مطالب
آشنایی با Defensive programming

تصادف برای یک راننده حتی در صورت داشتن بیمه نامه‌ای معتبر، گران تمام خواهد شد (از لحاظ جانی/مادی/...). بنابراین صرف نظر از اینکه شرکت بیمه کننده چه میزان از خسارت راننده را جبران خواهد کرد، باید تا حد ممکن از تصادفات بر حذر بود (defensive driving).

در برنامه نویسی، استثناء‌ها (Exceptions) مانند تصادفات هستند و مدیریت استثناءها (exception handling)، همانند بیمه خودرو می‌باشند. هر چند مدیریت استثناء‌ها جهت بازگردان برنامه شما به ادامه مسیر مهم‌ هستند، اما جایگزین خوبی برای Defensive programming به شمار نمی‌روند. استثناء‌ها و مدیریت آن‌ها برای برنامه گران تمام می‌شوند (خصوصا از لحاظ میزان مصرف منابع سیستمی و سربارهای مربوطه). بنابراین در برنامه باید توجه خاصی را به این موضوع معطوف داشت که چه زمانی، چگونه و در کجا ممکن است استثنائی رخ دهد و علاج واقعه را پیش از وقوع آن نمود.

اصل اول Defensive programming : همیشه ورودی دریافتی را تعیین اعتبار کنید
به مثال زیر دقت بفرمائید:

public void LogEntry(string msg)
{
string path = GetPathToLog();
using (StreamWriter writer = File.AppendText(path))
{
writer.WriteLine(DateTime.Now.ToString(CultureInfo.InstalledUICulture));
writer.WriteLine("Entry: {0}", msg);
writer.WriteLine("--------------------");
}
}

قرار هست رخ‌دادهای برنامه را توسط این متد، لاگ کنیم. اکنون لحظه‌ای دقت نمائید که این تابع در چه مواقعی ممکن است دچار مشکل شود:
path می‌تواند یک رشته خالی باشد.
path می‌تواند نال باشد.
path می‌تواند حاوی کاراکترهای غیرمجازی باشد.
path می‌تواند فرمت نادرستی داشته باشد.
path می‌تواند به محلی ناصحیح اشاره نماید.
path می‌تواند اصلا وجود نداشته باشد.
فایل مورد نظر ممکن است readonly باشد.
برنامه ممکن است دسترسی لازم را برای نوشتن در مسیر ذکر شده، نداشته باشد.
فایل مورد نظر ممکن است توسط پروسه‌ای دیگر قفل شده باشد.
ممکن است در لحظه نوشتن یا خواندن بر روی فایل، هارد دیسک دچار مشکل گردد.
و ...

رخ دادن هر کدام از موارد ذکر شد منجر به بروز یک استثناء خواهد شد.

چگونه این وضعیت را بهبود بخشیم؟
فرض کنید متد GetPathToLog قرار است مسیر ذخیره سازی لاگ‌ها را از کاربر در یک برنامه ASP.Net دریافت کند. برای این منظور باید حداقل دو مورد را منظور کرد.

<asp:TextBox ID="txtPath" runat="server" MaxLength="248" />

<asp:RequiredFieldValidator ID="reqval_txtPath" runat="server" ControlToValidate="txtPath" ErrorMessage="Path is required." />

<asp:RegularExpressionValidator ID="regex_txtPath" runat="server" ControlToValidate="txtPath" ErrorMessage="Path is invalid." ValidationExpression='^([a-zA-Z]\:)(\\{1}|((\\{1})[^\\]([^/:*?<>”|]*(?<![ ])))+)$' />

برای تکست باکس ارائه شده، ابتدا یک RequiredFieldValidator در نظر گرفته شده تا مطمئن شویم که کاربر حتما مقداری را وارد خواهد کرد. اما این کافی نیست. سپس با استفاده از عبارات باقاعده و RegularExpressionValidator بررسی خواهیم کرد که آیا فرمت ورودی صحیح است یا خیر.

تا اینجا 4 مورد اول مشکلاتی که ممکن است رخ دهند (موارد ذکر شده فوق)، کنترل می‌شوند بدون اینکه احتمال رخ دادن این استثناءها در برنامه وجود داشته باشد. Defensive programming به این معنا است که طراحی برنامه باید به گونه‌ای باشد که در اثر استفاده‌ی غیر قابل پیش بینی از آن، در عملکرد برنامه اختلالی رخ ندهد.


مطالب
پیاده سازی Full-Text Search با SQLite و EF Core - قسمت سوم - بهبود کیفیت جستجوهای FTS توسط یک غلط یاب املایی
فرض کنید کاربری برای جستجوی رکورد زیر:
context.Chapters.Add(new Chapter
{
    Title = "آزمایش متن فارسی",
    Text = "برای نمونه تهیه شده‌است",
    User = user1.Entity
});
بجای «فارسی»، واژه‌ی «فارشی» را وارد کند و یا بجای «آزمایش»، بنویسد «آزمایس». در هر دو حالت نتیجه‌ی جستجوی او خروجی را به همراه نخواهد داشت. برای بهبود تجربه‌ی کاربری جستجوی تمام متنی SQLite، افزونه‌ای به نام spell fix1 برای آن تهیه شده‌است که بر اساس توکن‌های ایندکس شده‌ی FTS، یک واژه‌نامه، تشکیل می‌شود و سپس بر اساس الگوریتم‌های غلط‌یابی املایی آن، از این توکن‌های از پیش موجود که واقعا در فیلدهای متنی بانک اطلاعاتی جاری وجود خارجی دارند، نزدیک‌ترین واژه‌های ممکن را پیشنهاد می‌کند تا بتوان بر اساس آن‌ها، جستجوی دقیق‌تری را ارائه کرد.


کامپایل افزونه‌ی spell fix1

افزونه‌ی spell fix، به همراه هیچکدام از توزیع‌های باینری SQLite ارائه نمی‌شود. ارائه‌ی آن فقط به صورت سورس کد است و باید خودتان آن‌را کامپایل کنید!


برای این منظور ابتدا به آدرس https://www.sqlite.org/src/dir?ci=99749d4fd4930ccf&name=ext/misc مراجعه کرده و فایل ext/misc/spellfix.c آن‌را دریافت کنید. اگر بر روی لینک spellfix.c کلیک کنید، در نوار ابزار بالای صفحه‌ی بعدی، لینک download آن هم وجود دارد.

سپس به صفحه‌ی دریافت اصلی SQLite یعنی https://www.sqlite.org/download.html مراجعه کرده و بسته‌ی amalgamation آن‌را دریافت کنید. این بسته به همراه کدهای اصلی SQLite است که باید در کنار افزونه‌های آن قرار گیرند تا بتوان این افزونه‌ها را کامپایل کرد. بنابراین پس از دریافت بسته‌ی amalgamation و گشودن آن، فایل spellfix.c را به داخل پوشه‌ی آن کپی کنید:


اکنون نوبت به کامپایل فایل spellfix.c و تبدیل آن به یک dll است تا بتوان آن‌را به صورت یک افزونه در برنامه بارگذاری کرد. برای این منظور از هر کامپایلر ++C ای می‌توانید استفاده کنید. برای نمونه به آدرس http://www.codeblocks.org/downloads/binaries مراجعه کرده و بسته‌ی codeblocks-20.03mingw-setup.exe را دریافت کنید (بسته‌ای که به همراه mingw است). پس از نصب آن، در مسیر C:\Program Files (x86)\CodeBlocks\MinGW\bin می‌توانید کامپایلر چندسکویی gcc را مشاهده کنید. توسط آن می‌توان با اجرای دستور زیر، سبب تولید فایل spellfix1.dll شد:
 "C:\Program Files (x86)\CodeBlocks\MinGW\bin\gcc.exe" -g -shared -fPIC -Wall D:\path\to\sqlite-amalgamation-3310100\spellfix.c -o spellfix1.dll


روش معرفی افزونه‌های SQLite به Microsoft.Data.Sqlite

EF Core، از بسته‌ی Microsoft.Data.Sqlite در پشت صحنه برای کار با SQLite استفاده می‌کند و در اینجا هم برای معرفی افزونه‌ی کامپایل شده، باید ابتدا آن‌را به اتصال برقرار شده، معرفی کرد. خود Sqlite در ویندوز، افزونه‌هایش را بر اساس معرفی مستقیم مسیر فایل dll آن‌ها بارگذاری نمی‌کند. بلکه path ویندوز را برای جستجوی آن‌ها بررسی کرده و در صورتیکه فایل dll ای را افزونه تشخیص داد، آن‌را بارگذاری می‌کند. بنابراین یا باید به صورت دستی مسیر فایل dll تولید شده را به متغیر محیطی path ویندوز اضافه کرد و یا می‌توان توسط قطعه کد زیر، آن‌را به صورت پویایی معرفی کرد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Runtime.InteropServices;

namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public static class LoadSqliteExtensions
    {
        public static void AddToSystemPath(string extensionsDirectory)
        {
            if (!RuntimeInformation.IsOSPlatform(OSPlatform.Windows))
            {
                throw new NotSupportedException("Modifying the path at runtime only works on Windows. On Linux and Mac, set LD_LIBRARY_PATH or DYLD_LIBRARY_PATH before running the app.");
            }

            var path = new HashSet<string>(Environment.GetEnvironmentVariable("PATH").Split(Path.PathSeparator));
            if (path.Add(extensionsDirectory))
            {
                Environment.SetEnvironmentVariable("PATH", string.Join(Path.PathSeparator, path));
            }
        }
    }
}
در این متد extensionsDirectory، همان پوشه‌ای است که فایل dll کامپایل شده، در آن قرار دارد. مابقی آن، معرفی این مسیر به صورت پویا به PATH سیستم عامل است.

در ادامه پیش از معرفی services.AddDbContext، باید مسیر پوشه‌ی افزونه‌ها را ثبت کرد و سپس UseSqlite را به همراه اتصالی استفاده کرد که توسط متد LoadExtension آن، افزونه‌ی spellfix1 به آن معرفی شده‌است:
LoadSqliteExtensions.AddToSystemPath("path to .dll file");
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>((serviceProvider, optionsBuilder) =>
    {
        var connection = new SqliteConnection(connectionString);
        connection.Open();

        connection.LoadExtension("spellfix1");
        // Passing in an already open connection will keep the connection open between requests.
        optionsBuilder.UseSqlite(connection);
    });
همانطور که عنوان شد، متد LoadExtension، مسیری را دریافت نمی‌کند. این متد فقط نام افزونه را دریافت می‌کند و مسیر آن‌را از PATH سیستم عامل می‌خواند.


ایجاد جداول ویژه‌ی spell fix در برنامه

در قسمت اول، با متد createFtsTables آشنا شدیم. اکنون این متد را برای ایجاد جداول کمکی مرتبط با افزونه‌ی spell fix به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
        private static void createFtsTables(ApplicationDbContext context)
        {
            // For SQLite FTS
            // Note: This can be added to the `protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)` method too.
            context.Database.ExecuteSqlRaw(@"CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS ""Chapters_FTS""
                                    USING fts5(""Text"", ""Title"", content=""Chapters"", content_rowid=""Id"");");

            // 'SQLite Error 1: 'no such module: spellfix1'.' --> must be loaded ...
            // EditCost for unicode support
            context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_Vocab USING fts5vocab('Chapters_FTS', 'row');");
            context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_SpellFix_EditCost(iLang INT, cFrom TEXT, cTo TEXT, iCost INT);");
            context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_SpellFix USING spellfix1(edit_cost_table=Chapters_FTS_SpellFix_EditCost);");
        }
- اگر در حین اجرای این دستورات خطای «no such module: spellfix1» را دریافت کردید، یعنی متد LoadExtension را به درستی فراخوانی نکرده‌اید.
- همانطور که مشاهده می‌کنید، ابتدا بر اساس Chapters_FTS یا همان جدول مجازی FTS برنامه، یک جدول مجازی از نوع fts5vocab ایجاد می‌شود. کار آن استخراج توکن‌های FTS و آماده سازی آن‌ها برای استفاده در غلط یاب املایی هستند.
- سپس جدول ویژه‌ی EditCost را مشاهده می‌کنید. نام آن مهم نیست، اما ساختار آن باید دقیقا به همین صورت باشد. اگر این جدول اختیاری را تهیه کنیم، الگوریتم spellfix1 به utf8 سوئیچ خواهد کرد و برای پردازش متون یونیکد، بدون مشکل کار می‌کند. بدون آن، جستجوهای فارسی نتایج مطلوبی را به همراه نخواهند داشت.
- در آخر جدول مجازی مرتبط با spellfix1 که از جدول cost_table معرفی شده استفاده می‌کند، ایجاد شده‌است.

اجرای این دستورات، جداول زیر را ایجاد می‌کنند (که ساختار آن‌ها استاندارد است و باید مطابق فرمول‌های مستندات آن‌ها باشد):



به روز رسانی جدول واژه نامه‌ی غلط یابی برنامه

آخرین جدولی را که ایجاد کردیم، Chapters_FTS_SpellFix است که اطلاعات خودش را از Chapters_FTS_Vocab دریافت می‌کند:


  هر بار که بانک اطلاعاتی را به روز می‌کنیم، نیاز است اطلاعات این جدول را نیز توسط دستور زیر به روز کرد:
database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS_SpellFix(word, rank)
    SELECT term, cnt FROM Chapters_FTS_Vocab
    WHERE term not in (SELECT word from Chapters_FTS_SpellFix_vocab)");
البته خود SQLite اطلاعات این جدول را فقط یکبار بارگذاری می‌کند. برای اجبار آن به بارگذاری مجدد، می‌توان دستور reset زیر را صادر کرد:
database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS_SpellFix(command) VALUES(\"reset\");");


کوئری گرفتن از جدول مجازی Chapters_FTS_SpellFix

تا اینجا افزونه‌ی spellfix1 را کامپایل و به سیستم معرفی کردیم. سپس جداول واژه نامه‌ی آن‌را نیز تشکیل دادیم، اکنون نوبت به کوئری گرفتن از آن است. به همین جهت یک موجودیت بدون کلید دیگر را بر اساس ساختار خروجی کوئری‌های آن ایجاد کرده:
namespace EFCoreSQLiteFTS.Entities
{
    public class SpellCheck
    {
        public string Word { get; set; }
        public decimal Rank { get; set; }
        public decimal Distance { get; set; }
        public decimal Score { get; set; }
        public decimal Matchlen { get; set; }
    }
}
و آن‌را توسط متد HasNoKey به EF Core معرفی می‌کنیم:
namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        //...

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            base.OnModelCreating(builder);

            builder.Entity<SpellCheck>().HasNoKey().ToView(null);
        }

        //...
    }
}
در اینجا SpellCheck تهیه شده با متد HasNoKey علامتگذاری می‌شود تا آن‌را بتوان بدون مشکل در کوئری‌های EF استفاده کرد. همچنین فراخوانی ToView(null) سبب می‌شود تا EF Core جدولی را در حین Migration از روی این موجودیت ایجاد نکند و آن‌را به همین حال رها کند.

در آخر، کوئری گرفتن از این جدول، ساختار زیر را دارد:
foreach (var item in context.Set<SpellCheck>().FromSqlRaw(
          @"SELECT word, rank, distance, score, matchlen FROM Chapters_FTS_SpellFix
            WHERE word MATCH {0} and top=6", "فارشی"))
{
    Console.WriteLine($"Word: {item.Word}");
    Console.WriteLine($"Distance: {item.Distance}");
}
با این خروجی:


top=6 در این کوئری خاص یعنی 6 رکورد را بازگشت بده.

یک نکته: اگر می‌خواهید کوئری فوق را توسط برنامه‌ی «DB Browser for SQLite» اجرا کنید، باید از منوی tools آن، گزینه‌ی load extension را انتخاب کرده و فایل dll افزونه را به برنامه معرفی کنید.


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت بیست و چهارم
آغاز فصل چهارم: بنیان و اساس نوع‌ها (Type Fundamentals)
در این فصل قرار است به بررسی اساس نوع داده‌ها بپردازیم؛ اینکه رفتارهایی که باید از هر نوع Type انتظار داشته باشیم، چه چیزهایی هستند. معانی فضای نام، اسمبلی‌ها، امن بودن نوع‌ها (Safety) و تبدیلات (Casts) را بهتر درک کنیم.
اولین نکته‌ای که باید بدانید این است که هر نوع داده‌ای که شما در دات نت دارید و تعریف می‌کنید، از والدی به نام System.Object مشتق می‌شود. برای مثال وقتی شما کلاسی را تعریف می‌کنید، چه ضمنی و چه صریح، کلاس شما از System.Object ارث بری خواهد کرد.
یعنی کد:
class DotnetTips
{
....
}
با کد زیر:
class DotnetTips:System.Object
{
...
}
برابر است.
برای همین، همه‌ی کلاس‌ها و انواع داده‌ها، شامل یک سری متدها و خصوصیات مشترک هستند. در لیست زیر تعدادی از متدهایی را که دسترسی public و Protected دارند، در جداول جداگانه‌ای بررسی می‌کنیم:
Public Methods
Equals
اگر هر دو شیء مقادیر یکسانی داشته باشند، True باز می‌گرداند. در فصل پنجم با این مورد بیشتر آشنا می‌شویم.
GetHashCode
 بر اساس مقادیر این شیء، یک کد هش شده می‌سازد. اگر شیء قرار است مقدار هش آن در جداول هش، مثل Dictionary یا HashSet به عنوان کلید به کار رود بهتر است این متد رونویسی شود. متاسفانه این متد در شیء Object تعریف شده است و از آنجا که بیشتر نوع‌ها هیچ وقت به عنوان یک کلید استفاده نمی‌شوند؛ بهتر بود در این رابطه به یک اینترفیس منتقل می‌شد. در فصل 5 بیشتر در این مورد بحث خواهد شد (مطالب مرتبط در اینباره +  + + ).
ToString
پیاده سازی پیش‌فرض آن اینست که این متد با اجرای کد
this.GetType().FullName
نام نوع را برمی‌گرداند. ولی برای بعضی نوع‌ها چون Boolean,int32 این متد، رونویسی شده و مقدار مربوطه را به طور رشته‌ای باز می‌گرداند. در بعضی موارد هم این متد برای استفاده‌هایی چون دیباگ برنامه هم رونویسی می‌شود. توجه داشته باشید که که نسبت به CultureInfo ترد مربوطه، واکنش نشان می‌دهد که در فصل 14 آن را بررسی می‌کنیم.
GetType
 یک نمونه از شیء مورد نظر را برمی‌گرداند که با استفاده از ریفلکشن می‌توان به اطلاعات متادیتای آن شیء دسترسی پیدا کرد. در مورد ریفلکشن در فصل 23 صحبت خواهد شد.


Protected Methods

MemberwiseClone
 این متد از شیء جاری یک Shallow copy (+ )گرفته و فیلدهای غیر ایستای آن را همانند شیء جاری پر می‌کند. اگر فیلدهای غیر ایستا از نوع Value باشند که کپی بیت به بیت صورت خواهد گرفت. ولی اگر فیلدی از نوع Reference باشد، از همان نوع Ref می‌باشند؛ ولی خود شیء اصلی، یک شیء جدید به حساب می‌آید و به شیء سازنده‌اش ارتباطی ندارد.
 Finalize یک متد Virtual است و زمانی صدا زده می‌شود که GC قصد نابودسازی آن شیء را داشته باشد. این متد برای زمانی نیاز است که شما قصد دارید قبل از نابودسازی، کاری را انجام دهید. در فصل 21 در این مورد بیشتر صحبت می‌کنیم.


همانطور که می‌دانید، همه‌ی اشیا نیاز دارند تا با استفاده از کلمه‌ی new، در حافظه تعریف شوند:

DotnetTips dotnettips=new DotnetTips("i am constructor");

اتفاقاتی که با استفاده از عملگر new رخ می‌دهد به شرح زیر است:

  1. اولین کاری که CLR انجام می‌دهد، محاسبه‌ی مقدار حافظه یا تعداد بایت‌های فیلدهای شیء مربوطه است و همچنین اشیایی که از آن‌ها مشتق شده است؛ مثل System.Object که همیشه وجود دارد. هر شیء‌ایی که بر روی حافظه‌ی Heap قرار می‌گیرد، به یک سری اعضای اضافه هم نیاز دارد که Type Object Pointer و Sync Block Index نامیده می‌شوند و CLR از آن‌ها برای مدیریت حافظه استفاده می‌کند. تعداد بایت‌های این اعضای اضافه هم با تعداد بایت‌های شیء مدنظر جمع می‌شوند.
  2. طبق تعداد بایت‌های به دست آمده، یک مقدار از حافظه‌ی Heap دریافت می‌شود.
  3. دو عضو اضافه که در بند شماره یک به آن اشاره کردیم، آماده سازی می‌شوند.
  4. سازنده‌ی شیء صدا زده می‌شود. سازنده بر اساس نوع ورودی شما انتخاب می‌شود و در صورت ارجاع به سازنده‌های والد، ابتدا سازنده‌های والد صدا زده می‌شوند و بعد از اینکه همه‌ی سازنده‌ها صدا زده شدند، سازنده‌ی System.Object صدا زده می‌شود که هیچ کدی ندارد؛ ولی به هر حال عمل Return آن انجام می‌شود.

بعد از انجام همه‌ی موارد بالا، یک اشاره گر به متغیر شما (در اینجا dotnettips) برگشت داده می‌شود.

مطالب
C# 7 - Pattern matching and switch expressions
هرچند کار کردن با کلاس‌ها و اینترفیس‌های strongly typed ساده‌تر است، اما گاهی از اوقات نیاز است تا با نوع object کار کرد. به علاوه حتی در حین کار کردن با کلاس‌ها و اینترفیس‌ها هم نیاز است تا نوع خاصی از کلاس‌های مشتق شده را جهت فراخوانی متدی ویژه، بررسی کرد. به همین جهت مفهوم «pattern matching» به C# 7 اضافه شده‌است تا بتوان با سلسله مراتب اشیاء، ساده‌تر کار کرد. برای این منظور اپراتور is و عبارت switch، با الگوهای const ،var و type بهبود و تکامل بخشیده شده‌اند.


استفاده از اپراتور is به همراه pattern matching

اپراتور is از اولین نگارش #C مهیا بوده‌است و هدف آن بررسی تطابق شیءایی خاص، با نوعی مفروض است. برای مثال آیا این نوع مورد بررسی، اینترفیس خاصی را پیاده سازی می‌کند و یا اینکه آیا از کلاسی خاص مشتق شده‌است یا خیر؟ حاصل این بررسی هم true یا false است.
با بهبودهای حاصل شده‌ی در C# 7، اکنون می‌توان از اپراتور is جهت بررسی الگوها نیز استفاده کرد.


الگوی const

در مثال ذیل، آرایه‌ای از اشیاء، شامل یک نال، یک عدد و دو شیء کاربر، تعریف شده‌اند:
public class User
{
    public User(string name)
    {
        Name = name;
    }
 
    public string Name { get; }
}


object[] data = { null, 42, new User("User 1"), new User("User 2") };
foreach (var item in data)
{
    if (item is null) Console.WriteLine("it's a const pattern");
    if (item is 42) Console.WriteLine("it's 42");
}
اولین الگوی مهیای در C# 7، با نام «const pattern» شناخته می‌شود که نمونه‌ای از آن‌را در بدنه‌ی حلقه‌ی فوق مشاهده می‌کنید.
در C# 7 می‌توان اپراتور is را بر روی یک عدد ثابت مانند 42 و یا یک null بکار گرفت. پیش از C# 7 برای بررسی نال بودن یک شیء، تنها از پراتور == می‌شد استفاده کرد.


الگوی Type

دومین الگوی مهیای در C# 7، «الگوی نوع» نام دارد و هدف آن بررسی تطابق یک شیء، با شیءایی دیگر است. مهم‌ترین تفاوت آن با نگارش‌های پیشین سی شارپ این است که اگر اکنون تطابقی تشخیص داده شود، شیء، به متغیر جدید تعریف شده، انتساب داده می‌شود:
object[] data = { null, 42, new User("User 1"), new User("User 2") };
foreach (var item in data)
{
    if (item is int i) Console.WriteLine($"it's a type pattern with an int and the value {i}");
    if (item is User p) Console.WriteLine($"it's a person: {p.Name}");
    if (item is User p2 && p2.Name.StartsWith("U"))
    {
        Console.WriteLine($"it's a person starting with U {p2.Name}");
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار می‌توان پس از اپراتور is، یک متغیر جدید را هم تعریف کرد و در صورت تطابق، این متغیر به صورت خودکار مقدار دهی می‌گردد. به علاوه در اینجا امکان ترکیب شرط‌ها نیز پس از is، مانند سومین if نوشته شده، میسر است.

و یا اکنون قطعه کد قدیمی ذیل را
object obj1 = "Hello, World!";
var str1 = obj1 as string;
if (str1 != null)
{
   Console.WriteLine(str1);
}
می‌توان با pattern matching و استفاده از «الگوی نوع»، به نحو ذیل خلاصه کرد:
object obj2 = "Hello, World!";
if (obj2 is string str2)
{
   Console.WriteLine(str2);
}


الگوی Var

سومین الگوی مهیای در C# 7، الگوی var نام دارد و در این حالت می‌توان بجای ذکر صریح نوع تطابق داده شده، از var استفاده کرد.
بدیهی است این الگو همواره با موفقیت روبرو می‌شود؛ چون var به همان نوع شیء مفروض اشاره می‌کند:
object[] data = { null, 42, new User("User 1"), new User("User 2") };
foreach (var item in data)
{
    if (item is var x) Console.WriteLine($"it's a var pattern with the type {x?.GetType()?.Name}");
}
مهم‌ترین مزیت آن این است که متغیر تعریف شده‌ی پس از var دقیقا دارای همان مقدار و نوع اصلی شیء است و پس از فراخوانی GetType می‌توان به خواص آن دسترسی یافت؛ مانند خاصیت Name ذکر شده‌ی در مثال فوق.
در این حالت اگر item دقیقا null باشد، برای بررسی آن می‌توان از null conditional operator معرفی شده‌ی در C# 6 استفاده کرد.


استفاده از عبارت switch به همراه pattern matching

در C# 7، عبارت switch نیز تکامل یافته‌است. در اینجا الگوهای const ،var و type را نیز می‌توان پس از ذکر case بکار گرفت:
public static void SwitchPattern(object o)
{
    switch (o)
    {
        case null:
            Console.WriteLine("it's a constant pattern");
            break;
        case int i:
            Console.WriteLine("it's an int");
            break;
        case User p when p.Name.StartsWith("U"):
            Console.WriteLine($"a U person {p.Name}");
            break;
        case User p:
            Console.WriteLine($"any other person {p.Name}");
            break;
        case var x:
            Console.WriteLine($"it's a var pattern with the type {x?.GetType().Name} ");
            break;
        default:
            break;
    }
}
الگوهایی را که در اینجا مشاهده می‌کنید دقیقا همان‌هایی هستند که پیشتر بررسی کردیم. الگوی const برای بررسی نال و یک عدد. الگوی type برای بررسی تطابق با یک شیء خاص و سپس استفاده‌ی از آن شیء و الگوی var برای دسترسی به نام نوع مفروض.
تنها نکته‌ی جدید در اینجا، استفاده از واژه‌ی کلیدی when است برای ترکیب شرط‌ها (case User p when p.Name.StartsWith). بنابراین در C# 7 امکان نوشتن case null میسر است؛ به همراه نوشتن شرط‌ها توسط when، در حین تعاریف caseها. به علاوه اینبار عبارت switch محدود به نوع‌های پایه مانند اعداد، رشته‌ها و enums نیست و در اینجا می‌توان یک شیء را نیز مشخص کرد.


شبیه سازی switch موجود در ویژوال بیسیک در C# 7

ویژوال بیسیک از نگارش‌های ابتدایی آن دارای case‌های پیشرفته‌تری است نسبت به #C. برای نمونه در اینجا امکان تعریف تعدادی عدد، استفاده از To و استفاده‌ی از =< را هم مشاهده می‌کنید:
Select Case age
  Case 50
    ageBlock = "the big five-oh"
  Case 80, 81, 82, 83, 84, 85, 86, 87, 88, 89
    ageBlock = "octogenarian"
  Case 90 To 99
    ageBlock = "nonagenarian"
  Case Is >= 100
    ageBlock = "centenarian"
  Case Else
    ageBlock = "just old"
End Select

اکنون در C# 7 می‌توان یک چنین توانمندی را با pattern matching هم پیاده سازی کرد:
string ageBlock;
var age = 40;
switch (age)
{
    case 50:
        ageBlock = "the big five-oh";
        break;
    case var testAge when (new List<int> { 80, 81, 82, 83, 84, 85, 86, 87, 88, 89 }).Contains(testAge):
        ageBlock = "octogenarian";
        break;
    case var testAge when ((testAge >= 90) && (testAge <= 99)):
        ageBlock = "nonagenarian";
        break;
    case var testAge when (testAge >= 100):
        ageBlock = "centenarian";
        break;
    default:
        ageBlock = "just old";
        break;
}
در این مثال یکی از کاربردهای عملی الگوی var را مشاهده می‌کنید؛ یا همان دسترسی به مقدار و نوع وارد شده و سپس اعمال شرط بر روی آن.
همانطور که مشاهده می‌کنید، در قسمت when نیز می‌توان توسط && و || نیز شرط‌ها را ترکیب کرد و یا متدی را با خروجی bool (مانند Contains) بر روی مقدار دریافتی اعمال کرد.
اشتراک‌ها
تحلیل کننده User Agent تحت net standard.

با پشتیبانی net core.

using UAParser;

...

  string uaString = "Mozilla/5.0 (iPhone; CPU iPhone OS 5_1_1 like Mac OS X) AppleWebKit/534.46 (KHTML, like Gecko) Version/5.1 Mobile/9B206 Safari/7534.48.3";

  // get a parser with the embedded regex patterns
  var uaParser = Parser.GetDefault();
  
  // get a parser using externally supplied yaml definitions
  // var uaParser = Parser.FromYamlFile(pathToYamlFile);
  // var uaParser = Parser.FromYaml(yamlString);

  ClientInfo c = uaParser.Parse(uaString);

  Console.WriteLine(c.UserAgent.Family); // => "Mobile Safari"
  Console.WriteLine(c.UserAgent.Major);  // => "5"
  Console.WriteLine(c.UserAgent.Minor);  // => "1"

  Console.WriteLine(c.OS.Family);        // => "iOS"
  Console.WriteLine(c.OS.Major);         // => "5"
  Console.WriteLine(c.OS.Minor);         // => "1"

  Console.WriteLine(c.Device.Family);    // => "iPhone"
تحلیل کننده User Agent تحت net standard.
اشتراک‌ها
مجموعه ابزار های آنلاین

 Uttool provides set of free online tools to make your life,
Json Parser,
Html Encode,
Unix Time Converter,
Url Escape,
HTML to JS,
Calculator,
Unit Converter,
Stop Watch,
Countdown Timer,
Photo Editor,
Color Picker,
Email Address,
Base64 Encode Decode,
AES Encryption,
DES Encryption,
RC4 Encryption,
Rabbit Encryption,
Triple DES Encryption,
Md5 Hash,
SHA1-1 Hash,
SHA-256 Hash,
SHA-384 Hash,
SHA-512 Hash,
Regular Expression Tester,
Guid Generator,
RegEx String Generator,
String Generator,

مجموعه ابزار های آنلاین
نظرات مطالب
اجرای یک Script حاوی دستورات Go در سی شارپ
سلام.
خیر، همه جا جواب نمیده! عرض کردم، نیازی به جداسازی Script بر اساس GO‌های موجود در اون ندارید. Script زیر رو در نظر بگیرید (بعنوان مثالی نقض) تا متوجه بشید چرا کد شما نیز ایراد داره:

USE [MyDB]
GO

SET ANSI_NULLS ON
GO

SET QUOTED_IDENTIFIER ON
GO

CREATE TABLE [dbo].[GO AND EAT](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[MyVal] [decimal](18, 0) NOT NULL,
) ON [PRIMARY]

GO
لطفا اینو در نظر بگیرید که منظورم این نیست که با تصحیح Regex Pattern می‌تونید این مشکل رو نیز برطرف کنید، منظورم اینه که با استفاده از SMO می‌تونید از نوشتن کدهای Error-Prone دوری کنید. فقط همین. :)

موفق باشید.
مطالب
Count یا Any

با وجود امکانات مهیای توسط LINQ ، یک سری از عادات متداول حین کار با گروهی از اشیاء باید کنار گذاشته شوند؛ برای مثال چگونگی بررسی این مطلب که آیا شیء IEnumerable ما حاوی عنصری هست یا خیر.
روش متداول انجام اینکار استفاده از متد Count است. چون این متد پیش از تدارک امکانات LINQ نیز وجود داشته، بنابراین اولین موردی که جهت بررسی آن به ذهن خطور می‌کند، استفاده از متد Count می‌باشد؛ برای مثال:
void Method(IEnumerable<Status> statuses)
{
if (statuses != null && statuses.Count() > 0)
// do something...
}
این روش بهینه نیست زیرا کار متد Count بررسی تک تک عناصر شیء IEnumerable و سپس بازگرداندن تعداد آن‌ها است. این مورد خصوصا در حالت‌های کار با بانک اطلاعاتی و تنظیمات lazy-loading آن و یا تعداد بالای عناصر یک لیست، بسیار هزینه‌بر خواهد شد.
ولی در اینجا هدف ما این است که آیا شیء IEnumerable دارای حداقل یک عنصر است یا خیر؟ بنابراین بجای استفاده از متد Count بهتر است از یکی از extension methods فراهم شده توسط LINQ به نام Any استفاده شود.
کار متد Any ، پس از بررسی اولین عنصر یک مجموعه، خاتمه خواهد یافت و بدیهی است که نسبت به متد Count بسیار سریعتر و کم هزینه‌تر خواهد بود. علاوه بر آن حین کار با بانک‌های اطلاعاتی برای مثال توسط LINQ to Entities ، در SQL نهایی تولیدی به EXISTS ترجمه خواهد شد.
void Method(IEnumerable<Status> statuses)
{
if (statuses != null && statuses.Any())
// do something...
}
خلاصه‌ی بحث:
از این پس حین استفاده از انواع و اقسام لیست‌ها، آرایه‌ها، IEnumerable ها و امثال آن‌ها، جهت بررسی خالی بودن یا نبودن آن‌ها تنها از متد Any فراهم شده توسط LINQ استفاده نمائید.
if (myArray != null && myArray.Any())
// do something...

مطالب
الگوی شیء نال Null Object Pattern
این الگو شاید به نظر ساده برسد، ولی در بعضی موارد می‌تواند در سطوح بالاتر، کدهای تمیزتر و خلوت‌تری را در اختیار شما بگذارد. در مورد این الگو، در کتاب توسعه چابک عمو باب نیز آمده است. بسیاری ممکن است نسبت به این الگو جبهه بگیرند و بگویند که بررسی نال بودن یک شیء بهتر است و یا حتی رخ دادن خطای Null Pointer Exception در برنامه باعث می‌شود بتوانیم باگ‌ها را پیدا کنیم. در جواب باید گفت که این الگو قرار نیست در همه جا مورد استفاده قرار گیرد. در مثال زیر می‌توانید تا حدی به جایگاه استفاده از این الگو برسید. اینکه چگونه و در کجا از یک الگو استفاده کنید، به عهده برنامه نویس است.
کار این الگو در یک جمله این است که اگر متدی نتواند خروجی مناسبی را بدهد و به جای آن قرار باشد نال را برگشت دهد، به جای برگشت دادن نال، از یک شیء که هیچ رفتاری ندارد استفاده می‌کند و آن شیء را برمی‌گرداند تا در ادامه کد، بررسی نال بودن، یا خطای NPE رخ ندهد.

به عنوان مثال فرض کنید قرار است یک کاربر با نام کاربری Ali به سیستم وارد شود؛ در اینجا سه حالت وجود دارد:
  1. این کاربر یافت شده و اجازه دسترسی دارد.
  2. این کاربر یافت شده و اجازه دسترسی ندارد.
  3. این کاربر یافت نمی‌شود.

اگر در حالتیکه کاربر یافت نشود، بخواهیم نال برگردانیم، در ادامه‌ی کد باید بررسی نال بودن و یا گاها انتظار خطای NPE را داشته باشیم؛ یا اینکه در عوض از الگوی شیء نال بهره ببریم.

بدون استفاده از الگو
در این مثال ابتدا کلاس یوزر را می‌سازیم:
 public class User
    {
        public String Usernam { get; set; }
        public bool Authenticated { get; set; }
    }
در لایه سرویس هم خروجی را برمی‌گردانیم:
 public User GeUser(string uname)
        {
            if (uname == "Ali")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Ali",
                    Authenticated = true
                };
            }
            else if (uname == "Reza")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Reza",
                    Authenticated = false
                };
            }
            else
            {
                return null;
            }
        }
در این حالت کد بعدی شما باید اینگونه باشد:
 var userServices=new UserServices();
            var user = userServices.GeUser("Ali");
            if (user != null && user.Authenticated)
            {
                Console.WriteLine("You are Authorized");
            }
همانطور که می‌بینید یک خط کد شرطی به سیستم اضافه شد و در یک سیستم بزرگتر این بررسی‌ها بیشتر شده و حتی در بعضی نقاط ممکن است با یک عدم بررسی، وقوع خطای NPE را افزایش دهید. حالا همین مثال بالا را با همین الگو جلو می‌بریم.

استفاده از الگو

ابتدا یک کلاس جدید را با ارث بری از کلاس یوزر می‌سازیم:
public class NullUser:User
    {
        public NullUser()
        {
            Authenticated = false;
        }
    }
این کلاس همان شیء نالی است که قرار است به جای خود عبارت Null برگشت دهیم:
  public User GeUser(string uname)
        {
            if (uname == "Ali")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Ali",
                    Authenticated = true
                };
            }
            else if (uname == "Reza")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Reza",
                    Authenticated = false
                };
            }
                return new NullUser();
        }
بدین ترتیب در ادامه کد الزامی به بررسی نال نیست:
var userServices=new UserServices();
            var user = userServices.GeUser("xxx");
            if (user.Authenticated)
                Console.WriteLine("You are Authorized");

یک نکته اضافه تر اینکه، در صورتی که قصد دارید متدی را در کلاس پدر تحریف کنید، بهتر است یک اینترفیس یا کلاس انتزاعی را تعریف و هر دو کلاس را از آن ارث بری کنید که برای مثال بالا می‌شود اینترفیس IUser و  دو کلاس User و NullUser هم مشتقات آن.