مطالب
قراردادن کلاس های Metdata در اسمبلی جداگانه برای کار با WCF Ria Service توسط FluentMetadata
اصلی‌ترین مزیت این پکیج ،امکان جداکردن dataModel و Metadata در پروژه یا اسمبلی جداگانه است . در حالیکه WCF RIA Service استاندارد فاقد این قابلیت میباشد و باید dataModel و Metadata در یک پروژه و در یک namespace تعریف شوند. 
برای استفاده از FluentMetadata :
1) ابتدا فرض می‌کنیم که کلاس Product ما در یک اسمبلی دیگر به نام DataModel تعریف شده است ، بصورت زیر :
public class Product
{
        public int ProductId { get; set; }
        public string ProductName { get; set; }
        public long ProductPrice { get; set; }
}
2) حال یک پروژه جدید به نام DataModelsMetadata تعریف می‌کنیم و ارجاعی به اسمبلی بالا یعنی DataModel نیز به آن اضافه می‌کنیم .
2-1) ابتدا باید پکیج FluentMetadata را توسط Nuget نصب کرد. راهنمای نصب
2-2) سپس کلاس‌های Metadata موردنظر خود را برای کلاس Product تعریف میکنیم .
public class ProductMetadata : MetadataClass<Product>
{
    public ProductMetadata ()
    {
        this.Validation(x => x.ProductName).Required("عنوان محصول وارد نشده است");
        this.Validation(x => x.ProductPrice).Range(1000,100000,"قیمت محصول باید بین هزار تومان تا صدهزار تومان باشد");
    }
}
2-3) سپس یک کلاس MetadataConfiguration که برای نمونه سازی تمام کلاس‌های متادیتا ایجاد می‌کنیم.
public class FluentMetadataConfiguration : IFluentMetadataConfiguration
{
    public void OnTypeCreation(MetadataContainer metadataContainer)
    {
        metadataContainer.Add(new ProductMetadata());
    }
}
2-4) در آخر اضافه کردن MetadataConfiguration  ایجاد شده به Domain Service توسط ویژگی FluentMetadata.
[EnableClientAccess()]
[FluentMetadata(typeof(FluentMetadataConfiguration))]
public class FluentMetadataTestDomainService : DomainService
{
    ...
}
منابع :
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت چهاردهم - امکان استفاده از کامپوننت‌های Blazor در برنامه‌های ASP.NET Core 8x
ASP.NET Core 8x به همراه یک IResult جدید به‌نام RazorComponentResult است که توسط آن می‌توان در Endpoint‌های Minimal-API و همچنین اکشن متدهای MVC، از کامپوننت‌های Blazor، خروجی گرفت. این خروجی نه فقط static یا به عبارتی SSR، بلکه حتی می‌تواند تعاملی هم باشد. در این مطلب، جزئیات فعالسازی و استفاده از این IResult جدید را در یک برنامه‌ی Minimal-API بررسی می‌کنیم.


ایجاد یک برنامه‌ی Minimal-API جدید در دات نت 8

پروژه‌ای را که در اینجا پیگیری می‌کنیم، بر اساس قالب استاندارد تولید شده‌ی توسط دستور dotnet new webapi تکمیل می‌شود.


ایجاد یک صفحه‌ی Blazor 8x به همراه مسیریابی و دریافت پارامتر

در ادامه قصد داریم که یک کامپوننت جدید را به نام SsrTest.razor در پوشه‌ی جدید Components\Tests ایجاد کرده و برای آن مسیریابی از نوع page@ هم تعریف کنیم. یعنی نه‌فقط قصد داریم آن‌را توسط RazorComponentResult رندر کنیم، بلکه می‌خواهیم اگر آدرس آن‌را در مرورگر هم وارد کردیم، قابل دسترسی باشد.
به همین جهت یک پوشه‌ی جدید را به نام Components در ریشه‌ی پروژه‌ی Web API جاری ایجاد می‌کنیم، با این محتوا:
برای ایده گرفتن از محتوای مورد نیاز، به «معرفی قالب‌های جدید شروع پروژه‌های Blazor در دات نت 8» قسمت دوم این سری مراجعه کرده و برای مثال قالب ساده‌ترین حالت ممکن را توسط دستور زیر تولید می‌کنیم (در یک پروژه‌ی مجزا، خارج از پروژه‌ی جاری):
dotnet new blazor --interactivity None
پس از اینکار، محتویات پوشه‌ی Components آن‌را مستقیما داخل پوشه‌ی پروژه‌ی Minimal-API جاری کپی می‌کنیم. یعنی در نهایت در این پروژه‌ی جدید Web API، به فایل‌های زیر می‌رسیم:
- فایل Imports.razor_ ساده شده برای سهولت کار با فضاهای نام در کامپوننت‌های Blazor (فضاهای نامی را که در آن وجود ندارند و مرتبط با پروژه‌ی دوم هستند، حذف می‌کنیم).
- فایل App.razor، برای تشکیل نقطه‌ی آغازین برنامه‌ی Blazor.
- فایل Routes.razor برای معرفی مسیریابی صفحات Blazor تعریف شده.
- پوشه‌ی Layout برای معرفی فایل MainLayout.razor که در Routes.razor استفاده شده‌است.

و ... یک فایل آزمایشی جدید به نام Components\Tests\SsrTest.razor با محتوای زیر:
@page "/ssr-page/{Data:int}"

<PageTitle>An SSR component</PageTitle>

<h1>An SSR component rendered by a Minimal-API!</h1>

<div>
    Data: @Data
</div>

@code {

    [Parameter]
    public int Data { get; set; }

}
این فایل، می‌تواند پارامتر Data را از طریق فراخوانی مستقیم آدرس فرضی http://localhost:5227/ssr-page/2 دریافت کند و یا ... از طریق خروجی جدید RazorComponentResult که توسط یک Endpoint سفارشی ارائه می‌شود:




تغییرات مورد نیاز در فایل Program.cs برنامه‌ی Web-API برای فعالسازی رندر سمت سرور Blazor

در ادامه کل تغییرات مورد نیاز جهت اجرای این برنامه را مشاهده می‌کنید:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

// ...

builder.Services.AddRazorComponents();

// ...

// http://localhost:5227/ssr-component?data=2
// or it can be called directly http://localhost:5227/ssr-page/2
app.MapGet("/ssr-component",
           (int data = 1) =>
           {
               var parameters = new Dictionary<string, object?>
                                {
                                    { nameof(SsrTest.Data), data },
                                };
               return new RazorComponentResult<SsrTest>(parameters);
           });

app.UseStaticFiles();
app.UseAntiforgery();

app.MapRazorComponents<App>();
app.Run();

// ...
توضیحات:
- همین اندازه تغییر در جهت فعالسازی رندر سمت سرور کامپوننت‌های Blazor در یک برنامه‌ی ASP.NET Core کفایت می‌کند. یعنی اضافه شدن:
AddRazorComponents ،UseAntiforgery و MapRazorComponents
- در اینجا نحوه‌ی ارسال پارامترها را به یک RazorComponentResult نیز مشاهده می‌کنید.
- در حالت فراخوانی از طریق مسیر endpoint (یعنی فراخوانی مسیر http://localhost:5227/ssr-component در مثال فوق)، خود کامپوننت فراخوانی شده، بدون layout تعریف شده‌ی در فایل App.razor، رندر می‌شود. علت اینجا است که layout برنامه به همراه کامپوننت Router و RouteView آن فعال می‌شود که این دو هم مختص به صفحات دارای مسیریابی Blazor هستند و برای رندر کامپوننت‌های خالص آن بکار گرفته نمی‌شوند. خروجی RazorComponentResult تنها یک static SSR خالص است؛ مگر اینکه فایل blazor.web.js را نیز بارگذاری کند.

یک نکته: اگر در حالت رندر توسط RazorComponentResult، علاقمند به استفاده‌ی از layout هستید، می‌توان از کامپوننت LayoutView داخل یک کامپوننت فرضی به صورت زیر استفاده کرد؛ اما این مورد هم شامل اطلاعات فایل App.razor نمی‌شود:
<LayoutView Layout="@typeof(MainLayout)">
    <PageTitle>Home</PageTitle>

    <h2>Welcome to your new app.</h2>
</LayoutView>


سؤال: آیا در این حالت کامپوننت‌های تعاملی هم کار می‌کنند؟

پاسخ: بله. فقط برای ایده گرفتن، یک نمونه پروژه‌ی تعاملی Blazor 8x را در ابتدا ایجاد کنید و قسمت‌های اضافی AddRazorComponents و MapRazorComponents آن‌را در اینجا کپی کنید؛ یعنی برای مثال جهت فعالسازی کامپوننت‌های تعاملی Blazor Server، به این دو تغییر زیر نیاز است:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
       .AddInteractiveServerComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>().AddInteractiveServerRenderMode();

// ...
همچنین باید دقت داشت که امکانات تعاملی، به دلیل وجود و دسترسی به یک سطر ذیل که در فایل Components\App.razor واقع شده، اجرایی می‌شوند:
<script src="_framework/blazor.web.js"></script>
و همانطور که عنوان شد، اگر از روش new RazorComponentResult استفاده می‌شود، باید این سطر را به صورت دستی اضافه‌کرد؛ چون به همراه رندر layout تعریف شده‌ی در فایل App.razor نیست. برای مثال فرض کنید کامپوننت معروف Counter را به صورت زیر داریم که حالت رندر آن به InteractiveServer تنظیم شده‌است:
@rendermode InteractiveServer

<h1>Counter</h1>

<p role="status">Current count: @_currentCount</p>

<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    private int _currentCount;

    private void IncrementCount()
    {
        _currentCount++;
    }

}
در این حالت پس از تعریف endpoint زیر، خروجی آن فقط یک صفحه‌ی استاتیک SSR خواهد بود و دکمه‌ی Click me آن کار نمی‌کند:
// http://localhost:5227/server-interactive-component
app.MapGet("/server-interactive-component", () => new RazorComponentResult<Counter>());
علت اینجا است که اگر به سورس HTML رندر شده مراجعه کنیم، خبری از درج اسکریپت blazor.web.js در انتهای آن نیست. به همین جهت برای مثال فایل جدید CounterInteractive.razor را به صورت زیر اضافه می‌‌کنیم که ساختار آن شبیه به فایل App.razor است:
<!DOCTYPE html>
<html lang="en">
<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>Interactive server component</title>
    <base href="/"/>
</head>
<body>
   <h1>Interactive server component</h1>

   <Counter/>

  <script src="_framework/blazor.web.js"></script>
</body>
</html>
و هدف اصلی از آن، تشکیل یک قالب و درج اسکریپت blazor.web.js در انتهای آن است.
سپس تعریف endpoint متناظر را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
// http://localhost:5227/server-interactive-component
app.MapGet("/server-interactive-component", () => new RazorComponentResult<CounterInteractive>());
اینبار به علت بارگذاری فایل blazor.web.js، امکانات تعاملی کامپوننت Counter فعال شده و قابل استفاده می‌شوند.


سؤال: آیا می‌توان این خروجی static SSR کامپوننت‌های بلیزر را در سرویس‌های یک برنامه ASP.NET Core هم دریافت کرد؟

منظور این است که آیا می‌توان از یک کامپوننت Blazor، به همراه تمام پیشرفت‌های Razor در آن که در Viewهای MVC قابل دسترسی نیستند، به‌شکل یک رشته‌ی خالص، خروجی گرفت و برای مثال از آن به‌عنوان قالب پویای محتوای ایمیل‌ها استفاده کرد؟
پاسخ: بله! زیر ساخت RazorComponentResult که از سرویس HtmlRenderer استفاده می‌کند، بدون نیاز به برپایی یک endpoint هم قابل دسترسی است:
using Microsoft.AspNetCore.Components;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Web;

namespace WebApi8x.Services;

public class BlazorStaticRendererService
{
    private readonly HtmlRenderer _htmlRenderer;

    public BlazorStaticRendererService(HtmlRenderer htmlRenderer) => _htmlRenderer = htmlRenderer;

    public Task<string> StaticRenderComponentAsync<T>() where T : IComponent
        => RenderComponentAsync<T>(ParameterView.Empty);

    public Task<string> StaticRenderComponentAsync<T>(Dictionary<string, object?> dictionary) where T : IComponent
        => RenderComponentAsync<T>(ParameterView.FromDictionary(dictionary));

    private Task<string> RenderComponentAsync<T>(ParameterView parameters) where T : IComponent =>
        _htmlRenderer.Dispatcher.InvokeAsync(async () =>
                                             {
                                                 var output = await _htmlRenderer.RenderComponentAsync<T>(parameters);
                                                 return output.ToHtmlString();
                                             });
}
برای کار با آن، ابتدا باید سرویس فوق را به صورت زیر ثبت و معرفی کرد:
builder.Services.AddScoped<HtmlRenderer>();
builder.Services.AddScoped<BlazorStaticRendererService>();
و سپس یک نمونه مثال فرضی نحوه‌ی تزریق و فراخوانی سرویس BlazorStaticRendererService به صورت زیر است که در آن روش ارسال پارامترها هم بررسی شده‌است:
app.MapGet("/static-renderer-service-test",
           async (BlazorStaticRendererService renderer, int data = 1) =>
           {
               var parameters = new Dictionary<string, object?>
                                {
                                    { nameof(SsrTest.Data), data },
                                };
               var html = await renderer.StaticRenderComponentAsync<SsrTest>(parameters);
               return Results.Content(html, "text/html");
           });

کدهای کامل این مطلب را می‌توانید از اینجا دریافت کنید: WebApi8x.zip
مطالب
Blazor 5x - قسمت سوم - مبانی Razor
پیش از شروع به کار توسعه‌ی برنامه‌های مبتنی بر Blazor، باید با مبانی Razor آشنایی داشت. Razor امکان ترکیب کدهای #C و HTML را در یک فایل میسر می‌کند. دستور زبان آن از @ برای سوئیچ بین کدهای #C و HTML استفاده می‌کند. کدهای Razor را می‌توان در فایل‌های cshtml. نوشت که عموما مخصوص صفحات و Viewها هستند و یا در فایل‌های razor. که برای توسعه‌ی کامپوننت‌های Balzor بکار گرفته می‌شوند. در اینجا مهم نیست که پسوند فایل مورد استفاده چیست؛ چون اصول razor بکار گرفته شده در آن‌ها یکی است. البته در اینجا تاکید ما بیشتر بر روی فایل‌های razor. است که در برنامه‌های مبتنی بر Blazor بکار گرفته می‌شوند.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM

برای پیاده سازی و اجرای مثال‌های این قسمت، نیاز به یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM را داریم که می‌توان آن‌را با اجرای دستور dotnet new blazorwasm --hosted در یک پوشه‌ی خالی، ایجاد کرد.

یک نکته: دستور فوق به همراه یک سری پارامتر اختیاری مانند hosted-- نیز هست. برای مشاهده‌ی لیست آن‌ها دستور dotnet new blazorwasm --help را صادر کنید. برای مثال ذکر پارامتر hosted-- سبب می‌شود تا یک ASP.NET Core host نیز برای Blazor WebAssembly app ایجاد شده تولید شود.

حالت hosted-- آن یک چنین ساختاری را دارد که از سه پروژه و پوشه‌ی Client ،Server و Shared تشکیل می‌شود:


در اینجا یک پروژه‌ی خالی WASM ایجاد شده که برخلاف حالت معمولی dotnet new blazorwasm که در قسمت قبل آن‌را بررسی کردیم، دیگر از فایل استاتیک wwwroot\sample-data\weather.json در آن خبری نیست. بجای آن، یک پروژه‌ی استاندارد ASP.NET Core Web API را در پوشه‌ی جدید Server ایجاد کرده که کار ارائه‌ی اطلاعات این سرویس آب و هوا را انجام می‌دهد و برنامه‌ی WASM ایجاد شده، این اطلاعات را توسط HTTP Client خود، از سرور Web API دریافت می‌کند.

بنابراین اگر مدل برنامه‌ای که قصد دارید تهیه کنید، ترکیبی از یک Web API و WASM است، روش hosted--، آغاز آن‌را بسیار ساده می‌کند.

نکته: روش اجرای این نوع برنامه‌ها با اجرای دستور dotnet run در داخل پوشه‌ی Server پروژه، انجام می‌شود. با اینکار هم سرور ASP.NET Core آغاز می‌شود و هم برنامه‌ی WASM توسط آن ارائه می‌گردد. در این حالت اگر آدرس https://localhost:5001 را در مرورگر باز کنیم، هم قسمت‌های بدون نیاز به سرور پروژه‌ی WASM قابل دسترسی است (مانند کار با شمارشگر آن) و هم قسمت دریافت اطلاعات از سرور آن، در منوی Fetch Data.


شروع به کار با Razor

پس از ایجاد یک پروژه‌ی جدید WASM، به فایل Client\Pages\Index.razor آن مراجعه کرده و محتوای پیش‌فرض آن‌را بجز سطر اول زیر، حذف می‌کنیم:
@page "/"
این سطر، بیانگر مسیریابی منتهی به کامپوننت جاری است. یعنی با گشودن برنامه‌ی WASM در مرورگر و مراجعه به ریشه‌ی سایت، محتوای این کامپوننت را مشاهده خواهیم کرد.
در فایل‌های razor. می‌توان ترکیبی از کدهای #C و HTML را نوشت. برای مثال:
@page "/"

<p>Hello, @name</p>

@code
{
    string name = "Vahid N.";
}
در اینجا قصد داریم مقدار یک متغیر را در یک پاراگراف درج کنیم. به همین جهت برای تعریف آن و شروع به کدنویسی می‌توان با تعریف یک قطعه کد که در فایل‌های razor با code@ شروع می‌شود، اینکار را انجام داد. در این قطعه کد، نوشتن هر نوع کد #C ای مجاز است که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا با تعریف یک متغیر مشاهده می‌کنید. اکنون برای درج مقدار این متغیر در بین کدهای HTML از حرف @ استفاده می‌کنیم؛ مانند name@ در اینجا. نمونه‌ای از خروجی تغییرات فوق را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:


یک نکته: با توجه به اینکه تغییرات زیادی را در فایل جاری اعمال خواهیم کرد، بهتر است برنامه را با دستور dotnet watch run اجرا کرد، تا این تغییرات را تحت نظر قرار داده و آن‌ها را به صورت خودکار کامپایل کند. به این صورت دیگر نیازی نخواهد بود به ازای هر تغییر، یکبار دستور dotnet run اجرا شود.

در زمان درج متغیرهای #C در بین کدهای HTML توسط razor، استفاده از تمام متدهای الحاقی زبان #C نیز مجاز هستند؛ مانند:
 <p>Hello, @name.ToUpper()</p>
بنابراین درج حرف @ در بین کدهای HTML به این معنا است که به کامپایلر razor اعلام می‌کنیم، پس از این حرف، هر عبارتی که قرار می‌گیرد، یک عبارت معتبر #C است.

یا حتی می‌توان یک متد جدید را مانند CustomToUpper در قطعه کد razor، تعریف کرد و از آن به صورت زیر استفاده نمود:
@page "/"

<p>Hello, @name.ToUpper()</p>
<p>Hello, @CustomToUpper(name)</p>

@code
{
    string name = "Vahid N.";

    string CustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
}
در این مثال‌ها، ابتدای عبارت #C تعریف شده با حرف @ شروع می‌شود و انتهای آن‌را خود کامپایلر razor بر اساس بسته شدن تگ p تعریف شده، تشخیص می‌دهد. اما اگر قصد داشته باشیم برای مثال جمع دو عدد را در اینجا محاسبه کنیم چطور؟
<p>Let's add 2 + 2 : @2 + 2 </p>
در این حالت امکان تشخیص ابتدا و انتهای عبارت #C توسط کامپایلر میسر نیست. برای رفع این مشکل می‌توان از پرانتزها استفاده کرد:
<p>Let's add 2 + 2 : @(2 + 2) </p>
نمونه‌ی دیگر نیاز به تعریف ابتدا و انتهای یک قطعه کد، در حین تعریف مدیریت کنندگان رویدادها است:
<button @onclick="@(()=>Console.WriteLine("Test"))">Click me</button>
در اینجا onclick@ مشخص می‌کند که با کلیک بر روی این دکمه قرار است قطعه کد #C ای اجرا شود. سپس با استفاده از ()@ محدوده‌ی این قطعه کد، مشخص می‌شود و اکنون در داخل آن می‌توان یک anonymous function را تعریف کرد که خروجی آن را در قسمت console ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا اگر از Console.WriteLine("Test")@ استفاده می‌شد، به معنای انتساب یک رشته‌ی محاسبه شده به رویداد onclick بود که مجاز نیست.
روش دیگر انجام اینکار به صورت زیر است:
@page "/"

<button @onclick="@WriteLog">Click me 2</button>

@code
{
    void WriteLog()
    {
        Console.WriteLine("Test");
    }
}
می‌توان یک متد void را تعریف کرد و سپس فقط نام آن‌را توسط @ به onlick انتساب داد. ذکر این نام، اشاره‌گری خواهد بود به متد اجرا نشده‌ی WriteLog. در این حالت اگر نیاز به ارسال پارامتری به متد WriteLog بود، چطور؟
@page "/"

<button @onclick="@(()=>WriteLogWithParam("Test 3"))">Click me 3</button>

@code
{
    void WriteLogWithParam(string value)
    {
        Console.WriteLine(value);
    }
}
در این حالت نیز می‌توان از روش بکارگیری anonymous function‌ها برای تعریف پارامتر استفاده کرد.

یک نکته: اگر به اشتباه بجای WriteLogWithParam، همان WriteLog قبلی را بنویسیم، کامپایلر (در حال اجرای توسط دستور dotnet watch run) خطای زیر را نمایش می‌دهد؛ پیش از اینکه برنامه در مرورگر اجرا شود:
BlazorRazorSample\Client\Pages\Index.razor(12,25): error CS1501: No overload for method 'WriteLog' takes 1 arguments


امکان تعریف کلاس‌ها در فایل‌های razor.

در فایل‌های razor.، محدود به تعریف یک سری متدها و متغیرهای ساده نیستیم. در اینجا امکان تعریف کلاس‌ها نیز وجود دارد و همچنین می‌توان از کلاس‌های خارجی (کلاس‌هایی که خارج از فایل razor جاری تعریف شده‌اند) نیز استفاده کرد.
@page "/"

<p>Hello, @StringUtils.MyCustomToUpper(name)</p>

@code
{
    public class StringUtils
    {
        public static string MyCustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
    }
}
برای نمونه در اینجا یک کلاس کمکی را جهت تعریف متد MyCustomToUpper، اضافه کرده‌ایم. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این متد را در پاراگراف تعریف شده، مشاهده می‌کنید که همانند کار با کلاس و متدهای متداول #C است.
البته این کلاس را تنها می‌توان داخل همین کامپوننت استفاده کرد. برای اینکه بتوان از امکانات این کلاس، در سایر کامپوننت‌ها نیز استفاده کرد، می‌توان آن‌را در پروژه‌ی Shared قرار داد. اگر به تصویر ابتدای مطلب جاری دقت کنید، سه پروژه ایجاد شده‌است:
الف) پروژه‌ی کلاینت: که همان WASM است.
ب) پروژه‌ی سرور: که یک پروژه‌ی ASP.NET Core Web API ارائه کننده‌ی سرویس و API آب و هوا است و همچنین هاست کننده‌ی WASM ما.
ج) پروژه‌ی Shared: کدهای این پروژه، بین هر دو پروژه به اشتراک گذاشته می‌شوند و برای مثال محل مناسبی است برای تعریف DTO ها. برای نمونه WeatherForecast.cs قرار گرفته‌ی در آن، DTO یا data transfer object سرویس API برنامه است که قرار است به کلاینت بازگشت داده شود. به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود تا این تعاریف را در پروژه‌های سرور و کلاینت تکرار کنیم و می‌توان کدهای اینگونه را به اشتراک گذاشت.
کاربرد دیگر آن تعریف کلاس‌های کمکی است؛ مانند StringUtils فوق. به همین به پروژه‌ی Shared مراجعه کرده و کلاس StringUtils را به صورت زیر در آن تعریف می‌کنیم (و یا حتی می‌توان این قطعه کد را داخل یک پوشه‌ی جدید، در همان پروژه‌ی WASM نیز قرار داد):
namespace BlazorRazorSample.Shared
{
    public class StringUtils
    {
        public static string MyNewCustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
    }
}
اگر به فایل‌های csproj دو پروژه‌ی سرور و کلاینت جاری مراجعه کنیم، از پیش، مدخلی را به فایل Shared\BlazorRazorSample.Shared.csproj دارند. بنابراین جهت معرفی این اسمبلی به آن‌ها، نیاز به کار خاصی نیست و از پیش، ارجاعی به آن تعریف شده‌است.

پس از آن روش استفاده‌ی از این کلاس کمکی خارجی اشتراکی به صورت زیر است:
@page "/"

@using BlazorRazorSample.Shared

<p>Hello, @StringUtils.MyNewCustomToUpper(name)</p>
ابتدا فضای نام این کلاس را با استفاده از using@ مشخص می‌کنیم و سپس امکان دسترسی به امکانات آن میسر می‌شود.

یک نکته: می‌توان به فایل Client\_Imports.razor مراجعه و مدخل زیر را به انتهای آن اضافه کرد:
@using BlazorRazorSample.Shared
به این ترتیب دیگر نیازی به ذکر این using@ تکراری، در هیچکدام از فایل‌های razor. پروژه‌ی کلاینت نخواهد بود؛ چون تعاریف درج شده‌ی در فایل Client\_Imports.razor سراسری هستند.


کار با حلقه‌ها در فایل‌های razor.

همانطور که عنوان شد، یکی از کاربردهای پروژه‌ی Shared، امکان به اشتراک گذاشتن مدل‌ها، در برنامه‌های کلاینت و سرور است. برای مثال یک پوشه‌ی جدید Models را در این پروژه ایجاد کرده و کلاس MovieDto را به صورت زیر در آن تعریف می‌کنیم:
using System;

namespace BlazorRazorSample.Shared.Models
{
    public class MovieDto
    {
        public string Title { set; get; }

        public DateTime ReleaseDate { set; get; }
    }
}
سپس به فایل Client\_Imports.razor مراجعه کرده و فضای نام این پوشه را اضافه می‌کنیم؛ تا دیگر نیازی به تکرار آن در تمام فایل‌های razor. برنامه‌ی کلاینت نباشد:
@using BlazorRazorSample.Shared.Models
اکنون می‌خواهیم لیستی از فیلم‌ها را در فایل Client\Pages\Index.razor نمایش دهیم:
@page "/"

<div>
    <h3>Movies</h3>
    @foreach(var movie in movies)
    {
        <p>Title: <b>@movie.Title</b></p>
        <p>ReleaseDate: @movie.ReleaseDate.ToString("dd MMM yyyy")</p>
    }
</div>

@code
{
    List<MovieDto> movies = new List<MovieDto>
    {
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 1",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-1)
        },
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 2",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-2)
        },
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 3",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-3)
        }
    };
}
در اینجا در ابتدا لیستی از MovieDto‌ها در قسمت code@ تعریف شده و سپس روش استفاده‌ی از یک حلقه‌ی foreach سی‌شارپ را در کدهای razor نوشته شده، مشاهده می‌کنید که این خروجی را ایجاد می‌کند:


یک نکته: در حین تعریف فیلدهای code@، امکان استفاده‌ی از var وجود ندارد؛ مگر اینکه از آن بخواهیم در داخل بدنه‌ی یک متد استفاده کنیم.

و یا نمونه‌ی دیگری از حلقه‌های #‍C مانند for را می‌توان به صورت زیر تعریف کرد:
    @for(var i = 0; i < movies.Count; i++)
    {
        <div style="background-color: @(i % 2 == 0 ? "blue" : "red")">
            <p>Title: <b>@movies[i].Title</b></p>
            <p>ReleaseDate: @movies[i].ReleaseDate.ToString("dd MMM yyyy")</p>
        </div>
    }
در اینجا روش تغییر پویای background-color هر ردیف را نیز به کمک کدهای razor، مشاهده می‌کنید. اگر شماره‌ی ردیفی زوج بود، با آبی نمایش داده می‌شود؛ در غیراینصورت با قرمز. در اینجا نیز از ()@ برای تعیین محدوده‌ی کدهای #C نوشته شده، کمک گرفته‌ایم.


نمایش شرطی عبارات در فایل‌های razor.

اگر به مثال توکار Client\Pages\FetchData.razor مراجعه کنیم (مربوط به حالت host-- که در ابتدای مطلب عنوان شد)، کدهای زیر قابل مشاهده هستند:
@page "/fetchdata"
@using BlazorRazorSample.Shared
@inject HttpClient Http

<h1>Weather forecast</h1>

<p>This component demonstrates fetching data from the server.</p>

@if (forecasts == null)
{
    <p><em>Loading...</em></p>
}
else
{
    <table class="table">
        <thead>
            <tr>
                <th>Date</th>
                <th>Temp. (C)</th>
                <th>Temp. (F)</th>
                <th>Summary</th>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var forecast in forecasts)
            {
                <tr>
                    <td>@forecast.Date.ToShortDateString()</td>
                    <td>@forecast.TemperatureC</td>
                    <td>@forecast.TemperatureF</td>
                    <td>@forecast.Summary</td>
                </tr>
            }
        </tbody>
    </table>
}

@code {
    private WeatherForecast[] forecasts;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        forecasts = await Http.GetFromJsonAsync<WeatherForecast[]>("WeatherForecast");
    }

}
در این مثال، روش کار با یک سرویس تزریق شده‌ی async که قرار است از Web API اطلاعاتی را دریافت کند، مشاهده می‌کنید. در اینجا برخلاف مثال قبلی ما، از روال رویدادگردان OnInitializedAsync برای مقدار دهی لیست یا آرایه‌ای از اطلاعات وضعیت هوا استفاده شده‌است (و نه به صورت مستقیم در یک فیلد قسمت code@). این مورد جزو life-cycle‌های کامپوننت‌های razor است که در قسمت‌های بعد بیشتر بررسی خواهد شد. متد OnInitializedAsync برای بارگذاری اطلاعات یک سرویس از راه دور استفاده می‌شود و در اولین بار اجرای کامپوننت فراخوانی خواهد شد. نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد، نال بودن فیلد forecasts در زمان رندر اولیه‌ی کامپوننت جاری است؛ از این جهت که کار دریافت اطلاعات از سرور زمان‌بر است ولی رندر کامپوننت، به صورت آنی صورت می‌گیرد. در این حالت زمانیکه نوبت به اجرای foreach (var forecast in forecasts)@ می‌رسد، برنامه با یک استثنای نال بودن forecasts، متوقف خواهد شد؛ چون هنوز کار OnInitializedAsync به پایان نرسیده‌است:


 برای رفع این مشکل، ابتدا یک if@ مشاهده می‌شود، تا نال بودن forecasts را بررسی کند:
@if (forecasts == null)
{
    <p><em>Loading...</em></p>
}
و همچنین عبارت در حال بارگذاری را نمایش می‌دهد. سپس در قسمت else آن، نمایش اطلاعات دریافت شده را توسط یک حلقه‌ی foreach مشاهده می‌کنید. با مقدار دهی forecasts در متد OnInitializedAsync، مجددا کار رندر جدول انجام خواهد شد.


روش نمایش عبارات HTML در فایل‌های razor.

فرض کنید عنوان اول فیلم مثال جاری، به همراه یک تگ HTML هم هست:
new MovieDto
{
   Title = "<i>Movie 1</i>",
   ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-1)
},
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، خروجی آن دقیقا به صورت <Title: <i>Movie 1</i خواهد بود. این مورد به دلایل امنیتی انجام شده‌است. اگر پیشتر تگ‌های HTML را تمیز کرده‌اید و مطمئن هستید که خطری را ایجاد نمی‌کنند، می‌توانید با استفاده از روش زیر، آن‌ها را رندر کرد:
<p>Title: <b>@((MarkupString)movie.Title)</b></p>


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-03.zip
برای اجرای آن وارد پوشه‌ی Server شده و دستور dotnet run را اجرا کنید.
نظرات مطالب
روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت
سلام. من به این شکل و طبق الگو، پیاده سازی کردم
private async Task<(Token Token, Dictionary<string, string> AppCookies)> LoginAsync(string requestUri, string username, string password)
        {
            var viewmodel = new LoginViewModel { Username = username, Password = password };
            var host = new Uri("http://localhost:5000");
            var httpClient = _httpClientFactoryService.GetOrCreate(host);
            var responseMessage = await httpClient.PostAsJsonAsync("api/account/login", viewmodel).ConfigureAwait(false);
            var responseContent = await responseMessage.Content.ReadAsStringAsync().ConfigureAwait(false);
           // return Content(responseContent);
...
}
اما این خطا رو میده:
No connection could be made because the target machine actively refused it
تو استک هم سرچ کردم میگه از فایر وال و آنتی ویروسه که جفتش هم خاموشه. چه باید بکنم؟
مطالب
خودکارسازی فرآیند نگاشت اشیاء در AutoMapper
قرار دادن تمامی تنظیمات نگاشت‌ها درون کلاس‌‌های پروفایل تا حدودی حجم کدهای ما را در آینده زیاد خواهد کرد.
public class TestProfile1 : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        // این تنظیم سراسری هست و به تمام خواص زمانی اعمال می‌شود
        this.CreateMap<DateTime, string>().ConvertUsing(new DateTimeToPersianDateTimeConverter()); 
        this.CreateMap<User, UserViewModel>();
       // Other mappings
     }
  
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
در ادامه می‌خواهیم به روشی جهت سازماندهی بهتر این نوع کلاس‌ها بپردازیم. به طوری‌که تعاریف مربوط به نگاشت‌ها در کنار View Modelهای برنامه قرار گیرند. برای اینکار ابتدا اینترفیس‌های زیر را ایجاد خواهیم کرد:
public interface IMapFrom<T>
{

}
public interface IHaveCustomMappings
{
      void CreateMappings(IConfiguration configuration);
}
خوب، همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینترفیس IMapFrom امضای هیچ متدی تعریف نشده است. در واقع View Model‌های ما از این اینترفیس جهت تشخیص اینکه به چه مدلی قرار است نگاشت شوند، استفاده خواهند کرد. اما در حالتی‌که نیاز به نگاشت صریح پراپرتی‌های یک View Model داشتیم می‌توانیم اینترفیس IHaveCustomMappings را پیاده‌سازی کرده و جزئیات نگاشت را درون متد CreateMappings تعیین کنیم.
به عنوان مثال View Model زیر را در نظر بگیرید:
public class PersonViewModel : IMapFrom<Person>
{
       public string Name { get; set; }
       public string LastName { get; set; }
}
خوب، در اینجا با پیاده‌سازی اینترفیس IMapFrom نوع مبدا را برای ویومدل فوق مشخص کرده‌ایم. در این‌حالت هدف ما نگاشت تمامی خواص کلاس Person به تمامی خواص کلاس PersonViewModel خواهد بود. برای حالت‌های خاص نیز که نیاز به نگاشت دقیق خواص باشد به اینصورت عمل خواهیم کرد:
public class PersonViewModel : IHaveCustomMapping
{
      public string Name { get; set; }
      // دیگر پراپرتی‌ها
     
      public void CreateMappings(IConfiguration configuration)
      {
             configuration.CreateMap<ApplicationUser, PersonViewModel>()
                   .ForMember(m => m.Name, opt => 
                         opt.MapFrom(u => u.ApplicationUser.UserName));
             // دیگر نگاشت‌ها
      }
}
خوب، در نهایت با استفاده از امکانات LINQ و Reflection کار پردازش تنظیمات نگاشت‌های هر View Model و خودکارسازی فرآیند نگاشت را انجام خواهیم داد. اینکار را می‌توانیم درون یک کلاس با نام AutoMapperConfig و با پیاده‌سازی اینترفیس IRunInit انجام دهیم:
public void Execute() 
{
      var types = Assembly.GetExecutingAssembly().GetExportedTypes();

      LoadStandardMappings(types);

      LoadCustomMappings(types);
}
در داخل متد Execute دو متد به نام‌های LoadStandardMappings و LoadCustomMapping را فراخوانی کرده‌ایم. متد اول برای پردازش حالتی است که اینترفیس IMapFrom را پیاده‌سازی کرده باشیم و متد دوم نیز برای حالتی است که اینترفیس IHaveCustomMappings را پیاده‌سازی کرده باشیم.

متد LoadStandardMappings
:
private static void LoadStandardMappings(IEnumerable <Type> types) 
{
     var maps = (from t in types
                      from i in t.GetInterfaces()
                      where i.IsGenericType && i.GetGenericTypeDefinition() == typeof(IMapFrom< >)  && !t.IsAbstract && !t.IsInterface
                      select new {
                               Source = i.GetGenericArguments()[0],
                               Destination = t
                      }).ToArray();

      foreach(var map in maps) 
      {
               Mapper.CreateMap(map.Source, map.Destination);
      }
}
توضیح کدهای فوق:
  1. ابتدا تمامی typeهای تعریف شده در پروژه به متد فوق پاس داده خواهند شد. 
  2. برای هر type تمامی اینترفیس‌هایی که توسط این type پیاده‌سازی شده باشند را دریافت خواهیم کرد.
  3. سپس هر type که اینترفیس IMapFrom را پیاده‌سازی کرده باشد را پردازش می‌کنیم.
  4. سپس از نوع‌های Abstract و Interface صرفنظر خواهیم کرد.
  5. انواع مبدا و مقصد را برای AutoMapper فراهم خواهیم کرد.
  6. در نهایت AutoMapper براساس آنها نگاشت را ایجاد خواهد کرد. 

 متد LoadCustomMapping:
private static void LoadCustomMappings(IEnumerable <Type> types) 
{
     var maps = (from t in types
                      from i in t.GetInterfaces()
                      where typeof(IHaveCustomMappings).IsAssignableFrom(t) && !t.IsAbstract && !t.IsInterface
                      select(IHaveCustomMappings) Activator.CreateInstance(t)).ToArray();

     foreach(var map in maps) 
     {
               map.CreateMappings(Mapper.Configuration);
     }
}

توضیح کدهای فوق:
این متد نیز همانند متد قبلی، تمامی typeها را پردازش خواهد کرد. با این تفاوت که مواردی که اینترفیس IHaveCustomMappings را پیاده‌سازی کرده باشند، دریافت کرده و در نهایت متد CreateMappings آنها را فراخوانی خواهیم کرد.
اکنون کدهای نگاشت برنامه از اصول  Open and Closed  پیروی می‌کنند. در نتیجه می‌توانیم نگاشت‌های جدید را به سادگی و با ایجاد View Model ها تعریف کنیم.
مطالب دوره‌ها
وهله سازی یک کلاس موجود توسط Reflection.Emit
در قسمت‌های قبل، نحوه ایجاد یک Type کاملا جدید را که در برنامه وجود خارجی ندارد، توسط Reflection.Emit بررسی کردیم. اکنون حالتی را در نظر بگیرید که کلاس مدنظر پیشتر در کدهای برنامه تعریف شده است، اما می‌خواهیم در یک DynamicMethod آن‌را وهله سازی کرده و حاصل را استفاده نمائیم.
کدهای کامل مثالی را در این زمینه در ادامه ملاحظه می‌کنید:
using System;
using System.Reflection.Emit;

namespace FastReflectionTests
{
    public class Order
    {
        public string Name { set; get; }
        public Order()
        {
            Name = "Order01";
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var myMethod = new DynamicMethod(name: "myMethod",
                                             returnType: typeof(Order),
                                             parameterTypes: Type.EmptyTypes,
                                             m: typeof(Program).Module);
            var il = myMethod.GetILGenerator();
            il.Emit(OpCodes.Newobj, typeof(Order).GetConstructor(Type.EmptyTypes));
            il.Emit(OpCodes.Ret);

            var getOrderMethod = (Func<Order>)myMethod.CreateDelegate(typeof(Func<Order>));

            Console.WriteLine(getOrderMethod().Name);
        }
    }
}
کار با ایجاد یک DynamicMethod شروع می‌شود. خروجی آن از نوع کلاس Order تعریف شده، پارامتری را نیز قبول نمی‌کند و برای تعریف آن از Type.EmptyTypes استفاده شده است.
سپس با دسترسی به ILGenerator سعی خواهیم کرد تا وهله جدیدی را از کلاس Order ایجاد کنیم. برای این منظور باید از OpCode جدیدی به نام Newobj استفاده کنیم که مخفف new object است. این OpCode برای عملکرد خود، نیاز به دریافت اشاره‌گری به سازنده کلاسی دارد که قرار است آن‌را وهله سازی کند. در اینجا با Ret، کار متد را خاتمه داده و در ادامه برای استفاده از آن تنها کافی است یک delegate را ایجاد نمائیم.

بنابراین به مجموعه متدهای سریع خود، متد ذیل را نیز می‌توان افزود:
        public static Func<T> CreatFastObjectInstantiater<T>()
        {
            var t = typeof(T);
            var ctor = t.GetConstructor(Type.EmptyTypes);

            if (ctor == null)
                return null;

            var dynamicCtor = new DynamicMethod("_", t, Type.EmptyTypes, t, true);
            var il = dynamicCtor.GetILGenerator();
            il.Emit(OpCodes.Newobj, ctor);
            il.Emit(OpCodes.Ret);

            return (Func<T>)dynamicCtor.CreateDelegate(typeof(Func<T>));            
        }
این نوع متدها که delegate بر می‌گردانند، باید یکبار در ابتدای برنامه ایجاد شده و نتیجه آن‌ها کش شوند. پس از آن به وهله سازی بسیار سریع دسترسی خواهیم داشت.

اگر علاقمند بودید که سرعت این روش را با روش متداول Activator.CreateInstance مقایسه کنید، مطلب زیر بسیار مفید است:
Creating objects - Perf implications

یک کاربرد مهم این مساله در نوشتن ORM مانندهایی است که قرار است لیستی جنریک را خیلی سریع تولید کنند؛ از این جهت که در حلقه DataReader آن‌ها مدام نیاز است یک وهله جدید از شیء مدنظر ایجاد و مقدار دهی شود:
Mapping Datareader to Objects Using Reflection.Emit
مطالب
Asp.Net Identity #2
پیشتر در اینجا در مورد تاریخچه‌ی سیستم Identity مطالبی را عنوان کردیم. در این مقاله می‌خواهیم نحوه‌ی برپایی سیستم Identity را بحث کنیم.
ASP.NET Identity مانند ASP.NET Membership به اسکیمای SQL Server وابسته نیست؛ اما Relational Storage همچنان واحد ذخیره سازی پیش فرض و آسانی می‌باشد. بدین جهت که تقریبا بین همه‌ی توسعه دهندگان جا افتاده است. ما در این نوشتار از LocalDB جهت ذخیره سازی جداول استفاده می‌کنیم. ذکر این نکته ضروری است که سیستم Identity از Entity Framework Code First جهت ساخت اسکیما استفاده می‌کند.
پیش از هر چیز، ابتدا یک پروژه‌ی وب را ایجاد کنید؛ مانند شکل زیر:

در مرحله‌ی بعد سه پکیج زیر را باید نصب کنیم :

- Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework

-   Microsoft.AspNet.Identity.OWIN

-  Microsoft.Owin.Host.SystemWeb

بعد از اینکه پکیج‌های بالا را نصب کردیم، باید فایل Web.config را بروز کنیم. اولین مورد، تعریف یک Connection String می‌باشد:
<connectionStrings>
 <add name="IdentityDb" 
      providerName="System.Data.SqlClient"
      connectionString="Data Source=(localdb)\v11.0;Initial Catalog=IdentityDb;Integrated Security=True;Connect Timeout=15;Encrypt=False;TrustServerCertificate=False;MultipleActiveResultSets=True"/>
 </connectionStrings>
بعد از آن، تعریف یک کلید در قسمت AppSettings تحت عنوان Owin:AppStartup است:
<appSettings>
 <add key="webpages:Version" value="3.0.0.0" />
 <add key="webpages:Enabled" value="false" />
 <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
 <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true" />
 <add key="owin:AppStartup" value="Users.IdentityConfig" />
 </appSettings>
Owin مدل شروع برنامه (Application Startup Model) خودش را تعریف می‌کند که از کلاس کلی برنامه (منظور Global.asax) جداست. AppSetting تعریف شده با نام owin:Startup شناخته می‌شود و مشخص کننده کلاسی است که Owin وهله سازی خواهد کرد. وقتی برنامه شروع به کار می‌کند، تنظیمات خودش را از این کلاس دریافت خواهد کرد (در این نوشتار کلاس IdentityConfig می‌باشد).

ساخت کلاس User
مرحله‌ی بعد ساخت کلاس User می‌باشد. این کلاس بیانگر یک کاربر می‌باشد. کلاس User باید از کلاس IdentityUser ارث بری کند که این کلاس در فضای نام Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework قرار دارد. کلاس IdentityUser فراهم کننده‌ی یک کاربر عمومی و ابتدایی است. اگر بخواهیم اطلاعات اضافی مربوط به کاربر را ذخیره کنیم باید آنها در کلاسی که از کلاس IdentityUser ارث بری می‌کند قرار دهیم. کلاس ما در اینجا AppUser نام دارد.
using System;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
namespace Users.Models 
{
   public class AppUser : IdentityUser 
  {
      // پروپرتی‌های اضافی در اینجا
  }
}

ساخت کلاس Database Context برنامه
مرحله‌ی بعد ساخت کلاس DbContext برنامه می‌باشد که بر روی کلاس AppUser عمل میکند. کلاس Context برنامه که ما در اینجا آن را AppIdentityDbContext تعریف کرده‌ایم، از کلاس <IdentityDbContext<T ارث بری می‌کند که T همان کلاس User می‌باشد (در مثال ما AppUser) .
using System.Data.Entity;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using Users.Models;
namespace Users.Infrastructure {
 public class AppIdentityDbContext : IdentityDbContext<AppUser> 
{
   public AppIdentityDbContext() 
              : base("IdentityDb") { }

  static AppIdentityDbContext() 
 {
    Database.SetInitializer<AppIdentityDbContext>(new IdentityDbInit());
  }
 public static AppIdentityDbContext Create() {
 return new AppIdentityDbContext();
 }
 }
public class IdentityDbInit
 : DropCreateDatabaseIfModelChanges<AppIdentityDbContext> {
 protected override void Seed(AppIdentityDbContext context) {
 PerformInitialSetup(context);
 base.Seed(context);
 }
 public void PerformInitialSetup(AppIdentityDbContext context) {
 // initial configuration will go here
 }
 }
}

ساخت کلاس User Manager
یکی از مهمترین کلاسهای Identity کلاس User Manager (مدیر کاربر) می‌باشد که نمونه‌هایی از کلاس User را مدیریت می‌کند. کلاسی را که تعریف می‌کنیم، باید از کلاس <UserManager<T ارث بری کند که T همان کلاس User می‌باشد. کلاس UserManager خاص EF نمی‌باشد و ویژگی‌های عمومی بیشتری برای ساخت و انجام عملیات بر روی داده‌های کاربر را فراهم می‌نماید.

کلاس UserManager حاوی متدهای بالا است. اگر دقت کنید، می‌بینید که تمامی متدهای بالا به کلمه‌ی Async ختم می‌شوند. زیرا Asp.Net Identity تقریبا کل ویژگیهای برنامه نویسی Async را پیاده سازی کرده است و این بدین معنی است که عملیات میتوانند به صورت غیر همزمان اجرا شده و دیگر فعالیت‌ها را بلوکه نکنند.

using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using Microsoft.AspNet.Identity.Owin;
using Microsoft.Owin;
using Users.Models;

namespace Users.Infrastructure 
{
 public class AppUserManager : UserManager<AppUser> 
{

 public AppUserManager(IUserStore<AppUser> store)
 : base(store) {
 }
 public static AppUserManager Create( IdentityFactoryOptions<AppUserManager> options, IOwinContext context) 
{
 AppIdentityDbContext db = context.Get<AppIdentityDbContext>();
 AppUserManager manager = new AppUserManager(new UserStore<AppUser>(db));
 return manager;
 }
 }
}

زمانی که Identity نیاز به وهله‌ای از کلاس AppUserManager داشته باشد، متد استاتیک Create را صدا خواهد زد. این عمل زمانی اتفاق می‌افتد که عملیاتی بر روی داده‌های کاربر انجام گیرد. برای ساخت وهله‌ای از کلاس AppUserManager نیاز به کلاس <UserStor<AppUser دارد. کلاس <UserStore<T یک پیاده سازی از رابط <IUserStore<T  توسط  EF میباشد که وظیفه‌ی آن فراهم کننده‌ی پیاده سازی Storage-Specific متدهای تعریف شده در کلاس User Manager (که در اینجا AppUserManager ) می‌باشد. برای ساخت <UserStore<T نیاز به وهله‌ای از کلاس AppIdentityDbContext می‌باشد که از طریق Owin به صورت زیر قابل دریافت است:

AppIdentityDbContext db = context.Get<AppIdentityDbContext>();

یک پیاده سازی از رابط IOwinContext، به عنوان پارامتر به متد Create پاس داده می‌شود. در این پیاده سازی، یک تابع جنریک به نام Get تعریف شده که اقدام به برگشت وهله ای از اشیای ثبت شده‌ی در کلاس شروع Owin می‌نماید.


ساخت کلاس شروع Owin

اگر خاطرتان باشد یک کلید در قسمت AppSettings فایل Web.config به صورت زیر تعریف کردیم:

<add key="owin:AppStartup" value="Users.IdentityConfig" />

قسمت Value کلید بالا از دو قسمت تشکیل شده است: Users بیانگر فضای نام برنامه‌ی شماست و IdentityConfig بیانگر کلاس شروع می‌باشد. (البته شما می‌توانید هر نام دلخواهی را برای کلاس شروع بگذارید. فقط دقت داشته باشید که نام کلاس شروع و مقدار، با کلیدی که تعریف می‌کنید یکی باشد)

Owin مستقل از ASP.NET اعلام شده است و قراردادهای خاص خودش را دارد. یکی از این قراردادها تعریف یک کلاس و وهله سازی آن به منظور بارگذاری و پیکربندی میان افزار و انجام دیگر کارهای پیکربندی که نیاز است، می‌باشد. به طور پیش فرض این کلاس Start نام دارد و در پوشه‌ی App_Start تعریف می‌شود. این کلاس حاوی یک متد به نام Configuration می‌باشد که بوسیله زیرساخت Owin فراخوانی می‌شود و یک پیاده سازی از رابط Owin.IAppBuilder به عنوان آرگومان به آن پاس داده می‌شود که کار پشتیبانی از Setup میان افزار مورد نیاز برنامه را برعهده دارد.

using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.Owin;
using Microsoft.Owin.Security.Cookies;
using Owin;
using Users.Infrastructure;
namespace Users 
{
 public class IdentityConfig 
{
 public void Configuration(IAppBuilder app) 
{
 app.CreatePerOwinContext<AppIdentityDbContext>(AppIdentityDbContext.Create);
 app.CreatePerOwinContext<AppUserManager>(AppUserManager.Create);
 app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions {
 AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
 LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
 });
 }
 }
}

رابط IAppBuilder بوسیله تعدادی متد الحاقی که در کلاسهایی که در فضای نام Owin تعریف شده‌اند، تکمیل شده است. متد CreatePerOwinContext کار ساخت وهله‌ای از کلاس AppUserManager و کلاس AppIdentityDbContext را برای هر درخواست بر عهده دارد. این مورد تضمین می‌کند که هر درخواست، به یک داده‌ی تمیز از Asp.Net Identity دسترسی خواهد داشت و نگران اعمال همزمانی و یا کش ضعیف داده نخواهد بود. متد UseCookieAuthentication به Asp.Net Identity می‌گوید که چگونه از کوکی‌ها برای تصدیق هویت کاربران استفاده کند که Optionهای آن از طریق کلاس CookieAuthenticationOptions مشخص می‌شود. مهمترین قسمت در اینجا پروپرتی LoginPath می‌باشد و مشخص می‌کند که کلاینت‌های تصدیق هویت نشده، هنگام دسترسی به یک منبع محافظت شده، به کدام URL هدایت شوند که توسط یک رشته به متد PathString پاس داده می‌شود.

خوب دوستان برپایی سیستم Identity به پایان رسید. انشالله در قسمت بعدی به چگونگی استفاده‌ی از این سیستم خواهیم پرداخت.

مطالب
تعریف قالب‌های جداول سفارشی و کار با منابع داده‌ای از نوع Anonymous در PdfReport
تعدادی قالب جدول پیش فرض در PdfReport تعریف شده‌اند، مانند BasicTemplate.RainyDayTemplate ،BasicTemplate.SilverTemplate و غیره. نحوه تعریف این قالب‌ها بر اساس پیاده سازی اینترفیس ITableTemplate است. برای نمونه اگر یک قالب جدید را بخواهیم ایجاد کنیم، تنها کافی است اینترفیس یاد شده را به نحو زیر پیاده سازی نمائیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing;
using iTextSharp.text;
using PdfRpt.Core.Contracts;

namespace PdfReportSamples.HexDump
{
    public class GrayTemplate : ITableTemplate
    {
        public HorizontalAlignment HeaderHorizontalAlignment
        {
            get { return HorizontalAlignment.Center; }
        }

        public BaseColor AlternatingRowBackgroundColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.WhiteSmoke); }
        }

        public BaseColor CellBorderColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.LightGray); }
        }

        public IList<BaseColor> HeaderBackgroundColor
        {
            get { return new List<BaseColor> { new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#990000")), new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#e80000")) }; }
        }

        public BaseColor RowBackgroundColor
        {
            get { return null; }
        }

        public IList<BaseColor> PreviousPageSummaryRowBackgroundColor
        {
            get { return new List<BaseColor> { new BaseColor(Color.LightSkyBlue) }; }
        }

        public IList<BaseColor> SummaryRowBackgroundColor
        {
            get { return new List<BaseColor> { new BaseColor(Color.LightSteelBlue) }; }
        }

        public IList<BaseColor> PageSummaryRowBackgroundColor
        {
            get { return new List<BaseColor> { new BaseColor(Color.Yellow) }; }
        }

        public BaseColor AlternatingRowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#333333")); }
        }

        public BaseColor HeaderFontColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.White); }
        }

        public BaseColor RowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#333333")); }
        }

        public BaseColor PreviousPageSummaryRowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.Black); }
        }

        public BaseColor SummaryRowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.Black); }
        }

        public BaseColor PageSummaryRowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.Black); }
        }

        public bool ShowGridLines
        {
            get { return true; }
        }
    }
}
و برای استفاده از آن خواهیم داشت:
.MainTableTemplate(template =>
{
      template.CustomTemplate(new GrayTemplate());
})
چند نکته:
- در کتابخانه iTextSharp، کلاس رنگ توسط BaseColor تعریف شده است. به همین جهت خروجی رنگ‌ها را در اینجا نیز بر اساس BaseColor مشاهده می‌کنید. اگر نیاز داشتید رنگ‌های تعریف شده در فضای نام استاندارد System.Drawing را به BaseColor تبدیل کنید، فقط کافی است آن‌را به سازنده کلاس BaseColor ارسال نمائید.
- اگر علاقمند هستید که معادل رنگ‌های HTML ایی را در اینجا داشته باشید، می‌توان از متد توکار ColorTranslator.FromHtml استفاده کرد.
- برای تعریف رنگی به صورت شفاف (transparent) آن‌را مساوی null قرار دهید.
- در اینترفیس فوق، تعدادی از خروجی‌ها به صورت IList است. در این موارد می‌توان یک یا دو رنگ را حداکثر معرفی کرد. اگر دو رنگ را معرفی کنید یک گرادیان خودکار از این دو رنگ، تشکیل خواهد شد.
- اگر قالب جدید زیبایی را طراحی کردید، لطفا در این پروژه مشارکت کرده و آن‌را به صورت یک وصله ارائه دهید!


تهیه یک منبع داده ناشناس

مثال زیر را در نظر بگیرید. در اینجا قصد داریم معادل Ascii اطلاعات Hex را تهیه کنیم:
using System;
using System.Collections;
using System.Linq;

namespace PdfReportSamples.HexDump
{
    public static class PrintHex
    {
        public static char ToSafeAscii(this int b)
        {
            if (b >= 32 && b <= 126)
            {
                return (char)b;
            }
            return '_';
        }

        public static IEnumerable HexDump(this byte[] data)
        {
            int bytesPerLine = 16;
            return data
                        .Select((c, i) => new { Char = c, Chunk = i / bytesPerLine })
                        .GroupBy(c => c.Chunk)
                        .Select(g =>
                                  new
                                  {
                                      Hex = g.Select(c => String.Format("{0:X2} ", c.Char)).Aggregate((s, i) => s + i),
                                      Chars = g.Select(c => ToSafeAscii(c.Char).ToString()).Aggregate((s, i) => s + i)
                                  })
                        .Select((s, i) =>
                                        new
                                        {
                                            Offset = String.Format("{0:d6}", i * bytesPerLine),
                                            Hex = s.Hex,
                                            Chars = s.Chars
                                        });
        }
    }
}
نکته مهم این منبع داده، خروجی IEnumerable آن و Select نهایی عبارت LINQ ایی است که مشاهده می‌کنید. در اینجا اطلاعات به یک شیء ناشناس با اعضای Offset، Hex و Chars نگاشت شده‌اند.
مفهوم فوق از دات نت 3 به بعد تحت عنوان anonymous types در دسترس است. توسط این قابلیت می‌توان یک شیء را بدون نیاز به تعریف ابتدایی آن ایجاد کرد. این نوع‌های ناشناس توسط واژه‌های کلیدی new و var تولید می‌شوند. کامپایلر به صورت خودکار برای هر anonymous type یک کلاس ایجاد می‌کند.

نکته‌ای مهم حین کار با کلاس‌های ناشناس:
کلاس‌های ناشناس به صورت خودکار توسط کامپایلر تولید می‌شوند و ... از نوع internal هم تعریف خواهند شد. به عبارتی در اسمبلی‌های دیگر قابل استفاده نیستند. البته می‌توان توسط ویژگی assembly:InternalsVisibleTo ، تعاریف internal یک اسمبلی را دراختیار اسمبلی دیگری نیز گذاشت. ولی درکل باید به این موضوع دقت داشت و اگر قرار است منبع داده‌ای به این نحو تعریف شود، بهتر است داخل همان اسمبلی تعاریف گزارش باشد.

برای نمایش این نوع اطلاعات حاصل از کوئری‌های LINQ می‌توان از منبع داده پیش فرض AnonymousTypeList به نحو زیر استفاده کرد:
using System;
using System.Text;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.HexDump
{
    public class HexDumpPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\COUR.ttf",
                    Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.TTF");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("Hex Dump");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.CustomTemplate(new GrayTemplate());
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var data = Encoding.UTF8.GetBytes("The quick brown fox jumps over the lazy dog.");
                var list = data.HexDump();
                dataSource.AnonymousTypeList(list);
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Offset");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(0.5f);
                    column.HeaderCell("Offset");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Hex");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(2.5f);
                    column.HeaderCell("Hex");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Chars");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(1f);
                    column.HeaderCell("Chars");
                });
            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\HexDumpSampleRpt.pdf"));
        }
    }
}

توضیحات:
در اینجا منبع داده بر اساس کلاس‌های کمکی که تعریف کردیم، به نحو زیر مشخص شده است:
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var data = Encoding.UTF8.GetBytes("The quick brown fox jumps over the lazy dog.");
                var list = data.HexDump();
                dataSource.AnonymousTypeList(list);
            })
و سپس برای معرفی ستون‌های متناظر با این منبع داده ناشناس، فقط کافی است آن‌ها را به صورت رشته‌ای معرفی کنیم:
column.PropertyName("Offset");
//...
column.PropertyName("Hex");
//...
column.PropertyName("Chars");



نکته‌ای در مورد خواص تودرتو:
در حین استفاده از AnonymousTypeList امکان تعریف خواص تو در تو نیز وجود دارد. برای مثال فرض کنید که Select نهایی به شکل زیر تعریف شده است و در اینجا OrderInfoData نیز خود یک شیء است:
.Select(x => new
{
   OrderInfo = x.OrderInfoData
})
برای استفاده از یک چنین منبع داده‌ای، ذکر مسیر خاصیت تودرتوی مورد نظر نیز مجاز است:
column.PropertyName("OrderInfo.Price");

 
مطالب
ذخیره سازی تنظیمات برنامه‌های ASP.NET Core در بانک اطلاعاتی به کمک Entity Framework Core
در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config » با مقدمات کار با فایل‌های تنظیمات برنامه و تامین کننده‌های مختلف آن‌ها آشنا شدیم. در این مطلب قصد داریم یک نمونه‌ی سفارشی تامین کننده‌های تنظیمات برنامه را بر اساس دریافت و ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی، تهیه کنیم.


ساختار موجودیت تنظیمات برنامه

تنظیمات برنامه با هر قالبی که تهیه شوند، دست آخر به صورت یک <Dictionary<string,string در برنامه پردازش شده و قابل دسترسی می‌شوند. بنابراین موجودیت معادل این Dictionary را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
namespace DbConfig.Web.DomainClasses
{
    public class ConfigurationValue
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Key { get; set; }
        public string Value { get; set; }
    }
}


ساختار Context برنامه و مقدار دهی اولیه‌ی آن

پس از تعریف موجودیت تنظیمات برنامه، آن‌را به صورت زیر به Context برنامه معرفی می‌کنیم:
    public class MyAppContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public MyAppContext(DbContextOptions options) : base(options)
        { }

        public virtual DbSet<ConfigurationValue> Configurations { set; get; }
همچنین، برای مقدار دهی مقادیر اولیه‌ی تنظیمات برنامه نیز اینبار می‌توان به کمک متد HasData، به صورت زیر عمل کرد:
        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            // it should be placed here, otherwise it will rewrite the following settings!
            base.OnModelCreating(builder);

            // Custom application mappings
            builder.Entity<ConfigurationValue>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Key).HasMaxLength(450).IsRequired();
                entity.HasIndex(e => e.Key).IsUnique();
                entity.Property(e => e.Value).IsRequired();
                entity.HasData(new ConfigurationValue
                {
                    Id = 1,
                    Key = "key-1",
                    Value = "value_from_ef_1"
                });
                entity.HasData(new ConfigurationValue
                {
                    Id = 2,
                    Key = "key-2",
                    Value = "value_from_ef_2"
                });
            });
        }

ایجاد یک IConfigurationSource سفارشی مبتنی بر بانک اطلاعاتی

انواع و اقسام تامین کننده‌های تنظیمات برنامه در پروژه‌های ASP.NET Core، در حقیقت یک پیاده سازی سفارشی از اینترفیس IConfigurationSource هستند. به همین جهت در ادامه یک نمونه‌ی مبتنی بر EF Core آن را تهیه می‌کنیم:
    public class EFConfigurationSource : IConfigurationSource
    {
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;

        public EFConfigurationSource(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            _serviceProvider = serviceProvider;
        }

        public IConfigurationProvider Build(IConfigurationBuilder builder)
        {
            return new EFConfigurationProvider(_serviceProvider);
        }
    }
در اینجا چون می‌خواهیم به IUnitOfWork دسترسی پیدا کنیم، IServiceProvider را به سازنده‌ی این تامین کننده تزریق کرده‌ایم. کار اصلی ساخت آن نیز در متد Build، با ارائه‌ی یک IConfigurationProvider سفارشی انجام می‌شود. اینجا است که اطلاعات را از بانک اطلاعاتی خوانده و در اختیار سیستم تنظیمات برنامه قرار می‌دهیم:
    public class EFConfigurationProvider : ConfigurationProvider
    {
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;

        public EFConfigurationProvider(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            _serviceProvider = serviceProvider;
            ensureDatabaseIsCreated();
        }

        public override void Load()
        {
            using (var scope = _serviceProvider.CreateScope())
            {
                var uow = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<IUnitOfWork>();
                this.Data?.Clear();
                this.Data = uow.Set<ConfigurationValue>()
                               .AsNoTracking()
                               .ToList()
                               .ToDictionary(c => c.Key, c => c.Value);
            }
        }

        private void ensureDatabaseIsCreated()
        {
            using (var scope = _serviceProvider.CreateScope())
            {
                var uow = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<IUnitOfWork>();
                uow.Migrate();
            }
        }
    }
در ConfigurationProvider فوق، متد Load، در آغاز برنامه فراخوانی شده و در اینجا فرصت داریم تا خاصیت this.Data آن‌را که از نوع <Dictionary<string,string است، مقدار دهی کنیم. بنابراین از serviceProvider تزریق شده‌ی در سازنده‌ی کلاس استفاده کرده و به وهله‌ای از IUnitOfWork دسترسی پیدا می‌کنیم. سپس بر این اساس تمام رکوردهای جدول متناظر با ConfigurationValue را دریافت و توسط متد ToDictionary، تبدیل به ساختار مدنظر خاصیت this.Data می‌کنیم.
در اینجا فراخوانی متد ensureDatabaseIsCreated را نیز مشاهده می‌کنید. کلاس EFConfigurationProvider در آغاز برنامه و پیش از هر عمل دیگری وهله سازی شده و سپس متد Load آن فراخوانی می‌شود. به همین جهت نیاز است یا پیشتر، بانک اطلاعاتی را توسط دستورات Migration ایجاد کرده باشید و یا متد ensureDatabaseIsCreated، اطلاعات Migration موجود را به بانک اطلاعاتی برنامه اعمال می‌کند.


معرفی EFConfigurationSource به برنامه

جهت معرفی ساده‌تر EFConfigurationSource تهیه شده، ابتدا یک متد الحاقی را بر اساس آن تهیه می‌کنیم:
    public static class EFExtensions
    {
        public static IConfigurationBuilder AddEFConfig(this IConfigurationBuilder builder,
            IServiceProvider serviceProvider)
        {
            return builder.Add(new EFConfigurationSource(serviceProvider));
        }
    }
سپس می‌توان این متد AddEFConfig را به صورت زیر به تنظیمات برنامه در کلاس Startup اضافه و معرفی کرد:
namespace DbConfig.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IUnitOfWork, MyAppContext>();
            services.AddScoped<IConfigurationValuesService, ConfigurationValuesService>();

            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("SqlServerConnection")
                     .Replace("|DataDirectory|", Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "wwwroot", "app_data"));
            services.AddDbContext<MyAppContext>(options =>
                    {
                        options.UseSqlServer(
                            connectionString,
                            dbOptions =>
                                {
                                    var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                                    dbOptions.CommandTimeout(minutes);
                                    dbOptions.EnableRetryOnFailure();
                                });
                    });

            var serviceProvider = services.BuildServiceProvider();
            var configuration = new ConfigurationBuilder()
                                       .AddConfiguration(Configuration) // Adds all of the existing configurations
                                       .AddEFConfig(serviceProvider)
                                       .Build();
            services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(sp => configuration); // Replace
            services.AddSingleton<IConfiguration>(sp => configuration); // Replace
در اینجا ابتدا نیاز است یک ConfigurationBuilder جدید را ایجاد کنیم تا بتوان AddEFConfig را بر روی آن فراخوانی کرد. در این بین، خود برنامه نیز تعدادی تامین کننده‌ی تنظیمات پیش‌فرض را نیز دارد که قصد نداریم سبب پاک شدن آن‌ها شویم. به همین جهت آن‌ها را توسط متد AddConfiguration، افزوده‌ایم. پس از تعریف این ConfigurationBuilder جدید، نیاز است آن‌را جایگزین IConfiguration و IConfigurationRoot پیش‌فرض برنامه کنیم که روش آن‌را در دو متد services.AddSingleton ملاحظه می‌کنید.
همچنین روش دسترسی به serviceProvider مورد نیاز AddEFConfig، توسط متد services.BuildServiceProvider نیز در کدهای فوق مشخص است. به همین جهت مجبور شدیم این تعریف را در اینجا قرار دهیم و گرنه می‌شد از کلاس Program و یا حتی سازنده‌ی کلاس Startup نیز استفاده کرد. مشکل این دو مکان عدم دسترسی به سرویس IUnitOfWork و سایر تنظیمات برنامه است.


آزمایش برنامه

اگر به قسمت «ساختار Context برنامه و مقدار دهی اولیه‌ی آن» مطلب جاری دقت کرده باشید، دو کلید پیش‌فرض در اینجا ثبت شده‌اند. به همین جهت در ادامه با تزریق سرویس IConfiguration به سازنده‌ی یک کنترلر، سعی در خواندن مقادیر آن‌ها خواهیم کرد:
namespace DbConfig.Web.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IConfiguration _configuration;

        public HomeController(IConfiguration configuration)
        {
            _configuration = configuration;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            return Json(
                new
                {
                    key1 = _configuration["key-1"],
                    key2 = _configuration["key-2"]
                });
        }
با این خروجی:



به روز رسانی بانک اطلاعاتی برنامه و بارگذاری مجدد اطلاعات IConfiguration

فرض کنید توسط سرویسی، اطلاعات جدول ConfigurationValue را تغییر داده‌اید. نکته‌ی مهم اینجا است که اینکار سبب فراخوانی مجدد متد Load کلاس EFConfigurationProvider نخواهد شد و عملا این تغییرات در سراسر برنامه توسط تزریق اینترفیس IConfiguration قابل دسترسی نخواهند بود (مگر اینکه برنامه مجددا ری‌استارت شود). نکته‌ی به روز رسانی این اطلاعات به صورت زیر است:
    public class ConfigurationValuesService : IConfigurationValuesService
    {
        private readonly IConfiguration _configuration;

        public ConfigurationValuesService(IConfiguration configuration)
        {
            _configuration = configuration;
        }

        private void reloadEFConfigurationProvider()
        {
            ((IConfigurationRoot)_configuration).Reload();
        }
در جائیکه نیاز است پس از به روز رسانی بانک اطلاعاتی، تنظیمات برنامه را نیز بارگذاری مجدد کنید، ابتدا اینترفیس IConfiguration را به سازنده‌ی آن تزریق کرده و سپس به نحو فوق، متد Reload را فراخوانی کنید. اینکار سبب می‌شود تا یکبار دیگری متد Load کلاس EFConfigurationProvider نیز فراخوانی شود که باعث بارگذاری مجدد تنظیمات برنامه خواهد شد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: EFCoreDbConfig.zip
مطالب
امکان تعریف ساده‌تر خواص Immutable در C# 9.0 با معرفی ویژگی خواص Init-Only
نگاهی به روند تکاملی نحوه‌ی تعریف خواص از C# 1.0 تا C# 9.0

در C# 1.0 برای تعریف خواص، نیاز به نوشتن مقدار زیادی کد بود:
public class Person 
{ 
    public string _firstName; 
 
    public string FirstName 
    { 
        get 
        { 
            return _firstName; 
        } 
        set 
        { 
            _firstName = value; 
        } 
    }  
}
در اینجا تعریف backing field‌ها (مانند public string _firstName) و استفاده‌ی دستی از آن‌ها الزامی بود.

در C# 2.0 از لحاظ ساده سازی این تعاریف، اتفاق خاصی رخ‌نداد. فقط امکان تعریف سطوح دسترسی مانند private بر روی getter‌ها و setter‌ها میسر شد:
public string _firstName; 
public string FirstName 
{ 
    get 
    { 
        return _firstName; 
    } 
    private set 
    { 
        _firstName = value; 
    } 
}

در C# 3.0 بود که با ارائه‌ی auto-implemented properties، نحوه‌ی تعریف خواص، بسیار ساده شد و دیگر نیازی به تعریف backing field‌ها نبود؛ چون کامپایلر به صورت خودکار آن‌ها را در پشت صحنه ایجاد می‌کرد/می‌کند:
public class Person
{
   public string FirstName { get; set; }
}

در C# 6.0، امکان حذف private setter‌ها از تعریف یک خاصیت میسر شد. یعنی مثال زیر را
public class User
{
   public string Name { get; private set; }
}
به این نحو ساده‌تر و واضح‌تر نیز می‌توان نوشت:
public class User
{
   public string Name { get; }
}
به‌علاوه در همین زمان بود که امکان مقدار دهی اولیه‌ی خواص نیز در همان سطر تعریف آن‌ها ممکن شد:
public class Foo
{
   public string FirstName { get; set; } = "Initial Value";
}
پیش از این برای مقدار دهی اولیه‌ی خواص در همان کلاسی که آن‌ها را تعریف می‌کند، می‌بایستی از طریق مقدار دهی آن‌ها در سازنده‌ی کلاس اقدام می‌شد.

همچنین در C# 6.0 با معرفی expression bodied members که بر روی خواص نیز قابل اعمال است، امکان تعریف خواص readonly محاسبه شده‌ی بر اساس مقدار سایر خواص نیز میسر شد:
public class Foo
{  
   public DateTime DateOfBirth { get; set; }
   public int Age => DateTime.Now.Year - DateOfBirth.Year;  
}

و در C# 9.0، با معرفی واژه‌ی کلیدی init، امکان تعریف ساده‌تر خواص immutable ممکن شد‌ه‌است که در مطلب جاری به آن خواهیم پرداختیم.


روش غیرقابل مقدار دهی کردن خواص، در نگارش‌ها پیش از C# 9.0

در بسیاری از موارد می‌خواهیم که خاصیتی از یک کلاس مدل، در خارج از آن قابل تغییر نباشد (مانند خواص شیء‌ای که به محتوای فایل config ثابت برنامه اشاره می‌کند). راه حل فعلی آن تا پیش از C# 9.0 به صورت زیر است:
public class User
{
   public string Name { get; private set; }
}
که در این حالت دیگر نمی‌توان مقدار خاصیت Name را در خارج از کلاس User مقدار دهی کرد:
var user = new User
{
   Name = "User 1" // Compile Error
};
وبا اینکار خطای کامپایلر زیر را دریافت می‌کنیم:
The property or indexer 'User.Name' cannot be used in this context
because the set accessor is inaccessible [CS9Features]csharp(CS0272)
در این تعریف باتوجه به وجود private set، برای مقداردهی خاصیت Name می‌توان از یکی از دو روش زیر در داخل کلاس User استفاده کرد:
- تنظیم مقدار خاصیت Name در سازنده‌ی کلاس
- و یا تنظیم این مقدار در یک متد ثالث دیگر مانند SetName
public class User
{
  public User(string name)
  {
    this.Name = name;
  }

  public void SetName(string name)
  {
    this.Name = name;
  }

  public string Name { get; private set; }
}
در هر دو حالت، از مقدار دهی مستقیم خاصیت Name توسط Object Initializer (یا همان روش متداول new User { Name = "some name"}) محروم می‌شویم. همچنین در ادامه شاید نیاز باشد که این خاصیت پس از مقدار دهی اولیه، دیگر قابل تغییر نباشد؛ یا به عبارتی immutable شود. در مثال فوق هنوز هم امکان تغییر مقدار خاصیت Name درون کلاس User، با فراخوانی‌های بعدی متد SetName، وجود دارد.


معرفی خواص Init-Only در C# 9.0

برای رفع دو مشکل یاد شده (امکان تنظیم مقدار خاصیت‌ها با همان روش متداول object initializer و همچنین غیرقابل تغییر شدن آن‌ها)، اکنون در C# 9.0 می‌توان بجای private set از واژه‌ی کلیدی init استفاده کرد:
public class User
{
   public string Name { get; init; }
}
در اینجا تنها تغییر صورت گرفته، استفاده از واژه‌ی کلیدی init، در حین تعریف خاصیت Name است. به این ترتیب به دو مزیت زیر دسترسی پیدا می‌کنیم:
الف) امکان مقدار دهی خاصیت Name، در خارج بدنه‌ی کلاس User و توسط روش متداول کار با object initializer‌ها هنوز هم وجود دارد و در این حالت الزامی به تعریف یک سازنده و یا متد خاصی درون کلاس User برای مقدار دهی آن نیست:
var user = new User
{
   Name = "User 1"
};
ب) پس از اولین بار مقدار دهی این خاصیت init-only، دیگر نمی‌توان مقدار آن‌را تغییر داد:
// Compile Time Error
// Init-only property or indexer 'User.Name' can only be assigned in an object initializer,
// or on 'this' or 'base' in an instance constructor or an 'init' accessor. [CS9Features]csharp(CS8852)
user.Name = "Test";
این نکته در مورد متدهای داخل کلاس User هم صدق می‌کند:
public class User
{
   public string Name { get; init; }

   public User(string name)
   {
     this.Name = name; // Works fine
   }

   public void SetName(string name)
   {
     this.Name = name; // Compile Time Error
   }
}
می‌توان یک خاصیت init-only را برای بار اول، در سازنده‌ی همان کلاس نیز مقدار دهی کرد؛ اما مقدار دهی ثانویه‌ی آن در سایر متدهای داخل کلاس User نیز به خطای زمان کامپایل یاد شده، ختم می‌شود و مجاز نیست.


روش تعریف immutable properties در نگارش‌های پیشین #C

با استفاده از واژه‌ی readonly در نگارش‌های قبلی #C نیز می‌توان به صورت زیر، یک خاصیت را به صورت غیرقابل تغییر یا immutable در آورد:
    public class Product
    {
        public Product(string name)
        {
            _name = name;
        }

        private readonly string _name;

        public string Name => _name;
    }
هرچند این روش کار می‌کند اما دیگر همانند init-only properties نمی‌توان از طریق object initializers خاصیت Name را مقدار دهی کرد و این مقدار دهی حتما باید از طریق سازنده‌ی کلاس باشد. همچنین ایجاد یک اصطلاحا backing filed هم برای آن، کدها را طولانی‌تر می‌کند.

یک نکته: امکان استفاده‌ی از فیلدهای readonly با خواص init-only هم وجود دارد؛ از این جهت که این نوع خواص تنها در زمان نمونه سازی اولیه‌ی شیء، اجرا و مقدار دهی می‌شوند، با مفهوم readonly، سازگاری دارند:
    public class Person
    {
        private readonly string _name;

        public string Name
        {
            get => _name;
            init => _name = value;
        }
    }