نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
یک نکته‌ی تکمیلی: دریافت خروجی مستقیم از کدهای جاوااسکریپتی در برنامه‌های Blazor، بدون تهیه‌ی فایل‌های js. خارجی
با استفاده از تابع eval جاوااسکریپت می‌توان کدهای جاوااسکریپتی را به صورت مستقیم هم اجرا کرد؛ چند مثال:
- اجرای یک سطر کد جاوااسکریپتی به صورت مستقیم و دریافت خروجی آن:
var timeZoneOffSet = await jsRuntime.InvokeAsync<int>("eval", "new Date().getTimezoneOffset()");
- فراخوانی یک متد خود اجرا شونده و دریافت خروجی آن:
var ianaTimeZoneName = jsRuntime.Invoke<string>("eval",
    "(function(){try { return ''+ Intl.DateTimeFormat().resolvedOptions().timeZone; } catch(e) {} return 'UTC';}())");
مطالب
تغییرات متدهای بازگشت فایل‌ها به سمت کلاینت در ASP.NET Core
اگر خروجی return File را در اکشن متدهای ASP.NET Core همانند ASP.NET MVC 5.x مورد استفاده قرار دهید و در آن مسیرکامل فایل را برای بازگشت قید کرده باشید، پیام یافت نشدن فایل را دریافت خواهید کرد؛ هرچند این فایل بر روی سرور و در مسیر ذکر شده وجود خارجی دارد. علت آن‌را در تصویر ذیل می‌توانید مشاهده کنید:



روش‌های مختلف بازگشت فایل‌ها به سمت کلاینت در ASP.NET Core

در ASP.NET Core، نوع‌های کاملتری از Action Result‌های مرتبط با بازگشت فایل‌ها تدارک دیده شده‌اند که نحوه‌ی طراحی آن‌ها را در شکل فوق ملاحظه می‌کنید. در اینجا FileResult والد تمام حالت‌های بازگشت فایل است که شامل موارد ذیل می‌شود:
FileContentResult: از آن برای بازگشت آرایه‌ای از بایت‌ها استفاده می‌شود:
//returns the file content as an array of bytes
public FileContentResult FileContentActionResult()
{
   var file = System.IO.File.ReadAllBytes(@"C:\path\dir1\HomeController.cs");
   return File(file, "text/plain", "HomeController.cs");
}
زمانیکه Controller جاری از کلاس پایه Controller ارث بری می‌کند، متد File در این کلاس پایه قرار دارد. به همین جهت مانند مثال فوق به سادگی می‌توان به آن، بدون ذکر new دسترسی یافت. روش دیگر دسترسی به FileContentResult به صورت ذیل است که معادل قطعه کد فوق می‌باشد:
public IActionResult TestFileContentActionResult()
{
   var file = System.IO.File.ReadAllBytes(@"C:\path\dir1\HomeController.cs");
   return new FileContentResult(file, "text/plain") { FileDownloadName = "HomeController.cs" };
}

FileStreamResult: این Action Result قابلیت Streaming بازگشت فایل‌ها را مهیا می‌کند:
//return the file as a stream
public FileStreamResult FileStreamActionResult()
{
   //var file = System.IO.File.ReadAllBytes(@"C:\path\dir1\HomeController.cs");
   //var stream = new MemoryStream(file, writable:true);

   var fileStream = new FileStream(@"C:\path\dir1\HomeController.cs", FileMode.Open, FileAccess.Read);
   return File(fileStream, "text/plain", "HomeController.cs");
}
در اینجا برای مثال می‌توان یک MemoryStream و یا یک FileStream را به سمت کاربر ارسال کرد. این روش نسبت به خواندن فایل‌ها در آرایه‌ای از بایت‌ها و سپس ارسال یکجای آن، بهینه‌تر است و حافظه‌ی کمتری را مصرف می‌کند.
اگر خواستیم مستقیما با FileStreamResult کار کنیم، روش کار به صورت ذیل است:
public IActionResult TestFileStreamActionResult()
{
   //var file = System.IO.File.ReadAllBytes(@"C:\path\dir1\HomeController.cs");
   //var stream = new MemoryStream(file, writable:true);
   var fileStream = new FileStream(@"C:\path\dir1\HomeController.cs", FileMode.Open, FileAccess.Read);
   return new FileStreamResult(fileStream, "text/plain") { FileDownloadName = "HomeController.cs" };
}

VirtualFileResult: در این مورد آدرسی را که ارائه می‌دهید، باید به فایلی درون پوشه‌ی wwwroot اشاره کند (علت اصلی بروز مشکلی که در مقدمه‌ی بحث عنوان شد). در اینجا آدرس کامل فایل مدنظر نیست.
//returns a file specified with a virtual path
public VirtualFileResult VirtualFileActionResult()
{
   return File("/css/site.css", "text/plain", "site.css");
}
و یا معادل همین قطعه کد با استفاده از VirtualFileResult اصلی به صورت ذیل است:
public IActionResult TestVirtualFileActionResult()
{
   return new VirtualFileResult("/css/site.css", "text/plain") { FileDownloadName = "site.css" };
}

PhysicalFileResult: اگر قصد دارید آدرس کامل فایلی را مشخص کنید (بجای مسیر نسبی آن که از wwwroot شروع می‌شود؛ مانند حالت قبل)، اینبار باید از متد PhysicalFile استفاده کرد:
//returns the specified file on disk, that is it's physical address
public PhysicalFileResult PhysicalFileActionResult()
{
   return PhysicalFile(@"C:\path\dir1\HomeController.cs", "text/plain", "HomeController.cs");
}
این قطعه کد نیز بر اساس استفاده‌ی مستقیم از PhysicalFileResult شکل زیر را می‌تواند پیدا کند:
public IActionResult TestPhysicalFileActionResult()
{
   return new PhysicalFileResult(@"C:\path\dir1\HomeController.cs", "text/plain")
   {
      FileDownloadName = "HomeController.cs"
   };
}

در این متدها و کلاس‌ها، اگر FileDownloadName حاوی حروف اسکی نباشد، به صورت خودکار encoding از نوع RFC5987 بر روی آن اعمال خواهد شد.
اشتراک‌ها
مدل بایندر برای تاریخ شمسی در ASP.NET Core

مدل بایندر برای تاریخ شمسی

How To Use:

//In Startup.cs:
    
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddMvcCore(options =>
        {
            options.ModelBinderProviders.Insert(0, new PersianDateModelBinderProvider());
        });
    }

//In Actions:
    
     public async Task<IActionResult> SampleAction(DateTime birthDate)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //birthDate is valid
            }
            else
            {
                birthDate is wrong
            }

            ...
        }
مدل بایندر برای تاریخ شمسی در ASP.NET Core
نظرات اشتراک‌ها
Entity FrameWork DbContext وDependency Injection و DbContextScope
ممنون از نظرتون
خوب Multi Thread تنها یکی از مشکلاتی است که DbContextScope حل می‌کند .
ولی من خودم از HttpModule و Async Await استفاده کردم
با استفاده از SimpleInjector  و PerWebRequest دقیقا به همین مشکل برخوردم.
مطالب
EF Code First #6

ادامه بررسی Fluent API جهت تعریف نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی

در قسمت‌های قبل با استفاده از متادیتا و data annotations جهت بررسی نحوه نگاشت اطلاعات کلاس‌ها به جداول بانک اطلاعاتی آشنا شدیم. اما این موارد تنها قسمتی از توانایی‌های Fluent API مهیا در EF Code first را ارائه می‌دهند. یکی از دلایل آن هم به محدود بودن توانایی‌های ذاتی Attributes بر می‌گردد. برای مثال حین کار با Attributes امکان استفاده از متغیرها یا lambda expressions و امثال آن وجود ندارد. به علاوه شاید عده‌ای علاقمند نباشند تا کلاس‌های خود را با data annotations شلوغ کنند.

در قسمت دوم این سری، مروری مقدماتی داشتیم بر Fluent API. در آنجا ذکر شد که امکان تعریف نگاشت‌ها به کمک توانایی‌های Fluent API به دو روش زیر میسر است:
الف) می‌توان از متد protected override void OnModelCreating در کلاس مشتق شده از DbContext کار را شروع کرد.
ب) و یا اگر بخواهیم کلاس Context برنامه را شلوغ نکنیم بهتر است به ازای هر کلاس مدل برنامه، یک کلاس mapping مشتق شده از EntityTypeConfiguration را تعریف نمائیم. سپس می‌توان این کلاس‌ها را در متد OnModelCreating یاد شده، توسط متد modelBuilder.Configurations.Add جهت استفاده و اعمال، معرفی کرد.

کلاس‌های مدلی را که در این قسمت بررسی خواهیم کرد، همان کلاس‌های User و Project قسمت سوم هستند و هدف این قسمت بیشتر تطابق Fluent API با اطلاعات ارائه شده در قسمت سوم است؛ برای مثال در اینجا چگونه باید از خاصیتی صرفنظر کرد، مسایل همزمانی را اعمال نمود و امثال آن.
بنابراین یک پروژه جدید کنسول را آغاز نمائید. سپس با کمک NuGet ارجاعات لازم را به اسمبلی‌های EF اضافه نمائید.
در پوشه Models این پروژه، سه کلاس تکمیل شده زیر، از قسمت سوم وجود دارند:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample03.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string LastName { set; get; }

public string FullName
{
get { return Name + " " + LastName; }
}

public string Email { set; get; }
public string Description { set; get; }
public byte[] Photo { set; get; }
public IList<Project> Projects { set; get; }
public byte[] RowVersion { set; get; }
public InterestComponent Interests { set; get; }

public User()
{
Interests = new InterestComponent();
}
}
}

using System;

namespace EF_Sample03.Models
{
public class Project
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public virtual User User { set; get; }
public byte[] RowVesrion { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample03.Models
{
public class InterestComponent
{
public string Interest1 { get; set; }
public string Interest2 { get; set; }
}
}


سپس یک پوشه جدید به نام Mappings را به پروژه اضافه نمائید. به ازای هر کلاس فوق، یک کلاس جدید را جهت تعاریف اطلاعات نگاشت‌ها به کمک Fluent API اضافه خواهیم کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample03.Models;

namespace EF_Sample03.Mappings
{
public class InterestComponentConfig : ComplexTypeConfiguration<InterestComponent>
{
public InterestComponentConfig()
{
this.Property(x => x.Interest1).HasMaxLength(450);
this.Property(x => x.Interest2).HasMaxLength(450);
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample03.Models;

namespace EF_Sample03.Mappings
{
public class ProjectConfig : EntityTypeConfiguration<Project>
{
public ProjectConfig()
{
this.Property(x => x.Description).IsMaxLength();
this.Property(x => x.RowVesrion).IsRowVersion();
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample03.Models;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample03.Mappings
{
public class UserConfig : EntityTypeConfiguration<User>
{
public UserConfig()
{
this.HasKey(x => x.Id);
this.Property(x => x.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Identity);
this.ToTable("tblUser", schemaName: "guest");
this.Property(p => p.AddDate).HasColumnName("CreateDate").HasColumnType("date").IsRequired();
this.Property(x => x.Name).HasMaxLength(450);
this.Property(x => x.LastName).IsMaxLength().IsConcurrencyToken();
this.Property(x => x.Email).IsFixedLength().HasMaxLength(255); //nchar(128)
this.Property(x => x.Photo).IsOptional();
this.Property(x => x.RowVersion).IsRowVersion();
this.Ignore(x => x.FullName);
}
}
}

توضیحاتی در مورد کلاس‌های تنظیمات نگاشت‌های خواص به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی

نظم بخشیدن به تعاریف نگاشت‌ها
همانطور که ملاحظه می‌کنید، جهت نظم بیشتر پروژه و شلوغ نشدن متد OnModelCreating کلاس Context برنامه، که در ادامه کدهای آن معرفی خواهد شد، به ازای هر کلاس مدل، یک کلاس تنظیمات نگاشت‌ها را اضافه کرده‌ایم.
کلاس‌های معمولی نگاشت‌ها ازکلاس EntityTypeConfiguration مشتق خواهند شد و جهت تعریف کلاس InterestComponent به عنوان Complex Type، اینبار از کلاس ComplexTypeConfiguration ارث بری شده است.

تعیین طول فیلدها
در کلاس InterestComponentConfig، به کمک متد HasMaxLength، همان کار ویژگی MaxLength را می‌توان شبیه سازی کرد که در نهایت، طول فیلد nvarchar تشکیل شده در بانک اطلاعاتی را مشخص می‌کند. اگر نیاز است این فیلد nvarchar از نوع max باشد، نیازی به تنظیم خاصی نداشته و حالت پیش فرض است یا اینکه می‌توان صریحا از متد IsMaxLength نیز برای معرفی nvarchar max استفاده کرد.

تعیین مسایل همزمانی
در قسمت سوم با ویژگی‌های ConcurrencyCheck و Timestamp آشنا شدیم. در اینجا اگر نوع خاصیت byte array بود و نیاز به تعریف آن به صورت timestamp وجود داشت، می‌توان از متد IsRowVersion استفاده کرد. معادل ویژگی ConcurrencyCheck در اینجا، متد IsConcurrencyToken است.

تعیین کلید اصلی جدول
اگر پیش فرض‌های EF Code first مانند وجود خاصیتی به نام Id یا ClassName+Id رعایت شود، نیازی به کار خاصی نخواهد بود. اما اگر این قراردادها رعایت نشوند،‌ می‌توان از متد HasKey (که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس UserConfig فوق مشاهده می‌کنید)، استفاده کرد.

تعیین فیلدهای تولید شده توسط بانک اطلاعاتی
به کمک متد HasDatabaseGeneratedOption،‌ می‌توان مشخص کرد که آیا یک فیلد Identity است و یا یک فیلد محاسباتی ویژه و یا هیچکدام.

تعیین نام جدول و schema آن
اگر نیاز است از قراردادهای نامگذاری خاصی پیروی شود، ‌می‌توان از متد ToTable جهت تعریف نام جدول متناظر با کلاس جاری استفاده کرد. همچنین در اینجا امکان تعریف schema نیز وجود دارد.

تعیین نام و نوع سفارشی فیلدها
همچنین اگر نام فیلدها نیز باید از قراردادهای دیگری پیروی کنند، می‌توان آن‌ها را به صورت صریح توسط متد HasColumnName معرفی کرد. اگر نیاز است این خاصیت به نوع خاصی در بانک اطلاعاتی نگاشت شود، باید از متد HasColumnType کمک گرفت. برای مثال در اینجا بجای نوع datetime، از نوع ویژه date استفاده شده است.

معرفی فیلدها به صورت nchar بجای nvarchar
برای نمونه اگر قرار است هش کلمه عبور در بانک اطلاعاتی ذخیره شود، چون طول آن ثابت می‌باشد، توصیه شده‌است که بجای nvarchar از nchar برای تعریف آن استفاده شود. برای این منظور تنها کافی است از متد IsFixedLength استفاده شود. در این حالت طول پیش فرض 128 برای فیلد درنظر گرفته خواهد شد. بنابراین اگر نیاز است از طول دیگری استفاده شود، می‌توان همانند سابق از متد HasMaxLength کمک گرفت.
ضمنا این فیلدها همگی یونیکد هستند و با n شروع شده‌اند. اگر می‌خواهید از varchar یا char استفاده کنید، می‌توان از متد IsUnicode با پارامتر false استفاده کرد.

معرفی یک فیلد به صورت null پذیر در سمت بانک اطلاعاتی
استفاده از متد IsOptional، فیلد را در سمت بانک اطلاعاتی به صورت فیلدی با امکان پذیرش مقادیر null معرفی می‌کند.
البته در اینجا به صورت پیش فرض byte arrayها به همین نحو معرفی می‌شوند و تنظیم فوق صرفا جهت ارائه توضیحات بیشتر در نظر گرفته شد.

صرفنظر کردن از خواص محاسباتی در تعاریف نگاشت‌ها
با توجه به اینکه خاصیت FullName به صورت یک خاصیت محاسباتی فقط خواندنی، در کدهای برنامه تعریف شده است، با استفاده از متد Ignore، از نگاشت آن به بانک اطلاعاتی جلوگیری خواهیم کرد.


معرفی کلاس‌های تعاریف نگاشت‌ها به برنامه

استفاده از کلاس‌های Config فوق خودکار نیست و نیاز است توسط متد modelBuilder.Configurations.Add معرفی شوند:

using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample03.Mappings;
using EF_Sample03.Models;

namespace EF_Sample03.DataLayer
{
public class Sample03Context : DbContext
{
public DbSet<User> Users { set; get; }
public DbSet<Project> Projects { set; get; }

protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Configurations.Add(new InterestComponentConfig());
modelBuilder.Configurations.Add(new ProjectConfig());
modelBuilder.Configurations.Add(new UserConfig());

//modelBuilder.ComplexType<InterestComponent>();
//modelBuilder.Ignore<InterestComponent>();

base.OnModelCreating(modelBuilder);
}
}

public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample03Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample03Context context)
{
base.Seed(context);
}
}
}

در اینجا کلاس Context برنامه مثال جاری را ملاحظه می‌کنید؛ به همراه کلاس Configuration مهاجرت خودکار که در قسمت‌های قبل بررسی شد.
در متد OnModelCreating نیز می‌توان یک کلاس را از نوع Complex معرفی کرد تا برای آن در بانک اطلاعاتی جدول جداگانه‌ای تعریف نشود. اما باید دقت داشت که اینکار را فقط یکبار می‌توان انجام داد؛ یا توسط کلاس InterestComponentConfig و یا توسط متد modelBuilder.ComplexType. اگر هر دو با هم فراخوانی شوند، EF یک استثناء را صادر خواهد کرد.

و در نهایت، قسمت آغازین برنامه اینبار به شکل زیر خواهد بود که از آغاز کننده MigrateDatabaseToLatestVersion (قسمت چهارم این سری) نیز استفاده کرده است:

using System;
using System.Data.Entity;
using EF_Sample03.DataLayer;

namespace EF_Sample03
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample03Context, Configuration>());

using (var db = new Sample03Context())
{
var project1 = db.Projects.Find(1);
if (project1 != null)
{
Console.WriteLine(project1.Title);
}
}
}
}
}

ضمنا رشته اتصالی مورد استفاده تعریف شده در فایل کانفیک برنامه نیز به صورت زیر تعریف شده است:

<connectionStrings>
<clear/>
<add
name="Sample03Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
/connectionStrings>


در قسمت‌های بعد مباحث پیشرفته‌تری از تنظیمات نگاشت‌ها را به کمک Fluent API، بررسی خواهیم کرد. برای مثال روابط ارث بری، many-to-many و ... چگونه تعریف می‌شوند.


مطالب
نمایش تاریخ بر حسب تعداد روزهای گذشته
در بیشتر وب سایت‌های شاهد نمایش تاریخ بر حسب تعداد روز/ ماه و یا سال گذشته شده از آن تاریخ هستیم. برای نمونه در سایت جاری تاریخ را بر همین اساس نمایش می‌دهند. نمونه‌ای از آن مانند «در ‫۲ سال قبل، چهار شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۱، ساعت ۰۳:۳۵» می‌باشد. در این مقاله قصد دارم کدهایی را جهت انجام این کار ارائه کنم. در این مثال که در ادامه شاهد آن خواهیم بود، از یک پروژه‌ی Win form ساده، جهت نمایش بهتر استفاده کرده‌ام.
جهت اینکه درک کد و یا توضیح آن نیز ساده‌تر صورت بگیرد، به نظرم ابتدا متد‌های مورد استفاده و کلاس‌هایی را که از آنها استفاده کرده‌ام، معرفی کنم بهتر باشد:
از کلاس Persiancalender جهت گرفتن روز/ماه و سال استفاده شده و سه متد به شرح زیر دارد:
GetHour : از این متد برای گرفتن ساعت تاریخ مورد نظر استفاده می‌شود. کد این متد به صورت زیر است:
 public string GetHour(DateTime lastdate)
        {
            PersianCalendar pc = new PersianCalendar();
            string result = " ساعت " + (((pc.GetHour(lastdate)) < 10) ? ("0" + pc.GetHour(lastdate).ToString()) : (pc.GetHour(lastdate)).ToString()) + ":" + (((pc.GetMinute(lastdate)) < 10) ? ("0" + pc.GetMinute(lastdate).ToString()) : (pc.GetMinute(lastdate)).ToString());
            return result;
        }
توضیح: اگر ساعت یا دقیقه تک رقمی باشد، یعنی کمتر از 10، برای نمایش بهتر آن یک صفر را به ابتدای آن اضافه می‌کنیم. یعنی ساعت 1:5 تبدیل می‌شود به 01:05
متد getDay : از این متد برای گرفتن نام روز مورد نظر استفاده می‌شود. ورودی این متد یک enum  از نوع DayOfWeek است:
public string getDay(DayOfWeek day)
        {
            string Result = "";
            switch (day)
            {
                case DayOfWeek.Friday:
                    Result = "جمعه";
                    break;
                case DayOfWeek.Monday:
                    Result = "دوشنبه";
                    break;
                case DayOfWeek.Saturday:
                    Result = "شنبه";
                    break;
                case DayOfWeek.Sunday:
                    Result = "یکشنبه";
                    break;
                case DayOfWeek.Thursday:
                    Result = "پنج شنبه";
                    break;
                case DayOfWeek.Tuesday:
                    Result = "سه شنبه";

                    break;
                case DayOfWeek.Wednesday:
                    Result = "چهارشنبه";
                    break;
                default:
                    break;
            }
            return Result;
        }
و در هر جایی نیاز به گرفتن تاریخ باشد، به صورت زیر عمل خواهیم کرد:
getDay(pc.GetDayOfWeek(LastDate))
pc یک متغییر از نوع persianclander می‌باشد.
متد GetMounth : همانطور که از نام این متد معلوم است، کار آن بازگشت نام ماه مورد استفاد است. کد آن نیز به صورت زیر می‌باشد:
public string GetMounth(int month)
        {
            string[] monthInYear = {"فروردین","اردیبهشت","خرداد","تیر","مرداد","شهریور","مهر","آبان","آذر","دی","بهمن","اسفند" };
            return monthInYear[month-1];
        }
وجود -1 در هنگام return به این دلیل است که زمانیکه قصد دریافت شماره ماه را از شیء PersianClander داشته باشیم، از یک شروع می‌شود. یعنی برای ماه اسفند مقدار 12 و برای ماه فروردین مقدار 1 و در یک آرایه، ایندکس‌ها از صفر شروع می‌شوند.
و اما کد کامل آن برای تبدیل تاریخ، به صورت رشته مورد نظر، به صورت زیر است:
private void btnGetDate_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            DateTime LastDate = DateTime.Parse(txtLastDate.Text);
            TimeSpan ts = DateTime.Now - LastDate;
            PersianCalendar pc = new PersianCalendar();
            int DifferenceYear = DateTime.Now.Year - LastDate.Year;
            int DiffernceMounth = DateTime.Now.Month - LastDate.Month;
            if(DateTime.Now.Month>LastDate.Month)
                DiffernceMounth = DateTime.Now.Month - LastDate.Month; 
            else
            DiffernceMounth=LastDate.Month-DateTime.Now.Month;
            int DifferenceDays = ts.Days;

            StringBuilder Result = new System.Text.StringBuilder("");
           
            if(DifferenceYear>0)
            {
                Result.Append(DifferenceYear.ToString() + " سال پیش"+" ، "+getDay(pc.GetDayOfWeek(LastDate))+" "+pc.GetDayOfMonth(LastDate).ToString()+" " + GetMounth(pc.GetMonth(LastDate))+" " +pc.GetYear(LastDate)+GetHour(LastDate));
            }
            else if(DiffernceMounth>0)
            {
                Result.Append(DiffernceMounth.ToString() + " ماه پیش" + " ، " + getDay(pc.GetDayOfWeek(LastDate)) + " " + pc.GetDayOfMonth(LastDate).ToString() + " " + GetMounth(pc.GetMonth(LastDate)) + " " + pc.GetYear(LastDate) + GetHour(LastDate));
            }
            else if(DifferenceDays>0)
                Result.Append(DifferenceDays.ToString() + " روز پیش" + " ، " + getDay(pc.GetDayOfWeek(LastDate)) + " " + pc.GetDayOfMonth(LastDate).ToString() + " " + GetMounth(pc.GetMonth(LastDate)) + " " + pc.GetYear(LastDate) + GetHour(LastDate));
            else if(DifferenceDays==0)
                Result.Append(" امروز" + " ، " + getDay(pc.GetDayOfWeek(LastDate)) + " " + pc.GetDayOfMonth(LastDate).ToString() + " " + GetMounth(pc.GetMonth(LastDate)) + " " + pc.GetYear(LastDate) + GetHour(LastDate));

            lblResult.Text = Result.ToString();
        }
کد زیر برای دریافت تعداد اختلاف بین ماه‌ها، از تاریخی گذشته تا تاریخ جاری است:
if(DateTime.Now.Month>LastDate.Month)
                DiffernceMounth = DateTime.Now.Month - LastDate.Month; 
            else
            DiffernceMounth=LastDate.Month-DateTime.Now.Month;
چرا از if استفاده شده است؟ فرض کنید تاریخ امروز 2/12/2015 باشد و تاریخی که قصد تبدیل آن را داریم :10/12/2014 است. تعداد اختلافی که بین تعداد ماه‌ها است 8 ماه است و اگر این بررسی چک کردن بزرگ بودن آن دو انجام نشود، مقدار 8- را بر میگرداند که برای کار ما نادرست است.
نمونه‌ای از این تبدیل :
مطالب
آموزش MDX Query - قسمت ششم – شروع کار با دستورات MDX

امروز اولین دستورات MDX را خواهیم نوشت قبل از شروع کار فراموش نکنید موارد زیر را حتما انجام داده باشید :

  1. نصب پایگاه داده ی Adventure Work DW 2008 و همچنین نصب پایگاه داده‌ی چند بعدی  Adventure Work DW 2008  روی SSAS
  2. مطاله قسمت‌های قبلی برای آشنایی با مفاهیم پایه .

در صورتیکه پیش شرایط فوق را نداشته باشید، احتمالا در ادامه با مشکلاتی مواجه خواهید شد؛ زیرا برای آموزش MDX Query ها از پایگاه داده‌ی Adventure Work DW 2008 استفاده شده است. 

دقت داشته باشید که MDX Query ‌ها تا حدودی شبیه T/SQL  می‌باشند؛ اما مطلقا از نظر مفهومی با هم شباهت ندارند. به عبارت دیگر ما در T/SQL  با یک مدل رابطه‌ای سرو کار داریم در حالیکه در MDX ‌ها با یک پایگاه داده چند بعدی کار می‌کنیم. به بیان دیگر در پایگاه داده‌های رابطه‌ای صحبت از جداول، ردیف‌ها، ستون‌ها و ضرب دکارتی مجموعه‌ها می‌باشد، اما در پایگاه داده‌های چند بعدی در خصوص Dimension,Fact,Cube,Tuple و ... صحبت می‌کنیم. البته ماکروسافت تلاش کرده‌است تا حد زیادی Syntax ‌ها شبیه به یکدیگر باشند.

نحوه‌ی نوشتن یک Select در MDX ‌ها به صورت زیر می‌باشد :

Select
{} On Columns ,
{} On Rows
From <Cube_Name>
Where <Condition>

در ادامه با اجرای هر کوئری، توضیحات لازم در خصوص آن ارایه می‌گردد و با پیگیری این آموزش‌ها می‌توانید مفاهیم، توابع و ... را در MDX Query ‌ها بیاموزید.

برای اجرای دستورات زیر باید Microsoft SQL Server Management Studio را باز نمایید و به سرویس SSAS متصل شوید. سپس پایگاه داده‌ی Adventure Works DW 2008R2 را انتخاب نمایید و از Cubes Adventure Works را انتخاب نمایید.

حال دکمه‌ی New Query را در بالای صفحه بزنید ( Ctrl + N )  

سپس در صفحه‌ی باز شده می‌توانید Cube یا SubCube ‌های آن Cube را انتخاب کرده و کمی پایین‌تر Measure Group را خواهیم داشت و در انتها Measure ‌ها و Dimension ‌ها قرار گرفته‌اند. (در هنگام نوشتن Select می‌توان از عمل Drag&Drop برای آسان‌تر شدن نوشتن MDX Query ‌ها نیز استفاده کنید)

متاسفانه هنوز در IDE مربوط به SQL Server کلیدی برای مرتب سازی دستورات MDX وجود ندارد و البته در نرم افزار هایی مانند SQL Toll Belt هم چنین چیزی قرار داده نشده است . بنابر این توصیه می‌شود در نوشتن دستورات MDX تمام تلاش خود را بکنید تا دستوراتی مرتب و خوانا را تولید کنید.

با اجرای دستور زیر اولین کوئری خود را در پایگاه داده‌ی چند بعدی بنویسید (برای اجرا کلید F5 مانند T/SQL کار خواهد کرد.)

Select
From [Adventure Works]

شاید تعجب کنید. کوئری فاقد قسمت Projection می‌باشد! در MDX ‌ها می‌توان هیچ سطر یا ستونی را انتخاب نکرد. اما چگونه؟ و خروجی نمایش داده شده چیست؟

برای توضیح مطلب فوق باید در خصوص Default Measure کمی اطلاعات داشته باشید. در هنگام Deploy کردن پروژه در SSAS برای هر Cube یک Measure به عنوان Measure پیش فرض انتخاب شده. بنابر این در صورتیکه هیچ گونه Projection یا Where ایی اعمال نشده باشد، SQL Server به صورت پیش فرض مقدار Mesaure پیش فرض را بدون اعمال هیچ بعدی نمایش می‌دهد.

خروجی دستور بالا مشابه تصویر زیر می‌باشد. 

حال دستور زیر را اجرا می‌کنیم :

Select
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Reseller Sales Amount]

تصویر خروجی به صورت زیر می‌باشد : 

شاید باز هم تعجب کنید. نوشتن نام یک شاخص به جای عبارت شرط؟! آیا خروجی عبارات شرطی نباید Boolean باشند؟

خیر. اگر چنین پرسش هایی در ذهن شما ایجاد شده باشد، به دلیل مقایسه‌ی MDX با T/SQL می‌باشد. در اینجا شرط Where بر روی ردیف‌های جدول مدل رابطه ای اعمال نمی‌شود و عملا بیانگر واکشی اطلاعات از مدل چند بعدی می‌باشد. با اعمال شرط فوق به SSAS اعلام کرده ایم که خروجی بر اساس شاخص [Measures].[Reseller Sales Amount] باشد. با توجه به این که شاخص انتخاب شده با شاخص پیش فرض یکی می‌باشد خروجی با حالت قبل تفاوتی نخواهد کرد.

برای درک بهتر، کوئری زیر را اجرا کنید :

Select
From [Adventure Works]
where [Measures].[Internet Sales Amount]

استفاده از این شرط سبب استفاده نشدن از شاخص پیش فرض می شود . به عبارت دیگر این کوئری دارای سرجمع مبلغ فروش اینترنتی می باشد.

دستور زیر را اجرا کنید :

Select
[Measures].[Reseller Sales Amount] on columns
From [Adventure Works]

با اعمال یک شاخص خاص در ستون ، عملا فیلترینگ انجام می شود 

استفاده از یک دایمنشن در ستون :

دستور زیر را اجرا کنید

Select
[Date].[Calendar].[Calendar Year] on columns
From [Adventure Works]

خروجی به شکل زیر خواهد بود 

همان طور که مشاهده می‌کنید خروجی دارای چندین ستون می‌باشد و دارای مقادیری در هر ستون. اما این مقادیر از کجا آمده اند؟

همواره این نکته را به خاطر بسپارید که در صورت عدم ذکر نام یک Measure در کوئری ، SSAS از Measure پیش فرض استفاده می‌کند. حال کوئری فوق میزان فروش نمایندگان ( Reseller Sales Amount ) را در هر سال نمایش می‌دهد.

سوال بعدی این می‌باشد که این سال‌ها از کجا آمده اند؟ خوب برای درک بهتر این مورد می‌توانیم مانند تصویر زیر به دایمنشن Date رفته و در ساختار سلسله مراتبی ، اعضای سطح [Date].[Calendar].[Calendar Year] را مشاهده کنیم. 

ایجاد سرجمع ستون‌ها :

کوئری زیر را اجرا نمایید

Select

{[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns

From [Adventure Works]

بعد از اجرا تصویر زیر را خواهید دید : 

سوال اول این می‌باشد که کاربرد {} در انتخاب دایمنشن‌ها چیست؟ در پاسخ می‌توان گفت که اگر شاخص ها یا بعد ها ، مرتبط به یک سلسله مراتب باشند آنها را در یک {} قرار می دهیم ولی اگر سلسله مراتب متفاوت باشد، یا بعد و شاخص باشند باید در () قرار بگیرند .

خوب همان طور که مشخص است در ساختار سلسله مراتبی ابتدا سال و بعد یک سطح بالا‌تر را انتخاب کرده ایم این به معنی نمایش سرجمع در سطح بالا‌تر از سال می‌باشد(سرجمع تمامی سال ها).

استفاده از دایمنشن و Measure در سطر و ستون مجرا :

کوئری زیر را اجرا نمایید

Select
{[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns,
[Product].[Product Categories].[Category] on rows
From [Adventure Works]

خروجی مشابه شکل زیر می‌باشد 

در مثال فوق از بعد‌ها در ستون و همزمان، نمایش نوع دسته بندی محصولات در ردیف‌ها استفاده شده است. به عبارت دیگر نتیجه عبارت است از فروش نماینگان فروش ( Reseller Sales Amount ) براساس هر سال به تفکیک نوع دسته بندی محصول فروخته شده.

(کسانی که چنین گزارشی را با استفاده از T/SQL نوشته اند، احتمالا از آسانی نوشتن این گزارش توسط MDX ‌ها شگفت زده شده اند.)

قراردادن فیلد سرجمع در ردیف :

برای این منظور کوئری زیر را اجرا نمایید

Select
{[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns,
{[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]}on rows
From [Adventure Works]

خروجی به صورت زیر می‌باشد 

نحوه‌ی نمایش سرجمع در ردیف، مشابه نمایش سرجمع در ستون می‌باشد.

استفاده از تابع non empty  :

برای حذف ستون هایی که کاملا دارای مقدار null می‌باشند به صورت زیر عمل می‌کنیم :

Select
non empty {[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns ,
{[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]} on rows
From [Adventure Works]

خروجی به صورت زیر می‌باشد:

انتخاب دو دایمنشن در سطر و ستون و مشخص نمودن یک Measure خاص برای کوئری :

برای این کار به صورت زیر عمل خواهیم کرد:

Select
{[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns,
{[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]} on rows
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Internet Sales Amount]

در اینجا با اعمال شرط Where عملا از SSAS خواسته‌ایم خروجی برای شاخص مشخص شده واکشی شود.

در بالا میزان فروش اینترنتی برای دسته بندی محصولات و در سال‌های مختلف ارائه و همچنین سرجمع ستون و سطر نیز نمایش داده شده است. 

در صورتیکه بخواهیم ستون و سطرهایی را که دارای مقدار null در تمامی آن سطر یا ستون می‌باشند، حذف کنیم به صورت زیر عمل می‌کنیم:

Select
non empty {[Date].[Calendar].[Calendar Year],[Date].[Calendar]} on columns,
non empty {[Product].[Product Categories].[Category],[Product].[Product Categories]} on rows
From [Adventure Works]
Where [Measures].[Internet Sales Amount]

اگر در یک دایمنشن فقط یک سلسله مراتب باشد یا اصلا سلسله مراتبی وجود نداشته باشد، می‌ توان از نام خود دایمنشن استفاده کرد

Select
[Sales Channel] on columns
From [Adventure Works]

و دقت داشته باشید دایمنشنی که دارای بیش از یک سلسله مراتب باشد، حتما باید در  Select مشخص شود که از کدام سلسله مراتب می خواهیم استفاده کنیم .در غیر این صورت  با خطا مواجه خواهیم شد.

Select
[Product] on columns
From [Adventure Works]

استفاده از فیلدهای یک دایمنشن که دارای سلسه مراتب می باشد نیز جایز می باشد

Select
[Product].[Category] on columns
From [Adventure Works]

Select
[Product].[Category].[all]   on columns
From [Adventure Works]
--
Select
[Product].[Category].[All] on columns
From [Adventure Works]
--
Select
[Product].[Category].[(all)] on columns
From [Adventure Works]
--
Select
[Product].[Category].[all products] on columns
From [Adventure Works]

برای به دست آوردن سرجمع کل روی یک صفت از دایمنشن، باید از سه حالت آخر استفاده کرد. حالت اول خطا دارد و خروجی خالی نمایش داده می شود .

در صورتی که بخواهیم از یک دایمنشن تمامی Member ‌های آن را واکشی کنیم به صورت زیر عمل خواهیم کرد

Select
{[Product].[Category].members} on columns
From [Adventure Works]

استفاده از Members روی یک خصوصیت در دایمنشن به معنی دریافت سرجمع آن صفت و سپس تک تک اجزای آن  صفت می‌باشد.

اگر از یک صفت واکشی اطلاعات انجام شود در سطح اعضای آن، در آن صورت دیگر سرجمع نمایش داده نمی شود و فقط جمع هر عضو در آن صفت نمایش داده می شود .

Select
[Product].[Category].[Category].members
-- dimension.hierarchy.level.members
on columns
From [Adventure Works]

اگر بخواهیم دو ستون را داشته باشیم که هر دو برای یک دایمنشن می‌باشند باید از {} استفاده کرد . دستور اول خطا خواهد داشت.

Select
[Product].[Category].[Category].members,[Product].[Category].[All Products] on columns
From [Adventure Works]

در دستور دوم با استفاده از {} خروجی نمایش داده می‌شود که عبارت است از تمامی اعضای سطح [Product].[Category].[Category]. به همراه سرجمع تمامی محصولات.

Select
{[Product].[Category].[Category].members,[Product].[Category].[All Products]} on columns
From [Adventure Works]

یک راه کوتاه‌تر برای انتخاب تمامی اعضا و سرجمع آنها

Select
{[Product].[Category].[Category],[Product].[Category]}
on columns
From [Adventure Works]

می توان از کلمات Members, All X استفاده نکرد.

انتخاب اولین دسته بندی محصول البته این ترتیب بر اساس Key Columns  در   SSAS می باشد .

Select
[Product].[Category].&[1]
on columns
From [Adventure Works]

انتخاب دقیق یک عضو در خروجی

Select
[Product].[Category].[Bikes]
on columns
From [Adventure Works]

انتخاب دو عضو از یک دایمنشن

Select
{[Product].[Category].[Bikes],[Product].[Category].[Clothing]}
on columns
From [Adventure Works]

واکشی تمامی دسته بندی محصولات بر اساس Measure پیش فرض :

Select
[Product].[Product Categories].members
on columns
From [Adventure Works]

در صورتیکه بخواهیم دو Dimension مختلف را در یک ستون یا سطر بیاوریم باید از Join استفاده کنیم. بنابر این دو دستور زیر با خطا روبرو می‌شوند

Select
[Product].[Product Categories],[Product].[Category]
on columns
From [Adventure Works]

Go

Select
{[Product].[Product Categories],[Product].[Category]}
on columns
From [Adventure Works]

تعریف Axis : به هر کدام از ستون یا سطر یک محور یا Axis گفته می‌شود.

با بررسی مثال فوق به نتایج زیر خواهیم رسید.

1. امکان استفاده از دو سلسله مراتب مختلف از یک دایمنشن در یک  Axis وجود ندارد . مگر اینکه آنها را باهمدیگر  CrossJoin کنیم .

2. امکان استفاده از دو سلسله مراتب مختلف از یک دایمنشن در دو Axis مختلف وجود دارد .

ترتیب انتخاب Axis ‌ها به صورت زیر می‌باشد:

1. Columns

2. Rows

 برای مشخص شدن موضوع کوئری زیر را اجرا کنید

Select
[Product].[Product Categories].members
on rows
From [Adventure Works]

نمی‌توانیم ردیفی را واکشی کنیم بدون اینکه ستونی برای کوئری مشخص کرده باشیم.

البته می‌توان ستون خالی ایجاد نماییم مانند مثال زیر :

Select
{} on columns,
[Product].[Product Categories].members
on rows
From [Adventure Works]

البته در این صورت خروجی فقط نام دسته بندی محصولات خواهد بود زیرا هیچ ستونی مشخص نشده . 

در مقالات بعدی به ادامه‌ی مطالب MDX Query خواهیم پرداخت.

نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 14 - کار با فرم‌ها - بخش 2 - تعریف فرم‌ها و اعتبارسنجی آن‌ها
یک نکته‌ی تکمیلی: روش تهیه‌ی ویژگی‌های سفارشی اعتبارسنجی، در برنامه‌های Blazor

اگر ویژگی‌های پیش‌فرض مهیا، پاسخگوی اعتبارسنجی مدنظر نبودند، می‌توان یک attribute سفارشی را تهیه کرد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace CustomValidators
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Field | AttributeTargets.Property | AttributeTargets.Parameter)]
    public class EmailDomainValidator : ValidationAttribute
    {
        public string AllowedDomain { get; set; }

        protected override ValidationResult IsValid(object value, 
            ValidationContext validationContext)
        {
            string[] strings = value.ToString().Split('@');
            if (strings[1].ToUpper() == AllowedDomain.ToUpper())
            {
                return null;
            }

            return new ValidationResult($"Domain must be {AllowedDomain}",
            new[] { validationContext.MemberName });
        }
    }
}
توضیحات:
- کار با ارث بری از کلاس پایه‌ی ValidationAttribute شروع می‌شود و باید متد IsValid آن‌را بازنویسی کرد.
- اگر متد IsValid، نال برگرداند، یعنی مشکلی نیست؛ در غیراینصورت خروجی آن باید از نوع ValidationResult باشد.
- پارامتر validationContext اطلاعاتی مانند نام خاصیت در حال بررسی را ارائه می‌دهد.
- در اینجا متد ()ValidationContext.GetService نال را بر می‌گرداند؛ یعنی فعلا از تزریق وابستگی‌ها در آن پشتیبانی نمی‌شود.

و در آخر روش استفاده‌ی از آن، همانند سایر ویژگی‌های اعتبارسنجی است:
public class Employee
{
    [EmailDomainValidator(AllowedDomain = "site.com")]
    public string Email { get; set; }
}