متد را منسوخ شده اعلام می‌کند و به برنامه نویس می‌گوید که در نسخه‌ی جاری کتابخانه، این متد که احتمال میرود در نسخه‌های پیشین کاربرد داشته است، الان کارآیی خوبی برای استفاده نداشته و بهتر است طبق مستندات آن کلاس، از یک متد جایگزین که برای آن فراهم شده است استفاده کند.
 public static class  MyAttributes
    {
        [Obsolete]
        public static void MyMethod1()
        {

        }

        public static void MyMetho2()
        {

        }
    }
همانطور که ملاحظه می‌کنید می‌توانید اخطار آن را مشاهده کنید:

البته توصیه می‌کنم از ابزارهایی چون Resharper در کارهایتان استفاده کنید، تا طعم کدنویسی را بهتر بچشید. نحوه‌ی نمایش آن در Resharper به مراتب واضح‌تر و گویاتر است:



 حال در این بین این سؤال پیش می‌آید که چگونه ما هم می‌توانیم متادیتاهایی را با سلیقه‌ی خود ایجاد کنیم.
برای تهیه‌ی یک متادیتا از کلاس system.attribute استفاده می‌کنیم:
public  class  MyMaxLength:Attribute
    {
   
    }
در چنین حالتی شما یک متادیتا ساخته‌اید که می‌توان از آن به شکل زیر استفاده کرد:
[MyMaxLength]
    public class GetCustomProperties
    {
//...
     }

ولی اگر بخواهید توسط این متادیتا اطلاعاتی را دریافت کنید، می‌توانید به روش زیر عمل کنید. در اینجا من دوست دارم یک متادیتا به اسم MyMaxLength را ایجاد کرده تا جایگزین MaxLength دات نت کنم، تا طبق میل من رفتار کند.
    public  class  MyMaxLength:Attribute
    {
        private int max;
        public string ErrorText = "";

        public MyMaxLength(int max)
        {
            this.max = max;
            ErrorText = string.Format("max Length is {0} chars", max);
        }
    }

در کد بالا، یک متادیتا با یک پارامتر اجباری در سازنده تعریف شده است. این کلاس هم می‌تواند مثل سایر کلاس‌ها سازنده‌های مختلفی داشته باشد تا چندین شکل تعریف متادیتا داشته باشیم. متغیر ErrorText به عنوان یک پارامتر معرفی نشده، ولی از آن جا که public تعریف شده است می‌تواند مورد استفاده‌ی مستقیم قرار بگیرد و استفاده‌ی از آن نیز اختیاری است. نحوه‌ی معرفی این متادیتا نیز به صورت زیر است:
 [MyMaxLength(30)]
    public class GetCustomProperties
    {
//...
     }

//or 
 [MyMaxLength(30,ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 30 کاراکتر وارد نمایید")]
    public class GetCustomProperties
    {
//...
     }
در حالت اول از آنجا که متغیر ErrorText اختیاری است، تعریف نشده‌است. پس در نتیجه با مقدار Max length is (x=max) chars پر خواهد شد ولی در حالت دوم برنامه نویس متن خطا را به خود کلاس واگذار نکرده است و آن را طبق میل خود تغییر داده است.


اجباری کردن Type
هر متادیتا می‌تواند مختص  یک نوع Type باشد که این نوع می‌تواند یک کلاس، متد، پراپرتی یا ساختار و ... باشد. نحوه‌ی محدود سازی آن توسط یک متادیتا مشخص می‌شود:
    [System.AttributeUsage(System.AttributeTargets.Class | System.AttributeTargets.Struct)]
    public  class  MyMaxLength:Attribute
    {
        private int max;
        public string ErrorText = "";

        public MyMaxLength(int max)
        {
            this.max = max;
            ErrorText = string.Format("max Length is {0} chars", max);
        }
    }
الان این کلاس توسط متادیتای AttributeUsage که پارامتر ورودی آن Enum است محدود به دو ساختار کلاس و Struct شده است. البته در ویژوال بیسیک با نام Structure معرفی شده است. اگر ساختار شمارشی AttributeTarget را مشاهده کنید، لیستی از نوع‌ها را چون All (همه موارد) ، دلیگیت، سازنده، متد و ... را مشاهده خواهید کرد و از آن جا که این متادیتای ما کاربردش در پراپرتی‌ها خلاصه می‌شود، از متادیتای زیر بر روی آن استفاده می‌کنیم:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Property)]

  public class User
    {
        [MyMaxLength(30, ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 30 کاراکتر وارد نمایید")]
        public string Name { get; set; }
}

یکی دیگر از ویژگی‌های AttributeUsage خصوصیتی به اسم AllowMultiple است که اجازه می‌دهد بیش از یک بار این متادیتا، بر روی یک نوع استفاده شود:
 [AttributeUsage(AttributeTargets.Property,AllowMultiple = true)]
    public  class  MyMaxLength:Attribute
    {
        //....
     }

که تعریف چندگانه آن به شکل زیر می‌شود:
[MyMaxLength(40, ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 40 کاراکتر وارد نمایید")]
        [MyMaxLength(50, ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 50 کاراکتر وارد نمایید")]
        [MyMaxLength(30, ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 30 کاراکتر وارد نمایید")]
        public string Name { get; set; }
در این مثال ما فقط اجازه‌ی یکبار استفاده را خواهیم داد؛ پس مقدار این ویژگی را false قرار می‌دهم.

آخرین ویژگی که این متادیتا در دسترس ما قرار میدهد، استفاده از خصوصیت ارث بری است که به طور پیش فرض با True مقداردهی شده است. موقعی که شما یک متادیتا را به ویژگی ارث بری مزین کنید، در صورتی که آن کلاس که برایش متادیتا تعریف می‌کنید به عنوان والد مورد استفاده قرار بگیرد، فرزند آن هم به طور خودکار این متادیتا برایش منظور می‌گردد. به مثال‌های زیر دقت کنید:
دو عدد متادیتا تعریف شده که یکی از آن‌ها ارث بری در آن فعال شده و دیگری خیر.
public class MyAttribute : Attribute
{
    //...
}

[AttributeUsage(AttributeTargets.Method, Inherited = false)]
public class YourAttribute : Attribute
{
    //...
}

هر دو متادیتا بر سر یک متد در یک کلاسی که بعدا از آن ارث بری می‌شود تعریف شده اند.
public class MyClass
{
    [MyAttribute]
    [YourAttribute]
    public virtual void MyMethod()
    {
        //...
    }
}

در کد زیر کلاس بالا به عنوان والد معرفی شده و متد کلاس فرزند الان شامل متادیتایی به اسم MyAttribute است، ولی متادیتای YourAttribute بر روی آن تعریف نشده است.
public class YourClass : MyClass
{
    public override void MyMethod()
    {
        //...
    }

}

الان که با نحوه‌ی تعریف یکی از متادیتاها آشنا شدیم، این بحث پیش می‌آید که چگونه Type مورد نظر را تحت تاثیر این متادیتا قرار دهیم. الان چگونه میتوانم حداکثر متنی که یک پراپرتی می‌گیرد را کنترل کنم. در اینجا ما از مفهومی به نام Reflection  استفاده می‌کنیم. با استفاده از این مفهوم ما میتوانیم به تمامی قسمت‌های یک Type دسترسی داشته باشیم. متاسفانه دسترسی مستقیمی از داخل کلاس متادیتا به نوع مورد نظر نداریم. کد زیر تمامی پراپرتی‌های یک کلاس را چک میکند و سپس ویژگی‌های هر پراپرتی را دنبال کرده و در صورتیکه متادیتای مورد نظر به آن پراپرتی  ضمیمه شده باشد، حالا می‌توانید عملیات را انجام دهید. کد زیر میتواند در هر جایی نوشته شود. داخل کلاسی که که به آن متادیتا ضمیمه می‌کنید یا داخل تابع Main در اپلیکشین‌ها و هر جای دیگر. مقدار True که به متد GetCustomAttributes پاس می‌شود باعث می‌شود تا متادیتاهای ارث بری شده هم لحاظ گردند.
   Type type = typeof (User);

                foreach (PropertyInfo property in type.GetProperties())
                {
                    foreach (Attribute attribute in property.GetCustomAttributes(true))
                    {
                        MyMaxLength max = attribute as MyMaxLength;
                        if (max != null)
                        {
                            string Max = max.ErrorText;
                            //انجام عملیات
                        }
                    }
                }
البته یک ترفند جهت دسترسی به کلاس‌ها از داخل کلاس متادیتا وجود دارد و آن هم این هست که نوع را از طریق پارامتر به سمت متادیتا ارسال کنید. هر چند این کار زیبایی ندارد ولی به هر حال روش خوبی برای کنترل از داخل کلاس متادیتا و هچنین منظم سازی و دسته بندی و کم کردن کد دارد.
[MyMaxLength(30, typeof(User))]
نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
سلام. وقت بخیر. من سیاست دسترسی پویا رو به jwt اضافه کردم. کلیه Claimها رو  به accesstoken اضافه میکنم و درست هم عملیات دسترسی چک میشود.
{"jti":"26bdfd20-104f-45d4-a4e1-111044808041",
"iss":"http://localhost:5000/",
"iat":1531729854,
"http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier":"1",
"http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name":"Vahid",
"DisplayName":"وحید",
"http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/serialnumber":"046fb152a7474043952475cfa952cdc9",
"http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/userdata":"1",
"DynamicPermission":[":MyProtectedApi2:Get",
":MyProtectedEditorsApi:Get",
":MyProtectedApi3:Get",
":MyProtectedApi4:Get"],
"http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role":["Admin",
"Editor",
"User"],
"nbf":1531729855,
"exp":1531729975,
"aud":"Any"}
 فقط این Claimها که در توکن اضافه میشود در سمت سرور از روی توکن ارسالی کاربر چک میشود؟
 public bool CanUserAccess(ClaimsPrincipal user, string area, string controller, string action)
        {
            var currentClaimValue = $"{area}:{controller}:{action}";
            var securedControllerActions = _mvcActionsDiscoveryService.GetAllSecuredControllerActionsWithPolicy(ConstantPolicies.DynamicPermission);
            if (!securedControllerActions.SelectMany(x => x.MvcActions).Any(x => x.ActionId == currentClaimValue))
            {
                throw new KeyNotFoundException($@"The `secured` area={area}/controller={controller}/action={action} with `ConstantPolicies.DynamicPermission` policy not found. Please check you have entered the area/controller/action names correctly and also it's decorated with the correct security policy.");
            }

            if (!user.Identity.IsAuthenticated)
            {
                return false;
            }

            if (user.IsInRole("Admin"))
            {
                // Admin users have access to all of the pages.
                return true;
            }

            // Check for dynamic permissions
            // A user gets its permissions claims from the `ApplicationClaimsPrincipalFactory` class automatically and it includes the role claims too.


            //for check user has claim for access to action
            return user.HasClaim(claim => claim.Type == ConstantPolicies.DynamicPermissionClaimType &&
                                          claim.Value == currentClaimValue);
        }
امکان دستکاری توسط کاربر وجود ندارد؟ اگر اینطور است چطور این دسترسی‌ها رو در سمت سرور بعد از login در حافظه سرور ذخیره کنیم برای دفعات بعد؟
مطالب
breeze js به همراه ایجاد سایت آگهی قسمت دوم
نصب: پکیج‌های متنوعی از breeze وجود دارند. برای ما بسته‌ی زیر بهترین انتخاب می‌باشد. با نصب پکیج زیر، breeze در سمت سرور و کلاینت، به همراه ASP.NET Web API 2.2 and Entity Framework 6 نصب می‌شود:
Install-Package Breeze.WebApi2.EF6
بعد از نصب، دو فایل جاوا اسکریپتی به پروژه اضافه میشوند: breeze.debug.js  فایل اصلی breeze می‌باشد که از Backbone و Knockout پشتیبانی می‌کند و breeze.min.js که فایل فشرده شده breeze.debug میباشد. برای بهتر کار کردن با angularjs و breezejs، کتابخانه‌ی Breeze.Angular را  نصب نمایید. یکی از مواردی که این سرویس برای ما انجام می‌دهد،interceptor ایی را برای درخواست‌های http فعال می‌کند. یکی از موارد استفاده‌ی آن، ارسال token امنیتی، قبل از درخواست‌های breeze به کنترلر میباشد:
var instance = breeze.config.initializeAdapterInstance("ajax", "angular");
instance.setHttp($http);
Install-Package Breeze.Angular
 قلب تپنده‌ی breezejs در کلاینت EntityManager است که نقش data context را در کلاینت، بازی می‌کند. به برخی از خصوصیات آن می‌پردازیم:
  var manager = new breeze.EntityManager({  
  dataService: dataService,          
  metadataStore: metadataStore,                     
  saveOptions: new breeze.SaveOptions({    allowConcurrentSaves: true, tag: [{}] })   
                 });

var dataService = new breeze.DataService({  
serviceName: "/breeze/"+ "Automobile",             
hasServerMetadata: false,
namingConvention: breeze.NamingConvention.camelCase        
});
var metadataStore = new breeze.MetadataStore({});

- serviceName: نام سرویس دهنده یا کنترلر سمت سرور میباشد. درمورد کنترلر سمت سرور کمی جلوتر بحث می‌کنیم.
- metadataStore: اطلاعاتی را در مورد تمام آبجکت‌ها (جداول دیتابیس) می‌دهد. مثل نام فیلدها، نوع فیلدها و...
برای کار با متادیتا دو راه وجود دارد:
1- متا دیتا را خودتان در سمت کلاینت ایجاد نمایید:
var myMetadataStore = new breeze.MetadataStore();
myMetadataStore.addEntityType({...});
یا برای اضافه کردن فیلد شهر به جدول customer:
 var customer = function () {
                    this.City = "";
                };
myMetadataStore.registerEntityTypeCtor("Customer", customer);
2- اطلاعات  را از سرور دریافت  نمایید. در این صورت  کنترلر شما باید دارای متد Metadata باشد. بنابراین کنترلی را در سرور به نام Automobile و با محتویات زیر ایجاد نمایید. همانطور که مشاهده می‌کنید، این کنترلر از ApiController مشتق شده است که تفاوت خاصی با Api‌‌های دیگر ندارد و تنها به BreezeController مزین شده است. این attribute به NET WebApi  کمک میکند که فیلترینگ و مرتب سازی با فرمت oData را فراهم کند و همچنین درک صحیح فرمت json را نیز به کنترلر می‌دهد.
EFContextProvider: کامپوننتی که تعامل بین کنترلر breeze با Entity Framework را ساده‌تر می‌کند و در واقع یک  wrapper بر روی دیتاکانتکس یا آبجکت کانتکس می‌باشد. یکی از وظایف آن  ارسال متا دیتا، برای کلاینت‌های breeze است.
[BreezeController]
public class AutomobileController : ApiController
    {
        readonly EFContextProvider<ApplicationDbContext> _contextProvider =
        new EFContextProvider<ApplicationDbContext>();
        [HttpGet]
        public string Metadata()
        {
            return _contextProvider.Metadata();
        }
        [HttpGet]
        public IQueryable<Customer> Customers() {
           return _contextProvider.Context.Customers;
        }

        [System.Web.Http.HttpPost]
        public SaveResult SaveChanges(JObject saveBundle)
        {
           _contextProvider.BeforeSaveEntitiesDelegate = BeforeSaveEntities;
           _contextProvider.AfterSaveEntitiesDelegate = afterSaveEntities;
            return _contextProvider.SaveChanges(saveBundle);
        }
protected Dictionary<Type, List<EntityInfo>> BeforeSaveEntities(Dictionary<Type, List<EntityInfo>> saveMap)
        {
        }
private void afterSaveEntities(Dictionary<Type, List<EntityInfo>> saveMap, List<KeyMapping> keyMappings)
        {
        }
    }
در اینجا متدی مانند Customers، از طریق کلاینت‌های breeze قابل دسترسی می‌باشد.

- saveOptions: نحوه‌ی چگونگی برخورد با ذخیره کردن اطلاعات را مشخص می‌کند. با ذخیره سازی تغییرات، متد SaveChanges سمت سرور فراخوانی می‌شود. در breeze می‌توان به قبل و بعد از ذخیره سازی اطلاعات دسترسی داشت. یکی از موارد رایج کاربرد آن، اعمال چک کردن دسترسی‌ها، قبل از ذخیره سازی می‌باشد.
برای ذخیره سازی تغییرات:
manger.saveChanges().then(function success() {
                    }, function failer(e) {
                    });
برای نادیده گرفتن تغییرات:
manger.rejectChanges()

کوئری:
بعد از تعریف Entity Manger می‌توانیم کوئری خود را اجرا نماییم. کوئری ما شامل گرفتن اطلاعات از جدول Customer، با مرتب سازی بر روی فیلد آیدی می‌باشد و با اجرا کردن کوئری می‌توانیم موفقیت یا عدم موفقیت آن‌را بررسی نماییم. 
   var query = breeze.EntityQuery
            .from("Customer")   
            .orderBy("Id");
   var result= manager.executeQuery(query);
   result.then(querySucceeded)
    .fail(queryFailed);

   query = query.where("Id", "==", 1)
با نوشتن Predicate تکی یا ترکیب آنها نیز می‌توان شرط‌های پیچیده‌تری را ایجاد کرد:
var predicate = new breeze.Predicate("Id", "==", false);
query = query.where(predicate)

var p1 = new breeze.Predicate("IsArchived", "==", false);
var p2 = breeze.Predicate("IsDone", "==", false); 
var predicate = p1.and(p2);
query = query.where(predicate).orderBy("Id")  
در اینجا خروجی مشابه زیر برای کنترلر ارسال میشود:
?$filter=IsArchived eq false&IsDone eq false  &$orderby=Id

اعتبارسنجی
:اعتبارسنجی در breeze، هم در سمت کلاینت و هم در سمت سرور امکان پذیر می‌باشد که در مثالی، در قسمت بعدی، validator سفارشی خودمان را خواهیم ساخت و به entity مورد نظر اعمال خواهیم کرد.
breeze دارای یک سری Validator در سطح پراپرتی‌ها است:
- برای انواع اقسام dataType ها مانند Int,string,..
- برای نیازهای رایجی چون: emailAddress,creditCard,maxLength,phone,regularExpression,required,url 
هم چنین در breeze امکان تغییر دادن اعتبارسنجی‌های پیش فرض نیز وجود دارند. برای مثال برای اینکه در فیلدهای required بتوان متن خالی هم وارد کرد، از دستور زیر می‌توان استفاده کرد:
breeze.Validator.required({ allowEmptyStrings: true });

ردیابی تغییرات
: هر آیتم Entity دارای EntityAspect است که وضعیت آن‌را مشخص می‌کند و می‌تواند یکی از وضعیت‌های Added،Modified،Deleted،Detached،Unchanged باشد. با مشخص کردن حالت هر آیتم، با فراخوانی SaveChanges تغییرات بر روی دیتابیس اعمال می‌گردد.
ایجاد آیتم جدید:
manager.createEntity('Customer', jsonValue);
 ویرایش اطلاعات:
manager.createEntity("Customer", jsonValue, breeze.EntityState.Modified, breeze.MergeStrategy.OverwriteChanges)
 حذف اطلاعات:
manager.createEntity("Customer", item, breeze.EntityState.Deleted)

برای اشنایی بیشتر با امکانات Breeze، قصد داریم یک سایت ایجاد آگهی را راه اندازی کنیم. پیش نیازهای ضروری این بخش typescript ،angularjs ،requirejs هستند. قصد داریم سایتی را برای آگهی‌های خرید و فروش خودرو، مشابه با سایت باما ایجاد نماییم:

امکانات این سایت:
- ثبت نام کاربران 
- ثبت آگهی توسط کاربران 
- ایجاد برچسب‌های آگهی‌ها 
- امتیاز دهی به آگهی‌ها
- جستجوی آگهی‌ها
- و....
ابتدا نصب پکیج‌های زیر 
Install-Package angularjs
Install-Package angularjs.TypeScript.DefinitelyTyped

Install-Package bootstrap
Install-Package bootstrap.TypeScript.DefinitelyTyped

Install-Package jQuery
Install-Package jquery.TypeScript.DefinitelyTyped

Install-Package RequireJS
Install-Package requirejs.TypeScript.DefinitelyTyped

bower install angularAMD

مدلهای برنامه:
ایجاد کلاس BaseEntity 
 public  class BaseEntity
    {
        public int Id { get; set; }
        public bool Status { get; set; }
        public DateTime CreatedDateTime { get; set; }
    }
ایجاد جدول آگهی
    public class Ad : BaseEntity
    {
        public string Title { get; set; }
        public float Price { get; set; }
        public double Rating { get; set; }
        public int? RatingNumber { get; set; }
        public string UserId { get; set; }
        public DateTime ModifieDateTime { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public virtual ICollection<Comment> Comments { get; set; }
        public virtual IdentityUser User { get; set; }
        public virtual ICollection<AdLabel> Labels { get; set; }
        public virtual ICollection<AdMedia> Medias { get; set; }
    }
ایجاد جدول برچسب 
public class Label 
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public int? ParentId { get; set; }
        public virtual Label Parent { get; set; }
        public virtual ICollection<Label> Items { get; set; }
    }
ایجاد جدول مدیا
 public class Media 
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string MimeType { get; set; }
    }
ایجاد جدول واسط برچسب‌های آگهی
  public class AdLabel
    {
        public int Id { get; set; }
        public virtual Ad Ad { get; set; }
        public virtual Label Label { get; set; }
        [Index("IX_AdLabel", 1, IsUnique = true)]
        public int AdId { get; set; }
        [Index("IX_AdLabel", 2, IsUnique = true)]
        public int LabelId { get; set; }
        public string Value { get; set; }
    }
ایجاد جدول واسط مدیا‌های مرتبط با آگهی
 public class AdMedia
    {
        public int Id { get; set; }
        public virtual Ad Ad { get; set; }
        public virtual Media Media { get; set; }
        [Index("IX_AdMedia", 1, IsUnique = true)]
        public int AdId { get; set; }
        [Index("IX_AdMedia", 2, IsUnique = true)]
        public int MediaId { get; set; }
    }
ایجاد جدول کامنت‌ها
  public class Comment : BaseEntity
    {
        public string Body { get; set; }
        public double Rating { get; set; }
        public int? RatingNumber { get; set; }
        public string EntityName { get; set; }
        public string UserId { get; set; }
        public int? ParentId { get; set; }
        public int? AdId { get; set; }
        public virtual Comment Parent { get; set; }
        public virtual Ad Ad { get; set; }
        public virtual ICollection<Comment> Items { get; set; }
        public virtual IdentityUser User { get; set; }
    }
ایجاد جدول اعضاء
public class Customer:BaseEntity
    {
        public string UserId { get; set; }
        public virtual string DisplayName { get; set; }
        public virtual string BirthDay { get; set; }
        public string City { get; set; }
        public string Address { get; set; }
        public int? MediaId { get; set; }
        public bool? NewsLetterSubscription { get; set; }
        public string PhoneNumber { get; set; }
        public virtual IdentityUser User { get; set; }
        public virtual Media Media { get; set; }
    }
ایجاد جدول امتیاز دهی به آگهی‌ها
public class Rating 
    {
      public int Id { get; set; }
       public string UserId { get; set; }
       public Double Rate { get; set; }
       public string EntityName { get; set; }
       public int DestinationId { get; set; }
    }

اضافه کردن مدلهای برنامه به ApplicationDbContext 
 public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser>
    {
        public ApplicationDbContext()
            : base("DefaultConnection", throwIfV1Schema: false)
        {
        }
        public DbSet<Ad> Ads { get; set; }
        public DbSet<AdLabel> AdLabels { get; set; }
        public DbSet<AdMedia> AdMedias { get; set; }
        public DbSet<Comment> Comments { get; set; }
        public DbSet<Label> Labels { get; set; }
        public DbSet<Media> Medias { get; set; }
        public static ApplicationDbContext Create()
        {
            return new ApplicationDbContext();
        }
    }

لود کردن فایل main.js در فایل layout.cshtml ترجیحا در انتهای body
    <script src="~/Scripts/require.js" data-main="/app/main"></script>
RequireJS  کتابخانه‌ی جاوااسکریپتی برای بارگزاری فایل‌ها در صورت نیاز می‌باشد. تنها کاری که ما باید انجام بدهیم این است که کدهای خود را داخل module‌ها قرار دهیم (در فایل‌های جداگانه) و RequireJS در صورت نیاز آنها را load خواهد کرد. همچنین RequireJS وابستگی بین module‌ها را نیز مدیریت می‌کند.

ایجاد فایل main.ts 
path: مسیر فایل‌های جاوا اسکریپتی
shim: وابستگی‌های فایل‌ها(ماژول ها) و export کردن آنها را مشخص می‌کند.
requirejs.config({
    paths: {
        "app": "app",
        "angularAmd":"/Scripts/angularAmd",
        "angular": "/Scripts/angular",
        "bootstrap": "/Scripts/bootstrap",
        "angularRoute": "/Scripts/angular-route",
        "jquery": "/Scripts/jquery-2.2.2",
    },
    waitSeconds: 0,
    shim: {
        "angular": { exports: "angular" },
        "angularRoute": { deps: ["angular"] },
        "bootstrap": { deps: ["jquery"] },
        "app": {
            deps: ["bootstrap","angularRoute"]
        }
    }
});
require(["app"]);

ایجاد فایل app.ts: کارهایی که در فایل app انجام داده‌ایم:
ایجاد کنترلر SecurityCtrl و اعمال آن به تگ body
<body ng-controller="SecurityCtrl">
...
</body>
ایجاد ماژول AdApps و قرار دادن کلاس SecurityCtrl در آن. از این به بعد برای مدیریت بهتر، تمام کدهای خود را درون ماژول‌ها قرار می‌دهیم. 
"use strict";
module AdApps {
    class SecurityCtrl {
        private $scope: Interfaces.IAdvertismentScope;
        constructor($scope: Interfaces.IAdvertismentScope) {
           // security check
      this.$scope = $scope;
        }
    }
 define(["angularAmd", "angular"], (angularAmd, ng) => {
   angularAmd = angularAmd.__proto__;
        var app = ng.module("AngularTypeScript", ['ngRoute']);
        var viewPath = "app/views/";
        var controllerPath = "app/controller/";
        app.config(['$routeProvider', $routeProvider => {
                $routeProvider
                    .when("/", angularAmd.route({
                        templateUrl: viewPath + "home.html",
                        controllerUrl: controllerPath + "home .js"
                    }))
                    .otherwise({ redirectTo: '/' });
            }
        ]);
        app.controller('SecurityCtrl', ['$scope', SecurityCtrl]);
        return angularAmd.bootstrap(app);
 })}
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت اول - موجودیت‌های پایه و DbContext برنامه
سلام من برای جدول userrole بصورت زیر استفاده کردم :
  public virtual User User { get; set; }

        public virtual Role Role { get; set; }
و در جدول user و role :
 public virtual ICollection<UserRole> UserRoles { get; set; } = new HashSet<UserRole>();

اما در دیتابیس که نگاه میکنم دوتا فیلد جدا بنام user1 و role1 میسازه و زمانیکه بخام از این ارتباطات استفاده کنم اون رو در نظر نمیگیره ؟ممنون میشم بگید مشکل کجاست؟
نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
سلام ، با دیباگ کردن فهمیدم بعد از لاگین در قسمت زیر Claim را null برمیگردونه
        public static string GetClaimValue(this IPrincipal currentPrincipal, string key)
        {
            var identity = currentPrincipal.Identity as ClaimsIdentity;
            if (identity == null)
                return null;

            var claim = identity.Claims.FirstOrDefault(c => c.Type == key);
            return claim?.Value;
        }
که با برداشتن breakpoint قسمت CreateUserIdentityAsync در ApplicationSignInManager
        public override Task<ClaimsIdentity> CreateUserIdentityAsync(User user)
        {
            return _userManager.GenerateUserIdentityAsync(user);
        }
و استفاده در AccountController در اکشن login قسمت post بصورت زیر مشکل حل شد
                case SignInStatus.Success:
                    var user = await _userManager.FindByNameAsync(model.UserName);
                    await _signInManager.CreateUserIdentityAsync(user);
                    return RedirectToLocal(returnUrl);