مطالب
نگاشت خودکار اشیاء توسط AutoMapper و Reflection - ایده شماره 1
آموزش کامل AutoMapper قبلا در سایت ارائه شده است. در این مقاله می‌خواهیم Mapping نوع‌های مختلف بین Dto و Entity‌های پروژه را توسط Reflection به صورت خودکار انجام دهیم. سورس کامل مثال را می‌توانید در این ریپازیتوری مشاهده کنید.
در این روش ما یک کلاس جنریک را به نام BaseDto داریم که تمام Dto‌های ما برای نگاشت خودکار باید از آن ارث بری کنند. در مثال زیر کلاس PostDto لازم است به کلاس Post نگاشت شود. پس خواهیم داشت :
public class PostDto : BaseDto<PostDto, Post, long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CategoryId { get; set; }

    public string CategoryName { get; set; } //=> Category.Name
}
  • کلاس PostDto خودش را به عنوان اولین پارامتر جنریک BaseDto معرفی می‌کند.
  • به عنوان پارامتر دوم، باید کلاس Entity ایی که قرار است به آن نگاشت شود (Post) را معرفی کنیم.
  • پارامتر سوم، نوع فیلد Id است که در اینجا خاصیت Id کلاس‌های Post و PostDto ما، از نوع long است.
  • نهایتا خواصی را که برای نگاشت لازم داریم، تعریف میکنیم مثل Title و...
  • همچنین می‌توانیم خواصی برای نگاشت با خواص Navigation Property‌های Post هم تعریف کنیم؛ مانند CategoryName که به خاصیت Name از Category پست مربوطه اشاره میکند و AutoMapper به صورت هوشمندانه آن‌ها را به هم نگاشت می‌کند.
تعریف کلاس جنریک BaseDto هم به نحو زیر است.
public abstract class BaseDto<TDto, TEntity, TKey>
        where TDto : class, new()
        where TEntity : BaseEntity<TKey>, new()
{
    [Display(Name = "ردیف")]
    public TKey Id { get; set; }

    public TEntity ToEntity()
    {
        return Mapper.Map<TEntity>(CastToDerivedClass(this));
    }

    public TEntity ToEntity(TEntity entity)
    {
        return Mapper.Map(CastToDerivedClass(this), entity);
    }

    public static TDto FromEntity(TEntity model)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(model);
    }

    protected TDto CastToDerivedClass(BaseDto<TDto, TEntity, TKey> baseInstance)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(baseInstance);
    }
}
  • نوع TDto به کلاس Dto ما اشاره میکند؛ مثلا PostDto
  • نوع TEntity به کلاس Entity ما اشاره میکند؛ مثلا Post
  • نوع TKey به نوع خاصیت Id اشاره میکند.
  • شرط لازم برای نوع TEntity این است که از <BaseEntity<TKey ارث بری کرده باشد (نوع پایه‌ای که تمام Entity‌های ما از آن ارث بری می‌کنند).
  • متد‌های کمکی ToEntity و FromEntity، کار نگاشت اشیاء را برای ما راحت‌تر می‌کنند.
پیاده سازی کلاس BaseEntity و Post نیز به شرح زیر است.
public abstract class BaseEntity<TKey>
{
    public TKey Id { get; set; }
}

public class Post : BaseEntity<long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CatgeoryId { get; set; }

    public Category Category { get; set; }
}

توضیح متد های ToEntity  و  FromEntity 
متد ToEntity شی Dto جاری را به Entity مربوطه نگاشت کرده و یک وهله از آن را باز میگرداند. پس بجای استفاده دستی از Api‌های AutoMapper مانند Mapper.Map<Post>(postDto)  کافی است متد ToEntity را فراخوانی کنیم؛ مثال:
var postDto = new PostDto();
var post = postDto.ToEntity();
متد بالا برای اکشن Create مناسب است؛ ولی برای اکشن Update خیر. چرا که برای Update نباید نگاشت بر روی وهله جدیدی از Post انجام شود؛ بلکه باید بر روی وهله‌ای از قبل موجود (همان post ایی که بر اساس id واکشی کرده‌ایم) نگاشت انجام شود، تا تغییرات لازم، بر روی همان وهله تاثیر کند. در غیر این صورت اگر وهله جدیدی از post ایجاد شود، چون توسط EF ChangeTracker ردیابی نمی‌شود، به‌روز رسانی هم انجام نخواهد شد.
بنابراین برای نگاشت postDto به یک شیء Post از پیش موجود (post یافت شده توسط id) خواهیم داشت:
var post = // finded by id
var updatePost = postDto.ToEntity(post);
همچنین برای نگاشت از یک Entity به Dto (عکس قضیه بالا: مثلا نگاشت یک postDto به post) کافی است متد ایستای FromEntity را خوانی کنیم. مثال :
var postDto = PostDto.FromEntity(post);

کانفیگ خودکار Mapping توسط Reflection
در ادامه می‌خواهیم کانفیگ Mapping بین Dto‌های پروژه به Entity‌های مربوطه (مثلا PostDto به Dto و برعکس) را به صورت خودکار توسط Reflection پیاده سازی و اعمال کنیم. این کار توسط کلاس AutoMapperConfiguration به نحو زیر انجام می‌شود.
public static class AutoMapperConfiguration
{
    public static void InitializeAutoMapper()
    {
        Mapper.Initialize(configuration =>
        {
            configuration.ConfigureAutoMapperForDto();
        });

        //Compile mapping after configuration to boost map speed
        Mapper.Configuration.CompileMappings();
    }

    public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config)
    {
        config.ConfigureAutoMapperForDto(Assembly.GetEntryAssembly());
    }

    public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
    {
        var dtoTypes = GetDtoTypes(assemblies);

        var mappingTypes = dtoTypes
            .Select(type =>
            {
                var arguments = type.BaseType.GetGenericArguments();
                return new
                {
                    DtoType = arguments[0],
                    EntityType = arguments[1]
                };
            }).ToList();

        foreach (var mappingType in mappingTypes)
            config.CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(mappingType.EntityType, mappingType.DtoType);
    }

    public static void CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(this IMapperConfigurationExpression config, Type entityType, Type dtoType)
    {
        var mappingExpression = config.CreateMap(entityType, dtoType).ReverseMap();

        //Ignore mapping to any property of source (like Post.Categroy) that dose not contains in destination (like PostDto)
        //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
        foreach (var property in entityType.GetProperties())
        {
            if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
                mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
        }
    }

    public static IEnumerable<Type> GetDtoTypes(params Assembly[] assemblies)
    {
        var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

        var dtoTypes = allTypes.Where(type =>
                type.IsClass && !type.IsAbstract && type.BaseType != null && type.BaseType.IsGenericType &&
                (type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,>) ||
                type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,,>)));

        return dtoTypes;
    }
}
عملیات با فراخوانی متد ایستا InitializeAutoMapper شروع می‌شود و باید این متد فقط یکبار در اجرای پروژه فراخوانی شود. (مثلا در سازنده کلاس Startup.cs)
public class Startup
{
    public Startup(IConfiguration configuration)
    {
        Configuration = configuration;
        AutoMapperConfiguration.InitializeAutoMapper();
    }
- درون این متد کانفیگ، Mapping نوع‌های مختلف قابل نگاشت برای AutoMapper توسط Mapper.Initialize انجام می‌شود.
- متد ConfigureAutoMapperForDto متد دیگری را به همین نام، فراخوانی می‌کند؛ با این تفاوت که Assembly ورودی پروژه را توسط متد ()Assembly.GetEntryAssembly، یافته و به آن پاس میدهد.
- EntryAssembly به اسمبلی ای که به عنوان نقطه ورود برنامه است، اشاره می‌کند. در این سورس کد چون پروژه ما از نوع ASP.NET Core است، اسمبلی این پروژه به عنوان EntryAssmebly شناخته می‌شود؛ یعنی همان لایه‌ای که کلاس‌های Dto ما (مانند PostDto) داخل آن تعریف شده‌است. ما به این اسمبلی از این جهت نیاز داریم که می‌خواهیم توسط Reflection، تمام نوع‌هایی که از BaseDto ارث بری می‌کنند (مانند PostDto) را یافته و Mapping آنها را به AutoMapper معرفی و اعمال کنیم.
نکته : اگر در پروژه شما Dto‌ها در لایه/لایه‌های دیگری تعریف شده‌اند باید اسمبلی آن لایه‌ها را به آن پاس دهید.
در این مرحله توسط متد GetDtoTypes کار یافتن نوع‌های Dto موجود در اسمبلی/اسمبلی‌های مشخص شده انجام می‌شود.
public static IEnumerable<Type> GetDtoTypes(params Assembly[] assemblies)
{
    var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

    var dtoTypes = allTypes.Where(type =>
            type.IsClass && !type.IsAbstract && type.BaseType != null && type.BaseType.IsGenericType &&
            (type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,>) ||
            type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,,>)));

    return dtoTypes;
}
  • در خط اول ابتدا تمامی نوع‌های قابل دسترس از بیرون (ExportedTypes) از assembly‌های دریافتی واکشی می‌شود.
  • سپس توسط Where، نوع‌هایی که کلاس بوده، abstract نیستند و از BaseDto ارث بری کرده‌اند، فیلتر شده و بازگردانده می‌شوند.
در ادامه، از لیست نوع‌های Dto یافت شده، پارامتر‌های جنریک TDto و TEntity به ازای هر نوع استخراج می‌شوند.
public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
{
var dtoTypes = GetDtoTypes(assemblies);

var mappingTypes = dtoTypes
.Select(type =>
{
var arguments = type.BaseType.GetGenericArguments();
return new
{
DtoType = arguments[0],
EntityType = arguments[1]
};
}).ToList();

foreach (var mappingType in mappingTypes)
config.CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(mappingType.EntityType, mappingType.DtoType);
}

در آخر بر روی لیست یافت شده، گردش می‌کنیم (foreach) و دو نوع DtoType و EntityType (مانند postDto و post) را که باید به یکدیگر نگاشت شوند، به متد CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties ارسال می‌کنیم. کار این متد، معرفی/اعمال Mapping بین نوع‌ها به کانفیگ AutoMapper می‌باشد. همچنین خواصی را که نباید نگاشت شوند، به طور خودکار یافته و Ignore می‌کند.
در مثال جاری، خاصیت CategoryName کلاس PostDto برای خواندن و select از دیتابیس لازم است زیرا می‌خواهیم هر postDto، شامل نام دسته بندی هر پست نیز باشد، ولی این ویژگی برای افزودن یا به‌روزرسانی مدنظر ما نیست؛ چرا که کلاینت ما به هنگام فراخوانی اکشن Create، فقط مقادیر خواص Post (مانند Title, Text و CategoryId) را ارسال می‌کند و نه CategoryName را. در نتیجه CatgoryName همیشه null است. اما مشکلی که ایجاد می‌کند این است که AutoMapper به هنگام نگاشت یک PostDto به Post، چون خاصیت CategoryName با (مقدار null)  وجود دارد، یک وهله جدید (با مقادیر پیشفرض) را برای Category ایجاد می‌کند که خاصیت Name آن برابر با null است و قطعا این مدنظر ما نیست. پس جهت جلوگیری از این مشکل لازم است خواصی از Entity که در Dto موجود نیستند (مانند Category) را Ignore کنیم و این دقیقا همان کاری است که متد CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties انجام می‌دهد. 
public static void CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(this IMapperConfigurationExpression config, Type entityType, Type dtoType)
{
    var mappingExpression = config.CreateMap(entityType, dtoType).ReverseMap();

    //Ignore mapping to any property of entity (like Post.Categroy) that dose not contains in dto (like PostDto.CategoryName)
    //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
    foreach (var property in entityType.GetProperties())
    {
        if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
            mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
    }
}
البته اساسا استفاده از یک Dto هم برای Create/Update و هم برای Select اصولی نیست و بهتر است دو Dto جداگانه که صرفا خواص مورد نیاز را دارند، داشته باشیم که در این صورت مشکل بالا نیز اصلا رخ نخواهد داد. راه حل مورد استفاده کنونی صرفا مرهمی برای یک استفاده غیر اصولی است!
در آخر می‌توان گفت تنها ایراد کوچک ایده‌ی فوق، استفاده از Api‌های استاتیک AutoMapper در کلاس BaseDto است (متد Mapper.Map)  که باعث می‌شود نتوانیم به هنگام تست نویسی، سرویس AutoMapper را با پیاده سازی دیگری (Fake) جایگزین و آن را Mock کنیم. البته این کار برای AutoMapper زیاد معمول هم نبوده و در مقابل مزایای این ایده، به نظرم ارزش استفاده را خواهد داشت.
در قسمت بعدی همین ایده را توسعه خواهیم داد و قابلیت سفارشی سازی Mapping را برای آن فراهم خواهیم کرد.
مطالب
‫دریافت کل یک مخزن SVN به کمک برنامه نویسی

تمام قابلیت‌های موجود در SVN به کمک برنامه نویسی هم قابل دسترسی هستند. برای مثال تهیه خروجی از یک مخزن SVN به همراه تمامی فایل‌ها و ساختار آن. SVN به زبان C نوشته شده است و API آن نیز مبتنی بر همین زبان است اما یک سری محصور کننده برای استفاده از آن در سایر زبان‌های برنامه نویسی هم موجود است. برای مثال معروفترین آن‌ها جهت استفاده به کمک دات نت فریم ورک کتابخانه‌ی SharpSVN است. پس از دریافت و افزودن ارجاعی به اسمبلی آن، چند سطر ذیل کار دریافت یک مخزن SVN را به صورت تمام و کمال انجام خواهد داد:

using SharpSvn;
...
using (var sc = new SvnClient())
{
var target = SvnTarget.FromUri(new Uri("http://someproject.googlecode.com/svn/trunk/"));
var finalSaveToDir = "somepath ..."; //Note: this path should not exist
sc.Export(target, finalSaveToDir);
}

نمونه‌ای از کاربردها:
- راه اندازی یک سایت برای دریافت ساده‌تر مخازن کد برای مثال Google-code یا source forge و امثال آن.

مسیرراه‌ها
WPF
          نظرات مطالب
          UrlRewriter توسط Intelligencia.UrlRewriter
          من دات نت فریم ورکم 3.5 هست برای همین نمی‌تونم از url routing و url friendly استفاده کنم.
          اشتراک‌ها
          آیا اوراکل برای Java 9 به اندازه کافی سرمایه گذاری کرده‌است؟

          اضافات اندک Java 9 مانند HttpClient2 را می‌توانستند با روشی که مایکروسافت در پیش گرفته مدیریت کنند: بسته‌های نیوگت مستقل از هسته‌ی دات نت فریم ورک؛ با قابلیت به روز رسانی مستمر و بدون حجیم کردن اصل مجموعه.

          آیا اوراکل برای Java 9 به اندازه کافی سرمایه گذاری کرده‌است؟
          نظرات مطالب
          ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 1 - NET Core. چیست؟
          با عرض سلام
          یک نکته اینکه الان ما داریم با دات نت فریم ورک کدهای کتابخانه را فراهم می‌کنیم آیا این امکان یا ابزاری وجود داره که در حین کدنویسی بررسی این موضوع را داشته باشه که قابل استفاده در Dotnet core است یا خیر؟ که قابلیت استفاده‌های آتی را داشته باشد
          نظرات مطالب
          مدیریت سفارشی سطوح دسترسی کاربران در MVC
          خوبه ولی برای انعطاف پذیری بیشتر، من و تیمم با استفاده از Reflection، اسامی متدهایی که خروجی ActionResult دارند رو بازیابی می‌کنیم و در سیستم امنیت و پایه برای مدیر امنیت و برنامه نویس نشان میدیم و اونها می‌تونن دسترسی رو بر این مبنا تنظیم کنن. وجود یک Contoller پایه و یک فیلتر برای اون با override کردن متد OnActionExecuting از الزامات کار هست.
          مطالب
          PowerShell 7.x - قسمت پنجم - اسکریپت بلاک و توابع
          همانطور که در قسمت قبل اشاره شد، توابع نیز یکی از ویژگی‌های اصلی PowerShell هستند. قبل از بررسی بیشتر توابع بهتر است ابتدا با مفهوم script block آشنا شویم. script blocks به مجموعه‌ایی از دستورات گفته میشود که داخل یک بلاک قرار میگیرند. در واقع هر چیزی داخل {} یک script block محسوب میشود (البته به جز hash tables). به عنوان مثال در کد زیر از یک script block مخصوص، با نام فیلتر استفاده شده است که یک ورودی برای پارامتر FilterScript مربوط به دستور Where-Object میباشد. چیزی که این script block را متمایز میکند، خروجی آن است. به این معنا که خروجی آن باید یک مقدار بولین باشد: 
          Get-Process | Where-Object { $_.Name -eq 'Dropbox' }
          script blocks را به صورت مستقیم درون command line هم میتوانیم استفاده کنیم. به محض تایپ کردن } و زدن کلید enter، امکان نوشتن اسکریپت‌های چندخطی را درون ترمینال خواهیم داشت. در نهایت با بستن script block و زدن کلید enter، از بلاک خارج خواهیم شد: 
          PS /Users/sirwanafifi/Desktop> $block = {
          >> $newVar = 10
          >> Write-Host $newVar
          >> }
          با اینکار یک بلاک از کد را داخل متغیری با اسم block ذخیره کرده‌ایم. برای فراخوانی این قطعه کد میتوانیم از یک عملگر مخصوص با نام invocation operator یا call operator استفاده کنیم: 
          PS /Users/sirwanafifi/Desktop> & $block
          یا حتی میتوانیم از Invoke-Command نیز برای اجرای بلاک استفاده کنیم. همچنین از عملگر & برای فراخوانی یک expression رشته‌ایی نیز میتوان استفاده کرد: 
          PS /Users/sirwanafifi/Desktop> & "Get-Process"
          البته این نکته را در نظر داشته باشید که & قادر به پارز کردن (parse) یک expression نیست. به عنوان مثال اجرای کد زیر با خطا مواجه خواهد شد (برای حل این مشکل میتوانید بجای آن از Invoke-Expression استفاده کنید که امکان پارز کردن پارامترها را نیز دارد):
          PS /Users/sirwanafifi/Desktop> & "1 + 1"
          or
          PS /Users/sirwanafifi/Desktop> & "Get-Process -Name Slack"

          توابع
          در قسمت قبل با نحوه ایجاد توابع آشنا شدیم. به این نوع توابع، basic functions گفته میشود و ساده‌ترین نوع توابع در PowerShell هستند. همچنین خیلی محدود نیز میباشند؛ یکسری ورودی/خروجی دارند. برای کنترل بیشتر روی نحوه فراخوانی توابع (به عنوان مثال دریافت ورودی از pipeline و…) باید از advanced functions یا توابع پیشرفته استفاده کنیم. در واقع به محض استفاده از اتریبیوتی با نام [()CmdletBinding] تابع ما تبدیل به یک advanced function خواهد شد. منظور از دریافت ورودی از pipeline این است که بتوانیم خروجی دستورات را به تابع‌مان pipe کنیم اینکار در basic function امکانپذیر نیست: 
          Function Add-Something {
              Write-Host "$_ World"
          }
          
          "Hello" | Add-Something
          اما با کمک advanced functions میتوانیم چنین قابلیتی را داشته باشیم: 
          Function Add-Something {
              [CmdletBinding()]
              Param(
                  [Parameter(ValueFromPipeline = $true)]
                  [string]$Name
              )
          
              Write-Host "$Name World"
          }
          
          "Hello" | Add-Something
          یکی دیگر از ویژگی‌های advanced functions امکان استفاده فلگ Verbose حین فراخوانی دستورات میباشد. به عنوان مثال قطعه کد زیر را در نظر بگیرید: 
          $API_KEY = "...."
          
          Function Read-WeatherData {
              [CmdletBinding()]
              Param(
                  [Parameter(ValueFromPipeline = $true)]
                  [string]$CityName
              )
          
              $Url = "https://api.openweathermap.org/data/2.5/forecast?q=$CityName&cnt=40&appid=$API_KEY&units=metric"
              Try {
                  Write-Verbose "Reading weather data for $CityName"
                  $Response = Invoke-RestMethod -Uri $Url
                  $Response.list | ForEach-Object {
                      Write-Verbose "Processing $($_.dt_txt)"
                      [PSCustomObject]@{
                          City               = $Response.city.name
                          DateTime           = [DateTime]::Parse($_.dt_txt)
                          Temperature        = $_.main.temp
                          Humidity           = $_.main.humidity
                          Pressure           = $_.main.pressure
                          WindSpeed          = $_.wind.speed
                          WindDirection      = $_.wind.deg
                          Cloudiness         = $_.clouds.all
                          Weather            = $_.weather.main
                          WeatherDescription = $_.weather.description
                      }
                  } | Where-Object { $_.DateTime.Date -eq (Get-Date).Date }
                  Write-Verbose "Done processing $CityName"
              }
              Catch {
                  Write-Error $_.Exception.Message
              }
          }
          کاری که تابع فوق انجام میدهد، دریافت دیتای پیش‌بینی وضعیت آب‌وهوای یک شهر است. در حالت عادی فراخوانی تابع فوق پیام‌های Verbose را نمایش نمیدهد. از آنجائیکه تابع فوق یک advanced function است، میتوانیم فلگ Verbose را نیز وارد کنیم. با اینکار به صورت صریح گفته‌ایم که پیام‌های از نوع Verbose را نیز نمایش دهد: 
          Read-WeatherData -CityName "London" -Verbose
          هر چند این مقدار را همانطور که در قسمت‌های قبلی عنوان شد میتوانیم تغییر دهیم که دیگر مجبور نباشیم با فراخوانی هر تابع، این فلگ را نیز ارسال کنیم. بیشتر دستورات native نیز قابلیت نمایش پیام‌های Verbose را با ارسال همین فلگ در اختیارمان قرار میدهند. بنابراین بهتر است برای امکان مشاهده جزئیات بیشتر حین فراخوانی توابع‌مان از Write-Verbose استفاده کنیم. در ادامه اجزای دیگر توابع را بررسی خواهیم کرد (بیشتر این اجزا درون یک script block نیز قابل استفاده هستند)

          کنترل کامل بر روی ورودی‌های توابع
          بر روی ورودی‌های یک تابع میتوانیم کنترل نسبتاً کاملی داشتیم باشیم. PowerShell یک مجموعه وسیع از قابلیت‌ها را برای هندل کردن پارامترها و همچنین اعتبارسنجی ورودی‌ها ارائه میدهد. به عنوان مثال میتوانیم یک پارامتر را mandatory کنیم یا اینکه امکان positional binding و غیره را تعیین کنیم. اتریبیوت Parameter در واقع یک وهله از System.Management.Automation.ParameterAttribute میباشد. میتوانید با نوشتن دستور زیر لیستی از خواصی را که میتوانید همراه با این اتریبیوت تعیین کنید، مشاهده کنید: 
          PS /> [Parameter]::new()
          
          ExperimentName                  :
          ExperimentAction                : None
          Position                        : -2147483648
          ParameterSetName                : __AllParameterSets
          Mandatory                       : False
          ValueFromPipeline               : False
          ValueFromPipelineByPropertyName : False
          ValueFromRemainingArguments     : False
          HelpMessage                     :
          HelpMessageBaseName             :
          HelpMessageResourceId           :
          DontShow                        : False
          TypeId                          : System.Management.Automation.ParameterAttribute
          در ادامه یک مثال از نحوه هندل کردن ورودی‌های یک تابع را بررسی خواهیم کرد. تابع زیر یک لیست از URLها را از کاربر دریافت کرده و یک health check توسط دستور Test-Connection انجام میدهد. در کد زیر پارامتر Websites را با تعدادی اتریبیوت مزین کرده‌ایم. توسط اتریبیوت Parameter تعیین کرده‌ایم که ورودی الزامی است و همچنین مقدار آن میتواند از pipeline نیز دریافت شود. در ادامه توسط ValidatePattern یک عبارت باقاعده را برای بررسی صحیح بودن URL دریافتی نوشته‌ایم. از آنجائیکه ورودی از نوع آرایه‌ایی از string تعریف شده است، این تست برای هر آیتم از آرایه بررسی خواهد شد. برای پارامتر دوم یعنی Count نیز رنج مقداری را که کاربر وارد میکند، حداقل ۳ و حداکثر ۳ انتخاب کرده‌ایم: 
          Function Ping-Website {
              [CmdletBinding()]
              Param(
                  [Parameter(Mandatory = $true, ValueFromPipeline = $true)]
                  [ValidatePattern('^www\..*')]
                  [string[]]$Websites,
                  [ValidateRange(1, 3)]
                  [int]$Count = 3
              )
              $Results = @()
              $Websites | ForEach-Object {
                  $Website = $_
                  $Result = Test-Connection -ComputerName $Website -Count $Count -Quiet
                  $ResultText = $Result ? 'Success' : 'Failed'
                  $Results += @{
                      Website = $Website
                      Result  = $ResultText
                  }
                  Write-Verbose "The result of pinging $Website is $ResultText"
              }
              $Results | ForEach-Object { 
                  $_ | Select-Object @{ Name = "Website"; Expression = { $_.Website }; }, @{ Name = "Result"; Expression = { $_.Result }; }, @{ Name = "Number Of Attempts"; Expression = { $Count }; } 
              }
          }
          یکی دیگر از اعتبارسنجی‌هایی که میتوانیم برای پارامترهای یک تابع انتخاب کنیم، ValidateScript است. توسط این اتریبیوت میتوانیم یک منطق سفارشی برای اعتبارسنجی مقادیر پارامترها بنویسیم. به عنوان مثال تابع فوق را به گونه‌ایی تغییر خواهیم داد که لیست وب‌سایت‌ها را از طریق یک فایل JSON دریافت کند. میخواهیم قبل از دریافت فایل مطمئن شویم که فایل، به صورت فیزیکی روی دیسک وجود دارد، در غیراینصورت باید یک خطا را به کاربر نمایش دهیم: 
          Function Ping-Website {
              [CmdletBinding()]
              Param(
                  [Parameter(Mandatory = $true, ValueFromPipeline = $true)]
                  [ValidateScript({
                          If (-Not ($_ | Test-Path) ) {
                              Throw "File or folder does not exist" 
                          }
                          If (-Not ($_ | Test-Path -PathType Leaf) ) {
                              Throw "The Path argument must be a file. Folder paths are not allowed."
                          }
                          If ($_ -NotMatch "(\.json)$") {
                              throw "The file specified in the path argument must be either of type json"
                          }
                          Return $true
                      })]
                  [Alias("src", "source", "file")]
                  [System.IO.FileInfo]$Path,
                  [int]$Count = 1
              )
              $Results = [System.Collections.ArrayList]@()
              $Urls = Get-Content -Path $Path | ConvertFrom-Json
              $Urls | ForEach-Object -Parallel {
                  $Website = $_.url
                  $Result = Test-Connection -ComputerName $Website -Count $using:Count -Quiet
                  $ResultText = $Result ? 'Success' : 'Failed'
                  $Item = @{
                      Website = $Website
                      Result  = $ResultText
                  }
                  $null = ($using:Results).Add($Item)
              }
              
              $Results | ForEach-Object -Parallel { 
                  $_ | Select-Object @{ Name = "Website"; Expression = { $_.Website }; }, @{ Name = "Result"; Expression = { $_.Result }; }, @{ Name = "Number Of Attempts"; Expression = { $using:Count }; } 
              }
          }
          تابع Ping-Website را جهت بررسی فیچر جدیدی که همراه با دستور ForEach-Object استفاده میشود، تغییر داده‌ایم تا به صورت Parallel عمل کند؛ این قابلیت از نسخه ۷ به بعد به PowerShell اضافه شده است. از آنجائیکه این قابلیت باعث میشود script block مربوط به ForEach-Object درون یک context دیگر با نام runspace اجرا شود. در نتیجه برای دسترسی به متغیرهای بیرون از script block نیاز خواهیم داشت از یک متغیر خودکار تحت‌عنوان using قبل از نام متغیر و بعد از علامت $ استفاده کنیم. همچنین آرایه مثال قبل را نیز به ArrayList تغییر داده‌ایم. زیرا در حالت قبلی امکان تغییر سایز یک آرایه با سایز ثابت را نخواهیم داشت. نکته دیگری که در مورد کد فوق میتوان به آن توجه کرد، نال کردن خروجی متد Add مربوط به آرایه‌ی Results است. همانطور که در قسمت قبل توضیح دادیم، از این تکنیک برای suppress کردن خروجی استفاده میکنیم و چون در اینجا خروجی متد Add یک عدد میباشد، با تکنیک فوق، خروجی را دیگر درون کنسول مشاهده نخواهیم کرد. توسط اتریبیوت Alias نیز نام‌های دیگری را که میتوان برای پارامتر Path حین فراخوانی تابع استفاده کرد، تعیین کرده‌ایم. لیست کامل اتریبیوت‌هایی را که میتوان برای پارامترهای یک تابع تعیین کرد، میتوانید در مستندات PowerShell ببینید. 
          نکته: اگر تابع فوق را همراه با فلگ Verbose فراخوانی کنیم، لاگ‌های موردنظر را درون کنسول مشاهده نخواهیم کرد؛ زیرا همانطور که اشاره شد script block درون یک context جدا اجرا میشود و باید متغیرهای خودکار مربوط به Output را مجدداً مقداردهی کنیم:
          Function Ping-Website {
              [CmdletBinding()]
              Param(
                  # As before
              )
              # As before
              $Urls | ForEach-Object -Parallel {
                  $DebugPreference = $using:DebugPreference 
                  $VerbosePreference = $using:VerbosePreference 
                  $InformationPreference = $using:InformationPreference 
                  
                  # As before
              }
              
              # As before
          }

          قابلیت تعریف بلاک‌ها/توابع، به صورت تودرتو  
          درون توابع و script block امکان نوشتن بلاک‌های تودرتو را نیز داریم:
          $scriptBlock = {
              $logOutput = {
                  param($message)
                  Write-Host $message
              }
          
              [int]$someVariable = 10
              $doSomeWork = {
                  & $logOutput -message "Some variable value: $someVariable"
              }
              $someVariable = 20
          
              & $doSomeWork
          }
          خروجی بلاک فوق  Some variable value: 20 خواهد بود؛ زیرا قبل از فراخوانی doSomeWork مقدار متغیر عددی someVariable را به ۲۰ تغییر داده‌ایم. برای script blocks این امکان را داریم که دقیقاً در همان جایی که بلاک را تعریف میکنیم، یک snapshot تهیه کنیم. در اینحالت خروجی، مقدار Some variable value: 10 خواهد شد: 
          $scriptBlock = {
              $logOutput = {
                  param($message)
                  Write-Host $message
              }
          
              [int]$someVariable = 10
              $doSomeWork = {
                  & $logOutput -message "Some variable value: $someVariable"
              }.GetNewClosure()
              $someVariable = 20
          
              & $doSomeWork
          }
          یکسری بلاک‌های ویژه نیز درون توابع و script blockها میتوانیم بنویسیم که اصطلاحاً به name blocks معروف هستند:
          begin
          process
          end
          dynamicparam
          درون یک تابع اگر هیچکدام از بلاک‌های فوق استفاده نشود، به صورت پیش‌فرض بدنه تابع، درون بلاک end قرار خواهد گرفت. بلاک begin قبل از شروع pipeline اجرا میشود. process به ازای هر آیتم pipe شده اجرا خواهد شد. end نیز در پایان اجرا میشود. به عنوان مثال تابع زیر را در نظر بگیرید:
          function Show-Pipeline {
              begin { 
                  Write-Host "Pipeline start" 
              }
              process { 
                  Write-Host  "Pipeline process $_" 
              }
              end { 
                  Write-Host  "Pipeline end $_" 
              }
          }
          در ادامه یکسری آیتم را به ورودی این تابع pipe خواهیم کرد:
          PS /> 1..2 | Show-Pipeline                                   
          Pipeline start 
          Pipeline process 1
          Pipeline process 2
          Pipeline end 2
          همانطور که مشاهده میکنید، به ازای هر آیتم pipe شده، یکبار بلاک process اجرا شده است. همچنین برای دسترسی به مقدار آیتم pipe شده نیز از متغیر خودکار _$ استفاده کرده‌ایم (PSItem$ نیز به همین متغیر اشاره دارد).

          با توجه به توضیحات named blockهای فوق، اکنون اگر بخواهیم نسخه اول تابع Ping-Website را با pipe کردن یک آرایه فراخوانی کنیم، خروجی که در کنسول نمایش داده خواهد شد، تنها آیتم آخر از آرایه خواهد بود:
          PS /> "www.google.com", "www.yahoo.com" | Ping-Website                 
          
          Website       Result  Number Of Attempts
          -------       ------  ------------------
          www.yahoo.com Success                  3
          دلیل آن نیز این است که به صورت صریح کدها را درون بلاک process ننوشته بودیم. همانطور که عنوان شد، در حالت پیش‌فرض، بدنه توابع درون بلاک end قرار خواهند گرفت و تنها یکبار اجرا خواهند شد. بنابراین:
          Function Ping-Website {
              [CmdletBinding()]
              Param(
                  # As before
              )
              process {
                  # As before
              }
          }
          اینبار اگر تابع را مجدداً فراخوانی کنیم، خروجی مطلوب را نمایش خواهد داد:
          PS /> "www.google.com", "www.yahoo.com" | Ping-Website
          
          Website        Result  Number Of Attempts
          -------        ------  ------------------
          www.google.com Success                  3
          www.yahoo.com  Success                  3

          بلاک dynamicparam
          از این بلاک برای تعریف پارامترهای داینامیک که به صورت on the fly نیاز هست ایجاد شوند، استفاده میشود. برای درک بهتر آن فرض کنید میخواهیم تابعی را بنویسیم که امکان خواندن یک فایل CSV را به ما میدهد. تا اینجای کار توسط Import-CSV به یک خط دستور قابل انجام است. اما فرض کنید میخواهیم به کاربر این امکان را بدهیم که یک ستون موردنظر از فایل را مشاهده کند. همچنین میخواهیم یک اعتبارسنجی هم روی نام ستونی که کاربر قرار است وارد کند نیز داشته باشیم. به عنوان مثال یک فایل CSV با ستون‌های name, lname, age داریم و کاربر میخواهد تنها ستون اول یک name را واکشی کند:
          PS /> Read-Csv ./users.csv -Columns name
          برای اینکار میتوانیم با کمک dynamic param یک پارامتر را در زمان اجرا ایجاده کرده و مقادیری را که کاربر برای ستون‌ها مجاز است وارد کند، براساس هدر فایل CSV تنظیم کنیم:
          using namespace System.Management.Automation
          Function Read-Csv {
              Param (
                  [Parameter(Mandatory = $true, Position = 0)]
                  [string]$Path
              )
              DynamicParam {
                  $firstLine = Get-Content $Path | Select-Object -First 1
                  [String[]]$headers = $firstLine -split ', '
                  $parameters = [RuntimeDefinedParameterDictionary]::new()
                  $parameter = [RuntimeDefinedParameter]::new(
                      'Columns', [String[]], [Attribute[]]@(
                          [Parameter]@{ Mandatory = $false; Position = 1 }
                          [ValidateSet]::new($headers)
                      )
                  )
                  $parameters.Add($parameter.Name, $parameter) 
                  Return $parameters
              }
              Begin {
                  $csvContent = Import-Csv $Path
                  If ($PSBoundParameters.ContainsKey('Columns')) {
                      $columns = $PSBoundParameters['Columns']
                      $csvContent | Select-Object -Property $columns
                  }
                  Else {
                      $csvContent
                  }
              }
          }
          درون کنسول PowerShell هم یک IntelliSense برای مقادیر مجاز نمایش داده خواهد شد:

          نظرات مطالب
          lambda expression در Vb.net
          البته من با VB.NET کار نمی‌کنم ولی بیشتر سلیقه‌ای است. معمار ارشد CLR آقای Anders Hejlsberg (ایشون فقط خالق سی شارپ یا پیشتر دلفی نیست؛ یکی از معماران ارشد CLR هم هست)، یکی از تلاش‌هاش هماهنگ کردن تمام زبان‌های رسمی دات نتی و یکپارچگی و سازگاری بین آن‌ها است. خلاصه هرکاری با یکی بتونی انجام بدی با بقیه هم می‌شود.
          به علاوه در دلفی دات نت، syntax تعریف lambda expressions خیلی شبیه به VB.NET است.