نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
سلام. وقت بخیر. من سیاست دسترسی پویا رو به jwt اضافه کردم. کلیه Claimها رو  به accesstoken اضافه میکنم و درست هم عملیات دسترسی چک میشود.
{"jti":"26bdfd20-104f-45d4-a4e1-111044808041",
"iss":"http://localhost:5000/",
"iat":1531729854,
"http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier":"1",
"http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name":"Vahid",
"DisplayName":"وحید",
"http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/serialnumber":"046fb152a7474043952475cfa952cdc9",
"http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/userdata":"1",
"DynamicPermission":[":MyProtectedApi2:Get",
":MyProtectedEditorsApi:Get",
":MyProtectedApi3:Get",
":MyProtectedApi4:Get"],
"http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role":["Admin",
"Editor",
"User"],
"nbf":1531729855,
"exp":1531729975,
"aud":"Any"}
 فقط این Claimها که در توکن اضافه میشود در سمت سرور از روی توکن ارسالی کاربر چک میشود؟
 public bool CanUserAccess(ClaimsPrincipal user, string area, string controller, string action)
        {
            var currentClaimValue = $"{area}:{controller}:{action}";
            var securedControllerActions = _mvcActionsDiscoveryService.GetAllSecuredControllerActionsWithPolicy(ConstantPolicies.DynamicPermission);
            if (!securedControllerActions.SelectMany(x => x.MvcActions).Any(x => x.ActionId == currentClaimValue))
            {
                throw new KeyNotFoundException($@"The `secured` area={area}/controller={controller}/action={action} with `ConstantPolicies.DynamicPermission` policy not found. Please check you have entered the area/controller/action names correctly and also it's decorated with the correct security policy.");
            }

            if (!user.Identity.IsAuthenticated)
            {
                return false;
            }

            if (user.IsInRole("Admin"))
            {
                // Admin users have access to all of the pages.
                return true;
            }

            // Check for dynamic permissions
            // A user gets its permissions claims from the `ApplicationClaimsPrincipalFactory` class automatically and it includes the role claims too.


            //for check user has claim for access to action
            return user.HasClaim(claim => claim.Type == ConstantPolicies.DynamicPermissionClaimType &&
                                          claim.Value == currentClaimValue);
        }
امکان دستکاری توسط کاربر وجود ندارد؟ اگر اینطور است چطور این دسترسی‌ها رو در سمت سرور بعد از login در حافظه سرور ذخیره کنیم برای دفعات بعد؟
مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت ششم - تکمیل مستندات محافظت از API
ممکن است تعدادی از اکشن متدهای API طراحی شده، محافظت شده باشند. بنابراین OpenAPI Specification تولیدی نیز باید به همراه مستندات کافی در این مورد باشد تا استفاده کنندگان از آن بدانند چگونه باید با آن کار کنند. نگارش سوم OpenAPI Specification از اعتبارسنجی و احراز هویت مبتنی بر هدرها مانند basic و یا bearer، همچنین حالت کار با API Keys مانند هدرها، کوئری استرینگ‌ها و کوکی‌ها و یا حالت OAuth2 و OpenID Connect پشتیبانی می‌کند و این موارد ذیل خواص securitySchemes و security در OpenAPI Specification ظاهر می‌شوند:
"securitySchemes":
{ "basicAuth":
       {
             "type":"http",
             "description":"Input your username and password to access this API",
             "scheme":"basic"
       }
}
…
"security":[
  {"basicAuth":[]}
]
- خاصیت securitySchemes انواع حالت‌های اعتبارسنجی پشتیبانی شده را لیست می‌کند.
- خاصیت security کار اعمال Scheme تعریف شده را به کل API یا صرفا قسمت‌های خاصی از آن، انجام می‌دهد.

در ادامه مثالی را بررسی خواهیم کرد که مبتنی بر basic authentication کار می‌کند و در این حالت به ازای هر درخواست به API، نیاز است یک نام کاربری و کلمه‌ی عبور نیز ارسال شوند. البته روش توصیه شده، کار با JWT و یا OpenID Connect است؛ اما جهت تکمیل ساده‌تر این قسمت، بدون نیاز به برپایی مقدماتی پیچیده، کار با basic authentication را بررسی می‌کنیم و اصول کلی آن از دیدگاه مستندات OpenAPI Specification تفاوتی نمی‌کند.


افزودن Basic Authentication به API برنامه

برای پیاده سازی Basic Authentication نیاز به یک AuthenticationHandler سفارشی داریم:
using Microsoft.AspNetCore.Authentication;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.Extensions.Options;
using System;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Security.Claims;
using System.Text;
using System.Text.Encodings.Web;
using System.Threading.Tasks;

namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Authentication
{
    public class BasicAuthenticationHandler : AuthenticationHandler<AuthenticationSchemeOptions>
    {
        public BasicAuthenticationHandler(
            IOptionsMonitor<AuthenticationSchemeOptions> options,
            ILoggerFactory logger,
            UrlEncoder encoder,
            ISystemClock clock)
            : base(options, logger, encoder, clock)
        {
        }

        protected override Task<AuthenticateResult> HandleAuthenticateAsync()
        {
            if (!Request.Headers.ContainsKey("Authorization"))
            {
                return Task.FromResult(AuthenticateResult.Fail("Missing Authorization header"));
            }

            try
            {
                var authenticationHeader = AuthenticationHeaderValue.Parse(Request.Headers["Authorization"]);
                var credentialBytes = Convert.FromBase64String(authenticationHeader.Parameter);
                var credentials = Encoding.UTF8.GetString(credentialBytes).Split(':');
                var username = credentials[0];
                var password = credentials[1];

                if (username == "DNT" && password == "123")
                {
                    var claims = new[] { new Claim(ClaimTypes.NameIdentifier, username) };
                    var identity = new ClaimsIdentity(claims, Scheme.Name);
                    var principal = new ClaimsPrincipal(identity);
                    var ticket = new AuthenticationTicket(principal, Scheme.Name);
                    return Task.FromResult(AuthenticateResult.Success(ticket));
                }
                return Task.FromResult(AuthenticateResult.Fail("Invalid username or password"));
            }
            catch
            {
                return Task.FromResult(AuthenticateResult.Fail("Invalid Authorization header"));
            }
        }
    }
}
کار این AuthenticationHandler سفارشی، با بازنویسی متد HandleAuthenticateAsync شروع می‌شود. در اینجا به دنبال هدر ویژه‌ای با کلید Authorization می‌گردد. این هدر باید به همراه نام کاربری و کلمه‌ی عبوری با حالت base64 encoded باشد. اگر این هدر وجود نداشت و یا مقدار هدر Authorization، با فرمتی که مدنظر ما است قابل decode و همچنین جداسازی نبود، شکست اعتبارسنجی اعلام می‌شود.
پس از دریافت مقدار هدر Authorization، ابتدا مقدار آن‌را از base64 به حالت معمولی تبدیل کرده و سپس بر اساس حرف ":"، دو قسمت را از آن جداسازی می‌کنیم. قسمت اول را به عنوان نام کاربری و قسمت دوم را به عنوان کلمه‌ی عبور پردازش خواهیم کرد. در این مثال جهت سادگی، این دو باید مساوی DNT و 123 باشند. اگر اینچنین بود، یک AuthenticationTicket دارای Claim ای حاوی نام کاربری را ایجاد کرده و آن‌را به عنوان حاصل موفقیت آمیز بودن عملیات بازگشت می‌دهیم.

مرحله‌ی بعد، استفاده و معرفی این BasicAuthenticationHandler تهیه شده به برنامه است:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthentication(defaultScheme: "Basic")
                    .AddScheme<AuthenticationSchemeOptions, BasicAuthenticationHandler>("Basic", null);
در اینجا توسط متد services.AddAuthentication، این scheme جدید که نام رسمی آن Basic است، به همراه Handler آن، به برنامه معرفی می‌شود.
همچنین نیاز است میان‌افزار اعتبارسنجی را نیز با فراخوانی متد app.UseAuthentication، به برنامه اضافه کرد که باید پیش از فراخوانی app.UseMvc صورت گیرد تا به آن اعمال شود:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
   // ...
            app.UseStaticFiles();

            app.UseAuthentication();

            app.UseMvc();
        }
    }
}

همچنین برای اینکه تمام اکشن متدهای موجود را نیز محافظت کنیم، می‌توان فیلتر Authorize را به صورت سراسری اعمال کرد:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
     // ...
   
            services.AddMvc(setupAction =>
            {
                setupAction.Filters.Add(new AuthorizeFilter());
        // ...


تکمیل مستندات API جهت انعکاس تنظیمات محافظت از اکشن متدهای آن

پس از تنظیم محافظت دسترسی به اکشن متدهای برنامه، اکنون نوبت به مستند کردن آن است و همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، برای این منظور نیاز به تعریف خواص securitySchemes و security در OpenAPI Specification است:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSwaggerGen(setupAction =>
            {
   // ...

                setupAction.AddSecurityDefinition("basicAuth", new OpenApiSecurityScheme
                {
                    Type = SecuritySchemeType.Http,
                    Scheme = "basic",
                    Description = "Input your username and password to access this API"
                });
            });
در اینجا توسط متد setupAction.AddSecurityDefinition، ابتدا یک نام تعریف می‌شود (از این نام، در قسمت بعدی تنظیمات استفاده خواهد شد). پارامتر دوم آن همان SecurityScheme است که توضیح داده شد. برای حالت basic auth، نوع آن Http است و اسکیمای آن basic. باید دقت داشت که مقدار خاصیت Scheme در اینجا، حساس به بزرگی و کوچکی حروف است.

پس از این تنظیم اگر برنامه را اجرا کنیم، یک دکمه‌ی authorize اضافه شده‌است:


با کلیک بر روی آن، صفحه‌ی ورود نام کاربری و کلمه‌ی عبور ظاهر می‌شود:


اگر آن‌را تکمیل کرده و سپس برای مثال لیست نویسندگان را درخواست کنیم (با کلیک بر روی دکمه‌ی try it out آن و سپس کلیک بر روی دکمه‌ی execute ذیل آن)، تنها خروجی 401 یا unauthorized را دریافت می‌کنیم:


- بنابراین برای تکمیل آن، مطابق نکات قسمت چهارم، ابتدا باید status code مساوی 401 را به صورت سراسری، مستند کنیم:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc(setupAction =>
            {
                setupAction.Filters.Add(new ProducesResponseTypeAttribute(StatusCodes.Status401Unauthorized));

- همچنین هرچند با کلیک بر روی دکمه‌ی Authorize در Swagger UI و ورود نام کاربری و کلمه‌ی عبور توسط آن، در همانجا پیام Authorized را دریافت کردیم، اما اطلاعات آن به ازای هر درخواست، به سمت سرور ارسال نمی‌شود. به همین جهت در حین درخواست لیست نویسندگان، پیام unauthorized را دریافت کردیم. برای رفع این مشکل نیاز است به OpenAPI Spec اعلام کنیم که تعامل با API، نیاز به Authentication دارد:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSwaggerGen(setupAction =>
            {
    // ...

                setupAction.AddSecurityRequirement(new OpenApiSecurityRequirement
                {
                    {
                        new OpenApiSecurityScheme
                        {
                            Reference = new OpenApiReference
                            {
                                Type = ReferenceType.SecurityScheme,
                                Id = "basicAuth"
                            }
                        },
                        new List<string>()
                    }
                });
            });
در اینجا OpenApiSecurityRequirement یک دیکشنری از نوع <<Dictionary<OpenApiSecurityScheme, IList<string است که کلید آن از نوع OpenApiSecurityScheme تعریف می‌شود و باید آن‌را به نمونه‌ای که توسط setupAction.AddSecurityDefinition پیشتر اضافه کردیم، متصل کنیم. این اتصال توسط خاصیت Reference آن و Id ای که به نام تعریف شده‌ی توسط آن اشاره می‌کند، صورت می‌گیرد. مقدار این دیکشنری نیز لیستی از رشته‌ها می‌تواند باشد (مانند توکن‌ها و scopes در OpenID Connect) که در اینجا با یک لیست خالی مقدار دهی شده‌است.

پس از این تنظیمات، Swagger UI با افزودن یک آیکن قفل به مداخل APIهای محافظت شده، به صورت زیر تغییر می‌کند:


در این حالت اگر بر روی آیکن قفل کلیک کنیم، همان صفحه‌ی دیالوگ ورود نام کاربری و کلمه‌ی عبوری که پیشتر با کلیک بر روی دکمه‌ی Authorize ظاهر شد، نمایش داده می‌شود. با تکمیل آن و کلیک مجدد بر روی آیکن قفل، جهت گشوده شدن پنل API و سپس کلیک بر روی try it out  آن، برای مثال می‌توان به API محافظت شده‌ی دریافت لیست نویسندگان، بدون مشکلی، دسترسی یافت:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-06.zip
مطالب
مقایسه value type و reference type
در سی شارپ دو نوع class و struct وجود دارد که تقریباً مشابه یکدیگرند در حالیکه یکی از آنها-value type و دیگری reference-type است.

struct چیست؟
structها مشابه classها هستند با این تفاوت که structها finalizer ندارند و از ارث بری پشتیبانی نمی‌کنند. structها کاملا مشابه classها تعریف می‌شوند و در تعریف آنها از کلمه کلیدی struct استفاده می‌شود. آنها شامل فیلدها، متدها، خصوصیت‌ها نیز می‌شوند. در زیر نحوه تعریف آن را مشاهده می‌کنید: 

struct Point
{
   private int x, y;             // private fields
 
   public Point (int x, int y)   // constructor
   {
         this.x = x;
         this.y = y;
   }

   public int X                  // property
   {
         get {return x;}
         set {x = value;}
   }

   public int Y
   {
         get {return y;}
         set {y = value;}
   }
}

value type و reference type
تفاوت دیگری که بین class و struct، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است  آن است که classها reference-type و structها value-type هستند و در زمان اجرا با آنها متفاوت رفتار می‌شود و در ادامه به تشریح آن می‌پردازیم.
وقتی یک وهله از value-type ایجاد شود، یک فضای خالی از حافظه‌ی اصلی (RAM) برای ذخیره سازی مقدار آن تخصیص داده می‌شود. نوع‌های اصلی مانند int, float, bool و char از نوع value type هستند. در ضمن سرعت دسترسی به آنها بسیار بالاست.
ولی وقتی یک وهله از reference-type ایجاد شود، یک فضا برای object و فضایی دیگر برای اشاره‌گر به آن شیء در حافظه اصلی ذخیره می‌شود. در واقع دو فضا از حافظه برای ذخیره سازی آنها اشغال می‌شود. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید:
Point p1 = new Point();         // Point is a *struct*
Form f1 = new Form();           // Form is a *class*
نکته: Point از نوع struct و Form از نوع reference است. در مورد اول، یک فضا از حافظه برای p1 تخصیص داده می‌شود و در مورد دوم، دو فضا از حافظه اصلی یکی برای ذخیره کردن اشاره‌گر f1 برای اشاره به Form object و دیگری برای ذخیره کردن Form object تخصیص داده می‌شود.
Form f1;                        // Allocate the reference
f1 = new Form();                // Allocate the object
به قطعه کد زیر دقت کنید:
Point p2 = p1;
Form f2 = f1;
همانطور که قبلاً گفته شد p2، یک نوع struct است بنابراین در مورد اول مقدار p2 یک کپی از مقدار p1 خواهد بود ولی در مورد دوم، آدرس f1 را درون f2 کپی می‌کنیم در واقع f1 و f2 به یک شیء اشاره خواهند کرد. (یک شیء با 2 اشاره گر)
در سی شارپ، پارامترها (بصورت پیش فرض) بصورت یک کپی از آنها به متدها ارسال می‌شوند، یعنی اگر پارامتر از نوع value-type باشد یک کپی از آن وهله و اگر پارامتر reference-type یک کپی از آدرس ارسال خواهد شد. برای توضیح بهتر به مثال زیر توجه کنید:
Point myPoint = new Point (0, 0);      // a new value-type variable
Form myForm = new Form();              // a new reference-type variable
Test (myPoint, myForm);                // Test is a method defined below
 
void Test (Point p, Form f)
{
      p.X = 100;                       // No effect on MyPoint since p is a copy
      f.Text = "Hello, World!";        // This will change myForm’s caption since
                                       // myForm and f point to the same object
      f = null;                        // No effect on myForm
}
انتساب null به f درون متد Test هیچی اثری بر روی آدرس myForm ندارد چون f، یک کپی از آدرس myForm است.
حال می‌توانیم روش پیش فرض را با افزودن کلمه کلید ref تغییر دهیم.  وقتی از ref استفاده کنیم متد با پارامترهای فراخوانی کننده (caller's arguments) بصورت مستقیم در تعامل است در کد زیر می‌توانیم تصور کنیم که پارامترهای p و f متد Test همان متغیرهای myPoint و myForm است.
Point myPoint = new Point (0, 0);      // a new value-type variable
Form myForm = new Form();              // a new reference-type variable
Test (ref myPoint, ref myForm);        // pass myPoint and myForm by reference
 
void Test (ref Point p, ref Form f)
{
      p.X = 100;                       // This will change myPoint’s position
      f.Text = “Hello, World!”;        // This will change MyForm’s caption
      f = null;                        // This will nuke the myForm variable!
}
در کد بالا انتساب null به f باعث تهی شدن myForm می‌شود بدلیل اینکه متد مستقیماً به آن دسترسی داشته است.

تخصیص حافظه
CLR اشیاء را در دو قسمت ذخیره می‌کند:
  1. stack یا پشته
  2. heap
ساختار stack یا پشته first-in last-out است که دسترسی به آن سریع است. زمانی که متدی فراخوانی می‌شود، CLR پشته را نشانه گذاری می‌کند. سپس متد data را به پشته جهت اجرا push می‌کند و زمانی که اجرایش به اتمام رسید، CLR پشته را تا محل نشانه گذاری شده مرحله قبل، پاک می‌کند (pop).
ولی ساختار heap بصورت تصادفی است. یعنی اشیاء در محل‌های تصادفی قرار داده می‌شوند بهمین دلیل آنها دارای 2 سربار memory manager و garbage-collector هستند.
برای آشنایی با نحوه استفاده پشته و heap به کد زیر توجه کنید:
void CreateNewTextBox()
{
      TextBox myTextBox = new TextBox();             // TextBox is a class
}
در این متد، ما یک متغیر محلی ایجاد کرده ایم که به یک شیء اشاره می‌کند.

پشته همیشه برای ذخیره سازی موارد زیر استفاده می‌شود:
  • قسمت reference متغیرهای محلی و پارامترهای از نوع reference-typed (مانند myTextBox)
  • متغیرهای محلی و پارامترهای متد از نوع value-typed (مانند integer, bool, char, DateTime و ...)
همچنین از heap برای ذخیره سازی موارد زیر استفاده می‌شود:
  • محتویات شیء از نوع reference-typed
  • هر چیزی که قرار است در شیء از نوع reference-typed ذخیره شود.

آزادسازی حافظه در heap

در کد بالا وقتی اجرای متد CreateNewTextBox به اتمام برسد متغیر myTextBox از دید (Scope) خارج می‌شود. بنابراین از پشته نیز خارج می‌شود ولی با خارج شدن myTextBox از پشته چه اتفاقی برای TextBox object رخ خواهد داد؟! پاسخ در garbage-collector نهفته است. garbage-collector بصورت خودکار عملیات پاکسازی heap را انجام می‌دهد و اشیائی که اشاره گر معتبر ندارند را حذف می‌نماید. در حالت کلی اگر شیء از حافظه خارج شد باید منابع سایر قسمت‌های اشغال شده توسط آن هم آزاد شود، که این آزاد سازی بعهده garbage-collector است.

حال آزاد سازی برای کلاسهایی که اینترفیس IDisposable را پیاده سازی می‌کنند به دو صورت انجام می‌شود:

  1. دستی: با فراخوانی متد Dispose میسر است.
  2. خودکار: افزودن شیء به Net Container. مانند Form, Panel, TabPage یا UserControl. این نگهدارندها این اطمینان را به ما می‌دهند در صورتیکه آنها از حافظه خارج شدند کلیه عضوهای آن هم از حافظه خارج شوند.

برای آزادسازی دستی می‌توانیم مانند کدهای زیر عمل کنیم:

using (Stream s = File.Create ("myfile.txt"))

{
   ...
}
یا
Stream s = File.Create ("myfile.txt");

try
{
   ...
}

finally
{
   if (s != null) s.Dispose();
}


مثالی از Windows Forms
فرض کنید قصد داریم فونت و اندازه یک ویندوز فرم را تغییر دهیم.

Size s = new Size (100, 100);          // struct = value type
Font f = new Font (“Arial”,10);        // class = reference type

Form myForm = new Form();

myForm.Size = s;
myForm.Font = f;
توجه کنید که ما در کد بالا از اعضای myForm استفاده کردیم نه از کلاسهای Font و Size که این دو گانگی قابل قبول است. حال به تصویر زیر که به پیاده سازی کد بالا اشاره دارد توجه کنید.

همانطور که مشاهد می‌کنید محتویات s و آدرس f را در Form object ذخیره کرده ایم که نشان می‌دهد تغییر در s برروی فرم تغییر ایجاد نمی‌کند ولی تغییر در f باعث ایجاد تغییر فرم می‌شود. Form object دو اشاره گر به Font object دارد.

In-Line Allocation (تخصیص درجا)
در قبل گفته شد برای ذخیره متغیرهای محلی از نوع value-typed از پشته استفاده می‌شود آیا شیء Size جدید هم در پشته ذخیره می‌شود؟ خیر، بدلیل اینکه آن متغیر محلی نیست و در شیء دیگر ذخیره می‌شود (در مثال بالا در یک فرم ذخیره شده است) که آن شیء هم در heap ذخیره شده است پس شیء جدید Size هم در heap ذخیر می‌شود که به این نوع ذخیره سازی In-Line گفته می‌شود.

تله (Trap)
فرض کنید کلاس Form بشکل زیر تعریف شده است:
class Form
{
      // Private field members
      Size size;
      Font font;

      // Public property definitions
      public Size Size
      {
            get    { return size; }
            set    { size = value; fire resizing events }
      }

      public Font Font
      {
            get    { return font;  }
            set    { font = value; }
      }
}
حال ما قصد داریم ارتفاع آن را دو برابر کنیم، بنابراین از کد زیر استفاده می‌کنیم:
myForm.ClientSize.Height = myForm.ClientSize.Height * 2;
ولی با خطای کامپایلر زیر روبرو می‌شویم:
Cannot modify the return value of 'System.Windows.Forms.Form.ClientSize' because it is not a variable
علت چیست؟ بدلیل اینکه myForm.ClientSize شیء Size که از نوع Struct است را بر می‌گرداند و این Struct از نوع value-typed است و این شیء یک کپی از اندازه فرم است و ما همزمان قصد دو برابر نمودن آن کپی را داریم که کامپایلر خطای بالا را نمایش می‌دهد.

برای توضیح بیشتر می‌توانید به این سوال مراجعه کنید و در تکمیل آن این لینک را هم بررسی کنید.

پس بنابراین کد بالا را به کد زیر اصلاح می‌کنیم:
myForm.ClientSize = new Size (myForm.ClientSize.Width, myForm.ClientSize.Height * 2);
برای اصلاح خطای کامپایلر، ما باید یک شیء جدیدی را برای اندازه فرم تخصیص بدهیم.
مطالب
تخته وایت برد آنلاین توسط SignalR
همانطور که در دوره SignalR سایت نیز مطرح شده‌است : "یکی از کاربردهای جالب SignalR می‌تواند به روز رسانی مداوم صفحه نمایش کاربران، توسط اطلاعات ارسالی از طرف سرور باشد." در ادامه میخواهیم به طراحی یک "تخته وایت برد" آنلاین بپردازیم.
در این پروژه برای ترسم خطوط بر روی صفحه از Canvas در  HTML5 استفاده میشود.

پیشنیازها :
پیشنیازهای این مطلب با مطلب «مثال - نمایش درصد پیشرفت عملیات توسط SignalR» یکی است. برای مثال، نحوه دریافت وابستگی‌ها، تنظیمات فایل global.asax و افزودن اسکریپت‌ها، تفاوتی با مقاله‌ی ذکر شده ندارد و تنها تعدادی اسکریپت و CSS جهت زیبایی کار افزوده شده است :
<link href="Styles/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />

//برای نمایش و استفاده از جعبه‌ی رنگ در بوت استراپ
<link href="Styles/bootstrap-colorpalette.css" rel="stylesheet" />
<script src="Scripts/jquery-1.8.2.js"></script>
<script type="text/javascript" src='Scripts/jquery.signalR-1.1.3.js'></script>
<script src="Scripts/bootstrap.min.js"></script>
<script src="Scripts/bootstrap-colorpalette.js"></script>
<script type="text/javascript" src='<%: ResolveClientUrl("~/signalr/hubs") %>'></script>

//حاوی متدهایی برای رسم خط با استفاده از HTML5
<script src="Scripts/draw.js" type="text/javascript"></script>

//تعریف کلاینت‌های متصل به هاب
<script src="Scripts/Whiteboard.js"></script>

  تعریف کلاس Hub برنامه :

using Microsoft.AspNet.SignalR;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Hubs;
using OnlineSignalRWhiteboard.Model;

namespace OnlineSignalRWhiteboard.Hubs
{
    [HubName("onWhiteboard")]
    public class Whiteboard : Hub
    {
        public void OnDrawPen(Point prev, Point current, string color, int width)
        {
            Clients.All.drawPen(prev, current, color, width);
        }

        public void ClearBoard()
        {
            Clients.All.clear();
        }

    }
}
در ابتدا توسط ویژگی HubName یک نام مشخص برای هاب خود انتخاب کرده ایم. سپس متدی به نام OnDrawPen تعریف شده است که پس از فراخوانی از سمت کلاینت، مقادیر دریافتی خود را با صدا زدن متدی در سمت کلاینت به نام drawPen  ، به تمام کلاینت‌ها ارسال و نقاط مربوطه در سمت کلاینت، بر روی صفحه رسم میشوند.
متد دیگری به نام ClearBoard نیز تعریف شده است که روال رخدادگردان clear در سمت کلاینت را فراخوانی میکند و باعث پاک شدن صفحه نمایش میشود.

کدهای کلاینت‌های متصل به هاب در فایل Whiteboard.js 
 :
$(function () {
    $.connection.hub.logging = true;
    var whiteboard = $.connection.onWhiteboard;

    $("#clear").click(function () {
        //پاک کردن صفحه نمایش
        whiteboard.server.clearBoard();
    });

    var color = function (colors) {
        //تغییر رنگ قلم
        draw.colour = colors;
    };

    $(".size").click(function () {
        //تغییر سایز قلم
        draw.lineWidth = $(this).height();
        $('#size').css('height', $(this).height());
    });

    $.connection.hub.start().done(function () {
    })
    .fail(function () {
        alert("Could not Connect!");
     });

    draw.onDraw = function (prev, current, color, width) {
        //ارسال پارامترها به سمت سرور تا سرور بتواند داده‌ها را به سمت سایر کلاینت‌ها نیز ارسال کند
        whiteboard.server.onDrawPen(prev, current, color, width);
    };

    whiteboard.client.drawPen = function (prev, current, color, width) {
        draw.drawPen(prev, current, color, width);
    };

    whiteboard.client.clear = function () {
        draw.clear();
    };

    $('#colorpalette3').colorPalette()
      .on('selectColor', function (e) {
          $('#color').css('background-color', e.color);
          color(e.color);
      });

    var canvas = document.getElementById('draw');
    //تغییر سایر کانواس متناسب با پنجره‌ی مرورگر
    window.addEventListener('resize', resizeCanvas, false);

    function resizeCanvas() {
        canvas.width = window.innerWidth - 20;
        canvas.height = window.innerHeight - 70;
    }
    resizeCanvas();

});
در این قطعه کد ابتدا ارجاعی به هاب مشخص شده است و سپس روال‌های رخداد گردانی مانند whiteboard.client.drawPen و whiteboard.client.clear تعریف شده اند که به ترتیب متصل هستند به فراخوانی های Clients.All.drawPen و  Clients.All.clear در سمت سرور.
همچنین یک متد به نام draw.onDraw تعریف شده است که وظیفه‌ی آن ارسال اطاعاتی نظیر موقعیت موس در صفحه، رنگ، اندازه و ...  به سمت متدی به نام onDrawPen در هاب است.

کدهای کامل سمت کلاینت :
<!DOCTYPE html>

<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
    <link href="Styles/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="Styles/bootstrap-colorpalette.css" rel="stylesheet" />
    <script src="Scripts/jquery-1.8.2.js"></script>
    <script type="text/javascript" src='Scripts/jquery.signalR-1.1.3.js'></script>
    <script src="Scripts/bootstrap.min.js"></script>
    <script src="Scripts/bootstrap-colorpalette.js"></script>
    <script type="text/javascript" src='<%: ResolveClientUrl("~/signalr/hubs") %>'></script>
    <script src="Scripts/draw.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/Whiteboard.js"></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
        <div>
            <div style="position: static;">
              <div>
                <div>
                  <a data-toggle="collapse" data-target=".navbar-inverse-collapse">
                    <span></span>
                    <span></span>
                    <span></span>
                  </a>
                  <a href="#">تخته وایت برد آنلاین توسط SignalR و HTML5</a>
                  <div>
                    <ul>
                      <li>
                          <div>
                              <a id="selected-color2" data-toggle="dropdown">
                                  <div style="width: 20px; height: 20px; background: black" id="color">
                                  </div>
                              </a>
                              <ul style="width:293px;">
                                <li style="display:inline-block;">
                                  <div>رنگ پس زمینه</div>
                                  <div id="colorpalette3"></div>
                                </li>
                              </ul>
                          </div>
                      </li>
                      <li></li>
                      <li>
                          <div>
                              <a data-toggle="dropdown" style="width: 120px; height: 20px" href="#">
                                <hr style="width: 120px; height: 1px; background-color: black;margin: 0px; display: table-cell" id="size">
                              </a>
                              <ul style="width: 120px">
                                <li><hr style="width: 140px; height: 1px; background-color: black"></li>
                                  <li></li>
                                <li><hr style="width: 140px; height: 3px; background-color: black"></li>
                                  <li></li>
                                <li><hr style="width: 140px; height: 7px; background-color: black"></li>
                                  <li></li>
                                <li><hr style="width: 140px; height: 10px; background-color: black"></li>
                                  <li></li>
                                <li><hr style="width: 140px; height: 20px; background-color: black"></li>
                              </ul>
                            </div>
                      </li>
                      <li></li>
                      <li>
                          <div>
                            <a href="#" id="clear"><i></i>جدید</a>
                          </div>
                      </li>
                    </ul>
                  </div><!-- /.nav-collapse -->
                </div>
              </div><!-- /navbar-inner -->
            </div>
        </div>
        
        <div>
            <div>
                 <canvas id="draw" style="cursor: crosshair;border: 1px solid black;"></canvas>
            </div>
       </div>
    </form>
</body>
</html>
در ابتدا یک دکمه برای تغییر رنگ قلم و یک لیست بازشو برای تعیین اندازه‌ی قلم و همچنین یک دکمه برای پاک کردن صفحه نمایش قرار داده شده است. سپس یک Canvas به نام draw ایجاد کرده ایم که بتوانیم خطوط خود را بر روی آن رسم کنیم.

مشاهده نسخه نمایشی 
کدهای کامل این مثال را میتوانید از اینجا دانلود کنید : OnlineSignalRWhiteboard.zip  
و همچنین میتوانید نمونه‌ی بهینه شده‌ی آن را نیز از این قسمت دانلود کنید :  OnlineCustomSignalRWhiteboard.zip  
مطالب
آموزش TypeScript #1
با گسترش روز افزون زبان برنامه نویسی Javascript و استفاده هر چه بیشتر آن در تولید برنامه‌های تحت وب این زبان به یکی از قدرت‌های بزرگ در تولید برنامه‌های مبتنی بر وب تبدیل شده است. ترکیب این زبان با Css و Html5 تقریبا هر گونه نیاز برای تهیه و توسعه برنامه‌های وب را حل کرده است. جاوا اسکریپت در ابتدا برای اسکریپت نویسی سمت کلاینت برای صفحات وب ایجاد شد و برای سال‌ها به‌عنوان ابزاری برای مدیریت کردن رویدادهای صفحات وب محدود شده بود  و در نتیجه بسیاری از امکانات لازم برای برنامه‌نویسی برنامه‌های مقیاس بزرگ را به‌همراه نداشت. امروزه به قدری Javascript  توسعه داده شده است که حتی در تولید برنامه‌های Native مانند Windows Store  و برنامه‌های تحت Cloud نیز استفاده می‌شود. پیشرفت‌های صورت گرفته و اشاره شده در این حوزه موجب شد تا شاهد پیداش برنامه‌های مبتنی بر جاوا اسکریپت با سایزهای بی سابقه‌ای باشیم و این بیانگر این بود که تولید برنامه‌های مبتنی بر جاوا اسکریپت در مقیاس‌های بزرگ امر دشواری است و اینک TypeScript توسط غول نرم افزاری جهان پا به عرصه گذاشته که این فرآیند را آسان‌تر نماید. به کمک TypeScript می‌توان برنامه تحت JavaScript در مقیاس بزرگ تولید کرد به طوری با هر مرورگر و سیستم عاملی سازگار باشد. TypeScript از شی گرایی نیز پشتیبانی می‌کند و خروجی آن در نهایت به JavaScript کامپایل می‌شود. خیلی‌ها عقیده دارند که هدف اصلی مایکروسافت از تولید و توسعه این زبان رقابت با CoffeeScript است.  CoffeeScript یک زبان متن باز است که در سال 2009 توسط Jeremy Ashkenas ایجاد شده است و سورس آن در GitHub موجود می‌باشد. در آینده، بیشتر به مباحث مربوط به CoffeeScript و آموزش آن خواهم پرداخت.

در تصویر ذیل یک مقایسه کوتاه بین CoffeeScript و TypeScript را مشاهده می‌کنید.

با TypeScript چه چیزهایی به دست خواهیم آورد؟

یک نکته مهم این است که این زبان به خوبی در Visual Studio پشتیبانی می‌شود و قابلیت Intellisense نوشتن برنامه به این زبان را دلپذیرتر خواهد کرد و از طرفی دیگر به نظر من یکی از مهم‌ترین مزیت هایی که TypeScript در اختیار ما قرار می‌دهد این است که می‌توانیم به صورت Syntax آشنای شی گرایی کد نویسی کنیم و خیلی راحت‌تر کد‌های خود را سازمان دهی کرده و از نوشتن کد‌های تکراری اجتناب کنیم.

یکی دیگر از مزیت‌های مهم این زبان این است که این زبان از Static Typing به خوبی پشتیبانی می‌کند. این بدین معنی است که شما ابتدا باید متغیر‌ها را تعریف کرده و نوع آن‌ها را مشخص نمایید و هم چنین در هنگام پاس دادن مقادیر به پارامتر‌های توابع باید حتما به نوع داده ای آن‌ها دقت داشته باشید چون کامپایلر بین انواع داده ای در TypeScript تمایز قایل است و در صورت رعایت نکردن این مورد شما با خطا مواجه خواهید شد. این تمایز قایل شدن باعث می‌شود که برنامه هایی خواناتر داشته باشیم از طرفی باعث می‌شود که خطا یابی و نوشتن تست برای برنامه راحت‌تر و تمیزتر باشد. بر خلاف JavaScript، در TypeScript(به دلیل پشتیبانی از شی گرایی) می‌توانیم علاوه بر داشتن کلاس، اینترفیس نیز داشته باشیم و در حال حاضر مزایای استفاده از اینترفیس بر کسی پوشیده نیست.

به دلیل اینکه کد‌های TypeScript ابتدا کامپایل شده و بعد تبدیل به کد‌های JavaScript می‌شوند در نتیجه قبل از رسیدن به مرحله اجرای پروژه، ما از خطاهای موجود در کد خود مطلع خواهیم شد.

البته این نکته را نیز فراموش نخواهیم کرد که این زبان تازه متولد شده است(سال 2012 توسط Anders Hejlsberg) و همچنان در حال توسعه است و این در حال حاضر مهم‌ترین عیب این زبان می‌تواند باشد چون هنوز به پختگی سایر زبان‌های اسکریپتی در نیامده است.

در ذیل یک مثال کوچک به زبان TypeScript و JavaScript را برای مقایسه در خوانایی و راحتی کد نویسی قرار دادم:

TypeScript:

class Greeter {
    greeting: string;

    constructor (message: string) {
        this.greeting = message;
    }

    greet() {
        return "Hello, " + this.greeting;
    }
}
بعد از کامپایل کد بالا به کدی معادل زیر در JavaScript تبدیل خواهد شد:
var Greeter = (function () {
    function Greeter(message) {
        this.greeting = message;
    }
    Greeter.prototype.greet = function () {
        return "Hello, " + this.greeting;
    };
    return Greeter;
})();
توضیح چند واژه در TypeScript

Program : یک برنامه TypeScript مجموعه ای از یک یا چند Source File است. این Source File‌ها شامل کد‌های پیاده سازی برنامه هستند ولی در خیلی موارد برای خوانایی بیشتر برنامه می‌توان فقط تعاریف را در این فایل‌های سورس قرار داد.
Module: ماژول در TypeScript شبیه به مفاهیم فضای نام یا namespace در دات نت است و می‌تواند شامل چندین کلاس یا اینترفیس باشد.
Class : مشابه به مفاهیم کلاس در دات نت است و دقیقا همان مفهوم را دارد. یک کلاس می‌تواند شامل چندین تابع و متغیر با سطوح دسترسی متفاوت باشد. در TypeScript مجاز به استفاده از کلمات کلیدی public و private نیز می‌باشید. یک کلاس در Typescript می‌تواند یک کلاس دیگر را توسعه دهد(ارث بری در دات نت) و چندین اینترفیس را پیاده سازی نماید.
Interface: یک اینترفیس فقط شامل تعاریف است و پیاده سازی در آن انجام نخواهد گرفت. یک اینترفیس می‌تواند چندین اینترفیس دیگر را توسعه دهد.
Function: معادل متد در دات نت است. می‌تواند پارامتر ورودی داشته باشد و در صورت نیاز یک مقدار را برگشت دهد.
Scope: دقیقا تمام مفاهیم مربوط به محدوده فضای نام و کلاس و متد در دات نت در این جا نیز صادق است. 


آماده سازی Visual Studio برای شروع به کار
در ابتدا باید Template مربوطه به TypeScript را نصب کنید تا از طریف VS.Net بتوانیم به راحتی به این زبان کد نویسی کنیم. می‌توانید فایل نصب را از اینجا دانلود کنید. بعد از نصب از قسمت Template‌های موجود گزینه Html Application With TypeScript را انتخاب کنید

یا از قسمت Add  در پروژه‌های وب خود نظیر MVC گزینه TypeScript File را انتخاب نمایید.


در پست بعدی کد نویسی با این زبان را آغاز خواهیم کرد. 

مطالب
نگاشت خودکار اشیاء توسط AutoMapper و Reflection - ایده شماره 2
پیش نیاز این مطلب، قسمت قبل آن است. در قسمت قبل، یک کلاس جنریک را به نام BaseDto ایجاد کردیم که با ارث بری Dto‌های پروژه از این کلاس، علاوه بر متد‌های ToEntity و FromEntity جهت ساده سازی عملیات نگاشت، Mapping‌های لازم بین Dto‌ها و Entity‌های مربوطه، توسط Reflection به صورت خودکار انجام می‌شد.
در این قسمت می‌خواهیم مکانیزم Mapping خودکار را کمی تغییر داده و قابلیت سفارشی سازی Mapping‌ها را فراهم کنیم. سورس کامل مثال را می‌توانید در این  ریپازیتوری  مشاهده کنید. 
ابتدا یک اینترفیس را به نام IHaveCustomMapping به نحو زیر ایجاد می‌کنیم.
public interface IHaveCustomMapping
{
    void CreateMappings(AutoMapper.Profile profile);
}
هر کلاسی که این اینترفیس را پیاده سازی کند، در متد CreateMappings آن، یک شیء از نوع Profile را دریافت می‌کند و می‌تواند تمامی کانفیگ Mapping‌های دلخواه را اعمال کند.
به عنوان مثال کلاس زیر، Mapping لازم برای PostDto و Post را درون متد CreateMappings خود اعمال می‌کند.
public class PostDtoMapping : IHaveCustomMapping
{
    public void CreateMappings(Profile profile)
    {
        profile.CreateMap<PostDto, Post>().ReverseMap();
    }
}
اکنون لازم است تدبیری بیاندیشیم تا کلاس‌هایی را که از اینترفیس IHaveCustomMapping مشتق شده‌اند، به AutoMapper معرفی کنیم. در واقع باید کلاس‌های مذکور (مانند PostDtoMapping) را یافته، یک وهله از آنها را ایجاد کنیم، سپس متد CreateMappings آنها فراخوانی کرده و شیء ای از نوع Profile را به عنوان ورودی به آن پاس دهیم.
بدین منظور کلاسی را به نام CustomMappingProfile به نحو زیر تعریف می‌کنیم.
public class CustomMappingProfile : Profile
{
    public CustomMappingProfile(IEnumerable<IHaveCustomMapping> haveCustomMappings)
    {
        foreach (var item in haveCustomMappings)
            item.CreateMappings(this);
    }
}
  • این کلاس از AutoMapper.Profile ارث بری کرده‌است.
  • درون سازنده‌ی خود لیستی از اشیاء اینترفیس IHaveCustomMapping را دریافت کرده و بر روی آنها گردش می‌کند.
  • و متد CreateMappings هرکدام را فراخوانی کرده و خودش (this : شی جاری) را (که از نوع Profile شده) به عنوان پارامتر ورودی پاس می‌دهد.
اکنون کلاس AutoMapperConfiguration قسمت قبل را به نحو زیر اصلاح می‌کنیم.
public static class AutoMapperConfiguration
{
    public static void InitializeAutoMapper()
    {
        Mapper.Initialize(config =>
        {
            config.AddCustomMappingProfile();
        });

        //Compile mapping after configuration to boost map speed
        Mapper.Configuration.CompileMappings();
    }

    public static void AddCustomMappingProfile(this IMapperConfigurationExpression config)
    {
        config.AddCustomMappingProfile(Assembly.GetEntryAssembly());
    }

    public static void AddCustomMappingProfile(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
    {
        var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

        //Find all classes that implement IHaveCustomMapping inteface and create new instance of each
        var list = allTypes.Where(type => type.IsClass && !type.IsAbstract &&
            type.GetInterfaces().Contains(typeof(IHaveCustomMapping)))
            .Select(type => (IHaveCustomMapping)Activator.CreateInstance(type));

        //Create a new automapper Profile for this list to create mapping then add to the config
        var profile = new CustomMappingProfile(list);
        config.AddProfile(profile);
    }
}
  • توضیحات متد های InitializeAutoMapper و AddCustomMappingProfile، مشابه مطلب قبل است و لازم به ذکر مجدد نیست.
  • متد AddCustomMappingProfile آرایه‌ای از اسمبلی‌ها را دریافت و سپس تمامی نوع‌های قابل دسترس آنها را (ExportedTypes) واکشی می‌کند.
  • سپس توسط شرط Where، نوع‌هایی که کلاس بوده، abstract نیستند و از اینترفیس IHaveCustomMapping مشتق شده‌اند فیلتر می‌شوند. 
  • سپس توسط متد Activator.CreateInstance، وهله‌ای از آنها ایجاد و به نوع IHaveCustomMapping تبدیل می‌شوند و نهایتا لیستی از اشیاء وهله سازی شده را باز می‌گرداند.
  • سپس وهله‌ای از نوع CustomMappingProfile (که مسئول اعمال Mapping‌های اشیاء دریافتی است و قبلا بررسی کردیم) ایجاد می‌کنیم و لیست مذکور را به سازنده آن پاس می‌دهیم.
  • نهایتا profile ساخته شده (حاوی تمامی Mapping‌های اعمال شده) را توسط متد config.AddProfile به AutoMapper معرفی می‌کنیم (در این لحظه تمامی Mapping‌های تعریف شده داخل profile، به AutoMapper اعمال می‌شوند).
توسط این مکانیزم، هر کلاسی که اینترفیس IHaveCustomMapping را پیاده سازی کرده باشد، به صورت خودکار یافت شده و Mapping به آنها اعمال می‌شود. حال می‌توان این مکانیزم را با BaseDto قسمت قبل ترکیب کرده و کلاس BaseDto را به نحو زیر اصلاح کنیم.
public abstract class BaseDto<TDto, TEntity, TKey> : IHaveCustomMapping
        where TEntity : BaseEntity<TKey>
{
    [Display(Name = "ردیف")]
    public TKey Id { get; set; }

    /// <summary>
    /// Maps this dto to a new entity object.
    /// </summary>
    public TEntity ToEntity()
    {
        return Mapper.Map<TEntity>(CastToDerivedClass(this));
    }

    /// <summary>
    /// Maps this dto to an exist entity object.
    /// </summary>
    public TEntity ToEntity(TEntity entity)
    {
        return Mapper.Map(CastToDerivedClass(this), entity);
    }

    /// <summary>
    /// Maps the specified entity to a new dto object.
    /// </summary>
    public static TDto FromEntity(TEntity model)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(model);
    }

    protected TDto CastToDerivedClass(BaseDto<TDto, TEntity, TKey> baseInstance)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(baseInstance);
    }

    //Get automapper Profile then create mapping and ignore unmapped properties
    public void CreateMappings(Profile profile)
    {
        var mappingExpression = profile.CreateMap<TDto, TEntity>();

        var dtoType = typeof(TDto);
        var entityType = typeof(TEntity);

        //Ignore mapping to any property of source (like Post.Categroy) that dose not contains in destination (like PostDto)
        //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
        foreach (var property in entityType.GetProperties())
        {
            if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
                mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
        }

        //Pass mapping expressin to customize mapping in concrete class
        CustomMappings(mappingExpression.ReverseMap());
    }

    //Concrete class can override this method to customize mapping
    public virtual void CustomMappings(IMappingExpression<TEntity, TDto> mapping)
    {
    }
}
  • کلاس جنریک BaseDto، متدCreateMappings اینترفیس IHaveCustomMapping را پیاده سازی می‌کند.
  • درون این متد، Mapping بین دو نوع TDto و TEntity، توسط ()<profile.CreateMap<TDto, TEntity کانفیگ می‌شود.
  • مانند مطلب قبل، خواصی را که نباید نگاشت شوند، توسط Reflection یافته و Ignore می‌کنیم.
  • سپس Mapping برعکس را توسط ReverseMap اعمال کرده و به متد زیرین آن که virtual نیز است، پاس می‌دهیم.
متد CustomMappings ای که به صورت virtual تعریف شده‌است، این امکان را به ما می‌دهد که در کلاس‌هایی که از BaseDto ارث بری می‌کنند، در صورت لزوم آن را بازنویسی (override) کرده و سفارشی سازی دلخواه‌مان را بر روی Mapping دریافتی اعمال کنیم.
مثال: کلاس PostDto زیر از BaseDto ارث بری کرده و چون سفارشی سازی‌ای لازم دارد، متد CustomMappings والد خود را override کرده است.
public class PostDto : BaseDto<PostDto, Post, long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CategoryId { get; set; }

    public string CategoryName { get; set; } //=> Category.Name
    public string FullTitle { get; set; } //=> custom mapping for "Title (Category.Name)"
        
    public override void CustomMappings(IMappingExpression<Post, PostDto> mapping)
    {
        mapping.ForMember(
                dest => dest.FullTitle,
                config => config.MapFrom(src => $"{src.Title} ({src.Category.Name})"));
    }
}
  • این کلاس، خاصیتی به نام FullTitle دارد که معادلی (خاصیت همنامی) در کلاس Post برای آن وجود ندارد و قرار است مقدار ترکیبی حاصل از Title و Category.Name را نمایش دهد. 
  • به همین جهت متد CustomMappings را باز نویسی کرده، شیء mapping را دریافت و سفارشی سازی لازم را روی آن انجام داده‌ایم.
  • توسط متد ForMember مشخص کرده‌ایم که مقدار خاصیت FullTitle باید حاصلی از ترکیب Title و Category.Name به نحو مشخص شده باشد ( توسط متد MapFrom).
پس در این روش علاوه بر امکانات BaseDto و Mapping خودکار، امکان سفارشی سازی دلخواه را نیز خواهیم داشت.
برای کوئری گرفتن از دیتابیس نیز و تبدیل آنها به لیستی از Dto‌ها می‌توان از متد ProjectTo بر روی IQueryable استفاده کرد و حتی شرط Where را بر روی کوئری Dto‌ها اعمال کرد مانند زیر:
List<PostDto> list =
    //ProjectTo method select only needed properties (of PostDto) not all properties
    //Also select only needed property of navigations (like Post.Category.Name) not all unlike Include
    //This ability called "Projection"
    await _applicationDbContext.Posts.ProjectTo<PostDto>()
    //We can also use Where on IQuerable<PostDto>
    .Where(p => p.Title.Contains("test") || p.CategoryName.Contains("test"))
    .ToListAsync();
  • متد ProjectTo کوئری post را به IQueryable ای از postDto تبدیل می‌کند (این قابلیت Projection نامیده می‌شود).
  • نگاشت خودکار خواص موجود در postDto توسط AutoMapper به صورت خودکار انجام می‌شود و فقط خواص لازم برای postDto واکشی می‌شوند (نه همه خواص در جدول post، که این به لحاظ کارآیی بهتر است).
  • همچنین اگر خواصی را داخل Navigation Property‌ها مانند CategoryName داشته باشیم، موقع کوئری گرفتن از دیتابیس، آنها نیز اعمال شده و فقط خواص لازم از Category واکشی می‌شوند (فقط خاصیت Name، بر خلاف Include که همه ستون‌ها را واکشی می‌کند).
  • همچنین می‌توان بر روی خواص Dto شرط Where را قرار داد مانند p.CategoryName.Contains("test") و تماما به کوئری SQL معادل آن ترجمه و اجرا می‌شوند.
نظرات مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دوازدهم - توزیع برنامه
var builder = new SystemBuilder();
    return builder.loadConfig("systemjs.config.js")
        .then(() => builder.buildStatic(appFolder, outFolder + "/js/bundle.js"))
        .then(() => del("build"));
با سلام و عرض خسته نباشید،این قسمت از برنامه  در برنامه asp.net core کار نمیکند و پوشه wwwroot رو در نظر نمیگرد و فایل‌های مربوطه را پیدا نمیکند.
راهی برای در نظر گرفتن پوشه  wwwroot  وجود دارد؟
با تشکر
مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت اول
State machine چیست؟

State machine مدلی است بیانگر نحوه واکنش سیستم به وقایع مختلف. یک ماشین حالت وضعیت جاری قسمتی از سیستم را نگهداری کرده و به ورودی‌های مختلف پاسخ می‌دهد. این ورودی‌ها در نهایت وضعیت سیستم را تغییر خواهند داد.
نحوه پاسخگویی یک ماشین حالت (State machine) را به رویدادی خاص، انتقال (Transition) می‌نامند. در یک انتقال مشخص می‌شود که ماشین حالت بر اساس وضعیت جاری خود، با دریافت یک رویداد، چه عکس العملی را باید بروز دهد. عموما (و نه همیشه) در حین پاسخگویی ماشین حالت به رویدادهای رسیده، وضعیت آن نیز تغییر خواهد کرد. در اینجا گاهی از اوقات پیش از انجام عملیاتی، نیاز است شرطی بررسی شده و سپس انتقالی رخ دهد. به این شرط، guard گفته می‌شود.
بنابراین به صورت خلاصه، یک ماشین حالت، مدلی است از رفتاری خاص، تشکیل شده از حالات، رویدادها، انتقالات، اعمال (actions) و شرط‌ها (Guards). در اینجا:
- یک حالت (State)، شرطی منحصربفرد در طول عمر ماشین حالت است. در هر زمان مشخصی، ماشین حالت در یکی از حالات از پیش تعریف شده خود قرار خواهد داشت.
- یک رویداد (Event)، اتفاقی است که به ماشین حالت اعمال می‌شود؛ یا همان ورودی‌های سیستم.
- یک انتقال (Transition)، بیانگر نحوه رفتار ماشین حالت جهت پاسخگویی به رویداد وارده بر اساس وضعیت جاری خود می‌باشد. در طی یک انتقال، سیستم از یک حالت به حالتی دیگر منتقل خواهد شد.
- برای انجام یک انتقال، نیاز است یک شرط (Guard/Conditional Logic) بررسی شده و در صورت true بودن آن، انتقال صورت گیرد.
- یک عمل (Action)، بیانگر نحوه پاسخگویی ماشین حالت در طول دوره انتقال است.


چگونه می‌توان الگوی ماشین حالت را تشخیص داد؟

اکثر برنامه‌های وب، متشکل از پیاده سازی چندین ماشین حالت می‌باشند؛ مانند ثبت نام در سایت، درخواست یک کتاب از کتابخانه، ارسال درخواست‌ها و پاسخگویی به آن‌ها و یا حتی ارسال یک مطلب در سایت، تائید و انتشار آن.
البته عموما در حین طراحی برنامه‌ها، کمتر به این نوع مسایل به شکل یک ماشین حالت نگاه می‌شود. به همین جهت بهتر است معیارهایی را برای شناخت زود هنگام آن‌ها مدنظر داشته باشیم:
- آیا در جدول بانک اطلاعاتی خود فیلدهایی مانند State (حالت) یا Status (وضعیت)دارید؟ اگر بله، به این معنا است که در حال کار با یک ماشین حالت هستید.
- عموما فیلدهای Bit و Boolean، بیانگر حضور ماشین‌های حالت هستند. مانند IsPublished ، IsPaid و یا حتی داشتن یک فیلد timeStamp که می‌تواند NULL بپذیرد نیز بیانگر استفاده از ماشین حالت است؛ مانند فیلدهای published_at، paid_at و یا confirmed_at.
- داشتن رکوردهایی که تنها در طول یک بازه زمانی خاص، معتبر هستند. برای مثال آبونه شدن در یک سایت در طول یک بازه زمانی مشخص.
- اعمال چند مرحله‌ای؛ مانند ثبت نام در سایت و دریافت ایمیل فعال سازی. سپس فعال سازی اکانت از طریق ایمیل.


مثالی ساده از یک ماشین حالت

یک کلید برق را در نظر بگیرید. این کلید دارای دو حالت (states) روشن و خاموش است. زمانی که خاموش است، با دریافت رخدادی (event)، به وضعیت (state/status) روشن، منتقل خواهد شد (Transition) و برعکس.


در اینجا حالات با مستطیل‌های گوشه گرد نمایش داده شده‌اند. انتقالات توسط فلش‌هایی انحناء دار که حالات را به یکدیگر متصل می‌کنند، مشخص گردیده‌اند. برچسب‌های هر فلش، مشخص کننده نام رویدادی است که سبب انتقال و تغییر حالت می‌گردد. با شروع یک ماشین حالت، این ماشین در یکی از وضعیت‌های از پیش تعیین شده‌اش قرار خواهد گرفت (initial state)؛ که در اینجا حالت خاموش است.
این نوع نمودارها می‌توانند شامل جزئیات بیشتری نیز باشند؛ مانند برچسب‌هایی که نمایانگر اعمال قابل انجام در طی یک انتقال هستند.


رسم ماشین‌های حالت در برنامه‌های وب، به کمک کتابخانه jsPlumb

کتابخانه‌های زیادی برای رسم فلوچارت، گردش‌های کاری، ماشین‌های حالت و امثال آن جهت برنامه‌های وب وجود دارند و یکی از معروف‌ترین‌های آن‌ها کتابخانه jsPlumb است. این کتابخانه به صورت یک افزونه jQuery طراحی شده است؛ اما به عنوان افزونه‌ای برای کتابخانه‌های MooTools و یا YUI3/Yahoo User Interface 3 نیز قابل استفاده می‌باشد. کتابخانه jsPlumb در مرورگرهای جدید از امکانات ترسیم SVG و یا HTML5 Canvas استفاده می‌کند. برای سازگاری با مرورگرهای قدیمی‌تر مانند IE8 به صورت خودکار به VML سوئیچ خواهد کرد. همچنین این کتابخانه امکانات ترسیم تعاملی قطعات به هم متصل شونده را نیز دارا است (شبیه به طراح یک گردش کاری). البته برای اضافه شدن امکاناتی مانند کشیدن و رها کردن در آن نیاز به jQuery-UI نیز خواهد داشت.
برای نمونه اگر بخواهیم مثال فوق را توسط jsPlumb ترسیم کنیم، روش کار به صورت زیر خواهد بود:
<!doctype html>
<html>
<head>
    <title>State Machine Demonstration</title>
    <style type="text/css">
        #opened
        {
            left: 10em;
            top: 5em;
        }
        
        #off
        {
            left: 12em;
            top: 15em;
        }
        
        #on
        {
            left: 28em;
            top: 15em;
        }
        
        .w
        {
            width: 5em;
            padding: 1em;
            position: absolute;
            border: 1px solid black;
            z-index: 4;
            border-radius: 1em;
            border: 1px solid #346789;
            box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -o-box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -webkit-box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -moz-box-shadow: 2px 2px 19px #e0e0e0;
            -moz-border-radius: 0.5em;
            border-radius: 0.5em;
            opacity: 0.8;
            filter: alpha(opacity=80);
            cursor: move;
        }
        
        .ep
        {
            float: right;
            width: 1em;
            height: 1em;
            background-color: #994466;
            cursor: pointer;
        }
        
        .labelClass
        {
            font-size: 20pt;
        }
    </style>
    <script type="text/javascript" src="jquery.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="jquery-ui.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="jquery.jsPlumb-all-min.js"></script>
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {

            jsPlumb.importDefaults({
                Endpoint: ["Dot", { radius: 5}],
                HoverPaintStyle: { strokeStyle: "blue", lineWidth: 2 },
                ConnectionOverlays: [
["Arrow", { location: 1, id: "arrow", length: 14, foldback: 0.8}]
]
            });

            jsPlumb.makeTarget($(".w"), {
                dropOptions: { hoverClass: "dragHover" },
                anchor: "Continuous"
            });

            $(".ep").each(function (i, e) {
                var p = $(e).parent();
                jsPlumb.makeSource($(e), {
                    parent: p,
                    anchor: "Continuous",
                    connector: ["StateMachine", { curviness: 20}],
                    connectorStyle: { strokeStyle: '#42a62c', lineWidth: 2 },
                    maxConnections: 2,
                    onMaxConnections: function (info, e) {
                        alert("Maximum connections (" + info.maxConnections + ") reached");
                    }
                });
            });

            jsPlumb.bind("connection", function (info) {
            });

            jsPlumb.draggable($(".w"));

            jsPlumb.connect({ source: "opened", target: "off" });
            jsPlumb.connect({ source: "off", target: "on", label: "Turn On" });
            jsPlumb.connect({ source: "on", target: "off", label: "Turn Off" });
        });
    </script>
</head>
<body>
    <div class="w" id="opened">
        Begin
        <div class="ep">
        </div>
    </div>
    <div class="w" id="off">
        Off
        <div class="ep">
        </div>
    </div>
    <div class="w" id="on">
        On
        <div class="ep">
        </div>
    </div>
</body>
</html>
مستندات کامل jsPlumb را در سایت آن می‌توان ملاحظه نمود.
در مثال فوق، ابتدا css و فایل‌های js مورد نیاز ذکر شده‌اند. توسط css، مکان قرارگیری اولیه المان‌های متناظر با حالات، مشخص می‌شوند.
سپس زمانیکه اشیاء صفحه در دسترس هستند، تنظیمات jsPlumb انجام خواهد شد. برای مثال در اینجا نوع نمایشی Endpoint‌ها به نقطه تنظیم شده است. موارد دیگری مانند مستطیل نیز قابل تنظیم است. سپس نیاز است منبع و مقصدها به کتابخانه jsPlumb معرفی شوند. به کمک متد jsPlumb.makeTarget، تمام المان‌های دارای کلاس w به عنوان منبع و با شمارش divهایی با class=ep، مقصدهای قابل اتصال تعیین شده‌اند (jsPlumb.makeSource). متد jsPlumb.bind یک callback function است و هربار که اتصالی برقرار می‌شود، فراخوانی خواهد شد. متد jsPlumb.draggable تمام عناصر دارای کلاس w را قابل کشیدن و رها کردن می‌کند و در آخر توسط متدهای jsPlumb.connect، مقصد و منبع‌های مشخصی را هم متصل خواهیم کرد. نمونه نهایی تهیه شده برای بررسی بیشتر.


برای مطالعه بیشتر
Finite-state machine
UML state machine
UML 2 State Machine Diagrams
مثال‌هایی در این مورد

نظرات مطالب
React 16x - قسمت 5 - کامپوننت‌ها - بخش 2 - نمایش لیست‌ها و مدیریت رویدادها و حالات
اگر نخواهید از arrow function‌ها برای انتقال پارامترها استفاده کنید، می‌شود این مقدار را به value نسبت داد:
<button onClick={this.handleRemove} value={id}>Remove</button>
و بعد آن‌را در متد handleRemove از طریق شیء رخداد رسیده خواند:
handleRemove(event) {
 const id = event.target.value;
 // ...
}

و یا یک روش دیگر آن استفاده از currying است که یک متد، متد دومی را بازگشت می‌دهد:
handleChange(param) { //ES-5
    return function (event) { 

    };
}

handleChange = param => event => {//ES-6

};

<input 
    type="text" 
    onChange={this.handleChange(someParam)} 
/>
در این حالت پارامتر اول را شما تنظیم می‌کنید (و کار فراخوانی این متد هنوز به پایان نرسیده) و پارامتر دوم را که شیء رخداد است، خود React ارسال می‌کند؛ یعنی فراخوانی نهایی به این صورت است: this.handleChange(someParam)(event) 
یک مثال دیگر از currying :
class App extends Component {
  oneParameter = a => e => {
    alert(a);
  };

  twoParameter = (a, b) => e => {
    alert(a + b);
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <button onClick={this.oneParameter(32)}> one parameter </button>
        <br />
        <br />
        <button onClick={this.twoParameter(10, 54)}> two parameter</button>
      </div>
    );
  }
}