مطالب
آماده سازی زیرساخت تهیه Integration Tests برای ServiceLayer

پیشنیاز

در این مطلب قصد داریم تست ServiceLayer را به جای تست درون حافظه‌ای که با ابزارهای Mocking در قالب Unit Testing انجام میگیرد، به کمک یک دیتابیس واقعی سبک وزن در قالب Integration Testing انجام دهیم.


قدم اول

یک پروژه تست را ایجاد کنید؛ بهتر است برای نظم دهی به ساختار Solution، پروژه‌های تست را در پوشه ای به نام Tests نگهداری کنید.



قدم دوم

بسته‌های نیوگت زیر را نصب کنید:

PM> install-package NUnit
PM> install-package Shouldly
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package FakeHttpContext


قدم سوم

نسخه دیتابیس انتخابی برای تست خودکار، LocalDB می باشد. لازم است در ابتدای اجرای تست‌ها دیتابیس مربوط به Integration Test ایجاد شده و بعد از اتمام نیز دیتابیس مورد نظر حذف شود؛ برای این منظور از کلاس TestSetup استفاده خواهیم کرد.

[SetUpFixture]
public class TestSetup
{
    [OneTimeSetUp]
    public void SetUpDatabase()
    {
        DestroyDatabase();
        CreateDatabase();
    }

    [OneTimeTearDown]
    public void TearDownDatabase()
    {
        DestroyDatabase();
    }

   //...
}

با توجه به اینکه کلاس TestSetup با [SetUpFixture] تزئین شده است، Nunit قبل از اجرای تست‌ها سراغ این کلاس آمده و متد SetUpDatebase را به دلیل تزئین شدن با [OneTimeSetUp]، قبل از اجرای تست‌ها و متد TearDownDatabase را بدلیل تزئین شدن با [OneTimeTearDown]  بعد از اجرای تمام تست‌ها، اجرا خواهد کرد.


متد CreateDatabase

private static void CreateDatabase()
{
    ExecuteSqlCommand(Master, string.Format(SqlResource.DatabaseScript, FileName));

    //Use T-Sql Scripts For Create Database
    //ExecuteSqlCommand(MyAppTest, SqlResources.V1_0_0);

    var migration =
        new MigrateDatabaseToLatestVersion<ApplicationDbContext, DataLayer.Migrations.Configuration>();
    migration.InitializeDatabase(new ApplicationDbContext());

}

private static SqlConnectionStringBuilder Master =>
    new SqlConnectionStringBuilder
    {
        DataSource = @"(LocalDB)\MSSQLLocalDB",
        InitialCatalog = "master",
        IntegratedSecurity = true
    };

private static string FileName => Path.Combine(
    Path.GetDirectoryName(
        Assembly.GetExecutingAssembly().Location),
    "MyAppTest.mdf");

برای مدیریت محل ذخیره سازی فایل‌های دیتابیس، ابتدا دستورات ایجاد «دیتابیس تست» را برروی دیتابیس master اجرا می‌کنیم و در ادامه برای ساخت جداول از مکانیزم Migration خود EF استفاده شده است.

لازم است رشته اتصال به این دیتابیس ایجاد شده را در فایل App.config پروژه تست قرار دهید:

<connectionStrings>
  <add name="DefaultConnection" providerName="System.Data.SqlClient" connectionString="Data Source=(LocalDB)\MSSQLLocalDb;Initial Catalog=MyAppTest;Integrated Security=True;" />
</connectionStrings>


متد DestroyDatabase 

private static void DestroyDatabase()
{
    var fileNames = ExecuteSqlQuery(Master, SqlResource.SelecDatabaseFileNames,
        row => (string)row["physical_name"]);

    if (!fileNames.Any()) return;

    ExecuteSqlCommand(Master, SqlResource.DetachDatabase);

    fileNames.ForEach(File.Delete);
}

در این متد ابتدا آدرس فایل‌های مرتبط با «دیتابیس تست» واکشی شده و در ادامه دستورات Detach دیتابیس انجام شده و فایل‌های مرتبط حذف خواهند شد. فایل‌های دیتابیس در مسیری شبیه به آدرس نشان داده شده‌ی در شکل زیر ذخیره خواهند شد.


قدم چهارم

برای جلوگیری از تداخل بین تست‌ها لازم است تک تک تست‌ها از هم ایزوله باشند؛ یکی از راه حل‌های موجود، استفاده از تراکنش‌ها می‌باشد. برای این منظور امکان AutoRollback را به صورت خودکار به متدهای تست با استفاده از Attribute زیر اعمال خواهیم کرد:

public class AutoRollbackAttribute : Attribute, ITestAction
{
    private TransactionScope _scope;

    public void BeforeTest(ITest test)
    {
        _scope = new TransactionScope(TransactionScopeOption.RequiresNew,new TransactionOptions {IsolationLevel = IsolationLevel.Snapshot});
    }

    public void AfterTest(ITest test)
    {
        _scope?.Dispose();
        _scope = null;
    }

    public ActionTargets Targets => ActionTargets.Test;
}

متدهای BeforTest و AfterTest به ترتیب قبل و بعد از اجرای متدهای تست تزئین شده با این Attribute اجرا خواهند شد. 


در مواقعی هم که به HttpConext نیاز دارید، می‌توانید از کتابخانه FakeHttpContext بهره ببرید. برای این مورد هم میتوان Attributeای را به مانند AutoRollback در نظر گرفت.

public class HttpContextAttribute:Attribute,ITestAction
{
    private FakeHttpContext.FakeHttpContext _httpContext;

    public void BeforeTest(ITest test)
    {
        _httpContext = new FakeHttpContext.FakeHttpContext();

    }

    public void AfterTest(ITest test)
    {
        _httpContext?.Dispose();
        _httpContext = null;
    }

    public ActionTargets Targets => ActionTargets.Test;
}

کاری که FakeHttpContext انجام می‌دهد، مقدار دهی HttpContext.Current با یک پیاده سازی ساختگی می‌باشد.


قدم پنجم

به عنوان مثال اگر بخواهیم برای سرویس «گروه کاربری»، Integration Test بنویسیم، به شکل زیر عمل خواهیم کرد:

namespace MyApp.IntegrationTests.ServiceLayer
{
    [TestFixture]
    [AutoRollback]
    [HttpContext]
    public class RoleServiceTests
    {
        private IRoleApplicationService _roleService;

        [SetUp]
        public void Init()
        {
        }

        [TearDown]
        public void Clean()
        {
        }

        [OneTimeSetUp]
        public void SetUp()
        {
            _roleService = IoC.Resolve<IRoleApplicationService>();

            using (var uow = IoC.Resolve<IUnitOfWork>())
            {
                RoleInitialDataBuilder.Build(uow);
            }
        }

        [OneTimeTearDown]
        public void TearDown()
        {
        }

        [Test]
        [TestCase("Role1")]
        public void Should_Create_New_Role(string role)
        {
            var viewModel = new RoleCreateViewModel
            {
                Name = role
            };

            _roleService.Create(viewModel);

            using (var context = IoC.Resolve<IUnitOfWork>())
            {
                var user = context.Set<Role>().FirstOrDefault(a => a.Name == role);
                user.ShouldNotBeNull();
            }
        }

        [Test]
        public void Should_Not_Create_New_Role_With_Admin_Name()
        {
            var viewModel = new RoleCreateViewModel
            {
                Name = "Admin"
            };

            Assert.Throws<DbUpdateException>(() => _roleService.Create(viewModel));
        }

        [Test]
        public void Should_AdminRole_Exists()
        {
            using (var context = IoC.Resolve<IUnitOfWork>())
            {
                var user = context.Set<Role>().FirstOrDefault(a => a.Name == "Admin");
                user.ShouldNotBeNull();
            }
        }

        [Test]
        public void Should_Not_Create_New_Role_Without_Name()
        {
            Assert.Throws<ValidationException>(() => _roleService.Create(new RoleCreateViewModel { Name = null }));
        }
    }
}

با این خروجی:



کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید. 
نظرات مطالب
انتشار VS2010
دات نت فریم ورک 4 را یکبار از طریق کنترل پنل حذف کنید. سیستم را ری استارت کنید و بعد مجددا دات نت فریم ورک 4 کامل را که لینکش در بالا هست نصب کنید مشکل حل می‌شود.
مطالب
یک دست سازی ی و ک در برنامه‌های Entity framework 6
تا قبل از EF 6 برای طراحی یک سیستم عمومی تغییر مقادیر ثبت شده در بانک اطلاعاتی، می‌شد با استفاده از امکانات توکار Tracking آن، مقادیر تغییر کرده را یافت و برای مثال ی و ک آن‌ها را پیش از درج در بانک اطلاعاتی، یک دست کرد. در EF 6 با معرفی یک سری interceptor می‌توان به مراحل پیش و پس از اجرای کوئری‌ها دسترسی پیدا کرد. عمده‌ترین کاربرد آن، لاگ کردن SQLهای تولیدی و نوشتن برنامه‌هایی شبیه به EF Profiler است. اما ... استفاده‌ی دیگری را نیز می‌توان از IDbCommandInterceptor جدید آن تدارک دید: دستکاری SQL تولیدی توسط آن پیش از اعمال به بانک اطلاعاتی.

طراحی یک Interceptor برای یک دست سازی ی و ک

در اینجا کدهای کلاس YeKeInterceptor را ملاحظه می‌کنید. در متدهایی که به کلمه‌ی Executing ختم می‌شوند، می‌توان به دستورات SQL تولید شده توسط EF، پیش از اعمال بر روی بانک اطلاعاتی دسترسی داشت:
    public class YeKeInterceptor : IDbCommandInterceptor
    {
        public void ReaderExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<DbDataReader> interceptionContext)
        {
            command.ApplyCorrectYeKe();
        }

        public void NonQueryExecuted(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<int> interceptionContext)
        {
        }

        public void NonQueryExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<int> interceptionContext)
        {
            command.ApplyCorrectYeKe();
        }

        public void ReaderExecuted(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<DbDataReader> interceptionContext)
        {
        }

        public void ScalarExecuted(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<object> interceptionContext)
        {
        }

        public void ScalarExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<object> interceptionContext)
        {
            command.ApplyCorrectYeKe();
        }
    }
DbCommand، حاوی تمام اطلاعاتی است که به آن نیاز داریم؛ شامل CommandText یا همان SQL تولید شده و همچنین command.Parameters برای دسترسی به مقادیر پارامترهای کوئری. نکته‌ی مهم تمام این موارد، قابل ویرایش بودن آن‌ها است.
    public static class YeKe
    {
        public const char ArabicYeChar = (char)1610;
        public const char PersianYeChar = (char)1740;

        public const char ArabicKeChar = (char)1603;
        public const char PersianKeChar = (char)1705;

        public static string ApplyCorrectYeKe(this object data)
        {
            return data == null ? null : ApplyCorrectYeKe(data.ToString());
        }

        public static string ApplyCorrectYeKe(this string data)
        {
            return string.IsNullOrWhiteSpace(data) ?
                        string.Empty :
                        data.Replace(ArabicYeChar, PersianYeChar).Replace(ArabicKeChar, PersianKeChar).Trim();
        }

        public static void ApplyCorrectYeKe(this DbCommand command)
        {
            command.CommandText = command.CommandText.ApplyCorrectYeKe();

            foreach (DbParameter parameter in command.Parameters)
            {
                switch (parameter.DbType)
                {
                    case DbType.AnsiString:
                    case DbType.AnsiStringFixedLength:
                    case DbType.String:
                    case DbType.StringFixedLength:
                    case DbType.Xml:
                        parameter.Value =   parameter.Value is DBNull ? parameter.Value : parameter.Value.ApplyCorrectYeKe();
                        break;
                }
            }
        }
    }
در اینجا پیاده سازی متد الحاقی ApplyCorrectYeKe را که در کلاس YeKeInterceptor مورد استفاده قرار گرفت، ملاحظه می‌کنید.
در آن، CommandText و همچنین parameter.Valueها در صورت رشته‌ای بودن، اصلاح می‌شوند.
سربار این روش نسبت به روش‌های پیشین استفاده از Reflection کمتر است. همچنین اشیاء پیچیده و تو در تو را نیز بهتر پشتیبانی می‌کند؛ چون در مرحله Executing، کار پردازش این اشیاء پایان یافته و SQL خام نهایی آن در اختیار ما است.


نحوه‌ی استفاده از YeKeInterceptor

در آغاز برنامه (برای مثال متد Application_Start فایل Global.asax.cs برنامه‌های MVC )، سطر زیر را فراخوانی کنید:
 DbInterception.Add(new YeKeInterceptor());

یک مثال کامل برای دریافت
Sample32.cs
نظرات مطالب
پیاده سازی Option یا Maybe در #C
با تشکر از شما
لزوما با پیاده سازی ارائه شده در مطلب جاری، از شر بررسی Null بودن یا نبودن خلاص نشده ایم (از دید استفاده کننده) چرا که خروجی متد همچنان می‌تواند Nullable باشد (کلاس Option یک نوع ارجاعی می‌باشد). چرا که استفاده کننده از آن لازم است برروی خروجی خود متد که یک وهله از Option می‌باشد بررسی Null بودن یا عدم آن را انجام دهد. برای رهایی از این موضوع استفاده از struct راه حل معقولی می‌باشد؛ یک پیاده سازی از آن به صورت زیر می‌باشد:
    public struct Maybe<T> : IEquatable<Maybe<T>>
        where T : class
    {
        private readonly T _value;

        private Maybe(T value)
        {
            _value = value;
        }

        public bool HasValue => _value != null;
        public T Value => _value ?? throw new InvalidOperationException();
        public static Maybe<T> None => new Maybe<T>();


        public static implicit operator Maybe<T>(T value)
        {
            return new Maybe<T>(value);
        }

        public static bool operator ==(Maybe<T> maybe, T value)
        {
            return maybe.HasValue && maybe.Value.Equals(value);
        }

        public static bool operator !=(Maybe<T> maybe, T value)
        {
            return !(maybe == value);
        }

        public static bool operator ==(Maybe<T> left, Maybe<T> right)
        {
            return left.Equals(right);
        }

        public static bool operator !=(Maybe<T> left, Maybe<T> right)
        {
            return !(left == right);
        }

        /// <inheritdoc />
        /// <summary>
        ///     Avoid boxing and Give type safety
        /// </summary>
        /// <param name="other"></param>
        /// <returns></returns>
        public bool Equals(Maybe<T> other)
        {
            if (!HasValue && !other.HasValue)
                return true;

            if (!HasValue || !other.HasValue)
                return false;

            return _value.Equals(other.Value);
        }

        /// <summary>
        ///     Avoid reflection
        /// </summary>
        /// <param name="obj"></param>
        /// <returns></returns>
        public override bool Equals(object obj)
        {
            if (obj is T typed)
            {
                obj = new Maybe<T>(typed);
            }

            if (!(obj is Maybe<T> other)) return false;

            return Equals(other);
        }

        /// <summary>
        ///     Good practice when overriding Equals method.
        ///     If x.Equals(y) then we must have x.GetHashCode()==y.GetHashCode()
        /// </summary>
        /// <returns></returns>
        public override int GetHashCode()
        {
            return HasValue ? _value.GetHashCode() : 0;
        }

        public override string ToString()
        {
            return HasValue ? _value.ToString() : "NO VALUE";
        }
    }

 این بار می‌توان به امضای متد مذکور اعتماد کرد که قطعا خروجی null ارائه نخواهد داد؛ مگر اینکه به صورت صریح مشخص شود.
نکته: پیاده سازی صحیحی از واسط IEquatable برای Value Typeها در پیاده سازی struct بالا در نظر گرفته شده است.
استفاده از آن
public virtual async Task<Maybe<TModel>> GetByIdAsync(long id)
{
    Guard.ArgumentInRange(id, 1, long.MaxValue, nameof(id));

    var entity = await UnTrackedEntitySet.Where(a => a.Id == id)
        .ProjectTo<TModel>(_mapper.ConfigurationProvider).SingleOrDefaultAsync();

    return entity;
}
ساختار داده Maybe تعریف شده در بالا شبیه است با ساختار داده Nullable با این تفاوت که برای انواع ارجاعی مورد استفاده می‌باشد.
Maybe<T> = Nullable<T>

مطالب
لینک‌های هفته آخر آذر

وبلاگ‌ها و سایت‌های ایرانی


امنیت


Visual Studio


ASP. Net


طراحی وب


PHP

  • Aptana PHP 1.0 منتشر شد (اگر قبلا این IDE بسیار قابل توجه را دریافت کرده بودید فقط کافی است به منوی aptana و گزینه my aptana مراجعه کرده و از قسمت plugins ، این پلاگین 18 مگابایتی را دریافت کنید.)

اس‌کیوال سرور


سی شارپ


عمومی دات نت


ویندوز


متفرقه


مطالب
Roslyn #4
بررسی API کامپایل Roslyn

Compilation API، یک abstraction سطح بالا از فعالیت‌های کامپایل Roslyn است. برای مثال در اینجا می‌توان یک اسمبلی را از Syntax tree موجود، تولید کرد و یا جایگزین‌هایی را برای APIهای قدیمی CodeDOM و Reflection Emit ارائه داد. به علاوه این API امکان دسترسی به گزارشات خطاهای کامپایل را میسر می‌کند؛ به همراه دسترسی به اطلاعات Semantic analysis. در مورد تفاوت Syntax tree و Semantics در قسمت قبل بیشتر بحث شد.
با ارائه‌ی Roslyn، اینبار کامپایلرهای خط فرمان تولید شده مانند csc.exe، صرفا یک پوسته بر فراز Compilation API آن هستند. بنابراین دیگر نیازی به فراخوانی Process.Start بر روی فایل اجرایی csc.exe مانند یک سری کتابخانه‌های قدیمی نیست. در اینجا با کدنویسی، به تمام اجزاء و تنظیمات کامپایلر، دسترسی وجود دارد.


کامپایل پویای کد توسط Roslyn

برای کار با API کامپایل، سورس کد، به صورت یک رشته در اختیار کامپایلر قرار می‌گیرد؛ به همراه تنظیمات ارجاعاتی به اسمبلی‌هایی که نیاز دارد. سپس کار کامپایلر شروع خواهد شد و شامل مواردی است مانند تبدیل متن دریافتی به Syntax tree و همچنین تبدیل مواردی که اصطلاحا به آن‌ها Syntax sugars گفته می‌شود مانند خواص get و set دار به معادل‌های اصلی آن‌ها. در اینجا کار Semantic analysis هم انجام می‌شود و شامل تشخیص حوزه‌ی دید متغیرها، تشخیص overloadها و بررسی نوع‌های بکار رفته‌است. در نهایت کار تولید فایل باینری اسمبلی، از اطلاعات آنالیز شده صورت می‌گیرد. البته خروجی کامپایلر می‌تواند اسمبلی‌های exe یا dll، فایل XML مستندات اسمبلی و یا فایل‌های .netmudule و .winmdobj مخصوص WinRT هم باشد.
در ادامه، اولین مثال کار با Compilation API را مشاهده می‌کنید. پیشنیاز اجرای آن همان مواردی هستند که در قسمت قبل بحث شدند. یک برنامه‌ی کنسول ساده‌ی .NET 4.6 را آغاز کرده و سپس بسته‌ی نیوگت Microsoft.CodeAnalysis را در آن نصب کنید. در ادامه کدهای ذیل را به پروژه‌ی آماده شده اضافه کنید:
static void firstCompilation()
{
    var tree = CSharpSyntaxTree.ParseText("class Foo { void Bar(int x) {} }");
 
    var mscorlibReference = MetadataReference.CreateFromFile(typeof (object).Assembly.Location);
 
    var compilationOptions = new CSharpCompilationOptions(OutputKind.DynamicallyLinkedLibrary);
 
    var comp = CSharpCompilation.Create("Demo")
                                .AddSyntaxTrees(tree)
                                .AddReferences(mscorlibReference)
                                .WithOptions(compilationOptions);
 
    var res = comp.Emit("Demo.dll");
 
    if (!res.Success)
    {
        foreach (var diagnostic in res.Diagnostics)
        {
            Console.WriteLine(diagnostic.GetMessage());
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی کامپایل پویای یک قطعه کد متنی سی‌شارپ را به DLL معادل آن مشاهده می‌کنید. مرحله‌ی اول اینکار، تولید Syntax tree از رشته‌ی متنی دریافتی است. سپس متد CSharpCompilation.Create یک وهله از Compilation API مخصوص #C را آغاز می‌کند. این API به صورت Fluent طراحی شده‌است و می‌توان سایر قسمت‌های آن‌را به همراه یک دات پس از ذکر متد، به طول زنجیره‌ی فراخوانی، اضافه کرد. برای نمونه در این مثال، نحوه‌ی افزودن ارجاعی را به اسمبلی mscorlib که System.Object در آن قرار دارد و همچنین ذکر نوع خروجی DLL یا DynamicallyLinkedLibrary را ملاحظه می‌کنید. اگر این تنظیم ذکر نشود، خروجی پیش فرض از نوع .exe خواهد بود و اگر mscorlib را اضافه نکنیم، نوع int سورس کد ورودی، شناسایی نشده و برنامه کامپایل نمی‌شود.
متدهای تعریف شده توسط Compilation API به یک s جمع، ختم می‌شوند؛ به این معنا که در اینجا در صورت نیاز، چندین Syntax tree یا ارجاع را می‌توان تعریف کرد.
پس از وهله سازی Compilation API و تنظیم آن، اکنون با فراخوانی متد Emit، کار تولید فایل اسمبلی نهایی صورت می‌گیرد. در اینجا اگر خطایی وجود داشته باشد، استثنایی را دریافت نخواهید کرد. بلکه باید خاصیت Success نتیجه‌ی آن‌را بررسی کرده و درصورت موفقیت آمیز نبودن عملیات، خطاهای دریافتی را از مجموعه‌ی Diagnostics آن دریافت کرد. کلاس Diagnostic، شامل اطلاعاتی مانند محل سطر و ستون وقوع مشکل و یا پیام متناظر با آن است.


معرفی مقدمات Semantic analysis

Compilation API به اطلاعات Semantics نیز دسترسی دارد. برای مثال آیا Type A قابل تبدیل به Type B هست یا اصلا نیازی به تبدیل ندارد و به صورت مستقیم قابل انتساب هستند؟ برای درک بهتر این مفهوم نیاز است یک مثال را بررسی کنیم:
        static void semanticQuestions()
        {
            var tree = CSharpSyntaxTree.ParseText(@"
using System;
 
class Foo
{
    public static explicit operator DateTime(Foo f)
    {
        throw new NotImplementedException();
    }
 
    void Bar(int x)
    {
    }
}");
 
            var mscorlib = MetadataReference.CreateFromFile(typeof (object).Assembly.Location);
            var options = new CSharpCompilationOptions(OutputKind.DynamicallyLinkedLibrary);
            var comp = CSharpCompilation.Create("Demo").AddSyntaxTrees(tree).AddReferences(mscorlib).WithOptions(options);
            // var res = comp.Emit("Demo.dll");
 
            // boxing
            var conv1 = comp.ClassifyConversion(
                comp.GetSpecialType(SpecialType.System_Int32),
                comp.GetSpecialType(SpecialType.System_Object)
                );
 
            // unboxing
            var conv2 = comp.ClassifyConversion(
                comp.GetSpecialType(SpecialType.System_Object),
                comp.GetSpecialType(SpecialType.System_Int32)
                );
 
            // explicit reference conversion
            var conv3 = comp.ClassifyConversion(
                comp.GetSpecialType(SpecialType.System_Object),
                comp.GetTypeByMetadataName("Foo")
                );
 
            // explicit user-supplied conversion
            var conv4 = comp.ClassifyConversion(
                comp.GetTypeByMetadataName("Foo"),
                comp.GetSpecialType(SpecialType.System_DateTime)
                );
        }
تا سطر CSharpCompilation.Create این مثال، مانند قبل است و تا اینجا به Compilation API دسترسی پیدا کرده‌ایم. پس از آن می‌خواهیم یک Semantic analysis مقدماتی را انجام دهیم. برای این منظور می‌توان از متد ClassifyConversion استفاده کرد. این متد یک نوع مبداء و یک نوع مقصد را دریافت می‌کند و بر اساس اطلاعاتی که از Compilation API بدست می‌آورد، می‌تواند مشخص کند که برای مثال آیا نوع کلاس Foo قابل تبدیل به DateTime هست یا خیر و اگر هست چه نوع تبدیلی را نیاز دارد؟


برای مثال نتیجه‌ی بررسی آخرین تبدیل انجام شده در تصویر فوق مشخص است. با توجه به تعریف public static explicit operator DateTime در سورس کد مورد آنالیز، این تبدیل explicit بوده و همچنین user defined. به علاوه متدی هم که این تبدیل را انجام می‌دهد، مشخص کرده‌است.
اشتراک‌ها
آیا می‌توان از قابلیت‌های C#6 در نگارش‌های پایین‌تر دات نت فریم ورک استفاده کرد؟
 پاسخ: بله! فقط async در نگارش‌های قبل از دات نت 4.5 وجود ندارند و متدهای الحاقی از دات نت 3 به بعد اضافه شدند و نیاز به افزودن ارجاعی به System.Runtime.CompilerServices.ExtensionAttribute دارند (برای دات نت 2 البته).
بنابراین اگر از VS 2015 استفاده می‌کنید برای مثال به سادگی می‌توانید از قابلیت‌های C# 6 در برنامه‌های دات نت 4 استفاده کنید. برای نمونه یک چنین کدی در VS 2015 با دات نت 4 هم قابل کامپایل است و بدون مشکل کار می‌کند:
using static System.Console;

namespace VS2015_Net4_Tests
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var test = "Test";
            WriteLine($"{test}");
        }
    }
}
آیا می‌توان از قابلیت‌های C#6 در نگارش‌های پایین‌تر دات نت فریم ورک استفاده کرد؟
مطالب
خلاصه اشتراک‌های روز پنج شنبه 17 آذر 1390
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 2 - بررسی ساختار جدید Solution
اگر یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core Web Application را شروع کنید (با طی مراحل زیر جهت ایجاد یک پروژه‌ی جدید):
 .NET Core -> ASP.NET Core Web Application (.NET Core) -> Select `Empty` Template
تغییرات ساختاری ASP.NET Core 1.0، با نگارش‌های قبلی ASP.NET، بسیار قابل ملاحظه هستند:


در اینجا نقش Solution همانند نگارش‌های قبلی ویژوال استودیو است: ظرفی است برای ساماندهی موارد مورد نیاز جهت تشکیل یک برنامه‌ی وب و شامل مواردی است مانند پروژه‌ها، تنظیمات آن‌ها و غیره. بنابراین هنوز در اینجا فایل sln. تشکیل می‌شود.


نقش فایل global.json

زمانیکه یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core 1.0 را آغاز می‌کنیم، ساختار پوشه‌های آن به صورت زیر هستند:


در اینجا هنوز فایل sln. قابل مشاهده است. همچنین در اینجا فایل جدیدی به نام global.json نیز وجود دارد، با این محتوا:
{
  "projects": [ "src", "test" ],
  "sdk": {
    "version": "1.0.0-preview2-003121"
  }
}
شماره نگارش ذکر شده‌ی در اینجا را در قسمت قبل بررسی کردیم.
خاصیت projects در اینجا به صورت یک آرایه تعریف شده‌است و بیانگر محل واقع شدن پوشه‌های اصلی پروژه‌ی جاری هستند. پوشه‌ی src یا source را در تصویر فوق مشاهده می‌کنید و محلی است که سورس‌های برنامه در آن قرار می‌گیرند. یک پوشه‌ی test نیز در اینجا ذکر شده‌است و اگر در حین ایجاد پروژه، گزینه‌ی ایجاد unit tests را هم انتخاب کرده باشید، این پوشه‌ی مخصوص نیز ایجاد خواهد شد.
نکته‌ی مهم اینجا است، هرکدی که درون پوشه‌های ذکر شده‌ی در اینجا قرار نگیرد، قابلیت build را نخواهد داشت. به عبارتی این نسخه‌ی از ASP.NET پوشه‌ها را قسمتی از پروژه به حساب می‌آورد. در نگارش‌های قبلی ASP.NET، مداخل تعریف فایل‌های منتسب به هر پروژه، درون فایلی با پسوند csproj. قرار می‌گرفتند. معادل این فایل در اینجا اینبار پسوند xproj را دارد و اگر آن‌را با یک ادیتور متنی باز کنید، فاقد تعاریف مداخل فایل‌های پروژه است.
در این نگارش جدید اگر فایلی را به پوشه‌ی src اضافه کنید یا حذف کنید، بلافاصله در solution explorer ظاهر و یا حذف خواهد شد.
یک آزمایش: به صورت معمول از طریق windows explorer به پوشه‌ی src برنامه وارد شده و فایل پیش فرض Project_Readme.html را حذف کنید. سپس به solution explorer ویژوال استودیو دقت کنید. مشاهده خواهید کرد که این فایل، بلافاصله از آن حذف می‌شود. در ادامه به recycle bin ویندوز مراجعه کرده و این فایل حذف شده را restore کنید تا مجددا به پوشه‌ی src برنامه اضافه شود. اینبار نیز افزوده شدن خودکار و بلافاصله‌ی این فایل را می‌توان در solution explorer مشاهده کرد.
بنابراین ساختار مدیریت فایل‌های این نگارش از ASP.NET در ویژوال استودیو، بسیار شبیه به ساختار مدیریت فایل‌های VSCode شده‌است که آن نیز بر اساس پوشه‌ها کار می‌کند و یک پوشه و تمام محتوای آن‌را به صورت پیش فرض به عنوان یک پروژه می‌شناسد. به همین جهت دیگر فایل csproj ایی در اینجا وجود ندارد و file system همان project system است.

یک نکته: در اینجا مسیرهای مطلق را نیز می‌توان ذکر کرد:
  "projects": [ "src", "test", "c:\\sources\\Configuration\\src" ],
اما در مورد هر مسیری که ذکر می‌شود، NET Core. باید بتواند یک سطح پایین‌تر از پوشه‌ی ذکر شده، فایل مهم project.json را پیدا کند؛ در غیراینصورت از آن صرفنظر خواهد شد. برای مثال برای مسیر نسبی src، مسیر src\MyProjectName\project.json را جستجو می‌کند و برای مسیر مطلق ذکر شده، این مسیر را c:\\sources\\Configuration\\src\\SomeName\\project.json


کامپایل خودکار پروژه در ASP.NET Core 1.0

علاوه بر تشخیص خودکار کم و زیاد شدن فایل‌های سیستمی پروژه، بدون نیاز به Add new item کردن آن‌ها در ویژوال استودیو، اگر سورس‌های برنامه را نیز تغییر دهید، فایل سورس جدیدی را اضافه کنید و یا فایل سورس موجودی را حذف کنید، کل پروژه به صورت خودکار کامپایل می‌شود و نیازی نیست این‌کار را به صورت دستی انجام دهید.
یک آزمایش: برنامه را از طریق منوی debug و گزینه‌ی start without debugging اجرا کنید. اگر برنامه را در حالت معمول debug->start debugging اجرا کنید، حالت کامپایل خودکار را مشاهده نخواهید کرد. در اینجا (پس از start without debugging) یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:


این خروجی حاصل اجرای کدهای درون فایل Startup.cs برنامه است:
 app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
});
اکنون در همین حال که برنامه در حال اجرا است و هنوز IIS Express خاتمه نیافته است، از طریق windows explorer، به پوشه‌ی src برنامه وارد شده و فایل Startup.cs را با notepad باز کنید. هدف این است که این فایل را در خارج از ویژوال استودیو ویرایش کنیم. اینبار سطر await دار را در notepad به نحو ذیل ویرایش کنید:
 await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
پس از آن اگر مرورگر را refresh کنید، بلافاصله خروجی جدید فوق را مشاهده خواهید کرد که بیانگر کامپایل خودکار پروژه در صورت تغییر فایل‌های آن است.
این مساله قابلیت استفاده‌ی از ASP.NET Core را در سایر ادیتورهای موجود، مانند VSCode سهولت می‌بخشد.


نقش فایل project.json

فایل جدید project.json مهم‌ترین فایل تنظیمات یک پروژه‌ی ASP.NET Core است و مهم‌ترین قسمت آن، قسمت وابستگی‌های آن است:
"dependencies": {
  "Microsoft.NETCore.App": {
    "version": "1.0.0",
    "type": "platform"
  },
  "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics": "1.0.0",
  "Microsoft.AspNetCore.Server.IISIntegration": "1.0.0",
  "Microsoft.AspNetCore.Server.Kestrel": "1.0.0",
  "Microsoft.Extensions.Logging.Console": "1.0.0"
},
همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، در این نگارش از دات نت، تمام وابستگی‌های پروژه از طریق نیوگت تامین می‌شوند و دیگر خبری از یک دات نت «بزرگ» که شامل تمام اجزای این مجموعه‌است نیست. این مساله توزیع برنامه را ساده‌تر کرده و همچنین امکان به روز رسانی سریع‌تر این اجزا را توسط تیم‌های مرتبط فراهم می‌کند؛ بدون اینکه نیازی باشد تا منتظر یک توزیع «بزرگ» دیگر ماند.
در نگارش‌های قبلی ASP.NET، فایلی XML ایی به نام packages.config حاوی تعاریف مداخل بسته‌های نیوگت برنامه بود. این فایل در اینجا جزئی از محتوای فایل project.json در قسمت dependencies آن است.
با قسمت وابستگی‌های این فایل، به دو طریق می‌توان کار کرد:
الف) ویرایش مستقیم این فایل که به همراه intellisense نیز هست. با افزودن مداخل جدید به این فایل و ذخیره کردن آن، بلافاصله کار restore و دریافت و نصب آن‌ها آغاز می‌شود:


ب) از طریق NuGet package manager
روش دیگر کار با وابستگی‌ها، کلیک راست بر روی گره references و انتخاب گزینه‌ی manage nuget packages است:


برای نمونه جهت نصب ASP.NET MVC 6 این مراحل باید طی شوند:


ابتدا برگه‌ی browse را انتخاب کنید و سپس تیک مربوط به include prerelease را نیز انتخاب نمائید.
البته بسته‌ی اصلی MVC در اینجا Microsoft.AspNetCore.Mvc نام دارد و نه MVC6.

اینبار بسته‌هایی که restore می‌شوند، در مسیر اشتراکی C:\Users\user_name\.nuget\packages ذخیره خواهند شد.


یک نکته‌ی مهم:
قرار هست در نگارش‌های پس از RTM، فایل‌های project.json و xproj را جهت سازگاری با MSBuild، اندکی تغییر دهند (که این تغییرات به صورت خودکار توسط VS.NET انجام می‌شود). اطلاعات بیشتر


انتخاب فریم ورک‌های مختلف در فایل project.json

در قسمت قبل عنوان شد که ASP.NET Core را می‌توان هم برفراز NET Core. چندسکویی اجرا کرد و هم NET 4.6. مختص به ویندوز. این انتخاب‌ها در قسمت frameworks فایل project.json انجام می‌شوند:
"frameworks": {
  "netcoreapp1.0": {
    "imports": [
      "dotnet5.6",
      "portable-net45+win8"
    ]
  }
},
در اینجا، netcoreapp1.0 به معنای برنامه‌‌ای است که برفراز NET Core. اجرا می‌شود. نام پیشین آن dnxcore50 بود (اگر مقالات قدیمی‌تر پیش از RTM را مطالعه کنید).
در اینجا اگر علاقمند بودید که از دات نت کامل مخصوص ویندوز نیز استفاده کنید، می‌توانید آن‌را در لیست فریم ورک‌ها اضافه نمائید (در این مثال، دات نت کامل 4.5.2 نیز ذکر شده‌است):
 "frameworks": {
    "netcoreapp1.0": {
    },
    "net452": {
    }
  }
لیست کامل این اسامی را در مستندات NET Starndard می‌توانید مطالعه کنید و خلاصه‌ی آن به این صورت است:
- “netcoreapp1.0” برای معرفی و استفاده‌ی از NET Core 1.0. بکار می‌رود.
- جهت معرفی فریم ورک‌های کامل و ویندوزی دات نت، اسامی “net45”, “net451”, “net452”, “net46”, “net461” مجاز هستند.
-  “portable-net45+win8” برای معرفی پروفایل‌های PCL یا portable class libraries بکار می‌رود.
- “dotnet5.6”, “dnxcore50” برای معرفی نگارش‌های پیش نمایش NET Core.، پیش از ارائه‌ی نگارش RTM استفاده می‌شوند.
- “netstandard1.2”, “netstandard1.5” کار معرفی برنامه‌های NET Standard Platform. را انجام می‌دهند.

بر این مبنا، dotnet5.6 ذکر شده‌ی در قسمت تنظیمات نگارش RTM، به این معنا است که قادر به استفاده‌ی از بسته‌های نیوگت و کتابخانه‌های تولید شده‌ی با نگارش‌های RC نیز خواهید بود (هرچند برنامه از netcoreapp1.0 استفاده می‌کند).

یک مثال: قسمت فریم ورک‌های فایل project.json را به نحو ذیل جهت معرفی دات نت 4.6.1 تغییر دهید:
"frameworks": {
  "netcoreapp1.0": {
      "imports": [
          "dotnet5.6",
          "portable-net45+win8"
      ]
  },
  "net461": {
      "imports": [
          "portable-net45+win8"
      ],
      "dependencies": {
      }
  }
},
لیست وابستگی‌های خاص این فریم ورک در خاصیت dependencies آن قابل ذکر است.
در این حالت پس از ذخیره‌ی فایل و شروع خودکار بازیابی وابستگی‌ها، با پیام خطای Package Microsoft.NETCore.App 1.0.0 is not compatible with net461 متوقف خواهید شد.
برای رفع این مشکل باید وابستگی Microsoft.NETCore.App را حذف کنید، چون با net461 سازگاری ندارد
 "dependencies": {
 //"Microsoft.NETCore.App": {
 //  "version": "1.0.0",
 //  "type": "platform"
 //},

فریم ورک دوم استفاده شده نیز در اینجا قابل مشاهده است.


فایل project.lock.json چیست؟


ذیل فایل project.json، فایل دیگری به نام project.lock.json نیز وجود دارد. اگر به محتوای آن دقت کنید، این فایل حاوی لیست دقیق بسته‌های نیوگت مورد استفاده‌ی توسط برنامه است و الزاما با آن‌چیزی که در فایل project.json قید شده، یکی نیست. از این جهت که در فایل project.json، قید می‌شود netcoreapp1.0؛ ولی این netcoreapp1.0 دقیقا شامل چه بسته‌هایی است؟ لیست کامل آن‌ها را در این فایل می‌توانید مشاهده کنید.
در ابتدای این فایل یک خاصیت locked نیز وجود دارد که مقدار پیش فرض آن false است. اگر به true تنظیم شود، در حین restore وابستگی‌های برنامه، تنها از نگارش‌های ذکر شده‌ی در این فایل استفاده می‌شود. از این جهت که در فایل project.json می‌توان شماره نگارش‌ها را با * نیز مشخص کرد؛ مثلا *.1.0.0


پوشه‌ی جدید wwwroot و گره dependencies

یکی از پوشه‌های جدیدی که در ساختار پروژه‌ی ASP.NET Core معرفی شده‌است، wwwroot نام دارد:


از دیدگاه هاستینگ برنامه، این پوشه، پوشه‌ای است که در معرض دید عموم قرار می‌گیرد (وب روت). برای مثال فایل‌های ایستای اسکریپت، CSS، تصاویر و غیره باید در این پوشه قرار گیرند تا توسط دنیای خارج قابل دسترسی و استفاده شوند. بنابراین سورس کدهای برنامه خارج از این پوشه قرار می‌گیرند.
گره dependencies که ذیل پوشه‌ی wwwroot قرار گرفته‌است، جهت مدیریت این وابستگی‌های سمت کلاینت برنامه است. در اینجا می‌توان از NPM و یا Bower برای دریافت و به روز رسانی وابستگی‌های اسکریپتی و شیوه‌نامه‌های برنامه کمک گرفت (علاوه بر نیوگت که بهتر است صرفا جهت دریافت وابستگی‌های دات نتی استفاده شود).
یک مثال: فایل جدیدی را به نام bower.json به پروژه‌ی جاری با این محتوا اضافه کنید:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
    "bootstrap": "3.3.6",
    "jquery": "2.2.0",
    "jquery-validation": "1.14.0",
    "jquery-validation-unobtrusive": "3.2.6"
  }
}
این نام‌ها استاندارد هستند. برای مثال اگر قصد استفاده‌ی از npm مربوط به node.js را داشته باشید، نام این فایل packag.json است (با ساختار خاص خودش) و هر دوی این‌ها را نیز می‌توانید با هم اضافه کنید و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.
پس از اضافه شدن فایل bower.json، بلافاصله کار restore بسته‌ها از اینترنت شروع می‌شود:


و یا با کلیک راست بر روی گره dependencies، گزینه‌ی restore packages نیز وجود دارد.
فایل‌های نهایی دریافت شده را در پوشه‌ی bower_components خارج از wwwroot می‌توانید مشاهده کنید.

در مورد نحوه‌ی توزیع و دسترسی به فایل‌های استاتیک یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0، نکات خاصی وجود دارند که در قسمت‌های بعد، بررسی خواهند شد.

یک نکته: اگر خواستید نام پوشه‌ی wwwroot را تغییر دهید، فایل جدیدی را به نام hosting.json با این محتوا به پروژه اضافه کنید:
{
    "webroot":"AppWebRoot"
}
در اینجا AppWebRoot نام دلخواه پوشه‌ی جدیدی است که نیاز است به ریشه‌ی پروژه اضافه نمائید تا بجای wwwroot پیش فرض استفاده شود.


نقطه‌ی آغازین برنامه کجاست؟

اگر به فایل project.json دقت کنید، چنین تنظیمی در آن موجود است:
"buildOptions": {
  "emitEntryPoint": true,
  "preserveCompilationContext": true
},
true بودن مقدار تولید entry point به استفاده‌ی از فایلی به نام Program.cs بر می‌گردد؛ با این محتوا:
public static void Main(string[] args)
{
    var host = new WebHostBuilder()
        .UseKestrel()
        .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
        .UseIISIntegration()
        .UseStartup<Startup>()
        .Build();
 
    host.Run();
}
به این ترتیب، یک برنامه‌ی ASP.NET Core، دقیقا همانند سایر برنامه‌های NET Core. رفتار می‌کند و در اساس یک برنامه‌ی کنسول است.
 var outputKind = compilerOptions.EmitEntryPoint.GetValueOrDefault() ?
OutputKind.ConsoleApplication : OutputKind.DynamicallyLinkedLibrary;
این چند سطر، قسمتی از سورس کد ASP.NET Core 1.0 هستند. به این معنا که اگر مقدار خاصیت emitEntryPoint مساوی true بود، با این برنامه به شکل یک برنامه‌ی کنسول رفتار کن و در غیر اینصورت یک Dynamically Linked Library خواهد بود.
در فایل Program.cs تنظیماتی را مشاهده می‌کنید، در مورد راه اندازی Kestler که وب سرور بسیار سریع و چندسکویی کار با برنامه‌های ASP.NET Core 1.0 است و قسمت مهم دیگر آن به استفاده‌ی از کلاس Startup بر می‌گردد (()<UseStartup<Startup). این کلاس را در فایل جدید Startup.cs می‌توانید ملاحظه کنید که کار تنظیمات آغازین برنامه را انجام می‌دهد. اگر پیشتر با OWIN، در نگارش‌های قبلی ASP.NET کار کرده باشید، قسمتی از این فایل برای شما آشنا است:
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
    }

    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.Run(async (context) =>
        {
            await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
        });
    }
}
در اینجا امکان دسترسی به تنظیمات برنامه، معرفی سرویس‌ها، middleware‌ها و غیره وجود دارند که هرکدام، در قسمت‌های آتی به تفصیل بررسی خواهند شد.


نقش فایل launchsetting.json


محتویات پیش فرض این فایل برای قالب empty پروژه‌های ASP.NET Core 1.0 به صورت ذیل است:
{
  "iisSettings": {
    "windowsAuthentication": false,
    "anonymousAuthentication": true,
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:7742/",
      "sslPort": 0
    }
  },
  "profiles": {
    "IIS Express": {
      "commandName": "IISExpress",
      "launchBrowser": true,
      "environmentVariables": {
        "ASPNETCORE_ENVIRONMENT": "Development"
      }
    },
    "Core1RtmEmptyTest": {
      "commandName": "Project",
      "launchBrowser": true,
      "launchUrl": "http://localhost:5000",
      "environmentVariables": {
        "ASPNETCORE_ENVIRONMENT": "Development"
      }
    }
  }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا تنظیمات IIS Express قابل تغییر هستند. برای مثال port پیش فرض برنامه 7742 تنظیم شده‌است.
پروفایل‌هایی که در اینجا ذکر شده‌اند، در تنظیمات پروژه نیز قابل مشاهده هستند: (کلیک راست بر روی پروژه و مشاهده‌ی properties آن و یا دوبار کلیک بر روی گره properties)


به علاوه امکان انتخاب این پروفایل‌ها در زمان آغاز برنامه نیز وجود دارند:


نکته‌ی مهم تمام این موارد به قسمت environment variable قابل مشاهده‌ی در تصاویر فوق بر می‌گردد. این متغیر محیطی می‌تواند سه مقدار Development ، Staging و Production را داشته باشد و بر اساس این متغیر و مقدار آن، می‌توان پروفایل جدیدی را تشکیل داد. زمانیکه برنامه بر اساس پروفایل خاصی بارگذاری می‌شود، اینکه چه متغیر محیطی انتخاب شده‌است، در کلاس Startup قابل استخراج و بررسی بوده و بر این اساس می‌توان اقدامات خاصی را انجام داد. برای مثال تنظیمات خاصی را بارگذاری کرد و یا صفحات ویژه‌ای را فعال و غیرفعال کرد (این موارد را در قسمت‌های بعدی مرور می‌کنیم).
همچنین در اینجا به ازای هر پروفایل مختلف می‌توان Url آغازین یا launch url و پورت آن‌را مجزا درنظر گرفت و یا از وب سرور دیگری استفاده کرد.