مطالب
تنظیمات کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server در ASP.NET Core
ASP.NET Core به همراه زیر ساختی‌است جهت خارج کردن امکانات Caching درون حافظه‌ای آن از سرور جاری و انتقال آن به سرورهای دیگر جهت کاهش بار سرور و برنامه. این کش توزیع شده را می‌توان به عنوان زیرساختی برای مدیریت سشن‌ها، مدیریت اطلاعات کش و همچنین مدیریت کوکی‌های حجیم ASP.NET Core Identity نیز بکار گرفت. برای مثال بجای ارسال یک کوکی حجیم بالای 5 کیلوبایت به کلاینت، فقط ID رمزنگاری شده‌ی آن‌را ارسال کرد و اصل کوکی را در داخل دیتابیس ذخیره و بازیابی نمود. این مساله هم مقیاس پذیری برنامه را افزایش خواهد داد و هم امنیت آن‌را با عدم ارسال اصل محتوای کوکی به سمت کلاینت‌ها و یا ذخیره سازی اطلاعات سشن‌ها در بانک اطلاعاتی، مشکلات راه اندازی مجدد برنامه را به طور کامل برطرف می‌کنند و در این حالت بازیابی Application pool و یا کرش برنامه و یا ری استارت شدن کل سرور، سبب از بین رفتن سشن‌های کاربران نخواهند شد. بنابراین آشنایی با نحوه‌ی راه اندازی این امکانات، حداقل از بعد امنیتی بسیار مفید هستند؛ حتی اگر سرور ذخیره کننده‌ی این اطلاعات، همان سرور و بانک اطلاعاتی اصلی برنامه باشند.


پیشنیازهای کار با کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server

برای کار با کش توزیع شده‌ی با قابلیت ذخیره سازی در یک بانک اطلاعاتی SQL Server، نیاز است دو بسته‌ی ذیل را به فایل project.json برنامه اضافه کرد:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.Extensions.Caching.SqlServer": "1.1.0"
    },
    "tools": {
        "Microsoft.Extensions.Caching.SqlConfig.Tools": "1.1.0-preview4-final"
    }
}
وابستگی که در قسمت dependencies ذکر شده‌است، کلاس‌های اصلی کار با کش توزیع شده را به برنامه اضافه می‌کند. ذکر وابستگی قسمت tools، اختیاری است و کار آن، ایجاد جدول مورد نیاز برای ذخیره سازی اطلاعات، در یک بانک اطلاعاتی SQL Server می‌باشد.


ایجاد جدول ذخیره سازی اطلاعات کش توزیع شده به کمک ابزار sql-cache

پس از افزودن و بازیابی ارجاعات فوق، با استفاده از خط فرمان، به پوشه‌ی جاری برنامه وارد شده و دستور ذیل را صادر کنید:
 dotnet sql-cache create "Data Source=(localdb)\MSSQLLocalDB;Initial Catalog=sql_cache;Integrated Security=True;" "dbo" "AppSqlCache"
توضیحات:
- در اینجا می‌توان هر نوع رشته‌ی اتصالی معتبری را به انواع و اقسام بانک‌های SQL Server ذکر کرد. برای نمونه در مثال فوق این رشته‌ی اتصالی به یک بانک اطلاعاتی از پیش ایجاد شده‌ی LocalDB اشاره می‌کند. نام دلخواه این بانک اطلاعاتی در اینجا sql_cache ذکر گردیده و نام دلخواه جدولی که قرار است این اطلاعات را ثبت کند AppSqlCache تنظیم شده‌است و dbo، نام اسکیمای جدول است:


در اینجا تصویر ساختار جدولی را که توسط ابزار dotnet sql-cache ایجاد شده‌است، مشاهده می‌کنید. اگر خواستید این جدول را خودتان دستی ایجاد کنید، یک چنین کوئری را باید بر روی دیتابیس مدنظرتان اجرا نمائید:
CREATE TABLE AppSqlCache (
    Id                         NVARCHAR (449)  COLLATE SQL_Latin1_General_CP1_CS_AS NOT NULL,
    Value                      VARBINARY (MAX) NOT NULL,
    ExpiresAtTime              DATETIMEOFFSET  NOT NULL,
    SlidingExpirationInSeconds BIGINT          NULL,
    AbsoluteExpiration         DATETIMEOFFSET  NULL,
    CONSTRAINT pk_Id PRIMARY KEY (Id)
);

CREATE NONCLUSTERED INDEX Index_ExpiresAtTime
    ON AppSqlCache(ExpiresAtTime);


ایجاد جدول ذخیره سازی اطلاعات کش توزیع شده به کمک ابزار Migrations در EF Core

زیر ساخت کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server هیچگونه وابستگی به EF Core ندارد و تمام اجزای آن توسط Async ADO.NET نوشته شده‌اند. اما اگر خواستید قسمت ایجاد جدول مورد نیاز آن‌را به ابزار Migrations در EF Core واگذار کنید، روش کار به صورت زیر است:
- ابتدا یک کلاس دلخواه جدید را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
    public class AppSqlCache
    {
        public string Id { get; set; }
        public byte[] Value { get; set; }
        public DateTimeOffset ExpiresAtTime { get; set; }
        public long? SlidingExpirationInSeconds { get; set; }
        public DateTimeOffset? AbsoluteExpiration { get; set; }
    }
- سپس تنظیمات ایجاد جدول متناظر با آن را به نحو ذیل تنظیم نمائید:
    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        public virtual DbSet<AppSqlCache> AppSqlCache { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<AppSqlCache>(entity =>
            {
                entity.ToTable(name: "AppSqlCache", schema: "dbo");
                entity.HasIndex(e => e.ExpiresAtTime).HasName("Index_ExpiresAtTime");
                entity.Property(e => e.Id).HasMaxLength(449);
                entity.Property(e => e.Value).IsRequired();
            });
        }
    }
به این ترتیب این جدول جدید به صورت خودکار در کنار سایر جداول برنامه ایجاد خواهند شد.
البته این مورد به شرطی است که بخواهید از یک دیتابیس، هم برای برنامه و هم برای ذخیره سازی اطلاعات کش استفاده کنید.


معرفی تنظیمات رشته‌ی اتصالی و نام جدول ذخیره سازی اطلاعات کش به برنامه

پس از ایجاد جدول مورد نیاز جهت ذخیره سازی اطلاعات کش، اکنون نیاز است این اطلاعات را به برنامه معرفی کرد. برای این منظور به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و متد الحاقی AddDistributedSqlServerCache را بر روی مجموعه‌ی سرویس‌های موجود فراخوانی کنید؛ تا سرویس‌های این کش توزیع شده نیز به برنامه معرفی شوند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDistributedSqlServerCache(options =>
    {
        options.ConnectionString = @"Data Source=(localdb)\MSSQLLocalDB;Initial Catalog=sql_cache;Integrated Security=True;";
        options.SchemaName = "dbo";
        options.TableName = "AppSqlCache";
    });
باتوجه به توزیع شده بودن این کش، هیچ الزامی ندارد که ConnectionString ذکر شده‌ی در اینجا با رشته‌ی اتصالی مورد استفاده‌ی توسط EF Core یکی باشد (هرچند مشکلی هم ندارد).


آزمایش کش توزیع شده‌ی تنظیمی با فعال سازی سشن‌ها

سشن‌ها را همانند نکات ذکر شده‌ی در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 16 - کار با Sessions» فعال کنید و سپس مقداری را در آن بنویسید:
public IActionResult Index()
{
   HttpContext.Session.SetString("User", "VahidN");
   return Json(true);
}

public IActionResult About()
{
   var userContent = HttpContext.Session.GetString("User");
   return Json(userContent);
}
اکنون از جدول AppSqlCache کوئری بگیرید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، سیستم سشن اینبار بجای حافظه، به صورت خودکار از جدول بانک اطلاعاتی SQL Server تنظیم شده‌، برای ذخیره سازی اطلاعات خود استفاده کرده‌است.


کار با کش توزیع شده از طریق برنامه نویسی

همانطور که در مقدمه‌ی بحث نیز عنوان شد، استفاده‌ی از زیر ساخت کش توزیع شده منحصر به استفاده‌ی از آن جهت ذخیره سازی اطلاعات سشن‌ها نیست و از آن می‌توان جهت انواع و اقسام سناریوهای مختلف مورد نیاز استفاده کرد. در این حالت روش دسترسی به این زیر ساخت، از طریق اینترفیس IDistributedCache است. زمانیکه متد AddDistributedSqlServerCache را فراخوانی می‌کنیم، در حقیقت کار ثبت یک چنین سرویسی به صورت خودکار انجام خواهد شد:
 services.Add(ServiceDescriptor.Singleton<IDistributedCache, SqlServerCache>());
به عبارتی کلاس SqlServerCache به صورت singleton به مجموعه‌ی سرویس‌های برنامه اضافه شده‌است و برای دسترسی به آن تنها کافی است اینترفیس IDistributedCache را به کنترلرها و یا سرویس‌های برنامه تزریق و از امکانات آن استفاده کنیم.

در اینجا یک نمونه از این تزریق وابستگی و سپس استفاده‌ی از متدهای Set و Get اینترفیس IDistributedCache را مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Text;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.Extensions.Caching.Distributed;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class CacheTestController : Controller
    {
        readonly IDistributedCache _cache;
        public CacheTestController(IDistributedCache cache)
        {
            _cache = cache;
        }
 
        public IActionResult SetCacheData()
        {
            var time = DateTime.Now.ToLocalTime().ToString();
            var cacheOptions = new DistributedCacheEntryOptions
            {
                AbsoluteExpiration = DateTime.Now.AddYears(1)
 
            };
            _cache.Set("Time", Encoding.UTF8.GetBytes(time), cacheOptions);
            return View();
        }
 
        public IActionResult GetCacheData()
        {
            var time = Encoding.UTF8.GetString(_cache.Get("Time"));
            ViewBag.data = time;
            return View();
        }
 
        public bool RemoveCacheData()
        {
            _cache.Remove("Time");
            return true;
        }
    }
}
در ابتدای بحث که ساختار جدول ذخیره سازی اطلاعات کش را بررسی کردیم، فیلد value آن یک چنین نوعی را دارد:
  Value  VARBINARY (MAX) NOT NULL,
که در سمت کدهای دات نتی، به شکل آرایه‌ای از بایت‌ها قابل بیان است.
  public byte[] Value { get; set; }
به همین جهت متد Set آن مقدار مدنظر را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها قبول می‌کند.
در این حالت اگر برنامه را اجرا و مسیر http://localhost:7742/CacheTest/SetCacheData را فراخوانی کنیم، اطلاعات ذخیره شده‌ی با کلید Test را می‌توان در بانک اطلاعاتی مشاهده کرد:



Tag helper مخصوص کش توزیع شده

در ASP.NET Core، می‌توان از یک Tag Helper جدید به نام distributed-cache برای کش سمت سرور توزیع شده‌ی محتوای قسمتی از یک View به نحو ذیل استفاده کرد:
<distributed-cache name="MyCacheItem2" expires-sliding="TimeSpan.FromMinutes(30)">
    <p>From distributed-cache</p>
    @DateTime.Now.ToString()
</distributed-cache>
که اطلاعات آن در بانک اطلاعاتی به نحو ذیل ذخیره می‌شود:


در اینجا name به صورت هش شده به صورت کلید کش مورد استفاده قرار می‌گیرد. سپس محتوای تگ distributed-cache رندر شده، تبدیل به آرایه‌ای از بایت‌ها گردیده و در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌گردد.
ذکر name در اینجا اجباری است و باید دقت داشت که چون به عنوان کلید بازیابی کش مورد استفاده قرار خواهد گرفت، نباید به اشتباه در قسمت‌های دیگر برنامه با همین نام وارد شود. در غیر اینصورت دو قسمتی که name یکسانی داشته باشند، یک محتوا را نمایش خواهند داد.
بازخوردهای پروژه‌ها
احراز هویت
من این پروژه رو در پروژه خودم بازنویسی کردم. طراحی بسیار خوب است. اما تنها در قسمت زیر در کلاس IrisAuthorize مقدار null  بر می‌گردد :
var user = filterContext.HttpContext.User as IrisPrincipal;
با وجود اینکه  filterContext.HttpContext.User  دارای مقدار است و null نیست. البته ناگفته نماند که من پروژه رو در تحت MVC3 و .NetFramework 4.0 طراحی و اجرا نمودم
نظرات مطالب
مقدمه‌ای بر یادگیری ماشین در #C با استفاده از ML.NET
سلام ممنون بابت توضیحات خوبتون
توی مستندات خود مایکروسافت (اگر اشتباه نکنم) مثالی ارائه شده که در اون از یک فایل به عنوان دیتابیس استفاده شده و در ستون اول عکسی از یک گل، و در ستون دوم تعداد برگ‌های گل نوشته شده و با آموزش دادن برنامه میتونه تعداد برگ‌های هر گلی رو شناسایی کنه.
حالا سوال من این هست ایا این امکان وجود داره که ما به جای عکس گل، عکس کپچا و به جای تعداد برگ، عدد و حروف (که داخل کپچا نوشته شده) رو وارد کنیم؟ در واقع میخوام به کمک ML کدهای کپچا رو بصورت خودکار شناسایی و در فیلد پر کنم.
مطالب
طرحبندی صفحات وب با بوت استرپ 4 - قسمت دوم
امکان ایجاد ستون‌ها‌ی تو در تو در بوت استرپ 4

در اینجا امکان قرار دادن یک مجموعه‌ی کامل از ردیف‌ها و ستون‌ها، داخل یک ستون از پیش موجود نیز وجود دارد. برای اینکار ابتدا یک row جدید را داخل یک ستون موجود ایجاد می‌کنیم. با اینکار بلافاصله دسترسی به گرید 12 ستونه‌ی بوت استرپ را داخل آن ستون خواهیم داشت؛ به همراه تمام کلاس‌هایی که تاکنون آن‌ها را بررسی کردیم.

یک مثال: ایجاد ستون‌های تو در تو
<head>
    <style>
        img {
          width: 100%;
          height: 200px;
          max-height: 200px;
        }
      </style>
</head>

<body>
    <div class="container" id="services">
        <div class="row">
            <section class="col-sm-8">
                <img src="images/image.png" alt="sample image">
                <h4>Exotic Pets</h4>
                <p>We offer <strong>specialized</strong> care for <em>reptiles,
                        rodents, birds,</em> and other exotic pets.</p>
            </section>
            <section class="col-sm-4">
                <div class="row no-gutters">
                    <div class="col-2 col-sm-4">
                        <img src="images/image.png" class="img-thumbnail" alt="sample image">
                        <p>Image 1</p>
                    </div>
                    <div class="col-2 col-sm-4">
                        <img src="images/image.png" class="img-thumbnail" alt="sample image">
                        <p>Image 2</p>
                    </div>
                    <div class="col-2 col-sm-4">
                        <img src="images/image.png" class="img-thumbnail" alt="sample image">
                        <p>Image 3</p>
                    </div>
                    <div class="col-2 col-sm-4">
                        <img src="images/image.png" class="img-thumbnail" alt="sample image">
                        <p>Image 4</p>
                    </div>
                    <div class="col-2 col-sm-4">
                        <img src="images/image.png" class="img-thumbnail" alt="sample image">
                        <p>Image 5</p>
                    </div>
                    <div class="col-2 col-sm-4">
                        <img src="images/image.png" class="img-thumbnail" alt="sample image">
                        <p>Image 6</p>
                    </div>
                </div>
            </section>
        </div>
    </div>
</body>
با این خروجی، در اندازه‌ی صفحه‌ی کوچک‌تر از sm:


و با اندازه‌ی صفحه‌ی بزرگ‌تر از sm:


توضیحات:
تعریف گرید تو در تو را در داخل دومین section تعریف شده، در کدهای فوق مشاهده می‌کنید:
<body>
    <div class="container" id="services">
        <div class="row">
            <section class="col-sm-8">
            </section>
            <section class="col-sm-4">
                <div class="row no-gutters">

                </div>
            </section>
        </div>
    </div>
</body>
داخل این section، یک row جدید تعریف شده‌است.
به صورت پیش‌فرض در بین ستون‌ها، یک فاصله‌ی 15px پیش‌فرض وجود دارد که به آن Gutter نیز گفته می‌شود. برای عدم نمایش و اعمال آن می‌توان از کلاس no-gutters استفاده کرد. به همین جهت در تصویر دوم، ستون‌های تعریف شده به هم چسبیده‌اند.
سپس هر ستون داخل این ردیف را به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
<div class="col-2 col-sm-4">
      <img src="images/image.png" class="img-thumbnail" alt="sample image">
      <p>Image 1</p>
</div>
به این معنا که اگر اندازه‌ی صفحه کمتر از sm باشد، تعریف col-2 مورد استفاده قرار می‌گیرد و هر ستون، 2 واحد از 12 واحد را به خود اختصاص می‌دهد. به همین جهت در تصویر اول، تمام تصاویر را در یک سطر مشاهده می‌کنید. پس از گذشتن از این break-point، تنظیم col-sm-4 مورد استفاده قرار می‌گیرد. یعنی هر ستون، 4 واحد از 12 واحد موجود را استفاده می‌کند. در این حالت در هر ردیف، سه تصویر نمایش داده خواهند شد.


امکان تغییر ترتیب نمایش ستون‌ها‌ی گرید بوت استرپ 4

امکان تغییر ترتیب نمایش ستون‌های گرید، در بوت استرپ 4 پیش بینی شده‌است و این مورد نیز بر اساس break-pointهای مختلف، قابل تنظیم است که فرمول کلاس‌های آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:

در اینجا ذکر break-point اختیاری است و عدد ord بین یک تا 12 تغییر می‌کند.

یک مثال: تغییر ترتیب نمایش ستون‌های گرید
<head>
    <style>
        img {
          width: 100%;
          height: 200px;
          max-height: 200px;
        }
    </style>
</head>

<body>
    <div class="container" id="services">
        <h2>Flex Order</h2>
        <div class="row">
            <section class="col order-2 d-flex flex-column">
                <img src="images/image.png" class="order-2" alt="sample image">
                <h4>1. Exotic Pets</h4>
                <p>We offer <strong>specialized</strong> care for <em>reptiles,
                        rodents, birds,</em> and other exotic pets.</p>
            </section>
            <section class="col order-1">
                <img src="images/image.png" alt="sample image">
                <h4>2. Grooming</h4>
                <p>Our therapeutic <span class="font-weight-bold">grooming</span>
                    treatments help battle fleas, allergic dermatitis, and
                    other challenging skin conditions.</p>
            </section>
            <section class="col order-3">
                <img src="images/image.png" alt="sample image">
                <h4>3. General Health</h4>
                <p>Wellness and senior exams, ultrasound, x-ray, and dental
                    cleanings are just a few of our general health services.</p>
            </section>
        </div>
    </div>
</body>
با این خروجی:


در این مثال توسط کلاس order، مکان ستون‌ها را تغییر داده و اولین ستون را در مکان دوم، دومی را در مکان اول و سومی را در همان مکان خودش نمایش داده‌ایم. باید دقت داشت که در حین تعریف کلاس order بهتر است برای تمام ستون‌ها این ترتیب را تعریف کرد تا با نتایج ناخواسته‌ای مواجه نشویم.
همچنین کلاس order را به سایر المان‌های صفحه نیز می‌توان اعمال کرد. برای مثال در تصویر فوق، در ستون دوم نمایش داده شده، متن در بالا و تصویر در پایین قرار گرفته‌است. اینکار را با تبدیل این ستون به یک flex column با افزودن کلاس‌های d-flex flex-column انجام داده‌ایم. سپس با اعمال کلاس order-2 به تصویر، این تصویر ذیل متن نمایش داده شده‌است.

یکی از کاربردهای تغییر ترتیب نمایش ستون‌ها در دنیای واقعی، افزودن break-point به آن‌ها (مطابق فرمول یاد شده) و سپس نمایش منوها، پیش از محتویات صفحه در اندازه‌های کوچکتر صفحه است. برای مثال اگر در حالت عادی، منوهای کنار صفحه نمایش داده می‌شوند و در ستون سوم قرار گرفته‌اند، شاید بخواهید در اندازه‌ی نمایش موبایل، ترتیب نمایش این منوها بالاتر از متن صفحه باشد و در ابتدا قرارگیرد و نه در ترتیب سوم.


امکان تغییر تراز ستون‌ها‌ی گرید بوت استرپ 4

چون طراحی گرید بوت استرپ 4 مبتنی بر Flexbox است، کلاس‌های قابل توجهی از آن جهت غنی سازی این سیستم طرحبندی قابل استفاده هستند:
- برای تغییر تراز عمودی ستون‌ها، کلاس align-items-ALN را می‌توان به «ردیف‌ها» اعمال کرد. در اینجا ALN یکی از مقادیر start ،center و end را می‌تواند داشته باشد.
- برای تغییر تراز خود ستون‌ها، کلاس align-self-ALN را می‌توان به «ستون‌ها» اعمال کرد. در اینجا نیز ALN یکی از مقادیر start ،center و end را می‌تواند داشته باشد.
- برای تغییر تراز افقی ستون‌ها، کلاس justify-content-ALN را می‌توان به «ردیف‌ها» اعمال کرد. البته ذکر عرض ستون‌ها در این حالت الزامی است. در اینجا ALN یکی از مقادیر start ،center ،around ،between و end را می‌تواند داشته باشد.

مثال: بررسی روش تغییر تراز ستون‌ها
<head>
    <style>
        img {
          width: 100%;
          height: 100px;
          max-height: 100px;
        }
    </style>
</head>

<body>
    <div class="container" id="services">

        <div class="row bg-info align-items-center" style="height: 100vh;">
            <div class="col">
                <div class="row">
                    <section class="col">
                        <img src="images/image.png" alt="sample image">
                        <h4>Exotic Pets</h4>
                        <p>We offer specialized care for reptiles, rodents,
                            birds, and
                            other exotic pets.</p>
                    </section>
                    <section class="col">
                        <img src="images/image.png" alt="sample image">
                        <h4>Grooming</h4>
                        <p>Our therapeutic grooming treatments help battle
                            fleas,
                            allergic dermatitis, and other challenging skin
                            conditions.</p>
                    </section>
                    <section class="col">
                        <img src="images/image.png" alt="sample image">
                        <h4>General Health</h4>
                        <p>Wellness and senior exams, ultrasound, x-ray, and
                            dental
                            cleanings.</p>
                    </section>
                </div>
            </div>
        </div>

        <div class="row bg-success" style="height: 100vh;">
            <section class="col">
                <img src="images/image.png" alt="sample image">
                <h4>Exotic Pets</h4>
                <p>We offer specialized care for reptiles, rodents,
                    birds, and
                    other exotic pets.</p>
            </section>
            <section class="col align-self-center">
                <img src="images/image.png" alt="sample image">
                <h4>Grooming</h4>
                <p>Our therapeutic grooming treatments help battle
                    fleas,
                    allergic dermatitis, and other challenging skin
                    conditions.</p>
            </section>
            <section class="col align-self-end">
                <img src="images/image.png" alt="sample image">
                <h4>General Health</h4>
                <p>Wellness and senior exams, ultrasound, x-ray, and
                    dental
                    cleanings.</p>
            </section>
        </div>

        <div class="row bg-warning justify-content-center" style="height: 100vh;">
            <section class="col-4">
                <img src="images/image.png" alt="sample image">
                <h4>Exotic Pets</h4>
                <p>We offer specialized care for reptiles, rodents, birds, and
                    other exotic pets.</p>
            </section>
            <section class="col-4">
                <img src="images/image.png" alt="sample image">
                <h4>Grooming</h4>
                <p>Our therapeutic grooming treatments help battle fleas,
                    allergic dermatitis, and other challenging skin conditions.</p>
            </section>
        </div>

    </div><!-- container -->
</body>
توضیحات:
در اینجا برای هر ردیف یک height: 100vh درنظر گرفته شده‌است تا کل ارتفاع view-port را پر کند و همچنین برای هر ردیف نیز یک رنگ پس زمینه درنظر گرفته‌ایم تا تغییر ترازها، مشخص‌تر باشند.
ابتدا داخل container چنین تعریفی را مشاهده می‌کنید:
        <div class="row bg-info align-items-center" style="height: 100vh;">
            <div class="col">
                <div class="row">
                    <section class="col">
توسط کلاس align-items-center که به row اعمال شده، سه ستون تعریف شده‌ی آن‌را در میانه‌ی صفحه قرار داده‌ایم.
وجود row و col بعدی که داخل col اصلی تعریف شده‌است، سبب می‌شوند تا تمام آیتم‌ها در یک سطر و در یک تراز افقی نمایش داده شوند. اگر این row و col دوم را حذف کنیم، هر آیتم نسبت به محتوای آن در میانه‌ی صفحه قرار می‌گیرد و یکی بالاتر و دیگری پایین‌تر نمایش داده خواهند شد.


سپس در ردیف بعدی، کلاس‌های align-self-center و align-self-end را بر روی ستون‌ها آزمایش کرده‌ایم:


و در آخر تاثیر اعمال  justify-content-center را بر روی یک ردیف مشاهده می‌کنید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، این کلاس‌های Flexbox، کار با ستون‌های بوت استرپ را بسیار انعطاف پذیر کرده‌اند.


روش‌های دیگری برای تعیین محل قرارگیری ستون‌های بوت استرپ 4

علاوه بر روش‌هایی که تاکنون آن‌ها را بررسی کردیم، کلاس‌های دیگری نیز برای تعیین محل قرارگیری ستون‌های بوت استرپ تدارک دیده شده‌اند:
- کلاس‌های تعیین محل ستون‌ها: fixed-top, fixed-bottom, sticky-top
fixed-top: ستون را در بالای صفحه قرار می‌دهد.
fixed-bottom: ستون و المان را در پایین صفحه قرار می‌دهد.
sticky-top: ستون و المان را در بالای صفحه قرار می‌دهد و با اسکرول صفحه به پایین، باز هم این المان در همان بالای صفحه قابل مشاهده‌است.

- کلاس‌های نمایشی برای شبیه سازی ویژگی‌های CSS:

این کلاس‌ها با d شروع می‌شوند؛ به همراه یک break-point اختیاری که هدف آن‌ها در اختیار گذاشتن توانمندی‌های نمایشی CSS در بوت استرپ است.
برای مثال کلاس d-md-none به این معنا است که پس از رد شدن از اندازه‌ی md، این المان دیگر نمایش داده نخواهد شد.

- کلاس‌های container مقدماتی Flex:

این کلاس‌ها که موارد داخل پرانتز آن‌ها اختیاری است، المان را تبدیل به یک المان Flexbox می‌کنند. حالت نمایشی پیش‌فرض آن‌ها block است؛ اما اگر نیاز بود می‌توان آن‌ها را تبدیل به in-line نیز کرد.

یک مثال: بررسی روش‌های متفاوت تعیین محل قرارگیری المان‌ها

اگر کلاس fixed-bottom را به المانی انتساب دهیم:
    <div class="container bg-success">
        <div class="bg-info fixed-bottom">
            <div class="item">Exotic Pets</div>
            <div class="item">Grooming</div>
            <div class="item">Health</div>
        </div>
آن‌را به طور کامل، از مکان اصلی آن از صفحه خارج کرده و در پایین آن، به صورت ثابت نمایش می‌دهد. در این حالت، این المان حتی با container نیز تراز نیست:


کلاس fixed-top نیز چنین کاری را انجام می‌دهد، فقط المان را بجای پایین صفحه، در بالای صفحه به صورت ثابت نمایش خواهد داد.
در اینجا اگر کلاس sticky-top را اعمال کنیم، هرچند شبیه به fixed-top عمل می‌کند، اما با container تراز است:



تاثیر کلاس‌های flex را در قسمت بعدی به تفصیل بررسی خواهیم کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Bootstrap4_05.zip
مطالب
Globalization در ASP.NET MVC - قسمت پنجم
در قسمت قبل راجع به مدل پیش‌فرض پرووایدر منابع در ASP.NET بحث نسبتا مفصلی شد. در این قسمت تولید یک پرووایدر سفارشی برای استفاده از دیتابیس به جای فایل‌های resx. به عنوان منبع نگهداری داده‌ها بحث می‌شود.
قبلا هم اشاره شده بود که در پروژه‌های بزرگ ذخیره تمام ورودی‌های منابع درون فایل‌های resx. بازدهی مناسبی نخواهد داشت. هم‌چنین به مرور زمان و با افزایش تعداد این فایل‌ها، کار مدیریت آن‌ها بسیار دشوار و طاقت‌فرسا خواهد شد. درضمن به‌دلیل رفتار سیستم کشینگ این منابع در ASP.NET، که محتویات کل یک فایل را بلافاصله پس از اولین درخواست یکی از ورودی‌های آن در حافظه سرور کش می‌کند، در صورت وجود تعداد زیادی فایل منبع و با ورودی‌های بسیار، با گذشت زمان بازدهی کلی سایت به شدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
بنابراین استفاده از یک منبع مثل دیتابیس برای چنین شرایطی و نیز کنترل مدیریت دسترسی به ورودی‌های آن به صورت سفارشی، می‌تواند به بازدهی بهتر برنامه کمک زیادی کند. درضمن فرایند به‌روزرسانی مقادیر این ورودی‌ها در صورت استفاده از یک دیتابیس می‌تواند ساده‌تر از حالت استفاده از فایل‌های resx. انجام شود.
 
تولید یک پرووایدر منابع دیتابیسی - بخش اول
در بخش اول این مطلب با نحوه پیاده‌سازی کلاس‌های اصلی و اولیه موردنیاز آشنا خواهیم شد. مفاهیم پیشرفته‌تر (مثل کش‌کردن ورودی‌ها و عملیات fallback) و نیز ساختار مناسب جدول یا جداول موردنیاز در دیتابیس و نحوه ذخیره ورودی‌ها برای انواع منابع در دیتابیس در مطلب بعدی آورده می‌شود.
با توجه به توضیحاتی که در قسمت قبل داده شد، می‌توان از طرح اولیه‌ای به صورت زیر برای سفارشی‌سازی یک پرووایدر منابع دیتابیسی استفاده کرد:


اگر مطالب قسمت قبل را خوب مطالعه کرده باشید، پیاده سازی اولیه طرح بالا نباید کار سختی باشد. در ادامه یک نمونه از پیاده‌سازی‌های ممکن نشان داده شده است.
برای آغاز کار ابتدا یک پروژه ClassLibrary جدید مثلا با نام DbResourceProvider ایجاد کنید و ریفرنسی از اسمبلی System.Web به این پروژه اضافه کنید. سپس کلاس‌هایی که در ادامه شرح داده شده‌اند را به آن اضافه کنید.

کلاس DbResourceProviderFactory
همه چیز از یک ResourceProviderFactory شروع می‌شود. نسخه سفارشی نشان داده شده در زیر برای منابع محلی و کلی از کلاس‌های پرووایدر سفارشی استفاده می‌کند که در ادامه آورده شده‌اند.
using System.Web.Compilation;
namespace DbResourceProvider
{
  public class DbResourceProviderFactory : ResourceProviderFactory
  {
    #region Overrides of ResourceProviderFactory
    public override IResourceProvider CreateGlobalResourceProvider(string classKey)
    {
      return new GlobalDbResourceProvider(classKey);
    }
    public override IResourceProvider CreateLocalResourceProvider(string virtualPath)
    {
      return new LocalDbResourceProvider(virtualPath);
    }
    #endregion
  }
}
درباره اعضای کلاس ResourceProviderFactory در قسمت قبل توضیحاتی داده شد. در نمونه سفارشی بالا دو متد این کلاس برای برگرداندن پرووایدرهای سفارشی منابع محلی و کلی بازنویسی شده‌اند. سعی شده است تا نمونه‌های سفارشی در اینجا رفتاری همانند نمونه‌های پیش‌فرض در ASP.NET داشته باشند، بنابراین برای پرووایدر منابع کلی (GlobalDbResourceProvider) نام منبع درخواستی (className) و برای پرووایدر منابع محلی (LocalDbResourceProvider) مسیر مجازی درخواستی (virtualPath) به عنوان پارامتر کانستراکتور ارسال می‌شود.
 
نکته: برای استفاده از این کلاس به جای کلاس پیش‌فرض ASP.NET باید یکسری تنظیمات در فایل کانفیگ برنامه مقصد اعمال کرد که در ادامه آورده شده است.

کلاس BaseDbResourceProvider
برای پیاده‌سازی راحت‌تر کلاس‌های موردنظر، بخش‌های مشترک بین دو پرووایدر محلی و کلی در یک کلاس پایه به صورت زیر قرار داده شده است. این طرح دقیقا مشابه نمونه پیش‌فرض ASP.NET است.
using System.Globalization;
using System.Resources;
using System.Web.Compilation;
namespace DbResourceProvider
{
  public abstract class BaseDbResourceProvider : IResourceProvider
  {
    private DbResourceManager _resourceManager;
    protected abstract DbResourceManager CreateResourceManager();
    private void EnsureResourceManager()
    {
      if (_resourceManager != null) return;
      _resourceManager = CreateResourceManager();
    }
    #region Implementation of IResourceProvider
    public object GetObject(string resourceKey, CultureInfo culture)
    {
      EnsureResourceManager();
      if (_resourceManager == null) return null;
      if (culture == null) culture = CultureInfo.CurrentUICulture;
      return _resourceManager.GetObject(resourceKey, culture);
    }
    public virtual IResourceReader ResourceReader { get { return null; } }
    #endregion
  }
}
کلاس بالا چون یک کلاس صرفا پایه است بنابراین به صورت abstract تعریف شده است. در این کلاس، از نمونه سفارشی DbResourceManager برای بازیابی داده‌ها از دیتابیس استفاده شده است که در ادامه شرح داده شده است.
در اینجا، از متد CreateResourceManager برای تولید نمونه مناسب از کلاس DbResourceManager استفاده می‌شود. این متد به صورت abstract و protected تعریف شده است بنابراین پیاده‌سازی آن باید در کلاس‌های مشتق شده که در ادامه آورده شده‌اند انجام شود.
در متد EnsureResourceManager کار بررسی نال نبودن resouceManager_ انجام می‌شود تا درصورت نال بودن آن، بلافاصله نمونه‌ای تولید شود.

نکته: ازآنجاکه نقطه آغازین فرایند یعنی تولید نمونه‌ای از کلاس DbResourceProviderFactory توسط خود ASP.NET انجام خواهد شد، بنابراین مدیریت تمام نمونه‌های ساخته شده از کلاس‌هایی که در این مطلب شرح داده می‌شوند درنهایت عملا برعهده ASP.NET است. در ASP.NET درطول عمر یک برنامه تنها یک نمونه از کلاس Factory تولید خواهد شد، و متدهای موجود در آن در حالت عادی تنها یکبار به ازای هر منبع درخواستی (کلی یا محلی) فراخوانی می‌شوند. درنتیجه به ازای هر منبع درخواستی (کلی یا محلی) هر یک از کلاس‌های پرووایدر منابع تنها یک‌بار نمونه‌سازی خواهد شد. بنابراین بررسی نال نبودن این متغیر و تولید نمونه‌ای جدید تنها در صورت نال بودن آن، کاری منطقی است. این نمونه بعدا توسط ASP.NET به ازای هر منبع یا صفحه درخواستی کش می‌شود تا در درخواست‌های بعدی تنها از این نسخه کش‌شده استفاده شود.

در متد GetObject نیز کار استخراج ورودی منابع انجام می‌شود. ابتدا با استفاده از متد EnsureResourceManager از وجود نمونه‌ای از کلاس DbResourceManager اطمینان حاصل می‌شود. سپس درصورتی‌که مقدار این کلاس همچنان نال باشد مقدار نال برگشت داده می‌شود. این حالت وقتی پیش می‌آید که نتوان با استفاده از داده‌های موجود نمونه‌ای مناسب از کلاس DbResourceManager تولید کرد.
سپس مقدار کالچر ورودی بررسی می‌شود و درصورتی‌که نال باشد مقدار کالچر UI ثرد جاری که در CultureInfo.CurrentUICulture قرار دارد برای آن درنظر گرفته می‌شود. درنهایت با فراخوانی متد GetObject از DbResourceManager تولیدی برای کلید و کالچر مربوطه کار استخراج ورودی درخواستی پایان می‌پذیرد.
پراپرتی ResourceReader در این کلاس به صورت virtual تعریف شده است تا بتوان پیاده‌سازی مناسب آن را در هر یک از کلاس‌های مشتق‌شده اعمال کرد. فعلا برای این کلاس پایه مقدار نال برگشت داده می‌شود.

کلاس GlobalDbResourceProvider
برای پرووایدر منابع کلی از این کلاس استفاده می‌شود. نحوه پیاده‌سازی آن نیز دقیقا همانند طرح نمونه پیش‌فرض ASP.NET است.
using System;
using System.Resources;
namespace DbResourceProvider
{
  public class GlobalDbResourceProvider : BaseDbResourceProvider
  {
    private readonly string _classKey;
    public GlobalDbResourceProvider(string classKey)
    {
      _classKey = classKey;
    }
    #region Implementation of BaseDbResourceProvider
    protected override DbResourceManager CreateResourceManager()
    {
      return new DbResourceManager(_classKey);
    }
    public override IResourceReader ResourceReader
    {
      get { throw new NotSupportedException(); }
    }
    #endregion
  }
}
GlobalDbResourceProvider از کلاس پایه‌ای که در بالا شرح داده شد مشتق شده است. بنابراین تنها بخش‌های موردنیاز یعنی متد CreateResourceManager و پراپرتی ResourceReader در این کلاس پیاده‌سازی شده است.
در اینجا نمونه مخصوص کلاس ResourceManager (همان DbResourceManager) با توجه به نام فایل مربوط به منبع کلی تولید می‌شود. نام فایل در اینجا همان چیزی است که در دیتابیس برای نام منبع مربوطه ذخیره می‌شود. ساختار آن بعدا بحث می‌شود.
همان‌طور که می‌بینید برای پراپرتی ResourceReader خطای عدم پشتیبانی صادر می‌شود. دلیل آن در قسمت قبل و نیز به‌صورت کمی دقیق‌تر در ادامه آورده شده است.

کلاس LocalDbResourceProvider
برای منابع محلی نیز از طرحی مشابه نمونه پیش‌فرض ASP.NET که در قسمت قبل نشان داده شد، استفاده شده است.
using System.Resources;
namespace DbResourceProvider
{
  public class LocalDbResourceProvider : BaseDbResourceProvider
  {
    private readonly string _virtualPath;
    public LocalDbResourceProvider(string virtualPath)
    {
      _virtualPath = virtualPath;
    }
    #region Implementation of BaseDbResourceProvider
    protected override DbResourceManager CreateResourceManager()
    {
      return new DbResourceManager(_virtualPath);
    }
    public override IResourceReader ResourceReader
    {
      get { return new DbResourceReader(_virtualPath); }
    }
    #endregion
  }
}
این کلاس نیز از کلاس پایه‌ای BaseDbResourceProvider مشتق شده و پیاده‌سازی‌های مخصوص منابع محلی برای متد CreateResourceManager و پراپرتی ResourceReader در آن انجام شده است.
در متد CreateResourceManager کار تولید نمونه‌ای از DbResourceManager با استفاده از مسیر مجازی صفحه درخواستی انجام می‌شود. این فرایند شبیه به پیاده‌سازی پیش‌فرض ASP.NET است. در واقع در پیاده‌سازی جاری، نام منابع محلی همنام با مسیر مجازی متناظر آن‌ها در دیتابیس ذخیره می‌شود. درباره ساختار جدول دیتابیس بعدا بحث می‌شود.
در این کلاس کار بازخوانی کلیدهای موجود برای پراپرتی‌های موجود در یک صفحه از طریق نمونه‌ای از کلاس DbResourceReader انجام شده است. شرح این کلاس در ادامه آمده است. 

نکته: همانطور که در قسمت قبل هم اشاره کوتاهی شده بود، از خاصیت ResourceReader در پرووایدر منابع برای تعیین تمام پراپرتی‌های موجود در منبع استفاده می‌شود تا کار جستجوی کلیدهای موردنیاز در عبارات بومی‌سازی ضمنی برای رندر صفحه وب راحت‌تر انجام شود. بنابراین از این پراپرتی تنها در پرووایدر منابع محلی استفاده می‌شود. ازآنجاکه در عبارات بومی‌سازی ضمنی تنها قسمت اول نام کلید ورودی منبع آورده می‌شود، بنابراین قسمت دوم (و یا قسمت‌های بعدی) کلید موردنظر که همان نام پراپرتی کنترل متناظر است از جستجو میان ورودی‌های یافته شده توسط این پراپرتی بدست می‌آید تا ASP.NET بداند که برای رندر صفحه چه پراپرتی‌هایی نیاز به رجوع به پرووایدر منبع محلی مربوطه دارد (برای آشنایی بیشتر با عبارت بومی‌سازی ضمنی رجوع شود به قسمت قبل).

نکته: دقت کنید که پس از اولین درخواست، خروجی حاصل از enumerator این ResourceReader کش می‌شود تا در درخواست‌های بعدی از آن استفاده شود. بنابراین در حالت عادی، به ازای هر صفحه تنها یکبار این پراپرتی فراخوانده می‌شود. درباره این enumerator در ادامه بحث شده است.

کلاس DbResourceManager
کار اصلی مدیریت و بازیابی ورودی‌های منابع از دیتابیس از طریق کلاس DbResourceManager انجام می‌شود. نمونه‌ای بسیار ساده و اولیه از این کلاس را در زیر مشاهده می‌کنید:
using System.Globalization;
using DbResourceProvider.Data;
namespace DbResourceProvider
{
  public class DbResourceManager
  {
    private readonly string _resourceName;
    public DbResourceManager(string resourceName)
    {
      _resourceName = resourceName;
    }
    public object GetObject(string resourceKey, CultureInfo culture)
    {
      var data = new ResourceData();
      return data.GetResource(_resourceName, resourceKey, culture.Name).Value;
    }
  }
}
کار استخراج ورودی‌های منابع با استفاده از نام منبع درخواستی در این کلاس مدیریت خواهد شد. این کلاس با استفاده نام منیع درخواستی به عنوان پارامتر کانستراکتور ساخته می‌شود. با استفاده از متد GetObject که نام کلید ورودی موردنظر و کالچر مربوطه را به عنوان پارامتر ورودی دریافت می‌کند فرایند استخراج انجام می‌شود.
برای کپسوله‌سازی عملیات از کلاس جداگانه‌ای (ResourceData) برای تبادل با دیتابیس استفاده شده است. شرح بیشتر درباره این کلاس و نیز پیاده سازی کامل‌تر کلاس DbResourceManager به همراه مدیریت کش ورودی‌های منابع و نیز عملیات fallback در مطلب بعدی آورده می‌شود.

کلاس DbResourceReader
این کلاس که درواقع پیاده‌سازی اینترفیس IResourceReader است برای یافتن تمام کلیدهای تعریف شده برای یک منبع به‌کار می‌رود، پیاده‌سازی آن نیز به صورت زیر است:
using System.Collections;
using System.Resources;
using System.Security;
using DbResourceProvider.Data;
namespace DbResourceProvider
{
  public class DbResourceReader : IResourceReader
  {
    private readonly string _resourceName;
    private readonly string _culture;
    public DbResourceReader(string resourceName, string culture = "")
    {
      _resourceName = resourceName;
      _culture = culture;
    }
    #region Implementation of IResourceReader
    public void Close() { }
    public IDictionaryEnumerator GetEnumerator()
    {
      return new DbResourceEnumerator(new ResourceData().GetResources(_resourceName, _culture));
    }
    #endregion
    #region Implementation of IEnumerable
    IEnumerator IEnumerable.GetEnumerator()
    {
      return GetEnumerator();
    }
    #endregion
    #region Implementation of IDisposable
    public void Dispose()
    {
      Close();
    }
    #endregion
  }
}
این کلاس تنها با استفاده از نام منبع و عنوان کالچر موردنظر کار بازخوانی ورودی‌های موجود را انجام می‌دهد.
تنها نکته مهم در کد بالا متد GetEnumerator است که نمونه‌ای از اینترفیس IDictionaryEnumerator را برمی‌گرداند. در اینجا از کلاس DbResourceEnumerator که برای کار با دیتابیس طراحی شده، استفاده شده است. همانطور که قبلا هم اشاره شده بود، هر یک از اعضای این enumerator از نوع DictionaryEntry هستند که یک struct است. این کلاس در ادامه شرح داده شده است.
متد Close برای بستن و از بین بردن منابعی است که در تهیه enumerator موردبحث نقش داشته‌اند. مثل منایع شبکه‌ای یا فایلی که باید قبل از اتمام کار با این کلاس به صورت کامل بسته شوند. هرچند در نمونه جاری چنین موردی وجود ندارد و بنابراین این متد بلااستفاده است.
در کلاس فوق نیز برای دریافت اطلاعات از ResourceData استفاده شده است که بعدا به همراه ساختار مناسب جدول دیتابیس شرح داده می‌شود.
 
نکته: دقت کنید که در پیاده‌سازی نشان داده شده برای کلاس LocalDbResourceProvider برای یافتن ورودی‌های موجود از مقدار پیش‌فرض (یعنی رشته خالی) برای کالچر استفاده شده است تا از ورودی‌های پیش‌فرض که در حالت عادی باید شامل تمام موارد تعریف شده موجود هستند استفاده شود (قبلا هم شرح داده شد که منبع اصلی و پیش‌فرض یعنی همانی که برای زبان پیش‌فرض برنامه درنظر گرفته می‌شود و بدون نام کالچر مربوطه است، باید شامل حداکثر ورودی‌های تعریف شده باشد. منابع مربوطه به سایر کالچرها می‌توانند همه این ورودی‌های تعریف‌شده در منبع اصلی و یا قسمتی از آن را شامل شوند. عملیات fallback تضمین می‌دهد که درنهایت نزدیک‌ترین گزینه متناظر با درخواست جاری را برگشت دهد).
 
کلاس DbResourceEnumerator
کلاس دیگری که در اینجا استفاده شده است، DbResourceEnumerator است. این کلاس در واقع پیاده سازی اینترفیس IDictionaryEnumerator است. محتوای این کلاس در زیر آورده شده است:
using System.Collections;
using System.Collections.Generic;
using DbResourceProvider.Models;
namespace DbResourceProvider
{
  public sealed class DbResourceEnumerator : IDictionaryEnumerator
  {
    private readonly List<Resource> _resources;
    private int _dataPosition;
    public DbResourceEnumerator(List<Resource> resources)
    {
      _resources = resources;
      Reset();
    }
    public DictionaryEntry Entry
    {
      get
      {
        var resource = _resources[_dataPosition];
        return new DictionaryEntry(resource.Key, resource.Value);
      }
    }
    public object Key { get { return Entry.Key; } }
    public object Value { get { return Entry.Value; } }
    public object Current { get { return Entry; } }
    public bool MoveNext()
    {
      if (_dataPosition >= _resources.Count - 1) return false;
      ++_dataPosition;
      return true;
    }
    public void Reset()
    {
      _dataPosition = -1;
    }
  }
}
تفاوت این اینترفیس با اینترفیس IEnumerable در سه عضو اضافی است که برای استفاده در سیستم مدیریت منابع ASP.NET نیاز است. همان‌طور که در کد بالا مشاهده می‌کنید این سه عضو عبارتند از پراپرتی‌های Entry و Key و Value. پراپرتی Entry که ورودی جاری در enumerator را مشخص می‌کند از نوع DictionaryEntry است. پراپرتی‌های Key و Value هم که از نوع object تعریف شده‌اند برای کلید و مقدار ورودی جاری استفاده می‌شوند.
این کلاس لیستی از Resource به عنوان پارامتر کانستراکتور برای تولید enumerator دریافت می‌کند. کلاس Resource مدل تولیدی از ساختار جدول دیتابیس برای ذخیره ورودی‌های منابع است که در مطلب بعدی شرح داده می‌شود. بقیه قسمت‌های کد فوق هم پیاده‌سازی معمولی یک enumerator است.

نکته: به جای تعریف کلاس جداگانه‌ای برای enumerator اینترفیس IResourceProvider می‌توان از enumerator کلاس‌هایی که IDictionary را پیاده‌سازی کرده‌اند نیز استفاده کرد، مانند کلاس <Dictionary<object,object یا ListDictionary.
 
تنظیمات فایل کانفیگ
برای اجبار کردن ASP.NET به استفاده از Factory موردنظر باید تنظیمات زیر را در فایل web.config اعمال کرد:
<system.web>
    ...
    <globalization resourceProviderFactoryType=" نام کامل اسمبلی مربوطه ,نام پرووایدر فکتوری به همراه فضای نام آن " />
    ...
</system.web>
روش نشان داده شده در بالا حالت کلی تعریف و تنظیم یک نوع داده در فایل کانفیگ را نشان می‌دهد. درباره نام کامل اسمبلی در اینجا شرح داده شده است.
مثلا برای پیاده‌سازی نشان داده شده در این مطلب خواهیم داشت:
<globalization resourceProviderFactoryType="DbResourceProvider.DbResourceProviderFactory, DbResourceProvider" />

در مطلب بعدی درباره ساختار مناسب جدول یا جداول دیتابیس برای ذخیره ورودهای منابع و نیز پیاده‌سازی کامل‌تر کلاس‌های مورداستفاده بحث خواهد شد.

منابع:
مطالب
PowerShell 7.x - قسمت دوازدهم - آشنایی با GitHub Actions و بررسی یک مثال
GitHub Actions، یک راه‌حل Continuous Integration است که توسط آن می‌توان یکسری trigger workflowهایی را حین push کردن، ارسال PR و … اجرا کرد. برای کارهایی از قبیل اجرای تست‌های خودکار، اجرای یکسری تست و همچنین deploy کردن از آن استفاده میشود. GitHub Actions در واقع یک managed serviceیی است که توسط GitHub ارائه میشود. به این معنا که نیازی نیست خودمان درگیر مدیریت منابع باشیم. همچنین تعداد زیادی اکشن توسط community برای استفاده توسعه داده شده‌اند. در ادامه ابتدا مرور سریعی بر GitHub Actions خواهیم داشت، سپس یک مثال از آن را به همراه PowerShell بررسی خواهیم کرد.

ساختار یک اکشن
  • Workflow: یکی از مفاهیمی که باید با آن آشنا باشیم workflowها هستند. یک workflow مجموعه‌ایی از jobهایی هستند که در رخدادهای خاصی اجرا میشوند. در واقع یک workflow یک CI pipeline است که با کمک YAML آنها را تعریف میکنیم.
  • Runner: اینها به اصطلاح compute machineهایی هستند که workflowها را اجرا میکنند. این runnerها هم میتوانند به صورت سفارشی باشند و هم سرویس‌های ارائه شده توسط GitHub باشند.
  • Job: مجموعه‌ایی از مراحلی که درون یک runner workspace اجرا میشوند.
  • Step: در نهایت stepها هستند که کوچکترین بخش GitHub Actions هستند. stepها میتوانند فایل اسکریپت، Dockerfile یا یک community action باشند.

نمونه‌ی یک Workflow
در ادامه یک workflow را مشاهده میکنید. در اینجا نام آن را به Build Application Code تنظیم کرده‌ایم. سپس با کمک on، تریگر اجرای این workflow را تعیین کرده‌ایم. به این معنا که با push کردن بر روی ریپوزیتوری، workflow اجرا خواهد شد. سپس توسط job، لیست jobهایی را که میخواهیم این workflow اجرا کند، مشخص کرده‌ایم. اولین jobی که اجرا خواهد شد، build است. این job قرار است بر روی یک ماشین با آخرین نگارش ابونتو اجرا شود. مراحل یا stepهای این job نیز به ترتیب، clone کردن سورس‌کد و سپس نصب وابستگی‌های پروژه است. در نهایت job بعدی، test خواهد بود که با کمک needs تعیین کرده‌ایم که ابتدا مرحله‌ی قبل یعنی build اجرا شود و سپس وارد این مرحله شود. 
name: Build Application Code

on: [push]

jobs:
  build:
    runs-on: ubuntu-latest
    steps:
      - name: Check out code
        uses: actions/checkout@v2
      - name: Install Libraries
        uses: pip install -r requirements.txt -t .
    
    test:
      runs-on: ubuntu-latest
      needs: build
      steps:
      ...

مثال PowerShell
هدف، پویا کردن قسمت README یک پروفایل GitHub است. برای این مثال من از پروفایل خودم استفاده خواهم کرد. درون فایل README میخواهم لیست آخرین بلاگ‌پست‌هایی را که منتشر کرده‌ام، به همراه یک کامپوننت، تعداد قدم‌هایی را که در طول روز پیاده‌روی میکنم، نمایش دهم. برای نمایش آخرین دیتای درون پروفایلم، نیاز به دو Action Workflow داشتیم که هر یک در تایم خاصی اجرا شده و اسکریپت‌هایی را که در ادامه توضیح خواهم داد، اجرا کنند. برای اینکار درون دایرکتوری مخصوص github.، ساختار زیر را ایجاد کرده‌ام: 
├── .github
│   ├── scripts
│   └── workflows
├── README.md
├── assets
└── deps
ابتدا workflow اول یعنی نمایش بلاگ‌پست‌های اخیر را بررسی خواهیم کرد: 
name: Update Recent Blog Posts

on:
  schedule:
    - cron: "0 0 * * 0" # Run once a week at 00:00 (midnight) on Sunday
  workflow_dispatch:

jobs:
  update_posts:
    runs-on: ubuntu-latest

    steps:
    - name: Check out repository code
      uses: actions/checkout@v3

    - name: Run the script for fetching latest blog posts
      shell: pwsh
      run: |
        . ./.github/scripts/Get-Posts.ps1
        
    - name: Commit and Push the changes
      uses: mikeal/publish-to-github-action@master
      env:
        GITHUB_TOKEN: ${{ secrets.GITHUB_TOKEN }}
workflow فوق یکبار در هفته فایل PowerShell موردنظر را اجرا خواهد کرد. در ادامه محتویات این فایل را مشاهده می‌کنید: 
Function Get-Posts {
    Param (
        [Parameter(Mandatory = $false)]
        [string]$rssUrl
    )
    $posts = @()
    $feed = [xml](Invoke-WebRequest -Uri $rssUrl).Content
    $feed.rss.channel.item | Select-Object -First 3 | ForEach-Object {
        $post = [PSCustomObject]@{
            Title       = $_.title."#cdata-section" ?? $_.title
            Link        = $_.link
            Description = $_.description."#cdata-section" ?? $_.description
            PubDate     = $_.pubDate
        }
        $posts += $post
    }
    $posts
}

Function Get-DntipsPosts {
    $assemblyPath = "$(Get-Location)/deps/CodeHollow.FeedReader.dll"
    [Reflection.Assembly]::LoadFile($assemblyPath)
    $feed = [CodeHollow.FeedReader.FeedReader]::ReadAsync("https://www.dntips.ir/feed/author/%d8%b3%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86%20%d8%b9%d9%81%db%8c%d9%81%db%8c").Result
    $posts = @()
    $feed.Items | Select-Object -First 3 | ForEach-Object {
        $post = [PSCustomObject]@{
            Title       = $_.Title
            Link        = $_.Link
            Description = $_.Description
            PubDate     = $_.PublishingDate
        }
        $posts += $post
    }
    $posts
}

Function Set-Posts {
    [CmdletBinding()]
    Param (
        [Parameter(Mandatory = $true, ValueFromPipeline = $true)]
        [PSCustomObject[]]$posts,
        [Parameter(Mandatory = $false)]
        [string]$marker = "## Recent Blog Posts - English"
    )
    Begin {
        $readMePath = "./README.md"
        $readmeContents = Get-Content -Path $readMePath -Raw
        $markdownTable = "| Link | Published At |`n"
        $markdownTable += "| --- | --- |`n"
    }
    Process {
        if ($null -eq $_.Title) {
            return
        }
        $date = Get-Date -Date $_.PubDate
        $link = "[$($_.Title)]($($_.Link))"
        
        $markdownTable += "| $($link) | $($date.ToString("dd/MM/yy")) |`n"
    }
    End {
        $updatedContent = $readmeContents -replace "$marker\n([\s\S]*?)(?=#| $)", "$marker`n$($markdownTable)`n"
        $updatedContent | Set-Content -Path $readMePath
    }
}

Function Set-Blogs {
    $recentBlogPostsStr = "## Recent blog posts -"
    Get-Posts("https://dev.to/feed/sirwanafifi") | Set-Posts -marker "$recentBlogPostsStr dev.to"
    Get-Posts("https://sirwan.infohttps://www.dntips.ir/rss.xml") | Set-Posts -marker "$recentBlogPostsStr sirwan.info"
    Get-DntipsPosts | Set-Posts -marker "$recentBlogPostsStr dntips.ir"
}

Set-Blogs

در اینجا تابع Set-Blogs فراخوانی خواهد شد. کاری که این تابع انجام میدهد، دریافت آخرین بلاگ‌پست‌هایی که در جاهای مختلف منتشر کرده‌ام و سپس آپدیت کردن فایل README با دیتای جدید است. همانطور که مشاهده میکنید برای خواندن فید سایت جاری، از پکیج FeedReader استفاده کرده‌ام. در PowerShell توسط Invoke-WebRequest میتوانیم یک فید را پارز کنیم؛ اما برای سایت جاری با خطا روبرو شدم و در نهایت تصمیم گرفتم از یک پکیج دات‌نتی استفاده کنم. وابستگی موردنظر، درون دایرکتوری dep به صورت DLL قرار دارد. سپس از طریق PowerShell اسمبلی مربوطه بارگذاری شده و از کتابخانه موردنظر استفاده شده‌است. در نهایت برای آپدیت کردن فایل README.md یکسری marker تعیین کرده‌ام که با یک جایگزینی محتویات موردنظر، آنجا قرار خواهند گرفت.

workflow بعدی نیز به صورت زیر میباشد که در پایان هر روز در یک ساعت مشخص اجرا خواهد شد: 
name: Update Step Component

on:
  schedule:
    - cron: "0 18 * * *"
  workflow_dispatch:

jobs:
  update_steps:
    runs-on: ubuntu-latest

    steps:
    - name: Check out repository code
      uses: actions/checkout@v3

    - name: Run the script for fetching my latest steps
      shell: pwsh
      env:
          STEPS_URI: ${{ secrets.STEPS_URI }}
      run: |
        . ./.github/scripts/Get-Steps.ps1
    
    - name: Commit and Push the changes
      uses: mikeal/publish-to-github-action@master
      env:
        GITHUB_TOKEN: ${{ secrets.GITHUB_TOKEN }}
workflow فوق نیز همانند روال قبل فایل اسکریپت موردنظر را توسط dot sourcing اجرا میکند. این روال هر روز، ساعت ۱۸ انجام خواهد شد. اسکریپت مربوطه نیز به صورت زیر پیاده‌سازی شده است: 
Function Set-Steps {
    Param(
        [Parameter(Mandatory = $true, ValueFromPipeline = $true)]
        [PSObject]$json
    )
    Write-Host ($json | ConvertTo-Json)
    $SvgPath = "$(Get-Location)/assets/step.svg"
    $SvgContent = Get-Content -Path $SvgPath -Raw
    $TextTags = @"
    <tspan id="step-count" font-weight="bold">$([System.String]::Format("{0:n0}", [int]$json.steps))</tspan>
"@
    $DatetimeTags = "<text id=""datetime"" x=""800"" y=""72"" font-size=""39"" fill="#99989E"">$($json.date)</text>"
    $SvgContent = $SvgContent -Replace '<tspan id="step-count" font-weight="bold">.*?</tspan>', $TextTags
    $SvgContent = $SvgContent -Replace '<text id="datetime" x="800" y="72" font-size="39" fill="#99989E">.*?</text>', $DatetimeTags
    $SvgContent | Set-Content -Path $SvgPath
}

Function Get-LatestSteps {
    Try {
        $Uri = $env:STEPS_URI
        Write-Host "Uri: $Uri"
        $JsonResult = (Invoke-WebRequest -Uri $Uri).Content | ConvertFrom-Json
        Write-Host "Steps: $($JsonResult.steps)"
        Return $JsonResult
    }
    Catch {
        Return @{
            steps = 0
            date  = Get-Date -Format "yyyy-MM-dd"
        }
    }
}

Write-Host "Getting latest steps..."
Get-LatestSteps | Set-Steps
Write-Host "Done!"
اسکریپت فوق نیز همانند منطق اسکریپت قبلی یعنی جایگذاری رشته‌ی موردنظر با کمک عبارات باقاعده انجام شده‌است. در اینجا دیتای مربوط به قدم‌های من از APIایی که از طریق Environment Variable تعیین شده‌است، دریافت میشود و سپس خروجی آن که یک JSON است به تابع Set-Steps برای بروزرسانی فایل README.md ارسال میشود. در دو workflow نشان داده شده بعد از ایجاد تغییرات بر روی فایل‌های README.md و همچنین فایل SVG نیاز است که تغییرات را مجدداً به ریپوزیتوری پوش کنیم. برای اینکار از یک community action با نام  publish-to-github-action استفاده شده‌است. این اکشن نیاز به دسترسی پوش به ریپوزیتوری‌مان دارد که در اینجا ما از یک secret key مخصوص، با نام GITHUB_TOKEN استفاده کرده‌ایم. این توکن به صورت خودکار جنریت میشود و نیازی نیست خودمان آن را تنظیم کنیم.
خروجی در نهایت، اینچنین خواهد بود:

نظرات مطالب
معرفی JSON Web Token
- بله. کلاس نمونه User مطلب «پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x» را با کلاس User مربوط به پیاده سازی خاص خودتان جایگزین کنید (در قسمت «حداقل‌های بانک اطلاعاتی مورد نیاز جهت ذخیره سازی وضعیت کاربران و توکن‌های آن‌ها» مطلب یاد شده).
- برای سفارشی سازی ASP.NET Identity از مطلب «اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity» ایده بگیرید.
مطالب
نوشتن آزمون‌های واحد به کمک کتابخانه‌ی Moq - قسمت پنجم - نکات و مباحث تکمیلی
پس از بررسی مباحث و نکات پایه‌ای کار با کتابخانه‌ی Moq، در این قسمت تعدادی از نکات تکمیلی آن‌را بررسی خواهیم کرد.


حالت‌های عملکرد کتابخانه‌ی Moq

کتابخانه‌ی Moq، دو حالت عملکرد را دارد: Strict Mode و Loose mode. زمانیکه یک Mock object را نمونه سازی می‌کنیم، به صورت پیش‌فرض کتابخانه‌ی Moq، یک Loose mock را ایجاد می‌کند. در این حالت این شیء، مقادیر پیش‌فرض خواص و اشیاء را بازگشت می‌دهد و استثنائی را صادر نمی‌کند. اگر این موارد مدنظر نیستند، می‌توان به حالت Strict آن رجوع کرد که روش تنظیم آن به صورت زیر است:
var mockIdentityVerifier = new Mock<IIdentityVerifier>(MockBehavior.Strict);
در این حالت اگر متد آزمون واحد را اجرا کنیم، با پیام زیر، با شکست مواجه خواهد شد:
Test method Loans.Tests.LoanApplicationProcessorShould.Accept threw exception:
Moq.MockException: IIdentityVerifier.Initialize() invocation failed with mock behavior Strict.
All invocations on the mock must have a corresponding setup.
در حالت Strict، تمام فراخوانی‌های شیء Mock شده باید دارای Setup باشند (نیازی به Setup تمام موارد نیست؛ فقط مواردی که در فراخوانی‌های آزمون واحد، مورد استفاده قرار می‌گیرند، حتما باید تنظیم شوند). برای نمونه در اینجا عنوان کرده‌است که در این آزمایش، تنظیمات متد Initialize انجام نشده‌است که با تعریف سطر زیر، این مشکل برطرف می‌شود:
mockIdentityVerifier.Setup(x => x.Initialize());

بنابراین هرچند کارکردن با حالت پیش‌فرض کتابخانه‌ی Moq ساده‌است، اما تنظیم حالت Strict سبب می‌شود تا تنظیمی را فراموش نکنیم و در نتیجه کیفیت آزمون واحد تهیه شده افزایش می‌یابد.


صدور استثناءها از طریق Mock objects

اگر در سیستم در حال آزمایش، قسمتی به بررسی خطاها اختصاص دارد، می‌توان توسط Mock objects استثناءهایی را تولید و به این ترتیب منطق بررسی خطاها را آزمایش کرد.
برای نمونه در متد Process کلاس LoanApplicationProcessor، یک try/catch را به قسمت CalculateScore اضافه می‌کنیم:
try
{
    _creditScorer.CalculateScore(application.Applicant.Name, application.Applicant.Address);
}
catch
{
    return application.IsAccepted;
}
زمانیکه کار فراخوانی متد CalculateScore صورت می‌گیرد، برای تنظیم آزمون واحد آن می‌توان از متد Throws، برای صدور یک استثناء استفاده کرد:
mockCreditScorer.Setup(x =>
                    x.CalculateScore(It.IsAny<string>(), It.IsAny<string>()))
                .Throws(new InvalidOperationException("Test Exception"));
صدور این استثناء سبب خواهد شد تا درخواست شخص، رد شود. بنابراین در آزمایش آن می‌توان این مساله را بررسی کرد و از رسیدن به این قسمت (رد شدن درخواست) اطمینان حاصل نمود:
Assert.IsFalse(application.IsAccepted);


صدور رخدادها از طریق Mock objects

فرض کنید یک EventArgs سفارشی را به صورت زیر تعریف:
using System;

namespace Loans.Models
{
    public class CreditScoreResultArgs : EventArgs
    {
        public int Score { get; set; }
    }
}
و سپس رخدادی را به نحو زیر به ICreditScorer اضافه کرده‌ایم:
public interface ICreditScorer
{
   event EventHandler<CreditScoreResultArgs> ResultAvailable;
برای اینکه یک Mock object سبب بروز رخداد ResultAvailable شود (به صورت دستی و دقیقا در سطری که مشخص می‌کنیم)، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
mockCreditScorer.Raise(x => x.ResultAvailable += null, new CreditScoreResultArgs());
ابتدا توسط متد Raise، رخ‌داد مدنظر را ذکر می‌کنیم و سپس یک نمونه‌ی EventArgs را به آن ارسال خواهیم کرد.
روش دیگر انجام اینکار به صورت زیر است:
mockCreditScorer.Setup(x =>
                x.CalculateScore(It.IsAny<string>(), It.IsAny<string>()))
                .Raises(x => x.ResultAvailable += null, new CreditScoreResultArgs());
در این حالت با فراخوانی متد CalculateScore، رخداد ResultAvailable به صورت خودکار صادر می‌شود.


معرفی Partial Mocks

در اغلب آزمون‌های واحدی که تا اینجا بررسی شدند، ابتدا یک Mock object را ایجاد و سپس وهله‌ای از سرویس مدنظر را توسط آن تهیه می‌کنیم. در ادامه تعدادی از متدهای این سرویس را مانند متد Process کلاس LoanApplicationProcessor، فراخوانی می‌کنیم. اینکار سبب اجرای فعالیتی در این سیستم شده و به همراه آن تعاملی با اشیاء Mock شده نیز صورت می‌گیرد. در نهایت حالت و یا نتیجه‌ای را دریافت می‌کنیم و آن‌را با حالت یا نتیجه‌ای که انتظار داریم، مقایسه خواهیم کرد. در این روش پس از پایان اجرای سیستم در حال اجرا، حالت و نتیجه‌ی نهایی حاصل از عملکرد آن، مورد بررسی قرار می‌گیرد. این بررسی‌ها را نیز بر روی اینترفیس‌ها انجام دادیم. اگر بجای اینترفیس‌ها از یک class استفاده شود، به آن partial mock گفته می‌شود. عموما مواردی را که آزمایش آن‌ها سخت است، با Partial mocks پیاده سازی می‌کنند؛ مانند کار با فایل سیستم، کار با قطعه کدهای نامعین مانند DateTime.Now، اعداد اتفاقی و یا Guidها.

در مثال زیر، شبیه به متد آزمون واحد Accept که تاکنون آن‌را بررسی کردیم، از اشیاء Mock شده استفاده شده‌است؛ با یک تفاوت: بجای اینترفیس IIdentityVerifier، از کلاس پیاده سازی کننده‌ی آن که در اینجا IdentityVerifierServiceGateway است، استفاده شده:
namespace Loans.Tests
{
    [TestClass]
    public class LoanApplicationProcessorShould
    {        
        [TestMethod]
        public void AcceptUsingPartialMock()
        {
            var product = new LoanProduct {Id = 99, ProductName = "Loan", InterestRate = 5.25m};
            var amount = new LoanAmount {CurrencyCode = "Rial", Principal = 2_000_000_0};
            var applicant =
                new Applicant {Id = 1, Name = "User 1", Age = 25, Address = "This place", Salary = 1_500_000_0};
            var application = new LoanApplication {Id = 42, Product = product, Amount = amount, Applicant = applicant};

            var mockIdentityVerifier = new Mock<IdentityVerifierServiceGateway>();

            mockIdentityVerifier.Setup(x => x.CallService(applicant.Name, applicant.Age, applicant.Address))
                .Returns(true);

            var mockCreditScorer = new Mock<ICreditScorer>();
            mockCreditScorer.Setup(x => x.ScoreResult.ScoreValue.Score).Returns(110_000);

            var sut = new LoanApplicationProcessor(mockIdentityVerifier.Object, mockCreditScorer.Object);
            sut.Process(application);

            Assert.IsTrue(application.IsAccepted);
        }
    }
}
در اینجا برای اینکه بتوانیم متد CallService را که private بوده، بررسی و تنظیم کنیم، آن‌را به public virtual تبدیل کرده‌ایم تا توسط Moq قابل دسترسی و همچنین قابل بازنویسی شود:
public virtual bool CallService(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress)


تبدیل DateTime.Now به یک مقدار ثابت قابل آزمایش توسط Partial Mocks

در کلاس IdentityVerifierServiceGateway، یک چنین کدی را داریم که از DateTime.Now نامشخص استفاده می‌کند و آزمون واحد نوشتن برای آن مشکل است؛ چون DateTime.Now در هربار که آزمایش اجرا می‌شود، تغییر می‌کند:
public bool Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress)
{
    Connect();
    var isValidIdentity = CallService(applicantName, applicantAge, applicantAddress);
    LastCheckTime = DateTime.Now;
    Disconnect();

    return isValidIdentity;
}
برای بالابردن قابلیت آزمون نویسی این کلاس، آن‌را به صورت زیر Refactor می‌کنیم تا DateTime.Now را به صورت یک متد public virtual دریافت کند:
public bool Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress)
{
    Connect();
    var isValidIdentity = CallService(applicantName, applicantAge, applicantAddress);
    LastCheckTime = GetCurrentTime();
    Disconnect();

    return isValidIdentity;
}

public virtual DateTime GetCurrentTime()
{
    return DateTime.Now;
}
اکنون آزمون واحد نویسی برای این کلاس توسط Mock objects بسیار ساده‌است:
var expectedTime = new DateTime(2000, 1, 1);
mockIdentityVerifier.Setup(x => x.GetCurrentTime())
    .Returns(expectedTime);
// ...
Assert.AreEqual(expectedTime, mockIdentityVerifier.Object.LastCheckTime);
در اینجا خروجی متد GetCurrentTime بر روی Mock object تهیه شده، به یک مقدار ثابت تنظیم شده‌است که با هر بار اجرای آزمایش در زمان‌های مختلف، تغییری نمی‌کند و وابسته‌ی به DateTime.Now نامشخص، نیست.


استفاده از متدهای protected بجای استفاده از متدهای public virtual در Partial Mocks

همانطور که مشاهده کردید، برای کار با Partial Mocks نیاز است متدهای معرفی شده، از نوع public virtual باشند. برای نمونه حتی مجبور شدیم یک متد private را نیز public کنیم. اگر علاقمند به این نوع تغییرات نیستید، می‌توان بجای public کردن متدهای private، آن‌ها را protected تعریف کرد. به همین جهت دو متدی را که تاکنون public virtual تعریف کردیم، تبدیل به protected virtual می‌کنیم.
پس از آن در کلاسی که آزمون‌های واحد را تهیه کردیم، ابتدا using Moq.Protected را ذکر می‌کنیم تا بتوانیم به قابلیت‌های ویژه‌ی کار با متدهای Protected دسترسی پیدا کنیم.
سپس روش تنظیم این نوع متدهای protected، چون دسترسی مستقیمی به آن‌ها وجود ندارد، به صورت زیر، با ذکر نام رشته‌ای آن‌ها تغییر می‌کند:
mockIdentityVerifier.Protected().Setup<bool>(
        "CallService",applicant.Name, applicant.Age, applicant.Address)
    .Returns(true);

var expectedTime = new DateTime(2000, 1, 1);
mockIdentityVerifier.Protected().Setup<DateTime>("GetCurrentTime")
    .Returns(expectedTime);
ابتدا متد Protected شیء Mock شده ذکر می‌شود و پس از آن متد Setup باید دقیقا نوع بازگشتی متد در حال تنظیم را ذکر کند؛ چون دیگر دسترسی strongly typed ای به آن نداریم. پس ا‌ز آن، لیست پارامترهای متد، ذکر می‌شوند.

روش دیگری نیز برای تعریف متدهای protected وجود دارد که اینبار strongly typed است. بالای متد آزمون واحد، اینترفیس private زیر را تعریف می‌کنیم:
interface IIdentityVerifierServiceGatewayProtectedMembers
{
   DateTime GetCurrentTime();
   bool CallService(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress);
}
که در آن متدهای تعریف شده، با متدهای protected در حال بررسی، امضای یکسانی دارند (و همواره با هر تغییری در برنامه نیز باید این وضعیت حفظ شود). در ادامه تعاریف تنظیمات این متدها به صورت strongly typed زیر قابل انجام است:
mockIdentityVerifier.Protected()
    .As<IIdentityVerifierServiceGatewayProtectedMembers>()
    .Setup(x => x.CallService(It.IsAny<string>(),
        It.IsAny<int>(),
        It.IsAny<string>()))
    .Returns(true);

var expectedTime = new DateTime(2000, 1, 1);
mockIdentityVerifier.Protected()
    .As<IIdentityVerifierServiceGatewayProtectedMembers>()
    .Setup(x => x.GetCurrentTime())
    .Returns(expectedTime);


معرفی روش دیگری بجای استفاده از متدهای protected

اگر در کدهای خود نیاز به استفاده‌ی بیش از حد از متدهای protected را مشاهده کردید، این مورد می‌توان نشانه‌ی امکان Refactoring این قسمت از کدها به سرویس‌هایی مجزا باشند. برای مثال می‌توان یک اینترفیس INowProvider را به صورت زیر تعریف کرد:
using System;

namespace Loans.Services.Contracts
{
    public interface INowProvider
    {
        DateTime GetNow();
    }
}
و سپس آن‌را به سازنده‌ی کلاس IdentityVerifierServiceGateway تزریق کرد:
    public class IdentityVerifierServiceGateway : IIdentityVerifier
    {
        private readonly INowProvider _nowProvider;
        
        public DateTime LastCheckTime { get; private set; }

        public IdentityVerifierServiceGateway(INowProvider nowProvider)
        {
            _nowProvider = nowProvider;
        }
 و متد GetCurrentTime را حذف و آن‌را با متد GetNow این سرویس جایگزین نمود:
        public bool Validate(string applicantName, int applicantAge, string applicantAddress)
        {
            Connect();
            var isValidIdentity = CallService(applicantName, applicantAge, applicantAddress);
            LastCheckTime = _nowProvider.GetNow();
            // ...
 به این ترتیب نیاز به تنظیم متد protected بازگشت زمان، حذف شده و می‌توان از این سرویس جدید استفاده کرد:
var mockNowProvider = new Mock<INowProvider>();
mockNowProvider.Setup(x => x.GetNow()).Returns(expectedTime);

var mockIdentityVerifier =  new Mock<IdentityVerifierServiceGateway>(mockNowProvider.Object);


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MoqSeries-05.zip
نظرات مطالب
نمایش یک فایل PDF پویا در یک iframe در ASP.NET
با تشکر ، من یه ftp handler با استفاده از مقاله شما ایجاد کردم ولی سرعت خیلی پائینی تو دانلود دارم میشه راهنمائی کنید دلیلش چیه ؟

    public void ProcessRequest (HttpContext context) {

        FtpWebRequest request = (FtpWebRequest)WebRequest.Create("serverpath" + "filename");
        request.UsePassive = false;
        request.Credentials = new NetworkCredential("user", "pass");

      //  byte[] fileBytes = null;

        using (FtpWebResponse response = (FtpWebResponse)request.GetResponse())
        {
            using (Stream responseStream = response.GetResponseStream())
            {
                context.Response.Cache.SetCacheability(HttpCacheability.NoCache);
                context.Response.ContentType = MediaTypeNames.Application.Pdf;
                context.Response.AddHeader("content-disposition", "attachment; filename=test.pdf");
                context.Response.BufferOutput = false;   // to prevent buffering 
                //context.Response.Buffer = true;
                context.Response.Clear();

                byte[] buffer = new byte[262144];
                int bytesRead = 0;
                while ((bytesRead = responseStream.Read(buffer, 0, buffer.Length)) > 0)
                {
                    context.Response.OutputStream.Write(buffer, 0, bytesRead);
                }
                context.Response.OutputStream.Flush();
                context.Response.OutputStream.Close();
                context.Response.End();
            }
        }

        request.Abort();
        context.ApplicationInstance.CompleteRequest(); 
    }
پرسش‌ها
آیا امکان استفاده از Extension Method در زمان Select وجود دارد؟

سلام

در زمان دریافت اطلاعات از بانک اطلاعاتی می خوام فقط همان ستون هایی که نیاز دارم را از بانک دریافت کنم. بنابراین Query را بصورت زیر نوشتم:

var result = await query.Select(x => new Models.Output.Piping.LineJoints.LineJoint2
{
    Id = x.Id,
    JointNo = x.JointNo
})
.ToListAsync();

حالا برای اینکه از تکرار جلوگیری کنم، یک Extension Method نوشتم که کار تبدیل رو انجام بده:

public static class Ext
{
    public static Models.Output.Piping.LineJoints.LineJoint2 ToModel(
        this Domain.Entities.Piping.LineJoints.LineJoint domain)
    {
        return new Models.Output.Piping.LineJoints.LineJoint2
        {
            Id = domain.Id,
            JointNo = domain.JointNo
        };
    }
}

در نهایت Query را بصورت زیر تغییر دادم:

var result = await query.Select(x => x.ToModel()).ToListAsync();

سوال:

در حالت اول که تمام ستون ها را تعریف میکنم، بانک اطلاعاتی دقیقا همان ستون ها را بر میگرداند ولی در حالتی که از Extension Methodاستفاده کردم، بانک اطلاعاتی تمامی ستون ها را بر می گرداند و در سمت Client تبدیل انجام می شود. آیا راهی وجود داره که بتونم از نوشتن نام تمام ستون ها همانند نمونه اولیه جلوگیری کنم و از نام یک کلاس و یا چیزی شبیه Extension استفاده کنم؟ تشکر