مطالب
استفاده از افزونه‌ی jQuery Autocomplete در ASP.NET

با استفاده از AutoComplete TextBoxes می‌توان گوشه‌ای از زندگی روزمره‌ی کاربران یک برنامه را ساده‌تر کرد. مشکل مهم dropDownList ها دریک برنامه‌ی وب، عدم امکان تایپ قسمتی از متن مورد نظر و سپس نمایان شدن آیتم‌های متناظر با آن در اسرع وقت می‌باشد. همچنین با تعداد بالای آیتم‌ها هم حجم صفحه و زمان بارگذاری را افزایش می‌دهند. راه حل‌های بسیار زیادی برای حل این مشکل وجود دارند و یکی از آن‌ها ایجاد AutoComplete TextBoxes است. پلاگین‌های متعددی هم جهت پیاده سازی این قابلیت نوشته‌ شده‌اند منجمله jQuery Autocomplete . این پلاگین دیگر توسط نویسنده‌ی اصلی آن نگهداری نمی‌شود اما توسط برنامه نویسی دیگر در github ادامه یافته است. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این افزونه‌ را در ASP.NET Webforms بررسی خواهیم کرد.

الف) دریافت افزونه

لطفا به آدرس GitHub ذکر شده مراجعه نمائید.

سپس برای مثال پوشه‌ی js را به پروژه افزوده و فایل‌های jquery-1.5.min.js ، jquery.autocomplete.js ، jquery.autocomplete.css و indicator.gif را در آن کپی کنید. فایل indicator.gif به همراه مجموعه‌ی دریافتی ارائه نمی‌شود و یک آیکن loading معروف می‌تواند باشد.
علاوه بر آن یک فایل جدید custom.js را نیز جهت تعاریف سفارشی خودمان اضافه خواهیم کرد.


ب) افزودن تعاریف افزونه به صفحه

در ذیل نحوه‌ی افزودن فایل‌های فوق به یک master page نمایش داده شده است.
در اینجا از قابلیت‌های جدید ScriptManager (موجود در سرویس پک یک دات نت سه و نیم و یا دات نت چهار) جهت یکی کردن اسکریپت‌ها کمک گرفته شده است. به این صورت تعداد رفت و برگشت‌ها به سرور به‌جای سه مورد (تعداد فایل‌های اسکریپت مورد استفاده)، یک مورد (نهایی یکی شده) خواهد بود و همچنین حاصل نهایی به صورت خودکار به شکلی فشرده شده به مرورگر تحویل داده شده، سرآیندهای کش شدن اطلاعات به آن اضافه می‌گردد (که در سایر حالات متداول اینگونه نیست)؛ به علاوه Url نهایی آن هم بر اساس hash فایل‌ها تولید می‌شود. یعنی اگر محتوای یکی از این فایل‌ها تغییر کرد، چون Url نهایی تغییر می‌کند، دیگر لازم نیست نگران کش شدن و به روز نشدن اسکریپت‌ها در سمت کاربر باشیم.

<%@ Master Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Site.master.cs" Inherits="AspNetjQueryAutocompleteTest.Site" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>
<asp:PlaceHolder Runat="server">
<link href="<%= ResolveClientUrl("~/js/jquery.autocomplete.css")%>" rel="stylesheet" type="text/css" />
</asp:PlaceHolder>
<asp:ContentPlaceHolder ID="head" runat="server">
</asp:ContentPlaceHolder>
</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<asp:ScriptManager ID="ScriptManager1" runat="server">
<CompositeScript>
<Scripts>
<asp:ScriptReference Path="~/js/jquery-1.5.min.js" />
<asp:ScriptReference Path="~/js/jquery.autocomplete.js" />
<asp:ScriptReference Path="~/js/custom.js" />
</Scripts>
</CompositeScript>
</asp:ScriptManager>
<div>
<asp:ContentPlaceHolder ID="ContentPlaceHolder1" runat="server">
</asp:ContentPlaceHolder>
</div>
</form>
</body>
</html>
علت استفاده از ResolveClientUrl در حین تعریف فایل css در اینجا به عدم مجاز بودن استفاده از ~ جهت مسیر دهی فایل‌های css در header صفحه بر می‌گردد.


ج) افزودن یک صفحه‌ی ساده به برنامه
<%@ Page Title="" Language="C#" MasterPageFile="~/Site.Master" AutoEventWireup="true"
CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="AspNetjQueryAutocompleteTest._default" %>

<asp:Content ID="Content1" ContentPlaceHolderID="head" runat="server">
</asp:Content>
<asp:Content ID="Content2" ContentPlaceHolderID="ContentPlaceHolder1" runat="server">
<asp:TextBox ID="txtShenas" runat="server" />
</asp:Content>

فرض کنید می‌خواهیم افزونه‌ی ذکر شده را به TextBox استاندارد فوق اعمال کنیم. ID این TextBox در نهایت به شکل ContentPlaceHolder1_txtShenas رندر خواهد شد. البته در ASP.NET 4.0 با تنظیم ClientIDMode=Static می‌توان ID انتخابی خود را به جای این ID خودکار درنظر گرفت و اعمال کرد. اهمیت این مساله در قسمت (ه) مشخص می‌گردد.


د) فراهم آوردن اطلاعات مورد استفاده توسط افزونه‌ی AutoComplete به صورت پویا

مهم‌ترین قسمت استفاده از این افزونه، تهیه‌ی اطلاعاتی است که باید نمایش دهد. این اطلاعات باید به صورت فایلی که هر سطر آن حاوی یکی از آیتم‌های مورد نظر است، تهیه گردد. برای این منظور می‌توان از فایل‌های ASHX یا همان Generic handlers استفاده کرد:

using System;
using System.Data.SqlClient;
using System.Text;
using System.Web;

namespace AspNetjQueryAutocompleteTest
{
public class AutoComplete : IHttpHandler
{
public void ProcessRequest(HttpContext context)
{
string prefixText = context.Request.QueryString["q"];
var sb = new StringBuilder();

using (var conn = new SqlConnection())
{
//todo: این مورد باید از فایل کانفیگ خوانده شود
conn.ConnectionString = "Data Source=(local);Initial Catalog=MyDB;Integrated Security = true";
using (var cmd = new SqlCommand())
{
cmd.CommandText = @" select Field1 ,Field2 from tblData where Field1 like @SearchText + '%' ";
cmd.Parameters.AddWithValue("@SearchText", prefixText);
cmd.Connection = conn;
conn.Open();
using (var sdr = cmd.ExecuteReader())
{
if (sdr != null)
while (sdr.Read())
{
string field1 = sdr.GetValue(0) == DBNull.Value ? string.Empty : sdr.GetValue(0).ToString().Trim();
string field2 = sdr.GetValue(1) == DBNull.Value ? string.Empty : sdr.GetValue(1).ToString().Trim();
sb.AppendLine(field1 + "|" + field2);
}
}
}
}

context.Response.Write(sb.ToString());
}

public bool IsReusable
{
get
{
return false;
}
}
}
}

در این مثال از ADO.NET کلاسیک استفاده شده است تا به عمد نحوه‌ی تعریف پارامترها یکبار دیگر مرور گردند. اگر از LINQ to SQL یا Entity framework یا NHibernate و موارد مشابه استفاده می‌کنید، جای نگرانی نیست؛ زیرا کوئری‌های SQL تولیدی توسط این ORMs به صورت پیش فرض از نوع پارامتری هستند (+).
در این مثال اطلاعات دو فیلد یک و دوی فرضی از جدولی با توجه به استفاده از like تعریف شده دریافت می‌گردد. به عبارتی همان متد StartsWith معروف LINQ بکارگرفته شده است.
به صورت خلاصه افزونه، کوئری استرینگ q را به این فایل ashx ارسال می‌کند. سپس کلیه آیتم‌های شروع شده با مقدار دریافتی، از بانک اطلاعاتی دریافت شده و هر کدام قرارگرفته در یک سطر جدید بازگشت داده می‌شوند.
اگر دقت کرده باشید در قسمت sb.AppendLine ، با استفاده از "|" دو مقدار دریافتی از هم جدا شده‌اند. عموما یک مقدار کفایت می‌کند (در 98 درصد موارد) ولی اگر نیاز بود تا توضیحاتی نیز نمایش داده شود از این روش نیز می‌توان استفاده کرد. برای مثال یک مقدار خاص به همراه توضیحات آن به عنوان یک آیتم نمایش داده شده مد نظر است.


ه) اعمال نهایی افزونه به TextBox

در ادامه پیاده سازی فایل custom.js برای استفاده از امکانات فراهم شده در قسمت‌های قبل ارائه گردیده است:

function formatItem(row) {
return row[0] + "<br/><span style='text-align:justify;' dir='rtl'>" + row[1] + "</span>";
}

$(document).ready(function () {
$("#ContentPlaceHolder1_txtShenas").autocomplete('AutoComplete.ashx', {
//Minimum number of characters a user has to type before the autocompleter activates
minChars: 0,
delay: 5,
//Only suggested values are valid
mustMatch: true,
//The number of items in the select box
max: 20,
//Fill the input while still selecting a value
autoFill: false,
//The comparison doesn't looks inside
matchContains: false,
formatItem: formatItem
});
});

پس از این مقدمات، اعمال افزونه‌ی autocomplete به textBox ایی با id مساوی ContentPlaceHolder1_txtShenas ساده است. اطلاعات از فایل AutoComplete.ashx دریافت می‌گردد و تعدادی از خواص پیش فرض این افزونه در اینجا مقدار دهی شده‌اند. لیست کامل آن‌ها را در فایل jquery.autocomplete.js می‌توان مشاهده کرد.
تنها نکته‌ی مهم آن استفاده از پارامتر اختیاری formatItem است. اگر در حین تهیه‌ی AutoComplete.ashx خود تنها یک آیتم را در هر سطر نمایش می‌دهید و از "|" استفاده نکرده‌اید، نیازی به ذکر آن نیست. در این مثال ویژه، فیلد یک در یک سطر و فیلد دو در سطر دوم یک آیتم نمایش داده می‌شوند:



مطالب
Angular Material 6x - قسمت دوم - معرفی Angular Flex layout
در این سری قصد داریم یک برنامه‌ی ساده‌ی دفترچه تلفن را توسط Angular 6x و کامپوننت‌های متریال آن ایجاد کنیم؛ اما Grid جزئی از بسته‌ی Angular Material نیست. بنابراین برای طرحبندی برنامه و قرار دادن المان‌های مختلف در مکان‌های تعیین شده‌ی صفحه، از Angular FlexBox Module استفاده خواهیم کرد که محصور کننده‌ی CSS 3 FlexBox است.


آشنایی با Flex Layout Box Model

برای طراحی ظاهر یک برنامه‌ی وب نیاز است عناصر آن‌را در مکان‌های مختلفی از صفحه قرار داد که به آن Layout گفته می‌شود. برای این منظور عموما 4 روش ذیل مرسوم هستند:
1. Table
2. Float, position, clear
3. CSS Grids
4. FlexBox CSS

امروزه دیگر آنچنان روش‌های 1 و 2 به صورت مستقیم مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. CSS Grid روش نهایی طراحی Layout در آینده خواهد بود و در حال حاضر تعداد مرورگرهایی که از آن پشتیبانی می‌کنند، قابل توجه نیست؛ اما از FlexBox در IE 11، کروم 21 و فایرفاکس 22 به بعد پشتیبانی می‌شود.


FlexBox CSS، سیلان المان‌های قرار گرفته‌ی در داخل آن‌را سبب می‌شود. در اینجا یک container اصلی وجود دارد که در برگیرنده‌ی المان‌ها است. در تصویر فوق دو محور را مشاهده می‌کنید. محور افقی از چپ به راست ادامه پیدا می‌کند. محور عمودی نحوه‌ی ارتباط عناصر را مشخص می‌کند.
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چه تفاوتی بین یک Grid و FlexBox CSS وجود دارد؟ در یک Grid طراحی دو بعدی سطرها و ستون وجود دارد. اما به FlexBox باید به صورت سیلان یک بعدی سلول‌ها نگاه کرد. برای مثال عناصر قرار گرفته‌ی درون Container یا به صورت افقی درون آن گسترده شده و قرار می‌گیرند و یا به صورت عمودی.


نحوه‌ی تفکر و کارکرد با FlexBox چگونه است؟

در اینجا باید به دو مفهوم دقت داشت:
الف) سیلان عناصر درون Container که می‌تواند افقی و یا عمودی باشد.
ب) اندازه‌ی المان‌ها که می‌تواند ثابت و یا نسبی باشد.

یک Container، جهت سیلان عناصر درون آن‌را مشخص می‌کند. المان‌های آن، اندازه، فاصله‌ی از یکدیگر و ترتیب قرارگیری را ارائه می‌دهند. یک flex container می‌تواند شامل چندین flex container تو در تو نیز باشد.


نحوه‌ی سیلان عناصر در FlexBox چگونه است؟

برای نمونه طرحبندی متداول ذیل را درنظر بگیرید:


نحوه تفکر در مورد طراحی این طرحبندی، باید از بیرون به درون و از بالا به پایین (سیلان عمودی) باشد:


سپس نحوه‌ی سیلان عناصر درون Containerهای تعریف شده را مشخص می‌کنیم. برای مثال اولین Container دارای سیلان افقی از چپ به راست خواهد بود که عنصر سوم آن به دلیل اندازه‌های مشخص دو عنصر قبلی، به سطر دوم منتقل شده‌است.


در ادامه به قسمت میانی می‌رسیم که آن نیز دارای سیلان افقی از چپ به راست است:


در اینجا نیز می‌توان سه Container را متصور شد که وسطی دارای سیلان افقی از راست به چپ است و مواردی که بر اساس اندازه‌ی آن‌ها در یک سطر جا نشده‌اند، به سطر بعدی منتقل خواهند شد:


و تمام این سیلان‌ها و انتقال به سطرهای بعدی بر اساس اندازه‌ی المان‌ها صورت می‌گیرد:


البته در این تصویر یک ایراد هم وجود دارد. با توجه به اینکه در ناحیه‌ی میانی سه Container تعریف خواهند شد. Container ایی که در میان آن قرار می‌گیرد، دارای سیلان خاص خودش است و اندازه‌های آن باید نسبت به این Container تعریف شوند و نه نسبت به کل ناحیه‌ی میانی. یعنی بجای اینکه 50 درصد، 25، 25 و 50 درصد را داشته باشیم، این‌ها در اصل 100 درصد، 50 و 50 درصد و سپس 100 درصد هستند.


معرفی کتابخانه‌ی Angular Flex Layout

برای کار با Flex CSS نیاز است:
- مقدار زیادی کد CSS نوشت.
- نیاز به درک عمیقی از Flex Box دارد.
- نیاز است با باگ‌های مرورگرها و تفاوت‌های پیاده سازی‌های آن‌ها در مورد FlexBox آشنا بود.
- نیاز به Prefixing دارد.
- برای Angular طراحی نشده‌است.

جهت رفع این مشکلات و محدودیت‌ها، تیم Angular کتابخانه‌ای را به نام Angular Flex Layout مخصوص نگارش‌های جدید Angular طراحی کرده‌است. این کتابخانه مستقل از Angular Material است اما عموما به همراه آن استفاده می‌شود.

مزایای کار با کتابخانه‌ی Angular flex layout
- یک کتابخانه‌ی متکی به خود و مستقل است و برای کار با آن الزامی به استفاده‌ی از Angular Material نیست.
- به همراه هیچ فایل CSS جانبی ارائه نمی‌شود.
- پیاده سازی TypeScript ایی دارد. در اصل یک سری directives مخصوص Angular است که با TypeScript نوشته شده‌است.
- به صورت پویا و inline تمام CSSهای مورد نیاز را تولید و تزریق می‌کند.
- به همراه یک API استاتیک است و همچنین یک API واکنشگرا
- با Angular CLI نیز یکپارچه شده‌است.


نصب و تنظیم کتابخانه‌ی Angular Flex layout

برای نصب این کتابخانه، در ریشه‌ی پروژه دستور زیر را صادر کنید:
 npm install @angular/flex-layout --save
سپس ماژول آن‌را باید به shared.module.ts اضافه کرد:
import { FlexLayoutModule } from "@angular/flex-layout";

@NgModule({
  imports: [
    FlexLayoutModule
  ],
  exports: [
    FlexLayoutModule
  ]
})
export class SharedModule {
}


کار با API استاتیک Angular Flex layout

API استاتیک Angular Flex layout شامل این مزایا و مشخصات است:
- به صورت یکسری دایرکتیو Angular طراحی شده‌است که به HTML قالب کامپوننت‌ها اضافه می‌شود.
- از data binding پشتیبانی می‌کند.
- CSS نهایی را به صورت پویا و inline تولید و به صفحه تزریق می‌کند. Inline CSS تزریق شده به ویژگی‌های styles هر المان تزریق می‌شوند و موارد مشابه را در صورت وجود بازنویسی می‌کنند.
- از تشخیص تغییرات پشتیبانی می‌کند.
- به همراه ویژگی‌های fxHide و fxShow است.
- کارآیی مطلوبی دارد.

در اینجا برای تعریف container اصلی از دایرکتیوهای زیر استفاده می‌شود:
- fxLayout جهت‌های flex را مشخص می‌کند.
<div fxLayout="row" 
     fxLayout.xs="column"></div>
- fxLayout می‌تواند دارای مقداری مانند row، column و row-reverse و column-reverse باشد. برای مثال مقدار row-reverse‌، نمایش از راست به چپ را سبب می‌شود.
- fxLayoutWrap مشخص می‌کند که آیا المان‌ها باید به سطر و یا ستون بعدی منتقل شوند یا خیر؟
<div fxLayoutWrap></div>
- fxLayoutGap فاصله‌ی بین المان‌ها را مشخص می‌کند.
<div fxLayoutGap="10px"></div>
- fxLayoutAlign نحوه‌ی چیدمان المان را تعیین می‌کند.
<div fxLayoutAlign="start stretch"></div>

چند مثال:


و یا حالت راست به چپ آن به صورت زیر است:


و برای تعریف آیتم‌های قرار گرفته‌ی درون containers می‌توان از دایرکتیوهای زیر استفاده کرد:
- fxflex برای تعیین اندازه و flex المان‌ها
<div fxFlex="1 2 calc(15em + 20px)"></div>
در اینجا سه مقداری که ذکر می‌شوند (و یا تنها یک مقدار) چنین معنایی را به همراه دارند:
 fxFlex="grow shrink basis"
و یا
 fxFlex="basis"
- grow به این معنا است که آیتم جاری در صورت وجود فضا (طراحی واکنشگرا و واکنش نشان دادن به اندازه‌ی صفحه)، نسبت به سایر المان‌ها تا چه اندازه‌ای می‌تواند بزرگ شود.
- shrink به این معنا است که اگر به اندازه‌ی کافی فضا وجود نداشت، این المان نسبت به سایر المان‌های دیگر تا چه اندازه‌ای می‌تواند کوچک شود.
- basis به معنای اندازه‌ی پیش‌فرض المان است.

در اینجا اندازه‌ها برحسب پیکسل، درصد و یا calcs, em, cw, vh می‌توانند تعیین شوند. همچنین یک سری نام مستعار مانند grow, initial, auto, none, nogrow, noshrink هم قابل استفاده هستند.

- fxflexorder برای تعیین ترتیب قرارگیری یک المان
<div fxFlexOrder="2"></div>
-  fxflexoffset برای تعیین فاصله یک المان از container آن
 <div fxFlexOffset="20px"></div>
-  fxflexAlign برای تعیین محل قرارگیری المان
 <div fxFlexAlign="center"></div>
- fxflexfill برای تعیین اینکه این المان کل ردیف یا ستون را پر خواهد کرد
 <div fxFlexFill></div>

چند مثال:


در اینجا سه نمایشی را که در ذیل تعریف div‌ها مشاهده می‌کنید بر اساس تغییر اندازه‌ی صفحه حاصل شده‌اند. چون آیتم دوم دارای مقدار grow مساوی 5 است، به همین جهت با تغییر اندازه‌ی صفحه و دسترسی به مقدار فضای بیشتر، بزرگ‌تر شده‌است.

یک مثال کامل
اگر علاقمند باشید تا توانمندی‌های angular flex layout را در قالب یک مثال کامل مشاهده کنید، به آدرس زیر مراجعه نمائید:
https://tburleson-layouts-demos.firebaseapp.com/#/docs
در این مثال با تغییر گزینه‌‌های مختلف، کد معادل angular flex layout آن نیز تولید می‌شود.
همچنین wiki خود پروژه نیز به همراه مثال‌های بیشتری است:
https://github.com/angular/flex-layout/wiki



کار با API واکنشگرای Angular Flex layout


در طراحی واکنشگرا، container و عناصر داخل آن بر اساس تغییرات اندازه‌ی صفحه و یا اندازه‌ی وسیله‌ی نمایشی، تغییر اندازه و همچنین موقعیت می‌دهند و این تغییرات بر اساس انطباق با viewport وسیله‌ی نمایشی صورت می‌گیرند. به همین جهت برای طراحی واکنشگرا نیاز به Flex CSS و همچنین Media Query است. نوشتن Medial Query و ترکیب آن با Flex CSS کار مشکلی است. به همین جهت Angular Flex layout به همراه یک API واکنشگرا نیز هست که در پشت صحنه Flex CSS را بر اساس طراحی متریال و Medial Queries مورد استفاده قرار می‌دهد.
اگر علاقمند هستید تا اندازه‌های واکنشگرای استاندارد متریال را ملاحظه کنید، می‌توانید به آدرس زیر مراجعه نمائید (قسمت Breakpoint system آن):
https://material.io/design/layout/responsive-layout-grid.html#breakpoints
برای مثال هر اندازه‌ای کمتر از 600px در گروه extra small قرار می‌گیرد (با مخفف xs). از 600px تا 1024px در بازه‌ی small (با مخفف sm)، از 1024px تا 1440px در بازه‌ی medium (با مخفف md) و از 1440px تا 1920px در بازه‌ی large (با مخفف lg) و بیشتر از آن در بازه‌ی xlrage قرار می‌گیرند (با مخفف xl). این اعداد و بازه‌ها، پایه‌ی طراحی API واکنشگرای Angular Flex layout هستند. به همین جهت نام این بازه‌ها در این API به صورت مخفف xs, sm, md, lg, xl درنظر گرفته شده‌اند و مورد استفاده قرار می‌گیرند. همچنین اگر اندازه‌های مدنظر از این بازه‌ها کمتر باشند، می‌توان از lt-sm, lt-md, lt-lg, lt-xl نیز استفاده کرد. در اینجا lt به معنای less than است و یا اگر بازه‌های مورد نیاز بیش از این اندازه‌ها باشند می‌توان با gt-xs, gt-sm, gt-md, gt-lg کار کرد. در اینجا gt به معنای greater than است.
به این مخفف‌ها «media query alias» هم گفته می‌شود و اکنون که لیست آن‌ها مشخص است، تنها کافی است آن‌ها را به API استاتیکی که پیشتر بررسی کردیم، اضافه کنیم. برای مثال:
fxLayout.sm = "..."
fxLayoutAlign.md = "..."
fxHide.gt-sm = "..."
برای نمونه فرض کنید یک چنین طرحبندی دسکتاپی را داریم:


معادل طراحی آن با API استاتیک Angular Flex Layout به صورت زیر است:

که در اینجا دو container را ملاحظه می‌کنید. ابتدا Container بیرونی جهت ارائه‌ی ستونی از سه المان اضافه شده‌است. سپس یک Container میانی برای  تعریف ردیفی از سه المان تعریف شده‌است. توسط روش "fxFlex="grow shrink basis نیز اندازه‌های آن‌ها مشخص شده‌اند.

اکنون که این طرحبندی دسکتاپ را داریم، چگونه باید آن‌را تبدیل به طرحبندی موبایل، مانند شکل زیر کنیم؟


برای اینکار ابتدا fxLayout.xs را به سطر میانی اضافه می‌کنیم تا هرگاه به این اندازه رسیدیم، بجای ردیف، تبدیل به ستون شود. سپس توسط fxFlexOrder.xs، در اندازه‌ی xs، محل قرارگیری المان‌های این ستون را هم مشخص می‌کنیم:


همانطور که ملاحظه می‌کنید کار کردن با این API بسیار ساده‌است و نیازی به کارکردن مستقیم با Media Queries و یا برنامه نویسی مستقیم ندارد و تمام آن در قالب HTML یک کامپوننت قابل پیاده سازی است.
یک نکته: مثال کاملی که پیشتر در این بحث مطرح شد، به همراه مثال واکنشگرا نیز هست که برای مشاهده‌ی اثر آن‌ها بهتر است اندازه‌ی مرورگر را کوچک و بزرگ کنید.


مخفی کردن و یا نمایش قسمتی از صفحه بر اساس اندازه‌ی آن

علاوه بر media query alias هایی که عنوان شد، امکان نمایش و یا مخفی سازی قسمت‌های مختلف صفحه بر اساس اندازه‌ی صفحه‌ی نمایشی نیز هست:
 <div fxShow fxHide.xs="false" fxHide.lg="true"></div>
در اینجا fxShow سبب نمایش این div در حالت عادی می‌شود (پیش‌فرض آن xl، md و sm است). اما اگر اندازه‌ی صفحه lg باشد، fxHide.lg تنظیم شده‌ی به true سبب مخفی سازی آن خواهد شد و در اندازه‌ی xs مجددا نمایش داده می‌شود.


تغییر اندازه‌ی قسمتی از صفحه بر اساس اندازه‌ی آن

در مثال زیر اگر اندازه‌ی صفحه gt-sm باشد (بیشتر از small)، اندازه‌ی این div به 100 درصد بجای 50 درصد حالت‌های دیگر، تنظیم می‌شود:
 <div fxFlex="50%" fxFlex.gt-sm="100%"></div>

حالت‌های ویژه‌ی طراحی واکنشگرا در Angular Flex Layout

در API واکنشگرای آن حالت‌های ویژه‌ی fxshow, fxhide, ngclass  و  ngstyle نیز درنظر گرفته شده‌اند که امکان فعالسازی آن‌ها در اندازه‌های مختلف صفحه مسیر است:
<div fxShow [fxShow.xs]="isVisibleOnMobile()"></div>
<div fxHide [fxHide.gt-sm]="isVisibleOnDesktop()"></div>
<div [ngClass.sm]="{'fxClass-sm': hasStyle}" ></div>
<div [ngStyle.xs]="{color: 'blue'}"></div>


امکان کار با API واکنشگرا از طریق برنامه نویسی

برای این منظور می‌توان از سرویس ObservableMedia مانند مثال زیر استفاده کرد:


در اینجا به فعالسازی یک بازه‌ی خاص گوش فرا خواهیم داد. برای مثال اگر اندازه‌ی صفحه xs بود، سبب بارگذاری محتوای خاص مرتبط با موبایل خواهیم شد.



برای مطالعه‌ی بیشتر
قسمت‌های عمده‌ای از مطلب جاری، از ویدیوی زیر که توسط نویسنده‌ی اصلی angular flex layout تهیه شده‌است، گردآوری شدند.
 
مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت چهارم - state در ReactJS

همانطور که در قسمت اول گفته شد، React برای اینکه بتواند تگ‌ها را در زمان اجرا و به صورت پویا به روز کند، وضعیت فعلی تگ‌ها را دنبال میکند و در صورت وقوع تغییرات، تگ‌ها را به روز میکند. به این حالت Stateful گفته میشود. تگ‌های ساخته شده توسط React دو وضعیت را دارند. یکی وضعیت اولیه که به مرورگر ارسال شده، در حال نمایش است و ثابت، و دیگری در پشت زمینه در فایل جاوااسکریپت، در انتظار وقوع تغییری. React این دو وضعیت را با هم مقایسه میکند و اگر بین آنها تفاوتی وجود داشت، تغییرات را اعمال میکند. 

در React.createClass به همراه متدهای داخلی React میتوانیم برای یک کامپوننت، وضعیتی اولیه را مشخص کنیم، تغییرات را دنبال کنیم و وضعیت فعلی را تغییر دهیم. برای روشن شدن نحوه کار، مثال قسمت قبل را که یک منو از نوشیدنی‌ها بود، اینطور تغییر میدهیم که کاربر بتواند با input‌ها و یک دکمه، به لیست نوشیدنی‌ها، مورد تازه‌ای را اضافه کند:

var hotDrinks = [
    { item: "Tea", price: "7000" },
    { item: "Espresso", price: "10000" },
    { item: "Hot Chocolate", price: "12000" }
];

var MenuItem = React.createClass({
    render: function () {
        return (
            <li className="list-group-item">
                <span className="badge">{this.props.price}</span>
                <p>{this.props.item}</p>
            </li>
        )
    }
});

var Menu = React.createClass({
    getInitialState: function () {
        return {
            menuList: this.props.data
        };
    },
    componentDidMount: function () {
        var component = this;
        $("#btnAddNewItem").click(function () {
            component.state.menuList.push(
                {
                    item: $("#textInputItemName").val(),
                    price: $("#textInputItemPrice").val()
                });
            component.setState({
                menuList: component.state.menuList
            });
        });
    },
    render: function () {
        return (
            <div className="row">
                <div className="col-md-4">
                    <ul className="list-group">
                        {this.state.menuList.map(item => <MenuItem {...item} />)}
                    </ul>
                </div>
            </div>
        )
    }
});

ReactDOM.render(
    <Menu data={hotDrinks} />,
    document.getElementById("reactTestContainer")
);


توضیح کامپوننت Menu

getInitialState، componentDidMount، setState، state و render همگی از کتابخانه React هستند. اگر intelisense و code snippets  مخصوص React را در VSCode نصب کرده باشید، دسترسی به سایر متدها و خاصیت‌های کتابخانه ساده‌تر است. 

شیء state، وضعیت کنونی کامپوننت است. وقتی داده‌ای را به state اختصاص میدهیم، آن را به عنوان وضعیت اولیه در نظر میگیرد. با تغییر داده، React وضعیت کامپوننت را تغییر یافته حساب میکند و به صورت خودکار تگ‌ها را دوباره با داده‌های تازه میسازد. داده‌های state همان داده‌هایی هستند که تگ‌ها با آنها ساخته می‌شوند؛ در بخش render.

getInitialState مثل یک سازنده عمل میکند؛ مقدار ورودی کامپوننت را به یک شیء اختصاص میدهد و آن را برمیگرداند. به کجا؟ به state. یعنی menuList عضوی از شیء state میشود. در مثال بالا و در این متد، لیست نوشیدنی‌ها به menuList اعمال میشود.

componentDidMount باید حتما قبل render تعریف شود، به این دلیل که زمان اجرایش باید حتما بعد از اولین render باشد. این متد وظیفه دارد تغییرات مورد نظر ما را در سطح کد یا رابط کاربری دنبال کند. اگر تغییر دلخواهی به وجود آمد، وضعیت کامپوننت را به روز میکند که بعد از آن React به صورت خودکار تگ‌ها را دوباره میسازد. در مثال بالا متد به رویداد کلیک یک دکمه گوش میدهد. اگر کلیک زده شد، نام نوشیدنی جدید و قیمت آن را از inputها میخواند و به عنوان یک آیتم جدید به menuList در state اضافه میکند. اما هنوز یک قدم مانده و بدون آن React، شیء state را تغییر یافته به حساب نمی‌آورد. در بخش setState وضعیت جاری کامپوننت را با تغییرات اعمال شده، جایگزین میکنیم. در این نقطه React به صورت خودکار به سراغ render میرود و ادامه داستان! 

همانطور که قبلا گفته شد، React.createClass و React.Component فقط در Syntax با هم تفاوت دارند. در نتیجه این مثال را میشود در حالت React.Component هم اجرا کرد.

در قسمت بعد موضوع دیگری را به نام Composability شرح میدهیم. مبحثی ساده با مثال که نشان میدهد چطور کامپوننت‌ها را مستقل از هم بسازیم و در عین حال با هم استفاده کنیم.

مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت پنجم - امکان تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor Server
در Blazor 8x می‌توان صفحات SSR ای را به همراه Blazor server islands و یا Blazor WASM islands داشت؛ یعنی یک کامپوننت Blazor Server که داخل یک صفحه‌ی معمولی SSR قرار گرفته و با سرور، ارتباط SiganlR برقرار می‌کند و یا یک کامپوننت Blazor WASM که در قسمتی از صفحه‌ی SSR درج شده و درون مرورگر کاربر اجرا می‌شود. به هر کدام از این‌ها یک «جزیره‌ی تعاملی» گفته می‌شود (interactive island). در این قسمت، نکات مرتبط با جزایر تعاملی Blazor Server را بررسی می‌کنیم.


بررسی یک مثال: تهیه یک برنامه‌ی Blazor 8x برای نمایش لیست محصولات، به همراه جزئیات آن‌ها

به لطف وجود SSR در Blazor 8x، می‌توان HTML نهایی کامپوننت‌ها و صفحات Blazor را همانند صفحات MVC و یا Razor pages، در سمت سرور تهیه و بازگشت داد. این خروجی در نهایت یک static HTML بیشتر نیست و گاهی از اوقات ما به بیش از یک خروجی ساده HTML ای نیاز داریم.
در این مثال که بر اساس قالب dotnet new blazor --interactivity Server تهیه می‌شود، قصد داریم موارد زیر را پیاده سازی کنیم:
- صفحه‌ای که یک لیست محصولات فرضی را نمایش می‌دهد : بر اساس SSR
- صفحه‌ای که جزئیات یک محصول را نمایش می‌دهد: بر اساس SSR
- دکمه‌ای در ذیل قسمت نمایش جزئیات یک محصول، برای دریافت و نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط: بر اساس Blazor server islands

یعنی تا جائیکه ممکن است قصد نداریم تمام صفحات و تمام قسمت‌های برنامه را با فعالسازی سراسری حالت تعاملی Blazor server که در قسمت‌های قبل در مورد آن توضیح داده شد، پیاده سازی کنیم. می‌خواهیم فقط قسمت کوچکی از این سناریو را که واقعا نیاز به یک چنین قابلیتی را دارد، توسط یک جزیره‌ی تعاملی Blazor server واقع شده‌ی در قسمتی از یک صفحه‌ی استاتیک SSR، مدیریت کنیم.


مدل برنامه: رکوردی برای ذخیره سازی اطلاعات یک محصول

namespace BlazorDemoApp.Models;

public record Product
{
    public int Id { get; set; }
    public required string Title { get; set; }
    public required string Description { get; set; }
    public decimal Price { get; set; }

    public List<int> Related { get; set; } = new();
}
در اینجا، هدف تعریف لیستی از محصولات فرضی است؛ به همراه خاصیتی که Id محصولات مشابه را نگهداری می‌کند (خاصیت Related).


سرویس برنامه: سرویسی برای بازگشت لیست محصولات

چون Blazor Server و SSR هر دو بر روی سرور اجرا می‌شوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویس‌ها، هماهنگی کاملی وجود داشته و می‌توان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت.
در ادامه کدهای کامل سرویس Services\ProductStore.cs را مشاهده می‌کنید:
using BlazorDemoApp.Models;

namespace BlazorDemoApp.Services;

public interface IProductStore
{
    IList<Product> GetAllProducts();
    Product GetProduct(int id);
    IList<Product> GetRelatedProducts(int productId);
}

public class ProductStore : IProductStore
{
    private static readonly List<Product> ProductsDataSource =
        new()
        {
            new Product
            {
                Id = 1, Title = "Smart speaker", Price = 22m,
                Description =
                    "This smart speaker delivers excellent sound quality and comes with built-in voice control, offering an impressive music listening experience.",
                Related = new List<int> { 2, 3 },
            },
            new Product
            {
                Id = 2, Title = "Regular speaker", Price = 89m,
                Description =
                    "Enjoy room-filling sound with this regular speaker. With its slick design, it perfectly fits into any room in your house.",
                Related = new List<int> { 1, 3 },
            },
            new Product
            {
                Id = 3, Title = "Speaker cable", Price = 12m,
                Description =
                    "This high-quality speaker cable ensures a reliable and clear audio connection for your sound system.",
            },
        };

    public IList<Product> GetAllProducts() => ProductsDataSource;

    public Product GetProduct(int id) => ProductsDataSource.Single(p => p.Id == id);

    public IList<Product> GetRelatedProducts(int productId)
    {
        var product = ProductsDataSource.Single(x => x.Id == productId);
        return ProductsDataSource.Where(p => product.Related.Contains(p.Id)).ToList();
    }
}
هدف از این سرویس، ارائه‌ی لیست تمام محصولات، دریافت اطلاعات یک محصول و همچنین یافتن لیست محصولات مشابه یک محصول خاص است.
این سرویس را باید در فایل Program.cs برنامه به صورت زیر معرفی کرد تا در فایل‌های razor برنامه‌ی جاری قابل دسترسی شود:
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ProductStore>();


تکمیل صفحه‌ی نمایش لیست محصولات

قصد داریم زمانیکه کاربر برای مثال به آدرس فرضی http://localhost:5136/products مراجعه کرد، با تصویر لیستی از محصولات مواجه شود:


کدهای این صفحه را که در فایل Components\Pages\Store\ProductsList.razor قرار می‌گیرند، در ادامه مشاهده می‌کنید:

@page "/Products"
@using BlazorDemoApp.Models
@using BlazorDemoApp.Services

@inject IProductStore Store

@attribute [StreamRendering]

<h3>Products</h3>

@if (_products == null)
{
    <p>Loading...</p>
}
else
{
    @foreach (var item in _products)
    {
        <a href="/ProductDetails/@item.Id">
            <div>
                <div>
                    <h5>@item.Title</h5>
                </div>
                <div>
                    <h5>@item.Price.ToString("c")</h5>
                </div>
            </div>
        </a>
    }
}

@code {
    private IList<Product>? _products;

    protected override Task OnInitializedAsync() => GetProductsAsync();

    private async Task GetProductsAsync()
    {
        await Task.Delay(1000); // Simulates asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        _products = Store.GetAllProducts();
    }

}
توضیحات:
- جهت دسترسی به سرویس لیست محصولات، ابتدا سرویس IProductStore به این صفحه تزریق شده‌است.
- سپس در روال رویدادگردان آغازین OnInitializedAsync، کار دریافت اطلاعات و انتساب آن به لیستی، صورت گرفته‌است.
- در این متد جهت شبیه سازی یک عملیات async از یک Task.Delay استفاده شده‌است.
- چون این صفحه، یک صفحه‌ی SSR عادی است، بدون تعریف ویژگی StreamRendering در آن، پس از اجرای برنامه، هیچگاه قسمت loading که در حالت products == null_ قرار است ظاهر شود، نمایش داده نمی‌شود؛ چون در این حالت (حذف نوع رندر)، صفحه‌ی نهایی که به کاربر ارائه خواهد شد، یک صفحه‌ی استاتیک کاملا رندر شده‌ی در سمت سرور است و کاربر باید تا زمان پایان این رندر در سمت سرور، منتظر بماند و سپس صفحه‌ی نهایی را دریافت و مشاهده کند. در حالت Streaming rendering، ابتدا می‌توان یک قالب HTML ای را بازگشت داد و سپس مابقی محتوای آن‌را به محض آماده شدن در طی چند مرحله بازگشت داد.
- لینک‌های نمایش داده شده‌ی در اینجا، به صفحه‌ی ProductDetails اشاره می‌کنند که در آن، جزئیات محصول انتخابی نمایش داده می‌شوند.


تکمیل صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول


در صفحه‌ی کامپوننت Components\Pages\Store\ProductDetails.razor، کار نمایش جزئیات محصول انتخابی صورت می‌گیرد:

@page "/ProductDetails/{ProductId}"
@using BlazorDemoApp.Models
@using BlazorDemoApp.Services

@inject IProductStore Store

@attribute [StreamRendering]

@if (_product == null)
{
    <p>Loading...</p>
}
else
{
    <div>
        <div>
            <h5>
                @_product.Title (@_product.Price.ToString("C"))
            </h5>
            <p>
                @_product.Description
            </p>
        </div>
        @if (_product.Related.Count > 0)
        {
            <div>
                <RelatedProducts ProductId="Convert.ToInt32(ProductId)" />
            </div>
        }
    </div>
    <NavLink href="/Products">Back</NavLink>
}

@code {
    private Product? _product;

    [Parameter]
    public string? ProductId { get; set; }

    protected override Task OnInitializedAsync() => GetProductAsync();

    private async Task GetProductAsync()
    {
        await Task.Delay(1000); // Simulates asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        _product = Store.GetProduct(Convert.ToInt32(ProductId));
    }

}
توضیحات:
- باتوجه به نحوه‌ی تعریف مسیریابی این صفحه، پارامتر ProductId از طریق آدرسی مانند http://localhost:5136/ProductDetails/1 دریافت می‌شود.
- سپس این ProductId را در روال رخ‌دادگردان OnInitializedAsync، برای یافتن جزئیات محصول انتخابی از سرویس تزریقی IProductStore، بکار می‌گیریم.
- در اینجا نیز از Task.Delay برای شبیه سازی یک عملیات طولانی async مانند دریافت اطلاعات از یک بانک اطلاعاتی، کمک گرفته شده‌است.
- همچنین برای نمایش قسمت loading صفحه در حالت SSR، بازهم از StreamRendering استفاده کرده‌ایم.
- اگر دقت کرده باشید، ذیل تصویر اطلاعات محصول، دکمه‌ای نیز جهت بارگذاری اطلاعات محصولات مشابه، قرار دارد که ProductId محصول انتخابی را دریافت می‌کند:
<RelatedProducts ProductId="Convert.ToInt32(ProductId)" />
بنابراین در ادامه کامپوننت RelatedProducts فوق را تکمیل می‌کنیم.


تکمیل کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط

در فایل Components\Pages\Store\RelatedProducts.razor، کار نمایش یک دکمه و سپس نمایش لیستی از محصولات مشابه، صورت می‌گیرد:
@using BlazorDemoApp.Models
@using BlazorDemoApp.Services
@inject IProductStore Store

<button @onclick="LoadRelatedProducts">Related products</button>

@if (_loadRelatedProducts)
{
    @if (_relatedProducts == null)
    {
        <p>Loading...</p>
    }
    else
    {
        <div>
            @foreach (var item in _relatedProducts)
            {
                <a href="/ProductDetails/@item.Id">
                    <div>
                        <h5>@item.Title (@item.Price.ToString("C"))</h5>
                    </div>
                </a>
            }
        </div>
    }
}

@code{

    private IList<Product>? _relatedProducts;
    private bool _loadRelatedProducts;

    [Parameter]
    public int ProductId { get; set; }

    private async Task LoadRelatedProducts()
    {
        _loadRelatedProducts = true;
        await Task.Delay(1000); // Simulates asynchronous loading to demonstrate InteractiveServer mode
        _relatedProducts = Store.GetRelatedProducts(ProductId);
    }

}

تعاملی کردن کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه

مشکل! اگر در این حالت برنامه را اجرا کرده و بر روی دکمه‌ی related products کلیک کنیم، هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد! یعنی روال رویدادگران LoadRelatedProducts اصلا اجرا نمی‌شود. علت اینجا است که صفحات SSR، در نهایت یک static HTML بیشتر نیستند و فاقد قابلیت‌های تعاملی، مانند واکنش نشان دادن به کلیک بر روی یک دکمه هستند.
محدودیتی که به همراه صفحات SSR وجود دارد این است: این نوع کامپوننت‌ها و صفحات فقط یکبار رندر می‌شوند و نه بیشتر. بله می‌توان بر روی آن‌ها ده‌ها دکمه، نوارهای لغزان، دراپ‌داون و غیره را قرار داد، اما ... نمی‌توان هیچگونه تعاملی را با آن‌ها داشت. کامپوننت نهایی رندر شده و نمایش داده شده، دیگر در هیچ‌جائی اجرا نمی‌شود. در این حالت است که می‌توان تصمیم گرفت که نیاز است قسمتی از این صفحه، تعاملی شود.
به همین جهت باید نحوه‌ی رندر کامپوننت RelatedProducts را به صورت یک جزیره‌ی تعاملی Blazor server درآورد تا رویداد منتسب به دکمه‌ی related products موجود در آن، پردازش شود. بنابراین به صفحه‌ی ProductDetails.razor مراجعه کرده و rendermode@ این کامپوننت را به صورت زیر به حالت InteractiveServer تغییر می‌دهیم:
<RelatedProducts ProductId="Convert.ToInt32(ProductId)" @rendermode="@InteractiveServer"/>
اکنون اگر برنامه را مجددا اجرا کرده و بر روی دکمه‌ی نمایش محصولات مشابه قرار گرفته در ذیل جزئیات یک محصول کلیک کنیم، بدون مشکل کار می‌کند:


نحوه‌ی پردازش پشت صحنه‌ی این نوع صفحات هم جالب است. برای اینکار به برگه‌ی network مخصوص developer tools مرورگر مراجعه کرده و مراحل رسیدن به صفحه‌ی نمایش جزئیات محصول را طی می‌کنیم:


- اگر دقت کنید، جابجایی بین صفحات، با استفاده از fetch انجام شده؛ یعنی با اینکه این صفحات در اصل static HTML خالص هستند، اما ... کار full reload صفحه مانند ASP.NET Web forms قدیمی انجام نمی‌شود (و یا حتی برنامه‌های MVC و Razor pages) و نمایش صفحات، Ajax ای است و با fetch استاندارد آن صورت می‌گیرد تا هنوز هم حس و حال SPA بودن برنامه حفظ شود. همچنین اطلاعات DOM کل صفحه را هم به‌روز رسانی نمی‌کند؛ فقط موارد تغییر یافته در اینجا به روز رسانی خواهند شد.
این موارد توسط فایل blazor.web.js درج شده‌ی در کامپوننت آغازین App.razor، به صورت خودکار مدیریت می‌شوند:
<script src="_framework/blazor.web.js"></script>

به علاوه در این حالت ای‌جکسی fetch، کار دریافت مجدد فایل‌های استاتیک مرتبط یک صفحه، مانند فایل‌های js.، css.، تصاویر و غیره، مجددا انجام نمی‌شود که این مورد خود مزیتی است نسبت به حالت متداول برنامه‌های ASP.NET Core MVC و یا Razor pages. در حالت Blazor 8x SSR، فقط یک partial update از نوع Ajax ای انجام می‌شود.
به این قابلیت، enhanced navigation هم گفته می‌شود. برای مثال زمانیکه یک فرم SSR را در Blazor 8x به سمت سرور ارسال می‌کنیم، موقعیت scroll به صورت خودکار ذخیره و بازیابی می‌شود تا کاربر با یک full post back مواجه نشده و موقعیت جاری خود را در صفحه از دست ندهد (چنین ایده‌ای، یک زمانی در برنامه‌های ASP.NET Web forms هم برقرار بود و هست! به نظر مایکروسافت هنوز دلتنگ طراحی قدیمی ASP.NET Web forms است!).

- همچنین به محض نمایش صفحه‌ی جزئیات محصول، پس از پایان کار نمایش آن، یک اتصال وب‌سوکت هم برقرار شده که مرتبط با جزیره‌ی تعاملی Blazor server تعریف شده، یا همان کامپوننت RelatedProducts است.

- یک disconnect را هم در اینجا مشاهده می‌کنید. اگر به یک صفحه‌ی تعاملی مراجعه کنیم، همانطور که مشخص است، یک اتصال SignalR برقرار می‌شود (که به آن در اینجا circuit هم می‌گویند). اما اگر از این صفحه به سمت یک صفحه‌ی SSR حرکت کنیم، پس از نمایش آن صفحه، اتصال SignalR قبلی که دیگر نیازی به آن نیست، بسته خواهد شد تا منابع سمت سرور، رها شوند.


در حین disconnect، شماره ID اتصال SignalR ای که دیگر به آن نیازی نیست، به برنامه ارسال می‌شود تا به صورت خودکار در سمت سرور بسته شود. تمام این موارد توسط blazor.web.js فریم‌ورک، مدیریت می‌شوند.
در این تصویر ابتدا به آدرس http://localhost:5136/ProductDetails/1 مراجعه کرده‌ایم که سبب برقراری اتصال یک وب‌سوکت شده‌است. سپس با کلیک بر روی دکمه‌ی back، به صفحه‌ی SSR مشاهده‌ی لیست محصولات برگشته‌ایم. در این حالت، دستور قطع اتصال SignalR قبلی صادر شده‌است.


نحوه‌ی مدیریت Pre-rendering در جزایر تعاملی Blazor 8x

به صورت پیش‌فرض زمانیکه از حالت رندر InteractiveServer استفاده می‌کنیم، قابلیت pre-rendering آن نیز فعال است. یعنی ابتدا حداقل قالب و قسمت‌های ثابت کامپوننت، در سمت سرور پردازش و رندر شده و سپس به سمت کلاینت ارسال می‌شوند. در این حالت کاربر، تجربه‌ی کاربری روان‌تری را شاهد خواهد بود؛ چون برای مدتی نباید منتظر آماده شدن کل UI مرتبط باشد و حداقل، قسمت‌هایی از صفحه که تعاملی نیستند، قابل دسترسی و مشاهده هستند.
اگر به هر دلیلی نیاز به غیرفعال کردن این قابلیت را دارید، باید به صورت زیر عمل کرد:
<RelatedProducts ProductId="Convert.ToInt32(ProductId)" @rendermode="@(new InteractiveServerRenderMode(false))"/>
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، در حین نمایش صفحه‌ی اصلی در برگیرنده‌ی از نوع SSR، فقط جای این کامپوننت در صفحه مشخص می‌شود و پس از برقراری اتصال با سرور از طریق اتصال SignalR، شاهد UI کامپوننت RelatedProducts خواهیم بود، که نسبت به قبل، وقفه‌ای را سبب خواهد شد.

نحوه‌ی تعریف خواص استاتیک InteractiveServer بکار گرفته شده و یا کلاس InteractiveServerRenderMode را در ادامه مشاهده می‌کنید. جهت سهولت تعریف این موارد، سطر زیر که یک using static است، به فایل Imports.razor_ اضافه شده‌است:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode

public static class RenderMode
  {
    public static InteractiveServerRenderMode InteractiveServer { get; } = new InteractiveServerRenderMode();

    public static InteractiveWebAssemblyRenderMode InteractiveWebAssembly { get; } = new InteractiveWebAssemblyRenderMode();

    public static InteractiveAutoRenderMode InteractiveAuto { get; } = new InteractiveAutoRenderMode();
  }


public class InteractiveServerRenderMode : IComponentRenderMode
  {
    public InteractiveServerRenderMode()
      : this(true)
    {
    }

    public InteractiveServerRenderMode(bool prerender) => this.Prerender = prerender;

    public bool Prerender { get; }
  }


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor8x-Server-Normal.zip  
نظرات مطالب
iTextSharp و استفاده از قلم‌های محدود فارسی
با سلام
چون من از HTMLWorker استفاده می‌کنم و به کمک کد زیر فونت BNazanin را بکار گرفتم
styles.LoadTagStyle(HtmlTags.BODY, HtmlTags.FONTFAMILY, "BNazanin");
لازم بود تا کلمات انگلیسی هم نمایش داده شوند در نتیجه از فونت کامل tahoma بایستی استفاده می‌کردم.اما این فونت مورد پسند نیست. در نتیجه از روش زیر (که شاید هم نا متعارف باشد) استفاده کردم

1.ابتدا استایل زیر را اضافه نمودم
styles.LoadStyle("english", HtmlTags.FONTFAMILY, "tahoma");
2.و سپس تمامی کلمات انگلیسی را به کمک کد زیر یافته و استایل english را به آن نسبت دادم
            var cleanTagsContent = Regex.Replace(content, @"<[^>]*>", String.Empty);
            var regex = new Regex("[a-zA-Z0-9]*");
            foreach (var word in cleanTagsContent.Split(' '))
                if (regex.Match(word).Value == word && word.Length > 0)
                {
                    content = content.Replace("<" + word, "#!#");
                    content = content.Replace(word + ">", "#^#");

                    content = content.Replace(word, string.Format("<span class='english'>{0}</span>", word));

                    content = content.Replace("#!#", "<" + word);
                    content = content.Replace("#^#", word + ">");
                }





نکته : کدهای به صورت زیر را برای زمانی گذاشتیم که کلمه انگلیسی شامل td,table,div,... باشد

content = content.Replace("<" + word, "#!#");
باز هم مرا به خاطر این کار نامتعارف ببخشید :)


مطالب
استفاده از قابلیت Speech Recognition ویندوز 7 برای تولید زیرنویس انگلیسی

از ویندوز ویستا به بعد، ویندوز به صورت توکار دارای یک موتور تشخیص صدا شده است که در این مسیر قابل مشاهده می‌باشد:
Control Panel\Ease of Access\Speech Recognition

این سرویس از طریق اسمبلی استاندارد System.Speech در دات نت فریم ورک قابل استفاده است که اکنون با برنامه‌ی Subtitle tools یکپارچه شده است.


یکی از خصوصیات مفید این موتور تشخیص صدا، امکان دریافت فایل‌های صوتی نیز می‌باشد. فایل صوتی دریافتی باید مطابق یکی از فرمت‌های پشتیبانی شده توسط آن، تهیه شود؛ که این مورد را ذیل قسمت Supported audio formats شکل فوق می‌توانید مشاهده کنید.
برای نمونه توسط برنامه AoA Audio Extractor Basic، می‌توان این تبدیلات را انجام داد و یکی از تنظیمات قابل قبول توسط موتور Speech Recognition ویندوز 7 را در تصویر ذیل می‌توانید مشاهده کنید: (و در غیراینصورت هیچ خروجی را نخواهید گرفت؛‌ خیلی مهم!)


پس از انتخاب و گشودن فایل صوتی در برنامه Subtitle tools (کلیک بر روی دکمه Open WAV‌ در اینجا) و سپس کلیک بر روی دکمه‌ی Recognize یا Start ، کار موتور Speech Recognition ویندوز شروع شده و برنامه هم در اینجا از فرصت استفاده کرده و دریافتی نهایی را تبدیل به رکوردهای فایل زیرنویس می‌کند که نمونه‌ای از آن‌را در شکل فوق می‌توانید ملاحظه کنید.


نکاتی در مورد استفاده بهینه از موتور تشخیص صدای ویندوز:

الف) برای آزمایش برنامه، یک فایل voice را از اینجا دریافت کنید. این فایل voice از همان سری مترو PluralSight تهیه شده است.
ابتدا موتور تشخیص صدای انتخابی را بر روی حالت US قرار داده و تست کنید. در ادامه یکبار هم برروی حالت UK قرار دهید و کار تشخیص صدا را آغاز نمائید.
نتایج کاملا متفاوت خواهند بود و با توجه به لهجه انگلیسی گوینده، تشخیص‌های حالت UK، به واقعیت نزدیکتر هستند. این مورد را در گزینه‌ی Average confidence هم می‌توانید مشاهده نمائید. مثلا در اینجا موتور تشخیص صدا در کل به 60 درصد خروجی تولیدی‌اش اطمینان دارد و مابقی ... آنچنان اعتباری ندارند.
مثلا متن صحیح سطر چهارم در تصویر فوق باید «when they are not in the foreground» باشد!

ب) تنظیمات Timeouts
اگر به فایل voice فوق دقت کنید، گوینده یک نفس از ابتدا تا انتها صحبت می‌کند. اینجا است که به کمک مقادیر Silence timeout ، می‌توان تعداد رکوردها را بر اساس فواصل تنفس کوتاهتری، بیشتر کرد. مثلا با اعداد پیش فرض سیستم، با فایل صوتی فوق به 5 خروجی خواهید رسید؛ اما با توجه به تنظیماتی که در تصویر مشاهده می‌کنید، به 8 خروجی متعادل‌تر می‌رسیم.


مزایا:
  • کار زمانبندی زیر نویس خودکار می‌شود.
  • تا حدود 60 درصد، خروجی متنی مطمئنی را می‌توان شاهد بود.

در مورد ویندوز XP :

ویندوز XP به صورت پیش فرض دارای موتور Speech Recognition نیست. دو راه برای نصب آن در این سیستم وجود دارد:

الف) استفاده از بسته نرم افزاری آفیس XP
به کنترل پنل مراجعه کرده، گزینه‌ی Add/remove programs را انتخاب نمائید. در اینجا Microsoft Office XP را انتخاب و بر روی دکمه Change کلیک کنید. نیاز است تا یکی از ویژگی‌های نصب نشده آن‌را نصب کنیم. به همین جهت در صفحه ظاهر شده، Add or Remove Features را انتخاب و در ادامه در قسمت Features to install ، گزینه‌ی Office Shared Features را انتخاب کنید. ذیل مدخل Alternative User Input، امکان انتخاب و نصب Speech مهیا است.

ب) استفاده از Microsoft Speech SDK Setup 5.1
بر روی ویندوز 7، نگارش 8 این برنامه نصب است؛ اما برای ویندوز XP تا نگارش 5.1 بیشتر ارائه نشده است. فایل‌های آن‌را از اینجا می‌توانید دریافت کنید. نصب آن هم در اینجا توضیح داده شده.


من در کل ویندوز XP را برای اینکار توصیه نمی‌کنم چون هم موتور تشخیص صدای آن قدیمی است و هم حالت Asynchronous آن درست کار نمی‌کند. برای مثال این یک خروجی تهیه شده از همان فایل voice فوق، توسط موتور تشخیص صدای مخصوص ویندوز XP است که بی‌شباهت به طنز نیست!


مطالب
ASP.NET MVC #11

بررسی نکات تکمیلی Model binder در ASP.NET MVC

یک برنامه خالی جدید ASP.NET MVC را شروع کنید و سپس مدل زیر را به پوشه Models آن اضافه نمائید:

using System;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

از این مدل چند مقصود ذیل دنبال می‌شوند:
استفاده از Id به عنوان primary key برای edit و update رکوردها. استفاده از DateTime برای اینکه اگر کاربری اطلاعات بی ربطی را وارد کرد چگونه باید این مشکل را در حالت model binding خودکار تشخیص داد و استفاده از IsAdmin برای یادآوری یک نکته امنیتی بسیار مهم که اگر حین model binding خودکار به آن توجه نشود، سایت را با مشکلات حاد امنیتی مواجه خواهد کرد. سیستم پیشرفته است. می‌تواند به صورت خودکار ورودی‌های کاربر را تبدیل به یک شیء حاضر و آماده کند ... اما باید حین استفاده از این قابلیت دلپذیر به یک سری نکات امنیتی هم دقت داشت تا سایت ما به نحو دلپذیری هک نشود!

در ادامه یک کنترلر جدید به نام UserController را به پوشه کنترلرهای پروژه اضافه نمائید. همچنین نام کنترلر پیش فرض تعریف شده در قسمت مسیریابی فایل Global.asax.cs را هم به User تغییر دهید تا در هربار اجرای برنامه در VS.NET، نیازی به تایپ آدرس‌های مرتبط با UserController نداشته باشیم.
یک منبع داده تشکیل شده در حافظه را هم برای نمایش لیستی از کاربران، به نحو زیر به پروژه اضافه خواهیم کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class Users
{
public IList<User> CreateInMemoryDataSource()
{
return new[]
{
new User { Id = 1, Name = "User1", Password = "123", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 2, Name = "User2", Password = "456", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 3, Name = "User3", Password = "789", IsAdmin = true, AddDate = DateTime.Now }
};
}
}
}

در اینجا فعلا هدف آشنایی با زیر ساخت‌های ASP.NET MVC است و درک صحیح نحوه کارکرد آن. مهم نیست از EF استفاده می‌کنید یا NH یا حتی ADO.NET کلاسیک و یا از Micro ORMهایی که پس از ارائه دات نت 4 مرسوم شده‌اند. تهیه یک ToList یا Insert و Update با این فریم ورک‌ها خارج از بحث جاری هستند.

سورس کامل کنترلر User به شرح زیر است:

using System;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication7.Models;

namespace MvcApplication7.Controllers
{
public class UserController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
var usersList = new Users().CreateInMemoryDataSource();
return View(usersList); // Shows the Index view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Details(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Details view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var user = new User { AddDate = DateTime.Now };
return View(user); // Shows the Create view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Add record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Create view again.
}

[HttpGet]
public ActionResult Edit(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Edit view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Edit(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}

[HttpPost]
public ActionResult Delete(int id)
{
// todo: Delete record
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

توضیحات:

ایجاد خودکار فرم‌های ورود اطلاعات

در قسمت قبل برای توضیح دادن نحوه ایجاد فرم‌ها در ASP.NET MVC و همچنین نحوه نگاشت اطلاعات آن‌ها به اکشن متدهای کنترلرها، فرم‌های مورد نظر را دستی ایجاد کردیم.
اما باید درنظر داشت که برای ایجاد Viewها می‌توان از ابزار توکار خود VS.NET نیز استفاده کرد و سپس اطلاعات و فرم‌های تولیدی را سفارشی نمود. این سریع‌ترین راه ممکن است زمانیکه مدل مورد استفاده کاملا مشخص است و می‌خواهیم Strongly typed views را ایجاد کنیم.
برای نمونه بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا گزینه‌ی create a strongly typed view را انتخاب کرده و سپس از لیست مدل‌ها، User را انتخاب نمائید. Scaffold template را هم بر روی حالت List قرار دهید.
برای متد Details هم به همین نحو عمل نمائید.
برای ایجاد View متناظر با متد Create در حالت HttpGet، تمام مراحل یکی است. فقط Scaffold template انتخابی را بر روی Create قرار دهید تا فرم ورود اطلاعات، به صورت خودکار تولید شود.
متد Create در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد. چون صرفا قرار است اطلاعاتی را از سرور دریافت و ثبت کند.
برای ایجاد View متناظر با متد Edit در حالت HttpGet، باز هم مراحل مانند قبل است با این تفاوت که Scaffold template انتخابی را بر روی گزینه Edit قرار دهید تا فرم ویرایش اطلاعات کاربر به صورت خودکار به پروژه اضافه شود.
متد Edit در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد و کارش تنها دریافت اطلاعات از سرور و به روز رسانی بانک اطلاعاتی است.
به همین ترتیب متد Delete نیز، نیازی به View خاصی ندارد. در اینجا بر اساس primary key دریافتی، می‌توان یک کاربر را یافته و حذف کرد.



سفارشی سازی Viewهای خودکار تولیدی

با کمک امکانات Scaffolding نامبرده شده، حجم قابل توجهی کد را در اندک زمانی می‌توان تولید کرد. بدیهی است حتما نیاز به سفارشی سازی کدهای تولیدی وجود خواهد داشت. مثلا شاید نیازی نباشد فیلد پسود کاربر، در حین نمایش لیست کاربران، نمایش داده شود. می‌شود کلا این ستون را حذف کرد و از این نوع مسایل.
یک مورد دیگر را هم در Viewهای تولیدی حتما نیاز است که ویرایش کنیم. آن هم مرتبط است به لینک حذف اطلاعات یک کاربر در صفحه Index.cshtml:

@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id }

در قسمت قبل هم عنوان شد که اعمال حذف باید بر اساس HttpPost محدود شوند تا بتوان میزان امنیت برنامه را بهبود داد. متد Delete هم در کنترلر فوق تنها به حالت HttpPost محدود شده است. بنابراین ActionLink پیش فرض را حذف کرده و بجای آن فرم و دکمه زیر را قرار می‌دهیم تا اطلاعات به سرور Post شوند:

@using (Html.BeginForm(actionName: "Delete", controllerName: "User", routeValues: new { id = item.Id }))
{
<input type="submit" value="Delete"
onclick="return confirm ('Do you want to delete this record?');" />
}

در اینجا نحوه ایجاد یک فرم، که id رکورد متناظر را به سرور ارسال می‌کند، مشاهده می‌کنید.



علت وجود دو متد، به ازای هر Edit یا Create

به ازای هر کدام از متدهای Edit و Create دو متد HttpGet و HttpPost را ایجاد کرده‌ایم. کار متدهای HttpGet نمایش View‌های متناظر به کاربر هستند. بنابراین وجود آن‌ها ضروری است. در این حالت چون از دو Verb متفاوت استفاده شده، می‌توان متدهای هم نامی را بدون مشکل استفاده کرد. به هر کدام از افعال Get و Post و امثال آن، یک Http Verb گفته می‌شود.



بررسی معتبر بودن اطلاعات دریافتی

کلاس پایه Controller که کنترلرهای برنامه از آن مشتق می‌شوند، شامل یک سری خواص و متدهای توکار نیز هست. برای مثال توسط خاصیت this.ModelState.IsValid می‌توان بررسی کرد که آیا Model دریافتی معتبر است یا خیر. برای بررسی این مورد، یک breakpoint را بر روی سطر this.ModelState.IsValid در متد Create قرار دهید. سپس به صفحه ایجاد کاربر جدید مراجعه کرده و مثلا بجای تاریخ روز، abcd را وارد کنید. سپس فرم را به سرور ارسال نمائید. در این حالت مقدار خاصیت this.ModelState.IsValid مساوی false می‌باشد که حتما باید به آن پیش از ثبت اطلاعات دقت داشت.



شبیه سازی عملکرد ViewState در ASP.NET MVC

در متدهای Create و Edit در حالت Post، اگر اطلاعات Model معتبر نباشند، مجددا شیء User دریافتی، به View بازگشت داده می‌شود. چرا؟
صفحات وب، زمانیکه به سرور ارسال می‌شوند، تمام اطلاعات کنترل‌های خود را از دست خواهد داد (صفحه پاک می‌شود، چون مجددا یک صفحه خالی از سرور دریافت خواهد شد). برای رفع این مشکل در ASP.NET Web forms، از مفهومی به نام ViewState کمک می‌گیرند. کار ViewState ذخیره موقت اطلاعات فرم جاری است برای استفاده مجدد پس از Postback. به این معنا که پس از ارسال فرم به سرور، اگر کاربری در textbox اول مقدار abc را وارد کرده بود، پس از نمایش مجدد فرم، مقدار abc را در همان textbox مشاهده خواهد کرد (شبیه سازی برنامه‌های دسکتاپ در محیط وب). بدیهی است وجود ViewState برای ذخیره سازی این نوع اطلاعات، حجم صفحه را بالا می‌برد (بسته به پیچیدگی صفحه ممکن است به چند صد کیلوبایت هم برسد).
در ASP.NET MVC بجای استفاده از ترفندی به نام ViewState، مجددا اطلاعات همان مدل متناظر با View را بازگشت می‌دهند. در این حالت پس از ارسال صفحه به سرور و نمایش مجدد صفحه ورود اطلاعات، تمام کنترل‌ها با همان مقادیر قبلی وارد شده توسط کاربر قابل مشاهده خواهند بود (مدل مشخص است، View ما هم از نوع strongly typed می‌باشد. در این حالت فریم ورک می‌داند که اطلاعات را چگونه به کنترل‌های قرار گرفته در صفحه نگاشت کند).
در مثال فوق، اگر اطلاعات وارد شده صحیح باشند، کاربر به صفحه Index هدایت خواهد شد. در غیراینصورت مجددا همان View جاری با همان اطلاعات model قبلی که کاربر تکمیل کرده است به او برای تصحیح، نمایش داده می‌شود. این مساله هم جهت بالا بردن سهولت کاربری برنامه بسیار مهم است. تصور کنید که یک فرم خالی با پیغام «تاریخ وارد شده معتبر نیست» مجدا به کاربر نمایش داده شود و از او درخواست کنیم که تمام اطلاعات دیگر را نیز از صفر وارد کند چون اطلاعات صفحه پس از ارسال به سرور پاک شده‌اند؛ که ... اصلا قابل قبول نیست و فوق‌العاده برنامه را غیرحرفه‌ای نمایش می‌دهد.



خطاهای نمایش داده شده به کاربر

به صورت پیش فرض خطایی که به کاربر نمایش داده می‌شود، استثنایی است که توسط فریم ورک صادر شده است. برای مثال نتوانسته است abcd را به یک تاریخ معتبر تبدیل کند. می‌توان توسط this.ModelState.AddModelError خطایی را نیز در اینجا اضافه کرد و پیغام بهتری را به کاربر نمایش داد. یا توسط یک سری data annotations هم کار اعتبار سنجی را سفارشی کرد که بحث آن به صورت جداگانه در یک قسمت مستقل بررسی خواهد شد.
ولی به صورت خلاصه اگر به فرم‌های تولید شده توسط VS.NET دقت کنید، در ابتدای هر فرم داریم:

@Html.ValidationSummary(true)

در اینجا خطاهای عمومی در سطح مدل نمایش داده می‌شوند. برای اضافه کردن این نوع خطاها، در متد AddModelError، مقدار key را خالی وارد کنید:

ModelState.AddModelError(string.Empty, "There is something wrong with model.");

همچنین در این فرم‌ها داریم:
@Html.EditorFor(model => model.AddDate)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.AddDate)

EditorFor سعی می‌کند اندکی هوش به خرج دهد. یعنی اگر خاصیت دریافتی مثلا از نوع bool بود، خودش یک checkbox را در صفحه نمایش می‌دهد. همچنین بر اساس متادیتا یک خاصیت نیز می‌تواند تصمیم گیری را انجام دهد. این متادیتا منظور attributes و data annotations ایی است که به خواص یک مدل اعمال می‌شود. مثلا اگر ویژگی HiddenInput را به یک خاصیت اعمال کنیم، به شکل یک فیلد مخفی در صفحه ظاهر خواهد شد.
یا متد Html.DisplayFor، اطلاعات را به صورت فقط خواندنی نمایش می‌دهد. اصطلاحا به این نوع متدها، Templated Helpers هم گفته می‌شود. بحث بیشتر درباره‌ای این موارد به قسمتی مجزا و مستقل موکول می‌گردد. برای نمونه کل فرم ادیت برنامه را حذف کنید و بجای آن بنویسید Html.EditorForModel و سپس برنامه را اجرا کنید. یک فرم کامل خودکار ویرایش اطلاعات را مشاهده خواهید کرد (و البته نکات سفارشی سازی آن به یک قسمت کامل نیاز دارند).
در اینجا متد ValidationMessageFor کار نمایش خطاهای اعتبارسنجی مرتبط با یک خاصیت مشخص را انجام می‌دهد. بنابراین اگر قصد ارائه خطایی سفارشی و مخصوص یک فیلد مشخص را داشتید، در متد AddModelError، مقدار پارامتر اول یا همان key را مساوی نام خاصیت مورد نظر قرار دهید.


مقابله با مشکل امنیتی Mass Assignment در حین کار با Model binders

استفاده از Model binders بسیار لذت بخش است. یک شیء را به عنوان پارامتر اکشن متد خود معرفی می‌کنیم. فریم ورک هم در ادامه سعی می‌کند تا اطلاعات فرم را به خواص این شیء نگاشت کند. بدیهی است این روش نسبت به روش ASP.NET Web forms که باید به ازای تک تک کنترل‌های موجود در صفحه یکبار کار دریافت اطلاعات و مقدار دهی خواص یک شیء را انجام داد، بسیار ساده‌تر و سریعتر است.
اما اگر همین سیستم پیشرفته جدید ناآگاهانه مورد استفاده قرار گیرد می‌تواند منشاء حملات ناگواری شود که به نام «Mass Assignment» شهرت یافته‌اند.
همان صفحه ویرایش اطلاعات را درنظر بگیرید. چک باکس IsAdmin قرار است در قسمت مدیریتی برنامه تنظیم شود. اگر کاربری نیاز داشته باشد اطلاعات خودش را ویرایش کند، مثلا پسوردش را تغییر دهد، با یک صفحه ساده کلمه عبور قبلی را وارد کنید و دوبار کلمه عبور جدید را نیز وارد نمائید، مواجه خواهد شد. خوب ... اگر همین کاربر صفحه را جعل کند و فیلد چک باکس IsAdmin را به صفحه اضافه کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بله ... مشکل هم همینجا است. در اینصورت کاربر عادی می‌تواند دسترسی خودش را تا سطح ادمین بالا ببرد، چون model binder اطلاعات IsAdmin را از کاربر دریافت کرده و به صورت خودکار به model ارائه شده، نگاشت کرده است.
برای مقابله با این نوع حملات چندین روش وجود دارند:
الف) ایجاد لیست سفید
به کمک ویژگی Bind می‌توان لیستی از خواص را جهت به روز رسانی به model binder معرفی کرد. مابقی ندید گرفته خواهند شد:

public ActionResult Edit([Bind(Include = "Name, Password")] User user)

در اینجا تنها خواص Name و Password توسط model binder به خواص شیء User نگاشت می‌شوند.
به علاوه همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، متد edit را به شکل زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد. در اینجا متدهای توکار UpdateModel و TryUpdateModel نیز لیست سفید خواص مورد نظر را می‌پذیرند (اعمال دستی model binding):

[HttpPost]
public ActionResult Edit()
{
var user = new User();
if(TryUpdateModel(user, includeProperties: new[] { "Name", "Password" }))
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}


ب) ایجاد لیست سیاه
به همین ترتیب می‌توان تنها خواصی را معرفی کرد که باید صرفنظر شوند:
public ActionResult Edit([Bind(Exclude = "IsAdmin")] User user)

در اینجا از خاصیت IsAdmin صرف نظر گردیده و از مقدار ارسالی آن توسط کاربر استفاده نخواهد شد.
و یا می‌توان پارامتر excludeProperties متد TryUpdateModel را نیز مقدار دهی کرد.

لازم به ذکر است که ویژگی Bind را به کل یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Models
{
[Bind(Exclude = "IsAdmin")]
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

این مورد اثر سراسری داشته و قابل بازنویسی نیست. به عبارتی حتی اگر در متدی خاصیت IsAdmin را مجددا الحاق کنیم، تاثیری نخواهد داشت.
یا می‌توان از ویژگی ReadOnly هم استفاده کرد:
using System;
using System.ComponentModel;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }

[ReadOnly(true)]
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

در این حالت هم خاصیت IsAdmin هیچگاه توسط model binder به روز و مقدار دهی نخواهد شد.

ج) استفاده از ViewModels
این راه حلی است که بیشتر مورد توجه معماران نرم افزار است و البته کسانی که پیشتر با الگوی MVVM کار کرده باشند این نام برایشان آشنا است؛ اما در اینجا مفهوم متفاوتی دارد. در الگوی MVVM، کلاس‌های ViewModel شبیه به کنترلرها در MVC هستند یا به عبارتی همانند رهبر یک اکستر عمل می‌کنند. اما در الگوی MVC خیر. در اینجا فقط مدل یک View هستند و نه بیشتر. هدف هم این است که بین Domain Model و View Model تفاوت قائل شد.
کار View model در الگوی MVC، شکل دادن به چندین domain model و همچنین اطلاعات اضافی دیگری که نیاز هستند، جهت استفاده نهایی توسط یک View می‌باشد. به این ترتیب View با یک شیء سر و کار خواهد داشت و همچنین منطق شکل دهی به اطلاعات مورد نیازش هم از داخل View حذف شده و به خواص View model در زمان تشکیل آن منتقل می‌شود.
مشخصات یک View model خوب به شرح زیر است:
الف) رابطه بین یک View و View model آن، رابطه‌ای یک به یک است. به ازای هر View، بهتر است یک کلاس View model وجود داشته باشد.
ب) View ساختار View model را دیکته می‌کند و نه کنترلر.
ج) View modelها صرفا یک سری کلاس POCO (کلاس‌هایی تشکیل شده از خاصیت، خاصیت، خاصیت ....) هستند که هیچ منطقی در آن‌ها قرار نمی‌گیرد.
د) View model باید حاوی تمام اطلاعاتی باشد که View جهت رندر نیاز دارد و نه بیشتر و الزامی هم ندارد که این اطلاعات مستقیما به domain models مرتبط شوند. برای مثال اگر قرار است firstName+LastName در View نمایش داده شود، کار این جمع زدن باید حین تهیه View Model انجام شود و نه داخل View. یا اگر قرار است اطلاعات عددی با سه رقم جدا کننده به کاربر نمایش داده شوند، وظیفه View Model است که یک خاصیت اضافی را برای تهیه این مورد تدارک ببیند. یا مثلا اگر یک فرم ثبت نام داریم و در این فرم لیستی وجود دارد که تنها Id عنصر انتخابی آن در Model اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد، تهیه اطلاعات این لیست هم کار ViewModel است و نه اینکه مدام به Model اصلی بخواهیم خاصیت اضافه کنیم.

ViewModel چگونه پیاده سازی می‌شود؟
اکثر مقالات را که مطالعه کنید، این روش را توصیه می‌کنند:

public class MyViewModel
{
    public SomeDomainModel1 Model1 { get; set; }
    public SomeDomainModel2 Model2 { get; set; }
    ...
}

یعنی اینکه View ما به اطلاعات مثلا دو Model نیاز دارد. این‌ها را به این شکل محصور و کپسوله می‌کنیم. اگر View، واقعا به تمام فیلدهای این کلاس‌ها نیاز داشته باشد، این روش صحیح است. در غیر اینصورت، این روش نادرست است (و متاسفانه همه جا هم دقیقا به این شکل تبلیغ می‌شود).
ViewModel محصور کننده یک یا چند مدل نیست. در اینجا حس غلط کار کردن با یک ViewModel را داریم. ViewModel فقط باید ارائه کننده اطلاعاتی باشد که یک View نیاز دارد و نه بیشتر و نه تمام خواص تمام کلاس‌های تعریف شده. به عبارتی این نوع تعریف صحیح است:

public class MyViewModel
{
    public string SomeExtraField1 { get; set; }
    public string SomeExtraField2 { get; set; }
public IEnumerable<SelectListItem> StateSelectList { get; set; }
// ...
    public string PersonFullName { set; set; }
}

در اینجا، View متناظری، قرار است نام کامل یک شخص را به علاوه یک سری اطلاعات اضافی که در domain model نیست، نمایش دهد. مثلا نمایش نام استان‌ها که نهایتا Id انتخابی آن قرار است در برنامه استفاده شود.
خلاصه علت وجودی ViewModel این موارد است:
الف) Model برنامه را مستقیما در معرض استفاده قرار ندهیم (عدم رعایت این نکته به مشکلات امنیتی حادی هم حین به روز رسانی اطلاعات ممکن است ختم ‌شود که پیشتر توضیح داده شد).
ب) فیلدهای نمایشی اضافی مورد نیاز یک View را داخل Model برنامه تعریف نکنیم (مثلا تعاریف عناصر یک دراپ داون لیست، جایش اینجا نیست. مدل فقط نیاز به Id عنصر انتخابی آن دارد).

با این توضیحات، اگر View به روز رسانی اطلاعات کلمه عبور کاربر، تنها به اطلاعات id آن کاربر و کلمه عبور او نیاز دارد، فقط باید همین اطلاعات را در اختیار View قرار داد و نه بیشتر:

namespace MvcApplication7.Models
{
public class UserViewModel
{
public int Id { set; get; }
public string Password { set; get; }
}
}

به این ترتیب دیگر خاصیت IsAdming اضافه‌ای وجود ندارد که بخواهد مورد حمله واقع شود.



استفاده از model binding برای آپلود فایل به سرور

برای آپلود فایل به سرور تنها کافی است یک اکشن متد به شکل زیر را تعریف کنیم. HttpPostedFileBase نیز یکی دیگر از model binderهای توکار ASP.NET MVC است:

[HttpGet]
public ActionResult Upload()
{
return View(); // Shows the upload page
}

[HttpPost]
public ActionResult Upload(System.Web.HttpPostedFileBase file)
{
string filename = Server.MapPath("~/files/somename.ext");
file.SaveAs(filename);
return RedirectToAction("Index");
}

View متناظر هم می‌تواند به شکل زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "Upload";
}
<h2>
Upload</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "Upload", controllerName: "User",
method: FormMethod.Post,
htmlAttributes: new { enctype = "multipart/form-data" }))
{
<text>Upload a photo:</text> <input type="file" name="photo" />
<input type="submit" value="Upload" />
}

اگر دقت کرده باشید در طراحی ASP.NET MVC از anonymously typed objects زیاد استفاده می‌شود. در اینجا هم برای معرفی enctype فرم آپلود، مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارتی هر جایی که مشخص نبوده چه تعداد ویژگی یا کلا چه ویژگی‌ها و خاصیت‌هایی را می‌توان تنظیم کرد، اجازه تعریف آن‌ها را به صورت anonymously typed objects میسر کرده‌اند. یک نمونه دیگر آن در متد routes.MapRoute فایل Global.asax.cs است که پارامتر سوم دریافت مقدار پیش فرض‌ها نیز anonymously typed object است. یا نمونه دیگر آن‌را در همین قسمت در جایی که لینک delete را به فرم تبدیل کردیم مشاهده نمودید. مقدار routeValues هم یک anonymously typed object معرفی شد.



سفارشی سازی model binder پیش فرض ASP.NET MVC

در همین مثال فرض کنید تاریخ را به صورت شمسی از کاربر دریافت می‌کنیم. خاصیت تعریف شده هم DateTime میلادی است. به عبارتی model binder حین تبدیل رشته تاریخ شمسی دریافتی به تاریخ میلادی با شکست مواجه شده و نهایتا خاصیت this.ModelState.IsValid مقدارش false خواهد بود. برای حل این مشکل چکار باید کرد؟
برای این منظور باید نحوه پردازش یک نوع خاص را سفارشی کرد. ابتدا با پیاده سازی اینترفیس IModelBinder شروع می‌کنیم. توسط bindingContext.ValueProvider می‌توان به مقداری که کاربر وارد کرده در میانه راه دسترسی یافت. آن‌را تبدیل کرده و نمونه صحیح را بازگشت داد.
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Globalization;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Binders
{
public class PersianDateModelBinder : IModelBinder
{

public object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
{
var valueResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
var modelState = new ModelState { Value = valueResult };
object actualValue = null;
try
{
var parts = valueResult.AttemptedValue.Split('/'); //ex. 1391/1/19
if (parts.Length != 3) return null;
int year = int.Parse(parts[0]);
int month = int.Parse(parts[1]);
int day = int.Parse(parts[2]);
actualValue = new DateTime(year, month, day, new PersianCalendar());
}
catch (FormatException e)
{
modelState.Errors.Add(e);
}

bindingContext.ModelState.Add(bindingContext.ModelName, modelState);
return actualValue;
}
}
}

سپس برای معرفی PersianDateModelBinder جدید تنها کافی است سطر زیر را

ModelBinders.Binders.Add(typeof(DateTime), new PersianDateModelBinder());

به متد Application_Start قرار گرفته در فایل Global.asax.cs برنامه اضافه کرد. از این پس کاربران می‌توانند تاریخ‌ها را در برنامه شمسی وارد کنند و model binder بدون مشکل خواهد توانست اطلاعات ورودی را به معادل DateTime میلادی آن تبدیل کند و استفاده نماید.
تعریف مدل بایندر سفارشی در فایل Global.asax.cs آن‌را به صورت سراسری در تمام مدل‌ها و اکشن‌متدها فعال خواهد کرد. اگر نیاز بود تنها یک اکشن متد خاص از این مدل بایندر سفارشی استفاده کند می‌توان به روش زیر عمل کرد:

public ActionResult Create([ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))] User user)

همچنین ویژگی ModelBinder را به یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد:

[ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))]
public class User
{


نظرات مطالب
تبدیل HTML به PDF با استفاده از کتابخانه‌ی iTextSharp
- پردازش CSS کتابخانه HTMLWorker خیلی ضعیف و ابتدایی است. به همین جهت آن‌را کنار گذاشته‌اند و به XMLWorker کوچ کرده‌اند ( HTMLWorker هیچ پشتیبانی رسمی دیگر ندارد؛ به قسمت Deprecated. please switch to XML Worker instead آن دقت کنید). ضمنا HTMLWorker مشکلات دیگری هم دارد. مثلا یک تگ hr در صفحه باشد، کرش می‌کند. پردازش ویژگی‌های مختلف CSS و HTML تقریبا در آن پیاده سازی نشده و ...
- برای کار با ADO.NET بهتر است این روزها از Micro ORMs استفاده کنید.
نظرات مطالب
EF Code First #1
با سلام و خسته نباشید. امید است این سری مطالب هم مانند مطالب MVC فراتر از مقالات و کتب موجود باشد.
سه سوال:
1- چطور می توان با Code First برخی از موارد ابتدایی ایجاد بانک مانند Collation و Compatibility Level و Schema و User و Role را به DBMS ارسال کرد.
2- اگر از پروایدرهای دیگر مثلا برای MySQL یا Oracle استفاده شود، آیا Code First قادر است بدون هیچ تغییری نسبت به SQL Server کد را به بانکهای دیگر نگاشت کند؟ در مورد بانک های NOSQL چطور؟
3- آیا اگر این پروژه Code First را در یک هاست اشتراکی Deploy کنیم و در آن هاست برنامه Start شود (مثلا یک پروژه MVC)، آیا پروژه قادر خواهد بود به طور خودکار بانک را تولید نماید و دیگر نخواهیم بصورت دستی بانک و یوزر را در کنترل پنل هاست تعریف کنیم.
مطالب
ASP.NET MVC #8

معرفی HTML Helpers

یک HTML Helper تنها یک متد است که رشته‌ای را بر می‌گرداند و این رشته می‌تواند حاوی هر نوع محتوای دلخواهی باشد. برای مثال می‌توان از HTML Helpers برای رندر تگ‌های HTML، مانند img و input استفاده کرد. یا به کمک HTML Helpers می‌توان ساختارهای پیچیده‌تری مانند نمایش لیستی از اطلاعات دریافت شده از بانک اطلاعاتی را پیاده سازی کرد. به این ترتیب حجم کدهای تکراری تولید رابط کاربری در Viewهای برنامه‌های ASP.NET MVC به شدت کاهش خواهد یافت، به همراه قابلیت استفاده مجدد از متدهای الحاقی HTML Helpers در برنامه‌های دیگر.
HTML Helpers در ASP.NET MVC معادل کنترل‌های ASP.NET Web forms هستند اما نسبت به آن‌ها بسیار سبک‌تر می‌باشند؛ برای مثال به همراه ViewState و همچنین Event model نیستند.
ASP.NET MVC به همراه تعدادی متد HTML Helper توکار است و برای دسترسی به آن‌ها شیء Html که وهله‌ای از کلاس توکار HtmlHelper می‌باشد، در تمام Viewها قابل استفاده است.


نحوه ایجاد یک HTML Helper سفارشی

از دات نت سه و نیم به بعد امکان توسعه اشیاء توکار فریم ورک، به کمک متدهای الحاقی (extension methods) میسر شده است. برای نوشتن یک HTML Helper نیز باید همین شیوه عمل کرد و کلاس HtmlHelper را توسعه داد. در ادامه قصد داریم یک HTML Helper را جهت رندر تگ label در صفحه ایجاد کنیم. برای این منظور پوشه‌ی جدیدی به نام Helper را به پروژه اضافه نمائید (جهت نظم بیشتر). سپس کلاس زیر را به آن اضافه کنید:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication4.Helpers
{
public static class LabelExtensions
{
public static string MyLabel(this HtmlHelper helper, string target, string text)
{
return string.Format("<label for='{0}'>{1}</label>", target, text);
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید متد Label به شکل یک متد الحاقی توسعه دهنده کلاس HtmlHelper که تنها یک رشته را بر می‌گرداند، تعریف شده است. اکنون برای استفاده از این متد در View دلخواهی خواهیم داشت:

@using MvcApplication4.Helpers
@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@Html.MyLabel("firstName", "First Name:")

ابتدا فضای نام مرتبط با متد الحاقی باید پیوست شود و سپس از طریق شیء Html می‌توان به این متد الحاقی دسترسی پیدا کرد. اگر برنامه را اجرا کنید، این خروجی را مشاهده خواهیم کرد. چرا؟

Index
<label for='firstName'>First Name:</label>

علت این است که Razor، اطلاعات را Html encoded به مرورگر تحویل می‌دهد. برای تغییر این رویه باید اندکی متد الحاقی تعریف شده را تغییر داد:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication4.Helpers
{
public static class LabelExtensions
{
public static MvcHtmlString MyLabel(this HtmlHelper helper, string target, string text)
{
return MvcHtmlString.Create(string.Format("<label for='{0}'>{1}</label>", target, text));
}
}
}

تنها تغییر صورت گرفته، استفاده از MvcHtmlString بجای string معمولی است تا Razor آن‌را encode نکند.

تعریف HTML Helpers سفارشی به صورت عمومی:

می‌توان فضای نام MvcApplication4.Helpers این مثال را عمومی کرد. یعنی بجای اینکه بخواهیم در هر View  آن‌را ابتدا تعریف کنیم، یکبار آن‌را همانند تعاریف اصلی یک برنامه ASP.NET MVC، عمومی معرفی می‌کنیم. برای این منظور فایل web.config موجود در پوشه Views را باز کنید (و نه فایل web.config قرار گرفته در ریشه اصلی برنامه). سپس فضای نام مورد نظر را در قسمت namespaces صفحات اضافه نمائید:

<pages pageBaseType="System.Web.Mvc.WebViewPage">
<namespaces>
<add namespace="System.Web.Mvc" />
<add namespace="System.Web.Mvc.Ajax" />
<add namespace="System.Web.Mvc.Html" />
<add namespace="System.Web.Routing" />
<add namespace="MvcApplication4.Helpers"/>
</namespaces>

به این ترتیب متدهای الحاقی تعریف شده در فضای نام MvcApplication4.Helpers،‌ در تمام Viewهای برنامه در دسترس خواهند بود.

استفاده از کلاس TagBuilder برای تولید HTML Helpers سفارشی:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication4.Helpers
{
public static class LabelExtensions
{
public static MvcHtmlString MyNewLabel(this HtmlHelper helper, string target, string text)
{
var labelTag = new TagBuilder("label");
labelTag.MergeAttribute("for", target);
labelTag.InnerHtml = text;
return MvcHtmlString.Create(labelTag.ToString());
}
}
}

در فضای نام System.Web.Mvc، کلاسی وجود دارد به نام TagBuilder که کار تولید تگ‌های HTML، مقدار دهی ویژگی‌ها و خواص آن‌ها را بسیار ساده می‌کند و روش توصیه شده‌ای است برای تولید متدهای HTML Helper. یک نمونه از کاربرد آن‌را برای بازنویسی متد MyLabel ذکر شده در اینجا ملاحظه می‌کنید.
شبیه به همین کلاس، کلاس دیگری به نام HtmlTextWriter در فضای نام System.Web.UI برای انجام اینگونه کارها وجود دارد.


نوشتن HTML Helpers ویژه، به کمک امکانات Razor

نوع دیگری از این متدهای کمکی، Declarative HTML Helpers نام دارند. از این جهت هم Declarative نامیده شده‌اند که مستقیما درون فایل‌های cshtml یا vbhtml به کمک امکانات Razor قابل تعریف هستند. تولید این نوع متدهای کمکی به این شکل نسبت به مثلا روش TagBuilder ساده‌تر است،‌ چون توسط Razor به سادگی و به نحو طبیعی‌تری می‌توان تگ‌های HTML و کدهای مورد نظر را با هم ترکیب کرد (این رفتار طبیعی و روان، یکی از اهداف Razor است).
به عنوان مثال، تعاریف همان کلاس‌های Product و Products قسمت قبل (قسمت هفتم) را در نظر بگیرید. با همان کنترلر و View ایی که ذکر شد.
سپس برای تعریف این نوع خاص از HTML Helpers/Razor Helpers باید به این نحو عمل کرد:
الف) در ریشه پروژه یا سایت، پوشه‌ی جدیدی به نام App_Code ایجاد کنید (دقیقا به همین نام. این پوشه، جزو پوشه‌های ویژه ASP.NET است).
ب) بر روی این پوشه کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید.
ج) در صفحه باز شده، MVC 3 Partial Page/Razor را یافته و مثلا نام ProductsList.cshtml را وارد کرده و این فایل را اضافه کنید.
د) محتوای این فایل جدید را به نحو زیر تغییر دهید:

@using MvcApplication4.Models
@helper GetProductsList(List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li>@item.Name ($@item.Price)</li>
}
</ul>
}

در اینجا نحوه تعریف یک helper method مخصوص Razor را مشاهده می‌کنید که با کلمه @helper شروع شده است. مابقی آن هم ترکیب آشنای code و markup هستند که به کمک امکانات Razor به این شکل روان میسر شده است.
اکنون اگر Viewایی بخواهد از این اطلاعات استفاده کند تنها کافی است به نحو زیر عمل نماید:

@model List<MvcApplication4.Models.Product>
@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@ProductsList.GetProductsList(@Model)

ابتدا نام فایل ذکر شده بعد نام متد کمکی تعریف شده در آن. Model هم در اینجا به لیستی از محصولات اشاره می‌کند.
همچنین چون در پوشه app_code قرار گرفته، تمام Viewها به اطلاعات آن دسترسی خواهند داشت. علت هم این است که ASP.NET به صورت خودکار محتوای این پوشه ویژه را همواره کامپایل می‌کند و در اختیار برنامه قرار می‌دهد.
به علاوه در این فایل ProductsList.cshtml، باز هم می‌توان متدهای helper دیگری را اضافه کرد و از این بابت محدودیتی ندارد. همچنین می‌توان این متد helper را مستقیما داخل یک View هم تعریف کرد. بدیهی است در این حالت قابلیت استفاده مجدد از آن‌را به همراه داشتن Viewهایی تمیز و کم حجم، از دست خواهیم داد.

جهت تکمیل بحث
Turn your Razor helpers into reusable libraries